فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب


تحقیق در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه10

 

فهرست مطالب

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 339

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 337

آیه و ترجمه

 

آیه 40
آیه و ترجمه
مَّا کانَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَ لَکِن رَّسولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکلِّ شىْءٍ عَلِیماً(40)

  ترجمه :

 


40 -
محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود، ولى رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است و خداوند به هر چیز آگاه است .

  تفسیر:

 


مساله خاتمیت
این آیه آخرین سخنى است که خداوند در ارتباط با مساله ازدواج پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با همسر مطلقه زید براى شکستن یک سنت غلط جاهلى ، بیان مى دارد، و جواب کوتاه و فشرده اى است به عنوان آخرین جواب ، و ضمنا حقیقت مهم دیگرى را که مساله خاتمیت است به تناسب خاصى در ذیل آن بیان مى کند.
نخست مى فرماید: ((محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود)) (ما کان محمد ابا احد من رجالکم ).
نه ((زید)) و نه دیگرى ، و اگر یک روز نام پسر محمد بر او گذاردند این تنها یک عادت و سنت بود که با ورود اسلام و نزول قرآن بر چیده شد نه یک رابطه طبیعى و خویشاوندى .
البته پیامبر فرزندان حقیقى به نام ((قاسم )) و ((طیب )) و ((طاهر)) و ((ابراهیم )) داشت ، ولى طبق نقل مورخان همه آنها قبل از بلوغ ، چشم از جهان بستند، و لذا نام ((رجال )) (مردان ) بر آنها اطلاق نشد.

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 337

امام حسن و امام حسین (علیه السلام ) که آنها را فرزندان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خواندند، گرچه به سنین بالا رسیدند، ولى به هنگام نزول این آیه هنوز کودک بودند، بنابر این جمله ما کان محمد ابا احد من رجالکم که به صورت فعل ماضى آمده است بطور قاطع در آن هنگام در حق همه صادق بوده است .
و اگر در بعضى از تعبیرات خود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم ((انا و على ابوا هذه الامة )): ((من و على پدران این امتیم )) مسلما منظور پدر نسبى نبوده بلکه ابوت ناشى از تعلیم و تربیت و رهبرى بوده است .
با این حال ازدواج با همسر مطلقه زید که قرآن فلسفه آنرا صریحا شکستن سنتهاى نادرست ذکر کرده چیزى نبود که باعث گفتگو در میان این و آن شود، و یا به خواهند آنرا دستاویز براى مقاصد سوء خود کنند.
سپس مى افزاید: ارتباط پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با شما تنها از ناحیه رسالت و خاتمیت مى باشد ((او رسول الله و خاتم النبیین است )) (و لکن رسول الله و خاتم النبیین ).
بنابر این صدر آیه ارتباط نسبى را بطور کلى قطع مى کند و ذیل آیه ارتباط معنوى ناشى از رسالت و خاتمیت را اثبات مى نماید، و از اینجا پیوند صدر و ذیل روشن مى شود.
از این گذشته اشاره به این حقیقت نیز دارد که در عین حال علاقه او فوق علاقه یک پدر به فرزند است ، چرا که علاقه او علاقه رسول به امت مى باشد، آنهم رسولى که مى داند بعد از او پیامبر دیگرى نخواهد آمد، و باید آنچه مورد نیاز امت است تا دامنه قیامت براى آنها با دقت و با نهایت دلسوزى پیش بینى کند.
و البته خداوند عالم و آگاه همه آنچه را در این زمینه لازم بوده در اختیار او گذارده ، از اصول و فروع و کلیات و جزئیات در تمام زمینه ها، و لذا در پایان آیه مى فرماید: ((خداوند به هر چیز عالم و آگاه بوده و هست )) (و کان الله بکل شى ء علیما).

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 338

این نکته نیز قابل توجه است که خاتم انبیاء بودن ، به معنى ((خاتم المرسلین )) بودن نیز هست ، و اینکه بعضى از دین سازان عصر ما براى مخدوش کردن مساله خاتمیت به این معنى چسبیده اند که قرآن پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را خاتم انبیاء شمرده ، نه خاتم رسولان این یک اشتباه بزرگ است ، چرا که اگر کسى خاتم انبیاء شد به طریق اولى ((خاتم رسولان )) نیز هست ، زیرا مرحله ((رسالت )) مرحله اى است فراتر از مرحله ((نبوت )) (دقت کنید).
این سخن درست به این مى ماند که بگوئیم : فلان کس در سرزمین حجاز نیست ، چنین کسى مسلما در مکه نخواهد بود، اما اگر بگوئیم در مکه نیست ، ممکن است در نقطه دیگرى از حجاز باشد، بنابر این اگر پیامبر را ((خاتم المرسلین )) مى نامید ممکن بود ((خاتم انبیاء)) نباشد، اما وقتى مى گوید او ((خاتم انبیاء)) است ، مسلما ((خاتم رسولان )) نیز خواهد بود، و به تعبیر مصطلح نسبت ((نبى )) و ((رسول )) نسبت ((عموم و خصوص مطلق است )) (باز هم دقت کنید)

  نکته ها:

 


1 -
((خاتم )) چیست ؟
((خاتم )) (بر وزن حاتم ) آنگونه که ارباب لغت گفته اند به معنى چیزى است که به وسیله آن پایان داده مى شود، و نیز به معنى چیزى آمده است که با آن اوراق و مانند آن را مهر مى کنند.
در گذشته و امروز این امر معمول بوده و هست که وقتى مى خواهند در نامه یا ظرف یا خانه اى را ببندند و کسى آن را باز نکند روى در، یا روى قفل آن ماده چسبنده اى مى گذارند، و روى آن مهرى مى زنند که امروز از آن تعبیر به ((لاک و مهر)) مى شود.
و این به صورتى است که براى گشودن آن حتما باید مهر و آن شى ء چسبنده

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 339

شکسته شود، مهرى را که بر اینگونه اشیاء مى زنند ((خاتم )) مى گویند، و از آنجا که در گذشته گاهى از گلهاى سفت و چسبنده براى این مقصد استفاده مى کردند لذا در متون بعضى از کتب معروف لغت در معنى خاتم مى خوانیم ((ما یوضع على الطینة )) (چیزى بر گل مى زنند).
اینها همه به خاطر آن است که این کلمه از ریشه ((ختم )) به معنى ((پایان )) گرفته شده ، و از آنجا که این کار (مهر زدن ) در خاتمه و پایان قرار مى گیرد نام ((خاتم )) بر وسیله آن گذارده شده است .
و اگر مى بینیم یکى از معانى ((خاتم )) انگشتر است آن نیز به خاطر همین است که نقش مهرها را معمولا روى انگشترهایشان مى کندند، و به وسیله انگشتر نامه ها را مهر مى کردند، لذا در حالات پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و ائمه هدى (علیهم السلام ) و شخصیتهاى دیگر از جمله مسائلى که مطرح مى شود نقش خاتم آنها است .
مرحوم ((کلینى )) در ((کافى )) از امام صادق (علیه السلام ) چنین نقل مى کند: ان خاتم رسول الله کان من فضة نقشه محمد رسول الله : ((انگشتر پیامبر از نقره بود و نقش آن محمد رسول الله بود)).
در بعضى از تواریخ آمده است که یکى از حوادث سال ششم هجرى این بود که پیامبر انگشتر نقش دارى براى خود انتخاب فرمود و این به خاطر آن بود که به او عرض کردند پادشاهان نامه هاى بدون مهر را نمى خوانند.
در کتاب ((طبقات )) نیز آمده است هنگامى که پیامبر گرامى اسلام تصمیم گرفت دعوت خود را گسترش دهد، و به پادشاهان و سلاطین روى زمین نامه بنویسد دستور داد انگشترى برایش ساختند که روى آن محمد رسول الله حک شده

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 340

بود، و نامه هاى خود را با آن مهر مى کرد.
با این بیان به خوبى روشن مى شود که خاتم گر چه امروز به انگشتر تزیینى نیز اطلاق مى شود، ولى ریشه اصلى آن از ختم به معنى پایان گرفته شده است و در آن روز به انگشترهائى مى گفتند که با آن نامه ها را مهر مى کردند.
بعلاوه این ماده در قرآن مجید در موارد متعددى به کار، رفته ، و در همه جا به معنى پایان دادن و مهر نهادن است ، مانند الیوم نختم على افواههم و تکلمنا ایدیهم : ((امروز - روز قیامت - مهر بر دهانشان مى نهیم و دستهاى آنها با ما سخن مى گوید)) (یس - 65).
ختم الله على قلوبهم و على سمعهم و على ابصارهم غشاوة : ((خداوند بر دلها و گوشهاى آنها (منافقان ) مهر نهاده (به گونه اى که هیچ حقیقتى در آن نفوذ نمى کند) و بر چشمهاى آنها پرده اى است )) (بقره - 7).
از اینجا معلوم مى شود آنها که در دلالت آیه مورد بحث بر خاتمیت پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و پایان گرفتن سلسله انبیاء به وسیله او وسوسه کرده اند به کلى از معنى این واژه بى اطلاع بوده اند، و یا خود را به بى اطلاعى زده اند، و گرنه هر کس کمترین اطلاعى از ادبیات عرب داشته باشد مى داند کلمه ((خاتم النبیین )) به وضوح دلالت بر معنى خاتمیت دارد.
وانگهى اگر غیر از این تفسیر براى آیه گفته شود مفهوم سبک و بچه گانه اى پیدا خواهد کرد مثل اینکه بگوئیم پیامبر اسلام انگشتر پیامبران بود یعنى زینت پیامبران محسوب مى شد، زیرا مى دانیم انگشتر یک ابزار ساده براى انسان است و هرگز در ردیف خود انسان نخواهد بود و اگر آیه را چنین تفسیر کنیم مقام پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را فوق العاده تنزل داده ایم ، گذشته از اینکه با معنى لغوى سازگار نیست . لذا این واژه در تمام قرآن (در 8 مورد) که این ماده به کار

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 341

رفته همه جا به معنى ((پایان دادن و مهر نهادن )) آمده است .
2 - دلائل خاتمیت پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم )
آیه فوق گرچه براى اثبات این مطلب کافى است ، ولى دلیل خاتمیت پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) منحصر به آن نمى باشد، چه اینکه هم آیات دیگرى در قرآن مجید به این معنى اشاره مى کند، و هم روایات فراوانى در این باره وارد شده است .
از جمله در آیه 19 سوره انعام مى خوانیم : و اوحى الى هذا القرآن لا نذرکم به و من بلغ : ((این قرآن بر من وحى شده تا شما و تمام کسانى را که این قرآن به آنها مى رسد انذار کنم )) (و به سوى خدا دعوت نمایم ).
وسعت مفهوم تعبیر و من بلغ (تمام کسانى که این سخن به آنها مى رسد) رسالت جهانى قرآن و پیامبر اسلام را از یکسو و مساله خاتمیت را از سوى دیگر روشن مى سازد.
آیات دیگرى که عمومیت دعوت پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را براى جهانیان اثبات مى کند مانند تبارک الذى نزل الفرقان على عبده لیکون للعالمین نذیرا: ((جاوید و پر برکت است خداوندى که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا تمام اهل جهان را انذار کند)) (فرقان آیه 1).
و مانند و ما ارسلناک الا کافة للناس بشیرا و نذیرا: ((ما تو را جز براى عموم مردم به عنوان بشارت و انذار نفرستادیم )) (توبه آیه 28).
و آیه قل یا ایها الناس انى رسول الله الیکم جمیعا: ((بگو: اى مردم ! من فرستاده خدا به همه شما هستم )) (اعراف آیه 158).
با توجه به وسعت مفهوم ((عالمین )) و ((ناس )) و ((کافة )) نیز مؤ ید این معنى است از این گذشته اجماع علماء اسلام از یکسو و ضرورى بودن این مساله در میان مسلمین از سوى دیگر، و روایات فراوانى که از پیامبر و دیگر پیشوایان اسلام رسیده

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 342

از سوى سوم مطلب را روشنتر مى سازد که به عنوان نمونه به ذکر چند روایت زیر قناعت مى کنیم !
1 -
در حدیث معروفى از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم که فرمود: حلالى حلال الى یوم القیامة و حرامى حرام الى یوم القیامة : ((حلال من تا روز قیامت حلال است و حرام من تا روز قیامت حرام )).
این تعبیر بیانگر ادامه این شریعت تا پایان جهان مى باشد.
گاهى حدیث فوق به صورت حلال محمد حلال ابدا الى یوم القیامة و حرامه حرام ابدا الى یوم القیامة لا یکون غیره و لا یجى ء غیره نیز نقل شده است : ((حلال محمد همیشه تا روز قیامت حلال است و حرام او همیشه تا قیامت حرام است ، غیر آن نخواهد بود و غیر او نخواهد آمد)).
2 -
حدیث معروف ((منزله )) که در کتب مختلف شیعه و اهل سنت در مورد على (علیه السلام ) و داستان ماندن او بجاى پیامبر در مدینه به هنگام رفتن رسولخدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم )، به سوى جنگ تبوک آمده نیز کاملا مساله خاتمیت را روشن مى کند، زیرا در این حدیث مى خوانیم : پیامبر به على (علیه السلام ) فرمود: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى : ((تو نسبت به من ، به منزله هارون نسبت به موسى هستى ، جز اینکه بعد از من پیامبرى نیست )) (بنابر این تو همه منصبهاى هارون را نسبت به موسى دارى جز نبوت ).

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 343

3 - این حدیث نیز مشهور است و در بسیارى از منابع اهل سنت نقل شده که فرمود: مثلى و مثل الانبیاء کمثل رجل بنى بنیانا فاحسنه و اجمله ، فجعل الناس یطیفون به یقولون ما راءینا بنیانا احسن من هذا الا هذه اللبنة ، فکنت انا تلک اللبنة : ((مثل من در مقایسه با انبیاء پیشین همانند مردى است که بنائى بسیار زیبا و جالب بسازد، مردم گرد آن بگردند و بگویند بنائى زیباتر از این نیست جز اینکه جاى یک خشت آن خالى است و من همان خشت آخرینم ))!
این حدیث در صحیح مسلم به عبارات مختلف و از روات متعدد نقل شده ، حتى در یک مورد در ذیل آن این جمله آمده است : و انا خاتم النبیین .
و در حدیث دیگرى در ذیل آن مى خوانیم : جئت فختمت الانبیاء: ((آمدم و پیامبران را پایان دادم )).
و نیز در صحیح بخارى (کتاب المناقب ) و مسند احمد حنبل ، و صحیح ترمذى ، و نسائى و کتب دیگر نقل شده ، و از احادیث بسیار معروف و مشهور است و مفسران شیعه و اهل سنت مانند طبرسى در مجمع البیان و قرطبى در تفسیرش ذیل آیه مورد بحث آورده اند.
4 -
در بسیارى از خطبه هاى نهج البلاغه نیز خاتمیت پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) صریحا آمده است از جمله در خطبه 173 در توصیف پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین مى خوانیم : امین وحیه و خاتم رسله و بشیر رحمته و نذیر نقمته : ((او (محمد) امین وحى خدا، و خاتم پیامبران ، و بشارت دهنده رحمت و انذار کننده از عذاب او بود)).
و در خطبه 133 چنین آمده است : ارسله على حین فترة من الرسل ، و تنازع من الالسن ، فقفى به الرسل و ختم به الوحى : ((او را پس از یک دوران

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 344

فترت بعد از پیامبران گذشته فرستاد به هنگامى که میان مذاهب مختلف نزاع در گرفته بود به وسیله او سلسله نبوت را تکمیل کرده و وحى را با او ختم نمود)).
و در خطبه نخستین نهج البلاغه بعد از شمردن برنامه هاى انبیاء و پیامبران پیشین مى فرماید: الى ان بعث الله سبحانه محمدا رسول الله (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) لانجاز عدته و اتمام نبوته : ((تا زمانى که خداوند سبحان محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) رسولش را براى تحقق بخشیدن به وعده هایش و پایان دادن سلسله نبوت مبعوث فرمود.
5 -
و در پایان خطبه حجة الوداع همان خطبه اى که پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در آخرین حج و آخرین سال عمر مبارکش به عنوان یک وصیتنامه جامع براى مردم بیان کرد نیز مساله خاتمیت صریحا آمده است آنجا که مى فرماید: الا فلیبلغ شاهد کم غائبکم لا نبى بعدى و لا امة بعدکم : ((حاضران به غائبان این سخن را برسانند که بعد از من پیامبرى نیست ، و بعد از شما امتى نخواهد بود، سپس دستهاى خود را به سوى آسمان بلند کرد آنچنان که سفیدى زیر بغلش نمایان گشت و عرضه داشت : اللهم اشهد انى قد بلغت : ((خدایا گواه باش که من آنچه را باید بگویم گفتم )).
6 -
در حدیث دیگرى که در کتاب کافى از امام صادق (علیه السلام ) آمده است چنین مى خوانیم : ان الله ختم بنبیکم النبیین فلا نبى بعده ابدا و ختم بکتابکم الکتب فلا کتاب بعده ابدا: ((خداوند با پیامبر شما سلسله انبیاء را ختم کرد، بنابر این هرگز بعد از او پیامبرى نخواهد آمد و با کتاب آسمانى شما کتب آسمانى را پایان داد پس کتابى هرگز بعد از آن نازل نخواهد گشت ))
حدیث در این زمینه در منابع اسلامى بسیار زیاد است بطورى که در کتاب معالم النبوة 135 حدیث از کتب علماء اسلام از شخص پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و پیشوایان

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 345

بزرگ اسلام در این زمینه جمع آورى شده است .
3 - پاسخ چند سؤ ال
1 - خاتمیت چگونه با سیر تکاملى انسان سازگار است ؟
نخستین سؤ الى که در این بحث مطرح مى شود این است که مگر جامعه انسانیت ممکن است متوقف شود؟ مگر سیر تکاملى بشر حد و مرزى دارد؟ مگر با چشم خود نمى بینیم که انسانهاى امروز در مرحله اى بالاتر از علم و دانش و فرهنگ نسبت به گذشته قرار دارند؟.
با این حال چگونه ممکن است دفتر نبوت به کلى بسته شود و انسان در این سیر تکاملیش از رهبرى پیامبران تازه اى محروم گردد؟
((پاسخ )) این سؤ ال با توجه به یک نکته روشن مى شود و آن اینکه : گاه انسان به مرحله اى از بلوغ فکرى و فرهنگى مى رسد که مى تواند با استفاده مستمر از اصول و تعلیماتى که نبى خاتم به طور جامع در اختیار او گذارده راه را ادامه دهد بى آنکه احتیاج به شریعت تازه اى داشته باشد.
این درست به آن مى ماند که انسان در مقاطع مختلف تحصیلى در هر مقطع نیاز به معلم و مربى جدید دارد تا دورانهاى مختلف را بگذراند، اما هنگامى که به مرحله دکترا رسید و مجتهد و صاحبنظر در علم یا علوم مختلفى گردید در اینجا دیگر به تحصیلات خود نزد استاد جدیدى ادامه نمى دهد، بلکه به اتکاء آنچه از محضر اساتید پیشین و مخصوصا استاد اخیر دریافته ، به بحث و تحقیق و مطالعه و بررسى مى پردازد، و مسیر تکاملى خود را ادامه مى دهد، و به تعبیر دیگر نیازها و مشکلات راه را با آن اصول کلى که از آخرین استاد در دست دارد حل مى کند

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 346

بنابر این لزومى ندارد که با گذشت زمان همواره دین و آئین تازه اى پا به عرصه وجود بگذارد (دقت کنید).
و به تعبیر دیگر انبیاى پیشین براى اینکه انسان بتواند در این راه پر نشیب و فرازى که به سوى تکامل دارد پیش برود هر کدام قسمتى از نقشه این مسیر را در اختیار او گذاردند، تا این شایستگى را پیدا کرد که نقشه کلى و جامع تمام راه را، به وسیله آخرین پیامبر از سوى خداوند بزرگ ، در اختیار او بگذارد.
بدیهى است با دریافت نقشه کلى و جامع نیازى به نقشه دیگر نخواهد بود و این در حقیقت بیان همان تعبیرى است که در روایات خاتمیت آمده و پیامبر اسلام را آخرین آجر یا گذارنده آخرین آجر کاخ زیبا و مستحکم رسالت شمرده است .
اینها همه در مورد عدم نیاز به دین و آئین جدید است اما مساله رهبرى و امامت که همان نظارت کلى بر اجراى این اصول و قوانین و دستگیرى از واماندگان در راه مى باشد، مساله دیگرى است که انسان هیچ وقت از آن بى نیاز نخواهد بود، به همین دلیل پایان یافتن سلسله نبوت هرگز به معنى پایان یافتن سلسله امامت نخواهد بود، چرا که ((تبیین )) و ((توضیح این اصول )) و ((عینیت بخشیدن و تحقق خارجى آنها)) بدون استفاده از وجود یک رهبر معصوم الهى ممکن نیست .
2 - قوانین ثابت چگونه با نیازهاى متغیر مى سازد؟
گذشته از مساله سیر تکاملى بشر که در سؤ ال اول مطرح بود سؤ ال دیگرى نیز در اینجا عنوان مى شود و آن اینکه مى دانیم مقتضییات زمانها و مکانها متفاوتند و به تعبیر دیگر نیازهاى انسان دائما در تغییر است ، در حالى که شریعت خاتم قوانین ثابتى دارد، آیا این قوانین ثابت مى تواند پاسخگوى نیازهاى متغیر انسان

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 347

در طول زمان بوده باشد؟
این سؤ ال را نیز با توجه به نکته زیر مى توان به خوبى پاسخ گفت و آن اینکه :
اگر تمام قوانین اسلام جنبه جزئى داشت و براى هر موضوعى حکم کاملا مشخص و جزئى تعیین کرده بود جاى این سؤ ال بود، اما با توجه به اینکه در دستورات اسلام یک سلسله اصول کلى و بسیار وسیع و گسترده وجود دارد که مى تواند بر نیازهاى متغیر منطبق شود، و پاسخگوى آنها باشد، دیگر جائى براى این ایراد نیست .
فى المثل با گذشت زمان یک سلسله قراردادهاى جدید و روابط حقوقى در میان انسانها پیدا مى شود که در عصر نزول قرآن هرگز وجود نداشت مثلا در آن زمان چیزى به نام ((بیمه )) با شاخه هاى متعددش به هیچوجه موجود نبود و همچنین انواع شرکتهائى که در عصر و زمان ما بر حسب احتیاجات روز به وجود آمده ، ولى با اینحال یک اصل کلى در اسلام داریم که در آغاز سوره مائده به عنوان ((لزوم وفاء به عهد و عقد)) (یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود -

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

تحقیق در مورد شکل گیری احزاب سیاسی در ایران

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد شکل گیری احزاب سیاسی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شکل گیری احزاب سیاسی در ایران


تحقیق در مورد شکل گیری احزاب سیاسی در ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:2

فهرست:

شکل گیری احزاب سیاسی در ایران

ضرورت پژوهش در خصوص موانع توسعه سیاسی و احزاب در کشور

به گزارش ایسنا، رییس‌جمهور هم‌چنین طی سخنانی در دیدار با اعضای شورای مرکزی کارگزاران سازندگی(21 /5/ 1377) آورده است: « ... به نظر من یکی از کارهای مهمی که باید در مجامع پژوهشی ما انجام بگیرد پژوهشهای فرهنگی است یکی از کارهایی که خود احزاب ما و خود شما باید روی مساله کار بکند، بررسی دو مساله مهم و سرنوشت ساز در جامعه ماست؛ یکی راز ورمز عدم توفیق تشکل‌های سیاسی است و ناموفق بودنش در شرق و ناموفق بودن در جامعه ماست و بطور کلی موانع توسعه سیاسی به معنای عام کلمه که شاید اصلا واقعش این است که توسعه اقتصادی و اجتماعی و ... در دل توسعه سیاسی قابل تعریف باشد نه اینکه توسعه اقتصادی مقابل یا هم عرض توسعه سیاسی است. بنابراین بگوییم مقدم بر همدیگرند. اگر سیاست حیات اجتماعی انسان است، بخشی از این حیات اقتصاد است، بخشی از آن فرهنگ است و بخشی از آن حکومت و قدرت و مدیریت است و به نظر من کل این توسعه سیاسی جامعه است. می شود سیاست را یک چیز محدود تری گرفت که تحت تاثیر توسعه اقتصادی باشد. آن وقت بحث بشود که کدام مقدم است و کدام موخر است که بازبه نظر من بحث از تقدم وتاخر، بحث کاملی نیست و باید از توسعه همه جانبه و پایدار صحبت کرد که انسان رشد و پیشرفت پیدا بکند و هم نیازهای مادی و اقتصادیش به نحو مطلوب فراهم بشود و هم نیازهای فرهنگی و سیاسی‌اش. ببینیم موانع توسعه اجتماعی که حالا شاید کمی کلی تر باشد، از جمله توسعه سیاسی به معنای خاص کلمه در کشورهایی مثل کشور ما چیست ؟ دوم آفت های توسعه سیاسی از دیدگاهی که ما به انسان و جهان داریم که در غرب هم این مشکل وجود دارد و همواره متوجه انسان است ...»

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شکل گیری احزاب سیاسی در ایران

تحقیق در مورد احزاب و گروه های سیاسی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد احزاب و گروه های سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد احزاب و گروه های سیاسی


تحقیق در مورد احزاب و گروه های سیاسی

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:9

فهرست:

ندارد

مقدمه و توضیحات:

ایرج آذرین در مقاله ای تحت عنوان (( دو معضل تشکلهای کارگری ایران: نا پایداری و نفوذ جریانات سیاسی‌)) ( 1 ) نقدی به مقاله ای در نشریه« تشکل» (شماره آزمایشی آذر 79) دارد. ا و جمله ای از نشریه تشکل شماره یاد شده را ذکر کرده وپیرامون آن بحث نسبتا مفصلی را دامن میزند. جمله ای که در نشریه تشکل آمده و ایرج آذرین آنرا نقل میکند و همچنین به آن نسبت (( بی دقتی تاریخی )) میدهد، اینگونه است که: (( از این رو هر زمان که جو خفقان و سرکوب بر جامعه ما حاکم شده، با سرکوب جریانات چپ، اتحادیه ها نیز از حرکت باز مانده و شیرازه آنها از هم پاشیده است))

انتقاد آذرین این است که (( متاسفانه نحوه مرتبط کردن مساله مناسبات تشکلهای کارگری و سازمانهای چپ به مساله علل ناپایداری تشکلهای کارگری نادرست است.)) ( 2‌ )

او محور این نادرستی را اینگونه فرموله میکند: (( یعنی ا نگار اگر جریانات چپ نمیامد ند و در اتحادیه ها حضور تعیین کننده پیدا نمیکرد ند، وقتی خودشان سرکوب میشد ند اتحادیه ها میماند ند. اما اگر ا ز فاکت تاریخی درست حرکت میکرد یم، آن « از این رو» را نمیتوا نستیم در جمله بالا بنویسیم. بلکه به این نتیجه میرسید یم که: چون در ایران، همچون بسیاری کشورها، ا ندیشه های طبقاتی ( چه بورژوایی و چه کارگری ) پیش از رشد عینی خود این طبقات وارد جامعه شد، لذا مبارزه برای تشکیل ا تحادیه های کارگری نیز همواره با تلاش وفعالیت جریانات سیاسی چپ همراه بوده است.)) ( 3 )

بدین ترتیب ایرج آذرین با یک « دقت تاریخی»، بی دقتی تاریخی که از نظر وی در نشریه تشکل آمده است را تصحیح میکند. اما این خود همراه با بی دقتی هائیست که ایرج آذرین با طرح آن، هدف دیگری را د نبال میکند که پائین تر به آن برمیگردیم. قبل از آ ن اشاراتی به این موضوع ضروری بنظر میرسد.

اول اینکه؛ اندیشه طبقاتی، بر بستر نظام طبقاتی و در یک محیط متخا صم طبقاتی بوجود میآ ید. (مثلا وجود یک تشکل کارگری یک اندیشه نیست. بلکه محصول مادیت یافته یک اندیشه است.) بعبارت دیگر رشد عینی خود طبقات، منافع طبقاتی را معین کرده و آن را بصورت اندیشه طبقاتی از خود متساعد میکند. به همین دلیل است که میتوان از« مبارزه برای تشکیل اتحادیه های کارگری » صحبت کرد.

طبقه کارگر نقدا بمثابه یک طبقه، موجودیت عینی دارد. و به همین دلیل میتوا ند برای تشکیل اتحادیه های خود مبارزه کند. اما « اندیشه طبقاتی» بدون حضور ملموس و عینی خود طبقات، تنها در سطح اندیشه و ذهنیت باقی میماند و ا صولا نیازی به متشکل شدن ندارد. در نهایت، این پایه های مادی خود طبقات و منافع طبقاتی آنها است که اندیشه طبقاتی را بوجود میآورد؛ و نه بالعکس.

دوم اینکه؛ همراهی جریانات سیاسی چپ در مبارزه برای تشکیل اتحادیه های کارگری، اولا چیزی از خود مبارزات کارگران برای تشکیل اتحادیه ها و تشکلا تشان کم نمیکند. ثانیاً، این فقط همراهیست و از ماهیت کلمه پیداست که حرکتی، ا ز طرف کسی یا کسانی همراهی میشود. و لذا این همراهی تنها یک شرط بیرونی است که امر حرکت را تسهیل میکند. و نه اینکه خود حرکت را ایجاد و یا متولد کند. (مثلا واکنش غریزی به ستم، بدون اندیشه نیز وجود دارد. اندیشه اما این واکنش را آگاهانه و هدفمند میکند.)

در جمله نقل شده از طرف ایرج آذرین که در نشریه تشکل آمده است، فشرده ای ا ز همان مضامینی را در خود دارد که ایرج آذرین مفصلا بر سر آن بحث کرده و سعی به اثبات همانهایی را دارد که در آن جمله به شکل متراکم وجود دارد. اما بحث ا و از رد همان جمله آغاز میشود.

چیزی که ا ز نظر ایرج آذرین در آ ن جمله غایب است، اینگونه از طرف وی فرموله میشود: (( اما بنظر من مهمترین دلیل ا ز ا ین لسیت و ا ز مقاله غایب ا ست : ا ختناق سیاسی مهمترین علت ناپایداری تشکلهای کارگری د ر ا یران بود و هست

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد احزاب و گروه های سیاسی

دانلود مقاله جایگاه احزاب در تاثیرگذاری برعوامل قدرت دولتی در ایران

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله جایگاه احزاب در تاثیرگذاری برعوامل قدرت دولتی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله جایگاه احزاب در تاثیرگذاری برعوامل قدرت دولتی در ایران


دانلود مقاله جایگاه احزاب در تاثیرگذاری برعوامل قدرت دولتی در ایران

دانلود مقاله جایگاه احزاب در تاثیرگذاری برعوامل قدرت دولتی در ایران 13 ص word

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه :

 مفاهیم بنیادی مشارکت سیاسی، احزاب و انتخابات در علم سیاست ارتباطی منطقی با یکدیگر دارند، به گونه‌ای که بدون یکدیگر به تنهایی بی‌معنی به نظر می‌رسند. مشارکت سیاسی بدون وجود احزاب و نهادهای مدنی ناقص و عملاً بی‌تأثیر است. در حالی که با حضور احزاب، مشارکت نهادینه و قانونمند می‌گردد و این از طریق انتخابات با حق رأی عمومی مردم میسّر است. در این زمینه اگرچه در ایران سابقه وجود و حضور احزاب سیاسی را در گذشته تجربه کرده‌ایم و دوره‌های مختلف زندگی حزبی در ایران شکل گرفته است، اما واضح است که تا حال فاقد آن نهادینگی بوده است که مقولات سه گانه مطرح شده در کشورهای توسعه یافته نهادینه شده‌اند.

بعد از پذیرش قطعنامه 598 و خاتمه جنگ هشت ساله عراق با ایران وفعالشدن نیروهای سیاسی در عرصه سیاسی و اجتماعی، جناح‌بندی درون نظام سیاسی نیز وضوح بیشتری پیدا کرد و آشکار گردید. و در چهارچوب آن احزاب و گروههایی به فعالیت سیاسی با هدف کسب قدرت پرداختند. در حالی که در خارج از این چهارچوب نیز برخی از گروهها و سازمانها که از قبل وجود و حضور داشتند، به فعالیت خود ادامه دادند و به نقد وضع موجود مشغول شده‌اند.
اوج فعالیتهای حزبی، یعنی انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 76 و 1380 و انتخابات مجلس ششم در بهمن‌ماه 1378 در کنار اولین دور انتخابات شوراهای شهر و روستا؛ کانون توجه را به نقش احزاب در افزایش مشارکت سیاسی مردم، معطوف داشت. اکنون نیز با توجه به تجارب کنونی و برخی دیدگاههای تحلیلی مربوط به حافظه تاریخی ایران به نظر می‌رسد که هنوز در زمینه فعالیت احزاب و نقش آنها در جامعه و دولت ایران ابهاماتی وجود دارد. در این مقاله  در صدد تحلیل این ابهامات و مشکلات بوده و سعی دارد تا به بررسی نقش احزاب در توسعه سیاسی ایران و تاثیر گذاری بر عوامل قدرت در ایران بپردازد.
قبل از وارد شدن به مبحث اصلی و برای آشنایی با نکات مطرح شده تاریخچه مختصری از روند شکل گیری احزاب و گروه های سیاسی در ایران  ارائه گردیده و ضمن  معرفی تعدادی از آنان زمینه ورود به تعریف مساله را مهیا خواهیم نمود .

تاریخچه احزاب سیاسی در ایران :

پس از پیروزی جنبش مشروطه نخستین احزاب و گروههای سیاسی علنی رسما وارد صحنه ی سیاسی کشور شدند و به فعالیت پرداختند این تحرکات حزبی تا زمان به قدرت رسیدن رضا خان ادامه پیدا کرد در دوران رضا خان فعالیتهای حزبی با سرکوبی روبرو شد و یک دوره رکود فعالیت های حزبی را شاهد هستیم.اما پس از سقوط رضا خان  در شهریور 1320و جانشینی محمد رضا شاه کشور به سمت یک فضای باز سیاسی به پیش رفت . در این فضا که دیگر سرکوبی رضا خانی نبود زمینه ی مساعدی برای رشد احزاب و گرو هها ی سیاسی فراهم شد البته در دوران محمد رضا فعالیت جریانات سیاسی و احزاب وابسته به آن همراه با شدت و ضعف بوده است  در سال 1327در پی ترور ناموفق شاه موجی از دستگیریها و سرکوب احزاب آغاز شد اما فضای باز و آزادیهای سیاسی به کلی از بین نرفت . اوج فعالیت احزاب در دوران محمد رضا شاه را باید سالهای 1330 تا 1332 در زمان نخست وزیری مصدق جستجو کرد . که اقتدار شاه در این دوسال به شدت ضعیف شده بود و جریانهای لیبرالی ،مذهبی ،چپ در این دوران نقش پررنگی را ایفا نمودند .اما با کودتای 28 مرداد 1332مجددا سیاست حذف جریانات و احزاب وابسته ی به آنها دنبال شد.واین وضعیت تا سال 1339 دنبال شد که دوران تثبیت اقتدار محمد رضا شاه بود.اما به دنبال روی کار آمدن جان .اف.کندی که دموکرات بود و نخست وزیری علی امینی  در سالهای 1339تا 1342مجددا  یک فضای سیاسی باز موقت ایجاد می شود و شاهد تحرک جریانات و احزاب سیاسی در این دوران هستیم. اما این تحرک با سرکوب قیام 15 خرداد 1342پایان می پذبرد و دیکتاتوری محمد رضا شاه تقویت می گردد به دنبال این سرکوبی گروهها وجریانات سیاسی فعالیتشان را زیرزمینی می کنند و زمینه برای شکل گیری گروههای مسلح و سازمانهای چریکی فراهم می شود . البته در این دوران شاهد شکل گیری احزاب نمایشی و صوری  وابسته ی به سلطنت می باشیم . سر انجام وقایع سال 1356 و انقلاب 1357 موجب فروپاشی نظام شاهنشاهی و شکل گیری فصل جدیدی از احزاب در ایران می شود.

پس از انقلاب نیز شاهد شکل گیری احزاب جدیدی هستیم دوران بعد از انقلاب چهار مقطع از هم متمایز است :1-از 1357 تا1360   2- از خرداد 1360 تا 1376    3-از سال 76 تا 1384    4- از سال 1384 تاکنون.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جایگاه احزاب در تاثیرگذاری برعوامل قدرت دولتی در ایران

پایان نامه ارشد رشته مدیریت با موضوع جایگاه احزاب در تاثیرگذاری بر ایران

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه ارشد رشته مدیریت با موضوع جایگاه احزاب در تاثیرگذاری بر ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ارشد رشته مدیریت با موضوع جایگاه احزاب در تاثیرگذاری بر ایران


پایان نامه ارشد رشته مدیریت با موضوع جایگاه احزاب در تاثیرگذاری بر ایران

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

ناکارآمدی احزاب در نفوذ مؤثر بر عوامل قدرت

در نظام دولتی جمهوری اسلامی ایران

 درس : بررسی مسائل مدیریت دولتی

استاد : جناب آقای منشی زاده

 دانشجو : حسن عارفی نیا

دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی

دانشگاه آزاد اسلامی – واحد مشهد

 

مقدمه :

 

مفاهیم بنیادی مشارکت سیاسی، احزاب و انتخابات در علم سیاست ارتباطی منطقی با یکدیگر دارند، به گونه‌ای که بدون یکدیگر به تنهایی بی‌معنی به نظر می‌رسند. مشارکت سیاسی بدون وجود احزاب و نهادهای مدنی ناقص و عملاً بی‌تأثیر است. در حالی که با حضور احزاب، مشارکت نهادینه و قانونمند می‌گردد و این از طریق انتخابات با حق رأی عمومی مردم میسّر است. در این زمینه اگرچه در ایران سابقه وجود و حضور احزاب سیاسی را در گذشته تجربه کرده‌ایم و دوره‌های مختلف زندگی حزبی در ایران شکل گرفته است، اما واضح است که تا حال فاقد آن نهادینگی بوده است که مقولات سه گانه مطرح شده در کشورهای توسعه یافته نهادینه شده‌اند.
بعد از پذیرش قطعنامه 598 و خاتمه جنگ هشت ساله عراق با ایران وفعالشدن نیروهای سیاسی در عرصه سیاسی و اجتماعی، جناح‌بندی درون نظام سیاسی نیز وضوح بیشتری پیدا کرد و آشکار گردید. و در چهارچوب آن احزاب و گروههایی به فعالیت سیاسی با هدف کسب قدرت پرداختند. در حالی که در خارج از این چهارچوب نیز برخی از گروهها و سازمانها که از قبل وجود و حضور داشتند، به فعالیت خود ادامه دادند و به نقد وضع موجود مشغول شده‌اند.
اوج فعالیتهای حزبی، یعنی انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 76 و 1380 و انتخابات مجلس ششم در بهمن‌ماه 1378 در کنار اولین دور انتخابات شوراهای شهر و روستا؛ کانون توجه را به نقش احزاب در افزایش مشارکت سیاسی مردم، معطوف داشت. اکنون نیز با توجه به تجارب کنونی و برخی دیدگاههای تحلیلی مربوط به حافظه تاریخی ایران به نظر می‌رسد که هنوز در زمینه فعالیت احزاب و نقش آنها در جامعه و دولت ایران ابهاماتی وجود دارد. در این مقاله در صدد تحلیل این ابهامات و مشکلات بوده و سعی دارد تا به بررسی نقش احزاب در توسعه سیاسی ایران و تاثیر گذاری بر عوامل قدرت در ایران بپردازد.
قبل از وارد شدن به مبحث اصلی و برای آشنایی با نکات مطرح شده تاریخچه مختصری از روند شکل گیری احزاب و گروه های سیاسی در ایران ارائه گردیده و ضمن معرفی تعدادی از آنان زمینه ورود به تعریف مساله را مهیا خواهیم نمود .

تاریخچه احزاب سیاسی در ایران :

پس از پیروزی جنبش مشروطه نخستین احزاب و گروههای سیاسی علنی رسما وارد صحنه ی سیاسی کشور شدند و به فعالیت پرداختند این تحرکات حزبی تا زمان به قدرت رسیدن رضا خان ادامه پیدا کرد در دوران رضا خان فعالیتهای حزبی با سرکوبی روبرو شد و یک دوره رکود فعالیت های حزبی را شاهد هستیم.اما پس از سقوط رضا خان در شهریور 1320و جانشینی محمد رضا شاه کشور به سمت یک فضای باز سیاسی به پیش رفت . در این فضا که دیگر سرکوبی رضا خانی نبود زمینه ی مساعدی برای رشد احزاب و گرو هها ی سیاسی فراهم شد البته در دوران محمد رضا فعالیت جریانات سیاسی و احزاب وابسته به آن همراه با شدت و ضعف بوده است در سال 1327در پی ترور ناموفق شاه موجی از دستگیریها و سرکوب احزاب آغاز شد اما فضای باز و آزادیهای سیاسی به کلی از بین نرفت . اوج فعالیت احزاب در دوران محمد رضا شاه را باید سالهای 1330 تا 1332 در زمان نخست وزیری مصدق جستجو کرد . که اقتدار شاه در این دوسال به شدت ضعیف شده بود و جریانهای لیبرالی ،مذهبی ،چپ در این دوران نقش پررنگی را ایفا نمودند .اما با کودتای 28 مرداد 1332مجددا سیاست حذف جریانات و احزاب وابسته ی به آنها دنبال شد.واین وضعیت تا سال 1339 دنبال شد که دوران تثبیت اقتدار محمد رضا شاه بود.اما به دنبال روی کار آمدن جان .اف.کندی که دموکرات بود و نخست وزیری علی امینی در سالهای 1339تا 1342مجددا یک فضای سیاسی باز موقت ایجاد می شود و شاهد تحرک جریانات و احزاب سیاسی در این دوران هستیم. اما این تحرک با سرکوب قیام 15 خرداد 1342پایان می پذبرد و دیکتاتوری محمد رضا شاه تقویت می گردد به دنبال این سرکوبی گروهها وجریانات سیاسی فعالیتشان را زیرزمینی می کنند و زمینه برای شکل گیری گروههای مسلح و سازمانهای چریکی فراهم می شود . البته در این دوران شاهد شکل گیری احزاب نمایشی و صوری وابسته ی به سلطنت می باشیم . سر انجام وقایع سال 1356 و انقلاب 1357 موجب فروپاشی نظام شاهنشاهی و شکل گیری فصل جدیدی از احزاب در ایران می شود.

پس از انقلاب نیز شاهد شکل گیری احزاب جدیدی هستیم دوران بعد از انقلاب چهار مقطع از هم متمایز است :1-از 1357 تا1360   2- از خرداد 1360 تا 1376   3-از سال 76 تا 1384   4- از سال 1384 تاکنون.

1-1357 تا 1360 :در این سالها سه جریان از هم قابل تفکیک است :

جریان چپ:که نماد آن در حزب توده بود:با پیروزی انقلاب اسلامی سران حزب، اعضای کمیته ی مرکزی و اجرایی وارد ایران شدند و برای آنکه چهره ای انقلابی از خود نشان دهند ضمن مخالفت با دولت موقت، به حمایت از خط امام(ره) و اشغال لانه جاسوسی پرداختند.اما این تظاهری بیش نبود .نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ارتباطات جاسوسی حزب با سازمان جاسوسی شوروی و اسرار توسعه ی شبکه مخفی نظامی آن را کشف کردند و دادستانی کل انقلاب رسما انحلال حزب توده را اعلام می کند.چریکهای فدایی خلق نیز که از سال 1350 اعلام موجودیت کرده بود؛ از سر عناد با انقلاب بر آمد و بسیاری ار آنها اعدام شدند یا با دادن تعهد نسبت به وفاداری به انقلاب از زندان آزاد شدند .ولی این گروه عملیاتهای خرابکاری و مسلحانه علیه انقلاب اسلامی را در پیش گرفتند.

از جمله احزاب چپ دیگر این دوران عبارت بودند ازحزب دموکرات کردستان ،حزب کومله ، حزب خلق مسلمان .

جریان لیبرال و ملی گرا: جبهه ی ملی چهارم که اندکی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی درسایه دولت آشتی ملی( شریف امامی) به رهبری کریم ارسنجانی به تاریخ 8 شهریور56 اعلام موجودیت کرد. اما پس از آغاز به کار بختیار در پست نخست وزیری کار را پایان یافته تلقی کرد که با مخالفت حضرت امام روبرو شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی جبهه ی ملی در حالیکه چند تن از اعضای آن به همراه «نهضت آزادی» وارد کابینه شده بودند بنای مخالفت با مشی امام (ره)را در پیش گرفتند که اوج آن در لایحه قصاص بروز کرد از آنجا که مخالفت با این لایحه به معنای مخالفت با آیات و روایات صریح اسلامی تلقی شد؛حضرت امام با صدور اطلاعیه ای ارتداد این گروه را اعلام کردند پس از این تاریخ رهبران جبهه ی ملی به خارج از کشور رفتند و به فعالیت علیه نظام پرداختند.

   جریان مذهبی : که نمود آن را می توانیم در هیئت های موتلفه اسلامی ،سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ،جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی ببینیم که اینها از امام و مواضع امام حمایت می کردند.

   2-از سال 60 تا 1376 :در این دوران جریانات چپ و لیبرال از صحنه خارج می شوند و نیروهای مذهبی در این دوران فعالند اما علیرغم وجود اشتراک زیادی که در نیروهاو گروهای جریان مذهبی وجود داشت اختلاف بر سر نحوه اداره کشور موجب انشعاب در آنها شد از جمله انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انحلال حزب جمهوری اسلامی، انشعاب جامعه ی روحانیت مبارز و به وجود آمدن مجمع روحانیون مبارز. در این دوران حزب کارگزاران و مجمع روحانیون مبارز به وجود می آید در این دوران نیرهای مذهبی به طیف سنتی و مدرن و میانه رو تقسیم بندی می شوند و نمود آن به وجود آمدن سازمانها و گروههایی در حول این طیفها است.

   3- خرداد 76 تا 1384 : در این دوره که همزمان با آغاز ریاست جمهوری سید محمد خاتمی می باشد احزاب گسترش پیدا می کنند و شعار دولت، توسعه ی سیاسی و جامعه مدنی و مردم سالاری بود که به دنبال آن شاهد شکل گیری گروههاو احزاب زیادی می باشیم و گروهها و احزاب سیاسی قبلی هم در این دوران مشارکت فعالی دارند. از جمله احزاب این دوره عبارتند از حزب مشارکت ایران اسلامی ، حزب همبستگی ایران اسلامی ، مجمع روحانیون مبارز تهران ،سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ،حزب کارگزاران سازندگی ایران ، دفتر تحکیم وحدت ، انجمن اسلامی معلمان، خانه کارگر ، مجمع نیروهای خط امام ، جمعت زنان جمهوری اسلامی ایران ،مجمع اسلامی بانوان ، انجمن اسلامی جامعه ی پزشکی ایران ، حزب اسلامی کار ، مجمع نمایندگان ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی و مجمع نیروهای خط امام.

4- 1384 تا کنون : به دنبال برخی افراط گیریهای احزاب در دوران خاتمی ما شاهد ناکامی این احزاب در انتخابات شورای شهر سوم و ریاست جمهوری نهم هستیم که در آن نیروهای جدیدی پا به عرصه ی سیاسی کشور می گذارند بیشتر افراد این جریان که ازعملکرد دوران هاشمی رفسنجانی و دوران خاتمی انتقاد داشتند شکل می گیرند.

از سال 1384 تاکنون هم که دولت دکتر محمود احمدی نژاد قدرت را در دست دارد ما شاهد هستیم که شعار استقلال در بین متجددین همچنان کم رنگ است ولی در متعادلین که قدرت را در دست دارند شعار استقلال کشور پررنگ شده و به ویژه در خصوص موضوع هسته ای مواضع صریح و اشکار این طیف را شاهد هستیم . در خصوص شعار آزادی همچنان در میان متجددین پررنگ است و برایشان اهمیت دارد . ولی در میان متعادلین کم رنگ تر جلوه می کند . در خصوص شعار عدالت که همچنان در میان متجددین کم رنگ است ولی در میان متعادلین اهمیت زیادی دارد به ویژه که شعار دولت اقای احمدی نژاد عدالت بوده است. در خصوص معنویت نیز باید گفت که در میان متجددین کم رنگ تر می باشد ولی در میان طیف متعادلین شعار جامعه ی اسلامی و معنویت از اهمیت ویژه ای برخوردار است .

هدف ارائه مطالب :

 در این چکیده سعی گردید ه بررسی شود نقش احزاب و گروه های سیاسی تا چه حد در تعیین و جابجایی عوامل با نفوذ تاثیر گذار بوده و آیا همانطور که در بالا اشاره شد آیا این گروهها در ایران وظایف خود را بخوبی انجام می دهند یا اینکه خود آنها آلت دست کانون ها و عوامل قدرتمند نظام دولتی ایران هستند و همچنین علل و موانع این گروه ها در راه کسب اهداف و خواسته هایشان چیست ؟لذا ذیلا ضمن تعریف مساله به واکاوی نقش احزاب درشرائط حال حاضر ایران می پردازیم .

 تعریف مساله :

 چرا احزاب و گروه های حامی مردم سالار در ایران تا کنون نتوانسته اند نقش تاثیر گذاری در روند سیاست گذاری ایفا نمایند ؟

چرا احزاب بجای اینکه متاثر از نخبگان پرورش یافته از درون خود باشند تحت تاثیر نخبگان حکومتی بوده وحول محور آنان تشکیل یافته اند ؟

چرا احزاب قبل از برگزاری انتخابات داعیه دار تغییر اوضاع بوده وپس از مشخص شدن نتایج انتخابات متاثر از اوضاع پیش آمده می باشند ؟

چرا احزاب سیاسی ایران پس از پیروزی ظاهریشان در انتخابات گرفتار تنش و اختلافات داخلی شده و از رسالت واقعی خویش غافل می شوند و چرا چند ماه مانده به انتخابات دوباره نگاه به توده مردم را سرلوحه کار خویش می نمایند ؟

این سؤالات و سؤالات دیگری که در بطن موارد بالا ذکر شد در خصوص مساله اصلی این تحقیق یعنی ” ناکارآمدی احزاب در نفوذ مؤثر بر عوامل قدرت در نظام دولتی ایران ” مورد بررسی قرار گرفته که امیدواریم تا حدودی به آنها پاسخ داده شود.

 پیامد های وجود مساله :

 در خصوص پیامدهای وجود مساله موارد ذیل را بطور خلاصه برشمرد . البته باید اذعان نمود این موارد شامل همه پیامدهای وجود مساله نیست و فقط تعدادی از آن برشمرده شده است :

  1. حادثه 18 تیر سال 87 در خوابگاه کوی دانشگاه تهران و عدم توانایی احزاب اصلاح طلب در کنترل جریان و نتیجه گیری مؤثر از آن
  2. حادثه ترور سعید حجاریان و عدم نتیجه گیری در خصوص محاکمه ضارب و عوامل حادثه
  3. ماجرای آفا زاده ها و عدم نتیجه از افشاگریهای جسته و گریخته و لوث شدن ماجرا
  4. درگیریهای سیاسی بی مورد و بی اثر در شورای شهر تهران با وجود تبلیغات فراوان جهت احیای این امر مهم قانون اساسی
  5. شانتاژهای سیاسی و استعفاهای دسته جمعی نمایندگان مجلس ششم در پایان دوره نمایندگی
  6. مسکوت ماندن اصلاح قانون مطبوعات بعلت موضع گیریهای تعصبی و نابجای احزاب اصلاح طلب و عدم تحقق شعارهای انتخاباتی آنان
  7. افزایش نارضایتی مردم بخاطر حل نشدن مشکلات جامعه و عدم تحقق شعارهای انتخاباتی و نمایش کاهش اعتماد به احزاب از طریق شرکت کمتر در انتخابات مجلس هفتم
  8. حل نشدن معضلات بزرگ کشور و ناهماهنگی امورات کشوری و در نتیجه عدم اجرا و یا اجرای ناکارآمد طرحهای بزرگ ملی و کشوری مانند طرح ملی نیشکر و یا مساله ترافیک تهران
  9. تعطیلی گسترده روزنامه های وابسته به احزاب اصلاح طلب و عدم تحقق اجرای رسالت رسانه ای آنها

مواردی که ذکر شد بیشتر در دوره 8 ساله ریاست جمهوری آقای خاتمی اتفاق افتاده است ولی این دلیلی بر عملکرد ضعیف احزاب صرفا در همین دوره نمی باشد بلکه این امر نتیجه ایست که در بستر طولانی پس از انقلاب رخ داده است که در دوره مذکور به شکل بارز متجلی گردیده است . آنچه مهم است اینست که با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران با تقریبا 2 سال فاصله از یکدیگر صورت میپذیرد در صورت عدم هماهنگی و کشمکش های بیهوده به جهت تامین منافع گروهی طرحهای اجرائی و عمرانی کشور نیمه کاره مانده ومنابع بسیار زیادی در راه مبارزات بیهوده وبی ثمر تلف خواهد شد که با ملاحظه این امر که بیشتر این هزینه بوسیله مالیات وسایر عوارض از جیب مردم خرج شود لذا نارضایتی مردم و خرابی کشور را روز به روز در پی خواهد داشت . همان امری که ما در بیشتر کشورهای جهان سوم شاهد هستیم و در نهایت ممکن است اوضاع مانند قبل از انقلاب به سوی احزاب فرمایشی و صوری سوق پیدا کند .

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ارشد رشته مدیریت با موضوع جایگاه احزاب در تاثیرگذاری بر ایران