دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
عنوان :
مقایسه میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل و مجرد در دانشگاه آزاد اسلامی
47 صفحه ورد قابل ویرایش
با فرمت word
فهرست
فصل اول
مقدمه
بیان مساله
اهداف تحقیق
فرضیه
تعریف عملیاتی
فصل دوم
پیشینه تحقیق
فصل سوم
جامعه تحقیق
نمونه تحقیق
روش نمونه گیری
روش جمع آوری اطلاعات
ابزار تحقیق
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
فصل پنجم
نتیجه گیری
محدودیتها
پیشنهادها
منابع و ماخذ
منابع و مآخذ :
۱ ) آندره، میشل، (۱۳۵۴)، جامعه شناسی خانواده و ازدواج ترجمه فرنگیس اردلان، انتشارات دانشگاه تهران ؛
۲ ) اتکینسون، هیلگارد، (۱۳۷۱)، زمینه روانشناسی (جلد اول و دوم)، ترجمه محمد تقی براهنی ؛
۳ ) براهنی، محمد تقی، قولیان، نیسان، (۱۳۶۵)، واقعیت و خیال در روانشناسی آیزنک هانس، ج – ، روز ۱۳۶۵ ؛
۴ ) پلاچیک، روبرت، (۱۳۶۵)، هیجان نهان، ترجمه محمود رمضان زاده، انتشارات معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی ؛
۵ ) دوان، شولتز و سیدنی آلن شولتز، (۱۳۷۸)، نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، [ویرایش ۲] – تهران، موسسه نشر هما؛
۶ ) سروری، محمد حسین، (۱۳۶۶)، روانشناسی اختلافی، دوبس، موریس، پیرون – هانری، سخن ؛
۷ ) سیاسی، علی اکبر (۱۳۶۶)، نظریه های شخصیت، انتشارات دانشگاه تهران ؛
۸ ) شکتون، ویویان فلچر، کلیو – فاطمی، (۱۳۷۱)، تفاوتهای فردی، ترجمه یوسف کریمی و جمهری، تابستان ۱۳۷۱ ؛
۱۰ ) فرجی، ذبیح الله، (۱۳۷۱)، انگیزش و هیجان، انتشارات خردمند؛
۱۱ ) نورافشان، نازی، (۱۳۷۱)، ارتباط بین میزان حس هیجان خواهی و درونگرایی و برون گرایی زیر نظر دکتر حسن پاشا شریفی ؛
۱۲ ) مارشال، ریو، جان، (۱۳۷۸)، انگیزش و هیجان [تهران]، موسسه نشر ویرایش؛
۱۳ ) مارشال ریو، جان، (۱۳۸۲)، انگیزش و هیجان [ویرایش ۲]، تهران، موسسه نشر ویرایش ؛
۱۴ ) محی الدین بناب، مهدی، (۱۳۷۵)، روانشناسی انگیزش و هیجان، نشر دانا؛
۱۵ ) محی الدین بناب، مهدی، (۱۳۶۷)، روانشناسی و روش علمی در شناخت ماهیت انسان، اسپرلینگ، آبراهام – روز.
مطالعه انگیزش را می توان حداقل تا یونانیان باستان مانند سقوط، افلاطون و ارسطو ردیابی کرد. افلاطون شاگرد سقراط معتقد بود که انگیزش از روح ذهنی یا روان سه جزیی سرچشمه می گیرد که به صورت سلسله مراتبی ترتیب یافته است که در ابتدایی ترین سطح که به اشتها و امیال بدن مثل گرسنگی و میل جنسی کمک می کرد و در سطح دوم جنبه رقابتی قرار داشت که به معیارهای اجتماعی مثل احساس افتخار یا بیشتر مهم کمک می کرد و بالاترین سطح جنبه محاسباتی قرار داشت که به قابلیتهای تصمیم گیری روح رفتارهای گوناگونی برابر می انگیخت.
صدها سال بعد روح سه جزیی یونانی به دوگانه نگری کاهش یافت : هوس های بدن و تعقل ذهنی توماس آکیناس اعلام نمود که بدن تکانه های انگیزش غیرمنطقی و مبتنی بر لذت ایجاد می کند. در حالی که ذهن انگیزه های منطقی و مبتنی بر اراده را فراهم می آورد.
در دوران پس از رنسانس، رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی، جنبه های نافعال و فعال انگیزش را هم متمایز کرد و آن را به این کونابه نگری ذهن، بدن افزود. بدن عامل ماشینی و از لحاظ انگیزش نافعال بود در حالی که اراده عامل غیرمادی و از لحاظ انگیزش فعال بود. (سید محمدی یحیی، ص ۳۰ ).
سطح متوسط انگیختگی با تجربه لذت برابر است (برلین ، ۱۹۶۷) تحریک کم، کسالت و بی حوصلگی به بار می آورد.
تحریک زیاد موجب تنش و استرس می شود. هم کسالت و هم استرس تجربه های ناخوشایندی هستند و افراد می کوشند از آنها بگریزند وقتی که کم انگیخته هستیم و دچار عاطفه منفی می شویم معمولاً فعالیتهای را می جوییم که تحریک را بیشتر کنند و به کاوش و کنجکاوی درباره چیز تازه ای می پردازیم و شاید حتی دست به مخاطره جویی بزنیم و از طرف دیگر وقتی که انگیختگی بیشتر از سطح بهینه است از افزایش بیشتر تحریک محیطی اجتناب می ورزیم و آن را دفع می کنیم وقتی بیشتر انگیخته این افزایش تحریک تازگی و خط عاطفی منفی مانند استرس ناکامی و عذاب ایجاد می کند. افراد بیش انگیخته آرامش محیطی را دوست دارند، مثلاً دوست دارند مرخصی بگیرند و به طور سرسری روزنامه بخوانند یا به قدم زدن در محیطی آرام بپردازند. (سید محمدی، یحیی ، ص ۲۶۶ ).
اگر برانگیختگی بسیار بالا باشد رفتار به سوی کاهش دادن آن هدایت خواهد شد. مثل روزی که سخت سرگرم کارید، پشامدهای زیادی رخ می دهند و شما شدیداً برانگیخته هستید شاید متوجه شوید که دارید کارهایی از قبی قبیل دو شاخه تلفن را از پریز درآوردن هستید تا از بار سنگین برانگیختگی خود بکاهید و با انجام این کار شما به سوی سطح بهینه برانگیختگی حرکت می کنید و سطوح پایین برانگیختگی (مانند وقتی که حادثه ای رخ نمی دهد و شما حوصله تان سر می رود) نیز ممکن است رفتار در جهت افزایش برانگیختگی تا سطح بهینه سوق دهئ. (صحی الدین بناب محمدی ، ص ۱۴ – ۱۳ )
هیجان خواهی مانند برون گرایی براساس توانایی برانگیختگی قرار دارد. فردی که زیاد هیجان خواه است تحریک مغزی مداوم را ترجیح می دهد، از کارهای یکنواخت خسته می شود و همواره به دنبال آن است که از طریق تجربه های مهیج انگیختگی خود را بیشتر کند. فردی که کم هیجان خواه است تحریک مغزی کمتری را ترجیح می دهد و کارهای یکنواخت را نسبتاً خوب تحمل می کند و به (زاکرمن، ۱۹۹۴) آندنک (به نقل از براهنی و قولیان، ۱۳۶۵ ، ص ۶۶ – ۶۵ ) می گوید : تعداد چشمگیری پژوهشهای تجربی در خلال سالهای گذشته نه چندان در روی تعدادی زیاد از آزمودنیها در آمریکا و انگلستان و نیز قاره اروپا صورت گرفته است، به این ترتیب که آزمودنیها درجه بندی می شدند و یا خودشان پرسشنامه هایی تکمیل می کردند که در آنها گونه های بسیاری از ویژگیهای رفتاری گنجانده شده بود.
سپس به روی نتایج حاصل از این پژوهشها تحلیل های آماری پیچیده، تحلیلهای همبستگی و عاملی و نظایر آن صورت گرفت تا آنکه بتوان خطوط اصلی ابعاد شخصیت را به دست آورد. این که همه کم و بیش می دانند که این کوششها مجهز به پیدایی دو عامل، دو محور و یا دو بعد بسیار نیرومند و پرنفوذی شد که در جوهر وزیر بنا همانند ان چیزی است که وونت یافته بود. یکی از این دو محور درونگرایی برونگرایی نام نهادیم و بعد دیگر را به نام های گوناگونی نامیده اند : «نااستواری هیجانی یا تهیج پذیری در برابر استواری هیجانی یا هنجاری.»
برونگرایی و درونگرایی بعدی است که دامنه ای بین دو حد انتهایی دارد و در وسطهای این دامنه افرادی قرار دارند که نه برونگرا هستند و نه برونگرا. از داده های تجربی هم در حین آزمونهای مختلف معلوم شده که بیشتر مردم در منطقه بینابین قرار دارند.
آندینک ۳ بعد شخصیت را معین می کند، اول بعد درونگری – برونگری، به دوم بعد روان رنجوری و بی ثبات و باثبات و سرانجام بعد روان پریشی به اولین بعد از این ۳بعد توجه خاصی شده است.
مثلاً معلوم شده است که درونگرایی سریعتر از برونگرایی شرطی می شوند و به تحریک کمتری از محیط خارج نیاز دارند. برونگرایان افراطی معمولاً بسیار اجتماعی و فعالند (صحی الدین بناب محمدیف ۱۳۶۷ ، ص ۳۱۸ ).