فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اتاق فکر، نیاز امروز مراکز تصمیم گیری

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اتاق فکر، نیاز امروز مراکز تصمیم گیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 اشاره:
مدتهاست که در محافل سیاسی ایران از اتاق فکر سخن گفته می شود و افرادی با آن مخالفت کرده و آن را معادل منبع توطئه دیده و گروهی دیگر نظیر صاحب این قلم از این پدیده دفاع کرده و آن را برای نظام اجرایی کشور مفید تلقی می کنند.
اما شاید لازم بود پیش از طرح بحث اتاق فکر و یا حداقل همزمان با طرح این بحث تعریف، تاریخچه و انواع اتاق فکر مورد تحلیل، تبیین و بازشناسی قرار می گرفت. در همین راستا نوشتار حاضر کوشیده است مقدمه ای بر این باب باشد.
تعریف اتاق فکر
اتاق فکر معادلی است که برای اصطلاح فرنگی (Tink Tank) ابداع شده، هرچند از عباراتی چون مخزن فکر هم بهره گرفته شده است ولی اتاق فکر مناسب تر به نظر می رسد.
در تعرف اتاق فکر هم گفته اند: اتاق فکر موسسه یا سازمانی تحقیقاتی است که ایده ها یا مشاوره هایی را حول محور مسائل سیاسی، تجاری، و نیز پاره ای از مسایل مرتبط با امور نظامی ارائه می کند و غالباً در ارتباط کاری با موسسات و مراکز دانشگاهی، لابراتوارهای نظامی، شرکت ها یا مراکز سیاسی می باشند.
معمولا هم این اصطلاح به طور خاص بر سازمان هایی اطلاق می شود که از تئوریسین ها و روشنفکران صاحب تحلیل حمایت می کند یعنی از اندیشمندانی که در تلاشند تا تحلیل ها یا توصیه های سیاسی (سیاستنامه هایی) را برای مراکز تصمیم گیری تهیه کنند.
تاریخچه اتاق فکر
از زمانی که اصطلاح اتاق فکر در دهه پنجاه میلادی پدید آمد بحثی وجود دارد که اولین اتاق فکر با توجه به شاخصه های تعریف شده کدام بوده است؟
فعلا دو کاندیدا برای عنوان "اولین اتاق فکر" وجود دارد: انجمن نایبانی در انگلستان که به سال 1882 برای پیشبرد تدریجی تغییرات اجتماعی تاسیس شد و موسسه بروکینگز که به سال 1916 در ایالات متحده به وجود آمد.
البته می دانیم که ابتداو اساساً اصطلاح اتاق فکر اشاره به سازمان هایی داشت که مشاوره های نظامی ارایه می کردند، نظیر موسسه رند (RAND) که در سال 1945 شکل گرفت.
تا دهه 70 میلادی تعداد اتاق های فکر چندان زیاد نبود و این تعداد محدود نیز عمدتا پیرامون مسایل نظامی و غیرسیاسی به دولت آمریکا مشورت می دادند. این ************** تحقیقاتی دولتی بهره می بردند. از سال 1970 به بعد ناگهان به صورت انفجاری تعداد اتاق های فکر رو به افزایش گذاشت به صورتی که تعداد بسیار زیادی از اتاق های فکر کوچکی پدید آمد که در همه زمینه ها من جمله مسایل حزبی، سیاسی و دیدگاه های ایدئولوژیکی به ابراز نظر می پرداختند.
ریشه شناسی
گفته می شود تا دهه 1940 بیشتر اتاق های فکر با عنوان موسسه شناخته می شدند. در دوران جنگ جهانی دوم به جای اتاق فکر (TINK TANK) از اصطلاح (IRAN BOXES) استفاده می شد عبارت (TINK TANK) در اصطلاح عرف عام دوران جنگ آمریکا بر اتاق هایی اطلاق می شد که استراتژیست ها در آن پیرامون طراحی اقدامات جنگی بحث می کردند.
اولین بهره گیری ثبت شده از این عبارت که به اتاق های فکر نوین اشاره می کرد به 1959 باز می گردد تا دهه 60 اساسا این عبارت به موسسه رند و سایر گروه هایی اطلاق می شد که با نیروهای مسلح کار می کردند. اما در دوران جدید، اتاق فکر به طیف گسترده ای از موسسات گفته می شود که در زمینه های بازاریابی تا روابط عمومی به ویژه در حوزه روابط بین الملل فعالیت می کنند.
انواع اتاق فکر:
1) اتاق های فکر در آمریکا: اتاق فکر در ایالات متحده نقش بسیار مهمی را در شکل دهی سیاست داخلی و بین المللی بازی می کند. این اتاق های فکر در ایالات متحده عمدتا ادعا می کنند که منبع درآمدی آنها کمک مالی افراد خصوصی (هبه) است لذا افراد درگیر در مباحث جنجالی در اتاق های فکر احساس راحتی بیشتری نسبت به کارکنان موسسات دولتی دارند.
2) اتاق های فکر در چین: در جمهوری خلق چین اتاق های فکر معدودی وجود دارندکه توسط منابع دولتی تغذیه می شوند لذا امکان ورود جدی به بحث های چالشی را ندارند اما روابطی میان آنها و اتاق های فکر سایر کشورها به وجود آمده و داد و ستد فکری با آنها آغاز شده است.
3) اتاق های فکر در انگلیس: وضعیت اتاق های فکر در انگلیس مشابه آمریکا بوده و ارتباط زیادی میان اتاق های فکر این دو کشور وجود دارد.
4) اتاق های فکر در آلمان: در آلمان بیشتر احزاب سیاسی ارتباط مناسبی با اتاق های فکر ندارند اما بنیادهایی وجود دارند که در جایگاه اتاق فکر با احزاب همکاری می کنند. مثلاً بنیاد کنراد آدنائر با حزب (CDU) یعنی حزب اتحاد دموکرات مسیحی کار می کند. یا بنیاد فردیش ایرت یا حزب (SPD) با حزب سوسیال دموکرات همکاری دارد، حزب سبزها هم از همکاری بنیاد هاینریش بول و حزب چپ هم از همکاری بنیاد رزالوکزامبورگ بهره می گیرد.
منتقدان اتاق های فکر:
پدیده اتاق فکر دارای منتقدانی نیز هست مثلاً رالف نیدر فعال سیاسی آمریکایی و کاندیدای حزب سبز برای انتخابات ریاست جمهوری در سال های 1996 و 2000 میلادی و کاندیدای مستقل در سال 2004 بر آن است که اتاق های فکر به دلیل وابستگی به منابع مالی بنیادهای خصوصی، ممکن است که نتایج تحقیقاتشان را به سوی منافع آن موسسات انحراف دهند، بعضی از منتقدان هم معتقدند که اتاق های فکر ممکن است به چیزی مشابه ابزارهای تبلیغی تبدیل شوند که تحقیقات علمی را در خدمت تبلیغات سیاسی ایجاد کنندگانشان قرار دهند، بعضی هم اتاق های فکر را متهم می کنند که به عنوان نوعی لابی در خدمت شکل دهی افکار عمومی به نفع افراد و سازمان های ذی نفع در می آیند.
اتاق فکر در ایران
در سایت نیرا که لیست اتاق های فکر را منتشر کرده است ایران فقط در بخش خود یک نام را دارد ان هم مرکز مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت خارجه است که آدرس اینترنتی ذکر شده در آن فهرست نیز به جای آنکه ما را به *** متصل کند به شرکت مهندسی رهنمون می شود.
البته بی گمان تعدادی اتاق فکر به صورت موسسات تحقیقاتی در ایران پدید آمده است ولی فقر شدید در این زمینه تا حدی است که به هیچ وجه نیاز مراکز تصمیم گیری را برطرف نمی سازد. از این رو، بر این باورم که باید سرمایه گذاری خردمندانه ای برای ایجاد اتاق های فکر صورت پذیرد تا به نحو صحیح تمامی سرمایه اندیشه و تجربه اندیشمندان ایرانی در خدمت تصمیم سازان کشور قرار بگیرد.
اتاق فکر از فلسفه تا ضرورت
دردنیای امروز، فرآیند سیاستگذاری و تصمیم گیری در سطوح مختلف به سازماندهی ویژه ای نیاز دارد. تحولات سریع جهانی و ابعاد روزافزون توسعه از عواملی هستند که ضرورت تدوین سریع سیاست ها و الگوهای تصمیم گیری را به ویژه در کشورهای در حل توسعه مشخص می کنند، امری که بدون استفاده وسیع از ایده های نو و مستندسازی و جمع بندی تجارب و نظرات خبرگان و افراد خلاق میسر نیست.
سیاستگذاری به زبان ساده از سه بخش: شناسایی وضع موجود، شناسایی آینده های ممکن و مطلوب و در نهایت مشخص کردن راه ها و رسیدن از وضع موجود به آینده ممکن و مطلوب تشکیل شده است. بنابراین تعریف مشخص می شود که سیاستگذاری امری بسیار پیچیده و حساس است.
کانون فکر، نوعی سازمان ویژه برای تفکر و پژوهش در زمینه سیاست سازی و تصمیم سای است که بر اصل جمع اندیشی یا ایده پردازی جمعی استوار است.
کانون های تفکر با انجام مطالعات بین رشته ای و با بکارگیری کارشناسان متعدد، خوراک فکری لازم را در حوزه های مختلف برای مدیران و سیاستگذاران جامعه تامین می کنند.
فکر کردن در اصلاح فکر نوعی پیشداوری و گردن نهادن به عقلانیت پایه است و اتاق فکر، انقلابی برای فکرسازی در حوزه انسانی است که این انقلاب نشانه ای برای باشگاه فکرسازی است که هم در سطح فراگیر معنا دارد هم در زندگی روزمره مایه می گستراند. بنابراین اتاق فکر، مغزی برای اندیشیدن، ذهنی برای پرواز کردن و فکری برای گشودن است تئوری اتاق فکر برای کسانی است که دغدغه تفکر دارند و درصدند راهی برای ورود به اندیشه و خردمندی پیدا کنند.
فکر، پویشی روش مند وبی پایان است و در اثر تعامل ذهن و مغز پدیدار می شود و فلسفه راهی عقلانی و استدلالی برای ورود به عرصه فکر است فلسفه فکر، سفری از سطح به عمق است.
پدیده فکر و انسان نشان از عمق و بزرگی دارد و چون فکر انسانی، زیر ساخت وجودی او به شمار می آید و با مفهوم سازی نشانه ای از خود بر جای می گذارد از این رو نوشته یا گفته یا اشاره سه نسخه برای تبیین فکر می باشند.
در فکر، سه پرسش بنیادی وجود دارد چه کسی فکر می کند؟ چگونه فکر می کند؟ تا چه اندازه فکر می کند؟
در نهاد فکر، انسان هم می اندیشد، هم اندیشه سازی می کند و هم درباره اندیشه و اندیشیدن می پرسد و تصمیم می گیرد. فکر با حیرت شروع می شود و سپس با مفهوم سازی ساختارش قابل فهم می شود.
فکر در نهاد سکوت می روید بارور می شود و گشایش پیدا می کند. فکر هم سرچشمه آگاهی است و هم منشاء پدیداری آگاهی منطق فکر؟
منطق فکر نشانی از حقیقت فکر دارد که اهمیت فکر را می نمایاند. منطق فکری به نحوی ساده کردن فکر است که درست فکر کردن را به زیبایی بیان کند، چون فکر در این حالت در ملاحظات روشی توجیه می شود و به مقتضای منطق فکری از جدل، سفسطه، شعر خطابه در امان می ماند. منطق فکری کلید فهم هر آگاهی است که بدون آن نه پرسشی بنیادین آفریده می شود و نه انتظار آگاهی بنیادین انتظاری بایسته است. شکوفایی فرهنگی نیز نیازمند پدیده فکر و اندیشیدن است. ذهن هم مدل سازی می کند و هم در صدد ارزیابی مدل ها برمی آید و هم مسائل را در ساختار جدید به عمق و وسعت معنای می آراید فکر با روش و منطق فکری، مدل فکری می سازد. این مدل درصدد شکار ریشه و مسایل پایه است تا طبق آن آگاهی پایه پدیدار شود. این مدل، اصل را بر ساده سازی قرار می دهد تا مفهوم شی به روشنی نمایش داده شود. پدیده فکر همواره در حال تحول و تکامل است.
در فرآیند سازی، پرسش متدی اصلی کلیدی است که کمتر مورد هوش ورزی و تعمق جدی قرار گرفته است.
اصلاح فکر با پرسیدن آغاز می شود و با بازایستادن در معرض نابودی قرار می گیرد.
مانع اصلی اندیشیدن در بستر اجتماعی، مدیریت آموزش و پژوهش و سپس فرهنگ بیمار آموزشی و پژوهشی است در ایران هر سه مدیریت به دلیل فقر منطق آموزشی، پژوهشی و فرهنگی در سطح وسیعی سایه سنگین خود را بر این سامانه ها گسترانیده است. طبیعی است برای گذار از این مانع راه میان بری وجود ندارد و چاره ای جز مواجه شدن با آن نیست. در ایران مدیریت آموزشی، پژوهشی و به ویژه فرهنگی به گونه ای سازمان یافته است که اغلب فرآیند غیرفکری را دنبال می کند. به طوری که اغلب کپی برداری صورت می گیرد و کمتر نشانه های اندیشیدن در سرای دانشگاهی و پژوهشگاهی و نهادهای فرهنگی مانند فرهنگستان ها و موسسات علمی و فرهنگی یافت می شود.
برای احیای منطق اندیشیدن باید مدارس، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و فرهنگستان ها را جدی گرفت و آن ها را به صورت محسوسی در مواجه فکری قرار داد. مشکل این است که ما به دنبال نوآوری منهای فکرورزی و احیای عقلانیت آموزشی، پژوهشی و فرهنگی بدون اندیشیدن هستیم و اندیشه ورزی باید سرلوحه دانشگاه ها و پژوهشگاه ها، حوزه ها و فرهنگستان های ما قرار گیرد.
اتاق فکر، رودخانه ای همیشه جاری است و همواره ماهیتی این نه آنی می یابد فکر نیز پیوسته می روید و می میرد، بنابراین اتاق فکر، منطق فکر شفاهی و باشگاه فکرسازی است و به طور کلی با اتاق بحران مدیریت و اعمال استراتژی برای تحول و تکامل وضعیت موجود متفاوت است. این اتاق مکانیسمی برای تصمیم سازی فکری جهت تصمیم گیری عملی در حوزه انسانی است. فکر، قواعدی روش مند برای احیای آگاهی و پدیداری آگاهی است. این اتاق، راهبردی عقلانی و منطقی برای نهادهای فکرسازی، فکرورزی و بازسازی فکرها است.
این اتاق، بازوی مطالعات فکری و مشاوره مطالعاتی طراحان و مدیران ارشد حکومتی: آموزشی، پژوهشی و فرهنگی خواهد بود به طوری که در برنامه نویسی و برنامه سازی مفهومی و فکری نقش بایسته ایفا خواهد کرد و امکان نقدگرایی و پرسش آفرینی جریان می یابد.
اتاق فکر، استراتژی سیستمی برای فکرکردن است و در عین حال سیستمی بودن این اتاق، طرحی برای یکسانی و همسانی نیست و در قلمرو متفاوتی امکان ظهور می یابد.
اتاق فکر هم پیوندی به گذشته دارد و هم نگاهی به آینده دوخته است.
اتاق فکر، پایگاه فکرسازی و گشودن راهی نو برای منطق خودباوری و احیای فکر خودبنیاد بر پایه عقل خودبنیاد است.
اتاق فکر دو نقش کلیدی در برنامه سازی وبرپایی فکر خود بنیاد و فکر پایه ایفا می کند:
1- فکر سازی برای مفهوم آفرینی
2- گشودن گره های فکری که در فرآیند عمل رخ می دهد.
این اتاق راهی برای کارشناسی کردن منطق عملی پژوهش، آموزش، فرهنگ، رسانه و حکومت است تا هر کاری پشتوانه تفکر داشته باشد.
این اتاق دعوتی به فکرورزی و نشان دادن راهی برای فکرکردن است هرچیزی باید ماهیت سیستمی داشته باشد. در این فرایند هرچیزی توجیه فکری پیدا می کند و فکرکردن در سامانه زندگی، پایه هر وضعی قرار می گیرد.
تاریخچه کانون های فکر:
در اوایل قرن 20 (1915- 1910) مراکزی در اروپا و آمریکا تشکیل شدند که هدف عمده آنها ارائه مشاوره به دولت ها برد اما تاسیس کانون های تفکر به شکل رسمی به نیمه های قرن بیستم برمی گردد.
بعد از جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی آمریکا اولین کانون تفکر رسمی را با عنوان اندیشگاه رند در سال 1947 با هدف تدوین سیاست های نظامی تاسیس کرد. این اندیشگاه را کانون های تفکر جهان نامیدند. در دهه 1960 واژه کانون تفکر به شکل رسمی مورد استفاده قرار گرفت و هدف از ایجاد کانون های تفکر، ایجاد ارتباط بین دانش و قدرت بود از آن زمان به بعد تعداد کانون های تفکر در جهان رشد چشمگیری پیدا کرد.
وظائف نهادهای مولد اندیشه:
1- شناسایی، توصیف و صورتبندی دقیق مسائل موردنظر
2- ارزیابی نقادانه سیاست ها، برنامه ها و مسائل جاری و مسائل در شرف ظهور و ارائه دیدگاه های تحلیل گرایانه
3- تبدیل ایده های کلی و شکل نگرفته و پیشنهادهای خام، به سیاست ها و برنامه های دقیق و قابل اجرا در عمل
4- ارزیابی نقادانه سیاست ها و برنامه ها
5- فراهم آوردن زمینه برای مبادله سازنده اطلاعات و نظرات میان چهره های اصلی مشارکت کننده
6- شناسایی و تربیت نیروهای صاحب نظر در قلمرو تحقیقات مربوط به سیاستگذاری
7- انجام مطالعات تطبیقی و مورد تجربه کشورهای توسعه یافته و بررسی نقاط قوت و ضعف سیاست های آ‹ها
8- معرفی و عرضه نیروی کار ماهر به دولت مردان و سیاست گذاران
9- توضیح و تفسیر سیاست ها برای رسانه ها و افکار عمومی
10- بومی سازی سیاست ها و الگوهای اندیشه ای به دست آمده از ترازیابی ها و مطالعات تطبیقی
11- ایجاد اجماع بین مجریان
12- مطالعات آینده شناسی و آینده نگاری (Foresight)
ویژگی های کانون تفکر:
کانون های تفکر جهان ویژگی عمده دارند که آنها را از سایر سازمان های پژوهشی متمایز می سازند:
1- جمع اندیشی
2- تولید فرآورده های فکری و انتقال به مخاطب
3- معطوف بودن کوشش ها به مسائل روز
4- درگیر نشدن در مسائل اجرایی و تشریفات رسمی سیاستگذاری
5- نقد گفتمان وضعیت فکری و دانشی برای ساختن وضعیت و موقعیت فکری جدید
6- دعوت به موضوع خودباوری، خودآگاهی و فراهم سازی فکر خودبنیاد و فراهم نمودن منطق امکان خوداصلاحی
7- بوجود آوردن دغدغه فکرورزی و فکرسازی پایه جهت تصمیم سازی و تصمیم گیری
8- زیرساخت مدلهای طرح و برنامه ای و شیوه ای برای اعمال مدیریت فکری
9- باشگاه فکرسازی و راهی برای حاکمیت تفکر
10- هدایت ذهن جامع به سمت نوگرایی
11- کانونی برای فکرکردن و فکرورزی روشمند در خانه تاریکی
تشکیل اتاق های فکر راهبردی چندمنظوره
1- طرح مسئله
تفکر ساعه افضل من عباده سبعین سنه
با یک نگاه اجمالی به رون تحولات فرهنگی و سیاسی در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی، شاهد پیچیده تر شدن اوضاع و شرایط محیطی هستیم. حساسیت و اهمیت مطلب در شرایط کنونی به این جهت است که استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل در یک پیوند سیاسی و ایدئولوژیک، جنگ صلیبی علیه جهان اسلام را دامن زده و در رویارویی آشکار و علتی با محروم کردن ایران از حق طبیعی و مسلم دانش و فناوری هسته ای، اهانت به ساحت مقدس پیامبر (ص)، تخریب قبور ائمه (ع) و کشتار مسلمانان در فلسطین، عراق و افغانستان و... به دنبال تحقق اهداف و برنامه های خود در چارچوب طرح خاورمیانه بزرگ بوده و انقلاب اسلامی، بیداری مسلمانان و جهان اسلام را به چالش کشیده اند.
در چنین فضایی به طور طبیعی بالاترین، قویترین و برنده ترین سلاح، تقویت فرهنگ مقاوم «استقم کما امرت» انسجام و وحدت ملی است که می تواند ما را در چالش با دشمنان اسلام و رسیدن به اهداف نظام یاری نماید. از سوی دیگر در فرآیند رشد، توسعه و تکامل جامعه، روحیه خودباوری، اعتماد به نفس، اتکا به نیروها، امکانات و توانمندی های دالی، ارتقای سطح مدیریتی جامعه، نوآوری، خلاقیت و تقویت نهضت نرم افزای و تولید علم و در یک کلام تقویت کارآمدی نظام در ابعاد مختلف، مکمل حرکت بالنده و انقلابی امت اسلامی خواهد شد. این در حالی است که ملت ایران با آن پیشینه فرهنگ و تمدن تاریخی خود وبرکات پیروزی انقلاب اسلامی، استحقاق و ظرفیت دستیابی به رتبه جهانی را دارد و حداقل در چشم انداز 20 ساله نظام در منطقه باید این جایگاه برتر را احراز نماید. از طرف دیگر، غنای فرهنگی و استحکام مبانی و اصول دین مبین اسلام و تعالیم الهام بخش و هدایتگرانه اهل بیت (ع) و وجود نظریه پردازان علوم نظری و عملی در مراکز حوزوی و دانشگاهی، ایران را در جایگاه رفیع علمی و الهام بخش به جهانیان قرار داده است که استمرار این حرکت مبارک با رهبری داهیانه مقام معظم رهبری، ان شاء الله موجبات اعاده هویت و عزت جهان اسلام و تمدن اسلامی را فراهم خواهد آورد. به دنبال درج مطالب ارزشمند مقام معظم رهبری در خصو صنهضت علمی و نرم افزاری و بایدها و نبایدهای این حرکت بالنده و عظیم در صفحه معارف کیهان، به نظر رسید یکی از مهمترین راهکارهای عملیاتی کردن این رهنمودهای حکیمانه، تشکیل اتاق های فکر، در کنار مدیران فعلی به خصوص در سطح وزرای کابینه و حتی رؤسای سه قوه است. به گونه ای که در سازوکار اداره و رهبری جامعه در کنار هر مدیری در هر سطحی یک اتاق فکر به نحوی نهادینه شده و ساختاری در تشکیلات آن وجود داشته باشد و هیچ مدیری بدون مشورت و هماهنگی با اتاق فکر، اقدام به تصمیم سازی و یا اجرای تصمیمات متخذه ننماید.
2- کارکردهای اتاق فکر
به طور کلی تشکیل اتاق های فکر که تجربه موفق در تمامی کشورهای پیشرفته و توسعه یافته است، فواید و آثار ایجابی فراوانی را به شرح زیر در بر دارد:
1) اتاق های فکر در واقع اتاق نخبگان فکری، اندیشگان و استراتژیست هاست که با هدف احیای فکرسازی، فکرشناسی و راهکاری برای استراتژی فکرسازی به حساب می آید. به بیان دیگر شأن نزول و فلسفه وجودی اتاق های فکر، ایده پردازی، نظریه پردازی و تولید فکر و اندیشه در عرصه های مختلف مدیریتی و سطوح متفاوت آن است که مدیران باید آنها را عملیاتی نمایند.
2) یکی از مهمترین رسالت های اتاق های فکر تبیین رهنمودهای مقام معظم رهبری در عرصه های مختلف است که جهت عملیاتی کردن آنها، سازوکارهای اجرایی را بررسی و طرح ها و برنامه های لازم را تهیه و در اختیار مدیران سازمانی قرار می دهند.
3) از حیث مدیریتی اتاق های فکر به غنای مدیریتی و ارتقای سطح کیفی رفتار مدیران کمک شایانی نموده و کلیه طرح ها و برنامه های مدیران، با بررسی همه جانبه و تایید نخبگان فکری و مدیریتی انجام خواهد گرفت.
4) با دعوت و حضور کلیه مدیران قلبی در اتاق های فکر، گسست میان دوره جدید مدیریتی و دوره های قبلی از بین می رود و تمامی تصمیم سازی های جدید محصول تجارت مدیران قبلی و یافته های جدید مدیران با اندیشه و فکر نو خواهد بود.
5) از نظر تلطیف فضای تنش آمیز و تالیف قلوب، حضور مدیران قبلی در اتاق های فکر و یا برخی اصحاب فکر و اندیشه که بعضاً ممکن است از گروه ها و جریان های دیگر نیز باشند. شرایط اداره جامعه را به یک فضای مشارکتی تبدیل نموده که در پرتو آن دلها به یکدیگر نزدیک شده و فضای تنش آمیز و تقابل جای خود را به فضای صمیمیت و تقارب داده و تخاصم و کینه ورزی را به مصداق آیه شریفه: «رحماء بینهم» به رحمت و محبت تبدیل خواهد کرد.
6) از حیث تعامل با دنیای جدید و تمدم امروزی، اتاق های فکر، ضمن بحث و بررسی از آخرین یافته ها، افکار و اندیشه های مطرح در ابعاد مختلف کاری و دستیابی به آنها، تلاش نموده با شناخت دقیق و عمیق از مبانی، اصول و افکار فرهنگ بومی، آمیزه ای میمون و مبارک بوجود آورده که در آن ضمن تاکید بر هویت دینی و ملی و فرهنگ داخلی از محسنات افکار و دست آوردهای تجربی دنیای جدید نیز بهره برده و پایه های تمدن اسلامی را در ابعاد گوناگون مستحکمتر می نمایند.
7) اگر بپذیریم که هرگونه افراط و تفریط معلول جهل انسان می باشد و به فرموده علی (ع): لا یری الجاهل الا مفرطا او مفرطا. جاهل دیده نمی شود مگر در دو حالت یا افراط یا تفریط.
بنابراین تشکیل اتاق های فکر هر نوع گرایش و مواضعی را منوط به شناخت، فکر و اندیشه می نماید که در این شرایط دیگر جایی برای افراط گری باقی نمی ماند و اگر شدت و غلظت و قاطعیتی در این رابطه مطرح باشد یقیناً بر اساس شناخت دقیق و عمیق از مبانی، اصول و ارزشها خواهد بود. بنابراین خط مشی اعتدال در پرتو تشکیل اتاق های فکر تحقق عملی خواهد یافت.
8) اتاق های فکر در شرایطی که متغیرهای محیطی دائماً و به سرعت در حال تغییر و تحول است با بررسی های مستمر محیطی در عرصه داخلی ضعف ها و قوت ها و در صحنه خارجی فرصت ها و تهدیدها را مورد شناسایی قرار داده و براساس تجزیه و تحلیل های محیطی، راهبردهای سازمانی را برای مدیران خود، طراحی و ارائه می نمایند.
9) اتاق های فکر محیطی برای پرورش استعدادها و تربیت کادرهای سازمانی آینده خواهد بود و بستر بروز و ظهور چنین نیروهایی را فراهم خواهند ساخت.
10) تشکیل اتاق های فکر همچنین شیهه جمود و تحجر را در عمل نفی خواهد کرد زیرا در فرایند تولید فکر و اندیشه نه تنها بسته و تنگ نظرانه عمل نمی شود بلکه در چارچوب فرهنگ بومی، مصالح و منافع ملی تمامی کسانی که می توانند اثرگذار و اثربخش باشند و به غنای این روند کمک کنند در اتاق های فکر حضور پیدا می کنند.
موارد مذکور اهم کارکردهای اتاق های فکر یا اندیشگان است که در صورت نهادینه شدن در ساختارهای سازمانی می تواند موجبات اعتلا و خیر و برکت و الهام بخشی نهادهای سازمانی را در اداره جامعه، کل کشور، منطقه و جهان فراهم سازد.
ضرورت اتاق فکر حکومتی
مفهوم سازی و مفهوم ستانی
سید یونس ادیانی
نظریه فکر حکومتی مدل جدیدی در گفتمان فکرسازی بشر است که در صورت پدیداری، ادبیات آموزشی و پژوهشی رایج را به کلی متحول می سازد. در این مدل به جای دانشگاه ها، آموزشگاه های فکری جایگزین می شود و به جای پژوهشگاه های دانش حکومتی، پژوهش های فکر حکومتی به وجود می آید. در این منطق کسانی استاد و پژوهشگر حکومتی خواهند بود که دارای فکر حکومتی باشند و درصدد انتقال یا پژوهیدن آن برآیند. بنابراین لازم است به جای دانش پژوهی، فکرپژوهی حکومتی در دستور آموزش و پژوهش قرار گیرد و طبق آن کارگاه فکرپژوهی و فکرسازی به وجود آید تا بر جای کارگاه دانش شناسی حکومتی تکیه زند.
شناسایی
شناسایی فکر حکومتی مانند هر چیز جدیدی بسیار دشوار و در عین حال کاری ممکن در جهان واقع است. اتاق فکر حکومتی، مرکزی برای شناسایی فکرسازان و فکرپژوهان حکومتی است. در این مرکز حکومتی، فکرورزی روشمند برای مفهوم سازی و مفهوم ستانی در جهان واقعی و در حوزه انسانی صورت می گیرد. این مرکز بستری فراهم می آورد که احیای فکرپژوهی و فکرسازی روشمند در جامعه حکومتی ممکن شود و به نحوی در منطق بنیادین فکر حکومتی احیایی صورت گیرد. استراتژی فکر حکومتی در جستجوی احیای فکر بنیادین حکومتی است. این احیای فکری در دوره سکون یا آرامش به وجود نمی آید و در درون بحران ها، تعارض ها و بی ثباتی ها به وجود می آید.
مفاهیم بنیادین
در اتاق فکر حکومتی 3 مفهوم از مفاهیم کلیدی به شمار می آیند.
الف- مفهوم کارگاه فکرسازی حکومتی در کنار کارگاه دانشی
ب- مفهوم فکرپژوهی حکومتی در کنار پارادیم های مسلط دانشی
ج- مفهوم مساله سازی فکر حکومتی در کنار پارادیم های مسلط دانشی
ضرورت پژوهش فکر حکومتی در 3 پایه نهاده شده است:
1- فراموشی فکر حکومتی و در نتجه به فراموشی سپرده شدن انسان حکومتی
2- پیچیدگی فکرشناسی، فکرستانی، فکرسازی و فکرورزی حکومتی
3- پیچیدگی روابط انسانی در گفتمان های فکری و عرفی حکومتی
اتاق فکر حکومتی، 3 نقش کلیدی در حکومت و جامعه برپایه فکر خودبنیاد و فکر پایه ایفا می کند.
الف- شناسایی فکرسازان و کسانی که زمینه فکرسازی حکومتی دارند.
ب- فراهم آوردن امکانی برای فکرسازی و مفهوم آفرینی پایه طبق منطق بنیادین فکر حکومتی
ج- گشودن تاریکی های فکر حکومتی که اغلب در فرآیند عمل رخ می دهد.
ادبیات اتاق فکر
فکرپژوهی حکومتی، ادبیات جدیدی در ایران است که بر سیستمی بودن ادبیات فکری تاکید می کند. برای پیدایی فکرپژوهی لازم است فرهنگ سازی صورت گیرد تا با پشتوانه تحقیقات فکری اتاق فکر حکومتی یا پژوهش های فکر خودبنیاد حکومتی تاسیس شود. اتاق فکر حکومتی دیباچه ای برای «پژوهشکده فکر حکومتی» و «پژوهش های فکر بنیادین حکومتی» است.
ادبیات اتاق فکر مانند تئوری اتاق فکر حکومتی مساله ای جدید و نوبنیاد است. از آنجا که پدیداری ادبیات اتاق فکر حکومتی ساده تر است، احیای منطق فکر حکومتی ساده تر است، احیای منطق فکر حکومتی با ادبیات اتاق فکر حکومتی شروع شده است. ادبیات اتاق فکر گفتمان مسلطی دارد که از آن به گفتمان مفهومی یاد می شود. طبق این ادبیات با باید مفهوم سازی و مفهوم ستانی کرد یا به کلی گفتن و نوشتن را به فراموشی سپرد.
به تناسب موضوع
فکرپژوهی به تناسب موضوع فکری متفاوت است. موضوع فکر ممکن است مساله فکر حکومتی باشد که وظیفه اصلی پژوهش ها فکرشناسی حکومتی است. یا ساماندهی و بازسازی فکر حکومتی بر گونه جدید است که خود نحوه ای از خانه تکانی فکر حکومتی خواهد بود، یا حالتی برای فکرآفرینی حکومتی برپایه مفاهمه کردن با پارادیم های مسلط در جهان واقع است.
سیستمی بودن
اتاق فکر حکومتی استراتژی سیستمی برای فکرکردن حکومتی است. در عین حال سیستمی بودن این مرکز طرحی برای یکسانی یا همسانی نیست و در قلمرو متفاوتی امکان ظهور می یابد، در این صورت ممکن نیست از پژوهش های فکر بیگانه ای سخن گفت. چون دنیایی از فکرپژوهی به تناسب موضوع فکر وجود دارد. فکر منطقی، فکر ریاضی، فکر فلسفی، فکر اقتصادی، فکر دینی، فکر کشاورزی، فکر صنایع، فکر سیاسی، فکر اجتماعی، موسیقی، فکر رسانه و فکر فرهنگی و تمدنی در شمار پژوهش های فکر بنیادین هستند.
وضع بشری
اتاق فکر حکومتی، مرکزی برای فکرکردن و فکرورزی روشمند در خانه تاریکی هاست. این مرکز، نهادی برای فکرشناسان و فکرسازان حکومتی است که در فضای وضعی حال خانه کرده و نگاهی به گذشته و آینده دارد تا در خانه تاریکی ها روشنگری به وجود آید.
اتاق فکر حکومتی در وضع بشری به گونه ای تایک است و هر صورت بندی آن در مناسبت های فکرسازی می روید. چون هر فکری با سیاه چاله ای مواجه است که در استراتژی فکرسازی حکومتی به کندی روزنه ای از روشنایی به وجود می آید.
اتاق فکر حکومتی جایی برای گشودن تاریکی ها و دمیدن روشنایی هاست. از نظر این مرکز، جهان بشری سراسر سیاه چاله است و اندک اندک امکانات روشنایی یا فکرپژوهی و فکرسازی حکومتی پدیدار می شود.
اتاق فکر حکومتی از نظر ساختاری پیوندی به گذشته دارد و نگاهی به آینده دوخته است. در عین حال التفات عمده پژوهش های حکومتی تکیه کردن بر فضای وضعی و موقعیت حال است. طبق این اصل پژوهش های فکر حکومتی مرکزی برای فکرشناسی وفکرپژوهی بر پایه فکرسازی حکومتی است که در کنار آن دانش شناسی حکومتی صورت می گیرد. بنابراین فکرپژوهی، فکرشناسی، دانش شناسی و دانش پژوهی حکومتی فرع لازم برای احیای فکرسازی در پژوهش های فکرحکومتی هستند.
مرکز استراتژیست ها
اتاق فکر حکومتی مرکزی برای استراتژیست های فکر حکومتی است. در این مرکز استراتژیست های فکر حکومتی گرد هم می آیند تا بنیادی از فکرشناسی و فکرسازی حکومتی پدید آورند. استراتژیست های حکومتی هم فکرشناسان حکومتی را می یابند و هم فکر خودبنیاد حکومتی را دنبال می کنند و هم به احیای فکرپژوهی و فکرسازی حکومتی در نظریه های جامعه فکری کمک می کنند.
در اتاق فکر حکومتی 2 دغدغه عمده وجود دارد:
1- دغدغه فکر خودبنیاد حکومتی
2- دغدغه فکر کاربردی حکومتی
هر دو دغدغه فکر حکومتی به صورتی با نقد پارادیم های مسلط شروع می شوند و امکانات خود را در بحران ها، تعارض ها و بی ثباتی ها به تصویر می کشند. اگر نقد پارادیم ها بر گونه منطقی صورت نگیرد، گشودن سیطره های مسلط دانشی ممکن نمی شود و در نتیجه فکر خودبنیاد حکومتی در این سامان به ظهور نمی رسد.
مفاهمه
فکرپژوهی حکومتی با مفاهمه فکری در جهان واقعی صورت بندی پیدا می کند. اگر مفاهمه فکری صورت نگیرد، راهی برای گفتگوی افکار حکومتی به وجود نمی آید و در نتیجه گفتمان فکر حکومتی بنیاد نمی شود. واقعیت این است با مفاهمه فکری هم تعامل افکار حکومتی صورت می گیرد و هم امکانی برای سیستمی شدن فکرها بوجود می آید.
در پارادیم فکر حکومتی لازم است به اصولی توجه شود.
الف- بازسازی فکر حکومتی که در خودسازی فکرحکومتی ممکن می شود.
ب- بازاندیشی فکر حکومتی که در امکان مفاهمه فکر حکومتی نهفته است.
ج- فکرشناسی حکومتی که مطالعه و تامل در فضای وضعی و موقعیت های وجودی فکر حکومتی است.
د- فکر کردن در فکرهای حکومتی که چگونه فکر حکومتی به وجود آمده است.
نقد گفتمان وضعیت
فکرپژوهی حکومتی نقد گفتمان وضعیت فکری و دانشی برای ساختن وضعیت و موقعیت فکری جدید است. نقد وضعیت حکومتی با گشودن و فهم وضعیت شروع می شود. در فهم وضعیت لازم است با تعامل افکار، سیستمی بودن فکر حکومتی را دریافت کرد و بر سیستمی شدن آن افزود.
امکان فکرسازی حکومتی: فکرسازی حکومتی به 2 صورت ممکن می شود. یکی فکرسازی مناسبتی و دیگر فکرسازی استراتژی است. فکرسازی مناسبتی با صورت بندی فکر ممکن می شود. فکرسازی استراتژی، پویشی برآمده از ذهن و مغز خودبنیاد است.
فکرآگاهی و فکرپژوهی: گفتمان فکرسازی در اتاق فکر حکومتی با فکرآگاهی در اتاق فکر صورت بندی پیدا می کند. برای فکرسازی حکومتی باید گفتمان فکرپژوهی پیشه کرد تا در کنار کارگاه دانش حکومتی که نقش خدماتی برای فکرپژوهی ایفاء می کند، کارگاه فکرسازی حکومتی بر پایه مفهوم سازی حکومتی به وجود می آید.
پایگاه فکرسازی حکومتی
پژوهش های فکربنیادین حکومتی پایگاهی برای فکرشناسی، فکرسازی و گشودن راهی نو جهت خودباوری و احیای فکر خودبنیاد بر پایه عقل خودبنیاد حکومتی است. در این پایگاه حکومتی، نظریه های جامعه فکری در جامعه بشری راهی در درون سیاه چاله می یابد و تلاش می کند که برای هر چیزی توجیه فکری بیابد.
توجیه فکر حکومتی: در اتاق فکر حکومتی هر چیزی توجهی فکری می خواهد و توجیه دانشی یا هر توجیه جانبی دیگر نقش کلیدی در آن ایفاء نمی کنند. بر این پایه توجیه فکر حکومتی جای توجیه دانشی را می گیرد و منابع دانشی حکومت، قدرت تصمیم سازی در پژوهش های فکر حکومتی ندارند و توجیه فکری در پایگاه فکرسازی و فکرپژوهی و عقلانیت فکرحکومتی مبنای هر تصمیم سازی آغازی و پایانی در پژوهش های فکر بنیادین حکومتی است.
اتاق فکر و اعتمادآفرینی مخاطب

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اتاق فکر، نیاز امروز مراکز تصمیم گیری

دانلود مقاله فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  40  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

 

 

 

خبرگزاری فارس:نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت ‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌
اگرچه‌ مردم‌ فقیر را در هر یک‌ از بخشهای‌ جامعه‌ می‌توان‌ مشاهده‌ کرد اما تمرکز و فراوانی‌ آن‌ در میان‌ زنان‌، کودکان‌و اقلیتهای‌ نژادی‌ و مراکز شهری‌ بزرگ‌ (در مقابل‌ حومه‌ها یا حوزه‌ آماری‌ کلانشهرها) بیشتر است‌. این‌ مقاله‌ کاوشی‌ است‌ درباره‌ تداوم‌ و ماندگاری‌ فقر در مراکز شهری‌ ایالات‌ متحد، جدایی‌ نژادی‌، مسکن‌ فقرا و بالاخره‌ بیکاری‌ و علل‌ آن‌.
کلید واژه‌ها: فقر شهری‌ در آمریکا، تعریف‌ فقر شهری‌، بودجه‌ فقر، مراکز شهری‌، حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهر، سیاست‌مسکن‌، فقر و جدایی‌ نژادی‌ و ناموزنی‌ فضایی‌2.
چکیده:
واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر
دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌
"بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار
سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌.
فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند
1. نژاد
اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌.
2. فقر سالمندان‌
یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌.
3. کودکان‌
در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌.
4. محل‌ زندگی‌
نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌.
5. نوع‌ خانوار
نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از:
الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند.
ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌.
ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند.
د) آموزش‌
نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌.
نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌
بیش از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند.
فقر در مراکز شهرها
نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند.
انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌
یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌ مشاغل‌ حومه‌ها ونرخ‌ بالای‌ فقر در مراکز شهرهاست‌.
واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌
یکی‌ از راههای‌ کمی‌ کردن‌ میزان‌ جدایی‌ و انزوای‌نژادی‌ شاخص‌ یا نمایه‌ ناهمگنی‌ است‌. این‌شاخص‌ نشانگر سهم‌ عددی‌ یک‌ گروه‌ نژادی‌ است‌که‌ باید برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ پیکربندی‌ کاملا همگن‌از نظر فضایی‌ جا به‌ جا شوند یا دوباره‌ اسکان‌یابند; شاخصی‌ که‌ در هر سرشماری‌ ترکیب‌ نژادی‌حوزه‌های‌ کلانشهری‌ را به‌ طور کلی‌ ترسیم‌ کند. درسال‌ 1990 به‌ طور متوسط شاخص‌ ناهمگنی‌برای‌ حوزه‌های‌ کلانشهری‌ امریکا رقم‌ 69 درصدبوده‌ است‌ که‌ بدان‌ معناست‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌همگنی‌ کامل‌ 69 درصد سیاه‌پوستان‌ (یاسفیدپوستان‌) باید دوباره‌ اسکان‌ یابند.
همان‌ طور که نمودار (1) شاخصهای‌ناهمگنی‌ حوزه‌های‌ مادرشهری‌ نشان‌ می‌دهد این‌شاخصها برای‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ تفاوت‌ زیادی‌ رانشان‌ می‌دهند. این‌ تفاوت‌ هر چه‌ حوزه‌ مادرشهری‌بزرگتر باشد بیشتر است‌. این‌ نمودار همچنین‌ناهمگنترین‌ شهرها را در مقیاس‌ ملی‌ نشان‌می‌دهد، مضافا اینکه‌ این‌ شهرها در ایالتهای‌شمالی‌ مرکزی‌ قرار دارند و طی‌ چندین‌ دهه‌ گذشته‌میزان‌ انزوای‌ نژادی‌ در آنها تغییر زیادی‌ نکرده‌است‌.
علل‌ انزوا و جدایی‌ نژادی‌ محلات‌
علل‌ جدایی‌ نژادی‌ محلات‌ چیست‌؟ عوامل‌گوناگونی‌ در این‌ امر دخیل‌ هستند وتفکیک‌ اثرهای‌آن‌ به‌ صورت‌ روشن‌ کار مشکلی‌ است‌.
1. رفتارهای‌ نژادی‌ و تنش‌. سیاه‌پوستان‌ وسفیدپوستان‌ در رابطه‌ با ترکیب‌ همسایگان‌ علایق‌
100
90
80
70
60
50
40
30
20
10
0

 

شاخصهای‌ ناهماهنگی‌
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در آمریکا69
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ آماری‌ بزرگ‌ (بالای‌ یک‌ میلیون‌)74
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ آماری‌ متوسط (بین‌ 500 هزار تا یک‌ میلیون‌)64
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ کوچک‌ (کمتر از 500 هزار نفر)57
دیترویت‌88
شیکاگو86
کلیولند85
میوواکی‌83
نیویورک‌82
سن‌لوئیس‌77
فیلادلفیا77
ایندیاناپولیس‌74
نمودار 1 شاخصهای‌ ناهمگنی‌ نژادی‌ (The inddex of dissimilarity) در حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهرهای‌امریکا، منبع‌ اداره‌ سرشماری‌ امریکا 1998.
متفاوتی‌ را از خود بروز می‌دهند (کاین‌، 1985 وکلارک‌، 1991). در حالی‌ که‌ اکثر سیاهان‌ الگوی‌همسایگی‌ همگن‌ را ترجیح‌ می‌دهند سفیدها غالبا
خواهان‌ جدایی‌ نژادی‌ هستند. علاوه‌ بر این‌سفیدها و سیاه‌ها از الگوی‌ همسایگی‌ همگن‌ تلقی‌متفاوتی دارند: از دیدگاه‌ یک‌ خانوار سیاه‌پوست‌،الگوی‌ همسایگی‌ همگن‌ الگویی‌ است‌ که‌ در آن‌سفیدها و سیاه‌ها به‌ صورت‌ برابر تقسیم‌ شده‌باشند. در حالی‌ که‌ الگوی‌ مورد درخواست‌ تعدادمعدودی‌ از سفیدها الگویی‌ است‌ که‌ 80 درصدساکنان‌ سفید و تنها 20 درصد بقیه‌ سیاه‌ باشند.تنشهای‌ نژادی‌ در نواحی‌ مسکونی حومه‌هاموجب‌ شده‌ است‌ که‌ جز تعدادی‌ از سیاهان‌،"پوست‌ کلفت‌"20 بقیه‌ آنجا را ترک‌ کنند (میلز ولوبوئل‌، 1997).
2. تفاوت‌ درآمد. به‌ طور متوسط درآمدخانوارهای‌ سیاه‌پوست‌ از سفیدپوستان‌ کمتر است‌و اینکه‌ خانه‌های‌ درون‌ شهر ارزانتر هستند (همان‌منبع‌). اگر چه‌ پاره‌ای‌ از خانوارهای‌ سیاه‌پوست‌خانه‌های‌ ارزان‌ قیمتتر مراکز شهری‌ را ترجیح‌می‌دهند اما این‌ پدیده‌ به‌ طور کامل‌ بیانگر درجه‌جدایی‌ نژادی‌ نیست‌. مطالعه‌ای‌ که‌ گابریل‌ وروزنتال‌ در سال‌ 1989 انجام‌ داده‌اند حاکی‌ ازآن‌است‌ که‌ خانوارهای‌ سیاه‌پوست‌ با درآمدی‌ برابرسفیدها و سایر ویژگیهای‌ مشترک‌ علاقه‌ کمتری‌ به‌حومه‌نشینی‌ از خود نشان‌ می‌دهند. کاین‌ (1985)این‌ سؤال‌ را طرح‌ کرده‌ است‌ که‌ اگر تصمیم‌ درانتخاب‌ محل‌ اقامت‌ مبتنی‌ بر عوامل‌ غیرنژادی‌(مثل‌ درآمد، نوع‌ خانوار، سن‌ رییس‌ خانوار) بود،چه‌ تعداد خانوار سیاه‌پوست‌ حومه‌ها را برای‌ محل‌سکونت‌ انتخاب‌ می‌کردند؟ پاسخ‌ او این‌ بود که‌6ر3 میلیون‌ خانوار یعنی‌ دو برابر تعداد موجود(در سال‌ 1985).
3. تبعیض‌ نژادی‌ در بازار مسکن‌. تحقیقی‌در باره‌ پیدا کردن‌ خانه‌ از طریق‌ بنگاه‌های‌ معاملات‌ملکی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ دو نفر که‌، به‌ استثنای‌ نژاد،در شرایط یکسان‌ باشند (مثل‌ درآمد، سطح‌تحصیلات‌، تعداد اعضای‌ خانواده‌) در بنگاه‌ به‌طور یکسان‌ مورد استقبال‌ قرار نمی‌گیرند. یین‌جر(1998) بر اساس‌ این‌ تحقیق‌ نشان‌ می‌دهد که‌رفتار و برخورد با سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌ تبارهادر مقایسه‌ با سفیدپوستان‌ کاملا متفاوت‌ است‌، به‌این‌ معنا که‌ به‌ غیر سفیدپوستان‌ تعداد کمتری‌ منزل‌معرفی‌ می‌شود، آنها را به‌ مناطق‌ خاصی‌ راهنمایی‌می‌کنند و مشاوره‌ کمتری‌ به‌ آنها می‌دهند. برای‌مثال‌ از میان‌ ده‌ مشتری‌ سیاه‌ خواهان‌ اجاره‌ منزل‌تنها یا نفر شانس‌ کسب‌ اطلاعاتی‌ را دارد که‌ به‌ یک‌سفیدپوست‌ عرضه‌ می‌شود، همچنین‌ سیاهان‌ تنهایک‌ چهارم‌ سفیدپوستان‌ از وجود خانه‌های‌ خالی‌خبردار می‌شوند.
4. منطقه‌بندی‌21 حذفی‌ در جوامع‌ حومه‌نشین‌. مقامات‌ محلی‌ در حومه‌ها از سازوکارمنطقه‌بندی‌ برای‌ حذف‌ خانوارهای‌ کم‌ درآمداستفاده‌ می‌کنند. تعدادی‌ از این‌ سازوکارهای‌حذفی‌ عبارت‌اند از معیارهای‌: حداقل‌ مساحت‌زمین‌، ممنوعیت‌ واحدهای‌ مسکونی‌ چندخانواری‌، حداکثر تراکم‌، گاراژ برای‌ دو اتومبیل‌ وهزینه‌های‌ روزمره‌ عمومی‌ (شارژ). منطقه‌بندی‌حذفی‌ تا حدودی‌ ناشی‌ از ملاحظات‌ مالی‌ است‌،مثلا اگر یک‌ خانوار کم‌ درآمد هزینه‌ خدمات‌عمومی‌-محلی‌ خود را نپردازد شهرداری‌ یامقامات‌ محلی‌ می‌توانند او را بیرون‌ کنند. از آنجاکه‌ در مجموع‌ خانوارهای‌ سیاه‌پوست‌ درآمدکمتری‌ از سفیدپوستان‌ دارند منطقه‌بندی‌ حذفی‌تاثیر زیادتری‌ در اسکان‌ سیاه‌پوستان‌ دارد.
5. سیاستهای‌ مسکن‌. از نظر تاریخی‌سیاستهای‌ خانه‌سازی‌ دولت‌ فدرال‌ در جهت‌تشویق‌ اسکان‌ فقرا در مراکز فقیرنشین‌ شهرها بوده‌است‌. اکثر برنامه‌های‌ خانه‌سازی‌ دولتی‌ در مناطق‌فقیرنشین‌ اجرا شده‌ وتا همین‌ اواخر مجوزهای‌حمایتی‌ برای‌ اجاره‌ خانه‌ در همان‌ مناطق‌ صادرشده‌ است‌. اخیرا مجوزهای‌ قابل‌ انتقال‌ به‌ جاهای‌دیگر بیشتر شده‌ وتعداد افرادی‌ که‌ می‌توانند درحومه‌ها خانه‌ اجاره‌ کنند بیشتر شده‌ است‌.
عواقب‌ انزوا و جداسازی‌ نژادی‌
سؤالی‌ که‌ مطرح‌ می‌شود این‌است‌ که‌ آیا شهرهایی‌که‌ جدایی‌ نژادی‌ در آنها شدیدتر است‌ برای‌ محل‌زندگی‌ سیاه‌پوستان‌ بهتر است‌ یا غیر آن‌؟ مطالعات‌اخیر (کاتلر و گلاسر، 1997) نشان‌ می‌دهد که‌جوانان‌ سیاه‌پوست‌ (20 ساله‌ها) در شهرهای‌ بانرخ جدایی‌ نژادی‌ بالاتر وضعشان‌ به‌ مراتب‌ بدترمی‌شود; یعنی‌ درآمد کمتری‌ دارند، کمتر تحصیل‌خود را به‌ پایان‌ می‌رسانند، کمتر به‌ بازی‌ گرفته‌می‌شوند (چه‌ در مدرسه‌ و چه‌ در محیط کار) واحتمال‌ اینکه‌ به‌ مادرـ سرپرست‌ خانوار تبدیل‌شوندبیشتر است‌.
چرا جدایی‌ نژادی‌ اماکن‌ شهری‌ چنین‌عواقبی‌ را ایجاد می‌کند؟ یک‌ علت‌ این‌است‌ که‌جوانان‌ در چنین‌ محیطی‌ با درجه‌ بالای‌ جدایی‌نژادی‌ و درآمد کم‌ ارتباط کمتری‌ با الگوهای‌ مثبت‌(مثل‌ اشخاص‌ موفق‌ و تحصیل‌ کرده‌) دارند و درنتیجه‌ به‌ موفقیت‌ خود علاقه‌ زیادی‌ نشان‌نمی‌دهند (منبع‌ پیشین‌). نبود ارتباط با الگوهای‌موفق‌ و مثبت‌ بسامدی‌ عدم‌ موفقیت‌ را بالا می‌برد.
تحصیلات‌، جداسازی‌ نژادی‌ و فقر
بررسی‌ زندگی‌ جوانان‌ سیاه‌پوست‌ شهری‌ توسط"دفتر ملی‌ تحقیقات‌ اقتصادی‌" نشان‌ می‌دهد که‌ باافزایش‌ میزان‌ تحصیل‌ (مدت‌ زمان‌ صرف‌ شده‌ درمدرسه‌) و کیفیت‌ تحصیل‌ (با معیار مدرک‌ دریافت‌شده‌) حقوق‌ و مقدار ساعات‌ کار افراد افزایش‌ یافته‌است‌ (فریمان‌ و هولزر، 1986). بخشی‌ از تفاوت‌نرخ‌ فقر در نواحی‌ حومه‌ و مراکز شهرها را باید درتفاوت‌ میزان‌ تحصیلات‌ ساکنان‌ این‌ مناطق‌جستجو کرد.
وضعیت تحصیلی‌ در مراکز شهر غم‌انگیزاست‌. میزان‌ ترک‌ تحصیل‌ دانش‌آموزان‌ دبیرستانی‌در این‌ مناطق‌ دو برابر دانش‌آموزان‌ حومه‌نشین‌است‌. در مورد کیفیت‌ آموزش‌ نیز آموزش‌ سیاهان‌مقطع‌ دبیرستان‌ در مراکز شهر به‌ندرت‌ در سطح‌همتاهای‌ ترک‌ تحصیل‌ کرده‌ خود در حومه‌ها قراردارد (شیلر، 1995). در مدارس‌ نواحی‌ شهری‌خیلی‌ فقیر (یعنی‌ نواحی‌ با حداقل‌ 40 درصدجمعیت‌ زیر خط فقر) معدل‌ آزمونهای‌ استانداردخیلی‌ پایین‌ است‌. در کلاس‌ چهارم‌ تنها 3 درصددانش‌آموزان‌ از پس‌ امتحان‌ ریاضی‌ برمی‌آیند وهمچنین‌ تنها 5 درصد در امتحان‌ خواندن‌ موفق‌
می‌شوند (انستیتوی‌ نژاد و فقر، 1998). درکلاسهای‌ بالاتر نتایج‌ به‌ این‌ شرح‌ است‌: درجه‌موفقیت‌ کلاس‌ هشتمی‌ها در آزمون‌ ریاضی‌ 6درصد و در خواندن‌ 9 درصداست‌: درجه‌ موفقیت‌کلاس‌ دوازدهمی‌ها نیز همین‌ مقدار است‌.
چرا دستاوردهای‌ تحصیلی‌ در مدارس‌مرکزی‌ شهر پایینتر است‌؟ یکی‌ از دلایل‌ وجود فقردر میان‌ خانواده‌هاست‌ (اورفیلد، 1998).
مدارس‌ خیلی‌ فقیر مجبورند زمان‌ بیشتر ونیروی‌ بیشتری‌ صرف‌ خانواده‌، بیماری‌ وامنیت‌ بکنند; بچه‌هایی‌ که‌ به‌ مدرسه‌می‌آیند زبان‌ انگلیسی‌ را درست‌ حرف‌نمی‌زنند، مشکلات‌ روانی‌ دارند، وسایل‌آموزشی‌ در منزل‌ در اختیار ندارند وبالاخره‌ از نظر پایه‌ ضعیف‌ هستند.
پاره‌ای‌ تجربیات‌ طبیعی‌ تفاوت‌ بین‌مدارس‌ حومه‌ها وشهرها را آشکار ساخته‌اند:برنامه‌ای‌ در شیکاگو به‌ نام‌ گوترو22 امکان‌جابه‌جایی‌ ساکنان‌ خانه‌های‌ عمومی‌ شهری‌ را به‌خانه‌ای‌ ارزان‌ قیمت‌ در حومه‌ها فراهم‌ کرد. در میان‌دانش‌آموزان‌ دبیرستانی‌ این‌ خانواده‌های‌ نقل‌ مکان‌کرده‌ نرخ‌ ترک‌ تحصیل‌ به‌ یک‌ چهارم‌ میزان‌ قبل‌کاهش‌ یافت‌. همچنین‌ نرخ‌ ورود به دانشگاه‌ این‌گروه‌ دو برابر ساکنان‌ شهری‌ شد (اورفیلد، 1998).در نورفولک‌ ویرجینیا، دانش‌آموزان‌ مدارس‌مختلط (از نظر نژادی‌) نمرات‌ بهتری‌ در مقایسه‌ بادانش‌آموزان‌ مدارس‌ کاملا یکدست‌ از نظر نژادی‌کسب‌ کردند (ملدرام‌ و ایتون‌، 1994).
ناموزونی‌ فضایی‌
جدایی‌ نژادی‌ چه‌ تاثیری‌ بر درآمد و امکانات‌اشتغال‌ سیاهان‌ شهری‌ دارد؟ همچنانکه‌ دیدیم‌تقریبا نیمی‌ از مشاغل‌ در کارخانه‌ها و ادارات‌نواحی‌ حومه‌ شهرها یافت‌ می‌شود. از طرف‌ دیگرچون‌ تنها یک‌ سوم‌ کارگران‌ سیاه‌ در این‌ مناطق‌زندگی‌ می‌کنند دسترسی‌ آنها به‌ فرصتهای‌ شغلی‌محدود است‌. بر اساس‌ "نظریه‌ ناموزونی‌ فضایی‌23"،استقرار سیاهان در قالب‌ جدایی‌ نژادی‌ در شهرها وبه‌ دور از مناطق‌ عرضه‌ شغل‌ در حومه‌ها از جمله‌دلایل‌ فقر آنهاست‌. نخستین‌ گواه‌ اعتبار این‌ نظریه‌را کاین‌ (1968) مطرح‌ می‌کند. طبق‌ برآورد اوجدایی‌ نژادی‌ در شیکاگو باعث‌ از دست‌ رفتن‌20000 فرصت‌ شغلی‌ شده‌ است‌.
تحقیقات‌ جدیدتر حاکی‌ از آن‌است‌ که‌رشد اشتغال‌ در جاهایی‌ صورت‌ می‌گیرد که‌ ازدسترسی‌ کارگران‌ سیاه‌ خارج‌ بوده‌ است‌ (رافائل‌،1998). بر اساس‌ مطالعات‌ رافائل‌ تغییرات‌ نرخ‌اشتغال‌ در دهه‌ 1980 در سانفرانسیسکو - اوکلند -سن‌خوزه‌ به‌ قرار زیر است‌: برای‌ کل‌ این‌ منطقه‌مادرشهر میزان‌ اشتغال‌ 21 درصد افزایش‌ را نشان‌می‌دهد و این‌ در حالی‌ است‌ که‌ در مناطق‌سفیدپوست‌ نشین‌ (یعنی‌ مناطق‌ با جمعیت‌ کمتراز 20 درصد سیاه‌پوست‌) نرخ‌ افزایش‌ اشتغال‌ 23درصد بوده‌ است‌. در مقابل‌ در نواحی‌ سیاه‌پوست‌نشین‌ (یا حداقل‌ 20 درصد سیاه‌) کل‌ افزایش‌ نرخ‌
اشتغال‌ فقط 2 درصد گزارش‌ شده‌ است‌. اشتغال‌صنعتی‌ نواحی‌ سفیدپوست‌ مذکور 1 درصد و نرخ‌نواحی‌ سیاه‌پوست‌ نشین‌ منفی‌ 21 درصد بوده‌است‌. بیش‌ از نیمی‌ از کارگران‌ کم‌ تخصص‌ سیاه‌ دربخشهای‌ حمل‌ و نقل‌، کارخانه‌ای‌، ارتباطات‌،ساختمان‌سازی‌، ادارات‌ دولتی‌ ومغازه‌داری‌مشغول‌ به‌کار بوده‌اند. رشد اشتغال‌ این‌ بخشها درکل‌ منطقه‌ مادرشهر مورد بحث‌ 4 درصد و برای‌نواحی‌ سفیدپوست‌ نشین‌ 9 درصد ثبت‌ شده‌ است‌که‌ در مقام‌ مقایسه‌ نواحی‌ سیاه‌پوست‌ نشین‌ 14درصد رشد منفی‌ داشته‌اند.
معنای‌ دیگر جدایی‌ نژادی‌ این‌است‌ که‌مدت‌ زمان‌ سفر روزانه منزل‌-محل‌ کار برای‌سیاهان‌ نسبتا طولانیتر از سفیدپوستان‌ است‌.متوسط زمان‌ سفر برای‌ کارگران‌ فقیر سفید و سیاه‌در سال‌ 1990 عدد 26 دقیقه‌ در برابر 30 دقیقه‌ثبت‌ شده‌ است‌ (اورگان‌ و کوئیگلی‌، 1998).گابریل‌ و روزنتال‌ با در نظر گرفتن‌ عوامل‌ گوناگونی‌چون‌ میزان‌ درآمد، قیمت‌ مسکن‌ و امتیازات‌همسایگی‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌اند که‌ زمان‌ سفرروزانه‌ کارگران‌ ماهر دارای‌ دیپلم‌ دبیرستان‌سیاه‌پوست‌ در مقایسه‌ با سیاه‌پوستان‌ 22 درصدطولانیتر است‌. مدت‌ زمان‌ سفر طولانی‌ یعنی‌ کم‌شدن‌ دریافتی‌ خالص‌ سیاه‌پوستان‌ از طریق‌ تقلیل‌زمان‌ کار و سایر فعالیتها.
جدایی‌ نژادی‌ و در نتیجه‌ سفر طولانیتربرای‌ رسیدن‌ به‌ محل‌ کار موجب‌ پایین‌ آمدن‌ درجه‌اشتغال‌ کارگران‌ سیاه‌پوست‌ می‌شود.سه‌ژوکویست‌ و ایهلندفلد24 (1990) با استفاده‌ ازداده‌ها و اطلاعات‌ منطقه‌ مادرشهر فیلادلفیا نشان‌می‌دهند که‌ هزینه‌ بالاتر سفرهای‌ روزانه تاثیر منفی‌در اشتغال‌ دارد. هم برای‌ سیاهان‌ و هم‌ برای‌سفیدپوستان‌، یکی‌ از دلایل‌ نرخ‌ اشتغال‌ پایینترجوانان‌ سیاه‌ نسبت‌ به‌ سفید در فیلادلفیا (26درصد سیاه‌ در برابر 49 درصد سفید) این‌است‌ که‌زمان‌ سفر روزانه‌ این‌ دو گروه‌ 26 دقیقه‌ برای‌سیاهان‌ و 19 دقیقه‌ برای‌ سفیدپوستهاست‌. درواقع‌، این‌ تفاوت‌ زمان‌ سفر روزانه‌ منجر به‌ تفاوتی‌در حدود 5ر3 برابر در نرخ‌ اشتغال‌ می‌شود.
اگر چه‌ ساکنان‌ سیاه‌ مراکز شهری‌ می‌توانندبا سفر روزانه‌ به کار در حومه‌ها بپردازند(همچنانکه‌ خیلی‌ها چنین‌ می‌کنند) اما این‌ گونه‌سفرهای‌ روزانه‌ "بر خلاف‌ جریان‌" هم‌ زمان‌برهستند و هم‌ گران‌. دو دلیل‌ عمده‌ در این‌ رابطه‌وجود دارد; نخست‌ اینکه‌ سیستم‌ حمل‌ ونقل‌اساسا برای‌ انتقال‌ مسافران‌ از حومه‌ به‌ مراکز شهرطراحی‌ و زمان‌بندی‌ شده‌ است‌ و مناسب‌ انتقال‌شاغلان‌ مرکزنشین‌ به‌ حومه‌ نیست‌ و دیگر اینکه‌به‌طور نسبی‌ تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ فقیراتومبیل‌ شخصی‌ ندارند. طبق‌ مطالعات‌ اورگان‌ وکوئیگلی‌ (1998) 45 درصد کارگران‌ سیاه‌پوستی‌که‌ در شهرها زندگی‌ می‌کنند دسترسی‌ به‌ اتومبیل‌شخصی‌ ندارند. داشتن‌ اتومبیل‌ زمان‌ قابل‌ توجهی‌را ذخیره‌ می‌کند. برای‌ کارگران‌ سیاه‌پوستی‌ که‌ ازمرکز شهر به‌ حومه‌ها از طریق‌ وسایل‌ نقلیه‌عمومی‌ می‌روند دسترسی‌ به‌ اتومبیل‌ یعنی‌ صرف‌وقتی‌ در حدود 19 دقیقه‌ در روز
نداشتن‌ اتومبیل‌ به‌ صورتی‌ دیگر بر اشتغال‌تاثیر می‌گذارد. مطالعه‌ مورد نظر در مورد کارگران‌ماهر در دیترویت‌ نشان‌ می‌دهد که‌ داشتن‌ اتومبیل‌یعنی‌ استفاده‌ از حوزه‌ وسیعتری‌ برای‌ پیدا کردن‌کار. مطالعه‌ دیگری‌ در همین‌ رابطه‌ داشتن‌ اتومبیل‌را پیش‌شرط پیدا کردن‌ کار و آموزش‌ حرفه‌ای‌ارزیابی‌ می‌کند. این‌ مطالعه‌ در چهارچوب‌ "برنامه‌آموزش‌ پدران‌ بچه‌های‌ تحت‌ پوشش‌ تامین‌اجتماعی‌" قرار دارد و بر آن‌است‌ که‌ به‌ جای‌سیاست‌ حمایتی‌ باید به‌ سوی‌ اشتغال‌ روی‌آورد....
اطلاعات‌ ما در باره‌ نظریه‌ ناموزونی‌فضایی‌ چقدر است‌؟ سه‌کوژوسیت‌ و ایهلندفلد(1991) فرضیه‌های‌ ناموزونی‌ را در 50 منطقه‌مادرشهر آزمایش‌ کرده‌اند که‌ نتایج‌ آن‌ به‌ قرار زیراست‌.
1. در جمع‌بندی‌ کلی‌ نرخ‌ اشتغال‌ سیاه‌پوستان‌ وسفیدپوستان‌ تفاوتی‌ بین‌ 24 تا 27 درصد به‌ نفع‌سفیدپوستان‌ دارد. این‌ شکاف‌ برای‌ اسپانیایی‌ زبان‌تبارها و سفیدها بین‌ 29 تا 34 درصد در نوسان‌است‌.
2. ناموزونی‌ فضایی‌ در حوزه‌های‌ مادرشهری‌اهمیت‌ بیشتری‌ پیدا می‌کند. در شهرهای‌ کوچک‌تفاوت‌ نرخ‌ اشتغال‌ سیاه‌ و سفید تنها 3 درصد و درشهرهای‌ متوسط 14 درصد است‌، در حالی‌ که‌ درشهرهای‌ بزرگ‌ این‌ رقم‌ به‌ یک‌ چهارم‌ هم‌ می‌رسد.
این‌ مجموعه‌ مطالعات حاکی‌ از آن‌است‌ که‌ناموزونی‌ فضایی‌ یکی‌ از چند عاملی‌ است‌ که‌منجر به‌ افزایش‌ نرخ‌ فقر در شهرها (نسبت‌ به‌حومه‌ها) شده‌ است‌.

 

 

 

 

 

 

 


توسعه شهرنشینی یک تهدید

 

فقر شهری ویژگی خاصی دارد که به طور فزاینده ای به دور از چشم دولت ها رشد می کند
در کشورهای در حال توسعه نقش زنان در جریان مهاجرت افزایش یافته این عمل مهاجرت های فصلی مردان را به اسکان دایم تبدیل نموده است
احمدنیارئیس کارشناس ارشد مدیریت شهری

 


توسعه شهرنشینی ابزاری است که نه تنها دولت ها بلکه جهان را تهدید می کند و سازمان های جهانی برای کنترل آن برنامه استراتژیکی را به منظور اجرا در آینده طراحی می نمایند.
اداره آمار سازمان ملل در سال ۱۹۹۱ دریافت که ۶۴ درصد جمعیت آمریکای لاتین، ۳۵ درصد آفریقا و ۳۴ درصد آسیا حاشیه نشینانی هستند که شهرها را در قرن آینده می بلعند.
حدود ۵۰ درصد جمعیت قاره آفریقا در سال ۲۰۱۰ به شهرهارو می آورند و این عمل یعنی تهدید فقیرترین قاره دنیا.
دولت ها نیز یا باید خود برای آینده برنامه استراتژیک طراحی نمایند و یا آنهایی که توان ندارند از سازمان های جهانی مدد جویند. تصور حضور مردان و زنانی که هنوز شکل زندگی نخستین بشر را در قبایل دورافتاده آفریقایی حفظ کرده اند و انتظار ورود به جامعه مدرن شهری را دارند طبل هایی را به صدا درآورده که هر لحظه با نزدیک شدن، بلند و بلندتر شنیده می شوند که اگر پیش بینی لازم به عمل نیاید با سبک قبیله ای خودشان وارد جامعه شهری خواهند شد.
اینگونه گزارش ها اهمیت توجه به شهر را در دهه اخیر افزایش داده و تحقیقاتی که در مراکز اسکان سازمان ملل به عمل آمده به پنج مورد مهم اشاره دارد:
۱. کشورهای در حال توسعه بیشتر مشکلاتشان با شهرها به ویژه مرکز کشور ارتباط مستقیم دارد.
۲. فقر شهری ویژگی خاصی دارد که به طور فزاینده ای به دور از چشم دولت ها رشد می کند و به دلیل وابستگی به عوامل متعدد محتاج برنامه ریزی درازمدت است اما در این گونه کشورها مسائل روزمره دیده می شود و تاکتیک جای استراتژی را گرفته است.
در صورت استراتژی مدون شهری مشکلات به صورت ریشه ای مرتفع و در غیر این صورت منجر به فحشا، اعتیاد و جرم خواهد شد و ترکیب فساد به همراه فقر دولت ها را تهدید می کند.
۳. در کشورهای در حال توسعه نقش زنان در جریان مهاجرت افزایش یافته، این عمل مهاجرت های فصلی مردان را به اسکان دایم تبدیل نموده و حضور آنان در جوامع شهری شکل زندگی خانواده را تغییر داده است. اگرچه اثرپذیری شهرنشینان بر مهاجران بیشتر است اما در مرحله گذر از بدویت به شهری نیازمند آموزش و کنترل مهاجران توسط دولت ها هستیم در غیر این صورت به دلیل پیروی از سبک گذشته و به مبارزه طلبیدن سبک جدید دورنمای آینده اجتماع مشخص نبوده و در صورت فائق آمدن تنش ها بر قوانین حاکم، امنیت شهرها با بحران مواجه خواهد شد.
۴. مناطق شهری نقش مهمی را در روند قدرت ایفا می نمایند و سرعت مهاجرت اگر بیش از ظرفیت باشد ترکیب جمعیت شهری و حضور مهاجران در دوایر حکومتی، دولت را متاثر نموده و تصمیمات آنها در بودجه، عمران و برنامه های کلان از ریسک بالایی برخوردار است.
توسعه هماهنگ به توسعه بخشی مبدل می گردد لذا این موضوع می تواند آرامش جوامع بین المللی را تهدید کند.
در کشورهای آسیایی و آفریقایی گاه برنامه های استراتژیک دولت در سطح خارجی، توسعه صنعتی و کشاورزی به خوبی پیش رفته است اما عدم توجه به شهرها در زمان هایی که دولت ها موفقیت خود را جشن می گیرند با بحران های شهری روبه رو می شوند. این عمل سبب شده تا برنامه ریزی شهری در اولویت توسعه قرار گیرد.

 



۵. مهاجرت نباید ارتباط بین توسعه اقتصادی و شهرنشینی که درواقع حلقه روستا - شهر است را قطع کند. تحقیقات نشان می دهد تغییر در درآمدها و الگوهای هزینه شبکه های اجتماعی شهری را تهدید می کند. موجب اسکان پر ازدحام جمعیت شده، بهداشت شهر را به خطر می اندازد، مسکن را از حالت استاندارد خارج می نماید و خدمات زیربنایی تعادل خود را از دست می دهد لذا شهرها روش تحریم اجتماعی را در پیش می گیرند یعنی ایجاد محدودیت در بهره برداری.
این عمل در ترکیه، کنیا، نامیبیا و نروژ بررسی شد، نتیجه گیری گردید تحریم های اجتماعی، فقر فرهنگی، اقتصادی ایجاد می کنند و به هر حال جمعیت از چرخه شهرنشینی خارج نمی گردند.
آنچه می تواند بر مشکلات غلبه کند توجه به این امر است که ما برای داشتن سلامت اجتماعی، حفظ محیط مناسب مجبور به توسعه هستیم و برای داشتن توسعه مطلوب نیاز به مدیریت داریم، مدیریتی که با یک چشم مراقب توسعه کشور و با چشم دیگر مراقب شهرها باشد. که البته هر دو چشم می بایست به یک اندازه دید داشته باشند. کشورهای اروپایی در رویارویی طرح های آینده همه جوانب را در نظر می گیرند. آنها با تحقیق در آفریقا اولویت های خود را بازنگری می کنند.
تحقیقات آنها به جز در مورد فقر و سرپناه بقیه از قبیل تهیه آب، بهداشت عمومی، مدیریت شهر و اقتصاد غیررسمی توان آژانس توسعه را افزایش می دهد.
به نظر می رسد نروژی ها به عنوان یک اصل در آینده جهان مشکلات شهری را در اولویت می بینند و سعی دارند با استفاده از تحقیقات و تجربه راهکارهای موثر در آینده سفیران بین الملل خود را جهت ساماندهی شهرها اعزام نمایند. در آینده حساسیت و ضعف ها در گروه های شهری آشکارتر است.
گروه های فقیران، معلولین، بچه ها و زنان در موقعیت شهری آسیب پذیرترند و از طرفی شهرها فرصت هایی را برای استقلال اجتماعی و اقتصادی شهروندان فراهم می آورند. در صورت عدم وجود فرصت در محیط های شهری شرایط برای بهره برداری از توانایی های منفی ایجاد شده و بزهکاری را افزایش می دهد.
در شهرها مفاهیم شکل گسترده تری به خود می گیرد و موجب افزایش آگاهی شهروندان می شود اما در پاره ای اوقات بهره برداری از آگاهی سال ها زمان می برد و افراد به دلیل گرفتار شدن در شبکه باطل، شانس بازگشت را از دست می دهند.
توجه به شهرها در دنیای امروز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
به عنوان مثال مرکز مطالعات توسعه در لندن، مرکز مطالعات جامع تورنتو کانادا، مرکز URBANISM آمریکا حتی توسعه شهری در زامبیا، ترکیه و بسیاری از کشورهای دیگر نیاز آینده را ارزیابی و برای رسیدن به نیازها، برنامه ریزی می نمایند.
سرآمد برنامه ها با محوریت ترافیک، فرهنگ سازی و اسکان در آینده است. هجوم جمعیت به شهرها شبیه حمله گروهی بازیگران به سمت یک توپ است و نقش مدافعان شهر شبیه بازیگری است که توپ را در چنگ دارد و همه بر روی آن افتاده اند. لذا راهکارهای گذشته در دهه جدید پاسخگو نیست.
آنها برای بهره برداری بیشتر از شهرها نیاز به آموزش شهروندان دارند. در برنامه ریزی آینده تنها ساخت بزرگراه و خیابان دیده نشده بلکه چگونگی کاهش سفر از طریق سیستم های هوشمند در حال بررسی است. از طرفی حداقل زمان سفر با توسعه خطوط مترو طراحی شده است. فرهنگسازی شهری با استفاده از جراید و رسانه های همگانی امکانپذیر است و اسکان جمعیت با احداث شهرهای جدید اقماری نه ساخت و ساز داخل شهری.

 



اگر نگاهی اجمالی به برنامه فوق داشته باشیم و وضعیت خود را در آن ببینیم از نظر ترافیک، تهران به سمت افزایش وسایط نقلیه خصوصی پیش می رود.
خوشبختانه مترو پس از سال ها بحث و انتظار راه اندازی شد و شروع خوبی را سپری نمود، اما استقبال زیاد مردم به دلیل افزایش قیمت کرایه های تاکسی در سطح شهر باجه های فروش بلیت را مبدل به صف های طولانی نموده که البته با استقبال مردم از سرویس دهی کارتی قابل جبران است. این عمل علاوه بر ارزانتر بودن از اتلاف وقت مسافران جلوگیری می نماید. در صورت تکمیل خطوط مترو تا سال ۲۰۱۰ تهران از جمله شهرهایی خواهد بود که در لیست شهرهای با استاندارد ترافیک جهانی قرار خواهد گرفت. از طرفی آموزش همگانی در راستای فرهنگ شهرنشینی، استفاده از ابزارهای لازم، رعایت مقررات و درک محیط زیست، فضای سبز، حفظ آثار احداث شده و. . . را به ارمغان می آورد .
اخیراً توجه صدا و سیما و برخی جراید به آن بیشتر شده است اما اسکان همچنان در انتظار برنامه ای جامع و گسترده است. راهکارهای کابردی موفق تاکنون احداث شهرهای جدید اقماری و انتقال جمعیت با سیستم حمل و نقل مترو به مرکز شهر بوده است یا ایجاد شبکه چند طبقه حمل و نقل ریلی در زیر و روی زمین با بافت متراکم ساخت و ساز که در کشورهایی که از اقتصاد قوی و فضای کمی برخوردارند شکل گرفته است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله40    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

اختصاصی از فی ژوو فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌


 فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعدا صفحات : 40

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌
واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر

فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند
2. فقر سالمندان‌

. محل‌ زندگی‌
3. کودکان‌

5. نوع‌ خانوار

 آموزش‌
نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌
فقر در مراکز شهرها
انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌

واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌

شاخصهای‌ ناهماهنگی‌

خواندن‌ موفق‌

ناموزونی‌ فضایی‌

کل‌ افزایش‌ نرخ‌

توسعه شهرنشینی یک تهدید
توسعه پایدار و توسعه پایدار شهری :
توزیع خدمات شهری :
 مسأله کارگران جدید


دانلود با لینک مستقیم


فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

دانلود تحقیق رشته روانشناسی - بررسی دانش آموز بیش فعال در مراکز استثنایی - word

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق رشته روانشناسی - بررسی دانش آموز بیش فعال در مراکز استثنایی - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق رشته روانشناسی - بررسی دانش آموز بیش فعال در مراکز استثنایی - word


دانلود تحقیق رشته روانشناسی - بررسی دانش آموز بیش فعال در مراکز استثنایی - word

 عنوان تحقیق :  دانش آموز بیش فعال در مراکز استثنایی‎

شرح مختصر :

 ADHD  اختلالی است که در آن پرتحرکی ، بی توجهی و رفتارهای ناگهانی بیشتر و شدیدتر از کودکان دیگر وجود دارد . ۳ تا ۵ درصد کودکان به این اختلال مبتلا هستند و در پسرها شایع تر است . ممکن است در بعضی بیشتر علائم پرتحرکی و رفتارهای ناگهانی و در گروهی علائم بی توجهی بیشتر دیده شود . علائم این بیماری قبل از ۷ سالگی شروع می شود ولی اغلب در دوران مدرسه مشکلات جدی ایجاد می گردد . این بیماری سالهاست که شناخته شده و وعوامل متعددی در ایجاد آن نقش دارند . به نظر می رسد علت آن بیشتر قص در تکامل سیستم اعصاب باشد . کودکان مبتلا احتمالاً در قسمت هایی از مغز که مسئول توجه ، تمرکز و تنظیم فعالیت های حرکتی می باشد دچار نقص جزئی هستند . توارث و ژنتیک در این اختلال نقش دارد . همچنین در بعضی موارد در جریان حاملگی یا زایمان یا پس از آن صدمات جزئی به ساختمان مغز وارد می شود که می تواند باعث این مشکل گردد .

فهرست :

مقدمه

علائم

عوارض

سِیر

درمان

شیوع بیش فعالی

انواع بیش‌فعالی

چطور می‌توان فهمید کودکی مبتلا به ADHD است؟

راهنمایی‌هایی برای والدین

راهنمایی‌هایی برای آموزگاران

نتیجه ‌گیری‌

منابع


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق رشته روانشناسی - بررسی دانش آموز بیش فعال در مراکز استثنایی - word