فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 24 صفحه
روشهای علمی و مذهبی شناخت و آگاهی.
بصورت کلی در صحبت از مذهب و دانش از روشهای گوناگونی در اقدامات مربوط به آنها استفاده میشود تا بتوان حقیقت را اثبات کرد. روشهای مذهبی عموماً ذهنی هستند این روشها با متن مقدس، شهودگرایی و با تجربه مرجع صلاحیتداری نظیر پیامبر مرتبط هستند. روشهای علمی عموماً بدنبال یک هدف هستند تنها برپایه مشاهده و تفسیر و توضیح پدیدهها استوار هستند. هر دو روش علمی و مذهبی تلاش میکنند تا به سؤالات زیر پاسخ دهند، سؤالاتی مربوط به پدیدههای باور نکردنی و رخدادهایی که از لحاظ توانایی عقل بشر غیرقابل انجام هستند و از لحاظ فیزیکی عموماً غیرقابل توجیه هستند. مردم 2 روش را برای پاسخگوئی به این سوالات بکار میبرند. در مورد تمامی سوالات غیرقابل تصور و قابل تصور و مشاهده، روشهای مذهبی توانایی پاسخگوئی دارند. برخلاف روشهای مذهبی که برای اکثر سؤالات بکار میروند، روشهای علمی برای تعدادی از سؤالات توانایی پاسخگوئی دارند. برای مثال برای این سؤال که آیا زمین مرکز جهان است یا نه هم پاسخهای علمی مطرح شد و هم پاسخهای مذهبی. پاسخهای علمی در حالی بیان شدند که وابسته به قوانین طبیعی و قوانین فیزیکی بودند. روشهای علمی تنها در مواردی که موضوع سؤال قابل مشاهده باشد پاسخهای معتبر و ارزشمندی را ارائه میکنند. بر پاین قوانین و اصول مذهبی است که میتوان بیان کرد خداوند ماوراءالطبیعه بوده و درک چگونگی ذات اقدس او برای ما امکانپذیر نیست و اوست که بوجود آورنده تمام پدیدههاست.
مشکران با تکیه بر اینکه خداوند قابل مشاهده مستقیم نیست، وجود خداوند را انکار میکنند. البته برخی از روشهای علمی هم در مورد موارد قابل مشاهده و هم غیرقابل مشاهده پاسخهایی را ارائه کردهاند. در این زمینه عدهای وجود دارند بنام پوچگراها که هیچ یک از دلایل مذهبی و نظریات اخلاقی را قبول ندارند. عدهای دیگر بنام هادیگراها تنها براین او را استدلال میکنند که هر چیزی که از نظر علمی قابل توجیه نباشد، دلایل بر عدم وجود آن نیست، این او از نظر فلسفی قابل توضیح است، بخشی از این مشکل بدلیل ناتوانی علم در توضیح و تشریح پدیدهای خاص است. آئین هندو هم به عقاید مذهبی و فلسفی و هم به تجربیات فرهنگی معتقد میباشد و خود را تنها به اصول علمی محصور نکرده است. دین بودا بر این باور است که باید در دو رنج در زندگی وجود داشته باشد تا انسان بتواند عقل و تفکر و قوه ادراک خود را از بند و حصار تمایلات پست رها کند. فلسفه کنفوسیوس بر تعلیمهای عشق و انسانیت برای آدمی تاکید دارد. این فلسفه برای آموختن، ارزش و مرتبه والایی قائل است. همینطور مباحثی چون صلح، عدالت بسیار ارزشمند هستند. شیوه چینی روشی فلسفی و توسعه یافته است که بوسیله لودرزو و چوانگ مطرح شده و در آن از زندگی ساده همراه با صداقت پشتیبانی شده است.
مسیحیت از اعتقادات یکتاپرستی است که بر پایه کتاب انجیل میباشد و از تعلیمهای حضرت عیسی پیروی میشود. روش علمی را میتوان بدین صورت تعریف کرد که روشی است مبتنی بر تجربه و آزمایش است و بر پایه اصول و قواعد علمی بنیان نهاده شده است.
اسلام، مذهب یکتاپرستی است در قرن هفتم و بر پایه تعلیمات حضرت محمد حدود 1000 سال پیش از دوران مدرن بنیان نهاده شده است. تاریخنگاران علمی، به دین اسلام به همکار هستند اینلور بدلیل کتب و متونی است که از چنین تا آفریقا و از lberia تا هندوستان را در برگرفتهاند. در دوران قرون وسطی تعدادی از متفکرات طرحی را بصورت ترکیبی از اسلام، مسیحیت، کلیمیت و کبرسچیانیتی را مطرح کردند این اور پروژهای بین علوم طبیعی و مذهب محسوب میشد. برای مثال فیلسوف یهودی بنام کوئیک در این رابطه حقایقی را بیان کرده است. برخی از فیلسوفان طبق گفته او علاقمند بودند که بررسی کنند آیا در مورد جهان طبیعی تناقضی وجود دارد و این طور الزامی بود بر اینکه متون مذهبی مورد تفسیر مجدد قرار بگیرند. در این مورد میتوان بوضوح مشاهده کرد که تعلیمات سفت و این تحت تاثیر فشارهای تحصیلی «در برخی موارد» قرار گرفتهاند. بعنوان مثال مواردی از خود مختاری خانقاهها و رقابت دانشگاهها و کاسیا و تحریم برخی دیدگاهها مشاهده شده است. پیشرفتهها و تحولات مشابه در مذاهب دیگر نیز دیده شده است. هرزمان که فلسفه نوعی سازش با علوم را «بصورت نامعقول» پذیرفته است، دین و مبانی آن دستخوش تحریف شدهاند. در این بین دین اسلام بعنوان نمونهای برجسته مطرح میشود که در کنار رشد و ترقی علم، از تحریف حفظ شده است و بصورت دیده در قرون 17 و 16 فراگیر شده است. البته دوران نیز «خصوصاً در اروپا» وجود داشت که در آن دین متغیری و تلاش برای تحریف آن به اوج خود رسید. اصول دین پروتستان در ایالات متحده مسلط شد و در این دوران، عامه افراد پیرو فلسفه بدبینی شده بودند روشهای علمی و افزایش سرمایهگذاری برای انجام تحقیقات علمی مرتبط، محسوس بود. با این حال علم تکیه اصلی خود را بر نشانهها و اشارات مذهبی قرار داده بود و از دین نه بصورت مطلق، در مواردی پیروی میشد.
تحقیق درباره ارتباط بین دانش و مذهب