دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
زمانی که از نقش والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان سخن به میان می آید این تصور وجود دارد که والدین در خانه نقش معلم های مدرسه را ایفا کنند و به عنوان معلم سرخانه مطالب و مباحث کتب درسی را به فرزندانشان می آموزانند.
این تصور کاملا نادرست و سطحی است. به اعتقاد کارشناسان نقش و اثربخشی پدر و مادر بیش از تدریس مطالب در منزل بوده و نمی توان آن را در یک چنین حیطه ای محدود و محصور ساخت.
برای فرزند اولین گروه اجتماعی، خانواده محسوب می شود. او چند سال اول زندگی را در این گروه به سر می برد. پدر و مادر الگوی اولیه و اساسی وی محسوب می شوند. یک رابطه متقابل رخ می دهد و کودک به پدر و مادر اعتماد می کند و با تلاش زیاد سعی در همانندسازی و تقلید از آن ها دارد.
مدرسه دومین پایگاه اجتماعی است که بعد از خانواده نقش مهمی در آموزش و پرورش کودک ایفا می کند. کودک حساس ترین سال های عمر خود را ابتدا در خانواده و سپس در مدرسه می گذراند. در حقیقت مدرسه تکمیل کننده خانواده بوده و سعی در انتقال مفاهیم و مطالب یادگیری به کودک دارد. اگر تعلیمات خانواده و والدین با آموزش های مدرسه همگون و همسو باشد، کودک با تضادهای کمتری مواجه می شود. اما اگر آموزش های این دو نهاد با هم متفاوت باشد، کودک برای مقابله با این تضادها واکنش های متفاوتی بروز می دهد.
انواع رفتارهای والدین با فرزندان:
با توجه به بافت فرهنگی جامعه ما و نگرش های متفاوت والدین در تربیت فرزندان رفتارهای ما با فرزندان در سه نوع رفتار خلاصه می شود:
الف ـ رفتار مستبدانه: گروهی از والدین به منظور کنترل بیشر فرزندان و همچنین عدم اطمینان به شرایط موجود در جامعه، سعی در کنترل روابط فرزندان خود با جامعه دارند. آن ها تصور می کنند تسلط در کنترل رفتار و تربیت فرزندان خود را دارند و هیچ احدی جرات نفوذ در تغییر رفتار فرزندان آنها نخواهد داشت.
در حالی که آنان فرزندان خود را از آموزش های اجتماعی محروم کرده و کاملا وابسته به خود بار می آورند و قدرت فکر و خطا و آزمایش را از آنان می گیرند. اما با ورود این فرزندان به جامعه و ضرورت اتخاذ تصمیم به دلیل نداشتن تجربه و اعتماد به نفس با مشکل مواجه می شوند.
ب ـ رفتار سازشکارانه: رفتاری که در آن حقوق دیگران مهم تر از حقوق خود است و بر آن اولویت دارد، به کلامی دیگر، دیگران حق دارند ولی شما حقی ندارید. هدف اصلی رفتار سازشکارانه اجتناب از برخورد و راضی نگه داشتن فرندان است (فرزند سالاری).
ج ـ رفتار مدبرانه: دفاع از حقوق خود، به طوری که حقوق دیگران پایمال نشده و تعادل در نظر گرفته شود و نه رفتار مستبدانه و نه رفتار سازشکارانه، بلکه رفتار معقولانه و منطقی که در آن باید سعی شود منطق فرزند تحریک شود و نه خشم و لجاجت، داشتن رابطه دوستی با فرزندان، بیان نیازها، خواسته ها، نظرات، احساسات و عقاید خود به صورت مستقیم و به دور از هر گونه ابهام و با روش های مناسب قادر خواهد بود فرزند شما را در این حوزه یاری کند.
روش های مناسب:
1- به خاطر داشته باشید اگر تقاضای کودک خود را به دلیلی رد کردید، توضیحات خود را برای او با زبانی ساده بیان کنید.
2- وقتی که جواب مثبت می دهید روی تصمیم خود باقی بمانید. به عنوان مثال اگر پاسخ شما در مقابل رفتارهای زیاده طلبانه کودکتان به آنها می آموزاند که چطور می توان چیزی را به دست آورد، اگر به طفل اجازه داده شود که با روش خود و با گریه و جیغ و داد خواسته های خود را به دست آورد، او تصور خواهد کرد که می تواند با ساده ترین شیوه راه خود را پیش ببرد. از سوی دیگر اگر شما اغلب تسلیم خواسته های کودکتان می شوید، انگیزه های شخصی خودتان را بررسی کنید (منطق اولیه) همچنین اگر بخواهید به هر قیمتی نگهبان صلح و آرامش باشید کودکان یاد می گیرند که الم شنگه به پا کردن کارساز است پس باید در تصمیم خود استوار باشید.
مایکل ونیز کارشناس امور کودکان معتقد است: «در این گونه موارد اگر لازم شد مغازه را ترک کنید، گاه برای اثبات یک نکته باید خود را ناراحت کنید، وظیفه شما به عنوان یک والد، این است که به کودکان خود کمک کنید تا تصمیم بگیرند که چه چیزی ارزش به دست آوردن را دارد و آنگاه به آن ها نشان دهید که راه صحیح کدام است. درس مهمی که آن ها یاد می گیرند این است که برای به دست آوردن خواسته شان باید تلاشی منطقی داشته باشند.
نیازهای دانش آموزان:
یکی از محققان می گوید: «تا آن اندازه که در فکر کفش پاهای فرزندانمان هستیم در فکر پرورش ذهن آن ها نیستیم. ما برای خریدن یک جفت کفش حداقل به پنج یا شش مغازه سر می زنیم تا از نظر رنگ، مرغوبیت، جنس، اندازه، مدل، قیمت و .. مناسب باشد ولی برای پرورش مغز و اندیشه آن ها چه کار کرده ایم.»
وقتی سخن از نیازها به میان می آید، فقط حرف از خوردن و خوابیدن مطرح نمی شود بلکه نیازهای دیگری مانند عشق، محبت، وابستگی، احترام، احساس ارزشمندی و .. نیز وجود دارد. از سوی دیگر همه نیازها را خانواده و والدین نمی توانند پاسخگو باشند، ولی اگر والدین از شکل و چگونگی این نیازها آگاه باشند می توانند زمینه ساز ارضای این نیازها باشند. اگر ما بدانیم که فرزندمان برای ارضای پاره ای از نیازهای خود به چند دوست صمیمی و خوب نیازمند
شامل 11 صفحه فایل WORD قابل ویرایش