فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی
مقدمه :
انسان از گذشته های دور تا به امروز در پی شناسایی حقوق خویش و در جهت تأمین و تضمین آن، همواره قربانی داده است انسان همان موجودی است که آفرینش وی در زیباترین شکل ممکن صورت پذیرفته و خداوند خود را نسبت به چنین آفرینش تحسین نموده و بر همین اساس جایگاه شایسته و اعمال امروز او مورد تأکید قرار گرفته است. و در قرآن آمده است که تنها انسان است که تاج کرامت بر سر او نهاده شده است و برای چنین انسانی برخورداری از حقوق ویژه امری طبیعی است و رابطة مستقیمی بین استعدادها و توانایی ها او با دامنة حقوقی وی دارد از نظر قرآن جنسیت مهم نیست آنچه که ملاک برتری است جنسیت نمی باشد بلکه در نزد خداوند تقوا است زن و مرد اگر چه از نظر جنسیت متفاوتند ولی از نظر انسانیت برابر هستند. علت تفاوت حقوق بین زن و مرد نظیر قضاوت، ارث، شهادت، تعده، زوجات، طلاق، ولایت و اموری از این قبیل را باید در تفاوت های وجودی میان زن و مرد جست و جو کرد. از نظر اسلام تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های حقوقی برای زن و حقوقی برای مرد قائل شده است که سر جمع برابری و تساوی میان آنها و نفی تبعیض جنسی است.
در این مقاله سعی شده است در مورد حقوق زنان در اسلام و آموزه های نبوی و همچنین در جوامع گذشته وضع و احوال آنان مورد بررسی قرار گیرد نگاه بدبینانه و شیء گونه نسبت به زن در متون منثور و منظوم ما دیده می شود به طور نمونه:
زن از پهلوی چپ شد آفریده کسی از چپ، راستی هرگز ندیده
نظامی
چه خوش گفت شاه جهان کیقبا کـه نفریـن بـد بـر زن نیـک بــاد
سعدی
در سیاستنامه خواجه نظام الملک، ضمن توصیة مردان به بی توجهی نسبت به خواسته یا گفتة زنان می نویسد: «اول مردی که فرمان زن برد و او را زیان داشت و رنج و مشقت افتاد آدم (ع) بود که فرمان حوا کرده گندم بخورد تا از بهشتش بیرون کردند». و یا حکیم متأله «ملاصدرا» در کتاب «اسفار اربعه» زنان را در شمار حیوانات به حساب آورده و نمونه های دیگر نیز وجود دارد که با بیانات خود مقام زن را تنزول داده اند و اهمیت آن را کم به حساب آورده اند و هنوز زنان از حیث برخورداری از بیشتر امکانات نظیر امکان تحصیل و اشتغال در بسیاری از کشورهای جهان در سطحی پایین تر از مردان قرار دارند البته از نظر محققانی نظیر «رابرت بلود» و «دونالدو ولف» سه عامل آموزش و اشتغال و میزان دستمزد تأثیری مستقیم در افزایش قدرت تصمیم گیری زنان دارد.

وضعیت زن در پیش از اسلام:
حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم
در ایران
زن به شهادت تاریخ، بدترین و شوم ترین و نکبت بارترین دوران حیات اجتماعی خود را در دورة پیش از اسلام گذرانده است و به ندرت به عنوان موجودی انسانی – که از حیث کرامت و ارزش انسانی با مرد همسنگ باشد مورد توجه قرار گرفته است بلکه غالباً به مثابه موجودی اهریمنی و شیطانی و نجس تلقی می شده است که پیوسته روح و روان مرد از او در آزار و اذیت بوده است.
زنان در گذشته حتی در جوامع متمدنی چون ایران و روم از بسیاری از حقوق مادی و معنوی اعم از:
حق معامله، حق پیشه، حق مالکیت، حق انتخاب همسر، حق طلاق، حق تحصیل، حق رأی، حق ارث، حق وصیت، حق مهریه و … محروم بوده است. در درخشانترین دورة حیات اجتماعی زن در ایران پیش از اسلام یعنی عصر ساسانی - «زن مطلقاً فرمانبردار مرد بود و شخصیت حقوقی نداشت، پدر و شوهر اختیارات وسیعی در دارایی های او داشتند؛ و آنچه که از هیاهوی جاهلانه که اخیراً اعلام کرده اند از بدیهیات تمدن ساسانی است نکاح با محارم و زناشویی در میان اقادب درجة اول حتماً معمول بوده است و احکام عجیب دیگری هم داشتند که وقتی پسری به سن رشد بلوغ می رسیده پدر یکی از زنان خود را به عقد زناشویی او در می آورده است».
دکتر کریستین سن نیز در کتاب ایران در زمان ساسانیان با تشریح وضعیت دهشتناک زندگی زن در جامعة ساسانی می نویسد: «در ایران عصر زردتشتی، ازدواج با محارم و نزدیکان، نه تنها مقدس بوده بلکه گناهان کبیره را محو می کرده است».
در سروده های قدیمی و مذهبی ایرانیان دربارة تحقیقات و پستی زن آمده است: «پدران از خدا مسألت نمی کنند که دختری به ایشان روزی کند و فرشتگان دختران را از نعمت هایی که خدا به آدمی می بخشیده به شمار نمی آوردند».
در دورة ساسانی شوهر کردن برای زن به معنای درآمدن از سالاری پدر یا برادر و رفتن به سالاری شوهر یا پدر او بوده است.
به طور کلی در ایران عصر ساسانی، موقعیت و جایگاه زن نسبت به ممالک دیگر دنیای آن روز تا حدودی بهتر بوده است و عمدة محدودیت ها و محرومیت ها ریشة مذهبی داشته است به طوری که یک مؤمن آیین زردتشت- به تبعیت از آموزه های فقهی این مذهب- زن (حائض) را ذاتاً «نجس» تلقی می کرده تا جایی که از نظر او روح و حتی نگاه و نفس زن حائض از این حکم مستثنی نبوده است و چنین زنی در آیین زردتشت باید خود را از دیگران دور نگاه می داشت و از کارهای روزمره در نه شبانه روز دست می کشید و همچنین جامة خود را در مدت یاد شده به طور مرتب تعویض می کرد که این به این معنا بود که زن باید تقریباً یک سوم از دوران جوانی خود از حیات اجتماعی محروم می ماند و به طور مجرّد زندگی می کرد و در مورد زایمان نیز این مورد صدق می کرد و در نتیجه زمینة انزوای اجتماعی زن را فراهم می ساخت.

رفتار و کرداری که در مورد زن در جوامع و ممالک مختلف در قدیم وضع بود
ایتالیا: زن حیوان پلید و نجسی است‎؛ نه روح دارد و نه ابدیت، اما بر بندگی و خدمتگزاری بر مرد واجب است.
یونان: پدری که پسر نداشت و دارای چند دختر بود می توانست برای یکی از دختران خود شوهری انتخاب کند و او را به جای پسر، وارث خود قرار دهد و هر گاه دختری شوهر می کرد از میراث پدر مرحوم می شد و در سهم الارث احتمالی شوهر هم هیچ گونه اختیاری نداشت.
هند: در قدیم مرگ شوهر، هنگامة مرگ ؟؟؟ زن نیز فرا می رسید بدین گونه که پس از مرگ شوهر، زن را هم داخل آتشی که جسد مرد در آن می سوخت پرت می کردند و از او می خواستند با این فداکاری و وفاداری خود، روح شوهرش را شاد کند.
چین: خانواده های چین چنان نسبت به فرزندان دختر خویش بی اعتنا بودند که برای پراکندن آنها از سر خود، در فرستادن آنها به حرمسرای خاقان با یکدیگر رقابت می کردند.
در کشورهای دیگر نیز همچنین اعمال و کردارهایی در مورد زنان وجود دارد که به اختصار نمی توانیم همسری آنها را بیان کنیم.
 وضعیت و حقوق زنان در جامعة عرب
در جامعه عرب برای زن نه استقلالی در زندگی قایل بودن و نه حرمت و شرافتی؛ زنان در عرب ارث نمی بردند و تعداد زوجات آن هم بدون حدی معین، جایز بود همچنان که در یهود نیز چنین بود و در مسئلة طلاق برای زن اختیاری نبود و دختران را زنده به گور می کردن اولین قبیله ای که چنین کار را کرد قبیله بنوتمیم بود و به خاطر پیشمادی بود که در آن قبیله رخ داد و آن این بود که با نعمان بن متند جنگ کردند و عده ای از دخترانشان اسیر شدند و از شدت خشم تصمیم گرفتند دختران خود را خود به قتل برسانند و زنده دفن کنند و این رسم ناپسند در میان قبایل عرب به تدریج معمول گردید و عرب هرگاه دختری برایش متولد می شد به فال بد گرفته و داشتن چنین فرزندی را ننگ می دانست برخی خانواده های عرب در امر ازدواج به زنان و مخصوصاً دختران خود استقلال داده بودن رفتاری که عرب در آن زمان با زنان داشت ترکیبی است از رفتار اقوام متمدن و رفتار اقوام متوحش، ندادن استقلال به زنان در حقوق و شرکت ندادن آنان در امور اجتماعی از قبیل حکومت و جنگ و مسئله ازدواج و اختیار دادن امر ازدواج به زنان اشراف را از ایران و روم گرفته بودند و کشتن آنان و زنده به گور کردن و شکنجه دادن را از اقوام وحشی اقتباس کرده بودند پس محرومیت زنان عرب از مزایای زندگی هستند به تقدیس و پرستش رئیس خانه نبود بلکه از باب غلبه قوی و استخدام ضعیف بود و زنان محرومیت و نیز سختی هایی که در این جوامع داشتند در دل و فکر آنان ضعفی ایجاد کرد و این ضعف فکری اوهام و خرافات عجیب و غریبی در مورد حوادث و وقایع مختلف در آنان پدید آورد که کتب تاریخی این خرافات و اوهام را ضبط کرده است و این خلاصه ای بود از احوال زن در مجتمع انسانی در ادوار مختلف قبل از اسلام و در عصر ظهور اسلام.
نتایجی که در بالا اقتباس می شود:
اول اینکه:‌ بشر در آن دوران دربارة زن دو تفکر داشت: یکی اینکه زن را انسانی را در سطح حیوانات بی زبان می دانست و دیگر اینکه او را انسانی پست و ضعیف در انسانیت می پنداشت انسانی که مردان، یعنی انسان های کامل در صورت آزادی او از شر و فسادش ایمن نیستند و به همین جهت باید همیشه در قید تبعیت مردان بماند و مردان اجازه ندهند که زنان آزادی در زندگی خود کسب کنند. نظریة اول با سیره اقوام وحشی و نظریة دوم با روش اقوام متمدن آن روز مناسب تر است.
دوم اینکه: بشر قبل از اسلام نسبت به زن از نظر وضع اجتماعی نیز دو نوع طرز تفکر داشت بعضی جوامع زن را خارج از افراد اجتماع انسانی می دانستند و بعضی دیگر معتقد است زن مانند اسیری است که به بردگی گرفته می شود و از نیروی کار و استفاده می کردند.
سوم اینکه: محرومیت زن در این جامعه همه جانبه بود و زن را از تمامی حقوقی که ممکن بود از آن بهره مند شوند محروم می دانستند.
چهارم اینکه: اساس رفتار مردان بر زنان عبارت بود از غلبه قوی بر ضعیف و هر معامله ای که با زنان می کردند بر اساس استخدام و بهره کشی آنان بود و این روش امت های غیر متمدن بود و امت های متمدن این تفکر را داشتند که زن انسانی است ضعیف الخلقه که توانایی آن را ندارند که در امور خود مستقل شود.

 بعضی تفاوت های حقوقی زن و مرد در اسلام (به طور اختصار):
با توجه به تفاوت های طبیعی موجود بین زن و مرد «تساوی در حقوق» را نادرست دانسته و نوع دیگری حقوق را به نام حقوق طبیعی مورد توجه قرار می دهد و آن را در تمام احکام و قوانین مربوط به زن و مرد جاری می سازد.
1- جهاد: جهاد یا پیکار مسلحانه با دشمن به اجماع فقها برای زن واجب نیست. در روایت آمده است از گفتارهای پیامبر اسلام: زنی که جنین در شکم دارد اجرش با اجر جهاد در راه خدا یکسان پنداشته شده و یا زنی که تکالیف زناشویی خود را به درستی بر جای می آورد همسان با مجاهد راه خدا اجر می برد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی

دانلود مقاله جرم سیاسی جرمی علیه طرز اداره حکومت

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله جرم سیاسی جرمی علیه طرز اداره حکومت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


جرایم سیاسی به عرصه مبارزات سیاسی وابسته اند ، یعنی یک جرم را آنگاه می توان (( جرم سیاسی )) نامید که در پس زمینه آن یک (( هدف سیاسی )) وجود داشته باشد.
جرایم سیاسی بر دو گونه اند :
1 ـ بخشی از جرایم سیاسی برای دستیابی به آزادی های اجتماعی و سیاسی انجام می پذیرند.
2ـ بخشی دیگر از بزه های سیاسی حاصل مبارزاتی است که برای دست یافتن به قدرت سیاسی انجام شده اند.
این تقسیم بندی در نوع نگرش به مجرم سیاسی و نحوه محاکمه وی تاثیر به سزا دارد.
ممکن است این سوال پیش آید که چه ضرورتی نظام های حقوقی را بر آن داشته است که مقدمات و شرایط متفاوتی را برای مجازات مجرمین سیاسی تدارک ببینند؟
پاسخ این است که هر چند ممکن است شکل عمل قانون شکنانه این مجرمین با کسانی که برای نفع پرستی ، قدرت دوستی ، زر اندوزی و یا مطامعی که از نظر اخلاقی ارزشی ندارد و مبادرت به اعمال مجرمانه کرده اند فرقی نداشته باشد ، اما از آنجا که مجرم سیاسی در جهت دست یافتن به اهداف انسانی ، اخلاقی ، مشروع و به منظور اصلاح امور جامعه – که از نظر وی در جهت خلاف مصالح عامه مردم حرکت می کند- دست به عمل مجرمانه می زند ، قدرت حاکمه و مجموعه دستگاه حکومتی باید نسبت به وی دیدگاهی خاضعانه ، ملایمت آمیز و انسانی داشته باشد . این دیدگاه ملایمت آمیز سبب در نظر گرفتن ارفاق هایی مانند :نپوشیدن لباس زندان ، نتراشیدن موی سر ، نگهداری در بند جدا از زندانیان معمولی ،حق استفاده مستمر از وسایل ارتباطی و ارتباط جمعی ، بی اثر بودن تکرار اعمال مجرمانه سیاسی در صدور حکم دادگاه ، عدم محرومیت از حقوق اجتماعی در اثر محکومیت سیاسی و استثنائاتی از این قبیل را شامل می شود. حتی اصل (( عدالت )) هم این دیدگاه را تحسین و تایید می کند ، چرا که نفس عدالت اقتضا می کند از افراد شجاعی که در جهت بهبود امور گام برداشته و به صورت علنی ابراز عقیده نموده و نظام سیاسی را از کجروی و کج مداری احتمالی بازداشته اند ، حمایت شود. از نظر اصول و مبانی جرم سیاسی و روانشناسی جزایی نیز ، از آنجا که مرتکبین این گونه جرایم افکار و مقاصد نوع دوستانه و وطن پرستانه ای دارند ، در نظر مردم به عنوان قهرمانان ملی شناخته شده و مورد ستایش قرار می گیرند. در این میان پیچیده ترین مساله این است که چون احتمال دارد بسیاری از مجرمان در پناه عنوان جرم سیاسی اغراض و اقدامات مربوط به قدرت طلبی وداعیه پروری را دنبال نمایند و حتی بعید نیست که در این راه بر ارتکاب هر گونه جنایت و خیانت نیز اصرار ورزند،چگونه و از چه راهی می توان این گونه مجرمان را از برخورداری از حقوقی که برای یک مجرم سیاسی در نظر گرفته شده محروم کرد؟
دراین مورد باید گفت (( جرم سیاسی )) جرمی است که در آن نیت مرتکب ، محض و بی آلایش است )) به عبارت دیگر هیچگونه انگیزه دستیابی به اهداف شخصی و انتفاعی در تفکر مجرم سیاسی وجود ندارد همچنین جرم سیاسی با کمترین میزان خشونت احتمالی همراه است و مجرمان سیاسی همواره از دست زدن به اعمال جنایتکارانه مانند قتل ، بمب گذاری ، جاسوسی ، خیانت ،سرقت و …. به دلیل آنکه ماهیت انگیزه خیرخواهانه و اصلاح طلبانه آنان را منتفی می سازد ، دوری می گزینند . البته در زمینه کشف عنصر معنوی و انگیزه درونی مجرم سیاسی ، باید به نقش سازنده و رفیع (( هیات منصفه )) اشاره نمود که در قسمت دوم این نوشته به آن می پردازیم .
بخش بزرگی از تعاریف حقوقی و قوانین مصوب در مورد مجرمان سیاسی مربوط به گروه ها و جمعیت های سیاسی ( قانونی و غیر قانونی) است که به اعمال مجرمانه سیاسی اقدام می نمایند. در این باره باید به عنوان (( مسئولیت گروهی )) اعضای حزب یا گروه سیاسی متهم ، توجه داشت ، زیرا عامل تعیین کننده در مواردی که این گروه ها به عنوان مجرم شناخته می شوند ،تببین این نکته است که آیا مسئولیت تحمل مجازات های مقرر ، به صورت مشترک و توسط گروه مرتکب صورت خواهد پذیرفت یا این که به صورت شخصی و انفرادی مثلا دبیر کل حزب محکوم – اجرا می گردد؟ در تعاریف حقوقی که در لوایح جرم سیاسی به کار برده می شود باید این نکته اصلی را به عنوان محور کار در نظر داشت که هدف از قانونی ساختن جرایم سیاسی و مجازات های مربوطه – برخلاف موارد تخلفات عادی – جرم انگاری نیست ، بلکه هدف اصلی ،تعیین مفاهیم حقوقی حمایتی و پوششی به منظور تامین امنیت اقدام و مشارکتهای سیاسی افراد در جامعه می باشد. بنا به همین ضرورت باید نهایت دقت نظر را در تعیین مصادیق و تعریف مفاهیم جرم سیاسی در این گونه لوایح اعمال داشت .
جرم سیاسی در اروپا و حقوق غربی
از دوران باستان تا آغاز سده نوزدهم میلادی ،مرزبندی میان جرم سیاسی با جرم غیر سیاسی روشن نبود. تا این که بعد از انقلاب کبیر فرانسه اندیشه انفکاک و جداسازی بزه عادی و بزه سیاسی نیرو گرفت.در این زمینه ابرام قانونگذاران بلژیک در 1833 میلادی ، نقطه عطفی در تاریخ نگرش به جرم سیاسی گشت . قانون یکم اکتبر 1833 ، به گونه ای واضح استرداد بزهکاری سیاسی را منع نموده است و این به معنای به رسمیت شناختن حقوق مجرم سیاسی و دفاع از وی در برابر حاکمیت و در نظر گرفتن وضعیتی متفاوت از مجرمین عادی برای او محسوب می شود.

 

در سیستم های حکومتی غربی که به نظام های مردم سالار معروفند ، جرم سیاسی در سنجش با جرم عمومی ،جرمی سبکتر به شمار می آید و هم از این روی مجازات جرم سیاسی از مجازات جرم عمومی همواره کمتر است . برای نمونه زندان ابد سخت ترین مجازات برای جرایم سیاسی بوده است که در زمان ناپلئون صورت می گرفت .
در قوانین جاری کشورهای غربی به خصوص دول اروپایی ، سعی شده است مجازاتهای قانونی علیه مجرمین سیاسی هر چه بیشتر کاهش پیدا کرده و روند قانون گذاری به شکلی باشد که گستره جرایم سیاسی را تنگ ننماید و به طور کلی در جهت اعتلای ارزش مجرم سیاسی گام برداشته شود. به عنوان مثال ماده 8 قانون جزای ایتالیا بر (( شریف بودن )) انگیزه یا انگیزه های مجرم سیاسی تاکید دارد و در تعریف آن مقرر می دارد (( از نظر اجرای قوانین جزایی ،جرمی که علیه مصلحت سیاسی کشور باشد ، یا علیه یکی از حقوق سیاسی شهروندان انجام گیرد ،جرم سیاسی است . همچنین جرایم عمومی که همه یا بعضی از انگیزه های ارتکاب آن سیاسی باشد ، جرم سیاسی است ))
در این کشورها جرم سیاسی تعریف شده و قوانین و رویه های حقوقی و قضایی ویژه خود را داراست و مجازاتهای تعیین شده برای بزه سیاسی در مقایسه با جرایم عمومی بسی سبک تر است . برای نمونه دادگاه عالی گرونوویل فرانسه در 13 ژانویه 1947 در تعریف جرم سیاسی چنین انشای رای نموده است : (( جرایمی که بر ضد نظام سیاسی و بر ضد قانون اساسی حکومت و علیه حاکمیت ارتکاب یابد و آن نظم عمومی را که قوانین بنیادی و تفکیک قوا مستقر کرده اند مختل کند ،جرم سیاسی محسوب می شود ))
بر این مبنا می توان مستفاد نمود جرایمی که با پشتوانه و انگیزه های سیاسی صورت پذیرند – حتی اگر سوء قصد بر ضد امنیت داخلی و اقدام علیه حاکمیت باشند- جرم سیاسی محسوب می شوند. قرارداد فرانسه آلمان در 29 نوامبر 1951 ، جرم سیاسی را (( اعمال ارتکابی به منظور تدارک جرم سیاسی ، یا برای اجرای آن ،تضمین فایده آن ، یا تدارک مصونیت از مجازات ،یا مقابله با تحقق خواست سیاسی مخالف )) تعریف می کند.
این قرارداد همچنین عنوان می کند :
(( جرم مرکب )) جرمی است از جرایم عمومی که انگیزه یا هدف اصلی آن سیاسی است . در این گونه جرایم قصد زیان رساندن به دیگران مطرح است . اما انگیزه یا آرمان یا نتیجه ، سیاسی می باشد .)) این بدان معنی است که دول اروپایی حتی در زمینه (( جرایم خویشاوند ))و ((مرکب )) نیز سعی در اتخاذ مواضع و اجرای قوانینی دارند که وضعیت (( بزه کار شبه سیاسی )) را نیز از لحاظ قانونی بهبود بخشیده و مجازات وی را در زمره کیفرهای تعیین شده برای یک مجرم سیاسی بگنجانند.
ماده 3 قانون 1929 آلمان در تعریف جرم سیاسی بیان میدارد : (( بزه سیاسی هر عمل قابل کیفری است که بر ضد اساس کشور ، یا امنیت آن ، یا بر ضد رئیس کشور ،یا بر ضد یکی از اعضای دولت از آن جهت که عضو حکومت است ،یا بر ضد مجلس موسس ، یا بر ضد حقوق سیاسی انتخاب کننده یا انتخاب شونده ، یا برخلاف روابط حسنه با بیگانگان ارتکاب یابد.))
اصل هفتادم قانون اساسی دانمارک (مصوب ژوئن 1953 )هم عنوان می کند : (( هیچکس را نمی توان به خاطر آئین و اعتقادات و اصل و نسب خویش از حقوق مدنی و سیاسی محروم کرد ، یا این که به دلایل فوق از انجام و شرکت در تکالیف و تعهدات مدنی و سیاسی معلق نمود. ))

 

البته در یک نظام حقوق غربی شبیه نظام حقوقی سوئیس و ایالات متحده امریکا نیز در یک سده گذشته در زمینه (( امنیت ملی )) قانون هایی تدوین شده است و در آن مجازاتهای سختگیرانه تری نسبت به اغلب دول اروپایی – برای مجرمین سیاسی – در نظر گرفته شده است . قانونگذار سوئیس در زمینه تعریف جرم سیاسی عنوان می کند : (( اگر جرم ارتکابی در چارچوب مبارزه برای کسب قدرت یا بر ضد آن باشد ، یا در مسیر محروم کردن کسانی از قدرت باشد ،در صورتی که هر گونه مخالفت با حکومت را منتفی سازد ، جرم سیاسی به شمار می آید . ))

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جرم سیاسی جرمی علیه طرز اداره حکومت

تحقیق در مورد زندگینامه سیاسی امام خمینی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد زندگینامه سیاسی امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد زندگینامه سیاسی امام خمینی


تحقیق در مورد زندگینامه سیاسی امام خمینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه70

 

فهرست مطالب

 

انقلاب و اختناق

کودکی و نوجوانی

زندگی امام (دوره دوم)

جامعه و سیاست

تلاش در دو عرصه

مقدمه

طرح زندگی سیاسی امام خمینی (قدس سره‌الشریف) به نحوی که معطوف به جهات نظری و عملی مواضع تاریخ ایشان باشد مبتنی بر سه عامل اساسی است:

1ـ معقول یا حکمت اسلامی (عرفان، کلام فلسفه)

2ـ منقول یا علوم شریعت (تفسیر، فقه، حدیث و اخلاق نقلی)

3ـ عمل اجتماعی و سیاسی

در خصوص جهات حکمی تفکر امام باید به همین قدر بسنده کرد که بزرگوار حتی جزئی‌ترین مسائل علمی را همواره با نگرش عمیق و وسیع عرفانی می‌نگریست و با بیانی محکم که از کلام و فلسفه اسلامی مایه می‌گرفت امور جزئی و کلی را تبیین می‌کرد. اصل ولایت فقیه که جوهر تفکر سیاسی امام بود در بدایت و نهایت خود محاط در عرفان بود و به ولایت مطلقة الهی بر انسان و جهان هستی معطوف می‌گشت؛ ولی در شرح و بسط خود به قلمرو و کلام و فقه وارد می‌شد و در عمل سیاسی و انقلابی تجلی می‌یافت.

لذا بیانات عرفانی و تدقیقات ذوقی ایشان که از سنین جوانی (25 سالگی) شکوفایی و کمال خود را اشکار ساخته بود، تا آخر عمر پربرکت آن بزرگوار همچنان منحصر به فرد باقی ماند و کسی را توان همنوایی و حتی تقلید صوری از تبیین‌های عرفانی امام نبود.

اهمیت این نکته از آنکه آشکار می‌شود که امام را حل و اصل همواره در جهت ارجاع مسائل فقه اصغر به فقه اکبر، که عرفان و کلام است، کوشش داشت و همین دقیقه ایشان را از سایر فقهای معاصر و سلف خود ممتاز می‌کرد، آنها که هرگز جامعیت نظر حضرت امام و وسعت تلقی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندگینامه سیاسی امام خمینی

دانلود مقاله تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام در سال

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام در سال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

پیشگفتار
به همراه گسترش وسایل ارتباط جمعی و گسترش سوادآموزی، نیروی تازه‌ای پای به صحنه گذاشته است که بدان افکار عمومی می گویند. این نیروی تازه که تجلی اراده و خواست مردم است، در تمام جهان به ویژه در کشورهای دارای نظامهای پارلمانی و مردمی نقش مهمی در شکل دادن به حوادث و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دارد و کمترل دولتی است که بتواند از رای سرپیچی کند و یا آن را به حساب نیاورد، این واقعیتی است که همراه با تحولات عظیمی که در جوامع بشری از جهت ارتباطی و تکنولوژیک، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در قرن بیستم رخ داده است.
افکار عمومی می تواند بر رفتار فردی، گروهی وسیاست دولت تاثیر بگذارد. بنابراین نقش افکار عمومی در عرصه های مختلف (علمی) پذیرفته شده است.
دانشمندان علوم سیاسی و تاریخ نویسان بیشتر به آن بخش از افکار عمومی علاقمند بوده اند که در زندگی سیاسی نقشی را ایفا کرده و یا می کند، براین مبنا آنها اساسا به افکار عمومی به عنوان تجلی افکار از جانب عموم مردم نگریسته اند که به دولت می رسد و دولت شرط عقل را در توجه به آنها می بیند.
ژان ژاک روسو، براین باور بود که همه قوانین در نهایت به افکار عمومی مبنی بوده است. و بیان آزادانه آن را سد اصلی در برابر حکومت استبدادی می دانست:
«جرمی بنتام» تاکید می کرد که قانونگذاران نمی توانند وجود افکار عمومی را نادیده بگیرند. از این جهت شناخت افکار عمومی و ارزیابی آن و راههای نفوذ و تاثیر گذاری بر آن یکی از نیازهای اساسی تمام دولتها و سازمانهایی است که با مردم و افکار عمومی سروکار دارند، دولتها به شناخت افکار عمومی نیازمندند تا بتوانند میزان حمایت مردم را از برنامه و سیاستهای خود ارزیابی کنند و تا حد ممکن مشارکت آنها را در کارها جلب کنند.
سازمانها و ارگانهائی که با افکار عمومی سروکار دارند (مانند، رادیو، تلویزیون، و مطبوعات) به این شناخت نیازمندند، زیرا بدون این شناخت نمی توانند با مردم ارتباط برقرار کنند و تاثیر لازم را بر افکار عمومی بگذارند و برد آن نفوذ کنند، می گویند ارزش یک جامعه به کیفیت افکار عمومی آن جامعه بستگی دارد، یا به عبارت دیگر هر جامعه شایسته همان افکار عمومی است که داراست. ارزش افکار عمومی در یک جامعه ارزش تمامی آن جامعه است. لذا هر تاثیری نفوذی بر این افکار بایستی مدنظر داشتن ارزشهای حاکم انجام شود، گسترش افکار عمومی در جامعه های قدیمی بسیار کند بوده است. و به همین نسبت از حدت و شدت و بالنتیجه تاثیرگذاری بی بهره مانده است. در جامعه های جدید با ورود وسایل ارتباط جمعی به عرصه زندگی و اشاعه سریع اخبار و انعکاس بلامانع و منازع رخدادهای اجتماعی، افکار عمومی نیز به ویژه از طریق مطبوعات و ادبیات و رادیو و تلویزیون گسترش می یابد.
از آنجا که مطبوعات افقها را وسیع می سازند، دیدگاهها و جهان نگریها را وسعت می‌بخشند، استعدادها را شکوفا می نمایند مردم را سرگرم می کنند، و فزون خواهی را در میان مردم رواج می دهند، بنابراین همکاری و مشارکت را در پیش مردم ایجاد می کنند، لذا از طریق این مشارکت می توان به اهمیت و نقش مطبوعات در شکل دهی و نفوذ بر افکار و عقاید مردم پی برد. مطبوعات را در مقایسه با سایر وسایل ارتباط جمعی باید بهترین و نافذترین وسیله تاثیر بر افکار عمومی و اقناع خواسته های گروههای مختلف اجتماعی دانست. مطبوعات می توانند افکار عمومی را در قالبهای دلخواه خود درآورد.و به آن شکل دهد. دولت را واژگون سازد. (ماجرای واترکیت که توسط روزنامه واشنگتن پست، افشا شد و به برکناری ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا منجر شد). و برروی کارآورد و بالاخره سازنده هر جامعه نو باشد.
این وسیله به قدرتمندترین وسیله ایجاد تفکر عمومی در قرون اخیر نیز هست. و چنانچه بتواند به رسالت حقیقی خود در تنویر افکار عمومی و آگاه ساختن آنها و قرار دادن اطلاعات صحیح به آنها عمل کند. می تواند بهترین نقش را در ساختن افکار عمومی سالم در جامعه ایفا کند، وقتی که وضع نامطلوب و یا یک کار غیرقانونی و خلاف از طریق مطبوات بر ملاء و افشا می‌شود، افکار عمومی علیه آن تهییج می گردد. و خواهان رسیدگی و پیگیری آن مورد و وضع خاصی می شود. و چونکه مطبوعات بازار انعکاس افکار سیاسی هستند، از طریق آنها عملکردها و خط مشی ها و هدفهای دولتها در معرض قضاوت و ارزیابی مردم قرار می گیرد و مفسران، موافقان، مخالفان و همچنین توده مردم، هر یک به رغم و سهم خود به اظهار نظر می پردازند، و از جمع بندی و یا تضارب افکار یک نظر کلی و واحد حاصل می شود. و حتی گاهی می بینم که مطالعه را روزنامه نگاران از واقعی نقل می کنند. و یا به ریشه یابی مساله ای می پردازند، در اماکن عمومی و یا تریبونهای مختلف و باشگاهها و کلاسهای درس نیز مردم به بحث درباره آن موضوع می پردازند و همه اینها تاثیر و نقشی است که مطبوعات در جهت دهی به افکار عمومی دارند.

مقدمه
امروزه پژوهشها و بررسی های ارتباطات جمعی بیشتر بر مبنای پیام های ارتباطی صورت می گیرند و مطالعات و تحقیقات در مورد وسایل ارتباطی صرفنظر از محتوای پیامها به سبب فرضی نمودار شدن نظریات مربوط به آنها هنوز مراحل مقدماتی را می‌گذرانند، و به همین دلیل مطالعات در تحقیقاتی که در زمینه مندرجات مطبوعات و محتوای برنامه های رادیویی و تلویزیونی و فیلمهای سینمایی صورت می گیرد از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار می باشند و در این میان پژوهشها و بررسی هائی که درباره محتوای مطبوعات انجام می شوند از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد.
ریشه تجزیه و تحلیل محتوا نیاز طبیعی انسان برای ادراک اطلاعات مربوط به محیط زندگی اجتماعی او بوده است و به همین دلیل قرنها پیش از آنکه تحت تاثیر نیازهای جدید علمی روشهای دقیق برای آن مشخص گردد به روش گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است.
بدون تردید از سالها قبل بر اثر فعالیتهای ادراکی و شعور انسانی تجزیه و تحلیل محتوا قلمرو خود را درزمینه مکالمات و مکاتبات پیدا کرده بود اما آنچه در تجزیه و تحلیل محتوا به عنوان یک اصل مدنظر قرار می گیرد این است که تجزیه و تحلیل منطقی – لغوی هر محصول لفظی باید افشاگر عقاید و یا رفتارها و گرفتارهای ذهنی گوینده آن باشد، بنابراین تجزیه و تحلیل محتوا از آغاز در قالب «منطق» ارتباط بین انسانها قرار می‌گیرد.
تحقیقی که پیش روی شماست، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام در سال 1377 می باشد.
روزنامه ها گاه چنان دارای قدرت اثرگذاری و ارتباطی می شوند که حکومتها بدان به مثابه ناظری هوشیار بر عملکردهای خود و نیز مردم آنها را به پلی پیوند دهنده بین آنها و حکومت قلمداد می کنند. انتصاب و مخابره رویدادها باید براساس مبنایی صورت گیرد و توجه به ارزشهای خبری نباید مورد غفلت قرار گیرد. زیرا بر اهمیت و حساسیت کار انتخاب کنندگان اخبار در تحریریه می افزاید.
بررسی و تجزیه و تحلیل میزان و ساختار پیامها و توجه به پروسه مبادله اطلاعات و اخبار امروزه، در جهان به عنوان یک شاخص پراهمیت برای وسایل ارتباط جمعی به شمار می رود، چرا که سعی و تلاش در راه تهیه و تدوین، پردازش و انتقال پیام و بخصوص میزان و ساختار آن نیازمند شناخت عملکردهای روزنامه ها و یافته و نتایج بررسی های تحلیلی و آماری است.
پژوهش در مطبوعات و توجه به روشهای علمی و شیوه های نوین تحقیقاتی همچون تحلیل محتوا و بررسی آماری، تصویری از واقعیتها را نمایان می سازد: که این امر نیز در تحلیل محتوای مطالب سیاسی در روزنامه سلام و کیهان قابل ملاحظه است.
در این تحقیق (پژوهش) سعی شده در فصل اول به بیان اهداف و اهمیت تحقیق، سوالات و فرضیه ها و به طور کلی به شرح طرح تحقیق می پردازیم:
فصل دوم، چارچوب نظری تحقیق را شامل می شود، در ابتدا به بررسی سیر تحولی مطبوعات از زمان پیدایش روزنامه در ایران و بررسی جایگاه و نقش مطبوعات در دنیای امروزی می‌پردازد، سپس به تشریح فرایند خبر، گزارشگری خبر، برجسته سازی، می‌پردازد. افکار عمومی و نقش مطبوعات در این زمینه، بخش دیگری از این فصل را در بر می گیرد، در فصل سوم به تعریف روش تحلیل محتوا و بیان روش تحقیق و کاربرد آن و در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل جداول و آزمونهای آماری می پردازیم.
فصل پنجم، نیز شامل خلاصه تحقیق و نتیجه گیری می باشد.

پیشینه پژوهش
در تحقیقات انجام گرفته، تحقیق خانم فاطمه امیری، به تحلیل محتوای روزنامه‌های جامعه، خرداد و صبح امروز با تاکید بر جانشین روزنامه‌ها در ارتباط با احزاب سیاسی مورد بررسی قرار گفت که سه روزنامه مورد بررسی (7/72 درصد) از مطالب سیاسی را به مقوله خبر اختصاص داده است، بیشترین فراوانی در ارزش خبری به مقوله شهرت با (5/39 درصد) اختصاص دارد.
مهمترین موضوع و رویداد مطرح شده در روزنامه ها در طول دوره مورد بررسی، قتل‌های زنجیره‌ای بوده است و مدیر کل احزاب و اعضای آن بیشترین فراوانی را در عامل خبری داشته‌اند (5/45 درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی داشته و (6/33 درصد) از مطالب فاقد نام منبع در مطلب خبری بوده اند.
در زمینه دیدگاه مطالب سیاسی در سه روزنامه جامعه، خرداد و صبح امروز 597 ( 5/45 درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی دارند. اخبار و مطالب انتقادی با 327 ( 8/24 درصد) در رتبه دوم اهمیت و مطالب مخالف با 209 (8/15 درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند. خبرنگار مطبوعات با 512 (8/38 درصد) در رتبه دوم و خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با 180 (6/13درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند.
در زمینه استفاده از عکس از مجموع 1320 مطلب سیاسی 1196 ( 6/88 درصد) فاقد عکس بوده اند. در صورتی که عکس مکمل خبر است و خواننده را هر چه بیشتر به خواندن مطالب ترغیب می کند. می تواند خود گویای خبر باشد.
در عامل خبر گروههای فشار بیشترین فراوانی به موضوع مخالفت با دولت ایجاد موانع برای دولت با 51 ( 2/34 درصد)، قتل های زنجیره ای با 40 ( 8/26 درصد) تعطیلی و توقیف مطبوعات اطلاح قانون مطبوعات و دادگاه مطبوعات با 19 ( 8/12 درصد) اختصاص دارد.
تحقیق دیگری که توسط دکتر مسعود حاجی‌زاده میمندی صورت گرفته است10 روزنامه در سال 1377 مورد بررسی قرار گرفت. روزنامه ها عبارتند از : ایران، اطلاعات، جمهوری اسلامی، جهان اسلام، رسالت، زن، سلام، کار و کارگر، کیهان و همشهری براساس این بررسی روزنامه همشهری مقام معظم رهبری را بیش از سایر روزنامه‌ها به عنوان شخصیت خبری تیترهای اول، دوم و سوم خود انتخاب کرده است و روزنامه زن از این نظر در مرتبه آخر قرار داشته است. موقعیت خبری شخصیتهای اجرایی کشور در روزنامه های مختلف به ترتیب زیر بوده است ایران، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه کمترین مقدار. اطلاعات ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار. جمهوری اسلامی، ریاست جمهوری بیشترین و شهردار تهران وزیر ارشاد کمترین مقدار. جهان اسلام، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه و شهردار تهران کمترین مقدار ، رسالت ، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و وزیر ارشاد کمترین مقدار، زن، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار ، سلام ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، کار و کارگر، ریاست جمهوری بیشترین ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، کیهان، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین، و همشهری، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، از نظر موضوع تیترهای اول روزنامه‌ها به جمهوری اسلامی بیش از هم و زن کمتر از همه سیاسی بوده است. کار و کارگر بیش از همه و رسالت کمتر از همه اجتماعی و زن بیش از همه و جمهوری اسلامی کمتر از همه سر مقاله داشته است. در موضوع سرمقاله‌ها، جمهوری اسلامی بیش از همه، همشهری کمتر از همه سیاسی، کار و کارگر بیش از همه و زن کمتر از همه اقتصادی، همشهری بیش از همه و سلام کمتر از همه فرهنگی جهان اسلام بیش از همه و جمهوری اسلامی کمتر از همه اجتماعی و کیهان بیش از همه و جهان اسلام کمتر از همه حقوقی بوده است. تعداد و عکس‌های خبری روزنامه اطلاعات بیش از همه جهان اسلام کمتر از همه بوده است. از نظر حجم اختصاص یافته به آگهی روزنامه اطلاعات در صدر و روزنامه زن در مرتبه آخر قرار داشته است، روزنامه سلام بیش از همه روزنامه و اطلاعات کمتر از همه خبر و مطالب درباره مطبوعات داشته است، از نظر حجم اختصاص یافته به اخبار داخلی روزنامه کار و کارگر در ردیف اول و روزنامه ایران در ردیف آخر قرار داشته است.
از نظر سبک مطلب در میان همه روزنامه ها و سلام بیشترین مقاله، ایران بیشترین گزارش، زن بیشترین مصاحبه را داشته است. رتبه بندی روزنامه ها بر حسب موضوع بندی مطالب، جهان اسلام بیشترین و همشهری کمترین مطالب سیاسی، کار و کارگر بیشترین و زن کمترین مطالب اقتصادی، رسالت بیشترین و کیهان کمترین مطالب فرهنگی،زن بیشترین و رسالت کمترین مطالب اجتماعی را داشته است.

 

 

 


طرح موضوع
دنیای امروزی به ارتباطات مستمر یا کنش متقابل میان مردمی که بسیار جدا از یکدیگرند وابسته است. در قرن بیستم حمل و نقل سریع و ارتباط الکترونیکی انتشار جهانی اطلاعات را بسیار شدت بخشیده‌اند، باورها و نگرش و اطلاعات انسانها در دنیای امروز برگرفته از رسانه هاست. در بین رسانه ها مطبوعات در جامعه از نقش حساس تری برخوردارند، و به عنوان تعدیل کننده زندگی اجتماعی نقش ضروری و انکار ناپذیری دارد و بیش از عوامل دیگر قادر است در تهذیب تمایلات و استحکام پیوندهای افراد یا جامعه خود یا جوامع بین المللی موثر واقع شود. به خصوص در کشور ما که کار مطبوعاتی یک کار سیاسی است. و اشخاص که در عرصه های سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی فعالیت می کنند به نوعی در کانون روابط و رفتارهای سیاسی دست و پنجه نرم می‌کنند، حتی آن عده از افراد مطبوعاتی که صرفا درقلمروهای فرهنگی، هنری، و حتی علمی قلم می‌زنند و ممکن است تصور کنند کارشان غیرسیاسی است، بعضا به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به عنوان یک مطبوعات از خود عمل سیاسی بروز می دهند یا تحت تاثیر عمل سیاسی قرار می‌گیرند.
کار مطبوعاتی از جنس فکر و اگاهی است و به همین دلیل ارزش‌گذاری و ارزیابی آن با پیچیدگی‌های فراوانی آمیخته است. این ارزیابی و سنجش در جامعه از سوی افکار عمومی، مراجع قضائی و قانونی و منابع قدرت سیاسی صورت می‌گیرد.
در این تحقیق سعی شده با استفاده از روش تحلیل محتوا برای ارزیابی و سنجش عملکرد دو روزنامه سلام و کیهان در سال 1377، و جهت گیری آنها در ارتباط با مسائل مختلف از جمله، انتخاب رئیس جمهور جدید، و شیوه اعمال و خط مشی او، و ایجاد ارتباط با بیگانگان، و پرونده قتلهای زنجیره ای و ایجاد رعب و وحشت، و پرونده ها مربوط به عملکرد مطبوعات، چه موضعی داشته و هر یک در شکل دهی به افکار عمومی به چه نحوی عمل کرده اند، مورد بررسی قرار گیرند.
چارچوب نظری: تالکوت پارسونز
برطبق نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز، هر سازمان اجتماعی دارای 4 خرده نظام می باشد که یکی از آنها خرده نظام فرهنگی است کار کرد این خرده نظام، انسجام و هماهنگی سیستم جامعه است. طبق این خرده نظام که مهم ترین آن نیز می‌باشد این نظام ترکیب یافته است از ایده ها، و اندیشه ها، آرزوها، اعتقادات، باورهای جمعی و اداب و رسوم زندگی اجتماعی که فرد از جامعه حال و گذشته‌اش فراگرفته است.
از سوی دیگر انسان هم می تواند تا اندازه ای بر این نظام تاثیر بگذارد و این بستگی به انتخابی دارد که او می کند منتها چون انسان از میان داده های موجود گزینش می کند، تاثیر او بر محیط بسیار محدود می شود یعنی چیز عمده ای به نظام اضافه نمی کند. بنابراین برای یافتن عوامل موثر دیگری باید بدنبال نظامهای دیگری بود که بر روابط اجتماعی و مسائل اجتماعی تاثیر می گذارند.
مهم ترین کارکردی که وجه مشخصه خرده نظام فرهنگی است پایداری یا بقاء می باشد. Latency، هر جامعه ای که پایداری نداشته باشد خیلی زود از بین می‌رود و هر جامعه‌ای که بتواند این کارکرد عمده را ایجاد کند قطعا بیشتر دوام می آورد، بنابراین بقای جامعه به خرده نظام فرهنگی مربوط می شود کارکرد عمده این نظام این است که کارهایی انجام دهد و وسایلی تعبیه کند تا بتواند جامعه را پابرجا نگهدارد. چون مسئله اساسی حفظ و ثبات نظام اجتماعی، بخصوص دفاع از نظام حاکم است. پایداری توسط دوسازه واره در «جامعه پذیری و کنترل اجتماعی social control» به کارکرد اصلی خود جامعه عمل می پوشاند.
جامعه پذیری فرایندی است که از طریق آن باورها و ارزشهای فرهنگی و یا به قول دورکیم، وجدان جمعی، در فرد از طریق فرایند ساختی تقسیم کار درونی شده و سبب می شود تا فرد همسان و همنوا با نظام اجتماعی کنش نموده و راههای متناسب را برگزیند ولی از آنجائیکه پارسونز نیز، مثل دیگر انسجام گرایان معتقد به شرارت طبع بشر است. معتقد است که در صورت عمل نکردن جامعه پذیری، لازم و ضروری است که از حربه زور و اجبار بهره گرفت و بدین ترتیب، کنترل اجتماعی در اشکال تعلیم و تربیت، تبلیغ، تلقین و سرانجام زور می تواند عمل نماید تا به هر طریقی افراد را موافق و همسو با کل نظام سازد.
چگونگی عمل کارکرهای عمده خرده سیستمها:
کارکرد عمده اولین خرده نظام های فرهنگی ایجاد پایداری در جامعه است، این کارکرد موجب بقای سیستم می شود یعنی وظیفه بخش اطلاعات، اندیشه ها، و آرمانهای جامعه در این است که نظریاتی را باعث حفظ و تداوم حیات نظام می شود ارائه دهد و در عین حال به نوعی آنها را به خرده نظامهای دیگر جامعه منتقل کند، این امر طبق قانون هابس، در مکتب کارکرد گرایی سندیت دارد، بدین ترتیب که هرگاه نظام در عین به کارگیری قوانین آموزشی و پرورشی چه در سطح رسمی و چه غیررسمی نتایجی خلاف انتظار بدست آورد، در این صورت سعی می کند با حکم زور و اجبار آن نتایج را بدست آورد. مثل اعمال زور توسط نیروهای نظامی و انتظامی برای کنترل اجتماعی مردم. البته اگر خرده نظام فرهنگی به این طریق ممکن هم بتواند کارکرد و وظیفه اصلی خویش را انجام دهد. هنوز نمیتوان ادعا کرد که جامعه پایدار است مگر اینکه خرده نظامهای دیگر هم بتواند کارکرد خویش را به نحو مطلوب انجام دهند.
پارسونز فرهنگ را نیروی عمده ای می انگاشت که عناصر گوناگون جهان اجتماعی و یا به تعبیر خودش، نظام اجتماعی را به هم پیوند می دهد و فرهنگ میانجی کنش متقابل میان کنشگران است و شخصیت و نظام اجتماعی را با هم ترکیب می‌کند.
فرهنگ این خاصیت ویژه را دارد که کم و بیش می تواند بخشی از نظامهای دیگر گردد، بدین سان که فرهنگ در نظام اجتماعی به صورت هنجارها و ارزشها تجسم می یابد و در نظام شخصیتی ملکه ذهن کنشگران می شود اما نظام فرهنگی تنها بخشی از نظامهای دیگر نیست بلکه به صورت ذخیره دانش، نمادها، و افکار، وجود جداگانه‌ای نیز برای خود دارد، این جنبه‌های نظام فرهنگی در دسترس «نظام‌های اجتماعی» و شخصیتی هستند. ولی به بخشی از آنها تبدیل نمی‌شوند برای پارسونز، نظام فرهنگی حتی بیشتر از ساختارهای نظام اجتماعی اهمیت دارد. در واقع همچنانکه پیش از این دیده ایم نظام فرهنگی بر تارک نظام کنش پارسونز جای دارد. و او خودش را یک «جبرگرای فرهنگی» نامیده بود.
از نظر پارسونز مفهوم نظام فرهنگی با مفهوم بقای الگو همراه است. منظوراز نظام فرهنگی بخش منتظمی از محیط نظام اجتماعی است که در اساس متشکل از اصول مشروعی است که کنش‌های هنجاری بر مبنای آن انجام می گیرد. لازم است دو نکته را در اینجا متذکر شویم. اول اینکه «ما به شیوه‌ای معین عمل می کنیم» دوم اینکه «ما بدلیل خاصی به این شیوه عمل می کنیم» در نهایت تنها توجهات برای کنش در یک جامعه، ارزش ها و اصول معمول در جامعه اند که مردم اعتقاد زیادی به آنها دارند. این توجیهات به نحو سازمان یافته ای در باورهای مذهبی، توصیف ماهیت جهان در هنر به عنوان تجلی هیجانات عاطفی و تجسم فردیت و امثال آن. صراحت می یابند. این جنبه‌های فرهنگ در هر حال بیانگر معنایی است که با زندگی اجتماعی پیوند دارد. نظام فرهنگی عمدتاً فراهم کننده پاسخ های انتزاعی است به این سوال که چرا زندگی بدین گونه است؟ الگوهای فرهنگی برای مدتی نسبتا طولانی دوام می‌آورند و موجب همبستگی فعالیت‌های متباین می‌شوند. از این روی، آنها را می توان حفظ کنده الگو دانست.
بقای الگو ملازم با نهادهایی است که بطور خاص به حراست و تنظیم آن چیزی که می توان آن را در «حقیقت اساسی» نامید ارتباط دارد. نهادهای مذهبی یک مورد از آن است نهادهای مذهبی براساس اصل عالی اخلاقی یا واقعیت غایی فتوای قانونی صادر کرده و آنها را در قالب بیانات اخلاقی تفسیر می کنند. این امر ممکن است به شیوه های غیرمستقیم انجام گیرد لیکن در نهایت، رفتار با ارجاع به یک ارزش فرهنگی است که مشروعیت می یابد.
پارسونز می خواهد بگوید که نهادهای بقای الگو «درستی» همیشگی بعضی از فعالیت‌های شخص را برای ما تعیین می‌کند. این حقانیت و درستی، اساس اخلاقی جامعه پذیری و تعلیم و تربیت را بنیاد نهاده است و زمینه ارزیابی و کنترل رویه های اجتماعی است. ارزش حیات، قانون طلایی یا اهمیت مسئولیت اجتماعی نیست که نهایتاً می‌تواند پشتیبان زمینه‌های عقلانیت، یا کارایی باشد مفاهیم ارزشهای فرهنگی صورت نمادی پیدا کرده است.
پارسونز به همان سان که در مورد نظامهای دیگرش نیز عمل کرده نظام فرهنگی را برحسب رابطة آن با نظامهای دیگر کنش، تعریف نمود. بدین‌سان که فرهنگ را نظام الگودار و سامانمندی از نمادها می‌داند که هدفهای جهتگیری کنشگران، جنبه‌های ملکه ذهن شدة نظام شخصیتی و الگوهای نهادمند نظام اجتماعی را در بر می گیرد.
فرهنگ از آنجا که بسیار نمادین (ذهن) فرهنگ ویژگی دیگری به آن می‌بخشد که همان توانایی نظارت بر نظامهای دیگر کنش پارسونز است.
پارسونز به این نتیجه می‌رسد که معیارهای اخلاقی، همان «شگردهای یکپارچه کننده و حاکم بر نظام کنش می باشند این نتیجه گیری این فکر تعیین کننده را در نظریه پارسونز، بازتاب می‌کند که نظام فرهنگی یک نظام مسلط است.
از نظر من جامعه متشکل از انواع خرده نظام می‌باشد که همه به اتفاق هم و بصورت پیوسته برطبق ارزشهای مشترک. جامعه را پیش می برند و نظام و قدرت سیاسی نباید قدرت نهادهای دیگر از جمله نظام فرهنگی یا نظام آموزشی و اقتصادی را مورد تعرض قرار دهد.
نظام فرهنگی که خود متشکل از خرده نظامهای متعددی می باشد یکی از نهادهای تأثیرگذار بر جامعه می باشد. که فعالیت این نظام باید همراه با آزادی اندیشه و عمل باشد. دولت باید کنترل از راه دور و محدودی بر فعالیت آنها داشته باشد، اگر نظارت و کنترل دولت بر نهادها به صورت عینی و ملموس باشد. فعالیتهای فرهنگی افراد جامعه توسط دولت مورد تعرض قرار گرفته و اعتراض آنها را برمی‌انگیزد. بعنوان مثال اگر جامعه‌ای در رسانه‌های جمعی با سانسور و سرکوب خبری و اطلاعاتی از جانب دولت بر بخش مختلف و رسانه‌های مختلف از جملة ‌رادیو تلویزیون مجلات و روزنامه های، ‌و غیره را حس کنند دولت با اعتراض و خشونت مواجه می شود. بنابراین وجود جو مناسب و مطلوب و تا حدودی آزاد برای فعالیتهای فرهنگی اقشار جامعه لازم است. در جامعه دموکراتیک و مردم سالار ایران نظام فرهنگی با محدودیت همراه است به خصوص رسانه‌های گروهی و از جمله مطبوعات که در اواخر دهه هفتاد و با سرکارآمدن دولت آقای خاتمی مطبوعات با فشار فراوان از جانب نظامهای مخالف دولت مواجه شدند و اشاعة افکار و اندیشه‌های جدید و از انحصار خارج شدن و لزوم تغییر خط مشی، صاحبان روزنامه ها را متحمل هزینه‌های گزافی کرد که دو روزنامة کیهان و سلام از جملة ‌آنان بودند.

فرضیات تحقیق
1-به نظر می‌رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان در جهت هماهنگی و تایید نظام سیاسی می‌باشد.
2-به نظر می‌رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام در جهت هماهنگی و تایید نظام سیاسی می‌باشد.
3- به نظر می‌رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان بیشتر در جهت انتقاد از نظام سیاسی باشد.
4-به نظرمی‌رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام بیشتر در جهت انتقاد از نظام سیاسی باشد.
5-به نظر می رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان حول موضوعات داخلی می باشد.
6-به نظر می رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام حول موضوعات داخلی می باشد.
پرسشها:
1-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان در چه جهتی می باشد؟
2-ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام در چه جهتی می باشد؟
3-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان دارای چه نگرشی می باشند؟
4-ساختارمطالب سیاسی روزنامه سلام دارای چه نگرشی می باشد؟
5-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان حول چه موضوعاتی است؟
6-ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام حول چه موضوعاتی است؟

اهداف تحقیق:
مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی در کنار سه رکن دیگر یعنی قوه مجریه، قوه قضائیه، و قوه مقننه، و نیز سایر نهادها و ارگانها فعالیت می کنند و حتی باید به صراحت گفت «چالش جدی بین رکن چهارم و دیگر ارکان، امروزه جلوه تازه‌ای به خود گرفته است» .
بنابراین با علم به نقش مهم این رسانه در ایجاد اندیشه توسعه و پیشرفت به سوی جامعه‌ای متعالی، بررسی و تجزیه و تحلیل محتوای جزئی، از این رسانه ها مستلزم اهداف مهم دیگر نیز می‌باشد که هدف اصلی تحلیل محتوای ساختار مطالب سیاسی دو روزنامه سلام و کیهان،و شناخت نقش این دو روزنامه در طرح مسائل واقع شده در طول سال 1377.
آگاهی به موضع گیری و عملکرد نشریات مزبور نسبت به وقایع مهم جامعه در سال 1377، شناخت ارزشهای خبری مندرج در دو روزنامه کیهان و اسلام در خصوص وقایع 1377، اطلاع از نحوه هدایت و جهت دهی به افکار عمومی.
آگاهی نسبت به عناصر خبری در دو روزنامه سلام و کیهان، و در نهایت اینکه، روزنامه نگاران و سردبیران جراید، به خصوص کسانی که در بخش‌های سیاسی مطبوعات قلم می‌زنند و فعالیت می‌کنند، برای اینکه مسئولیت خویش را به نحو مطلوب به انجام رسانند، چگونه می توان چنین کاری را انجام دهند و چه ملاکهایی را باید مورد توجه قرار دهند.

اهمیت و ضرورت تحقیق
رسانه‌های ارتباطی به طور روز افزونی توانستند مرزها و محدوده‌های ملی را در نوردند و این باور را به وجود آورند که قادر به تضعیف اهداف ملی سایر کشورها هستند.
پس از پایان جنگ و تغییر فضای سیاسی کشور و بویژه با دیدگاههای آقای سیدمحمد خاتمی بعنوان وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اقداماتی در جهت تجدید فعالیت نشریات و توسعه مطبوعات صورت گرفت. بدنبال فراهم شدن بسیاری تسهیلات، تعداد نشریات تا سال 1373 بالغ بر 550 عنوان و تیراژ آنها به رقمی در حدود 5/1 میلیون نسخه رسید.
بدنبال انتخابات دوم خرداد سال 1376 و روی کارآمدن آقای خاتمی در مرداد ماه همان سال، عصر جدید و کاملا متفاوت با گذشته در زمینه توسعه کمی و کیفی مطبوعات و فعالیت های پیرامون آن آغاز شد. تشکیل اولین انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، تجدید ترکیب اعضای هیئت منصفه مطبوعات افزایش سریع تعداد روزنامه ها، هفته نامه ها و ماهنامه ها در تهران و دیگر استانهای کشور، رشد فزاینده همراه با تکثری قریب به 1000 عنوان مختلف در حوزه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و .. انتشار بیش از 30 روزنامه کثیرالانتشار روزنامه در تهران، تیراژ بیش از 3 میلیون نسخه در روز و غلبه عناوین و شمارگان نشریات غیردولتی بر دولتی از جمله مواردی است که در این رابطه می توان به آنها اشاره کرد.
علاوه برموارد یاد شده، نشریات در عصر خاتمی با کار کردن کاملا متفاوت وارد صحنه شدند، و علاوه براطلاع رسانی صرف در زمینه‌های مختلف عهده‌دار مسئولیتهای دیگری هم شدند. روزنامه‌ها و هفته نامه‌ها با توجه به فقدان احزاب و سایر نهادهای مدنی در جامعه به بسیاری از فضاهای خالی و حساس را پر کردند، افزایش روز افزون عناوین و تیراژ مطبوعات از یک سو و ارتباط، اعتماد و استقبال اقشار گوناگون جامعه با آنها از سوی دیگر بیانگر این نکته می‌باشد.
در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی به جرات می توان ادعا کرد که هیچ مساله‌ای به میزان مساله مطبوعات در میان مسئولان کشور به جناحهای سیاسی، مردم و حتی خود مطبوعات مطرح نبوده است، به طوری که در طی این سه سال هیچ یک از دست اندرکاران امور کشور به قوای مقننه، و مجریه و قضائیه، چهره‌های سیاسی و فرهنگی و جناحهای موجود در جامعه را نمی‌توان یافت که درباره مطبوعات اقدامی نکرده یا سخنی نگفته باشند.
وجود حوادث و وقایع مهمی از جمله انتخابات شوراها استیضاح وزرای هیات دولت، و مخالفت با دولت، ارتباط با آمریکا، پرونده قتلهای زنجیره ای، پرونده مربوط به عملکرد مطبوعات و جریانات کوی دانشگاه 18 تیرماه 1378 باعث شده که این دوره یک دوره مهم و استثنایی برای گام برداشتن به سوی جامعه مدنی و توسعه باشد، که البته با قربانیهای زیادی همراه بود، و لذا با بررسی و تحلیل محتوای دو روزنامه سلام و کیهان در سال 1377، سعی شده وقوع این حوادث چه بازتابی در این دو روزنامه داشته‌اند و این دو روزنامه چه علمکردی را نسبت به آنها در پیش داشتند؟

تعریف عملیاتی واژگان تحقیق:
تعریف روزنامه: نشریه‌ای که به صورت روزانه چاپ می‌شود و اخبار و رویدادهای روزانه را منتشر می کند.
الف: سبک مطلب
هر مطلب سیاسی روزنامه ، با توجه به سبکهای زیر کدگذاری می شود.
1) خبر:گزارش از وقایع عینی دنیای خارج که اطلاعات لازم از طریق مشاهده یا مصاحبه به دست آمده و نظرات خبرنگار در آن دخالت نداردو جنبه تازگی مطرح است.
2) یادداشت تفسیر و تحلیل خبری:
یادداشت:‌ این نوع مقالات در نشریات جای ثابتی نداردو باعناوینی مختلف چاپ می شود فراگیری مقالات در محدودة خاصی نیست. نشر این مقالات محدود به شیوه خاصی نیست و انتقاد در آن جایگاه ویژه‌ای دارد.
تفسیرو تحلیل خبری: مطلبی که جنبه تفسیر و اظهار نظر شخصی نویسنده را در بردارد و حاوی ارزشیابی و قضاوت او در مورد موضوعات خبری و غیر خبری است. همچنین مطالبی که با استفاده از منابع گوناگون به منظور روشنتر شدن و تفهیم بهتر وقایع منتشر می‌شوند در اینگونه مطالب نظرات گزارشگر مستقیماً منعکس نمی‌شود.
سایر؛ آنچه نتوان در مقوله فوق کدگذاری کرد.
ب: ارزشهای خبری: هر مطلب سیاسی روزنامه ، باتوجه به ارزشهای خبری آن به صورت زیر کدگذاری می‌شود.
1. شهرت: این ارزش خبری در مورد شخصیتهایی است که به خاطر فعالیتهایشان در گذشته یا حال در جامعه شناخته شده هستند. این اشخاص حقیقی یا حقوقی و همچنین دارای عملکرد مثبت یا منفی در زمان حال و یا گذشته باشد.
2. برخورد: اینگونه رویدادها، برخورد میان افراد، گروهها، ‌ملتها، حیوانات با یکدیگر یا با طبیعت است. برخورد ممکن است بصورت جسمی (فیزیکی) یا فکری و یا ایدئولوژی باشد. اخبار سرقت، قتل، تصادف، سیل، زلزله، جنگ، اعتصاب، سوء استفاده‌های مالی و جدالهای سیاسی و غیره از رویدادهایی هستند که عامل برخورد و یادگیری در آنها نهفته است .
3. در برگیری: رویدادوقتی دارای ارزش در برگیری است که بر روی تعداد زیادی از افراد جامعه درزمان حال یا آینده تأثیر داشته باشد. در برگیری یک رویداد ممکن است باعث نفع و یا ضررمادی یا معنوی افراد جامعه شود و تأثیر مستقیم و یا غیر مستقیم بر روی مردم بگذارد.
4. عجیب و استثناء: رویداد در این حالت غیرعادی، استثنایی،‌عجیب و نادر است. در بعضی از موارد این رویدادها برخلاف پیش بینی یا انتظار اتفاق می‌افتد، ‌اختراعات و اکتشافات را نیز می‌توان از اینگونه رویدادها دانست.
ج:‌مقوله بندی موضوعات: هر مطلب سیاسی، با توجه به موضوعات در رویدادهایی که در طول دوره مورد بررسی برجسته شده بود کد گذاری گردید.
د. عامل خبری: فرد یا افرادیکه خبر در رابطه با آنان است و یا منعکس کننده گفته های آنان به طور نقل قول مستقیم می‌باشد. و یا به عبارت دیگر خبر ساز در مطالب هستند.
هـ . نوع دیدگاه مطالب خبری: هر مطلب سیاسی، با توجه به نوع دیدگاه و گرایش هایی که سه روزنامه مورد بررسی دنبال می کردند کدگذاری شد. منظور از موافق یا مخالف این است که مطالب خبری که در جهت ایدئولوژی و سیاست روزنامه مورد بررسی بود در گزینه موافق و موضوعاتی که برخلاف اهداف و منش گردانندگان نشریه بود در گزینه مخالف کدگذاری شده است. مطالبی که صرفاً به دادن اطلاعات پرداختند در مقوله اطلاع رسانی و مطالبی که جنبة انتقادی نسبت به وقایع روز داشتند در گزینه منتقد کد گذاری شد .
و. منبع مطلب: هر مطلب سیاسی ،‌با توجه به منبعی که در ابتدا و داخل به آن اشاره شده بود با توجه به دستورالعمل کد گذاری گردید. مطبوعات، منظور از مطبوعات در این پژوهش رسانه های مکتوبی هستند که به صورت ادواری به چاپ می رسند و بیشتر مطالب آنها سیاسی است آن هم مطبوعات ایران، یعنی نشریاتی ادواری که در سرتاسر کشور توزیع می گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



تعریف خبر
خبر گزارش یک رویداد است. آنچه یک گزارشگر می‌نویسد، خبرنامیده می‌شود. یعنی اینکه خبر(news) با اتفاق یک رویداد(event) فرق دارد ممکن است که آنچه گزارش میس شود عینا مانند واقعه ای که رخ داده است نباشد و فقط جنبه‌هایی از آن رویداد را منعکس کند. در این تعریف میان حقیقت رویداد و واقعیت خبرتفاوت وجود دارد و درحقیقت نگرش شخصی خبرنگار و سازمان خبری و سایر عوامل موثر برتغییر رویداد مخابره شد, تاثیر گذار هستند.
لرد نورث کلیف درتعریف خبر می‌گوید:
«خبر چیزی است که یکی می‌خواهد آن را در جایی سرکوب کند و آنچه می ماند، آگهی است. تعریف دیگر که متعلق به ویلیام گیبر(W.Gieber) است و از زاویه جامعه شناسی تولید خبر به تعریف خبر می پردازد و مورد قبول اکثر روزنامه نگاران می باشد.»

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   223 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام در سال

تحقیق در مورد اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی


تحقیق در مورد اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:30

فهرست:

اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی

ریشه‌های جنگ سرد

کمکهای جنگی

حمله نهایی به آلمان در شرق و غرب

اگر جنگها مهمتر از آنند که صرفاً به دست ژنرالها سپرده شوند پس مطالعة جنگها هم با اهمیت تر از آنست که صرفاً به دست تاریخ نویسان سپرده شود. تاریخ نویسان نظامی با تمرکز روی جنبه‌های تکنیکی جنگ لشکرکشیها نبردها و تکنولوژی تمایل کمتری به بررسی جنبه‌های سیاسی اقتصادی و اجتماعی جنگ نشان داده‌اند. فقط اخیراً و به شکلی آزمایش تغییراتی در اینگونه بررسیها صورت گرفته است این موضوع اهمیت چندانی نخواهد داشت مگر اینکه همزمان و در کنار آن جنگها ارتشها و سیاستها شکی نیست که جنگها تأثیر مستقل و شدیدی بر سیاست بین‌الملل و موقعیت ملتها دارند. نابودی رایش سوم (رایش عنوانی بود که آلمانها به کشور خود داده بودند و رایش سوم با آلمان هیتلری گفته می‌شد)

در جنگ جهانی دوم توسط اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده واقعه‌ای را رقم زد که قسمتی از تاریخ جهان را به خود اختصاص داد این همکاری نظامی موقتی و کم نظیر بین دو ابر قدرت آینده پیامدهایی به دنبال داشت که بر نظام بین‌المللی تأثیر گذاشت. فروپاشی آلمان نازی و متعاقب آن تسلط سیاسی ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بر نظام موازنة قدرت اروپا که از زمان عهدنامة‌ وستفالی (پیمان صلحی بود که بین دول اروپا منعقد شد) بمدت 300 سال ساختار سیاست بین‌الملل را تحت تأثیر خود قرار داده بود. ضربة مهلکی وارد آورد این اتحاد پیش‌بینی نشده قدرت آلمان را که پس از اتحاد نهایی دو آلمان در سال 1870 بمدت 75 سال بی‌رقیب مانده بود نابود کرد و به دوران حکومت 12 سالة‌رایش سوم که تا ژوئن 1944 بر قاره اروپا مسلط بود پایان داد. قدرت آلمان در جنگ جهانی اول بقدری بود که حتی در نوامبر 1918 ارتش این کشور در خاک کشورهای اروپایی باقی مانده بود. در جنگ جهانی دوم اتحاد جماهیر شوروی ایالات متحده و امپراتوری بریتانیا در یک جنگ چهار ساله آلمان نازی را نابود کردند. حذف قدرت آلمان از قلب اروپا همزمان با سقوط امپراتوری ژاپن از پا درآمدن بریتانیا و فلج شدن فرانسه بعد از یک دورة‌ چهار سالة اشغال توسط آلمانها خبر از پیدایش نظم نوین بین‌المللی می‌داد این مسئله از امکان ادامة حیات ارتش آلمان که باعث واماندگی اروپا در دهة 1930 شد ارتشی که در جنگ جهانی اول به طور کامل سرکوب نشده بود جلوگیری کرد عملکرد مطلوب نظامی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده باعث شد که نیروهای این دو کشور در سال 1945 در آلپ (رودخانه ای مهم در شمال آلمان) در خاک آلمان به هم ملحق شوند و این خود سبب شد که این ابر قدرتهای در حال تولد که تا قبل از آن زمان نیروهایی حاشیه‌ای بودند، بر ویرانه‌های نظام جهانی به جلو رانده شوند و سرنوشت تازه ای را برای جهان رقم بزنند.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی