فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله حواص پنجگانه

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله حواص پنجگانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


1. تقویت حس بینایی از راه بازی:
برای اینکه حس بینایی کودک را تقویت کنیم ابتدا باید معلوم کنیم که قدرت بینایی کودک چه حدی است. و اینکه کودک دچار بیماریهای خاص چشم می باشد. یا خیر و بعد از اینکه به خوبی به سلامت چشم کگودک پی بردیم بازیهای متناسب با قدرت چشم او ترتیب دهیم.
یکی از بازیهای که به وسیله آن به خوبی می توان قدرت دید کودک را تقویت کرد مربوط به رنگ و تفکیک رنگها و عوامل مختلف مربوط به رنگ است که در زیر برخی زا آنها شرح داده می شود.
تعدادی مقوا به ابعاد 10 7 سانتیمتر می بریم بعد از یانکه مقواها را آماده نمدیم کاغذ رنگی با رنگهای متنوع انتخاب کرده و آنها را روی مقواها می چسبانیم. تعداد مورد لزوم از هر رنگ چهار عدد می باشد.
بازی شناخت رنگ: اولین بازی گفتن اسم رنگهاست. نحوه بازی به این ترتیب است که تمام کارتهای درست شده را بر می گردانیم. به نحوی که رنگهای ان مشخص نباشد در شروع از کودک می خواهیم کارتهای یکی یکی برگرداند و نام رنگ هر کارت را بگوید.

 

2. تقویت حس بویایی از راه بازی:
یکی از بازیهای بسیار جالبی که می توان برای حس بویایی با کودک انجام داد این است که چشم او را بندیم به طوری که نتواند هیچ چیز را ببیند بعد او را به گوشه و کنار منزل یا آشپزخانه برده و از او درباره بوهای مختلف که به مشامش می رسد. سؤال کنیم. فرضاً راجع به بوی گل-غذاهای مختلف و غیره البته بعد از انجام هر قسمت آزمایش اگر جواب آزمایش صحیح یا غلط بود کودک می تواند چشم خود را باز کند و شکل چیزی که بوی ان را آزمایش کرده ببیند و بعد دومرتبه چشم خود را بسته به آزمایش ادامه دهد.

 

3. تقویت حس چشایی از راه بازی:
یکی از بازیهای برای تقویت حس چشایی کودک فراهم اوردن موقعیتی است تا کودک بتواند در کودکستان و یا منزل خوردنیهای مختلفی را بدون اینکه ببیند با چشمان بسته بچشد و سپس نوع غذا یا خوردنی را تشخیص دهد.

 

 

 


4. تقویت شنوایی:
وسیله بازی: یک توپ یا دستمال
محل بازی: فضای باز
تعداد بازکنان: همه کودکان کلاس
هدف از بازی: تقویت شنوایی
این توپ توپ شیطونه دور کن تو دستت نمونه
تو دست هر کس بمونه از بازی بیرون می مونه
در زمانی که کودکان این شعر می خوانند کودکان دایره وسط دستمال یا توپ رابین گروه خود دست به دست رد می کنند وقتی کودکان کلمه می مونه را گفتند توپ در دست هر کس بود از بازی بیرون می رود. بازی تا وقتی که تنها یک نفر باقی بماند ادامه می یابد.

 

 

 

 

 


تقویت عضلات
سوسمار:
وسیله بازی ندارد.
محل بازی کلاس یا فضای باز
تعداد بازیکنان 6 نفر یا بیشتر
هدف از بازی تقویت عضلات
طریقه بازی کودکان به صورت دایره می ایستند و یک نفر به عنوان سوسمار انتخاب می شود و در وسط کودکان قرار می گیرد برای شروع بازی کودکان سرود زیر را می خوانند.
سوسمار توی آب سوسمار توی دریا
سوسمار ماهی می گیرد سوسمار ماهی می خورد
بعد از کلمه می خورد در حالی که کودکان دور می زنند سوسمار باید سعی کند آنها را با دست لمس کند هر کودکی که بوسیه سوسمار لمس شده باشد در دور بعدی بازی سوسمار خواهد شد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 9   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حواص پنجگانه

دانلودمقاله سلامتى تن و روان

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله سلامتى تن و روان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدّمه
آنچه در کتاب حاضر آمده، حداقل معارفى است که براى رسیدن به یک راه و رسم مشخص در زندگى مورد نیاز است.
انسان، که نقطه اوج آفرینش است، باید راه و رسم رسیدن به مقام اصلى خود را بداند و براى رسیدن و شدن تلاش کند.
کتاب حاضر، این راه و رسم را نشان مىدهد تا ان شاء الله در عمل نیز به آن رسیم.
لازم به ذکر است که در این کتاب، سعى شده است تا حتى الامکان، اصالت و خلوص نوشتهها طورى باشد که از هرگونه کجفهمى و انحراف به دور باشد و در نتیجه، خواننده نیز به بصیرتى در پناه نور و خلوص دست یابد.
بنابراین، از هیچ نوع گرایش خاصّى، جز شرع و عقل و منطق پیروى نشده است.
همچنین، سعى شده است تا جایى که در توان بوده، از مشهورترین آیات قرآنى، احادیث، اشعار، سخنان ائمّه و اولیا، استفاده شود و بنابراین، توصیه مىشود در خواندن کتاب، حوصله داشته باشیم و چند بار آن را بخوانیم و با آن مأنوس شویم و حتى الامکان به نوشتهها تسلط یابیم و بیشتر جملات را حفظ کنیم; چرا که مطالب کتاب، بیشتر مطالب فطرى و قلبى است و کمتر به مسائل ذهنى پرداخته است و بحثهاى فطرى و عقلى رسیدن و شدن هستند، نه ذهنیات و اطلاعات صرف.
از این رو، توصیه مىشود کتاب را به عنوان سرگرمى و با سرعت نخوانیم، بلکه با حوصله، دقت و صرف وقت و به تکرار بخوانیم و سرانجام به پیاده کردن مطالب آن در زندگى روزمره بپردازیم تا ان شاء الله به هدف اعلاى حیات دست یابیم.
فصل نخست : شناخت انسان
انسان از تن، نفس و روان به وجود آمده است.
تن:
وجه مادى انسان است که عین حیات نیست.
امّا وقتى که روح به آن تعلق مىگیرد، دیگر مادّه صِرف نیست، بلکه کالبدى حیات یافته است که با مادّه، تفاوتى اساسى دارد.
بعد از این که روح به بدن ملحق شد، درست مانند دو آینه، مقابل یکدیگر قرار مىگیرند و به هم آمیخته مىشوند، و در این وضعیت، دیگر جسم و روح را از همدیگر جدا نمىدانیم.
درست است که بدن و روح، جداى از هم بودهاند، اما وقتى به همدیگر تعلق مىگیرند دیگر نباید فکر کنیم که بدن و روح، مثل مرغ در قفس تن است، بلکه روح با حقیقت مادّه، در هم مىآمیزد.
نفس:
مجموعهاى است که ناشى از مجاور شدن روح با تن، به وجود مىآید و بیشتر، منظور ما در این کتاب، خواستهاى انسان در رابطه با تن و نفس است، و به عبارت دیگر، منظور، منِ مجازى است که در فصل آینده از آن، بحث خواهد شد.
روان:
گوهر اصلى انسان است که در مرحله نهایى خود، مىتواند حتى بدون ابزار یا واسطه (ى بدن) معنى داشته باشد و این، همان منِ اصلى است.
بنابراین، به نظر مىرسد که انسان، سه مرتبه یا سه مقام دارد:
مقام اوّل:
مقام روح (= روان) که قبل از دنیاست:
(لقد خلقنا الإنسان فى أحسنِ التّقوی
م)]که[ براستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم.
، که وجه الهى انسان و مقام اصلى اوست.
مقام دوم:
مقام دنیوى و تنزل یافته و مادّى او، که انسان در این مقام، در حجاب تن و نفس است.
مقام سوم:
مقامى است که انسان باید به آن برسد و آن، مقام اصلى، یا مقام روح است.
فصل دوم: شناخت نفس و روان
1 ـ نفس و شئون آن
نفس، از دیدگاه تحلیل علمى، به سه جزء تقسیم مىشود:
نفس نباتى، نفس حیوانى و نفس انسانى.
نبات:
عبارت است از:
مادّه + نفس نباتى.
حیوان:
عبارت است از:
مادّه + نفس نباتى + نفس حیوانى.
انسان:
عبارت است از:
مادّه + نفس نباتى + نفس حیوانى + نفس انسانى.
(= ناطقه)این مراحل، در مورد انسان، شاید چنین مطرح شود که نفس ناطقه انسانى، مراحل زیر را طى مىکند:
نفس نباتى (اوایل جنینى) و نفس حیوانى (اوایل زندگى) و سرانجام، نفس انسانى که رسیدن به نفس ناطقه است و با کمک عقل، امکانپذیر است.
شئون نفس عبارتند از:
اوّل:
شئونى که از طریق آنها، نفس با بیرون، ارتباط مىیابد که همان حواس پنجگانه هستند.
دوم:
شئونى که از طریق آنها، احساس از درون پیدا مىشود، که همان وهم و خیال است.
(وهم، احساسى است که در پناه عقل نباشد و خیال، احساس در پناه عقل را گویند.)
سوم:
عقل، که قواى حسّى و خیالى را فرمان مىدهد.
قواى پنجگانه:
عبارتند از:
حسّ لامسه، حسّ بویایى، حسّ سامعه و حسّ باصره، که با آنها، درک محسوسات خارجى انجام مىگیرد و در حقیقت، قواى نفس، در جلوه نازلهاند.
همچنین، اعتقاد دارند که یک حسّ مشترک هم هست که عبارت است از ادراکى که محسوسات و فرآوردههاى حسّى به آن مىرسند و بنابراین، جامع و گردآورنده دیگر محسوسات است.
البته حسّ مشترک، حسّ ششم نیست، بلکه یک طبیعت مشترک میان حواس پنجگانه است و ادراک حواس پنجگانه، در آن تجمع مىیابند، و تجمع حواس است که شیئى را به صورت برداشت واحد، تصور مىکند.
خلاصه این که، جمع و نتیجه میان محسوسات را حسّ مشترک نامند.
وهم و خیال:
از محسوسات است و باعث درک معانى مىگردد و به عبارت دیگر، نیروى وهم و خیال، آمیزهاى از معنى و مادّه را تصویر مىکند.
در فصول آینده از وهم و خیال، بیشتر بحث مىشود.
عقل:
مراتبى گوناگون دارد و تمام شئون نفس (= حواس و وهم و خیال) را مىتواند تحت فرمان و نظارت خود درآورد.
اگر وهم و خیال و حواس، تحت نظارت و فرمان عقل نباشند، مشکلآفرین خواهند بود.
خلاصه مطلب این که نفس، با حسّ ظاهر متحد مىشود که همان نفس حیوانى است در حالى که اگر نفس با وهم و خیال و یا با عقل متحد شود، آن را نفس انسانى نامند.
این مراتب نفس را حرکت جوهرى نفس مىنامیم و در ذات نفس است و نفس براى ارتباط با بیرون از بدن، توسط شئون خود، این ارتباط را برقرار مىکند و باعث ایجاد ادراک مىشود که ادراک، یک حالت غیر مادى است و در خیال واقع مىشود، و در حقیقت، در نفس یک حالت تصویرگیرى به وجود مىآید.
بنابراین:
نفس، جوهرى است که در ذات و حقیقت خویش، قابلیت تحوّل، دارد و از احساس تا وهم و خیال و سرانجام تا عقل و در نهایت، تا عقل کلّ، مىتواند کمال یابد.
همان طور که ما، در آینه ظاهر، مادّه را مىبینیم، در آینه وجودى (نفس)، نیز تصویرگرى داریم; یعنى آینه وجودى ما، مثل یک نوار، فیلمبردارى مىکند، اما مادام که در مرحله صورت (= ظاهر) و حسّ بماند، نتیجه این انعکاس، مجازى خواهد بود، و این امر، همان برداشت در حسّ و وهم و خیال است (منِ مجازى، این جا مطرح مىشود); اما اگر تصویرگیریها در آینه وجودى ما (= نفس)، همراه و از روى عقل باشد، برداشت واقعى خواهد بود و سرانجام اگر در پناه عقل کلّ باشد، برداشت حقیقى و بینش حقیقى و نگاه اصلى خواهد بود.
انواع نفس
نفس امّاره:
یکى از جنبههایى که در نفس انسان هست و مربوط به خودِ طبیعى است و تحت فرمان عقل نیست، همان نفس امّاره است.
این نام، در قرآن هم آمده و نفس امّاره، انسان را به بدیها سوق مىدهد، که (انّ النّفس لامّارة بالسّوء).
]بىگمان، نفس به بدى امر مىکند.
[ این نفس، حتّى تحت تأثیر عقل جزئى، با شدتى بیشتر، در جهت ناصواب عمل مىکند.
خواست نفس امّاره، آرزوهاى ناصواب است و انسان را فریب مىدهد، مشغول مىکند، از حال بازمىدارد و قول آینده مىدهد.
نفس امّاره، پایگاه شیطان است.
نفس و شیطان هر دو یک تن بودهانددر دو صورت خویش را بنمودهاندآمال و آرزوهاى نفس امّاره پایانى ندارد; همچون آب شور که هر چه بیشتر بنوشیم، عطش، فراوانتر مىشود.
دوزخ است این نفس و دوزخ اژدهاستکو به دریاها نگیرد کم و کاستهفت دریا را در آشامه هنوزکم نگردد سوزش آن حلق سوزتمام رذایل اخلاقى، در نفس امّاره شکل مىگیرد و ناشى از نفس امّاره است و بزرگترین پرستش را انسان براى نفس خود، که صنم اکبر است، انجام مىدهد.
کسى که مالک نفس خود نباشد، اگر همه دنیا را هم داشته باشد، به گوهر اصلى انسانى نخواهد رسید که:
اللّهم أعوذبک من الشّرک الخفىّ.
النّفس هى الصّنم الأکبر.
أعدى عدوّک نفسک الّتى بین جنبیک.
و همین است که گفتهاند، پیامبر گرامى، همواره در سجده مىفرمودند:
إلهى لا تکلنى إلى نفسى طرفة عین أبداً.
البته گفتیم که دشمن برونى، شیطان، و دشمن درونى، نفس است.
اما حقیقت این است که اگر نفس را در فرمان خویش درآوریم، شیطان نیز دستش کوتاه مىشود:
گر شود دشمن درونى نیستباکى از دشمن برونى نیستبنابراین، همیشه باید دعاى ما این باشد که پروردگارا:
بازخر ما را از این نفس پلیدکاردش تا استخوان ما رسید
نفس مطمئنّه:
اگر نفس انسان، از شرور و آلودگیها پاک شود و در پناه عقل کلّى قرار گیرد، به نفس مطمئنّه تبدیل مىشود که به تعبیر قرآن کریم:
(یا أیّتها النّفس المطمئنّة إرجعى إلى ربّک راضیّةً مرضیّةً)
که نفس، تحت فرمان عقل کلّى و در جهت خدا قرار مىگیرد.
2 ـ منِ اصلى
منظور از «منِ اصلى»، گوهر اصلى انسانى، یا مقام روح است که جلوهاى از ذات بارى تعالى است و یا آن چیزى است که نشأت گرفته از روح است.
منِ انسان، یعنى خودِ انسان که هست، و هستِ انسان، از هست خدا (به تجلّى) نشأت مىگیرد، و مجرّد است.
بنابراین، من، حد و زمان و مکان ندارد و مشمول مسائل مربوط به مادّه نیست.
من، توسط تن و حواس عمل مىکند و اینها، ابزارِ من هستند، و آثار من را نشان مىدهند.
براى مثال، در موردِ دیدن یا شنیدن، این دو، پرتوى از مناند که با ابزار چشم و گوش مىبیند یا مىشنود.
امّا دقت کنیم که من، مرکزى به اسم دیدن یا شنیدن ندارد، بلکه من، بتمامه دیدن و بتمامه شنیدن است و در عین حال، دیدن، عین شنیدن است (و همین طور یدیگر شئون) و بین این دیدن و شنیدن، وحدت است، و شأنى (مث دیدن)، او را از دیگر یشئون (مث شنیدن)، بازنمىدارد.
خلاصه این که مسأله حضور محض من، در همه شئون مطرح است.
ارتباط من، با عالم بیرونى به این صورت است که آن مادّه، یا هر چه در بیرون ماست، در عالم خیال یا مثال، در درون ما تصویر مىشود و از این طریق، با عالم بیرون مرتبط مىشویم; ضمن این که هیچ گونه اختلاطى با آن عالم بیرونى (= مادّه)، نداریم، و ما از آن منقطع هستیم و توسط این تصویرگیرى، با بیرون مرتبط مىشویم که این برداشت نیز توسط من صورت مىگیرد.
اما، ما به غلط گمان مىکنیم که در بیرون از من، حالتى وجود دارد، در حالى که ما آن را در نزد خود ابداع کردهایم.
نتیجه این که من، در موطن هر یک از شئونات و ادراکات (شنیدن، دیدن و ...) جلوهاى مىیابد، یا اسمى مىشود، در آن شأن.
یعنى من، مىشود دیدن، شنیدن و ... .
این امر، چیزى جز حضور محض من، نیست.
از طرفى گفتیم که من، تجلّى ذات حق است و هست من، نسبى و عین ربط با پروردگار است.
نتیجه این که، من از یک طرف مىبیند و مىشنود و ... از یک طرف، تجلّى ذات حق است.
بنابراین، اگر منِ مجازى نباشد (حجابها نباشد) خدا، که بصیر و سمیع است، او مىبیند و او مىشنود و ... .
اگر در این امر خیلى دقت کنیم، متوجه مىشویم که معنى این حدیث که:
«بنده من مىرسد به جایى که من مىشوم چشم او، من مىشوم گوش او و... .»
یعنى چه.
و متوجه مىشویم که اگر یکى از اولیاء الله بر سر سفرهاى بنشیند، اگر سفره، شبههناک باشد، دست او جلو نمىرود، یعنى چه.
و سرانجام در جهان هستى و در انسان، مىفهمیم که این جهان و این انسان، هستانى هستند که هستى آنها از اوست.
کاشکى هستى زبانى داشتىتا ز هستان پردهها برداشتىکه یکى هست و هیچ نیست جز اووحده لا شریک الاّ هوسیر در نفس خود و در عالم هستى، ما را به آیه مبارکه رهنمود مىشود که:
(سنریهم آیاتنا فى الآفاق وفى انفسهم، حتى یتبیّن لهم انّه الحق)
به زودى نشانههاى خود را در افقها ]ى گوناگون[ و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود، تا برایشان روشن گردد که او خود حقّ است.
آیا کافى نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزى است؟!و جان کلام این که، در حقیقت، ما محسوسات بیرون را توسط چشم، در من شهود مىکنیم (که این چیزى جز خود را دیدن نیست) و همین حالت را در رابطه با عالم غیب داریم.
بنابراین، همه ادراکها از درون است و در من.
اما چرا عالم محسوسات را بهتر مىبینیم و عالم غیب را کمرنگ؟ زیرا ارتباط با عالم محسوسات، آسان، و جنس آن، از نوع کثرت است و ما نیز خود در وضعیت کثرت (= دنیازدگى و حالت ایندنیایى) هستیم و من را به این حالت کثرات، مشغول کردن، ما را از عالم غیب ـ که حالت وحدت است ـ دور مىکند و این در حالى است که عالم کثرت، هستنماست و در حقیقت، عدم است، و وجود حقیقى، همان عالم غیب و وحدت است.
(خدا)باید بدانیم که بهترین دریچه ارتباط با حق، من است نه غیر آن و سیر در غیر و کثرت، یعنى در ذهنیات و منِ مجازى و سیر در منِ اصلى، یعنى سیر به طرف خدا.
بنابراین، باید مواظب باشیم که آینه غیر نشویم، بلکه آینه حق (محلّ تجلّى حق) بشویم.
چرا که عالم کثرات از سنخ ما نیست، در حالى که عالم غیب و وحدت، از سنخ ما و عین ربط با منِ اصلى است.
از طرفى، من انسان، به هر چه توجه کند، با آن متحد مىشود و به آن مشغول یمىگردد.
مث اگر به تن توجه داشته باشد، با آن متحد مىشود و اگر به نفسانیات توجه کند، با آنها متحد مىشود و همین طور اگر به خدا توجه کند، الهى مىشود.
هر چه این، حالات و توجهات من به آن چیز مورد نظر، بیشتر شود، این اتحاد قویتر مىگردد، و در مورد توجه به خدا، هر چه بیشتر به او توجه کنیم، من، شدتى بیشتر و هستى بیشتر مىیابد; زیرا این امر، روشنتر شود.
توجه داشته باشیم که موقع خواب، که تعلق من به تن کمتر مىشود، در خواب، مثالى از خود مىبینیم، یا در موقع بیهوشى (در پزشکى و موقع عمل جراحى)، توجه من به تن کم مىشود و یا در موقع مرگ، این توجه قطع مىشود.
در آن دنیا نیز منِ انسان است که زنده است و ظهور دارد و البته بدنِ آندنیایى مىبیند و مىشنود، اما ظهور این من در آن دنیا، بسته به نوع توجه او، در این دنیا و حالاتش در این دنیا، متغیّر است.
اگر تمام توجه و اهداف او در این دنیا، غرایز و دنیا و مادّیات و شهوات ونفسانیات باشد، در آن دنیا چیزى ندارد و در حقیقت، به صورت منِ مجازى شهود مىیابد.
اما اگر توجه او در این دنیا به عالم غیب و وحدت (خدا) باشد و دنیا و غرایز و خواستهاى تن و نفس را ابزار بندگى کرده باشد، ظهور آندنیایى من، به صورت منِ اصلى و مقام اصلى انسانى خواهد بود.
عاشق و معشوق را در رستخیزدو بدو بندند و پیش آرند تیزالمرء مع من احبّ.
هر کس با آن چیزى است که آن را دوست دارد.
یولو أنّ رج یحبّ حجراً لحشر الله معه.
اگر کسى، سنگى را دوست داشته باشد، خدا او را با همان سنگ محشور مىکند.
در حالى که در توجه به خدا مىفرماید:
( یحبّهم ویحبّونه)
خدا آنان را دوست مىدارد و آنان ]نیز[ او را دوست دارند.
اگر انسانى، به خدا توجه کند، و این توجه را افزون کند، منِ اصلى و هستىاش، شدت مىگیرد; چرا که انسان از آن لحاظ که هست، همه هستى را اشغال کرده و همه عالم از ملک تا ملکوت را دربرمىگیرد، اما خودش را در جایى حسّ مىکند که به آن توجه دارد.
توجه به خدا چنان مىتواند شدت بگیرد که انسان به جایى برسد که خدا مىفرماید:
«بنده من به جایى مىرسد که من مىشوم چشم او، من مىشوم گوش او و ... .»
و در این حال، انسان خدا نمىشود، بلکه خدا در انسان تجلّى پیدا مىکند.
در این توجه به خدا، انسان به لذت و ابتهاج و انبساط حاصل از انس با خدا و اطمینان خاطر دست مىیابد و سپس نفس مطمئنّه و راضیه و مرضیه.
در حقیقت، انسان، هست خود را به هست خدا متصل مىکند.
البته، این اتصال هست و محال است که قطع شود و نمىتواند قطع شود; چرا که خدا در حال تجلّى دایم و فیض دایم است، مهم این است که ما با توجه به غیر او، از این ارتباط غافل نشویم و این ارتباط را کم نکنیم.
بندگى، این قرب و اتصال را فزون مىکند:
گر در طلب منزل جانى، جانىگر در طلب لقمه نانى، نانىاین نکته به رمز گویمت تا دانىهر چیز که اندر پى آنى، آنىاساساً ارزش انسان، در تعلّق است که دارد و حدّش، با تعلّق معیّن مىشود.
حال اگر تعلّق او، خداست، الهى مىشود و اگر حدّش، مادّه و حیوانیت است، مادّى و حیوانى مىشود.
طالب هر چیز اى یار رشیدجز همان چیزى که مىخواهد ندیدبنابراین، اگر به حق توجه کنیم، حق با ما متحد و در ما جلوهگر مىشود و هر چه این توجه بیشتر باشد، تجلّى بیشتر است.
اما در توجه به غیر حق و مشغول شدن به غیر او ـ گر چه به طور موقت مشغول شویم و حتى لذت بریم ـ در نهایت، چون توجه به غیر حق، قوت جان ما نیست و قوت تن و نفس ماست، اقناع نمىشویم و سرخورده مىشویم، و ریشه همه نابسامانیهاى ما را باید در همین پى جست.
(اَمْ تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون إنْ هُم إلاّ کالأنعام بل هم یأضلّ سبی)
یا گمان دارى که بیشترشان مىشنوند یا مىاندیشند؟! آنان جز مانند ستوران نیستند، بلکه گمراهترند.
گر ز صندوقى به صندوقى روداو سمائى نیست، صندوقى بودذوق آزادى ندارد جانشانهست صندوق صور میدانشانمنِ اصلى، هر چه دریافت کند، عین روشنى است:
عاقلى گر خاک گیرد، زر شود و حتى:
جهل آید پیش او، دانش شود.
در منِ اصلى، در پناه نور و حق بسر مىبریم; در پناه نور و حق مىبینیم; در پناه نور و حق ارتباط برقرار مىکنیم; و سرانجام، بینش ما، در پناه نور و حق است و با روح و عصاره زندگى مرتبط مىشویم; با معانى و باطن امور برخورد مىکنیم، نه با نمودهاى سطحى و ظاهرى.
منِ اصلى، چشمهاى زاینده است در جان ما و کوثر است، دریاست، همه چیز است و اتصال به همه بىنهایتها.
انسان فارغ از قالبها، که به چیزى شدن، چیزى بودن و چیزى داشتن نمىاندیشد، داراى حالات و کیفیات روحى و روانى خاصى است که براى خود اوست و نمىخواهد آنها را به نمایش بگذارد و او براى خودش، کافى است (که صاحب دل بداند آنچه حال است) و او، چیزى عمیق و زنده و متحرک و پرمعنا در خود مىیابد که متصل به همه بىنهایتهاست و او را از متعلقات خارجى، بىنیاز مىکند و در نتیجه، او، بیرون را متهم نمىکند، احساس تهى بودن نمىکند; چرا که وجودش از بىنهایت پر است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  171  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سلامتى تن و روان

دانلود مقاله بیمه بیماری

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله بیمه بیماری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

قسمت اول – تاریخچه بیمه بیماری :
تعیین تاریخ معینی برای پیدایش بیمه بیماری تقریبا غیر ممکن است ، بعضی از علمای علم بیمه معتقدند نوعی از بیمه بیماری قبل از میلاد مسیح در چین قدیم مرسوم بوده است. بدین نحو که بسیاری از ثروتمندان چین در ایام سلامت مبالغ به پزشک خود می پرداختند – برای اینکه در موقع بیماری اگر از پرداخت حق العلاج و هزینه های معالجه عاجز می ماندند پزشکی که قبلا در موقع سلامتی بیمار از او پول گرفته او را معالجه نماید- این رویه تقریبا امروزه نیز اساس بیمه بیماری خصوصی را تشکیل می دهد زیرا بیمه شده در دوران سلامتی مبالغی را به بیمه گر می پردازدو در موقع بیماری موسسه بیمه گر هزینه بیماری و معالجه بیمه گذار را پرداخت می کند.
در مصر قدیم و هند قدیم نیز اجتماعاتی از افراد خیر تشکیل می شدو اعاناتی در صندوقی جمع آوری می گردید و هر وقت عضوی مریض می شد که قادر به پرداخت هزینه معالجه خود نبود از این صندوق به او کمک می شد.
در اروپا مدارک تاریخی برای شروع بیمه بیماری مربوط به قرن 13 می شود. در این قرن بیمه بیماری برای حملیت از دریانوردان بیمار در کشورهای اروپا بوجود آمد. من باب مثال در دو شهر قدیمی ((اولرون )) و ((ویسبی))در قوانینی که بین سالهای 1266الی 1798 وضع شدند مواردی مربوط به بیمه بیماری دیده میشود. ویسبی شهری بوده است واقع در جزیره ((گوتلند))در دریای آدریاتیک ، در قوانین این شهر ذکر شده :

 


(( چنانچه تاجری ناخدای کشتی را مجبور به بیمه کشتی نماید ، تاجر نیز ناگزیر است که حیات ناخدا را در برابر مخاطرات دریا بیمه نماید. ))
در یکی از قوانین شهر ((اولرون )) چنین ذکر شده :
((چنانچه بیمار به هر یک از کارکنان کشتی رو آورد، مادامیکه آن کارگر بیمار در خدمت کشتی استناخدا باید آن مریض را در ساحل پیاده کرده و برای او بالاپوش و روشنایی تامین کند و همچنین باید برای او یکی از غلامان کشتی را بخدمت گمارد و یا زنی را اجیر کرده و بحفاظت و پرستاری او انتخاب نماید.))
در قرون وسطی در اروپا ، اصناف تشکیلاتی برای حمایت از اعضای خود بوجود آوردند. عضو هر صنف ضمن ادای سوگند متعهد می شد که مختصری از مزد خود را برای عضو بیمار و هزینه های معالجه او بپردازد.
در سال1663 میلادی دولت هلند سربازان خود را در برابر از دست دادن دستها و پاها و چشمها بیمه نمودند.
با توجه به اینکه بیمه باربری و آتش سوزی و عمر مجاوز از چند قرن قبل در انگلستان بوجود آمده و با پیدایش راه آهن ، بیمه حوادث راه آهن نیز در آن سرزمین پیریزی گردید ، معذالک تا اواخر قرن 18 در آن کشور که پیشرو صنعت جهانی بیمه می باشد، بیمه بیماری بوجود نیامد. احتمالا پیدایش بیمه بیماری پس از انقلاب صنعتی و با ظهور کارخانجات و کارگاههای بزرگ ماشینی ضروری شناخته شد. این استدلال از این جهت صحیح بنظر می رسد که قبل از انقلاب صنعتی ، مردم از زندگی کشاورزی برخودار بودند و در بین کشاورزان عامل مهمی که آنها را بطور جمعی دچار تاملات و نگرانی برای بیماری بنماید وجود نداشت. در حالی که زندگی صنعتی و سوانح ماشینی که باعث ضایعات بدنی می شد و بالاخره استنباطات جدید از فلسفه اجتماعی تغییراتی در اجتماعات و افکار بوجود آورد و عوامل مزبور باعث شد بیمه بیماری بوجود بیاید.
در انگلستان در اوایل قرن 19 انجمن هایی که از اتحادیه های صنفی ریشه می گرفت و بنام انجمن یاران نامیده می شدند تشکیل گردیدند ، در این انجمن ها اگر اعضای آن دچار بیماری می شدند مورد حمایت اعضا قرار می گرفتند.
در سال 1848 یکی از شرکت های بیمه انگلستان با همکاری راه آهن آن کشور یک نوع بلیط مسافرت انتشار داد که با خرید آن بلیطها اگر مسافر در طول سفر خود در اثر سوانح با جراحات سخت و ضایعات بدنی مواجه می شد معالجات این نوع مسافرین را شرکت بیمه تقبل می کرد.
آغاز بیمه بیماری در آمریکا در اواسط قرن 19 می باشد. در سال 1847 شرکت بیمه بهداشت ((ماساچوست )) بوجود آمد. این شرکت و شرکت های مشابه آن که در این دوره در آمریکا بوجود آمدند از روش انجمن های یاران انگلستان پیروی می کردند و نرخیس که برای بیمه معین نموده بودند همان نرخ موسسات انگلیسی بود.
بنظر می رسد شرکت بیمه بهداشت ((ماساچوست )) نخستسن شرکتی بوده باشد که بیمه سوانح را در آمریکا بوجود آورده، این شرکت ابتدا با سرمایه 50000 دلار تشکیل یافت و مانند همه بیمه گران اولیه تعهدات و قراردادش بصورت بلیط بود که در زیر نمونه ای از این نوع بیمه نامه درج می گردد :
شرکت بیمه بهداشت ((فرانکلین ماساچوست )) با سرمایه 50000دلار، با اجازه خاص بیمه در برابر سوانح و اتفاقات .
((این بیمه نامه برذمه دارد که با پرداخت پانزده سنت به شرکت بیمه بهداشت ((فرانکلین )) خریدار را نام و زمان خریدش در این ورقه مندرج است برای مدت بیست و چهار ساعت پس از تاریخ مندرج بیمه نماید و شرکت بیمه بهداشت ((فرانکلین)) متعهد است که به شخص مذکور به شرط اینکه در مدت قانونی این قرارداد دچار لطمه و جراحتی به علت حادثه راه آهن و قایق مسافری بشود که ده روز بستری و از کار بازمانده گردد ، مبلغ دو.یست دلار پرداخت نماید و نیز چنانچه حادثه حاصله وسیله راه آهن و قایق مسافری به حدی باشد که او را از ادامه کارش ناتوان و عاجز سازد و یا بمدت دو ماه بستری سازد ، این شرکت متعهد است که بجای دویست دلار فوق الذکر مبلغ چهارصد دلار پرداخت نماید. پرداختها باید سی روز پس از اطلاع و ثبوت آن برای شرکت انجام گیرد.))
امضاء دبیر((استیفن بیتس))

 

وجوه مندرج در این بیمه نامه بنظر می آید که فی الواقع کم و ناچیز می باشد ولی نباید فراموش کرد که این مبلغ فقط در برابر پرداخت 15سنت حق بیمه داده می شده.
در سال1899 دو شرکت بیمه آمریکایی موسوم به شرکت بیمه عمر ((آتنا)) و شرکت بیمه ((مسافران)) یک نوع قرار داد بیمه بیماری بوجود آوردند که بموجب آن بیمه شدگان در برابر خسارتا ناشی از بیماری بیمه شدند ولی در این قرار دادها امراض سل – امراض مقاربتی – جنون- امراض ناشی از استعمال الکل و مواد مخدر مستثنا شده بود.
در سال 1914 شرکت بزرگ بیمه آمریکایی ((متروپولیتین)) وارد بازار بیمه بیماری آمریکا شد و بخصوص با شروع بیمه جمعی ، بیماری فعالیت در این رشته از بیمه گری را در آمریکا توسعه فوق العاده داد .
امروزه بیمه بیماری یکی از رشته های مهم بیمه گری در جهان محسوب می شود. در بعضی از کشورهای سرمایه داری معالجات افراد جامعه از وظایف دولتها شناخته شده و این رشته از صنعت بیمه ملی شده است- در سایر کشورهای مشابه نیز اجرای بیمه بیماری از طریق بیمه های اجتماعی کارگران- بیمه اجتماعی روستاییان و بیمه های خصوصی شامل کلیه افراد جامعه گردیده است.

قسمت دوم – تعریف بیمه بیماری :
منظور از بیماری : تردیدی نیست که کلیه افراد بشر در معرض خطر امراض گوناگون قرار گرفته اند و با وجود پیشرفت های فوق العاده علم طب، معذالک بشر هنوز نتوانسته است بر کلیه امراض فائق گردد. برای اینکه افراد بیماری بهبودی حاصل کنند ناچارند بابت دارو ، پزشک ، بیمارستان و غیره مبالغی بپردازند که مخارج مزبور را بیمار ویا فامیل او تقبل کنند . در اجتماعات کنونی و ممالک مترقی معمولا کلیه کارگران و یا کارمندان از بیمه های جمعی استفاده می کنند و در این گونه موارد مخارج بیماری را دولت و یا موسسات مربوطه دولتی می پردازند. سایر طبقات مردم نیز ممکن است از بیمه بیماری استفاده کنند، نسبت به اینکه اشخاص بخواهند در برابر چه قسمت از خطرات بیماری تامین داشته باشند نوع بیمه بیماری فرق می کند.
معمولا بیمه بیماری خصوصی را از نظر فوق می توان به سه دسته تقسیم کرد:
بیمه بیماری هزینه معالجه
بیمه بیماری مشارکت در هزینه معالجه
بیمه بیماری با غرامت روزانه
قبل از اینکه بشرح بیمه بیماری بپردازیم می بایستی اصطلاحاتی که همواره در اینگونه مواقع بکار برده می شوند شرح داده شود.

 


تعریف بیماری :
مرض و بیماری عبارتست از تغییر نامسعد و اختلال در عمل عادی اعضا و جهاز بدن که از طرف مرجع پزشکی قابل تشخیص بوده و ارتباطی به اراده بیمه شده نداشته باشد – نقص و عدم کمال جسمی که در ابتدای تولد و یا بتدریج در شرایط عادی عارض شده و همچنین ناتوانایی جنسی مردان ئ نازایی زنان از نقطه نظر بیمه ، بعنوان مرض یا بیماری را ندارد.
غرامت : عبارت است از مبلغ مقطوعی که برای جبران صدمات وارده به بیمه شده در اثر حادثه و مورد معین پرداخت می گردد.
هزینه معالجه: عبارت از مخارجی است که برای اعاده سلامتی بیماری هایی که در اثر حادثه و یا امراض پیش آمده می بایستی پرداخت گردد و معمولا از دو قسمت تشکیل می شود.
هزینه اصلی معالجه و هزینه فرعی معالجه : هزینه اصلی معالجه عبارتست از مخارج پزشک ، دارو و بیمارستان.
هزینه فرعی مخارجی است که برای افراد حتی پس از اعاده سلامتی نیز مورد احتیاج است. من باب مثال هزینه مربوط به اشعه های درمانی – حمامهای طبی را می توانیم ذکر کنیم.

 

 

 

بیمه بیماری هزینه معالجه :
در بیمه بیماری هزینه معالجه ،بموجب قرار دادی که بین بیمه گر و بیمه گذار منعقد می گردد بیمه شده در برابر مبلغ معینی حق بیمه می نماید و موسسه بیمه یا بیمه گر متعهد می شود در مواقع بروز مرض هزینه بیمه شده را تحت شرایط معینی بپردازد.
بطور کلی تعهدات اساسی اغلب شرکتهای بیمه در مورد بیمه بیماری اعم از تعهدات اصلی و فرعی بشرح زیر می باشد:
1- هزینه پزشک – این هزینه عبارتست از ویزیت پزشکان – حق الشور و مخارج مربوط به معالجات مخصوص ، از قبیل معاینات پزشکی – عملیات جراخی مختصر- پانسمان- امتحانات با اشعه (رونتگن) – اشعه رادیومو غیره.
2- مخارج بیمارستان – عبارتست از مخارج مربوط به بستری کردن و پرستاری – مخارج پزشک – مخارج عمل ، منجمله مخارج سایر پزشکان که در عمل مشارکت دارند – مخارج بیهوشی و همچنین حق اطاق عمل و مخارج حمل ونقل بیمار به بیمارستان.
3- مخارج دارو- عبارتست از بهای دارو هایی که توسط پزشکان تجویز می شود و از دارو خانه خریداری میگردد.
-4مساعده برای مخارج دندان و دندان مصنوعی - اصولا در بیمه بیماری عوارض مربوط به فرسودگی دندان قابل بیمه شدن نمی باشد- زیرا دندانها خود به خود در اثر ساییدگی فرسوده می شوند و به این جهت معمولا برای معالجه دندانهای کسانی که بیمه شده اند شرکتهای بیمه فقط مبلغ معینی به عنوان مساعده پرداخت می کنند.
5-وسائل فرعی معالجه –برخی از وسائل معالجه بطور اساسی در معالجه بیماری موثر نبوده و از فروع معالجهمی باشند. مثلا حمامهای طبی می باشند. مثلا حمامهای طبی- اشعه های درمانی – عینک – سمعک – کفش های طبی – جوراب واریس و غیره .
6- مخارج تولد – معمولا در موقعی که بیمه شده ای صاحب اولاد میشود ، در موترد زایمان طبیعی ، مرض و یا بیماری بوقوع نمی پیوندد، معذالک در بیمه های بیماری خصوصی برای مساعده زایمان مبلغی پیش بینی می شود که به بیمه شدگان پرداخت می گردد. مبلغ این مساعده ممکن است به نسبت مدت قرار داد تغییر کند.
7- هزینه کفن و دفن – در بعضی از بیمه های بیماری خصوصی پیش بینی می شود که در موقع فوت بیمه شده مبلغی به عنوان هزینه کفن و دفن پرداخت می شود. مبلغ مساعده بابت کفن و دفن نیز ممکن است به نسبت مدت قرار داد بیمه تغییر کند.
با توجه به تعریف بیمه بیماری که فوقا ذکر شد دیده می شود که قسمتی از امراض به مرورو تدریجا بروز می کند بیمه بیماری شامل آنها نمی شود. اما باید در اینجا متذکر بشویم که گر چه عموما بیمه بیماری شامل اینگونه بیماری ها نمی شود ولی ممکن است با دریافت حق بیمه بیشتر بیما ریهای مزبور نیز مشول بیمه بیماری بشود – چنانچه بیمه شده به وسیله اظهارات نادرست عمدی باعث اغفال بیمه گر شود ،نه فقط بیمه گر ملزم به پرداخت هزینه معالجه نخواهد بود ، بلکه می تواند فورا لغو قرارداد را به بیمه شده اطلاع دهد.

 


بیمه بیماری مشارکت در هزینه معالجه :
در اغلب ممالک مترقی جهان بیشتر کارمندان و کارگران از بیمه های جمعی دولتی استفاده می کنند.
گاهی از اوقات ممکن است کارمندان و یا کارگران مزبور علاوه بر اینکه بیمه های جمعی شامل حال آنها است از بیمه خصوصی نیز استفاده کنند – البته این نوع قراردادهای بیمه در واقع یکنوع قرارداد تکمیلی است که به بیمه نامه اصلی ملحق و ضمیمه آن می شود- اینگونه قرار دادها معمولا برای پرداخت هزینه های اضافی منعقد می گردد. بدین معنی که فرض می کنیم یک کارمند دولت ویا یک کارگر جمعی بیماری استفاده میکنند و در قرار داد حداکثری برای هزینه دارو و مخارج پزشک در نظر گرفته شده ، همچنین میزان مخارج بستری شدن در بیمارستان تعیین گردیده و ممکن است در موارد خاص هزینه دارو ویا مخارج پزشک ویا مخرج بستری شدن در بیمارستان از حداکثر هزینه پیش بینی شده درقرار داد قانونی تجاوز کند . برای اینکه بیمه شده در برابر این گونه هزینه های اضصافی نیز بیمه شده باشد ، با یک کمپانی بیمه خصوصی قراردادی منعقد می نمایدکه در مورد هزینه هایی که از نظر مبلغ یا زمان معالجه از حد مجاز مندرج در قراداد اولیه بیمه تجاوز کند پرداخت مخارج اضافی را شرکت بیمه خصوصی تقبل نماید. در اینجا برای روشن روشن مطلب مثالی می زنیم- فرض می کنیم یک نفر از کارمندان دولت در شرکت بیمه دولتی بیمه شده است ، در شرایط بیمه مزبور برای هزینه بیماری حداکثر هزینه دارو 2000 ریال و حداکثر هزینه پزشک 5000 ریال و حداکثر هزینه پرداختی بابت بستری شدن 30000 ریال پیشبینی شده باشد. حال شخص مزبور در نزدیک شرکت خصوصی بیمه می شود که در برابر پرداخت مبلغ معینی خود را برای هزینه دارو ، پزشک و بیمارستان که از مبالغ فوق تجاوز کند ، برای مبالغی که تجاوزمی شود بیمه می نماید. حال اگر این کارمند مریض شود و مدت مدیدی در بیمارستان بستری گردد و مخارج معالجه او 50000 ریال بشود در این موقع 30000 ریال از هزینه را شرکت بیمه دولتی و 20000 ریال مازاد را شرکت بیمه خصوصی پرداخت خواهد کرد. بطور کلی اینگونه قراردادهای بیمه در موقعی منعقد می شود که بیمه شده بخواهد خود را در برابر خطرات بزرگ بیماری بیمه کند.

 

بیمه بیماری با غرامت روزانه :
هرگاه کارمند یا کارگری مریض شود ، علاوه بر اینکه برای بهبودی خود میبایستی مبالغی بپردازند ، از کار خود نیز بیکار می شود و از این راه هم خساراتی به او وارد میگرددزیرا موسسه یا شرکت کارفرما حقوق یا مزد روزانه کارگر روز مزد خودرا در مدت بیماری پرداخت نمی کند برای اینکه ، در مقابل این خطر کارگر مزبور بیمه شده باشد ، بیمه بیماری با غرامت روزانه بوجود آمده است – در این مواقع علاوه بر این که شرکت یا موسسه بیمه پرداخت هزینه دارو –هزینه پزشک و مخارج بیمارستان را تحت شرایطی قبول نماید، علاوه بر آن تعهد می کند در مواقع بیماری روزانه مبلغ معینی غرامت روزانه به بیمه شده بپردازد.
در اینگونه قراردادهای بیمه ، ذکر دو مطلب حائز اهمیت است :اول اینکه غرامت روزانه از روز اول بیماری پرداخت نمی شود. مثلا از روز سوم یا پنجم پرداخت می شود که در این حالت عدم پرداخت هزینه چند روز اول فرانشیز بیمه می باشد. مطلب دوم اینست که هیچ وقت مبلغ غرامت روزانه از میزان مزد نمی بایستی تجاوز کند- در این گونه قراردادها شرط دوره انتظار نیز می بایستی مراعات گردد- در قراردادهای عادی بیمه بیماری معمولا برای پرداخت غرامت روزانه دوره انتظار سه ماهه پیش بینی می شود.

 

محدود کردن تعهدات موسسه بیمه :
در بیمه بیماری نیز مانند سایر انواع بیمه موسسات بیمه گر با ذکر شرایط خاص در بیمه نامه به طرق مختلف تعهدات خود را محدود میکند. در موارد زیردر بیمه بیماری تعهدات بیمه گر محدود میگردد:
1- دوره انتظار :
دوره انتظار عبارتست از دوره ای که پس از گذشتن آن دوره تعهدات موسسه بیمه برای پرداخت هزینه معالجه و یا غرامت شروع می شود. به عبارت دیگر در مورد برخی بیماری ها شروع تعهدات موسسه بیمه مشروط بر آنست که اولین تشخیص پزشکی بیماری ویا علایم اولیه آن بعد از انقضاء یا دوره انتظار به وقوع بپیوندد- در بعضی موارد ممکن است دوره انتظار مراعات نشود و شروع تعهدات موسسه بیمه به محض امضاء قرارداد و پرداخت اولین قسط حق بیمه باشد. مثلا برای امراض عفونی زیر :
آبله مرغان – سرخک – مخملک- دیفتری – سیاه سرفه – اوریون – کزاز – بادسرخ – فلج اطفال – مننژیت مغز – حصبه – پاراتیفوئید- تب مالت- وبا – تیفوس و نظایر آن. تعهدات موسسه بیمه از شروع قرارداد آغاز می شود مشروط بر اینکه تسشخیص پزشکی بیماری قبل از تاریخ شروع بیمه نامه نباشد – بطور عادی در قراردادهای بیمه ، دوره انتظار سه ماهه می باشد ولی در مورد بعضی از امراض ممکن است دوره انتظار بیشتری پیش بینی شود. مثلا برای تنگی نفس و آپاندیسیت و قرحه های معده و اثنی عشر دوره انتظار شش ماه می باشد و برای آب مروارید چشم و بیماری مضمن گوش و سینوزیت ، دوره انتظار نه ماهه و برای امراض سل – امراض قلبی و تورم کیسه صفرا – سنگ کلیه – بیماری های تناسلی و بیماری های مربوط به تغییر شکل استخانها و مفاصل و صرع – امراض دماغی و سرطان ، دوره انتظار ساله می باشد.
2- مشارکت بیمه شده در هزینه های معالجه :
شرکت های بیمه در موقع تهیه قرارداد بیماری شرایطی در قرارداد پیش بینی میکنند که به موجب آن بیمه شده در هزینه معالجه مشارکت میکند- در این قراردادها برای بی علاقه کردن بیمه شده به حفظ خود ، همچنین احتمالا برای جلوگیری از بعضی سوءاستفاده ها پیش بینی می شود که بیمه شده در هزینه معالجه مشارکت داشته باشد. مبلغی را که بیمه شده در هر مورد پرداخت می کندو یا بیمه گجر از پرداخت آن معاف است فرانشیز می نامند. فرانشیز معمولا به چهار نوع زیر طبقه بندی می شود :
الف- فرانشیز حداکثر : در این سیستم در موقعی که مخارجی پیش آمد میکند موسسه بیمه در مورد هر بیمه شده در طول مدت قرارداد تا 5 هزار تومان هزینه معالجه پرداخت می شود موسسه بیمه در مورد هر بیمار تمام مخارج معالجه را در طول مدت قرارداد تا 5 هزار تومان می پردازد ولی اگر مخارج از 5 هزار تومان بیشتر شود مبلغ اضافه بر آنرا بیمه شده باید بپردازد.
ب – فرانشیز تقسیم به نسبت : در این سیتم مخارج هر چه باشد به نسبت معینی بین بیمه و بیمه شده تقسیم می گردد. مثلا فرض می کنیم که در قراردادپیش بینی شود 75 درصد هزینه معالجه بعهده موسسه بیمه و 25 درصد هزینه معالجه بعهده بیمه شده است ، در این موقع اگر مثلا 200 تومان هزینه معالجه بشود ، 150 تومان را موسسه بیمه و 50 تومان را بیمه شده می بایستی بپردازد.
ج- فرانشیز تفریقی : در این سیستم هزیته های مربوطه تا حداقل معینی بعهده بیمه شده است و اگر از آن مبلغ تجاوز کند مبلغ تجاوز شده به عهده موسسه بیمه می باشد. در مثال فوق اگر میزان فرانشیز 70 تومان باشد خسارت تا 70 تومان به عهده بیمه شده است و 130 تومان بقیه به عهده موسسه بیمه خواهد بود.
د- فرانشیز کلی : در این سیستم هزینه های مربوط تا مقدار معینی بعهده بیمه شده است ولی اگر هزینه معالجه از مبلغ مزبور تجاوز کند کلیه هزینه ها بعهده شرکت خواهد بود . مثلا در قرارداد فرانشیز کلی برابر 50 تومان پیش بینی میشود کلیه هزینه ها تا 50 تومان بعهده بیمه گذار است
ولی اگر هزینه 51 تومان بشود موسسه بیمه تمام 51 تومان را میپردازد .
3-محدودیت دوره تعهد :
تقریبا در کلیه قرارداد های بیمه بیماری،تعهد موسسه بیمه مربوط به زمان معین و محدود مثلا شش ماه –یکسال یا دو سال میباشد و چنانچه پس از سپری شدن مدت بیمه نامه بیماری بروز کند موسسه بیمه تعهدی قبول نخواهد کرد . بر این امر یک استثنا وجود دارد و ان در مورد زایمان است ،اگر زایمان بیمه شده ظرف نه ماه بعد از انقضا مدت قرارداد روی میدهد تعهد بیمه گرمبنی بر پرداخت هزینه زایمان کماکان باقی می ماند .
4- مستثنیات مندرج در قرارداد
در قراردادهای بیمه بیماری ، تعهدات موسسه بیمه بواسطه بعضی از استثنائات محدودمی شود.
استثنائات بیمه بیماری بشرح زیر می باشد:
الف- نقض مادرزادی .
ب- گذاشتندندان مصنوعی و روکش و پل دندان .
ج- امراضی که ناشی از حوادث زیر می باشد:
جنگ داخلی – انقلاب – اعتصاب و نزاع – نوشیدن مشروبات مواد مخدره- شرکت در مسابقات ورزشی خطرناک .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  31  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بیمه بیماری

دانلودمقاله بهداشت صنعتی چیست ؟

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله بهداشت صنعتی چیست ؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
بهداشت صنعتی شاخه ای از علم بهداشت حرفه ای است که از بروز بیماریهایی که در محل کار توسط عوامل شیمیایی ، فیزیکی ، و بیولوژیکی بوجود می آید ، جلوگیری میکند . پزشک فقط تشخیص و درمان بیماریها و آسیب دیدگی ها را انجام میدهد ، ولی یک متخصص بهداشت صنعتی، تشخیص ، ارزیابی و کنترل وضعیت کار را که ممکنه باعث بیماریهای شغلی در میان کارگران شود را بر عهده دارد . به عنوان یک کوشش واضح بهداشتی ، بهداشت صنعتی سعی میکند مشکلات را قبل از اینکه وضعیت به بیماری منجر شود ، حل کند . بیشتر از چندین سال است که محل اصلی بهداشت صنعتی فراتر از کارخانجات و معادن بلکه به بخشهای خدماتی و اداری نیز توسعه یافته است . بنابراین واژه صنعتی و حرفه ای به جای هم ، همراه کلمه بهداشت بکار میروند .
2-اصول بهداشت صنعتی چیست ؟
ابتدا پزشکان بودند که رابطه بیماری و وضعیت کار را تشخیص دادند. در طی قرن بیستم دکتر آ لیس همیلیتون از اولین پزشکان در امریکا بود که مشغول معالجه کارهای پر خطر در کارخانه ها بود که علل مسلم مریضها را از ریشه رسیدگی میکرد. او کارخانجاتی را که مستقیماَ وضعیتشان مرتبط با ناراحتیهای بیماری خطرناک همراه با مسمومیت با سرب بود را بازدید کرد .او بر این مطلب صحه گذاشت که انتشار کنترل نشده گرد و غبار به هوای محل کار و تنفس آنها بوسیله کارگران ، این عوارض را باعث شده بود . پس از تشخیص دادن مشکل، او بعنوان یک پزشک مرحله بعدی را یافت ، که آن درمان بود . او مطمئن بود که میتوان از مسمومیت با سرب جلوگیری کرد ، اگر حجم گرد و غبار منتشره در محل کار کاهش یابد . او بعنوان یک متخصص بهداشت صنعتی فکر کرد و فرایند کار را فهمید و منابع و مقدار تماس و راه حل مساله را شناسایی کرد . بهداشت صنعتی که با این نام در اواخر قرن بیستم شناخته شده ، واقعاً تا سالهای 1930و 1940 شروع نشده بود تا زمانیکه کار پیشگامانی چون آلیس همیلتون با مهندسی و شیمی کامل گردید .
بالاخره بهداشت صنعتی در بخشهای صنایع سنگین از قبیل معادن ، ریخته گری ، فلزات ، فولاد و کارخانجات اتوماتیک و هر جایی که خطر جدی برای سلامتی وجود داشت ، بکار گرفته شد . زمینه ترقی به آرامی فراهم میشد . بین سالهای 1910 و 1940 واحدهای بهداشت صنعتی کوچک شخصی در دپارتمان کاری ( اداره کار ) توسعه یافت . مجمعهای حرفه ای بهداشت صنعتی در سال1939 تاًسیس شدند .در سال1940 یک درجه مهم دانشگاهی برای بهداشت صنعتی یا مباحث مرتبط اعطا شد. اگر چه تا سال 1970 کاربرد بهداشت صنعتی محدود بود و در پائینترین سطح مدیریتی باقی ماند و فقط در دولت بعنوان ثانویه در بخش سرویس خدمات بهداشت عمومی فدرال بود. در طی اواخر سالهای 1960 و آغاز 1970پیوند میان اجتماع، سیاست، دانش و اقتصاد بوجود آمد که برای بهداشت صنعتی و حرفه ای یک جهش بزرگ به جلو بوجود آمد .
3- چه اجبارهای قانونی و سیاسی اجتماعی بهداشت صنعتی را به پیش برد. ؟
سا لهای 1960 سالهایی بود که تغییرات اجتماعی سریعی بوجود آمد. یکی از نتایج این تحولات حرکاتی در جهت تشکیل حقوق بشر و ضد جنگ ویتنام بود و رشد آگاهی های بهداشتی محیطی و حرفه ای کارها سازمان یافته شد .محیط زیست بهداشت عمومی سازمان یافتن جوامع و مبارزه برای استاندارهایی برای پیشگیری محیطی و کاری .
در سال 1969 ، EPA و در سال 1970 ویلیامز استجر OSHA تاسیس شد .OSHA محلی امن و بی خطر را برای کارگران ضمانت میکند . با تصویب OSHAزمینه شکوفایی بهداشت صنعتی فراهم شد . در پاسخ به تهدید تصویب قانونهایی برای خشونت در محل کار بهداشت و استانداردهای ایمنی کمپانیهای بزرگ شروع به استخدام متخصصین بهداشتی صنعتی بمنظور مراقبت از کارخانجاتشان کردند . در مجموع گروههای مشاوره ای ، با افزایش تقاضا برای بازرسی کارگاهها و آموزش کارگران پیشرفت کرد . همچنین OSHA در رده مراکزی برای کنترل بیماریها قرار گرفت (دپارتمان بهداشت و خدمات انسانی ) . NIOSH مختص تحقیق درباره علل بیماریهای شغلی و منابعی که منجر به افزایش آنها میشوند ، افزایش یافت و حیطه وظائف بهداشت صنعتی فراتر از کارخانجات و معادن به مراکز خدمات صنعتی و همکاری جهانی گسترش یافت . بهداشت صنعتی یا حرفه ای امروزه بصورت منظم در دانشگاهها و مراکز آموزشی سراسر ایالات متحده آموزش داده میشود .
4- تحصیلات مورد نیاز برای یک متخصص بهداشت صنعتی چیست ؟
درجه لیسانس مورد نیاز است که بهتر است دز یکی از رشته های علوم پایه باشد . عموماً بیشتر متخصصین بهداشت صنعتی درجه لیسانس یا مهندسی دارند . و یا استاد بهداشت صنعتی یا استاد بهداشت عمومی دروس مشترک برای این درجات شامل آمار حیاتی اپیدمیولوژی سم شناسی اصول بهداشت صنعتی فرایند تو لید تهویه صنعتی و خطرات فیزیکی میباشد . در مجموع متخصصین بهداشت صنعتی ممکنه گواهینامه بهداشت صنعتی CTH را از بورد بهداشت صنعتی امریکا ABIH دریافت کنند. شرایط مورد نیاز برای آزمون این گواهینامه این است که داوطلب بایستی درجه لیسانس با 60 واحد درسی و 5 سال تجربه بعنوان متخصص بهداشت صنعتی داشته باشد . آزمون تشریحی 2 روز طول میکشد و آزمون تستی دانش داوطلب در 10 ناحیه علمی بهداشت صنعتی می سنجد .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بهداشت صنعتی چیست ؟

دانلود مقاله اقلیم

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اقلیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدمه
اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری،انجام مطالعات و پژوهش های جامعی را در این زمینه ایجاب می کند.بویژه در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملا مشهود است.انجام تحقیقات گسترده در این زمینه امری اجتناب ناپذیر است.
بطورکلی،این پژوهش ها به دو صورت نظری وعملی انجام می گیرد.دروجه اول،مباحث نظری مربوط به اقلیم و ساختمان،مورد بررسی قرارمی گیرد و در وجه دوم،با بهره جستن از آمار آب و هوایی مناطق مختلف و انجام تقسیم بندی های اقلیمی،همچنین با استفاده از نمونه های ساختمانی مناطق مختلف اقلیمی،آزمایش ها و محاسبات دقیق صورت می گیرد.از آنجا که ازمایش ها عملی در چار چوب وظایف موسسات تحقیاقات ساختمانی انجام می گیرد واین امر تنها با تخصیص بودجه وزمان کافی از سوی سازمانهای مربوطه اماکان پذیر است، همچنین به دلیل نبود امکانات عملی جهت انجام این برنامه ها ودر دست نبودن امار واطلاعات آب وهوایی مناطق مختلف، پژوهش حاضر بیشتردر وجه اول استوار است.
معماری واقلیم، پیوندشان بیشتر به رابطه نوزاد وآغوش می ماند، یا نسبت هر رستنی با خاک ، حریم امن وبستر بالیدن. با بستگی ای تکامل آفرین؛ الهام بخش والبته ، نه محیط زا. در این معنا، آغوش، خاک واقلیم ، رابط حیات وسرزندگی ونبودشان نمود میرایی است . تجربیات معماری بومی در پهنه جهان وآروین های آن در معماری ایران زمین نیز ، خود گواه تاکیدی بر اندیشه ی فرم زایی ملاحظات اقلیمی در معماری است تا عاملی بر محدودیت آن یا اسارت معمار.
میزان متفاوت وترکیب گوناگون عوامل اقلیمی که خود ناشی از تفاوت موقعیت جغرافیای مناطق مختلف است، حوزه های اقلیمی متفاوتی در جان پدید آورده که هریک ویژگی های خاصی دارد. محیط زیست ، شهرها وحتی بناهای مربوط به این حوزه های اقلیمی، ویژگیهای خاصی متناسب با شرایط اقلیمی خود به دست آوردند. هدف این گزارش ، تعیین حوزه های مختلف اقلیمی ایران در ارتباط با معماری وارائه اطلاعاتی است که برای دست یابی به طرحهای منطقی معماری وهماهنگ با اقلیم مورد نظر است .
در این گزارش تاثیر هریک از عناصر اقلیمی(تابش آفتاب، رطوبت وباد) برساختمان مورد بررسی قرار می گیرد. در بین این عناصر، تابش آفتاب- که نور وحرارت طبیعی را به وجودمی آورد- مهمترین عنصر محسوب می شود.
حوزه های اقلیمی ایران
تقسیمات اقلیمی در جهان
در مورد تقسیم بندی اقلیمی نقاط مختلف جهان، روشهای گوناگونی پیشنهاد شده که از میان روش کوپن – دانشمند اتریشی- مورد قبول قرارگرفته است. کوپن براساس رشد ونمو انواع نباتات، پنج نوع اقلیم در مقیاس جهانی معرفی کرده است که عبارتند از:
1. اقلیم بارانی استوایی : در این اقلیم فصل سرد وجود ندارد و معدل دمای هوا در سردترین ماه سال بیش از18 درجه سانتی گراد است.
2. اقلیم گرم وخشک: در این مناطق، به دلیل آنکه میزان بارندگی سالانه بخار آب مورد نیاز جهت رطوبت هوا را تامین نمی کند، هوا به طور کلی خشک است.
3. اقلیم گرم-معتدل: معدل دمای هوای سردترین ماه سال در این مناطق بین 18 و3- درجه سانتی گراد ومعدل دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 در جه سانتی گراد است. در این مناطق زمستان کوتاه است ولی ممکن است حدود یک ماه یا بیشتر زمین یخ بسته یا پوشیده از برف باشد.
4. اقلیم سرد و برفی: در این افلیم معدل دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 درجه ودر سردترین ماه سال کمتر از3- درجه سانتی گراد است. بارندگی در این مناطق معمولا" به صورت برف است ودر طول چند ماه ازسال زمین پوشیده از برف ویخ است.
5. اقلیم قطبی: در این اقلیم معدل دمای هوا در گرمترین ماه سال کمتر از 10 درجه سانتی گراد است. در این جا برخلاف اقلیم بارانی واستوایی فصل گرم وجود ندارد.
تقسیمات اقلیمی در ایران
اصولا در بسیاری در مناطق جهان ،اقلیم بوسیله عرض جغرافیایی و اتفاع از سطح دریا مشخص می شود.ایران با قرار گرفتن بین 25 و 40 درجه عرض جغرافیایی شمالی،در منطقه گرم قرار دارد و از نظر ارتفاع نیز، فلات مرتفعی است که مجموع سطوحی از آن که ارتفاعشان از سطح دریا کمتر از 475متر است، درصد بسیار کمی از سطح کل کشور را تشکیل می دهند.
با وجود اینک ایران دارای دو حوزه بزرگ آب(دریای خزر و خلیج فارس) است، بدلیل وجود رشته کوه های البرز و زاگرس و نحوه قرارگیری آنها، اثرات این دو حوزه محدود به نواحی بسیار نزدیک به آنها است و این حوزه ها، به ندرت اثری در تعدیل درجه حرارت قسمت های داخلی دارند.
بی تردید در کشوری کوهستانی مانند ایران ،هیچ گاه دو نقطه از نظر اقلیمی مانند یکدیگر نیستند.با این حال، بهترین روش برای دستیابی به پایه ای به منظور تعیین مناطق اقلیمی کشور، همان اصول کوپن است که ناگزیر باید از آن پیروی کرد.
بنابراین، تقسیمات چهار گانه ایران را که توسط دکتر حسن کنجی پیشنهاد شده نمی توان مورد استفاده قرار داد. وی تقسیم بندی کوپن را با کمی تغییر و با توجه به عوارض جغرافیایی کشور به شرح زیر پذیرفته است.
1. اقلیم معتدل و مرطوب(سواحل جنوبی دریای خزر)
2. اقلیم سرد (کوهستان های غربی)
3. اقلیم گرم خشک(فلات مرکزی)
4. اقلیم گرم و مرطوب(سواحل جنوبی)
اقلیم معتدل و مرطوب (سواحل جنوبی دریای خزر)
سواحل دریای خزر با آب و هوای معتدل و بارندگی فراوان، از جمله مناطق معتدل محسوب می شود. این منطقه که به صورت نواری بین رشته کوه های البرز و دریای خزر محصور شده، از جلگه های پستی تشکیل شده است که هر چه به طرف شرق پیشروی می کند، رطوبت و اعتدال هوا کاهش می یابد. در حقیقت ، رشته کوه های البرز که حد فاصل دو آب و هوای متضاد هستند، جلگه های پست خزر را از فلات مرکزی جدا می کنند. از جمله ویژگی های این اقلیم، رطوبت زیاد هوا و اعتدال درجه حرارت آن است. دمای هوا در روزهای تابستان معمولا بین 25تا30 درجه سانتی گراد و شبها بین 20تا23 درجه سانتی گراد و در زمستان معمولا بالای صفر است. در این منطقه، بارندگی بسیار زیاد و در تابستان به صورت رگبار است. شهرهای رشت، بندر انزلی، بابلسر و گرگان در این منطقه قرار دارند.
بارندگی درتابستان کم ودر زمستان زیاد است وبیشتر به صورت برف می بارد. به طور کلی در این منطقه ،فصل بهار کوتاه است وتابستان و زمستان را از هم جدا می کند.
تقسیمات اقلیمی و تیپولوژی معماری
با توجه به شکل گیری و ترکیب معماری بومی مناطق مختلف ایران در می یابیم که ویژگی های متفاوت هر یک از این اقلیم ها،تاثیر فراوانی در شکل گیری شهر ها و ترکیب معماری این مناطق داشته اند.بنابراین،تعیین دقیق حوزه های اقلیمی در سطح کشور و دستیابی به مشخصات اقلیمی مناطق مختلف،در ارائه طرح های مناسب و هماهنگ با اقلیم هر منطقه اهمیت فراوانی دارد.
ویژگی های معماری بومی مناطق معتدل و مرطوب
معماری بومی این مناطق که بیشتر کرانه های دریا ی خزر و دامنه های شمالی کوه های البرزرا شامل می شود،به طور کلی دارای ویژگی های زیر است:
1. در نواحی بسیار مرطوب کرا نه های نزدیک دریا برای حفاظت ساختمان از رطوبت بیش از حد زمین،خانه ها بر روی پایه های چوبی ساخته شده اند. ولی در دامنه کوه ها که رطوبت کمتر است،معمولا خانه ها بر روی پایه هایی از سنگ و گل و در پاره ای موارد بر روی گربه رو ها بنا شده اند
2. برای حفاظت اتاق ها از باران،ایوانک های عریض و سرپوشیده ای در اطراف اتاق ها ساخته اند.این فضاها،در بسیاری از ماه های سال برای کار و استراحت و در پاره ای موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد.
3. بیشتر ساختمان ها با مصالحی با حداقل ظرفیت حرارتی بنا شده اند و در صورت استفاده از مصالح ساختمانی سنگین،ضخامت آنها در حداقل میزان ممکن حفظ شده است(در این مناطق بهتر است از مصالح ساختمانی سبک استفاده شود.چون در زمانی که نوسان دمای روزانه هوا کم است،ذخیره حرارت هیچ اهمیتی ندارد و علاوه براین ،مصالح ساختمانی سنگین تا حدود زیادی تأثیر تهویه و کوران را که یکی از ضروریات در این منطقه است کاهش می دهد).
4. در تمام ساختمان های این مناطق،بدون استثناء از کوران و تهویه طبیعی استفاده می شود.بطور کلی،پلان ها گسترده و باز و فرم کالبدی آنها بیشتر شکل های هندسی،طویل و باریک است. به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی در داخل اتاق ها ،جهت قرارگیری ساختمان ها با توجه به جهت وزش نسیم های دریا تعیین شده است.در نقاطی که بادهای شدید و طولانی می وزد،قسمت های رو به باد ساختمان ها کاملا بسته است.
5. به منظور استفاده هر چه بیشتر از جریان هوا،همچنین بدلیل فراوانی آب و امکان دسترسی به آن در هر نقطه،ساختمان ها به صورت غیر متمرکز و پراکنده در مجموعه سازمان دهی شده است.
6. بدلیل بارندگی زیاد در این مناطق،بام ها شیبدار است و شیب بیشتر آنها تند است.
اقلیم و ساختمان
نکته قابل توجه اینکه،اگر چه عناصر اقلیمی تمام ساختمان ها را تحت تأثیر قرار می دهد و اصول مطرح شده در این قسمت در مورد تمام آنها صدق می کند،ولی در بکار گیری این اصول باید توجه داشت که در برخی ساختمان های خاص ممکن است تأثیر عناصر اقلیمی نسبت به تأثیر عوامل داخلی آن ساختمان ها (مانند حرارت ناشی از وجود افراد،چراغ های روشنایی و دستگاه های حرارت زا )بسیار اندک بوده،نقش تعیین کننده ای نداشته باشد. بنابراین،نتایج به دست آمده در این فصل،در مورد ساختمان هایی صدق می کند که عوامل داخلی عمده ای در آنها دخالت ندارد.
تابش آفتاب و تأثیرآن بر ساختمان و محیط اطراف
نور خورشید،همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی در ساختمان لازم است. ولی از آنجا که این نور در نهایت به حرارت تبدیل می شودفمیزان تابش مورد نیاز برای هر ساختمان باید با توجه به نوع آن و شرایط اقلیمی محل آن تعیین شود.
بنابراین،شدت تابش آفتاب و حرارت حاصل از آن در یک نقطه از سطح زمین،به فاصله ای که پرتوی خورشید باید طی کند،ضخامت ابرو وضعیت آلودگی هوا بستگی دارد.به همین دلیل،شدت تابش آفتاب در یک محل با ارتفاع آن محل از سطح دریا متناسب است و در مناطق مرتفع،چون پرتوی خورشید فاصله ی کمتری از اتمسفر را طی می کند،حرارت بیشتری تولید می نماید.همچنین در ظهر محلی هر منطقه که خورشید در قائم ترین حالت خود نسبت به زمین آن محل قرار دارد و فاصله آن کمتر است،شدت تابش آفتاب بیشتر از صبح و عصر است که خورشید در مایل ترین حالت نسبت به زمین محل مورد نظر قرار دارد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    9صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اقلیم