فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کار آفرینی چیست؟

اختصاصی از فی ژوو کار آفرینی چیست؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کار آفرینی چیست؟


کار آفرینی چیست؟

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:62

فهرست و توضیحات:

تعریف موضوع

اهداف پروژه

اهمیت پروژه

 فرضیات تحقیق

محدودیتهای تحقیق

تعریف واژه ها و اصطلاحات

روشها ی تحقیق

کار آفرینی چیست؟

کارآفرین کیست؟وجوه مشترک کارآفرین

انصفات اشخاص کارآفرین

کارآفرینی عبارت است از فرایند خلق چیزی جدید و پذیرش مخاطرات و سود حاصل از آن است.

به عبارت دیگر، کارآفرینی فرایند خلق چیزی جدید و باارزش است که بااختصاص زمان و تلاش لازم و درنظر گرفتن ریسک های مالی، روانی واجتماعی و رسیدن به رضایت فردی و مالی و استقلال به ثمر می رسد.

این تعریف دارای چهار جنبه اساسی است:

1 - کارآفرینی مستلزم فرایند خلق است. خلق هرچیز ارزشمند و جدید. این خلق باید برای کارآفرین و مخاطبی که این خلق برای او انجام شده است ارزش داشته باشد؛

2 - کارآفرینی مستلزم وقف زمان و تلاش کافی است؛

3 - درنظر گرفتن ریسک های اجتناب ناپذیر لازمه کارآفرینی است؛

4 - در کارآفرینی، رضایت شخصی از استقلال کاری به وجود می آید.

در تعاریف مربوط به کارآفرینی جنبه های مشترکی در همه تعاریف وجود دارد: ریسک‌پذیری، خلاقیت، استقلال و پاداش.

 

- کارآفرین کسی است که فرصتی را کشف و برای پیگیری و تحقق آن، سازمان مناسبی را ایجاد می کند.

- کارآفرین کسی است که عمدتاً به منظور کسب سود و رشد، کسب و کاری را تاسیس و اداره می کند که مشخصات اصلی آن نوآوری و مدیریت استراتژیک است.

- کارآفرین کسی است که سیاستگذاری کسب‌وکار با اوست و به حساب خود ریسک مالی آن را به عهده می گیرد.

- کارآفرین کسی است که موسسه اقتصادی، خصوصاً کسب و کاری را که معمولاً مستلزم ابتکار و ریسک قابل توجهی باشد سازماندهی و اداره می کند.

 

ریسک پذیری (ریسک های متوسط و حساب شده)؛ نیاز به توفیق؛ نوآوری، خلاقیت، ایده سازی؛ اعتماد به نفس؛ پشتکار زیاد؛ آرمان گرایی؛ پیشقدم بودن؛ فرصت گرا بودن (بیشتر در جستجوی فرصتها هستند تا تهدیدات)؛ نتیجه گرا بودن؛ اهل کار و عمل بودن؛ آینده گرایی.

 


دانلود با لینک مستقیم


کار آفرینی چیست؟

پایانامه کار آفرینی

اختصاصی از فی ژوو پایانامه کار آفرینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه کار آفرینی


پایانامه کار آفرینی

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:28

فهرست و توضیحات:

چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله

پیشگفتار

کار آفرینی زمینه های لازم را برای یافتن فرصتها  در  بازار کار وتولید  برای توانایی فردی مورد  بررسی قرار می دهد  و مجموعه دانش و مهارتهایی را که برای ورود به بازار کار مورد نیاز است و همچنین راهبردهای لازم را برای موفقیت در کسب و کار ارائه می نماید تا پس ازفراغت ازتحصیل چنانچه  تمایل داشته  باشی به جای استخدام و کار برای دیگران در حد توان مالی و تخصصی به تنهایی یا به کمک دوستان و نزدیکان نسبت به راه اندازی و اداره یک واحد کوچک صنعتی،کشاورزی،خدماتی ویا هنری برای کسب وکارتولیدی اقدام نمایی.سرعت روند تحولات فن اوری واقتصادی درجهان به گونه ای است که حتی راه اندازی و اداره واحدهای تولیدی وخدماتی کوچک نیز نیازمند اطلاعات و دانش است که در این  مجموعه  سعی شده است این گونه اطلاعات در حد امکان و ضرورت ارائه شود.روحیه و تفکر کار افرینی هم در واحد های بزرگ تولیدی و خدماتی و هم درواحد های کوچک کاربرد فراوان دارد و می تواند خلا قیتها ، نواوریها و موفقیتهای زیادی را به دنبال داشته باشد اما جایگاه اصلی توسعه تفکر کار آفرینی در واحد های کوچک تولیدی و یا خدماتی است.

 


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه کار آفرینی

پایانامه کار آفرینی

اختصاصی از فی ژوو پایانامه کار آفرینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه کار آفرینی


پایانامه کار آفرینی

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:55

فهرست و توضیحات:

چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم : ادبیات نظری تحقیق
گزارش تحقیق
کلیات و مبانی نظری
اهداف پژوهش
روش کار تحقیق
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش تحقیق و تحلیل داده ها
فصل چهارم: داده های آماری
داده های آماری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ

پیشگفتار

کار آفرینی زمینه های لازم را برای یافتن فرصتها  در  بازار کار وتولید  برای توانایی فردی مورد  بررسی قرار می دهد  و مجموعه دانش و مهارتهایی را که برای ورود به بازار کار مورد نیاز است و همچنین راهبردهای لازم را برای موفقیت در کسب و کار ارائه می نماید تا پس ازفراغت ازتحصیل چنانچه  تمایل داشته  باشی به جای استخدام و کار برای دیگران در حد توان مالی و تخصصی به تنهایی یا به کمک دوستان و نزدیکان نسبت به راه اندازی و اداره یک واحد کوچک صنعتی،کشاورزی،خدماتی ویا هنری برای کسب وکارتولیدی اقدام نمایی.سرعت روند تحولات فن اوری واقتصادی درجهان به گونه ای است که حتی راه اندازی و اداره واحدهای تولیدی وخدماتی کوچک نیز نیازمند اطلاعات و دانش است که در این  مجموعه  سعی شده است این گونه اطلاعات در حد امکان و ضرورت ارائه شود.روحیه و تفکر کار افرینی هم در واحد های بزرگ تولیدی و خدماتی و هم درواحد های کوچک کار


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه کار آفرینی

دانلود مقاله کار آفرینی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کار آفرینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدّمه
کارآفرینان کسانی‌اند که با ایجاد محصولات و خدمات نوین مورد نیاز مردم، درآمد خوبی کسب می‌کنند. واژه (Entrepreneur) که در فارسی کارآفرین ترجمه شده است، در بردارنده معنای موفّقیت است. این واژه به معنای محصولات، ابداعات، کیفیت و خدمات نویندر درون یک شرکت است. این واژه به معنای نوع خاصی از روحیة،‌ سر زندگی و فضیلت است. ای. ا . باتلر ، مفسر روزنامه تجاری، آن را «شوق خلقت» می¬نامد. از همه مهمتر، این واژه به اشخاص پراراده‌ای اطلاق می‌شود که اراده، خلّاق، پایداری و موفّقیت اجتناب ‌ناپذیرشان، آنها را به رهبران و قهرمانان روز تبدیل می‌کند (کوک،ترجمه تیموری.1382. ص15).
افق کارآفرینی:
کارآفرینی واژه¬ای جادویی است. وقتی در حد یک کلمه به آن نگاه کنید، چیزی بیش از ایجاد اشتغال به ذهن القاء نمی¬شود. امّا اگر در این واژه تعمّق کنید، و به خلّاقیت که جوهرة آن است دست پیدا کنید. آن گاه جادوی این واژه بر شما عیان خواهد شد، و شما خود نیز جادو خواهید شد. گرچه بسیاری از افراد به امید کار وارد این گود می-شوند، امّا در ادامه نواهایی خواهند شنید و رنگ¬هایی خواهند دید که تاکنون از آن بی خبر بوده¬اند. و بدین شیوه فرد جادو می¬شود. البته آنچه بیان شد درون خود فرد است و کارآفرینی همانند آینه¬ای آن ¬را به فرد باز می¬نمایاند. کارآفرینی طریقی است که به جان آفرینی ختم می¬شود؛ به زبان دیگر کارآفرینی همان طریق خود شکوفایی است. کارآفرینی عرصة وسیعی به ابعاد تخیّل بشر دارد. و در یک کلام عرصة نامحدود دارد. از مروارید بافی یک دختر نابینا در بازارچه خود اشتغالی پارک لاله تهران گرفته تا تدوین سیاست¬های جهانی آمریکا در کاخ سفید. در سال 1985 بحث در بارة دولت-های کارآفرین در عصر اطلاعات شکل گرفت و این بحث در دوره ریاست جمهوری کلینتون به اوج خود رسید. به¬طوری¬ که کلینتون رئیس جمهور وقت امریکا بیان کرده بود که اگر بخواهیم بر دنیا حاکم باشیم، راهی نداریم جز این که برای در دست گرفتن دنیا، هم سیاست جدیدی را برگزینیم و هم سطح و گونة جدیدی از خدمات را به عموم مردم دنیا ارائه کنیم. برای تحقق این امر بحث بازآفرینی دولت را مطرح می¬کنند. اسبورن و گابریل اصول بازآفرینی دولت را به شرح ذیل ارائه نمودند (غریبی،1381. ص23).
هدایت و رهبری به¬ جای ((فعّالیت اجرایی)) .
قدرتمند سازی به جای خدمتگزاری.
تزریق رقابت به عرصة خدمات.
دگرگون سازی سازمانهای قاعده مدار.
سرمایه گذاری بر روی دستاوردها و نوآوری¬ها.
ارضای نیازهای مشتری ونه بروکراسی.
پیشگیری به جای درمان.
حرکت از سلسله مراتب به سمت مشارکت و کارگروهی.
استفاده از مکانیزم بازار به عنوان اهرمی قوی برای تغییرات.
با نگاهی به اصول بازآفرینی دولت، تعدادی از این اصول در واقع همان اهداف کارآفرینی است. همین کارآفرینی در مسیر رشد خود به کارآفرینی سیاسی و یا آنچه که ذکر شد (دولت کارآفرین) ختم می¬شود.
اهمّیت کارآفرینی:
کارآفرینی نوش داروی لحظات دشواری:
کارآفرین می‌تواند در حالت اضطراری پاسخگو باشد. او در صورت نیاز می‌تواند فوراً تصمیم‌گیری کند. برای این کار، او باید حوادثی را که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد پیش‌بینی کند و از عواقب آن آگاه باشد. ماهیت شغلی کارآفرینی، سرمایه‌گذاری طولانی مدت، پیش‌بینی جایگزین‌ها و عواقب آنها قبل از اتفاق، پیش‌بینی تغییرات و آمادگی تطبیق با این شرایط را ایجاب می‌کند (سالازار و همکاران،ترجمه نطاق،1380،ص45).
کارآفرینی مسیر خود شکوفایی:
کارآفرینی یک فرآیند اجتماعی است که در آن کارآفرین با اشتیاق و پشتکار درکار، خویشتن خویش را پیدا می‌کند و از بند عادات و سنّت‌های مرسوم رها می‌شود (احمدپور/نقل از سعیدی کیا ، 1382،ص35). کارآفرینی عامل رشد و شکوفایی استعدادها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی است (کشتکاران.1381.ص121). کارآفرینی توانایی‌های انباشته فردی را آزاد می‌کند. نیاز‌هایی مانند استقلال و اتّکا به نفس نمونه‌هایی هستند که با توسعه کارآفرینی در افراد امکان بروز پیدا می‌کنند. بر اساس تحقیقات انجام شده در میان خانوار‌های کشور انگلستان افراد در کنار انگیز‌‌ه‌های مادی مانند پول و سمت، کارآفرینی را راهی برای ارضای برخی نیاز‌های معنوی خود مانند آزادی، استقلال و کسب جنب و جوش در زندگی انتخاب می‌کنند (گزارش منتشر شده توسط اتحادیه اروپا، سال 2003 /نقل از سایت موسسه خانه پژوهش نواندیش).
کارآفرینی بعنوان جوهرة رویش سیستم اقتصادی:
کارآفرینی موتور توسعه‌ی اقتصادی است. آن‌چه کارآفرینان مخاطره‌جو انجام‌‌‌ می‌دهند نوعی "تخریب خلاق" در نظام اقتصادی و ایجاد ساختارها و مناسبات اقتصادی جدید است.کارآفرینی طبق مدل توسعه اقتصادی « شومپیتر »‌، ‌تخریبِ خلّاق است که به عنوان یک نیروی برانگیزاننده در توسعة اقتصادی جامعه، لازم و ضروری است (کوراتکو و هاجتس / نقل از احمدپور، 1380، ص10). تخریب خلاق در واقع همان قدرت جوانه زدن است، جوانه¬های که طراوت و شادابی را به سیستم اقتصادی باز می¬گرداند. تداوم حیات اقتصادی را فراهم می¬کند. چنانچه این توان از یک سیستم اقتصادی سلب شود، اگرچه بالاترین توان را نیز داشته باشد، بالاخره از بین خواهد رفت. تنها راه تداوم حیات اقتصادی کارآفرینی است.
کارآفرینی فرایند خلق ارزشها است:
کارآفرین با عمل خود سه ارزش را خلق می کند.
1- ارزش اقتصادی (ثروت): کارآفرینی فرایند خلق و توزیع ثروت در اجتماع است.
2- ارزش اجتماعی: کارآفرین با کار خود از یک سو به تقاضا های افراد اجتماع جواب میدهد و از سوی دیگر باخلق ثروت، رفاه و آسایش را به اجتماع ارزانی می دارد و این¬ها خود ناشی از حس احترام و ارزش برای دیگران می باشد.اگر نتوان گفت که انگیزه اوّلیه کارآفرینی پاسخ به نیازهای اجتماعی است، امّا تداوم کارآفرینی وابسته به این امر می باشد.
3- ارزش وجودی (خلق معنای زندگی): مکتب معنی درمانی برای معنا بخشیدن به زندگی سه راه را پیشنهاد می‌کند. یکی از این راهها عبارتست از خلق چیزی در جهان، که کارآفرینی این فرایند را فراهم می¬کند.

 

 

 

بیان مساله:
از دیدگاه کتل شخصیت چیزی است که امکان پیش بینی آنچه را که شخص در یک موقعیت معین انجام خواهد داد می¬دهد (کتل /نقل از شولتز ترجمه سید محمدی).
هدف از مطالعه شخصیت و ویژگی¬های شخصیتی، پیش بینی کردن رفتار است. یعنی پیش بینی کردن آنچه یک فرد در پاسخ به یک موقعیت معین انجام خواهد داد. تنها زمانی که ما صفات یک نفر را بشناسیم می¬توانیم پیش بینی کنیم که آن شخص چگونه در یک موقعیت رفتار خواهد کرد.
رفتار فرد حاصل تعامل ویژگی¬های شخصیتی با شرایط و عوامل محیطی است. بدون شک رفتار همه انسانها از شرایط اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی آنها ناشی می¬شود. آنچه مهم است اینست که جنبه فاعلیت به کدام بخش مربوط می¬شود؟ در پس رفتارهای جدید معمولاً فاعلیت به ویژگیهای شخصیتی و برداشت فرد از آن موقعیت بر می¬گردد. در کارآفرینی نیز چنین شرایط حاکم است. به طوری که دانلد اف در این زمینه چنین بیان می¬کند: بازاریابی مهم است؛ امور مالی حائز اهمّیت است؛ حتی کمک به نهادهای عمومی نیز اهمّیت دارد. ولی هیچ یک از آنها به تنهایی باعث ایجاد کارهای جدید نمی‌شوند. از همین رو به شخصی نیاز داریم که در ذهن او،‌ کلیه حالات ممکن گرد هم آورده شوند، باور داشته‌باشد. برای این موارد به یک دیدگاه روان‌شناختی حقیقی از کارآفرینی نوین نیاز است (دانلد اف.ریچارد ام، ترجمه عامل محرابی.1383 .ص128).
با پررنگ شدن نقش کارآفرینان در توسعه اقتصادی، روان¬شناسان با هدف ارائه نظریه¬هایی مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی و همچنین با تفاوت قائل شدن بین کارآفرینان با مدیران و غیر کارآفرینان، به بررسی ویژگیهای روانشناختی کارآفرینان پرداختند ( فرن هام 1994/به نقل از احمدپور 1380).
شناسایی ویژگی¬های شخصیتی کارآفرینان از اهمّیت خاصی برخوردار می¬باشد. برای ترویج و پرورش صفت کارآفرینی در اجتماع نیازمند شناخت ویژگیهای شخصیتی و روان شناختی مؤثّر در امر کارآفرینی می¬باشیم. هدف این تحقیق نیز بررسی ویژگیهای شخصیتی و روان شناختی مؤثّر در کارآفرینی است. به همین منظور پنج ویژگی شخصیتی و روان شناختی در نظر گرفته شده است، و به بررسی و مقایسه این پنج ویژگی دربین کارآفرینان و افراد عادی پرداخته¬ایم. این پنج ویژگی عبارتند از:

 

 

 


- خودپنداره :
خوپنداره ارزیابی کلی فرد از شخصیت خودش است. این ارزیابی ناشی از ارزیابیهای ذهنی است که معمولاً از ویژگی‌های رفتاری خود به عمل می‌آوریم. در نتیجه، خوپنداره ممکن است مثبت یا منفی باشد (فرهنگ توصیفی اصطلاحات روانشناسی،برنو،ترجمه یاسایی وطاهری.1370. ص109).
- باورهای خودکارآمدی :
منظور از باورهای خود کارآمدی، باورهای شخص درمورد توانایی برای کنار آمدن با موقعیت‌های متفاوت (فرهنگ روانشناسی و روان پزشکی،پورافکاری.1373.ص1364).
- منبع کنترل :
منبع¬کنترل، به انتظار تعمیم یافته در مورد تقویت‌هایی اشاره می‌کند که تحت کنترل درونی - بیرونی هستند. افراد بین این دو جهت‌گیری قرار می‌گیرند. در یک طیف افراد دارای کنترل درونی قرار دارند که معتقدند تقویت¬ها با تلاش شخصی، توانایی و ابتکار تعیین می‌شود. در طرف دیگر، افراد دارای کنترل بیرونی هستند که معتقدند تقویتها توسط افرادی دیگر، ساختارهای اجتماعی، شانس یا سرنوشت تعیین می‌گردد (راتر، 1966به نقل از گوردن ای ،ترجمه غضنفری و یزدانی،ص173).
- خلّاقیت :
خلّاقیت عبارت است از فرایندهای ذهنی که منجر به یافتن راه¬حل¬ها، ایده¬ها، مفهوم سازیها، شکلهای هنری، تئوریها و فرآوردهایی می¬شود که بی همتا و تازه هستند (لغت نامه روانشناسی پنگوئن به نقل از فیض بخش،1381،ص12).
- هوش هیجانی :
گلمن(2001) هوش هیجانی را مهارتی می¬داند که دارندة آن می¬تواند از طریق خودآگاهی، روحیات خود را کنترل کند؛ از طریق خود مدیریتی آن را بهبود بخشد؛ از طریق همدلی، تاثیر آنها را درک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه¬ای رفتار کند که روحیة خود و دیگران را بالا ببرد (به نقل ازخائف الهی، دوستار.1382.ص54).

 

 

 

هدف پژوهش
این پژوهش در پی شناخت ویژگی¬های روان¬شناختی و شخصیتی مؤثر در امر کارآفرینی می¬باشد. برای دست¬یابی به این هدف محقق پنج ویژگی شخصیتی و روانشناختی را مشخص نمود و به امر ارزیابی آن در افراد کارآفرین و مقایسه آن با افراد عادی پرداخته است.

 

اهمّیت موضوع تحقیق :
مطالعه کارآفرینی نوین با خصوصیاتی منطقی ویژگیهای روان¬شناختی «کارآفرینان» آغاز شد. با گذشت سال‌ها تعداد بیشتری از ویژگی¬های شخصیت شناسی کنار گذاشته‌اند، رد شده‌اند، یا حداقل به طور نامؤثر مورد سنجش قرار گرفته‌اند. نتیجه این بود که تقریباً به هر چیزی پرداخته شد. مگر فرد. شرایط اقتصادی مهم هستند، بازاریابی مهم است؛ امور مالی حائز اهمّیت است؛ حتی کمک به نهادهای عمومی نیز اهمّیت دارد. ولی هیچ یک از آنها به تنهایی باعث ایجاد کارهای جدید نمی‌شوند. از همین رو به شخصی نیاز داریم که در ذهن او،‌ کلیه حالات ممکن گرد هم آورده شوند، باور داشته ‌باشد. برای این موارد به یک دیدگاه روان‌شناختی حقیقی از کارآفرینی نوین نیاز است (دانلد اف، ریچاردام، ترجمه عامل محرابی،1383،ص128).
به دلایل ذیل شناخت ویژگی¬های روان¬شناختی و شخصیتی کارآفرینان از اهمّیت ویژه¬ای برخوردار می¬باشد.
1- شناخت افراد مستعد کارآفرینی:
برای چنین شناختی باید ویژگی¬های مرتبط با کارآفرینی را شناسایی کرد. داشتن ویژگی¬های خاص روان¬شناختی و شخصیتی از ملزومات کارآفرینی است توسعه کار آفرینی نیازمند تربیت افراد کار آفرین می‌باشد. در سرتاسر دنیا مراکز مختلفی برای آموزش و آماده کردن افراد جهت کارآفرینی وجود دارد. یکی از راههای سریع در آموزش کارآفرینی اینست که افرادی را که بصورت بالقوه از روحیه کارآفرینی برخور می¬باشند شناسایی نموده و سپس امکانات لازم را جهت به فعلیت رساندن آنها را فراهم ¬نمایند.
2- توسعه و تشویق بینش کارآفرینی:
در تربیت کارآفرین دو عامل مدّ نظر می‌باشد؛ که یکی ازاین عوامل رویکرد شناخت ویژگی¬های روان¬شناختی و رفتار کارآفرینانه فرد می¬باشد. در این دیدگاه، ویژگی¬های کارآفرینان را برای فرد بیان کرده و راه‌های کسب این توانمندی‌ها و ویژگی¬ها را به او نشان می‌دهند تا فرد تشویق شود و با کسب توانایی‌های فردی دست به فعّالیت‌های کارآفرینانه بزند. به عبارتی با این عامل، بذر را تقویت می‌کنند و با شیوه‌های اصلاح نباتات کاری می‌کنند که این بذر در هر خاک و شرایط سخت جوی رشد کند و بتواند در عرصه رقابت دوام آورده و پایدار بماند (سعیدی کیا،1382،ص133).
3- ساخت وتهیه آزمونهای روان شناختی معتبر در زمینه کارآفرینی:
برای ساخت یک آزمون معتبر در زمینه کارآفرینی باید از ویژگیهای مؤثر در این امر اطلاع داشته باشیم.
دلائل ضرورت تهیه آزمونهای کارآفرینی:
1-3 امروز یکی از مهمترین اولویتهای حرفه¬ای شناخت کارآفرینان بالقوه می¬باشد. چراکه این افراد را می¬توان با سرمایه گذاری اندکی به کارآفرینان موفقی تبدیل نمود.
2-3 شناخت افرادی با ویژگیهای کارآفرینی برای سازمانها و شرکتها یک امر حیاتی است. زیرا با شناسایی این افراد و قرار دادن آنها در جایگاه مناسب می¬توان میزان بهره وری سازمان را بسیار بالا برد. برعکس اگر چنین افرادی شناسایی نشوند و همانند سایرین با آنها برخورد شود نه تنها در پیشبرد اهداف مؤثر نمی¬باشند بلکه به صورت ناخودآگاه به مانع تبدیل می¬شوند. با یک آزمون مناسب به راحتی می¬توان چنین افرادی راشناسایی نمود.

 

4- مشاورة کارآفرینی:
توجه به مشاوره کارآفرینی یک ضرورت جدی در امر توسعة کارآفرینی می¬باشد. یک مشاور کارآفرینی باید به صورت کاملاً تخصصی از ویژگیهای فردی موثر در امرکارآفرینی اطلاع داشته باشد. این امر مستلزم شناخت ویژگیهای موثر درکارآفرینی است.
شکل گیری مشاورة روان شناختی کارآفرینی بنا به دلائل ذیل ضروری می¬باشد.
1-4 بسیاری از افراد دست به فعّالیت کارآفرینانه می¬زنند، امّا متأسفانه تعداد کمی موفق می¬شوند. پس اگر مشاورین متخصص در امر مشاوره روانشناختی با گرایش کارآفرینی وجود داشته باشند، می¬توانند تأثیر گذار باشند. و میزان موفّقیت تلاشهای کارآفرینانه را افزایش دهند.
2-4 بسیاری از کارآفرینان در زندگی حرفه¬ای خود دچار مشکل می¬شوند و ممکن است روند فعّالیت آنها را سد نماید. در این لحظات وجود مشاوری که به کارآفرینی نیز آگاه باشد. بسیار می¬تواند مثمر ثمر باشد.
3-4 با توجه به مدل رشد کارآفرینی که در این تحقیق ذکر شده است. ممکن است که کارآفرین در هر مرحله¬ای از این رشد دچار مشکل شود و از ادامه فعّالیت منصرف شود امّا با وجود یک مشاور آگاه به این تحول و مسائل مربوط به آن، می¬تواند کارآفرین را در این مسیر یاری و هدایت نماید.

 

5-توجه به این ویژگی¬ها در تدوین متون و منابع آموزشی کارآفرینی :
این امر زمانی محقق می¬شود که این ویژگیها قبلاً شناسایی شده باشند. مدتی است که تشکیل کارگاهای آموزشی در زمینه کارآفرینی بسیار رایج شده است، زمانی این کارگاها بیشترین بازدهی را خواهند داشت، که به این ویژگی¬ها توجه شود.

 

فرضیه های پژوهش
در پژوهش حاضر فرضیه¬های زیر آزمون شده¬اند.
فرضیه اصلی:
بین کارآفرینان و افراد عادی از لحاظ ویژگیهای شخصیتی و روان شناختی تفاوت وجود دارد .
فرضیه های فرعی:
1- بین میزان هوش هیجانی کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
2- بین میزان خلّاقیت کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
3- بین میزان خودکارآمدی کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
4- بین میزان خودپنداره کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
5- بین منبع کنترل کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

 

متغیرهای پژوهش
متغییرهای پژوهش حاضر عبارتند از:
متغیرپیش بینی کننده:
متغیر پیش¬بینی¬کننده به متغیری گفته می¬شود که از طریق آن متغیر ملاک، تبیین یا پیش بینی می¬شود. متغیر پیش¬بینی¬کننده، متغیر پیش فرض است به این معنی که این متغیر مقدّمه و متغیر ملاک نتیجه آن است. متغیر پیش¬بینی¬کننده متغیری است که از پیش وجود دارد و فرض شده است که بر متغیر ملاک تأثیر دارد.
در این تحقیق پنج ویژگی شخصیتی و روان شناختی مورد تحقیق، متغیر پیش¬بینی-کننده می¬باشند که عبارتند از:
1- خودپنداره 2- خودکارآمدی
3- منبع کنترل 4- خلّاقیت
5- هوش هیجانی
متغیر ملاک:
متغیری است که مشاهده یا اندازه گیری می¬شود تا تأثیر متغیر پیش¬بینی¬کننده برآن معلوم و مشخص شود.
در این تحقیق ویژگی و صفت کارآفرینی به عنوان متغیرملاک در نظر گرفته شده است.
ویژگی و صفت کارآفرینی (با توجه به این¬که هنوز ابزار استانداردی برای سنجش صفت کارآفرینی ساخته نشده است، لذا در این تحقیق از افرادی که به عنوان کارآفرین ازسوی مراکزی نظیر: سازمان همیاری اشتغال، شرکت گسترش کارآفرینی وابسته به سازمان گسترش نوسازی صنایع ایران، موسسة پژوهشی خانة پژوهش نواندیش، نشریه انجمن کارآفرینان شناخته شده¬اند، استفاده شده است.

 

متغیر کنترل:
متغیرهای کنترل به عواملی گفته می¬شوند که تأثیر آنها بر متغیر وابسته (ملاک) توسط پژوهشگر خنثی یا حذف می¬شود (دلاور،1379،ص45).
متغیرهای کنترل در این تحقیق عبارتند از: سن جنس و میزان تحصیلات.
این متغیرها به دو شیوه در این تحقیق کنترل شده¬اند:
الف: انتخاب گروه افراد عادی متناسب با گروه کارآفرینان از لحاظ متغیرهای فوق. (شیوة همتا نمودن)
ب: شرکت کنندگان به طور مستقل در هر گروه و بر اساس متغیرهای فوق طبقه بندی شدند، سرانجام تحلیل داده¬ها مبنی بر تأثیر متغیرهای فوق بر نتایج آزمونها مورد ارزیابی قرار گرفت.
تعاریف نظری و عملیاتی اصطلاحات (مورد تحقیق)
کارآفرینی :
تعریف نظری:
فرآیند خلق چیز (کالا یا خدمات) جدید و با ارزش است با اختصاص زمان و تلاش لازم، در نظر گرفتن ریسکهای (خطر پذیری) مالی، روانی و اجتماعی، و رسیدن به رضایت فردی و مالی و استقلال (هیسرچ وپیترس، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383،ص10).
تعریف عملیاتی:
ویژگی که به واسطه آن افرادی از جمله افرادی که در این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفته¬اند، از سوی مراکز ذیصلاح بعنوان کارآفرین معرفی شده¬اند.
کارآفرین :
تعریف نظری:
کارآفرین کسی است که توانایی آن را دارد تا فرصت‌های کسب و کار را ببیند و آنها را ارزیابی کند، منابع لازم را جمع‌آوری و از آنها بهره‌برداری کند؛ و عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفّقیت پی‌ریزی نماید (مردیث و همکاران، ترجمه نبی-ئیان،1371،ص 1).
تعریف عملیاتی:
در این تحقیق کارآفرین کسی است که از سوی یک از سازمان¬ها و شرکت¬های ذیل: سازمان همیاری اشتغال فارغ التحصیلان جهاد دانشگاهی، کمیته دومین جشنواره کارآفرینی مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف، شرکت گسترش کارآفرینی وابسته به سازمان نوسازی صنایع ایران به عنوان کارآفرین شناخته شده باشند.
خلّاقیت
تعریف نظر ی:
پاپالیا (1998) خلّاقیت را توانایی دیدن چیزها در یک نظر نو و غیر معمولی می¬داند، دیدن مشکلاتی که هیچ کس دیگر امکان تشخیص موجود بودن آنها را نمی¬دهد، سپس ارایه رهیافت¬های جدید، غیر معمولی و اثر بخش می¬داند (آقایی،1377،ص17).

 

تعر یف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از خلّاقیت نمرة حاصل از اجرای آزمون سنجش خلّاقیت عابدی می¬باشد.
خودپنداره
تعریف نظری : "
باور و پندار فرد نسبت به خودش، نگرش او نسبت به خود در مورد اینکه چگونه فردی است، چه ویژگی‌هایی دارد و نیز نگرش فرد نسبت به ویژگی‌های برجسته خودش"(کوپر اسمیت و فولدمن، 1974، به نقل از خاطری،1384).
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از خود پنداره نمره¬ی حاصل از اجرای آزمون خود پنداره راجرز می¬باشد.
منبع کنترل :
تعریف نظری :
عقیده فرد نسبت به اینکه وی تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی می¬باشد را مرکز کنترل می¬نامند (هورنادی وآبود به نقل احمدپور،1380).
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از مکان کنترل نمره¬ی حاصل از اجرای آزمون مکان کنترل راتر می¬باشد.
خود کارآمدی
تعریف نظری :
درنظام بندورا، منظور از خودکارآمدی، احساس¬های شایستگی، کفایت، و قابلیت در کنار آمدن با زندگی است (شولتز،ترجمه سید محمدی،1377،ص466).
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از خودکارآمدی نمره¬ی حاصل از اجرای مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران می باشد.
هوش هیجانی:
تعریف نظری:
گلمن (2001) هوش هیجانی را مهارتی می¬داند که دارندة آن می¬تواند از طریق خودآگاهی، روحیات خود راکنترل کند؛ از طریق خود مدیریتی آن را بهبود بخشد؛ از طریق همدلی، تاثیر آنها رادرک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه ای رفتار کند که روحیة خود ودیگران را بالا ببرد (خائف الهی، دوستار،1382،ص54).
تعریف عملیاتی:
هوش هیجانی توانایی است که در این تحقیق توسط پرسشنامه هوش بهر هیجانی بار- اون مورد سنجش قرار گرفته است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

((اگر کار تفریح باشد، زندگی لذّت بخش است و اگر
وظیفه باشد، زندگی بردگی است)) "ماکسیم گورکی"
مقدّمه
شناسایی و پرورش صفات کارآفرینی، کمک بسیار بزرگی برای هر کاری که انتخاب کنید، می‌باشد، چه این کار، کارآفرینی باشد چه هر شغل دیگری. زمانی تصور می‌شد که کارآفرینان به جای ساخته شدن، متولّد می‌شوند. صفات آنها به قدری نادر و خاص بود که در هر جایی یافت نمی‌شد. امروزه، شواهد کافی موجود است که نشان دهد صفات کارآفرینی می‌تواند در نتیجه آموزش دوران کودکی، استقلال، به خود متّکی بودن و در معرضِ ارزشهای فرهنگی مرتبط با کار و صنعت قرار گرفتن، پرورانده شود (سالازار و همکاران ترجمه نطاق،1380،ص53).
کار آفرینی چیست؟
کارآفرینی عبارتست از؛ فرایند کشف و برنامه ریزی عنصر وجودی (خود واقعی) خویشتن در عرصة فعّالیت حرفه¬ای، جهت دست یابی به خود شکوفایی (پژوهشگر).
کارآفرینی عبارتست از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعة منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها (احمدپور،1380).
جفری تیمونز کارآفرینی را ایجاد کنندة یک چیز ارزشمند از هیچ می¬داند و کارآفرین کسی است که دارای قدرت درک بالا است و توان پیدا کردن خلأها و فرصتها را دارد، و می¬تواند در جامعه از طریق پرورش ایده و تبدیل فکر خود به یک محصول جدید اقدام به ارزش آفرینی از هیچ نماید. این ارزش میتواند یک ارزش اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی و حتّی فرهنگی باشد (سعیدی کیا،1384).
کارآفرینی یعنی: تشکیل تیمی از افراد با مهارتها و استعدادهای مکمّل و مشاهدة فرصت¬ها در شرایطی که دیگران تنها هرج و مرج، ‌تناقض، ‌تضّاد و ابهام را متوجه می-شوند و همچنین مستلزم یافتن دستیابی و کنترل منابع برای دنبال نمودن فرصت می-باشد (احمدپور،1380ص24).
مک¬کله¬لند تعریف گسترده¬تری از کارآفرینی بیان می¬کند و فرایند کارآفرینی را فراتر از شغل و حرفه، بلکه یک شیوه زندگی تعبیر می¬نماید به طوری که خلّاقیت و نوآوری، عشق به کار و تلاش مستمر، پویایی، مخاطره پذیری، آینده نگری، ارزش آفرینی، آرمان¬گرایی، فرصت¬گرایی، نیاز به پیشرفت، مثبت اندیشی، زیر بنا و اساس زندگی کارآفرینانه می¬باشد، در این زندگی شکست مفهومی ندارد به جز این که پلّه¬ای باشد برای بالا رفتن، موقعیتی برای آموختن، تصور ناقصی از واقعیت، ابهامی که در هدف وجود دارد، واقعه¬ای که هنوز فواید آن تبدیل به سود نشده است. در این زندگی پول، انگیزة اصلی و اولیّة فعّالیت¬های اقتصادی نیست، بلکه معیاری برای سنجش میزان موفّقیت فرد محسوب می¬شود. در زندگیِ کارآفرینانه، هدف اصلی از کار و فعّالیت ارضاء حس کنجکاوی، تحقّق بخشیدن به آرمانها، آزاد سازی انرژی¬های ذهنی و تبدیل آنها به ایده¬های عملی و در نهایت خلق ارزش است و همه چیز تحت الشعاع آرمان شخص قرار می¬گیرد (صمد آقایی، ص1378).
کارآفرینی ویژگی فردی است، که؛ با عزمی راسخ و با وجود موانع بسیار در رساندن یک محصول یا ارائه خدمت جدیدی به بازار، فرایند نوآوری را با موفّقیت هدایت می‌کند (قاسم زاده/ نقل از سعیدی کیا،1382ص 96). خلاصه مطلب این که، کارآفرینی چیزی بیش از ایجاد کار است. گرچه این امر به طور قطع، یکی از وجوه مهم آن است، ولی تصویر کاملی از¬ کارآفرینی ارائه نمی‌دهد. خصوصیاتی همچون جستجو به دنبال فرصت¬ها، به جان خریدن خطرات، و اصرار در تحقّق پیوستن ایده‌ها در مجموع دیدگاه خاصی را تشکیل می‌دهند که کارآفرینان را به تصویر می‌کشند (دانلد اف، ریچارد ام. ترجمه عامل محرابی،1383،ص22).
کارآفرینی فرایند خلق ارزشها است. کارآفرین با عمل خود سه ارزش را خلق می¬کند.
1- ارزش اقتصادی(ثروت): کارآفرینی فرایند خلق و توزیع ثروت در اجتماع است.
2- ارزش اجتماعی: کارآفرین با کار خود از یک سو به تقاضا های افراد اجتماع جواب می¬دهد و از سوی دیگر با خلق ثروت، رفاه و آسایش را به اجتماع ارزانی می¬دارد و اینها خود ناشی از حس احترام و ارزش برای دیگران می باشد. یک کارآفرین موفق به خاطر کمک¬هایی که به جامعه می‌کند از جمله ایجاد مشاغل و تولید کالاها و خدمات، و از اعتباری که به دست می‌آورد، لذت می‌برد (سالازار و همکاران، ترجمه نطاق،1380،ص31). اگر نتوان گفت که انگیزه اوّلیه کارآفرینی پاسخ به نیازهای اجتماعی است، امّا تداوم کارآفرینی وابسته به این امر می¬باشد.
3- خلق معنای زندگی: مکتب معنی درمانی (فرانکل ) برای معنا بخشیدن به زندگی سه راه را پیشنهاد می‌کند یکی از این راهها عبارتست از؛ خلق چیزی در جهان. که کارآفرینی این فرایند را فراهم می¬کند.
تقریباً در همه تعاریف کارآفرینی، این توافق وجود دارد که در مورد رفتاری بحث می-کنیم که: 1) پیشگام است. 2) ساز وکارهای اجتماعی و اقتصادی را برای تبدیل منابع و موقعیت¬ها به وضعیت عملی، سازماندهی یا سازماندهی مجدّد می‌کند. 3) با مخاطره و شکست همراه است (هیسرچ و پیترس ، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383 ،ص9).
کارآفرین کیست؟
کسی که با قبول مخاطرات احتمالی سرمایه ی خود را در کارهای تولیدی به کار می-اندازد و کار ایجاد می¬کند، کارآفرین یا کارکیا می¬نامند (CD فرهنگ لغت شش جلدی، آریا نپور، نسخه صادراتی).
کارآفرین شخصی است که ارزش فرصت¬های پیرامون خود را درک می¬نماید و یک چیزی را خلق و یا در آن تغییراتی ایجاد می¬نماید (جانگ،2004).
کارآفرینان، کسانی هستند که در محل کار خود فراتر از هنجار و عرف می¬درخشند و در کار از دیگران پیشی می¬گیرند¬ (کراس و تراوگلن 2003).
کارآفرین: فردی است که ریسکها را می‌پذیرد و کار جدیدی را آغاز می‌کند (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383،ص5)
کارآفرین فردی که مسئولیت اولیةی [وی] جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار است و یا کسی که منابع لازم برای شروع یا رشد کسب و کاری را بسیج می¬نماید و تمرکز او بر نو آوری و توسعه فرایند، محصول یا خدمات جدید می باشد (احمد پور1380).
از نظر لبینشتاین (1968) کارآفرین، کسی است که یکی از فعّالیت¬های ذیل را انجام دهد: (به نقل از احمدپور،1380،ص19).
بازارها را یکپارچه و مرتبط سازد .
خلأ ها و شکافهای بازار را پر نماید .
با صرف وقت ، خود را درگیر تغییرات ساختاری و سازمانی نماید .
کلیة عوامل را برای تولید و بازاریابی یک محصول مهیّا نماید .
تراپ مان و مورنینگ استار در کتاب نظام¬های کارآفرینانه (1990) بیان می¬نمایند که: کارآفرین یعنی ترکیب متفکّر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصت ارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکّری جدید برای یک مشکل قدیمی را می¬یابد (احمدپور،1380ص23).
از نظر پالمر کارآفرین کسی است که یکی از فعّالیتهای زیر را انجام دهد (احمد پور،1380).
1- ارائه روشی جدید در فرایند تولید
2- گشایش بازاری تازه
3- یافتن منابع جدید ایجاد هرگونه تشکیلات جدید درصنعت
تاریخچة کارآفرینی:
بحث کارآفرینی از ابتدای دوران زندگی بشر تاکنون وجود داشته و به دلیل وجود «عامل تغییر» در آینده نیز مطرح خواهد بود. امّا نخستین گامها جهت شناخت و تبیین درست مفهوم کارآفرینی در قرن 16 برداشته شد و در بطن تئوری‌های اقتصادی تبلور یافت. اندیشمندان اقتصادی نقش‌های کارکردی و متعدّدی را برای کارآفرینان مطرح ساختند و آنها را از سطح معامله‌گر و واسطه تا حد مالک، نوآور و تصمیم گیرنده معّرفی کردند (قائم پناه،1381،ص25).
پیدایش مفهوم نظری کارآفرینی با گسترش وسیع این اصطلاح همزمان بوده است واژه (entrepreneur) کارآفرین واژه‌ای فرانسوی است و ترجمه تحت الفظی آن «واسطه» یا «دلّال» است. نمونه قدیمی اولین تعریف کارآفرین در مفهوم واسطه مارکوپولو است. وی تلاش کرد با خاور دور روابط تجاری برقرار کند. مارکوپولو، به عنوان واسطه، باید با فرد پولداری (به بیان امروز طلایه‌دار سرمایه‌گذار در فعّالیت کارآفرینانه) برای فروش کالاهایش قرارداد می‌بست (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی¬یاری،1383،ص5). در قرون وسطی، اصطلاح کارآفرین هم برای بازیگر و هم برای شخصی که طرحهای تولیدی بزرگ را اداره می‌کرد به کار می‌رفت. در این‌گونه طرحهای تولیدی بزرگ، چنین فردی هیچ ریسکی نمی‌کرد، بلکه صرفاً طرحی را با استفاده از منابع اماده، که معمولا به وسیله دولت تهیّه می‌شد، مدیریت می‌کرد. کارآفرینان در قرون وسطی عموماً از بزرگان بودند. برقراری ارتباط مجدّد بین ریسک و کارآفرینی در قرن هفدهم شکل گرفت، ‌به طوری که کارآفرین به شخصی اطلاق می‌شد که به منظور عرضه خدمت یا تهیه محصولات مقرّر با دولت قرارداد می‌بست. از آنجا که قیمت قرارداد ثابت بود، نتیجه سود یا زیان از آنِ کارآفرین بود. یکی از کا‌رآفرینان فرانسوی این دوره جان لا بود که مجوز تاسیس بانک سلطنتی را دریافت کرد. کانتیلون یکی از نخستین نظریه‌ها را در مورد کار آفرینی عرضه کرد و به همین دلیل برخی او را بنیانگذار این واژه می‌شناسند. او کارآفرین را فردی می‌داند که اهل ریسک باشد و بنا بر مشاهداتش؛ ریسک،‌ شاملِ حال بازرگانان، کشاورزان، صنعتگران و سایر مالکان شخصی‌ای می‌شد که «به قیمت معلوم می‌خریدند و به قیمت نامعلوم می‌فروختند، از این‌ رو در معرض خطر بودند». سرانجام، در قرن هجدهم، بین صاحب سرمایه و فردی که به سرمایه نیاز دارد تفاوت گذاشته شد. به بیان دیگر، کارآفرین از تامین‌کننده سرمایه (به بیان امروز سرمایه‌گذار فعّالیت کارآفرینانه) متمایز شد. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، غالباً کارآفرینان را از مدیران تمایز نمی‌دادند و عموما از جنبه اقتصادی به آنها نگاه می‌کردند (هیسرچ وپیترس،ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383 ص6و7). در نیمة اوّل قرن بیستم، شومپیتر، اقتصاد¬دان و نظریه‌پرداز اجتماعی، مطالب گسترده‌ای پیرامون کارآفرینی و تأثیر آن بر اقتصاد نوشت. بعد از شومپیتر ، محقّقان زیادی مباحث کارآفرینی را دنبال کردند. پیتر دراکر -¬ پیر مدیریت- در سال 1985 کتابی پیرامون اصول نو‌آوری و کارآفرینی نوشت (بوشهری1384). در اواسط قرن بیستم، نظریه کارآفرین نوآور پایه‌‌‌ریزی شد. کارآفرین نوآور: شخصی است که چیزی بدیع را اماده بهره‌برداری می‌کند (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383،ص8). در آخرین دهه‌های قرن بیستم، با رونق تکنولوژی اطلاعات، سر فصل دیگری در مبحث کارآفرینی تکنولوژیک پدید آمد. کار‌آفرینانی چون بیل گیتس، مفهوم تخریب خلّاقانه‌ی شومپیتر را با تکیه بر تکنولوژی اطلاعات به تصویر کشیدند. در سال‌های اخیر، رشد کارآفرینی تکنولوژیک بر مبنای تکنولوژی اطلاعات به حدّی بوده‌است که برخی صاحب ‌نظران، اطلاق ‹‹عصر کارآفرینی›› به عصر حاضر را ناشی از همین رویداد می‌‌دانند (بوشهری1384).
رویکردهای مهم به کارآفرینی :
رویکرد اقتصادی.
رویکرد روانشناختی.
رویکرد اجتماعی- فرهنگی.
رویکرد رفتاری.
1- رویکرد اقتصادی به کارآفرینی :
کارآفرین و کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه¬های اقتصادی خود تشریح نموده¬اند (احمدپور،1380، ص5 ). کارآفرینی در بطن تئوریهای اقتصادی تبلور یافت و از قرن نوزدهم تا دهه 1960 تنها اندیشمندان اقتصادی به آن می پرداختند که بعد از آن همراه به گرایش تحلیلهای اقتصادی به استفاده از شیوه های آماری و ریاضی، عملاً از تئوریهای اقتصادی حذف گردید (جنینگر 1994/ نقل از احمدپور،1380، ص26 ). از نقایص این رویکرد آنست که اقتصاد دانان کانون توجه خود را تنها بر فضای اقتصادی کارآفرینی متمرکز می کردند و در نتیجه از ویژگیها و عوامل فردی و اجتماعی که بطور مثبت یا منفی بر فرد کارآفرین تأثیر می گذارد، غافل بودند. هیچ جایگاهی را برای این ویژگیها در نظریه¬های خود در نظر نمی¬گرفتند، و از ارائه مدلی اثر بخش برای سنجش آنها چشم پوشی نموده¬اند (احمدپور،1380 ،ص 75)
2- رویکرد ویژگی¬های شخصیتی به کارآفرینی :
با خارج شدن کارآفرینی از نظریه¬های اقتصادی، ‌همراه با پررنگ شدن نقش کارآفرینان در توسعه اقتصادی، روان¬شناسان با هدف ارائه نظریه¬هایی مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی و همچنین با تفاوت قائل شدن بین کارآفرینان با مدیران و غیر کارآفرینان، به برّرسی ویژگیهای روان¬شناختی کارآفرینان پرداختند (فرن هام ،1994/ نقل از احمدپور1380).
همانطور که از نگرش پیشگامان این رویکرد پیداست، دورنمایه اصلی در این رویکرد بر اساس تفاوت قائل شدن بین کارآفرین با غیر کارآفرین بوده است و با فرض اینکه کارآفرینان دارای ویژگیهایی هستند که زیر بنای رفتار و موفّقیت آنان را شکل می-دهد.
3- رویکرد اجتماعی- فرهنگی به کارآفرینی :
با روی آوردن جامعه شناسان و دیگر اندیشمندان علوم مدیریت به مطالعه کارآفرینی، نظریه¬های اجتماعی– فرهنگی (تأثیر محیط و فرهنگ برفرد در اقدام به کارآفرینی ) و نظریه شبکه های اجتماعی شکل گرفت (احمد پور،1380،ص30).
4- رویکرد رفتاری به کارآفرینی :
با استفاده از رویکرد رفتاری، کارآفرینی را همچون فرآیندی معّرفی نمودند که سرانجام به ایجاد شرکتهای جدید می¬انجامد. از جمله مهمترین عوامل مورد برّرسی در رویکرد رفتاری می¬توان به تأثیرات محیطی و فرهنگی بر فرد و به عبارتی سابقه و تجربیات او اشاره نمود که عواملی همچون عوامل ذیل را در بر می گیرد (آمیت و دیگران به نقل از احمدپور،1380، ص30 ).
1- شرایط کودکی و تأ‌ثیر خانواده. 2- الگوی نقش.
3- تجارب شغلی. 4- عدم قرارگرفتن درپایگاه اجتماعی.
5- تحصیلات. 6- مهاجرت.
علاوه بر این 6 متغیر در اواخر1970 به بعد دو دسته دیگر از متغیرهای سازمانی و محیطی (اقتصادی- سیاسی ) نیز مورد توجه قرار گرفتند (احمدپور،1380،‌ص30).
البته لازم به ذکر است که رویکرد رفتاری به واسطه جامعّیت خود، رویکرد ویژگیهای شخصیتی را نیز در بر می¬گیرد ( احمدپور ،1380،ص30 ). در واقع، در این رویکرد به فعّالیت کارآفرین، دلایل و چگونگی تشکیل یک کسب و کار یا شرکت نو پا و یا فرایندی که طی آن شرکتهای جدید پا به عرصه وجود می¬گذارند توجه می¬شود ( کولر مایر ‌، به نقل از احمد پور،1380، ص76 ).
وظایف کارآفرین
وظیفه کارآفرین عبارت است از اصلاح و متحّول ساختن الگوی تولید با بهره ‌‌‌برداری از اختراع یا ‌به طور عمومی‌تر امکان فنی امتحان نشده در تولید کالای جدید یا تولید کالای قدیمی به روشی جدید، بازگشایی منابع جدید برای دسترسی به مواد یا بازار جدید محصولات با سازماندهی صنعتی جدید (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی¬یاری،1383،ص8). کی یرلوف ( 1979) سه وظیفه اساسی را برای همه کارآفرینان موّفق تعیین کرده است (به نقل از احمدپور،1380ص20).
1- نوآوری ‌(کارآفرین باید فرصتهای تجاری ناشی از تغییرات در تقاضا و فناوری جدید را شناسایی کند) .
2- سرمایه گذاری ( توانایی و تمایل به یافتن و فراهم کردن سرمایه مخاطره آمیز برای یک شرکت).
3- مدیریت (هنگامی که شرکت تاسیس شده است).
به طور کلّی، هشت وظیفه برای کارآفرین وجود دارد:
1- ازموقعّیتهای محیط آگاه می‌شود. 2- برای استفاده از این موقعیتها خود را درخطر می‌اندازد.
3- برای کار سرمایه‌گذاری می‌کند. 4- نوآوریها را معّرفی می‌کند.
5- کار و تولید را نظم می‌بخشد. 6- تصمیم می‌گیرد.
7- برای آینده برنامه‌ریزی می‌کند. 8- محصولات خود را با سود می‌فروشد (سالازار و همکاران، ترجمه نطاق،1380،ص32).
هاری وظایف کارآفرین را به دو دسته تقسیم می‌کند: وظیفه اوّل، وظیفة اجرایی است. یعنی؛ مدیریت امور و رفع نیازهای افراد. وظیفه دوم رابط بودن است. یعنی: انتقال احساسات به دیگران. این وظیفه همراه با وظیفه اصلی در فعّالیت انسانی و اجتماعی موجب بالا رفتن شهرت و جایگاه کارآفرین می‌شود. کارآفرین باید سعی نماید تا حامل پیام دوستی، اعتماد، صداقت با مشتریان بوده و موجب تداوم روابط و همچنین موفّقیت شود (قائم پناه،1381).

 

 

 

 

 

انواع کارآفرینی
کارآفرینان را می¬توان از لحاظ شیوه عملکرد و زمینه عملکرد تقسیم بندی نمود:
1-کارآفرینان از لحاظ شیوة عملکردی به سه شیوه عمل می¬کنند. به صورت مستقّل، سازمانی و شرکتی.
1-1 کارآفرین مستقّل( Entrepreneur):
فردی که مسئولیت اوّلیة وی جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار است و یا کسی که منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب و کاری را بسیج می نماید و تمرکز او بر نو آوری و توسعه فرآیند ،‌محصول و یا خدمات جدید می باشد ( احمدپور،1380).
2-1 کارآفرین سازمانی((Intrapreneur:
پینکات درسال(1985)واژه (Intrapreneur) را ابداع نمود وکارآفرین سازمانی را فردی تعریف نمود که در سازمانهای بزرگ همچون یک کارآفرین مستقّل فعّالیت می-نماید و فعّالیت وی ایجاد واحدهای جدید در سازمان، ارائه محصولات، خدمات و فرایندهای جدید می¬باشد که شرکتها را به سوی رشد و سود آوری سوق می¬دهد (احمدپور،1380،ص136). شومپیتر عمده فعّالیتهای کارآفرینان سازمانی را شامل توسعه کالا و خدمات جدید، معّرفی روشهای جدید تولید، تشخیص بازارهای جدید، پیدا کردن منابع جدید و توسعه و بهبود سازمان می¬داند (صمدآقایی،1378،ص20). از نظر گینزبرگ وگاث (1990) کارآفرین سازمانی کسی است که در زیر چتر یک شرکت؛ محصولات، فعّالیت¬ها و فناوری جدید را کشف و به بهره برداری می¬رساند (احمدپور،1380،ص139).
3-1 کارآفرین شرکتی (Corporate Entrepreneurship):
شاپیرو (1980) کارآفرینی شرکتی یک مفهوم چند بعدی است که فعّالیتهای شرکت را متوجه نوآوری محصول، نوآوری در فناوری، مخاطره پذیری و پیشگامی می¬سازد.
کاوین و سلیون (1996)کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعّهد شرکت به ایجاد و معّرفی محصولات جدید، فرآیندهای جدید و نظام¬های سازمانی نوین می¬باشد (احمدپور، 1380، ص140).
از نظرگاث و گینزبرگ (1990) کارآفرینی شرکتی دارای دو بعد است:
نوآوری به منظور ایجاد فعّالیت¬های جدید.
تأسیس واحدهای جدید.
2-کارآفرینان از لحاظ زمینه عملکردی در سه زمینه عمل می¬کنند. اقتصادی، اجتماعی و سیاسی.
کارآفرینی اقتصادی:
کارآفرینی اقتصادی فرایندی است که کارآفرین از طریق خلّاقیت و نو آوری با چالش-های حرفه¬ای خویش برخورد می¬کند. عموماً در این نوع کارآفرینی چالش¬ها ماهیت محیطی دارند.
کارآفرینی اجتماعی:
تأثیر کارآفرینی صرفاً به اشتغال و امور استخدامی منحصر نمی¬شود، بلکه تأثیرگذاری کارآفرینی مربوط به تمام لحظات زندگی روزانه است. پدیدةکارآفرینی برای این مقصود می¬تواند یک وسیله مفید باشد، در صورتی که آن را به عنوان یک راه آفرینش در نظر بگیرید (جانسون، 2002). . از جمله عرصه¬های مهم زندگی، عرصة اجتماعی است.
کارآفرینی اجتماعی فرایندی است که تغییراتی را در خدمات اجتماعی از طریق موارد ذیل جهت دست‌یابی به ارزش اجتماعی به وجود می‌آورد:
٭ توجه به ایجاد سرمایه و ارزش اجتماعی.
٭ به کار گیری نگرش‌های بازار مدار برای حل مسائل اجتماعی.
٭ یافتن بازارها و فرصتهای جدید برای مأموریت غیر سودآور یا زمینه‌های حمایت نشده توسط نیروهای بازار. کارآفرین اجتماعی خلق کننده ارزش اجتماعی است (طالبیان،1381).
کارآفرینان اجتماعی به عنوان عاملان تغییر، ایفای نقش می‌کنند. که مهمترین این نقشها عبارتنداز: تطابق با مأموریت ایجاد و حفظ ارزش‌های اجتماعی (نه ارزش خصوصی)، شناخت و پی‌گیری فرصت‌های جدید در فعّالیت بدون توجه به محدودیت‌های وضع شده و ایجاد حس مسئولیت‌پذیری در قبال نهادهایی که در جهت ایجاد نتایج مؤثرند. به اعتقاد گریگوری دیس - از دانشگاه استنفورد، کارآفرینی اجتماعی شور و شوق یک رسالت اجتماعی را با بینش تجاری و بازرگانی ترکیب می‌کند (مقیمی،1382).
تفاوت کارآفرینی اجتماعی با کارآفرینی اقتصادی:
علیرغم شباهت بین کارآفرینی اقتصادی و اجتماعی، تمایزی اساسی بین این دو وجود دارد. سازمان‌های کارآفرینانه اجتماعی متعهد به: «تغییر محیط‌شان هستند» و فقط تولید یک محصول یا خدمت به اندازه کافی برای اطمینان از کامیابی مالی‌شان قابل قبول نیست. اگر چه بعضی رهبران کارآفرینانه اقتصادی به تغییر اجتماعی کمک کرده‌اند،

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کار آفرینی

دانلود مقاله کار آفرینی در سازمان

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کار آفرینی در سازمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مقدمه :

 

از اوایل دهه 80 هجوم همزمان برای کارآفرین و تاکید شرکتها بر نوآوری برای بقا و رقاب با کارآفرینانی که بیش از پیش در صحنه بازار ظاهر می شدند موجب هدایت فعالیت های کارآفرینانه به درون و داخل شرکتها شد (دان کن و دیگران ، 1988،ص 21-16). همراه با رسوخ فرایندهای اداری دیگرسالاری در فرهنگ شرکتها در دهه های 60 و 70 کارآفرینی در سازمان های بزرگ به طور فزاینده ای مورد توجه مدیران ارشد شرکتها قرار گرفت تا آنها نیز بتوانند به فرایند اختراع ،‌نوآوری و تجاری نمودن محصولات و خدمات جدید خود بپردازند . با آغاز دهه 80 و پیشرفت ناگهانی صنایع در عرصه رقابت های جهانی ،‌ اهمیت تفکر و فرایند های کارافرینانه در شرکت های بزرگ بیش از گذشته مورد تاکید قرار گرفت و تحقیق کانون توجه خود را به چگونگی القای کارآفرینی در ساختار اداری شرکت های بزرگ معطوف نمودند(استینسون و گمپرت ،‌1985) . برخی از محققین درهمان ابتدا چنین بیان می نمودند که کارآفرینی و دیوان سالاری دارای ماهیتی متناقص بوده و نمی توان هردو را دریک ساختار اعمال نمود. اما برخی دیگر از محققان همچون برگلمان (R.Burgleman) به تشریح چگونگی ایجاد شرکتهای کارآفرینانه (Enterprenearial Ventureing)فرعی در چارچوب شرتهای مادر پرداختند و معتقد بودند آنچه که پیش تمامی انواع کارآفرینان از تعاریف تا عمل میتوان یافت ، اقدام به یک فعالیت پر مخاطره (Venturing)می باشد. و هدف از تعمیم فرایند کارآفرینی در سازمان ها در واقع اولویت دادن ه اقدام به فعالیت های پر مخاطره نسبت به برنامه های جاری شرکت می باشد‌(پرگل مان 1984، ص 166-154).
البته لازم به توضیح است که فعالیتهای پر مخاطره در کارآفرینی مستقل و فردی به معنای سازماندهی یک سازمان جدید یا تاسیس یک شرکت فعالیت پرمخاطره در مفهوم کارآفرینی شرکتی به معنای توسعه فعالیتی جدید در چارچوب شرکت میباشد( کوارتکو و دیگران ،‌1993، ص 34-28).
محققین کارآفرینی شرکتی را مفهومی چند بعدی می دانند که فعاریت های شرکت را به سوی نو آوری در محصول و فناوری ،‌مخاطره پذیری و پیشتازی (Practiveness)سوق می دهد . با توجه به اینکه در این فصل به کارآفرینی شرکتی یا سازمانی پرداخته می شود‌، منظور از واژه کارآفرینی بدون هرگونه پسوندی همان کارآفرینی مستقل و منفرد می بادش.
در این مبحث ابتدا به ضرورت و سیر تطور کارآفرینی در شرکتها و تعاریف ارائه شده می پردازیم و تفاوتهای ویژگی های شخصیتی ،‌جمعیت شناختی و تفاوت های کارکردی کارآفرینان مستقل با کارآفرینان سازمانی مورد برسی قرار می گیرد. سپس موانع ساختاری و سازمانی برای ایجاد کارآفرینی در شرکتهای موجود ،‌بر شمرده شده و سپس انواع استراتژی های ارائه شده جهت االقای کارآفرینی در شرکتهاو مدل های ارائه شده در این خصوص بررسی و دسته بندی می گردد.

 

ضرورت کارآفرینی در سازمان :

 

امروزه بسیاری از شرکتها به لزوم کارآفرینی شرکتی پی برده اند و در واقع این گونه تغییر گرایش در استراتژی در پاسخ به سه نیازی است که بر شرکتها تحمیل گردیده است:
1. افزایش سریع رقبای جدید
2. ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به شیوه های مدیریت سنتی در شرکتها
3. خروج بهترین نیروی کار از شرکت ها و اقدام آنها به کارآفرینی مستقل

 

در خصوص نخستین مورد یعنی رقابت باید اشاره نماییم که این عامل با شتابی که در سال های اخیر به خود گرفته تمامی شرکتها را به ستوه آورده و حتی صنایعی را که در فناوری های پیشرفته (high-tech industries) فعالیت دارند نیز امروزه با رقبای بسیاری مواجه نموده است . سرعت نوآوری و ارئه محصولات جدید به قدری سریع گشته که تغییرات ،‌ابتکارات و بهبودها به امری عادی در بازارهای فروش مبل ساخته است . از اینرو شرکتها یا باید به نوآوری بپردازند یا اینکه محکوم به فنا می باشند.
از سوی دیگر ، باتوجه به حرکت سریع محیط به سوی پیچیدگی بیشتر وعدم پایداری در شرایط و بازار ،‌شیوه های سنتی مدیریت نمی تواند پاسخگوی اینگونه چرخشهای شدید در محیط بوده و عدم تطبیق سریع آن با شرایط تصمیم گیری در چنین محیط های جدیدی ، نوعی بی اعتمادی را نسبت به سبکهای مدیریت سنتی ایجاد نموده است.
سومین مشکل ترک شایسته ترین افراد شرکت به منظور اقدام به کارآفرینی مستقل می باشد و از علل اصلی تشویق افراد به ترک شرکتهای خود می توان به پاداش های حاصل از کارآفرینی مستقل همچون رفاه اقتصادی و اجتماعی ،‌شهرت و استقلال در تصمیم گیری اشاره نمود و همین عوامل سبب می شود تا کارکنان جوان و با سابقه شرکها بیش از پیش به کارآفرینی ترغیب شوند.
از سوی دیگر شکل گیری بازار های سرمایه به صورت یک صنعت نوین و تمایل آن به سرمایه گذاری های پر مخاطره سبب شده تا کارآفرینان به سهولت بیشتری نسبت به گذشته برای تحقق فکرها و اجرای پروژه هایشان به منابع مالی دست پیدا کنند(فری ،‌1993، ص 373 ) .
به طور کلی پیشرفت سریع دانش و فناوری ،‌تغییر روندهای جمعیت شناختی (Demographictrenel)همچون افزایش سطح تحصیل ،‌اشتغال زن و مرد به کار در خانواده ها و افزایش طول عمرو سالخوردگی جمعیت ،‌و حضور اثر بخش بازارهای سرمایه و آشنایی بیش از پیش مدیران با پدیده کارآفرینی سبب گردیده تا گرایش به کارآفرینی در استراتژی شرکتها شدیدا مورد اکید قرار گیرد( کوارتکو و هاجتس ، 1989 ،‌ص 95 ).

 


سیر تطور کار آفرینی در سازمان

 

کالینزو مور در سال 1970 اولین محققینی بودند که در مطالعات خود بین کارآفرینان مستقل (Independence) و اداری (administrative)،‌تمایز قایل شدند و اینطور عنوان نمودند که کارآفرینان مستقل سازمان های جدید را به طور مستقل بر منصه ظهور می رسانند. در حالی که کارآفرینان اداری سازمان های جدیدی را در درون یا در کنار ساختارهای شرکتی موجود ایجاد می نمایند.
سرسپائر در سال 1973 برای تشریح کارآفرینی در سازمان ها واژه کارآفرین درون سازمانی‌(Inter-Corporate Entreprenearship) را ابداع نمود و اشاره کرد که این فرایند شامل تاسیس واحدهای نسبتا مسقل در درون شرکها می باشد. و به اعضای شرکت اجازه می دهد تا با همان روحیه ،‌آزادی عمل و تعهد همانند شرکتهای کوچک فعالیت کنند. و سپر در سال 1980 کارآفرینی را به صورت کارآفرینی داخلی (Interal Entrepreneurship) و کارآفرینی مستقل (Independence Entrepreneurship) تقسیم بندی نمود و بیان نمود که کارآفرینان داخلی فعالیت های کارآفرینانه را در سازمان های بزرگ هدایت می نمایند و راه ایجاد و تشکیل واحدهای فرعی سازمانی و مستقل را برای ارائه محصولات و خدمات نوین مهیا می کنند( سوبسائر ،‌1973، ص 135(.
پینکات در سال 1985 از ترکیب واژه ها یEntrepreneurship ، Corporate Intre واژه Intraprenearship را ابداع نمود و کارآفرینی سازمانی را فردی تعریف نمود که در سازمان ها ی بزرگ همچون یک کارآفرین مستقل فعالیت می نماید و فعالیت وی ایجادواحدهای جدیددر سازمان ،‌ارائه محصولات ،‌خدمات و فرایندهای حدید می باشد که شرکتها را به سوی رشد و سودآوری سوق میدهد ( پینکات ، 1985، ص4(
از این پس سیر مطالعات در خصوص کارآفرینی سازمانی شدت گرفت و مطالعات گسترده ای در خصوص تفاوت های ویژگی های شخصیتی و تفاوت های کارکردی کارآفرینان مستقل با کارآفرینان سازمانی آغاز گردیدو انواع استراتژی های سازمانی برای ایجاد کارآفرینی سازمانی ارائه شد.
محققین با عناوین مختلفی از این فرایند یاد نموده اند که بر اساس سیر تاریخی در جدول 104 انواع عناوین ذکر شده است.
لازم به ذکر است که امروزه کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی شرکتی به عنوان دو استراتژی متفاوت برای ایجادتحول در شرکتها مطرح می باشند. به طوریکه اگر یک فرد آغاز گر فعالیتهای پر مخاطره در شرکت باشد به این فرایند کارآفرینی سازمانی (Intre Preneurship)و به فرد مورد نظر کارآفرین سازمانی گفته می شود و اگر کل شرکت و کارکنان دارای روحیه کارآفرینی شوند ، از آن به عنوان کارآفرینی شرکتی (Corporete Entrewpreneurship) نام برده می شود (گینزبرگ و هی A.Ginsberg، 1994،ص 389-382)

 

سیر تاریخی ابداع واژه ها در خصوص القای کارآفرینی در سازمانها

 

نام محقق سال فارسی انگلیسی ردیف
O.collins&D.Moor
کالینزو مور 1970 کارآفرینی اداری Administrative Entrepreneurship 1
I.Susbauerسوسبائر 1973 کارآفرینی درون شرکتی Intra corporate Entrepreneurship 2
K.Vesperوسپر 1980 کارآفرینی داخلی Ienternal Entrepreneurship 3
R.Burglemanبرگل مان 1983 فعالیت پرمخاطره شرکتی Corporate Venturing 4
G.Pinchotپنگات 1985 کارآفرینی سازمنی
کارآفرینی سازمان Intrapreneurship
Intrapreneur 5
R.Reich ریش 1987 کارآفرینی جمعی Collective Entrepreneurship 6
W.Guth&A.Ginsbergگوث و گینز برگ 1990 کارآفرینی شرکتی Corporate Entrepreneurship 7
J.Cornwall & 1990 کارآفرینی در سازمان Organizational Entrepreneurship 8
1994 احیا سازمانی Organizational Revitalization 9

 

منبع اصلی‌:پایان نامه دکتری

 


در جدول 4-2 تعاریف مربوط به کارآفرینی سازمانی و در جدول 3-4 تعاریف کارآفرینی سازمانی از دیدگاه برخی محققین آمده است که درخصوص وجود یک فرد کارآفرین در درون سازمان میباشد . درجدول 4-4 نیز تعاریف ارائه شده در مورد کارآفرین شرکتی به طور جمعی در شرکت آمده است.

 

 

 

 

 

 

 

تعاریف کارآفرینی سازمان Intrapreneurship
ردیف نام محقق نام محقق سال تعریف
1 هاش شرل هامر 19892 فعالیت هایی که به طور صریح از حمایت قانونی و منابع سازمانی در جهت تلاش های نواورانه برای ارائه محصول جدید ، رشد ، بهبود محصول و فرایندهای جدید تولید برخوردار می گردند
2 وسپر 1990 فرایندی است که سبب می شود شرکت نواورتر شده و نسبت به موقعیت های بازار ،‌سرتیعتر عکس العمل نشان دهد و از طریق ایجادحس مالکیت کارکنان را انگیزش می ماید
3 نفزیگر
هورنز بای
مونتاگنو
کوارتکو 1993 یک فرایند چند بعدیهمراه با نیروهای بسیاری است که به طور هماهنگ عمل می نمایند و نمجربه اجرای یک اندیشه نواورانه می گردند
4 فری 1993 کارآفرینی یک فرایند است .فرایندی که اگر قرار باشد بقا یابد ،‌باید تشویق ، تمجید و حمایت شده و مورد تقدیر قرار گیرد،‌کارافرینی سازمانی فرایندی است که از یق القای فرهنگ کارافرینانه در یک سازمان به ارائه نواوری در محصول و فرایندها می انجامد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


جدول 4-3 – تعاریف کارفرین سازمان Intrapreneur

 

ردیف نام محقق نام محقق سال تعریف
1 پینگات 1985 (واژه را ابداع نموده ) کارافرین سازمانی فردی است که همچون یک کارافرین در سازمان های بزرگ فعالیت می کند و به کارافرینان اداری گفته می شود که موفقیت آنها ،‌ایجادواحدهای مستقل جدید در یک شکرت می باشد،‌آنها محصولات خدمات و فرایندهای جدید را ارائه می کنند که شرکت را قادر به رشد و سودآوری می سازد
2 جک دان کن 1988 کارآفرین سازمانی فردی رویایی است که مجری (doer)هم می باشد
3 منکائیل ورنر
چارلفز گاتچی 1987 افرادی که در محیط های انگیزشی و حمایتی فعالیت می کنند و کلید اصلی بازاریابی و توسعه محصول در یک شرکت می باشند
4 گینزبرگ و گوث 1990 کسی کهه در زیر چتر یک شرکت محصولات ،‌فعالیت ها وفناوری جدید را کش و به بهره برداری میرساند
5 کانتر 1990 افرادی که در سازمان های بزرگ حیثیت شغلی خود را بر روی نتایج حاصل از نوآوری می گذارند
6 کورن وال
پرل مان 1990 کارافرین سازمانی فردی است که دریک سازمان بزرگ همچون کارافرین عمل می نماید. از نقطه نظر شرک،مزایای داشتن کارافرینان سازمانی آشکار است ، چرا که اینگونه افراد پر معرفی و تولید محصولات‌ ،‌ خدمات و فارندهای جدیدمی پردازند و بدین ترتیب موجب رشد و سوددهی آن می شوند
7 کوتکو و هاچستن 1982 کارافرین سازمانی فرد رویی است که محاسبه می کند چگونه فکر را به یک واقعیت سود آور تبدیل نماید. شباهت های زیادی بین کار افرین سازمانی وجود دارد و تفاوت آنها در این است که نوع دوم داخل سازمان صورت می گیرد و موضوع اصلی آن ایجاد یا توسعه رونح کارافرینانه و در داخل محدوده شرکت می باشد که به موجب آن نواوری ارتقا یابد.

 

 

 


جدول 4-4 تعاریف کارافرینی شرکتی Corporate Entrepreneurship

 

ردیف نام محقق نام محقق سال تعریف
1 شاپیرو 1980 کارافرینی شرکتی یک مفهوم چند بعدی است که فعالیت های شرکت را متوجه نواوری محصول ،‌ نواولری در فناوری ،‌مخاطره پذیری و پیشتازی می سازد
2 میلر 1983 کارافرینی شرکتی شامل نواوری سریع در محصول ،‌مخاطره پذیری و پیش تازی است
3 روزاپت ام ، کامتر 1990 کارافرینان شرتی ، افرادی هستند که محدودیت ها را می ازمایند و امکانات جدیدی را برای شرتها از طریق هدایت فرایند نواوری ایجاد میکنند. آنها از قدرت مهارتهای خود در زمینه های بسیاری همچون توسعه محصول یا طراحی مهندسی و . ... اسفاده می نمایند
4 گوث و گینزبرگ 1990 کارافرین شرتی دارای دو بعد است 1 - نواوری به منظور ایجاد فعالیت فعالیت های جدید 2 – تاسیس واحدهای جدید
5 چارلزبادن فولر کارافرین شرکتی همراه با نواوری در شکرتها موجود می باشد و شامل نوسازی ، القا و احیای قوانین جدید رقابت میباشد . در پس این اندیشه ا فردی قرار دارد که گر چه نقش رهبری دارد اما به تنهایی نمی تواند نواوری کندو نیاز به سازماندهی تیم های کاری دارد
6 کاوین و اسلیون 1996 کارافرینی شرکتی به مفهوم تعهد شرکت به ایجاد و معرفی محصولات جدید ، فرایندهای جدید و نظام های سازمانی نوین می باشد

 

4-4 مقایسه ویژگی شخصیتی و جمعیت شناختی کارافرینان مستقل با کارافرینان سازمانی
تاکنون محققین بسیاری به مقایسه ویژگی ها و رفار کارافرینان مستقل با کارافرینان سازمانی پرداخته اهند . از میان این دسته محققین مطالعات گروه کاکس ، کوپر و چنینگز (1994) از یگران کامل تر و جامع تر بوده است. این محققین با انتخاب دو دسته از کارافرینان مستقل و کارافرینان سازمانی که از میان کارفرینان بسیار موفق انتخاب شده بودند ،‌به مطالعه جامع ویژگی های شخصیتی و عوامل جمعتیت شناختی و شخصی آنها و مقایسه مقابله ای انها پرداختند.
روش مطالعه و جمع آوری اطالاعات آنها از طریق مصاحبه حضوری با 19 کارافرین سازمانی موفق و 22 کارافرین مستقل موفق و پرسشنامه ها ی متفاوت صورت گرفته است.
الف : ویژگی های شخصیتی :
در جدول 4-5 ویژگی هایشخصیتی کارافرینان مستقل با کارفرینان سازمانی مقایسه شده است
جدول4-5 – مقایسه ویژگی های شخصیتی بین کارافرینان مسقل و کارافرینان سازمان

 

ویژگی پر قدرت کارفرین مستقل کارافرین سازمان
گرایش به قدرت تقریبا این گرایش در آنها در حد صفر میباشد برای برخی از انها اولین و مهمترین انگیزه می باشد
گرایش به رفاه اقتصادی
نیاز به توفیق از آنجایی که به آنها استقلال می بخشد اهمیت بالایی دارد. 21% از آنها گرایش به رفاه و ثروت را مهمترین انگیزه می دانند آنها رفاه اقتصادی و ثروت رابرای ایجاد اهمیت در جهان امروز لازم می دانند.پشت به گروه دیگر بیشتر به دنبال این نیاز خود می باشند
نیاز به استقلال 47% از کارافرینان به توفیق بالایی را در خود احساس می کنند که آنرا نتیجه دوران کودکی خودو تاثیر شدید والدین خود می دانند و می خواهند به دیگران ثابت کنند که دنیا را مطابق میل خودشان ساخته اند 46% از این گروه ،‌نیاز به توفیق بالایی را در خود احساس می کنند و به دنبال این هسند که ثابت کنند بهتر از نفر قبلی کار می کنند
مخاطره پذیری 32% آنرا مهمترین انگیزه خود معرفی کرده اند چرا که آنها را سپرسی تحقق رویایشان رهنمون می سازد این نیاز تقریبا د رانها تعدیل شده می باشد
ترس از شکست 75% خود را فردی مخاطره پذیر معرفی نموده اند نها 32% خود را پذیرای مخاطارات معدل معرفی نموده اند و اکثریت خود را مخاطره گریز معرفی کرده اند
خلاقیت شکست مالی را به منزله پایان عمر کار خود می دانند و ترس بیسیار بالایی از شکست دارند شکست اهمیت چندانیدر تصمیم گیهایشان ندارد
80-85% خود را فردی خلاق می دانند و خلاقیت خود را با رویاها آغاز می نمایند آنها خود را کمتر از گروه دیگر خلاق می دانندو خودرا مسئول مدیریت و حمایت از خلاقیت کارکنان می پندارند.
منبع چنینگز ،‌کاکس و کوپر 1994

 

ب ) ویژگی های شخصی و جمعیت شناختی :
دسته دیگر از ویژگی ها که مورد توجه و مطالعه این محققین قرار گرفت ، ویژگی های شخصی و جمعیت شناختی می باشد که در ادامه برخی از مهمترین آنها را بررسی می کنیم.

 

دوران کودکی :
تجربیات کودکی آنها بسیار متفاوت از یکدیگر می باشد . کارافرینان مستقل در دوران کودکی خودمحدودیتهای بسیاری را تجربه کرده اند و روابط نزدیکی با مادران خود داشته اند و بیشتر آنها در کودکی پدر خود را از دست داده اند و یا اینکه پدر آنها حضور فیزیکی در خانه نداشت هاست و به طور کلی دوران کودکی پر تلاطمی را گذرانده اند. برعکس ،‌کارافرینان سازمانی دوران کوددکی آرامی را گذرانده اند و پدر آنها در دوران حضور پررنگی در خانوانده داشته است.
تحصیلات :
اختلاف سطح تحصیلات بین دو گروه امری محرز و طبیعی می باشد . کارافرینان مستقل از سطح تحصیلات پایین تری برخوردارندو عده ای نیز در حین کار ، تحصیلات خود را تکمیل نموده اند،‌چرا که آنرا ابزاری جهت ارتقا در سیسبه مراب شرت یافته اند . تنها 21% از کارافرینان مستقل در مقطع کارشناسی ارشد تحصیلات داشته اند در حالیکه 68% از کارافرینان سازمانی تا مقطع کارشناسی ارشد تحصیلات داشته اند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   40 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کار آفرینی در سازمان