فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سرمایه اجتماعی

اختصاصی از فی ژوو مبانی نظری و پیشینه تحقیق سرمایه اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سرمایه اجتماعی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق سرمایه اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:69

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

در هر پژوهش آشنایی با کارهای تحقیقاتی قبلی و نظریه­های مربوط به موضوع و آگاهی از وجوه مشابهت­ها و تفاوت­های موضوع مورد مطالعه با آن ضروری به نظر می­رسد. در واقع هیچ کس نمی­تواند مدعی باشد که بضاعت علمی­اش او را از خوشه­چینی در این دستاوردها بی­نیاز می­سازد. (کیوی و کامپنهود، 1370، ص36)

1-1-2 تحقیقات داخلی

  - پژوهش « سرمایه اجتماعی شبکه و اینترنت» توسط عبدالله گیویان و احمد غلامی ناصرآبادی در سال 1388 انجام شده و در این تحقیق رابطه استفاده از اینترنت و سرمایه اجتماعی شبکه­ای کاربران اینترنت، بررسی می­شود. بنا به ضرورت و مناسبت موضوع ، از روش پیمایشی با تکنیک مصاحبه حضوری استفاده شده است . مهم­ترین نتایج تحقیق بدین قرار است:

الف. رابطه مثبتی بین میزان استفاده از اینترنت و سرمایه اجتماعی شبکه­ای برقرار است.

ب. بین استفاده اجتماعی از اینترنت و افزایش سرمایه اجتماعی رابطه معناداری برقرار است

ج. بین نوع رشته تحصیلی پاسخگو و نوع استفاده از اینترنت رابطه معناداری برقرار نیست.( گیویان، غلامی ناصر آبادی، 1388 )

  - در پژوهش « نقش رسانه در سرمایه اجتماعی » که توسط محمود یعقوبی دوست انجام شده ، به این نتیجه رسیده است که رادیو و تلویزیون تأثیر فراوانی بر مخاطبان دارند که این تأثیر از نیاز روزانه مردم به اطلاعات و اخبار جدید و پر کردن اوقات فراغتشان یا بهره گیری از آنها به وجود می­آید. محقق بر کارکردی که رادیو و تلویزیون در زمینه تغییر نگرش و افکار و رفتار مخاطبان، تغییر فرهنگ عمومی، اثر­گذاری بر باورهای مردم و هدایت افکار عمومی دارد و نیز کارکرد بالا بردن مشارکت سیاسی مردم و ... اشاره می­کند و معتقد است که رادیو و تلویزیون ابزارهای دولتند و انتظار بر این است که اخبار و برنامه­های آنها به تقویت برخی از شاخص­های سرمایه اجتماعی بپردازند. ( یعقوبی دوست ، بی تا )

 - در پژوهش « میزان اعتماد مردم به بخش خبری رسانه­ها » توسط سمیرا کلهر با همکاری عباس عبدی در سال 1378 انجام شده ، محقق ضمن اشاره به کارکردهای متنوع رسانه ها در عرصه حیات اجتماعی به بحث در مورد مبانی تئوریک خود می­پردازد. وی با استفاده از تئوری مازلو، به طرح ارتباط نیاز به امنیت و بروز احساس بی اعتمادی می­پردازد. نبود امنیت نسبت به محیط، منجر به بی اعتمادی به نظام سیاسی می­گردد. در این تحقیق میزان استفاده از رادیو، مطالعه روزنامه، نحوه کسب خبر و میزان علاقه به انواع خبر مورد توجه بوده است. از این رو رسانه­های مورد بررسی علاوه بر رادیو و تلویزیون، شامل مطبوعات و هفته نامه­های خبری نیز هست. این پژوهش در پنج شهر تهران، تبریز، مشهد، بوشهر، بندرعباس با نمونه آماری 729 نفر انجام شده و جامعه آماری آن شامل افراد 20 تا 34 سال بوده است. در این پژوهش ادعا شده است که میزان اعتماد مردم به تلویزیون و اخبار آن 18 درصد است . ( کلهر، 1378، 46 )

- اعتماد به تلویزیون و عوامل موثر بر آن، پژوهشی است از علی اصغر پورمحمدی(1377)، محقق پس از ذکر کارکردهای سیاسی-اجتماعی اعتماد و تعریف این متغیر به تبیین تئوریک آن پرداخته و از نظریات افرادی چون گیدنر، هابز، مارکس، لاهمن، پارسونز و چلبی استفاده کرده است. مدل تحقیق محقق در این بررسی سه دسته عوامل را شامل می شود: عوامل ساختاری برون­سازمانی، عوامل درون­سازمانی و عوامل فردی. هر کدام از این عوامل دارای مولفه­ها و شاخص­های جزیی­تری است. برای سنجش متغیر وابسته، یعنی میزان اعتماد به تلویزیون، از تکنیک برش قطبین و طیف لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، مردم عادی ساکن در مناطق 6، 3 و 16 تهران هستند که 600 نفر آنها با روش خوشه ای انتخاب شده­اند.

نتایج کلی این تحقیق:

-میانگین احساس تعلق به تلویزیون 74/3 (بالاتر از متوسط) برآورد شده است.

-میانگین ارزیابی پاسخگویان از میزان سهیم شدن آنها در تصمیمات و برنامه­ریزی تلویزیون 09/2 است

-ارزیابی از میزان صداقت تلویزیون 2/3 می باشد (بالاتر از متوسط)

-ارزیابی کلی اعتماد به تلویزیون در حد بالاست. (05/56)

-شاخص کلی اعتماد به تلویزیون (3/21) در حد زیاد و بسیار زیاد است

-تلویزیون بعنوان گروه مرجع، تاثیر نسبتاً شدیدی در میزان اعتماد به خود تلویزیون داشته است. (جوادی­یگانه، فروزان و قنبری، 1384، ص149)

- بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن و چگونگی نقش رسانه­ها در افزایش آن

عنوان نظرسنجی است که توسط احمد عبدالملکی در سال 1386 انجام شده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام شد و بر اساس آن از 840 نفر از افراد 18 سال و بالاتر ساکن شهر تهران که به شیوه نمونه­گیری خوشه­ای سه مرحله انتخاب شده­اند، در تاریخ 13/5/86 مصاحبه حضوری به عمل آمد. نتایج این تحقیق به شرح ذیل است:

1- بر اساس نتایج پژوهش حاضر، 8/64 درصد پاسخگویان، در حد خیلی زیاد و زیاد معتقد بوده­اند امروزه کمتر می­توان به دیگران اعتماد کرد. اعضای خانواده 92 درصد، بستگان 4/47، دوستان و آشنایان 4/23، بیشترین میزان اعتماد پاسخگویان را به خود اختصاص داده­اند.

2- در بین مشاغل مختلف، معلمان 9/72 درصد، پزشکان 6/59 و نیروی انتظامی 2/59 بیشترین و بازاریان 6/12، مغازه­دارها 2/19 و مشاغل فنی 4/21، کمترین میزان اعتماد پاسخگویان را به خود اختصاص داده­اند.

3- جلب اعتماد مردم به رسانه­ها 7/26 درصد، تولید برنامه (فیلم و سریال) در زمینه اعتماد 1/23 و تولید برنامه­های آموزشی و میطگرد 9/11، مهم­ترین پیشنهادهای پاسخگویان برای افزایش اعتماد به یکدیگر به وسیله صدا و سیما است.

4- پنداشت فرد از وضعیت ساختاری جامعه، مهم­ترین عاملی است که تعیین کننده میزان اعتماد فرد است. از نظر پاسخگویان، شاخص وضعیت ساختاری جامعه از ترکیب چهار شاخص میزان رعایت هنجارها، میطان پاسخگویی نهادها به مردم، میزان شفافیت نهادها و میزان ثبات جامعه به دست آمده است.

5- هرچه احساس موفقیت فرد در زندگی بیشتر باشد، اعتماد اجتماعی او بالاتر خواهد بود. با افزایش سن، اعتماد اجتماعی فرد افزایش می­یابد. مردان بیشتر از زنان، به دیگران اعتماد می­کنند.

6- با افزایش تحصیلات، اعتماد اجتماعی افراد کاهش می­یابد. هرچه اعتماد فرد به کار گروهی بیشتر باشد، اعتماد اجتماعی او بالاتر خواهد بود. ( حسین­پور، 1389، ص137)

وسایل ارتباط­جمعی و تغییر ارزش­های اجتماعی[1]

     این پژوهش توسط فرامرز رفیع­پور در سال 1378 انجام گرفته است. در این تحقیق، اثرات چند فیلم سینمایی، چند سریال، ویدئو و چند روزنامه بر روی ارزش­های مخاطبان آنها مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، در جریان انتقال ارزش­های سریالهای تلویزیونی و فیلم­های سینمایی از 1365 به 1375، تغییر مسیر کلی اتفاق افتاده است، به نحوی که ارزش­های انتقالی در سال 1375، دال بر ترویج فرهنگ مادی، ارزش­های مادی و رفاه­گرایی است. از دید محقق، آزادسازی ویدئو سبب گسترش فرهنگ موجود در فیلم­های خارجی شد و باعث کاهش تقلید و پایبندی آنها به ارزش­های دینی شده است.


[1]. Social Values


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق سرمایه اجتماعی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن

اختصاصی از فی ژوو مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن


مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:55

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

     پژوهش درباره مدیریت بدن و ارتباط آن با دیگر متغیرهای اجتماعی، از جمله سبک زندگی، به دو سه دهۀ اخیر مطالعات جامعه­شناختی مربوط می­شود. سوای تحقیقات بسیاری که جامعه­شناسان دیگر جوامع به مقتضای روابط و مناسبات حاکم بر جامعۀ خود در این باره انجام داده­اند، در ایران تحقیقات چندی در این حوزه انجام گرفته که به چند مورد از آن­ها اشاره می­کنیم.

   آزاد ارمکی و چاوشیان(1381) در مقاله­ای با عنوان «بدن به مثابه رسانه­ی هویت» به بررسی تجربی فرضیه­ی گسسته­شدن شکل­های هویت­ از موقعیت­های ساختاری و پیوند آن با خصوصیات فرهنگی پرداخته­اند. جامعه­ی آماری این تحقیق کلیه افراد 18 ساله و بالاتر ساکن تهران بوده است که  825  نفر به عنوان حجم نمونه­ی تحقیق با روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب شده­اند. یافته­های تحقیق حاکی از آن است که سطوح گوناگون مدیریت بدن رابطه­ی معناداری با متغیرهایی دارد که آشکارا دلالت فرهنگی دارند، متغیرهایی نظیر  جنس، سن، تحصیلات، سرمایه­ی فرهنگی، دیانت، و نگرش سنتی به خانواده. اما بین مدیریت بدن و متغیرهای ساختاری مثل پایگاه اقتصادی و اجتماعی­، سرمایه­ی اقتصادی و شغل رابطه­ی معناداری مشاهده نشده است. در پژوهشی دیگر با عنوان «بررسی جامعه­شناختی عوامل مؤثر بر مدیریت بدن در زنان (مطالعه موردی زنان شهر شیراز)»، اخلاصی(1386) به بررسی ارتباط بین پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن پرداخته است. وی رابطه معنادار میان این دو متغیر را به کمک روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. حجم نمونه تحقیق 400 نفر از زنان 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق هشت­گانه شیراز بود که با روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. چارچوب نظری تحقیق بر اساس آرای اروینگ گافمن، بوردیو، گیدنز و نظریه مبادله تدوین شده است. نتایج تحقیق با استفاده از آماره­های توصیفی و استنباطی نشان می­دهد که میانگین مدیریت بدن برابر با 8/62 درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن از آرایشی ، مراقبت و...است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانه­ای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم ­و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن­ رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.

   شیرین احمد­نیا (1385) نیز در مقاله­ای با عنوان «جامعه­شناسی بدن و بدن زنان» ضمن این که از اهمیت بدن و ضرورت توجه داشتن بر بدن از سوی زنان اشاره دارد به فشارهای فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر بدن زنان نیز توجه کرده است. او معتقد است اساساً الگوی فرهنگی غربی در سطح بین­المللی که از طریق رسانه­های جمعی و تکنولوژی­های نوین ارتباطی تشدید و تسهیل می­گردد، ارزش­های خاصی مرتبط با اشکال و اندازه­های بدنیِ ایده­آل و مطلوب را مورد تأکید قرار می­دهد، به طوری که این گونه ارزش­ها به عنوان ایده­آل­ها و اهداف عینی بر رفتارهای افراد به­ویژه در جوامع مختلف برای هماهنگ کردن یا نزدیک­تر کردن خصوصیات بدن خود با این ارزش­ها مورد توجه قرار می­گیرند. نمونه مشخص این ارزش­ها که امروزه در مورد زنان در اکثر جوامع مورد توافق قرار گرفته باریک اندامی است. او همچنین به پیامدهای سوء رژیم­های لاغری برای سلامت روانی و جسمانی زنان اشاره کرده است.     

    موحد، غفاری­نسب و حسینی (1389) در پژوهشی تحت عنوان «آرایش و زندگی اجتماعی دختران جوان» به مطالعه و بررسی دلایل آرایش دختران ساکن در دامنه شهر شیراز پرداخته­اند. این مطالعه به روش کیفی و از طریق مصاحبه با 30 دختر جوان (18-30) که دارای آرایش هستند صورت پذیرفته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که آرایش  با برنامه­ی زندگی افراد در هم تنیده است و توسط آن­ها تنظیم و هماهنگ می­شود. آن­ها در طول مصاحبه به  دامنه­ای از دلایل اجتماعی، فردی و روان­شناختی برای گرایش خود به آرایش اشاره کرده­اند.


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن

مبانی نظری و پیشینه تحقیق دلبستگی شغلی

اختصاصی از فی ژوو مبانی نظری و پیشینه تحقیق دلبستگی شغلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق دلبستگی شغلی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق دلبستگی شغلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:35

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

سازمان‌ها به کارکنانی نیازمندند که سازگار با ارزش‌ها و اهداف سازمانی، دارای انگیزه قوی و متعهد و متمایل به حفظ و ادامه عضویت سازمانی باشد. فراتر از شرح وظایف مقرر و معمول خود به کار و فعالیت بپردازند؛ کارکنانی که بخواهند و بتوانند بیش از مقدار معمول برای دستیابی به اهدافی سازمانی مشغول به کار باشند.

دلبستگی شغلی مخصوصاً در اقتصاد که برای بسیج کامل منابع انسانی قوانین سازمانی وضع‌شده، یک متغیر انگیزشی مورد علاقه سازمانی است. (بوزینلوس[1]، 2004)، به نقل از (ورک استادی، 2002)، (گوری، 2001)، به‌طورکلی سطح دلبستگی مورد علاقه مدیران و سیاست‌مداران است به خاطر اینکه دلبستگی شغلی در اثربخشی و عملکرد سازمانی مؤثر است. (ورد و بارک، 2009)؛ به نقل از (آرگریس[2]، 1964). دلبستگی شغلی به‌عنوان یک نگرش یک متغیر مهم در به حداکثر رساندن اثربخشی سازمانی است (آلن کوماران، 2004). دلبستگی شغلی یک عامل اساسی و مهم در زندگی اغلب مردم است زیرا کارکنان در محیط کاری ازنظر عاطفی تحت تأثیر درجه‌ای که به کار دل‌بسته یا از آن بیزار می‌شوند قرار می‌گیرند (ورد و بارک، 2009)؛ به نقل از (آرگریس، 1964). به‌طورکلی دلبستگی شغلی هم بر فرد و هم بر سازمان تأثیر می‌گذارد. از دید سازمانی دلبستگی شغلی به‌عنوان کلیدی برای گشودن انگیزش کارمند و افزایش تولید محسوب شده است و از دید فردی کلیدی برای انگیزش عملکرد و رشد فردی و رضایت در محل کار محسوب می‌شود. دلبستگی شغلی از طریق درگیر کردن کارمندان به‌طور عمیق در کارشان و بامعنا ساختن تجربه کاری، در اثربخشی سازمانی، تولید روحیه کارمندی کمک می‌کند (براون، 2007).

تجزیه‌وتحلیل و ادراک مدل نگرش‌های مرتبط با کار مانند دلبستگی شغلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی و انگیزش کارکنان مخصوصاً در بخش رفتار سازمانی مهم و حیاتی هستند (ورد و بارک، 2009، به نقل از چرنز و داویس[3]، 1975).

 

2ـ1ـ15ـ تعاریف دلبستگی شغلی

(کانونگو، 1982[4])، دلبستگی شغلی را به‌عنوان یک توصیف از شغل فعلی فرد و تابعی از مقداری می‌داند که شغل او می‌تواند نیازهای کنونی‌اش را ارضا کند (کارملی، 2005)، تعاریف ارائه‌شده در مورد دلبستگی شغلی بسیار شبیه به هم می‌باشند. دلبستگی شغلی به میزان درجه‌ای گفته می‌شود که شخص ازنظر روحی با کارش همانندسازی می‌کند با میزان اهمیتی که فرد برای کارش قائل است.

 (دوبین[5] 1961)، دلبستگی شغلی را عبارت می‌داند از درونی کردن ارزش‌هایی مثل خوبی کار بااهمیت، در نزد شخص؛ و به‌عبارت‌دیگر میزانی که شخص می‌تواند خودش را بیشتر در اختیار سازمان قرار دهد.

 (لودال و کی نر 1965)، در تحقیق خود دلبستگی را این‌طور تعریف می‌کند: میزان تأثیراتی که انجام کار بر روی عزت‌نفس فرد می‌گذارد.

 (رابینز و کولتر[6]، 1999)، در تعریف خود گفته‌اند: دلبستگی شغلی عبارت است از میزانی که یک کارکن با کارش همانندسازی می‌کند به‌طور فعال در شغلش فعالیت می‌کند و به عملکرد شغلش به‌عنوان چیز مهمی جهت ارزش‌ها به خود قائل توجه می‌کند.

دلبستگی شغلی و سازمانی از طریق ایجاد همبستگی و تعلق روانی حاصل می‌شود. این تعلق روانی خاطر را می‌توان از طریق درگیر کردن افراد در فرایند تصمیمات حساس به‌ویژه در مدیران ارشد به دست آورد. به‌طور مثال برخی یافته‌ها نشان می‌دهد که در اختیار قرار دادن اطلاعات حساس و کلیدی و تبیین اولویت‌های سازمان موجب دل‌بسته‌شدن مدیران به سازمان می‌باشد (لوداهل و کجنر[7] 1965). واژه‌ی دلبستگی شغلی را به‌عنوان درونی کردن ارزش خوبی و اهمیت کار در ارزش‌های شخص تعریف کرده‌اند (میشرا و شاین 2005). در تعریف دیگری توسط (لاول و هال[8]1970) دلبستگی شغلی به‌عنوان، هویت‌یابی روان‌شناختی یک فرد با کارش و درجه‌ای که موقعیت شغلی برای هویت فرد نقش محوری دارد بیان می‌شود. دلبستگی شغلی به‌عنوان نیرومندی رابطه بین کار شخص و خود پنداره وی تعریف گردیده است.

در صورتی می‌گویند شخص به شغلش دل‌بسته است که وی:

  1. فعالانه در انجام آن مشارکت جوید
  2. به‌عنوان علاقه محوری در زندگی با آن برخورد نماید
  3. عملکرد در آن را برای عزت‌نفس خودش مهم تلقی کند.
  4. عملکرد آن را با خود پنداره خود یکسان بداند (پیندر[9]، 1998به نقل از ارشدی، 1387).

دلبستگی شغلی این است که چطور مردم می‌بینند شغلشان را به‌عنوان یک رابطه با محیط کاری و چطور کار و زندگی‌شان باهم درآمیخته است. کسانی که دلبستگی شغلی پائینی دارند، احساس بیگانگی از هدف می‌کنند. بیگانگی در سازمان با احساس جداگانه بین اینکه چطور کارکنان می‌بینند خودشان را به‌عنوان «زندگی» و آنچه در شغل انجام می‌دهند. بیگانگی در کار و دلبستگی در شغل با یکدیگر همبسته هستند (هایرسچ فیلد و فایلد، 2000، رابینوتز و هال[10]، 1981). دلبستگی شغلی از موضوعات تحقیقی جالب رو به رشد می‌باشد به‌عنوان باور خلاصه‌ای از شغل کنونی تعریف ‌شده است که منجر به عمل می‌شود و می‌تواند نیازهای حاضر شخص را برآورده سازد


[1]- Bozionelos

[2]- Argyris

[3]ـ Cherns & Davis

[4]ـ Kanungo

[5]ـ Dubin

[6]ـ Robbins &Coultar

[7]ـ Lodahel & Kejner

[8]ـ Lawler &Hall

[9]ـ Peinder

[10] ـ Hisschfeld, Field, Rabinowits& Hall


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق دلبستگی شغلی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق شکاف دیجیتالی

اختصاصی از فی ژوو مبانی نظری و پیشینه تحقیق شکاف دیجیتالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق شکاف دیجیتالی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق شکاف دیجیتالی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:26

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

سابقه‌ی جبرگرایی تکنولوژیک به مراحل اولیه انقلاب صنعتی بر می‌گردد. در آن عصر، تکنولوژی یک نیروی کلیدی مهم محسوب می‌شد و بسیار مورد توجه رهبران روشنگری قرن 18 قرار گرفت و در فرهنگ آمریکایی که ایده‌ی پیشرفت بسیار ارزشمند شده بود، به سرعت بارور گردید و به پارادایمی ‌تبدیل شد که تحقیقات زیادی را در حوزه‌های مختلفی مانند ارتباطات، رسانه ها و ... هدایت کرد (مهدی زاده و توکل، 1386: 89). طبق این نظریه، تمدن نوین؛ تاریخ اختراعات نوین است. ماشین بخار، چاپ، تلویزیون، اتومبیل، رایانه و ماهواره این وضع تازه را برای انسان نوین فراهم آورده است.

   برخی مارکس[1] را به دلیل عقایدش در کتاب "فقر فلسفه" (اینکه آسیای بادی، جامعه‌ای فئودال و ارباب‌های زمین‌دار و آسیای بخاری، جامعه‌ای با سرمایه‌دار صنعتی را پدید می‌آورد) یک جبرگرای تکنولوژیک تلقی کرده‌اند (مکنزی[2]، 1377: 216). بر خلاف دورکیم[3]، مارکس مستقیماً به مسائل پیرامون فناوری می‌پردازد. قول به جبریت فناوری به وضوح مبین این امر است که به یک معنا تحول فناوری علت تحول اجتماعی است، و در حقیقت، مهم‌ترین علت تحول اجتماعی است. تحول فناوری خودش امری بی‌علت است یا لا‌اقل معلول عوامل اجتماعی نیست (همان، 218). از نظر مارکس، شیوه‌ی تولید زندگی مادی ناظر است بر فرایند عام زندگی اجتماعی، سیاسی و معنوی. این آگاهی آدمیان نیست که وجود آنان را تعیین می‌کند، بلکه وجود اجتماعی‌شان است که آگاهی آنان را تعیین می‌کند (همان، 219).

   به طور کلی پارادایم جبرگرایی تکنولوژیک، تکنولوژی را دارای ماهیت و نیز هویتی خودآیین و مستقل می‌داند، که توسعه و گسترش آن نیز بر اساس یک منطق درونی منحصر به فرد و در مسیری مربوط به خودش صورت می‌گیرد که خیلی زیاد از عوامل برونی، متأثر نیست، بلکه آثار جبری نیز بر جامعه دارد (مهدی زاده و توکل، 1386: 90).

   این پارادایم خود را در آثار مارشال مک لوهان[4] نشان داد. مک لوهان در سال 1946 با بیان "رسانه پیام است" جهان را تکان داد. او نوشته است: اثر فناوری در سطح عقاید یا مفاهیم رخ نمی‌دهد، بلکه نسبت‌های حسی یا الگوی درک را به طور مداوم و بدون مقاومت عوض می‌کند (سورین و تانکارد[5]، 1381: 393).

واینر[6] در کتاب "تکنولوژی خود آیین[7]" بیان می‌کند که: تکنولوژی می‌تواند آگاهانه یا ناآگاهانه برای برخی گزینه‌های اجتماعی و حذف برخی دیگر طراحی شود. به اعتقاد وی، نمونه‌ی این موضوع، پل روبرت موزس در نیویورک است که وی آن را به گونه ای طراحی کرده بود که حرکت و مسافرت برخی افراد را تسهیل می‌کرد و مانع عبور برخی دیگر می‌شد. به نظر واینر این استاد پل‌سازی دهه‌ی 1920 تا 1970، به دلیل تعصب طبقاتی و پیش داوری نژادی، قصد داشت که سفیدپوستان طبقه بالا و پولدارهای طبقه متوسط که صاحب ماشین بودند، آزاد باشند و بتوانند از بزرگراه لاینگ آیلند (ساخته وی) برای تفریح و رفت و آمد استفاده کنند. اما مردم تنگ دست و سیاهان که اغلب از وسایل نقلیه‌ی عمومی‌ استفاده می‌کردند، از عبور از این خیابان محروم بودند، زیرا اتوبوس‌ها با بلندی چهار متر نمی‌توانستند از زیر این روگذرها عبور کنند و در نتیجه، آنها از پارک عمومی سرسبزی که وی در ساحل نزدیک آن ساخته بود، نیز بی بهره بودند. از این رو، وی برخی ساختمان‌ها را مظهر نابرابری اجتماعی و گرایش‌های نژادی برخی طراحان می‌داند (واینر، 1986: 39).

   بیشتر جامعه شناسان با نظریه‌ی جبر فناوری مخالفت کرده‌اند. پوستمن[8] معتقدین به جبر فناوری را تکنوفیل[9] "دلباختگان فناوری" می‌خواند که مانند یک عاشق به معشوق خود نظاره می‌کند، به تکنیک می‌نگرند بدون آنکه لحظه‌ای نقاب از دیگر چهره‌ی آن برداشته و یا حتی ذره‌ای به عواقب آتی آن بیندیشند. این چنین انسان‌هایی خطرناکند و باید با احتیاط با آنان روبرو شد (پوستمن، 1381: 23). از نظر  حمید مولانا نیز نظریه‌ی جبر فناوری تا آن جا که به فرهنگ و وسایل ارتباط جمعی مربوط می‌شود از دو ضعف درونی رنج می برد.


[1] -Marx.

[2] -MacKenzie.

[3] -Durkheim.

[4] -McLuhan.

[5] -Severin & Tankard.

[6] -Winner.

[7] -Autonomous Technology.

[8] -Postman.

[9] -Technophil.


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق شکاف دیجیتالی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خلاقیت

اختصاصی از فی ژوو مبانی نظری و پیشینه تحقیق خلاقیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خلاقیت


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خلاقیت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:40

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

مثل هر مفهوم نظری و انسانی دیگر، تعریف خلاقیت نیز تابع گرایشات و برداشت های شخصی و مکتبی صاحبنظران است که در مجموع مشابه به نظر می رسند. بمنظور جلوگیری از طولانی شدن بحث، ذیلا به ذکر تعاریف خلاصه چند تن از مشاهیر زمینه تحقیقات و منابع علمی خلاقیت اشاره می گردد.

-   فرهنگ توصیفی اصطلاحات روانشناسی: "تفکرخلاق تفکری است که مشخصه اصلی آن توانائی کنارگذاشتن فرض های غیرلازم و زایش افکاراصیل است "(برونو، 1370).

-   استیفن رابینز[1](1991): "خلاقیت به معنای ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست "(طالب زاده و انوری، 1375).

-   استین، پارنس و هاردینگ[2](1962): "خلاقیت همان چیزی است که به ایجاد یک کار جدید منجر می شود، که در زمانی به عنوان یک چیز قابل دفاع یا مفید یا خشنود کننده مورد قبول گروه قابل توجهی قرار گیرد".

-   مدنیک[3] (1962): "خلاقیت عبارت از سازمان دادن به عناصر همخوانده به صورت ترکیبهای جدیدی است که به خواسته های خاص پاسخ می دهند یا اینکه به گونه ای مفید هستند ".

-   فاکس[4] (1966):" فرآیند خلاق به هر نوع فرآیند تفکری گفته می شود که مساله را به طریق مفید و بدیع حل کند".

-   هورلاک[5] (1982): "خلاقیت در واقع همان شکل کنترل شده تخیل است که منجر به نوعی ابداع و نوآوری می گردد".

-   استرنبرگ[6] (1989): " خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالا خشنودی دیگران خواهد بود"( کفایت، 1373).

-   لوتانز[7](1992): "خلاقیت به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافت های افراد و یا گروهها در یک روش جدید، است"(انوری، 2007).

-   فرانکن[8] (2005): "خلاقیت رویکرد خلق یا تشخیص ایده ها و احتمالاتی است که در حل مسئله یا در ارتباطات انسانی و سرگرم کردن خود و دیگران مفید است"وی اضافه می کند که برای خلاق بودن، افراد باید قادر باشند که مسائل را از دیدی تازه بنگرند، احتمالات و جایگزینهای بدیع خلق نمایند ( همتی، 1387).

-   هالپرن [9]: خلاقیت توانائی شکل دادن به ترکیب تازه ای از نظرات یا ایده ها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف می باشد"( سایت فکر نو، به نقل از نگین برات، 1382).

-   تورنس[10] (1973): "خلاقیت عبارت است از حساسیت به مسائل، کمبودها، مشکلات وخطاهای موجود در دانش، حدس زدن، تشکیل فرضیه هایی در باره این کمبودها، ارزشیابی و آزمایش این حدسها و فرضیه ها و احتمالاً اصلاح و آزمودن مجدد آنها و در نهایت نتیجه گیری ". تورنس که تحت تاثیر چهارچوب نظری گیلفورد است خلاقیت را مرکب از چهار عامل اصلی می دانند که عبارتند از:

1-  سیالی[11]  : توانائی تولید تعداد بی شماری ایده در قالب تصویر با فرض پاسخ و عقیده در مورد آن.

2-  ابتکار[12]  : توانائی تولید ایده هایی که از ایده های عادی و رایج متفاوت است.

3-  انعطاف پذیری[13]  : توانائی تولید انواع گوناگون و متنوع ایده ها در قالب تصویر و ارائه راه حلهای نو.

4-  بسط[14]  : توانائی اضافه کردن جزئیات یا تکمیل ایده های تصویری( کفایت، 1373).

به زبان ساده می توان گفت : "خلاقیت عبارت است از بکارگیری توانائیهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید ". از مضامین بکار گرفته شده در تعاریف فوق چنین برمی آید که اولاً ماهیت خلاقیت به چگونگی تفکر انسان و نتیجه آن بستگی دارد و ثانیاً مشتمل بر یافتن راهها و روش های جدید و مؤثر می باشد.


[1] .Robbins,S

[2] .Steine, Parnes & Harding

[3] .Mednick

[4] .Fox

[5] .Hulark

[6] .Sternberg,R

[7] .Lotans

[8] .Franken,R

[9] .Holpern

[10] .Torence

[11] .Fluency

[12] .Originality

[13] .Flexibility

[14] .Elaboration


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خلاقیت