لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه23
فرهنگ: بخش فراموششده و یا عنصر ذاتی نظریه روابط بینالملل
برای مدتها مطالعه سیاست بینالملل تحت تاثیر رویکرد رئالیسم، ظاهرا باعث کمتوجهی به ابعاد فرهنگی و هنجاری الگوهای رفتاری بازیگران گردیده است. تحت این شرایط تلاش فراونی که برای تجزیه و تحلیل رویدادهای بینالمللی از زوایای امنیتی، سیاسی و اقتصادی به عمل آمدهاند، عملا قضای اندکی را جهت عنایت به بخشهای فرهنگی باقی گذارده است. گرچه به ظاهر دولتها بر اساس وجود منافع متعارض به صفآرایی در مقابل یکدیگر پرداخته و در شرایط همسویی خواستها، هدفها و استراتژیها، مبادرت به همکاری با یکدیگر مینمایند و همچنین در یک وضعیت بینابین به رقابت با هم میپردازند و ما هر یک از موقعیتهای مزبور را در چارچوب علائق اقتصادی، سیاسی و امنیتی تبیین، تشریح و تفسیر میکنیم، ولی در اکثر مواقع عملا برداشتها، شناختها و ارزیابیها که به صورتهای ملموس اقتصادی، سیاسی و امنیتی تجلی مییابند نشات گرفته از یک سلسله ارزشها، هنجارها، نمادها و اعتقادات میباشند. با وجود آنکه امکان دارد به ظاهر اینگونه تصور گردد که در فرآیند نظریهپردازی سیاست بینالملل، توجه اندکی به ابعاد فرهنگی الگوهای رفتاری میشود لکن این غفلت لزوما به معنای آن نیست که اعمال و عکسالعملهای بازیگران نسبت به رویدادهای گوناگون از عوامل فرهنگی نشات نگیرند. باید اذعان داشت که بهرغم آنکه عدم تاکید بر ابعاد فرهنگی سیاست خارجی و سیاست بینالملل میتواند محققان و نخبگان اجرایی را متهم به تقلیلگرایی نماید، از طرفی تاکید عمده و بارز بر این مقوله و در حاشیه قرار دادن ابعاد امنیتی، سیاسی، اقتصادی و تجاری امکان دارد تعارضات و تضادهای موجود بازیگران را به واسطه مورد توجه قراردادن هنجارها، ارزشها و نمادها و اصرار بر «بایدها» و «نبایدها» تشدید نماید. بدین ترتیب شاید تا زمانی که هنجارهای عام جایگزین نگاههای خاصگرایانه فرهنگی نگردیدهاند، الگوی انتخاب منطقی دیپلماسی میتواند پوششی برای تعارضات هنجاری و ارزشی در سیاست بینالملل بهشمار رود.
تحقیق در مورد فرهنگ,بخش فراموششده و یا عنصر ذاتی نظریه روابط بینالملل