![تحقیق در مورد چین در شاهنامه](../prod-images/531362.jpg)
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه28
فهرست مطالب
تأثیر اسطورههای چین در شاهنامه فردوسی
اقوام در شاهنامه :
همانندچینی داستانهای شاهنامه :
1- داستان رستم و سهراب با داستان جنگ لی – چینگ با پسرش نو – چا :
گمانم که آن چینی، آن پهلو است که هر گونه ساز و سلاحش نو است »
(مهوش واحددوست– نهادینههای اساطیری در شاهنامه فردوسی– 1379– ص 79 )
2- اکوان دیو :
« اکوان دیو تقریباً به طور مسلم از منبع چینی اقتباس شده است. به طور خلاصه اکوان دیو، شخصی غیر از « روح باد » در اساطیر چین نیست. در شاهنامه، اکوان دیو، به صورت گور شگفت انگیزی در لشگر کیخسرو، ظاهر می شود. در روایات چینی، فی لین (Feilin) دیو باد، در نزد چینیان به شکل گوزن و به اندازۀ پلنگ است و می تواند باد را هر گونه که بخواهد، به وزش درآورد و دارای دم مار است. هنگامی که به صورت پیرمردی درمیآید، ردایی زرد بر تن داد و زمانی که شکل کیسهای به خود میگیرد که باد از آن بیرون بیاید به رنگ سفید و زرد است. همۀ این مشخصات، ضمن توصیف اکوان دیو مورد تأیید فردوسی است. وی دوبار دربارۀ رنگ زرد یا طلایی و خط سیاه بدن آن حیوان سخن میگوید :
همان رنگ خورشید داد درست سپهرش به زر آب گویی بشست
یکی بر کشیده خط از یال اوی مشک سیه، تا به دنبال اوی ...
***********
درخشنده زرین یکی باره بود به چرم اندون زشت پتیاره بود ...
هرگاه که اکوان دیو در تنگنا قرار میگیرد خود را به صورت باد درمیآورد. اما پیداست که به صورت تندبادی درمیآمده که میتوانسته است قهرمان پیلتنی مانند رستم را از زمین بردارد. در اینجا نقطۀ ابهامی دربارۀ یکسانی اکوان دیو با دیوباد وجود ندارد. گویی برای تشدید این همسانی است که فردوسی در این داستان کوتاه بارها به باد اشاره میکند :
چهارم بدیدش گرازان به دشت چو باد شمالی برو برگذشت
***********
چو باد از خم خام رستم بجست بخایید رستم همی پشت دست
***********
جز اکوان دیو، این نشاید بُدن ببایستش از باد تیغی زدن
***********
چو اکوانش از دور خفته بدید یکی باد شد تا به دو در رسید
در واقع فردوسی در بیت سوم یکسانی اکوان و باد را مورد تأیید قرار میدهد. فردوسی به خوبی آگاه است که یک اسطوره چینی را روایت میکند و از زبان فیلسوفی چینی مشخصات روانی دیو را آشکار میسازد :
چنین داد پاسخ که دانای چین یکی داستانی ز دست اندرین »
( همان – ص 80 )
3- دیو سفید :
« داستان دیگری از ستم در دست داریم که ما را به شدت به یاد اساطیر چین باستان میاندازد.
هنگامی که رستم دیو سفید را میکشد؛ جگر او را بیرون میآورد و نابینایی شاه کاووس و ملتزمانش را بهبود میبخشد ؛
فردوسی نمیگوید که چرا جگر دیو در بازگرداندن بینایی شخص به کار می رود، هر چند نابینایی بر اثر سحر و جادو، ایجاد شده باشد. در اینجا، باید به متون « تائویی» مراجعه کنیم.
تحقیق در مورد چین در شاهنامه