فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی ارتباط بین افزوده بازار و ارزش ارزش افزوده نقدی با بازده سهام

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله بررسی ارتباط بین افزوده بازار و ارزش ارزش افزوده نقدی با بازده سهام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موضوع اصلی این تحقیق تعیین محتوای اطلاعاتی نسبی و فزاینده ارزش افزوده بازار(MVA) و ارزش افزوده نقدی (CVA) در ارتباط با بازده سهام می-باشد. از این رو متغیرهای ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده نقدی به عنوان متغیرهای مستقل و بازده سهام به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. لذا فرضیاتی در این راستا گردآوری شده تا به بررسی این موضوع پرداخته شود.به منظور بررسی فرضیات مورد نظر ابتدا از طریق اطلاعات موجود ، داده هایی از بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری و تهیه گردید.با توجه به بررسی های به عمل آمده جامعه آماری تحقیق حاضر تعداد76 شرکت می باشد.دوره مورد بررسی در تحقیق حاضر1381تا1387می باشد.به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع¬آوری شده ، از آنجا که هدف بررسی وجود رابطه همبستگی بین متغیر های مستقل و وابسته می¬باشد، روش تحقیق از نوع همبستگی و روش شناسی تحقیق از نوع پس رویدادی (استفاده از اطلاعات گذشته) می باشد. به منظور بررسی رابطه متغیرهای مورد نظر از رگرسیون ونرم افزارهایR وآزمون Waldاستفاده شده است.نتایج حاصل از تحقیق بیانگر رابطه همبستگی ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده نقدی در ارتباط با بازده سهام می باشد. همچنین نتایج تحقیق حاضر بیانگر دارا بودن محتوای اطلاعاتی فزاینده دو متغیر نسبت به یکدیگر و نداشتن محتوای اطلاعاتی نسبی در ارتباط با بازده سهام می¬باشد.

 

کلمات کلیدی: محتوای اطلاعاتی نسبی، محتوای اطلاعاتی فزاینده، ارزش افزوده نقدی، ارزش افزوده بازار ،بازده سهام
مقدمه
بورس اوراق بهادار در حکم یک بازار ، تسهیلات لازم را برای خریداران و فروشندگان سهام فراهم می کند ، به نحوی که آنها بتوانند در هر زمان پول خود را به اوراق بهادار یا بالعکس تبدیل نمایند.از آنجائی که بورس به عنوان بازاری در جهت تجهیز پس اندازها و همچنین هدایت آنها به طرف سرمایه گذاریهای مولد و مفید به حال جامعه و اقتصاد کشور مطرح می باشد، مطالعه و تحقیق پیرامون این بازار از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. سرمایه گذاران با انگیزه¬های مختلف نقش اساسی را در تامین منابع مالی بازی می-کنند.واحدهای اقتصادی هم از جذب سرمایه¬های پراکنده اهداف متفاوتی را دنبال می کنند ، ولی هدف اصلی مشترک برای هر دو گروه ، دستیابی به منافع بیشتر و حداکثر کردن ثروت است. به طور کلی منافعی که در این بازار عاید سرمایه گذار می شود¬،در قالب سودسهام پرداختی وافزایش قیمت سهم می باشد. از آنجایی که هدف سرمایه گذاران حداکثر کردن بازده مورد انتظار با توجه به کاهش ریسک است،به همین دلیل پژوهشگران و تحلیل گران مالی به دنبال یافتن معیار عملکردی هستند که بر اساس آن بتوان بازده و تغییرات آن را برای سهام یک شرکت با نزدیک ترین تقریب پیش بینی کرد. شناسایی عوامل و شاخص¬هایی که در تعیین بازده¬وقیمت سهام کاربرد داشته باشد و همچنین تعیین محتوای اطلاعاتی هر یک از این شاخص-هابه طور نسبی نیز در مقایسه با یکدیگر ،یکی از دغدغه های پژوهشگران حوزه های مالی است.
با توجه به¬دلایل فوق، در نظر داریم محتوای اطلاعاتی نسبی و افزاینده ارزش افزوده نقدی و ارزش افزوده بازار را به منظور پیش بینی قیمت سهام وبه طور کلی بازده سهام مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم، تا مشخص گردد در بازار اوراق بهادار تهران، سرمایه¬گذاران در تصمیم-گیریهای خود به چه نوع اطلاعاتی برای تصمیم¬گیری نیازمند می¬باشند. در حقیقت به دنبال این موضوع هستیم که کدام دسته از اطلاعات، سرمایه-گذار را در پیش¬بینی قیمت و بازده سهام یاری می¬کند.
پیشینه تحقیق درجهان:
پیکور و بلکویی (1994) ابتدا به معرفی ارزش افزوده و فواید گزارشگری آن پرداختند و سپس قدرت توضیح¬دهندگی بازده بازار را از جانب دو متغیر سود و ارزش افزوده مورد مطالعه و بررسی تطبیقی قرار دادند.اطلاعات به صورت نمونه¬ای شامل 2398شرکت/سال جمع¬آوری شد که فاصله زمانی 1979-1983 را شامل می¬شد و از شرکتهای پذیرفته شده در بورس نیویورک و بورس آمریکا بدست آمد. نتایج حاصل از آزمونهای مدل تحقیق نشان داد که تغییرات نسبی ارزش افزوده محتوای اطلاعاتی نسبی بیشتری در مقابل تغییرات نسبی سود دارند. همچنین تغییرات نسبی خالص ارزش افزوده و هم تغییرات نسبی سود دارای محتوای اطلاعاتی فزاینده نسبت به یکدیگر می¬باشند.
دورو در سال (1998)،به مطالعه رابطه بین ارزش افزوده بازار(MVA)با درآمد اقتصادی پرداخت.در این تحقیق به رابطه بین پاداش مدیران با درآمد اقتصادی پرداخته شده است.نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این است که رابطه بین ارزش افزوده بازار با درآمد اقتصادی تایید گردیده است.تحلیل ها حاکی از رابطه مثبت می باشد که در طول زمان افزایش می یابد.همچنین یک ناسازگاری دوره ای در رابطه بین درآمد اقتصادی و ارزش افزوده بازار در قالب یک مدل تئوریکی وجود دارد.
چارلز لی و همکارانش (2004)،در تحقیقی تحت عنوان ارتباط EVAوMVA با پاداش مدیران ،در مورد اینکه آیا پاداش مدیران وابسته به معیارهای عملکردی"ارزش افزوده"همانند ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی می¬باشد یا خیر بحث می-کند. بیشترین بحث این تحقیق در ارتباط با رابطه چنین متغیرهایی بوده که ارتباط آنان را از طریق صنایع مختلف مورد بررسی قرار داده است،که منجر به یک تفاوت سیستماتیک در ویژگی¬های مالی یا عملیاتی شرکت¬ها شده است.نتایج بیانگر این موضوع است که ارزش افزوده بازار با پاداش مدیران رابطه معناداری داشته است.
پیشینه تحقیق درایران:
شهریاری (1381)، محتوای اطلاعاتی ارزش افزوده را در مقابل سود و وجوه نقد حاصل از عملیات آزمون کرد. هدف از انجام تحقیق، بررسی امکان ارائه صورت ارزش افزوده به عنوان یکی از صورت های مالی اساسی یا به عنوان مکمل صورت های مالی با توجه به مزایای اطلاعات ارائه شده نسبت به صورتهای مالی دیگر می¬باشد، و در نهایت مقایسه اطلاعات ارائه شده در صورت ارزش افزوده با صورت سود و زیان و صورت گردش وجوه نقد می باشد. نمونه آماری در تحقیق وی شامل 35 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی مورد بررسی از سال 1375 لغایت 1379 بود. تحلیل نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان داد که ارزش افزوده جهت تصمیم گیری استفاده کنندگان دارای محتوای اطلاعاتی بوده و می تواند مورد استفاده مفید قرار گیرد، و در مقایسه با سود و جریان های نقدی حاصل از عملیات دارای محتوای اطلاعاتی نسبی بیشتری است.
نوروش و مشایخی (1383) به بررسی محتوای اطلاعاتی فزایندة ارزش افزودة اقتصادی و ارزش افزودة نقدی در برابر سود حسابداری و وجوه نقد حاصل از عملیات شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1375 الی 1381 پرداختند نتایج حاصل از آزمون فرضبات تحقیق نشان داد که ارزش افزودة اقتصادی و ارزش افزودة نقدی نیز ، علی رغم عدم آشنایی عمومی بازار با آنها ، توانسته اند به طور بالقوه وارد مدلهای تصمیم گیری در این بازار شوند و بعضاً از خود محتوای اطلاعاتی فزاینده نسبت به سایرین نشان دهند .
ملکی اسکوئی (1385)، در تحقیقی تحت عنوان "محتوای اطلاعاتی نسبی و فزاینده ارزش افزوده نقدی و نسبت P/E در ارتباط با بازده سهام عادی در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" درصدد برآمد رابطه ارزش افزوده نقدی و ضریب P/E را با بازده سهام عادی در شرکت های فوق الذکر طی سال های 1378 تا 1382 مورد بررسی قرار دهد و توانایی این دو معیار را در پیش بینی بازده سهام بسنجد. وی با انتخاب یک نمونه 85 تایی، به این نتیجه رسید که دو معیار مورد مطالعه با بازده سهام ارتباط دارند و ارزش افزوده نقدی حاوی اطلاعاتی است که نسبت P/E فاقد آن بوده است و برعکس. بنابراین استفاده همزمان از آنها به افزایش قدرت توضیح دهندگی تغییرات بازده سهام می انجامد.
رهگذار(1387) درتحقیق"مطالعه تجربی معیارهای عملکردی بر مبنای ارزش،رضایتمندی سهامداران و قیمت سهام"،ارتباط بین چندین معیار عملکردی بر مبنای ارزش را با قیمت سهام بررسی نموده است.در این تحقیق به این نتیجه رسیده¬اند که متغیر ارزش افزوده بازار ارتباط بسیار قوی با قیمت سهام دارد،این یافته همچنین بیانگر این موضوع است که متغیر ارزش افزوده بازار می¬تواند بهتر از متغیرهای بازده ارزش ویژه(ROE ) و بازده داراییها(ROA )باشد.
روش تحقیق
از آنجائی که در این تحقیق به بررسی وجود رابطه همبستگی بین متغیرهای مستقل و وابسته پرداخته می شود، روش تحقیق از نوع همبستگی و روش شناسی آن از نوع پس رویدادی (استفاده از اطلاعات گذشته) است. به طور کلی تحقیقات همبستگی شامل کلیه تحقیقاتی است که در آنها سعی می شود رابطه بین متغیر های مختلف با استفاده از ضریب همبستگی کشف یا تعیین گردد.
جامعه آماری این تحقیق کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که از سال 1381 تا پایان سال 1387 در بورس فعالیت داشته اند. پس از تعیین مبنای جامعه آماری ،شرکت هایی مورد رسیدگی قرار می گیرند که دارای شرایط زیر باشند:
1- پایان سال مالی شرکت به تاریخ بیست و نهم اسفند ماه باشد تا شاخص های محاسبه شده در انتهای سال مالی ، دارای تطابق زمانی لازم باشد. همچنین شرکت نباید در فاصله سالهای 1381 الی 1387تغییر سال مالی داده باشد.
2- شرکتها نباید در طی دوره های مورد مطالعه توقف عملیات داشته باشند.
3- تمامی اطلاعات مرتبط با متغیرهای تحقیق برای آن شرکت ها در دسترس باشد.
4- شرکت نباید جزء شرکت های سرمایه گذاری باشد.
بنابراین با توجه به اعمال محدودیت های فوق جامعه آماری این تحقیق شامل تعداد 76 شرکت می-باشد.در این تحقیق فرضیاتی به شرح زیر در نظر گرفته شده است:
1 ) ارزش افزودة نقدی با بازده آتی سهام عادی رابطة معنی داری دارد .
2 ) ارزش افزوده بازار با بازده آتی سهام عادی رابطة معنی داری دارد .
3) ارزش افزوده نقدی در ارتباط با بازده آتی سهام عادی شاخص بهتری در مقایسه با ارزش افزوده بازار است.
4) ارزش افزوده نقدی نسبت به ارزش افزوده بازار دارای محتوای اطلاعاتی فزاینده است.
جدول مربوط به نتایج حاصل از فرضیات تحقیق
فرضیه مورد آزمون نتایج حاصل از آزمون فرضیه
فرضیه اول ارزش افزودة نقدی با بازده آتی سهام عادی رابطة معنی داری دارد .
نتایج حاصل از فرضیه اول بیانگر این است که ارزش افزوده نقدی دارای همبستگی و قدرت توضیح¬دهندگی در ارتباط با بازده سهام می-باشد و لذا رابطه آن با بازده معنادار گردیده است.
فرضیه دوم ارزش افزودة بازار با بازده آتی سهام عادی رابطة معنی داری دارد . نتایج حاصل از فرضیه دوم بیانگر این است که ارزش افزوده بازار دارای همبستگی و قدرت توضیح¬دهندگی در ارتباط با بازده سهام می-باشد و لذا رابطه آن با بازده معنادار گردیده است.
فرضیه سوم ارزش افزوده نقدی در ارتباط با بازده آتی سهام عادی شاخص بهتری در مقایسه با ارزش افزوده بازار است. دلیلی بر برتری ارزش افزوده نقدی نسبت به ارزش افزوده بازار در ارتباط با بازده سهام وجود ندارد .به عبارت دیگر فرضیه H0را نمی¬توان رد کردو لذا فرضیه سوم رد می¬گردد.
فرضیه چهارم ارزش افزوده نقدی نسبت به ارزش افزوده بازار دارای محتوای اطلاعاتی فزاینده است.
با توجه به آماره Wald محاسبه شده ، فرض مبنی بر نداشتن محتوای اطلاعاتی فزاینده رد شده و دارای محتوای فزاینده اطلاعاتی است بنابراین فرضیه چهارم این تحقیق رد نمی¬گردد.

 


آزمون فرضیه اول
اطلاعات استخراج شده در ارتباط با آزمون فرضیه اول به صورت زیر می¬باشد:
جدول ضرایب
مقدار برآورد شده خطا آمارهt معناداری
مقدار ثابت 0.30098 0.08184 3.678 0.000269
ارزش افزوده نقدی 0.0395 0.03153 1.253 0.210999
جدول آنالیز واریانس
جمع مربعات درجه آزادی آمارهf معناداری
ارزش افزوده نقدی 3.97 1 1.5699 0.211
آزمون دوربین واتسون
مقدار ازمون معناداری
مدل1 1.5987 0.4375
آزمون براش پاگن
مقدار آزمون درجه آزادی معناداری
مدل1 0.3781 1 0.5386
در ارتباط با بررسی این فرضیه آزمون زیر وجود دارد:

با توجه به اطلاعات استخراج شده مقدار معناداری (p-value)در جدول ضرائب مربوط به ارزش افزوده نقدی برابر با 0.211می¬باشد که با توجه به اینکه بررسی آزمون در سطح 95% انجام می¬گردد و 0.211بزرگتر از 0.05می¬باشد لذا فرض صفر مربوط به این آزمون رد شده و فرضیه مقابل تایید گردیده و می¬توان به رابطه معنادار بین ارزش افزوده نقدی و بازده اشاره نمود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله14    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی ارتباط بین افزوده بازار و ارزش ارزش افزوده نقدی با بازده سهام

دانلود پاورپوینت قیمت گذاری محصولات؛ شناسایی و جذب ارزش مشتری (فصل دهم کتاب اصول بازاریابی کاتلر ترجمه فروزنده)

اختصاصی از فی ژوو دانلود پاورپوینت قیمت گذاری محصولات؛ شناسایی و جذب ارزش مشتری (فصل دهم کتاب اصول بازاریابی کاتلر ترجمه فروزنده) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت قیمت گذاری محصولات؛ شناسایی و جذب ارزش مشتری (فصل دهم کتاب اصول بازاریابی کاتلر ترجمه فروزنده)


دانلود پاورپوینت قیمت گذاری محصولات؛ شناسایی و جذب ارزش مشتری  (فصل دهم کتاب اصول بازاریابی کاتلر ترجمه فروزنده)

عنوان: دانلود پاورپوینت قیمت گذاری محصولات؛ شناسایی و جذب ارزش مشتری  (فصل دهم کتاب اصول بازاریابی کاتلر ترجمه فروزنده)

دسته: مدیریت (مدیریت بازاریابی)

فرمت: پاورپوینت (قابل ویرایش)

تعداد اسلاید: 30 اسلاید

کتاب اصول بازاریابی تالیف فیلیپ کاتلر و گری آرمسترانگ ترجمه بهمن فروزنده از جمله منابع مهم درس مدیریت و اصول بازاریابی در سطح کارشناسی  و کارشناسی ارشد می باشد. این فایل شامل پاورپوینت کامل و جامع فصل دهم این کتاب با عنوان  " قیمت گذاری محصولات؛ شناسایی و جذب ارزش مشتری "  در 30 اسلاید می باشد که می تواند به عنوان سمینار در کلاس و ارائه کلاسی مورد استفاده قرار گیرد. این فایل شامل بخشهای عمده  زیر است:

مقدمه

قیمت چیست؟

عواملی که در قیمت گذاری باید مدنظر قرار داد

قیمت گذاری مبتنی بر هزینه

قیمت گذاری مبتنی بر ارزش

مقایسه قیمت گذاری مبتنی بر هزینه با قیمت گذاری مبتنی بر ارزش

قیمت گذاری ارزش مناسب

قیمت گذاری ارزش افزوده

قیمت گذاری مبتنی بر هزینه

انواع هزینه های شرکت

هزینه های ثابت

هزینه های متغیر

هزینه های ثابت

هزینه های کل

تحلیل نقطه سر به سر و قیمت گذاری با سود هدف

قیمت گذاری در بازارهای مختلف

قیمت گذاری در شرایط رقابت محض

قیمت گذاری در شرایط رقابت انحصاری

قیمت گذاری در شرایط رقابت چند جانبه

قیمت گذاری در شرایط انحصار کامل

استراتژی ها و قیمت های رقبا

عوامل بیرونی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت قیمت گذاری محصولات؛ شناسایی و جذب ارزش مشتری (فصل دهم کتاب اصول بازاریابی کاتلر ترجمه فروزنده)

تحقیق مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی


تحقیق مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:31

فهرست:

مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی

تاثیر بر توزیع درآمد

بسیاری افراد تصور می‌کنند مالیات بر ارزش افزوده موجب دریافت سهم بیشتری از افراد کم درآمد نسبت به افراد پردرآمد می‌شود. اما برای تجزیه و تحلیل دقیق تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر توزیع درآمد، می‌بایست ببینیم این مالیات به چه صورتی اجرا می‌شود (یعنی نرخ آن برای کالاهای مختلف چند درصد است و چه کالاهایی از آن مستثنا هستند). به علاوه، باید دید نحوه استفاده از درآمدهای حاصله به چه صورت است؟ مثلا در بریتانیا مالیات بر ارزش افزوده بر اکثر کالاها 10‌درصد است و برای برخی کالاها نرخ صفر دارد (کالاهایی که نرخ مالیات بر ارزش افزوده صفر دارند مشتمل بر مواد غذایی، اجاره مسکن، سوخت، انرژی و حمل‌ونقل مسافر است). نرخ مالیات بر ارزش افزوده برای برخی کالاهای لوکس 25‌درصد و برای برخی کالاها

که در سطح بین‌المللی فروش بیشتری دارد کمتر از 10‌درصد می‌باشد. تاثیر این مالیات‌بندی بر توزیع درآمد بستگی به این دارد که قیمت کالاها و خدمات چگونه نسبت به حذف یک مالیات و وضع مالیات بر روی کالای دیگر واکنش نشان می‌دهند. غالبا نمی‌توان تضمین کرد که قیمت‌ها با تغییر مالیات به همان نسبت تغییر کنند. نحوه استفاده از درآمد توسط دولت (به عنوان مثال اینکه آیا از درآمدها برای کاهش یا حذف مالیات بر درآمد، مالیات بر دارایی، یا افزایش مخارج دولت استفاده می‌شود) می‌تواند برای درک توزیع درآمد واقعی پس از تغییر مالیات به ما کمک کند. به‌علاوه شرایط پولی کشور،‌ رفتار قیمت‌ها را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد که به نوبه خود، بر توزیع درآمد واقعی تاثیرگذار است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی

دانلود مقاله عنوان بررسی ارتباط بین حاکمیت شرکتی با ارزش شرکت و سیاست تقسیم سود

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله عنوان بررسی ارتباط بین حاکمیت شرکتی با ارزش شرکت و سیاست تقسیم سود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

-1 مقدمه
در سال های اخیر پیشرفت های قابل ملاحظه ای در استقرار حاکمیت شرکتی از طریق قانون گذاری و نظارت و نیز اقدامات داوطلبانه شرکتها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه صورت گرفته است. سرمایه گذاران و سهامداران آگاهی بیشتری درمورد ضرورت و اهمیت حاکمیت شرکتی یافته اند و نسبت به پیگیری استقرار این نظام در شرکت ها علاقمند شده اند. برخی پژوهش های تجربی حکایت از رابطه مثبت حاکمیت شرکتی و بازده شرکت ها دارد.
دریک بیان کلی حاکمیت شرکتی، سیستم کنترل و هدایت شرکت است. سیستمی که ارتباط بین شرکت و ذینفعان آن را تعیین، کنترل و هدایت می نماید. حاکمیت شرکتی در سطح خرد دستیابی به اهداف شرکت و در سطح کلان تخصیص بهینه منابع را دنبال می کند.
موضوع حاکمیت شرکتی به گونه ای که امروز مطرح است، حاصل مطالعات و بررسی هایی است که در کشورهای مختلف دنیا انجام گردید و سابقه مشخص آن به دهه 1990 میلادی بر می گردد . گزارش"کادبری" در انگلستان، مقررات هیئت مدیره در جنرال موتورز آمریکا، گزارش"دی" در کانادا و گزارش"وی انو" در فرانسه از آن جمله است.رسوائی های مالی در شرکت های انرون، ورلد کام، سیکو، زیراکس و چند شرکت دیگر، کنگره آمریکا را بر آن داشت تا کمیته خاصی را مأمور بررسی راهکارهایی برای مقابله با فساد و تقلب نماید. مسئولیت این کمیته برعهده سناتور آمریکایی پل ساربنز و نماینده کنگره میشل آکسلی گذاشته شد. آنها با همکاری سازمان حسابرسی دولتی، انجمن حسابداران رسمی آمریکا و کمیسیون بورس اوراق بهادار لایحه ای را تدوین نمودند که به قانون "ساربنز- اُکسلی" شهرت یافت. این قانون موجب پیدایش مرجع نظارتی نسبتا مقتدری به نام. هیات حسابداری شرکتی های سهامی عام گردید. در سالهای اخیر نهادها و سازمانهایی نظیر، شبکه جهانی حاکمیت شرکتی، اتاق بازرگانی بین الملل بانک جهانی، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و فدراسیون بین المللی حسابداران و برخی موسسات رتبه بندی نظیر استاندارد و پورز در ترویج و وضع استانداردهایی در رابطه با حاکمیت شرکتی فعالیت داشته اند. اگرچه برخی از دستورالعمل ها و استانداردهای مورد اشاره جنبه اجباری یافته است (مثل الزامات قانون ساربنز- آکسلی) اما اجرای بخش عمده ای از آنها کماکان جنبه اختیاری و داوطلبانه دارد.
موضوع در کشورهای درحال توسعه تا حدی متفاوت است و دستورالعمل های حاکمیت شرکتی در این کشورها غالبا به پرکردن خلاءهای قانونی پرداخته است که در کشورهای پیشرفته ازطریق قوانین و مقررات ساختار یافته تامین می شود، نظیر برخورد یکسان با سهامداران، افشاء مناسب و به موقع و نحوه برگزاری مجامع عمومی، در عین حال هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای درحال توسعه، تلاش ها در جهت ارائه راه کارهایی برای ملزم نمودن مدیران به پاسخگویی و تنظیم روابط منصفانه با ذینفعان ادامه دارد.
درباره سیاست تقسیم سود میتوان گفت، سیاست تقسیم سود یکی از مهمترین مباحث مطرح در مدیریت مالی است؛ زیرا سود تقسیمی بیانگر پرداختهای نقدی عمده شرکتها و یکی از مهمترین گزینه ها و تصمیمات فراروی مدیران به شمار می رود. مدیر باید تصمیم بگیرد که چه میزان از سود شرکت تقسیم، و چه میزان در قالب سود انباشته مجدداً در شرکت سرمایه گذاری شود. به رغم اینکه پرداخت سود تقسیمی مستقیماً سهامداران را بهره مند می سازد، اما توانایی شرکت در انباشت سود به منظور بهره گیری از فرصتهای رشد را تحت تأثیر قرار می دهد. به علاوه، این سیاست در بازار سهام، محتوای اطلاعاتی دارد و تغییر آن نیز برای سهامداران حاوی اطلاعات است. هر سرمایه گذار با توجه به نوع سلیقه، سهام شرکتی را خریداری می کند که سیاست تقسیم سود آن را مطلوب می داند. میزان سود سهام پیشنهادی توسط هیئت مدیره معمولاً حاوی اطلاعاتی در خصوص انتظارات. مدیران در مورد سودآوری آینده شرکت است (جهانخانی و پارساییان، 1384 : ص 421 (سیاست تقسیم سود همچنین یکی از مواردی است که تحت تأثیر تضادهای نمایندگی قرار دارد. به طور کلی دو دیدگاه متفاوت در زمینه رابطه سود تقسیمی و تضادهای نمایندگی وجود دارد
. در دیدگاه اول، سود تقسیمی راه حل کاهش تضادهای نمایندگی بین مدیران و سهامداران). کوکی و گیزانی ،2009) و در دیدگاه دوم از طرفی، سود تقسیمی جایگزینی برای مسائل نمایندگی است. مبانی نظری و یافته های پژوهشهای تجربی حاکی از رابطه معنادار ساختار مالکیت و ترکیب هیئت مدیره با هزینه های نمایندگی است) نوروش و همکاران، 1388. ( با توجه به این مطالب مبنی بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و هزینه های نمایندگی، انتظار می رود که ساختار مالکیت و ترکیب هیئت مدیره بر سیاست تقسیم سود نیز مؤثر باشد. با توجه به اهمیت سیاست تقسیم سود و شناسایی عوامل مؤثر بر آن در بازار بورس، این پژوهش به بررسی این رابطه می پردازد.

 

2-1تاریخچه مطالعاتی
روزف (1982) به بررسی تأثیر عوامل رشد، بتا و هزینه های نمایندگی بر سیاست تقسیم سود پرداخت. یافته های پژوهش با استفاده از رگرسیون حاکی است که سیاست تقسیم سود ) نسبت پرداخت سود تقسیمی(رابطه منفی و معناداری با نرخ رشد فروش گذشته و آینده، ضریب بتا و درصد سهام تحت تملک افراد درون سازمان)مالکیت مدیریتی (و رابطه مثبت و معناداری با تعداد سهامداران دارد .
دمستز و لن (1985) اثر ساختار مالکیت بر عملکر د شرکت را مورد بررسی قرار دادند . نتایج پژوهش آنها نشان می دهد که رابطه بااهمیت و مثبتی بین ساختار مالکیت و عملکرد شرکت وجود دارد . جنسن و همکاران (1992) به بررسی رابطه ساختار مالکیت و سیاستهای بدهی و تقسیم سود پرداختند. یافته های پژوهش حاکی است که سطح مالکیت داخلی)مدیریتی (بین شرکت ها متفاوت است و شرکت های با مالکیت داخلی بالا، سطح بدهی و سود تقسیمی پایین تر را انتخاب می کنند.
نتایج پژوهش بروس و کینی (1994) بیانگر آن است که بین قیمت سهام ، سودآوری شرکت و بهبود عملیات با میزان مالکیت نهادی یک رابطه مثبت وجود دارد .
ماگ (1998) درپژوهش خود به این نتیجه رسیدند که استفاده سرمایه گذاران نهادی ازتوانایی هایشان برای نظارت بر مدیریت و عملکرد شرکت، تابعی از میزان سرمایه گذاری آنها است. هرچه میزان مالکیت نهادی بیشتر باشد، نظارت بر مدیریت بهتر انجام می شود و این یک ارتباط مستقیم است.
حساس یگانه و پوریانسب در سال 1384 در پژوهش خود بیان می کنند که با فعال تر بودن سهامدار، نظارت بر عملکرد مدیریت شرکت بهتر انجام می شود و مشکلات نمایندگی کاهش می یابد. افزون بر این، سرمایه گذاران نهادی به عنوان مالکان عمده شرکت، مسئول اثرگذاری بر مدیریت شرکت هستند تا نقش مؤثری در سرمایه گذاری آنها ایفا کنند
نتایج حاصل از پژوهش یزدانیان (1385)، نشان داد زمانی که درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی در شرکت ها بیش از 45 درصد باشد، مدیریت سود کاهش می یابد. علاوه بر این، یافته های پژوهش حاکی از این است که بین وجود مدیران غیر موظف در ترکیب هیئت مدیره، نبود مدیر عامل شرکت به عنوان رئیس یا نایب رئیس هیئت مدیره، وجود حسابرسان داخلی در شرکت ها در ایران و مدیریت سود رابطه . معناداری وجود ندارد
مشایخ و اسماعیلی (1385) رابطه بین کیفیت سود و برخی از جنبه های اصول راهبری( شامل درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره و تعداد مدیران غیرموظف)در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار باتوجه به آیین نامه اصول راهبری را بررسی کردند. به طور کلی آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد، تعداد مدیران غیر موظف و درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره که از سازو کارهای اصول راهبری شرکت محسوب می شوند، در ارتقای کیفیت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس نقش مهمی ندارند.
قنبری(1386) اثر نسبت حضور اعضای غیر موظف، شفافیت اطلاعاتی، وجود حسابرسی داخلی و حضور سهامداران نهادی را به عنوان معیارهایی از حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکت مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد که فقط وجود سهامداران نهادی و حسابرسی داخلی بر عملکرد شرکت تاثیر دارد.

 

3- 1 بیان مسأله
یکی از عوامل بهبود کارایی اقتصادی، حاکمیت شرکتی است، که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت،.. هیات مدیره ،سهامداران و سایر گروههای ذینفع است.
بر اساس آیین نامه نظام راهبری شرکتی، مصوب11/8/1386 هیات مدیره بورس اوراق بهادار تهران، ماموریت حاکمیت شرکتی بدین گونه است:
1-شرکت بورس اوراق بهادارخواهان تحقق بالاترین استانداردهای اخلاقی است
2-انجام آنچه اعلام می شود
3-گزارش نتایج با دقت، صحت و شفافیت
4-رعایت کامل قوانین، مقررات و آیین نامه های حاکم بر امور شرکت.
حاکمیت شرکتی ساختاری را فراهم می کند که از طریق ٱن اهداف شرکت تنظیم و وسایل دستیابی به آن ها و نظارت بر عملکرد تعیین می شود. این نظام انگیزه لازم برای تحقق اهداف شرکت را در مدیربت ایجاد کرده و نیز نظارت موثر را فراهم می کند. به این ترتیب شرکتها منابع را با اثر بخشی بیشتری به کار می برند.
بر اساس اصل سوم(برخورد منصفانه با سهامداران)از اصول شش گانه حاکمیت شرکتی از نگاه سازمان همکاری و توسعه اقتصادی باید حقوق سهامداران اقلیت و برون سازمانی نیز در نظر گرفته شود که خود بر سیاستهای تقسیم سود موثر است. همچنین بر اساس اصل چهارم(نقش ذینفعان در حاکمیت شرکتی )مدیریت باید در جهت افزایش ارزش شرکت گام بردارد.
پرداخت سود سهام، به کنترل مشکل نمایندگی کمک می کند. پرداخت سود به سهامداران، منابع تحت کنترل مدیران و بالتبع قدرت مدیر را کاهش می دهد؛ همچنین احتمال نظارت بازار سرمایه را بر شرکت افزایش می دهد؛ زیرا با پرداخت سود تقسیمی، احتمال انتشار سهام جدید شرکت افزایش می یابد و این مسئله باعث بررسی شرکت توسط بانکهای سرمایه گذار، بورس اوراق بهادار و عرضه کنندگان سرمایه می شود.
نظارت دقیق شرکت به وسیله ی بازارهای سرمایه به کم کردن رفتار فرصت طلبانه مدیران و درنهایت هزینه نمایندگی کمک می کند ؛ بنابراین، سود تقسیمی به کا هش نابرابری اطلاعاتی و تضاد نمایندگی بین مدیران و سرمایه گذاران کمک کرده و اگر سیستم حاکمیت شرکتی خوب عمل کند، مشکلات اطلاعاتی و نظارتی کمتری وجود خواهد داشت.
در این پژوهش، جامعه آماری، شرکتهای بورس اوراق بعادار تهران در ظر گرفته شده.
قلمرو زمانی پژوهش از سال 1385 تا 1389 است
متغیر مستقل:حاکمیت شرکتی شامل معیارهای مالکیت نهادی ، مدیریتی و عمده، درصد سهام شناور آزاد و ترکیب هیئت مدیره می باشد.

 

متغیر های وابسته شامل سیاستهای تقسیم سود (نسبت سودتقسیمی )و ارزش شرکت (قیمت سهام ، ،سودخالص ،Tobin Q)است.
اندازه شرکت ، بازده دارایی ، بازده حقق صاحبان سهام و اهرم نیز به عنوان متغیر کنترل در نظر گرفته شده اند.
پرسشی که این .پژوهش به دنبال پاسخی برای آن است، این است که آیا متغیرهای حاکمیت شرکتی می توانند بر ارزش شرکت و سیاستهای تقسیم سود آن تاثیر بگذارندیا خیر ؟

 

4-1 چارچوب نظری تحقیق
این پژوهش برمبنای پژوهش بیل بی فرانسیسو همکاران (2011) و در بازار ایران انجام شده است. بیل بی فرانسیس وهمکاران به بررسی میزان فرار از قانون توسط مدیران در رابطه با پرداخت سود نقدی و ارتباط آن با متغیرهای درون زا و برون زای حاکمیت شرکتی پرداخته است. فرضیات ایشان حول محور فرار مدیران از قانون در سایه حاکمیت شرکتی ضعیف می چرخد .انتظار می رود برای سرمایه گذاران و سیاستگذاران بورس ازجهت ارتباط بین حاکمیت شرکتی، ارزش شرکت و سیاستهای تقسیم سود مفید باشد.
پژوهش پیش رو در نظر دارد رابطه بین حاکمیت شرکتی، ارزش شرکت و سیاستهای تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دهد و از وجود یا عدم رابطه معنادار بین این عوامل اطمینان حاصل نمایند. از تفاوتهای این پژوهش با سایر پژوهشها میتوان به گستردگی متغیرها و همچنین برخی فرضیاتی که در سایر پژوهشها بررسی نشده اشاره کرد .برخی دیگر از متغیرهای پژوهش به ندرت در سایر پژوهشها ارزیابی شده و از این منظر پژوهش دارای فرضیات مناسبی است.همچنین برخی فرضیات به دلیل اینکه در سایر پژوهشها بررسی شذه بودند ، از این پژوهش حذف گردیدند.

 

مدل مفهومی پژوهش
نمودار 1-1 مدل مفهومی پژوهش

 

5-1 فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی 1:حاکمیت شرکتی بر ارزش شرکتهای ÷ذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
فرضیه فرعی1-1: مالکیت نهادی بر قیمت سهام تاثیر دارد.
فرضیه فرعی 1-2: درصد سهام شناور بر قیمت سهام تاثیر دارد.
فرضیه فرعی 1- 3 :مالکیت نهادی بر Q Tobins تاثیر دارد.
فرضیه فرعی 1-:4 مالکیت مدیریتی بر Q Tobins تاثیر دارد.
فرضیه فرعی 1-5: مالکیت عمده بر Q Tobins تاثیر دارد.
فرضیه فرعی 1-6: ترکیب. هیات مدیره بر Q Tobins تاثیر دارد.
فرضیه فرعی 1-:7 درصد سهام شناور بر سود خالص تاثیر دارد.
فرضیه فرعی1-8: دوگانگی نقش مدیر عامل بر سود خالص تاثیر دارد.(چون در تمامی موارد متغیر مستقل صفر بود ،لذا این متغیر قابلیت بررسی را ندارد و حذف میگردد)
فرضیه اصلی2: حاکمیت شرکتی بر سیاستهای تقسیم سود کل شرکتهای ÷ذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
فرضیه فرعی 2-1: مالکیت نهادی بر DPS/EPS تاثیر دارد.
فرضیه فرعی 2-2: مالکیت مدیریتی بر DPS/EPS تاثیر دارد.
فرضیه فرعی 2-3: مالکیت عمده بر DPS/EPS تاثیر دارد.
فرضیه فرعی 2-4: ترکیب. هیات مدیره بر DPS/EPS تاثیر دارد.
فرضیه فرعی2-5:دوگانگی نقش مدیرعامل بر DPS/EPS تاثیر دارد. (چون در تمامی موارد متغیر مستقل صفر بود ،لذا این متغیر قابلیت بررسی را ندارد و حذف میگردد)

 

6- 1 اهداف پژوهش
پژوهش حاضر سعی دارد تا با جمع آوری اطلاعات و شواهد لازم و آزمون فرضیه های پژوهش و تحلیل یافته های آن شواهد قابل قبولی برای تاثیر برخی عوامل کلیدی حاکمیت شرکتی بر ارزش شرکت و سیاستهای تقسیم سود فراهم نماید. به بیان دیگر، در این .پژوهش کوشش می شود از وجود یا عدم رابطه بین عوامل فوق الذکر، نظیر: مالکیت نهادی، ترکیب هیئت مدیره و دوگانه بودن نقش مدیرعامل با برخی فاکتورهای ارزش شرکت نظیر: سود خالص، Tobin Q و قیمت سهام و فاکتور سیاستهای تقسیم سود مانند نسبت سود تقسیمی اطمینان حاصل نماید. به همین دلیل، شواهد و مدارک مستند ارزیابی خواهد شد تا با استفاده از نتایج آن، شواهد قابل اتکایی برای طیف گستردهای از سهامداران، مسئولین بورس اوراق بهادار تهران و تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری و سایر محققین جهت اتخاذ تصمیم های بهینه به دست آید.
خریداران سهام می توانند با بررسی میزان نفوذ اصول حاکمیت شرکتی متوجه شوند که روش تقسیم سود در این شرکت چگونه است. سهامداران نیز با وجود معیارهای حاکمیت شرکتی می توانند از سلامت شرکت اطمینان یابند همچنین مسئولین بورس می توانند با اعمال قوانینی در این راستا از تداوم عملکرد کلی مثبت بورس اطمینان یابند. سازمان بورس اوراق بهادار و وزارت امور اقتصادی و دارایی نیز از این یافته در امر تدوین آیین نامه راهبری) حاکمیت( شرکتی استفاده کنند.

 

7- 1 ضرورت پژوهش
دراهمیت حاکمیت شرکتی برای موفقیت شرکتها و رفاه اجتماعی شکی نیست. این موضوع با وجود تضاد منافع مالکان و مدیران و سایر ذینفعان اهمیت بیشتری یافته است.
حال درجواب این سوال که چرا حاکمیت شرکتی اهمیت دارد؟ باید گفت:حاکمیت شرکتی به دلایل زیر حائز اهمیت است:
1- چارچوبی را برای ایجاد اعتماد بلندمدت میان شرکت ها و تهیه کنندگان خارجی سرمایه فراهم می کند.
2- با منصوب کردن مدیرانی که بانک تجربیات و ایده های جدید هستند، تفکر استرات‍‍‍ژیک را به صدر شرکت هدیه می‌کند.
3- مدیریت و نظارت بر ریسک جهانی پیش روی شرکت را منطقی می سازد.
4- با تقسیم فرایند تصمیم گیری، اتکای به مدیران ارشد و مسئولیت آنان را محدود می سازد.
لذا بررسی جنبه های مختلف حاکمیت شرکتی و تاثیر آن بر متغیرهای دیگر به منظور برنامه ریزی خرد و کلان ضرورت می یابد.

 

8-1 متغیرهای پژوهش
مالکیت نهادی: برابر درصد سهام نگهداری شده توسط شرکتهای دولتی و عمومی از کل سهام سرمایه است.
مالکیت مدیریتی: بیانگر درصد سهام نگهداری شده توسط اعضای خانواده هیئت مدیره است.
مالکیت عمده:مالکیتهای بالای 5% کل سهام شرکت را گویند.
ترکیب هیئت مدیره: از طریق متغیر نسبت اعضای غیرمؤظف به کل اعضای هیئت مدیره، اندازه گیری می شود.عضوغیرموظف به عضو هیئت مدیره ای اطلاق می شود که در شرکت مسؤلیت اجرایی رسمی نداشته باشد.
درصد سهام شناور آزاد: مقدار سهمی که انتظار می رود درآینده نزدیک قابل معامله باشد یا درصد سهامی که در اختیار سهامداران نهادی نباشد که از اطلاعیه های سازمان بورس استخراج می شود و بورس اوراق بهادار تهران به صورت فصلی آن را اغلام می کند.
دوگانگی نقش مدیرعامل:این وضعیت زمانی رخ می ذهد که مدیرعامل به عنوان رئیس هیئت مدیره هم انتخاب شود. در صورتیکه در شرکتی مدیرعامل رئیس هیئت مدیره باشد از متغیر مصنوعی یک و بالعکس چنانچه مدیر عامل ، رئیس هیئت مدیره نباشد از متغیر مصنوعی صفر استفاده خواهد شد .
قیمت سهام: به صورت میانگین قیمت معامله روزانه محاسبه می شود.
Q Tobin: این نسبت آماره ای است که می تواند به عنوان نماینده ارزش شرکت برای سرمایه گذاران باشد و این پاسخ را به سهامداران بدهد که مدبریت تا چه اندازه در افزایش ثروت آنها دخیل بوده است ونحوه محاسبه آن بدین صورت است: ارزش بازارسهام عادی +ارزش دفتری کل بدهی ها تقسیم بر ارزش دفتری کل داراییهای شرکت در پایان سال
سود خالص: سودی را که پس از کسر هزینه های عملیاتی و غیر عملیاتی و افزودن درآمد غیر عملیاتی از ذرآمد عملیاتی به دست می آید را گویند.
نسبت سود تقسیمی: نسبت سود تقسیمی هر سهم تقسیم بر سود هر سهم را گویند.
اهرم: میزان منابعی را که شرکت از راه وام گرفتن تامین کرده است را اهرم مالی گویند. و برابر نسبت کل بدهی به کل دارایی می باشد .
اندازه شرکت: برابر است با لگاریتم طبیعی مجموع دارایی ها
بازده دارایی ها: بازده دارایی ها یک ایده درباره مدیریت کارآمد در رابطه با استفاده از دارایی ها در جهت تولید سود (دارایی های مولد) به ما می دهد، که از طریق تقسیم سود سالیانه به کل دارایی شرکت محاسبه می شود.
بازده حقوق صاحبان سهام: بازده حقوق صاحبان سهام نشان می دهد یک شرکت چه مقدار سود به وسیله پولی که سهامداران در آن شرکت سرمایه گذاری کرده اند ،می تواند تولید کند. و از رابطه سبت سود خالص بر کل حقوق صاحبان سهام به دست می آید.

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 مقدمه
در سال های اخیر پیشرفت های قابل ملاحظه ای در استقرار نظام حاکمیت شرکتی از طریق قانون گذاری و نظارت و نیز اقدامات داوطلبانه شرکت ها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه صورت گرفته است. سرمایه گذاران و سهامداران آگاهی بیشتری در مورد ضرورت و اهمیت حاکمیت شرکتی یافته اند و نسبت به پی گیری استقرار این نظام در شرکت ها علاقه مند شده اند .دریک بیان کلی حاکمیت شرکتی، سیستم کنترل و هدایت شرکت است. سیستمی که ارتباط بین شرکت و ذینفعان آن را تعیین کنترل و هدایت می نماید. حاکمیت شرکتی در سطح خرد دستیابی به اهداف شرکت و در سطح کلان تخصیص بهینه منابع را دنبال می کند. تفاوت اصلی در نگرش ها، گستره حوزه روابط شرکت با ذینفعان است .

 

2-2حاکمیت شرکتی
1-2-2 ریشه های تاریخی
افشای کمک های نامشروع و پنهانی هفده شرکت بزرگ آمریکایی به حزب جمهوری خواه در سال 1973 که به ماجرای واترگیت 1شهرت یافت، موضوع کنترل های داخلی شرکت ها و افشاء اطلاعات مالی را از منظر جدیدی در کانون توجه مجامع حرفه ای و نهادهای نظارتی قرار داد .
انجمن حسابداران رسمی آمریکا2، استاندارهای ویژه ای را در مورد کنترل های داخلی برای حسابرسان مستقل وضع نمود. همچنین کمیسون ملی مبارزه با تقلب در سال 1987 در گزارشی با عنوان "ترودوی3" نتیجه بررسی های خود را در این ارتباط اعلام نمود. بدنبال آن کنگره آمریکا در سال 1991 قانونی را به تصویب رساند که به موجب آن شرکت های سهامی عام ملزم به ارائه گزارش در ارتباط با کیفیت و موثر بودن کنترل های داخلی گردیدند. اما موضوع حاکمیت شرکتی به گونه ای که امروز مطرح است، حاصل مطالعات و بررسی هایی است که در کشورهای مختلف دنیا انجام گردید و سابقه مشخص آن به دهه 1990 میلادی بر می گردد . گزارش "کادبری "در انگلستان، مقررات هیئت مدیره در جنرال موتورز آمریکا، گزارش "دی" در کانادا و گزارش "وی انو" در فرانسه از آن جمله است. رسوائی های مالی در شرکت های انرون، ورلد کام، آجیپ، سیکو، زیراکس و چند شرکت دیگر، کنگره آمریکا را بر آن داشت تا کمیته خاصی را مأمور بررسی راهکارهایی برای مقابله با فساد و تقلب نماید. مسئولیت این کمیته برعهده سناتور آمریکایی پل ساربنز و نماینده کنگره میشل اکسلی گذاشته شد.
نها با همکاری سازمان حسابرسی دولتی، انجمن حسابداران رسمی آمریکا و کمیسیون بورس اوراق بهادار لایحه ای را تدوین نمودند که به قانون "ساربنز- اکسلی"شهرت یافت. این قانون موجب پیدایش مرجع نظارتی نسبتا مقتدری به نام هیئت حسابداری شرکت های سهامی عام گردید . در سالهای اخیر نهادها و سازمانهایی نظیر، شبکه جهانی حاکمیت شرکتی ، اتاق بازرگانی بین الملل بانک جهانی، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و فدراسیون بین المللی حسابداران و برخی موسسات رتبه بندی نظیر. Standard & Poor's در ترویج و وضع استانداردهایی در رابطه با حاکمیت شرکتی فعالیت داشته اند اگرچه برخی از دستورالعمل ها و استانداردهای مورد اشاره جنبه اجباری یافته است (مثل الزامات قانون ساربنز- آکسلی) اما اجرای بخش عمده ای از آنها کماکان جنبه اختیاری و داوطلبانه دارد.
موضوع در کشورهای درحال توسعه تا حدی متفاوت است و دستورالعمل های حاکمیت شرکتی در این کشورها غالبا" به پرکردن خلاءهای قانونی پرداخته است که در کشورهای پیشرفته ازطریق قوانین و مقررات ساختار یافته تامین می شود، نظیر برخورد یکسان با سهامداران، افشاء مناسب و به موقع و نحوه برگزاری مجامع عمومی، در عین حال هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای درحال توسعه، تلاش ها در جهت ارائه راه کارهایی برای ملزم نمودن مدیران به پاسخگویی و تنظیم روابط منصفانه با ذینفعان ادامه دارد.

 

2-2-2تعاریف و مبانی حاکمیت شرکتی
1-2-2-2مبانی حاکمیت شرکتی
اصطلاح " Governance " از ریشه واژه لاتین "Gubernare "برگفته شده است که به معنای هدایت کردن است و قبل از آن برای هدایت کردن کشتی به کار می رفته است . برگردان واژه ه "Corporate Governance" به فارسی معادل هایی نظیر راهبری شرکتی، حاکمیت سهامی، اداره سازمانی و حاکمیت شرکتی داشته است. دراین مقاله از واژه اخیر یعنی "حاکمیت شرکتی " استفاده می شود. تعاریف ارائه شده برای حاکمیت شرکتی متنوع است. عمده ترین عامل متمایز کننده این تعاریف را می توان پهنه یا گستره شمول حاکمیت شرکتی دانست. ازیک منظر می توان این نظام را رابطه مدیران با سهامداران دانست که مبنای نظری آن "تئوری نمایندگی" ر شکل محدود خود است. در آن سوی این طیف و در نگرشی وسیع، حاکمیت شرکتی رابطه شرکت با تمام ذینفعان خود را بر می گیرد که پشتوانه نظری آن را می توان "تئوری ذینفع "دانست دیدگاهی که علاوه بر سهامداران طیف وسیعی از ذینفعان از جمله هیئت مدیره ،مدیران ارشد اجرائی ،کارکنان ،فروشندگان، مشتریان، حسابرسان ،حسابداران تحلیل گران مالی ،، کارگزاران بورس ،بانکداران و اعتباردهندگان -، نهادهای اجتماعی، وکلای حقوقی ، قضات و جامعه را در برمی گیرد…
سایر تعاریف و نگرش ها به حاکمیت شرکتی داخل طیفی که نگاه حداقلی و حداکثری آن تبیین شد قرار می گیرد . تعاریفی که ذیلا ارائه می شود گزیده ای از نگرش های مختلف به حاکمیت شرکتی را نشان می دهد.
تعریفهای محدود، متمرکز بر قابلیت های سیستم قانونی یک کشور برای حفظ حقوق سهامداران اقلیت است مثلا‌ً پارکینسون (1994) ؛ تعاریف محدود اساساً برای مقایسه میان کشوری مناسبند و قوانین هر کشور نقش تعیین کننده‌ای در سیستم حاکمیت شرکتی دارد.
تعریف های گسترده‌تر حاکمیت شرکتی بر سطح پاسخگویی وسیع تری نسبت به سهامداران و دیگر ذینفعان تاکید دارند. تعریف تریگر (1984 (که به گروه بیشتری از ذینفعان تاکید دارند، از مقبولیت بیشتری نزد صاحبنظران برخوردارند. تعریف های گسترده‌تر نشان می‌دهند که شرکت ها در برابر کل جامعه، نسل های آینده و منابع طبیعی (محیط‌زیست) مسئولیت دارند. در این دیدگاه، سیستم حاکمیت شرکتی موانع و اهرم های تعادل درون‌سازمانی و برون‌سازمانی برای شرکت هاست که تضمین می‌کند آنها مسئولیت خود را نسبت به تمام ذینفعان انجام می‌دهند و در تمام زمینه‌های فعالیت تجاری، به صورت مسئولا‌نه عمل می‌کنند؛ همچنین، استدلا‌ل منطقی در این دیدگاه آن است که منافع سهامداران را فقط می‌توان با درنظر گرفتن منافع ذینفعان برآورده کرد.
2-2-2-2 تئوری نمایندگی
در این تئوری که ناشی از زمینه های اقتصادی و مالی است ،مدیران شرکت به عنوان کارگزار وسهامداران به عنوان کارگمار تعریف می شوند که در واقع طی قراردادی اداره امور شرکت به مدیران تفویض می شود .یک فرض اساسی این است که منافع مدیران لزوما با منافع سهامدارن همسو نیست و کارگزار و کارگمار با هم تضاد منافع دارند،به طور مثال ممکن است مدیران ترجیح دهند منافع خود یعنی بیشترین پاداش را تعریف کنند و این امر منجر به تمرکز وسرمایه گذاری آنها در طرح هایی می شود که منافع کوتاه مدت دارد (به ویژه در مواردی که حقوق،مزایا وپاداش مدیران با سود مرتبط است)و توجهی به منافع بلند مدت سهامداران (افزایش ثروت سهامدارن)ندارند. این مشکل نمایندگی ضرورت کنترل مدیریت را توسط سهامداران نشان می دهد . دراین تئوری نظاام راهبری شرکتی مکانیزمی تلقی می شود که تضمین کننده منافع سهامداران است به خصوص در مواقعی که حقوق قانونی مالک بر کنترل اقدامات مدیریت از اثر بخشی کافی برخوردار نمی باشد
یک سوال مهم این است ،سهامداران چگونه می توانند مدیریت شرکت را کنترل کنند ؟یک فرض اساسی دیگر تئوری نمایندگی این است که تایید کارهای کارگزاران برای کارگماران بسیار مشکل است که روشهایی مانند حسابرسی مستقل می تواند این مشکل را تا حد زیادی حل کند
کویم و جونز (1995) بحث های مستدلی ارائه دادند که تئوری نمایندگی در صورتی موثر و قابل قبول می شود که از چهار اصل اخلاقی پیروی گردد:
1. اجتناب از لطمه زدن به دیگران
2. احترام به آرای دیگران
3. اجتناب از دروغگویی
4. پذیرش توافق ها

 

3-2-2-2 تئوری ذینفعان
تئوری ذینفعان به تدریج از دهۀ 1970 توسعه یافت. یکی از اولین توضیحات در مورد این تئوری در رشتۀ مدیریت، توسط فریمن (1984) ارائه گردید. وی تئوری عمومی شرکت را مطرح و پاسخگویی شرکتی را به گروه گسترده ای از ذینفعان پیشنهاد کرد.
در واقع تئوری ذینفعان بیشتر یک سنت پژوهشی گسترده است که فلسفه، اخلاق، تئوری سیاسی، اقتصاد، حقوق، علوم سازمانی و اجتماعی را در هم می آمیزد (ویلر و جنکینز ).
اساس تئوری ذینفعان این است که شرکتها بسیار بزرگ شده اند و تاثیر آنها بر جامعه آنچنان عمیق است که باید به جز سهامداران، به بخشهای بسیار بیشتری از جامعه توجه کرده و پاسخگو باشند. نه تنها ذینفعان تحت تاثیر شرکتها هستند بلکه آنها نیز بر شرکتها تاثیر می گذارند. ذینفعان شامل سهامداران، کارکنان، فروشندگان، مشتریان، بستانکاران، شرکتهای مجاور و عموم مردم می باشند. افراطی ترین حامیان تئوری ذینفعان بر این باورند که محیط زیست، گونه های جانوری و نسلهای آینده نیز باید در زمره ذینفعان گنجانده شوند.
بر اساس چارچوب تحلیلی، می توان عموم را ذینفعِ شرکتی در نظر گرفت، زیرا که عموم با پرداخت مالیات، زیر ساخت ملی را برای انجام عملیات شرکت ها فراهم کرده اند.
در سال 1975 طبق گزارش شرکتی بریتانیا ، شرکت ها به افشای داوطلبانۀ تعدادی از گزارش های مورد نظر برای استفادۀ ذینفعان، بعلاوۀ صورتهای سنتی سود و زیان و ترازنامه ترغیب شدند. صورتهای اضافی شامل صورت ارزش افزوده، گزارش استخدام و اشتغال، صورت مبادلات پولی با دولت، صورت معاملات ارزی، صورت مشتریان احتمالی آینده و صورت اهداف آتی، می گردید.
Stakeholders به معنای ذینفعان است که باید دقت شود با عبارت Stockholders به معنای سهامداران اشتباه نشود.

 

4-2-2-2 تعاریف خاکمیت شرکتی
"حاکمیت شرکتی، شیوه های به کار گرفته شده توسط مدیران شرکت با هدف تعیین استراتژی هایی است که موجب دستیابی شرکت به اهداف تعیین شده، کنترل رسک و مصرف بهینه منابع می شود"(فدراسیون بین المللی حسابداران، 2004)
" حاکمیت شرکتی سیستمی است که شرکت ها را هدایت و کنترل می کند . تمرکز اصلی بر ایفای وظیفه مدیران ارشد سازمانی در رعایت اصول شفافیت، درستکاری و پاسخگویی است."

 

 

 

گزارش کادبری (1992)
"حاکمیت شرکتی، فرآیند نظارت و کنترل عملکرد مدیران شرکت است به گونه ای که متضمن منافع سهامداران باشد."
پارکینسون (1994)
"حاکمیت شرکتی به دنبال ارتقاء انصاف، شفافیت و پاسخگویی در شرکت های عام است."
گرین اسپن ( ،2002)
"هدف بنیادی در حاکمیت شرکتی افزایش ثروت سهامداران در بلند مدت است، به گونه ای که منافع سایر ذینفعان نیز رعایت گردد."
بورس اوراق بهادار هندوستان(2000)
"حاکمیت شرکتی برای برقراری تعادل بین اهداف اقتصادی و اجتماعی ونیز اهداف فردی و عمومی است. حاکمیت شرکتی موجبات استفاده موثر ازمنابع و الزام به پاسخگویی را فراهم می سازد. هدف اصلی آن است که منافع شرکت، افراد(ذینفع)و جامعه تا حد ممکن به هم نزدیک شوند."
بانک جهانی(2001)
"حاکمیت شرکتی شامل مجموعه روابط بین مدیران اجرائی ، اعضای هیئت مدیره، سهامداران و سایر ذینفعان شرکت است. همچنین ساختاری برای تدوین اهداف شرکت و راه های دستیابی به اهداف و نیز چگونگی ارزیابی و نظارت بر عملکرد را شامل می شود."
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (2004)
"حاکمیت شرکتی، رابطه بین سهامداران و شرکت است و سیستمی است که سهامداران به کمک آن، مدیران را به بهترین عملکرد تشویق می کنند."
کتابچه حاکمیت شرکتی بریتانیا (1996)
"حاکمیت شرکتی در تعریف محدود، رابطه شرکت با سهامدارانش و در تعریف گسترده رابطه شرکت با اجتماع است."

 

 

 

فاینانشال تایمز (1999)
"حاکمیت شرکتی شامل ترتیبات حقوقی، فرهنگی و نهادی می شود که سمت و سوی حرکت و عملکرد شرکتها را تعیین می کند. "
حساس یگانه (1384)
سالمون و همکارانش در سال 2000 یک پژوهش گسترده را انجام دادند. در این پژوهش که از سرمایه گذاران بزرگ نهادی انگلستان انجام شد، میزان اجماع پاسخ دهندگان در مورد برداشت آنها از حاکمیت شرکتی مورد بررسی قرار گرفت. جدول زیر نتایج این پیمایش را نشان می دهد.
جدول 1-2 تعریف حاکمیت شرکتی
ردیف تعریف حاکمیت شرکتی سطح اجماع
1
فرآیند نظارت و کنترل به منظور حصول اطمینان از اینکه مدیریت شرکت در راستای منافع سهامداران فعالیت می کند- پارکینسون ، 1994 کاملا موافق
2 نقش حاکمیتی منحصر به فعالیت های تجاری شرکت نیست بلکه با هدایت کل واحد تجاری، نظارت و کنترل اقدامات اجرایی مدیران و پاسخگویی آنها به تمام ذینفعان سرو کار دارد – تریگر ،1994 خیلی موافق
3 حاکمیت یک واحد تجاری عبارت است از مجموع فعالیت هایی که موجب می شود تا مقررات داخلی واحد تجاری منطبق باشد با تعهدات شرکت از جمله: امانت داری و مدیریت بهینه دارایی ها- کانون ، 1994 موافق
4 رابطه بین سهامداران و شرکت شان و روشی که سهامداران به کمک آن مدیران را به بهترین عملکرد تشویق می کنند - کتابچه حاکمیت شرکتی، 1996 تا حدودی موافق
5 ساختارها ، فرآیندها ، فرهنگ ها و سیستم هایی که موجب توفیق عملیات شرکت می شود - کیزی و رایت ، 1993 تا حدودی موافق
6 سیستمی که شرکت ها بر حسب آن کنترل و هدایت می شود .
گزارش کادبری ، 1992 کمی موافق
منبع : (سالومون و همکاران ،2004)
همانگونکه ملاحظه می شود، علی رغم اینکه تعریف محدود پارکینسون دارای بیشترین سطح اجماع است، در عین حال تعریف کاملا گسترده تریکر نیز از مقبولیت بالایی برخوردار است. به لحاظ نظری می توان گفت که الزاما مغایرتی بین مسئولیت در قبال سهامداران و مسئولیت در قبال ذینفعان وجود ندارد، زیرا در بلند مدت منافع سهامداران در گرو رعایت منافع سایر ذینفعان است .
بنابراین گستردگی تعاریف حاکمیت شرکتی از این بعد مسئله قابل ملاحظه ای را ایجاد نمی کند . همچنین ممکن است گفته شود رعایت منافع ذینفعان امری اخلاقی تلقی می شود و وارد کردن اخلاقیات در دنیای کسب و کار یک بحث چالش برانگیز است. اما از زاویه ای دیگر می توان گفت زمانی که رفتار اخلاقی آثار مالی مثبتی را در پی داشته باشد، بازار کسب و کار به طور طبیعی به آن توجه و عمل می کند .
به منظور ارائه تصویری مشترک، به نظر می رسد عبارات زیر از یک توافق عمومی برخوردار باشد.
1. در دنیای کسب و کار (فعالیت های انتفاعی) سهامداران به عنوان مهم ترین ذینفعان مطرح هستند.
2. ضروری است حداقل نیازها و منافع سایر ذینفعان نیز رعایت شود.
3. رعایت منافع تمامی ذینفعان، استراتژی های رقابتی شرکت را بهبود می بخشد.
4. بهبود موقعیت رقابتی شرکت در فضای کسب و کار موجب افزایش بازده شرکت می شود.

 

3-2-2 اهداف حاکمیت شرکتی
بررسی تعریف ها و مفاهیم حاکمیت شرکتی و مرور دیدگاه های صاحبنظران، حکایت از آن دارد که حاکمیت شرکتی یک مفهوم چند رشته‌ای (حوزه‌ای) است، و هدف نهایی حاکمیت شرکتی دستیابی به چهار مورد زیر در شرکت هاست:
1. پاسخگویی
2. شفافیت
3. عدالت ( انصاف )
4. رعایت حقوق ذینفعان
حاکمیت شرکتی درصدد ارتقای انصاف ، شفافیت و پاسخگوئی در بنگاه اقتصادی می باشد. عملکرد مالی شرکت ها با اعمال حق حاکمیت شرکتی آنها رابطه مستقیمی دارد و مدیران بهتر، موجب حاکمِت شرکتی موثر تر شده و به ذینفعان خود توجه می کنند.و در نهایت بازده مالی بیشتری را تولید می کنند. در این بین ازجمله انتظارات از مدیران عبارت است از توان ایجاد رشد،بازپرداخت بموقع تعهدات،ایجاد ارزش برای سهامداران ، کارگروهی مدیریت و کنترل ریسک،ارتباط با محیط پیرامون و پیشبرد اهداف می باشد .

 

4-2-2 طبقه بندی سیستمهای حاکمیت شرکتی
نظام حاکمیت در هر کشور تابعی از متغیرهای داخلی و بیرونی است. عناصر داخلی شامل ساختار مالکیت، وضعیت اقتصادی، نظام قانونی (مقرراتی)، سیاست های دولت و فرهنگ جامعه است. عناصر بیرونی به تعامل و روابط اقتصادی با سایر کشورها مثل جریان ورود و خروج سرمایه و شرایط اقتصاد جهانی مربوط می شود. در سطح شرکتی، ساختار مالکیت و چارچوب قانونی مهمترین عوامل موثر بر حاکمیت شرکتی هستند.
تلا‌ش هایی برای طبقه‌بندی سیستم های حاکمیت شرکتی صورت گرفته که با مشکلا‌تی همراه بوده است. با این حال، یکی از بهترین تلا‌ش ها که از پذیرش بیشتری نزد صاحبنظران برخوردار است، طبقه‌بندی معروف به سیستم های درون‌سازمانی و برون‌سازمانی است. عبارت درون‌سازمانی و برون‌سازمانی تلا‌ش هایی را برای توصیف دو نوع سیستم حاکمیت شرکتی نشان می‌دهند. در واقع، بیشتر سیستم های حاکمیت شرکتی، بین این دو گروه قرار می‌گیرند و در بعضی از ویژگی های آنها مشترکند. این دوگانگی حاکمیت شرکتی، ناشی از تفاوت هایی است که بین فرهنگ ها و سیستم های قانونی وجود دارند. با این همه، کشورها تلا‌ش دارند تا این تفاوت ها را کاهش دهند و امکان دارد که سیستم های حاکمیت شرکتی در سطح جهانی به هم نزدیک شوند.

 

1-4-2-2حاکمیت شرکتی درون سازمانی (رابطه ای)
حاکمیت شرکتی درون‌سازمانی ، سیستمی است که در آن شرکت های فهرست‌بندی شده یک کشور تحت مالکیت و کنترل تعداد کمی از سهامداران اصلی هستند. این سهامداران ممکن است اعضای خانواده موسس (بنیانگذار) یا گروه کوچکی از سهامداران مانند بانک های اعتباردهنده، شرکت های دیگر یا دولت باشند. به سیستم های درون سازمانی به دلیل روابط نزدیک رایج میان شرکت ها و سهامداران عمدۀ آنها، سیستم های رابطه‌ای نیز می گویند.
دراین سیستم رابطه نزدیکی بین شرکت و سهامداران کنترل کننده وجود دارد . کشورهایی نظیر آلمان و ژاپن به این نظام نزدیکترند. رابطه تنگاتنگ مالکین و مدیران تا آنجا که مربوط به کاهش هزینه های نمایندگی می شود، مثبت است .ولی به واسطه این رابطه مشکلا‌ت جدی دیگری پیش می‌آید. به واسطه سطح تفکیک ناچیز مالکیت و کنترل(مدیریت) در بسیاری از کشورها (مثلا‌ً به دلیل مالکیت خانواده‌های موسس) از قدرت سوءاستفاده می‌شود. سهامداران اقلیت نمی‌توانند از عملیات شرکت آگاه شوند. شفافیت کمی وجود دارد و وقوع سوءاستفاده محتمل به نظر می‌رسد. معاملا‌ت مالی، مبهم و غیرشفاف است و افزایش سوءاستفاده از منابع مالی، نمونه‌هایی از سوء جریانها در این سیستم ها شمرده می شوند. در واقع، در بسیاری از کشورهای آسیای شرقی، ساختارهای تمرکز افراطی مالکیت و نقاط ضعف مربوط به حاکمیت شرکتی به خاطر شدت بحران آسیایی در سال1997 مورد انتقاد قرار گرفته‌اند.
در زمان بحران آسیایی، سیستم های حاکمیت شرکتی در کشورهای آسیایی شرقی به جای مدل برون‌سازمانی بیشتر در گروه درون‌سازمانی قرار داشتند. حمایت قانونی ضعیف تر از سهامداران اقلیت در بسیاری از کشورهای آسیای شرقی به سهامداران اکثریت امکان داد تا هنگام بحران به اختلا‌س و سوءاستفاده از ثروت سهامداران اقلیت بپردازند. بررسی های بعدی نشان می‌دهد که چگونه چند کشور از آسیای شرقی، تلا‌ش کرده‌اند تا سیستمهای حاکمیت شرکتی خود را از طریق تغییر در قانون شرکت ها از زمان بحران آسیایی اصلا‌ح کنند.

 

2-4-2-2 حاکمیت شرکتی برون سازمانی (محیطی)
شرکت های بزرگ توسط مدیران کنترل می‌شوند و تحت مالکیت سهامداران برون‌سازمانی یا سهامداران خصوصی قرار دارند. این وضعیت منجربه جدایی مالکیت از کنترل (مدیریت) می‌شود که توسط برل و مینز (1932) مطرح شد. همان طور که بعدها جنسن و مک لینگ (1976) در نظریه نمایندگی مطرح کردند، مشکل نمایندگی مرتبط با هزینه‌های سنگینی است که به سهامدار و مدیر تحمیل می‌شود. اگرچه در سیستم های برون‌سازمانی، شرکت ها مستقیماً توسط مدیران کنترل می‌شوند، اما به طور غیرمستقیم نیز تحت کنترل اعضای برون‌سازمانی قرار دارند. اعضای مذکور، نهادهای مالی و همچنین سهامداران خصوصی هستند.
مسئله نمایندگی در این سیستم ها به خوبی مشهود است. جدول زیر ویژگی های این دو سیستم را بطور خلاصه نشان میدهد
جدول 2-2 ویژگی های سیستمهای Outsider و Insider
Insider Outsider
مدیریت شرکت عمدتا" در اختیار سهامدارن. Insider بوده و آنها کنترل مدیریت را برعهده دارند شرکت های بزرگ تحت کنترل مدیران بوده اما مالکیت سهام آن با سهامداران. Outsider است
مرز روشنی بین مالکیت و کنترل مشاهده نمی شود و مسئله نمایندگی قابل ملاحظه ای وجود ندارد. مرز مالکیت و مدیریت روشن است و مسئله نمایندگی اهمیت می یابد.
تملک اجباری ندرتا" وجود دارد. تملک های اجباری به عنوان مکانیزم موثر بر مدیریت شرکت وجود دارد.
تمرکز مالکیت در گروه های کوچک سهامداران (خانواده های موسس، دولت و شرکتهایی که ساختارهرمی دارند) . مالکیت گسترده است.
کنترل زیاد از جانب گروه کوچکی از سهامداران Insider اعمال می شود. کنترل سهامداران محدود است.
انتقال ثروت از سهامداران اقلیت به سهامداران اکثریت واقع می شود. انتقال ثروت از سهامداران اقلیت به سهامداران اکثریت واقع نمی شود.
در قانون شرکتها(تجارت) حمایت کمی از سرمایه
گذاران می شود. در قانون شرکتها (تجارت) حمایت زیادی از سرمایه گذاران می شود.
احتمال سوء استفاده از قدرت توسط اکثریت وجود دارد. دموکراسی سهامداران حاکم است.
سهامداران عمده می خواهند نفوذ بیشتری در
شرکت های سرمایه پذیر داشته باشند. از طریق سهامداری نمی توان اعمال نفوذ در شرکت های سرمایه پذیر کرد.
منبع:(سولومون ،2004، 58)
ذکر این نکته حائز اهمیت است که امروزه با توجه به موضوع جهانی شدن، اغلب خرده نظام ها به سمت نوعی همگرایی در حرکت اند و سازمان ها و نهادهای مختلف برای محقق ساختن این موضوع در تلاشند. این واقعیت می تواند موجب یکسان سازی نسبی در مبانی و نگرش های حاکمیت شرکتی در آینده شود.

 

5-2-2 ابزارها( مکانیزمها)ی حاکمیت شرکتی
1-5-2-2 مکانیزمهای برون‌سازمانی (محیطی)
1. نظارت قانونی: تدوین، تصویب و استقرار قوانین نظارتی مناسب؛
2. نظام حقوقی: برقراری نظام حقوقی مناسب؛
3. کارایی بازار سرمایه: گسترش بازار سرمایه و تقویت کارایی آن؛
4. نظارت سهامداران عمده: ایجاد انگیزه در سهامداران به فعالیت هایی از قبیل خرید سهام کنترلی؛
5. نقش سرمایه‌گذاران نهادی: تشویق و گسترش سرمایه‌گذاری نهادی؛
6. نظارت سهامداران اقلیت: احترام به حقوق سهامداران اقلیت و مجاز بودن نظارت اقلیت بر فعالیت شرکت؛
7. الزامی کردن حسابرسی مستقل: با توجه به نقش برجسته نظارتی آن؛
8. فعالیت موسسات رتبه‌بندی: ایجاد تسهیلا‌ت برای فعالیت موسسات رتبه‌بندی.

 

2-5-2-2 مکانیزمهای درون‌سازمانی (محاطی)
1. هیئت مدیره: انتخاب و استقرار هیئت مدیره توانمند، خوشنام و بیطرف.
2. مدیریت اجرایی: تقسیم مسئولیت ها بین مدیریت اجرایی و استقرار نرم‌افزارهای مناسب.
3. مدیریت غیراجرایی: ایجاد کمیته‌های هیئت مدیره از مدیران مستقل و غیراجرایی (شامل کمیته حسابرسی، حقوق و ...)؛
4.کنترلهای داخلی: طراحی، تدوین و استقرار کنترلهای داخلی مناسب (مالی، حقوقی، مدیریت ریسک، حسابرسی داخلی و...)؛
5. اخلا‌ق سازمانی: تدوین و گسترش آیین رفتار حرفه‌ای و اخلا‌ق سازمانی.
هریک از مکانیزم های درون‌سازمانی و برون‌سازمانی، برفرایندها و فعالیتهای شرکت ها نظارت دارند و موجب ارتقای پاسخگویی و دستیابی به سایر هدفهای حاکمیت شرکتی می‌شوند.

 

6-2-2 اصول حاکمیت شرکتی منتشر شده در سطح جهانی
با گسترش سرمایه‌گذاری های بین‌المللی، نهادهای مختلفی همچون بانک جهانی، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و... در این زمینه فعال شده و اصول متعدد و متنوعی را منتشر کرده‌اند. یکی از آخرین اصول منتشر شده در سطح جهانی، اصول سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در سال 2004 است که6 حوزۀ زیر را دربر می گیرد:
1. تامین مبنایی برای چارچوب موثر حاکمیت شرکتی،
2. حقوق سهامداران و کارکردهای اصلی مالکیتی،
3. رفتار یکسان با سهامداران،
4. نقش ذینفعا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عنوان بررسی ارتباط بین حاکمیت شرکتی با ارزش شرکت و سیاست تقسیم سود

دانلود مقاله ارزیابی توان شاخص های ارزش مالی و سودآوری در تبیین بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله ارزیابی توان شاخص های ارزش مالی و سودآوری در تبیین بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

ارزیابی توان شاخص های ارزش مالی و سودآوری در تبیین بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 

 

 

 

 

 

 

چکیده
موضوع شناخت و برسی رفتار قیمت اوراق بهادار و ارزشیابی دارایی های مالی، از آغاز شکل گیری بازار های متشکل سرمایه، همواره مورد توجه محافل علمی و سرمایه گذاران بوده است، شاخص های ارزش مالی و سود آوری، از جمله ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده نقدی امروزه شدیدا مورد توجه مدیریت مالی و حسابداری مدیریت قرار گرفته است، با این معیارها می توان بازده سهام شرکت ها را به نحو درستی پیش بینی کرد و انتقادات وارده بر رقم سود حسابداری را تا اندازه ای بر طرف نمود، بنابراین شاخص های ارزش مالی و سودآوری برای سرمایه گذاران اهمیت بسیار زیادی دارند، و به دلیل این اهمیت در این تحقیق در صدد مطالعه محتوای اطلاعاتی و قابلیت توضیح دهندگی و شدت همبستگی شاخص های ارزش مالی و سود آوری با بازده سهام شرکت ها هستیم. در این راستا با استفاده داده های ترکیبی، شرکت و سال، 49 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در خلال 6 سال مورد آزمون قرار گرفت.
این مطالعه از نوع شبه تجربی می باشد و از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است، فرضیه های پژوهش از طریق محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره آزمون شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که از بین متغیرهای مستقل مورد مطالعه فقط بین ارزش افزوده اقتصادی و سود خالص با بازده سهام رابطه معنی داری وجود دارد و بقیه متغیرهای مستقل یعنی ارزش افزوده بازار، ارزش افزوده نقدی، بازده داراییها و بازده حقوق صاحبان سهام رابطه معنی داری با بازده سهام ندارند.

 


واژه های کلیدی: ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار، ارزش افزوده نقدی، بازده حقوق صاحبان سرمایه(ROE).

 

 

 

مقدمه
موضوع شناخت و برسی رفتار قیمت اوراق بهادار و ارزشیابی دارایی های مالی، از آغاز شکل گیری بازار های متشکل سرمایه، همواره مورد توجه محافل علمی و سرمایه گذاران بوده است، برخی از مفید ترین معیارهای مورد استفاده برای پیش بینی بازده سهام، معیارهای ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار، بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام می باشدو از آنجایی که پیش بینی بازده سهام شرکت های مختلف یکی از مسایل پیش و روی سرمایه گذاران در بازار های سرمایه تلقی می شود، بررسی رابطه بین این متغیرها و بازده سهام بسیار مفید است و ارقامی که بتوانند سرمایه گذاران را در این زمینه یاری رسانند، دارای محتوای اطلاعاتی بوده و ارائه این قبیل اطلاعات در صورت های مالی می توانند موجبات تقویت اعتماد به سیستم گزارشگری مالی را از طریق فراهم نمودن اطلاعات سود مند و مرتبط برای سرمایه گذاران فراهم سازد. EVA با اندازه گیری سود پس از کسر بازده مورد انتظار سهامداران، سودهی اقتصادی را بیان می کند، همچنین قیمت های سهام و بازده سهام را صحیح تر از درآمدها و سود هر سهم، بیان می کند و قویا توسط مطالعات تجربی پشتیبانی می شود. ایجاد بهبود در ارزش افزوده اقتصادی به معنی افزایش ثروت سهامداران می باشد، EVA باعث تغییراتی در قیمت های سهام شده و به وسیله سرمایه گذاران مورد توجه قرار می گیرد، ارزش افزوده اقتصادی در درجه اول برای ارزیابی عملکرد مدیریت بکار می رود، البته با این باور که عملکرد داخلی بهتر باید در عملکرد سهام شرکت انعکاس یابد. بازار با استفاده از MVAبه ارزیابی عملکرد شرکت می پردازد، ارزش افزوده بازار برابر است با تفاوت بین میانگین ارزش بازار حقوق صاحبان سرمایه و میانگین ارزش دفتری حقوق صاحبان سرمایه،.MVA نشان دهنده ارزیابی جامعه سرمایه گذار از فعالیت شرکت است، بنابراین می تواند در پیش بینی بازده سهام شرکت توسط سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار مورد استفاده قرار گیرد(18).
بازده دارایی ها (ROA) به عنوان نسبت سود خالص بعد از مالیات به مجموع دارائیهای اندازه‏گیری ‏شده،‌ تعریف می‏گردد. در مقابل بازده سرمایه‏گذاری (ROI) به عنوان نسبت سود خالص پس از کسر مالیات بر مجموع بدهیهای بلندمدت، حقوق اقلیت، سهام ممتاز و سهام عادی درنظر گرفته می‏شود. البته این دو اصطلاح در برخی موارد به عنوان یک مفهوم بکار می‏روند.
نرخ بازده دارایی، رابطه بین حجم دارائیهای شرکت و سود را تعیین می‏کند. اگر یک شرکتی بر سرمایه‏گذاریهای خود بیفزاید (البته برحسب کل دارائیها) ولی نتواند به تناسب، مقدار سود پس از کسر مالیات خود را افزایش دهد، نرخ بازده کاهش می‏یابد. بنابراین افزایش حجم سرمایه‏گذاری شرکت، به خودی خود باعث بهبود وضع مالی سهامداران نمی‏شود
اعتباردهندگان ، سرمایه گذاران و مالکان از بازده دارائیها می‏توانند در موارد زیر استفاده نمایند:
با ارزیابی توانایی شرکت در تحصیل نرخ مناسبی از بازدهی، اعتبار دهندگان و مالکان می‏توانند نرخ بازده دارایی یک شرکت را با سایر شرکتها یا متوسط صنعت مقایسه نمایند. نرخ بازده دارایی اطلاعاتی را درباره سلامت مالی شرکت فراهم می‏نماید، نرخ بازده دارائیها نیز به عنوان روشی برای اندازه‏گیری کارایی اقتصادی، جهت ارزیابی اینکه مدیران شرکتها چگونه برای افرادی که تأمین مالی شرکت را برعهده داشته‏اند، بازده کسب نموده‏اند، استفاده می‏شود.

 

بیان مسأله
انسان ها همیشه به دنبال راه هایی هستند که بتوانند از آینده باخبر شوند و آن را مطابق با میل خود نشان دهند. لازمه شناخت آینده پیش بینی آینده است. در حوزه حسابداری و علوم رفتاری نیز می توان همانند سایر علوم از پیش بینی استفاده کرد. یکی از ویژگیهای لازم برای مربوط بودن اطلاعات حسابداری سود مندی در پیش بینی است. سود حسابداری بدلیل اینکه در پیش بینی بسیاری از وقایع مالی از جمله بازده سهام و سود آتی نقش بالقوه دارد، به عنوان مهمترین متغیر حسابداری در تصمیمات مالی و سرمایه گذاری مورد توجه تصمیم گیرندگان قرار می گیرد و از اهمیت زیادی برخوردار می باشد، و بطور گسترده در ارزیابی سهام و پیش بینی بازده سهام مورد استفاده قرار می گیرد. ارزش افزوده معیار اندازه گیری ثروت ایجاد شده توسط واحد تجاری است و این ثروت نتیجه تلاش گروهی به شمار می آید که به نوعی در واحد تجاری سهیم بوده اند(3). به عبارت دیگر ارزش افزوده نشان دهنده جمع بازده موسسه است که به سهامداران، اعتباردهندگان، کارکنان و دولت تعلق می گیرد، بنابراین اگر درجه همبستگی آن با بازده سهام مشخص گردد، می تواند نقش بسیار مهمی در پیش بینی بازده سهام شرکت های مختلف داشته و در اتخاذ تصمیمات صحیح توسط سرمایه گذاران کمک کننده باشد. ارزش افزوده را می توان به ارزش افزوده اقتصادی و نقدی تقسیم کرد. ارزش افزوده اقتصادی همان ارزش ارزش افزوده است که در برابر ارزش افزوده نقدی قرار می گیرد. ارزش افزوده اقتصادی ستاده بنگاه ها را بجای بازده ناخالص آنها اندازه گیری می کند. و شامل ثروت ایجاد شده توسط عرضه کنندگان نمی شود و به همین دلیل متفاوت از درآمد فروش است. بنابراین از لحاظ تئوریکی اعتقاد بر این است که در تبیین بازده سهام می تواند بهتر از فروش عمل کند. مفهوم ارزش افزوده نقدی بسیار شبیه به ارزش افزوده اقتصادی است با این تفاوت که ارزش افزوده اقتصادی کل ثروت ایجاد شده توسط شرکت طی یک دوره مالی را تخمین می زند، ولی ارزش افزوده نقدی تنها بخش نقدی آن را محاسبه می کند. به عبارت دیگر ارزش افزوده نقدی همان ارزش افزوده اقتصادی است که اقلام غیر نقدی آن حذف شده اند. ارزش افزوده نقدی، بیانگر ثروت ایجاد شده در یک دوره مالی توسط کارکنان، تامین کنندگان مالی، دولت و شرکت می باشد.

 

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
شاخص های ارزش مالی و سود آوری، از جمله ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده نقدی امروزه شدیدا مورد توجه مدیریت مالی و حسابداری مدیریت قرار گرفته است، با این معیارها می توان بازده سهام شرکت ها را به نحو درستی پیش بینی کرد و انتقادات وارده بر رقم سود حسابداری را تا اندازه ای بر طرف نمود، بنابراین شاخص های ارزش مالی و سوداوری برای سرمایه گذاران اهمیت بسیار زیادی دارند، و به دلیل این اهمیت در این تحقیق در صدد مطالعه محتوای اطلاعاتی و قابلیت توضیح دهندگی و شدت همبستگی شاخص های ارزش مالی و سود اوری با بازده سهام شرکت ها هستیم. امروزه قابلیت پیش بینی بازده سهام به عنوان یک واقعیت در مدیریت مالی مورد پذیرش قرار گرفته است، یکی از اهداف اطلاعات حسابداری کمک به استفاده کنندگان در پیش بینی جریان های نقدی ورودی آتی به واحد تجاری و به تبع آن پیش بینی بازده سرمایه گذاری است. بخشی از متغیرهای تاثیر گذار بر بازده سهام شرکت ها در بازار سهام ناشی از اطلاعات مالی است و یا می توان آنها را با استفاده از اطلاعات مالی تهیه شده توسط سیستم حسابداری محاسبه نمود و در صورت مفید بودن، محاسبه و انتشار آنها را توسط سیستم حسابداری الزامی نمود، محیط اقتصادی در بر گیرنده تمام عوامل تاثیر گذار بر استفاده کنندگان، سیستم حسابداری و بازارهای سرمایه می باشد. در این محیط تمام اجزا باهم در ارتباط بوده و بر هم تاثیر متقابل دارند. یکی از مزایای شناخت محیط اقتصادی، شناسایی استفاده کنندگان بالقوه از اطلاعات حسابداری و اولویت بندی نیازهای آن هاست. با توجه به این که بازار به عنوان بخشی از محیط اقتصادی، در بر گیرنده هر نوع سلیقه ای است، بنابراین میتواند به صورت شاخصی درآید که تعیین کننده میزان تقاضای جامعه برای اطلاعات باشد. این موضوع سبب تحقیقات زیادی در ارتباط با بازار و نیروهای موثر بر آن شده است. این تحقیق به دنبال تعیین رابطه بین شاخص های ارزش مالی و سودآوری ( که خود می تواند با استفاده از اطلاعات صورتهای مالی محاسبه شود) با بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است، در دنیای رقابتی امروز، ایجاد ارزش و خاق ثروت برای سهامداران یکی از اهداف اصلی هر فرد و بنگاه سرمایه گذار یا سرمایه پذیر است. سرمایه گذاران خواستار آنند که سرمایه خود را روز به روز افزایش داده و آن را به حداکثر برسانند، به همین دلیل به دنبال فرصت های سرمایه گذاری اند که بیشترین ثروت را برای آنان خلق کند. آنان برای نیل به این هدف نیاز به ابزار و معیار هایی برای سناسایی و اندازه گیری ارزش بالقوه موجود در هر یک از فرصت های سرمایه گذاری دارند که در این تحقیق برخی از این معیارها مورد بررسی قرار می گیرند، بنابراین اهمیت این تحقیق را میتوان از نظر شرکت های سرمایه پذیر، شرکت های سرمایه گذار، سرمایه گذاران جزء و بازار بورس و کل اقتصاد مورد نظر قرار داد و می تواند به افزایش سرمایه گذاری عموم در بازار سرمایه کمک کرده و این امر سبب خواهد شده تصمیمات تخصصی تر و بهینه ای اتخاذ شود و از نوسانات شدید قیمت سهام جلو گیری شود، این تحقیق می تواند نتایج واجد ارزشی برای تقویت احتمالی این دیدگاه به همراه داشته باشد. یکی از مفید ترین معیارهای مورد استفاده برای پیش بینی بازده سهام معیار های ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار، سودخالص، بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام می باشد، این مطالعه از این نظر اهمیت دارد که اگر رابطه بین هریک از متغیرهای فوق با بازده سهام توسط مطالعات تجربی تایید و پشتیبانی شود و اطلاعات لازم در مورد آنها در اختیار همه سرمایه گذاران قرار داده شود آنها می توانند در تصمیمات مربوط به خرید و فروش سهام با آگاهی کامل تصمیم گرفته و بازده مورد انتظار خود را بدست آورند و سرمایه خود را در مولدترین بخشها سرمایه گذاری کنند.

 


اهداف تحقیق:
اهداف این تحقیق عبارتست از:
1- مشخص نمودن قدرت توضیحی ارزش افزوده اقتصادی در تبیین بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
2- مشخص نمودن قدرت توضیحی ارزش افزوده بازار در تبیین بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
3- مشخص نمودن قدرت توضیحی سود خالص در تبیین بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
4- مشخص نمودن قدرت توضیحی بازده داراییها در تبیین بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
5- مشخص نمودن قدرت توضیحی بازده حقوق صاحبان سهام در تبیین بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
6- مشخص نمودن قدرت توضیحی ارزش افزوده نقدی در تبیین بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
7-ارزیابی اینکه کدامیک از این پنج شاخص ارزشیابی بیشترین قدرت را در تبیین و پیش بینی بازده سهام دارند.

 


فرضیه ها ی تحقیق:
این تحقیق در نظر دارد ارتباط متغیرهای مستقل مورد نظر را با متغبر وابسته(بازده سهام) مورد مطالعه قرار دهد بنابراین فرضیه های تحقیق حاضر به شرح زیر بیان شده است.
فرضیه اول: بین ارزش افزوده اقتصادی و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین ارزش افزوده بازار و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه سوم: بین سود خالص و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه چهارم: بین بازده داراییها و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه پنجم: بین بازده حقوق صاحبان سهام و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه ششم: بین ارزش افزوده نقدی بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار رابطه معنی داری وجود دارد.

 

پیشینه تحقیق:
پژوهشگران رابطه بین شاخص های ارزش مالی با متغیرهایی همچون بازده سهام، سود سهام، قیمت سهام و ارزش بازار شرکت را مورد مطالعه قرار داده و به بررسی محتوای اطلاعاتی نسبی و افزاینده شاخص های ارزش های مالی پرداخته اند، حجازی و ملکی محتوای اطلاعاتی نسبی و ارزش افزوده نقدی و نسیت p/b را در ارتباط با بازده سهام مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که ارزش افزوده نقدی در ارتباط با بازده سهام شاخص بهتری در مقایسه با نسبت p/b می باشد. ابراهیمی و همکاران دریافتند که محتوای اطلاعاتی نسبی سود حسابداری در ارتباط با بازده تعدیل شده بازار بیشتر از سایر متغیرهاست و بعد از ان محتوای اطلاعاتی ارزش افزوده بیشتر است، همچنین ارزش افزوده دارای محتوای اطلاعاتی فزاینده است و ارزش افزوده بعلاوه سایر متغیرها (سود و وجه نقد عملیاتی) نسبت به ارزش افزوده به تنهایی دارای محتوای فزاینده اطلاعاتی بیشتری می باشد. در اواخر سال 1980، شرکت استرن و استوارت ارزش افزوده اقتصادی را به نام خود ثبت و معرفی نمود که موج جدیدی در کاربست این روش ایجاد نمود و این آن را به عنوان بهترین معیار برای اندازه گیری ثروت مطرح کرد(18). در سال 1997 رایبورن و همکاران او در پژوهشی با عنوان در جستجوی بهترین معیار ارزیابی عملکرد مالی، همبستگی بین دو معیار EVAوMVA را بررسی نمودند و نتایج نشان داد که توانایی REVA (ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده) از EVA در پیش بینی ارزش ایجاد شده بیشتر است(14).
چانسن با استفاده از تعریف وجه نقد حاصل از عملیات به بررسی رابطه بین این عامل، سود خالص و بازده سهام پرداخت، نتایج تحقیق وی نشان داد که رابطه ای بین هیچکدام از دو عامل وجه نقد حاصل از عملیات و سود خالص با بازده سهام وجود ندارد(19).
ویلیام (1995)در تحقیقی همبستگی بین پنج شاخص ارزیابی عملکرد شامل سود هر سهم، سود خالص، بازده حقوق صاحبان سهام، ارزش افزوده اقتصادی و بازده داراییها را با ارزش بازار شرکتها را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که ارزش افزوده اقتصادی همبستگی بالایی با ارزش بازار شرکت ها دارد(20).
پیکسو تو در تحقیقی رابطه بین سود عملیاتی، سود خالص و ارزش افزوده اقتصادی را با ارزش بازار شرکت ها مورد آزمون قرار داد، نمونه آماری وی شامل 39 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار لیسبون پرتغال طی سال های 1995تا1998 بود که ضرایب همبستگی بدست آمده عبارت بودند از 87/70% سود عملیاتی، 84/70% سود خالص و 1/72% ارزش افزوده اقتصادی(16).
چن و داد(1996) ارتباط بین تغییرات در بازده سهام و تغییرات در معیارهای مختلف اندازهگیری سودآوری شامل ارزش افزوده اقتصادی، سود باقیمانده، بازده داراییها، سود هر سهم و بازده حقوق صاحبان سهام را مورد بررسی قرار دادند. نتایج مطالعات آنها نشان داد که تغییرات در ارزش افزوده اقتصادی، سود باقیمانده، بازده داراییها، سود هر سهم و بازده حقوق صاحبان سهام به ترتیب 2/20 درصد، 4/19 درصد، 5/24درصد، 5% و 7% با تغییرات در بازده سهام رابطه دارند(11).
لهمن و ماخیجا(1996) به بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار با بازده سهام پرداختند. نتیجه پژوهش آنها نشان داد که ارزش افزوده اقتصادی دارای همبستگی بالایی با بازده سهام است و این همبستگی بیشتر از رابطه بین ارزش افزوده بازار با بازده سهام است(14).
پیکسوتو(2000) در تحقیقی به بررسی محتوای اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی در مقایسه با سود عملیاتی و سود خالص پرداخت. وی در تحقیق خود 39 شرکت پرتغالی را طی دوره زمانی 1995-1998 مورد بررسی قرار داد. نتایج تحقیق ایشان نشان داد که سود خالص نسبت به سود عملیاتی و ارزش افزوده اقتصادی رابطه بیشتری با بازده سهام دارد.
ورثینگتون و وست(2004)در تحقیقی سودمندی ارزش افزوده اقتصادی و اجزای آن را مورد بررسی قرار دادند. آن ها تعداد 110 شرکت استرالیایی را در طی سال های 1994-1998 مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که سود دارای بیشترین محتوای اطلاعاتی نسبی است. از سوی دیگر استفاده از ارزش افزوده اقتصادی به همراه سود، قدرت توضیحی بیشتری برای تغییرات در بازده سهام به نسبت خالص جریان وجوه نقد و سود باقیمانده ایجاد می کند. همچنین نتایج حاکی از آن بود که ارزش افزوده اقتصادی نسبت به سایر متغیرهای مورد بررسی مانند سود، دارای محتوای فزاینده اطلاعاتی بیشتری است(17).
لین و ماکیجا به بررسی EVAو MVAبه عنوان معیارهای سنجش عملکرد و علائمی برای شناسایی تحولات استراتژیک پرداختند، نتایج بدست آمده نشان داد که EVAوMVA با بازده سهام ارتباط معنی دار دارند و این معیارهادر مقایسه با معیارهای سنتی نظیر ROEوROS با بازده سهام شواهد کاملتری را ارائه می دهند.
لیمان(1999) در تحقیق خود دریافت که شرکت های پذیرنده EVAدر مقایسه با رقبای خود طی چهار سال بازدهی مازاد بر 8/28% کسب نمودند.
فتح الهی(1382) در تحقیق خود با عنوان "بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و بازدهی واقعی سهام شرکت های گروه وسائط نقلیه در بورس اوراق بهادار تهران" و تحقیق ایزدی نیا (1383) تحت عنوان"ارزشیابی واحد های تجاری با استفاده از مدل های ارزش افزوده اقتصادی و جریان های نقدی آزاد و تعیین شکاف قیمت و ارزش سهام" و تحقیق مرندی(1384) تحت عنوان " بررسی رابطه سود خالص حسابداری و ارزش افزوده اقتصادی با ارزش افزوده بازار بورس اوراق بهادار تهران" نشان دادند که ارزش افزوده اقتصادی معیاری ضعیف و ناکارامد جهت شناسایی ارزش ایجادی بازار و فاقد رابطه معنی دار با بازده سهام است و سود خالص حسابداری معیار کارآمد تری است(7).
طالبی و جلیلی(1381) در پژوهش خود با عنوان کاربرد اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی در ارزیابی عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1376 و 1377 به این نتیجه رسیدند که بین ارزش افزوده اقتصادی و بازده سهام ارتباط معنی داری وجود ندارد(8).
شریعت پناهی و بادآورنهندی(1384) ارتباط بین ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده و بازده سهام تعدیل شده بر اساس ریسک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1380-1382 را مورد بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش آنان نشان داد که بین ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده با متغیرهای پاداش به تغییر پذیری و نسبت پاداش به نوسان پذیری بازده، همبستگی ضعیفی وجود دارد(6).
نوروش و مشایخی(1383) با بررسی محتوای نسبی و فزاینده اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده نقدی، سود حسابداری و وجوه نقد حاصل از عملیات با بازده سهام به این نتیجه رسیدند که سود حسابداری دارای بیشترین ارتباط با بازده سهام است، همچنین سود حسابداری دارای محتوای فزاینده اطلاعاتی نسبت به سایر متغیرهاست(10).

 


نوع مطالعه، روش پژوهش
این مطالعه از نوع شبه تجربی می باشد و از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است بدلیل اینکه در این تحقیق به دنبال کشف رابطه بین چند متغیر هستیم بنابراین روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش بنا به ماهیت آن استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره می باشد که با استفاده از نرم افزارهای Eviews ,وspss محاسبات لازم انجام شده است.

ابزار گردآوری داده‌ها:
شیوه جمع آوری داده های مورد نیاز این تحقیق، کتابخانه ای می باشد و ابزار تحقیق نیز گزارشات و صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، گزارشات هفتگی سازمان بورس، نرم افزار تدبیر پرداز، دنا سهم می باشد که پس از محاسبات و طبقه بندی لازم وارد رایانه خواهند شد و دوره زمانی تحقیق نیز 81الی 86 و از نظر مکانی شرکت های فعال در صنایع شیمیایی،قطعات خود رو، کانی فلزی و غیر فلزی و فلزات اساسی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.

 

 

 

جامعه آماری، حجم نمونه، روش نمونه‌گیری و شیوه تجزیه و تحلیل داده‌ها:
شیوه تجزیه و تحلیل داده ها جهت آزمون فرضیات تحقیق استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره می باشد که به کمک نرم افزارهایEviews ,وspss محاسبات لازم انجام شده است
جامعه آماری این تحقیق شرکت های فعال در پنج صنعت عمده(صنایع سیمانی، خودرو و قطعات خود رو، کانی فلزی و غیر فلزی، فلزات اساسی) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری حذفی تعیین می شود و روش نمونه گیری روش غربال گیری می باشد و شرکت هایی که دارای شرایط زیر بودند جزء نمونه آماری لحاظ شدند و آن دسته از شرکت های جامعه اماری که این شرایط را نداشتند از نمونه آماری حذف خواهند شد(1).
1- قبل از سال 80 در بورس پذیرفته شده باشند.
2- سال مالی آنها مختوم به 29 اسفند باشد.
3- شرکت هایی که نماد آنها بیشتر 3 ماه متوقف نباشد.
4- برای تعیین قیمت سهام آنها در پایان سال، سهام آنها در اسفند ماه مورد معامله قرار گرفته باشد.

 

به منظور بررسی رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته برای هریک از سالها از معادله زیل استفاده شده است:


= متغیر مستقل و = متغیر وابسته: بازده سهام هر یک از شرکتها در سال
به منظور بررسی رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته برای کل سالها از رابطه زیر استفاده شده است:

: متغیر مستقل در سال و متغیر وابسته، بازده سهام کل شرکت ها در سال

 

متغیرهای تحقیق: متغیر های مستقل شامل( ارزش افزوده اقتصادی- ارزش افزوده نقدی- ارزش افزوده بازار- سود خالص- بازده داراییها- بازده حقوق صاحبان سهام) و متغیر وابسته بازده سهام

 


نحوه محاسبه متغیرهای تحقیق:
با توجه به اینکه برای محاسبه بازده سهام به اطلاعات زیادی در مورد ساختار سرمایه شرکت، تشکیل مجامع، تقسیم سود و مصوبات هیات مدیره نیاز است و بدست آوردن این اطلاعات براحتی امکان پذیر نیست، محاسبه بازده سهام با استفاده از شاخص بازده نقدی و قیمت(TDPIX) که توسط بورس اوراق بهادار اعلام می شود صورت میگیرد.(البته به نظر اکثر صاحبنظران این شاخص جهت محاسبه بازده سهام از سایر روشها دقیق تر می باشد) که فرمول محاسبه آن به شرح زیر می باشد،

وبرای محاسبه متغیرهای مستقل از روشهای زیر استفاده می شود:
استاندارد و ارزیابی عمومی سودآوری بر مبنای بازده سرمایه گذاری(( ROI به عنوان سود خالص بعد از مالیات(EAT) تقسیم بر کل سرمایه گذاری محاسبه می گردد. چه سرمایه گذاری هایی می بایست در مخرج کسر درج گردد، آن می تواند حقوق صاحبان سهام، بدهی و کلیه وجوه فراهم شده، کل داراییها یا تنها داراییهای مشهود باشد. اولین و عادی ترین تعریف سرمایه گذاری، کل داراییهای مورد استفاده در ایجاد سودآوری می باشد، لذا از ROIبه ROA می رسیم، به معنی بازده داراییها یا بطور دقیق بازده کل داراییها. (برای محاسبه بازده داراییها در این تحقیق از این رابطه استفاده می گردد)
برای محاسبه بازده حقوق صاحبان سرمایه از این رابطه استفاده می گردد.
سود خالص
ارزش دفتری حقوق صاحبان سرمایه در ابتدای دوره

 

 

 

(بدهیهای جاری- کل داراییها)* میانگین موزون هزینه سرمایه- سود عملیاتی پس از کسر مالیات =EVA
(مالیات پرداختنی+بهره پرداختنی+سود سهام پرداختنی)- جریانهای نقدی عملیاتی =CVA
ارزش افزوده بازار(MVA) با استفاده از رابطه زیر محاسبه می شود.

 

کل حقوق صاحبان – قیمت هر سهم در بازار× = ارزش حقوق صاحبان سهام که توسط – ارزش بازارحقوق
سهام سهام موجود سهامداران تأمین شده صاحبان سهام

 

 

 

آزمون فرضیه های پژوهش و تحلیل نتایج
فرضیات پژوهش ابتدا بصورت سال به سال، سپس برای کل سال ها بصورت یکجا بشرح زیر مورد آزمون قرار گرفتند.
آزمون فرضیه اول بصورت سال به سال:
فرضیه آزمون بصورت زیر مطرح می شود:

بین ارزش افزوده اقتصادی و بازده سهام رابطه معنی داری وجود ندارد.

بین ارزش افزوده اقتصادی و بازده سهام رابطه معنی داری وجود دارد.

 

جدول 1- نتایج آزمون فرضیه اول بصورت سال به سال
سال شرح نتیجه آزمون سال شرح نتیجه آزمون
81
حجم نمونه 45
رد
84
حجم نمونه 48
رد
ضریب همبستگی 76/. ضریب همبستگی 69/.
مقدار-p 074/.0 مقدار-p 065/.
82 حجم نمونه 47 رد
85 حجم نمونه 49 رد
ضریب همبستگی 68/. ضریب همبستگی 70/.
مقدار-p 022/. مقدار-p 033/.
83 حجم نمونه 48 رد
86 حجم نمونه 49 رد
ضریب همبستگی 71/. ضریب همبستگی 69/.
مقدار-p 023/. مقدار-p 0543/.

 

نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول بصورت بررسی سال به سال در جدول شماره یک نشاندهند وجود همبستگی بین ارزش افزوده اقتصادی و بازده سهام است، بنابراین در سطح خطای 5% می توان H. را رد کرد.

 

آزمون فرضیه اول برای کل سال ها بصورت یکجا
نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول برای کل سال ها، در جدول شماره 2 نشان داده شده است که نشانگر این است که ضریب همبستگی بین ارزش افزوده اقتصادی و بازده سهام معنی دار است، بنابراین می توان گفت که ارتباط معنی داری بین ارزش افزوده اقتصادی و بازده سهام وجود دارد . بنابراین در این آزمون رد می شود.

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 23   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارزیابی توان شاخص های ارزش مالی و سودآوری در تبیین بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران