لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:13
فهرست مطالب
اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد در حقوق کیفرى اسلام
چکیده
درآمد
1- تبیین موضوع بحث
2 - راههاى پى بردن به اهداف مجازاتها
3- مجازاتهاى مقرر براى جرایم جنسى مستوجب حد
4 - مبانى جرم انگارى در جرایم جنسى مستوجب حد
5 - فرآیند اثبات جرایم جنسى مستوجب حد
6 - فرآیند تشدید کیفر در جرایم جنسى مستوجب حد
7 - فرآیند سقوط مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد
8 - اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد
نتیجهگیرى
این مقاله به روش مطالعه تحلیلى به بررسى اهداف مجازاتهاى اسلامى در سه جرم جنسى مستوجب حد (زنا، لواط و مساحقه) پرداخته است. با کنکاش در مواردى همچون مبناى جرم انگارى، نظام حاکم بر ادله اثبات و بررسى عوامل سقوط مجازات در این جرایم روشن مىشود که آموزههاى اسلامى به رغم تاکید فراوان بر قبح ذاتى این اعمال و اثبات مسؤولیت اخلاقى براى مرتکبان آن، بر تستر و پوشیدن این جرایم و جلوگیرى از اثبات آنها اصرار مىورزد. در مجازات نیز تاکید اصلى بر اصلاح مرتکبان و نادم شدن آنهاست; با این حال، اهدافى همچون بازدارندگى عمومى و خصوصى، اجراى عدالت و حتى ارضاى خاطر بزهدیدگان نیز از نظر دور نمانده است.
درآمد
مباحث فلسفه حقوق، بخش مهم وحساس این رشته از دانش را تشکیل مىدهد. به گواهى تاریخ، طرح این مباحث هم مایه رشد و شکوفایى این دانش بوده وهم تحولات اجتماعى مهمى را در پى داشته است. به گفته «دل وکیو» آثار فیلسوفان حقوق همواره با پیشرفتهاى بزرگ مدنیت همراه بوده است (3) .
بحث درباره اهداف مجازاتها بخشى از مباحث مربوط به فلسفه حقوق در عرصه حقوق کیفرى است. سخن گفتن از اهداف مجازاتها در هر نظام حقوقى از آن رو که در نهایتبه تبیین بخش قابل توجهى از سیاست کیفرى آن نظام مىانجامد، از اهمیت ویژهاى برخوردار است; چه هرگاه نهادهاى دستاندرکار مجازات بدانند مقصود از کیفر چیست، آن را متناسب با فواید اجتماعى و فردیش به کار مىبندند و در نتیجه، امکان تحقق عدالت کیفرى بیشتر مىشود. تبیین اهداف مجازاتها همچنین روحیه تمکین نسبتبه قانون را در بزهکارانى که به کیفر مىرسند، افزایش مىدهد; وقتى بزهکاران بدانند قواى عمومى حاکم، آنها را براى تحقق مصلحتهایى در رابطه با خود آنها یا جامعه به کیفر مىرساند، مجازات را آسانتر پذیرا مىشوند و براى گریز از آن کمتر اصرار مىکنند.
بحث درباره اهداف مجازاتها در خصوص جرایم جنسى از اهمیت مضاعفى برخوردار است; از آن رو که با مبحث مهم خالتحاکمیت در حوزه رفتار خصوصى افراد ارتباط دارد. در حقیقتبه دلیل این که بسیارى از جرایم جنسى بطور پنهانى انجام مىگیرد، تلاش براى کشف و اثبات آنها با کنکاش و جستجو در امور شهروندان ارتباط پیدا مىکند. شهروندان معمولا مایل نیستند حاکمیت در حوزه امور شخصى وپنهانى آنها دخالت کند. کم نیستند حکومتهایى که به دلیل دخالت افراطى در حوزه رفتار خصوصى شهروندان، مقبولیت عمومى خود را از دست داده و با بحران مشروعیت مواجه شده یا به گرداب سقوط فرورفتهاند. فراگیر بودن برخى از مصادیق جرایم جنسى مانند زنا و بطور کلى نقش مؤثرى که گسترش این دسته از جرایم در تباهى و نابودى یک جامعه دارد نیز بر اهمیت آن مىافزاید. گواه اهمیت این جرایم آن است که از دیر باز تاکنون فصلى از قوانین کشورهاى مختلف به بحث درباره این دسته از جرایم پرداخته است. حتى پس از انقلاب کبیر فرانسه و گسترش آزادیهاى فردى با آن که بسیارى از کشورها در راستاى محدود ساختن جرایم جنسى تلاش کردهاند، اما هنوز هم فصلى از قوانین کشورهاى گوناگون به بحث درباره این جرایم مىپردازد.
در حقوق کیفرى اسلام، وجود قواعد و مقررات خاص در زمینه جرایم عفافى، ضرورت تبیین اهداف مجازاتها در این دسته از جرایم را دوچندان مىکند. مثلا با آن که آموزههاى اسلامى به طور کلى بر حفظ عفت و پاکدامنى فراوان تاکید مىنماید، اما در زمینه کشف و اثبات جرم جنسى حساسیت چندانى به چشم نمىخورد، اغلب جرایم عفافى بدون شاکى خصوصى، قابل پیگیرى و تحقیقات نیست. ضمن این که نظام حاکم بر ادله اثبات در اغلب این جرایم به گونهاى طراحى شده که اثبات جرم در شرایط عادى محال مىنماید. این در حالى است که در حقوق عرفى «جرم» پدیدهاى است که قواى عمومى حاکم همه توان خودرا براى کشف آن به کار مىگیرند. این رویکرد شریعت نیازمند به مطالعهاى جدا از مطالعه اهداف مجازاتها در دیگر جرایم است.
1- تبیین موضوع بحث
مقصود از «اهداف مجازات» امورى است که کیفر به منظور دستیابى به آن پیش بینى و اجرا مىشود. در ادبیات حقوقى براى بیان این مفهوم از اصطلاح «فلسفه مجازات (4) »هم استفاده مىشود. بسیارى از نویسندگان حقوق کیفرى در غرب، نام تمام یک کتاب یا بخشى از آن را که به تحلیل و توجیه پدیده مجازات پرداخته، به همین نام نامگذارى کردهاند (5) .
مقصود از اهداف مجازات، تنها چیزى نیست که فقیهان در اصطلاح آن را «علتحکم» مىنامند; بلکه بحث درباره حکمت احکام را نیز در برمىگیرد; بحث درباره حکمت مجازات از نظر اهمیتبه پایه بحث از علت مجازات نمىرسد; اما پى بردن به حکمت مجازات از آن رو که دیدگاه قانونگذار را روشن مىسازد سودمنداست.
بحث درباره اهداف مجازاتها را نباید با بحث درباره مبانى جرم انگارى یکى انگاشت. هرچند چون مجازات نوعى ضمانت اجرا براى تحقق همان مصلحتى است که جرم انگارى با توجه به آن صورت گرفته، کیفر به نوعى برآورنده همان هدفى خواهد بود که در جرم انگارى مورد توجه قرار گرفته است. با این همه، ویژگیها و آثار متفاوت و حتى متضادى که در انواع مجازاتها وجود دارد به ما امکان مىدهد تا بتوانیم اهداف مجازات را از مبناى جرم انگارى تمییز دهیم.
مقصود از مجازاتهایى که در این نوشتار مورد بررسى قرار مىگیرد کیفرهاى قانونى یا قراردادى است; یعنى مجازاتهایى مانند تازیانه و قطع دست که اسلام آنها را ضمانت اجراى مادى براى برخى از جرایم قرار داده است. بنابراین اهداف کیفرهاى تکوینى، کیفرهایى که نماد خشم خداوند نسبتبه مردم و جامعههاى گناهکار است و نیز کیفرهاى اخروى مورد بررسى قرار نمىگیرد. هر چند آن مجازاتها نیز اهداف مخصوص به خود را دارند.
تحقیق در مورد اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد در حقوق کیفرى اسلام