نمونه سوال فلسفه آموزش و پرورش تا 14 ترم با پاسخنامه
نمونه سوال فلسفه آموزش و پرورش
نمونه سوال فلسفه آموزش و پرورش تا 14 ترم با پاسخنامه
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات49
لذات زیبایی شناسانه
فلسفههایی که در اوایل دورة مدرن ، ایدههای مربوط به هنر زیبا و حوزة مشخص ارزش زیباییشناسانه را توسعه دادند، تبدیل به متون بنیادین نظریة زیبایی شناسی معاصر شدند، و در این مقاله به ملاحظة برخی از تأثیرگذارترین آنها می پردازیم. خواهیم دید که این نظریهها با وارد کردن تفاوتهای مربوط به جنسیت به مفاهیمی همچون زیبایی ، والایی، لذت، و خود زیبایی شناسی، به تشدید این ایده که هم هنرمندان و هم بهترین نقادان هنر به نحوی آرمانی ] جملگی[ مذکر می باشند، کمک کردند. بعداً خواهیم دید که تمامی این عوامل اهمیت قابل توجهی در رابطه با فعالیت زنان هنرمند داشتهاند، چرا که درون مباحث نسبتاً انتزاعی زیبایی شناسی فلسفی، شبکه هایی از مفاهیم وجود دارند که به توصیف و تعیین حدود و چگونگی فعالیت زنان، چگونگی فکر و احساس آنها و کیفیاتی که ایشان میبایست در هنر و در زندگی پرورش دهند، می پردازند. به بیانی دیگر، بین بعد انتزاعی بحث و انشعاب مفهومی و گاهی بیدرنگ کاربردی آن، نوسانی وجود دارد. بگذارید با ذکر پیش زمینههایی کلی در باب اوضاع فلسفیای که مفاهیم مرکزی مدرن زیبایی شناسی در آن ایراد شدند، آغاز کنیم.
زیبایی شناسی[1]
«زیبایی شناسی» واژهای است ابداع شده توسط فیلسوفان برای مشخص کردن یک نوع تجربه که هیچ واژة رسایی در زبان بومی[2] برای آن وجود نداشته است.]1[ هنگامی که واژة «زیبایی شناسی» برای اولین بار در فلسفةآلمانی در قرن هجدهم به کار گرفته شده، ] این واژه[ اشارهای بود به آن سطحی از شناخت که توسط آن شخص از تجربة حسی بی واسطه و پیش از انتزاع عقلانی، دریافتی حاصل می کند که سازماندهندة آگاهی به طور کلی است. ولیکن این واژه به سرعت مورد تجدید نظر قرار گرفت تا بیشتر در اشاره به دریافتی مشخص که شامل تجربهای نیرومند از زیبایی می شود، به کار رود.
بیواسطه بودن، یکتایی، و صمیمیت تجربة حسی و زیبایی بیشتر شهودی جزئی را نشان میدهد تا دانش کلی. با شکلگیری نظریههای مختلف در توضیح ایدة یک حوزةمخصوص به لذت زیبایی شناسانه، این واژه ] زیبایی شناسی[ به تدریج ( در قرن نوزدهم) تبدیل به علامت مشخصهای[3] برای یک محدودة مجزا از مطالعات فلسفی شد: علم زیبایی شناسی[4]. مصادف شدن این نامگذاری[5] با پیشرفت نظریه، بعضی از دانشپژوهان را به ابراز عقیدهای مبنی بر شکلگیری علم زیبایی شناسی در قرن هجدهم وا داشته است، عقیدهای که می تواند افراطی نیز تلقی شود. هر چند در این دوره شاهد مباحث عمیقی در مورد لذت و موضوعات ] مربوط به[ لذت هستیم که بسیاری از رهیافتهای مدرن به سوی درک نقادانه و به سوی هنر را پیریزی کردهاند.
اگر شخص واژة کلاسیک مورد تصویب زیبایی شناسی یعنی ] واژة[ زیبایی[6] را مورد مطالعه قرار دهد، نقش محوری لذت در نظریة زیبایی شناسی به سادگی فهمیده میشود. زیبایی چیست؟ این مسأله همواره حالتی معما گونه داشته است، چرا که اشیایی که زیبا دانسته میشوند چنان متنوعند که به سختی میتوان یک کیفیت واحد که جملگی در آن مشترک باشند را تعیین کرد. یک شعر زیباست ، یک قو زیباست، چنان که یک ترانه، یک رفتار، یک انسان ] نفر[ نیز جملگی زیبا هستند. بعضی از فیلسوفان، مشخصاً افلاطون، بر این عقیده استوار بودهاند که «زیبایی» آن کیفیتی است که تمام این اشیاء آن را دار هستند و به مدد آن زیبا دانسته میشوند. ]2[
مطابق با چنین تحلیلی، این کیفیت علی رغم راز آلودگی و عدم امکان اشارة دقیق به آن، ] کیفیتی[ ابژکتیو[7] میباشد، بدین معنا که در خود شیء مسکن دارد و برای وجود داشتن، به واکنش شخص مدرک وابسته نمی باشد. دیگر فیلسوفان نسبت به حضور یک کیفیت ابژکتیو در اشیاء زیبا نظری شکاکانهتر داشتهاند، به گمان ایشان آنچه اشیاء زیبا در آن با یکدیگر مشترکند، یک دارایی مشخص نیست بلکه استعدادی است برای برانگیختن یک واکنش در یک سوژه – شخصی که این اشیاء را زیبا تلقی میکند.
به دلایل مختلف ، این رویکرد اخیر، رویکرد بیشتر « سابژکتیو»[8] به زیبایی، اهمیت زیادی در اواخر قرن هفدهم کسب کرد و در طول قرن هجدهم به عنوان موضوع بحثی شدید باقی ماند. عامل سازمان دهنده و کلی این امر، ظهور تجربهگرایی[9] بود، فلسفهای که استدلال می کند که تمام ایدههای ما در نهایت تا تجربة حسی قابل تعقیب هستند. از آنجا که زیبایی فاقد یک کیفیت حسی ساده می باشد، تجربهگرایان مدعی هستند که، این ارزش ] زیبایی[ در بهترین حالت باید به عنوان ایدهای فهمیده شود که مرکب است از ادراک کیفیات مختلف حسی از اشیاء باضافة احساس لذت]3[. برای مثال، اینکه کسی غروب آفتاب را زیبا بداند بستگی به ادارک سرخی شدید آن، پرتوهای مستقیم خورشید در افق تیره ، و علی هده دارد- در عین حال ارتباطی هم با احساس لذتی دارد که از این تجربه ناشی می شود. هیچ مبنای تجربی ، علمی وجود ندارد برای اینکه فکر کنیم «زیبا»[10] نام یک کیفیتی است که در خود این اشیاء یافت میشود ؛ نام یک کیفیتی است که در خود این اشیاء یافت میشود؛ آن ] زیبایی[ یک اثر سابژکتیو است که با برانگیختگی احساس [11] درگیر میباشد.
تأکید بر لذت مشکلاتی را به وجود می آورد، زیرا چنین به نظر میرسد که لذت ]همواره[ به واکنشهای شخصی و حتی طرز فکر خصوصی متصل است، ولیکن زیبایی به نظر میرسد که بیشتر مسأله یک هوی و هوس خالصانه سابژکتیو باشد. علاوه بر این، فرض عمده در اوایل دوره مدرن بر این بود که لذت وقتی اتفاق میافتد که میلی ارضا شده باشد، و این امیال معمولاً خود خواهانه و بر پایة منابع شخصی بودهاند. به بیان کلی ، آنها ] امیال[ وضعیت شخصی مربوط به یک نفر را ، چه فیزیکی و چه اجتماعی، تقویت می کنند و به پیش می برند. سادهترین مثل برای لذت با توجه به این الگو، لذت جسمانی غذا خوردن خواهد بود؛ غذا خوردن لذت بخش است زمانیکه شخص گرسنه و میل به خوردن شدید است.
با توجه به چنین الگویی، استعداد میل جنسی حتی ارتباط بیشتری به ملاحظات مربوط به جنسیت پیدا میکند: لذت زمانی اتفاق می افتد که میل برانگیخته، سپس ارضاء شود. نه تنها زیبایی مستلزم رابطة بین لذت و میل بود، بلکه کیفیات ارزشی دیگری همچون خیر[12] و ارزشهای اخلاقی نیز چنین بودند ، چرا که آنها ] خیر و ارزش های اخلاقی [ نیز بیشتر درگیر نوعی واکنشهای مربوط به لذت بودند تا اینکه اشارهای باشند به کیفیات ابژکتیو همچون خیر.
دانلود تحقیق علمی با عنوان بایدهای تدوین فلسفه آموزش و پرورش که شامل 7 صفحه و بشرح زیر میباشد:
نوع فایل : Word
اجلاس امسال روسای آموزش و پرورش و دیدار روسای سازمانهای آموزش وپرورش استانهای سراسر کشور با مقام معظم رهبری،دستاوردهای ارزشمندی به همراه داشت
از مهمترین این دستاوردها،ماموریت وزارت آموزش وپرورش برای تدوین فلسفه آموزش و پرورش است. تجربه چند دهه اخیر نظام آموزش و پرورش نشان از خلاء فلسفه آموزش و پرورش کشور را بیش از پیش محسوس کرده و اکنون انتظار می رود در پرتو تحولات جدید این آرزوی دیرین جامعه عمل بپوشد.
نظام آموزش وپرورش گروه های دانش آموزی را در مدارس و کلاس های درس گردهم می آورد تا امیدها و انتظارات جامعه و افرادرا برآورده سازند.انتظار از حضور دانش آموزان در کلاس و مدرسه آن است تا آنها باسواد شوند،قابلیت ها و توانمندی های موردنیاز جامعه را فراگیرند و ضمن درک وشناخت خود ودیگران ودرفکر رشد وکمال خود و توسعه و سازندگی جامعه باشند ودر راه خدا وبرای خدا و رضای او مسئولانه قدم بردارند.
برای سامان بخشیدن نظام آموزش وپرورش ،مجموعه هدف هایی را معین می شودکه نشانه جهت یابی واتخاذ موضع نظری از جانب یک جامعه در موردمسایل اساسی معنوی ومادی ،فرهنگی وتربیتی واجتماعی واقتصادی است.این جریان همانا توجه به فلسفه آموزش وپرورشمی باشدکه مسیر عمل تربیت مدارس را نشان می دهد.براین اساس فلسفه آموزش وپرورش راهگشای خردمندانه، در عمل تربیتی است.
در این مسیر چند پرسش اساسی و راهبردی مطرح است .شاید پاسخ به آنها کار ساده ای نباشد،ولی در هر حال پاسخ های ارائه شده نوعی ارزیابی آموزشی است و جهت حرکات و فعالیت های نظام آموزشی را تعیین می کند.این پرسش ها عبارتند از:
1-ماجوانان را برای کار آماده می کنیم یا زندگی (فردی یا اجتماعی)؟
2-ما جوانان را برای حال تربیت می کنیم یا آینده؟
3-ما جوانان را برای فرهنگ سنتی (عادتی) یا فرهنگ پویا و در حال تحول می کنیم؟
یکی از مهمترین آرمانهای جامعه تربیت فرهنگی و اجتماعی وپرورش اخلاقی دانش آموزان است. دراین رابطه سؤال اساسی این است که مدارس ما برای تربیت فرهنگی ،اجتماعی،آموزش و یادگیری ارزش ها ،ودر نهایت برای تحقق هدف های مصوب مجلس چگونه عمل میکنند؟
باور عمومی این است که آموزش و پرورش باید بهبود یابد. اما اگر مشخص نباشد که در کدام مسیر بایدحرکت کنیم و برای این کار هدفهای روشن و مشخصی نداشته باشیم، پیشرفتی بهدستنمیآید.
تلاشهای ارزشمندی که در زمینههای مختلف مثل، تجهیز مدارس با فناوری جدید و... انجام شده بدون توجه به عنصر کیفیت به موفقیت نخواهند رسید. بنابراین ،تمامی تلاشها و سرمایهگذاریها براساس یک برنامهی کلی بهبود کیفیت، بایدبهطور اساسی آنچه را که در کلاسهای درس اتفاق میافتد، بهبود بخشد.
در حال حاضرطرح و برنامههایی که براساس چشمانداز کلی بهبود کیفیت باشد بهصورت اقدامات وبرنامههای جدای از هم و نه مرتبط با یکدیگر اجرا میشود که علاوه بر اینکه موفقیتی را بههمراه نخواهد داشت، بلکه مدیران و معلمان را نیز خسته کرده است.
ریشه بسیاری از عدم موفقیتها در بدفهمیهاست، بنابراین تلاش و برنامهریزی برایرسیدن به ادبیات و فهم مشترک نزد کارکنان و ومخاطبان مدرسه،از طریق تدوین فلسفه آموزش وپرورش، یک اقدام ضروری وراهبردی است.
صرفنظر از ابهامات و کلیگوییهایی که در تدوین و تدارک هدفهای آموزش و پرورش وجود دارد خیلی اوقات مدارس،هدفهای آموزش و پرورش دوره تحصیلی مدرسه خود را با دقت مطالعه نمی کنند وتا بتوانند با بحثو گفتوگو به درک مشترکی برسند.در چنین شرایطی این پرسش مطرح می شود که چگونه میتوان به درک درستی ازهدفها و مقاصد آموزشی و پرورشی نائل شویم وبرای تحقق این امر چه باید کرد؟
نظام آموزش و پرورش ما فاقد فلسفه مکتوب و مستندی استکه راهنمای سرمایهگذاریها و برنامهریزیهای آموزشی و درسی باشد؟سالهای متمادی است که مدیران،معلمان و اولیای دانشآموزان از حجم زیاد کتابهایدرسی مینالند و تحقق هدفهای آموزش و پرورش را ضعیف ارزیابی میکنند. آنچه که درهدفهای آموزش و پرورش مورد توجه قرار گرفته است، در رفتار، عملکرد و مناسباتفارغالتحصیلان مشاهده نمیشود.
حجم زیاد کتابهای درسی ،به قیمت نابود کردن خلاقیت وتولید فکر وبه تبع آن مصرف زدگی مدارس ،تمام شده است.همین وضع تا حد زیادی توان تولید فکر و ابتکارعمل را از جامعه کارکنان آمورش وپرورش گرفته است.
در چنین شرایطی فلسفه آموزش و پرورش باید با جهت دهی مناسب فضای خلاقیت ،نوآوری و تولید فکر را به مدارس برگرداند تا در نهایت به ایجاد نهضت نرم افزاری وتوسعه پایدار در کشور بینجامد.
بدون شک تا زمانی که فلسفه آموزش و پرورش و به دنبال آن هدفهای آموزش وپرورش از صراحت و شفافیت کافی برخوردار نباشد، امکان رسیدن به توافق و وفاق جمعیمیسّر نخواهد شد. درس فلسفه آموزش و پرورش نیز که سالهای متمادی در دانشگاههای ما تدریس میشود،صرفاً مجموعهای از مکاتب فلسفی است که به دانشجویان و فارغ التحصیلان امکان بحث و گفتوگو پیرامون ضرورت داشتن فلسفه آموزش و پرورش و چرایی فعالیتها را نمی دهد.
محور های فلسفه آموزش وپرورش
به نظر می رسد در تدوین فلسفه آموزش و پرورش که اکنون مد نظر قرار گرفته توجه به موارد زیر می تواند تا حد زیادی در جهت حل مشکلات کنونی و بستر سازی برای ایجاد یک نظام آموزش و پرورش خلاق در کشور موثر واقع شود:
1- فلسفه آموزش و پرورش باید براساس آموزه های قانون اساسی ،اندیشه های حضرت امام(ره) ،جهان بینی و فلسفه تربیتی اسلام ،ویژگی های جامعه اسلامی و نیازهای روبه رشد آن در سطح ملی و بین المللی،یافته های تحقیقات وپژوهش های آموزشی وپرورشی در سطح ملی و بین المللی وتجربیات ارزشمند جامعه آموزش وپرورش در بالین مدرسه تدوین شود.
2- فلسفه آموزش وپرورش حاکمیت معیارها وارزش های اسلامی برنظام مدیریت وتشکیلات اداری به منظور بالابردن ظرفیت خلاقیت و توان تولید ایده وابتکار عمل در مدیران از طریق تفویض اختیارات متناسب با مسئولیت به مدرسه ،منطقه ،استان وستاد را کانون توجه قراردهد.
3- موقعیت ،منزلت وپایگاه معلم را از طریق فضا سازی وکاربست رهیافت پژوهش مشارکتی کارکنان مدرسه برای رشدمداوم توانمندیهای مدیران و معلمان؛کارشناسان در مدرسه و منطقه ،ارتقادهد.
4-مشاوره با خبرگان برای تخمین آینده و جهت گیری های آن در تدوین فلسفه آموزش وپرورش، جدی گرفته شود.
5- به توانمندی های جامعه آموزش وپرورش کشور نگاه مثبت داشته باشد.
6- به چالشهای جهانی ، ملی وبومی آموزش وپرورش توجه وعنایت ویژه داشته باشد.
7- همراه رشد دانش وتوسعه علوم وفنون ،تاکید برآموزش ویادگیری ارزشها و کسب مهارتها و شایستگیها توجه جدی شود.
8-برای پاسخگویی به نیازهای محلی ،بومی ومنطقه ای اختیار وفرصت تولید فکر، برنامه ریزی محلی ومنطقه ای برای مدرسه ومنطقه قایل شود.
9- برنامه درسی (مجموعه فعالیت ها وتجارب یاددهی – یادگیری)با نظام ارزش های اسلامی ، اصول،اهداف و ضرورت های جامعه اسلامی، انطباق و هماهنگی منطقی ایجادکند.تنگناهای موجود در نظام برنامه ریزی درسی (تناسب منطقی بین محتوای کتب،ساعات تدریس و تواناییهای ذهنی ،حجم زیاد و تعدد دروس،فرصت کم برای یادگیری عمیق،انتزاعی بودن متون،ناهماهنگی در شیوه های تدوین کتب) موردتوجه قرارگیرد و جهت گیری های مشخصی را برای رفع این تنگناها ارایه دهد.
10- در برنامه های درسی فضا برای پرورش توانمندی هایی مثلتوان تفکر خلاق ،توان مشگل گشایی گروهی،توان طرح مساله ،توان تولید،توان جستجوگری،توان از نو نگریستن وفراتر نگریستن،توان متفاوت نگریستن،توان تاثیر گزاری و توان یاگیری بهتر،مهارتهای پژوهشی ،مهارتهای مطالعاتی و ارتباطی ومهارتهای زندگی فردی و اجتماعی و...مورد توجه قرارگیرد.
11. بهره گیری از فناوری جدید اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاددهی – یادگیری مورد توجه قرارگیرد.
12- فلسفه آموزش وپرورش باید آموزش وپرورش را در تمامیت خود درک کندوآنرا به واسطه مفاهیم کلی ای که ما را درانتخاب هدف ها وسیاست های تربیتی راهبر خواهند بود تعبیر وتفسیر نماید. بدون درنظر گرفتن مسایل کلی فلسفی ، نمی توان سیاست های موجود آموزش و پرورشی را مورد انتقاد قرارداد یا سیاست های جدیدی را به جای آنها پیشنهاد کرد.
13- باور داشته باشیم، آموزش وپرورش کشورمان نیازمند کار بالینی است و نیاز به نظریه پردازی و مدل سازی دارد.براین اساس فلسفه آموزش و پرورش باید فرهنگ مطالعات بالینی را رهنمون شده، اشاعه دهد تا موجبات توسعه کیفی آموزش وپرورش شود.
و سخن آخر اینکه اگر با جدیت به موضوع تدوین فلسفه آموزش و پرورش نگریسته شود وظیفه سازمان ها و نهادهایی همچون شورایعالی آموزش و پرورش،پژوهشگاه آموزش وپرورش ،خبرگان آموزش وپرورش کشور ،استادان با تجربه حوزه آموز و پرورش ومدیران ومعلمان تلاشگر عرصه آموزش و پرورش در این خصوص بسیار سنگین خواهد بود. ارزیابی کلی حکایت از آن دارد که این سازمان ها ونهادها با همفکری و هم اندیشی توان تدوین فلسفه آموزش وپرورش متناسب با جامعه اسلامی ایران که را آرزوی دیرین محسوب می شود دارا هستند.........
مأموریت ، فلسفه ، اهداف و طرح های مدیریت
فراگیری اهداف و فعالیتها
تعریف کردن بیانیه هدف و مأمریت مربوط به خدمات پرستاری
استفاده از یک دسته از استانداردها برای ارزیابی کردن اظهار هدف یا مأموریت برای علل پرستاری
نوشتن بیانیه هدف یا مأمریت برای عمل پرستاری، شناختن دیدگاه و ارزشها برای بیان کردن به مشتری ها
تعریف کردم فلسفه برای عمل پرستاری
شرح اهداف مربوط به خدمات پرستاری
تعریف طرحها مؤثر (طرح مدیریت) مربوط به عمل پرستاری
توصیف استراتژی مربوط به برنامه ریزی شده و خدمات پرستاری
مفهومها:مأموریت، هدف، دیدگاه، ارزشها، فلسفه، اهداف، طرحهای قابل اجرا، خط مشی (استراتژی)
رفتار مدیر:مدیرهای ارشد صریحاً بیانیه مأمریت (هدف)، دیدگاه، ارزشها، فلسفه، اهداف و طرحهای مؤثر را توسعه می دهند و به مردم شعبه های منابع به کار گماشته شده برای پخش اطلاعات این بیانیه ها را می دهد.
رفتار سرپرست:نمایندگی همه بخشهای سازمان را در توسعه دادن و اجرا کردن
بیانیه ها مأمریت (هدف)، دیدگاه، ارزشها فلسفه، اهداف و طرحهای مؤثر را در بر می گیرد. یک سیستم برای ارزیابی، بازخورد و مطابق روز پیش بردن این بیانیه ها را شامل می شود.
مقدمه:
بیانیه های مأموریت یا هدف، دیدگاه و ارزشها، فلسفه یا عقیده ها و اهداف و طرحهای مؤثر در فصل قبل عنوان شده این فصل در مورد روشهای پایه مدیریت به تفضیل بحث می کند.
دانسته های آنها در بخشی از اصول نظری مدیریت پرستاری استفاده می شود.
روشها بخشی از برنامه ریزی عملکرد مدیریت پرستاری هستند و مهارت در استفاده موفقیت آمیز از آنها بخشی از استراتژی برنامه ریزی مدیریت پرستاری است
بیانیه های مکتوب هدفها، دیدگاه، ارزشها، فلسفه و طرحهای مؤثر، طرح اولیه برای مدیریت مؤثر هر مؤسسه ای شامل سازمان مراقبت از سلامتی است.
این مؤلفه های برنامه ریزی در هر سطحی ار مدیریت وجود دارند. بیانیه ها در سطح خدمات بالای مدیریت سازمانها یکی شده است.
بیانیه ها در طبقه بندی سطح خدمت مدیر و پرسنل عمده تقسیمات به عنوان مثال پرستاری، جراحی، سرمایه گذار است.
این بیانیه ها در نتیجه استنتاج می شود و از آن مؤسسه ها حمایت می کند. سرویسها اداره ها و واحدها هر کدام بیانیه هایی از اهداف، دیدگاه ها و ارزشها، فلسفه، اهداف و طرح های مؤثر نوشته شده دارند که در حال توسعه هستند و مدارک در تقسیمات و سطحهای یکی شده حفظ می شوند
تعداد صفحات: 50
مقاله با عنوان فلسفه هنر از دیدگاه اسلام در فرمت ورد در 30 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
فلسفه هنر از دیدگاه اسلام
نگرشهای علمی محض
بینشهای نظری
بینشهای فلسفی
بینش مذهبی
چیست دین؟
نگرش علمی
بینشهای نظری
بینشهای فلسفی
بینشهای مذهبی
بینش فلسفی درباره هنر
انسان و اثر هنری
هنر برای انسان در حیات معقول
پدیدههایی که با انسانها ارتباط حیاتی دارند، بر دو نوع عمده تقسیم میشوند:
پاورقیها