فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات38
بورس ما و مشکلات آن
حداقل ﭘنجاه درصد از بازدهی سرمایه گذاری در سهام بستگی به وضع بازار سرمایه از نظر رکود یا رونق دارد. وضع بازار سرمایه نیز به نوبه خود متاثر از عوامل خارج از بازار و عوامل تعینن کننده کارایی بازار است . این در حالیست که اکثریت فعالان در بورس تمام هم وغم خود را مصروف تحلیل سهم می کنند و تحلیل کلان بازار را فرع می دانند. وضعیت اخیر بورس شاید هشداری باشد که در یک بازار سرمایه غیر کارا و دچار مشکل ساختاری، کار چندانی از آنالیز تکنیکی یا فوندامنتال سهام بر نمی آید. بدین لحاظ همه فعالان بورس باید در کنار تحلیل سهم به اوضاع کلان بازار سرمایه و بهبود آن توجه داشته باشند و در صورت امکان در جهت کارایی بازار تلاش کنند. این نوشته نیز مانند نوشته های قبلی تاکید بر نگرش کلان بر سرمایه گذاری در بورس سهام از منظر وضع بازار سرمایه و مشکلات آن دارد.
بورس سهام ایران از سه گروه عوامل تاثیر ﭘذیر است :
۱- عوامل خارج از بورس خارج از ایران مانند اوضاع منطقه، مسئله
انرژی اتمی، تهدیدات آمریکا و غیره
۲- عوامل خارج از بورس داخل ایران مانند تصمیمات دولت و مجلس،
انتخابات ریاست جمهوری و ...
۳- عوامل داخلی بورس
در خصوص عوامل مربوط به گروه اول و دوم بسیار گفته و نوشته شده است. در گزارش مدیریت بورس به هیئت دولت و مصاحبه های ایشان نیز تماما و انحصارا به این دو گروه از عوامل اشاره شده است. این بدان معناست که در گزارش به دولت و مردم در خصوص مشکلات بورس، گویا مطلب قابل گزارش و توجهی در خصوص عوامل مشکل زای داخلی بورس وجود ندارد. لذا در این مختصر صرفا به عوامل داخلی بورس که موجب مشکلات و نارسایی ها ی بازار سرمایه و غیر کارآ بودن آن می باشند می ﭘردازیم و معتقدیم اگر بازار سرمایه از استواری ساختاری برخوردار باشد کمتر از عوامل خارج از آن دچار بحران می شود. ضمن آنکه نباید عملکرد مناسب بورس را مشروط به فقدان مشکل در ایران و جهان نمود.
به نظر اینجانب مهمترین و اصلی ترین مشکل و نارسایی بورس سهام ایران فقدان یا عملکرد ناقص سازوکارعرضه و تقاضا است. روند شاخص و قیمتها عمدتآ متاثر از سیاستهای مدیریت بورس، دستکاری در قیمتها و شگردهای سفته بازان و صاحبان را نت در بورس است اما سازوکار عرضه و تقاضا دراین معرکه ازهمه عقب و مظلوم مانده است. بازار سرمایه از همه چیز بیش از عرضه و تقاضای واقعی تاثیر می ﭘذیرد. در حالیکه شاخصهای تکنیکی و فوندامنتال در خصوص سهام یک جهت را نشان می دهند، حرکت و روند در سوی دیگر است.
ریشه این امر وعلت بنیادی اینست که ساز و کار عرضه و تقاضا بر دو رکن اصلی از یاد رفته یا کم توجه شده و عقب مانده بورس استوار است که یکی سیستم معاملات و دیگری سیستم اطلاع رسانی است. در غالب موارد آنچه تقاضا برای خرید یا فروش را می سازد استفاده از اهرمها و رانتهایی است که نارسایی و عقب ماندگی سیستم معاملات و سیستم اطلاع رسانی در اختیار اقلیتی ذینفع و مدافع وضع کنونی گذاشته است. کم توجهی به اصلاح و روز آمدی این دو ستون بازار سرمایه موجب نابرابری شدید برای اکثریت سهامداران عادی و رانت بسیار ﭘول ساز برای اقلیت صا حب حق تقدم دسترسی به اطلاعات و نزدیک به سیستم کنونی معاملات که در آنها رعایت نوبت در اختیار کارگزاراست، شده و این خود موجد فساد بسیار و سلب اعتماد سرمایه گذاران عادی نسبت به سلامت بازار سرمایه شده است.
در حالیکه توسعه سخت افزاری و گسترش فیزیکی بورس مورد توجه بوده است، بعد نرم افزاری توسعه و اصلاح ساختاری و رفع نابرابریهای اشاره شده گرفتار کم توجهی است. مدیران بورس اصلاحات ساختاری در دو زمینه بنیادی سیستم معاملات سهام و اطلاع رسانی یعنی دو رکن اصلی سازوکار عرضه و تقاضا در بورس سهام ایران را، در اولویتهای آخر قرارداده اند. در زمینه گسترش بازارهای محلی در شهرهای مختلف و ایجاد سالنهای جدید بورس در تهران کارهای زیادی انجام شده است، ولی درخصوص رفع تنگناهای مربوط به الزامات ساختاری و بنیادی یاد شده که بدون توجه به آنها بازارها و سالنهای جدید هم گرفتار نارساییهای موجود خواهند بود، اقدام و پیشرفت موثری به چشم نمی خورد. من بعنوان یک مهندس سیستم با بیش از ربع فرن تجربه بسیار خوشحال شدم که دبیر مجمع تشخیص مصلحت در بازدید اخیر از بورس علت نا هماهنگی ها در ارتباط با بازار سرمایه را ناشی از فقدان دید گاه سیستمی در دولت و مجلس دانست. واقعیت اینست که اقدام موثر در خصوص اصلاحات ساختاری در دو رکن بنیادی اشاره شده در بورس بدون برخورداری از نگرش سیستمی ممکن نخواهد بود.
در حالیکه سال ۸۳ به ﭘایان میرسد ، خبری از سیستم معاملات جدید نیست. اگر هم در زمان آینده نا معلوم صاحب سیستم جدید شویم نمی دانیم که در سیستم جدید مثلا نوبت دستورات خرید و فروش توسط سیستم رعایت خواهد شد یا کارگزار؟ یا اینکه بالاخره چه تدبیر و اقدام موثری در خصوص ایجاد برابری در دسترسی به اطلاعات بعمل خواهد آمد. نارسایی ساختاری و نابرابری حاصل از آن که مربوط به عملکرد عوامل داخلی بورس است منجر به سلب اعتماد از بازار سرمایه شده است بنحویکه سرمایه گذاران عادی روند بازار را عمدتا ناشی از تصمیمات غیر قابل ﭘیش بینی مدیریت بورس و یا ترفندهای سفته بازان و صاحبان رانت در این بازار می دانند. تا زمانیکه اعتماد به بازار سرمایه باز نگردد استقبال سهامداران، سرمایه گذاری در بورس و رشد شاخص ها با مشکل مواجه خواهد بود.
بورس و پاره ای مسائل و اطلاعات آن 38 ص