فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق نقوش و خطوط روی سکه های دوره ساسانی

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق نقوش و خطوط روی سکه های دوره ساسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق نقوش و خطوط روی سکه های دوره ساسانی


دانلود تحقیق نقوش و خطوط روی سکه های دوره ساسانی

دانلود تحقیق نقوش و خطوط روی سکه های دوره ساسانی

نوع فایل Word 

تعداد صفحات : 61

پیش گفتار

به استحضار می رسانم مطالب پیش رو تحت عنوان نقوش و خطوط روی سکه های دوره ساسانی می باشد. این مطالب شامل سه بخش: بخش اول تاریخچه سکه بخش دوم نگاهی گذرا به تاریخ ساسانیان و سکه های ساسانی و بخش سوم مقایسه جزئیات مربوط به حکاکیها تمثال ها سکه های عهد خسرو دوم تا یزدگرد سوم بخش چهارم و جمع بندی و نتیجه گیری می باشد.

امیدوارم در شناخت این علم گامی هر چند کوچک برداشته باشم و تلاش های این حقیر از ارزش اثر نکاهد و از هر گونه نقصان و ضعف درآن پیشاپیش عذرخواهی می نمایم. جا دارد در اینجا به عنوان شاگرد سپاسگذاری و قدردانی ویژه خود از استاد گرانقدرم دکتر بهرام زاده ابراز دارم. در پایان لازم می بینم از سرکار خانم شیرخدایی مسُول محترم کتابخانه موزه ملی ایران و دیگرهمکارانش نهایت تشکر و قدردانی را به عمل آورم.

مقدمه

سرزمین ایران عهد تمدن های با شکوهی بوده که آثار آن در حالی قرون متمادی با وجود آسیب های زمانه تجارت و آتش سوزی و بوالهوسی افراد جاهل هنوز پا برجا ایستاده و حکایت از عضمت گذشته و تاریخ و تمدن مردمان این سرزمین مینماید. از جمله آثار به جای مانده سکه ها می باشند که سکه ها ازمعتبرترین منابع تاریخی محسوب می شوند و نقوش وکتیبه های حک شده برآنها حاوی اطلاعات ارزشمندی است. سکه نمایانگر اوضاع سیاسی، هنری، اقتصادی و نگرش های مذهبی است و می توان بخش مهمی از شاخصه های فرهنگ و تمدن یک جامعه را از آنها دریافت کرد. در واقع یکی از شاخصه های مهم باستان شناسی علم سکه شناسی است و همه سکه ها نه تنها از لحاظ علمی مهمند و گویای بسیاری از حقایق زندگی بشری است بلکه شناخت آن و آگاهی به آن را منش های گوناگونی را می طلبد سکه ها در دوره ساسانیان تابلوی تمام نمای ایده ها و اندیشه های حکومت جهت انتقال و ارائه به مردم بوده است.

چکیده

با توجه به گستردگی علم سکه شناسی در این مطالب به بررسی سکه های دوره های ساسانیان اکتفا شده است. قبل از این بررسی ما ایتدا به شرح تاریخچه سکه پرداخته سپس نگاهی گذرا به تاریخ دوره ساسانیان داشته وحکاکی را در مورد سکه های دوره ساسانیان را مطرح نموده ام. برای بررسی سکه های دوره ساسانیان به ترتیب سلسله های پادشاهان، سکه های آنها را معرفی نموده و تصاویری ازاین سکه ها را گردآوری کرده ام. در قسمت های بعد به مقایسه جزئیات مربوط به حکاکی ها و تمثال های سکه های عهد خسرو دوم تا یزدگرد سوم پرداخته و در آخر به معرفی چند ضرابخانه و چگونگی آنها در شهرهای مختلف و جمع بندی و نتیجه گیری اکتفا شده است.

فهرست مطالب

پیش گفتار

مقدمه

چکیده

فصل اول

تاریخچه سکه

تاریخچه سکه

ویژگی سکه خوب

سکه های جعلی

فصل دوم

سکه های ساسانی

سکه های ساسانی

فصل سوم

بررسی سکه ها

بررسی سکه ها

سکه های اردشیر اول

سکه های شاپور اول

سکه های هرمزد اول

سکه های بهرام اول

سکه های بهرام دوم

سکه ای * از بهرام سوم

سکه های *

سکه های هرمزد دوم

سکه های شاپور دوم

سکه های اردشیر دوم

سکه های شاپور سوم

سکه های بهرام چهارم

سکه های یزدگرد اول

سکه های بهرام پنجم

سکه های هرمز سوم

سکه های پیروز

سکه های بلاش

سکه های جاماسب

سکه های قباد اول

سکه های خسرو اول

سکه های هرمز چهارم

سکه های بهرام ششم

سکه های خسرو دوم

سکه های ویژه خسرو دوم

وستهم

فصل چهارم

حکاکیها

مقایسه جزئیات مربوط به حکاکیها وتمثال های سکه های عهد خسرو دوم تا یزدگرد سوم

روی سکه ها

دوایر با حلقه های پیرامونی تصاویر

تاج های پادشاهی

تاج به معنای دقیق کلمه

تزئینات تاج ها

گوشواره ها

گردن آویزها

نوشته های سمت جپ سکه ها

نوشته های سمت راست سکه ها

حاشیه سکه ها

پشت سکه ها

حلقه های پیرامونی

حاشیه ها

اجزای تزئینی در داخل حلقه ها

نوشته های طرف راست

نوشته های طرف چپ

ویژگی های سکه های دسته سوم


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نقوش و خطوط روی سکه های دوره ساسانی

دانلود مقاله هنر در دوران ساسانی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله هنر در دوران ساسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله هنر در دوران ساسانی


دانلود مقاله هنر در دوران ساسانی

 

مشخصات این فایل
عنوان: هنر در دوران ساسانی
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 40

این مقاله در مورد هنر در دوران ساسانی می باشد .

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله هنر در دوران ساسانی

واقعه تاریخی ایوان
در واپسین سالهای پادشاهی ساسانیان اوضاع ایران سخت آشفته بود. هرچند روزی یکی از سرداران شورشی می کرد و یا شاهزاده ای دیگر بر تخت می نشست. از دیگر سوی قدرت از اندازه فزون روحانیون بود که در تمامی شئون زندگی مردم داخل شده و زندگی را بر آنان تنگ آورده بودند. این هردو سبب بوجود آمدن نارضایی عمیق از دستگاه حکومتی در میان ایرانیان شده بود که این نارضایی نیز به نوبه ی خود آشفتگی ها در سطوح بالای اداره ی مملکت را افزایش می داد و شورشهای سرداران و شاهزادگان را فزونی می بخشید. ناگفته پیداست که .....(ادامه دارد)

تاریخچه تیسفون
این شهر در اصل، در کنار شهر قدیمی تری به نام ‌اپیس در فاصله ای نه چندان دور از محل تلاقی دو رود دجله و فرات بنا شده بود. این شهر باستانی همچنین در مسیر «جاده شاهی» قرار داشت که «شوش» پایتخت «عیلام» را با نواحی مرکزی آشور و سپس با «سارد» پایتخت «لیدی» متصل می ساخت.
در اواخر قرن چهارم (پیش از میلاد)، «سلوکوس» جانشین اسکندر کبیر، و بنیان گذار ......(ادامه دارد)

مدائن
تاریخ تاسیس این شهر ایرانی به زمان اشکانیان باز می گردد. آنان پس از فتح جلگه میان رودان در سال 129 (پ .م) تیسفون را با پایتخت زمستانی خود قرار دادند تا اینکه در سال 224 میلادی ساسانیان پایتخت پادشاهی گسترده خود را به این مکان منتقل کردند. در سال زمان ساسانیان بر وسعت شهر و ساختمان ها افزوده شد به گونه ای که اعراب مسلمان به هنگام فتح ایران در سال 637 یا 652 میلادی برخورد با تیسفون .....(ادامه دارد)

بازمانده طاق کسری
تیسفون (مدائن)، به دست پارت‌ها بنا نهاده شد. این شهر پایتخت امپراطوری پارتها و بعد ساسانیان تا استیلای اعراب بر ایران بود. پس از تسخیر شهر توسط اعراب، سلمان پارسی، به فرمانداری این شهر توسط عمر بن الخطاب برگزیده شد. از آنجا که تیسفون پایتخت بزرگترین امپراتوری آن دوران بود، ثروت فراوانی در آن گرد آمده بود، به همین روی انتقال غنایم چند ماه به طول انجامید. بعدها یعنی در دوره عباسیان شهر تخریب و از قطعات کاخها  ....(ادامه دارد)

با گذز از بیابانی خشک ، به تاق تیسفون ، کاخ باستانی شاهان ساسانی رفتم . افسوس که دیداری دریغ انگیز بود زیرا یک سوی کاخ به انگیزه طغیان رود دجله در چند  سال پیش فرو ریخته و تلی از گل شده بود . کوشیدم به نظر بیاورم چگونه در سده هفتم (میلادی) تازیان به تالارهای کاخ تاختند و فرشهای گوهر نشان و بسیار گرانبها را تکه تکه کردند و هر کس قطعه ای از آن را به تاراج برد . امروزه جز تپه ای خاکی نشانه ای از شهرهای دو گانه ساسانی در دو ...(ادامه دارد)

فهرست مطالب مقاله هنر در دوران ساسانی

هنر دوران ساسانی    1
معماری دوره ساسانیان    2
واقعه تاریخی ایوان    3
نشست بزرگان برای انتقال پایتخت از تیسفون به استخر   9
تاریخچه تیسفون    13
مدائن    19
 طاق کسری    21
ایوان:    25
بازمانده طاق کسری    27
منبع:    37

 فهرست منابع هنر در دوران ساسانی

o    کتاب معماری ایران ـ آرتور پوپ.
o    «از کتاب معماری جهان »، مؤلف : محمد ابراهیم زارعی، عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا، انتشارات:  نشر فن آوران
o    از کتاب سبک شناسی معماری ایرانی، تدوین : دکتر محمد کریم پیرنیا، انتشارات سروش دانش
o    بحارالانوار، ج 41، ص 213؛ لغت نامه دهخدا؛ مروج الذهب،‌ج 1، ص 259؛ تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 8 و ج 51، ‌ص 263 و 277
o    مختصر تاریخ هنر ایران وجهان، تألیف استاد جلیل ضیاء پور به کوشش محمد حسن اثباتی، چاپ اول سال 1377.
o    تاریخ معماری قبل ازاسلام ، دفتر تألیف وبرنامه ریزی درسی آموزش متوسطه، چاپ سال 1378.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هنر در دوران ساسانی

پایان نامه ی کاربرد نماد مذهبی در حجاری دوره ی ساسانی و تجزیه و تحلیل مفهوم نماد. doc

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه ی کاربرد نماد مذهبی در حجاری دوره ی ساسانی و تجزیه و تحلیل مفهوم نماد. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی کاربرد نماد مذهبی در حجاری دوره ی ساسانی و تجزیه و تحلیل مفهوم نماد. doc


پایان نامه ی کاربرد نماد مذهبی در حجاری دوره ی ساسانی و تجزیه و تحلیل مفهوم نماد. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 220 صفحه

 

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد تاریخ M.A

رشته تاریخ هنر ایران باستان

 

چکیده:

انسان موجودی اسطوره باور و نماد ساز است. اسطوره آغاز «شدن و نحوهی «بودن»» آدمی را بیان میکند و نماد زبان اسطوره و آیین در ازنای تاریخ بوده است. در جهانبینی اسطـوره انسان خود و جهان را در هم میآمیزد تا حضور خویش را در روند حیات به ثبوت برساند. هنر ساسانی که آخرین جلوه هنر شرقی باستان میباشد در گستره تاریخ شهرتی به سزا دارد. نقوش برجسته ساسانی از منابع و مآخذ بزرگ و ارزشمند دوران ساسانی به شمار میروند و به مثابه معیارهای اصیلی هستند که میتوان مدارک بدست آمده از مطالعات باستان شناسی و تاریخی را با آنها سنجید و به کشفیات و نتایج مهمی دست یافت. این آثار ارزشمند نمودار بخش وسیعی از هنر، فرهنگ و روش سیاسی و مذهبی ساسانیان میباشند زیرا هر یک از آنها به منظور بیان و انتقال یک مفهوم و واقعهای صادق خلق شدهاند. مهمترین هدف این پایاننامه، روشن کردن مفاهیم نمادین مذهبی در نقش برجستههای ساسانی و بیان محتوای تاریخی و درک مفهوم و پیام مرموز موجود در آنهاست. تا کنون 34 نقش برجسته ساسانی در مناطق مختلف کشف شده است. در این پژوهش ضمن معرفی یکایک نقش برجستهها، به بررسی مفاهیم نمادین آنها نیز پرداخته میشود. تحقیقات و مطالعاتی که در این زمینه به عمل آمده، نشانگر آن است که هنرمندان و حجاران ساسانی برای حجاری نقش برجستهها، به طور کلی دو موضوع: مذهبی وغیرمذهبی و یک موضوع ترکیبی(اجماع دو موضوع-مذهبی و غیرمذهبی- در یک نقش برجسته) را مدّنظر داشتهاند. موضوع صحنه مذهبی، تاج ستانی از اهورامزدا میباشد و موضوع صحنه غیر مذهبی، پیروزی بر دشمن است. موضوعات ترکیبی، موضوعاتی هستند که میتوان در آنها دو موضوع مذهبی و غیرمذهبی را که در یک صحنه جمع شدهاند، باز شناخت. در این پژوهش ، هر یک از نقش برجستههای ساسانی با توجه به تقسیمبندی مزبور مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. همچنین به بررسی نمادهای تصویری، مذهبی مربوط به نقش برجستههای ساسانی نیز پرداخته شده است. که یکی از شاخصترین این نمادها فرایزدی (حلقه سلطنت) میباشد. که توسط اهورامزدا و یا نمایندهی او (کرتیره، (موبد زرتشتی) و آناهیتا) به شاهنشاه ساسانی اهدا میشود. در حقیقت با این تصاویر ساسانیان خود را نماینده و برگزیده اهورامزدا بر روی زمین میدانست.

 

واژگان کلیدی:

نمادهای مذهبی، اسطوره، حجاری، نقش برجسته.

 

مقدمه:

بعد از اینکه انسان یکجا نشینی را برگزید و به روشنای فرهنگ و تمدن پای نهاد کوشید که بر محیط خویش تسلط پیدا کند. و آنچه که از جهان طبیعت برایش وحشت انگیز و یا ناشناخته بود و از طرف دیگر باورهایی که داشت باعث اندیشیدن او در مورد جهان پیرامونش شد و همین امر زمینه ترسیم و بازسازی او از محیط اطرافش را فراهم کرد. این بازنمایی گاهی به صورت برداشت ذهنی او بود. که این امر اساس شکل گیری تصاویر نمادین را فراهم کرد و گاهی هم به صورت عینی و الهام گرفته از طبیعت بود. در واقع هدف انسان از خلق این تصاویر چیره شدن بر ترس هایش و رسیدن به آرزوهایش بود. از آنجا که بعضی از عوامل بوجود آورنده ی ترس ها برای انسان ناشناخته بود حالت ستایش گرانه ای نسبت به آن می گرفت و همراه با عناصر طبیعی سودمند به ستایش و نیایش در برابر آنها می پرداخت، همین امر نمادهای تصویری با مفاهیم و درون مایه ی آیینی را شکل داد. از آنجا که شاهان ساسانی حکومتی متکی به دین و دولت را تاسیس کرده بودند.نماد پردازی آیینی با قدر ت سیاسی در هم آمیخته شد که نمونه ای بارز از این آمیزش را می توان در سنگ نگاره های ساسانی که گویاترین و شناخته شده ترین کارهای هنری این دوره می باشد مشاهده کرد. آنچه در پیش رو داریم کوششی در جهت بررسی برای دستیابی به مفاهیم مذهبی نماد در سنگ نگاره های ساسانی می باشد. امید است نتیجه ای مطلوب از آن حاصل آید.

 

فهرست مطالب:

1-1 مقدمه

1-2 بیان مسئله

1-3 سئوال اصلی تحقیق

1-4سئوالات فرعی

1-5 فرضیه اصلی

1-6فرضیات فرعی

1-7سوابق مربوطه

1-8 اهداف تحقیق

1-9 روش تحقیق

فصل دوّم : تاریخ و هنر دوره ساسانی

2-1اردشیر موسس سلسله ساسانی

2-2 اوضاع اجتماعی،اقتصادی،اداری و فرهنگی دوره ساسانیان

2-3مذاهب در دوره ساسانیان

2-3-1 دین زرتشت

2-3-2 آیین زروانی

2-3-3 آیین گنوسی

2-3-4دین مانوی

2-3-5 دین مزدکیه

2-3-6 آیین بودایی

2-3-7 مسیحیت

2-3-8 دین یهودی

2-4 وسعت مرزهای ایران در دوران ساسانیان

2-5 سقوط دولت ساسانی وعلل آن

2-6 نگرشی بر هنر ساسانی

فصل سوّم : موضوعات و مفاهیم سنگ نگاره های ساسانی

3-1 نقوش برجسته ساسانی

3-2 موضوعات مذهبی

3-2-1 نقش تاج بخشی اهورامزدا به اردشیر اول در فیروزآباد

3-2-2 نقش تاج بخشی اهورامزدا به اردشیر اول در نقش رجب

3-2-3 نقش تاج بخشی اهورامزدا به شاپور اول (نقش رجب)

3-2-4 صحنه تاج گیری نرسی از جانب آناهیتا (نقش رستم)

3-3 دریافت نشانه فر ایزدی و تاجگیری از اهورامزدا و آناهیتا

3-3-1 تاج گیری خسرو پرویز در (تاق بستان)

3-4 دریافت نشانه ای از عنوان برکت از آناهیتا

3-4-1 نقش برجسته شاپور اول در تنگ قندیل

3-5 شاه در حال نیایش

3-5-1 نقش برجسته بهرام دوم در گویوم

3-5-2 نقش برجسته بهرام دوم در برم دلک

3-5-3 کرتیر در حال نیایش (نقش رستم) و (نقش رجب)

3-6 صحنه های غیر مذهبی

3-7 پیروزی فرمانروا بر دشمنان و اسارت آنها

3-7-1 نقش برجسته اردشیر اول در سلماس

3-7-2  پیروزی شاپور یکم بر رومیان (دارابگرد)

3-7-3 نقش پیروزی شاپور اول بر امپراطور روم (نقش رستم)

3-7-4 پیروزی بزرگ شاپور اول بر امپراطور روم در بیشابور (تنگ چوگان)

3-7-5 پیروزی شاپور بر امپراطوران روم در بیشابور- تنگ چوگان

3-7-6 پیروزی شاپور اول بر دشمن (پهلیزک) بیشابور- تنگ چوگان

3-7-7 پیروزی بهرام دوم بر دشمنان در بیشابور- تنگ چوگان

3-8 صحنه نبرد تن به تن

3-8-1 نبرد اردشیر با اردوان تنگاب فیروزآباد

3-8-2 نبرد تن به تن بهرام دوم با دشمن (نقش رستم)

3-8-3 نبرد هرمز دوم با دشمن (نقش رستم)

3-8-4 نبرد بهرام چهارم با دشمن (نقش رستم)

3-8-5 نبرد تن به تن بهرام چهارم با دشمن (نقش رستم 2)

3-8-6 نقش برجسته «ویستهم» در ری

3-8-7 نقش برجسته شاپور اول در حال پیکار با شیر (دارابگردІІ)

3-9 افراد خانواده سلطنتی و یا درباریان در حضور شاه

3-9-1 بهرام دوم در میان درباریان (سراب بهرام)

3-10 صحنه خانوادگی

3-10-1 بهرام  دوم در میان خانواده(برم دلک)

3-10-2 بهرام دوم در میان خانواده و بزرگان (نقش رستم)

3-10-3 شاپور اول در میان خانواده (نقش رجب)

3-10-4 صحنه خانوادگی شاپور دوم و سوم (تاق بستان)

3-10-5 شکار حیوانات وحشی توسط فرمانروای ساسانی (تاق بستان)

3-10-6 فرمانراو سوار بر اسب با لباس رزم (تاق بستان)

3-10-7 پیکره ی شاپور اول در بیشاپور

3-11 موضوعات ترکیبی

3-11-1 نقش تاجگیر اردشیر و پیروزی او بر اردوان (نقش رستم)

3-11-2 تاجگیری شاپور اول از اهورا مزدا و پیروزی او بر امپراطوران روم (بیشاپور)

3-11-3 نقش تاج گیری بهرام اول (بیشاپور)

3-11-4 نقش تاجگیری اردشیر دوم و غلبه بر دشمن (تاق بستان)

فصل چهارم: پیدایش نماد و اسطوره در ریشه یابی نمادهای تصویری  مذهبی نقش برجسته های ساسانی

4-1 تعریفی از نماد و اسطوره

4-2-1 نماد فَروَهَر

4-2-2 نماد فّر

4-2-3 نماد خورشید

4-2-4 نماد ماه

4-3 نقوش طبیعی در دوره ساسانی

4-3-1 نماد آتش

4-3-2 نماد آتشدان

4-3-3 نماد آب

4-3-4 نماد کوه

4-4 نقوش گیاهان در دوره ساسانی

4-4-1 نماد درخت نخل

4-4-2 نماد سرو

4-3-3 نماد گل نیلوفر

4-3-4 بَرسُم

4-4 نقوش هندسی در دوره ساسانی

4-4-1 نماد حلقه و چرخ

4-5-1 نماد اهورامزدا

4-5-2 نماد آناهیتا

4-5-3 نماد میترا/ میتره/ مهر

4-5-4 نماد کرتیر

4-6 نقوش حیوانی در دورۀ ساسانی

4-6-1 نماد گراز

4-6-2 نماد گاو

4-6-3 نماد فیل

4-6-4 نماد اسب

4-6-5 نماد شیر

4-7 نقوش پرندگان در دورۀ ساسانی

4-7-1 نماد طاووس

4-7-2 نماد سیمرغ

4-7-3 نماد عقاب

4-8 بررسی نمادین نقوش تاج های ساسانی

 فصل پنجم: جمع بندی و نتیجه گیری

جمع بندی و نتیجه گیری

منابع و مآخذ

جداول، تصاویر و طرح ها

چکیده پایان نامه به انگلیسی

 

منابع و مأخذ:

الف: منابع فارسی:

1- آریانپور کاشانی، عباسی و منوچهر، نفوذ عقاید آریائی در دین یود و مسیحیت. چاپ اول. شهریور 1352

2- آموزگار، ژاله، تاریخ اساطیری ایران، چاپ دوازدهم، تهران انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1389

3- اوستا، گزارش، ترجمه و تفسیر ابراهیم پورداود، یشت¬ها، جلد 1 و 2، چاپ یکم، تهران انتشارات اساطیر، 1377

4- الیاده، میرچیا، مقدمه ای بر فلسفه¬ای از تاریخ (اسطوره بازگشت جاودانه)، بهمن سرکاراتی تبریز، انتشارات نیما؛ چاپ اول سال 1365

5- بهار، مهرداد- پژوهشی در اساطیر ایران، چاپ نخست تهران. نشر آگاه 1375

6- بهار، مهرداد- ادیان آسیایی، چاپ ششم، نشر چشمه 1386

7- باقری،مهناز-بازتاب اندیشه¬های دینی در نگاره¬های هخامنشی،امیرکبیر،تهران 1389

8- بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت، چاپ سوم، تهران انتشارات امیرکبیر 1363

9- بویس، مری- کیش زرتشت- ترجمه همایون صنعتی زاده- جلد دوم چاپ یکم تهران انتشارات توس 1375

10- بویس، مری، زردتشتیان، باورها و آداب دینی، ترجمه عسکر بهرامی، چاپ دوم انتشارات ققنوس، تهران 1381

11- پرادا. ایدت، هنر ایران باستان- ترجمه یوسف مجید زاده، چاپ اول تهران انتشارات دانشگاه 1357

12- پوپ، آرتور، اکرمن، فلیپ، شاهکارهای هنر ایران، ترجمه پرویز ناقل خانلری، چاپ اول - تهران انتشارات علمی فرهنگی 1387

13- پور داوود، ابراهیم، یشت¬ها، (جلد اول) اساطیر، تهران 1377

14- پورحقانی، محمدرضا، روح بالدار (پژوهشی در اندیشه زندگی پس از مرگ در ایران باستان، چاپ اول، تهران نشر صریح 1378)

15- تاجبخش، احمد، تاریخ مختصر فرهنگ و تمدن ایران قبل از اسلام، چاپ اول تهران انتشارات دانشگاه ملی ایران 2535 ش

16- جوادی، شهره¬. آورزمانی، فریدون، سنگ نگاره های ساسانی، چاپ اول ناشر: نشر بلخ با همکاری پژوهشکده نظر. انتظارات بلغ وابسته به بنیاد نیشاپور، 1388

17- خانلری، پرویزناتل، تاریخ زبان فارسی، جلد اول، چاپ چهارم تهران: نشر نو 1369

18- دادور- ابوالقاسم، منصوری- الهام، درآمدی بر اسطوره¬ها و نمادهای ایران و هند در عهد باستان - تهران، انتشارات دانشگاه الزهرا، کلهر 1385

19- دریایی، تورج، شاهنشاهی ساسانی، ترجمه مرتضی ثاقب فر- تهران انتشارات ققنوس 1387

20- رازی، عبدالله، تاریخ کامل ایران، مصحح کاظم کاظم زاده، ایرانشهر، چاپ اول، تهران . انتشارات اقبال 1347

21- رید، هربت ادوار، معنای هنر، ترجمه. نجف دریابندی، چاپ یازدهم شرکت انتشارات علمی و فرهنگ 1388

22- ریاضی، محمدرضا، فرهنگ مصور اصطلاحات هنر ایران، چاپ اول نشر دانشگاه الزهرا 1375

23- ریاضی، محمدرضا، یافته ها و نقوش ساسانی، تهران. انتشارات گنجینه هنر 1381

24- زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران قبل از اسلام، جلد1، چاپ نهم، انتشارات امیر کبیر 1384

25- زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران قبل از اسلام، چاپ دوم، تهران انتشارات امیر کبیر 1368

26- سامی علی، تمدن ساسانی، جلد اول، چاپ اول، شیراز چاپخانه موسوی (بی نا) 1344

27- سامی علی، تمدن ساسانی، جلد اول، تهران انتشارات سمت. 1388

28- سرفراز، علی اکبر و فریدون آورزمانی، سکه های ایران، چاپ اول، تهران انتشارات سمت تابستان 1379

29- سرفراز، علی اکبر و فیروزمندی، بهمن؛ باستان شناسی و هنر دوران ماد و هخامنشی و اشکانی و ساسانی؛ انتشارات مارلیک با همکاری انتشارات عفاف؛ چاپ ششم، سال 1389

30- ستاری، جلال، مدخلی بر رمز شناسی عرفانی، تهران، نشر مرکز، چاپ سوم 1372

31- شکری کیانی، مزدک، حجاران، راویان زمان، چاپ اول، انتشارات بوتیمار مشهد با همکاری مؤسسه انتشارات نگاه 1391

32- شیپمان، کلاوس، مبانی، تاریخ ساسانی، ترجمه کیکاووس جهانداری چاپ اول. تهران انتشارات فرزان، 1386

33- صفا، ذبیح الله، مزاپرستی در ایران قدیم. ماخود از دور پژوهش آرتوکریستن سن، چاپ اول، تهران انتشارات دانشگاه تهران 1336

34- صمدی مهرانگیز، ماده در ایران، انتشارات اشراقی - تهران 1367

35- صراف، محمدرحیم، نقوش برجسته ایلام، چاپ اول، تهران انتشارات جهاد دانشگاهی 1372

36-ضمیرانی، محمد، شانه شناسی هنر، نشر قصه، تهران 1383

37- طبری، محمد بن حریر، تاریخ الرسل و لملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده، جلد 2 تهران انتشارات اساطیر 1362

38- عفیفی، رحیم، اساطیر و فرهنگ ایرانی در نوشته های پهلوی، تهران، انتشارات توس 1374

39- فریه، رد بلیو، هنرهای ایران، ترجمه پرویز مرزبان، تهران نشر و پژوهش فرزان روز 1374

40- کرتر و دجایز، سمبلها (بخش جانوران)، مترجمه محمدرضا بقاء پورمنش، چاپ اول، تهران 1380

41- کمبریج، ادیان و اقوم، ترجمه، دکتر تیمور قادری، جلد 3 قسمت 4 چاپ اول، تهران : نشر مهتاب 1387

42- کریستن سن. آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران مؤسسه انتشارات نگاه 1384

43- گیرشمن، رمان، هنر ایران (در دوران ماد و هخامنشی) عیسی بهنام، چاپ دوم تهران، انتشارات علمی و فرهنگی 1371

44- گیرشمن، رمان، هنر ایران (در دوران پارتی و ساسانی) جلد 2ترجمه¬ی بهرام فره¬ وشی، تهران، انتشارات: بنگاه ترجمه و نشر کتاب 1350

45- گیرشمن رمان، ایران از آغاز تا اسلام ترجمه دکتر محمد معین، چاپ سوم تهران، مؤسسه انتشارات نگاه 1390

46- گروسی، رضا، پیکره شاپور اول، تهران انتشارات ماهی چاپ اول 1388

47- لاهیجی، محمد، شرح گلشن¬راز، مقدمه، تصحیح و .... محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران، تهران : انتشارات زوار 1371

48- لوکونین، ولادیمبرگ، تمدن ایران ساسانی، ترجمه عنایت الله رضا، چاپ سوم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1372

49- ملک زاده بیانی و محمد اسماعیل رضوانی، سیمای پادشاهان نام آوران ایران باستان چاپ اول، تهران: انتشارات شورای مرکزی جشن شاهنشاه ایران 1349

50- مارکوارت، یوزف، ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی، ترجمه: مریم میراحمدی، تهران؛ انتشارات اطلاعات چاپ اول 1373

51- مشکور، محمدجواد، خلاصه ادیان در تاریخ دینهای بزرگ، چاپ دوم تهران : انتشارات شرق 1369

52- متین دوست، احمد، باورهای آریائیان، انتشارات چهار باغ اصفهان 1384

53- مونیک روبوکور- رمزهای زنده جان – ترجمه جلال ستاری- نشر مرکز چاپ اول – تهران سال 1373

54- نصری اشرفی، جهانگیر، شیرزادی آهودشتی، عباس، تاریخ هنر ایران، جلد دوم، انتشارات آروَن، چاپ اول 1388

55- هینتس، والتر، 1385، یافته¬های تازه از ایران باستان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: انتشارات ققنوس چاپ اول 1385

56- هوار. کلمان- ایران و تمدن ایرانی- ترجمه حسن انوشه – چاپ پنجم تهران مؤسسه انتشارات امیرکبیر 1386

57- هال، جیمز- فرهنگ نگاره¬ای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمه رقیه بهزاد، چاپ یکم، تهران انتشارات فرهنگ معاصر 1380

58- هادی نا، محبوبه، ریشه¬های مسیحی در مکاتب گنرسی افلاطونی چاپ اول، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1390

59- واحد دوست، مهوش. بهادینه های اساطیری در شاهنامه فردوسی، چاپ اول تهران، انتشارات سروش، 1379

60- وزیری، علینقی، زیباشناسی در طبیعت و هنر، چاپ اول، تهران: انتشارات دانشگاه 1338

61- واندنبرگ، لوئی باستان شناسی ایران باستان، ترجمه عیسی بهنام چاپ اول، تهران، انتشارات دانشگاه تهران 1348

62-  وندائی، میلاد، نقوش برجسته ساسانی، جلد اول. ناشر: سازمان چاپ و انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان چاپ اول 1392

63- ویژه نامه کنگره باستان شناسی بیشاپور؛ انتشارات جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران، دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1372

64- ولی- عبدالوهاب- زن در اساطیر ایرانی یا حیات اجتماعی زن در تاریخ ایران، چاپ اول، تهران 1369

65- یونگ، کارل گرستاو، انسان و سمبولهایش، ترجمه محمود سلطانیه، چاپ دوم، تهران، انتشارات جام، 1378

66-یاحقی، محمد جعفر، فرهنگ اساطیر و داستان واره ها در ادبیات فارسی. تهران: فرهنگ معاصر . 1369

67- یارشاطری، احسان، از سلوکیان تا فروپاشی ساسانیان ، جلد سوم قسمت اول، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول 1378

68- ناظرزاده کرمانی، فرهاد؛ نمادگرایی در ادبیات نمایشی، چاپ اول، تهران، انتشارات برگ 1367

 

مجلات

1- آموزگار، ژاله، فره این نیروی جادویی و آسمانی، کلک، ش 70-67 آبان – اسفند 1374

2- اصغر جوادی، هنر و نماد درخت. فصلنامه علمی و پژوهشی دانشگاه هنر، شماره 7 1379

3- بهار، مهرداد – اسطوره، بیانی فلسفی با استدلال تمثیلی، مجله ادبستان، شماره دوم، تهران 1368

4- بهنام، عیسی، نقش رستم در تاج گذاری پادشاهان ساسانی، مجله هنر و مردم مهر 1346 شماره 60

5- بهنام عیسی، ظروف سیمین ساسانی، مجله هنر و مردم تهران سال 1342 ، شماره 172

6- جعفری- سعیده – مقاله فرَو نمادهای آن در هنر ساسانی، ماهنامه کتاب ماه هنر. شماره 46-45. 1381

7- چارلزورت،م . ف ، فیل جنگی در ایران باستان – ترجمه احمد حب علی مورجانی، مجله باستان شناسی و تاریخ سال اول شماره 2 1366

8- حاجی ابراهیمی، طاهره، عرفان یهودی و مکتب گنوسی، فصلنامه هفت آسمان شماره 17 بهار 1382

9- رجبی، پرویز، «دکرتیر و سنگنبشته او در کعبه زرتشت» مجله بررسیهای تاریخی شماره مخصوص سال 1350

10- سامی، علی، ماهنامه هنر و مردم، شماره 169-170، آبان و آذر 1355.

11- شاهنگیان، نوری سادات، فصلنامه اندیشه دینی شماره 16 پاییز 1384

12- نوروززاده چگینی، ناصر- نقش در ایران باستان، مجله باستانشانسی و تاریخ سال دوم- شماره 2 بهار و تابستان 1367

13- فارمر، هنری جرج، چنگ ایرانی در طاق بستان، مجله حافظ، شماره 59 فروردین و اردیبهشت 1388

14- گلدمن، پرنارد، پوشاک زنان در دوره ساسانی، مترجمان: محسن زیدی و محمد تقی عطایی، مجله باستان پژوهی. شماره 5و6 . آذر 1378

15- موسوی، بی بی زهرا، بررسی نقوش منسوجات در دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی، فصلنامه علی- پژوهشی نکره شماره 17 بهار 1390

16- عبدالهیان، مهناز، مفاهیم نمادهای مهر و ماه سفالیه های پیش از تاریخ فصلنامه علمی و پژوهشی دانشگاه هنر – شماره 2 سال اول بهار سال 1378

پایان نامه

1- بهمن پردیس. سیر تحول و تطور نقش و نماد در هنرهای سنتی ایران سال 1389

2- موسوی حاجی، سیدرسول، پژوهشی در نقش برجسته های ساسانی پاییز1374

 

ب : منابع خارجی

1-Sh.Shahbazi,A,An Achaemenid symbolI , A Farewell to “Frarahr” and “Ahuramazda” , Archaeologische Mitteilungen Aus Iran, Band 7, Berlin , 1974.

1- Herzfeld , G . “The Darabgird Relief . Ardashir or shapur , Iran , Vol , PP. 63-88, 1969 .

 

 پ : منابع تصویری

1-         پرادا. ایدت، هنر ایران باستان- ترجمه یوسف مجید زاده، چاپ اول تهران انتشارات دانشگاه 1357

2-         جوادی، شهره . آورزمانی، فریدون، سنگ نگاره های ساسانی، چاپ اول ناشر: نشر بلخ با همکاری پژوهشکده نظر. انتظارات بلغ وابسته به بنیاد نیشاپور، 1388

3-         سعیدی، فرخ .راهنامی تخت جمشید، نقش رستم و پاسارگاد، چاپ دوم ناشر:موسسه فرهنگی انتشاراتی پازینه، 1378

4-         گیرشمن، رمان، هنر ایران (در دوران پارتی و ساسانی) جلد 2ترجمه¬ی بهرام فره وشی،تهران،انتشارات: بنگاه ترجمه و نشر کتاب 1350

5-         هرمان،جورجینا، تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان ف ترجمه¬ی مهرداد وحدتی، چاپ دوم ،چاپ ارشاد اسلامی 1387

6-         وندائی، میلاد، نقوش برجسته ساسانی، جلد اول. ناشر: سازمان چاپ و انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان چاپ اول 1392


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی کاربرد نماد مذهبی در حجاری دوره ی ساسانی و تجزیه و تحلیل مفهوم نماد. doc

دانلود مقاله هنر دوران ساسانی – ایوان مدائن

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله هنر دوران ساسانی – ایوان مدائن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

شیوه هنر اشکانی با همان ویژگی بارز از روبرو و سه‌رخ سازی به دوره ساسانی منتقل شد و هنرمندان ساسانی به‌آن شکل و خصوصیت مطبوع و دلپذیر دادند که جهانگیر شد. گریشمن: « هنر ساسانی معرف یک تجدد و احیای ناگهانی خود معجونی از هنر ایرانی است‌که متجاوز از هزار سال برآن گذشته است.
هنر ساسانی آخرین جلوه هنر شرقی قدیم و قدمت آن به چهار هزار سال می‌رسد. ساسانیان در هنر سنت‌گرا بوده، معماری و اصولا هنر ایران در زمان ساسانیان نسبت به گذشته تغییر کرده و در بنا از مصالح کم دوام ساخته شده، استفاده می‌شده. به همین دلیل اکثر ابنیه ساسانی بمرور زمان از بین رفته و آثار باقیمانده از طاق کسری ( ایوان مدائن) بناهای فیروزآباد، ساختمانهای مهم شهر شاپور نزدیک کازرون، قصرشیرین، نقش‌ برجسته‌های نقش رستم و طاق بستان. به‌طور مثال همین طاق بستان کنگره‌هایش شبیه کنگره‌های تخت‌جمشید است یا قصر ماشیتا در بحرالمیت که اقتباس از زمان هخامنشی در شوش است. آثار هنر ایرانیان عهد ساسانی در دو حاشیه نمایان است. یکی برروی صخره‌ها و دیگر قلم‌زنی برروی بشقابها که در موزه‌های جهان بیشتر در لنینگراد پراکنده‌اند. دیگر هنرها عبارتند از مجسمه‌های گرد. کنده‌کاریها، کچ‌کاریها، پارچه‌ها، نقاشی و دیگر آثار کوچک. وارث این هنر دوره اسلامی است که با دستهای توانای هنرمندان ایرانی جهانگیر شد.
ازدوره اشکانیان در معماری رسمی ایران ساختن گنبد متداول گشت. از همان روزگار گنبدها روی چهارطاق گوشه بنا میشد و تفاوت آن با گنبدهای رومی این بود که گنبدهای رومی روی گوشواره بنا می‌گشت.
معماری دوره ساسانیان
معماری این دوره سرشت اصیل‌تری دارد. قصر شیرین که خسروپرویز بنا کرد، کم‌وبیش به پیروی از ساختمان‌های هخامنشیان ساخته شده است. طاق کسری (ایوان مداین) در نزدیک دجله درشهر تیسفون از آثار شناخته شده این دوره است. این بنا از آجرهای نظامی سفید و بزرگ ساخته شده است. بروی تالار بزرگی که موسوم به ایوان است، هشت تالار کوچک گشوده میشد. طاقها بطور کلی شکلی نیم‌دایره داشت و طاق بارگاه بشکل هلالی ساخته شده و وسعت شگرف آن دیدة هربیننده‌ای را خیره میسازد. درحالیکه عناصر و خطوط اصلی این بنا از قریحه ایرانی مایه می‌گیرد، دورنیست که الهامی از معماری رومی درپاره‌ای از قسمت‌های آن انعکاس یافته باشد.

 

واقعه تاریخی ایوان
در واپسین سالهای پادشاهی ساسانیان اوضاع ایران سخت آشفته بود. هرچند روزی یکی از سرداران شورشی می کرد و یا شاهزاده ای دیگر بر تخت می نشست. از دیگر سوی قدرت از اندازه فزون روحانیون بود که در تمامی شئون زندگی مردم داخل شده و زندگی را بر آنان تنگ آورده بودند. این هردو سبب بوجود آمدن نارضایی عمیق از دستگاه حکومتی در میان ایرانیان شده بود که این نارضایی نیز به نوبه ی خود آشفتگی ها در سطوح بالای اداره ی مملکت را افزایش می داد و شورشهای سرداران و شاهزادگان را فزونی می بخشید. ناگفته پیداست که چنین اوضاع آشفته ای در یک امپراتوری بزرگ و ثروتمند تا چه اندازه می تواند برای همسایگان فقیر ولی جنگجوی عرب تحریک کننده و وسوسه انگیز باشد. در طول این سالها بارها و بارها گروههایی از اعراب بادیه نشین که در نزدیکی مرزهای ایران زندگی می کردند به ایران حمله ور شدند ولی ماموران مرزبانی توانستند تهاجم آنان را دفع نمایند. با آغاز خلافت عمر در میان اعراب ، اختلافات و آشفتگی ها در ایران به اوج رسیده بود و همچنین بود وضع طمعکاری اعراب و وسوسه ی حمله ی به ایران در میان سران آنان ؛ تا آنکه سرانجام روزی رسید که عمر به منبر رفت و برای مردم گرسنه ی خود اینچنین خواند :
«ای مردم ! خداوند شما را به زبان رسول خویش گنج خسروان و قیصران وعده داده است. برخیزید و جنگ با فرس را ساز کنید. » با شنیدن اسم فرس همگان خاموش شدند مگر ابو عبید بن مسعود ثقفی که برخاست و بانگ برآورد که من نخستین کس باشم که بر این مهم برآیم ؛ دیگران نیز به او تاسی جستند و مهیای نبرد با ایران شدند. عمر ، ابو عبید را بر آنان امیر گردانید و این لشکر برای جنگ با ایرانیان روانه ی عراق شد. این سپاه دو بار در حدود حیره و کسکر با مرزداران ایران درآویخت و پیروز شد و سپس در آنسوی فرات با گروهی از سپاهیان ایران رو در رو گشت. پیل بانی از ایرانیان در این هنگام ابوعبید را به زیر پای پیل گرفت و به هلاکت رساند. دیگر اعراب نیز از بیم گریختند. چون خبر این شکست به عمر در مدینه رسید هراسان شد و سپاهی تازه به سرکردگی «مثنی» روانه ی جنگ کرد. این سپاه توانست شکت پیشین را جبران کند و به سپاهی از ایران به سرداری « مهران مهروبه » فائق آید و تا دجله پیش رود. در این هنگام از جانب ابله و بصره نیز سپاه اعراب پیشرفت هایی کرده بود و در خوزستان و بصره مرزداران ایران را شکست داده بود. در این زمان مثنی خبر یافت که رستم در مداین به تدارک سپاه مشغول است و عمر را از این خبر آگاه ساخت. عمر خود در رأس سپاهی راهی ایران شد. در بین راه مرتباً اعراب بادیه نشین را به جهاد در راه خدا ( و صد البته تا اندازه ای هم در راه ثروت فزون از شمار ایرانیان ) فرا می خواند و آنان نیز به اشتیاق می آمدند. ولی در آخرین لحظات به توصیه یارانش ، عمر از همراهی این لشکر منصرف شد و « سعد وقاص » را امیری داد.
سعد با سپاه عظیمی از همه ی قبایل عرب آهنگ قادسیه کرد. از آن سوی نیز ، رستم به همراه سپاهیان ایران به دفاع می آمد. دو لشکر در قادسیه فرود آمدند و چهار ماه به مذاکره و تبادل سفیران گذراندند. آنگاه رستم نبرد را آغاز کرد ؛ سه روز به سختی نبرد کردند و از هر دو جانب کشته های فراوانی به خاک افتادند تا آنکه در چهارمین روز رستم کشته شد. پیکرش را یافتند که فزون از صد زخم داشت و چون دانستند که سردار سپاه است ، سرش را بریدند و بر نیزه کردند. مرگ رستم ضربه ی سختی به سپاه ایران وارد آورد. بسیاری از سربازان پس از آن حادثه از میدان گریختند و آنان که ماندند به دست اعراب کشته شدند. سپاه ایران در همان روز شکست خورد و اعراب مشغول غارت کردن سپاه و به غنیمت گرفتن دارایی های سپاهیان شدند. یکی از غنائمی که به دست اعراب افتاد درفش کاویانی بود که آنرا تکه و پاره کرده و هر تکه اش به کسی رسید. آنچه بر سر درفش کاویان آمد همان است که مقدر بود مدتی بعد بر سر ایران آید و هر تکه ای از آن سرزمین به یکی از سران قبایل عرب رسد. سربازانی که توانسته بودند از این معرکه بگریزند راه مداین در پیش گرفتند و سعد نیز به دنبال آنان روانه ی مداین شد. چون اعراب به مداین رسیدند ، آن شهر را پیرامون گرفتند و در نزدیکی آن اردو زدند. محاصره ی مداین چندان به درازا کشید که در مداین قحطی آمد و مردم از شدت گرسنگی به خوردن گوشت سگ و گربه روی آوردند. یزدگرد که در آن هنگام در مداین بود خزانه را گشود و ثروت آن را میان مرزبانان و مردم بخش کرده به آنان چنین گفت: « اگر این شهر از دست برود ، شما بر این مال اولی ترید تا آن تازیان و اگر خدا خواست و شهر در دست ما باقی ماند شما این ثروت را به خزانه ی مملکت بازخواهید گرداند. » چون به سعد خبر رسید که یزدگرد مشغول بخشیدن ثروت خزانه است و دانست که اگر دیر بجنبد ثروت خزانه تمام خواهد شد و چیزی به وی نخواهد رسید سراسیمه شد و دستور حمله را صادر کرد. سپاهیان عرب از فرط طمع آنچنان خود را به آب دجله زدند که یکی از آنان در آب فرو رفت و به هلاکت رسید. نگهبان مداین وقتی که تازیان را بر کناره ی دروازه های شهر دیدند بانگ برآوردند:
« دیوان آمدند ! دیوان آمدند ! » خره زاد ( برادر رستم ) با لشکری به دفاع از شهر آمد ولی شکست خورد و به درون شهر بازگشت. خره زاد که با آن سپاه کوچکش دیگر تاب مقاومت در برابر لشکر انبوه عرب برایش نمانده بود و سقوط شهر را حتمی می دید ، نیمه شب به همراهی لشکریان خود و گروهی از مردم مداین از شهر گریخت. تازیان به تیسفون درآمدند و قتل و غارت پیش گرفتند. سعد در ورود به مدائن نماز فتح خواند و چون به کاخ سفید کسری درآمد قرآن خواند و امر کرد تا آتشکده ی بزرگ شهر را ویران کنند و به جای آن مسجدی بسازند. نوشته اند که از آنجا فرش بزرگی به مدینه بردند که از بزرگی جایی نبود که آن را بتوان افکند. پاره پاره اش کرده اند و میان سران قوم بخش کردند. بعدها یک تکه از آن را بیست هزار درهم فروختند.
پس از واقعه ی مدائن ، حادثه ی جلولاء پیش آمد که در آن نیز ایرانیان شکست سختی خوردند. وقتی که ایرانیان گریخته از مدائن به جلولاء رسیدند هر کدام از آنان برای رفتن به شهر و دیار خود راهی جدا داشتند و باید از یکدیگر جدا می شدند. در این هنگام تصمیم گرفتند پیش از متفرق شدن یک بار دیگر بخت خود را در نبرد با عربان بیازمایند. «مهران رازی» را به سردار ی خویش برگزیدند و در آنجا خندق کندند و آماده ی نبرد شدند. نامه ای به یزدگرد فرستادند و از او به مال و لشکر کمک خواستند. پادشاه تا آنجا که در توان داشت به نیرو و سرمایه ی اندکی یاریشان کرد. در این میان سعد بن وقاص که در مداین بود خبر یافت که ایرانیان مهیای نبردی دوباره می شوند. نامه ای به عمر نوشت و رای خواست. عمر فرمان داد که باید خود را آماده ی جنگ کنند و به دشمن مجال حمله ندهند. سعد لشکر انبوهی به جلولاء فرستاد و این لشکر از همه طرف به ایرانیان حمله آورد و بسیاری از آنان را به خاک افکند. شماری از سربازان ایرانی که موفق به فرار شدند به حلوان (محل استقرار یزدگرد) رفتند و از او خواستند که هر چه سریعتر از آنجا بگریزد. در جنگ جلولاء غنیمت بسیار به چنگ اعراب افتاد چندان که تا آن زمان غنیمتی بیش از آن نیافته بودند.
اعراب به رسم فتوتی که داشتند مردان را قتل عام کرده و زنان و دختران را به غنیمت بردند. شمار کشتگان جلولاء را بالغ بر صد هزار تن آورده اند! زنان و دخترانی که در این جنگ به چنگ اشغالگران افتادند چندان زیاد بودند که عمر بارها و بارها می گفت : به خدا پناه می برم از فرزندان این زنان که در جلولاء اسیر شده اند!
وقتی که یزدگرد از مدائن گریخت به همه ی سرداران پیام فرستاد که لشکرهایشان را برای یاری او و دفاع از کشور اعزام دارند. سرداران ایران اینچنین کردند. از کنار ه ی خزر تا دریای هند و از جیحون تا دریای فارس از هر جا سپاهی فراز آمد. در نزدیکی همدان سپاهی گرد آمد که شمار آن را تا صد و پنجاه هزار کس گفته اند. فرمانده ی این سپاه فیروزان بود و بنا بود که این سپاه از راه حلوان به جانب کوفه که لشکرگاه عرب بود حمله کند. عمار بن یاسر - سردار عرب - چون از این خبر آگاه گشت نامه به مدینه نوشت و وضع موجود را برای عمر تشریح کرد. عمر نامه را برگرفت و منبر رفته گفت : « ای مردم ! تا کنون به فرٌ اسلام و یاری خدا در جنگ با عجم پیروزی با ما بوده است. اکنون عجمان سپاه گرد کرده اند تا نور خدای را بنشانند !! این نامه ی عمار بن یاسر است که به من فرستاده است. می نویسد که اهل توس و طبرستان و دماوند و گرگان و ری و اصفهان و قم و همدان و ماهین و ماسبذان بر ملک خویش گرد آمده اند تا در کوفه و بصره با برادران و یاران شما درآویزند و آنان را از سرزمین خویش برانند و با شما به جنگ آیند. رایی که در این باب دارید با من بگویید.» طلحه گفت : ای امیر ! رای تو صائبترست هر چه گویی چنان کنیم. عثمان گفت:
ای امیر! به مردم شام بنویس تا از شام آیند و به مردم یمن کس فرست تا از یمن آیند و از مردم بصره درخواه تا از آنجا آیند و تو نیز از اینجا راه کوفه پیش گیر و چون این همه خلق بر تو فراز ایند سپاه تو بیشتر باشد و کار بر تو آسان گردد. مسلمانان که در پای منبر بودند این رای عثمان را پسندیدند و آفرین خواندند. به فرمان عمر سپاه عظیمی از اعراب گرد آمد و روانه ی نبرد شد. سپاه ایران نیز به سرداری فیروزان ساز و برگ بسیار آماده کرده بود. دو لشکر در نزدیک نهاوند خیمه زندند. چون ایرانیان جنگ را آغاز نمی کردند اعراب در هراس افتادند که چه کنند و فرجام این نبرد چه خواهد شد. سر انجام تصمیم گرفتند که شایع کنند خلیفه ی مسلمین در مدینه مرده است و باید جنگ نکرده باز گردند. و پس از آن نیز آهنگ بازگشت کردند. ایرانیان از سنگرها و قلعه های خویش درآمدند تا عربان را دنبال کنند و به این حیله پراکنده شدند. چون به تازیان رسیدند ، تازیان برگشتند و جنگی سخت در گرفت و هزاران تن از هر دو سوی کشته شدند و به فرجام سپاه ایران شکست خورد و پراکنده شد و نهاوند نیز به چنگ عربان افتاد. از آنجا سپاهیان عرب به راه همدان و آذربایجان رفتند و دیگر ایرانیان را یارای مقاومت نبود. اشغال نهاوند در واقع راه اشغال همه ی ایران را به روی تازیان گشود و از این جهت عربان آن را "فتح الفتوح" نامیدند. این آخرین مقاومت منسجم و منظم دولت ساسانی در برابر هجمه ی عرب بود. پس از آن دیگر نه دولتی در کار بود نه کشوری. همه چیز به زیر سلطه ی اعراب رفته بود. سال بعد همدان و کاشان و اصفهان و استخر نیز به دست تازیان افتاد و یزگرد از فارس به کرمان و از آنجا به سیستان رفت و سرانجام در مرو کشته شد. در فتح نهاوند آخرین بازمانده ی گنجهای خسروانی نیز به دست اشغالگران افتاد و دیگر ایرانیان را ممکن نشد که لشکری فراهم آورند و در مقابل اعراب بایستند.
پس از سقوط ایران اگر چه هرگز لشکری بر علیه عربان آراسته نشد ولی مقاومتهای کوجک محلی همه جا بر ضد بیدادگری های اعراب جریان داشت. اما از آنجا که اعراب با خشونت تمام هر ندای مخالفی را خفه می کردند ، این مقاومت ها به جایی نرسید. از جمله ی دلیرانه ترین این مقاومتها ، مقاومت مردم استخر بود که بر ضد عربان سر به شورش برآوردند و عامل دستگاه خلافت عرب را در آن شهر هلاک گرداندند ولی دیری نپایید که یک سردار عرب به نام "عبدالله بن عامر" به استخر لشکر کشید و چندان خون ریخت که دیگر هیچ ندای مخالفی از آن شهر برنخاست.( در تهاجم عبدالله بن عامر به استخر دست کم چهل هزار تن قتل عام شدند). در دوران خلافت عثمان حادثه ی مشابهی در خراسان روی داد. به عثمان خبر رسید که مردم خراسان که سابقاً اسلام آورده بودند ، مرتد شده اند و سر به شورش برآورده اند. عثمان ، عبدالله بن عامر و سعید بن عاص را برای سرکوبی آنان فرستاد و آنان نیز با آفریدن جنایتی تازه ، مردم خراسان را سرکوب کردند و گرگان و طبرستان و تمیشه را دوباره فتح کردند.
پس از اشغال ایران ، اعراب بر نابود کردن فرهنگ مردم ایران همت گماردند. زبان رسمی ایران به زبان عربی تغییر یافت و ایرانیان را واداشتند که به زبان اعراب سخن بگویند. کتابهای فراوانی را که نشانه ی علم و دانش یک ملت دربند بود یا به آب انداختند یا در آتش سوزاندند. آورده اند که وقتی سعد بن ابی وقاص به مداین دست یافت کتابهای فراوانی در آنجا یافت ، به عمر نامه نوشت که با این کتابها چه کند و عمر پاسخ داد : همه ی آنها را به آب بیافکن که اگر آن کتاب ها سبب راهنمایی باشند ، ما قرآن را داریم که بس راهنماتر از آنهاست و اگر گمراه کننده باشند باید از شر آنان در امان ماند.
نشست بزرگان برای انتقال پایتخت از تیسفون به استخر (شیراز ) در لحظه حساس تاریخ ایران

 

 

 


درپی کشته شدن رستم فرخزدا یکی از ژنرالهای ایران به دست اعراب مسلمان و افتادن درفش کاویانی ــ پرچم ارتش ــ به دست آنان ، 28 ژوئیه سال 636 میلادی یزدگرد سوم آخرین شاه ساسانی ایران به اصرار بزرگان کشور جلسه مشورتی درعمارت سلطنتی ( طاق کسری) تشکیل داد تا پیشنهادهای تازه شنیده شود . در این جلسه پیشنهاد شد که راه حل ، انتقال فوری پایتخت از تیسفون به استخر ( شیراز ) است. تا آن زمان این نخستین بار بود که پرچم کاویانی تصرف شده بود. ارتش ایران در دوران خسرو پرویز و در نتیجه جنگهای غیر ضروری او با رومیان و لشکر کشی به مصر و تصرف این سرزمین و پیش از همه اینها درگیری اش با بهرام چوبین سردار ایرانی خسته و فرسوده شده بود و به علاوه حمله وسیع اعراب پیش بینی نمی شد که با همه امکانات خود برضد آنان وارد عملیات شود. پس از برکناری خسرو پرویز و قتل او در زندان , اقتدار دولت ساسانی در زمان جانشینان وی که هرکدام مدت کوتاهی حکومت اسمی داشتند تضعیف شده بود و ادامه اختلاف طبقاتی در جامعه ایران مزید برعلت شده بود - همان اختلاف طبقاتی که قبلا مزدک برای ازمیان بردنش بپاخاسته بود.
به نوشته مورخان روم شرقی (قسطنطنیه) یزدگرد، نخست پیشنهاد را پذیرفت ، ولی بعدا آن را رد کرد . اعراب سال بعد تیسفون را مورد حمله قرار دادند که یزدگرد به منطقه حلوان نقل مکان کرد و چون در همین سال در جلولا ( نزدیک حلوان )هم شکست خورد به سوی نهاوند عقب نشینی کرد.
کاوشهای باستانشناسی درمحل تیسفون درسال 1930- بررسی کتاب "ایران درعهد ساسانی" از آثار "آرتورکریستن سن" ،‌محل شهر تیسفون، مجموعة ساختمانهائی که دراطراف طاق کسری وجود داشته، وه اردشیر" مرکز عمده مسیحیان ایران، اسامی هفت شهری که پایتخت ساسانی را تشکیل می‌دادند، محله "اسپانبر" ـ اشعاری از فردوسی دربارة طاق کسری ـ ویژگی‌های معماری بنای مزبور.
اعضا هئیت کاوش کنندگان آلمانی اظهار کرده‌اند که ایوان بزرگی که امروزه برپاست به امر خسرو ساخته شده است. مجموع این کاخ و ساختمان‌های فرعی آن در زمنیی به وسعت 300 در 400 متر قرار گرفته ومرکب از ایوان و آثار بنای دیگری در فاصله 100متر از آن تپه مصنوعی کوچکی بنام حرم خسرو در جنوب ایوان و در شمال آن خرابه‌های یک گورستان بوده است.
ایوان کسری مهمترین قسمتی از مجموع کاخ تیسفون است که امروز برپاست. نمای آن به طرف مشرق است و 28ر29 متر ارتفاع دارد و عبارت بوده است از دیواری بدون پنجره که طاقنماهایی در سرتاسر آن ساخته شده و میان طاقنماها نیم ستون‌هایی در طرفین قوس‌های هلالی وجود دارد. مجموع این طاقنماها و قوس‌ها و نیم‌ستون‌ها در چهار طبقه از پائین به بالا گنجاینده شده. احتمالاً روی این بنای آجری را بوسیله گچ سفید کرده بودند و بعضی از قسمت‌های آن را رنگ زده بودند و در بعضی قسمت‌های دیگر روپوشی از سنگ مرمر ظاهر نمای بنا را می‌پوشانده است.
تا تاریخ 1888 تمام نمای این بنا برپا بوده و نقشی از آن در کتاب «دیولافوآ» Dieulafoy Lart antique de la Perse کشیده شده است. در همین سال قسمت جنوبی ایوان نیز خطر از بین رفتن موجود است. ایوان بزرگ به صورت گهواره‌‌بیضی شکل در میان نمای بنا قرار گرفته و عرض آن 63ر25 متر و درازای آن 76ر43 متر است.
در پشت دیوارهای طرفین ایوان پنج تالار کم ارتفاع‌تر از ایوان مرکزی با طاق گهواره‌ای شکل ساخته شده بود. در طریین این ایوان طاق‌های متعدد دیگر وجود داشت. ضخامت دیوارهای آجری بطور کلی بسیار زیاد است. در داخل تالارها تزئیناتی بصورت گچ‌بری وجود داشته که تعداد زیادی از آنها در حفاری هئیت آلمانی پیدا شده است. زیبایی ایوان کسری بیشتر از نظر عظمت آن می‌باشد. «ابن خرداذبه» آن را به کوهی تشبیه کرده که در آن کاخی تراشیده باشند. می‌گویند خلیفه المنصور نخستین کسی است که دست به خرابی آن زد و از مصالح آن برای ابنیه شهر جدید بغداد استفاده کرد. ظاهراً‌علت اینکه تمام مصالح آن بکار نرفته این بوده است که پس از چندی به نظر رسیده است که خراب کردن و حمل مصالح از ارزش حقیقی آن مصالح تجاوز می‌نماید، و از استفاده از آن صرفنظر کرده‌اند.
ابنیه زمان هخامنشی تماماً از ستون‌های سنگی و سقف افقی ساخته شده بود و با وجود مصالح فراوان که برای بالا بردن آن مصرف می‌شد نسبت به بنایی مانند طاق کسری نواقص بسیار داشت. مثلاً در کاخ عظیمی چون کاخ آپادانای تخت جمشید تقریباً یک دهم بنا را پایه‌های قطور ستون‌ها اشغال کرده بود و تالار آپادانا بیشتر شباهت به جنگلی پیدا کرده بود که در آن درخت‌های عظیمی روئیده باشد. روشنایی در چنین تالاری به زحمت وارد می‌شد و روزهای «بار عمومی» عده‌ای از حاضران ناچار در پشت ستون‌ها قرار می‌گرفتند و از دیدن شاهنشاه محروم می‌ماندند.
چنین فرض کرده‌اند که روشنایی از بالای بام وارد تالار می‌شد ولی با این حال باز قسمت‌هایی از تالار در تاریکی قرار می‌گرفت. بنابراین با ایجاد ایوانی مانند ایوان کسری معماران زمان ساسانی مسایل بزرگی را مانند پوشاندن تالار بسیار بزرگی با مصالح سبک و ارزان و روشن کردن آن و افزودن بر وسعت تالار به وسیله حذف ستون، و افزایش ارتفاع آن به وسیله ایجاد طاق مرتفع بیضی شکل حل کرده‌اند.
ضمناً حل مسایل دیگری نیز با ایجاد ایوان ساسانی آسان گردیده است. در سقف افقی کاخ هخامنشی خطر آتش‌سوزی و موریانه وجود داشت و حال اینکه در کاخ ساسانی هر دوی این خطرها از میان رفته و ضمناً با سبک شدن مصالح از سنگینی بنا کاسته شده و در حقیقت سنگینی کاخ به فشار مختصری در جهت طرفین مبدل گشته است و این فشار را روی دیوارها و پایه‌های ضخیم وارد آورده که آن را تا امروز با وجود ناملایمات طبیعت تحمل نبوده است.
تاریخچه تیسفون
این شهر در اصل، در کنار شهر قدیمی تری به نام ‌اپیس در فاصله ای نه چندان دور از محل تلاقی دو رود دجله و فرات بنا شده بود. این شهر باستانی همچنین در مسیر «جاده شاهی» قرار داشت که «شوش» پایتخت «عیلام» را با نواحی مرکزی آشور و سپس با «سارد» پایتخت «لیدی» متصل می ساخت.
در اواخر قرن چهارم (پیش از میلاد)، «سلوکوس» جانشین اسکندر کبیر، و بنیان گذار امپراتوری سلوکیان، شهر سلوکیه را در سوی دیگر اپیس بنیان نهاد و از آن پس بود که اپیس، صرفا به صورت حومه این شهر درآمد. بنا به گفته «توسیدید» مورخ رومی در قرن نخست میلادی، ساکنان یونانی و مردم بومی شهر «سلوکیه» هنوز از یکدیگر متمایز و هر یک دارای مراکز شهری مجزای خود بودند و پارتیان نیز که در قرن دوم پیش از میلاد، بر ایران غلبه یافتند، نفوذ فرهنگی چندانی بر این شهر نداشتند.
اما از آن جا که پارتیان به یک تختگاه در نواحی غربی قلمرو خود نیاز داشتند، پایتخت دولتی خود را از سلوکیه به کرانه شرقی منتقل کردند و اپیس کهن را تیسفون یا تیسپون نامیدند؛ شهری که از سال 129 پیش از میلاد، به عنوان تختگاه زمستانی شاهان اشکانی مورد استفاده قرار گرفت.
با شورش مردم سلوکیه بر «اردوان» پادشاه اشکانی، اهمیت این شهر فزونی گرفت. هر چند شورش مردم تا سال 43 میلادی پایان یافته بود.
این که «آمیانوس مارسلینوس» مورخ رومی، «اردوان» را بنیان گذار شهر تیسفون نامیده حاکی از آن است که احتمالا «اردوان» دست به اقداماتی زده بود که سبب رشد و افزایش اهمیت و موقعیت این شهر شده است. در قرن دوم میلادی، این شهر به شدت آماج تجاوزات رومیان قرار داشت زیرا رومیان بر آن بودند که تصرف پایتخت پارتیان، به طور اجتناب ناپذیری به سقوط کل امپراتوری شرق خواهد انجامید.
به هر روی در یک دوره بلند زمانی، تصرف شهر توسط سپتیموس سوروس، عواقب ویرانگری برای امپراتوری پارتیان در بر داشت. از آن که رومیان چندان طلا و نقره با خود به تاراج بردند که با مقیاس های امروزی می توان چنین برداشت کرد که این غنایم به راحتی قادر بود تا به مدت سه یا چهار دهه، بحران اقتصادی در اروپا را به تعویق اندازد.
بر همین اساس پایان کار پارتیان را نیز می توان در نظر آورد و ناگفته پیداست که با این حملات امپراتوری اشکانی به شدت ناتوان گردید تا سال 224 میلادی که سرانجام با شورش یکی از نجبای زمیندار ایرانی رویاروی شد و دو سال پیش از آن، تصرف تیسفون به دست این بزرگزاده ایرانی به معنی پایان پادشاهی پارتیان و آغاز دوران دومین امپراتوری بزرگ ایرانیان بود؛ امپراتوری بزرگی که شاهان ساسانی فرمانروایی آن را در دست گرفتند.
در دوره ساسانیان هر چند تیسفون پایتخت امپراتوری ایران محسوب می شد، اما سلوکیه نیز چندان فراموش نشد، بلکه با نام «وه اردشیر» (به معنی شهر خوب اردشیر) تغییر نام یافت. شهری که همچنان به عنوان یک هدف نظامی مهم پا برجا می ماند.
در سال 238 میلادی گوردین سوم امپراتور رومی، به منظور پیگیری از قدرت روزافزون شاهان ساسانی کمر به تسخیر تیسفون بست. اما پیش از نیل به این هدف سترگ، به قتل رسید. اما ادنائتوس از مردم بالمیر در سال 262 میلادی در نیل به این هدف توفیق بیشتری داشت و نیز امپراتور کاریوس که سرانجام در سال 283 میلادی این شهر را برای مدتی به تصرف خود در آورد، اما هنگامی که «ژولین» در پی تصرف این شهر برآمد، در میدان نبرد دچار شکست شد و به قتل رسید (363 میلادی).
در قرن پنجم میلادی، تیسفون به عنوان مرکز مسیحیان نسطوری، اهمیت بیشتری یافت، و این به سبب وجود کلیسای مسیحیان فرقه نسطوری بود که پیشتر با پذیرش اعتقاد به جدایی میان دو طبیعت مادی و الوهی عیسی مسیح، از کلیساهای سال 540، خسرو اول پادشاه ساسانی، «آنتیوخ» پایتخت رومیان سوریه را به تصرف در آورد و ساکنان آن را در شهر جدیدی نزدیک تیسفون و وه اردشیر، کوچ داده و مستقر ساخت. این شهر بعدها «آنتیوخ خسرو» نام گرفت. چنان حدس زده اند که در این منطقه چهار ناحیه مسکونی دیگر نیز وجود داشته است و از همین رو بوده که اعراب نیز سال ها بعد که به ایران آمدند، این مکان را «المدائن»4 به معنی مدینه ها یا شهرها نامیدند.
در سال 637 میلادی، مسلمانان تیسفون و شهرهای دیگر مدائن را تصرف و به تاراج گرفتند و این آغازی بر فتوحات ایشان در ناحیه بین النهرین بود تا سرانجام در سال 762 میلادی که آنان خود شهر جدیدی را در 35 کیلومتری بالای رود دجله بنا کردند. شهری که به عنوان مرکز حکومتی ایشان، بغداد نام گرفت...
تیسفون "یکی از مهمترین شهرهای ایران در دوران سلطنت سلسله ساسانیان ،به تصرف" کاروس "امپراتور روم درآمد .در آن زمان بر ایران" بهرام دوم "پنجمین شاهنشاه ساسانی سلطنت داشت و چون سرگرم جنگ با طوایف" سکا "در شرق بود" ،کاروس "امپراتور روم به ایران تاخت و بینالنهرین و تیسفون را گرفت کمی بعد به سبب مرگ" کاروس "بر اثر ساعقه رومیان به کشور خود بازگشتند و تیسفون آزاد شد .ایوان مدائن) یا طاق کسری (که بارگاه سلطنتی سلاطین ساسانی بود ،در این نقطه قرار داشت و بعدها به دوران حکومت عباسیان توسط منصور عباسی ویران شد.
ویرانه‌های باقی‌مانده از شهر قدیم تیسفون را مرحوم «ارنست هرتسفلد» در کتابی تحت نام «یک مسافرت از نظر باستان‌شناسی به سرزمین فرات» که در تاریخ 1920 در برلن به زبان آلمانی منتشر شده به طور مفصل معرفی نموده است.
در سال 1928 کاوش‌هایی توسط هیئتی آلمانی تحت سرپرستی آقای «رویتر» در محل تیسفون به عمل آمد و در سال 1930 میسیون امریکایی «موزه متروپولیتن نیویورک» به سرپرستی آقای «اوپتون» با هیئت آلمانی نامبرده در کاوشهای تیسفون شرکت کرد.
«آرتور کریستن سن» در کتاب «ایران در عهد ساسانیان» که در سال 1936 ترجمه فرانسه آن منتشر شد با استفاده از نتایج کار کاوش‌کنندگان در تیسفون خلاصه‌ای از اطلاعاتی را که راجع به این شهر در دست داشت انتشار داد و ما قسمتی از آن اطلاعات را در این مقاله از نظر خوانندگان می‌گذرانیم.
«پایتخت شاهنشاهان ایران خصوصاً در زمان خسرو اول وسعت و اعتبار یافت و تیسفون (Tespon) نام شهر عمده‌ای است که جز مجموعه‌ای از چند شهر یورد که به زبان شامی Mahoz یا Medhinata یا Medhine (ما حوزه ملکا یا مذیناتا یا مذینه) می‌نامیدند، و اعراب آن را به «المدائن» ترجمه کرده‌اند و احتمال دارد که این کلمات ترجمه پهلوی «شهرستانان» Shahristanan باشد شهرهای مهم این مجموعه شهر «وه‌اردشیر» Veh-Ardechir (سلوقیه قدیم) و تیسفون بوده است.»
«آمین مارسل» می‌گوید پایتخت ایران غیرقابل تسخیر بود و از چندین شهر تشکیل شده بود و حصاری آن را احاطه می‌کرد و این حصار دروازه‌های محکم داشت.
تیسفون در مشرق دجله و «وه‌اردشیر» در مغرب آن قرار داشت و جسری آن دو را بهم می‌پیوست و فردوسی در شاهنامه خود در ضمن بیان تاریخ پادشاهی شاپور دوم می‌گوید: چون رفت و آمد روی این پل روز به روز زیاد می‌شد شاپور در ابتدای پادشاهی خود دستور داد پل دیگری روی دجله انداختند تا عبور از آن پل و برگشت از پل دیگر انجام گیرد.
تیسفون اصلی در مشرق دجله حصاری به صورت کمان داشت و برج‌های متعددی در این حصار بود که آثارشان هنوز باقی است و مجموع زمینی که در زیر آن بود از 58 هکتار تجاوز نمی‌کرد و آن را به زبان عربی «مدینه العتیقه» می‌نامیدند. در نتیجه کاوش‌هایی که در سال‌های 1928 و 1929 در این ناحیه انجام گرفته پدیده‌های کلیسایی از زمان ساسانیان پدیدار گشته است.
در مشرق تیسفون امروز آرامگاهی بنام سلمان پاک وجود دارد که در محله سابق «اسپانبر» Aspanbar واقع است. کاخ شاهنشاهان ساسانی در همین محله قرار داشته و مرکب از حیاط‌ها و تالارها و باغ‌هایی بوده است که طاق کسری امروز، در میان آن برپا بوده است.
در جنوب طاق کسری خرابه‌هایی بنام «خزانه کسری» Khazanat Kersa وجود دارد و محل دیگری بستان کسری می‌باشد که «رومگان» Rumaghan نیز نامیده‌می‌شد و خسرو اول پس از فتح انطاکیه عده‌ای از مردم آن شهر را به پایتخت خود انتقال داد و شهر جدید را برای آنها ساخت.
قسمتی از مدائن را که مغرب دجله قرار دارد حصاری از آجر احاطه کرده بود و بخش مهم آجرهای آن شهر از شهر بابل به این محل حمل شده بود و در مکان قدیمترین ساختمان این شهر یعنی سلوکیه برپا شده بود.
اردشیر قسمتی از آن را تعمیر کرده و آنرا «وه‌اردشیر» نامید (ترجمه واژه اردشیر خوب یا خانه اردشیر). وه‌اردشیر مرکز عمده مسیحیان ایران و مقر «کاتولیکوس» رئیس مذهبی آنان بود و کلیسایی در آن بنا شده بود که به فرمان شاپور دوم ویران شد و بعد از مرگ این پادشاه مجدداً آنرا برپا کردند.
تقریباً در پنج کیلومتری شمال «وه‌اردشیر» شهر کوچک «درزنیدان»Darzanidhan قرار داشت. در مغرب «وه‌اردشیر» شهری بنام «ولاش آباد» واقع بود. بنابراین از مجموع شهرهایی که در زمان خسرو اول پایتخت ایران را تشکیل می‌دادند امروز پنج شهر آن را می‌شناسیم ( تیسفون و رومگان در مشرق دجله، «وه‌اردشیر»(سلوکیه) و «درزنیدان» و «ولاشاباد» در مغرب آن). اگر محله «اسپانبر» در مشرق و «ماحوزه» در مغرب را به پنج شهر فوق‌اضافه کنیم تعداد شهرهای پایتخت ساسانیان به هفت خواهد رسید
در طرفین رود دجله چند کاخ مخصوص شاهنشاه وجود داشته است ولی از همه آنها معروفتر همان «طاق کسری» یا ایوان کسری است که در محله «اسپانبر» قرار داشت و ویرانه‌های آن هنوز موجب تعجب و تحسین است.
مدائن
تاریخ تاسیس این شهر ایرانی به زمان اشکانیان باز می گردد. آنان پس از فتح جلگه میان رودان در سال 129 (پ .م) تیسفون را با پایتخت زمستانی خود قرار دادند تا اینکه در سال 224 میلادی ساسانیان پایتخت پادشاهی گسترده خود را به این مکان منتقل کردند. در سال زمان ساسانیان بر وسعت شهر و ساختمان ها افزوده شد به گونه ای که اعراب مسلمان به هنگام فتح ایران در سال 637 یا 652 میلادی برخورد با تیسفون آنرا مدائن یا شهرها نامیدند. در آن زمان بود که تیسفون شکوه خود را به عنوان یکی از مهمترین مراکز سیاسی جهان دست داد.
این شهر در محل شهری قدیمی تر بنام اوپیس بنا شده بود ، که در مسیر جاده شاهی قرار داشت. جاده ای که شهر شوش مرکز عیلام را به قلب سرزمین های آشوری و بعدها پایتخت دولت لیدیه یعنی شهر سارد طلایی متصل می کرد. مهمترین اثر باقی مانده از این شهر کاخ تیسفون است که به ایوان مدائن معروف است. این بنای بی همتا روزگاری کاخ خسرو اول (انوشیروان) بوده است.
آنچه امروزه ار آن بنا باقی مانده است. نیمی از یکی از طاق های این کاخ است. زیرا در اصل دو ایوان قرینه در دو سوی حیاط کاخ قرار داشته است. طرحی که در سال 1824 میلادی از این ایوان برداشته شده است. نمایان گر یک طاق کامل است که متاسفانه امروزه نیمی از آن طاق هم فرو ریخته است. طاق بی نظیر این بنا ، 35 متر ارتفاع ، 25 متر عرض و 50 متر طول دارد. پایه های ایوان در هر دو سو 7 متر پهنا دارند. همچنین ضخامت تاج بنا در ضخیم ترین قسمت به یک متر می رسد. مجموعه خرابه های این کاخ به مساحت 400 ×300 متر مربع بوده است. بنای این کاخ شاید از ساروج ، سنگهای مرمر یا چنانکه بعضی ها نوشته اند ، از صفحات مسی زر اندود و سیم اندود پوشیده شده بود.
طاق کسری بارگاه با شکوه پادشاه بوده و از اینجا امور کشور را اداره می کرد. محل بار عام هم تالارهای طاق کسری بود و در روز معین گروه زیادی از مردم قسمت های مختلف ایران زمین به آنجا می آمدند و در اندک مدتی تالار بزرگ پر میشد. اینجا را با قالی فرش می کردند و دیوارها را هم با قالی می پوشاندند. تخت سلطنتی را هم در آخر تالار می گذاشتند. در سقف تالار 150 روزنه به قطر 12 تا 15ساتنیمتر تعبیه کرده بودند که نوری لطیف از آنها به درون کاخ می تابید.
خراب کردن قسمت مهمی از طاق کسری را به منصور خلیفه عباسی نسبت می دهند. البته یکی از عوامل تخریب بنا ، استفاده از مصالح آن در احداث شهرهای اسلامی بوده است. زیرا درصدر اسلام تیسفون را به منزلهء خرابه ای می انگاشتند که تنها آجرهای آن بکار می آمد.
ایوان مدائن بزرگترین طاق ضربی شتاخته شده در جهان است که بدون کمک داربست های طاق زنی بیش از 1500 سال پا بر جا باقی مانده است. تیسفون در 33 کیلومتری جنوب شرقی بغداد قرار دارد.
طاق کسری با عرض و طول کمتر در دو محل در ناحیه پارس بنام فیروزآباد و سروستان در زمان اردشیر اول موقعی که هنوز به شاهنشاهی ایران نرسیده بود بنا شده که قسمت مهمی از آن هنوز برپاست و قابل مقایسه با ایوان کسری می‌باشد، و در ساختمان آن بدون شک معمار رومی دخالت نداشته است. بعلاوه طاق کسری بیضی شکل و اختراع منحصر به معماران ایرانی است و در هیچ نقطه دیگری از عالم دیده نشده است. بنایی که تقریباً همدوره با طاق کسری است و معماران رومی آن را بنا کرده‌اند کلیسای سن‌سوفی در شهر قسطنطنیه است. اگر چه این کلیسا دارای گنبد مرتفع و عظیمی بوده و خود یکی از شاهکارهای معماری قدیم است ولی واقعاً شباهت نزدیک از هیچ یک با ایوان کاخ شاهنشاهی ایران ندارد. بنابراین باید طاق کسری را به منزله یکی از افتخارات معماران ایران در قدیم به حساب آورد
تالار کسری که هنوز بر پای ایستاده است حدود پنجاه متر طول و 25 متر عرض دارد. به نوشته مورخان رومی و ایرانی و عرب، واحدهای اعزامی ایران با وجود این که از نظر شمار کمتر از حبشی ها بودند، نیروهای حبشه را در هم شکستند و به دریای سرخ ریختند و به درخواست سران قبایل یمن، از آن پس تا مدتها یک ژنرال ایرانی در سرزمین یمن مستقر بود و عملا در حکومت مشارکت داشت.
طاق کسری
ایوان مدائن (طاق کسری) بزرگترین طاق ضربی شتاخته شده در جهان است که بدون کمک داربست های طاق زنی بیش از 1500 سال پا بر جا باقی مانده است.
بنای باقی مانده، یکی از دو ایوان قرینه ای است که در دو سوی حیاط کاخ کسری قرار داشته است. این طاق بی نظیر، 35 متر ارتفاع، 25 متر عرض و 50 متر طول دارد و پایه های ایوان در هر دو سو 7 متر پهنا دارند. کاخ مدائن (تیسفون) روزگاری کاخ انوشیروان بوده است.
در روز ولادت پیامبر اسلام (ص)، چهارده کنگره از ایوان کسرى فرو ریخت !
ایوان کسری نام مشهورترین بنای به جا مانده از پادشاهان ساسانی است. هنگامی که مدائن پایتخت پادشاهی ایران به شمار می آمد، این بنای تاریخی قصری بزرگ بوده که محل زندگی و دربار پادشاه بوده است. بنیان گذار آن را شاپور ذوالاکتاف (م 379 میلادی) دانسته اند.
علت نامگذاری آن به این اسم، تالار بزرگی است که از طاق قوسی آن هنوز هم آثاری باقی است و مهمترین قسمت این بنای عظیم بوده است و به چنین تالارهایی ایوان گفته می شد. در هنگام تولد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خسرو اول انو شیروان در این کاخ حکومت می کرد و بنابر برخی روایات، در شب میلاد حضرت ختمی مرتبت بخشش های مهمی از آن فرو ریخت و از میان رفت.
آخرین پادشاهی که مقتدرانه در آن بر تخت نشست، خسرو پرویز بود که در همین کاخ نیز نامه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به دستش رسید و آن را پاره کرد.
هنگام فتح مدائن، مسلمانان تالار بزرگ این کاخ را محل اقامه نماز جماعت قرار دادند و به نقلی حضرت علی علیه السلام نیز هنگام عزیمت به سوی صفین در این تالار نماز خواند و برخی از احوالات ساکنان کاخ را یاد آوری نمود.
مرحوم شیخ عباس قمی به همین خاطر، نماز خواندن در آن جا را نیکو شمرده است
در عظمت ایوان کسری همین بس هنگامی که هارون الرشید تصمیم گرفت آثار به جا مانده از آن را ویران کند، از فراهم کردن وسایل مورد نیاز برای تخریب آن عاجز ماند و از این کار منصرف شد. این بنای باستانی در میان ایرانیان به « ایوان مدائن » و « طاق کسری» مشهور است.
خاقانی در مسافرت خویش به عراق ، آن را نمونه اعلای عبرت گیری تلقی کرده است.
هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را آئینه عبرت دان
تاق کسری در تیسفون و خاک عراق واقع شده است . این بنا چه وقت و به دست چه کسی ساخته شده است کاملاٌ مشخص نیست . برخی آن را به زمان شاهپور اول در نیمه دوم سدة سوم میلادی ، نسبت داده اند و برخی دیگر در زمان خسرو و انوشیروان (کسری) این بنا مثل کاخهای تخت جمشید و قصر شیرین بر روی صفه ها ساخته شده است .
روی این صفه در مرکز جبهه ای شبیه به کاخ فیروز آباد اما مزین به شش طبقه تاق نما، تاقی بیضی شکل به پهنای 5/25 متر و 34 متر ارتفاع با یک جهت از سطح زمین شروع و ختم می شود و تاق ایوانی را به عمق 95/42 متر تشکیل داده است . این فضای عظیم که سطح آن وسیع تر از کاخ داریوش در تخت جمشید است ، بارگاه عام شاه ساسانی بوده است .

 

در نمای کاخ تیسفون شکل و اندازة تاق نما از هر ردیف به هر ردیف دیگر فرق میکند . هر ردیف واحد مستقلی را مانند یک نوار افقی و بدون هیچ ارتباطی با تاکیدهای عمودی نمای بنا تشکیل می دهد . به این ترتیب دو ردیف از تاق نماها پایان می پذیرد که بر یک ستون قرار نمی گیرند بلکه بر پایه کج دیوار ترتیب می شود. در اینجا نشان دیگری از ویژگیهای معماری ساسانی خود را ظاهر می سازد. معماری ساسانی به این موضوع که نما بایستی به طور منطقی و با اصول ساختمانی همچون بناهای کلاسیک یونان قطع گردد اهمیتی نمی داد ، بلکه از نظر او نما باید بیشتر با طرحی ساخته شود که بتوان آنرا به دلخواه امتداد داد و به مقدار زیادی تزیین کرد . نکته ای که قابل توجه است ، در این بنا تداومی در محور قائم آن وجود ندارد . این موضوع موجب حیرت و یاس کسانی می گردد که فقط اصول ساختمانی منحصر را درنظر دارند و احساس می کنند که عوامل حامل بار بایستی به طور قائم تنظیم شده باشد. اما روی این نما ستونک ها و نیم ستونها که در فاصله تاق نماها قراردارند ، کاربردی ندارند ، بلکه برجستگی آنها جنبة تزئینی دارد. شاید کاربردشان سخت و مستحکم ساختن دیوار باشد ، یعنی چیزی که در برابر گرما و تغییرات شدید درجه حرارت مطلوب خواهد بود . در عوض وظیفه آن تامین زیبایی است و از این لحاظ چند ارزش دارد . آنها مقیاس را بزرگتر نشان داده و در عین حال یکنواختی و حالت خشکی که چنین نمای عظیمی را بوجود می آورد برطرف می سازد . بعلاوه آنها حس اعجاب را برانگیخته و یک نوع حالت انعطاف را تولید می کنند که جابجاشدن سایه ها آن را قوی تر ساخته به همان بنا جان می بخشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 43   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هنر دوران ساسانی – ایوان مدائن

پایان نامه تاریخچه نقش و نقوش فرش

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه تاریخچه نقش و نقوش فرش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه تاریخچه نقش و نقوش فرش


پایان نامه تاریخچه نقش و نقوش فرش

پیشینة بافت فرشهای اولیه در جهان به زمان بعد از غارنشینی باز می‌گردد. زیرا در آن دوران انسان به تقلید از پرندگان سعی نمود با تنیدن الیاف نرم گیاهان به همدیگر مانند سبدبافی و حصیربافی، زیراندازهایی برای خود تهیه نماید. پس از شکار حیوانات و دسترسی به پوست و پشم آنها زیراندازها اندکی نرم‌تر شد. حفاری باستان‌شناسان نشان می‌دهد که بافت «بوریا» از نی‌های منطقة بین‌النهرین، از هزاره پنجم و چهارم قبل از میلاد متداول بوده و بافت گلیم تا سده پانزدهم قبل از میلاد به مرحلة بالایی از تکامل رسیده بود. از بافت نخستین قالی یا قالیچه اطلاع دقیقی در دست نیست زیرا الیاف قالیچه بر اثر رطوبت و هجوم حشرات آسیب‌پذیر بوده و از بین می‌رود. اما بنابر مادة اولیة قالیچه یعنی پشم، گمان می‌رود ابتدا قبایل چادرنشین آسیای مرکزی که شغل عمده آنها گله‌داری بوده، به بافتن فرش مبادرت نموده باشند.

هخامنشی


قالی زیراندازی است یک رو ، با تار و پرز و پود ضخیم و پود نازک و با گره . پیشینه قالی در ایران به دوره هخامنشیان می رسد و در اینکه خاستگاه آن ایران بوده است شک و تردید وجود ندارد .

 فرش کار ایران در عهد هخامنشی که در کاوشهای پازیریک کشف شده است.183×200 سانتی متر

 این تصویر فرش پازیریک است که نخستین قالی جهان می باشد.اسب سوار سکایی-ایرانی را با سبلت نشان می دهد که شلوار بر پا کرده است.شلوار در دوران هخامنشی توسط سکاهای ایرانی استفاده می شده است

درة پازیریک در مسافت قریب دویست کیلو متری جنوب بی ئیسک (از شهرهای جنوبی قسمت مرکزی سیبریه) و بفاصلة تقریبی 79 کیلومتری مرز مغولستان خارجیس (که سابقاً جزء خاک چنین بود) نزدیک محل التقای رودخانه‌های اولاگان و بالیکتیول واقع شده ارتفاع آن از سطح دریا در حدود 1500 متر است.

دانشمند شوروی بنام س . ا . رود نکو ضمن دومین مرحله کاوشهای خود که در درة پازیریک انجام میداد در سالهای 1327 و1328 شمسی درون آرامگاه یخ زده یکی از شاهان سکاها آثار جالب توجهی از صنایع ایران دورة هخامنشی کشف نمود که مهمترین آنها یک قطعه فرش تقریباً کامل و قطعاتی از فرش‌ها و پارچه های دیگر ایران عهد هخامنشی است.

مقدمه
هخامنشیان      
اشکانیان       
ساسانیان
سلجوقی   
مغول   
تیموری  
صفوی  
افشار  
زندیه   
قاجاریه   
نتیجه گیری     
پیوست
منابع


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه تاریخچه نقش و نقوش فرش