مقدمه
بیماریها تاریخ دارند و هر دورهی تاریخی بیماریهای «خود» را داراست. بعضی از آنها ار دوران باستان، حتی از دوران ماقبل تاریخ وجود داشتهاند. ما از آن جهت به این موضوع پی بردهایم که آثار این بیماریها بر باقیماندهی استخوانهایی که در محوطههای ماقبل تاریخ پیدا شدهاند، دیده شده است. اما این بیماریها در دورههای مختلف به صور بسیار متفاوتی احساس میشدهاند. به علاوه، در درازمدت، بیماریها به همان میزان که تداوم داشتهاند تحول پذیرفتهاند: بلاهای جمعی در قدیم با بیماریها که اغلب فردی بودهاند و ما امروز آنها را میشناسیم، به وضوح تفاوت داشتهاند. سهم مهمی از این تحول مربوط به تغییرات اجتماعی در سطح کلان است که ما به شرح ان خواهیم پرداخت:
دورهی اپیدمیها: نظام قدیم مرض
در طول قرنها، اپیدمیها در قلب جامعهها بیماریهای غالب را تشکیل میدادهاند. البته، انواع دیگر بیماری نیز شایع بوده است. ما شواهد زیادی در این مورد در دست داریم: مثلاً مونتنی[1] در اثر خود تتبعات به تفصیل بیماریهای کلیه و مثانه را که خود به آنها مبتلا بوده توصیف کرده است. اما اپیدمیها آثار وخامتباری بر آیندهی جوامع داشتند، و بنابراین تصورات ذهنی مردم بر آنها تأثیر میگذاشتند. این اپیدمیها مدتهای مدیدی در نظر همگان بلای آسمانی تلقی میشدند.
پیامدهای جمعیتشناختی اپیدمیها
تحقیقات عدیدهی تاریخی نشان میدهد چگونه شیوع اپیدمی میتوانست چهرهی منطقه یا کشوری را - با از میان برداشتن ناگهانی تعداد زیادی از مردم و دامن زدن به ناهماهنگیهای فاجعهبار جمعیتی – دگرگون سازد. طاعون بزرگ در اروپای غربی، طاعون سیاه که در سال 1347 میلادی در بند مسین[2] آغاز شد، به تنهایی 26 میلیون نفر، یعنی به اندازه ربع جمعیت اروپا قربانی داشت. تازه این بیماری در طول چهار قرن بارها دوباره ظاهر شد. یاد بعضی از آنها مانند طاعون 1665 لندن یا بندر مارسی در سال 1720 هنوز هم در خاطرهها زنده مانده است. اما تنها طاعون نیست که خسارات جانی به بار میآورد. جذام نیز از قرن ششم میلادی در اروپای غربی پدیدار شد. این بیماری در قرن سیزدهم به اوج خود رسید و سپس فرو نشست. از قرون وسطی تا پایان قرن هجدهم، آبله آفت دیگری بود که در هر یک از یورشها، یک سوم کودکان یک روستا را نابود میکرد و روستاهای بسیار دیگری را از هیبت میانداخت. سیفیلیس تا پایان قرن پانزدهم، به هنگام محاصرهی شهر ناپل در سال 1494 توسط فرانسویان، ناشناخته بود: این بیماری در ارتشهای فرانسه و ایتالیا به قدری کشته داد که ناچار جنگ باید قطع میشد. فرانسویها به آن لقب «مرض ناپل» را داند، در حالی که اهالی ناپل آن را «مرض فرانسوی» خواندند. در واقع گمان میرود که این بیماری با دریانوردان کریستف کلمب از قارهی آمریکا آمده باشد. در فهرست بیماریهای همهگیر، نباید مالاریا را که هزاران نفر را در سال 1602 در همان ناپل نابود کرد و سل و سیاه سرفه و سرخگ که بسیار کشنده بودن و نیز تیفوس و تیفوئید و اسهال و دیفتری و سایر بیماریها را از نظر دور داشت. در قرن نوزدهم در حالی که طاعون از اروپا رخت بربسته بود، اپیدمی دیگری که همان وبا باشد از آسیا وارد شد. وبای سال 1832 در فرانسه به تنهایی 100000 قربانی گرفت.
برای دانلود کل مطلب به لینک زیر مراجعه کنید.
تحقیق آماده با موضوع جامعه و بیماریها 54 صفحه word