فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله ریا و ریاکاری

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله ریا و ریاکاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

بهترین محک برای شناخت اعمال ریائی از غیر ریائی معیارهایی است که در روایات اسلامی آمده است مثلاً در حدیثی از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه‌‌و‌آله‌و‌سلم می‌خوانیم که فرمود
علامت ریاکار چهار چیز است:
هنگامی که کسی نزد اوست تلاش می‌کند اعمال الهی انجام دهد و هنگامی که تنها شد در انجام عمل کسل است و در تمام کارهایش اصرار دارد مردم از او مدح و ستایش کنند و سعی می‌کند ظاهرش را در نظر مردم خوب جلوه دهد.
در آیات و روایات مانند روایت ذکر شده خصوصیاتی برای ریاکاران دیده می‌شود که از جمع‌بندی، آنها می‌توان علائم زیر را برداشت کرد:
ریا کاران افرادی منافق و دو چهره هستند
در انظار مردم با نشاط و شوق عبادت می‌کنند
در تنهایی بی‌نشاط و بی‌حال هستند
دوست دارند مردم در تمام کار‌ها آنها را بستایند و هنگامی که کار آنها مورد ستایش قرار می‌گیرد بر عملشان افزوده می‌شود و چنانچه مدح و ثنایشان نگویند از عمل خود می‌کاهند.
ریا‌کاران اهل خدعه و فریب هستند و دائماًً اعمال نیک خود را به رخ دیگران می‌کشند و بر دیگران منت می‌گذارند، این افراد چشم طمع به خلق دوخته‌اند و بر خدا توکل ندارند. در ظاهر ذکر خدا را می‌گویند ولی در دل کمتر خدا را یاد می‌کنند.
ریا‌کاران افراد خود‌پسند، مغرور، تن‌پرور و رفاه‌طلب هستند.
ریا عبارت از تاظهر و خود‌نمایی و اظهار عمل به انگیزه‌ی جلب توجه و ستایش مردم است.
ریا مانند میکروب جذام (خوره) از درون عمل را می‌پوساند و آن را بی‌محتوا می‌کند اعمال ریایی مانند درخت بی‌ریشه‌ای است که با یک باد از بیخ‌و‌بن کنده می‌شود.
امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:
هر‌گونه ریایی شرک است هر کس برای مردم کار کند پاداشش به عهده‌ی مردم است و هر کس برای خدا کار کند ثوابش بر خدا است
از بعضی احادیث بر‌می‌آید که بازگو کردن اعمال و اظهارش برای دیگران موجب کاهش ثواب آن می‌شود و در صورت تکرار حکم ریا به خود می‌گیرد و عمل را فاسد و تباه می‌سازد
ریا جزء گناهان بزرگ است زیرا ریا به منزله‌ی شرک است و شرک از گناهان کبیره محسوب می‌شود.
اساس و شالوده‌ی سعادت انسان بندگی خالصانه و مخلصانه است و اگر کسی عملی را انجام دهد که بوی ریا و تظاهر از آن به مشام برسد، ذره‌ای اثر ندارد و در پیشگاه خداوند متعال پذیرفته نمی‌شود و روز قیامت با دست تهی وارد صحرای محشر می‌گردد چون در دنیا برای خدا کاری انجام نداده است که در سرای دیگر اجر و پاداش آن را از خداوند بخواهد بنابراین انسان باید بکوشد هر عملی که انجام می‌دهد برای خدا باشد نه برای مردم اگر. اگر کسی برای خدا در نهال کار نیکی را انجام دهد خداوند در دنیا نیز ذکر خیر او را بر زبانها جاری خواهد ساخت.
آفت ریا
ی درونت برهنه از تقوا وز برون جامه ریا داری
پرده هفت درنگ در مگذار تو که بو ریا داری [سعدی]
اخلاص و ریا نقطه مقابل هم هستند ؛ همان طور که خلوص نیت موجب صحت و قبولی عبادت است ، ریا و خودنمایی باعث بطلان عبادت خواهد بود ، و جامعه ای که به ریا کاری عادت کند نه فقط از خدا و اخلاق حسنه و ملکات فاضله دور می شود ، بلکه تمام برنامه های اجتماعی او از محتوا تهی می گردد و دریک مشت ظواهر فاقد معنی خلاصه می شود ، و چه دردناک است سرنوشت چنین انسان و چنین جامعه ای ؟! ...
انسانهای ریاکار با سپردن مختصات حق تعالی به دیگران زمینه سقوط اخروی را برای خود فراهم می کنند . آنان انواری را که روشنی بخش روح و قلب و سرمایه نجات و سعادت ابدی و سرچشمه لقاء الهی است مبدل به ظلمات و شقاوت و هلاکت ابدی و سرمایه بعد از ساحت قدس محبوب و دوری از لقاء حضرت حق می کنند آنان به زعم کسب محبوبیت جزیی بندگان ضعیف خود را مورد سخط و غضب الهی قرار داده و همه چیز را قربانی تحسین ظاهر مردم می کنند و چه بسا این آرزوی واهی شان نیز تأمین نمی گردد و خود را دست به گریبان اند و غم و اندوه می یابند و احساس می کنند که دلهای مردم مخالف آنان است ، چون خواه ناخوا ، این خود نمایی و ریاکاری برملا شد ، و آبروی شان در این دنیا هم ریخته می شود و سرانجام ایی آفت چون موریانه ای در کالبد ریا کاران رخنه کرده و آنان را به سقوط قطعی می کشاند .
حقیقت ریا و اقسام آن
لفظ « ریا نماندن به چشم دیگران » از رویت مشتق است و در اصطلاح عبارت است از اینکه: مسلمانی مردم را نسبت به کردارهاری نیک خود بخاطر دستیابی بر مقام و منزلت یا چشمداشت به ثروت آنان ، مطلع نماید .
امام غزالی در احیاء علوم الدین ریا را به دو قسم تقسیم نموده اند :
1 – ریا آشکار و علنی که ریا کار را وادار به انجام کاری می نماید ، هرچند قصد ثواب هم داشته باشد مانند اینکه شخصی به خاطر نام و شهرت به مستمند و فقیری کمک می کند .
2 – ریا خفی و پنهان که مجرد ریا ، عامل اقدام کار نیک نیست ولی انجام آن را سهل و ساده تر می سازد مانند شخصی که عادت دارد هر شب برای نماز تهجد بیدار شود ولی این کار برای او دشوار است اما اگر مهمانی داشت شب بیداری و نماز برای او نشاط آور تر و آسان تر می گردد .
مراتب ریا
ریا از لحاظ عملی که به آن تظاهر می کند داری سه و جه می باشد ، بدترین و سخت ترین درجات ریا آن است که در اصل ایمان باشد مانند منافقی که خود را مسلمان نشان دهد ولی قلبا مسلمان نباشد یا از دیانت منحرف گردد یا همه چیز را مباح بداند ولی وانمود کند که به مسلمانی ادامه می دهد و بر اعتقاد به اسلام باقی مانده است اما در باطن ایمانی در او موجود نباشد .
در وجه دوم در اصل عبادت است مانند کسی که نماز بخواند و زکات بدهد ولی این اعمال و سایر عبادتهایش فقط در حضور مردم باشد و خدا می داند که در خلوت و بی حضور دیگران همه را ترک می کند .

 

درجه سوم یعنی پایین ترین درجات ریا این است که در ادای فرایض بی ریا باشد و لی در حضور مردم نفل می خواند و فرایض را به صورت بهتر انجام می دهد و زکات را از بهترین مال می پردازد یا به قصد تظاهر نماز تهجد بخواند و در روزهای عرفه یا عاشورا روزه بگیرد ولی در خلوت فقط به ادای فرایض اکتفا و سایر مستحبات را ترک می کند و این ریا نیز حرام است ولی عقوبت آن به شدت ریا در عبادت نیست .
کلید است دوزخ که در آن نماز که در چشم مردم گذاری دراز
اسباب و عوامل ریا کاری
خود نمایی دارای اسباب و عواملی است که زمینه پیدایش و بروز آن را فراهم می کند از جمله:
1- شرایط دوران کودکی :
گاهی کودکی در دامان خانواده ای بار آمده که به ریا و ظاهر سازی خو گرفته و عادت داشته اند ، او هم جز تقلید و همگرنی با آنها راه دیگری را پیش روی نداشته و به مرور زمان این بیماری در روانش ریشه روانیده و به گونه ای می شود که انگار جزیی جدایی نا پذیر شخصیت اوست .
2- همنشین با اشخاص نا اهل :
برخی از دوستان و همنشینان جز ریا و ظاهر سازی هم و غم دیگر ندارند ، و او هم از آنان تقلید نموده و همگرانی را بر می گزیند ، به خصوص زمانی که دارای شخصیتی ضعیف و از دیگران بیش از حد تأثیر پذیر باشد .
3- عدم معرفت حقیقی خداوند :
گاهی نیز سبب و عامل پیدایش ریا کاری عدم شناخت راستین خداوند است . این عدم معرفت یا ضعف شناخت او باعث می گردد که بطور شایسته ای قدر و منزلتش را و منزلتش را مراعات نکند .
4- اشباع غریزه ستایش و ثنا گویی از سوی دیگران :
گاهی علاقمندی به شنیدن تعریف و ستایش خود از طرف دیگران او را به سوی ریا کاری و ظاهر سازی فرا می خواند تا ورد زبان همه بشود و در هر مجلسی از او سخن بگویند .
5- سخت گیری مسئولین :
گاهی هم سختگیری مسئولین در کنترل بررسی عملکرد زیر دستان ، به ریا کاری و ظاهر فریبی آنها منجر می شود . بخصوص اگر ضعف و کمبودی در تصمیم گیری و اجرا وجود داشته باشد ، آنها با استفاده از ریا کاری و ظاهر فریبی برای مخفی کردن ضعفها و کمبودها تلاش می کنند .
6- چشم داشت به دارایی دیگران :
گاهی طمع به مال و دست آورد دیگران ، و دنیا طلبی بیش از حد ، او را به سوی ریا کاری و ظاهر سازی سوق می دهد تا مردم به او اعتماد نموده و برایش دلسوزی نمایند و جیبش را از بخششهای خویش پر و شکمش را سیر کنند .
پیامدهای ریا از نگاه قرآن و سنت
خداوند در آیه 264 سوره بقره می فرمایند :
(کالذی ینفق ماله رئاء الناس و لا یؤمن بالله و الیوم الأخر فمثله کمثل صفوان علیه تراب فأصابه وابل فترکه صلدا لا یقدرون علی شیء مما کسبوا و الله لا یهدی القوم الکفرین)
همانند کسی که دارائی خود را برای نمودن به مردم ، ریا کارانه صرف می کند و به خدا و روز رستاخیز ایمان ندارد . مثل چنین کسی همچون مثل قطعه سنگ صاف و لغزنده ای است که بر آن (قشری) از خاک باشد (و بذر افشان شود) ، و باران شدیدی بر آن ببارد( و همه خاکها و بذرها را فرو شوید) و آن به صورت سنگی صاف ( و خالی از هر چیز ) بر جای می گذارد ... (چنین ریا کارانی) از کاری که انجام داده اند سود و بهره ای بر نمی گیرند ، و خداوند گروه کفر پیشه را (به سوی خیر و صلاح ) رهنمود نمی نماید .
در این آیه انفاق به قصد شهرت و ریا ، تضییع مال گفته شده است . مؤمن معتقد به آخرت هم اگر به خاطر شهرت طلبی اقدام به انفاق نماید ، هیچ ثوابی عایدش نمی گردد و جمله «لا یومن بالله» اشاره به این دارد که ریا و ظاهر سازی از کسی که به و معاد ایمان داشته باشد ، بعید است و ظهور این پدیده علامت خلل در ایمان اوست .
در این آیه 142 سوره نساء ریا یکی از شاخص های منافقین قرار داده شده است : (ان المنافقین یخدعون الله و هو خدعهم و إذا قاموا إلی الصلاة قاموا کسالی یرآءون الناس و لا یذکرون الله إلا قلیلا )
بی گمان منافقان (به خیال خود ) خدا را گول ؛ می زنند ! در حالی که خداوند (دماء و اموال ایشان را در دنیا محفوظ می نماید ، و در آخرت دوزخ را برای آنان مهیا می دارد و بدینوسیله) ایشان را گول می زند . منافقان هنگامی که برای نماز بر می خیزند ، سست و بی حال به نماز می ایستند و با مردم ریا می کنند (و نمازشان به خاطر مردم است نه به خاطر خدا ) و خدا را کمتر یاد می کنند و جز اندکی به عبادت او نمی پردازند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ریا و ریاکاری

دانلودمقاله نشانه در گرافیک

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله نشانه در گرافیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


پیکتوگرام

 

یکی از انواع نشانه ها پیکتوگرامها هستند که البته نمی دونم معادل فارسیش چی میشه حالا من توضیح میدم خودتون متوجه میشید که پیکتوگرام چیه.
پیکتوگرامها معمولا برای بیان تصویری ساده و روان مورد استفاده قرار می گیرند. این مفاهیم می تونه هشدار دهنده، راهنمایی کننده و… باشه. به عبارت دیگه با استفاده از این نمادهای تصویری میتونیم به یک ارتباط تصویری دست پیدا کنیم.
معمولا این نوع از نشانه ها برای آسون شدن ارتباط در یک محیط بکار میره. مثل علائم و نشانه های موجود در فرودگاه، ترمینالها، راه آهن، فروشگاه، بیمارستان، مترو، پارک، باغ وحش، مهدکودک، و یا تصاویر بعضی از تابلوهای راهنمایی و رانندگی مثل: محل عبور بچه ها، ورود کامیون ممنوع، محل ریزش کوه، جاده لغزنده است و…
در طراحی این نشانه ها تصاویر ساده میشن و چند بخش از عناصر اضافی حذف میشه ولی نباید به گویایی اون صدمه وارد بشه. یعنی بیننده به محض دیدن نشانه باید به راحتی به مفهوم اون دست پیدا کنه.
از خصوصیات دیگه پیکتوگرامها اینه که به دلیل اینکه در یک محیط تعدادی از اینها مورد استفاده قرار میگیرند باید طراحی به صورتی انجام بگیره که هم مفاهیم مورد نیاز بیان بشه هم اینکه در کل یک پیوستگی و همگونی شکلی با هم داشته باشند.
پیکتوگرام برخلاف آرم نیاز به سادگی و گویایی خاص خودش رو داره و از پیچیدگی کمتری نسبت به آرم برخورداره. پیکتوگرام نباید گنگ و پیچیده باشه چون کارایی خودش را از دست میده.

 

نشانه در گرافیک
زهرا فرخی راد

مقدمه:
امروزه طراحی نشانه از جمله وظایف هنرمند و طراح گرافیک است. هر سازمان یا مؤسسه ای به هنگام شکل گیری درصدد طراحی یک نشانه برای خود می باشد تا بدین وسیله بتواند هویت و شخصیت اجتماعی خود را به دیگران معرفی نماید. درواقع نشانه یکی از اصلی ترین مباحث هنر گرافیک است که در زمینه های دیگر ارتباط تصویری نیز کارآیی دارد. این اهمیت از آن جا ناشی می شود که در بین محصولات بی شمار گرافیکی تنها نشانه ها هستند که به مدتی بسیار طولانی و به اشکال و ابعاد گوناگون و گاه متفاوت در تمامی شاخه های مختلف آن (بسته بندی پوستر کاتالوگ جراید و...) مورد استفاده قرار می گیرند. بنابر این شناخت و آگاهی در این زمینه می تواند یکی از جلوه های هنر گرافیک را هر چه بهتر در جامعه مطرح سازد. این پیشرفت جز از طریق تجربه و تبحر و آگاهی طراحان حاصل نمی گردد.

کلیاتی پیرامون نشانه
به طور کلی عموم مردم کلمه ی «آرم» را به جای «نشانه» می شناسند. آرم کلمه ای فرانسوی است و ورودش به فرهنگ ما مربوط به چند دهه ی اخیر می باشد. دو عامل می تواند سبب مطرح شدن این کلمه در زبان فارسی شده باشد. نخست اولین طراحانی که «آرم» را به شیوه ی فرنگی به عنوان وسیله ی جدید تبلیغاتی و گرافیکی برای دولت و مؤسسات مطرح کردند. نخستین طراحان فردریک تالبرگ سوئدی و موشخ سروری از ارمنیان مهاجر بودند که طبیعتاً همراه کار خود لغات فرنگی آن را هم رواج دادند. دوم دانشکده ی هنرهای زیبا که بر اساس یک شیوه ی فرانسوی برنامه ریزی تعلیماتی شده بود و جز دروس آن برنامه هایی به عنوان طراحی آرام مطرح می شد. علاوه بر این در دهه ی اخیر آن عده از طراحان فارغ التحصیلان از مدارس خارج که به ایران برگشتند لغات: Emblem3 Tradmark2 Signal1 و Sign4 را نیز بین طراحان مصطلح کردند. اما قبل از همه ی این اسامی کلمه ی «علامت» معرف «نشانه» در بین عموم بود و بهتر است کلمه ی «نشانه» را به دلیل فارسی بودن و به دلیل رسایی مفهوم جایگزین همه ی این لغات کنیم.
نشانه: نشانه تصویرِ نام است؛ نامی تصویری است که ساده مختصر مؤثر و موجز موضوع را تجسم می کند. به همین دلیل نشانه یک فرم و یا یک تصویر گذرا نیست بلکه در طی سالیان متمادی در خدمت یک سازمان و یا هدف خاص قرار گرفته و معرّفِ شخصیت اجتماعی و فرهنگیِ صاحب خود است. به طور کلی نشانه باید فرهنگ خلاصه و کاملی از کل مفهوم موضوع باشد که ساده و روشن این فرهنگ را به بیننده انتقال دهد.
آن چه می توان در مورد نشانه و خصوصیات آن متذکر شد این است که نشانه بایستی دارای ویژگی های خاصی باشد تا بتواند به عنوان یک نشانه ی موفق طی سالیان سال دوام و بقا یابد. برخی از این مشخصه ها عبارت اند از: سادگی زیبایی انسجام وحدت شکل قابلیت کارآیی در اشکال مختلف عدم تشابه با علائم دیگر ارتباط مستقیم نشانه با موضوع رنگی بودن به سادگی در خاطر سپرده شدن گویا بودن و دارای اجرای دقیق و صحیح بودن بدین ترتیب ملاحظه می شود که نشانه در عین سادگی دارای ویژگی ها و خصوصیات بسیار زیادی است که بایستی به طور ظریف و دقیق همگی این مفاهیم در قالب یک تصویر به وجود آید.

تاریخچه ی نشانه
حقایق و وقایع بی شماری که در ماورای درک بشر قرار دارند او را واداشته اند تا برای ابراز اندیشه ها و مفاهیمی که بیان فهم و توصیف کلامی آن ها مشکل است نظام هایی از علایم گوناگون ابداع کند.
کارل گوستاویونگ 5 می گوید واژه یا تصویر زمانی یک نماد است که متضمن چیزی در ماورای معنای آشکار و مستقیم خود باشد. نماد دارای جنبه ای وسیع و ناخودآگاه است که هرگز نمی توان به طور دقیق آن را تعریف و یا توصیف کرد. هنگامی که ذهن به پویش نماد می پردازد با اندیشه هایی برخورد پیدا می کند که در ماورای قابلیت های منطقی عقلانی آن قرار دارند. اندکی تأمل و در خود فرورفتن ما را به این نتیجه می رساند که بشر قادر به دریافت و درک کامل هیچ چیز نیست. او می تواند ببیند بشنود لمس کند و بکشد اما قابلیت های دیداری و شنیداری و تمام آگاهی هایی که از طریق قوای لامسه و چشایی می توانند برای او حاصل شوند وابسته به تعداد و کیفیت قوای احساسی اوست.
در حدود 000.40 سال قبل بشر اولیه که از طریق شکار روزگار می گذراند به منظور انتقال افکار و امیال خویش به حکِ علایمی گرافیکی بر صخره ها پرداخت و بدین وسیله کوشید امیال و افکار خویش را از طریق تصویر بنمایاند. از این رو اندیشه که تا آن زمان صرفاً از طریق صوت (زبان) یا حرکات (حالت دست ها) بیان می شد این قابلیت را پیدا کرد که بتواند ثبت گردد و پایدار بماند.

انواع نشانه
تقسیم بندی دقیق انواع نشانه ها شاید کمی مشکل باشد زیرا اشکال و انواع مختلف آن مانند رنگ های قوس قزح و طیف نور مرزهای مخلوطی دارند و تعاریف هر یک در دیگری می آمیزد اما به هر حال می توان مدعی دسته بندی را بین آن ها مشخص کرد.
شکل محلی انواع نشانه ها به دو دسته خلاصه می شود:
1¬ نشانه های تصویری
2¬ نشانه های نوشتاری
علایم تصویری از دیرباز مورد استفاده انسان بوده اند و قدمتی هم پای تمدن بشری دارند. آن چه را که امروز ما به عنوان علایم تصویری می شناسیم شامل نقوشی هستند که عمدتاً بر روی مهرها ظروف سفالی سکه ها پرچم ها و کتیبه ها به کار می رفته اند و ماهیتی کاملاً تزیینی داشته اند. این نقوش در عمده ی موارد در واقع ساده و استیلیزه شده ی معادل های خود در طبیعت هستند و آن چه درخور توجه است ماهیت کاملاً گرافیکیِ این نقوش می باشد.

نشانه های تصویری
تصویر خلاصه شده ای را از شکل های طبیعت انسان و یا حیوان نشان می دهد و به دلیل گوناگونی کیفیت پیام و مفهوم سمبولیکی آن ها دارای معانی متفاوتی می باشد.
برای مثال: تصاویری که مفهوم سمبولیک آن ها با موضوع رابطه ای غیرمستقیم دارد مانند تصویر خورشید شیر عقاب تصاویر افسانه ای و اساطیری به عنوان نشانه ای از ماهیت موضوع.

نشانه های نوشتاری
نشانه هایی هستند که به جای تصویر صرفاً در طراحی آن ها از حروف و یا کلمه و جمله استفاده شده است و این نشانه ها خود به دو بخش تقسیم می شوند:
بخش اول: نشانه هایی که با حرف اول نام موضوع طراحی می شوند. این نشانه ها را monogramme می گویند که خود از جهت طرح ترکیب تعداد حروف در گذشته دارای تقسیمات کوچک تری بوده است. امروزه کمتر با شیوه های گذشته مونوگرام را طراحی می کنند بلکه مونوگرام های جدید و مدرن بسیار ساده و با ترکیب بندهایی است که هدف از آن ایجاد یک نقش است تا وضوح و خوانایی حروف.
بخش دوم: نشانه هایی است که از نام کاملِ موضوع طراحی شده اند. این نشانه ها logotype نامیده می شوند. کلمه ی لوگو از واژه ای یونانی (logos) (به معنی زبان مشتق شده است و لوگو را به عنوان یک نماد علامت تصویر نشانه و عکس نشانه در نظر می گیریم که معرف و نمایانگر یک سازمان حرفه محصول یا حتی یک همایش یا رویداد خاص است. در طراحی لوگو ترکیب خوشنویسی نقش مهمی دارد. این نشانه ها گاه صرفاً از یک ترکیب بندی هنرمندانه خوشنویسی به وجود می آیند و گاه شیوه ی نوشتن حروف شکل و تصویری را مجسم می کنند. در خوشنویسی از این گونه ها فراوان وجود دارد. نمونه های شیوه ی طغری مثنی مهرهای امضای خط بنایی و ترکیبات تصویری خوشنویسی نمونه های درخشان و هنرمندانه ای در این زمینه هستند که اکثراً توسط خوشنویسان ایران ترک و عرب مقیم کشور عثمانی نوشته شده اند.

علامت تصویری (Pictogramme)
ساده ترین شکلی را که از لحاظ تصویری کاملاً به موضوع شباهت داشته باشد و سریعاً پیام را به بیننده القا کند پیکتوگرام یا علامت تصویری می گویند. مانند: تصویر گوشی تلفن که نشان دهنده ی محل تلفن است. به عبارت دیگر به تصویرهایی که در تابلوهای راهنمایی جایِ نوشته را گرفته اند در اصطلاح علمی پیکتوگرام می گویند.
این واژه از دو کلمه ی pictus به معنی تصویر شده ترسیم شده یا نقاشی شده و کلمه ی یونانیِ grapheiu به معنی نوشتن ساخته شده است و در مجموع به معنای خط تصویر سمبل تصویری یا نوشته تصویری است؛ همان خطی که ما آن را با کلمه ی هیروگلیف می شناسیم. یک پیکتوگرام می تواند معرف یک شئ یک مکان یا یک منظور باشد. از این رو می توان پیکتوگرام را «خط تصویری یا مدرن یا هیروگلیف قرن بیستم» به شمار آورد. این نوع از نشانه ها عمدتاً از عناصر پیرامون ما سرچشمه می گیرند. مثلاً تصاویری از اشیای مختلف گیاهان حیوانات و انسان. پیکتوگرام ها معمولاً برای بیان تصویری ساده و روان مورد استفاده قرار می گیرند. این مفاهیم می تواند هشداردهنده راهنمایی کننده و یا اشکال دیگری باشد. به عبارت دیگر با استفاده از این نمادهای تصویری می توانیم به ایجاد یک ارتباط تصویری دست یابیم. این نمادهای تصویری عموماً به منظور تسهیل در امر ارتباط در یک محیط به کار می رود. مثل علایم و نشانه های موجود در فرودگاه ترمینال راه آهن فروشگاه بیمارستان پارک باغ وحش و یا تصاویر برخی از تابلوهای راهنمایی و رانندگی چون: محل عبور بچه ها ریزش کوه جاده لغزنده و...
در این نوع طراحی ممکن است با حذف چندبخش از عناصر اضافیِ تصاویر استفاده شده یک فرم طبیعی ایجاد گردد و یا در مرحله ی دیگر ممکن است علاوه بر حذف این بخش ها در مجموعه ی تصویر نیز تغییر شکل صورت گیرد.
حیطه ی کاربردی پیکتوگرام بسیار گسترده است لذا به راحتی شامل تمام نشانه های علمی حرفه ای و حتی الفبایی نیز می شود. نشانه های ریاضی فیزیک شیمی پزشکی معماری جغرافیایی و سایر زمینه ها جز این دسته نشانه ها هستند؛ چون کاربرد آن ها صرفاً بیان تصویری مختصر و مفید یک موضوع است که به شکل یک اشاره ی تصویری تجسم یافته است. به عبارت دیگر پیکتوگرام مترجم رایگان و بی زبان ماست.

نتیجه گیری
هنر گرافیک هنری گسترده است که دقیقاً نمی توان حدود آن را مشخص کرد به آسانی هنرهای دیگر را به کمک می گیرد و به آن ها شکلی گرافیکی می دهد هنرهایی مانند: نقاشی عکاسی سینما مجسمه سازی معماری و طراحی صنعتی. از این رو هنرمند گرافیست هنرمندی جامع است؛ هنرمندیست که با نبض زندگی زندگی می کند. در واقع وسیله ای برای آگاه کردن مصرف کننده از کیفیت مصرف است. درصد کمی از موضوعات مصرفی شامل کالاهای تجارتی می شوند و قسمت اعظم آن کیفیتی آموزشی دارد. مانند شتاب زن انواع فعالیت های فکری انسان به وسیله ی تصویر. و این اولین گام در ایجاد ارتباط است؛ چرا که هدف کلی هنر گرافیک نیز ایجاد ارتباط سالم و متعالی و قابل درک می باشد و این امر مهم جز از طریق شناخت و آگاهی طراح در زمینه چگونگی تصویر کردن و انتقال مفاهیم به مخاطب میسر نمی شود.
از این رو می توان نشانه را یکی از اصیلی ترین مباحث هنر گرافیک دانست؛ چرا که بازتاب فکری بسیار وسیعی دارد و مردم با نشانه ها با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. و از آن جا که در زمینه هایی چون: پوستر بسته بندی کاتالوگ کارت ویزت و سربرگ عنوان فیلم مطبوعات و... کارآیی دارد گذرا نیست و سالیان متمادی مورد استفاده قرار می گیرد.
با توجه به کاربردهای مختلف نشانه طراح باید تمامی کاربردهای احتمالی آن را از قبل پیش بینی کند و با به کار بستن یک روند صحیح و منطقی در کار طراحی مراحل طراحی را کنترل و اجرا نماید ¬ به عبارت دقیق تر آمیزه ای از تخیل و تفکر که بر پایه ی شناخت استوار است.
یکی از عوامل موثر در نشانه مسئله ی فرهنگ است چراکه فرهنگ هر جامعه بیشترین بازتاب را در آن دارد و نشانه ها نیز به عنوان جوهره ها و خلاصه های هنری و فرهنگی جوامع می توانند بیانگر هویت فرهنگی جوامع باشند. استفاده ی صحیح از سمبول های مناسب در نشانه می تواند باعث غنا بخشیدن به مفهوم نشانه و نزدیک شدن آن به باورهای اعتقادی و فرهنگی و ملی و در نتیجه انتقال بهتر پیام و ایجاد ارتباط موفق با مخاطبین شود.

یادداشت ها:
1. علامت راهنما اخطار مخابره
2. نشان تجاری نشان کالا
3. علامت رمز
4. نشانه علامت اثر
5. روانکاو و روان شناس سویسی (1875¬1961) موسس مکتب روان شناسی تحلیلی که شاخه ای از روان کاوی فرویدی است.

منابع و مآخذ:
1. مرتضی ممیز نشانه ها نشر چهاررنگ تهران 1362
2. کووایاما یاسابورو نشانه علائم فرهنگی و تجاری اروپا ترجمه محمدحسن اثباتی نشر اسلیمی 1380
3. آلفرد هوهنه گر نمادها و نشانه ها ترجمه علی صلح جو سازمان چاپ و انتشارات 1367
4. مهدی قبادی بررسی نشانه های فرهنگی و اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی مصطفی اسدالهی دانشگاه هنر 1375
5. مهناز پرمان علائم ارتباط بصری در مکان های عمومی دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس 1374
واژه‌ها و نشانه‌ها
• ۱۳۸۵/۰۹/۲۳ - ۰۶:۲۷
• گفتگوی ویژه

 

گفتگوی اختصاصی "رسم" : گفتگوی این هفته به بررسی جایگاه نشانه‌ها اختصاص دارد. استاد عبدالرضا چارئی درباره این موضوع و نیز واژه‌های تخصصی این حوزه به تفصیل سخن گفته است. چارئی متولد 1335 و دانش‌آموخته دانشکده هنرهای زیبا و دانشگاه تربیت مدرس است. از 1355 تاکنون نمایشگاههای متعددی از آثار خوشنویسی و گرافیک این هنرمند برگزار شده و اینک عضو هیات علمی دانشکده هنر دانشگاه شاهد است. این گفتار بخشی از گفتگویی است که پیش‌تر در سومین کتاب سال گرافیک دانشجویی (نشانه) به چاپ رسیده است:

چه تعریف جامع و مانعی می‌توان از نشانه ارائه داد؟
هویت فردی و گروهی اشخاص و سازمان‌ها به لحاظ نوع فعالیت که رمزگونه نمایش داده می‌شود ، نشانه نام دارد. در واقع نشانه واژه‌ایست فارسی برای اصطلاح فرنگی"sign " که ترجمه تحت‌اللفظی علامت ، اثر ، اشاره ، آیت و بالاخره امضاء اطلاق می‌شود. از این دست اصطلاحات فرنگی که وارد زبان فارسی شده‌اند ، بسیارند. اما به لحاظ تخصصی عملکرد آن تاکنون توضیح داده نشده است. اصطلاحاتی مانندmaster head , the emblem , symbol , signet , signal , trade mark , masth head و بسیاری اصطلاحات.

یکی از دسته‌بندی‌های اولیه ، نشانه را به نوشتاری و غیرنوشتاری تقسیم می‌کند. در این باره چه نظری دارید؟
حقیقت این است که در هیچ کتاب تخصصی گرافیک ، تقسیم‌بندی جامع و کاملی از ساماندهی نشانه ارائه نشده است و آنچه را که امروز بطور مختصر ارائه می‌دهم ، ابتدای راه نشانه است. چرا که با ظهور تکنولوژی و پدیده‌های نو در گرافیک ، نشانه‌ها تغییر ماهیت می‌دهند و اساسا عملکردی ویژه خواهند داشت. اصطلاحاتی مانند touch graphic , moving type , mascot و بسیاری اصطلاحات تازه دیگر که سوغات فرنگ است ، باید در فرهنگ فارسی رویکردی مناسب داشته باشد و این میسر نمی‌گردد ، مگر به همت متخصصان امور گرافیک.
سال 1366 در پایان دوره دانشجویی کارشناسی گرافیک ، تحقیقاتم را شروع کردم که در سال 1367 پایان‌نامه تحصیلی دوره کارشناسی‌ام را تحت عنوان " بررسی نشانه‌های معاصر ایران " ارائه کردم. در آن پژوهش ، نخستین تقسیم‌بندی نشانه را به مخاطبان آن زمان معرفی کردم. اما امروز ، نشانه‌ها با توجه به صنعت و تکنولوژی متحول شده‌اند و پدیده‌های نوینی مطرح شده است. سال 1367 در پایان‌نامه‌ام به این اصطلاحات اشاره کرده‌ام :
Sign : نشان ، علامت ، اثر ، اشاره ، آیت ، اشاره‌کردن و امضاء
Signal : علامت ، راهنما ، اخطار ، مخابره ، برجسته
Signet : مهر ، خاتم ، الگوهای قابل تکثیر
Symbol : نشان ، رمز ، نماد
Symbolize : نشان چیزی بودن ، با علائم نشان‌دادن
The emblem : علامت ، رمز ، هویت مملکتی
Pattern : نمونه، الگو ، طرح ، نقشه ، نمونه‌ساختن
Master head : سرتیتر ، نشان مهم ، سرعنوان
Trade mark : نشان تجاری ، بازرگانی ، صنعتی ، مشخصات کالا
Lable : برچسب ، نشان‌کردن ، نامیدن ، طبقه‌بندی کردن
Coats of arms : نشان برای مملکت ، مکان ، خانواده و شرکت‌ها
Signal : با ثبت خطی : مانند کُد مورس (تلگراف)
Signal : با ثبت سطحی : مانند علائم راهنمایی و رانندگی
Signal : با ثبت سه‌بعدی : مانند مجسمه ، حروف برجسته ویژه نابینایان (Braille)
Signal : با منابع پانچ (سوراخ‌دار) در کامپیوتر

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   34 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نشانه در گرافیک

دانلودمقاله تکنولوژی چدن

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله تکنولوژی چدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 


گروه 1 شامل دو دسته است: 1- آلیاژ تصفیه شده Rehend 2- 1200، A 1050
آلیاژ تصفیه شده (H99, 1198) که درجه خلوص آنها 90/99 و 99.999% می‌باشد.
بسته به خلوصشان در ساخت خازن (چگالنده) الکتریکی (باصطلاح فلز اچ شده)، وسایل روستایی‌ها، و برای کاربرهای دکوری در ساختن بسته‌های لوکس (عطریات و آرایشی) فلز معمولاً آبکاری می‌شود.
آلیاژ 1050A دارای خلوص بالاتر از 5/99% می‌باشد و یکی از گروهای پرمصرف می‌باشد.
دارای تلفیق سازش خوبی یعنی مقاومت مکانیکی Rm، ظرفیت بر روی تغییر شکل پلاستیک و خاص دکوری می‌باشد دارای رنج کاربری وسیعی از قبیل: بسته‌بندی، ساختن، ورق‌کاری، لوله برای مبادلهای حرارتی هدایت کننده‌های الکتریکی و غیره می‌باشد.
آلیاژ 1200 دارای خلوص بین وو و 5/99% می‌باشد و در جائیکه شکل‌پذیری پلاستیکی کافی مدنظر باشد جایگزینی 1050A می‌شود بسته‌بندی، ظروف آشپزخانه.
گروه 3
آلیاژ صنعتی گروه 3 (شکل 1-4) شامل 10105 منگنز می‌باشد این آلیاژی بطور بارز خواص مکانیکی AL را افزایش می‌دهد و حداقل استحاکم کششی به میزان 40-50Mpa بطور تضمینی می‌افزاید در حالیکه شکل‌پذیری به حالت خوب خود باقی می‌ماند آلیاژ 3003 بارزترین آلیاژ این گروه باشد افزودن تا cu20/0% افزایش بیشتری در مقاومت مکانیکی را فراهم می‌نماید. و افزایش تا cu 7/0% امکان دست‌یابی به ساختار ریز دانه را فراهم می‌نماید.
همانند تمامی آلیاژ‌ها این گروه دارای بیشترین ظرفیت تغییر شکل پلاستیکی در وضعیت می‌باشد کاربرد اصلی 3003 در ساختمان (آبکاری تابلو- ورق روکش سقف)، ساخت، ورق‌کاری (طبی‌سازی) لوله‌های مبدل حرارتی وسایل آشپزخانه و غیره می‌باشد.
3103 متفاوت از 3003 می‌باشد که در آن مس بدون اضافه نمی‌شود.
304 تقریباً 1% منیزیم بدان اضافه شده، در حالیکه تمام خواص 3003 را دارد اندکی خواص مکانیکی بهتری ارائه می‌نماید. بطور عمده برای ساخت ظروف غذایی، ظروف آشپزخانه و....
آلیاژ 3005 و 3105 دو آلیاژی می‌باشد که خواص مکانیکی آنها تأمین گردید که 4 و 3003 افت پیدا می‌کند که در زمینه ساختمان ساخت (تولید)، ورقکاری- روکش حرارتی و...
گروه 5
خواص مکانیکی این آلیاژها با افزایش منیزیم افزایش می‌یابد (شکل 2-4)
آلیاژهای کار شده به ندرت شامل 5% منیزیم می‌باشند زیرا با بهترین از این سطح پایداری آلیاژ کاهش پیدا می‌کنند خصوصاً اگر تحت تاثیر حرارت باشد.
نگهداشتن دراز مدت در دمای بالا منجر به رسوب ترکیبات بین فلزی در مرز دانه‌ها می‌شود که تأثیرات احتمالی آن در بخش 4/6 B بیان شده است.
اگر بسته به کاربرد نیاز به عملیات حرارتی باشد. عملیات حرارتی پایدارسازی می‌تواند بر روی آلیاژی که حاوی mg3% یا بیشتر باشد انجام پذیرد (H321, H116).
اغلب آلیاژهای گروهای 5 شامل افزودنی‌های دیگر از قبیل Ti, cr, mg که افزایش بیشتری در استحکام کششی و یا خواص قطعی از قبیل مقاومت به خوردگی، ؟؟؟/ و دیگر را فراهم می‌نماید.
این آلیاژها:
- بسیار مناسب به جهت جو همکاری می‌باشند به استثناء آن آلیاژهای که شامل %22-8/1 منیزیم باشد.
- استحکام کششی اتصال بوش تقریباً برابر با فلز پایه در شرایط آئین شده می‌باشد.
- دارای خواص خوب در دماهای پایین می‌باشد.
- دارای مقاومت به خوردگی خوب چه در حالت جوش و چه در حالتی معکوس می‌باشد.
آلیاژ 5005 شامل حدود mg %6/0 می‌باشد و زمانیکه اندکی بهبود در خواص مکانیکی مورد نیاز باشد جایگزین گروه 1200 و A 1050 می‌شود.
آلیاژ 5657 متفاوت از 5005 زمانیکه از فلز پایه 1085 استفاده می‌کنیم می‌باشد. بدین معنا که معروف به کیفیت bright- trime بر روی بسته‌بندی زینتی و به منظور دکوراسیونی که مدنظر می‌باشد است.
آلیاژ 5154، 5454، 5754 ترکیبی از منیزیم از %4 تا 5/2 با اضافه کردن اندکی mn یا cr می‌باشد که بطور وسیعی در بخش ساختمان سیم 5154A غالباً بعنوان منع پروچ مورد استفاده قرار می‌گیرد.
آلیاژ 5086، 5083 حاوی %5 تا 5/3 منیزیم با Mn و cr اضافه شده بالاترین خواص مکانیکی برای تمامی محصولات ناتمام گروه‌های 5 که شامل دماهای پایئنی می‌باشد را ارائه می‌نماید.
مناسب برای جوشکاری و دارای مقاومت به خوردگی عالی خصوصاً در محیطهای دریایی می‌باشند. و رشد بسیاری در صنایع دریایی و صنایع تولیدی دارو
آلیاژ 5182 با mg5%-A اما با Fe و Si کمتر تلفیق خوبی بین مقاومت مکانیکی و شکل‌پذیری در شرایط این را فراهم می‌نماید و بعنوان ؟؟؟؟ کننده در ماشین‌های مورد استفاده قرار می‌گیرد.
آلیاژ 5019 با Mg %5 به جهتی محدود ویژه از قبیل- سیم پن، بست، گیره، و مصارفی که با موارد خوراکی در ارتباط می‌باشد.
گروه 2
افزودنی اصلی به این گروه cu و مقادیر کمی Mg و Si می‌باشد ملاک انتخاب بحرانی برای این آلیاژها معمولاً
- استحکام مکانیکی در شرایط Ti
- نرخ انتشار و کم‌ترک در شرایط
- مقاومت حرارتی و بدون
آلیاژهای این گروه یا در شرایط T4 یا T6 یا T8 مورد استفاده قرار می‌گیرند.
آلیاژ A2017 (سابقاً به دور ؟؟؟ نامیده می‌شد) استحکام کششی متوسطی با قابلیت ماشین‌کاری خوب فراهم می‌نماید و بطور گسترده کاربردهای مکانیکی (بعنوان اکسترونون با قره ضخیم) مورد استفاده قرار می‌گیرد.
آلیاژA 202 با مقدار درصدر Mg بالاتر نسبت به A2017 با خواص مکانیکی خوبی تا ضمن شکست خوب و مقاومت به اشاعه ترک خوب گسترش پیدا نموده است و بطور عمده در ساخت هواپیما بعنوان ورق در اندازه‌های ورقهای نازک و ضخیم (شرایط T351) و بعنوان اکسژترن مورد استفاده قرار بگیرد.
- آلیاژ 2014 با مقدار Si بالاتر (0.5-102y) خصوصاً دارای خواص مکانیکی بالا در شرایط T6 می‌باشند.
- این آلیاژ برای ساخت هواپیما و صنایع مکانیکی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- آلیاژ 3214 متفاوت از 2014 که دوری آهن کمتر می‌باشد که شکست آن بهبود می‌یابد و مقاوم به اشباع ترک در ورقهای ؟؟؟ برای ساخت هواپیما می‌شود.
در محصولات ضخیم آلیاژ 2024 در شرایط T8 یک سطح خوبی از استحکام مکانیکی و مقاومت به خوردگی بین دانه‌ای رضایت‌بخشی در محصولاتی با ضخامت کمتر از mm10 را فراهم می‌نماید.
کرنش سختی پایین کویچ و ؟؟؟ مصنوعی منجر به افزایش استحکام مکانیکی (در شرایط T8) می‌شود
کاربرد اصلی این آلیاژ در هوانوردی و تسهیلات نظامی می‌باشد.
افزودنیهای اضافی آهن، Ni، Mn و V خواص مکانیکی در So بین 300-100 را افزایش می‌دهد.
اینها آلیاژ 2219، A2618 می‌باشند که در شرایط T6 پایداری خوب و مقاومت به خزشی تا 150-100 را فراهم می‌نمایند. آلیاژ 2219 دارای بالاترین مقدار مس (cu%6) بعلاوه mm می‌باشند.
کرنش سختی بعد از کوئیچ، خواص مکانیکی این آلیاژ را در شرایط T8, T6, T3 می‌باشد و دارای چندین خواص جانبی می‌باشند از قبیل
مقاومت به خزش و استحکام کششی تسلیمی در محدوده 300-200
خواص مکانیکی در دماهای؟؟
جوشپذیری قوی Tic, Mc
مقاومت به تنش خوردگی در شرایط T6
مورد استفاده قرار می‌گیرد برای ساخت مخازن ؟؟؟ برای لانچر هوایی موشک،
سرانجام، اضافه کرد سرب، یا ؟؟؟ استعداد (پتانسیل) خوبی برای ماشین‌کاری به خاطر خرد کردن براده‌های تراشکاری ارائه می‌نماید. که این موضوع در رابطه با آلیاژ کردن 2011و 2030 می‌باشد.
می‌بایستی یادآوری شود که باستثناء 2219 این آلیاژها نمی‌توانند توسط تکنیکهای متداول Mic , Tic جوشکاری شوند. بعلاوه مقاومت به خوردگی ضعیف می‌باشد و بنابراین نیازمند این است که اگر در محیطهای مرطوب مورد استفاده قرار گیرند محافظت شوند.
1- کاربرد الکتریکی- صنایع شیمیایی
2- در صورت عملیات حرارتی صحیح استحکام بالا
مقاومت به خوردگی پایین لذا برای حل این مشکل  clod کردن با Al خالص و یا آلیاژهای مخصوص
این آلیاژهای امنیتی در صنایع هواپیمایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
گروه 3- مقدار Mn تا ؟؟/ محدود می‌شود.
استحکام متوسط
و به سهولت می‌توان بر روی آن کار انجام داد.
گروه 4-
Si غیر اصلی آن می‌باشد.
و به جهت کاهش نقاط ذوب به اندازه کافی می‌توان بدان Si اضافه نمود.
مناسب برای Bra ze
گروه 5
Mg غیر اصلی
استحکام متوسط
خصوصیات ذوب جوشکاری
مقاومت خوب
اما مقدار کار ؟؟؟ می‌بایست محدود شود.
گروه 6-
مقاومت به ؟؟؟ خوب
گروه 7
استحکام بالا
پاین‌ترین دانسیته در بین گروهای Al  صنایع هواپیمایی

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تکنولوژی چدن

دانلودمقاله ژئوترمال

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله ژئوترمال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

پیش گفتار
توسعه شگرف علم و فن در جهان امروز، ظاهراَ آسایش و رفاه زندگی بشر را موجب شده است، لیکن این توسعه یافتگی ، مایه بروز مشکلات تازه ای نیز برای انسانها شده است که از آن جمله می توان به آلودگی محیط زیست، تغییرات گسترده آب و هوایی در زمین و غیره اشاره نمود. بحران آلودگی در جهان و کاهش ذخایر فسیلی در جهان از یک سو و رشد فزاینده جمعیت از سوی دیگر، موجب گرایش روز افزون دانشمندان علوم مختلف به سوی انرژی های نو شده است. انرژی ژئوترمال یا زمین گرمایی یکی از انواع انرژی های تجدیدپذیر است که می تواند جایگزین مناسبی برای سوخت های فسیلی باشد و با وجود گسترش قابل ملاحظه آن درکشورهای پیشرفته و برخی از کشورهای در حال توسعه، در ایران کماکان ناشناخته باقی مانده است. هدف از ارایه این نوشتار آشنایی بیشتر با این سرمایه با ارزش و همیشگی می باشد.

 


مقدمه
اصطلاح ژئوترمال واژه ای است یونانی که از کلمات Geo به معنای زمین و ther/ me به معنی حرارت تشکیل شده است و انرژی زمین گرمایی هم نامیده می شود. این انرژی از سیال داغ موجود دراعماق زمین به دست می آید. در واقع آب داغ یا بخار خروجی از زمین عامل انتقال انرژی ازمخزن ژئوترمال به سطح زمین است. این انرژی در مخزن زمین گرمایی، متمرکز شده است که برای دسترسی به آن در محل مخزن ، چاهی عمیق حفر می شود.

 

طبق محاسبات به عمل آمده مشخص شده است که انرژی حرارتی ذخیره شده در 11 کیلومتر فوقانی پوسته زمین ، معدل 50 هزار برابر کل انرژی به دست آمده از منابع نفت و گاز شناخته امروز جهان است.
این منبع طبیعی فراوان و تمیز ، به طور پیوسته و یکنواخت در دسترس است در حال حاضر در بیشتر کشورهای پیشرفته ، بخار ژئوترمال و آب داغ برای تولید انرژی الکتریکی با کمترین تاثیرات محیطی مورد استفاده قرار می گیرد. آب های گرم مستقیماَ از زمین ، برای گرم کردن گلخانه ها، حوضچه های پرورش ماهی و سیستمهای گرمایش و سرمایش و غیره به کار می روند. همچنین پمپهای حرارتی ژئوترمال را می توان تقریباَ در هر جایی نصب کرده بهره برداری از انرژی ژئوترمال به عنوان یک منبع انرژی پتانسیل در اعماق زمین، مستقل از شرایط جوی بوده و قابلیت جوابگویی به نیاز کنونی و آتی بشر دارد.
امروزه از ژئوترمال در 21 کشور جهان برای تولید الکتریسته و در 55 کشور دنیا برای استفاده مستقیم از منابع استفاده می شود. بدیهی است که بهره برداری گسترده از ذخایر انرژی ژئوترمال مستلزم تحقیق و توسعه بیشتر در زمینه روش های اکتشاف و استخراج آن است.
تاریخچه ژئوترمال در جهان:
این انرژی از ابتدای خلقت مورد استفاده انسان بوده است. به این ترتیب که از آن برای شستشو، پخت و پز، استحمام، کشاورزی و درمان بیماریها استفاده می شده است. اسناد و مدارک موجود ثابت میکند که ساکنان کشورهایی نظیر چین، ژاپن اسلند و نیوزلند در گذشته های دور از این انرژی استفاده می کردند. در سال 1828 فردی به نام لار در للو در کشور ایتالیا برای تهیه اسیدبوریک به جای سوزاندن هیزم از حرارت آبهای گرم استفاده کرد که بعدها نام محل اجرای طرح مزبور را لاردرللو نامیدند.
در سال 1870 با روش های پیشرفته علمی نوع رفتار حرارتی زمین مورد مطالعه قرار گرفت. نخستین تلاش ها در لاردرللو در سال 1904 برای تولید برق با استفاده از انرژی ژئوترمال صورت گرفت. در سال 1908 در همان منطقه، نخستین نیروگاه ژئوترمال به ظرفیت 20 کیلووات راه اندازی شد که در سال 1940 ظرفیت آن به میزان 127 مگاوات افزایش یافت تا سال 1950 بهره گیری از انرژی ژئوترمال رشد چندانی نداشت اما حد فاصل سال های 1950 تا 1973 بهره گیری از انرژی ژئوترمال رشد چندانی نداشت اما حد فاصل سال های 1950 تا 1973 به دلیل گران شدن بی سابقه و ناگهانی نفت، همه کشورها به فکر استفاده از انرژی های جایگزین افتادند و به تدریج کشورهایی چون امریکا ، اسیلند، فیلیپین، اندونزی و اغلب کشورهایی که روی کمربند ژئوترمال جهانی قرار دارند شروع به بهره برداری از این انرژی کردند.

 

تاریخچه ژئوترمال در ایران:
شناخت انرژی ژئوترمال در ناحیه دماوند در چهارچوب بررسی های انرژی ژئوترمال در مناطق آذربایجان و دماوند از سال 1975 به وسیله شرکت ایتالیایی انل (ENEL) و با نظارت وزارت نیرو آغاز شد و تا سال 1983 به طول انجامید. این مطالعات شامل زمین شناسی نوری ، زمین شناسی، آتشفشان شناسی، آب شناسی، هیدرولوژی، ژئوشیمی و ژئوفیزیک است.
سازمان انرژی های نو ایران (سانا) وابسته به وزارت نیرو از سال 1374 فعالیت رسمی خود را آغاز کرده تا از انرژی های نو مانند انرژی خورشیدی، انرژی ژئوترمال، انرژی باد، بیوماس و بیوگاز، انرژی امواج و غیره بهره گیری کند.
استفاده از انرژی ژئوترمال در ایران به سال های دور می رسد به طوری که مردم به شیوه های سنتی از این انرژی در محل هایی که چشمه آب گرم وجود داشت، در قالب حمامها و استخرهای شنا جهت مصارف آب درمانی و تفریحی استفاده می کردند. هم اکنون مطالعات احداث اولین نیروگاه ژئوترمال در کشور توسط سا زمان انرژی های نو وابسته به وزارت نیرو در منطقه مشکین شهر در حال اجرا است که تا کنون سه حلقه چاه اکتشافی به عمق های حدود 3200 متر، 3170 متر و 2200 متر جهت برآورد و تخمین پتانسیل انرژی ژئوترمال در منطقه سبلان حفاری شده است و نتایج اولیه حاکی از وجود پتانسیل بالا و مطلوبی برای احداث نیروگاه در این منطقه است. همچنین در این سازمان پروژه پمپ حرارتی در شهر تبریز جهت تأمین گرمایش و سرمایش ساختمان ها در حال انجام است. تاکنون مناطقی از ایران که دارای پتانسیل مناسب جهت بهره برداری از انرژی ژئوترمال هستند، مورد مطالعه قرار گرفته اند و پروژه های تحقیقاتی در این زمینه در دست مطالعه و اجرا می باشد.

 

گرمای زمین
گرمای درونی زمین به تدریج با افزایش عمق، افزایش می یابد( 3 درجه به ازای هر 100 درجه که در مناطق آتشفشانی جوان این میزان حدود 3 تا 5 برابر است) به طوریکه در مرکز زمین این گرما به بیش 4200 درجه سانتی گراد (7600 درجه فاز نهایت ) از می رسد. بخشی از این گرما مربوط به آثار باقی مانده از توده ای آتشین مانند در حدود 5/4 بیلیون سال پیش می باشد، اما بیشتر این گرما از فساد و زوال ایزوتوپ های رادیواکتیو به وجود آمده است. همانطور که گرما به طور طبیعی از نواحی گرمتر به نواحی سردتر حرکت می کند، گرمای زمین هم همراه یک افت و خیز نسبی از مرکز به سطح جریان دارد یعنی از جایی که 42 میلیون مگاوات گرما تخمین زده شده که مدام در فضا بخش می گردد. حجم ذخیره شده این گرمای بی اندازه را نمی توان بدست آورد، زیرا گرمای درونی کمی به سطح می رسد. بر اساس نظریه تکتونیک صفحه ای، مشخص شده است که مقداری از این گرما ، که در اعماق مطلوب برای استخراج تجاری آن تمرکز یافته، مراقبت می شود. طبق این نظریه پوسته زمین از تعدادی صفحه تشکیل شده است که نسبت به یکدیگر درحال حرکتند. این صفحات متحرک روی ماده نیمه سیالی که در عمق تقریبی 100 کیلومتری واقع شده است، قرار دارد. با توجه به اینکه مرز صفحات مزبور جز مناطق فعال زمین است مناطق زلزله خیز فعال آتشفشانی و ذخایر زمین گرمایی جهان نیز روی این مناطق واقع شده است. جایی که دو صفحه با هم برخورد می کنند معمولاَ یکی به زیر دیگری می رود. در عمق زیاد ، درست بالای صفحه ای که به پایین رفته، گرمای درونی، به اندازه ای بالا می رود که مناسب ذوب سنگها می باشد. در نتیجه جرم ماگما که تراکم کمتری نسبت به محیط سنگها دارد تا پوسته و گاهی اوقات تا آتشفشانهای محترق صعود می کند.
تحت شرایط درست این گرمای نزدیک سطح زمین می تواند تولید تجاری انرژی ژئوترمال را فراهم کند.
نشانه های انرژی ژئوترمال
مهمترین نشانه های منابع ژئوترمال عبارت است از: سنگهای آتش فشانی جوان (جوانتر از یک میلیون سال )، چشمه های آب گرم، بخار فشان یا گاز فشان ، آب فشان (گایرز)، نواحی و دگرسان شده، گل فشان و کوههای آتشفشانی فعال.
برای آغاز مطالعات اکتشافی در یک منطقه زمین گرمایی ، بیش از یک نشانه باید در منطقه وجود داشته باشد.
در کل نواحی که دارای پتانسیل انرژی ژئوترمال هستند منطبق بر مناطق آتشفشانی و زلزله خیز جهان هستند.
مخزن ژئوترمال
توده یا حجمی از سنگهای نفوذپذیر و متخلخل است که در اعماق مختلف زمین قرار داشته و خلل در فرج آن ها را آب داغ یا بخار تحت فشار اشغال کرده است. مخازن ژئوترمال تحت شرایط خاص زمین شناسی به وجود می آیند. گسل ها یکی از عوامل مهم کنترل کننده اندازه و شکل مخازن زمین گرمایی هستند.
عمق این مخازن نباید بیش از سه هزار متر باشد زیرا بهره برداری از انرژی آن بافن آوری کنونی بشر، توجیه اقتصادی ندارد.
اجزای یک مخزن زمین گرمایی عبارتند از:
1. سنگ مخزن که سنگی نفوذپذیر و متخلخل است.
2. سیال مخزن که آب داغ یا بخار تحت فشار است.
3. سنگ پوشش که سنگی متراکم و غیر قابل نفوذ بوده و مانع خروج سیال از مخزن و در نتیجه افت فشار آن می شود.
4. منبع حرارت که ممکن است عوامل مختلفی باشد مانند یک توده نفوذی آذرین جوان و عمیق یا حرارت حاصل از حرکات زمین یا تجزیه عناصر رادیواکتیو
5. منبع سیال که بارش های جوی، منابع آب زیرزمینی و یا آب موجود در ماگماست.

 


انواع مخازن ژئوترمال
1ـ مخازن گرمایی: در حال حاضر این دسته از مخازن تنها مخازن اقتصادی جهان است که حاوی سیال بوده و بر حسب نوع سیال به دو دسته آب بالنده و بخار بالنده تقسیم می شوند . مخازن آب بالنده فراوانتر از مخازن بخار بالنده است. کشورهای نیوزلند و ایسلند دارای تعداد قابل توجهی مخازن آب بالنده است . در مخازن بخار بالنده بخار تحت فشار با دمای زیاد منبسط شده و به بخار خشک فوق العاده گرم تبدیل می شود. در مخازن آب بالنده حجم آب داغ بیش از حجم بخار و گاز مخزن است. حدود 95% مخازن ژئوترمال را مخازن آب بالنده تشکیل می دهد. منابع تآمین کننده آب این مخازن بارش های جوی و آبهای سطحی است هر چه حجم آب داغ قابل استخراج مخزن بیشتر باشد، بهره برداری از آن اقتصادی تر است.
2ـ مخازن سنگ داغ خشک: در نواحی که سنگهای متراکم و آذرین و داغ و بدون تخلخل در عمق کم قرار دارند می توان آب را به طور مصنوعی به سنگها تزریق کرد. لابه لای سنگها آبها بخار شده و به بالا صعود میکند و برای تولید برق مورد استفاده قرار می گیرد. این طرح از نظر اقتصادی به صرفه نیست و در مرحله مطالعاتی است.
3ـ مخازن تحت فشار: این گونه مخازن در اعماق زیاد (بیش از چهار هزار و 600 متر) قرار دارد. این گونه مخازن از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیستند و اکثراَ در حین انجام مطالعات اکتشافی ذخایر نفت و گاز شناسایی شده اند.
4ـ مخازن ماگمایی : در برخی نقاط کره زمین به ویژه در مناطق فعال آتشفشانی توده های آذرین جوان کم عمق وجود داردکه دارای انرژی حرارتی فوق العاده زیادی هستند. این توده های آذرین را مخازن ماگمایی می نامند که بهترین نمونه آن در جزایر هاوایی وجود دارد. این طرح نیز با مشکلاتی نظیر خطرات حفاری و عدم کارایی روش های ژئوفیزیکی کنونی در حرارتهای بالا مواجه است.

 

تکنولوژی ژئوترمال
امروزه، تنها عالی ترین درجات منابع ژئوترمال می توانند مورد استفاده اقتصادی قرار بگیرند. مانع اصلی در راه پیشرفت سریع جهان گسترده ژئوترمال، گرانی و تکنولوژی نامناسب و محدود می باشد. پیشرفت این تکنولوژی نیاز به مراکز تحقیق به ویژه نظارت بر کاوش ها و اکتشافات حفاری و طراحی نیروگاهها دارد.
ـ کاوش و اکتشاف
تکنیکهای ژئوفیزیکی، ژئوشیمی و زمین شناسی برای تعیین محل منابع ژئوترمال مورد استفاده قرار می گیرند. یکی از مشکلات اساسی که کمپانی های ژئوترمال با آن مواجه هستند، اینست که چطور اقتصادی ترین و مؤثرترین مکان را برای حفر چاهها پیشگویی کنندکه بیشترین شانس برای به هم رسیدن کانالهای جریان گرما و مخازن گرمایی عمیق وجود داشته باشد.
روش های جدید ژئوشیمی و زمین شناسی و سنورهای با حساسیت بالا بسیاری از اکتشافات را میسر می سازد اما هنوز جا برای پیشرفت در آینده به منظور به حداقل رساندن هزینه های اکتشاف اما نه تولید چاههای خشک وجود دارد.
در زمین شناسی آنچه از نقطه نظر ژئوترمال پر اهمیت است تراوایی سنگهاست و در نتیجه اینکه کدامیک از این سنگها و طبقات رسوبی به عنوان سنگ مخزن و کدامیک به صورت سنگ پوششی عمل می کنند. همچنین با استفاده از نظریه تکنوییک صفحه ای می توان نحوه پراکندگی مناطق ژئوترمال جهان را توجیه کرد. به طور کلی ، استخراج و اکتشاف بدون شناخت و وضعیت زمین شناسی منابع ژئوترمال ممکن نیست. مطالعات ژئوشیمی شامل نمونه برداری و آزمایش نمونه های متعدد از آب های جاری، گازها ، رسوبات ، آلتراسیون و آب چشمه ها و غیره است که با توجه به نتایج حاصل می توان محدوده هایی که از نظر اکتشافات انرژی ژئوترمال پر اهمیت هستند را مشخص کرد. به عنوان مثال تغییرات در محدوده های زیاد نشانگر وجود آبخیزهای متعدد و اختلاط آب های ژئوترمال با آب های سطحی است. استفاده از داده های ایزوتوپی که از طریق مدار تریتیوم موجود درمحل ظهور آب چشمه ها می توان زمان توقف آب ها را در یک مخزن عمیق تخمین زد. اب چشمه های سرد دارای مقادیر زیاد تریتیوم و آب چشمه های گرم دارای مقادیر کمتری تریتیوم بوده که این مورد نشانگر گردش طولانی تر آب چشمه های گرم است.
همچنین از طریق کاربردهای ژئوترمومترهای مختلف می توان درجه حرارت مخزن ژئوترمال را تخمین زد.
برای اکتشاف مخزن ژئوترمال، استفاده از روش های ژئوفیزیکی هم ضروری می باشد مثلاً در ناحیه دماوند روش های ژئوفیزیکی تلوریک و مگنتوتلوریک برای اکتشاف مخزن ژئوترمال به کار گرفته شد.
مطالعات حرارت سنجی نیز به منظور اندازه گیری شیب حرارتی و مقدار جریان حرارت در زیر سطح زمین انجام می گیرد. همچنین میزان پتانسیل حرارتی را با توجه به داده هایی همچون درجه حرارت سیال مخزن ضخامت سنگ مخزن، میزان تخلخل سنگ ، مخزن، درجه حرارت پس از بهره برداری و …. محاسبه می کنند.
به دنبال استفاده مفید از بعضی انواع سیستمهای سنور، باید این سیستمها معرفی و مطرح گردند. اخیراً نتایج چندین پروژه و انواع سنسورهای به کار رفته در آنها توسط کمپانی های سازنده دستگاهها به نمایش گذاشته شده و آزمایشات آنها شرح داده شد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   44 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ژئوترمال

دانلود مقاله مدرنیسم

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله مدرنیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

پیشگفتار
این تحقیق به صورت یک مجموعه مختصر ارائه شده است که مباحث تقریبا به صورت ناگسسته عرضه شده ولی به علت جالب بودن بعضی مطالب درصدد مطرح کردن آنها برآمدم.
در این تحقیق هفت مبحث بررسی شده که برای تعریف کلی از مدرنیته و رابطه آن با سنتهای قدیم بحثی با عنوان معمای مدرنیته ذکر شده است . مطالب دیگر به ترتیب : رابطه مدرنیته با متافیزک ومقوله انسان گرایی آن بازاندیشی مدرنیت، مدرنیت وابعاد نهادی آن ،درآمدی بر معنای اصطلاح جهان سوم که هر انسانی بارها و بارها بآ آن برخورد می کند و بی آنکه به معنی آن بپردازد از کنارش عبور کرده است ، جهانی شدن مدرنیت واینکه تحولی همه گیر است و در پایان چکیده ای از مطالب آورده شده است.
در روزگار مدرن یعنی دوره همخوانی با قالبهای تکنولوژیک ، چیزی مهمتر از این نیست که آدمی دریابد که خویشتن او چند پاره شده فرد ابزاری اش راه را بر پیشرفت حقیقی او بسته است و الگویی یکة خرد باوری اش هیچ نیست مگر ابزار به بند کشیدن او این مبارزه یعنی آگاهی از شرایط تحقق آزادی و برانگیختن شور فردیت در هر کس.

معمای مدرنیته
تعریفهایی که از مدرنیته ارائه شده اند چندان فراوان متنوع وحتی با هم متضادند که اگر بگوییم این واژه ی بسیار رایج در علوم اجتماعی تاریخ نگاری وفلسفه ی امروز یکی از مبهم ترین اصطلاح ها نیز به شمار می آید حرف تازه ای پیش نکشیده ایم. تاکنون هیچ کس نتوانسته تعریفی یکه نهایی و کامل و قطعی از واژه مدرن و از مفاهیمی که همراه با آن مطرح می شوند همچون مدرنیته مدرنیزاسیون و پسامدرن ارائه کند و به نظر می رسد که حتی ارائه یک تعریف براساس فصل مشترک تعریفهای موجود ازمدرنیته نیز ممکن نباشد.
واژه مدرن که در تمام زبانهای اروپایی و در بسیاری از زبانهای دیگر از جمله در فارسی امروزی ما رایج شده لفظ لاتینی modemus است که خود از قید mode مشتق شده است. در زمان لاتین معنای mode«این اواخر، به تازگی ، گذشته ای بسیار نزدیک بود. به گمان بعضی از تاریخ نگاران لفظ moderni را رومیان در اواخر سده‌ی پنجم در مورد ارزشها و باورهای پذیرفته شده قدیمی که با لفظ مورد ارزشها وباورهای مشکوک جدید به کار می بردند ارزشهایی که در تقابل بودند با باورهای پذیرفته شده قدیمی که با لفظ antiqui مشخص می شدند.
بسیاری از مردم که واژه مدرن را درگفتار هر روزه خود به جای چیزی نو به کار می‌برند در اصل مقصودشان همان چیزی نو امروزی است که جایگزین چیزهای کهنه و غیر قابل قبول شده است. از نظر شماری از نظریه پردازان علوم اجتماعی نیز ،مشروعیت مدرن بودن یا مدریته از پیکارش با سنت ها نتیجه می شود و عقیده دارند که مدرنیته یعنی منش شیوه زندگی امروزی جدید که به جای منش کهن زیستن نشسته و انرا نفی کرده باشد شارل بودلر این تعریف از مدرنیته را نادقیق می داند. مدرن بودن به گمان او یعنی درک این واقعیت که چیزهایی از زندگی کهنه در زندگی نو باقی مانده اند وما باید با آنها بجنگیم. مدرنیته یعنی در حال جنگ بودن با سنت ها و باورهای کهنه ای که همراه شده اند با آنچه ما شیوه تازه زیستن می نامیم آن هم نه در شکلهای قدیمی خودبلکه در شلکهای امروزی که بازشناختن شان گاه کار بسیار دشواری است.
جهان امروز این اصل را به عنوان اصل اساسی پذیرفته است که سکون وتکرار و رجوع به گذشته اصل نیست بلکه حرکت و تغییر و پیشرفت اصل است.حقیقت بی‌زمان ومکان و مطلق موهوم است و اصل با واقعیت متغیر نسبی موجود درزمان و مکان است. بدین ترتیب است که دنیای امروز را غوغای ترقی و پیشرفت فراگرفته است.
موج درگیری میان قدیمی ها و مدرن ها در قرون وسطی تشدید می شود. نویسندگانی را می یابیم که بر مدرنیسم زمانه شان نسبت به عصر کهن پای می فشرند.مشهورترین مجادله ای که میان قدیمی ها و مدرن ها جریان داشت درپایان قرن هفدهم و آغاز قرن هجدهم شروع می‌شود. مدرنیت به شیوه هایی از زندگی یا سازمان اجتماعی مربوط می شود که از سده هفدهم به بعد دراروپا پیدا شد و به تدریج نفوذی کم و بیش جهانی پیدا کرد. این تعریف مدرنیت را به یک دوره زمانی و یک جایگاه جغرافیایی اولیه مربوط میسازد ولی در ضمن ویژگیهای عمده اش را در جعبه سیاه سربسته باقی می گذارد.
بحث فرهنگی پردامنه ای که در تاریخ اندیشه های اروپایی به عنوان رویارویی باستانیان و مدرن ها مشهور شده و لحظه ای مهم را در زندگی فکری و معنوی اروپا به ویژه انگلستان وفرانسه در پایان سده هفدهم مشخص می کند براساس ضرورت درک چگونگی رویارویی با سنت ها مطرح شد. در این جدال مساله مرکزی این بود که فیلسوفان و نویسندگان امروزی تا چه حد می توانند خود را بی نیاز از سنت باستان یعنی سنت فکری ادبی یونان وروم بدانند؟ آیا می توان گفت که امروزی ها به دلیل پیشرفت دانش بشری درچنان موقعیتی قرار گرفته اند که دیگر نیازی به سنتهای کهن فکری خود ندارند؟ برخی از شرکت کنندگان در این بحث روزگار تمدن های باستانی و فرهنگ های کهن را با تمام عظمت دستاوردهاشان به ایام کودکی در زندگی یک انسان همانند میکردند و دوران مدرن یا زمان حاضر را به مثابه ایام بلوغ جسمانی و فکری انسان می شناختند. همان طور که در کل زندگی یک انسان دوران کودکی مرحله ای ضروری و گریز ناپذیر است که باید از آن گذشت تا به روزگار بلوغ و قدرت جسمانی وفکری رسید وجود فرهنگ کلاسیک و سرچشمه های یونانی و سامی نیز برای تکامل فرهنگ اروپایی ضروری بود. این همانند انگاشتن فرهنگ یونان با دوران کودکی زندگی انسان استعاره رایجی باقی ماند.در این همانند تاریخ با زندگی انسان مفهوم توسعه نهفته است که دربرداشتن امروزی از مدرنیته نیز نقش کلیدی دارد :مرحله تازه ، هر چند بدون پله های پیشین به دست نمی آید ولی نسبت به آن پله ها در حکم حرکتی به جلو یا توسعه ای مادی ومعنوی محسوب می شود . گفته برنارد شارتری که جان سالزبری نویسنده سده دوازدهم آنرا تکرارکرد. اینکه ما امروزی ها همچون کوتوله هایی هستیم که برفراز شانه های غولها یعنی بزرگان وفرهنگ کهن ایستاده اند و از این روشاهد چشم اندازی هستند گسترده تر از آنچه خود غولها می بیند. هر چه هم سازندگان فرهنگ باستان را از سازندگان فرهنگ امروز بزرگتر بدانیم باز نمی توانیم انکار کنیم که امروزی از تمامی دانش و بینش آنان بهره می برند وخود نیز چیزی حتی اندک ، بدان می افزایند.
مفاهیم کلیدی دیگری هم که تا پایان سده هجدهم تصوری تازه از زندگی و آزادی را فراهم آوردند ریشه در همان عنصر داشتند مفاهیمی چون فردیت مالیکت سرمایه دار نه ضرورت استنتاج قوانین از زندگی هر روزه از میان رفتن حق فرزند ارشد دولت استوار به نمایندگی تفکیک قوا وغیره.
در قلمرو حقوق وقانون گسست از سنت ها ،معنایی مشخص دارد: جدایی از قوانینی که براساس زندگی هر روزه تعیین وتدقیق نشده باشند و سرچشمه آن ها به متون مقدس گذشته ها، سنت ها و باورهای عتیق باز گردد.
اصل توجیه کننده تدوین قوانین زمینی باور به کارکرد در نهایت درست فرد انسانی است. این اصل احتمال خطا در فعالیت اجتماعی انسانی را نفی نمی کنداما براساس این باور بنا شده است که سرانجام افراد با تکیه بر نیروی عقل جمعی خود خواهند دانست که راه درست چیست. این قبول مرکزیت عقل انسانی در بحث از مدرنیته بسیار مهم است به راستی می توان گفت که شیوه رادیکال پذیرش یا رد ادعاهای آن به پذیرش یا در این ادعا منتهی می شود که پایه واساس سعادت انسان پیروی از احکام عقل است. به همین دلیل خردباوری همواره در مرکز بحث متفکرانی قرار داشته که به سنجش ادعاهای مدرنیته پرداخته اند.
با این که شما تعریف های ارائه شده از مدرنیته بسیار زیاد است ولی تلاش در جهت اینکه آن ها را در دو دسته کلی جای دهیم تاکنون ناموفق نبوده است . می توان بیشتر تعریف ها را در یکی از آن دو دسته کلی جای داد.رسته اول مدرنیته را همچون شکل یا ساختاری اجتماعی-فرهنگی و در نتیجه واقعیتی یا دورانی تاریخی مطرح می کند در حالی که دسته دوم آن را به مثابه حالتی رویکردی فلسفی یا جهان بینی تازه ای پیش کشید.
نمونه ای عالی از ارزیابی مدرنیته بحث میشل فوکوست. فوکو با آغاز از نوشته مشهور کانت روشنگری چیست؟ نشان داد که از دیدگاه کانت که مدافع مدرنتیه بود در روزگار روشنگری و پس از آن همخوان با جان مایه های بنیادین روشنگری یعنی بلوغ فکری، سیاسی واجتماعی آدمیان «امروزی بودن» و «امروزی زیستن » انسان پیش از هر چیز در حکم خواست با خبری از موقعیت امروزی خویشتن است. همین تلاش برای درک موقعیت حالت کنونی سبب می شود که مدرنیته همچون یک معضل فلسفی جلوه کند.کسی که بخواهد به طور جدی درباره امروز یعنی روزگار مدرن بیندیشد و بحث کند چاره ای جز این ندارد که توان خود را صرف شناخت جایگاه یا موقعیت امروزی خودش کند و این شناخت را با در نظر گرفتن ادعاهای اصلی مدرنتیه یا بهتر بگوییم با ارزیابی و سنجش آن ادعاها به انجام رساند.از نکته ذکر شده می توان نتیجه گرفت که معضل کسی که خود را به عنوان انسان مدرن می شناسد فقط فلسفی نیست بلکه فلسفی -اخلاقی است.
مدرنیته یک پیشنهاد است نه نتیجه نهایی حرکتی تاریخی. می توان گفت می شود این گونه زندگی کرد ولی نمی توان گفت : این گونه زندگی کردن بهترین یا یگانه زندگی انسان است . مدرنیته یکی از شکلهای کنار هم قرار گرفتن عناصر است و چیزی بیش از این هم نیست.

 

انسان گرایی
مارتین هیدگر در تحسین صفحات کتاب مفاهیم بنیادین متافیزیک: جهان، متناهی ، تنهایی که مجموعه ای است اکز درسهایش در دانشگاه فرایبورگ، نوشته که «متافیزیک چیست؟» و راه را برسوال دیگری یعنی انسان چیست؟» می گشاید. فلسفه مساله ای است انسانی یعنی امری مرتبط به انسان. اما راست این است که نمی دانیم انسان چیست؟ هیدگر پرسید: «انسان چیست؟ سربلندی آفرینش است یا گمراهی ، سوءتفاهمی بزرگ ، فاسدی؟ وقتی ما در مورد چیزی که انسان است بسیار کم می دانیم چگونه گوهر ما می تواند در نظرمان بیگانه نباشد؟ هیدگر باز می پرسد «انسان چیست؟ عابری ؟ راستایی؟ توفانی که سیاره ما را پرخروش می کند؟ بازگشتی خدایان نفرتی از آنان ؟ ما نمی دانیم امامی بینیم که در این سرشت معمایی ،فلسفه روی می نماید. بعد می نویسد« دورانی که ما آن را مدرن می خوانیم با این حقیقت تعریف می شود که انسان مرکز و ملاک تمامی هستندگان است.»
از نظر هیدگر در روزگار ما معنای انسان گرایی پشت معنای نوع دوستی پنهان می شود اما مفهوم واقعی آن چنین است :گوهر انسان برای حقیقت هستی نکته بنیادین است به بیان دیگر انسان گرایی ادعا می کند که فهم هستی فقط از راه فهم گوهر انسان ممکن است این معنای متافیزیکی تلاش برای شنیدن آوای هستی را به پژوهش نسبت انسان و جهان همچون دو امر متفاوت تقلیل می دهد وبراساس باور به مفهوم انسان نوعی یا نوع انسان استوار است .ولی این منش کلی بحث از انسان سبب نمی شود که تمایزهای درونی این نوع برجسته نشود و پایگانی برای تشخیص انسان برتر فراهم نیاید. این منش متافیزیکی انسان گرایی سبب می شود که در بیشتر زبانهای اروپایی واژگانی به معنای انسانیت در مورد انسان نوعی چنان به کار می رود که جا برای کارکرد ایدئولوژیک انسان گرایی باز بماند.
پس میتوان نتیجه گرفت که ادعای متافیزیکی مدرنیته (انسان گرایی) این است که انسان قادر به شناخت وجود هست موجودات و قادر به معنا کردن آن هاست. انسان می تواند چیزها را به شیوه دلخواه خود بنا به میل خود نباشد بخواند ومعنا کند خود را مالک آنها میداند و حق دخل و تصرف در آنها را برای خود قائل می شود. بنیاد متافیزیکی مدرنیته یعنی اساس خواست سالاری بر جهان طبیعی و عینی در دوران رنسانس شکل گرفت. در روزگار رنسانس اختراع صنعت چاپ در حکم ابداع برداشتی تازه از انسان بود. موجودی که می تواند عقایدش را به اطلاع انبوهی از مخاطبان برساندوارتباطی فرهنگی در گستره ای بسیار وسیع از نظر زمانی و مکانی برقرار کند.
انسان رنسانس همچون آن مرد برهنه در طرح مشهور لئونادوداوینچی خود را در مرکز دایره ای می یابد که می توان آن را دایره خلقت خواند او اشرف مخلوقات است.

 

باز اندیشی در مدرنیت
تضاد با سنت ذاتی مفهوم مدرنیت است همچنان که پیش از این آوردم بسیاری از ترکیبهای مدرن و سنتی را می توان در محیطهای اجتماعی عینی پیدا کرد. در فرهنگهای سنتی گذشته مرد احترام است و نمادها ارزش دارند به خاطر آن که تجربه نسلها را دربر می گیرد و تداوم می بخشد.سنت یکی از شیوه های تلفیق نظارت باز اندیشانه کنش با سازماندهی زمانی -مکانی اجتماع است. سنت وسیله برخورد با زمان ومکان است و هر فعالیت یاتجربه خاص را در رشته تداوم گذشته حال و آینده جای می دهد و این رشته تداوم نیز به نوبه با عملکرد های اجتماعی تکرار شونده ساختار می گیرد. سنت یکسره ایستا نیست زیرا برای هر نسل تازه ای دوباره باید اختراع گردد در زمانی که یک نسل نو میراث فرهنگی اش را از نسل پیش از خود میگیرد سنت در برابر دگرگونی در زمینه هایی که نشانگر های زمانی ومکانی جداگانه اندکی در آنها وجود داشته باشند و دگرگونی بر حسب آنها نتواند صورت معنی داری پیدا کند چندان مقاومت نمی کند.
در فرهنگهای شفاهی، سنت به معنای کامل آن شناخته شده نیست هر چند که این فرهنگها سنتی ترین فرهنگها به شمار می آیند. برای فهم سنت به گونه ای متمایز از شیوه های دیگر سازماندهی کنش و تجربه باید به شیوه هایی در زمان و مکان رسوخ کرد که تنها بااختراع خط امکان پذیرند. خط سطح فاصله گیری زمانی - مکانی را گسترش می دهد و چشم اندازی از گذشته ،حال وآینده را ایجاد می کند که در آن تخصیص بازاندیشانه دانش را می توان از سنت تعیین شده جدا کرد. به هر روی در تمدنهای پیش از مدرن باز اندیشی هنوز تا اندازه زیادی محدود به باز تفسیر وتوضیح سنت بود چندان که در ترازوی زمان کفه گذشته بسیار سنگینتر از کفه آینده بود. وانگهی از آنجا به نوشتن در انحصار اقلیت بود روال عادی بخشیدن به زندگی روزانه همچنان به سنت به معنای کهن آن وابسته بود.
با پیدایش مدرنیت بازاندیشی خصلت دیگری به خود میگیرد. دراین دوره باز اندیشی وارد مبنای باز تولید نظام می شود به گونه ای که اندیشه وکنش پیوسته در یکدیگر انعکاس می یابند عادی سازی زندگی اجتماعی هیچ گونه ارتباط ذاتی با گذشته ندارد مگر در مواردی که اتفاقا بتوان به شیوه ای اصولی از عمل گذشته در پرتو دانش آینده دفاع کرد. تصویب عملکرد به خاطر سنتی بودن دیگر کارایی نخواهد داشت: تنهادر پرتو دانشی که اعتبارش را از سنت نگرفته باشد می توان سنت را توجیه کرد. این به این معناست که سنت در ترکیب رخوت عادت ، حتی در مدرنترین جوامع همچنان می تواند نقش بازی کند. اما این نقش عموما بسیار کم اهمیت تر از آن چیزی است که نویسندگانی که بر تلفیق سنت و مدرنیت در جهان معاصر تاکید می کنند ادعا میکنند. زیرا سنت توجیه شده آن سنتی است که لباس عاریه به تن کرده و هویت اش را تنها از بازاندیشی مدرن دارد.

 

مدرنیت یا پسامدرنیت
بحث بازاندیشی را می توان به بحثهایی راجع به پسامد مدرنیت پیوند داد. پسامد مدرنیسم اگر برایش معنایی قائل باشیم بیشتر به سبکها یا جنبشهای درون ادبیات ، نقاشی ، هنرهای تجسمی و معماری راجع است. این مکتب به جنبه هایی از بازاندیشی زیبا شناختی در مورد ماهیت مدرنیت کار دارد. مدرنیسم هر چند که گهگاه به گونه ای تقریبا مبهم معرفی شده دیدگاه قابل تشخیص در این حوزه های گوناگون بوده است ولی می توان گفت که جریانهای دیگر پسامد مدرنیست جای آن را گرفته است.
پسامد مدرنیت جدا از معنای عام وارد شدن به دوره ای از تفاوت نمایان از گذشته معمولا به یکی از این معانی است این که که ماکشف کرده ایم هیچ چیز را با قطعیت نمی توان دانست زیرا نشان داده شده است که همه بنیادهای پیشین معرفت شناسی اعتماد پذیرند: دیگر اینکه تاریخ تهی از فرجام شناسی است و در نتیجه از هیچ روایتی از پیشرفت نمی توان به گونه توجیه پذیری دفاع کرد : و سرانجام این که ، با چیرگی روز افزون نگرانیهای بومشناختی و شاید رواج جنبشهای نوپدید اجتماعی، برنامه کارسیاسی واجتماعی تازه ای به وجود آمده است. امروزه کمتر کسی است که پسامد مدرنیت را با جایگزینی سوسیالیسم به جای سرمایه داری یکی گیرد در صورتیکه زمانی این نظر بسیار پذیرفته شده بود.

 

ابعاد نهادی مدرنیت
پس از اشاره کوتاهی که مدرنیت و پسامدرنیت داشتم توضیحی درباره ابعاد مدرنیت در این مرحله از بحث خالی از اهمیت نیست. بیشتر چشم اندازها یا نظریه های جامعه شناختی گرایش به این دارند که هسته نهادی واحد و مسلطی را در جوامع مدرن پیدا کنند. سرمایه داری و صنعتگر را باید دو بعد یا دو مجموعه نواری، شاخص و دخیل در نهادهای مدرن بشمار آورد. ابتدا این دو مقوله را به مختصر می دهم وسپس با بیان بعد سوم وچهارم بحث را ادامه می دهم.
سرمایه داری یک نظام تولید کالاست که بر رابطه میان مالیکت سرمایه و کار دستمزدی بدون مالکیت استوار است و این رابطه محور اصلی یک نظام طبقاتی را میسازند. فعالیت اقتصادی سرمایه دارانه به تولید برای بازارهای رقابت آمیز و قیمتهایی وابسته است که به سرمایه گذاران تولید کنندگان و مصرف کنندگان به یکسان علامت می دهند. جامعه سرمایه داران را می توان به عنوان یک شاخه فرعی متمایز جامعه مدرن به معنای نوعی آن به شمار می آورد. جامعه سرمایه داری نظامی است که ویژگیهای نهادی خاصی دارد که چون توضیحی در حد یک تعریف داشتیم از بیان ویژگیهای نهادی جامعه سرمایه داری صرفنظر می کنم.
بعد دوم یعنی صنعتگرانی ویژگی عمده اش کاربرد منابع بی جان نیروی مادی در تولید کالاهست همراه با نقش کانونی ماشین آلات در فراگرد تولید صنعتگرایی به سازمان تولید اجتماعی با قاعده ای نیاز دارد تا بتوان میان فعالیت بشری ماشین آلات و درون داده ها و برون داده های مواد خام و کالا هماهنگی برقرار کند. صنعتگران را نباید در قالب تنگی که در اوایل انقلاب صنعتی داشت در نظر گرفت. تصویری که ما از انقلاب صنعتی در اوایل آن داریم تصویری از قدرت ناشی از ذغال سنگ و بخار ماشین آلات بزرگ و سنگینی است که در کارگاه ها و کارخانه های دود گرفته با سروصدا کار می‌کنند.
گذشته ا زاین موقعیتها مفهوم صنعتگرایی محیطهای تکنولوژی بالایی را نیز دربر می‌گیرد که در آنها نیروی برق تنها منبع نیرو و مدارهای ریز تنها وسیله مکانیزه به شمار می آیند. از این گذشته صنعتگرایی نه تنها بر محل کار بلکه برترابری ارتباطات و زندگی خانگی نیز تاثیر می گذارد.
بین از توضیح دو مبحث صنعگرایی و سرمایه داری به این نتیجه می رسیم که نظام اداری دولت سرمایه داری و کلا دولتهای مدرن را باید برحسب نظارت تنظیم شده بر حوزه های کشوری مرزبندی شده تفسیر کرد.پس بعد از سرمایه داری و صنعتگرایی دستگاههای حراست سومین بعد نهادی مدرنیت را می سازند. حراست به مواظبت از فعالیتهای اتباع یک کشور در پهنه سیاسی اطلاق می شود. هر چند که اهمیت حراست به عنوان یک پایه قدرت اداری به هیچ روی محدود به این قلمرو نیست این مراقبت ممکن است مستقیم باشد مانند بسیاری از نمونه های مورد بحث فوکو مانند مراقبت و زندانها مدارس یا کارگاههای سرباز اما به گونه ای مختصر جنبه ای غیر مستقیم دارد و مبتنی بر نظارت براطلاعات دارد.
بعد نهادی چهارم که بعد از این سه

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 42   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدرنیسم