دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مقایسه میزان ضعف روانی یا وسواس دربین دانشجویان رشته مشاوره و رشته مهندسی برق و معماری دانشگاه آزاد
مقدمه
در دنیای کنونی انسان تلاشگر لحظهای از پژوهش و تحقیق غافل نمانده است و عطش رو به کشف نایافتهها پایانناپذیر مینماید به موازات تلاشهای اندیشمندان مجهولات معلوم گشته و زندگی سهلتر میگردد استمرار مطالعات تحقیقات و پژوهشها به تولید میانجامد طبیعی است که در مرحلة تحقیق و سپس تولید ابزار و امکانات خاصی مورد نیاز است که راههای رسیدن به هدف را سرعت بخشیده و از هدر رفتن و قت و هزینة بیمورد جلوگیری مینماید شناخت ویژگیهای تحقیقات برای درک راهحلها از اهمیت خاصی برخوردار است در امور تحقیقات نباید انتظار داشت که یک کار تحقیقاتی الزاماً در یک زمان معین وامکانات مشخصی به نتیجة مطلوب برسد حتی اگر این کار تحقیقاتی قبلاَ در جای دیگر از دنیا هم انجام شده باشد محقق برای انجام تحقیقات باید دارای انگیزه باشد.
تکامل و پیشرفت انسان در هر زمینهای در گرو مطالعه، پژوهش و علاقمندی مردم است پژوهش نیاز به فرهنگی ویژه دارد که باید به گونهای همساز با فرهنگ کلی پیوند داشته باشد به بیان دیگر برای انجام پژوهش باید یک فرهنگ پژوهشی ایجاد گردد در یک فضای مساعد است که استعدادها شکوفا میشود پژوهشهای مفید و اصیل انجام گیرد و سنت پژوهش پا گرفته و استمرار خواهد یافت در ایجاد و انگیزه مناسب برای پژوهش فضای مناسب، شرایط اجتماعی ساخت تشکیلاتی جامع و عناصر فکری نقش عمدهای را میتواند ایفا کند تجیزات و تسهیلاتی از قبیل کتابخانهها و وسایل ارتباطی جزء زیربناهای پژوهشی محسوب میگردد تا بر اساس آنها فرهنگ پژوهشی انجام یابد برنامه و اولویتها مشخص گردد و مسائل و تنگناهها شناخته شود و برای حل آنها راهیابی شود ایجاد یک نظام واحد و منسجم تحقیقاتی که اواویتهای پژوهشی کشور را تعیین نماید باعث افزایش کارایی تحقیقاتی میشود.
در تحقیق حاضر سعی شده لزوم ایجاد مرکز تحقیقاتی در زمینه ساختمان به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد و فضاهای مورد نیاز برای بهتر شدن کارایی این مراکز بررسی شود و در نهایت به برنامهریزی کالبدی مجموعه برسیم این تحقیق در پنج فصل تهیه شده که فصل اول به بررسی تحقیق و پژوهش میپردازد و انواع پژوهش و تحقیق و عوامل تعیین کننده در آن را مورد بررسی قرار میدهد فصل دوم پژوهش در معماری است که به بررسی لزوم ایجاد مراکز اطلاعرسانی در زمینه معماری میپردازد و فصل سوم برای آشنایی بیشتر با کاربرد مجموعه بر بررسی دو نمونه مراکز مشابه یک نمونه در ایران و یک نمونه در خارج از کشور میپردازد در فصل چهارم تأثیر فضاهای جانبی بر این مراکز بررسی شده و به طور خاص به بررسی تأثیر نمایشگاه در بهتر کردن کارایی این مراکز میپردازد . در فصل پنجم یک نتیجهگیری کلی از چهار فصل بالا توسط نویسنده تحقیق است به این صورت که با توجه به مطالعات انجام شده به یک برنامهریزی کالبدی برای مجموعه مورد نظر میرسد.
روش تحقیق در این تحقیق توصیفی، تحلیلی میباشد.
فصل اول : تحقیق و پژوهش
1-1 تحقیق چیست؟
واژة تحقیق به علت گشوده بودن دامنة فعالیتش دارای تعاریف متنوع و مختلفی است تحقیق در فرهنگ عمید بدین صورت معنی شده است راست و درست کردن، به حقیقت امری رسیدگی کردن و بازجویی کردن.
پژوهش نیز در فرهنگ عمید پژوهیدن، جستجو و تخصص، تحقیق و رسیدگی آمده است تحقیق عبارت است از یک عمل منظم که در نتیجة آن پاسخهایی برای سئوالهای مورد نظر مطرح شده در موضوع تحقیق بدست میآید.
تحقیق به معنای تمرکز دقیق برروی یک موضوع معین و تشخیص نیاز و رسیدن به نتیجهای با سعی و خطاهای مکرر است.
پژوهش علمی به منظور کشف و کاربرد حقایق و روشها و قوانین طبیعی نو میباشد چنانکه مشهود است در تعاریف فوق همه در یک نکته اشتراک نظر دارند و آن روح حقیقتجویی و نوآوری در مساله تحقیق است بنابراین میشود تحقیق را به معنای تجسسی منظم دانست که به تحریک واقعیت صورت میگیرد و هدف آن رسیدن به یک قانونمندی مشخص است تا بتوان براساس این قانونمندی به دانش نو دست یافت.
قدمت مفهوم تاریخ به قدمت مفهوم علم میرسد از دیرزمان بوده که مردان و شیفتگان حقیقت با پیروی عقل به دنبال اسرار آفرینش رفتهاند در شرق افراد زیادی از جمله دانشمندان ایرانی چون رازی، بوعلی سینا و ابوریحان بیرونی به دنبال تحقیق و پژوهش در اسرار گیتی بودهاند و در غرب نیز دانشمندانی چوه کوپرنیک منجم خردمند لهستانی جو سنگین زمانه خود را شکستند و پای اندیشه اندیشمندان را از بند گشودند و در حلقة زنجیر به هم پیوستة تفکرات فلسفی تحولی چشمگیر به وجود آوردند.
با وجود محققان بسیار در شرق و غرب توجه به مفهوم تحقیق و پژوهش از اوائل قرن حاضر صورتگرفت تحقیقو پژوهش از لحاظ مختلف به دستهبندیهای گوناگونی تقسیم
میشود .
1-2 انواع تحقیق و پژوهش
1-2-1 تحقیق بنیادی
1-2-2 تحقیق کاربردی 1- کتابخانهای 2- میدانی 3- آزمایشگاهی
1-2-3 انواع پژوهش 1- اکتشافی 2- توصیفی 3- پیشبینی 4- تشخیصی
1-3مفاهیم
تحقیق علمی چنانکه گفته شد به معنای کشف و کاربرد حقایق و روشها و قوانین طبیعی نو میباشد که به منظور بررسی و مطالعه بیشتر در این زمینهها بهتر است ابتدا تعاریف لازم را ارائه نمائیم.
علم: مشاهده و شناسایی، تشریح و بررسی تجربی و توضیح تئوریک پدیدههای طبیعی را علم گویند.
دانش: مجموعه دانستنیهای بشر را دانش گویند یا به عبارت بهتر شناخت و آگاهی و فهم آنچه توسط تجربه یا مطالعه بدست آمده است را دانش گویند.
توسعه: توسعه به معنای تحقق تحقیق میباشد و بدین خاطر با معنی متداول آن در زبان فارسی که به معنای گسترش و بسط میباشد متفاوت است توسعه نیز مانند تحقیق دارای تعاریف متنوع و گوناگونی است که به نقل چند مورد میپردازیم.
توسعه در صنعت توسعه یعنی فرآیند تبدیل نتایج حاصله از تحقیقات کاربردی به محصول یا فرآیند جدید.
تکنولوژی تکنولوژی کیفیت ماشینها، سازوکارها، سیستمها و راههای کنترل جمعآوری، ذخیره عملآوری و انتقال انرژی و اطلاعات است که به منظور تولید تحقیق جنگ و غیره بوجود آمدهاند تکنولوژی عبارت است از: دانش و علائم سیستماتیک که معمولاَ در خدمت فرآیند صنعتی است ولی در تمام فعالیتهای روزمره کاربرد علم در اهداف عملی زندگی بشری یا به عبارت دیگر تغییر تسلط بر محیط انسانی تکنولوژی عبارت است از مطالعه و بررسی ابزارها، ماشینها، اسلوبها و روشهایی که در شاخههای گوناگون صنعت بکار برده میشود علیرغم تفاوت در تعاریف موجود تکنولوژی را میتوان هر نوع دستاورد بشر در زمینه تسخیر طبیعت چه به صورت نرمافزاری و چه بصورت سختافزاری اطلاق کرد.
1-4 عوامل تعیین کننده در پژوهش
اولین پرسش که به ذهن خواننده خطور میکند این است که آیا به عنوان ایرانی اصلاَ نیاز به تحقیق و تولید داریم؟
هدف ما از تحقیق و توسعه چیست؟
عوامل تعیین کننده اهداف و سیاستگزاریها در امور تحقیق و توسعه در هر کشوری عبارت است از:
1- جغرافیای طبیعی و انسانی کشور
2- مدیریت سیاسی کشور
3- نظام فرهنگی عقیدتی کشور( مذهب، سنتها، رسوم)
4- موقعیت ژئوپلیتیک( جغرافیای سیاسی) کشور
5- بازار عرضه و تقاضای جهانی
6- هویت تاریخی کشور
لازم به ذکر است که هر یک از این عوامل خود به تنهایی دارای ارزش و نقش ویژه خود است اما مسئله مهم این است که حوزه فعالیتهای تحقیق و توسعه را فصل مشترک ناشی از وجوهی که نامبرده شد تعیین میکند.
5-1 پژوهش در کشورهای جهان
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که کشورهای توسعه یافتهای مانند ژاپن و بریتانیا
خود را آیندهسازان علم و تکنولوژی میدانند ژاپن تا سال 1979 اختاف سطح تکنولوژیکی خود را با کشورهای اروپایی امریکایی از بین برد و توسعه تکنولوژیکی مستقل خود را در آینده در نظر دارد اما کشورهای در حالت توسعه توجه خود را بر کاهش شکافهای علمی و تکنولوژکی با جهان پیشرفته معطوف داشتهاند در هند افزایش ذخیره دانشمندان و نیروی تکنولوژیکی افزایش کیفیت ذخیره انسانی علم و تکنولوژی و استفاده از تکنولوژی جدید برای جبران عقبماندگیها مورد توجه است و در چنین روشی گفته میشود که پس از 5 سال کار سخت در دهه 85-1981 باد شکاف بین این کشور و جهان پیشرفته در زمینه بعضی شاخههای لازم و ضروری علم و تکنولوژی کاهش یابد.
نکته اساسی دیگر آنکه تقریباَ در تمام کشورها به نقش علم و تکنولوژی در توسعه اجتماعی و اقتصادی تأکید شده است در ژاپن تکنولوژی یکی از مبانی تأمین امنیت اقتصادی و رشد بنیانهای توسعه آینده و در هلند تحقیقات در خدمت اهداف توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور است در هند علم و تکنولوژی باید به بهبود سریع تولید از طریق کارآیی بهتر و و بهبود بهرهوری و ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر کمک کند و در چنین بررسی برنامههای علم و تکنولوژی کشورها نشان دهنده توجه به کلیه کشورها به نسبت اعتبارات پژوهشی و به درآمد ملی یا تولید ناخالص ملی است.
نیروی انسانی علمی و فنی متغیر دیگری است که بویژه در برنامهریزی علم تکنولوژی کشورهای در حال توسعه مورد توجه است کشورهای هند و چین و تایلند براین متغیر تأکید داشته و ضمن شناسایی وضع موجود و صحبت آنرا در آینده هدفگذاری کردهاند.
توسعه اقتصادی و اجتماعی کاملاَ متکی بر پیشرفت علم و تکنولوژی جامعه و نقشی که دولتها خود را در این میان بعهده میگیرند تکنولوژیهای رفاهی که به بهبود کیفیت زندگی ملی و محیط زیست کمک میکند در ژاپن و تحقیقات در زمینههای بهداشتی و برنامههای تأمین در جامعههلند که تعداد سالمندان آن قابلملاحظه است ازجمله موارد
قابل ذکر میباشد.
بررسی برنامه علم و تکنولوژی از بعد مشکلات نشان میدهد که تنها سه کشور هند، تایلند، و ایران که مورد بررسی قرار گرفتهاند اشارات صریحی به مشکلات داشتهاند و در هند اساس مشکلات به نیروی انسانی و کیفیت آن عدم تعادل بین عرضه و تقاضای عوامل انسانی و پژوهشی باز میگردد علاوه بر آن بدون تأثیر باقیماندن ابداعات تکنولوژیکی کند بودن پذیرش دانش علمی و فنی در فعالیتهای اقتصادی از جمله مشکلات است در تایلند نیز استفاده نشدن از نتایج پروژههای تحقیق و توسعه و نبودن یک خط مشی روشن مشخص در اهداف تحقیق و توسعه فقدان اطلاعات لازم برای انتقال تکنولوژی و نیز نبودن منابع انسانی لازم برای ایجاد هماهنگی مهارتهای علمی و تکنولوژیکی وارداتی با محیط اجتماع مطرح میشود در ایران محددودیت منابع عالی تحقیقات و بکارگیری این منابع در فعالیتهای غیر پژوهشی کمبود نیروی کار تحقیقاتی بالفعل و پژوهشگران با تجربه، ناشناخته ماندن نتایج بسیاری از تحقیقات و عدم ارتباط سازمانی مشخص بین واحدهای پژوهشی ودانشگاهی اجرایی و آموزشی که داخل و خارج از جمله مشکلات است.
1-5 دلایل عدم توسعه پژوهش در ایران
در بسیاری از کشورهای جهان سوم از جمله در ایران انگیزه کافی برای پژوهش و تربیت پژوهشگران و متخصصان وجود ندارد در ارتباط با عقبماندگی پژوهش در کشورمان و بسیاری از کشورهای در حال توسعه علل مختلفی ذکر گردیده است که عمدهترین آنها عبارتند از ( علل فرهنگی، اجتماعی، فنی)
1-6-1 علل فرهنگی
- قضاوت برخی وجوه جهانبینیهای شرقی و غربی
- بیگانه بودن از علم و تکنولوژی جدید و پژوهشهای جدید مرتبط با آنها در جوامع
صنعتی
- فقدان برخی از ویژگیها که پژوهشهای جدید علمی و صنعتی نیازمند است از قبیل روحیة همکاری گروهی، ارج نهادن به کار دیگران، فردگرائیهای غیر سازنده.
- روند نزولی تفکر علمی و پویایی ذهنی در بسیاری از کشورهای جهان سوم.
1-6-2 علل اجتماعی
- مزاحم نبودن جو علمی واقعی در جامعه بطور کلی و حتی در بخشهایی از جامعه که به چنین جوی نیاز دارند و میتواند طبقه وسیعی از سازمانهای اجرایی تا دانشگاهها، و مؤسسات و مراکز پژوهشی را که بر میگیرد.
- عدم وجود یک مرکز مؤثر هماهنگ کننده و برنامهریزی پژوهشی و عدم شرکت فعال صاحبنظران، خبرنگاران واقعی در مراکزی که گاه بدین منظور تأسیس میشوند.
- عدم توجه سازمانها و حتی دانشگاهها به امور پژوهش و عدم بزرگداشت تحقیق و محقق
- عدم حمایت بخش خصوصی از فعالیتهای تحقیقاتی و پویا نبودن ارتباط صنعت و دانشگاهها که نتیجه آن پائین بودن سطح تکنولوژی و دانستههای تکنولوژیکی در مقایسه با سطح جهانی است.
- برخی تأثیرات نامطلوب خارجی که در جهت یا گرفتن تکنولوژی و در علم و پابرجا نشدن فرهنگ بومی عمل میکنند.
- عدم استقلال اندیشه و فقدان اعتماد به نفس و داشتن اتکا به دیگران( خارجیان) برای حل مسایل علمی.
1-6-3 علل فنی
- کمبود محقق و کادرکمکی و پشتیبانی
- کمبودها و مشکلات تهیه، نگهداری، و بهرهگیری از مواد ابزارها و دستگاههای تحقیقاتی
- عدم ارزشیابی کافی پژوهشگران به مسایل کلی علمی و تکنولوژیکی
- عدم وجود نظام فراگیر تحقیقاتی مشخص نبودن حوزه وظایف مؤسسات و مراکز پژوهشی
- عدم هماهنگی میان سازمانها و مؤسسات عدم ارتباط و تشریک مساعی و دیگر نارسائیهای ارادی.
- کمبود دستگاههای علمی پشتیبانی مانند کتابخانه، موزه، ایستگاههای پژوهشی و مراکز علمی تکنولوژی.
- کمبود وسایل مؤثر ارتباط علمی از قبیل خبرنامهها، کنفرانسها، و کافی نبودن ارتباط پژوهشگران با دنیای خارج
- کمبود سازمانهای مؤثر علمی- حرفهای از قبیل جوامع مهندسی و یا نداشتن فعالیت علمی
1-7 راههای کمک و تشویق محققین
- ایجاد هستههای تحقیقات و کنترل کیفیت در کارخانه و ایجاد و ایده علمی و تحقیقاتی
- ایجاد پیوند بین دانشگاه و صنعت
- استفاده از رسانههای گروهی جهت تهیج روح ملی در جهت رقابت با خارج
- امید و عرضه خلاقیت را برای جوانان باز نمودن
- دادن شناخت در جامعه نسبت به ارزش افزوده، سنجش تحقیقات و نقش آن در تکامل و استقلال و خودکفایی
- تخصیص بودجههای مناسب تحقیقاتی
- بکارگیریمدیران فاضل در سیستم به گونهای که براساس علم عمل کنندزیرا زمانی
که با مسائل علمی برخورد نشود نیازی نیز به محقق نخواهد بود
- ایجاد انگیزه کاری، تشویق مادی معنوی و علمی برای محقیقین نه به گونهای که وقتی میخواهند در نظام اداری یک بیکار مثال بزنند میگویند او محقق است
1-8 پارکهای علمی و پژوهشیTechno police
پارک علمی ایده جدیدی است که با هدف توسعه تکنولوژی و ایجاد شرایط مناسب برای انواع نوآوری ها ، توانهای پژوهشی دانشگاهها ، موسسات دولتی و خصوصی را در مکانی مناسب مجتمع می نماید تا با همکاری ، نتایج پژوهشهای صنعتی را به توسعه و نهایتاً خلق تکنولوژی ، مبدل نماید . مضمون و محتوای پارک علمی بسته به نوع شکلگیری و هدف موردنظر و مالاً نتایج و آثار آن نیز متفاوت بوده است . بعضی ، همچون پارک علمی استنفورد بر اساس روند تجربه علمی و برخی همچون دره سیلیکون بدلیل کوشش تقاضای مصرف بوجود آمده اند . در نمونه هایی نظیر شهر علمی سوکوبا ، هر دو معیار مجتمع و ملحوظ گشته است . بعضی موسسان ، پارکها را برای تجاری کردن نتایج تحقیقات ، بعضی برای دستیاب به تقاضای بازار و بعضی برای اجرای سیاستهای استراتژیکی ملی تاسیس می نمایند .
در سال 1951 پارک تحقیقاتی استنفورد - اولینت پارک علمی در جهان - در ساحل غربی ایالات متحده تاسیس گردید . سی سال بعد پدیده جدید پارک علمی تمام جهان را فرا گرفت . ایجاد پارکهای علمی از یک تمایل جهانی سرچشمه می گیرد و کشورهای جهان پارک علمی / تکنولوژی را بعنوان راه و روش توسعه اقتصاد ملی و همچنین قسمتی از سیاستهای تکنولوژیکی و علمی و صنعتی بشمار می آورند . پارکهای علمی / تکنولوژی موفق ، نقش مهمی را در بیشتر جنبه های توسعه اجتماعی و اقتصادی ایفا کرده اند ، مثل دره سیلیکون آمریکا ، پارک کمبریج انگلستان ، شهر علمی سوکوبا در ژاپنت ، پارک علمی سنگاپور و شهرک علمی دیدوک در کره جنوبی ، مراکز تکنولوژی در آلمان غربی .
یکی از مشکلاتی که در نحوة استقرار این پارکها با توجه به تعداد محدودی که دولت امکانات ایجاد آن را دارد به وجود میآید رقابتهای منطقهای است مثلاَ فرض کنید اگر در ایران در منطقه کیلان بخواهید چنین پارکی درست کنید احتمالاَ کرمانیها یا خراسانیها یا مناطق دیگر اعتراض کنند بنابراین نکتهای که باید به آن توجه کرد( کاری که در ژاپن به تدریج انجام شد) تخصصی کردن پارکها با توجه به امتیازات منطقه است مثلاَ اگر در گیلان بخواهید چنین پارکی را به وجود آورید چون تکیه برنامه منطقهای آن به کشاورزی است و خدمات توریسم بنابراین بهترین کار ایجاد پارک تکنولوژی زیستی است مثلاَ اگر منطقهای باشد که تکیهاش الکترونیک است تکیه پارک باید روی آن تخصص باشد باید توجه داشت که در برنامهریزیهای کشورهای جهان سوم پارکهای صنعتی استفادهای به مناطق فقیر نمیرسانند یعنی اگر فکر کنند یکی از راههای کمک به مناطق فقیر ایجاد پارکهای علمی در آنهاست اشتباه میکنید چون نمیتوانید آنرا ادامه دهید اگر چه در تحلیل نهایی این عکسست یکی از راهحلها باشد.
در اینجا سه نکته لازم به یادآوری است 1- در ایجاد این پارکها حالا به هر دلیل که ساخته شدهاند یکی نقش دولت خیلی عمده است و هر روز عمدهتر میشود 2- مکانهای این پارکها که خیلی اهمیت دارد این مکانیابیها براساس امتیازهای منطقه، امکانات موجود دانشگاهی که کنارش هست و متخصصانی که باید در آن حوالی باشند صورت گیرد و مسأله آخر بازاریابی پارکهاست مخصوص در ایران این بازاریابی نباید بخش بازار و بخش تاجر بخش بزرگی سرمایهداران را نایده بگیرد و این مسأله بسیار اساسی است.
1-9 پژوهش در ایران
1-9- 1 واحدهای تحقیقاتی در ایران در عصر حاضر
براساس اطلاعات و آمار سال 63 واحدهای تحقیقاتی که صورت زیر دستهبندی شدهاند این دستهبندی توسط وزارت برنامه و بودجه و براساس تفکیک بودجه کشور صورت گرفته است تا سال 1360 کلاَ 422 واحد تحقیقاتی در بخش عمومی شناسایی شده است که از این مقدار 362 واحد متعلق به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی است و تحت عناوین گروه، مرکز، موسسه، انسیتو، بخش، قسمت، مزرعه آزمایشی، آزمایشگاه، تحقیقات و غیره در حال فعالیتند.
در زمینه امر پژوهش صنعتی خود کفائی نیز تقسیمبندی دیگری صورت گرفتهاست که در آن تشکیلات متعددی وجود ندارد و هر یک از آنها بنا به تناسب کار خود گریزی به امر هماهنگی امور پژوهشی صنعتی و خودکفائی دارند برخی از آنها عبارتند از:
سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران
حوزه معاونت تحقیق و آموزش وزارتخانهها
حوزه معاونت خودکفائی وزارت خانهها
حوزه معاونت پژوهشی دانشگاهها
حوزه معاونت جنگ دانشگاهها
شورای عالی تحقیقات
شورای عالی صنایع
1-10 نتیجهگیری
پژوهش نیاز به فرهنگی ویژه دارد که باید بگونهای همساز با فرهنگ کلی پیوند داشته باشند.به بیان دیگر برای انجام پژوهش باید یک فرهنگ پژوهشی ایجاد گردد. در یک فضای مساعد است که استعداد شکوفا شده پژوهشهای مفید اصیل انجام میگیرد و سنت پژوهش پاگرفته و استمرار خواهد یافت در ایجاد انگیزه مناسب برای پژوهش فضای مناسب، شرایط اجتماعی ساخت تشکیلاتی جامعه و عناصر فکری نقش عمدهای را میتوانند ایجاد کنند تجهیزات و تشکیلاتی از قبیل کتابخانهها و سایل ارتباطی، موزهها، مراکز اسناد، رایانهها ، ایستگاههای تحقیقاتی و از همه مهمتر وجود یک تشکیلات اندیشمند جزء زیربناهای پژوهشی محسوب میگردد تا بر اساس آنها فرهنگ پژوهشی انسجام یابذ برنامهها و اولویتها مشخص گردد و مسائل و تنگناهها شناخته شده و برای حل آنها راهیابی شود.
فصل دوم : پژوهش در معماری
امروز ما چه داریم؟ هیچ… واقعاَ چه باید کرد؟ امروز اگر بخواهیم یک خانه بسازیم یک اطاق و حتی صندلی راحتی و یا یک مرکز محله چگونه و از کجا باید شروع کنیم؟ سالهاست که مافصل پدر زندگی کردهایم! واقعیت این است که همیشه به صنعت به همین دیدگاه نگاه میشود و بس و این نشانه تحرک کم معماری ایران در صده اخیر است و ما غافل نشستهایم.
معمار کیست؟ خانه ساز کیست؟ بیمارستان ساز کیست؟ اصلاَ سازنده کیست؟ یا …چه باید کند؟ برای که بسازد؟ برای همه از بالا گرفته تا پائین؟ اصول ساختمان و شهرسازی چیست؟ چگونه جایی است؟ معمار سازنده کیست؟ آیا معمار باید در وهلة اول منظور را بداند؟ منظور چه کسی را؟ منظور استفاده کننده را؟ آیا استفاده کننده در مرتبهای قرار دارد که بتواند منظور خود را بیان کند؟ و اگر منظور خود را بیان کرد واقعاَ در درک و توضیح و توجیه مسأله موفق بودهاست؟ سپس معمار یک روانشناس است. جامعه شناس است. آیا یک معمار باید روانشناسی و جامعهشناسی بداند؟ آیا همینقدر کافی است؟ اصولاَ روحیات استفاده کننده از بنا چگونه و به چه شکل شناخته میشود؟ شاید یکی از وسایل شناسایی آن تاریخ باشد؟ و دیگری شرایط محیطی مشخص استفاده کننده و دیگری…
حال این شخص در چه شرایطی از زندگی خود گذرکردهاست؟ در یک فضای خاص که برای منظوری خاص ساخته میشود چه مسائلی باید در نظرگرفته شود؟یک فرد که وارد فضا میشود چه انتظاراتی از آن دارد؟ قدر مسلم اینکه فضائی میخواهد که مطابق با روحیات و اخلاق وی باشد و او در آن فضا احساس راحتی کند. حال سؤال این است که ملاک این راحتی چیست؟ این راحتی برای افراذ مختلف چگونه تعریف میشود؟ یک معمار باید بداند از چه نقطهای باید شروع کند اگر این مبحث را وارد یک فضای خاص کنیم و اگر یک کلاس درس را یک خانه را یک شهر را ملاک تعریفهای فوق قرار دهیم. او باید به بررسی و شناخت کامل موضوعات فوق رسیده باشد. انسان امروز در چه محیطی زندگی میکند؟ چگونه و در کجا زندگی میکند؟ . از محیط چه انتظاراتی دارد؟ و یک سلسله سؤالات بحثانگیز که سالها مورد بحث انسانها زمانهای مختلف است. قدر مسلم اینکه هر چیز گذشتهای دارد و آینده و زندگی آنان نیز چنین هست پس به تاریخ میرسیم و به تاریخ برمیگردیم و از تاریخ میپرسیم و در عین حال به آینده مینگریم و در این فکریم که در آینده چگونه باید باشیم؟
شاید تعریف زندگی همین باشد، حرکتی از گذشته به آینده که ضمن توجه به گذشته آینده را نیز در نظر دارد. پس آنکه بخواهد زندگی کند و خوب زندگی کند باید:
1- گذشته را بداند
2- آینده را در نظر داشته باشد
پس امروز چه میشود؟ . همین حال که داریم زندگی میکنیم. امروز چیست؟ آیا یک لحظه از دیروز به فردا است؟ یا خود بحثی جداگانه دارد؟
در عین این مطالب امروز روزمره یعنی همین بحث خورد و خوراک و خواب و… که ضمیمة زندگی است که جزء ضمائم زندگی است خود به هر حال جزئی از این زندگی روزمره میباشد.
1-2 معماری، انسان، شناخت، سبک
شناخت چون معلول تصادم ارگانیسم و محیط است. ناگزیر از هر دو نقشی برمیگیرد هم از انگیزههای برونی خبر میدهد و هم متضمن حالات درونی است ادراک انعکاس واقعیت خارجی است . هر ادراک و عاطفهای مبین رابطة ارگانیسم و محیط است و این دو همواره وابسته به یکدیگرند. ادراک یعنی انعکاس انگیزههای محیط، پیوسته با عاطفه یعنی واکنشی که انگیزههای محیط و ارگانیسم پدید میآورد.باری چون شناخت ناشی از برخورد انسان و محیط است ، پس چگونه شناخت هر کس در هر مورد بسته به چگونگی برخورد او با محیط است. برای سنجش شناخت از این دیدگاه میزانی بکار بردهاند که حقیقت تعریف شده است که عبارت است از تطابق شناخت با واقعیت.
شناخت فلسفی در زندگی انسان اهمیت بسیار دارد و شناسائی فلسفی همچون روشی است که هم مسیر زندگی آدم عادی را معین میکند و هم هنرمند و دانشمند را در جستجوی مجهولات و پرکردن شناختهای علمی و هنری سوق میدهد و علم و هنر را به پیش میبرد.
انسان در جریان تاریخ خود پیوسته به قصد تأمین خود کوشیده است تا طبیعت را رام و موافق حال خود سازد کوشیده است تا طغیان بیبندو بارو آشفتگی بازار طبیعت را فرو نشاند و به حیاتی بسامان و سنجیده و قابل اطمینان دست یابد. تاریخ زندگی انسان سراسر کوشش مداومی است برای اصول نظم و هماهنگی. شناخت منظم در تاریخ بشری که به دو صورت اصلی نمایان شده، شناخت علمی و شناخت هنری به عبارتی علم جنبة کمی واقعیت را مورد تأکید قرار میدهد. بنابراین میتوان در تعریف علم چنین گفت:
شناخت واقعیت از طریق تجربه به اتکای یک فلسفه، یا تأکید بر کمیت. حال اگر در مرحله اول شناخت یعنی شناخت حسی درنگ کنیم و جنبه عاطفی شناخت را مورد تأکید قرار دهیم به شناخت هنری میرسیم. همچنانکه دانشمند با تکیه بر مفاهیم کلی انتزاعی، واقعیت بیرونی را تا حد امکان از حالات ارگانیسم انتزاعی میکند و به زبان کمی باز میگوید هنرمند با تکیه بر تصاویر جزئی ذهن واقعیت درونی را تا اندازهای از واقعیت بیرونی تجزیه میکند و به زبانی کیفی گزارش میدهد.
با این وصف هنرمن مانند دانشمند جویای شناخت منطبق با واقعیت است و همچنان هدفی جز غلیه بر واقعیت ندارد. شناخت هنری مانند شناخت علمی مستلزم تجربه است و تجارب هنرمند نیز در زمینه فلسفی دو رنگ میگیرد. در نتیجه میتوان هنر را چنین تعریف کرد:
» نوعی شناخت واقعیت است از طریق تجربه به اتکای یک فلسفه با تأکید بر کیفیت« هنر و علم موافق مقتضیات زندگی انسان تحول میپذیرند و در هر زمانی از واقعیت شناخت جدیدی بدست میدهند.
انسان در عمل با تغییر دادن محیط آنرا میسازد. و بر اثر شناسائی، خود دکرگون میشود. چون دگرگون شده با نظری نو به پیشباز محیط میرود و درآن تغییرات جدیدی میدهد و به شناختهای جدیدی نائل میآید و بار دیگر خود دگرگون میشود.انسان برخلاف سایر جانوران، در طی زندگی علمی، واقعیت را تغییر میدهد، با تغییر واقعیت آنرا میشناسد و با شناسائی قوانین آن راه غلبه بر آن را مییابد.
«پس کار انسان که مایة شناخت است وسیله کسب حدیت است کار علمی انسان را با جبر بیرونی و کار هنری او را با ضرورت دورنی دمساز و در نتیجه بر آن چیره میکند، در این صورت علم بیان آزادی است و در دنیای ادراکات هنر تحفه حدیت بشر است در جهان عواطف.
همه عناصر سنن در اختیار دانشمندان و هنرمندان هستند ولی هر یک به بعضی از آنها حاجت و نیاز دارند مثلاَ دانشمند میتوان بر عناصر دینی و هنری تأکید نورزد و هنرمند قادر است عناصر علمی سنتی را مورد تأیید قرار دهد.
هنرآفرینی برای بیان اندیشه خود به مدد اسلوبهای هنری، مواد هنری را بکار میگیرد و تصاویر یا صورتبندیهای حسی خاص بوجود میآورد. چون آزمایشهای زندگی و اندیشههای هیچکس عین آزمایش و اندیشههای دیگری نیست هر هنر آفرینی برای خود اندیشه و صورت سازهای نسبتاَ مستقلی دارد به بیان دیگر سبک هر هنر آفرینی مختص خود او و متناسب با شخصیت اوست، لذا باید دید که شخصیت چیست؟
شخصیت مجموعه اختصاصاتی است که فردی را از افراد دیگر مشخص میسازد. شخصیت نظامی است که در جریان تداخل و تأثیر متقابل فرد و جامعه در خود فرد به وجود میآید.
شخصیت فرد سالم وابسته به عوامل خارجی و محیطی است.
عوامل خارجی بر دو دستهاند: عوامل طبیعی و عوامل اجتماعی. به اعتقاد اکثر جامعهشناسان تأثیر عوامل طبیعی( آب و هوا و خاک تغذیه و…) در تبلور شخصیت انسان نقش بسیارسطحی و ناچیزی را ایفا میکند.
پس میتوان چنین نتیجه گرفت که شخصیت و شیوه اندیشه و سلوک و سبک هر کس عمدتاَ موافق شرایط اجتماعی او تعییین میشود. جامعه شخصیت او را میسازد و شخصیت جهت و متهیت فعالیتهای افراد و از آن جمله سبک هنرمند را مشخص میسازد.
لذا در ارتباط با عوامل مطرح شده فوق دو سؤال در اینجا در پژوهش معماری مطرح میشود :
1- درباره چه مطالبی باید تحقیق و بررسی شود؟
2- این تحقیق و بررسی چگونه باید انحام شود؟
یک معمار واقعاَ چه اطلاعاتی باید داشته باشد؟ مسائل عمدهای که او باید در ارتباط با حرفه بداند چیست و کدام در اولویت قراردارد؟
مردمشناسی: مردم کیست؟ در این ارتباط فرهنگ و هنر، شیوه زندگی، آداب و رسوم و… مطرح میشود که بدون شک غیر از محیط زندگی مردم محل مناسب دیگری برای آموزش آن وجود ندارد.
بطور کلی اگر بخواهیم با توجه به تعریف معمار و وظایف وی دانش و اطلاعات مورد لزوم یک معمار را موئرد بررسی قرار دهیم باید از دو زاویه شناخت حسی و شناخت ادراکی و یا به بیان دیگر از دو محور علمی و هنری مسأله را مورد بررسی قرار داد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 83 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید