فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه بررسی سیره اخلاقی امام رضا (ع)

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه بررسی سیره اخلاقی امام رضا (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی سیره اخلاقی امام رضا (ع)


پایان نامه بررسی سیره اخلاقی امام رضا (ع)

 

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل:word  (قابل ویرایش)

تعداد صفحات :81

فهرست مطالب :

فصل اول: طرح تحقیق
1- مقدمه 
2- اهمیت و ضرورت 
3- پیشینه ی تحقیق 
4- اهداف تحقیق 
5- روش تحقیق 
6- محدودیت های تحقیق و پیشنهادات 
7- معانی لغوی واژه ها 
فصل دوم: یافته های تحقیق 
بخش اول: اخلاق فردی 
مقدمه 
1- عبادت 
2- سخاوت 
3- زهد و پرهیزگاری 
4- ادب 
5- صبر و استقامت 
بخش دوم: اخلاق سیاسی 
مقدمه 
1- مسئولیت پذیری 
2- رعایت امانت 
3- التزام به تعهدات 
4- برخوردهای مودبانه با دستگاه حاکم 
الف- عمل به سیره ی پیامبر اکرم 
ب- موعظه 
1- رهنمودهای اخلاقی امام به مامون 
2- رهنمودهای اخلاقی امام به شیعیان 
3- احقاق حقانیت امور در حوزه ی سیاسی 
بخش سوم: اخلاق خانوادگی 
مقدمه 
1- محبت و مهرورزی با اعضای خانواده
2- محبت به خدمتکاران و غلامان 
3- تامین مخارج زندگی 
بخش چهارم: اخلاق مردمی 
مقدمه 
1- حسن خلق نسبت به دیگران 
2- همدلی امام (ع) با توده ی مردم 
الف- ناکامی مامون در سیاست های عوام فریبانه 
ب- تلاش امام (ع) در جهت اعتلای اسلام 
فصل سوم:
جمع بندی و نتیجه گیری 
فهرست منابع و مآخذ 
مقدمه
یکی از مهمترین مباحثی که امروزه در علوم انسانی مطرح می شود بحث های اخلاقی است. در اینکه فلسفه ی اخلاقی چیست و بهترین و موثرترین فلسفه ی اخلاق چه نوعی از آن است کتب بسیار زیادی در این رابطه تهیه و تدوین شده است و از اصول اساسی آن و راههای رسیدن به فضایل اخلاقی بحث شده است. باید توجه داشت که آدم همواره در زندگی اش برای تشخیص درست امور و در نهایت داشتن زندگی سالم و سعادتمند نیازمند راهنما و الگوهای اخلاقی و تربیتی است و البته با مطالعه در زندگی انسان های بزرگی چون پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه ی معصومین، افراد می توانند در این راه قدم برداشته تا به کمال و سعادت حقیقی دست یابند.
امام رضا (ع) به عنوان یک انسان نمونه و کامل از جمله همان افراد برگزیده ای هستند که مسلمانان و شیعیان با مطالعه و تحقیق در سیره ی اخلاقی ایشان در ابعاد گوناگون زندگی ایشان می توانند راه سعادت حقیقی را پیدا کرده و به کمال مطلوب نائل آیند. اصولاً از آن جا که ائمه ی اطهار مورد تایید خداوند متعال بوده و همواره آنها از فیوضات ویژه الهی برخوردار بوده اند رفتار و منش آن بزرگواران می تواند راهگشای خوبی جهت سعادت و خوشبختی جوامع انسانی تلقی می شود. از این رو با توجه به اهمیت مباحث اخلاقی و تاثیر آنها در زندگی انسان ها، در این تحقیق سعی شده است که با استمداد از اخلاقیات امام هشتم (ع) الگوی مناسبی جهت افراد طالب کمال ارائه شود. امید است که مورد رضایت حضرت حق و امام رضا (ع) واقع شود.
اهمیت و ضرورت تحقیق 
با توجه به فاصله ی بسیار طولانی که جامعه ی امروزی با عصر رسالت و امامت ائمه اطهار (ع) دارد ضرورت یادآوری و بررسی سیره ی عملی و رفتاری آنها در ادوار مختلف زندگی آن بزرگواران امری اجتناب ناپذیر است .بررسی جنبه های مختلف زندگی آن پیشوایان معصوم در امور مخلفی چون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و.. امری لازم وحیاتی است تا با کمک از سیره ی اخلاقی و اجتماعی آنها بتوان بسیاری از مسائل و مشکلات اخلاقی و... را در دنیای امروزی را برطرف ساخت.
مروری بر مطالعات انجام شده
در رابطه با سیره ی اخلاقی امام رضا (ع) کتب و مقالات متعددی تالیف شده است. اما کتب و مقامات بسیاری که اینجانب مورد مطالعه قرار دادم همه جوانب و خصوصیات اخلاقی ایشان از قبیل اخلاق فردی و خانوادگی، اجتماعی و سیاسی را به طور کامل و یک جا مشاهده نکرده ام. لذا در اکثر کتب مطالعه شده بیشتر به جنبه ی سیاسی زندگانی امام رضا (ع) پرداخته شده است. از جمله کتاب تحلیلی از زندگانی امام رضا (ع) از محمد صادق عارف که این کتاب به 2 بخش گسترده تقسیم می شود که تنها در صفحات محدودی از بخش اول به بعد اخلاقیات ایشان آن هم از نظر فردی و اجتماعی پرداخته شده و در ادامه آن و بخش دوم منحصر به زندگانی فکری و سیاسی ایشان می شود. 
اهداف تحقیق 
هدف کلی:
بررسی سیره اخلاقی امام رضا (ع)
اهداف جزئی:
1- بررسی اخلاق فردی امام رضا (ع)
2- بررسی اخلاق سیاسی امام رضا (ع)
3- بررسی اخلاق خانوادگی امام رضا (ع)
4- بررسی اخلاق مردمی امام رضا (ع)
بررسی معانی لغوی واژه ها:
سیره: به همان سبک ها و روش های خاص و شیوه های زندگی پیغمبر و ائمه اطهار گفته می شود. یعنی همان اصول و روشهای اخلاقی و عملی ثابتی که در برخورد با دشمنان با دوستان ،با مردم عادی، با خانواده در تبلیغ و رهبری، در عبادت و سیاست و.. داشتند و نکته مهمتر اینکه در بررسی سیره شرح ولادت و شهادت، خصوصیات ظاهری و جسمانی مهم نیست زیرا اینها به سیره شناسی مربوط نیست. 
اخلاق: گروهی گفته اند اخلاق همان وجدان فطری است و گفته اند نداهای وجدانی را باید تقویت نموده و با تقویت آنها و پاک شدن محیط آنها، نداهای مخالف خاموش می گردد . 
فصل دوم
یافته های تحقیق 
مقدمه 
از مهمترین مسائلی که در علومی چون علم جامعه شناسی ،روان شناسی، و... به آن پرداخته می شود این است که انسان از منظر شخصیتی و بعد اخلاق فردی او مورد بررسی قرار گیرد. ویژگی های متعدد اخلاقی که در یک فرد مشاهده می شود اعم از طرز خوردن و خوابیدن، شیوه ی گفتار و کردار او و اعمال او... در جنبه های مختلف زندگی اش از دیدگاه دیگران مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت. حال مشاهده ی اینگونه رفتارها در اشخاص بزرگ، تاثیرگذاری بزرگتری را به دنبال خواهد داشت. پس قاعدتاً در انسانهای بزرگ همیشه رفتارهایی سر می زند که مورد تایید اطرافیان و آیندگان باشد.از جمله انسانهای بزرگ تاریخ اسلام که اخلاق و کردار فردی او همیشه مورد تحسین همگان بوده است امام رضا (ع) است. ایشان در بعد اخلاقیات فردی خویش در ابعاد مختلفی چون عبادت، سخاوت، زهد وپرهیزگاری ،ادب و صبر و استقامت و.. نمونه سرلوحه ی تمام شیعیان جهان اسلام هستند که در این بخش به شرح عناوین ذکر شده پرداخته خواهد شد. 
1- عبادت
«عبادت از ریشه ی عَبَدَ یعنی اظهار فروتنی و طاعت و فرمانبرداری. واژه ی عباده از عبودیّه بلیغ تر است زیرا عبادت نهایت فروتنی و طاعت است.» 
حال این نوع ستایش و خضوع در برابر هر فردی که موقعیت بالاتر از انسان را دارد چه خضوع برده در برابر مولایش چه خضوع محتاج در برابر فرد غنی و بی نیاز و چه خضوع بنده در برابر خدا همه و همه نوعی عبادت است.
عبادت در اسلام نوعی از خضوع و خشوع و نهایت اطمینان قلبی نسبت به معبود ازلی است این نوع عبادت ریشه در فطرت آدمی دارد و مسئله ای انکار ناشدنی است.
«عبادت خداوند به 3 وجه صورت می گیرد:
1- خوف 2- رجاء 3- حب 
1- خوف: بعضی از مردم به خاطر ترس از عذاب الهی ،تهدید و وعیدهای الهی است که به عبادت خدا می پردازند.
2- رجاء: عده ای هم به خاطر رسیدن به نعمت ها و کرامات و دریافت ثواب و درجاتی که خداوند نوید آن را داده است به تقوا و التزام اعمال صالح می پردازند.
3- حب: اما بهترین نوع عبادت که بیشتر مخصوص طبقه ی علمای اسلام است خداوند را نه از ترس از عبادت و از روی طمع به ثواب بلکه او را عبادت می کنند چون خداوند است که تنها سزاوار عبادت است و اوست که مالک سود و اراده ی انسان و بلکه لایق تمامی صفات و اسماء حسنی است لذا محبت خدا چنان در دلهایشان جای گیر شده است که فقط او را غایت و نتیجه ی همه ی امور می دانند و رضای او را مد نظر قرار می دهند» . این بهترین و شایسته ترین نوع عبادت است که همان طور که گفته شد ائمه ی معصومین و علمای اسلام بیش از دیگران متصف به این صفت هستند.
امام رضا(ع) نیز همان طور که ازنام مبارک ایشان پیدا است که تنها رضای الهی را در تمامی کارهایشان مدنظر قرار داشتند در مسئله ی عبادات خویش نیز از ویژگی ها و مزایای منحصر به فردی برخوردار بودند. «ابراهیم بن عباس می گوید: حضرت رضا (ع) شب ها کمتر به خواب می رفت و بسیاری از شب ها را بیدار بود. بعضی از شب ها را که از اول شب تا صبح بیدار می ماند و روزه زیادی می گرفت و روزه داشتن 3 روز در هر ماهی را هرگز ترک نمی کرد و می فرمود: هرکس 3 روز از هر ماه را روزه بگیرد مثل این است که همه ی عمرش را روزه گرفته باشد». فلسفه ی وجودی اقامه ی نماز در اوقات خویش و سربه بالین تراب گذاشتن در چنین انسانهایی به این دلیل بوده است که آن را وسیله ی تقرب به سوی خداوند متعال و عامل پاک شدن از تکبر و خود بزرگ بینی است. به همین دلیل امام رضا (ع) «بسیار کم خواب و شب زنده دار بود» تا از این طریق زمینه های عبودیت حقیقی را با تهجدهای شبانه ی خویش به دست آورد.
عشق به عبادت و پرستش خداوند متعال از جمله اموری است که در نهاد و قلب همه ی انسانهای عاشق وجود دارد و از طریق این عشق الهی است که آنها را به آرامش و طمانینه نائل می شوند. اصولاً اولیاء الهی نه تنها در عصر نبوت و امامت خود به این فضیلت بزرگ اخلاقی آراسته بودند بلکه قبل از رسیدن به این مقام بزرگ الهی تشنه ی چنین حقیقتی بودند. البته در مورد برخی از امامان شیعه مثل امام رضا (ع) نقل شده است که حتی در شکم مادر خود نیز به تسبیح و تقدیس خداوند مشغول بوده و در هنگام تولد نیز با بلند کردن دستهای کوچک خود به سمت معبود خویش به راز و نیاز مشغول شد. آن چنان که این حقیقت بزرگ نیز از ناحیه ی مادر ایشان نیز اینگونه روایت شده است که فرمودند: «هنگامی که فرزند بزرگوار خود رضا(ع) را حامله شدم هیچ بار سنگینی در خود احساس نکردم و هنگامی که به خواب رفتم صدای تسبیح و تمجید حق تعالی از شکم خود می شنیدم و هنگامی که فرزند بزرگوار خود را به دنیا آوردم دیدم که او دستهای خود را بر زمین گذاشت و سر مطهرش را روبه سوی آسمان بلند کرده و لب های مطهرش حرکت می کرد و سخنی می گفت که نفهمیدم و در آن ساعت امام موسی (ع) نزد من آمد و مرا گفت: گوارا باد تو را ای نجمه بر این فرزند و او را در جامه ای سپید پیچید و امام موسی (ع) در گوش راستش نماز خواند و در گوش چپش اقامت و آب رات طلبید و کامش را با آن برداشت و او را به من داد و فرمود که او حجت خدا بعد از من است». 
به راستی این چنین خضوع در برابر یکتا معبود آفرینش و سر تسلیم در برابر او فرود آوردن، شایسته ی چنین انسانهای والامقام است. 
آن چنان که این امام همام در عین دارا بودن از صفات نیک و بارزی که دارد اما در برابر معبود خویش سر به سجده می گذارد و اقرار به ناتوانی خود در برابر قدرت بی همتای او می کند و تنها او را شایسته ی تمجید و برتری از همه ی کائنات می داند. این اطمینان قلبی که از این طریق با یاد و نام خداوند حاصل می شود نکته ی بسیار با اهمیتی است که ائمه ی معصومین بالاخص امام رضا (ع) با مد نظر قرار دادن این مهم در زندگی شان آن را سرلوحه ی زندگی همه ی مسلمین قرار داده اند خداوند متعال می فرماید: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر اله تطمئن القلوب» .
آنها کسانی هستند که ایمان آورده و دل هایشان به یاد خدا آرامش می گیرد. آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا می کند. 
(همان کسانی که که پس از بازگشت از بیراهه و گناه به یکتایی خدا و صفات ویژه ی او ایمان آورده و رسالت و دعوت پروردگارش را با جان و دل می پذیرند و به کتاب خدا ایمان آورده دل هایشان به یاد خدا به ساحل آرامش می رسد و آرامش می یابد) .
اطمینان و سکینه ای که خداوند از آن یاد می کند به هیچ وجه قابل مقایسه با آرامش های کاذب مادی دیگر نیست بلکه آرامش حقیقی است که سعادت اخروی را به دنبال دارد. و کسانی را که خداوند به عنوان الگو برای ما برگزیده است تا منش اخلاقی و رفتاری آنها را سرلوحه ی زندگی مان قرار دهیم برگزیدگان الهی هستند که همواره خط و مشی آنها در حیات مسلمین موثر بوده است. آن چنان که امام علی (ع) در فضیلت طاعت و بندگی فرموده اند: «ان اولی الناس بالانبیاء اعملمهم بما جاوا به» . شایسته تر و نزدیکترین مردم به پیغمبران داناترین ایشانند به آنچه را که آنان از جانب حق تعالی آورده اند. زیرا شایستگی و نزدیکی به پیغمبران به اثر طاعت و بندگی است و طاعت و بندگی به اثر دانستن احکام است که ایشان از جانب خدا آورده اند. 
سخاوت معنوی (علمی):
همان طور که در تعریف سخاوت نیز آمده است سخاوت نوعی بخشش و انفاق است این انفاق تنها در حیطه ی مسائل مادی نمی گنجد بلکه به هر نوعی از اعطائ و بخشش نیک و هر زمینه ای اطلاق می شود. از این رو نوع دیگری از سخاوت وجود دارد که می توان از آن به بخشش معنوی و علمی یاد کرد. یعنی فردی که بهره مند از علم و دانش و کمال مطلوب می باشد بتواند آن را با همه ی رضایت و باور قلبی خویش به هم نوعش اعطا کند. داشتن چنین ارزش اخلاقی در نهاد آدمی از دیگر صفات برجسته در ائمه ی اطهار(ع) بوده است. بنابراین در دنباله ی مباحث گذشته نوعی صفت بارز اخلاقی دیگر در وجود مبارک امام رضا (ع) مشاهده می شود و آن سخاوت های علمی ایشان است که نه تنها خود مزین به این منابع وسیع بوده اند بلکه دیگران را نیز به داشتن آن و تعلیم و ترویج آن سفارش می نمودند. 
«صالح هروی گفت: یک روز از امام رضا (ع) شنیدم که فرمود: خداوند رحمت کند بنده ای را که برنامه و کارهای ما را ترویج نموده و زنده بدارد .عرض کردم: آقا! چگونه برنامه شما را زنده بدارم؟ فرمود: دانش و علوم سخنان ارزشمند ما را بدانند و از کار، برنامه ،سیره و منش نیک ما آگاه شوند از سنّت و سیره¬ی ما پیروی می کنند» .
بنابراین فراگیری علم و دانش و ترویج آن به دیگران از جمله سنت های مهم در سیره ی ائمه ی اطهار (ع) بوده است و چون امام رضا (ع) از چنین جایگاهی برخوردار بودند لذا دیگران را نیز سفارش به این امر مهم می نمودند. هم چنین آگاهی به علوم مختلف از قبیل فراگیری زبان ها و لهجه های مختلف مردم از هر قوم و سپس تعلیم آن به دیگران از دیگر نکات مهم و قابل اشاره است که در ذیل به نمونه ای از آن اشاره خواهد شد. 
«داود جعفری گفته با مدادی با حضرت رضا(ع) صبحانه می خوردم امام رضا (ع) با برخی از غلامان صقلبی با زبان صقلابی و با برخی به پارسی حرف می زد گاهی من غلام خودم را می فرستادم تا از غلام پارسی زبان آن حضرت پارسی بیاموزد و بسا لغتی بر غلام آن حضرت مشکل می افتاد و حضرت اشتباه او را برطرف می کرد» . بنابراین دارا بودن صفت اخلاقی سخاوت از جمله صفات پسندیده است که در متون دینی مسلمانان به آن بسیار سفارش شده است پیامبر گرامی اسلام می فرماید:«الجنه دار الاسخیاء». بهشت خانه اهل سخاوت است. هم چنین گفته شده است:«آدم سخی به خدا و بهشت مردم نزدیک است و بسا از این صفت که انسان اگر آن را داشته باشد از کشته شدن نجات پیدا می کند خطاب شده به حضرت موسی که سامری را نکش.چون سخاوت دارد». و اینگونه است که اگر آدمی در اوج ذلت و پستی نفس باشد و در عین حال، انفاقات نیک هم در جای خود داشته باشد همین امر می تواند راهگشای او برای رسیدن به پاکی درون شود و مورد بخشش و مغفرت الهی قرار گیرد. 
روایت دیگری نیز وجود دارد که دال بر سخاوت های علمی ایشان به دیگران است . امام رضا (ع) هنگامی هم که در مقام مناظره با اندیشمندان مختلف در حوزه ی مسائل گوناگون به بحث و مناظره می نشستند با تعهد به وظایف اخلاقی وانسانی خویش تمامی سوالات را پاسخگو بودند. «ایشان با کمال احترام به یکایک پرسش ها و شبهات و مسائل آنان پاسخ می دهد و از هیچ رویارویی علمی روی برنمی تابد و یک تنه از عهده ی این مواجهه برمی آید و از طرح هیچ شبهه ای از سوی مناظره کنندگان دغدغه ای به خود راه نمی دهد و اینگونه معنای امام بودن را در فرهنگ اسلامی در عرصه ی دید جهانیان می گذارد» . و این بیان کننده ی تسلط ایشان در امر پاسخگویی به سوالات متعدد در حوزه ی مسائل مختلف بوده است و دانشمندان از انوار ان حضرت بهره مند می شدند و همواره اعتراف بر مقام و الای ایشان می نمودند و در واقع سخاوت های علمی ایشان بوده است که باعث شده ایشان این رسالت جهانی را به نحو احسن انجام داده و در معرض دید همگان قرار می دهند.گسترش حیطه ی علم و دانش ایشان و نشر آن به دیگران تنها در جهان مادی نمی گنجد بلکه جن و انس نیز از دریای علم و معرفت ایشان بهره مند بوده اند. فضل اله بن روزبهانی خنجی اصفهانی (م927) در شرح این صفت اخلاقی ایشان این چنین روایت می کند: «اللهم وصل و سلم علی الاامام الثامن السید الاحسان السند البرهان حجه اله علی الانس و الجان الذی هو لجند الاولیاء سلطان صاحب المروه و الجود و الاحسان». 
بار خدایا درود و صلوات فرست بر امام هشتم. آن حضرت مهتر نیکو خصال، نیکوکار، نیکوسیرت را اشاره به این است که آن حضرت جامع انواع محاسن صوری و معنوی و مکارم خلقی و خلقی بود و گویا نیکویی صفت ذات اوست و احسان ،صناعت و پیشه ی او. او حجت خدای تعالی بر انس و جن است (و این اشاره به آنچه از اوصاف ائمه ی هدی است که ایشان حجت خدای تعالی بر انس و جن اند. روایت کرده اند هم چنان که انسان از آن حضرت تلقی علوم و معارف می کرده اند جن در صحبت آن حضرت حاضر می شده اند و علوم ومعارف را از آن حضرت فرا می گرفته اند و قواعد دین را می آموخته اند.پس آن حضرت حجت خدای تعالی بر انس و جن باشد. و آن حضرت بر لشگر اولیاء سلطان است و صاحب مروت و سخاوت و احسان است.و این اشاره به جود و بخشش آن حضرت است که در عالم مشهود بوده و تمامی ائمه ی هدی اگرچه موصوف به این وصف کامل بوده اند و لیکن آن حضرت را مزید اختصاص به این وصف بوده است و حکایت جود و بخشش و کرم آن حضرت مشهور است .
یکی از مهمترین مسائلی که امروزه باید توجه خاصی و اکید به آن را داشت توجه به نشر علوم و فنون در زمینه های مختلف است با توجه به پیشرفت جوامع بشری و وجود اندیشمندان و عالمان بالاخص در جامعه اسلامی ضرورت نشر و فراگیری علم و دانش روز به روز بیشتر می شود. 
از جمله نکات مهم در این رابطه این است که علما و اندیشمندان از علوم مختلفی که از آن بهره مند هستند در جهت انتقال آن به دیگران گام مهمی را بردارند. خوشبختانه در این مورد فعالیت های بسیاری صورت گرفته است گسترش علوم در رشته های مختلف وسعت مراکز و موسسات علمی و آموزشی با وجود انسانهای فرهیخته و دانشمند از جمله آن است. 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی سیره اخلاقی امام رضا (ع)

دانلودمقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی
مقدمه :
انسان از گذشته های دور تا به امروز در پی شناسایی حقوق خویش و در جهت تأمین و تضمین آن، همواره قربانی داده است انسان همان موجودی است که آفرینش وی در زیباترین شکل ممکن صورت پذیرفته و خداوند خود را نسبت به چنین آفرینش تحسین نموده و بر همین اساس جایگاه شایسته و اعمال امروز او مورد تأکید قرار گرفته است. و در قرآن آمده است که تنها انسان است که تاج کرامت بر سر او نهاده شده است و برای چنین انسانی برخورداری از حقوق ویژه امری طبیعی است و رابطة مستقیمی بین استعدادها و توانایی ها او با دامنة حقوقی وی دارد از نظر قرآن جنسیت مهم نیست آنچه که ملاک برتری است جنسیت نمی باشد بلکه در نزد خداوند تقوا است زن و مرد اگر چه از نظر جنسیت متفاوتند ولی از نظر انسانیت برابر هستند. علت تفاوت حقوق بین زن و مرد نظیر قضاوت، ارث، شهادت، تعده، زوجات، طلاق، ولایت و اموری از این قبیل را باید در تفاوت های وجودی میان زن و مرد جست و جو کرد. از نظر اسلام تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های حقوقی برای زن و حقوقی برای مرد قائل شده است که سر جمع برابری و تساوی میان آنها و نفی تبعیض جنسی است.
در این مقاله سعی شده است در مورد حقوق زنان در اسلام و آموزه های نبوی و همچنین در جوامع گذشته وضع و احوال آنان مورد بررسی قرار گیرد نگاه بدبینانه و شیء گونه نسبت به زن در متون منثور و منظوم ما دیده می شود به طور نمونه:
زن از پهلوی چپ شد آفریده کسی از چپ، راستی هرگز ندیده
نظامی
چه خوش گفت شاه جهان کیقبا کـه نفریـن بـد بـر زن نیـک بــاد
سعدی
در سیاستنامه خواجه نظام الملک، ضمن توصیة مردان به بی توجهی نسبت به خواسته یا گفتة زنان می نویسد: «اول مردی که فرمان زن برد و او را زیان داشت و رنج و مشقت افتاد آدم (ع) بود که فرمان حوا کرده گندم بخورد تا از بهشتش بیرون کردند». و یا حکیم متأله «ملاصدرا» در کتاب «اسفار اربعه» زنان را در شمار حیوانات به حساب آورده و نمونه های دیگر نیز وجود دارد که با بیانات خود مقام زن را تنزول داده اند و اهمیت آن را کم به حساب آورده اند و هنوز زنان از حیث برخورداری از بیشتر امکانات نظیر امکان تحصیل و اشتغال در بسیاری از کشورهای جهان در سطحی پایین تر از مردان قرار دارند البته از نظر محققانی نظیر «رابرت بلود» و «دونالدو ولف» سه عامل آموزش و اشتغال و میزان دستمزد تأثیری مستقیم در افزایش قدرت تصمیم گیری زنان دارد.

وضعیت زن در پیش از اسلام:
حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم
در ایران
زن به شهادت تاریخ، بدترین و شوم ترین و نکبت بارترین دوران حیات اجتماعی خود را در دورة پیش از اسلام گذرانده است و به ندرت به عنوان موجودی انسانی – که از حیث کرامت و ارزش انسانی با مرد همسنگ باشد مورد توجه قرار گرفته است بلکه غالباً به مثابه موجودی اهریمنی و شیطانی و نجس تلقی می شده است که پیوسته روح و روان مرد از او در آزار و اذیت بوده است.
زنان در گذشته حتی در جوامع متمدنی چون ایران و روم از بسیاری از حقوق مادی و معنوی اعم از:
حق معامله، حق پیشه، حق مالکیت، حق انتخاب همسر، حق طلاق، حق تحصیل، حق رأی، حق ارث، حق وصیت، حق مهریه و … محروم بوده است. در درخشانترین دورة حیات اجتماعی زن در ایران پیش از اسلام یعنی عصر ساسانی - «زن مطلقاً فرمانبردار مرد بود و شخصیت حقوقی نداشت، پدر و شوهر اختیارات وسیعی در دارایی های او داشتند؛ و آنچه که از هیاهوی جاهلانه که اخیراً اعلام کرده اند از بدیهیات تمدن ساسانی است نکاح با محارم و زناشویی در میان اقادب درجة اول حتماً معمول بوده است و احکام عجیب دیگری هم داشتند که وقتی پسری به سن رشد بلوغ می رسیده پدر یکی از زنان خود را به عقد زناشویی او در می آورده است».
دکتر کریستین سن نیز در کتاب ایران در زمان ساسانیان با تشریح وضعیت دهشتناک زندگی زن در جامعة ساسانی می نویسد: «در ایران عصر زردتشتی، ازدواج با محارم و نزدیکان، نه تنها مقدس بوده بلکه گناهان کبیره را محو می کرده است».
در سروده های قدیمی و مذهبی ایرانیان دربارة تحقیقات و پستی زن آمده است: «پدران از خدا مسألت نمی کنند که دختری به ایشان روزی کند و فرشتگان دختران را از نعمت هایی که خدا به آدمی می بخشیده به شمار نمی آوردند».
در دورة ساسانی شوهر کردن برای زن به معنای درآمدن از سالاری پدر یا برادر و رفتن به سالاری شوهر یا پدر او بوده است.
به طور کلی در ایران عصر ساسانی، موقعیت و جایگاه زن نسبت به ممالک دیگر دنیای آن روز تا حدودی بهتر بوده است و عمدة محدودیت ها و محرومیت ها ریشة مذهبی داشته است به طوری که یک مؤمن آیین زردتشت- به تبعیت از آموزه های فقهی این مذهب- زن (حائض) را ذاتاً «نجس» تلقی می کرده تا جایی که از نظر او روح و حتی نگاه و نفس زن حائض از این حکم مستثنی نبوده است و چنین زنی در آیین زردتشت باید خود را از دیگران دور نگاه می داشت و از کارهای روزمره در نه شبانه روز دست می کشید و همچنین جامة خود را در مدت یاد شده به طور مرتب تعویض می کرد که این به این معنا بود که زن باید تقریباً یک سوم از دوران جوانی خود از حیات اجتماعی محروم می ماند و به طور مجرّد زندگی می کرد و در مورد زایمان نیز این مورد صدق می کرد و در نتیجه زمینة انزوای اجتماعی زن را فراهم می ساخت.

رفتار و کرداری که در مورد زن در جوامع و ممالک مختلف در قدیم وضع بود
ایتالیا: زن حیوان پلید و نجسی است‎؛ نه روح دارد و نه ابدیت، اما بر بندگی و خدمتگزاری بر مرد واجب است.
یونان: پدری که پسر نداشت و دارای چند دختر بود می توانست برای یکی از دختران خود شوهری انتخاب کند و او را به جای پسر، وارث خود قرار دهد و هر گاه دختری شوهر می کرد از میراث پدر مرحوم می شد و در سهم الارث احتمالی شوهر هم هیچ گونه اختیاری نداشت.
هند: در قدیم مرگ شوهر، هنگامة مرگ ؟؟؟ زن نیز فرا می رسید بدین گونه که پس از مرگ شوهر، زن را هم داخل آتشی که جسد مرد در آن می سوخت پرت می کردند و از او می خواستند با این فداکاری و وفاداری خود، روح شوهرش را شاد کند.
چین: خانواده های چین چنان نسبت به فرزندان دختر خویش بی اعتنا بودند که برای پراکندن آنها از سر خود، در فرستادن آنها به حرمسرای خاقان با یکدیگر رقابت می کردند.
در کشورهای دیگر نیز همچنین اعمال و کردارهایی در مورد زنان وجود دارد که به اختصار نمی توانیم همسری آنها را بیان کنیم.
 وضعیت و حقوق زنان در جامعة عرب
در جامعه عرب برای زن نه استقلالی در زندگی قایل بودن و نه حرمت و شرافتی؛ زنان در عرب ارث نمی بردند و تعداد زوجات آن هم بدون حدی معین، جایز بود همچنان که در یهود نیز چنین بود و در مسئلة طلاق برای زن اختیاری نبود و دختران را زنده به گور می کردن اولین قبیله ای که چنین کار را کرد قبیله بنوتمیم بود و به خاطر پیشمادی بود که در آن قبیله رخ داد و آن این بود که با نعمان بن متند جنگ کردند و عده ای از دخترانشان اسیر شدند و از شدت خشم تصمیم گرفتند دختران خود را خود به قتل برسانند و زنده دفن کنند و این رسم ناپسند در میان قبایل عرب به تدریج معمول گردید و عرب هرگاه دختری برایش متولد می شد به فال بد گرفته و داشتن چنین فرزندی را ننگ می دانست برخی خانواده های عرب در امر ازدواج به زنان و مخصوصاً دختران خود استقلال داده بودن رفتاری که عرب در آن زمان با زنان داشت ترکیبی است از رفتار اقوام متمدن و رفتار اقوام متوحش، ندادن استقلال به زنان در حقوق و شرکت ندادن آنان در امور اجتماعی از قبیل حکومت و جنگ و مسئله ازدواج و اختیار دادن امر ازدواج به زنان اشراف را از ایران و روم گرفته بودند و کشتن آنان و زنده به گور کردن و شکنجه دادن را از اقوام وحشی اقتباس کرده بودند پس محرومیت زنان عرب از مزایای زندگی هستند به تقدیس و پرستش رئیس خانه نبود بلکه از باب غلبه قوی و استخدام ضعیف بود و زنان محرومیت و نیز سختی هایی که در این جوامع داشتند در دل و فکر آنان ضعفی ایجاد کرد و این ضعف فکری اوهام و خرافات عجیب و غریبی در مورد حوادث و وقایع مختلف در آنان پدید آورد که کتب تاریخی این خرافات و اوهام را ضبط کرده است و این خلاصه ای بود از احوال زن در مجتمع انسانی در ادوار مختلف قبل از اسلام و در عصر ظهور اسلام.
نتایجی که در بالا اقتباس می شود:
اول اینکه:‌ بشر در آن دوران دربارة زن دو تفکر داشت: یکی اینکه زن را انسانی را در سطح حیوانات بی زبان می دانست و دیگر اینکه او را انسانی پست و ضعیف در انسانیت می پنداشت انسانی که مردان، یعنی انسان های کامل در صورت آزادی او از شر و فسادش ایمن نیستند و به همین جهت باید همیشه در قید تبعیت مردان بماند و مردان اجازه ندهند که زنان آزادی در زندگی خود کسب کنند. نظریة اول با سیره اقوام وحشی و نظریة دوم با روش اقوام متمدن آن روز مناسب تر است.
دوم اینکه: بشر قبل از اسلام نسبت به زن از نظر وضع اجتماعی نیز دو نوع طرز تفکر داشت بعضی جوامع زن را خارج از افراد اجتماع انسانی می دانستند و بعضی دیگر معتقد است زن مانند اسیری است که به بردگی گرفته می شود و از نیروی کار و استفاده می کردند.
سوم اینکه: محرومیت زن در این جامعه همه جانبه بود و زن را از تمامی حقوقی که ممکن بود از آن بهره مند شوند محروم می دانستند.
چهارم اینکه: اساس رفتار مردان بر زنان عبارت بود از غلبه قوی بر ضعیف و هر معامله ای که با زنان می کردند بر اساس استخدام و بهره کشی آنان بود و این روش امت های غیر متمدن بود و امت های متمدن این تفکر را داشتند که زن انسانی است ضعیف الخلقه که توانایی آن را ندارند که در امور خود مستقل شود.

 بعضی تفاوت های حقوقی زن و مرد در اسلام (به طور اختصار):
با توجه به تفاوت های طبیعی موجود بین زن و مرد «تساوی در حقوق» را نادرست دانسته و نوع دیگری حقوق را به نام حقوق طبیعی مورد توجه قرار می دهد و آن را در تمام احکام و قوانین مربوط به زن و مرد جاری می سازد.
1- جهاد: جهاد یا پیکار مسلحانه با دشمن به اجماع فقها برای زن واجب نیست. در روایت آمده است از گفتارهای پیامبر اسلام: زنی که جنین در شکم دارد اجرش با اجر جهاد در راه خدا یکسان پنداشته شده و یا زنی که تکالیف زناشویی خود را به درستی بر جای می آورد همسان با مجاهد راه خدا اجر می برد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی

تحقیق در مورد پیامبر اکرم (ص)

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد پیامبر اکرم (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پیامبر اکرم (ص)


تحقیق در مورد پیامبر اکرم (ص)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:28

 

 

 

 

 

 

 

الف ) تعریف

ب) اهداف کلی نظام آموزش

ج) سطوح و دوره های آموزشی

د ) موضوعات نظام آموزش

خاستگاه اسلام

ویژگی های خاستگاه اسلام

-پراکندگی جمعیت

- فقدان دولت مرکزی

- دین

بت پرستی :

پیشگفتار:

پیشگفتار:

بی گمان انقلاب اسلامی ایران، بزرگ ترین و عمیق ترین انقلاب ارزشی، فکری و دینی در عصر حاضر است.بنیانگذار این نظام مقدس، حضرت امام خمینی ( رضوان الله تعالی علیه ) ، با رهبری های پیامبر گونه اش، اسلام را از انزوای سیاسی بیرون آورده، مسلمانان را بر قله عظمت و عزت نشاند و ابهت قدرت های استکباری را درهم شکست. از این رو ایران انقلابی به عنوان پایگاه اسلام ناب محمدی ( صلی الله علیه و آله ) در جهان شناخته شده و صدای دلنشین حق طلبی و آزادگی آن در دورترین نقاط جهان طنین افکنده است.

 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به منظور ایفای رسالت عظیم خود، یعنی پاسداری از ارزش ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی و ارتقاء و تعمیق این ارزش ها در میان اقشار جامعه انقلابی، به ویژه نسل جوان، برخود لازم می داند که به (( سربازان وظیفه )) ای که بهترین و حساس ترین دوران زندگی خود را به عنوان خدمت سربازی در این نهاد سپری می کنند، با دید سفیران فکری، سیاسی و اخلاقی انقلاب برای نسل آینده جامعه بنگرد و با انتقال ارزش ها و مفاهیم دینی در قالب آموزش های عقیدتی و سیاسی، به این میهمانان امروز و مسؤولان فردا، به بخشی از رسالت الهی خود عمل نماید.

 

 

 

 

مقدمه :

از منظر قرآن یکی از منابع شناخت و تفکر انسان هاست و تحولات بشری، براساس سلسله ای از سنت ها و ضوابط صورت می پذیرد. عزت ها و ذلت ها، پیروزی ها و شکست ها، غم ها و شادی ها، همه براساس سنت ها و حکمت هایی دقیق و منظم است؛ و با پی بردن به آن سنن و قوانین می توان تاریخ را تحت فرمان خود درآورد و به سود خود و جامعه از آن بهره جست.

قرآن کریم برای یافتن این سنت ها، انسان را به تفکر فراخوانده و منابع تفکر را نیز ارائه داده است. از این رو در آیات بسیاری، مردم را به تدبر در زندگی همنوعان خود در دوران های گذشته دعوت کرده و نکته های سودمند و ظریفی را مطرح ساخته و آنگاه افرادی را که صلاحیت دارند تا اسوه و الگوی چنین ملتی باشند، معرفی نموده است.

اسوه ها، انسان های بزرگ و برگزیده ای هستند که نه تنها خطا بلکه فکر خطا نیز در خیالشان راه ندارد. پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) ، انسان های برگزیده خداوند هستند که خود هدایت یافته اند و برای هدایت انسان ها از جانب خالق هستی، برنامه آورده اند. اما اولین گام در بهره گیری از هدایت آنان، آن است که اسوه ها را شناخته، از روش و فکر آنها آگاه شده، آنگاه مشی آنها را سرلوحه گفتار و کردار خویش سازیم. راز موفقیت آن است که از سنخ آنها شویم، آنگونه که در معجزه آخرین رسول الهی می خوانیم:

(( لَقَد کانَ لَکُم فی رَسُولِ الله اُسوَه حَسَنَهُ لَّمَن کانَ یَرجوُا الله وَالیَومَ الاخِرَ وَ ذَکَرَالله کَثیراً ))

همانا در وجود رسول خدا (ع) الگوی نیکویی است برای کسی که امید به خدا و روز رستاخیز دارد و خدا را بسیار یاد می کند.

متنی را که پیش رو دارید، مروری بر زندگی پربار خاتم النبیا و پاره تنش حضرت زهرا و اولاد گرامی اش ائمه هدی (ع) می باشد که شمه ای از تلاش ها و مبارزات و استقامت های آن بزرگواران را در راه استقرار مکتب حیات بخش اسلام تبیین می کند. امید که آشنایی سربازان ارجمند با زندگی این انوار الهی، منشأ تحولی بیشتر و عمیق تر در رفتار آنان به عنوان شیعه چنین رهبرانی گردد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیامبر اکرم (ص)

تحقیق در مورد غدیر در سیره اهل بیت (ع)

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد غدیر در سیره اهل بیت (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد غدیر در سیره اهل بیت (ع)


تحقیق در مورد غدیر در سیره اهل بیت (ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه32

 

فهرست مطالب

 

فاطمه زهرا - سلام الله علیها - بر مزار حمزه سید

الشهداء (احد) على(ع) و استدلال به غدیر ب) حدیث غدیر در معرکه صفین ج) خطبه غدیریه امیرمؤمنان(ع) در زمان حکومت غدیر از نگاه مولى الموحدین(ع) منشور علوى(ع) در عید غدیر غدیر خم در خطبه امام مجتبى(ع) امام حسین(ع) و حدیث غدیر در منى

غدیر در سیره اهل بیت (ع)

احمد زمانى

غدیر از اساسى‏ترین برنامه‏هاى پیامبر خدا(ص) براى دوام و عزت و شکوه اسلام و قرآن بود. او در بازگشت از حجة‏الوداع آخرین رسالت‏خویش را انجام داد. زیرا خدایش فرموده بود:

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدى القوم الکافرین. (1)

اى پیامبر، آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرسانده‏اى; خداوند تو را از گزند مردم نگه مى‏دارد. خداوند گروه کافران را هدایت نمى‏کند. (2)

در پى اجراى اوامر پروردگار و معرفى وصى و جانشین خود على‏بن‏ابى‏طالب(ع) آیه اکمال دین: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا; امروز دین شما را کامل کردم و نعمت‏خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم‏» نازل (3) و روز غدیر جشن ولایت و وصایت‏شد.

اهل بیت پیامبر و امامان بر حق شیعه، که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد غدیر در سیره اهل بیت (ع)

دانلود مقاله تعلیم و تربیت در سیره نبوی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله تعلیم و تربیت در سیره نبوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

مقدمه

 

تربیت در لغت مصدر «ربی یربی» از ماده «ربو» به معنای پرورانیدن، رشد دادن، بالا بردن و به فعلیت رساندن نیروهای بالقوه می باشد. اما در اصطلاح تعاریف متعددی برای آن ارایه شده است. فلاسفه گویند تربیت عبارت است از پرورش دادن قوای روحی و جسمی برای رسیدن به کمال مطلوب. علمای علم اخلاق تربیت را ایجاد صفات پسندیده و ملکات فاضله می دانند.
از منظر روان شناسان، تربیت مراقبت سالم از حیات در حال رشد، ایجاد تغییر در خلق به منظور درک مسایل و زمینه سازی جهت استقلال فکری است. تربیت در نگاه جامعه شناسان عبارت از انتقال سنن و آداب و رسوم و مهارت و فرهنگ جامعه به اعضای جوان تر، به منظور پروراندن عضوی مفید برای جامعه می باشد.
این تعاریف اگرچه متعددند اما همگی در یک نتیجه توافق دارند که تربیت فرآیند کمک به متربی در راه شکوفایی خودش می باشد که آگاهانه و با هدف و نقشه اندیشیده صورت می گیرد.
تربیت دینی و اسلامی از نظر اسلام
تربیت عبارت از هدایت و اداره جریان ارتقایی و تکاملی بشر، و زمینه سازی جهت رشد و تکامل همه جانبه است. از مکتب اسلام، کار اصلی مربی آن است که با توجه به استعدادهای فطری و ظرفیت های بالقوه متربی، زمینه را برای پرورش بنیادهای فکری و اخلاقی، هماهنگ با فطرت، به منظور نیل به سعادت دنیوی و اخروی فراهم آورد. بنابراین حصول چنین امری نمی تواند دفعی باشد و کاری است بس مستمر و بی پایان که تا آخرین لحظه حیات متربی مورد نیاز است.
مربیان و دست اندرکاران تربیت وظیفه دارند تا ضمن شناساندن حقایق و واقعیتهای جهان هستی، انسان ها را نسبت به گستره وجودی خود و فلسفه و هدف آفرینش آگاهی داده و در آنها نسبت به دستیابی به سعادت ابدی و لذت های پایدار و حقیقی، ایجاد همنوایی و سازگاری نمایند. بنابراین تربیت اسلامی ایجاد سازگاری اندیشیده و هدفمند در جهت رشد و ترقی انسان براساس ملاکهایی چون عقل، فطرت و وحی است. با توجه به این ملاکها، در نگرش اسلامی سازگاری و همنوایی بی قید و شرط با اکثریت جامعه و تسلیم شدن در برابر خواسته های محیط، پذیرفته نیست. این سخن «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» در سیستم تربیتی اسلام وجود ندارد. در نظام اسلامی ملاکهای تربیت ارتباطی به تعداد افراد انجام دهنده آن ندارد. مسلمان باید مراقب باشد که رنگ محیط را نگیرد. چرا که خداوند به او رنگ زده است. «صبغه الله و من احسن من الله صبغه؛ خدا به مسلمان رنگ زده و چه کسی بهتر از خدا رنگ می زنند.»
رنگ و روی مسلمان را خدا مشخص کرده است. انسانی که خداوند به او رنگ می زند تمام وجود و رفتار و کردارش اعم از عبادت، معاشرت، تعلیم و تربیت و... همه و همه رنگ اسلام را دارد. لذا برپایه احساس مسئولیت اجتماعی خود می کوشد تا به اجتماع هم، رنگ الهی و اسلامی بزند. در یک اجتماع ناسالم که اکثریت جامعه مسیری غلط را می پیمایند و انجام عملی پلید جامعه را فراگرفته است، وظیفه یک مسلمان، معاشرت با صالحان و پرهیز از همراهی با اهل فسق و فجور و همرنگی با آنان است. علاوه بر این در چنین مواردی، دستور اسلام اعلام مخالفت و قیام علیه وضع نابسامان و رفتارهای نابهنجار جامعه است. اگر انحراف سراسر جامعه را فراگیرد و تنها یک یا دونفر هدف الهی را تشخیص دادند، نباید تسلیم جو فکری حاکم بر جامعه شوند و پایبند بر اصول و ملاکهای فکری ناصحیح، می بایست در اصلاح جامعه بکوشند.
قرآن می فرماید: «قل انّما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی ... . بگو شما را موعظه می کنم که برای خدا قیام کنید دونفری یا به تنهایی...» ابراهیم خلیل(علیه السلام) به تنهایی در مقابل جریانات زمان خود ایستاد. موسی و هارون(علیهما السلام) دونفری در برابر فساد فرعون قیام کردند و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) یک تنه در برابر جاهلیت حاکم بر زمانه به پاخاست.
از شاخصه های دیگر تربیت اسلامی قابلیت اجرا و همگون بودن آن با بنیادهای فطری و نیازهای واقعی انسان است و انسانها به طور طبیعی و فطری آن را می پذیرند. برنامه های خشک و غیرقابل انعطاف که مخالف با ساختار خلقت و پذیرش آن خارج از توان و طاقت انسان است در الگوی تدوین شده تربیت اسلامی وجود ندارد.
مجموعه برنامه های نظام تربیتی اسلام در جهت رشد آگاهانه انسان ها طراحی شده که منافاتی با اختیار و انتصاب آزادانه افراد ندارد.
عناصر سه گانه تربیت اسلامی
متولیان تربیت دینی و اسلامی اعم از والدین و دیگر مربیان باید سه عنصر اساسی را در نظر داشته باشند که تربیت دینی بدون این تحقق پذیر نیست.
این سه عنصر عبارتند از: آگاهی، ایمان و عمل.
1. آگاهی
از شرایط مهم کسانی که در امر تربیت دینی مسئولیت دارند آگاهی نسبت به مکتب و شناخت محتوای تربیت، آگاهی نسبت به فرد مورد تربیت و نیز شناخت جریانات زمان و فرهنگ است.
الف) آگاهی از مکتب و شناخت محتوای تربیت
تربیت فرآیندی اندیشیده، هدفدار و جهت دار است. بنابراین علم به اصول و قواعد تربیت اسلامی و شناخت گزاره های دینی ضروری است. با بی خبری و عدم آگاهی و آشنایی به مسایل تربیتی، راه و رسم و هدف تربیت نمی توان چنین مسئولیت سنگینی را به عهده گرفت.
لازم است مربیان نخست آشنایی کامل با احکام و معارف دینی پیدا کنند تا در نتیجه آموزش های غلط، موجبات انحراف فکری و برداشت های نادرست کودکان را فراهم نیاورند.
ب) شناخت متربی
تفاوت های فردی متربیان باید در امر تربیت مورد توجه قرار گیرد و برنامه های تربیتی متناسب با استعداد و میزان درک و فهم، گروه سنی، جنسیت و سطح نیاز متربی اعمال شود. هرکس خصوصیات منحصر به فردی دارد که باید به آن توجه شود. رعایت این تفاوت که به ویژه در دوران کودکی در تربیت کودک نقش اساسی دارد.
ج) زمان آگاهی
مسأله تربیت از لحاظ تاکتیک و کیفیت عمل در شرایط زمانی مختلف متفاوت می گردد. عدم توجه به شرائط زمانی و جریانات زمان و فرهنگ جامعه از آسیب های تربیت دینی است که روند تربیت را با مشکل مواجه می کند. در مرحله اول نیاز به یک ارزیابی دقیق از خود و اجتماع و فرهنگ جامعه احساس می شود تا معلوم شود ارزشها در جامعه کدامند جنبه های مثبت و منفی آن با ملاکهای علمی و عقلی سنجیده شود و میزان مطابقت آن با مبانی و ارزش های اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد تا در صورت عدم مطابقت، برنامه های تربیتی به گونه ای طراحی شوند که کودک را برای ورود به اجتماع و قرار گرفتن در شرایط نامساعد جامعه آماده کند و اموری را که در آینده بدان احتیاج دارد به وی آموزش داده شود.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
«اولی الاشیاء ان یتعلمها الاحداث الاشیاء التی اذا طاروا کباراً احتاجوا الیها.»
مهمترین چیزهایی که لازم است به فرزندان آموخته شود اموری است که هنگام بزرگسالی مورد نیازشان باشد که مهمترین آنها مبانی اعتقادی، مسایل مربوط به شغل و حرفه، حسابگری، راه حل دشواریهای زندگی، شناخت نعمتهای الهی و نحوه استفاده از آنها، نظم و ترتیب در امور، اجرای حق و عدل، شناخت اولیای الهی، ایستادگی در برابر ظلم، تسلیم نشدن در برابر ذلت و فساد و... می باشد.
2. ایمان و عمل
ایمان و التزام قلبی انسان به باورها و اصول مسلم دینی، محرک بسیار قوی برای انسان در انجام کارهای متقن و محکم اوست. اعتقاد به خدا انسان را وظیفه شناس نموده و او را وادار می کند که در برنامه ریزی صحیح، سعی بسیار کرده و در انجام وظیفه خود دقت کافی به خرج دهد. در تمام زمینه های زندگی نیز چنین است چون همه چیز را از خدا دانسته و او را در همه حال ناظر بر اعمال خود می بیند. ایمان و وظیفه شناسی در امر تربیت فوق العاده ضروری است.
مربیانی که خود دچار ضعف ایمان اند و از التزام کافی نسبت به باورهای دینی برخوردار نیستند هرگز نخواهند توانست افراد مؤمن و دیندار تربیت نمایند.
عنصر مهم دیگر که در پرورش دینی نقش مؤثر و اساسی دارد، عمل خالصانه در سایه ایمان است. مربی باید به باورهای دینی که به آن ایمان دارد، عمل نماید. علم به فضایل بدون عمل فاقد ارزش است. مربی به عنوان الگوی عملی متربی، خود باید پاک، متدین و عامل به دستورات الهی باشد. عدم مطابقت گفتار و رفتار مربیان و اهمیت ندادن به عمل، آسیب جدی به تربیت دینی کودکان وارد می آورد که جبران آن بسیار دشوار است.
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
«کونوا دعاه الناس بأعمالکم و لاتکونوا دعاهً بالسنتکم؛5 مردم را با اعمال خود به خوبی ها دعوت نمایید و تنها به زبان اکتفا نکنید.» مربیان باید در عمل درس خویشتن داری، رعایت عدالت و انصاف، خیرخواهی نسبت به دیگران، دفاع از حق، مبارزه با ظلم، .... را به افراد تحت تربیت خود بیاموزند. در اسلام سعادت انسان بر دو پایه ایمان و عمل استوار است و هرجا ایمان بر عمل مقدم شده، بیانگر این نکته است که عملی مورد قبول اسلام است که متکی بر ایمان و عقیده باشد چون عملی که از ایمان ناشی شود ریشه ثابت و پابرجایی در قلب مؤمن دارد و به عکس اعمالی که ریشه ایمانی ندارند و منشأ آن ریا و سایر اغراض نفسانی است هرگز ثابت و پایدار نخواهد ماند.
تربیت دینی خانواده
خانواده اولین و مهمترین نهاد تربیتی است که وظیفه آن پرورش نسل ها، جهت دادن به نسل نو و ایجاد تغییرات مطلوب است. این کانون مقدس همیشه می تواند گرم و روشن بماند مشروط بر این که دو شریک زندگی یعنی پدر و مادر هرکدام به حدود و مسئولیت خویش آشنا و در انجام آن کوشا باشند. خانواده به عنوان هسته اصلی جامعه در اصلاح و افساد آن نقس اساسی دارد. زیرا پایه ریزی شخصیت کودک و رشد فکری و خط مشی او در زندگی حال و آینده در خانواده انجام می شود. کودکان امروز که در آغوش خانواده پرورش می یابند، مربیان، مجریان و قانون گزاران آینده خواهند بود. لذا پدران و مادران مسئولیت سنگینی در برابر فرزندان به عهده دارند.
قرآن خطاب به سرپرستان خانواده اعم از پدر و مادر یا دیگران، نسبت به پیامدهای خطیر بی توجهی به تربیت هشدار داده، می فرماید:
«یا ایها الذین امنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً و قودها الناس و الحجاره؛6 ای کسانی که ایمان آوردید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها است نگهدارید.»
پیرامون مساله تعلیم و تربیت دردنیای جدید

از خدا جوییم توفیق ادب / بی ادب محروم ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد/ بلکه آتش در همه آفاق زد

حکیم نامدار جهان اسلام ابونصر فارابی (339- 259 هجری قمری)در کتاب "تحصیل السعاده" در باب تعلیم و تربیت تعریفی بشرح زیر دارد؛ می نویسد:
"تعلیم" عبارتست از ایجاد فضائل نظری در امت ها و جوامع بشری و "تأدیب" عبارتست از راهِ ایجاد فضائل اخلاقی و صناعت های علمی در میان مردم. "تعلیم" با گفتار صرف حاصل آید. ولی "تأدیب" با عادت دادن امت ها و افراد بشر به کارهائی که بر اساس ملکه علمی تحقق می یابند. بدین ترتیب که اراده آنان به سوی انجام آن کارها حرکت کند و ملکه های علمی و اعمال مترتب بر آنها بر نفوس مستولی گشته و مردم مانند عاشقان به امور مزبور مشتاق گردند."
در مورد این سخنان اولاً می توان گفت که منظور فارابی از "تأدیب" همان چیزی است که از آن گاه به عنوان "تربیت" و یا "پرورش" یاد می شود و ما آنرا معمولاً همراه "تعلیم" و یا "آموزش" بکار می بریم. نکته دوم اینست که این فیلسوف اسلامی میان این دو امر تفاوتی را قائل شده که به تفاوت ارتباط ایندو با ساحات وجود انسان مربوط می شود چرا که "تعلیم" بیشتر با ساحت عقل سروکار دارد و "تأدیب" و یا "تربیت" با ساحت اراده. بهر حال هر دوی این امور بطریقی مکمل و متوازن همچون دو بال یک پرنده که هماهنگ با یکدیگر حرکت می کنند و پرنده را به سوی آسمان بالا می برند، درهدایت کل وجود بشر به سوی کمال مطلق ایفای نقش می کنند بطوریکه ضعف و سستی در هر یک از این امور موجب عدم حصول نتیجه مطلوب می شود .
نظام تعلیم و تربیت اسلامی تا قبل از ورود نظریه های تعلیم و تربیت متجددانه به دنیای اسلام همواره به واسطة ارتباطش با عالم قدس و کمال مطلق، چنانکه در هر سنت دینی ای یافت می شود به هر دو این ساحت ها التفات داشته است و هدف از تعلیم و تربیت تنها آموزش فکر و نظر نبوده و فرد در کل وجود خویش پرورش پیدا می کرده است چنانکه معلم نیز فقط ناقل دانش و معرفت نبوده بلکه مربی جان و شخصیت انسانها شمرده می شده است، لذا در نظام آموزش اسلام هرگز پرورش فکر و ذهن از تربیت جان در کل وجود فرد جدا نگردیده و بر انتقال یا اکتساب علم بدون کسب صفات اخلاقی و سجایای معنوی صحه گذاشته نشده است.
در این نظام تربیتی تعالیم قرآن کریم و سیره پیامبر اسلام(ص) همواره سرمشق های علمی و عملی مسلمانان لااقل تا قبل از ورود مظاهرتجدًّد در جهان اسلام بوده است .از پیامبر اسلام منقول است که فرمودند "ادُّبنی ربی فَاَحسن تأدیبی" ؛ ( پروردگارم مرا ادب آموخت و ادب آموختنم را نیکو گردانید.) بنابراین همانگونه که مودب ایشان خداوند بودند ایشان نیز مودب امت اسلامی هستند. در این حدیث صراحتاً امر "تأدیب" به خداوند متعال نسبت داده شده است. در حدیث معروف دیگری نیز از ایشان نقل شده "انی بعِثتُ لاُ تمم مکارم الاخلاق" (مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را کامل و تمام سازم.) این حدیث شریف نیز در مورد تعلیم و تربیت، حداقل دارای دو مضمون اساسی است. اول اینکه از نظرگاه دینی هدف از ارسال پیامبران و انزال کتب آسمانی تعلیم و پرورش انسان است. و این امر به منظور نیل به غایت آفرینش که همان شناخت پروردگار می باشد، صورت می گیرد. چراکه خدواند خود می فرماید: "و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون". (جن و انسان را خلق نکردم مگر اینکه مرا عبادت کنند. سوره الذاریات، آیه-56) و با توجه به تفسیری که پیامبر اسلام(ص) از این آیه داده اند و "لیعبدون" را به معنای "لیعرفون" دانسته اند موضوع روشن می شود.دومین مضمون این حدیث اینست که با بعثت پیامبر اسلام مکارم اخلاقی، به نقطة ختامی می رسند که بالاتر از آن متصور نیست. و از این بابت امری باقی نمی ماند که بعداً محتاج ترمیم واصلاح باشد.
می دانیم که هر نظریه ای در باب تعلیم و تربیت مبتنی بر نگرش خاصی نسبت به انسان است تا قبل از دوران جدید این نگرش چنانکه در مورد اسلام نیز گفتیم بر اساس سنت های دینی بود. بشر سنتی حیات خود را موهبتی الهی میداشت و صیانت و تعالی این حیات را جز با پیروی از دستورات الهی امکان پذیر نمی دانست و به همین جهت دین تنها سرچشمة تعالیم تربیتی و یگانه مرجع تعالیم اخلاقی محسوب می شد. و لذا در مرتبة اول پیامبران الهی در مراتب بعدی اولیاء و قدیسین و حکمای الهی سرمشق های تربیتی به حساب می آمدند.

پس از رنسانس وظهور علم جدید سعی شده تا نگرش های سنتی کنار گذاشته شده و نظرگاههای علم جدید مبنای نظریات مربوط به امر تعلیم و تربیت قرار گیرد. و در نتیجه می بینیم که در دنیای متجدد فیلسوفان تعلیم و تربیت و روانشناسان و جامعه شناسان تربیتی به جای پیامبران و اولیاء و مربیان بزرگ نشسته اند و نظریه پردازیهای های آنان که صرفاً نظام های فکری برگرفته از تجارب عالم محسوس است و در مبانی وجود شناسی خود از عالم جسمانی و در مبانی معرفت شناسی خود از احکام عقل جزوی فراتر نمی روند، به عنوان وحی منزل پذیرفته می شود!
این دو نگرش، یعنی نگرش های سنتی و جدید اگر هیچ وجه اشتراکی با همدیگر نداشته باشند، لااقل شباهت های آنان بسیار ناچیز است. زیرا چنانکه گفته شد برداشتی که هر یک از آن ها نسبت به بشر دارد با دیگری متفاوت است .تیتوس بورکهارت در نوشته ای در بحث از علوم سنتی و تقابل آن با علوم جدید این برداشتها را این گونه توصیف کرده است. می گوید اگر از علم جدید سؤال شود که بشر چیست؟ پاسخ یا سکوت خواهد بود که این می تواند ناشی از آگاهی نسبت به محدودیت های علم جدید باشد و یا پاسخ این باشد که بشر حیوانی است با قوای مغزی خاص و بسیار پیشرفته. و اگر کسی دنبالة سوال را بگیرد و از منشاء این حیوان سؤال کند، جوابی که خواهد شنید، زنجیرة بلند بالا و بی منتهائی از اتفاقات و پیشامدها و تصادفات خواهد بود، و این مثل این است که بگوئیم وجود بشر هیچ معنائی ندارد.
اما از طرف دیگر اگر از علوم سنتی سؤال شود "که بشر چیست؟" پاسخ داده شده توسط یک سری استعارات [Metaphors ] خواهد بود- فی المثل داستانهای قرآن یا کتاب مقدس دربارة خلقت آدم- و اگر شخص این ادراک را نداشته باشد که این روایت های مقدس، ابزار بینشی ژرف و بنیادین برای از برای بشرند و در واقع چنان ژرف اند که در قالب تعاریف راسیونال نمی گنجند چه بسا وسوسه شود تا آنها را به عنوان اسطوره شناسیهای منسوخ کنار بگذارد. در حالیکه اولین چیزی را که ما از این نوع روایت ها کسب می کنیم این است که بشر علت یگانه ای دارد و در وضعیتی کاملاً فراسوی احتمال و تصادف واقع شده و وجود او بر روی زمین متضمن معنائی است. این معنا- یا این بینش بشر- هیچ ارتباطی با علم تجربی ندارد چنانکه نمی توان با آزمایشات و استدلالات آنرا بازسازی کرد زیرا که سروکار آن با بشر نه از حیث وجود مکانی و زمانی اش که حیثیت جاودانگی و ابدیت است .
بینش محدود اندیشه مدرن نسبت به ابعاد وجودی انسان به همراه نگرش های اومانیستی و فردگرایانه، اعتبار مکاتب فلسفی تربیتی جدید را دچار تردید های جدی ساخته است. از جمله اینکه: اولاً و اساساً همه این مکتب ها مبتنی بر سفسطه ای هستند که می توان آنرا مغالطة جزء و کل نامید. زیرا در آنها جزئی از وجود انسان به جای کل وجود او فرض می شود و لذا جامعیت و وحدانیت او ملحوظ نظر واقع نمی گردد. و این مشکل خود را بیش از هر جای دیگر در آنجا نشان می دهد که بر جنبة استدلالی وجود آدمی بیش از اندازه تاکید می رود و تعلیم ذهن و فکر او چنان مورد توجه واقع می شود که پرورش روح و دل- چنانکه مورد اهتمام تمام نظام های تعلیم و تربیت سنتی است به بوته نسیان سپرده می شود و به گفته پاسکال بین "ذهن" و "دل" فراق می افتد. به عبارت دیگر بجای "تعلیم و تادیب" تنها تعلیم آنهم در حصار شیوه ها ی علم جدید می نشیند. در بیان این نقصان کافی است به این نکته اشاره شود که آدمی در تمامیت وحدانی خود تنها موجودی استدلالی و منطقی نیست. بسیاری از پدیده های مهم حیات آدمی از جمله عشق و مرگ و هنر و از همه بالاتر نفس معجزةحیرت انگیز حیات صرفاً بطریق استدلالی و تحت یافته های علوم جدید توجیه ناپذیرند. انکار ساحت های متعالی وجود انسان و غفلت از پرورش دل که رهگشای این عوالم است نتیجه ای جز محبوس کردن آدمی در زندان محسوسات ندارد.
نکته دوم قابل ذکر در باب مکاتب فلسفی تربیتی جدید، پراکندگی و آشفتگی در زمینه اهداف تربیتی است که با تشتت و ابهامی که در زمینة ارزش ها در جوامع متجدد وجود دارد کاملاً وابسته است و به نحوی متاثر از مستعجل بودن نظریات علمی است که این مکاتب دیوار خود را بر پی آن ها استوار ساخته اند. هر هدف تربیتی ضرورتاً متضمن ارزشی است و لذا بحران و ابهام در زمینة ارزش ها- و خصوصاً رواج نسبی گرائی- مآلاً بر اهداف تربیتی اثر سوء دارد و این موضوعی است چنان حاد است که امروزه نمی توان در هیچ یک از جوامع متجدد هدف تربیتی ای را یافت که در سطح جامعه و در زمانی قابل توجه، مورد پذیرش اکثریت مربیان و والدین و دست اندرکاران مسائل تربیتی باشد.
نکته سوم قابل ذکر در مورد نظام تعلیم و تربیت جدید این است که در آن تربیت چیزی جز "آموزش" نیست. در تمدن جدید مربی الزاماً کسی نیست که صفات و خصائل اخلاقی نیکو را در خود پرورانده و متخلق به آنها باشد. بلکه کسی است که می تواند صرفاً از عهدة امر "آموزش" که جنبة تخصصی پیدا کرده است برآید. و این درست بر عکس نظام های تعلیم و تربیت سنتی است که در آن مربیان بزرگ همیشه خود الگوی تام و تمام فضائل اخلاقی و معنوی بوده اند. زیرا در این نظامات علم و عمل هرگز جدای از یک دیگر تصور نمی شده اند. و هدف هردو رستگاری انسان از طریق کسب کمالات معنوی بوده است. لذا شخصی چون ژان ژاک روسو که دربارة تعلیم و تربیت کتاب می نوشت ولی فرزندان خود را به دارالایتام می فرستاد و یا فیلسوفی چون شوپنهاورکه مبلغ ریاضت و زهد بود و خود هرگز بدان تن در نمی داد نمی توانست در هیچ نظام سنتی تعلیم و تربیت به عنوان مربی و مرشد پذیرفته شود و شاگردی داشته باشد.
مطالبی که تا این جا گفته شد گوشه ای از مشکلاتی است که از جنبه های عام و نظری گریبانگیر تعلیم و تربیت جدید است و ما دیگر از تاثیرات زیان آور تکنیک مدرن که باعث پیدایش رسانه های ارتباطی جدید از قبیل تلویزیون و ماهواره و کامپیوتر گردیده و در ظاهری حق به جانب و با ادعای ساده کردن امر آموزش و تعلیم و تربیت و پیشرفت آن اثرات ویرانگری را بر روحیه مردمان روزگار ما و بویژه کودکان و نوجوانان گذاشته است. سخنی نمی گوییم فقط از باب نمونه به مورد تلویزیون اشاره می کنیم که چگونه نظام آموزشی و اصولاً کل فرهنگ را از ساختار سنتی آن به ساختاری کاملاً جدید با وجهه ای سرگرمی گونه تقلیل داده و حداقل در امر تعلیم و تربیت کودکان به قول یکی از صاحبنظران رسانه های جمعی باعث "زوال دوران کودکی" گشته است.
بهرجهت در دنیای امروز هرکسی که با مسائل تعلیم و تربیت سروکار دارد- و کیست که واقعاً با این مسائل سروکار نداشته باشد- اگر چنان نباشد که بخواهد از سر جزم یکسره متفکران جدید را بجای انبیاء الهی و نظریات تعلیم و تربیتی جدید را به جای احکام متون مقدس بگذارد چاره ای جز این نخواهد داشت که نظری به نظام های تربیتی گذشتگان که لاقل از نظر پرورش جنبه های معنوی و انسانی بسیار پربارتر از نظام های امروزی بوده اند داشته باشد .
احکام تربیتی اسلام سوای آنچه در قرآن و روایات دینی آمده است حضوری درخشان در ادبیات کهن پارسی نیز داشته است و علاوه بر کتبی که در زمینة اخلاق و حکمت عملی به نگارش در آمده کمتر اثر کلاسیکی در این زبان است که حاوی مضمونی تربیتی نباشد حتی اگر مانند گلستان و بوستان سعدی فصل خاصی را به تعلیم و تربیت اختصاص نداده باشد. بهمین جهت در گفتارهائی که از پی خواهد آمد گزیده ای از این متون گرانبها را با شرح مختصری در معرفی آن اثر خواهیم آورد تا هم اهتمام و سعی نیاکان خود را در پاسداری از ارکان تعلیم و تربیت الهی پاس داشته باشیم و هم از زیبائی و فصاحت و بلاغت این آثار که در واقع منعکس کنندة روحیات نویسندگان و منصفان و سرایندگان آنهاست، محضوظ شویم. ان شاء الله تعالی.

 

بطن مادر، کانون تربیت
مادر، سرچشمه وجود فرزند است. مردان بزرگ در دامن مادران فرهیخته تربیت یافته اند. آیین مقدس اسلام، مرتبه و مقام والایی را برای مادران قایل است و این به خاطر وظیفه سنگین آنان در قبال تربیت فرزندان است.
مادر، در مهم ترین زمانهای زندگی فرزند، در کنار اوست. دوران جنینی، شیرخوارگی، کودکی و نوجوانی فرزند، همراه مادر طی می شود و این ارتباط و نزدیکی، باعث تأثیرات جسمی، عاطفی و روانی بسیار از سوی مادران بر فرزندان می شود. مادر نمونه، همواره در اندیشه راههای بهتر برای تربیت فرزند خویش است. فرزندی که میوه شیرین باغ زندگی است و نور چشم و زینت بخش وجود والدینش می باشد. او امانتی از سوی خداوند در دست والدین است و مادر دلسوز می کوشد با تربیت صحیح، این امانت را به خوبی به صاحبش برگرداند.
دوران جنینی یکی از دوران مهم زندگی کودک است و اقدامات تربیتی مادر در این دوران می تواند تأثیرات زیادی بر رشد و تکوین شخصیت کودک بگذارد و به نسبت بی توجهی به این دوران و غفلت از آن در تربیت سالهای بعد زندگی او اثرات منفی دارد. آشنایی با تربیت, یکی از حیاتی ترین نیازهای بشری است. تربیت فرآیندی مهم و ضروری در آیین مقدس اسلام است. اهمیت امر تربیت تا جایی است که قرآن کریم به انسانها دستور می دهد که برای پدر و مادر به جهت اقدامی که در جهت پرورش آنها در کودکی کرده اند، طلب رحمت و مغفرت کرده و در برابر آنها فروتنی نمایند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعلیم و تربیت در سیره نبوی