این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 145 صفحه می باشد.
فهرست
فصل اول: کلیات ۱
۱-۱ . مقدمه: ۱
۱-۲ . بیان مسأله: ۳
۱-۳٫ اهمیت و ضرورت تحقیق: ۵
۱-۴ . هدف پژوهش ۱۱
۱-۵ . فرضیهها یا سئوالات: ۱۱
۱-۶ . تعریف اصطلاحات، مفاهیم کلیدی و متغیر ها: ۱۱
۱-۶ -۱٫ تعاریف نظری: ۱۱
۱-۶ -۱-۱٫ تعاریف اعتیاد ۱۱
۱-۶ -۱-۲٫ پیشگیری چیست؟ ۱۶
۱-۶ -۲٫ تعاریف عملیاتی: ۱۷
فصل دوم ۱۸
۲-۱٫ موضع گیریهای نظری و یافتههای پژوهشی در خصوص اعتیاد به سیگار و سیگار ۱۹
۲-۱-۱٫ دیدگاههای مربوط به سوء مصرف مواد ۱۹
۱٫ دیدگاه زیست شناختی و پزشکی ۱۹
۲٫ دیدگاه اجتماعی ۲۰
۳٫ دیدگاه روانتحلیلی ۲۰
۴٫ دیدگاههای یادگیری و شناختی- رفتاری ۲۱
عوامل مخاطره آمیز ۲۲
دوره نوجوانی و جوانی ۲۳
ژنتیک ۲۴
صفات شخصیتی ۲۵
اختلالهای روانی ۲۵
نگرش مثبت به مواد ۲۵
موقعیتهای مخاطره آمیز فردی ۲۶
تاثیر مواد بر فرد ۲۶
عوامل مخاطره آمیز بین فردی و محیطی ۲۶
عوامل مربوط به خانواده ۲۷
عوامل خانوادگی : ۲۸
نقش خانواده در آگاه سازی جوانان و نوجوانان ۳۱
ستیزه والدین: ۳۲
رفاه اقتصادی خانواده : ۳۲
در دسترس بودن موادمخدر : ۳۳
نابرابری های اقتصادی و اجتماعی: ۳۳
بیکاری : ۳۴
عوامل مربوط به دوستان ۳۴
روشهای مقابله با فشار همسالان ۳۶
واکسیناسیون ذهنی ۳۶
آموزش قاطعیت ۳۷
آموزش مهارتهای زندگی و اطلاع رسانی ۳۷
عوامل مربوط به محیط آموزشی ۳۸
عوامل مربوط به محل سکونت ۳۸
عوامل مخاطره آمیز اجتماعی ۳۹
۲-۱-۱٫ سیگار ۴۲
۲-۱-۱-۱٫ مقدمه ۴۲
۲-۱-۱-۳٫ اپیدمیولوژی ۴۳
۲-۱-۱-۴٫ سبب شناسی ۴۴
اثرات نیکوتین بر بدن: ۴۸
۲-۱-۱-۵ . درمان و ترک سیگار ۵۱
۳-۱-۱٫ اعتیاد: ۶۱
انواع مواد و شیوه های مصرف ۶۴
توتون: ۶۶
تریاک : ۶۷
هروئین: ۶۸
کدئین: ۷۰
مرفین: ۷۰
حشیش: ۷۰
ماری جوانا: ۷۳
کوکائین: ۷۳
مواد توهمزا: ۷۵
ال.اس.دی (LSD لیسرژیک اسید دی اتیل آمید) : ۷۵
فن سیکلیدین (P.C.P): 79
آمفتامینها: ۸۲
اکستاسی: ۸۴
الکل: ۹۱
استروئیدها ۹۴
مواد استنشاقی : ۹۴
آشنایی با ابزار مصرف مواد ۹۵
عوامل خطر ساز و محافظت کننده در سوء مصرف و وابستگی به مواد ۹۸
عوامل موثر بر اعتیاد ۱۰۴
استراتژیهای پیشگیری از اعتیاد ۱۰۷
مراحل درمان ۱۱۴
معتاد: ۱۱۸
غیر معتاد(سالم): ۱۱۸
بهداشت روانی چیست؟ ۱۱۹
اضطراب: ۱۲۳
اضطراب هستی: ۱۲۴
فصل سوم ۱۲۵
روش انجام پژوهش: ۱۲۶
پیشینهی پژوهش: ۱۲۶
پژوهشهای انجام شده در ایران: ۱۲۶
پژوهشهای انجام شده در خارج: ۱۲۸
هدفهای پژوهش: ۱۳۳
جامعهی آماری و حجم نمونه: ۱۳۵
روش جمعآوری اطلاعات: ۱۳۵
ابزار تحقیق: ۱۳۶
تجزیه و تحلیل دادهها: ۱۳۶
منابع و مآخذ: ۱۳۷
۲-۱-۱٫ دیدگاههای مربوط به سوء مصرف مواد
۱٫ دیدگاه زیست شناختی و پزشکی
دیدگاه پزشکی اولین دیدگاهی است که به اعتیاد به چشم یک اختلال نگریسته است(دیویسون و نیل[۱]، ۲۰۰۱). تحقیقات مختلفی در زمینهی پایه های زیست شناختی اعتیاد انجام میگیرد. در سال ۱۹۷۴، آنکفالین یک پناپپتید درونزا با اثرات شبیه به تریاک شناسایی شد. این کشف به شناسایی سه طبقه از مواد درونزا در مغز از جمله اندروفینها و آنکفالینها منجر شد. اندروفینها در انتقال عصبی وقفه دادن درد، درگیر هستند. این مواد وقتی کسی از نظر جسمی آسیب میبیند آزاد شده و تا حدودی مسئول فقدان درد در ضمن تصادفات حاد هستند. اثرات اولیهی ترکیبات تریاک و شبه تریاک از طریق گیرندههای مواد افیونی اعمال میشود.(کاپلان، سادوک و گرب، ۱۹۹۴).
فرد مبتلا به اختلال وابسته به مواد افیونی ممکن است کاهش فعالیت با منشأ ژنتیکی در سیستم افیونی داشته باشد، این کاهش فعالیت ممکن است نتیجهی کمتر بودن تعداد یا حساسیت کمتر گیرندههای افیونی، آزاد شدن کمتر مواد افیونی درونزا یا غلظت بالای آنتاگونیستها فرضی مواد افیونی درونزا باشد(کاپلان، سادوک و گرب، ۱۹۹۴). یکی از پایههای نورولوژیکی مهم که واسطهی اثرات تقویت کنندگی سوء مصرف مواد است سیستم میان مغزی دوپامین[۲] است که هستههای سلول آن در ناحیهی تگمنتال بطنی است. و مغز قدامی، خصوصاً هسته آکومبنس را عصب میدهد(گیلدر و همکاران، ۱۹۹۶). این راههای دوپامینی بخشی از سیستم پاداش فیزیولوژیکی را تشکیل میدهد که خاصیت بالا بردن فراوانی رفتارهای فعال کننده آن را دارد. این دیدگاه تبینهای بسیار جالبی در مورد وابستگی ، تحمل و درد دارو فراهم ساختهاند و همینطور تا حدودی زمینههای ژنتیک سوء مصرف مواد را آشکار ساختهاند.
۲٫ دیدگاه اجتماعی
نظریه های جامعه شناسی اعتیاد را یک مسئله اجتماعی تلقی کرده و سعی میکنند آنها را از این دید بررسی کرده و تحقیق کنند. بر اساس پژوهشهای انجام یافته معلوم شده است که وابستگی به مواد افیونی محدود به طبقات پایین اجتماعی- اقتصادی نیست، هر چند میزان بروز وابستگی در این گروه از طبقات اجتماعی- اقتصادی بالاتر است. انواعی از عوامل اجتماعی وابسته به فقر بشری احتمالاًدر وابستگی به مواد افیونی دخالت دارند. حدود ۵۰ % مصرف کنندههای هروئین در شهرها کودکان تک والد یا والدین از هم جدا شده هستند و از خانوادههایی برآمدهاند که در آنها حداقل یک عضو مبتلا به اختلال وجود دارد(کاپلان، سادوک و گرب، ۱۹۹۴). خطر سوء مصرف دارو در جوامعی بالاست که به نوعی نسبت به مصرف دارو سهل انگار هستند. ممکن است در گروههای همتا، جوان برای مصرف دارو به منظور کسب شأن و قابلیت تحت فشار اجتماعی قرار گیرد. بعضی از پژوهشها، شواهدی نشان دادهاند مبنی بر این که مصرف دارو توسط افرادی را میتوان با توجه به مصرف مواد، توسط همتاهای او پیشبینی کرد(گیلدر و همکاران، ۱۹۹۶).
بین سوء مصرف دارو و شاخصهای محرومیت اجتماعی نظیر بیکاری و بیخانمانی رابطه وجود دارد(گیلدر و همکاران، ۱۹۹۶). از عوامل دیگری که در دیدگاههای اجتماعی مطرح است قابلیت وصول دارو توسط افراد میباشد. استفاده از داروهای نسخه شده که به راحتی از اکثر داروخانهها قابل وصول است. بعضی از داروها مثل نیکوتین که به راحتی قابل وصول است. سیگار هم که در اکثر کشورها از طریق قاچاق قابل وصول است دیدگاههای جامعه شناختی اطلاعات بسیار زیادی در زمینهی سوء مصرف مواد فراهم ساختهاند.
۳٫ دیدگاه روان تحلیلی
در مقالات روانتحلیلی، رفتار معتاد به سیگاربر حسب تثبیت لیبیدویی، با پیشرفت به سطوح پیش تناسلی، دهانی یا حتی سطح ابتداییتر رشد روانی- جنسی توصیف شده است. اکثر نظریهپردازان روانتحلیلی بیش از همه روی حالت دهانی تاکید کردهاند. نیاز به توضیح روابط سوء مصرف مواد، دفاع، کنترل تکانه، اختلالات عاطفی و مکانیسمهای انطباقی باعث شده تا روانتحلیلگران معاصر بیشتر بر روی ضابطهمندی روانشناسی ایگو تاکید کنند. غالباً تصور میشود آسیب دیدگی شدید ایگو با سوء مصرف دارو رابطه دارد و حاکی از آشفتگیهای عمیق مربوط به رشد میباشد. در نظریههای معاصر مسائل مربوط به رابطه بین ایگو و عواطف به عنوان یک ناحیه کلیدی موضوع اعتیاد مطرح شده است.
۴٫ دیدگاههای یادگیری و شناختی- رفتاری
نظریه پردازان افراطی دیدگاه یادگیری سعی کردهاند که با الگوی محرک- پاسخ مسئله پیچیده اعتیاد را تبیین کنند ولی با توجه به ناکارآمدی این الگو، در درمان و پیشگیری از سوء مصرف مواد اکثر پژوهشگران به الگوی محرک- ارگانیسم- پاسخ روی آوردهاند و این الگو را در تبیین و درمان سوء مصرف مواد کارآمد و اثربخش یافتهاند(بندورا[۳] ،۱۹۹۷؛ گزوپ، ۱۹۹۴).
در رویکرد یادگیری مشاهدهای بر عوامل زمینه ساز شناختی، رفتاری و عاطفی تواماً توجه میشود و در این میان بر موضوعات کلیدی چون خویشتنداری [۴] ، خوداثربخشی[۵] و تغییرمحیط و رفتار تأکید میشود. پژوهشگران زیادی با استفاده از این رویکرد، طرحهای درمانی متنوعی را برای درمان اختلالات مختلف سوء مصرف مواد فراهم ساختهاند.
رویکرد شناختی- رفتاری نیز تقریباً مثل طرفداران نظریهی یادگیری مشاهدهای بر شناخت نگرش افراد، عواطف، هیجانات، رفتار و شیوههای مقابلهای معتادان تأکید دارد (گزوپ، ۱۹۹۴). از این دید افراد معتاد قبل از شروع مصرف دارو تا حدودی کمبود مهارتهای شناختی و رفتاری دارند که آسیب پذیری آنان را شدت میبخشد. غالباً به نظر میرسد که آنها توان مقابله با چالشهای روزمرهی زندگی را ندارند، احساسات ایشان بیثبات است و از افسردگی، اضطراب، مشکلات زندگی، بد خلقی و مواردی از این قبیل شکایت میکنند (گیلدر و همکاران، ۱۹۹۶). دیدگاههای شناختی- رفتاری از جمله آموزش مهارتهای مقابلهای و سبک حلمسئله کارآمدی خود را در پیشگیری از بروز و نیز پیشگیری از عود مجدد سوء مصرف مواد نشان دادهاند (گزوپ، ۱۹۹۴).
عوامل مخاطره آمیز
عوامل مخاطره آمیز مصرف مواد شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی و محیطی و عوامل اجتماعی است.
عوامل مخاطره آمیز فردی
□ دوره نوجوانی و جوانی
□ استعداد ارثی
□ صفات شخصیتی:
● صفات ضد اجتماعی
● پرخاشگری
● اعتماد به نفس پایین
□ اختلالهای روانی:
● افسردگی اساسی
● فوبی
□ شرایط عاطفی
□ نگرش مثبت به مواد
□ موقعیتهای مخاطره آمیز:
● ترک تحصیل
● بی سرپرستی
□ تاثیر مثبت مواد بر فرد
در اینجا به شرح هر یک از عوامل فوق می پردازیم:
دوره نوجوانی و جوانی
طی دورة کودکی، فرد بشدت تحت تأثیر خانواده است اما بتدریج وبا افزایش سن ، نقش افراد خارج از خانواده بخصوص همبازیها و همکلاسها افزایش مییابد و از اهمیت خانواده کاسته میشود. این شرایط با افزایش سن فرد سیر فزاینده مییابد و طی دورة نوجوانی به اوج خود میرسد. دورة نوجوانی به خودی خود یکی از حادترین ادوار زندگی است؛ چرا که مخاطرهآمیزترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد است. نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی است. در این دوره، میل به استقلال و مخالفت با والدین به اوج میرسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را زیر سوال میبرد و سعی در ایجاد و تحلیل ارزشهای جدید خود دارد. مجموعهی این عوامل، علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرک، تنوع و هیجان، فرد را مستعد مصرف مواد مینماید.
در این دوره فشار دوستان و همسالان ممکن است افکار و نوع تربیت خانوادگی او را تحتالشعاع قرار دهد . بسیاری از نوجوانان متعلق به خانوادههای عاری از سیگار ممکن است اولین تجربة استعمال مواد را از دوستان خود فراگیرند (لیاقت،۱۳۷۴) . علاوه براین شرایط ، طی دورة جوانی برای فرد نیازهای جدیدی بوجود میآید. بعنوان مثال نیاز به کسب هویت ازآن جمله است. چنانچه خانواده و جامعه شرایط لازم برای نیل به هویت فرد را فراهم آورند این نیاز بصورت مناسب برآورده میشود، درغیر اینصورت فرد برای نیل به هویت و ابراز وجود راههای انحرافی را برمیگزیند، ازجمله این راههای انحرافی عضویت در گروههای کجرو است، نوجوانی که خواهان تثبیت هویت خود بعنوان عضوی از گروه است با رغبت تام درهمهی فعالیتهای گروه شرکت میکند تا وفاداری خود را به گروه ثابت نماید. براساس همین شرایط درحدود ۷۳ % از مددجویانی که بدلیل اعتیاد به کانون اصلاح و تربیت اهواز فرستاده شدهاند مصرف سیگار را از مدرسه و در سنین بین ۱۴ – ۱۲ سالگی آغاز کردهاند ( مرکز جرمشناسی ادارهی کل زندانهای استان خوزستان : ۱۵ ).
چنانکه ذکر شد فرآیند هویتیابی جوان با مشکلاتی همراه است که به شرط آگاهی والدین و جوانان از این مشکلات، طی کردن این دوره تسهیل میشود. امّا در برخی خانوادهها آنقدر مشکل و درگیری وجود دارد که افراد درگیر فرآیند هویتیابی، به ناگزیر از راههای انحرافی به این مهم نایل میآیند. بدلیل این مشکلات، جوان در خانه امکان ابراز وجود نمییابد، درعین حال ابراز وجود برای او یک نیاز است. این موقعیت درکنار یک محیط جرم خیز که درآن استعمال سیگار نشانهای برای بلوغ و به اصطلاح ‹‹ کسی شدن ›› است، باعث میشود فرد بسوی کسانی سوق داده شود که امکانات ابراز وجود را در اختیار او قرار دهند. وقتی والدین با جوان برخوردی کودکانه دارند، سبب میشوند تا وی با انجام رفتارهای مربوط به بزرگسالان، نشان دهد که دیگر کودک نیست. دراین شرایط ممکن است فرد به سیگار، مصرف الکل یا سیگار روی آورد (کرباس، ۱۳۷۷).
ژنتیک
شواهد مختلفی از استعداد ارثی اعتیاد به الکل و مواد وجود دارد. تاثیر مستقیم عوامل ژنتیکی عمدتاً از طریق اثرات فارماکوکینتیک و فارکودینامیک مواد در بدن می باشد که تعیین کننده تاثیر ماده بر فرد است. برخی از عوامل مخاطره آمیز دیگر نیز تحت نفوذ عوامل ژنتیکی هستند مانند برخی اختلالهای شخصیتی و روانی و عملکرد نامناسب تحصیلی ناشی از اختلالهای یادگیری.
صفات شخصیتی
عوامل مختلف شخصیتی با مصرف مواد ارتباط دارند. از این میان، برخی از صفات بیشتر پیش بینی کننده احتمال اعتیاد هستند و به طور کلی فردی را تصویر می کنند که با ارزشها یا ساختارهای اجتماعی مانند خانواده، محیط آموزشی و مذهب پیوندی ندارد و یا از عهده انطباق، کنترل یا ابراز احساسهای دردناکی مثل احساس گناه، خشم و اضطراب بر نمی آید. این صفات عبارتند از: عدم پذیرش ارزشهای سنتی و رایج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نیاز شدید، احساس فقدان کنترل بر زندگی خود، اعتماد به نفس پایین، فقدان مهارت در برابر پیشنهادهای خلاف دیگران، فقدان مهارتهای اجتماعی و انطباقی. از آنجا که اولین مصرف مواد، معمولاً از محیطهای اجتماعی شروع می شود هر قدر فرد قدرت تصمیم گیری و مهارت ارتباطی بیشتری داشته باشد، بهتر می تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت کند.
پایان نامه مقایسه ی بهداشت روانی دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری