فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد فلسفه اشراق

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق کامل درمورد فلسفه اشراق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد فلسفه اشراق


دانلود تحقیق کامل درمورد فلسفه اشراق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 63

 

مقدمه

علم در حوزه های سنتی ایران مقوله متنوع و گسترده ای است. سده های نخستین اسلامی مصروف کنکاش، مجادلات و پایه گذاری های کلان علمی شد.  حوزه های آموزشی عموما چند منظوره با پرورش علمای جامع الاطراف و مسلط بر اکثر بخش های علمی پایه های ستبر علمی ایران را بنا نهادند.

 توجه شدید به علوم عقلی و نقلی از اختصاصات ایران علمی قرون نخستین بود و دست‌اندازی به حوزه های معتبر بیرونی چون یونان و اسکندریه و البته ایران پیش از اسلام و ترجمه و تالیف متون از زبانهای مختلف دوره ای مدرن و کاملا علمی را در تاریخ ایران بنا نهاد.

شیخ شهاب الدین سهروردی یکی از علما و حکما و بزرگ فلسفی ایران است که با آگاهی و مطالعه در شاخه های متفاوت فکری و بدست آوردن درک صحیح از آنها توانست جنبش خاص فکری خود را با نام فلسفه اشراقی بنیان نهد. فلسفه ای که با بهره گیری از نقاط قوت دیگر ایده های فکری گونه ای التقاطی از علم آسمانی و زمینی را به انسان آن روزگار ارائه کرد.

این مقاله به مسئله علم و کیفیت آن و تعریف عالم از دیدگاه شیخ اشراق پرداخته است. پیش از ورود به بخش اصلی مقاله معرفی مختصری از شیخ اشراق و آثار او و نیز مسئله علم در حوزه های آموزشی گذشته می آید و پس از متن مقاله که همراه با مسائل چندی که پیوسته با مبحث اصلی اند می آید به طور مختصر به علومی که در آثار شیخ اشراق به آنها استناد شده پرداخته می شود و در پایان طی بحث کوتاهی به مسئله تاویل پذیری آثار عرفانی شیخ اشراق که البته مسئله تازه و در حقیقت شاخه ای از علم مدرن در خوانش متون است پرداخته می شود

علم اشراقی:

معرفی:

شیخ شهاب الدین ابوالفتوح یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی معروف به شیخ اشراق بنیانگذار رسمی دومین نظام فلسفه اسلامی با نام حکمه الاشراق است. وی در سال 549 در دهکده سهرورد زنجان به دنیا آمد. در مراغه نزد مجد الدین جیلی حکمت و اصول و فقه را آموخت. در اصفهان نزد ظهیر الدین قاری منطق را فرا گرفت.[1] و در ضمن مطالعه فلسفه ابن سینا اندیشه های نوین خود را در باب علم و فلسفه پایه‌ریزی کرد.

پس از پایان تحصیلات رسمی چنانکه رسم روانهای نا آرام و پویا است روی به سلوک جسمی و روحی آورد تا اینکه در حلب ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی شیفته شیخ شد و بنابر درخواست او شیخ اشراق در حلب اقامت گردید.

ذکاوت شیخ اشراق و علم آسمانی او که ظاهرا دلیل برتری او در مناظرات چندی شد که بین او و علمای حلب برگزار شد بر این علما گران آمد و البته برای شیخ نیز گران تر تمام شد.

 فرا روی های دیدگاه دینی شیخ که حاصل کشف فضاهای جدیدتر عقلانی به یاری ارتباط دو سویه با مکاشفات ربانی بود. در زمانه شیخ آنقدر سنگین و نابخشودنی بود که شیوخ و فقهای حلب فتوای قتل او را اگر نه از ملک ظاهر از صلاح الدین ایوبی بگیرند. در نتیجه شیخ اشراق در سال 587 به شکلی نامعلوم به سرنوشت شوریدگانی چون عین القضات و حلاج دچار شد.

مقام او چنان بالا بود که فخر رازی که در اصفهان از همدرسان او و از اشعریون و مخالفان سرسخت فلسفه بود پس از مرگ شیخ اشراق تلویحات او را می بوسد و از دیده اشک می ریزد.

ایشان علی رغم جوانی و کوتاهی عمر[2] حدود 50 کتاب به زبانهای عربی و فارسی نوشته اند که بسیاری از آن کتابها موجود است. علاوه بر نثر روان و زیبا و گاهاً شاعرانه وی با ارائه تعریف های جدید و طرح معادلات و مجادلات علمی نو، پویایی اندیشه را تا سالها بعد تضمین کرد تا متاله بزرگ ملاصدرای شیراز در تکوین و تدوین کاملتر اصول فکری، بر پایه های بر نهاده او بایستد. [3]

برخی از مهمترین کتب شیخ اشراق عبارتند از رساله فی اعتقاد الحکما قصه الغربه الغربیه پرتو نامه ،هیاکل النور ، الواح عمادی ، رساله الطیر ، آواز پر جبرئیل ،عقل سرخ ، روزی با جماعت صوفیان ، فی حاله الطفولیه ، فی حقیقه العشق ، لغت موران ، صفیر سیمرغ، کلمات ذو قیه یا رساله الابراج، بستان القلوب ، یزدان شناخت ، التلویحات ، مقاومات ، المشارع . و المطارحات و البته اثر جاودانه ایشان حکمه الاشراق.

این مقدمه اگر چه چندان ضروری نبود ولی برای ورود به بحث از آنجا که موضوع مقاله جایگاه علم در نزد شیخ اشراق و جایگاه علمی او در تاریخ علم و فلسفه ایران و اسلام است. [4]لازم بود تا توانمندی های ثابت شده شیخ اشراق یکبار دیگر یادآوری شود.

در این مقاله پیش از ورود به بحث اصلی تعریف های سنتی علم و انواع آن ذکر می شود و با نگاهی جزئی تر به زمانه شیخ اشراق ( قرن 6 ) وارد بحث اصلی می شویم.

تعاریف سنتی علم:

«علوم در نظر مسلمانان مجموعه اطلاعات و دانش هایی است که در امور دینی و دنیاوی بحث کند اعم از مسائل شرعی و عرفی و ادبی و عقلی جز آنها»[5]و از همان نخست علم را به دسته های منقول و معقول تقسیم کردند که علوم منقول خود شامل علوم ادبی و شرعی می شد و هر یک از این دو دسته تا عصر «الموید با الملکوت» [6] به شاخه های فرعی تری تقسیم گردید.

الف – علوم منقول :

  • علوم شرعی شامل علم قرائت قران ، علم تفسیر قران ،علم حدیث ، علم فقه ، علم کلام
  • علوم ادبی ،علم لغت ، علوم بلاغت ، صرف و نحو.

ب- علوم معقول شامل فلسفه منطق ،ریاضی ، هیات و نجوم ، موسیقی ، طب ، دارو شناسی ، جرافیا و علم کیمیا.

با توجه به آثار شیخ اشراق در مورد علوم شرعی آشنایی به علوم قرانی و نیز حدیث و دیگر مسائل دینی چندان بارز است که یافتن دلیلی برای رد آنها سخت تر از اثبات آنهاست.

 در مورد علوم ادبی اشارات فراوان شعری و نیز تسلط ایشان بر نثر فارسی و عربی و نیز حافظه مسلط ادبی ایشان در آوردن نمونه مثال شعری [7]،توان و تسلط ایشان را بر متون ادبی پیش از خود و حتی معاصر خود [8] به خوبی نشان می دهد.

در مورد علوم عقلی نخستین گونه و درخشان ترین آنها شور و شعور بالای ایشان در علم فلسفه است. شیخ اشراق به طور کامل با فلسفه مشاء آشنا بوده است و نیز با نوع خاص شناخت و شعور ذهنی که بر گرفته از تعالیم زرتشت و آموزه های خسروانی است و سپس با عبور واقعا آگاهانه از فلسفه افلاطون و نیز نو افلاطیونیان اسکندریه و البته آتن و نیز اشراف کامل بر تعالیم فلسفی زرتشت [9] از این نوع خاص نگرش علمی، آگاهانه عبور کرده اند.

شیخ در ادامه با تمرکز و سپس درک فلسفه ابن سینا ظاهرا رگه هایی از حرکت شیخ الرئیس را به سمت اشراق می بنید. تمایلات و البته ایمانی شیخ اشراق به این نوع از فهم و آگاهی ایشان را در تدوین و ثبت این نوع خاص از فلسفه و حتی در معنای کلی تر آموزش عمومی آن مصمم و در پایان موفق می کند.

با توجه به آثار فارسی شیخ اشراق تسلط ایشان در علوم دیگر نیز مشهور است. ریاضی ، نجوم ، طب و حتی شیمی و مسایل زیست محیطی از علومی اند که در متون فارسی شیخ به صورت دقیق و گاه کاملا جزئی به آنها اشاره شده است که در فصل مربوطه مثال ها ذکر خواهد شد. به همین دلیل برای درک و توضیح این بخش از کار نیاز به اطلاعاتی ولو متوسط از این علوم مهم و موثر است. اما آنچه منظور اصلی مقاله است نگرش و دیدگاه شیخ اشراق در مورد علم است اگر علوم تخصصی نامبرده در بالا را با sience بیان کنیم . برای تعریف بخش ابداعی و نیز بیان مکاشفات شخصی شیخ قطعا کلمه واحدی پیدا نخواهیم کرد.

خود sience در کنار آگاهی در علوم قرانی در کنار فهم و ذکاوت شیخ اشراق (understanding) که مورد تایید معاصران و اساتید بوده است و البته بقیه تعریف های امروزی علم، پیشاپیش معلوم می کند که «ما نتوانیم و عشق پنجه در انداختن.»

همین مقدار که اندیشه های سهروردی در آثار و عقاید دانشمندان بزرگی چون خواجه نصیر الدین طوسی ،جلال الدین دوانی ، صدر الدین دشتکی ، غیاث الدین منصور و بالاخره متاله بزرگی معاصرای شیرازی و از طریق ایشان بر شاگردان و پیروان ایشان اثر گذارده است خود می تواند نماینده وسعت حوزه نخستین شیخ اشراق باشد. [10]

علم اشراقی و تبار شناسی آن :

«این اصطلاح ](اشراق)[ در زبان عربی هم به کلمه مشرق ارتباط دارد و هم به کلمه نور و نورانی شدن» [11]و این دو معنایی بودن کلمه است که پایه گذار وسعت معنا و گسترش حوزه اندیشه شیخ اشراق در باب این کلمه شده است. چنانکه وجود رمز و تمثیل نیز برای ترجیح و توضیح جهان اندیشه ذهنی شیخ اشراق از این طریق درک می شود.

استاد غلامحسین ابراهیمی دنیایی در مورد حکمت اشراق می نویسد: «حکمت اشراقی مشاهده ای وجدانی و معاینه ای عرفانی است که به وسیله آن حقیقت وجود چنانکه هست برای انسان پدیدار می گردد لفظ اشراق همان طور که در عالم محسوس دلالت دارد بر فروغ بامدادی و لحظه ای که در آن سپیده صبحگاهی در نخستین پرتو خورشید پدیدار می آید در آسمان معقول  تیر دلالت دارد بر لحظه و آنی که در آن نور مجرد معرفت به پیدائی می گراید».[12]

در این که این نوع از علم و حکمت ابتدا از کدام اندیشمند ریشه گرفته است مورد توافق همگان نیست چنانکه علم اشراق را به شاگردان افلاطون و پیروان شیت نیز نسبت می دهند. اما «ابن وحشیه که تا آنجا که معلوم شده نخستین کسی است در جهان اسلامی که اصطلاح اشراق را به کار برده است» [13] اشراقیان را طبقه ای از کاهنان مصری که فرزندان خواهر هرمس بوده اند می داند. [14]

آنچه از این نظرات بر می آید و نیز بنابر آنچه که مورد تایید سهروردی است عموما این نوع خاص از دانش و حکمت اشراقی را به دوره های پیش از ارسطو و فلسفه مشائی و علم استدلالی او منسوب می کنند و این ظاهرا دوره ای بوده است که بر طبق مبانی اشراقی زمان،  کشف و شهود اصلی ترین راه رسیدن به معرفت اصیل بوده است.

شمس الدین شهرزوری که یکی از مهمترین شارحان آثار سهروردی است در مقدمه ای که بر حکمه الاشراق نوشته است ضمن شرح تقسیمات اشراقی علم به علمای متقدم این علم اشاره می کند:

 «اذا تلخص لنا ان السعاده منوطه بالعلوم الحقیقه دون غیرها ، فتقول ان العلوم الحقیقیه تنقسم الی قسمین ذوقیه کشفیه و بخثیه نظر ید ... و هذه الحکمه الذوقیه قل من یصل الیها من الحکما و لا یحصل الا للافراد من الحکما الفتا لحسین الماضین و هولاء منهم قدما سبقوا ارسطو زمانا کاغا ثاذیمون و هرمس و انباذ قلس و فیثاغورس و سقراط و افلاطون. و غیر هم من الافاضل الاقدمین الذین شهدت الامم المختلفه بفضلهم و تقدمهم ... لهم بهوث و تحریرات و اشارات منها تقّوی امام البحث ارسطا طالیس علی التهذیب و التفضیل.» [15]

قطعا شهرزوری این نوع اعتقاد به حکمای پیشین را از مقدمه ای که شیخ اشراق خود بر حکمه الاشراق نوشته اند بدست آمده است. او در این بخش افلاطون را «اعلام الحکمه» و «صاحب الاید و النور» [16] معرفی می کند و هرمس [17]را والد الحکما و انباذ ( قلس و فیثاغورس را «من عظماء الحکما و اساطین الحکمه» [18]می داند و آگاه از حکمای ایرانی چون جاما هفت ،فرشاوشتر ،و بوذر جمهر نام می برد و آنها را لیست قاعده کفره المجوس و مایفضی الی الشرک بالله تعالی و تنزه [19] معرفی می کند و این همان علم اشراقی است که آن را پلی بین حکمت پارسی و فلسفه یونانی قرار می دهد تا در خود به نهایت شکوفایی برساند.

شیخ اشراق سه حکیم را از سر سلسله های حکمت اشراقی خود معرفی می کند و در واقع این سه حکیم را بیش از دیگر حکمای باستانی مورد ستایش قرار داده است این سه حکیم عبارتند از «هرمس ،زرتشت ،افلاطون» [20] که شیخ اشراق تبار علم اشراقی خود را اگرچه از چند جهت به ایشان می رساند.

به آشتی حکمت خسروانی ایران و حکمت مشائی یونان و علم اشراقی افلاطونیان در حکمه الاشراق شیخ اشاره شد ولی به دیگر منبع بزرگ شیخ اشراق کمتر توجهی شده است همانکه او خود را بلا فصل به آنها متصل می داند عرفای اسلامی ایران و این نکته بسیار مهمی است همانکه او در عالم رویا از ارسطو می شنود،  هنگامی که سوال می کند آیا کسانی چون فارابی و ابن سینا به واقع فیلسوفان اسلامی اند و از زبان ارسطو می‌شنود که :  هرگز حکمای واقعی بسطامی و تستری صوفی بوده اند.

به این ترتیب شیخ اشراق تمام جنبه های گوناگون علوم را در خود گرد آورد و با عبور از صافی شهود و مکاشفه دست یافتن به علم آسمانی و اندیشه علوی را به شرط ریاضت و سلوک عرفانی،  برای انسان ممکن دانست.

شیخ اشراق برای مطالعه کتاب حکمه الاشراق خود شروط عجیب و شگفتی وضع می کند قبل از شروع باید یک اربعین به ریاضت نشیند و ...» و آنگاه در وصیتی که در پایان حکمه الاشراق آمده حفظ کتاب خود را در طول حفظ اوامر الهی به برادران دینی‌اش توصیه می کند :

«اوصیکم اخوانی بحفظ اوامر الله و ترک مناهید و التوجه الی الله مولانا نور الانوار بالکلیه و ترک مالا یعنیکم من قولٍ و فعلٍ و قطع کل خاطر شیطانی و اوصیکم بحفظ هذا الکتاب و الاحتیاط فیه». [21]

اینها و دلایل فراوانی دیگر مشخص می کند که «علم و حکمت در نظر سهروردی با آنچه بسیاری از فلاسفه در این باب گفته اند متفاوت است [22] زیرا او اصل و بدید حکمتش را با افرادی تشکیل می دهد که نه به عنوان حکیم و عالم و فیلسوف بلکه به عنوان فقرای شهودی و اهل سکر و فنا شناخته شده اند.

بنابراین به طور مختصر می توان منابع موثر در علم و فلسفه اشراقی شیخ را به این صورت دسته بندی کرد: آثار صوفیه و موازین رفتاری آنها از جمله حلاج و غزالی، فلسفه مشائی اسلامی که پایه گذار مهمترین عضو این فلسفه ابن سیناست [23] منابع پیش از اسلام که خود به دو دسته تقسیم می شده است دسته اول منابعی از یونان و اسکندریه پیش از اسلام بجای مانده از مکتب های فیثاغورث افلاطون و هرمس [24]و دسته دیگر منابع حکمت خسروانی ایران پیش از اسلام مربوط به آموزه های زرتشتی.

در مورد شیوه اشراقی علم آنچنان که خواهیم دید علم و عمل عموما در آثار شیخ در کنار هم آمده و از درجه یکسانی از اهمیت برخوردارند و هیچ یک از آن دو به هیچ وجه طرد یا از درجه بالای اهمیت ساقط نشده اند.

دکتر اصغرداد به در مورد روش شناسی اشراقی سهروردی تمایزاتی قائل شده اند. ایشان روش شناسی شیخ اشراق را روشی سه مرحله ای دانسته اند که به ترتیب عمل شامل مراحل زیر است : مرحله نخست خرد گرایی ، مرحله دوم شهود گرایی ،مرحله سوم بازگشت به خرد و منطق [25] که برای درک و تحقیق این دسته بندی آگاهی تاریخی از ترتیب نگارش آثار ضروری است.

 

شیخ اشراق و علم اشراقی :

شیخ اشراق در صغیر سیمرغ در عباراتی کوتاه اما مستقیم و با ادله ای مختصر علم اشراقی را از جمله علوم بالاتر می داند. و در این بخش که فصل اول از قسم اول صفیر سیمرغ و به عبارتی نخستین بخش آن است برای ترجیح علمی بر دیگر علوم سه وجه را لازم می داند نخست اینکه «معلوم شریف بود» [26] و می گوید از آنجا که در این علم معلوم و مقصود حق است و از تمام موجودات برتر وجه نخست را ثابت می کند «وجه دوم از بهر آنکه علمی را ادله قوی تر بود از علمی دیگر» [27] و پاسخ می دهد که در این علم (علم اشراقی) «یافت دلیل و تاکد برهان» [28] بر پایه مشاهده است و «مشاهده قوی تر از استدلال» [29] و «محققان صناعت کلام جایز می دارند که حق تعالی بنده را علم ضروری دهد به وجود او و صفاتش و غیر آن»[30] و بالاخره «وجه سوم آنکه مهمتر باشد اشتغال در آن و فایده او بیشتر باشد. [31]و پاسخسی که می دهد این است : انسان را مهمتر از سعادت کبری چنین نیست بلکه جمله مطالب نسبت با این مختصر باشد و اعظم وسایل .

پس از جمله وجود ثابت گشت که معرفت شریفتر است. از جمله علوم» [32] و آنگاه نقل قولی از جنید می آورد که به نوعی دیگر اثبات شرافت علم معرفت است. [33]

بدین ترتیب شیخ اشراق هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم در اندیشه تثبیت و تفسیر علم اشراقی خویش است و این عمل را چه در رسالات فلسفی و چه رسالات عرفانی خود پی می گیرد.

همین نوع علم اشراقی است که او برای درخواست آن «و قل رب زدنی علما» را مثال می آورد و نیز «علیک کل یوم ماازداد فیه علما فلا یبرک صباح ذلک الیوم». و آن گاه علم مورد اشاره در آیه را نه علم ظاهر «در باب طلاق و عتاق و خراج و معاملات» [34] که علمی می داند که حاصل کشف اسرار پوشیده و راز گشایی از چهره کبریایی و ربوبیت خداست و نیز بازگشایی اسرار مخفی در آسمان ها و زمین که البته سری است که گفتنی نیست و اینجا دقیقا نقطه ای است که به شدت به عرفان اسلامی نزدیک می شود چه در تصوف و عرفان اسلامی بازگویی اسرار و مشاهدات خاص آسمانی به شدت نهی شده است. [35]شیخ اشراق نیز افشاء هر الهی را کفر می داند و حتی تمام دانسته های محققان را قابل گفتن نمی داند و این خود به نوعی دیگر متفاوت بودن این علم را نشان می دهد چنانکه قوانین سختی که بر خواندن حکمه الاشراق اعمال کرده و در ادامه خواهد آمد خود نشان از علمی از جنسی دیگر است.

سهروردی به شدت به جنبه تمثیل و رمز در آثارش علاقه نشان داده است و برای گسترش بار معنایی آثار خود و نیز البته به تبعیت از بعضی بزرگان پیش از خود چون شیخ الرئیس ابن سینا که در بیان پاره ای از مسائل به زبان تمثیل روی آورده بودند در بسیاری از آثارش به خصوص آثار عرفانی زبانی سراسر رمزی برگزیده است. بدون اینکه از لحاظ نشانه شناسی وارد بحث شویم ابتدا با پرداختن به این مسئله که بی ارتباط با موضوع مقاله نیست وارد متن اصلی مقاله می شویم.

در دیدگاه شیخ اشراق مولفه های مرزی علم به شدت در بازه های گوناگون متغیر است. در حقیقت شیخ اشراق « در کنار هم چینی » تعدادی از عقاید تثبیت شده سنتی - نسبت به زمان خود و با استفاده از خلاقیت خود در نو آوری فرا زمانی در زمینه وصول به حقایق خاص ذهنی،  ایدئولوژی خاصی را پدید آورد که در عین حال که می توان نشانه های این نوع دیدگاه را پیش از ایشان تشخیص داد اما این ترکیب و ترتیب منحصر به ایشان بوده و پس از ایشان نیز با نام مکتب اشراقی شناخته شده است.

تقسیم بندی اندیشه و فضای تاملات ذهنی به دسته شرقی و غربی یعنی علم اشراقی و علم استدلالی از پیش از شیخ اشراق معمول بوده است. علم اشراقی علمی است که بر پایه شهود شخص و ارتباط بی واسطه با منبع اصلی علم اصیل استوار است.

شیخ اشراق با دیدگاه غربی و شرقی به علم،  بی اینکه از هر دو گریزان باشد ولی با ناکافی و در حقیقت نابالغ دانستن علم ارسطویی و دیگر بزرگ مشائی مسلمان ابن سینا به نوع خاصی از علم اعتقاد پیدا کرد که ظاهرا تا پیش از ایشان تعریف صریح،مشخص ،متمایز و رسمی تا این حد از آن ارائه نشده بود.

او با تبدیل نصف النهار عرضی و ارضی خود به کمربندهایی با طول جغرافیایی ماورا زمینی علم را از نوع کاملا طبقه بندی شده و بسته بندی شده زمینی بیرون آورده ، تعریف های جدیدی از علم ارائه می کند. با بیان طبقه بندی های شیخ اشراق از علما که در بخش مربوطه خواهد آمد بیشتر با این نظر آشنا خواهیم شد.

علم ارسطویی و نیز دیدگاه علمی ابن سینا با تکیه بر مجادلات ذهنی ، تفکرات فردی و استدلال زمینی با انتقاد شیخ مواجه می شود. این نوع از علم از نظر شیخ اشراق به هیچ وجه نوع کامل ، بی عیب و یکتایی محسوب نمی شود. آسیب پذیری این علم از جانب استدلال های بعدی و منطق دقیق تر آن را از اعتبار لازم برای تکیه دادن تهی می کند. در عین حال شیخ اشراق سلوک بدون تعقل و تفکر و استدلال را نیز بی اعتبار می داند او در این طریقه علمی خود را پیرو افلاطون و هرمس می دانست.

با توجه به این گفته هاست که می توانیم به طرزی روشن تر مرزبندی نوین شیخ اشراق را در مورد علم بیان کنیم. ایشان غرب را به نوع کاملا استدلانی و عقلی علم مربوط می دانستند. و نیز اشراقی ترین نوع آن را فراتر از دید عادی و یا چشم غیر مسلح و حتی مسلح به سلاح های فیزیکی و مادی و در ارتباطی پیوسته با دریافت های خاص و خالص شهودی می دانستند.

نوع اشراقی علم، شاید به زبان و بیانی دیگر علم حضوری مورد اشاره صدر القتالمین باشد به این معنی که علم حضوری مشمود حقیقت شی است و واقعیت آن چیز حضور دارد و در علم حصولی مشهود مفهوم و ماهیتی است که حاکی از واقعیت است و خود واقعیت حضور ندارد و شق سومی هم وجود ندارد.

به نوعی دیگر می توان گفت ماهیت و عینیت شی در علم حضوری با وجود علمی او هماهنگ شده است و در حقیقت هر دو نوع وجود علمی و عینی بر هم منطبق اند. و علم فرد برشی با آگاهی مطلق او از عینیت شی هماهنگ می شود. اما در علم حصولی آگاهی و شناخت فرد تنها شامل مفهوم واقعیت شی است و خود واقعیت شی در لحظه آگاهی حاضر نیست به عبارتی هنوز فاصله ای بین ماهیت و حقیقت شی به عنوان عینیت قابل لمس مطلق و آنچه فرد در می یابد، وجود دارد و شاید آن را به نوعی دیگر به دریافت درونی و دریافت بیرونی تقسیم بندی نمود. [36]  

تمثیل از خورشید در حال طلوع به اشراق علم در حقیقت در ارتباط با سرچشمه نور الانوار و حکمت اصلی و اصیل است. این نوع دسته بندی علم که نوع غربی را به بخش فیزیکی و مادی علم مربوط می کند و نوع کامل و اصیل علم که علاوه بر منابع فکری و استدلالی بر نوعی شهود و کشف و در عین حال اعمال زاهدانه استوار است را به دسته شرقی و اشراقی بحثی است که شیخ به طور کاملا جدی وارد مقوله علم نمود و بدون اغراق باید گفت که بدین وسیله بنیان علم و فلسفه اسلامی را دگرگون ساخت که به هر حال با حملات شدید غزالی و فخر رازی به فلسفه مشائی و علم استدلالی صنعت تدریجی این نگرش علمی،  زمینه برای پیدایش و گسترش این تفکر جدید گرچه به نوعی دیگر و از راهی متفاوت آماده شده بود.

با توجه به تعریف های جدید شیخ اشراق از متافیزیک مسافت، شرح و بیان عقیده از طریق مشاهدات علمی نجومی و برقراری حلقه ارتباطی با معنویت و در حقیقت اعتقاد درونی سالک ، در عین پذیرایی بیشتر این علم نسبت به علم و فلسفه استدلالی در زمانه خود، نوعی پیچیدگی و در حقیقت ارتباط سنگین نزدیک و حلقه وار بین معنویت و خرد و نیز شهود و استدلال، سر سختی ها و البته انکارهای خاص خود را در بین علمای علوم بر می انگیخت. گروهی که دل زده از داده های آسمانی بر محاسبات زمینی خود کوژ کرده بودند و گروهی که بار حماقت و جهالت نهادینه خود را به دوش ریاضت پوستین وار خود افکنده بودند و در حقیقت اگر طالب هم بودند رهی به عقل و استدلال نمی یافتند و در این بین رستگاران راستین علم اشراقی نباید چندان انبوه بوده باشند.

شیخ اشراق در تقسیم بندی های خود عملا حکمای متاله و جویندگان دانش شهودی و طالبان علم ازلی را بر باحثان و استدلالیون برتری داده است. گرچه خود به وضوح بهترین و آرمانی ترین دسته از جویندگان دانش را کسانی می داند که هم طالب علم اشراقی باشند و هم در طلب حکمت بحثی و در مراتب بعدی خواستاران حکمت الهی و سپس جویندگان حکمت بحثی را قرار می دهد . «و لا رئاسته فی ارض الله للباحث المتوغل فی البحث الذی لم یتوغل فی التاله ...» [37] و در ادامه در مورد درجه بندی بهترین دانشجویان علم چنین می گوید : ... « و اجود الطبقه طالب تاله و البحث ، ثم طالب تاله ، ثم طالب البحث و کتابنا هذا الطالبی التاله و البحث.»[38]

آنچه باید در این بین بیشتر مد نظر قرار گیرد دقت در این مطلب است که علی رغم اینکه شیخ اشراق سه نوع طالب علم را به ترتیب به دنبال هم آورده اما این مسئله به هیچ وجه دلیل بر نزدیکی این سه دسته از طالبان علم به هم نیست. این سه دسته از دانشجویان و البته این سه نوع علم در حقیقت در فضاهای بسیار متفاوت از هم در حرکتند چنانکه به راحتی نوع اول یعنی علم اشراقی که حاصل تکامل دو سویه از جهت ارتباط آسمانی یا سلوکی زاهدانه و نیز از جهت استدلال و تعقل زمینی است متمایز از دو نوع دیگر است. بزرگان این شاخه از علم که شیخ اشراق در زمانه خود و نیز حکیم متاله بعدی ملاصدرای شیرازی است چنان به عالم شئونات علمی و معنوی رسیدند که به شدت مورد حسادت و در نتیجه در معرض آسیب و صدمه دشمنان قرار گرفتند که شهادت یکی و تبعید دیگری نتیجه درد آور این کینه ها بوده است.

منابع و ماخذ

  • ابراهیمی دینانی ، غلامحسین ،شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی ،انتشارات حکمت ،چاپ 2، 1366
  • احمدی ،بابک ، ساختار و تاویل متن نشر مرکز ،چاپ دوم ،1372
  • اقبالی ، معظمه ،شعر و شاعری در آثار خواجه نصیر الدین طوسی ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،چاپ اول 1370
  • پور نامداریان ،تقی ، رمز و داستان های رمزی در ادب فارسی شرکت انتشارات علمی و فرهنگی چاپ سوم 1368
  • جوادی آملی ،عبدالله ، شرح حکمت متعالیه اسفار اربعه ،بخش سوم ، از جلد ششم ،انتشارات الزهرا 1372
  • حافظ ، بر اساس نسخه قزوینی و قاسم غنی ، ناشر نهال نویدان ،بی تا
  • حقیقت ، عبدالرفیع ، سهروردی شهید فرهنگ ملی ایران ، انتشارات بهجت و کوشش ،چاپ اول 1378
  • ریکور ،پل ، زندگی در دنیای متن ،ترجمه بابک احمدی ،نشر مرکز ،چاپ سوم 1382
  • سید عرب ، حسن، منتخبی از مقالات فارسی درباره شیخ اشراق سهروردی ،انتشارات شفیعی چاپ اول 1378
  • شمسیا ،سیروس ،سبک شناسی نثر ، نشر میترا ،چاپ ششم 1381
  • شیخ اشراق ،مجموعه مصنفات جلد اول و دوم ،تصحیح و مقدمه هنری کربن ،انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران چاپ اول 2535
  • شیخ اشراق مجموعه مصنفات ، جلد سوم تصحیح و تحشیه و مقدمه ،سید حسین نصر ، انتشارات موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی ،چاپ دوم ، 1372
  • صفا ،ذبیح الله ، تاریخ ادبیات ایران ،جلد 1 خلاصه جلد 1 و 2 انتشارات ققنوس چاپ هفدهم 1378
  • صفا ،ذبیح الله ،تاریخ ادبیات ایران، جلد4، تلخیص سید محمد ترابی ، انتشارات فردوس چاپ سوم 1378
  • فیاض لاهیجی ، ملا عبدالرزاق ، گوهر مراد ، تصحیح و تحقیق : موسسه تحقیقاتی امام صادق (ع) نشر سایه چاپ اول 1383
  • کربن ، هانری ، روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان ،ترجمه عبدالمحمد روح بخشان انتشارات اساطیر چاپ اول 1382
  • نصر ، سید حین ، سه حکیم مسلمان ، ترجمه احمد آرام شرکت سهامی کتابهای جیبی ، چاپ پنجم ،1371
  • ماهنامه آناهید، شماره 13 مهر و آبان 1385
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد فلسفه اشراق

دانلود مقاله فلسفه ی غیبت وظهور حضرت مهدی (عج)

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله فلسفه ی غیبت وظهور حضرت مهدی (عج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله فلسفه ی غیبت وظهور حضرت مهدی (عج)


دانلود مقاله فلسفه ی غیبت وظهور حضرت مهدی (عج)

 

مشخصات این فایل
عنوان: فلسفه ی غیبت وظهور حضرت مهدی (عج)
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 21

این مقاله درمورد فلسفه ی غیبت وظهور حضرت مهدی (عج) است.

خلاصه آنچه در مقاله فلسفه ی غیبت وظهور حضرت مهدی (عج) می خوانید :

توجه حضرت به فتوای مراجع
در زمان شیخ مفید شخصی از روستایی به خدمت ایشان رسید و وسالی کرد : زنی حامله فوت کرده و حملش زنده است ؛ آیا باید شکم زن را شکافت و طفل را بیرون آورد یا این که به همان حال او را دفن کنیم ؟ شیخ فرمود : با همان حمل (طفل) زن را دفن کنید .
آن مرد برگشت , ولی متوجه شد که سواری از پشت سر می تازد و می آید . وقتی یزدیک او رسید , گفت :« ای مرد ؛ شیخ مفید فرمودند: شکم آن زن را شکافته و طفل را بیرون آوردید بع زن را دفن کنید .» مرد روستایی همین کار را انجام داد . پس از مدتی ماجرای آن سوار را برای شیخ تعریف کردند. ایشان فرمودند : من کسی را نفرستاده بودم . معلوم است که آن شخص حضرت صاحب الزمان بودند .
حال که مادر احکام شرعی اشتباه می کنیم , بهتر است که ما فتوا ندهیم ؛ لذا در خانه ی خود را بست و بیرون نیامد , اما از ناحیه ی مقدسه حضرت صاحب الزمان توقیعی صادر شد که بر شما است فتوا دادن و بر ماست که نگذاریم شما در خطا واقع شوید .
با این صدور , شیخ مفید بار دیگر بر مسند فتوا نشست . نگارنده می افزاید : توقیعات دیگری هم از ناحیه ی آن حضرت برای شیخ مفید صادر شد که در کتب مختلفی در آن اشاره کرده است .

راهنمایی به دعای عبرات و خلاصی از زندان
مرحوم عالم بزرگ وعا بد زاهد , صاحب مقامات عالیه و کرامات باهره , سید محمد حسینی معروف به سید رضی در سال 711  قمری رحلت فرمود. در احوالات او مذکور است که زمانی نزدیکی از امرای سلطان جرماغون زندانی بود و حبس او مدتی طولانی ,آن هم در سختی و فشار سپری شد .
شبی در عالم خواب چشمانش به جمال خلف صالح , حضرت بقیه الله امام زمان روشن شد , گریست و آزادی خود را از زندان تقاضا کرد . حضرت فرمود: « دعای عبرات را بخوان  « سید گفت دعای عبرات کدام است ؟ حضرات فرمود : « آن دعا در کتاب مصباح تو وجود دارد ». سید گفت : در کتاب من چنین دعایی نیست !
حضرت فرمود : « به آن کتاب مراجعه کن تا آن را بیابی  ». از خواب بیدار , نماز صبح به جای آورد . مصباح را گشود , ورقه ای در میان آن یافت که دعای عبرات در آن نوشته شده بود !
چهل مرتبه آن را خواند و در انتظار نتیجه نشست . امیر آن سامان را دو همسر بود که یکی از آنها عاقل تر و مورد اعتماد تر بود . وقتی که امیر نزد او آمد , وی به او گفت : آیا یکی از اولاد امیر المومنین را زندانی کرده ای ؟ امیر گفت : چرا این سوال را می کنی ؟ زن گفت : در خواب شخصی که چون نور آفتاب درخشندگی داشت حاق مرا بین دو انگشت گرفت و فرمود : شوهرت یکی از فرزندان مرا محبوس کرده و در غذا و آب بر او سخت گرفته است .من گفتم : شما کیستید؟ فرمود : من علی بن ابوطالب هستم , به شوهرت بگو اگر او  را رها نکند خانه اش را خراب می کنم . خبر این خواب کم کم منتشر شد . به گوش سلطان رسید از زندانبان سوال کرد ,گفتند :شخصی به این نام طبق دستور خودت زندانی شده است , دستور داد او را آزاد کردند.

فلسفه تأخیر ظهور با فراهم بودن شرایط:
راجع به فراهم بودن شرایط ظهور امام زمان(ع)
اولاً :کسی نمی تواند به طور یقین اظهار اطلاع کند یعنی بگوید همه شرایط فراهم شده است زیرا خود این ادعا احتیاج به علم به جمیع شرایط دارد چون ممکن است احادیث متضمن بیان همه شرایط نباشند.
ثانیاً : بر فرض که شرایط‍‍ ، منحصر در آن موارد باشد که در روایات آمده است با این حال همان طور که صدوق  - علیه الرحمه – فرموده است واقعا نمی توان مطمئن بود که فرضاً همان سیصد وسیزده نفر اصحاب خاص وسایر شرایط موجود شده باشد.
چون اگر تمام اوضاع وشرایط بر حسب ظاهر حکایت از فراهم بودن مینه ظهور داشت بدون این که مثلاً وجود افراد خاصی را که بتوانند در شمار سیصد وسیزده نفر اصحاب حضرت صاحب (ع) باشند انکار کنیم .این ادعا را هم نمی توانیم بکنیم که همه افراد مانند سلمان ،ابوذر ،مقداد ،رشید هجری واصحاب کربلا می باشند .
در وضعیت کنونی با همه ادعاهایی که در جامعه ما برای بازگشت به اسلام و اسلام خواهی مطرح می شود والبته باعث افتخار است اما باز هم می بینیم احکام الهی را در بسیاری از مسائل سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی خیلی زیر سوال می برند وتا آنجا که بعضی احکام دین را که اختصاص به زمان و یا مکانی خاص ندارد مختص به همان عصرپیغمبر (ص) می دانند به این بهانه از زیر بار تکلیف شانه خالی می کنند با وجود چنین افرادی وحوادثی  چگونه می توانیم بگوییم اوضاع برای ظهور آماده شده است تا چه رسد به این که از علت تأخیر سؤال کنیم .
بنا براین دراین مسئله سزاوار است تسلیم حکم واراده خداوند عالم باشیم وفضیلت انتظار ظهور را از دست ندهیم وهمان گونه که در روایت «علی بن مهزیار» اشاره شده است محجوب بودن آن حضرت رابه اعمال خود نسبت بدهیم وهمیشه یاد آن حضرت را در
دلهای مان زنده نگهداریم وسعی  کنیم از طریق اعمال خود زمینه ظهور حضرت را هر چه بیشتر فراهم کنیم .

بخشی از فهرست مطالب مقاله فلسفه ی غیبت وظهور حضرت مهدی (عج)

مقدمه :    2
شرح بحث:    2
عقیده اهل سنت درباره مهدى منتظر    4
1-غیبت
2 -      غیبت صغری.    9
3-غیبت کبری.
نیابت خاصه :    11
نیابت عامه :    11
ضرورت وجود  امام  (ع) در جهان هستی    12
توجه حضرت به فتوای مراجع    15
راهنمایی به دعای عبرات و خلاصی از زندان    16
فلسفه تأخیر ظهور با فراهم بودن شرایط:    17
راجع به فراهم بودن شرایط ظهور امام زمان(ع)    17
منابع :    


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فلسفه ی غیبت وظهور حضرت مهدی (عج)

بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا

اختصاصی از فی ژوو بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا


بررسی و دلایل اثبات  وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا

مطالعه و بررسی دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا، این نتیجه را به دست می دهد که مبنای پذیرش وجود خدا توسط او دلایلی است که از فسلفة دکارت در اختیار داشته است. هر چند برخی از شارحین فلسفه اسپیتوزا براهین موجود در آثار او را بعضاً متفاوت دانسته‌اند[1] اما واقعیت این است که اصل و اساس این براهین همان اصول موضوعه ای است که او از آثار دکارت آموخته است. این احتمال قوی به نظر می رسد که تفاوت استدلالهای اسپیتوزا و دکارت در خصوص اثبات وجود خدا بیشتر مربوط به نتایجی باشد که دو فیلسوف (و خصوصاً اسپیتوزا) از آنها استخراج کرده اند.


[1] - پارکینسن،‌جی، ایچ، عقل و تجربه از نظر اسپیتوزا ، ترجمه محمدعلی عبداللهی، قم، بوستان کتاب، 1381، ص 60.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا

تحقیق در مورد برنامه درسی آموزشی فلسفه به کودکان

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد برنامه درسی آموزشی فلسفه به کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد برنامه درسی آموزشی فلسفه به کودکان


تحقیق در مورد برنامه درسی آموزشی فلسفه به کودکان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه34

بازگشت به آرزوی سقراط

برنامه درسی آموزشی فلسفه به کودکان چیست؟

به منظور آموزش شناختی اثر بخش، کتاب های راهنمای آموزش لازمند تا تمرین هایی را برای تقویت مهارت شناختی و طرح بحث تهیه کنند و باعث شکل گیری مفهوم شوند.

  دکتر یحیی قائدی

تصور کنید فلسفه رشته ای است که درسطح دانشکده ها تدریس می شود . اکنون باید تلاش شود تا این رشته به دوره های آموزش ابتدایی و متوسطه تسری داده شود. در اینجا دو نیاز عمده وجود دارد 1) یک برنامه درسی جدید 2) آماده کردن معلمان برای آموزش فلسفه در این دوره ها. تا سال 1980 فقط یک برنامه درسی فلسفه برای کودکان وجود داشت که به وسیله مؤسسه پیشبرد فلسفه برای کودکان(۱) منتشر شده است. این برنامه درسی مبتنی برپیش فرض هایی درباره کودکان است، اهدافی دارد و کتب و منابعی را تهیه نموده است که در اختیار معلمان و دانش آموزان قرار می گیرد تا در فرایند اجتماع پژوهشی کلاس درس در مدارس بتوانند ازآن استفاده نمایند. تمام این اقدامات به همت ماتیولیپمن(۲) که برای مدتها مسئول مؤسسه APC Iبود، صورت گرفته است.

پیش فرض ها :

۱. این برنامه درسی باید نسبت به مکاتب فلسفی مختلف بی طرف باشد، درعین حال در کل باید نمایانگر فلسفه ای باشد .

۲. این برنامه درسی باید به شکل غیر تلقینی تدریس شود .

۳ . کودکان و فلاسفه هر دو از دنیا در تحیرند. بنابراین کودکان در صورتی که ایده های فلسفی به زبان قابل درک برای آنها تنظیم شده باشد، می توانند ایده های فلسفی را بپذیرند و ایده های فلسفی خود را اختراع کنند به طور خلاصه کودکان پیوندی طبیعی با فلسفه دارند.

۴. حرکت های منطقی که کودکان در مکالمات خود به کار می گیرند، کاملا… از حرکت هایی که فلاسفه می کنند، متفاوت نیستند، هر دو دارای پیش فرض، استنباط، تعریف اصطلاحات، ساخت ایده، طبقه بندی و تحلیل موارد مبهم هستند .

۵ . بسیاری از مهمترین اصطلاحاتی که فلاسفه از آن استفاده می کنند در واژه های مورد استفاده کودکان هم یافت می شود. نظیر خوبی، درستی و انصاف ( دراخلاق ) حقیقت، امکان و درستی( درشناخت شناسی ) زیبایی و هنر ( در زیبایی شناسی ) دلیل و مفهوم ( درمنطق ) فرد، زندگی و دنیا ( درمتافیزیک)

6. سئوالاتی که کودکان می پرسند، شبیه سئوالاتی است که فلاسفه می پرسند، دردوگروه سئوالاتی پرسیده می شود که دیگران آن را مسلم می پندارند.

۷. تصور اینکه کودکان غرق در تجربه های محسوس مورد علاقه شان هستند و درباره ایده های مجرد بحث نمی کنند، سراسر خطاست. در حقیقت این پیش داوری یک بزرگسال است که باعث شده است کودکان درزمینه ایده های مجرد رشد نکنند.

۸. وقتی الگوهایی ازتفکرخوب در اختیار کودکان قرارداشته باشد، بهتر فکر می کنند. این الگوها ممکن است معلمان کتاب ها ویا همسالان آنها باشند. بویژه مهم است که کتاب هایی که برای کودکان نوشته میشود با الگوهایی از کودکان اندیشمند همراه گردد و کلاس درس به صورت یک اجتماع پژوهشی اداره شود.

۹. کودکان وقتی بیشتر یاد می گیرند که کتاب هایشان به شکل داستان باشد، نظیر داستانها و قصه های کوتاه و یا به شکل ادبیات نظیر شعر، زیرا این امر آنها را قادر می سازد تا معانی زمینه ای فراری را که درمتون توضیحی قرار دارند را بفهمند و این معانی را به عنوان جزیی از یک کل سازمان یافته درک کنند.

۱۰ . هرچند هوش به صورت های مختلف خود را نشان می دهد، اما در کلاس درس رایج ترین نمود های آن زبان نوشتاری و شفاهی است، کودکان به استدلال کلامی در زبان معمولی نیاز دارند، استدلال نمادین دردرجه دوم اهمیت است.

11 . کودکان در پی معانی هستند و احتمالا” یافتن چنین معانی ایی برای آنها انگیزشی بزرگ به شمار می رود.

12. به منظور آموزش شناختی اثر بخش، کتاب های راهنمای آموزش لازمند تا تمرین هایی را برای تقویت مهارت شناختی و طرح بحث تهیه کنند و باعث شکل گیری مفهوم شوند.

۱۳ . برای حفظ کیفیت و یکپارچگی رشته های تحصیلی، تمرین ها باید توسط متخصصان برنامه درسی همان رشته نوشته شود نه به وسیله معلمان دیگر.

۱۴ . آموزش شناختی اثر بخش بر تقویت چهار دسته از مهارت ها متمرکز است: مهارت های استدلال، تحقیق، شکل دهی مفهوم و مهارت های ترجمه.

۱۵. تعقل و استدلال یک مهارت است و به وسیله آموزش شناختی که شامل الگوسازی، مربی گری(۳) و تفکر عملی است به بهترین نحو آموزش داده می شود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد برنامه درسی آموزشی فلسفه به کودکان

دانلود پاورپوینت فلسفه سوم انسانی - فلسفه چیست 1 - 17 اسلاید قابل ویرایش

اختصاصی از فی ژوو دانلود پاورپوینت فلسفه سوم انسانی - فلسفه چیست 1 - 17 اسلاید قابل ویرایش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت فلسفه سوم انسانی - فلسفه چیست 1 - 17 اسلاید قابل ویرایش


دانلود پاورپوینت فلسفه سوم انسانی - فلسفه چیست 1 - 17 اسلاید قابل ویرایش

 

 

 

 

 

خلاصه:فلسفه ی علوم طبیعی اصول محافظ این علوم را مورد بررسی قرار داده و با تبیین عقلانی اثبات می کند و در اختیار دانشمندان علوم طبیعی قرار می دهد.

 چند نکته پایانی : فلسفه عهده دار تحقیق در مبانی اصول و تکیه گاه های علوم  است و برای آنها شالوده مطمئن ایجاد می کند.

تبیین عقلانی ، همان معنای مشترکی است که بین کاربرد فلسفه در گفتگو های

 روزمره و کاربرد آن به عنوان یک دانش خاص وجود دارد.

"مناسب برای دبیران، دانش آموزان و اولیاء"

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت فلسفه سوم انسانی - فلسفه چیست 1 - 17 اسلاید قابل ویرایش