برای توسعه راهحلهای نرم افزاری، پارادایمهای مختلفی وجود دارد و این پارادایمها دارای نقاط قوت و ضعفی هستند. برای توسعه راه حلهای سازمانی سطح انتزاع می بایست در محدوده فرآیندهای کسب و کار ارتقا پیدا کند. پارادایمهای سنتی مبتنی بر مولفه و شیء برای پاسخگویی به چالشهای پیشرو کافی نیستند و نمی توانند خلأها و شکافهای موجود بین کسب و کار و فناوری اطلاعات را به خوبی پوشش دهند. از اینرو نیاز به تغییر پارادایم توسعه به سمت سرویس گرایی با توجه به خدمت محور شدن سازمانها بوجود آمده است.
در بین سبکهای معماری موجود، سرویسگرائی به عنوان نمونهای از سبک معماری دارای قابلیت خاصی برای انجام پروژههای نرمافزاری چه در سطح سیستم و چه در سطح سازمان است. در اهمیت معماری سرویسگرا این نکته بس که دو حرکت فزاینده در فناوری اطلاعات بسیار مطرح است، یکی معماری و دیگری متدولوژی که هر دوی آنها موارد بیشماری را جهت بهبود معماری سرویسگرا مطرح کردهاند و این معمار سرویسگراست که با استفاده از معماری و متدولوژیهای سرویسگرا سعی در انجام پروژههای بزرگ و بسیار بزرگ دارد. هرچند سرویسگرائی از مقبولیت بالائی برخوردار است اما پژوهشها و آثار مکتوب دانشگاهی جهت رهیافتهای معمارانه برای نرمافزارهای سرویسگرا هنوز کمیاب و نادر هستند.
در معماری سرویسگرا منظور از سرویس، واحدی از کار است که توسط سرویس دهنده فراهم می شود تا نتایج مطلوبی برای سرویس گیرنده (مشتری) بدست آید و منظور از معماری سرویسگرا اصطلاحی است برای نشان دادن مدلی که در آن منطق اتوماسیون به واحدهای کوچکتر (واحدهای مشخص دارای منطق کسب و کار) تجزیه می شود. این واحدها با یکدیگر بخش بزرگتری از منطق اتوماسیون کسب و کار را تشکیل می دهند و هر یک از آنها می توانند جداگانه توزیع شوند.
یکی از مهمترین مراحل توسعه نرمافزار مدلسازی، طراحی و معماری نرمافزار است و هسته اصلی فرآورده های مبتنی بر سرویس، مدل سرویس است. مدل سرویس به عنوان یک فرآورده ورودی ضروری برای مراحل پیادهسازی و آزمایش مطرح است و اکثر فرآورده های دیگر فرآیند توسعه سرویسگرا براساس مدل سرویس توسعه می یابند.
مروری بر روشهای خودکارسازی شناسایی سرویس¬های نرم افزاری - فایل word