فایل لاتین ضمیمه ترجمه می باشد.
سال 2012
تحقیق ارتباط بین رهبری تحولی و رضایت شغلی کارکنان در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه(مقاله ترجمه شده)
فایل لاتین ضمیمه ترجمه می باشد.
سال 2012
امروزه گنبدهای کابلى به عنوان نوع جدیدى از پوشانه ها براى پوشاندن دهانه هاى بزرگ بسیار مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که این گنبدها در ابتدا دارای هیچگونه سختى اولیه نمى باشند و سختى آنها ناشی از میزان پیش تنیدگى اعضا است، لذا در این مقاله سعى شده است که تغییرات میزان پیش تنیدگى اولیه با توجه به تغییر طول اعضاى فشاری مورد بررسى قرار گیرد. همچنین اثر این تغییر طول بر روى رفتار این نوع گنبدها نیز از دیگر موارد مورد بحث در این مقاله مى باشد. سازه مورد بررسى یک گنبد کابلى سه لایه مى باشد که تحت تأثیر یک بارگذارى مشخص قرار گرفته و پارامترهایى همچون تغییر مکان هاى گرهى و مقدار تنش ایجاد شده در اعضا با توجه به تغییر طول اعضاى فشاری، مورد بررسى قرار مى گیرد.
سال انتشار: 1392
تعداد صفحات: 8
فرمت فایل: pdf
چکیده : شاید بتوان گفت، سازمانهای آموزشی به ویژه دانشگاهها یکی از اساسیترین عناصر دگرگونی در جوامعاند و نقش تسههی کننهده در
این راه را بازی میکنند؛ به همین خاطر دانشگاهها باید ابتدا خود را تغییر و تحول دهند تا بتوانند در جامعه نیز تحول ایجاد کنند. از آنجایی کهه
مهمترین سرمایههای انسانی در دانشگاهها هستند و در زیر دستان اعضای هیات علمی آن تربیت میشوند؛ دانشگاه باید بر روی اعضای هیهات
علمی خود به عنوان نیروی اصلی توسعه دهنده جامعه و پرورشدهنده افراد متخصص سرمایهگذاری کند و در پی توسعه آنها برآیهد . از ایهن رو
یکی از مهمترین عواملی که می توان از آن طریق به توسعه اعضای هیات علمی کمک کرد توسعه و بهسازی سازمانی است. در این مقاله سعی
بر این است که به بررسی و نقش بهسازی سازمانی در توسعه اعضای هیات علمی در موسسات آموزش عالی با روش توصیفی- تحلیلی پرداخته
شود.
چاپ شده در کنفرانس ملی رویکردهای نوین در مدیریت کسب و کار
آنالیز و طراحی اعضای خمشی پیش تنیده
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:69
چکیده :
قبل از پیدایش تکنیک پیش تنیدگی، پل های بتن آرمه تنها برای پوشش دادن به دهانه های نسبتاً کوتاهی بکار برده می شدند. محدودیت طول دهانه در این پل ها دارای دو عامل اساسی بوده است. زیرا اولا برای دهانه های بلندتر حجم مصالح مصرفی(بتن و فولاد) بسرعت افزوده می گردد. بطوریکه بار مرده سازه خود یک عامل بحرانی در طراحی مقطع محسوب خواهد شد، ثانیاً هزینه های مربوط به قالب بندی و شمعک گذاری چنین عرشه هائی مقادیر بسیار بزرگی را بخود اختصاص خواهد داد. با توجه به دو عامل یاد شده، معمولا راه حل دیگر یعنی استفاده از شاهتریهای فولادی ترجیح داده می شد.
با ابداع شیوه پیش تنیدگی و بکارگیری آن در صنعت پلسازی، تا حدود زیادی مشکل مربوط به اقتصاد مصالح مصرفی برطرف گردید. استفاده از این تکنیک منجر به پیدایش مقاطع ظریف تری شد و با کاهش بار مرده عرشه امکان پوشش دادن به دهانه های بلندتری فراهم گردید. اما متاسفانه مشکل دوم یعنی هزینه های بسیار بالای مربوط به قالب بندی و چوب بست های مورد نیاز در اجرای چنین پل هائی بقوت خود باقی ماند، بطوریکه در دهانه های بلند قسمت بزرگی از هزینه ها به فاکتورهای یاد شده اختصاص داشته است. استفاده از شاهتیرهای پیش ساخته پیش تنیده هم نتوانست این مشکل را برطرف نماید زیرا محدودیت های مربوط به طول قطعات در هنگام حمل، امکان استفاده از چنین قطعاتی را در دهانه های بلند منتفی می نمود. از طرف دیگر حمل و نقل و نصب چنین شاهتیرهائی نیاز به استفاده از ابزارهای ویژه و گران قیمتی را بوجود می آورد.
امروزه پل های صندوقه ای قطعه ای پس کشیده در سرتاسر جهان مورد استقبال واقع شده اند و با بکارگیری این شیوه دهانه هائی با طور بیش از 250 متر پوشش داده شده اند. این پل ها ضمن بکارگیری مزایای بتن پیش تنیده، راه حل سریع و کم هزینه ای برای پوشش دادن به دهانه های بلند می باشند.
برخی از مزایای این قبلی پل ها عبارتند از:
1- کاهش ابعاد مقطع و در نتیجه کاهش بار مرده عرشه بواسطه بکارگیری پیش تنیدگی؛
2- افزایش راندمان مقطع بواسطه ترک نخوردن آن و قابلیت آن در تحمل لنگرهای خشمی با علامات مثبت یا منفی؛
3- سختی نسبتا زیاد مقاطع صندوقه ای در مقابل پیچش؛
4- سرعت زیاد و هزینه نسبی کم برای پوشش دادن به دهانه های بلند؛
5- عدم نیاز به چوب بست ها در هنگام عبور از موانع طبیعی نظیر درها یا رودخانه ها، و یا موانوع مصنوعی نظیر شاهراه های پرتردد؛
6- امکان بکارگیری تکنیک پیش ساختگی در پروژه های بزرگ و یا تکراری
با توجه به مطالب فوق، بررسی ضوابط طراحی و اصول اجرایی پل های پس تنیده همواره مورد توجه آیین نامه های معتبر کشورهای صنعتی قرار گرفته است و هر کدام به تناسب شرایط اقلیمی و ارکانی استانداردهای خاصی را تدوین کرده و در بخش جداگانه ای ارائه کرده اند. آیین نامه آشتوآمریکا که در پل سازی دارای پیشینه ای دور و دراز می باشد در فصل نهم به بتن پیش تنیده در پل سازی پرداخته است که در ادامه خواهد آمد. همچنین آیین نامه های کهن و معروف دیگر از جمله آیین نامه انگلستان با نام BSI، آیین نامه اروپا با نام EUROCODE و آیین نامه آلمان (DIN) و ... نیز فصول معینی که این مهم آورده اند که از این بین ما دو آیین نامه پرکاربرد و قدیمی آشتو و BSI انگلستان را برای مقایسه و بررسی فنی انتخاب نموده ایم، که در فصول دهم و یازدهم متون ترجمه شده این دو آیین نامه با سیستم MKS در این مجمل آورده شده است که امید می رود مورد استفاده دانشجویان و اساتید گرانقدر قرار گیرد
پیش تنیدگی چیست؟
امرزه با بکارگیری مصالح پرمقاومت و همچنین استفاده از شیوه های نوین طراحی، سازه های اقتصادی تری طراحی و اجرا شده است. استفاده از مصالح پرمقاومت موجب کاهش مقطع عرضی اعضا و متعاقب آن کاهش کلی بار مرده سازه های شده است. این پیشرفت خصوصاً در مورد سازه های بتن مسلح چشمگیرتر بوده است، زیرا در طراحی این گونه اعضا بار مرده قسمت عمده ای از بارهای طراحی را تشکیل می دهد. در برخی سازه های خاص اهمیت کاهش ابعاد مقطع بمراتب بیشتر می باشد، برای مثال در پل های دهانه بلند این مطلب حائز اهمیت زیادی است، در چنین پل هائی بار مرده عرشه لنگرهای بزرگتری را در مقایسه با بارهای طراحی ایجاد می نماید؛ همچنین قسمت عمده بار وارد بر پایه ها و فونداسیون ها ناشی از وزن روسازه می باشد. استفاده از بتن های با مقاومت فشاری بالا و همچنین فولادهای پرمقاومت موجب طراحی اعضای بتن آرمه ظریف تری شده است، با این وجود محدودیتهائی در استفاده از این پیشرفتهای جدید موجود می باشد که قسمت عمده آن ناشی از مسئله ارتباط متقابل بین ایجاد ترک در اعضاء بتن آرمه و خیز آنها در مرحله بهره برداری می باشد. با توجه به رفتار اعضای بتن آرمه، راندمان استفاده از فولادهای پرمقاومت محدود می باشد زیرا تنش در این فولاد متناسب با توزیع کرنش کلی موجود در مقطع بوده و افزایش کرنش ها در مقطع با افزایش دامنه و عرض ترک ها همراه خواهد بود. این ترک ها از دو جنبه مطلوب نمی باشند، اول آنکه در محیط هائی که بتن در مجاورت عوامل فرسایش دنهده شیمیائی است وجود ترک ها موجب خوردگی شدید آرماتورها خواهد گردید. از جنبه دیگر گسترش ترک ها کاهش سختی خمش عضو را بدنبال داشته و خیز عضو را خواهد افزود. چنین اعضائی از نظر سرویس دهی، مطلوب نخواهند بود.
این ویژگیهای نامطلوب در اعضای بتن آرمه معمولی، با ابداع شیوه پیش تنیدگی اصلاح شده است. یک عضو پیش تنیده بتن آرمه عضوی است که تنش هائی از قبل در آن قرار داده شده باشد، این تنش ها در تمامی طول عمر عضو با آن همراه است. فلسفه این تنش های از پیش قرار داده شده، مقابله یا مخالفت با تنش های ناشی از بارهای بهره برداری و حتی المقدور خنثی کردن اثر آنها می باشد. بتن ماهیاتاً عضوی فشاری است و می توان مقاومت کششی آن را ناچیز دانسته و از آن صرفنظر نمود، پیش تنیدگی در واقع عضو را تحت نوعی فشار اولیه قرار می دهد، بصورتیکه نتیجه آن کاهش تنش های کششی در مقطع به حد مجاز و یا اساساً حذف آنها خواهد بود. بدین صورت ترک خوردگی تحت بارهای بهره برداری منتفی خواهد گردید. برای روشن تر شدن مفهوم پیش تنیدگی، عضو خمشی موجود در شکل (2-1 الف) را مورد توجه قرار می دهیم. در کنار این عضو مقطع آن ترسیم شده و مرکز سطح در حالت ترک نخورده با C.G.C نمایش داده شده است. Wt در این شکل مشخص کننده مجموع بارهای اعمالی به عضو بوده و شامل اجزای زیر است:
Wg= بار مرده خالص تیر
Wd= بار مرده اضافی (بعنوان مثال در عرشه های بتن آرمه وزن روسازی، جداول و پیاده روها جزء Wd محسوب می شوند)
Wl= بارهای زنده
(2-1) Wt=Wg+Wd+Wl
با اعمال Wt عضو تغییر شکل داده و در تارهای پائین مقاطع آن تنش کششی ایجاد خواهد گردید. با توجه به ضعف بتن در مقابل کشش و بمنظور جلوگیری از گسترش ترک های خمشی، در اعضای بتن آرمه معمولی در ترازی نزدیک به تارهای پائینی مقطع فولادهائی قرار داده می شود. تنش موجود در این فولادها متناسب با کرنش موجود در مقطع می باشد، نیروی کششی موجود در فولادها با نیروی فشاری تحمل شده توسط بتن در هر مقطع برابر می باشد. این دو نیرو لنگر مقاوم داخلی را تولید می نمایند. که در برابر لنگر ناشی از بارهای خارجی مقاومت خواهد نمود. لنگر ناشی از بارهای خارجی Wt در شکل (2-1 ب) ترسیم شده است. هر اندازه طول دهانه بزرگتر باشد لنگر حاصل از بارهای خارجی نیز بزرگتر خواهد خواهد بود که برای جبران آن باید اساس مقطع و همچنین مقدار فولادهای کششی را افزود، اما برای دهانه های بسیار بزرگ و مقادیر زیاد Wt این شیوه دیگر جبران کننده نخواهد بود، زیرا اولا با افزایش اساس مقطع، Wg نیز افزوده خواهد شد و بنابراین Wt نیز مقدار بزرگتری را بدست خواهد آورد، ثانیاً همانگونه که ذکر شد تنش های موجود در فولادها متناسب با کرنش بتن هم تراز آنها می باشد، بنابراین برای وصول نیروی کششی بیشتر در فولادها ترک ها باید در عضو گسترش یابند که این امر خود موجب افزایش خیز عضو خواهد گردید.
بجای استفاده از این سیستم می توان از ایده دیگری کمک گرفت. در شکل (2-1 پ) همان عضو تحت اثر دو نیروی فشاری با مقادیری برابر P قرار گرفته است. این دو نیرو در ترازی بفاصله e از مرکز سطح مقطع عضو به آن وارد می شوند. در شکل (2-1 ت) دیاگرام لنگر حاصل از این نیروها ترسیم شده است، که مقدار آن در تمامی نقاط ثابت و برابر –P.e می باشد. بنابراین هر گاه عضو تحت اثر مشترک بارگذاری های موجود در شکل های (2-1 الف) و (2-1 پ) قرار داشته باشد دیاگرام لنگر خمشی حاصل مطابق شکل (2-1 ث) خواهد بود. در این حالت همانگونه که مشاهده می گردد اثر بار اعمالی Wt توسط بارگذاری دیگر تخفیف داده شده است. در چنین حالتی دیگر مقطع وسط دهانه لزوما از نظر طراحی بحرانی نخواهد بود.
برای درک بهتر اثرات بارگذاری موجود در شکل (2-1 پ)، مقطعی از عضو را بفاصله X از تکیه گاه آن مطابق شکل (2-2 الف) در نظر می گیریم، در این شکل توزیع تنش کلی موجود در مقطع ترسیم شده است که می توان آن را مجموع توزیع های ناشی از نیروهای خارج از مرکز P و بارهای اعمالی Wt دانست. توزیع های ناشی از این دو بارگذاری بترتیب در شکل های (2-2 ب) و (2-2 پ) آمده است.
توزیع تنش کلی در مقطع مورد بررسی به محل مقطع، مقدار P و خروج از مرکزیت e بستگی دارد و می توان دو کمیت آخر را چنان تنظیم نمود که در هیچ مقطع از عضو تنش های کششی ایجاد نگردد. بارگذاری موجود در شکل (2-1 پ) در واقع بیان ساده ای از یک عضو پیش تنیده بانیروی پیش تنیدگی P و خروج از مرکزیت ثابت e می باشد. با توجه به موارد فوق چنین می توان نتیجه گرفت که پیش تنیدگی در حقیقت قرار دادن تنش های داخلی در عضو بوده بنحوی که این تنش ها اثر بارهای خارجی را تخفیف دهند. شیوه های مختلف پیش تنیدگی، انتخاب مسیر مناسب برای آن و نیروی مورد نیاز مسائلی هستند که در بخشهای آینده روشن تر خواهند گردید.
چنین بنظر می رسد که نخستین پیشنهادها برای پیش تنیدگی در بین سالهای 1886 تا 1908 توسط P.H.Jackson و G.R.Steiner آمریکائی، J.Koenen آلمانی، صورت پذیرفته باشد. استفاده از فولادهای با مقاومت بالا نخستین بار در سال 1923 توسط F. von Emperger اطریشی پیشنهاد گردید و تقریباً در همان زمان R.H.Dill آمریکائی پیش تنیدگی کامل را بمنظور حذف ترک ها ارائه نمود. این پیشنهادها غالباً تنها بر روی کاغذ باقی ماندند، اولین اقدامات عملی برای ایجاد یک سازه بتنی پیش تنیده عمدتاً توسط E.Freyssinet و Y.Guyon فرانسوی، E.Hoyer آلمانی و G.Magnel بلژیکی صورت پذیرفتند. اولین پل پیش تنیده بتنی در سال 1941 در فرانسه بر روی رودخانه مارن اجرا گردید. این پل با دهانه 54 متر از کارهای Freyssinet بوده و نام او را در این صنعت جاودان ساخته است.
3- فولاد و بتن مورد مصرف در صنعت پیش تنیدگی
تاندون های[1] پیش تنیدگی می توانند متشکل از سیم ها[2]، کابل ها[3] و یا میلگردها[4] باشند. در صنعت پیش تنیدگی کابل های 7- سیمه متداول تر بوده و مشخصات آنها مطابق با استانداردهای ASTM A416 می باشد. در گذشته کابل های تنش زدائی شده (Stress-Relieved)، در مقیاس وسیعی بکار برده می شدند؛ اما امروزه کابل های با وادادگی اندک(Low-Relaxation)، شیوع فراوان تری یافته اند. مزیت استفاده از کابل های نوع اخیر پایین تر بودن اتلاف های ناشی از وادادگی[5] می باشد، برای(روشن شدن این مفهوم به بخش (7-2) مراجعه شود).
میلگردها و سیم های پیش تنیدگی کمتر بعنوان فولادهای اصلی در اعضای پیش تنیده بکار برده می شوند و مشخصات آنها را می توان در استانداردهای ASTM A421 و ASTM A722 جستجو نمود. در جداول (3-1) تا (3-6) مشخصات فولادهای پیش تنیدگی آمده است.
بخش نهم از آئین نامه جدید پلسازی آمریکا (AASHTO-89)، ضوابط بتن پیش تنیده مورد مصرف در پلسازی را بطور کامل بیان نموده است. در بند (9-3-1) از این آئین نامه، قید شده است که فولادهای مورد مصرف باید از یکی از استانداردهای زیر تبعیت نمایند:
- سیم های تنش زدائی شده، مطابق با: AASHTO M204
- کابل های 7- سیمه تنش زدائی شده، مطابق با: AASHTO M203
- میلگردهای پرمقاومت، مطابق با: ASTM A722
فولادهای پیش تنیدگی که در سه گروه فوق جای نگیرند تنها در صورتی می توانند استفاده شوند که حداقل های موجود در هر گروه را دارا باشند.
بتن مورد استفاده برای سازه های پیش تنیده اصولاً، دارای مقاومت فشاری بالاتری نسبت به اعضای بتن آرمه معمولی می باشد. حدود مقاومت فشاری برای نمونه 28 روزه استوانه ای استاندارد ASTM برای اعضای پیش تنیده در حدود 280 تا 560 kg/cm2 است، در صورتیکه برای اعضای معمولی بتن آرمه حدود این مقاومت مشخصه، در محدوده 210 تا 280 kg/cm2 می باشد. استفاده از بتن با مقاومت بالا در اعضای پیش تنیده می تواند دارای مزایای مختلفی باشد. که برخی از آنها به قرار زیر است:
1- عمده ترین مزیت بتن پیش تنیده پوشش دادن به دهانه های بزرگ می باشد، در چنین دهانه هائی بار مرده بخش عمده ای از بارهای طراحی را تشکیل می دهد. با بکارگیری مقاومت بالاتر می توان اعضای ظریف تری طراحی نموده و به طرح اقتصادی تری دست یافت.
2- در اعضای پس کشیده در محل مهاری های تاندون ها، تنش های لهیدگی در زیر صفحات مهاری بسیار بالا می باشد. برای جبران این مسئله باید سطح صفحات مهاری را افزود و یا مقاومت عضو را بالاتر بدست آورد، بعلت موارد ذکر شده در بند قبل معمولا راه حل دوم انتخاب می گردد.
و...
پایان نامه کارشناسی ارشد علوم تربیتی
گرایش برنامه ریزی درسی
همراه با پرسش نامه
120 صفحه
چکیده:
مدیریت دانش شخصی به عنوان راهبردی مهم در بهبود کمی و کیفی فعالیت های اعضای هیأت علمی و کاربرد مؤثرتر و کارامد تر دانش در محیط های دانشگاهی توجه اندکی از سوی جامعه علمی کشور را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نحوه کاربرد مدیریت دانش شخصی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند در حوزه فعالیت های آموزشی و پژوهشی آنان انجام شده است. در این پژوهش، مدیریت دانش به عنوان مجموعه ای از فرایندها شامل شکل گیری، سازماندهی، تبادل و کاربرد تعریف می شود که دانش را برای بهینه سازی و نیل به اهداف و رسالت های دانشگاه مورد استفاده قرار می دهد. روش این پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند بودند. تعداد نمونه 149 نفر بود که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بسته پاسخ و باز پاسخی با 77 گویه بوده که ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ارتباط بین سابقه کار و دو مؤلفه مدیریت دانش، یعنی سازماندهی و تبادل دانش به لحاظ آماری در سطح 1% معنی دار بود اما در مؤلفه های شکل گیری و کاربرد دانش این ارتباط معنی دار نبود. در تمامی مؤلفه های مدیریت دانش، اعضای هیأت علمی با مدرک تحصیلی دکتری میانگین نمره بالاتری نسبت به اعضای هیأت علمی کارشناسی ارشد داشتند اما بررسی سطح معنی داری آزمون برای هر یک از مؤلفه ها نشان داد این برتری تنها برای تبادل و انتشار و کل مدیریت دانش در سطح 1% معنی دار بود. همچنین یافته های پژوهش نشان داد اعضای هیأت علمی که دانشجوی تحصیلات تکمیلی دارند در همه مؤلفه های مدیریت دانش (به جز تجزیه و تحلیل) و کل آن نسبت به گروهی که دانشجوی تحصیلات تکمیلی ندارند از میانگین نمره بالاتری برخوردارند ولی این تفاوت به لحاظ آماری تنها در مؤلفه تبادل و انتشار و کل مدیریت دانش در سطح 1% معنی دار بود. تفاوت در شکل گیری دانش (تولید) و میزان مدیریت دانش نیز در بین اعضای هیأت علمی دانشکده های مختلف در سطح 1% معنی دار بود اما در سایر مؤلفه های مدیریت دانش تفاوت معنی داری به لحاظ آماری بین اعضای هیأت علمی دانشکده های مختلف دانشگاه بیرجند وجود نداشت. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که گرچه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند در مؤلفه های شکل گیری و سازماندهی دانش با میانگین نمره بالاتر از 3 در مقیاس لیکرت از وضعیت مناسبی برخوردار بودند ولی در مؤلفه هایی مانند تبادل و انتشار، خصوصاً در روش های گروهی، با میانگین نمره کمتر از 2 عملکرد رضایت بخشی نداشتند.
واژگان کلیدی: آموزش عالی، اعضای هیأت علمی، مدیریت دانش شخصی