تعداد صفحات پایان نامه: 150 صفحه
دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی با فرمت ورد word
دانشگاه شهید بهشتی
دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی
عنوان:
بررسی رابطه بین تفکرات غیرمنطقی و ملاکهای همسرگزینی در دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی
استاد:
جناب آقای محمود حیدری
دانشجو:
مهدی خانجانی
چکیده:
در این پژوهش به بررسی رابطه تفکرات غیرمنطقی با ملاکهای همسرگزینی در دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی پرداخته شد.
سوالات این پژوهش عبارتند از: آیا بین تفکرات غیرمنطقی و ملاکهای همسرگزینی رابطه ای وجود دارد؟ آیا بین نوع تفکرات غیرمنطقی دختران و پسران تفاوت وجود دارد؟ آیا بین ملاکهای انتخاب شده در پسران و دختران تفاوت وجود دارد؟ جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه دانشجویان دختر و پسر مجرد شاغل به تحصیل در مقطع کارشناسی که در سال تحصیلی 83ـ82 در دانشگاه مشغول به تحصیل می باشند که از بین این دانشجویان به روش نمونه برداری در دسترس تعداد 200 نفر از 10 دانشکده انتخاب گردیدند که تعداد دختران و پسران در این تحقیق مساوی در نظر گرفته شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق عبارتند از: 1) آزمون تفکرات غیرمنطقی (A.T.I.B) و پرسشنامه محقق ساخته مربوط به ملاکهای ازدواج. روش تحقیق در این پژوهش روش پیمایشی (زمینه یابی) است و روشهای آماری مورد استفاده عبارتند از : آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t برای دو گروه مستقل. بررسی سوالات در این تحقیق حاکی از آن است که ارتباط معنی داری بین تفکرات غیرمنطقی و ملاکهای همسرگزینی در دانشجویان وجود دارد. همچنین بین تفکرات غیرمنطقی عدم کنترل هیجانات و دلواپسی اضطراری و اتکا به دیگران در دختران و پسران تفاوت معنی داری وجود دارد.
همچنین بین تفکر تایید دیگران و ملاکهای روان شناختی و ملاکهای اجتماعی ارتباط وجود دارد. بین تفکر غیرمنطقی اجتناب از مشکلات و ملاکهای اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد.
بین تفکر سرزنش کردن، ملاکهای روان شناختی، عوامل خانوادگی و ملاکهای اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد. بین تفکر غیرمنطقی اتکا به دیگران و عوامل خانوادگی رابطه معنی دار وجود دارد. بین تفکر غیرمنطقی واکنش نومیدی، ملاکهای اقتصادی و اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد. بین تفکر غیر منطقی دلواپسی اضطرابی و عوامل خانوادگی رابطه معنی دار وجود دارد.
همچنین بین تفکر غیرمنطقی کمال گرایی و عوامل خانوادگی رابطه معنی دار وجود دارد که در همه روابط به جز بین واکنش نومیدی و ملاکهای اقتصادی که جهت رابطه مثبت است، در بقیه موارد رابطه منفی وجود دارد.
همچنین بین ملاکهای انتخاب شده در پسران و دختران تفاوت معنی دار وجود دارد که این تفاوت در ملاکهای زیستی و اقتصادی مشاهده گردید.
فصل اول :
موضوع، سوالات و اهداف پژوهش
1ـ1ـ مقدمه:
ازدواج و تشکیل خانواده یکی از حوادث و وقایعی است که در زندگی انسانها نقش اساسی و تعیین کننده دارد. یافتن روحی رشد دهنده که تحت عنوان همسری می تواند نیمی یا همه زندگانی انسان را در مسیر صحیح و رهایی بخش قرار دهد، به عنوان یکی از مهمترین تصمیم های سرنوشت ساز زندگی هر زن و مرد مطرح بوده و هست.
معمولاً خانواده مدرسه نوع دوستی است که مدام به انسان نوع دوستی و حب بشر که بر اساس ضرورت و طبیعت است تبلیغ و تلقین می کند. خانواده کانونی است که دو موجود مرد و زن برای موجودیت خود و برای آینده و کمال خود و بالاخره برای ادامه بقای خود به وسیله فرزندان خویش امیدها و دلواپسی های مشترک و یکنواخت و یکسانی دارد.(ابراهیمی بختور 1369نقل از جعفری)
بدون تردید ازدواج عامل بیداری خانواده است و خانواده از دیدگاهی یک نشان یا نماد اجتماعی شمرده می شود و برآیند یا انعکاس از کل جامعه است در یک جامعه منحط خانواده نیز خود به خود منحط خواهد شد. و برعکس در سلامت جامعه سازمانهای آن از جمله خانواده نیز از سلامت برخودار خواهند بود. اما به محض تکوین خانواده همچون هر سازمان اجتماعی دیگر بر زمینه اجتماعی خود اثر خواهد گذاشت.
ازدواج و زندگی زناشویی بعنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی و ایمنی افراد بزرگسال همواره مورد تایید بوده است. ازدواج رابطه ای انسانی، پیچیده، ظریف و پویا می باشد که از ویژگیهایی برخوردار بوده است. همچنین توجه به کانون خانواده محیط سالم و سازنده روابط گرم و تعاملات میان فردی صمیمی ای که می توانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند از جمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب می شوند. لیکن شواهد بسیار واضحی وجود دارد که زوجها در جامعه معاصر، مشکلات شدید و فراگیر را در هنگام برقراری و حفظ روابط عاشقانه و صمیمی تجربه می کنند. (مومن زاده 1381)
در این خصوص یکی از موثرترین شیوه های بررسی، شناخت علل مشکلات ارتباطی و شناختی ـ رفتاری می باشد که کاربرد زیادی را به همراه داشته است. روان شناسان متخصص و آشنا به این شیوه با توجه به برداشتهای ذهنی، باورها، تفکرات، انتظارات و اعتقادات هر فرد وتاثیر آن بر رفتارهای روزمره، ضمن بررسی و توصیف تاثیرات این عوامل و چگونگی تاثیر آن بر روابط بین فردی، با راهنمایی و نیز با تصحیح مشکلات شناختی و بکارگیری شیوه های نوین رفتاری، ارتباطی و حل مساله، نه تنها به رشد فردی، که به ایجاد ارتباط صحیح و مناسب افراد نیز می پردازند.
از میان رویکردهای مختلف، شناخت درمانی کار را با این فرضیه اساسی آغاز می کند که بیماریها و اختلاف های روانی از شناخت های اشتباه، باورها و عقاید نادرست و نگرشهای غلط ناشی می شود. و این باورها و عقاید و نگرشها می تواند حتی کلیه جوانب زندگی یک فرد را در برگیرد و در این خصوص جوانی که در شرف ازدواج است. بروی لازم است که قبل از ازدواج در مورد انتخاب همسر اطلاعات کافی کسب کند و سپس اقدام نمایند. اما متاسفانه اکثر پسران و دختران، بدون تجربه و اطلاعات لازم و با باورها و نگرشهایی گاه غلط و غیرمعقول به چنین امر بسیار مهم و سرنوشت ساز اقدام می نمایند. و چه بسا که در آینده دچار مشکلات عدیده روانی و خانوادگی می شوند و گاه با یک انتخاب نادرست و مدنظر قرار دادن ملاکهای غیرمعقول سرنوشت این ازدواج به ناسازگاری و نزاع و گاه به طلاق منجر می شود. بنابراین برای بهبود فرد و رهایی او از مشکلات روانی، باید شناختها، باورها و نگرشهای مشکل آفرین شناسایی شوند و با ابزارهای بالینی ارزیابی گردند. ولذا هدف از این تحقیق بررسی تفکرات غیرمنطقی و ارتباط آن با ملاکهای همسرگزینی در دانشجویان است که مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
1ـ2ـ بیان مساله:
اختلالات روان شناختی نتیجه ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، محیطی و اجتماعی می باشد و به ندرت می توان علت واحدی را برای یک اختلال مطرح کرد. بعضی مواقع حوادث اولیه دوران کودکی منجر به تحریفات شناختی بعدی می شوند، فقدان تجربه یا آموزشی ممکن است منجر به شیوه های نادرست یا ناسازگار تفکر شود. (بک و وایشار 1989 نقل از گردی)
ممکن است تحت شرایط فشارزا، هنگامی که افراد یک موقعیت تهدید کننده را پیش بینی یا درک می کنند، تفکراتشان تحریف شوند. این افکار غلط تنها علت اختلالات روان شناختی نیستند، بلکه ترکیبی از عوامل زیستی، رشدی، و محیطی در پیدایش و تکوین اختلالات نقش ایفا می کنند. (همان منبع)
نظریه بک در مورد اختلالات هیجانی بیانگر آن است که اولین مولفه در این گونه اختلالات حضور افکار منفی خود کار است. این افکار غیر معمول بوده، اغلب به ظاهر توسط حوادث برانگیخته می شوند، نه اینکه ضرورتاً نتایج تفکر جهت دار باشند. آنها به نظر می رسد، ناگهانی بوده و اغلب برای فرد معتبر می باشد. به این معنی که این افکار همانند حقایق پذیرفته می شوند، بدون اینکه تحلیل بیشتری بر روی آنها صورت بگیرد. اثرشان منجر به خلق آشفته و باعث تفکرات و تصورات بیشتر برای ظهور در یک مسیر نزولی از ناامیدی است. (ویلیامز و همکاران 1999 نقل از گردی)
اشتغال فکر نسبت به ازدواج در افراد جوان کاملاً عادی است و برای هر جوانی یکبار در طول زندگی اش این فرصت پیش می آید که ازدواج نماید. بنابراین دختران و پسران باید به خاطر داشته باشند که ازدواج خطرناک ترین گزینش است که برای خود انجام می دهند و براساس همین گزینش خود را خوشبخت یا بدبخت می گردانند.
پل گلیک، آمارشناس ارشد دولت آمریکا در زمینه مسائل خانوادگی خواستار آن است که به افراد به نحو موثرتری، در زمینه اینکه چگونه عاقلانه ازدواج کنند آموزش داده شود یا به عبارتی دیگر وی خواهان روشی، برای انتخاب همسر است، که از نظر علمی آزمایش شده و مورد تایید باشد. (تافلر 1372 نقل از جعفری)
از آنجا که یکی از عواملی که در یک ازدواج موفق موثر است، همان الگوها و روشها و ملاکهای همسرگزینی است و این انتخابها و ملاکها خود نیز متاثر از عوامل و خلق و خو و حالتهای عاطفی و هیجانی افراد قرار دارد و تفکرات غیر معقول و باورهای غیرمنطقی باعث می شود، که جوانان در انتخاب و گزینش و توجه به این ملاکها تحت تاثیر قرارگیرند و همانگونه که ذکر گردید و با توجه به مسائل و مشکلات بوجود آمده برای جوانانی که دچار ناسازگاریهای زناشویی شده اند و با توجه به آمار طلاق در جامعه و کودکان بی سرپرست، که قربانی یک انتخاب ناآگاهانه و جدایی پدر و مادر از هم می شوند. نقش و توجه جدی به امر گزینش ملاکها و معیارهای همسرگزینی در ازدواج جوانان مشخص و معلوم می گردد.
« اگر دخترها و پسرها می دانستند هدف از ازدواج چیست و اگر با معیارهای اصیل در انتخاب همسر آشنایی داشتند به یقین این تعداد از خانواده های اجتماعی متزلزل نمی شدند.» (رشیدپور 1375)
اگر فردی خود را خوب بشناسد و بداند کیست، چگونه می اندیشد و اعتقادات او بر چه اساسی می باشد، هرگز با فردی که خلاف او فکر می کند ازدواج نمی کند و خود را وارد یک جهنم واقعی نمی سازد. در واقع، بعد از خودشناسی به این واقعیت می رسیم که برای یک ازدواج صحیح باید نسبت به فرد مقابل نیز شناخت، پیدا کرد و این مساله بسیار مهمی است زیرا بسیاری از دانشمندان اعتقاد دارند که شناخت مساله بسیار غامض و پیچیده ای است و گاهی تا آخر عمر نمی توان دیگری را واقعاً آن طور که هست شناخت.
پس هر دختر و پسری که می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند باید با تکیه بر توان عقلی و قدرت اندیشیدن، به طور منطقی معیارهای اصولی همانندی را در نظر بگیرند و با توجه به نقاط مشترک و تشابه بیشتر همسر خود را برگزینند. (جعفری 1381)
1ـ3ـ سابقه و ضرورت مساله:
تفکر عالی ترین و بغرنج ترین فرآیند شناختی است که نمایانگر نحوه انعکاس جهان در ذهن انسان می باشد. انسان در فرآیند و درک، تنها با اشیا منفرد و مشخص ارتباط پیدا می کند که بطور مستقیم به اندامهای حسی او اثر می گذارند، لیکن به برکت تفکر، به کیفیتهایی در اشیاء پی می برد که مستقیماً قابل تشخیص و بررسی نیستند. ویژگی مشخصه تفکر، انعکاس اشیاء، پدیده های ذاتی، پیوندها و روابط علّی بین خصلتهای هر شیء و نیز بین خود اشیاء و پدیده ها در ذهن انسان است. (قاسم زاده 1361 نقل از گردی)
امروزه توجه بسیاری به نقش عوامل شناختی (نگرشها، تفکرات، و انتظارات بر رفتار معطوف شده است. جایگاه شناخت به عنوان متغیر واسطه ای تعامل شخص با شخص بسیار حائز اهمیت است. خصوصاً درمانگران، با تصویر ذهنی، فعالیتهای روانی و الگوهای تفکر فرد به عنوان عوامل کلیدی رشد، تداوم و تغییر رفتار ناکارآمد، بسیار مواجه می شوند. درمان شناختی به دنبال تغییر در تفکر و فعالیتها بوسیله تاثیرگذاری بر الگوهای هشیار تفکر فرد است.(گلدنبرگ و گلدنبرگ1996نقل از گردی)
روان شناسان شناختی معتقدند که رویدادهای ذهنی صرفاً پدیده های همایند نیستند، بلکه فرآیندهای شناختی بر رفتار تاثیر دارند. آنها بویژه اعتقاد دارند که فرآیندهای شناختی آشفته موجب اختلالات روانی می شوند؛ که با تغییر دادن این شناختها، اختلال را می توان تسیکن داد و حتی آنرا درمان کرد. (روزنهان و سیکمن 1379 نقل از گردی)
(اتکینسون و دیگران 1369)، از اندیشه، دانش ها، تفسیرها، دریافتها و افکار هر فرد به عنوان شناخت یاد می کنند. به عبارتی آنچه از شناختها مورد نظر است، افکار و نگرشهایی است که فرد راجع به خودش، جهان و دیگران دارد. همچنین الیس بر این باور است که: اضطراب و اختلالات عاطفی نتیجه طرز تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی است. به نظر او، افکار و عواطف کنشهای متفاوت و جداگانه ای نیستند. از این رو، تا زمانی که تفکر غیرعقلانی ادامه دارد، اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی خواهد بود. به نظر الیس، افرادی که خود را اسیر و گرفتار افکار غیر عقلانی خویش می کنند، احتمالاً خود را در حالت احساس خشم، مقاومت،خصومت، دفاع، گناه، اضطراب، بی ثمری، سستی و رخوت مفرط، عدم کنترل، و ناشادی قرار می دهد. انسان به وسیله اشیای خارجی مضطرب و برآشفته نمی شود، بلکه دیدگاه و تصوری که او از اشیاء دارد، موجب نگرانی و اضطرابش می شوند. تمام مشکلات عاطفی افراد از تفکرات جادویی و موهوم آنها سرچشمه می گیرد که از نظر تجربه معتبر نیستند. (پاپن 1974 نقل از گردی)
همانطور که ذکر گردید «از دیدگاه الیس بسیاری از ناراحتی ها و بی نظمی ها در زندگی عاطفی مردم ناشی از عقایدی غیر منطقی هستند که آنها در مورد خود و جهان پیرامون خود دارند» و یکی از جنبه های زندگی عاطفی مردم مساله ازدواج و زندگی زناشویی است بدون تردید ازدواج بزرگترین و مهمترین حادثه زندگی هر فرد و انسانی است که موفقیت و شکست در آن، برای هر یک از زوجین سرنوشت ساز خواهد بود. بنابراین بر هر دختر و پسری لازم است که قبل از ازدواج در مورد انتخاب همسر اطلاعات کافی کسب کنند و سپس اقدام نمایند.
موثرترین قدم در موفقیت یک خانواده، دقت و بررسی کافی در مرحله انتخاب همسر است تجربه نشان می دهد که بسیاری از ناکامی های خانوادگی از ناآگاهی یا غفلت و اشتباه در همین مرحله ناشی می شود. برخی به سادگی و بدون بررسی کافی اقدام به تشکیل خانواده می کنند و بدون آنکه از عواقب سهل انگاری خود در این زمینه آگاه باشند همسری بر می گزینند و پس از گذشت مدتی کوتاه در می یابند که میان آنها تناسب فکری و اخلاقی لازم وجود ندارد. برخی دیگر ملاکهایی را در انتخاب همسر برای خود در نظر می گیرند که جز خسران و پشیمیانی چیزی به دنبال نخواهد داشت. از این رو موفقیت خانواده در درجه اول به این بستگی دارد که انتخاب همسر از روی آگاهی و با توجه به معیارهای درست و منطقی صورت گیرد. از این رو یادآوری این نکته به خانواده ها و جوانانی که در آستانه تشکیل خانواده هستند بسیار ضروری است که در مرحله انتخاب همسر، با انتخابی ناآگاهانه و سطحی آینده خود را تباه نسازند، زیرا در پی این اشتباه عمری را به پشیمانی سپری خواهند کرد. (سادات 1376 نقل از جعفری)
همچنین (آلبرت الیس 1375 نقل از مومن زاده) با ارائه نظریه رفتار درمانی عقلانی ـ عاطفی (R.E.B.T ) در زمینه ماهیت انسان معتقد است که انسان موجودی است که بطور بالقوه هم ظرفیت داشتن تفکر منطقی را داراست و هم می تواند به گونه ای غیرمنطقی بیندیشد. تحقیقات زیادی نشان داده اند که بین تفکر، احساس و رفتار روابط متقابل وجود دارد به گونه ای که تفکر بر عواطف نیز در چگونگی اندیشیدن و پردازش محرکها تاثیر می گذارند. با توجه به روابط متقابل بین شناخت و عواطف رویکرد R.E.B.T معتقد است که احساسهای شادمانی، رضامندی و عزت نفس نتیجه تفکر منطقی و احساسهای نارضامندی، اضطراب و افسردگی تحت تاثیر تفکر غیرمنطقی است. مطابق این رویکرد، از ویژگی های دیگر انسانی، توانایی اندیشیدن فرد روی محتوا و فرایند تفکر خود می باشد. یعنی همانطور که، انسان می تواند روی تفکر خود بیندیشد، این ظرفیت را هم دارد که با اصلاح و تغییر تفکر نامناسب، خود را از شر اضطرابها و ناراحتی های روانی رها سازد. (الیس 1375نقل از مومن زاده)
در زمینه مشکلات و ناسازگاری زناشویی، نیز الیس معتقد است که، ریشه این مشکلات و ناسازگاریها، در تفکر غیر منطقی یک یا هر دو شریک است. و در صورت اصلاح این تفکر غیر منطقی، اختلالات زناشویی از بین خواهند رفت. (همان منبع)
نورمن ایستین، (1986 نقل از مومن زاده) برخی از انتظارات غیرواقعی مردم را در مورد روابط زناشویی چنین بیان کرده است: «عدم توافق بین زن و شوهر، باعث تیره شدن روابط آنها می شود، زن و شوهرها باید قادر به حدس زدن نیازها و خلقیات یکدیگر باشند به طوریکه بتوانند فکر هم را بخوانند. بدیهی است که چنین آدمهای بزرگی (زنان و مردان) نمی توانند تغییری در خود به وجود آورند. با جمع بندی تحقیقات متعددی که درباره علل طلاق انجام شده به نظر می آید که مهمترین منابع دشواریهای زناشویی، در درون خود «زوجها» قرار دارد همچنین برنز(1984) و الیس (1978) به نقل از مومن زاده ) می گویند: تفکرات غیرمنطقی و انعطاف ناپذیری تفکر زوجها، علت اصلی اختلافات در روابط اجتماعی و بخصوص در روابط زوجها می باشد. به لحاظ آماری تحقیقات انجام شده در کشورهای پیشرفته حدود 90% جدایی ها از نارسایی های روانی، هیجانی و خصوصاً تفکرات غیرمنطقی زوجها بوجود می آید و حدود 60% افراد در این زمینه، یعنی وجود تفکرات غیرمنطقی و سوءظن از هم جدا شده اند. و از بین تمام عواملی که در از هم گسیختگی بنیان خانواده موثر است، طبق آمار گزارش شده، عامل سوء تفاهم، تفکرات غیرمنطقی و مطلق گرا از همه بیشتر دیده شده است. (کاظمی 1366 به نقل از مومن زاده)
همچنین (فرجاد 1372 نقل از مومن زاده) اظهار می کنند که ستیزه های خانوادگی و طلاق به عنوان یکی از دردناکترین مسائل اجتماعی قابل بحث در جامعه ما و اکثر جوامع، متاسفانه روز به روز در حال افزایش است. امروزه احساس امنیت وآرامش و روابط صمیمانه بین زن و مرد به سستی گرائیده است و خانواده به گونه فزاینده ای با نیروی مخرب و ویرانگر مواجهه شده است. و این تهدید مهمی برای سلامت جامعه به شمار می رود و در حال حاضر و در بسیاری از کشورهای صنعتی و پیشرفته میزان طلاق تا رقم 5% افزایش یافته است. توجه جدی به گسترش مشکلات و ناسازگاریهای زناشویی و افزایش آمار طلاق و مشاجره ها در خانواده ها که بخشی از آن از همین عدم توجه به ملاکها و معیارهای ازدواج صورت می گیرد و با توجه به مسائلی که عنوان شد اهمیت و ضرورت نوع تفکرات و نگرشها و شناخت افراد در مورد ملاکها و معیارهای ازدواج از ضرورتهای انجام این تحقیق است.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
پایان نامه بررسی رابطه بین تفکرات غیرمنطقی و ملاکهای همسرگزینی در دانشجویان دختر و پسر