فصلنامه علمی و پژوهشی مدیریت
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:102
فهرست مطالب
تاریخچه زعفران
گیاهشناسی
اندامهای مختلف گیاه زعفران
تقسیم بندی انواع زعفران
زعفران و هنر
کشت زعفران
آب و هوای مناسب زعفران:
خاک مناسب پرورش زعفران:
تهیه زمین:
انتخاب پیاز و زمان کشت زعفران:
عملیات کاشت پیاز زعفران:
آبیاری:
سله شکنی:
عملیات به زراعی زعفران:
مراحل کشت زعفران
کاشت زعــــفــران:
عملیات کاشت (سال اول):
طریقه کاشت پیازها:
عملیات سال دوم(مراحل داشت مزرعه):
زعفران با نام علمی کرکوس ساتیوس Crocus Sativus از خانواده زنبقیان Iridaceae می باشد. در برخی منابع، مثلا در دائره المــعارف آمریکانا Americana Encyclopedia ذکر شده است که این کلمه از کریکوس Corycus که نام منطقه ای در سیلیسیا Cilicia واقع در شرق مدیترانه می باشد گرفته شده است. عده ای مبداء زعفران را ایالت قدیم ماد ایران می دانند، برخی از محققین نیز خاستگاه زعفران را در منطقه وسیعتری از کره زمین شامل یونان، ترکیه، آسیای صغیر و ایران می دانند.
ایرانیان ضمن صدور زعفران به بسیاری از نقاط جهان باستان، خواص آن را به یونانیها، رومیها، چینیها و اقوام سامی از جمله عربها معرفی کردند و شیوه زراعت آن را در سده های اول تا چهارم هجری به امم اسلامی پیرامون مدیترانه آموختند. به این ترتیب که نخستین زعفران زارها به وسیله ایرانیان تبعید شده توسط معاویه در نواحی شام دایر شدند، سپس کاشت زعفران در شمال افریقا و اندلس (اسپانیای اسلامی) وصقلیه (سیسیل) رواج یافت و اقوام ایرانی همچون رستمیان و بنوطبری در انتقال فرهنگ زعفرانکاری مؤثر بودند.
مستندات تاریخی بیانگر این واقعیت است که ایرانیان از روزگاران کهن به زر و زعفران علاقه و توجهی بلیغ داشته اند به طوری که در جشن ها و سرور ها و مجالس بزم و نشاط مانند عروسی ها و اعیاد، یا استقبال از بزرگان و زائران زر و زعفران نثار قدمها می کردند. در برپایی با شکوهتر این گونه آئین ها، ضمن آذین بندی و آینه بندان، سکه های زرین و سیمین را به همراه زعفران و گل و نقل بر سر عروس و داماد یا شخصیتهای مورد نظر، و گاهی همه حاضران در این گونه مراسم می ریختند. در برخی ازمراسم زعفران را به تنهایی، یا همراه با مشک وعنبر و عود دود می کردند و گلاب می پاشیدند.
درعصرهخامنشیان زعفران برای تزئین گرده های نان ومعطر کردن خوراکها به کار می رفته است. فردیناند یوستی ضمن شرح زندگانی داریوش نوشته است: ((شاه ایران تن خود را روغنی معطر می مالید که عبارت بود از مخلوط روغن آفتاب گردان که در پیه شیر پخته و با زعفران و شراب خرما تهیه میشد)). در دوره پارتها زعفران ایران به یونان و روم می رفت، بعدا چین هم از مشتریان زعفران ایران شد. در عصر ساسانیان کاشت زعفران در قم و بون نیز رایج گردید و مرغوبیت محصول آنها شهرت یافت. در همان روزگار زعفران در پرداخت کاغذهای گران قیمت کاربرد پیداکرد، اما پیشتر از آن محلول زعفران به عنوان مرکب تحریراستفاده می شد،وتا قرنها بعددرترکیب مرکبهای تحریر مرغوب به کار می رفته است. از انواع مرکب زعفرانی کم رنگ و پر رنگ (از زرد کمرنگ تا قرمز خونین) برای نوشتن عنوان فرمانها و نامه های سلاطین و خلیفگان و امرا، و همچنین در تحریر عنوانها و سرفصلهای کتب و رسالات و نیز در تذهیب و تشعیر ، و در تصویر ها و نقوش حواشی و متن استفاده می شده است. افزون بر اینها در تحریر دعاهای مقدس و همچنین تعویذ ها و طلسم های خاص بر روی کاغد و پارچه و گاهی کفن، مرکب زعفران به کار می رفته است .
در منابع پهلوی زعفران با نام پارسی (کرکم) ثبت شده است. در یک ترجمه بندهش زعفران جزو اسپرغم ها یا عطرها یا گیاهان خوشبوی به حساب آمده، و در ترجمه دیگری از این کتاب، زعفران در شمار گیاهان رنگ کننده پارچه ذکر شده است. کلمه زعفران یک واژهء عربی یا احتمالا معرب است که ریشه و وجه اشتقاق آن ناشناخته مانده، گو اینکه در منابع غربی برای این کلمه و کلمه کرکم مبنای سومری عنوان شده است. این نظر قابل تامل در صورتی به واقعیت نزدیک است که مبدا سومریان از نواحی زعفران خیز ایران باشد، یا بتوان آنها را همان بومیان رانده شده از ایران زمین، پس از هجوم آریاهای دامدار و شبان پیشه پنداشت.
در منابع لغت فارسی و عربی دهها کلمه به معنی زعفران ثبت شده است. اما این کلمات به ندرت در مآخذ و متون کهن فارسی به کار رفته است. مثلا کلمه کرکم در نوشته ها و سروده های فارسی در موارد بسیار اندک ذکر شده است، اما کلمه زعفران با همه خصلتها و خصوصیات و خواص نباتیش مورد توجه بسیاری از ادبا و نویسندگان و شاعران قرار گرفته است، به طوری که با جرأت می توان گفت کلمه زعفران و تعبیرات و تشبیهات مربوط به آن به اندازه ای که در منابع و متون و دواوین فارسی آمده در آثار مکتوب هیچ یک از السنه جهانی به کار نرفته است.
کشت زعفران در گذشته ای بسیار دور در غالب مناطق مرکزی ایران متداول بوده است. شهرت زعفران قم در زمان قبل از اسلام حکایت از پیشینه کشت این گیاه در ایران قدیم دارد. در قرن دهم میلادی کشت زعفران توسط اعراب (که خود اعراب نیز آن را از ایرانیان آموخته بودند) در اسپانیا متداول گردید و متعاقب آن در قرن هجدهم در ناحیه ای به نام Walden در Essexانگلستان رواج داشته و امروزه این محل به نام Saffron Walden معروف است .
لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*
فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :44
فهرست مطالب:
اهل بیت چه کسانی هستند؟
اعتراف ائمه مذاهب به برتری فقهی اهل بیت «ع»
صحیفه سجادیه
رساله امام رضا «ع» در خصوص فرائض و سنتها
رساله امام هادی «ع»
نهجالبلاغه
امامان علیهم السلام و نزول وحی
واژه وحی
وحی بر امامان در عرصه غیر تشریع
پانوشتها
۱. رسول اکرم «ص» در اداره امور حکومت، ریاست دینی تام داشت. آن حضرت از یکسو به اداره امور ارتش و حفظ و حراست سرحدات و مرزها میپرداخت، مالیات و غنائم را در بین مسلمانان تقسیم میکرد، در میانشان به داوری مینشست و کارهائی از این قبیل را که به امور دنیوی مربوط میشد انجام میداد و از سوی دیگر به اقداماتی که صبقه معنوی داشت دست میزد از جمله اینکه:
۱. احکام شرعی را به صورت کلی و جزئی تبیین میکرد و به مسائل و رویدادهای جدید که حکم آنها در قرآن و سنت وجود نداشت پاسخ میداد.
۲. با تفسیر قرآن کریم به تبیین و توضیح آیات میپرداخت و ابهامهای این کتاب مقدس را برطرف میکرد.
۳. به شبهات و تشکیکهائی که دشمنان اسلام یعنی مشرکان مکه و یهودیان و مسیحیان پس از هجرت مطرح میکردند پاسخ میداد.
۴. به حفظ و صیانت دین از هرگونه تحریف و خدشه در آموزههای مقدس آن میپرداخت.
بدون تردید کسی که چنین مسئولیتهای خطیری داشته باشد فقدان او خلأ بزرگی در حیات اجتماعی به وجود میآورد و شکاف عمیقی را در رهبری موجب میشود که پر کردن آن منوط به وجود کسی است که دارای همان شایستگیهای فکری و علمی پیامبر اکرم به جز ویژگی نبوت و دریافت وحی باشد.
اشتباه است که ما پیامبر «ص» را العیاذ بالله متهم کنیم به اینکه پیش از رحلت خود در فکر پر کردن خلأهای معنوی بعد از خود نبوده است.
این موضوع ما را وا میدارد که در سخنان پیامبر دقت کنیم تا بدانیم آن حضرت چه کسی را برای پر کردن خلأهای پس از خود معین کرد.
با مراجعه به احادیث آن حضرت به روشنی در مییابیم که رسول خدا این خلأها و کاستیها را توسط ائمه که آنها را همسنگ و برابر با قرآن معرفی نموده بود، پر کرده و هدایت شدن است را بسته به پیروی از آنها و از قرآن دانست.
در اینجا به چند نمونه از احادیث و سخنان بسیار آن حضرت در این خصوص اشاره میکنیم:
۱. ابن اثیر جزری در جامعالاصول از جابربن عبدالله نقل میکند که گفت:
رسول خدا در حجهالوداع در روز عرفه دیدم که سوار بر شتر بود و برای مردم سخنرانی میکرد، آن حضرت فرمود: «من در میان شما دو چیزی را به جای گذاشتهآم که اگر آن را برگیرید هرگز گمراه نمیشوید و آن کتاب خدا و عترت و خاندان من است».
۲. مسلم در صحیح خود از زیدبن ارقم نقل کرده که گفت:
روزی رسول خدا در کنار بر که آبی به نام خم ما بین مکه و مدینه برای ما سخنرانی کرد و پس از حمد و ثنای الهی و دادن پند و اندرز فرمود: ای مردم! من انسانی هستم که نزدیک است فرشته خدا (جبرئیل) بیاید و من دعوت او را اجابت کنم در حالی که در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم که یکی از آنها کتاب خداست با هدایت و نور، آن را برگیرید و به آن چنگ زنید. رسول خدا به کتاب خدا تشویق و ترغیب کرد، آنگاه فرمود: دیگری اهل بیت من است و سه بار تکرار کرد: درباره اهل بیتم خداپسندانه عمل کنید. [۱]
۳. ترمذی در صحیح خود از جابربن عبدالله انصاری نقل کرده که گفت:
رسول خدا را در مراسم حج در روز عرفه بر روی شتری دیدم که میفرمود: «ای مردم من در میان شما چیزی به یادگار گذاشتهام که اگر آن را برگیرید هرگز گمراه نمیشوید: و آن کتاب خدا و عترتم است.[۲]
۴. امام احمد بن حنبل از ابوسعید خدری نقل میکند که گفت: رسول خدا فرمود: من دو امانت سنگین در میان شما میگذاریم که یکی از آنها بزرگتر از دیگری است. آن دو: کتاب خدا، آن ریسمان کشیده شده میان آسمان و زمین و دیگری عترت و خاندان من است و آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا آنکه در کنار حوض، بر من وارد شوند.[۳]
این حدیث معروف به حدیث ثقلین را بیش از ۳۰ صحابی از پیامبر نقل کرده و بیش از ۳۰۰ دانشمند آن را در کتابهای خود در علوم و متون مختلف و در تمام دورهها و قرنها نگاشتهاند.
دیدگاه علمی تغذیه در اسلام
(فلینظر الانسان الی طعامه)
از اسلام مطالب بسیاری درباره غذا و تغذیه موجود است که چون بررسی علمی در آنها به عمل نیامده، بعضی را این تصور پیش میآید که نیروهای ذخیره شده نزد اسلام فقط برای صفای روح و تغذیه روان به مصرف رسیده و غذاشناسی اسلامی نمیتواند در میان کتابهای علمی غذایی جایی برای خود باز کند! و حال آنکه چنین نیست! و ما در این مقاله و مقالات آینده برآنیم که با وجود عدم توانایی و دانایی در مقابل بیکران دانایی و توانایی خالق انسان، اندکی را از لابهلای کتابها و... و با توجه به آیات و روایات، اندکی در این وادی قدمی برداریم و در ادامه در ماه مبارک رمضان درباره فلسفه روزه نیز مطالبی چند برصفحه آوریم؛
پس از ستایش خدای متعال و درود بر نبی گرامی اسلام باید بگوییم در بدن انسان دستگاهی قرار گرفته که خود دنیایی عظیم است چنانکه حضرت علی(ع) درباره انسان فرموده که:
اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر و انت الکتاب المبین...
چه بسیار بزرگ و شگفتانگیز میباشد آنچه را دستگاه آفرینش در ساختمان بدن آدمی بویژه در دستگاه گوارشش قرار داده است.
ناف: سوراخ نیم بستهای، اولین حفرهای که حیات از آن وارد میشد یعنی به جای دهان راه تغذیه و ورود عامل بقای حیات (غذا) بود.
محلی که مادر آنچه را برای نوزاد سود دارد از آن وارد میکند و هر چیز که زیانآور است از آن خارج میکند. پشت و بالای ناف- شکم-دستگاه گوارش و عضو هاضمه شناخته شده، دستگاهی است که طب در شناسایی آن از هر عضو دیگری برای درمان، عقبماندگی بیشتری نشان داده است. نبیاکرم(ص) و همه دانشمندان متخصص آن را طلیعهدار و مبدا و خانه تمام بیماریها میدانند (المعده راس کل داء)، (المعده بیت کل داء.)
با تغییر دادن ماهیت آنچه به آن (معده)میتوان وارد کرد دخل و تصرف در صفات و اخلاق میتوان نمود!
با اندکی زعفران خندید! با خوشهای انگور شادمان گردید! به وسیله دانههایی از عدس ترشحاتی از بدن بویژه اشک را زیاد نمود و...
آیا تا به حال چنین تصوری برایتان پیش آمد که فکر کنید آب در عین حال که مرطوب میکند از رطوبت جلوگیری کند یا آتش در آن واحد که میسوزاند مانع از سوختن شود! ولی در دستگاه گوارش میبینیم چنین وضع ظاهر متضادی هم هست!
اسید معده با آنکه باید بر قطعهای از جدار معده سفت و سخت گاوی را که بلعیدهایم اثر کند بر جدار معده ظریف آدمی نباید کوچکترین آزاری برساند.
اینکه نبی گرامی فرمود:معده سر تمام بیماریهاست، زیرا معده گیرنده است و اولین ظرفی است که برای ادامه حیات بر آنچه ریخته میشود فعالیت آغاز میکند!
این ظرف (معده) به قدری مورد احترام است که پروردگار دوست میدارد آنجا که ظرف به دوستانش تعلق دارد همیشه از پاکیزهها و سازگارها پر شود!
(والطیبات من الرزق قل هی الذین آمنوا( )سوره اعراف)
غذای خوب و رزق طیب را پروردگار برای مومنین میخواهد.
● توجه اسلام به مطالب غذایی
اسلام نه تنها با خوردن و لذت بردن از غذاهای خوب وسازگار مخالف نیست بلکه با اختصاص دادن آن به مومنین چنین تغذیهای را مورد ترغیب قرارداده است.
(کلوا من طیبات ما رزقناکم و اشکروالله ان کنتم ایاه تعبدون( )سوره بقره)
رزق و روزیهای پاکیزه را برای خوردن برگزینید و خدا را شکر کنید اگر خداپرستید.
مومنین باید خوب بخورند، شکرگزاری کنند، خدا را عبادت نمایند، هدف اصلی آفرینش جن وانس برای عبادت است (و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون( )سوره ذاریات)
لذا خوب خوردن و شکرگزاری کردن قسمتی از عبادت میباشد، مگر ممکن است خوب غذا خوردن عبادت نباشد و حال آنکه آنگاه که پروردگار میخواهد پیامبران خود را آنچنان معرفی نماید که حق معرفی دارند میفرماید آنها احتیاج به غذا داشتند. (ما جعلناهم جسد الا یاکلون الطعام( )سوره انبیا)
(لیاکلون الطعام و یمشون فی الاسواق) و میخورند و در بازارها راه میرفتند. (سوره فرقان)
به علاوه اطاعت از مفاد این دستور به ظاهر کوچک قرآن؛ فلینظر الانسان الی طعامه
۱)فلینظر الانسان الی طعامه:
مگر حسن انجام وظیفه و عبادت نیست؟ هست! انسان باید نظر کند به طعامش باید بگوییم که نظر و رویت هر دو دیدن است اما نظر یک دیدن و بررسی علمی است و حالات زیر در قلمرو آن.
۲) فلینظر الانسان الی طعامه:
باید توجه داشت که این غذا از چه راهی بهدست آید. حلال نه حرام، تا همه به یکدیگر اعتماد داشته، در نتیجه امور اجتماعی بویژه بازرگانی به هرج و مرج نیفتد.
شامل 11 صفحه Word
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
پیشگفتار
منابع علمی عدیده ای گزارش داده اند که بیماریها و مشکلات روانی در بین همه انواع بیماریها و امراض بار عاطفی، اقتصادی، خستگی، روانی و جسمانی و فرسودگی زیادی را بر مراقبان چه خانواده و چه کارکنان مراکز ارائه دهنده خدمات درمانی و توانبخشی تحمیل می کنند، پذیرش این بار شاید تا حدی برای خانواده که جگر گوشه اش به یکی از بیماریهای روانی مبتلا شده است، توجیه پذیر باشد، ولی درباره کارکنان مرکز خدمات سلامت روان چنین موضوعی را به مصداق آن شمع تمثیل گونه که خود آب می شود تا روشنی بخش حیات دیگران باشد جز با واژه هایی چون فداکاری و ازخودگذشتگی نمی توان وصف کرد.
سالها پیش وقتی از خانه هایمان قدم به کوچه و خیابان می گذاشتیم بیمارانی را می دیدیم ژولیده، آشفته و نامرتب و با انواع و اقسام زخمها که زیر لب با خود سخنی می گفتند یا در خودمانده بودند و یا گاه با خشم بردیگری می خروشیدند. با دیدن این تصویر که کم هم رویت نمی شد. عذاب وجدان گریبان مان را می گرفت و با خود یا با دیگران لب به نجوا و اعتراض می گشودیم که چرا کسی نیست تا به اینان کمک کند، دستگیر آنان باشد، مرهمی بر زخمهایشان بگذارد.
اینک چندسالی است که شاهد تحولی در این زمینه هستیم. سازمان بهزیستی بعنوان متولی درجه اول امور توانبخشی کشور موظف شد تا بیماران روانی مزمن را سازمان بخشی کند و مقرر شد تا با همکاری بخش غیردولتی صورت گیرد.
بهزیستی:
عبارت است از مجموعه متشکلی از تدابیر، خدمات و فعالیتها و حمایت های غیربیمه ای که به منظور بسط رحمت اسلامی جامعه و حفظ ارزش ها و کرامات والای انسانی تکیه بر مشارکت های مردم و همکاری های نزدیک سازمان های ذیربط در جهت گسترش خدمات توانبخشی، حمایتی، بازپروری، و پیشگیری از معلولیت ها و آسیب های اجتماعی و کمک به تأمین حداقل نیازهای اساسی گروههای کم بهره اقدام نمایند.
خدمات توانبخشی:
توان بخشی عبارتست از مجموعه ای از اقدامات پزشکی، آموزشی، حرفه ای و اجتماعی که موجبات استقلال نسبی افراد ناتوان و معلولین را در جامعه فراهم نموده و سبب بازگشت و الحاق مجرد آنان به جامعه و استفاده یکسان از فرصت های مختلف اجتماعی، آموزشی و اقتصادی در مقایسه با افراد سالم می گردد.
معلولین روانی:
شامل کلیه مبتلایان به بیماریهای مزمن روانی بوده، به نحوی که حالت ایجاد شده در زندگی فردی و اجتماعی شخص تأثیر گذاشته و وی را ناتوان می سازد. مهمترین بیماریهای این مقوله شامل اسکیزوفرنی، اختلالات خلقی (مثل افسردگی و ترس مرضی)، هیستری، وسواس و اختلالات پسیکوپاتیک می باشد.
درحال حاضر بیش از 130 مرکز غیردولتی درمان و توانبخشی بیماران روانی مزمن در استانهای مختلف کشور مشغول به فعالیت می باشند.
مدتی است که ما به اصطلاح آدم های سالم دیگر کمتر دچار عذاب وجدان در این باره می شویم چرا که هستند مراکزی و کسانی تا به تیمار این عزیزان بیمار بپردازیم و کسانی که با شکیبایی و بردباری زاید الوصف، انرژی زیادی مصروف مراقبت و ارائه خدمات به بیماران روانی مزمن می کنند.
باران مهر نیز نمونه ای از مراکز نگهداری غیردولتی است.
که با ارائه خدمات روانپزشکی، پزشکی، روان پرستاری، روان شناسی، کاردرمانی، تمام وقت در اختیار شما عزیزان می باشد.