فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پژوهش بررسی پدیده خود برتر بینی در جامعه

اختصاصی از فی ژوو پژوهش بررسی پدیده خود برتر بینی در جامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پژوهش بررسی پدیده خود برتر بینی در جامعه


پژوهش بررسی پدیده خود برتر بینی در جامعه

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در65 صفحه می باشد.

 

فهرست مطالب
چکیده ۴
مقدمه ۵
بیان مسئله یا طرح موضوع ۷
اهداف پژوهش ۱۱
اهمیت موضوع پژوهش ۱۲
فرضیه ۱۴
محدوده مطالعاتی پژوهش ۱۶
ادبیات و پیشینه موضوع تحقیق ۱۷
بخش اول: مباحث کلی ۱۸
نتیجه گیری و مدل مطالعاتی ۲۶
روش شناسی پژوهش ۲۷
جامعه آماری ۲۷
حجم نمونه و روش نمونه گیری ۲۸
ابزار اندازه‌گیری (ابزار سازی) ۲۸
تعریف عملیاتی ۲۹
روش جمع آوری اطلاعات ۳۲
روش های تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات ۳۳
تحلیل یافته‌های پژوهش ۳۴
انتقادپذیری ۴۰
بحث و نتیجه‌گیری ۵۵
خلاصه پژوهش ۵۶


چکیده
سازه پژوهش مورد نظر خودبرتربینی (به معنی اهمیت دادن به خود بیش از دیگران و خود را بهتر و برتر پنداشتن) می باشد.
هدف اصلی آن بوده که دریابیم چه تعداد از دانشجویان دارای چنین خصلتی هستند.
در این تحقیق تعداد ۲۰ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند و مورد ارزیابی و سنجش قرارگرفتند.
روش اصلی تحقیق مذکور پیمایشی بوده هرچند که از روش کتابخانه‌ای نیز بی بهره نبوده است البته شایان ذکر است مطالعه موردی مهمترین تاکتیک بوده است.
تعداد ۱۲ فرضیه و ۱۵ متغیر در این تحقیق استفاده شده است و نتیجه کلی این شد که از میان ۱۵ فرضیه تنها یک فرضیه به اثبات رسید.


کلیات پژوهش
مقدمه:
کاملترین پدیده‌های جهان پیچیده‌ترین آنهاست. به سخن دیگر پیچیده‌ترین ها، کاملترین ها هستند از آن جهت است که بیشترین تلاش و کوشش در راه شناخت کاملترین یا به سخن دیگر پیچیده‌ترین ها اعمال شده است.
کسی را یاری آن نیست که بگوید کاملتر از انسان پدیده‌ای در این جهان وجود ندارد و برای هیچ کس قابل قبول نیست که شناسایی انسان از آغاز پیدایش تاکنون موضوع اصلی و اساسی زندگی نبوده باشد.
ولی به هر حال آگاهی و شناخت انسان از خود و محیطش آن زمان که با روش صحیح و مطلوب توام نبوده راه به بیراهه بوده است و بجای آنکه تلاش او منجر به گسترش میدان دید و عمل او بشود، اندیشه و بینش او را در مرحله‌ی نامناسب متوقف می ساخته است. یعنی باور او بر آنچه که وجوددارد پایدارتر می گردد. از این رو جهان اندیشه در چنین شرایطی از تنوع و پیچیدگی برخوردار نیست. نظام حیاتی انسان اعم از طبیعی و انسانی محدود و بسته باقی می ماند. وقتی نحوه حضور انسان در اجتماع و نحوه رویارویی او با پدیده‌های موجود جهان اعم از انسانی و غیرانسانی تصحیح شد و روش منطقی توان با شکاف نسبت به آنچه که گذشتگان بر آن باور داشتند، حاکم بر جهان فکر و اندیشه انسان شد،‌هر روز شاهد کشف قوانین جدید و درنتیجه کشف پاره‌ای از قوانین حاکم بر جهان انسانی شد. به سخن دیگر انسان دریافت که هدف علم کشف قوانین واقعیت است لذا باید از مطلق گرایی بمفهومی که در اندیشه‌های پیشینیان وجود داشته و سد اساسی در راه پیشرفت و تحول بوده است، دست کشید و در مقابل قوانینی که با روشهای علمی و منطقی جدید کشف شده است، سر تعظیم فرود آورد.
باید به اصطلاح چیزهایی که به اشتباه اصالت نامیده می شود و روزگاری طولانی مانعی در راه پیوستن به انسانیت انسان بوده مردود دانست و قبول کرد که هیچ وجه امتیازی بین اقوام و ملل جهان نسبت به یکدیگر وجود ندارد. آنچه مهم است آن است که گوناگونی شیوه‌های زندگی در سرزمینهای مختلف و با امکانات متفاوت ایجادکننده نظامهای سلطه‌جویانه نخواهدبود. هر نظامی دستاور ارتباط متقابل بین انسان و محیط او است.
در این تحقیق سعی بر آن است تا دریابیم به چه علت است که انسانها در شرایط مختلف رفتارهای متفاوتی از خود بروز می دهند یا بهتر آن است که گفته شود به چه علت یک رفتار در شرایط مختلف بصورتهای متفاوتی نمود پیدا می کند یا به چه علت است که نمود یک رفتار در قشرهای متفاوت مختلف است.
خودبرتربینی را می شود بعنوان یکی از این رفتارها یا حالتها دانست که در افراد بسیاری به چشم می خورد که دانسته یا نادانسته توسط آنها اعمال می شود، اینکه این افراد چقدر از این رفتار خود آگاه هستند.
هم چنین عواملی که سبب گردیده‌، فردی خود را برتر از سایرین ببیند و علل بوجودآمدن این عامل موضوعی است که در این تحقیق سعی شده تا درحد توان مورد بررسی قرارگیرد. تا میزان گستردگی آن مشخص شود.
از زمانهای گذشته همیشه فردی بعنوان رهبر یا راهنما، بمنظور نظارت بر درست انجام شدن امور توسط سایر اعضا آن جامعه یا گروه انتخاب می شد که این انتخاب یا بصورت موروثی (در گذشته) یا بصورت انتخابی (حال)‌ بوده است که این موضوع با گذشت زمان شکلها و سطح‌های متفاوتی پیدا کرده است. از بالاترین سطح (رهبری یک سرزمین) یا پایین ترین سطح (سلطه بر نزدیکان) بوده است که یا از طریق جنگ و خونریزی یا با مصالحه و پذیرش همگانی صورت می پذیرفته است که خود باعث دادن امتیاز توسط سایرین به یک فرد می شده است و به خاطر این موضوع فرد خود را برتر از سایرین می انگاشته است.
موضوع این پژوهش آن است که دریابیم که در زمان حال،‌خصلت خودبرتربینی وجود دارد یا خیر؟ اگر وجوددارد به چه صورتهایی اعمال می گردد ؟‌مربوط به افراد خاصی است یا در همه انسانها وجود دارد؟ بوجود آمدن چنین حسی در افراد از کجا نشات می گیرد؟
بیان مسئله یا طرح موضوع
در جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم افراد به شیوه‌های مختلفی زندگی می نمایند یا به شیوه سنتی یا به شیوه مدرن که میدان عمل و رفتار در هرکدام از آنها با دیگری متفاوت است. خانواده هایی که به شیوه سنتی زندگی می کنند اغلب دارای تعداد فرزندان زیادی هستند که به تبع آن سطح عمومی زندگی پایین می آید. در این نوع خانواده ها جنس مذکر نسبت به جنس مونث از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. مخصوصاً اگر فرزند ارشد خانواده مذکر باشد به گونه ای تربیت و آموزش می بیند که در خود این احساس را دارد که برتر و بهتر از سایر اعضا خانواده است و اجازه و میدان عمل وسیعی دارد.
این رفتار بیشتر از آن جایی نشأت می گیرد که والدین خانواده به خاطر کار سخت دیگر توان پاسداری و حفظ خانواده و کنترل سایر اعضا را ندارند و فاصله سنی زیادی که بین والدین و فرزندان وجود دارد، باعث سرباز زدن فرزندن از انجام اموری که توسط والدین به آنها واگذار می شود، می گردد و در این مواقع برای حفظ سایرین فردی که دارای سن و تحصیلات بالاتر از دیگران است،‌انتخاب می گردد. البته در مواقع سنتی به غیر از سن عامل مهم دیگری نیز وجود دارد و آن جنسیت است در بعضی از خانواده ها حتی اگر فرزند مذکر از دیگر اولادهای خانواده سن کمتری داشته باشد به آنها برتری داده می شود. در چنین مواقعی فرزندان ارشد مونث بیشتر بمنظور نیروی کار در نظرگرفته می شوند و هیچ گونه میدان عمل یا اجازه‌ای از طرف سایرین به منظور داشتن کنترل بر سایر اعضا را ندارند. در چنین خانواده هایی اگر فرزند ارشد مذکر باشد هم امکانات را برای پیشرفت بیشتر وی مهیا می سازند (در حد توان خانواده) ولی اگر مونث باشد،‌امکاناتی که برای وی درنظرگرفته خواهدشد،‌در حدی است که سایر اعضا جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند از آن برخوردار هستند که در اکثر موارد حداقل‌ها در نظر گرفته می شود.
که از اینگونه مسائل می توان اشتغال به تحصیل را متذکر گردید که خانواده همه سعی خود را بر این امر معطوف می دارند که فرزند مذکر خانواده باید از بهترین و بالاترین سطح برخوردار گردد. ولی برای فرزند مونث چنین خانواده ای امتیازی را در نظر خواهندگرفت که منتهی می شود به استفاده از امکانات در حدی که بتواند نیازهای روزانه خود را برطرف نماید و وی نیز مجبور به اکتفاکردن است.
در خانواده های سنتی،‌فرزندان مذکر به خاطر میدان عمل بالایی که دارند و طرز برخورد اطرافیان که جملگی همه کارها و اوامر وی را بدون چون و چرا انجام می دهند، دارای میزان اعتمادبه نفس بالایی است از آن جهت که سایرین هیچ وقت اجازه و جرات این کار را به خود نمی دهند که بخواهند اشتباهی را به وی گوشزد نمایند. چون وی به مانند بت است و همه کارهای او درست است. البته در این مواقع تعداد اعضا خانواده و مهمتر از آن جنسیت آنها مطرح است . در بین سایرین فرزندان مذکر دیگر تا وقتی سنشان پایین است، این سلطه را پذیرا هستند ولی بعد از گذشتن از این محدوده سنی خیلی از حوزه‌هایی را که فرزند بزرگتر اجازه دخالت در آنها را داشت، محدود می سازند. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که فرزندان مذکر نیز اغلب خصوصیات فرزند ارشد خانواده را دارند ولی در مورد فرزندان مونث وضعیت به این منوال است که تا زمانیکه آنها در خانه پدر زندگی می کنند باید تمامی اوامر فرزند انتخاب شده را اجرا نماید و اجازه هیچگونه مخالفتی را ندارند. در چنین خانواده‌هایی فرزندان ارشد خود را بهتر و برتر از دیگران می پندارند واین احساس در آنها بوجود می آید که والاتر از سایرین هستند و دیگران باید سعی نمایند تا به آنها برسند یعنی نوعی خودبزرگ‌بینی و خود را مانند مبدا دانستن و انتظار بندگی از دیگران داشتن.
رفتار اینگونه افراد به شکلی است که اطرافیان را به شدت مورد انتقاد قرارمی‌دهند خصوصاً اگر آنها کاری را برخلاف میل آنها یا بدون مشورت و با سلیقه خود انجام داده باشند و این انتظار را نیز دارند که این انتقاد از طرف سایرین مورد پذیرش واقع گردد و در غیراین صورت با پرخاشگری نظر خود را تحمیل می کنند و هیچگونه بخششی نیز در کار نیست،‌اکثر این افراد عادت دارند تا نظر خود را با داد و فریاد بر دیگران تحمیل کنند تا آنها جرأت و اجازه هیچگونه اظهار نظری را نداشته باشند.
چنین افرادی به خاطر خصوصیات اخلاقی خاص به اطراف خود توجه کمتری دارند که در طولانی مدت و پس از گذشت زمان چنین عواملی بر روابط اجتماعی و تعاملات آنها تاثیر می گذارد. چون برخلاف میل چنین فردی سایرین با پیشرفت زمان تغییر وتکامل پیدا می کنند وبعضی از رفتارها را بکار نمی‌گیرند که باعث منسوخ‌شدن آن می گردد و باعث می شود که این فرد در برقراری ارتباط دچار مشکل گردد چون همگام با سایرین پیشرفت نمی کند و بنابراین آسیب بسیار زیادی از لحاظ اجتماعی می بیند چنین فردی بعلت اینکه خود را محور همه کارها می داند و کارهای سایرین را که بدون توجه به خودش انجام می شود، دارای عیب و علت و ناقص می داند و دائماً به امر و نهی به سایرین می پردازد. چنین فردی با چنین خصوصیات اخلاقی علاقه خود به اطرافیانش را بصورت غیرمستقیم ابراز می دارد و سعی می کند تا دیگران متوجه میزان علاقه‌ای که وی به آنها دارد، نشوند. در چنین اجتماعات سنتی که در کشور ما بیشتر در مناطق روستایی به چشم می آید خود برتربینی وی نسبت به سایر اعضا خانواده بیشتر در بین فرزندان مذکر خانواده ها نمود پیدا می کند و کاربرد بیشتری دارد و به فرزندان مونث خانواده چون بهای زیادی داده نمی شود. چنین خصوصیتی اگرهم وچود داشته باشد چون میدان عمل پیدا نمی کند و منحصر به خود فرد می شود اما در خانواده های متمدن (پیشرفت کرده با زمان) نیز پدیده خودبرتربینی به چشم می آید که البته بسیار کم رنگ‌تر و کم اهمیت‌تر است در این خانواده ها سن و جنس مطرح نیست بلکه برتربودن یک فرد از جهات امتیازات بیشتری است که نسبت به دیگران دارد و دیگران هستند که وی را بالاتر و بهتر از خود انتخاب می کنند و برای وی احترام و ارزش خاصی قائل هستند . در چنین خانواده‌هایی معمولاً سطح تحصیلات بالاست و بنابراین برخورد فرد در مقابله با بسیاری از مسائل معقولانه است،‌تعصبات بی جا و بی معنی جای خود را به دلیل و استدلال منطقی داده است و قابل ذکر است که این رفتار در چنین خانواده هایی بصورت خصوصیت فردی است که حتی ممکن است در فرزندان ارشد نباشد ولی چون فرزندان ارشد خانواده زودتر به مراحل بالاتر می رسند ولی اغلب از راهنمایی پیشکسوتان استفاده کرده و به نتیجه کار خود نیز اطمینان دارند، اعتماد به نفش بالایی دارند در این نوع خانواده ها جنسیت فرزندان زیاد اهمیت نداردو چون همه کارها منطقی است، سایر اعضا نیز اکثراً پذیرا می شوند و در صورتی که نظراتشان با یکدیگر مغایرت داشته باشد با کمی بحث و گفتگو حل می شود، چنین افرادی ایراد و کوتاهی‌های اطرافیان را به گونه‌ای به آنها گوشزد می نمایند که در آنها احساس حقارت بوجود نیاید، معمولاً با ملایمت رفتار می نماید و از داد و بیداد و پرخاش برای پیشبرد اهداف خود دوری می جوید. با اطرافیان روابط مناسبی را برقرار می نماید یعنی به گونه ای که حَد و حدود هر کدام مشخص باشد به دیگران به عنوان فرد اهمیت میگذازد و ارزش قائل است و از ابراز علاقه به اطرافیان خود ترس و واهمه‌ای به خود راه نمی دهد . در چنین خانواده‌هایی خودبرتربینی وجود دارد ولی نه به شکل سلطه‌گرایانه بلکه بصورت منطقی و بیشتر به عنوان راهنما.


دانلود با لینک مستقیم


پژوهش بررسی پدیده خود برتر بینی در جامعه

تحقیق در مورد سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم


تحقیق در مورد سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه13

 

فهرست مطالب

 

سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم

مراحل پی در پی عکس العمل مورچه ها:

شبیه هدایت مورچه ها می باشد.

زنبور عسل در قرآن

ساختمان مورفولوژیکی زنبور عسل

 

گونه و نژادهای زنبور عسل



در کنار معجزات کلامی قرآن، که محمد صل الله علیه و آله به واسطه آن مشرکان را به مبارزه طلبید و از آن ها خواست که یک آیه مانند آن بیاورند و آن ها نتوانستند، قرآن کریم دربرگیرنده معجزات علمی زیادی است که خداوند برای محمد آن ها را بیش از هزار سال پیش آشکار کرد.این معجزات امروزه کشف شده اند و باعث تقویت ایمان ایمان آورندگان شده است و اثباتی برای الهی بودن قرآن کریم است. خانم Wadea Omranyکشف جدیدی علمی در قرآن کرده است. ایشان می گویند که ما در سوره نمل آیه 18کشف جدید علمی کرده ایم. این معجزه جدید چیزی است که مورچه در آیه 18 گفت و علم امروز نحوه ارتباط مورچه ها با یکدیگر را کشف کرد خصوصا زمانی که یک خطر محل زندگی مورچه ها را تهدید می کند.

 



ما تلاش می کنیم جملاتی که مورچه در قرآن کریم به زبان آورد را توضیح دهیم و سعی می کنیم آنچه را که او گفت با کشفیات جدید علمی ربط دهیم و مدرک پیشی گرفتن قرآن کریم به علم امروزی را رو می کنیم که این حقایق را بیش از هزار سال پیش بیان کرد.

خداوند در سوره نمل آیه 18 می فرماید:} حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ{ "تا چون به دره مورچه ها رسیدند، مورچه ای گفت: ای مورچه ها به لانه هایتان وارد شوید‌، مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند و خود آگاه نباشند."


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم

قانون اساسی را ارزان در گوشی خود تجربه کنید!!!!!!!!!!

اختصاصی از فی ژوو قانون اساسی را ارزان در گوشی خود تجربه کنید!!!!!!!!!! دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

برنامه ی جامع و کامل قانون اساسی کشور که شامل همه ی بندها و تبصره هاست را در گوشی خود تجربه کنید و هر وقت که نیاز داشتید آن را مطالعه کنید یا سرچ کنید.


دانلود با لینک مستقیم


قانون اساسی را ارزان در گوشی خود تجربه کنید!!!!!!!!!!

پایان نامه ی بررسی رابطه بین خود پنداری مدیران با سلامت روانی آنان در دبستان های ناحیه 1 تبریز. doc

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه ی بررسی رابطه بین خود پنداری مدیران با سلامت روانی آنان در دبستان های ناحیه 1 تبریز. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی رابطه بین خود پنداری مدیران با سلامت روانی آنان در دبستان های ناحیه 1 تبریز. doc


پایان نامه ی بررسی رابطه بین خود پنداری مدیران با سلامت روانی آنان در دبستان ها. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 63 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

چکیده:

این تحقیق با عنوان بررسی رابطه خود پنداره با سلامت روانی بین مدیران مدارس ناحیه یک تبریز انجام شد از انجایی که تکیه بر شناخت استعداد های فردی و توانایی ها و همچنین سلامتی روانی برای تبیین مدیران آموزشی ار اهمیت ویژه ای  برخوردار است ، برآن شدیم تا به بررسی رابطه خود پنداره با سلامت روانی بپردازیم0 جامعه آماری این تحقیق عبارت بودند از 91نفر که از این تعداد 38 نفر مرد و 52نفر مدیر زن، 68نفر از مدیران زن ومرد ناحیه یک آموزش و پرورش تبریز بعنوان نمونه انتخاب گردیدند و ابزار تحقیق عبارت بودند از پرسشنامه خود پنداره بک و پرسشنامه SCL-90-R0

جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی وآمار استنباطی و ضریب همبستگی گشتاوردی پیرسون و آزمون  T مستقل استفاده گردید ،یافته های تحقیق نشان میدهد که :

1. بین خود پنداره و پنج بعد سلامت روانی که در این پژوهش سنجیده شد رابطه معناداری وجود ندارد0

2.بین خود پنداره مدیران زن و مدیران مرد تفاوت معنا داری وجود ندارد0

3.بین میزان سلامت روانی مدیران زن ومرد تفاوت معنا داری وجود ندارد 0

 

مقدمه:

مفهوم خود ، یک اصل اساسی است که عنوان تحقیقات بسیاری از موضوعات روانشناسی را در بر می گیرد از زمان ویلیام جیمز  خود پنداره جایگاه خاص را در تحقیقات روان شناسی به خود اختصاص داده است ،به طوریکه فروید  ،اریک فروم  ،کارل راجرز تئ وریهای مهمی را در این رابطه ارائه داده اند . به نظر می رسد که صاحبان مکاتب مختلف د ربحث ساختاری خود به توافق رسیده اند و افراد رقیب در دنیای روان شناسی ،هم تعریف قطعی و ماهیت قابل سنجش خود پنداره را پذیرفته اند و بر نقش خود پنداره بعنوان تعیین کننده رفتارها  صحه گذارده اند0 چرا که خود پنداره فرد از خویش تا اندازه ای تصور اورا راجع به محیطش تعیین می کند0

این دو عامل رفتارهای فرد را طرح ریزی می کند 0(یوسفی،1373ص29)0فرد درآغاز زندگی ،تصویری از خود ندارد اما با افزایش سن،هوش، میزان تحصیلات و غیره ابتدا یک تصور قالبی از خود پیدا می کند و با گذشت زمان این تصویر قالبی را کنار  می گذارد و به تصویر واقع بینانه تر دست می یابد 0در این مرحله است که فرد از ویژ گیهای خاص خود آگاه است و خود را بدان سان که هست می پذیرد و همین ،توانایی تکوین خود پنداره می باشد0بطور کلی می توان گفت که خود پنداره کلیه جنبه های عاطفی، اجتماعی ، روانی ، اخلاقی و جمعی را تحت الشعاع  قرار می دهد و به عنوان وسیله ای نسبتا ثابت برای مشاهده و درک دنیای خارج مورد استفاده قرار می گیرد0

یکی از مهمترین سوالاتی که برای هر انسانی مطرح می شود و او را بر می انگیزد تا با استعاثت از دیدگاههای جهان بینی و اید ئو لوژیکی خود به دنبال پاسخگویی آن باشد این است که من کیستم ؟ سوالاتی که در تمام اعصار و قرون و در تمام سنین از بدو تولد تا لحظه وداع همواره  با آدمی است 0 شاید بتوان گفت که بر اساس شواهد اثبات شده برای اجداد غار نشین ما نیز این سوال به نوعی مطرح بوده است. نوع روابط حاکم بر آنها و تمسک آنها به یک سری نیروهای ماورایی و زاییده ذهن تعدادی از آنان برای یافتن جایگاه خود در بین سایر موجودات پاسخگویی به این سوال اساسی را نشان می دهد0 (احمدی،1376ص13)

کارل راجرز برای این نکته تاکید دارد که خود پنداری در شخصیت آدمی نقش دارد0

آنچه که ما هستیم و آن گونه که رفتار می کنیم ،همگی از برداشتهای ما ازاین قضایا ناشی می شود که ما چه کسی هستیم و چه ارتباطی با افراد واشیای دیگر داریم0

 از طرف دیگر در دنیایی که موفقیت در رقابتهای صنعتی ، حکومتی ، و حتی نظامی وابسته به توانمندیهای مدیریتی است، دغدغه سازمانها برای دستیابی به مدیران توسعه یافته و اثربخش ،تلاش برای تنازع بقاست0 این سازمانها همواره می کوشند تا مدیرانی کار ساز را به خدمت در آورند و از آنها  در ادارهامور ومنابع به سوی اهداف تعیین شده بهره جویند(لارنس-ای ،ترجمه،کدیور ، جوادی،1373ص20).

داشتن خود پنداره بالا از ویژگیهای مدیران توانمند است چون آن با سلامت روان مرتبط می باشد0

مفهوم سلامت روان  یا سلامت روان شناختی  جنبه ای از مفهوم کلی سلامتی جسمی:

روانی و اجتماعی است که علی رغم تلاش هایی که از سوی پیشگامان سلامت روانی در جهان   

 به منظور تامین هر چه بیشتر سلامتی انسانها به عمل آمده است هنوز معیار قاطعی در زمینه تعریف و مصداق کامل سلامتی روان در افراد وجود ندارد (به نقل از ده موردی،1377ص42-43) براساس مباحث نظری که در مورد سلامتی روان در بالا ذکر چنین می توان استنباط نمود که سلامت روان با خود پنداره در ارتباط است زیرا که سلامتی روان را احساس فرد نسبت به خود و دیگران و محیط اطراف تعریف نموده اند و خود پنداره را تصویرفرد از خودش تعریف نموده اند و خود پنداره را تصویر هر فرد از خودش تعریف نموده اند و رفتار فرد را ناشیاز ادراک او نسبت به خودش می دانند 0

آگاهی از عوامل کامیابی مدیران موفق از جمله نکات بسیار ضروری است بطوریکه این آگاهی در راستای توسعه و تعالی سازمانها برای مدیران عناصر کلیدی هر سازمان هستند که سلامت روان و آشنایی آنها با  مؤلفه های موفقیت ،حیاتی به شمار می آید 0 بررسی موضوع خود پند اره و رابطه آن با سلامت روانی مدیران مقطع ابتدایی به لحاظ اینکه این مقطع ،ضمن فراهم آوردن مقدمات ورود دانش آموزان به مقاطع  بالاتر و تحویل انسانهای فرهیخته و سالم به جامعه ،حائز اهمیت زیادی است 0تحقیق اهداف این مقطع نیز بهمیزان زیادی در گرو توانایی مدیران در هدایت این مجموعه پویا و پیچیده است0 در این پژوهش نوع خود پنداری و رابطه آن با سلامت روانی مدیران مقطع ابتدایی مورد بررسی قرار می گیرد0

 

بیان مساله:

خود پنداره یا مفهوم خود در روانشناسی مفهومی است که صاحب نظران این رشته برای  آن اهمیت زیادی قائل شده و به تبیین این مفهوم و تاثیر آن بر رفتار آدمی پرداخته اند ،از جمله کارل هورنای  سالیوان  ، اریک فروم ، فروید ، راجرز، مازلو  و وایلی  به اهمیت نقش خود پنداره بعنوان عامل تعیین کننده رفتار شخص تاکید می ورزند. (ترقی جاه، 1375) .

کارل راجرز معتقد است که برای درک رفتار فرد، بهترین موضع چارچوب درونی خود است.  یک فرد خودش مرکز تجربه است و تصور خود فرد از اینکه به خود چگونه می نگرد. خود نتیجه تعامل فرد

 با محیطش است، وقتی فرد از دیگران بازخورد مثبت می گیرد ادراک از خود بصورت مثبت تقویت می شود. از نقطه نظر رفتار سازمانی، مدیران باید بدانند که هر فرد دارای ادراک از خود منحصر

به فرد ی است و به کارگیری شیوه های متعدد انگیزش، غنی سازی شغل و سبک های رهبری،

تاثیرات مختلفی بر روی افراد خواهد داشت. (مقیمی، 1377، ص245).

 چنانچه خود پنداری افراد مثبت باشد به خود اطمینان دارد، در بیان ایده هایش احساس آزادی می کند و از اظهار نظر دیگران نمی هراسد، نیازهای خود شکوفایی و کسب موفقیتش شکوفا می شود و

به نوعی استقلال در عمل و رفتار خود می رسد  که کسب رضایت خاطر و استفاده موثر از نیروهای بالقوه فرد می شود ارزیابی درست از توانایی و داشتن نگرش مثبت به خود و توانایی هایمان از

 وسایل  عمده موفقیت است.

بنابراین مفهوم خود پنداری تا حدود زیادی توسط ماهیت روابط خود با دیگران شکل گیرد و

می تواند بر عمل و نوع انتخاب افراد تاثیر بگذارد. ادراک خود  می تواند  برای ادراک فرد از دیگران تاثیر داشته باشد و از آن جا که مدیران، پست های حیاتی یک سازمان و به عبارتی، نبض سازمان را در دست دارند. عدم برخورداری از شخصیت سالم می تواند در رفتار زیر دستان تاثیر نا مناسب بگذارد. باید توجه داشت که رشد خودپنداره و تحول آن، خاص دوران کودکی نیست و

 در بزرگسالی نیز وجود دارد. (میر کمالی، 1378، ص149).

از طرفی افراد، همواره خواهان موفقیت در انجام وظیفه محوله هستند، اما بدلیل عدم آگاهی از عوامل موثر بر موفقیت، در بعضی مواقع در این زمینه توفیقی ندارند چون هدف هر مدیری موفقیت و کارایی در سازمان است. بالا بودن سلامت روانی، این امکان را به مدیران خواهد داد که زندگی خود را در سطح مطلوب روانی حفظ کنند و این توانایی را به صورت رفتار سازگارانه، موثر و مثبت متبلور سازند. نقش سلامت روانی در ارتقاء در سه جنبه جسمانی ـ روانی و اجتماعی بسیار با اهمیت است

(طارمیان و همکاران، 1378، ص7).

به همین جهت با توجه به اهمیت موضوع، سازمان اهمیت جهانی به منظور افزایش سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیب های روانی ـ  اجتماعی، برنامه ای تحت عنوان آموزش مهارتهای زندگی تدارک دیده و در سال 1933در یونیسف (صندوق کودکان سازمان ملل متحد)

مطرح نمود (کریس، ترجمه، محمد خانی، 1377، ص13).

تشخیص نوع خود پنداری مدیران و مشخص شدن نارسایی ها در این زمینه می تواند آموزشهایی را در جهت تغییر نوع خودپنداری مهیا نمایید، از آنجا که شناسایی و بکارگیری برخی از مؤلفه ها ی

سلامت روانی و همچنین رابطه ای که نوع خود پندازی با این مقوله سلامت دارد، بجاست که رابطه این دو یعنی خود پنداری و سلامت روانی مشخص گردد. زیرا برخی از تحقیقات حکایت از این دارد که مدیرانی دیده می شوند که دارای شخصیت با ثباتی نیستند و در مواجهه با افراد، بطورمناسب

بر خورد نمی کنند که این خود تنش و نارضایتی زیر دستان را در سازمانها به دنبال دارد. مساله اصلی این پژوهش پاسخ به این سوالهاست که :

1ـ  میزان خود پنداره مدیران و سلامت روانی آنان چقدر است؟

2ـ آیا بین خود پنداره و سلامت روانی آنان رابطه وجود دارد؟

نتایج حاصله از این تحقیق می تواند در تصمیم گیری برای اطلاع خود پنداره ضعیف مدیران مؤثر باشد و نیز با آموزشهای خاص در تغییر خود پنداری اقدام گردد و با شناخت بیشتر نسبت به برخی از

 مؤلفه های سلامت روانی مدیران زمینه بهبود کارایی و موفقیت آنان فراهم گردد. نهایتاً با بررسی

مواد بالا پیش بینی اقدامات لازم بر حسب این روابط در برنامه ریزی های گزینشی و بهسازی مدیران آموزشی به منظور بهبود عملکرد نظام آموزشی، گام مؤثری خواهد بود.

 

فهرست مطالب:

1-1- مقدمه

1-2- بیان مساله

1-3- ضرورت اهمیت پژوهش

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- اهداف کلی

1-4-2- اهداف جزئی 

1-5- فرضیه تحقیق..

1-6- تعریف متغییرها

1-6-1- تعریف مفهومی خود پنداره

1-6-2- تعریف عملیاتی خود پنداره

1-6-3 - تعریف مفهوم سلامت روانی

1-6-4- تعریف عملیاتی سلامت روانی

فصل دوم

2-1-  مقدمه

2-2-  تعاریف خود.

2-3- خود پنداری

2-4- مولفه های خود پنداره

2-5- پرورش خویشتن

2-5-1- خود جشمانی

2-5-2- تشخیص هویت خود 

2-5-3- احترام به خود

2-5-4- گسترش خود

2-5-5-تصور از خود 

2-5-6- «خود » حریفی معقول

2-5-7- تلاش اختصاصی

2-6- عوامل موثر در شکل گیری «مفهوم خود»

2-6-1- واکنش دیگران

2-7- بهران هویت و تصمیم گیری

2-8- جنسیت و خودپنداری

2-9- تعریف سلامت روانی

2-10- نظریه های سلامت روانی

2-10-1- نظریه آلفرد آدلر

2-10-2- نظریه بی . اف  اسکینر

2-10-3- نظریه اسلام

فصل سوم

3-1- مقدمه

3-2- طرح تحقیق

3-3- جامعه آماری

3-4- نموه آماری

3-5- ابزارهای پژوهشی

3-5-1- پرسش نامه خود پنداره بک

3-5-1- الف) توصیف پرسشنامه..42

3-5-1- ب ) نمره گذاری

3-5-2- فرم تجدید نظر شده چک لیست نشانه یابی 90 سوالی (سلامت روانی)

3-5-2- الف ) توصیف آزمون

3-5-2- ب ) نمره گذاری آزمون

3-5-2- ج ) پایایی آزمون 3-5-2- د ) روایی آزمون

3-5-2- و ) پایایی و روایی در ایران

3-5-2- ز) شیوه اجرا پرسشنامه در پژوهشی حاضر

3-6- روش اجرای پژوهش

3-7- تحلیل داده ها

فصل چهارم

4-1- مقدمه

4-2- توصیف دادده ها

4-2-1- توصیف عوامل دموگرافیک

4-2-2- توصیف متغییر خود پنداری 

4-2-3- توصیف متغییر سلامت روانی 

4-3- تحلیل داده ها  

 

منابع و مأخذ:

احمدی، احمد، (1369)، روانشناسی نوجوانان و جوانان. تهران: انتشارات رودکی.

احمدی، خدابخش، (1376) خود شناسی در روانشناسی، تهران: مؤسسه فرهنگی انتشاراتی مکیال.

احمدی، علی اصغر، (1371 ) روان شناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی، چاپ دوم. تهران،

انتشارات امیر کبیر.

ارسطویی ایرانی، هایده، (1373 ) پایان نامه کارشناسی ارشد، بررسی خود پنداری با جنسیت و پیشرفت تحصیلی دانشگاه تربیت مدرس.

افراسیابی، مریم، (1376) پایان نامه کارشناسی خود پنداری و رابطه آن با جنسیت دانش آموزان

دختر و پسر دوره متوسطه آموزش و پرورش ناحیه یک.

باقری یزدی، سید عباس، بوالهری، جعفر شاه محمدی، داوود (1373 ) بررسی همه گیر شناسی اختلالات روانی در مناطق روستایی میبد،یزد، فصلنامه اندیشه ورفتار سال اول، شماره یک،ص41-32

پارسا محمد(1374) زمینه روان شناسی، تهران، چاپ دهم، انتشارات بعثت.

پوپ، الیس و همکاران، (1373) افزایش احترام به خود، ترجمه، تجلی، پریسا، تهران

انتشارات رشد.

خدا رحیمی، سیامک، (1374) مفهوم سلامت روان شناختی، چاپ اول تهران، انتشارات جاودان فرد

دلاور، علی، پژمان، مهرداد، (مترجمان ). (1380)، کاربرد آزمونهای آماری در پژوهش. علوم رفتاری تهران:نشر ارسباران.

سادات محمد علی، (1368) اخلاق اسلامی، چاپ ششم. نشر :سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها.

شاملو، سعید، (1380) بهداشت روانی، چاپ چهاردهم، تهران: انتشارات رشد.

شرتز، بروس. شی(1373) بررسی و برنامه ریزی زندگی شغلی، ترجمه زندی پور، طیبه، چاپ سوم ، تهران:انتشارات فردوس.

شفیع آبادی، عبدالله و ناصری غلامرضا.(1375)نظریه های مشاوره و روان درمانی، چاپ پنجم، تهران:مرکز نشر دانشگاهی.

شولتس، دوان، (1369) روانشناسی کمال، ترجمه خوشدل،گیتی، چاپ پنجم، تهران:نشر نو.

عباس زادگان، سید محمد، (1376) مبانی اساسی در سازمان دهی ورهبری ،تهران:شرکت سهامی انتشار.

علی مرادی، محمد علی، (1382) مجموعه قوانین و مقررات دوره راهنماسیی تحصیلی، چاپ سوم ، تهران:آزمون نوین.

فرهنگی، علی اکبر، (1374) ارتباطات انسانی، چاپ دوم، تهران:مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.

قریشی، سید علی اکبر، (1354) قاموس قرآن، جلد چهارم، تهران:دارالکتاب اسلامی تهران.

کافی احمدی، علی رضا (1378) مدیریت مدارس. تبریز:انتشارات احراز.

کریس، ال کلینکه، محمد خانی، شهرام، مترجم، (1380) مهارتهای زندگی، ترجمه، محمد خانی، شهرام، چاپ اول، جلد یک، تهران:انتشارات سپند هنر.

محسنی، نیک چهره، (1375) ادراک خود، از کودکی تا بزرگسالی، تهران:انتشارات بعثت.

تقی زاده، مرضیه، (1372) پایان نامه کارشناسی ارشد، بررسی، سلامت روانی، دانشگاه آزاد تبریز ولیزاده ،مجید، (1383) فرزندان خود را دوباره بشناسیم، تبریز: نمایندگی انتشارات انجمن اولیا .

سلحشور، ماندانا، (1379) پرورش اعتماد بنفس در کود کان و نوجوانان، تهران:واژه آرا


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی رابطه بین خود پنداری مدیران با سلامت روانی آنان در دبستان های ناحیه 1 تبریز. doc

دانلود مقاله چگونه با کودکان عصبانی خود صحبت کنیم؟

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله چگونه با کودکان عصبانی خود صحبت کنیم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مهم ترین مسئله در تربیت کودک ، چگونگی صحبت کردن با وی است. در هر سن ، بسته به شرایط فکری و سنی کودک باید به روش خاصی با او حرف زد. این که بدانیم چه انتظاری را در چه سنی باید از کودک داشته باشیم بسیار مهم است. برخی اوقات والدین می خواهند کودک انتظاراتی که فراتر از توان کودک است را برایشان براورده کند.
به این گفتگو توجه کنید:
پدر: کدوم شلوارتو دوست داری، آبیه یا قرمزه؟
کودک: هیچ کدوم، اصلاً امروز نمی خوام برم مدرسه!!
روشن است که هر شیوه ارتباطی، در زمان و مرحلهٔ خاصی کارکرد مثبت دارد. مشکل اینجاست که وقتی تازه درمی یابید چه طور باید با فرزندتان صحبت کنید او بزرگتر شده است و متأسفانه شیوهٔ پیشین صحبت شما دیگر نتیجه نمی دهد. از این رو، شایسته است الگوهای گفتگوی والدین با کودکان، متناسب با مراحل رشد و ویژگی های شخصیتی آنان تغییر یابد.
آنچه در پی می آید، شیوه های ارتباط کودکان با محیط از بدو تولد تا ۱۱ سالگی و الگوهای مناسب توجیه شده برای ارتباط والدین با کودک براساس سنین موردنظر می باشد.
بینش از سنی تا سن دیگر
شیرخواران و نوپایان (تولد ۲ سالگی)
کودکان چگونه ارتباط برقرار می کنند:
۱) گریه اولین شیوهٔ برقراری ارتباط با پیرامون از طریق اصوات است.
از ۴ هفتگی گریه های نوزاد بنابر نوع نیاز او (مانند گرسنگی، درد، خیس بودن جا و دوری از مراقب) حالت های خاصی پیدا می کند. در عرض چند ماه کودک شروع به آغوم کردن همراه با شادی و تعجب می کند. ظرف سه چهار ماه کودک هنگام صدا درآوردن از خود متوجه واکنش اطرافیان می شود، زمانی که مراقب شیرخوار به گریهٔ او پاسخ نشان می دهد، کودک کم کم به ابزار ارتباطی خود اعتماد پیدا می کند چرا که نیازش برآورده شده است. در شش ماه دوم شیرخواران شروع به غان و غون کردن مطابق با زبان خانواده می کنند.
۲) کودکان کلمات را خارج از بافت و زمینهٔ آن متوجه نمی شوند. اطفال زیر ۲ سال کلمات را در همراهی با وضعیت بدنی، لحن صدا و حالت صورت شما متوجه می شوند.
۳) در ۲۴ ۱۸ ماهگی، کودکان شروع به استفاده از کلمتی می کنند که اعمال را نشان می دهند. این کلمات آنچه را آنها می بینند یا می خواهند بیان می کنند، و از صفات و سایر قوانین دستور زبان استفاده نمی کنند. آنها ممکن است عباراتی کوتاه را مانند: ”مامان میره“، ”کفش بپوشم“ به کار ببرند. آنها در ضمن از طریق ژست ها و لحن صدا صحبت می کنند. آنچه آنها به صورت بدنی نشان می دهند به اندازهٔ همان که بر زبان می آورند اهمیت دارد.
۴) کودکان کلمات و جملات کوتاه را به کار می برند تا قاطعیت پیدا کنند. کودک از ”نه“ و ”مال خودمه“ استفاده می کند تا معی محدودهٔ خود باشد و دنیای جدید خود را در اختیار بگیرد. کاربرد این کلمات از نظر تکاملی برای یک شیرخوار اهمیت دارد. به دست آوردن عدم وابستگی، یک قدم نیمه ابتدائی به سمت ”آدم خود شدن“ می باشد. فردی مستقل از شما.
شما چگونه ارتباط برقرار کنید
۱) به عنوان اولین گام ارتباطی، آنها را لمس کنید، در آغوش بگیرید، نوازش کنید، برایشان زمزمه کنید. زمانی که بچه ها گریه می کنند شما می توانید آنها را با حضور خود و لحنی ملایم و آرامش بخش دلگرم سازید. نوزادان قادر هستند نسبت به عواطفی که شما نشان می دهید با نگریستن، گوش دادن یا حس کردن واکنش نشان دهند. آنان نسبت به غمگینی، عصبانیت، شادی یا رضایت شما والدین پاسخ نشان می دهند.
۲) بدانید که لحن و پیام های بدنی شما روی شیرخواران تأثیر می گذارد. گاهی کودک وقتی می شنود که به او می گوئید: ”بسه!“ گریه می کند، چرا که او به آمرانه و بلند بودن دستور شما واکنش نشان می دهد. به همین ترتیب یک ”شب بخیر“ نرم و عاشقانه وقتی که او را در بسترش می گذارید، کودک را به دلیل لحن آرام بخش آن خشنود خواهد کرد.
۳) به عنوان راهی برای برقراری رابطه با کودک، با او تماس جسمانی داشته باشید. کودکان دوست دارند به والدین خود نزدیک باشند. کنار خود نگاه داشتن، آرامش و اطمینان را به آنان منتقل می کند، استفاده از یک آغوش گرم به شما کمک می کند تا ضمن نزدیک بودن با او به کارهای زندگی خود نیز برسید.
۴) زیاد متعجب نشوید اگر وقتی با تلفن صحبت می کنید، کودک شما گریه سر می دهد. بچه ها به خوبی می دانند چه موقع به آنها توجه نمی کنید و اینکه چه طور توجه شما را به خود معطوف سازند. در شرایط غیرمعمول مثل مجالس و مهمانی ها معمولاً گریه و ناراحتی شیرخوار تشدید می شود. در این موقعیت ها با آگاه بودن از علتی که باعث واکنش کودک شده است، می توانید آرامش خود را حفظ کنید و به موقع با وضعیت فوق مدارا کنید.
۵) کلام کودک را به سمت مکالمهٔ دوطرفه سوق دهید. خواندن و زمزمه کردن ترانه های کودکانه او را تشویق می کند تا پاسخ هد. او ترغیب می شود تا جریان خوشایندی از اصوات را تولید کند که نهایتاً به تکلم منتهی می گردد.
۶) گسترش و بسط صداها و کلمات مهارت های کلامی را تقویت می کند. اگر کودک می گوید: ”بریم خونه!“ بگوئید، ”می خوای بری خونه؟ چند دقیقه دیگه با هم می ریم“.
۷) حتی اگر مطمئن نیستید کودک شما چقدر از حرف های شما را متوجه می شود با او صحبت کنید. حرف زدن به اندازهٔ در آغوش گرفتن و بوسیدن برای حفظ ارتباط با کودک مهم است. صحبت با کودک کمک می کند تا او بتواند احساسات و افکارش را با اصوات پیوند بزند.
سنین پیش از مدرسه (۵ ۲ سالگی)
کودکان چگونه ارتباط برقرار می کنند:
۱) در ۳ ۲ سالگی بسیاری از کودکان شروع به استفاده از جملات پیچیده تر می کنند. البته این بدان معنی نیست که همهٔ کلمات بزرگسالان با مفاهیم انتزاعی را متوجه می شوند. درک و فهمشان از افکار بسیار عینی می باشد. بسیاری تازه شروع می کنند تا به شیوهٔ منطقی فکر کنند و ترتیب وقایع را متوجه شوند.
۲) کودکان به مرور کلام والدین و نفوذ آن را بر زندگی خویش دریافته اند و به تدریج این درک را پیدا می کنند که کلام خودشان نیز قابلیت تغییر دادن شرایط را دارد. آنان با استفاده از گنجینهٔ کلامی رو به رشدی که دارند معانی غنی تری را خلق می کنند.
۳) ”نه“ و ”چرا“ در گفتار کودکان پیش از دبستان کلمات شایعی هستند. ”نه“ گفتن روشی است که کودک پیش دبستانی به وسیلهٔ آن استقلال خود را طلب می کند. ”چرا“ گفتن نشان دهندهٔ اشتیاق او برای فهم بهتر جهان پیرامون است. همچنین ”چرا“ کلمه ای است که اقتدار دیگران را زیر سؤال می برد. در پس این ”چرا“ آنان می پرسند: ”چرا وقتی می خواهم خودمداری ام را به دست آورم جلوی مرا سد می کنی؟“
۴) کودکان علاقه مند به مشارکت در تصمیم گیری ها هستند. تصمیم گیری به کودکان احساس تسلط و استقلال می دهد. آنان ممکن است این طور فکر کنند: ”اگر بگویم چه چیزی می خواهم دیگر بچهٔ بزرگی می شوم“ یا ”من می توانم تکالیفم را از مادرم جدا کنم و دوست دارم که این طور باشد“.
۵) کودکان پیش دبستانی عاشق تقلید کلمات دیگران هستند. آنان اغلب توصیه ها، عبارات و جملات را تقلید می کنند. گاهی خصوصاً هنگام نقش بازی کردن عبارات را به صورت نادرست به کار می برند. مثلاً ممکن است کودک به عروسک خود بگوید: ”این قدر بدی که باید ۱۰۰ سال تو زندون بمونی“.
۶) کودکان دوست دارند یک قضیه را بارها و بارها بشنوند و توصیف کنند. با گفتن و شنیدن قصه ها، آنان باورهای خود را نسبت به جهان شکل می دهند و اینکه چگونه با آن انطباق حاصل کنند. آنها می گویند: ”بازم تعریف کن“، چرا که شنیدن پیاپی یک داستان آنان را امن و آرام می سازد. و تصور یک داستان جدید را برای کودک ممکن می کند.
۷) کودکان دوست دارند بتوانند خودشان توضیح بدهند، این مسئله به معنی دار شدن آنچه تازه سعی در فهمیدنش کرده اند کمک می کند. برای مثال ممکن است یک کودک پیش دبستانی اندوهش را از پایان یافتن زمستان این طور عنوان کند: ”وقتی برف آب می شه، یعنی داره گریه می کنه“.
۸) در محدودهٔ ۳ تا ۵ سالگی درک کودکان از رابطهٔ علت و معلولی تصحیح می شود.
پیش دبستانی های بزرگتر، توضیحات سادهٔ روابط علی را می فهمند، مانند: ”دارو کمک می کنه تا بهتر بشی“ یا ”اگر غذای سالم بخوری، زودتر بزرگ و قوی می شوی“.
۹) کودکان با استفاده از بدن، بازی و هنر خود صحبت می کنند. در واقع در این سن ارتباط کلامی هنوز شیوهٔ غالب ادراک دنیا و ابراز خود نیست.

 

شما چگونه ارتباط برقرار کنید
۱) به کودک خود توجه کامل داشته باشید. حتی یک رابطهٔ سریع اما با توجه می تواند نیاز کودک شما را به ارتباط برآورده سازد. اگر او می گوید: ”با من بازی کن“ اما این کار در آن لحظه ممکن نیست. چراییش را برای او توضیح دهید یا بگوئید: ”امروز کارم خیلی سخت بود، دو سه دقیقه صبر کن تا خستگی ام در بره. بعدش باهات بازی می کنم“. آنها می توانند به درجاتی احساس شما را درک کنند پس صراحت شما را تحسین خواهند نمود.
۲) از لحن کلام خود خبر باشید. به دلیل تازه کار بودن کودکان در جمله سازی، آنها حساسیت زیادی به لحن صدا و پیام های بدنی شما دارند.
۳) عواطف ناگفتنی کودکان را منعکس کنید. بدین ترتیب به کودک کمک می کنید احساساتش را به کلام درآورد. اگر در پارک، نوبت تاب به کودک شما نرسیده می توانید بگوئید: ”می خواستی سوار تاب بشی، مگه نه“ یا ”خیلی عصبانی به نظر می آی!“
۴) از کودک برای تبیین مشکلات کمک بخواهید برای مثال ممکن است بگوئید: ”تو اون فیلم چیزی تو رو ترسوند؟“ ”اگر کودک جواب نداد، می توانید این طور ادامه دهید: ”شاید قیافهٔ آقاهه ترسناک بوده!“.
۵) به کودک کمک کنید تا هشیاری عاطفی در او رشد پیدا کند. حتی اگر کودک بدرفتاری کرده است شما می توانید درباره کارش با او صحبت کنید. اکثر بچه های پیش دبستانی توانائی درک چنین جملاتی ار دارند، ”من بعضی اوقات خیلی عصبانی می شم، اگه برم یه اتاق دیگه و چند تا نفس عمیق بکشم خیلی آروم تر می شوم“.
۶) انتخاب هائی را که توصیه می کنید محدود سازید. کودکان پیش از دبستان وقتی خودشان تصمیم می گرند احساس تسلط بر اوضاع پیدا می کنند. می توانید بگوئید: ”می خوای اول لباس بپوشی یا اول صبحانه بخوری؟“
۷) جملهٔ خود را با کلمهٔ ”باشه؟“ تمام نکنید مگر اینکه آماده باشید نه گفتن کودک خود را بپذیرید اگر از کودک درخواستی بکنید که منوط به موافقت او باشد در دام بحث های طولانی و حتی جنگ قدرت گرفتار می شوید. مثلاً به جای ”الان وقت خوابه، برو تو جات بخواب!“ اگر بگوئید ”برو بخواب عزیزم. باشه؟“ کودک فرصتی برای چون و چرا کردن خواهد یافت.


۸) با استفاده از خیال پردازی کودک به آرزوهای او بهاء بدهید. اگر کودک شما از این غمگین است که باید عروسکش را با دیگری شریک شود، می توانید به او بگوئید: ”دوست داشتی این عروسک فقط مال خودت بود؟ فکر کن باهاش چه کار می کردی؟“ با توصیف آرزوی کودک و صحبت در مورد آن. حتی در صورت عدم تحقق آرزو، کودک به تدریج آرام می گیرد.
۹) فرصت های امنی برای بیان احساسات شدید بچه ها فراهم کنید. به عنوان مثال، اگر کوک شما بی نهایت عصبانی است به جای گفتن ”داد نزن دیگه!“ بهتر است بگوئید: ”برو تو حمام و یه دقیقه هر چه قدر می تونی بلند داد بزن!“
۱۰) زیادی توضیح ندهید. اثربخشی توضیحات ساده معمولاً بیش از بحث های طولانی است. وقتی کودک قشقرق راه انداخته است. او را نزدیک خود نگه داشت… یا حتی کنار او ماندن… می تواند بیش از هر کلام دیگری که می توانستید بگوئید مؤثر باشد.
سنین مدرسه (۱۱ ۶ سالگی)
کودکان چگونه ارتباط برقرار می کنند
۱) کودکان مدرسه رو شروع می کنند تا جهان را به شیوه های پیچیده تری نگاه کنند. در این مرحله. کودکان اغلب از تفکر عینی به سوی تفکر انعکاسی پیش می روند. نسبت به حوادث جهان منطقی تر می ا ندیشند، گرچه هنوز چشم اندازشان از محیط جنبهٔ شخصی دارد. شروع می کنند تا دنبال دلایل بگردند و سؤالات چالش برانگیزی می پرسند.
۲) در سنین ۱۱ ۶ سالگی کودکان هدفمند می شوند. آنها از پیش دربارهٔ چیزی که می خواهند فکر می کنند و یا اغلب برای رسیدن به آن نقشه می ریزند.
از آنجائی که شیوه ارتباطی آنان تکانشی و منطبق با نیازهایشان است درون دوست داشتنی عمیق و خردمند آنان را پوشیده نگاه می دارد.
۳) بچه های مدرسه رو به تناوب نسبت به والدین خود احساس استقلال، وابستگی، مقاومت یا حتی سرکشی دارند. این رفتار گیج کننده می تواند برای والدین کاملاً آزاردهنده باشد. کودکان گاهی روزها وابستگی خود را نشان می دهند و بعد ناگهان قشقرق راه می اندازند. اگر احساس کنند بچه گانه با آنان رفتار شده آزرده خاطر می شوند. با این حال آنها ترجیح می دهند همان دختر یا پسر کوچولوی مامان باشند.
۴) سؤالات بچه مدرسه ای ها والدین را به شک می اندازد و از آنها انتقاد می کند. آنها دیگر فکر نمی کنند والدین یگانه مظاهر قدرت هستند. این نوع پرسش کردن طبیعی و نشانهٔ رشد تفکر نقادانه در آنها است. به نظر می رسد کسانی را که بیش از همه دوست می دارند طرد می کنند یا از آنان دور می شوند.
۵) کودکان الگوهای ارتباطی خود را در تعامل با محیط شکل می دهند. کودکان خردسالتر معمولاً به یک شیوه بحث می کنند بدون اینکه در نظر بگیرند کجا یا با که هستند. با بزرگتر شدن و دور شدن از خانه، الگوهای گفتاری آنها با تبعیت از دوستان، رسانه ها و مجامع عمومی تنوع می یابد.
۶) بچه های مدرسه رو افکارشان را خصوصی می دانند. در این دوره حتی وقتی روابط مثبتی میان کودک و والدین وجود داشته باشد، کودک تلاش می کند افکارش را برای خود نگاه دارد. اینک زمانی است که زندگی خارج از خانه با زندگی خانوادگی او رقابت می کند.
۷) حس شوخ طبعی در کودکان ۶۰۱۱ ساله بیشتر شکل می گیرد. آنها از گفتن مطالب خنده دار و سر به سر گذاشتن و بازی های پیچیده تر لذت می برند آنها می توانند مطالب پیچیده تر رسانه ها را درک کنند و قواعد و اصول بازی ها را تجلیل نمایند.
شما چگونه ارتباط برقرار کنید
۱) وقتی را پیدا کنید تا با او حرف بزنید، در مقایسه با یک کودک پیش دبستانی شما فرصت زیادی برای صحبت کردن با کودک دبستانی خود ندارید. یا بزرگتر شدن کودک، او کمتر به سراغ شما می آید، بنابراین شما باید تلاش مخصوصی به عمل آورید تا بتوانید اوقاتی را با او بگذرانید.
۲) با کودکان سنین مدرسه بالغانه صحبت کنید. آنها دوست دارند بزرگ شدنشان را تأیید کنیم. به آنها برمی خورد اگر احساس کنند مانند بچه ها با آنها صحبت می شود (حتی اگر مانند کوکان رفتار کنند) به جای ”چند بار باید بهت بگم مشقت را بنویس؟!“ بگوئید: ”فکر کنم مشق داشته باشی، کی می خوای اونها را شروع کنی؟“
۳) با کودک خود محترمانه برخورد کنید. یک راه برای درک کودک و نیازهایش کمک گرفتن از خود اوست. اگر شما تصدیق کنید که فرزندتان اطلاعاتی دارد که شما ندارید، او خواهد فهمید که به او احترام می گذارید. یا اینکه تصمیم گیرندهٔ نهائی شما هستید.
۴) از کودکان مدرسه رو به جای سؤالات کلی، پرسش های مشخصی بپرسید. به جای پرسیدن سؤالاتی مثل: ”مدرسه چه طور بود؟“ می توانید بپرسید: ”معلمتون راجع به تحقیقت چیزی گفت؟“ همچنین از پرسیدن سؤالات جهت دار بپرهیزید، به جای: ”فکر می کنی این جوری صحبت کردن با یک بزرگتر درسته؟“ بگوئید: ”خیلی عصبانی می شم وقتی با این لحن با من حرف می زنی“
۵) به حرف های کودک گوش فرا دهید بدون آنکه آنها را تکذیب کنید. به جای اینکه بگوئید: ”چه مسخره!“ به سادگی می توانید بگوئید: ”هوم!“ یا ”واقعاً“ سپس سؤالات مشخصی را بر مبنای موقعیتی که کودک توصیف کرده است بپرسید.
۶) آنچه کودک می گوید تکرار کنید، اما بالغانه تر، شما می توانید جملات او را به شکل یک سؤال منعکس کنید. به این صورت که: ”آیا من درست فهمیدم؟“ با این روش شما به هوش و فهم کودکتان احترام گذاشته و باعث شده اید احساس کند او را می فهمید و تشویقش می کنید تا بیشتر صحبت کند.
۷) کمی بخندید و اشتباهات خود را بپذیرید. گاهی، شوخ طبعی بهترین راه برای رفع یک درگیری، یا واکنش نشان دادن به خواسته یا ناراحی کودک است همچنین می توانید از فرزند خود کمک بخواهید تا مشکل رفع شود. بچه ها عاشق این هستند که از والدین بشنوند که اشتباه کرده اند وقتی خطائی مرتکب می شوید اقرار کنید و بگوئید: ”خرابکاری کردم، نه؟ می شه با هم کمک کنیم تا یه جوری اوضاع را درست کنیم؟“
۸) برای قانونگذاری و تعیین محدودیت ها برای کودک از خود او کمک بگیرید. وقتی لازم است به او ”نه“ بگوئید از گفتن نهراسید اما با ذکر دلیل، او نیز می تواند قوانینی را وضع کند. برای مثال از کودک بخواهید تا ساعت موجهی را برای انجام تکالیف مدرسه مشخص کند. دکتر گیلیان مک نامی توصیه می کند از کودک بخواهید رئیس تصمیم گیری در این مورد باشد که (با توجه به دستورات آموزگار) چه کمکی باید به او شود، چه قدر و کی. به این ترتیب، کودک احساس می کند بر دنیای خود تسلط دارد.
۹) ارتباط کلامی خود را با فرزندتان حفظ کنید. حتی وقتی او تمایلی ندارد. دکتر مایکل تامپسون می گوید: ”ممکن است گاهی شما احساس کنید نزد فرزندتان بی اعتبار هستید“. در چنین شرایطی اگر سکوت کنید، یا شخصاً واکنش های تکانشی بروز بدهید اوضاع خیلی بدتر پیش می رود. اما به یاد داشته باشید آنها اغلب دارند سعی می کنند استقلال خود را تثبیت کنند.

 


با بچه های عصبانی چگونه برخورد کنیم؟
وقتی نوجوان شما عصبانی می شود و صدایش را برای شما بلند می کند، چه می کنید؟ خیلی از ما والدین فکر می کنیم برای اینکه بزرگی و برتری خودمان را نشان دهیم باید ما هم داد بزنیم و صدایمان را بلندتر از صدای او کنیم تا حساب کار خودش را بکند. اما آیا این کار فایده ای هم دارد؟ یا اینکه نوجوان را به بلندتر کردن صدایش تشویق می کند و بحث و مشاجره ای طولانی به راه می اندازد؟ممکن است بگویید عقب نشینی و تسلیم شدن هم تمام قدرت والدین را نابود و بی اثر می کند. بله حق با شماست. هیچکدام از این روشها مناسب نیست. در این مقاله می خواهیم در باره باید ها و نباید های برخورد با یک نوجوان عصبانی صحبت کنیم:
نکته اساسی این است که والدین نباید در تمام مشاجره هایی که به آن دعوت می شوند شرکت کنند. وقتی فرزند شما داد می زند بسیار طبیعی است که شما هم میل به داد زدن داشته باشید و دلتان بخواهد مقابله به مثل کنید. این میل آنقدر شدید است که گاهی نمی توانید در برابرش تاب بیاورید ولی تن دادن به این غریزه ممکن است به قیمتی گران برای شما و فرزندتان تمام شود. وقتی شما هم مقابله به مثل کرده و با صدایی بلندتر بر سر نوجوانتان فریاد می زنید، او را به مقابله جدیتر دعوت می کنید و در واقع پایه و اسکلت یک مشاجره را بنا می نهید. همین کار باعث می شود که بحث و دعوایی طولانی آغاز شود و هر چه شما صدایتان را بالاتر ببرید و بخواهید برتری خودتان را نشان دهید او هم بیشتر به تکاپو می افتد تا کم نیاورد و صدای بلندش ممکن است تبدیل به پرتاب اشیا و... شود و بعد معلوم نیست این مشاجره چگونه پایانی داشته باشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چگونه با کودکان عصبانی خود صحبت کنیم؟