فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکتهای پذیرفته شده

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکتهای پذیرفته شده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 


-1 مقدمه
از دیدگاه تئوری حسابداری، پدیده هموارسازی سود در رویکرد رفتاری موضوعی قابل تأمل است. افزون بر آن در عمل نیز حسابداران، حسابرسان و تحلیل گران مالی در فرایند گزارشگری مالی، که گزارشگری سود از مهمترین اجزای آن به شمار می آید، به نوعی با این پدیده و پیامدهای آن مواجه بوده اند. شناخت ابعاد مختلف رفتار هموارسازی سود در راستای شناسایی ویژگی ها و محدودیت های سود حسابداری قرار می گیرد. در صورت امکان ارائه یک چارچوب نظری برای این پدیده که به نظر می رسد تا کنون میسر نشده، محتمل است بتوان به پیشرفتی در زمینه کیفی گزارشگری سود دست یافت.
سهم عمده ای از تحقیقات و مطالعات نظری در موضوع هموارسازی سود، متعلق به کشورهای توسعه یافته است، از این رو، با توجه به تفاوت های اساسی در متغیرهای کلان محیطی نظیر اقتصاد و فرهنگ، گسترش این تحقیقات به کشورهای در حال توسعه می تواند در تکمیل ادبیات پژوهشی این پدیده موثر واقع شود. علاوه بر آن به نظر میرسد از دیدگاه امورمالی نتایج این تحقیقات برخی زمینه های لازم را برای کارایی بازار سرمایه در محیط اقتصادی مورد نظر فراهم نماید. تحقیق حاضر به تأثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران می پردازد.
در این فصل ابتدا تشریح و بیان مسأله ذکر می گردد سپس ضرورت انجام تحقیق و فرضیات تحقیق و همچنین روش تحقیق و روشهای گردآوری داده ها بیان می گردد.

2-1) تشریح و بیان مسأله
سود گزارش شده از جمله اطلاعات مالی مهمی است که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد در نظر گرفته می شود. تحلیل گران مالی عموماً سود گزارش شده را به عنوان یک عامل برجسته در بررسی ها و قضاوت های خود بر اطلاعات مالی مندرج در صورت های مالی واحدهای اقتصادی خصوصاً سود گزارش شده اتکا می کنند.
سرمایه گذاران معتقدند سود ثابت در مقایسه با سود دارای نوسان، پرداخت سود تقسیمی بالاتری را تضمین می کند. هم چنین نوسانات سود به عنوان معیار مهم ریسک کلی شرکت قلمداد میشود و شرکتهای دارای سود هموارتر دارای ریسک کمتری میباشند. بنابراین شرکت هایی که دارای سود همواری هستند بیشتر مورد علاقه سرمایه گذاران بوده و از نظر آنها محل مناسبتری برای سرمایه گذاری محسوب میشوند (هندریکسن، 1992ص378) .
مدیریت در انتخاب بین روش های مختلف به حساب بردن وقایع مالی، در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری اختیارات قابل ملاحظه ای دارد. مثلاً در مورد استهلاک روش های مختلف پذیرفته شده ای وجود دارد و مدیر می تواند بین این روش ها، یکی را انتخاب کند. هم چنین مدیریت می تواند فعالیت های مالی را زمان بندی کند. به تاخیر انداختن یک فروش و یا انجام مخارج اختیاری از جمله این اقدامات می باشد. به علت این انعطاف پذیری، مدیر می تواند به طور سیستماتیک روی سود گزارش شده از سالی به سال دیگر تاثیر گذاشته و آن را هموار کند. لذا پدیده هموارسازی سود می تواند بر تصمیمات سرمایه گذاران تاثیر بگذارد و پیامدهایی را موجب شود که مخصوصاً در بازارهای غیرکارای سرمایه از درجه اهمیت و تاثیر بیشتری برخوردار باشند (شباهنگ، 1382، ص39)2.

 

3-1) چارچوب نظری تحقیق
در تهیه صورت های مالی، حسابداران ناگزیر از روش ها و رویه های مختلف و مجاز حسابداری بهره می جویند که افزایش روزافزون این رویه ها موجب گردیده است که نتوان به راحتی صورتهای مالی شرکت های مختلف را با هم مقایسه نمود. استفاده از رویه ها و سیاست های مختلف و تغییر در روش های مذکور، تحت اصول و موازین حسابداری توسط شرکتها، گاه به یک خلاقیت و هنر می نماید. نقطه نظر نویسندگانی که حسابداری را به هنر نزدیک می دانند این است که با توجه به چگونگی تعریف اهداف، طیف گستره ای از روش های اندازه گیری را به کار میگیرند. (همان منبع ،ص26)3.
هموارسازی سود به رفتار آگاهانه ای اطلاق میشود که به منظور کاهش نوسان های دوره ای سود شکل میگیرد4. هموارسازی سود در دهه های اخیر یکی از مهمترین موضوعات مورد علاقه محققیین حوزه مالی و حسابداری بوده است.
در اغلب مطالعات، این عمل یک رفتار متقلبانه و غیر اخلاقی صورت گرفته توسط مدیریت تلقی گردیده است. این بررسی ها هم چنین فرضیات مبنی بر دخالت مدیران در هموارسازی سود را حمایت می نماید. (فرانچسکو پودا فوینتس، 2009،ص7) .
یکی از موضوعات مطرح در حسابداری شناسایی انگیزه های هموارسازی سود است. که از جمله میتوان به افزایش رفاه سهامداران، تسهیل قابلیت پیش بینی سود، افزایش رفاه مدیریت در کسب بازده بیشتر اشاره نمود. بنابراین یکی ازانگیزه هایی که پشتوانه نظری و تجربی بیشتری برخوردار است، انگیزه، کسب بازده بیشتر می باشد که در این تحقیق به طور خاص مورد بررسی و آزمون قرار میگیرد. بدین منظور سعی می شود تا وجود پدیده هموارسازی بر بازده غیرعادی شرکتهای نمونه مورد بررسی قرار گیرد. همچنین در نظر است تاثیر صنایع مختلف و اندازه شرکت در بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکت ها مورد توجه و آزمون قرار گیرد.

 

4-1) ضرورت انجام تحقیق
از دیر باز سود از دیدگاه تئوریسین ها و محققین حسابداری و مالی یکی از بحث بر انگیزترین مباحث حسابداری میباشد (هندریکسن،1993،ص26) .
سود از جمله برترین شاخص های اندازه گیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است و درک و شناخت و رفتار سود حسابداری مقوله ای است که بر اثر گسترش فنون کمی مدیریت و ضرورت توجه به نیاز استفاده کنندگان صورت های مالی شکل گرفته است و صرفأ از محدوده اندازه گیری فعالیت های گذشته فراتر رفته است و حسابداری را برای یاری رساندن به تصمیم گیرندگان توانا تر ساخته است. وبنابراین علیرغم اینکه تئوری فراگیری در زمینه سود حسابداری وجود ندارد که مورد توافق همگان باشد، با اینحال بازهم سود، به عنوان یکی از معیارهای تصمیم گیری مالی از اعتبار ویژه ای برخوردار است و در این راستا هر جریانی که سود را به طریقی دستخوش تغییر نماید نیز اهمیت می یابد. حتی با وجود استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، گزارشگری سود در عمل با چالشهایی مواجه بوده است. "سود"در تصمیم گیری یکی از معیارهای اصلی می باشد. پدیده هموارسازی سود به طور بالقوه می تواند در رفتار استفاده کنندگان از صورت های مالی موثر واقع شود و پیامدهایی را موجب شود و به ویژه از لحاظ تئوری این موضوع در بازارهای غیرکارای سرمایه ممکن از درجه تاثیر و اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
5-1) فرضیات تحقیق
این تحقیق دارای یک فرضیه مقدماتی و سه فرضیه اصلی می باشد. آزمون فرضیه مقدماتی که به منظور بررسی وجود هموارسازی سود در جامعه مورد مطالعه تدوین شده است، گام ضروری به منظور وارد شدن به آزمون فرضیه های اصلی می باشد.
فرضیه مقدماتی:
فرضیه یک: پدیده هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مشاهده
می شود.
فرضیه های اصلی:
فرضیه دو:بین میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارسازو غیرهموارساز تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه سه:بین میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز و غیرهموارساز، در صنایع مختلف، تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه چهار:بین اندازه شرکت و میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز و غیرهموارساز، رابطه معنی داری وجود دارد.

 

6-1) اهداف تحقیق
این تحقیق با هدف مشخص نمودن تاثیر هموارسازی سود برکسب بازده غیرعادی سهام صورت گرفته است. همچنین تاثیر نوع صنعت و اندازه شرکت بر هموارسازی و کسب بازده غیرعادی مورد آزمون قرار می گیرد تا استفاده کنندگان یا تصمیم گیرندگان مختلف از جمله سرمایه گذاران، بستانکاران، بانک ها وموسسات مالی و دولت در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی به پدیده هموارسازی سود و رابطه آن با بازده، اندازه شرکت و نوع صنعت توجه ویژه ای داشته باشند بطور خلاصه از انجام تحقیق حاضر اهدافی چند به شرح زیر دنبال می شوند:
الف)شناسایی شرکتهای هموارساز سود
ب)بررسی اینکه آیا هموارساز ی سود بر بازده غیرعادی سهام تاثیر دارد یا خیر؟
همچنین انتظار می رود از نتایج این تحقیق به طور عمده اشخاصی و سازمان های زیر استفاده کنند.

 

1-6-1) سازمان بورس اوراق بهادار تهران
این سازمان می تواند از یافته های این تحقیق در جهت کسب شناخت نسبت به شرکت های پذیرفته شده در بورس و نیز تدوین مقررات و ضوابط حاکم بر گزارشگری مالی بویژه گزارشهای مالی میان دوره ای شرکتهای عضو استفاده نماید. علاوه بر این نتایج تحقیق میتواند سازمان مذکور را در تعیین معیارهای معاملات سهام و اوراق بهادار یاری نماید.

 

2-6-1) سازمان حسابرسی و سایر موسسات حسابرسی مستقل
نتایج حاصله از این تحقیق از دو جنبه مورد استفاده سازمان حسابرسی قرار می گیرد.
یکی از لحاظ تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی و دیگری در تدوین برنامه حسابرسی و ارائه رهنمودهای لازم به حسابرسان در برخورد با پدیده هموارسازی سود توسط شرکت های تحت حسابرسی. موسسات حسابداری نیز می توانند در تدوین برنامه حسابرسی و ارائه رهنمود های لازم به حسابرسان در برخورد با پدیده هموارسازی سود از نتایج این تحقیق استفاده می نمایند.

 

3-6-1) سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان
برای ارزیابی و تعیین قیمت سهام معمولأ سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی و شرکت های سرمایه گذاری از سود هر سهم و روند سود آوری شرکت ها استفاده میکنند. پس نتایج تحقیق در تصمیم گیری سرمایه گذاران، تحلیل گران و اعتبار دهندگان موثر خواهد بود. همچنین گروه های دیگری نظیر مدیران شرکتها، دانشگاهیان، بانک ها و وزرات دارائی نیز میتواند از نتایج این تحقیق استفاده کنند.

 

7-1) روش تحقیق
این تحقیق از نوع پژوهش های نیمه تجربی و پس رویدادی وکمی می باشد که بر مبنای تجزیه و تحلیل اطلاعات گذشته(مشاهده شده)انجام گردیده است. داده ها از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است. در این تحقیق نمونه آماری برمبنای شاخص تفکیک کننده ایکل در دو گروه هموارساز و غیرهموارساز طبقه بندی می شوند. این بخش از تحقیق به منظور بررسی و آزمون فرضیه مرتبط به پدیده هموارسازی سود در بورس اوراق بهادار صورت می گیرد. روش های آماری مورد استفاده در این این تحقیق آمار توصیفی، آزمون تفاوت میانگین دو جامعه و آزمون آنالیز تحلیل واریانس دوطرفه و یک طرفه و آزمون همبستگی چندگانه می باشد.
در ابتدا از آزمون کولموگوروف-اسمیرنوف جهت مشخص شدن نرمال بودن میانگین بازده های غیر عادی(متغیر وابسته) استفاده نموده ایم.
برای بررسی فرضیه اول، از آزمون نسبت هاجهت مشخص کردن وجود یا عدم وجود پدیده هموارسازی سود استفاده شده است.
برای آزمون فرضیه دوم، میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز و غیرهموارساز را با هم مقایسه کرده و برای مقایسه از ازتفاوت میانگین بین دو جامعه استفاده شده است.
در فرضیه سوم که هدف ما از تدوین آن آزمون معنی دار بودن تفاوت میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز در صنایع مختلف است از آزمون آماری تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شده است.
برای آزمون فرضیه چهارم که ارتباط بین میانگین بازده های غیرعادی و اندازه شرکت های هموارساز و غیرهموارساز را اندازه گیری میکند از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
جامعه مورد آزمون در این تحقیق شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران می باشند و داده های مورد نیاز از طریق بانک های اطلاعاتی موجود نظیر، تدبیر پرداز، سایت اطلاع رسانی بورس وهمچنین صورتهای مالی شرکتهای نمونه گردآوری شده است.
توضیحات تفصیلی روش تحقیق و روش آماری بکار رفته در رفته در فصل سوم ارائه خواهد شد.

 

8-1) قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی تحقیق
نظر به اینکه سود یکی از مهمترین معیارهای تصمیم گیری است و شناسایی سود و اعلام آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است لذا قلمرو موضوعی این تحقیق بررسی وجود پدیده هموارسازی و تاثیر آن در ایجاد بازده غیرعادی در شرکتها است.

 


قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی
برای شناسایی هموارسازی بایستی از یک سری زمانی استفاده کرد که در این تحقیق با توجه به دسترس بودن اطلاعات مالی دوره 1379تا1386 مبنای کار قرار گرفته است.

قلمرو مکانی تحقیق
شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار قلمرو مکانی این تحقیق می باشد. که با توجه به ملاحظات و محدودیت هائی که در فصل 3 بدانها اشاره خواهد شد 65 شرکت را شامل خواهد شد.

 

9-1) تعریف واژه های کلیدی تحقیق
هموارسازی سود : هموارسازی سود به رفتار آگاهانه ای اطلاق میشود که به منظور کاهش نوسان های دوره ای سود شکل میگیرد(هپ ورث) .
بازده غیرعادی : تفاوت بازده واقعی و بازده مورد انتظار یک سرمایه گذاری در یک دوره می باشد.
شرکت های هموارساز:شرکت هایی هستند که عمل هموارسازی سود(دستکاری سود)را انجام داده اند (همان منبع ، ص25)4.
اندازه شرکت5:اندازه(بزرگی، متوسط و کوچکی)نسبی شرکت که به روش های مختلف از جمله با استفاده از لگارتیم میانگین خالص فروش شرکت اندازه گیری شود (همان منبع ، ص25)6.
فرضیه بازار کار7:بصورت مختصر بیانگر حالتی است که قیمت اوراق بهادار مورد معامله در بازار، در هر زمان منعکس کننده کلیه اطلاعاتی است در دسترس عموم بوده و مربوط به آن باشد (شباهنگ1384، ص 76)8.
ساختار تحقیق
جهت استقرار در یک چارچوب منطقی، از فرایند زیر جهت پوشش محدوده مورد توجه پژوهش، متدولوژی بکار گرفته شده و نتیجه گیری حاصل شده است.
فصل اول، ماهیت کلی پژوهش در بخش مقدمه مورد شناسایی قرار گرفته. سپس مسئله پژوهش و اهمیت آن برای درک بیشتر اهداف تحقیق و فرضیات مطروحه بیان گردید. در پایان پس از ذکر محدودیت هایی که پژوهش با آن مواجه است، تعاریف و مفاهیم کلیدی و عملیاتی ارائه شده است.
فصل دوم، ارائه کننده بازنگری در رابطه با پیشینه ی مطالعاتی مربوط به موضوع هموارسازی است. در بخش اول این فصل ابتدا متون مربوط به فرضیات پژوهش ارائه شده و سپس تکنیک های هموارسازی مورد مطالعه قرار گرفته است. در بخش دوم به برخی از دیدگاه های مهم صاحب نظران و محققین حسابداری در رابطه با هموارسازی سود پرداخته شده است تا آنچه را که سایر مطالعات در ارتباط بین این پروژه با تحقیقات گذشته اشاره نموده اند، شرح داده است.
فصل سوم، در بر گیرنده بحث عمیقی در متدولوژی مورد استفاده جهت دستیابی به اهداف مورد نظر می باشد که شامل بحث درباره نحوه انتخاب و جامعه آماری مورد مطالعه، توصیف تکنیک های آماری بکار گرفته شده، نحوه اجرای آن و روش گرد آوری اطلاعات می باشد.
فصل چهارم، کاربست الگو ها و مدلهای آماری جهت آزمون داده ها و تحلیل اطلاعات جهت تفکیک شرکت های هموارسازاز غیرهموارساز و دستیابی به پاسخ فرضیه های مطروحه می باشد.
فصل پنجم، شامل ارائه نتیجه گیریهای حاصل ا ز آزمون ها و تحلیل های انجام شده و پیشنهادات برای پژوهش ها و مطالعات آتی در محدوده ی این تحقیق میباشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2- مقدمه
همانگونه که هیات تدوین استانداردهای حسابداری بیان می کند انتخاب های حسابداری حداقل در دو سطح انجام میگیرد. در یک سطح بوسیله کمیته ها و موسساتی که این قدرت را دارند که شرکت ها را وادار به گزارشگری به شیوه خاص نمایند و یا بر عکس، بکار گیری روشی را که توسط این موسسات نامناسب تشخیص داده شده را منع کنند، و در یک سطح دیگر در هر شرکت به صورت فردی انتخاب صورت می گیرد. هنگامی که استانداردهای حسابداری بیشتری منتشر می شود، انتخاب های فردی محدود تر میشود، اما هنوز هم تصمیمات حسابداری زیادی وجود دارند و در آینده وجود خواهد داشت که به وسیله موسسات گزارشگری اتخاذ خواهد شد. زیرا انتخاب یک راهکار از بین راهکارهای مختلف که هیچ استانداردی آن را به طور دقیق مشخص ننموده و یا انتخاب بین راههای اجرای یک استاندارد بوسیله هر موسسه به طور فردی صورت می گیرد. از سوی دیگر توان تجزیه و تحلیل و قدرت پیش بینی، مهمترین عامل در تصمیمات سرمایه گذاری سهامداران می باشد که خود به عوامل متعددی از قبیل سود آتی، قیمت سهام، جریان نقدی آتی سرمایه گذاری و... بستگی دارد. تحقیقات متعدد نشان می دهد که مدیران با استفاده از انتخاب های حسابداری و در قالب هموارسازی سود بر ذهنیت گرایی سرمایه گذاران تاثیر می گذارند.
به عبارت بهتر مدیران آنگونه سیستم های اطلاعاتی را انتخاب می کنند که نوسان سودهای گزارش شده را در طول زمان کاهش دهد. شواهد تجربی نیز حکایت از این دارد که مدیران واحدهای اقتصادی در درجات مختلف و به طور مستمر درگیر هموارسازی سود هستند تا بدین وسیله قضاوت استفاده کنندگان از صورت های مالی را متاثر سازند.
در این فصل، ابتدا تعاریف هموارسازی سود از دیدگاه محققین مختلف بیان می گردد. سپس به انواع هموارسازی و انگیزه ها وابزارهای مختلف هموارسازی اشاره می گردد.
در ادامه به مدلهای مطالعه بر هموارسازی، ودر پایان به پیشینه تحقیق می پردازیم.
2-2) تعاریف هموارسازی سود
تعاریف متعددی از هموارسازی سود توسط صاحبنظران و محققین حسابداری ارائه شده است که اکثر آنها از نظر مفهومی مشابهت دارند. برخی از این تعاریف عبارتند از:
"هموارسازی سود به عنوان کاهش آگاهانه نوسانات سود در حدود سطحی که برای شرکت سطح نرمال محسوب می گردد، تعریف می شود. "
"هموارسازی سود به عنوان روشی که توسط مدیریت جهت کاهش تغییرات جریان اقلام سود گزارش شده در حول سود مورد نظر پیش بینی شده استفاده می شود، تعریف می گردد. "
"هموارسازی سود:اعمال و اقدامات ارادی و آگاهانه ای است که توسط مدیریت جهت کاهش تغییرات سود با استفاده از تکنیکهای مشخص حسابداری انجام می پذیرد. "
"هموارسازی سودمی تواند به عنوان روشی تعریف شود که توسط مدیریت جهت کاهش تغییرات اقلام سود گزارش شده به وسیله حساب آرائی ساختگی (حسابداری)یا واقعی (معاملاتی)بکار گرفته می شود تا آنرا در حدود جریان سود مورد نظر برساند")بدری 1387ص. 67)1.

 

3-2) انواع هموارسازی سود
با وجود تحقیقات گسترده به نظر می رسد هنوز پژوهشگران به تعریف جامع و فراگیری از هموارسازی سود دست نیافته اند. شاید وجود انواع مختلف سودهای هموار یکی از دلایل آن باشد.
ایکل معتقد است:یک جریان سود هموار، یا بطور طبیعی هموار است یا این که عمداً هموار شده است. در حالت اخیر هموارسازی، می تواند واقعی باشد و یا مصنوعی. این روابط در نمودار زیر ترسیم شده است:

 

 

 

 

 

 

 


جریان سود هموار

 


بطور طبیعی هموار است بطور عمدی هموار شده است

هموارسازی واقعی هموارسازی مصنوعی
نمودار 1-2 هموارسازی سود منبع:( ایکل،1981،ص69)

 

1-3-2) سود هموار طبیعی
سود هموار طبیعی به نوعی از جریانهای سود اطلاق می شود که از فرآیند های عملیاتی ذاتاً هموار به دست می آید. به عنوان مثال فرآیند درآمد در صنایعی نظیر آب و برق از این نوع است. حجم تولید و فروش و قیمت ها در اینگونه صنایع به طور ذاتی یک روند هموار دارد و این ویژگی به طور طبیعی وارد جریان سود می شود. درمقابل این سودهای هموار، سودهای دیگری قرار دارد که توسط مدیریت و در نتیجه اقدامات و تصمیم های آنان هموار شده است . که به نوبه خود دو طبقه واقعی و مصنوعی قرار می گیرد.

 

2-3-2)هموارسازی واقعی
این نوع از هموارسازی سود، ناشی از برخی تصمیم های مدیریتی است که به منظور کنترل و تاثیر گذاری بر رویدادها و وقایع اقتصادی طراحی می شود. محققین دربیان تفاوت اساسی هموارسازی واقعی و مصنوعی معتقدند که اولی بر جریانهای نقدی موثر واقع می شود، در حالیکه دومی یک نوع بازی داخلی با ارقام است. هموارسازی واقعی منتج از یک سری مبادلات واقعی است که با هدف هموار کردن جریان سود انجام می شود. به عنوان مثال انجام فروش های زودرس و یا در نقطه مقابل، نوعی تعلل در اقدام به فروش است. ازآنجائیکه کنترل رویدادهای واقعی اقتصادی(مبادلات)، مستقیماً برسودهای آتی موثر واقع میشود، هموارسازی از این نوع را واقعی می نامند.

3-3-2)هموارسازی مصنوعی
هموارسازی مصنوعی نشأت گرفته از اقدام هایی است که اصطلاحاً دستکاریهای حسابداری نامیده می شود. ویژگی بارز این نوع هموارسازی آن است که ناشی از یک رویداد اقتصادی نبوده و تأثیری بر جریان نقد ندارد. به بیان دیگر هموارسازی مصنوعی صرفاً موجب جابجایی هزینه ها و درآمدها بین دورهای مالی می شود.
به عنوان مثال تغییر در روش ها و برآوردهای حسابداری یکی از رایج ترین ابزار دستکاری سود به منظور ایجاد یک جریان مصنوعی از سودهای هموارشده است. کانون اصلی بحث در اغلب تحقیقات انجام گرفته در زمینه هموارسازی سود، صریحاً یا تلویحاً این نوع از هموارسازی بوده است. در تحقیق حاضر نیز هموارسازی مصنوعی سود مورد نظر است.
به نظر می رسد پس از تشریح انواع جریان های هموارسود، به دست آوردن تعریفی از هموارسازی مورد نظر در این تحقیق(هموارسازی مصنوعی)، تسهیل شده باشد. محورمشترک در تعریف های ارائه شده توسط محققین هموارسازی، تاکید بر کاهش نوسان های دوره ای ارقام سودهای گزارش شده، در چار چوب اصول و روش متداول حسابداری است.
کاهش عمدی افت و خیزهای سود در سطح های مختلف، امروزه رفتاری در شرکت هاست، هموارسازی بیانگر تلاش مدیریت برای کاستن از نوسانهای سود است، تا حدی که در محدوده ی خط مشی ها حسابداری و مدیریت منطقی و قابل قبول محسوب می شود .

 

4-2) مفاهیم سود ویژه
در طول چند دهه گذشته احتمالاً اساسی ترین نکته در رابطه با سود ویژه، سود پولی و سود واقعی بوده است. اعمال حسابداری معاصر تقریباً منحصر به تفاوت بین هزینه ریالی صرف شده و در آمد ریالی تحقق یافته مربوط به آنها بوده است. این مفهوم"سود پولی"است آثلی،2009،ص58) .
اگر سودی را که بیانگر افزایش تسلط روی کالا و خدمات است را در نظر بگیریم، نتایج کاملاً متفاوتی دارد. وضعیت اخیر در بر گیرنده شناخت تغییر ارزشها یا قدرت خرید ریالی است. واژه سود بیانگر"قدرت سود نرمال"واحد تجاری می باشد
که بیانگر اصطلاح سود عملیاتی است که توسط حسابداران بکار گرفته میشود و عمدتاً به عنوان تفاوت درآمد ناخالص حاصل از فعالیت اصلی سازمان و هزینه هایی که ماهیت تکراری و منظم دارند(جدای از اقلام غیر تکراری و غیرعادی)می باشد.
عقاید مختلفی درباره ماهیت واقعی سود و زیان وجود دارد. از یک طرف برخی از حسابداران این نقطه نظر را تجویز می کنند که شکل نهائی صورت سود و زیان می بایستی نشان دهنده"قدرت سود نرمال"یک سازمان باشد بدون توجه به تأثیر هرگونه معاملات غیرعادی و غیر تکراری که در طول دوره بخصوص اتفاق می افتد.
نقطه مقابل آن، این تئوری است که صورت سود و زیان می بایست جامعیت کامل داشته باشد، به این مفهوم که نتایج همه درآمدها و هزینه ها، از جمله زیانها را گزارش کند. این عمل اطمینان می دهد که صورت سود و زیان برای دوره یک ساله به طور کامل کل تاریخچه آن دوره را افشا می کند.
اندازه گیری سود به شکل ادواری برای واحدهای تجاری شاید نخستین هدف فرآیند حسابداری باشد و اصطلاح "سود"از غیر ثابت ترین مفاهیم در دنیای تجارت است.
سود یکی از مفاهیم حسابداری است که از اقتصاد به عاریه گرفته شده است. اقتصاددانان سود را به عنوان مبلغی از"ثروت واقعی"یک واحد تجاری تعریف می کنند که واحد مزبور می تواند آن را طی یک دوره معرفی کند و وضعیت آن درپایان دوره، همان باشد که در اول دوره بوده است. این تعریف از سود"تعریف سود اقتصادی"در اندازه گیری سود حسابداری بکار نمی رود، زیرا سود اقتصادی مستلزم اندازه گیریهای حسابداری دارای ویژگی قابلیت اتکای کافی می باشد(شباهنگ، 1373،ص77)1.
لیندال در مورد اندازه گیری سود اقتصادی موسسات این فرضیه را ارائه می دهد:"در صورتی که در یک دوره مالی سود سهامی پرداخت نشود یا سهام جدیدی انتشار نیابد، سود موسسه عبارتست مجموعه ارزشهای تنزیل شده درآمدهای آتی در پایان دوره منهای مجموعه ارزشهای تنزیل شده درآمدهای آتی در اول دوره. "اقتصادیون دیگر نیز با راه حل فوق توافق دارند ولی به این مسئله نیز توجه دارند که حسابداری ناچار به استفاده از ارقام مستند است. اشکالی که به نظریه فوق وارد است این است که با واقعیتهای امور تجاری مطابقت نمی کند. زیرا کلیه تصمیمات مربوط به آینده یک موسسه معین نیست. زیرا چنانچه قرار باشد کلیه درآمدهای حاصل از یک دارائی در سالهای آینده به زمان حال تنزیل شود باید فرض گردد که هیچ تصیم تازه ای در مورد دارایی مورد بحث اتخاذ نشده است و هیچ واقعه پیش بینی نشده ای بوقوع نخواهد پیوست.
سود حسابداری بر مبنای فرض تعهدی و در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری اندازه گیری می شود، به طور کلی می توان گفت هدف از اندازه گیری سود عبارتست از تعیین اینکه وضعیت یک واحد تجاری در نتیجه عملیاتی که در طی یک دوره معین انجام داده به چه میزان بهبود یافته است. اندازه گیری "سود حسابداری"هنگامی ایده آل خواهد بود که مبتنی بر اندازه گیری تغییرات در ثروت واقعی(یعنی ارزش های جاری)یک واحد تجاری طی یک دوره باشد، اما اندازه گیری ارشهای جاری به گونه ای قابل اتکا اغلب دشوار است.

 

5-2) ابزار های هموارسازی مصنوعی سود
تحقیق حاضر به هموارسازی مصنوعی سود می پردازد. در هموارسازی مصنوعی مدیریت با استفاده از یک سری روش ها به دستکاری سود می پردازد. روش ها یا ابزار های هموارسازی سود را به شرح زیر می باشد. (رونن و سادن، 1991،ص89)
الف-زمان بندی رویداد ها
ب-انتخاب روش های تخصیصی
ج-طبقه بندی رویدادها
که هر یک از این ابزار ها در زیر تشریح می شوند.

 

1-5-2) زمان بندی رویداد ها
زمان بندی رویدادها یک انتخاب مدیریت است تا یک انتخاب حسابداری. مدیر برای این که سود را هموار کند رویدادهایی را که اتفاق افتاده اند در زمان خود شناسایی و ثبت نمی کند و به سال های دیگر منتقل می کند مثلاً ثبت فروش به عنوان پیش دریافت یا ثبت پیش دریافت به عنوان فروش.
در این روش مدیران در سال هایی که قصد دارند سودشان کمتر شود فروش های آخر سال مالی را دیرتر شناسایی میکنند تا این فروش ها در سال آتی ثبت شود و باعث می شود درآمدهای سال جاری کمتر گزارش گردند و یا اینکه میتواند از طریق شناسایی هزینه های مربوط به آغاز سال آتی در سال جاری، هزینه های سال جاری را بیشتر شناسایی کند تا سود سال جاری کمتر شود.
و یا در سال هایی که قصد دارد سود بیشتری را گزارش کند دقیقتاً عکس حالت قبل رخ می دهد به طوری که درآمدهای سال آتی را در سال جاری و زود تر شناسایی می کند و یا از طریق انتقال هزینه های سال جاری به سال آتی این مهم اتفاق می افتد.

 

2-5-2)هموارسازی از طریق انتخاب روش های تخصیص
بعضی از روش ها حسابداری هستند که منجر به سودهای هموار می شوند مثلاً در روش های استهلاک، اگر هزینه استهلاک بر اساس ساعت کارکرد یا تعداد تولید محاسبه شود هر چقدر ساعات کارکرد و تعداد تولید محصول بیشتر باشد هزینه استهلاک نیز به همان نسبت بیشتر خواهد بود. پس هر چقدر درآمد یا فروش بیشتر شود، هزینه هم بیشتر خواهد بود و سود نیز با یک روند ثابت تغییر خواهد کرد. ولی اگر هزینه استهلاک بر اساس یکی از روش های خط مستقیم یا نزولی محاسبه می شود. هزینه های استهلاک محاسبه شده با میزان درآمد یا فروش مرتبط نیست. از بین روش های نگهداری موجودی ها، روش های ذخیره گیری مطالبات، روش هایی که از دیدگاه سود(زیانی)ناشی می شوند، با میزان فروش مرتبط هستند. پس مدیر با استفاده از روش های حسابداری می تواند سودهای همواری را گزارش کند.

 

3-5-2)هموارسازی از طریق طبقه بندی
مدیران با استفاده از طبقه بندی رویدادها، دست به هموارسازی سود می زنند به عنوان مثال عادی یا غیرعادی تلقی کردن برخی اقلام سود(زیان)منجر به افزایش یا کاهش سود عملیاتی خواهد شد.

 

6-2) تکنیک ها ی هموارسازی سود
در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری، مدیریت انتخابهایی جهت تغییر سود گزارش شده در اختیار دارد. انتخاب هر یک از اصول یا روش های اجرای حسابداری یا هرگونه فعالیتی که در محدوده اختیارات مدیریت است، می تواند به صورت قابل درکی برای تغییر اقلام سود گزارش شده بکار گرفته شود.
استفاده از یک روش اجرا ممکن است سبب هموارسازی شود و انتخاب روش دیگر ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. دو نوع طرح هموارسازی سود وجود دارد. تصمیمات حسابداری که روی سطح سود گزارش شده برای چند دوره بعد تاثیر می گذارد و تصمیماتی که فقط سود را از بین دوره های موفق منتقل می نماید. مشکلات حسابداری برای مزایای سرمایه گذاری یا ادغام در اولین دسته تصمیمات قرار می گیرد. تصمیمات نوع دوم در ارتباط با دارائیها و بدهیهای کوتاه مدت، تعیین تعهدات، قیمت گذاری موجودیها، محاسبه پیش پرداخت هزینه و غیره می باشد (بدری، 1378،ص125)1.
تصمیمات هموارسازی موثر می بایست در قلمرو اصول پذیرفته شده حسابداری باشد. طرح هموارسازی نمی بایست مدیریت را مجبور به افشای حقیقت دستکاری نماید و ظاهراً نمی بایست سبب شود که حسابرس اظهار نظر مشروط نماید.
افشا ممکن است منافع دستکاری را زائل نماید. طرح هموارسازی می بایست دربر گیرنده تفسیر حسابداری یک واقعه باشد نه خود واقعه. به عبارت دیگر دستکاری سود مسئله شکل و فرم است و مسئله ذات یا وجود آن نیست. در ذیل برخی از تکنیکهای هموارسازی سود مورد بحث و بررسی قرار می گیرد:

 

1-6-2)دستکاری در درآمد ناویژه2
یکی از روش های هموارسازی سود انتقال درآمد ناویژه از دوره ای به دوره ای دیگر است. با در نظر گرفتن آگاهی واقعی یا انتظارات از نتایج عملیاتی دو دوره حسابداری، سرعت یا تاخیر در ارسال محصول یا صورتحساب که سبب تسریع یا تاخیر در شناخت درآمد می گردد، ممکن است تا اندازه ای سبب هم سطح سازی سود دو دوره شود. تاثیر انتقال درآمد ناخالص ممکن است بطور خاص در سازمانهای خدماتی که مقدار هزینه مستقیم مرتبط با چنین درآمدهایی بسیار کمتر از شرکت های تجاری یا تولیدی است، مؤثرتر باشد. در بسیاری موارد میزان تاثیر روی سود ناویژه از این منبع بسیار ناچیز است، زیرا فقط فعالیت های مالی که مستعد چنین انتقال هایی هستند نسبتاً نزدیک تاریخ بستن حسابها وقوع می یابند. چنانچه سازمان تعداد نسبتاً کمی از ثبت فعالیت درآمد داشته باشد که هر یک در بر دارنده مبلغ قابل توجهی باشد، تاثیر انتقال بین دوره ای درآمد می تواند اساسی باشد.
در مواردی که دریافت وجوه فروش به صورت اقساطی است، چنانچه امکان تعیین اطمینان منطقی از دریافت نهایی درآمد در فروش یا ارائه خدمات وجود نداشته باشد، شناخت درآمد به تعویق می افتد و اما هنگامیکه ابهامی در مورد دریافت نهایی وجود نداشته باشد، شناخت درآمد در زمان فروش صورت می گیرد. این آزادی عمل به مدیریت قدرت انتقال ناویژه را از دوره ای به دوره دیگر می دهد.
در فروش هایی که مبتنی بر پیش دریافت اقساطی است(تحویل کالا مبتنی بر آخرین قسط است)، شناخت درآمد ناشی از این گونه فروش ها باید تا تحویل کالا به تاخیر بیفتد. اما چنانچه تجربه نشان می دهد که این نوع فروش ها اکثراً منجر به تحویل کالا می شود، شناخت درآمد می تواند پس از دریافت بخش عمده ای از قیمت کالا صورت می پذیرد. در این نوع فروش نیز مدیریت توانایی و اختیار انتقال درآمد از دوره ای به دوره ای دیگر را دارد.

 

2-6-2) حسابداری دارائیهای نامشهود و هزینه های انتقالی به سالهای آتی
حسابداری هزینه های انتقالی به سالهای آتی و دارائیهای نامشهود بیانگر محدوده ای است که در آن اصول پذیرفته شده حسابداری لازم را برای تعبیر و تفسیر و شناخت اساسی اقلامی مثل دارائیها(در مقابل هزینه ها)و متعاقب آن استهلاک مربوط به آن را ارائه نموده است.
در اصول پذیرفته شده حسابداری دامنه وسیعی از توصیه ها توسط صاحب نظران جهت حسابداری بهای تمام شده یا هزینه های سازمان وجود دارد. این دامنه از شناخت سریع اقلام بهای تمام شده به عنوان هزینه تا سرمایه ای کردن آنها و نگهداری دائمی آنها در گروه داراییها ادامه می یابد. حالت متوسط آنها یعنی سرمایه ای کردن و حذف سریع آنها احتمالاً پذیرفته تر است.
قابلیت انعطاف مشابهی در استهلاک دارائیهای نامشهود وجود دارد و این احتمالاً بخاطر مشکل تعیین عمرمفید چنین دارائیهایی است. در مباحث حسابداری مرتبط با حسابداری دارائیهای نامشهود، هیچ محدودیتی برای عمرمفید آنها وجود ندارد(مانند سرقفلی، نام های تجاری و... )
یک واحد تجاری در صورتی بهای تمام شده اقلام نامشهود را به عنوان دارائی ثبت می کند که آن را از سایر واحدهای تجاری یا اشخاص تحصیل کرده باشد. مخارج توسعه، نگهداری یا احیای دارائیهای نامشهودی که به گونه ای مشخص قابل شناسایی نیست.

 

عمرمفید نامعینی دارد یا جزء فعالیت های مداوم واحد تجاری است(مانند سرقفلی)در هنگام وقوع به هزینه منظور و از سود کسر می شودو معمولاً کلیه روش های استهلاک سر قفلی مورد انتقاد قرار می گیرند و اختیاری تلقی می شوند، زیرا عمر سرقفلی نامعین بوده و دوره انتفاع آن قابل اندازه گیری نیست.
کمیته رویه های حسابداری انجمن حسابداری آمریکا بیان می دارد که"وقتی شرایط وجود دارایی های نامشهود محدود می گردد، می بایستی به صورت هزینه های سیستماتیک در طول دوره های تخمینی مفید باقیمانده به صورت سودو زیان دوره منظور شود یا اگر چنین هزینه هایی نتیجه اش سبب از شکل انداختن یا به هم ریختگی سود و زیان شود، کاهش بخشی از بهای تمام شده با منظور کردن به مازاد کسب شده انجام گردیده و مانده بهای تمام شده در طول دوره های عمرمفید باقیمانده، هزینه می شود (مارتین میلرو همکاران ، 1371ص. 206) .
اقدام مستقیم دیگری به طرف هموارسازی سود ممکن است از طریق هزینه های انتقالی به دوره های آتی انجام پذیرد. اصطلاح"هزینه های انتقالی به دوره های آتی"اغلب برای توصیف پیش پرداخت های بلند مدتی است که مشمول استهلاک و تخصیص قرار می گیرند. این اصطلاح در مورد مخارجی بکار گرفته می شود که در دوره قبل انجام شده، اما به دلیل نقشی که در تولید درآمدهای آتی دارند به عنوان پیش پرداختهای بلند مدت هزینه محسوب و در تراز نامه به عنوان دارائی گزارش می شود. مخارج انتقالی به دوره های آتی را می توان مانده های بدهکار ناشی از مخارجی دانست که در نتیجه بکار گیری اصل تطابق هزینه ها با درآمدها ایجاد و به دلیل داشتن منافع آتی به عنوان دارایی تلقی و از مجرای ترازنامه به دوره های بعد منتقل می شوند تا به عنوان هزینه با درآمدهای دوره آتی مقابله شوند. هزینه ها مخارج انتقالی به دوره های آتی اغلب دارایی غیر جاری محسوب می شوند، زیرا اثر آنها به چندین دوره آتی سرایت می کند. برخی از حسابداران آن را در گروه دارائی های نامشهود و برخی دیگر در سایر داراییها طبقه بندی می کنند. انتقال هر گونه مخارجی به دوره های آتی را فقط هنگامی می توان توجیح کرد که یک دارایی یا منافع بالقوه آتی از آن حاصل شود. اگر منافع بالقوه آتی مخارجی مبهم باشد، آن مخارج قابل انتقال به دوره های آتی نخواهد بود و به عنوان هزینه جاری دوره شناسایی شود.
برای هموارسازی ممکن است با انباشت اختیاری هزینه های جاری در حساب هزینه های انتقالی به سالهای بعد به همراه مستهلک نمودن چنین هزینه هایی در طول دوره هایی که درآمد بالاوجود دارد انجام گردد همچنین وجود افزایش درآمد، علامتی برای شناخت هزینه های انتقالی به سالهای آتی به عنوان هزینه جاری می باشد تا درآمد افزوده شده را تعدیل نماید.

 

3-6-2) نحوه برخورد با هزینه ها یا درآمدهای غیر تکراری
اقلام غیر مترقبه یکی از موارد بحث انگیز در حسابداری و یکی از مشکلات گزارشگری سود است. بطور کلی رویدادها و وقایعی که به سود و زیان غیرعادی منجر شود باید از درآمدها و هزینه های عادی تمیز داده شود. طبق استانداردهای پذیرفته شده به منظور جلوگیری از تحریف مبلغ سود مستمر و سوء استفاده از آن، این قبیل رویدادها تنها هنگامی تحت عنوان "اقلام غیر مترقبه"در صورت سود و زیان انعکاس می یابد که به سود یا زیانی منجر شود که ماهیت آن غیرعادی و وقوع آن غیر مکرر باشد. بنابراین یک رویدادهنگامی ماهیتاً غیرعادی است که غیرمتعارف بوده و صریحاً ارتباطی با عملیات معملول و متعارف تجاری نداشته باشد.
امکان برخورد گزینه ای با هزینه ها یا درآمدهای غیرعادی یا غیر تکراری در محاسبه سود ویژه با اضافه کردن یا کسر کردن مستقیم سود انباشته ممکن است به خوبی ارائه کننده فرصت برای هموارسازی سود باشد. بطوراساسی این گزینه ها بخاطر عقاید مختلفی است که در رابطه با ماهیت سود وجود دارد. از یک طرف برخی حسابداران در این نقطه نظر اشتراک دارند که شکل نهایی صورتحساب سود می بایستی نشان دهنده قدرت سود نرمال سازمان باشد، فارغ از هرگونه معاملات غیرعادی یا غیر تکراری که در طول دوره خاص ممکن است روی دهد، در مقابل، تئوری صورتحساب سود جامع وجود دارد به مفهوم اینکه نتایج کلیه درآمدها و هزینه ها را در طول دوره نشان می دهد. انجمن حسابداری آمریکا در حمایت، اولین مفهوم ارائه شده از صورتحساب سود را برگزیدند و در توجیه خود، عدم شمول سود ویژه از درآمدها و هزینه های غیرعادی که سبب از بین رفتن اهمیت سود ویژه می شود و نتیجه گیری اشتباه را ممکن است واقع کند، تایید نمودند.

 

4-6-2) حسابداری ذخیره ها
موارد متعددی دراستفاده از ذخیره برای همسان سازی سود وجود دارد. با اضافه کردن یا کسر کردن ذخیره که در حسابهای سود و زیان جبران می گردد هموارسازی سود انجام می پذیرد.
در دوره های جنگ و بعد از آن، افزایش عظیمی در استفاده از ذخایر وجود داشته است. بخصوص آنهایی که برای وقایع نامشهود آتی مثل زیانهای احتمالی آتی موجودی ها ایجاد شده بودند. زیان احتمالی بر اثر وقوع یک یا چند رویداد آتی به یک زیان واقعی تبدیل می گردد که ضریب احتمال وقوع این رویدادها ممکن است تفاوت زیادی با یکدیگر داشته باشد. طبق اصول پذیرفته شده حسابداری، احتمال تبدیل یک زیان احتمالی را به یک زیان واقعی می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد (مارتین میلر و همکاران 1371ص. 84)3.
الف-محتمل(احتمال وقوع وجود دارد)
ب-به نحوه معقول ممکن(معمولاً بین محتمل و غیر محتمل، قرار می گیرد)
ج-غیر محتمل(امکان بسیار کمی برای وقوع وجود دارد)
چنانچه زیان احتمالی تحت عنوان محتمل طبقه بندی شود، لازم است که به عنوان یک هزینه تحقق یافته در تاریخ صورتحساب سود و زیان از سود کسر شود.
استفاده ازذخیر مطالبات مشکوک الوصل بصورت درصدی از فروش یا درصدی از مانده آخر دوره حسابهای دریافتنی یا بر اساس برآورد قدمت سنی اقلام تشکیل دهنده حسابهای دریافتنی بر هموارسازی سود امکان پذیر است. تغییر در درصد ذخیره گیری به افزایش یا کاهش سود کمک می کند. براساس استانداردهای مرتبط با پیشامد های احتمالی، چنانچه در تاریخ صورتهای مالی انتظار نرود واحد تجاری مبلغ کامل حسابهای دریافتنی خود را وصول نماید یک پیشامد احتمالی وجود دارد. تحت چنین شرایطی هزینه تحقق یافته برای زیان احتمالی باید محاسبه و از سود کم شود. به این منظور لازم است که ذخیره بر مبنای برآورد مطالبات مشکوک الوصول در نظر گرفته شود. (همان منبع ص82)4
تغییر در برآورهای حسابداری مانند استفاده از برآوردهایی نظیر تعیین هزینه استهلاک و هزینه مطالبات مشکوک الوصول نتیجه طبیعی فرآیند حسابداری است که با گذشت زمان و کسب تجربه و دستیابی به اطلاعات جدید این امکان فراهم می شود تا برآوردها بهبود یابد.
طبق استاندارد حسابداری در اینگونه موارد به نتایج قبلی حسابداری نباید دست زد، بلکه برآورد جدید را باید در دوره جاری و دوره های باقیمانده آن اعمال کرد. به همین دلیل تغییر در برآورد حسابداری عطف به ماسبق نمی شود و تنها به آینده تسری می یابد.
تجدید نظر در برآوردها نظیر عمرمفید داراییهای استهلاک پذیر، نرخ ذخیره مطالبات مشکوک الوصول و میزان ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان، اصلاح اشتباه محسوب نمی شود بلکه بعنوان تغییر در برآورد های حسابداری شناسایی می گردد بنابراین برآورد جدید تنها بر صورتهای مالی سال جاری و سال های آتی تاثیر می گذارد و مستلزم ثبت اصلاحی نمی باشد در نتیجه از این تغییربرآورد می توان برای کاهش یا افزایش ذخیره جهت هموارسازی سود استفاده کرد.

 

5-6-2) حسابداری اموال
وجود داراییهای استهلاک پذیر یکی از قوی ترین و اساسی ترین فرصتها برای هموارسازی سود است در این بخش مواردی که در حسابداری اموال برای هموارسازی سود مناسب است مطرح می گردد.
تحصیل ماشین آلات و تجهیزات(داراییهای بلند مدت)
فقدان تفکیک خاص و کاربردی بین هزینه ها وداراییها، امکان قابل ملاحظه ای را برای هموارسازی سود فراهم کرده است. در دوره بهره برداری از هر یک از اقلام"اموال، ماشین آلات و تجهیزات"عموماً مخارجی برای تامین ونگهداشت، تعویض و بهسازی، گسترش و الحاق این گونه اقلام می شود بطور کلی، آن گروه از مخارج مزبور که منافع حاصل از خدمات دارایی را افزایش نمی دهد و برای حفظ دارایی در وضعیت عادی عملیاتی انجام می گیرد(نظیر تعمیرات روز مره و عادی)در دوره وقوع به عنوان هزینه های جاری ثبت می شود. اما مخارجی که صرف تعویض و بهسازی دارایی می شود و به افزایش ظرفیت یا عمر اقتصادی دارایی و یا بهبود اساسی در کیفیت بازدهی منجر می گردد. چنانچه مبلغ آن با اهمیت باشد به عنوان مخارج سرمایه ای محسوب و به حساب دارایی مربوط منظور می شود و از مجرای فرآیند استهلاک به عنوان هزینه جاری به دوره های آتی تخصیص می یابد. داشتن منافع آتی ویژگی تمامی مخارجی است که به عنوان مخارج سرمایه ای یا دارایی محسوب می شود.
مخارج جزئی و بی اهمیت جزء هزینه های جاری دوره وقوع محسوب می شود.
تمایز بین مخارج سرمایه ای و جاری می تواند تاثیر با اهمیتی بر وضعیت مالی و نتایج عملیات واحد تجاری داشته باشد.
تفکیک هزینه های جاری و سرمایه ای و شناسایی آنها بستگی به نظر مدیریت دارد، لذا در دوره ای که درآمد بالا وجود دارد، برخی اقلام تعم

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکتهای پذیرفته شده

دانلود مقاله بررسی رابطه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با اظهارنظرحسابرس

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله بررسی رابطه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با اظهارنظرحسابرس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه:
با گسترش روزافزون بازارهای مالی جهان از قرن بیستم، مسائلی همچون مدیریت و هموارسازی سود و حاکمیت شرکتی در دنیای حسابداری، مدیریت، اقتصاد و دیگر علوم با حساسیت ویژه ای مدنظر قرار گرفته، و هر یک از صاحب نظران و محققین از زاویه علوم خود به بررسی و تفسیر نتایج حاصل از یافته هایشان پرداخته اند. با توجه به اینکه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی، هر یک به طور جداگانه می توانند صورت های مالی شرکت ها را تحت تأثیر قرار دهند و از طرف دیگر استفاده کنندگان از صورت های مالی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم متأثر از این صورت های مالی هستند، ترجیح می دهند از اطلاعات صورت های مالی استفاده نمایند که توسط حسابرسان مستقل مورد رسیدگی قرار گرفته ونسبت به مطلوبیت آنها اظهارنظر کرده اند. لذا سؤالی که در اینجا ممکن است در اذهان استفاده کنندگان از صورت های مالی شرکت ها به وجود آید این است که آیا نوع اظهارنظر حسابرسان متأثر از مدیریت سود و حاکمیت شرکتی احتمالی شرکت است؟ بنابراین در تحقیق حاضر، تأثیرپذیری نوع اظهارنظر حسابرس از شاخص مدیریت سود و حاکمیت شرکتی (درصد اعضای غیرموظف، شاخص تمرکز مالکیت و وجود حسابرس داخلی) با و بدون حضور متغیرهای کنترل در مدل تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-1 مقدمه
دراین فصل به بیان مسئله تحقیق از دیدگاه محققان مختلفی پرداخته شده است. سپس اهداف تحقیق تبیین شده است. در ادامه فرضیه های مربوط به موضوع تحقیق که بایستی اثبات شوند مطرح شده اند. متغیرهای تحقیق در قالب مدل تحلیلی جهت سهولت درک موضوع طراحی گشته و پس از آن روش های آماری مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها بیان شده است. در انتهای فصل تعریف عملیاتی واژه های اصلی به کار رفته در تحقیق تشریح شده اند.

 

2-1 تاریخچه مطالعاتی
جدول 1-1- پیشینه داخل کشور
نام محقق موضوع تحقیق نتایج تحقیق
قربانی ، و گل محمدی بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر هموارسازی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران کیفیت حسابرسی بر هموارسازی سود مؤثر می باشد و استقلال هیئت مدیره تأثیری بر هموارسازی سود ندارد
برادران حسن زاده، و کامران زاده اضماره بررسی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران بین اقلام تعهدی اختیاری و و جوه نقد حاصل از عملیات رابطه معنادار معکوس وجود دارد
چالاکی بررسی رابطه بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار منفی بین مالکیت نهادی و مدیریت سود همچنین بین استقلال هیئت مدیره و مدیریت سود وجود دارد
یعقوبی امنیت شغلی و مدیریت سود مدیرانی که درصنایع رقابتی فعالیت دارند و یا شرکت تحت سرپرستی آنها کالای بادوام تولید می کند، بیشتر تمایل به هموارسازی سود دارند
پورحیدری و افلاطونی بررسی انگیزه های هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته دربورس اوراق بهادارتهران هموارسازی سود با استفاده ازاقلام اختیاری توسط مدیران شرکت های ایرانی صورت می گیرد و مالیات بردرآمد وانحراف درفعالیت های عملیاتی محرک های اصلی برای هموارنمودن سود با استفاده ازاقلام تعهدی اختیاری می باشند
رضایی بررسی تأثیرترکیب هیئت مدیره برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران بین اعضای غیرموظف وهیچ یک ازمعیارهای عملکرد، رابطه معناداری وجود ندارد
سیدی نقش حسابرسان مستقل درکاهش اقلام تعهدی اختیاری نوع مؤسسه حسابرسی با اقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد
کرمانی تأثیرساختارمالکیت برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار ومنفی بین مالکیت نهادی وعملکرد شرکت و رابطه معنی دار ومثبت بین مالکیت شرکتی وعملکرد شرکت وجود دارد
عربی تأثیر کیفیت حسابرسی برمدیریت سود حسابرسان با رسیدگی¬های دقیق وبا کیفیت خود می-توانند اقلام تعهدی مورد استفاده¬ی مدیران را کاهش ومدیریت سود را محدود کنند
حسینی بررسی رابطه بین کیفیت افشاء (قابلیت اتکاء و به موقع بودن) و مدیریت سود بین کیفیت افشای شرکتی و مدیریت سود رابطه منفی معنی داروجود دارد و حاکی ازوجود رابطه منفی معنی دار بین به موقع بودن افشای شرکتی ومدیریت سود می باشد
سالکی رابطه میان برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی وعدم تقارن اطلاعاتی درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران میان واحد حسابرسی داخلی و نسبت مدیران غیرموظف هیئت مدیره ومعیارهای عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود ندارد
شجاعی بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی برهزینه تأمین مالی ازطریق بدهی ( استقراض ) وجود سهامداران نهادی عمده درترکیب سهامداران ونظارت کارای آنها تأثیرکاهش معناداربرهزینه بدهی شرکت های عضو نمونه دارد درحالی که کیفیت حسابرسی این گونه تأثیررا ندارد
جان جانی بررسی رابطه مدیریت سود و سودآوری شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران شرکت هایی که مدیریت سود داشته اند نسبت به شرکت هایی که مدیریت سود انجام نداده اند، درسطح سود عملیاتی و سود خالص عملکرد ضعیف تر، درسطح سود قبل ازمالیات و سطح سود خالص رشد بیشتر، درسطح سود خالص اندازه بزرگتروسرانجام درسطح سودهرسهم نرخ سود تقسیمی بالاتری داشته اند

 

ولی زاده لاریجانی رابطه مدیریت سود و بازده آتی دارایی ها و جریان های نقدعملیاتی آتی بین بازده آتی دارا یی ها و جریان های نقدی عملیاتی آتی و مدیریت سود رابطه معنی داری وجود ندارد
حساس یگانه رابطه بین اظهارنظرحسابرس، حاکمیت شرکتی و کیفیت اطلاعات حسابداری رابطه مهمی بین حاکمیت شرکتی درشرکت با نسبت حاکمیت متوسط و ضعیف و اظهارنظرمقبول حسابرس وجود دارد. اما رابطه ای بین مشتریان با نسبت حاکمیت شرکتی قوی و اظهارنظرمقبول حسابرس دیده نمی شود
رایگان

 


نقش هموارسازی سود برمحتوای اطلاعاتی سودها درخصوص پیش بینی سودهای آتی قیمت جاری سهام شرکت هایی که بیشتر اقدام به هموارسازی سود کرده اند حاوی اطلاعات کمتری درباره ی سودها و جریان های نقدی آتی بوده است

 

 

 


جدول 2-1- در خارج کشور
نام محقق موضوع تحقیق نتایج تحقیق
جال و دیگران مدیریت سود و اظهارنظر حسابرسی موسسات حسابرسی بزرگ نسبت به سایرموسسات حسابرسی کننده کنترل و صلاحیت بیشتری دارند
کم لای و دیگران آیا کیفیت حسابرسی از لاونتول و هورواس فقیر بود؟ شرکتهایی که تحت حسابرسی موسسات بزرگ حسابرسی شده اند اقلام تعهدی کمتری نسبت به بقیه شرکتها نشان می دهند و این به خاطر شناخته شده تر بودن ومعتبر بودن نام تجاری آن است
یون و میلر وجوه نقد عملیاتی و مدیریت سود در کره درشرکتهای مورد بررسی مدیریت سود با استفاده ازاقلام تعهدی اختیاری صورت می گیرد
وانگ ژین هان مدیریت سود، اظهارنظرحسابرسی و موقعیت حسابرس مشتریان حسابرسان غیرمحلی سودشان را کمتر گزارش می کنند
کانی بیکر اثر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود مشتریان 6 مؤسسه بزرگ حسابرسی تعهدات احتمالی شان را موقعی گزارش می کردند که به طورمتوسط 5/1 تا 1/2 درصد دارایی ها بیشترازتعهدات احتمالی گزارش شده توسط مشتریان 6 مؤسسه بزرگ حسابرسی بودند
کین وای لی و دیگران ساختار سازمانی و مدیریت سود اثرمتقابلی بین ساختارحاکمیت شرکتی وارتباط سازمانی دراثر کیفیت سود وجود دارد
احمد ابراهیم کیفیت حسابرسی، تصدی حسابرس، اهمیت مشتری و مدیریت سود تسلط حسابرس اثرمثبتی براثربخشی فرایند و بهبود عملکرد آگاهی دادن حسابرس توسط حسابرسان به عهده گرفت

 

آنتونیو لوپومارتینز حاکمیت شرکتی، حسابرسی و مدیریت سود از میان انتخاب های حسابداری و تصمیمات عملیاتی در برزیل حسابرسی به وسیله چهارمؤسسه بزرگ حسابرسی، ازکاهش مدیریت سود ازطریق تصمیم های عملیاتی اطمینان نمی دهد
جانتو هامان مدیریت سود از طریق تغیییر در نقش سرقفلی مدیران اکثرشرکت های دارای سرقفلی، سود را به صورت صعودی مدیریت می کنند
کلاسنس و دیگران جدایی مالکیت و کنترل در شرکت های آسیای شرقی افزایش نقدینگی سهام برای سهم هایی که تمرکز مالکیت افراد داخلی درآنها بالاست، باید پایین باشد زیرا این گونه سهم ها دیگربرای سرمایه گذاران بیرونی جذاب نخواهند بود
جرالد جی لوبو کیفیت افشا و مدیریت سود تأیید فرضیه رابطه معکوس کیفیت افشا و مدیریت سود
واسیلیکی طبقه هموارسازی سود، تأثیر تغییر در رژیم گزارشگری عملکرد مالی پس ازتغییر درنظام گزارشگری عملکرد مالی، ازطبقه بندی اقلام بیشتربرای زیادتر نشان دادن سودهای با دوام (حاصل ازفعالیت های عملیاتی) استفاده شد
لانگ چن هموارسازی و قابلیت پیش بینی سود سهام بین اطلاعات مربوط به جریان های نقدی وانحرافات قیمت رابطه مهمی وجود دارد و چنانچه سیاست تقسیم سود شرکت به هموارسازی سود تقسیمی منجر شود، سودهای تقسیمی نمی توانند پیش بینی خوبی ازجریان های نقدی ارائه دهند
مارا کمران و همکاران مدیریت سود، تصدی حسابرسی و تغییرات حسابرس فرایند تغییرحسابرس موجب افزایش اعتماد سرمایه گذاران به گزارش های تهیه شده ازسوی حسابرسان می شود
لوئیس هنوک برگشت خرید غیرعادی، اندازه شرکت حسابرسی و اثر مشتری بر حسابرس کوچک مؤسسات حسابرسی بزرگ همیشه خدمات بهتری نسبت به مؤسسات کوچک تر ارائه نمی دهند
کاناگارتنام مشوق های مدیریتی برای هموارسازی درآمد از طریق بانک لئون با از دست دادن مقررات نیازبه کسب تأمین مالی خارجی به عنوان یک متغیراضافی مهم درتوضیح تفاوت روند میزان هموارسازی سود مطرح می شود

 

3-1- بیان مسأله
به دلیل اهمیت تأثیرارقام مالی برارزیابی عملکرد موضوع دستکاری و مدیریت ارقام سود درصف اول توجه عمومی قراردارد و مراجع قانون گذاری نیزتوجه زیادی به این موضوع مبذول نموده و چندین تغییر قانونی به وجود آورده اند. طبق بیانیه شماره 1 مفاهیم حسابداری هیئت استانداردهای حسابداری مالی کاربردهای سود عبارتند از:
- معیاری جهت ارزیابی عملکرد مدیریت،
- استفاده ازآن جهت پیش بینی سودهای آتی،
- ارزیابی توان سودآوری شرکت درطی آینده بلندمدت و
- برآوردهای مخاطرات سرمایه گذاری و اعتباردهی.
مفهوم مدیریت سود ازجنبه های گوناگونی مورد بررسی و تحقیق قرارگرفته اند و تعاریف مختلفی نیزدراین رابطه ارائه شده است. برخی ازآنها عبارتند از:
دجورج وهمکاران (1999)، مدیریت سود را به عنوان نوعی دستکاری مصنوعی سود توسط مدیریت جهت حصول به سطح مورد انتظارسود برای بعضی تصمیمات خاص (ازجمله تحلیلگران و یا برآورد روند سودهای قبلی برای پیش بینی سودهای آتی) تعریف می کند. به نظرایشان، درواقع انگیزه اصلی مدیریت سود، مدیریت تصورسرمایه گذاران درمورد واحد تجاری است.
اسکات مدیریت سود را اقدامات آگاهانه به عمل آمده توسط مدیریت درخصوص چگونگی گزارش سود جهت رسیدن به اهداف خاص به گونه ای که منطبق با اصول حسابداری باشد، تعریف کرده است.
به طورکلی مدیریت سود به عنوان اقدامات آگاهانه به عمل آمده توسط مدیریت جهت رسیدن به اهداف خاص درچارچوب رویه های حسابداری تعریف می شود. مدیریت نسبت به سایرین به اطلاعاتی دسترسی دارد که برای افراد دیگر قابل دسترسی نیست. درصورتی که مدیران با استفاده ازمدیریت سود قصد انتقال اطلاعاتی را داشته باشند که معرف واقعیات و ارزش واقعی واحد تجاری باشد، نمی توان ایرادی برآن وارد دانست، اما نگرانی زمانی ایجاد می شود که هدف مدیران ازمدیریت سود به عنوان عاملی برای گمراهی استفاده کنندگان ازاطلاعات مربوط به عملکرد شرکت باشد.
امروزه دراهمیت وجایگاه حاکمیت شرکتی یرای موفقیت شرکت ها تردیدی نیست چرا که این موضوع با توجه به رخدادهای سالهای اخیر وبحرانهای مالی شرکتها اهمیتی بیش از پیش یافته است. بررسی علل و آسیب شناسی فروپاشی برخی از شرکتهای بزرگ که زیان های کلانی بویژه برای سهامداران داشته است ناشی ازضعف سیستم های حاکمیت شرکتی آنها بوده است. تحقیقات نشان می دهد که حاکمیت شرکتی می تواند باعث ارتقای استانداردهای تجاری شرکت ها، تشویق، تأمین و تجهیزسرمایه ها و سرمایه گذاران و بهبود اموراجرایی آنها گردیده و یکی ازعناصراصلی دربهبود کارایی اقتصادی شرکت هاست چرا که ناظر بر روابط سهامداران، هیئت مدیره، مدیران وسایرذینفعان آنهاست.
دردنیای امروزتغییرنیازهای روزافزون مشتریان و مردم، خواسته های بعضاً متفاوت ذینفعان، پیچیدگی قوانین ومقررات وتکنولوژی انجام کار و . . . ضرورت توجه به ساختارحاکمیت شرکتی را فراهم نموده تا ازطریق آن اهداف شرکت ها تنظبم یافته و روشهای نیل به آن اهداف و نحوه نظارت برعملکرد آنها تعیین شود. درواقع سیستم حاکمیت شرکتی به مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و رویه هایی اطلاق می گردد که تعیین می کنند شرکتها به چه نحو و درجهت منافع چه کسانی اداره می شوند، لذا هدف ازاعمال حاکمیت شرکتی اطمینان یافتن ازوجود چارچوبی است که توازن مناسبی بین آزادی عمل مدیریت، پاسخگویی و منافع ذینفعان مختلف شرکت را فراهم می آورد. (حسین نوازی، 1387،88).
فدراسیون بین المللی حسابداران درسال 2004 حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است:
" حاکمیت شرکتی (حاکمیت واحد تجاری) عبارت است ازتعدادی مسئولیت ها و شیوه های به کاربرده شده توسط هیئت مدیره ومدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیراستراتژیک که تضمین کننده دستیابی به هدفها، کنترل ریسکها و مصرف مسئولانه منابع است ".
دوانی حاکمیت شرکتی را مجموعه روابطی می داند بین سهامداران، مدیران و حسابرسان شرکت که متضمن برقراری نظام کنترلی به منظوررعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای درست مصوبات مجمع و جلوگیری ازسوء استفاده های احتمالی می باشد. این قانون که مبتنی برنظام پاسخگویی و مسئولیت اجتماعی استواراست مجموعه ای ازوظایف و مسئولیتهایی است که باید توسط ارکان شرکت صورت گیرد تا موجب پاسخگویی و شفافیت گردد.
تحقیق حاضردرپی یافتن رابطه بین مدیریت سود وحاکمیت شرکتی براظهار نظرحسابرسان مستقل است واینکه آیا مدیریت سود وحاکمیت شرکتی درشرکتها می توانند برنوع اظهارنظرحسابرسان شرکت ها تاثیرگذارباشند ؟

 

4-1- اهمیت موضوع تحقیق
با توجه به اینکه مالکان، اشخاص بیرون ازشرکتی هستند که برای تصمیم گیری، به اطلاعات حسابداری که توسط اشخاص درون شرکت، مدیران وهیئت مدیره تهیه می شود (تضاد منافع بین سهامداران و مدیریت) اتکا می کنند ناگزیرند به گزارش حسابرس مستقل درباره صورتهای مالی رسیدگی شده توجه ویژه ای داشته باشند.
امروزه مدیریت سود یکی ازموضوعات بحث برانگیز وجذاب درپژوهش های حسابداری به شمار می رود. به دلیل این که سرمایه گذاران به عنوان یکی ازفاکتورهای مهم تصمیم گیری، به رقم سود توجه خاصی دارند. پژوهش ها نشان داده است که نوسان کم و پایدارسود، حکایت ازکیفیت آن دارد. به این ترتیب، سرمایه گذاران با اطمینان خاطربیشتردرسهام شرکت هایی سرمایه گذاری می کنند که روند سود آنها باثبات تراست.
یکی ازروش هایی که گاهی اوقات برای آرایش اطلاع رسانی وضعیت مطلوب شرکت ها مورد استفاده قرارمی گیرد، مدیریت سود می باشد. مدیریت سود به مداخله عمومی مدیریت درفرایند تعیین سود که غالباً درراستای اهداف دلخواه مدیریت می باشد اطلاق می گردد. مدیریت سود روشی است که توسط مدیریت جهت دستکاری داده ها به کارمی رود. به عنوان مثال، هموارنمودن سود برای کسب اطمینان بیشترسرمایه گذاران ازپایداری سود، نمونه ای ازدستکاری داده ها محسوب می شود. این قبیل اقدامات ممکن است داده های موجود درصورت های مالی را به میزان قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار دهد.
مدیران شرکت ها ممکن است به منظورنشان دادن ثبات دربهبود و کارایی مدیریت، اقدام به دستکاری درثبت های حسابداری معاملات شرکت نمایند و دراین ارتباط برای خود اعتبارکاذبی ایجاد کنند.
مدیریت سود عبارت است ازاعمال نظرمدیریت شرکت درتقدم و تأخرثبت حسابداری هزینه ها و درآمدها و یا به حساب گرفتن هزینه ها یا انتقال آنها به سال های بعد به طوری که باعث شود شرکت درطول چند سال مالی متوالی از روند سود بدون تغییرات عمده برخوردار شود. هدف مدیریت این است که شرکت را درنظر سرمایه گذاران و بازارسرمایه با ثبات و پویا نشان دهد.
واژه حاکمیت شرکتی، معنای لغوی ساختاردهی و کنترل شرکت ها را با خود به همراه دارد. تعاریف مرتبط با حاکمیت شرکتی عمدتاً معرف علایق و نگرش کسانی است که ارزشهای فکری آنان به معانی حاکمیت شرکتی جهت داده است کرافورد ،( 2007) حاکمیت شرکتی را مجموعه ای از فرایندها، قواعد، سیاست ها و قوانینی می داند که برنحوه رهبری ، اداره و کنترل شرکت تاثیرگذار است. حاکمیت شرکتی را همچنین فرایند استفاده از قدرت شرکت و چگونگی کنترل آن دربرخورد با مسائل شرکتی و یا فراشرکتی تعریف نموده اند (هیوز، 2007،89) .
حاکمیت شرکتی مجموعه قوانین و رویه های حاکم بر روابط مدیران، سهامداران وحسابرسان شرکت است که با اعمال یک سیستم نظارتی ازحقوق سهامداران حمایت می کند. با توجه به اینکه سازمان های امروزی به منظورکاهش تعارض منافع بین سهامداران ومدیریت برمجزاسازی مالکیت ازمدیریت تأکید می ورزند، لذا با افزایش تعداد سهامداران بالاخص سهامداران عمده، تضاد منافع دربین سهامداران ومدیران و نیزمیان سهامداران افزایش می یابد تا جایی که ممکن است برابر نظارت و کنترل برعملکرد مدیریت شرکت خدشه وارد کند.
حاکمیت شرکتی مجموعه مکانیسم های هدایت و کنترل شرکت هاست. نظام حاکمیت شرکتی توزیع حقوق ومسئولیت های ذینفعان مختلف شرکت ها اعم ازمدیران، کارکنان، سهامداران و سایرشخصیت های حقیقی وحقوقی که ازفعالیت های شرکت تأثیرپذیرفته و برآن اثرمی گذارند، مشخص می کند. این نظام که قوانین و رویه هایی جهت تعیین فرایندهای تصمیم گیری درشرکت اعم ازهدف گذاری، تعیین ابزارهای رسیدن به اهداف و طراحی های سیستم های کنترلی را معین می کند، با راه هایی که تأمین کنندگان منابع مالی جهت اطمینان ازبازگشت سرمایه شان به کارمی بندند، ارتباط تنگاتنگی دارد.
با نظربه اینکه حاکمیت شرکتی روابط بین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی یک واحد تجاری ازجمله سهامدار، مدیر، اعضای هیئت مدیره و حسابرس داخلی است آیا این روابط می تواند درنوع اظهارنظرحسابرس تاثیرگذارباشد ؟

 

5-1- اهداف تحقیق
بررسی تأثیرورابطه ی دستکاری وهموارسازی سود درشرکت ها با نوع اظهارنظرحسابرسان مستقل شرکت ها وبررسی تأثیرورابطه ی مؤلفه های حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظرحسابرس مستقل شرکت ها وبررسی تأثیرهمزمان دومتغیرفوق و ویژگی های حسابرس و مشخصات مالی شرکت های مورد رسیدگی ومشکلات حسابرس برنوع اظهارنظرحسابرس می باشد.

 

6-1- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی 1- بین شاخص مدیریت سود و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی 2- بین حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 1-2 - بین سازوکارهای داخلی حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 2-2 - بین سازوکارهای خارجی حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی 3- با وارد نمودن متغیرهای کنترل (ویژگی های حسابرس مستقل و ویژگی های مالی شرکتهای مورد حسابرسی) درمدل تحقیق روابط مطرح شده دردوفرضیه فوق تفاوت معناداری پیداخواهند نمود.

 

مدل تحلیلی تحقیق
مدل تحلیلی پژوهش به صورت زیرمی باشد:
نمودار 1-3 مدل تحقیق
متغیر وابسته متغیرهای مستقل

 


7-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
تمایل مدیران به اعمال مدیریت سود و سوءاستفاده ازآن و درنتیجه ارائه اطلاعات نادرست به سهامداران آسیب جدی به اعتماد سهامداران وارد خواهد ساخت وهزاران نفرازسهامداران را متضرر و از بازاربورس فراری خواهد داد. این امردرنهایت تبعات اقتصادی وخیمی به دنبال خواهد داشت. بنابراین به دلیل اهمیت حفظ اعتماد سهامداران و به دنبال آن حفظ سلامت اقتصادی کشورو فضای حاکم برآن، حاکمیت شرکتی به دنبال دستیابی به شیوه هایی است که براساس آن تأمین کنندگان مالی، اطمینان حاصل نمایند که از سرمایه گذاری خود درشرکت بازده مناسبی را دریافت خواهند نمود. روی آوردن گسترده مردم به بورس در سال های اخیر و رشد آن دراین سال ها به همراه توسعه فیزیکی آن ازطریق راه اندازی بورس های منطقه ای باعث شده عده زیادی ازشهروندان درمعرض منافع و مخاطرات موجود دربازارو شرکت ها قرارگیرند. این امرضرورت وجود حاکمیت شرکتی را روزافزون کرده است.
با توجه به اینکه درتحقیق پیش روی، شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارمورد ارزیابی قرارمی گیرند و صورت های مالی این شرکت ها نیزتوسط حسابرسان مستقل مورد رسیدگی قرارمی گیرند وتأثیری که مدیریت سود ازطریق نشان دادن نادرست بهبود کارایی مدیریت وحاکمیت شرکتی می توانند برنوع اظهارنظرحسابرس داشته باشند و به تبع آن، سرمایه گذاران نیزبا اتکا به گزارش حسابرس و نوع اظهارنظروی متأثرخواهند شد.
8-1 حدود مطالعاتی
قلمرو تحقیق حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران دربین سال های 1382 تا 1388 بوده اند که اطلاعات مالی مورد نیازبه ویژه صورت های مالی ، گزارش حسابرسان مستقل و یادداشت های همراه صورت های مالی به منظوراستخراج داده های مورد لزوم دردسترس باشند.

 

9-1- تعریف عملیاتی واژه ها
مدیریت سود: به کمک مدل تعدیل شده جونزاندازه گیری خواهد شد. نحوه اندازه گیری آن برای هر شرکت به تفکیک به شرح زیراست:

دراین رابطه: TA معرف مجموع اقلام تعهدی ،Aمجموع داراییها،REVΔ تغییر درآمد فروش و PPEاموال و ماشین آلات و تجهیزات است. پس ازتخمین پارامترهای مدل فوق به کمک اطلاعات سال های 1382 الی 1387 هرشرکت به واسطه اعمال مدل های سری زمانی اقلام تعهدی غیراختیاری به شرح زیر برای "دوره برآورد" یعنی سال 1388 محاسبه می گردد:

RECΔ تغییرات درمطالبات می باشد.
درمرحله آخراقلام تعهدی اختیاری یا همان شاخص مدیریت سود به شرح زیرمحاسبه شده است :

DA اقلام تعهدی اختیاری می باشد.
حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی قوانین، مقررات، ساختارها، فرایندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان می شود.
مؤلفه های حاکمیت شرکتی با توجه به ادبیات مربوطه و نیزامکان محاسبه مؤلفه های آن درشرکت های ایرانی شامل موارد زیراست :
نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره: برابراست با تعداد اعضای غیرموظف تقسیم برتعداد کل اعضای هیئت مدیره.
وجود کمیته حسابرسی ( یا حسابرسی داخلی در شرکت): اگر حسابرس داخلی درشرکت داشت عدد 1 ودر غیراینصورت عدد 0.
سرمایه گذار نهادی: منظورآن است که سهامداران بیش از۵/٠ شرکت را بانکها، صندوقهای بازنشستگی وشرکتهای بیمه وبنیادها داشته باشند ودرصد سهام سرمایه گذاران نهادی برابراست باتعدادسهام این موسسات ونهادها به کل سهام شرکت.
نوع اظهارنظرحسابرس: ویژگی های حسابرس مستقل براساس مؤلفه های ذیل بیان می شوند:
نوع اظهارنظرحسابرس درسالهای قبل: اگرنوع اظهار نظرحسابرس دردو سال قبل مقبول باشد عدد 1 و درغیراینصورت عدد0 داده خواهد شد .
حسابرس سال قبل شرکت: اگردردوسال قبل حسابرس شرکت خود حسابرس فعلی باشد عدد 1 و درغیراین صورت عدد 0داده خواهد شد .
آشنایی حسابرس با صنعت مورد فعالیت شرکت (صاحبکار): اگرحسابرس سابقه قبلی حسابرسی درصنعت مورد فعالیت صاحبکاررا داشته باشد عدد 1 و درغیراینصورت عدد 0 داده خواهد شد .
ویژگی های مالی شرکت های مورد حسابرسی:
اهرم مالی: برابراست با نسبت بدهی ها به کل دارایی های شرکت ها درسال 88
سود آوری: برابراست با نسبت سود خالص به کل دارایی های شرکت ها در سال 88
اندازه شرکت: برابراست با لگاریتم فروش ها یا جمع کل دارایی های شرکت ها درسال 88

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 مقدمه
این فصل به بررسی ادبیات و پیشینه تحقیقات انجام شده می پردازد که شامل دوبخش می باشد. بخش اول مربوط به ادبیات موضوع است که به تفصیل اطلاعاتی درباره تعریف، انواع، انگیزه ها، روش ها یا ابزارها ومطالبی دیگردرارتباط با مدیریت سود وهمچنین تعریف، دلایل اهمیت، اهداف، طبقه بندی، بازیگران وسایرموارد مرتبط با حاکمیت شرکتی ارائه می شود. بخش دوم مربوط به پیشینه تحقیق می باشد. دراین بخش تعدادی ازتحقیق هایی که درداخل وخارج کشوردرارتباط با مدیریت سود وحاکمیت شرکتی انجام گرفته است ارائه خواهد شد.

 

2-1-2- چرا مدیریت سود انجام می شود؟
قبل ازتعریف مدیریت سود، به نقش ارقام تعهدی درحسابداری پرداخته می شود. زیرا تشخیص و تفکیک مدیریت سود (نظیرهموارسازی سود) نسبت به بکارگیری صحیح ارقام تعهدی حسابداری به راحتی امکان پذیر نیست.

 

3-1-2- هدف از حسابداری بر مبنای تعهدی چیست؟
عبارات زیراهداف گزارشگری مالی وارتباط آن با حسابداری برمبنای تعهدی را نشان می دهد، این موضوعات ازبیانیه مفاهیم حسابداری مالی هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا گرفته شده است: حسابداری برمبنای تعهدی تأثیرمالی معاملات وسایررویدادهای واحد تجاری را، که دارای آثارنقدی درطول یک دوره است، ثبت و ضبط می کند (هیئت استانداردهای حسابداری مالی بیانیه مفاهیم شماره 9، بند 139). به این موضوع درمفاهیم نظری استانداردهای حسابداری ایران نیزاشاره شده است. درحسابداری برمبنای تعهدی ازارقام تعهدی و روش های تخصیص با هدف تطابق درآمدها، هزینه ها، سودها و زیان های نقدی دریک دوره استفاده می شود و به انعکاس دریافت ها و پرداخت های نقدی بسنده نمی شود. درنتیجه شناسایی درآمدها، هزینه ها، سودها و زیان ها و افزایش وکاهش های مربوط دردارایی ها و بدهی ها- شامل تطابق درآمدها وهزینه ها، تخصیص و استهلاک- اساس حسابداری تعهدی برای سنجش عملکرد شرکت است (هیئت استانداردهای حسابداری مالی، 1985، بیانیه مفاهیم حسابداری شماره 6، بند145).
بنابراین هدف اولیه حسابداری تعهدی کمک به سرمایه گذاران درارزیابی عملکرد اقتصادی یک شرکت درطول یک دوره ازطریق استفاده ازاصول حسابداری نظیرتطابق و شناسایی سود می باشد. شواهدی وجود دارد که بر آن اساس، درنتیجه بکارگیری ارقام تعهدی، سود حسابداری هموارترازجریان های نقدی مربوط به آن است (ارقام تعهدی ارتباط منفی با جریان های نقدی مربوطه دارند) و سود اطلاعات بهتری نسبت به جریان های نقدی برای سنجش عملکرد اقتصادی شرکت فراهم می آورد (امین ناظمی، 1386،89).
برای فراهم کردن صورت های مالی شفاف و معتبر که درتصمیم گیری قابل استفاده باشد اطلاعات مالی که مبنای استفاده ازاین صورت های مالی است باید ویژگی هایی داشته باشد که مؤسسه با رعایت آنها این اطمینان را ایجاد کند که صورت های مالی به صورت صحیح و منصفانه تهیه شده است.
FASB ویژگی های کیفی مربوط بودن، قابلیت اتکا وقابلیت مقایسه روش ثابت را برای اطلاعات درنظر گرفته است. اطلاعات باید امکان ارزیابی گذشته و پیش بینی آینده مؤسسه را به سرمایه گذاران بدهد و همچنین دربرآورد ریسک سرمایه گذاری مؤسسه به سرمایه گذاران کمک کند. قابلیت اتکا درمورد اطلاعات ازقابلیت رسیدگی وبی طرفانه وصحیح بودن آن اطلاعات سرچشمه می گیرد. اطلاعات منتشرشده درباره ی یک شرکت زمانی برای سرمایه گذاران مفیدتراست که بتوان آن را با شرکت های مشابه درزمان های مختلف مقایسه کرد.
اما نکته ای که باید به آن اشاره کنیم این است که استانداردهای حسابداری به تنهایی نمی تواند تضمین قابل قبولی برای مربوط بودن و قابل اتکا بودن اطلاعات باشد. بورس اوراق بهادارآمریکا معتقد است استانداردهای حسابداری زمانی مطلوب است که قابلیت اجرا داشته باشند درصورتی که استاندارد درباره ی مسأله ای واحد روش های مختلف را مجازبداند مسلماً قابلیت مقایسه اطلاعات ازبین می رود وهمچنین باید متذکرشد که برای بررسی کیفیت صورت های مالی ازاین دیدگاه که درتهیه ی آنها استانداردهای حسابداری به صورت صحیح رعایت شده باشد باید صورت های مالی عملکرد سیستم حسابداری شرکت را حسابرسان مستقل رسیدگی کنند.

 

4-1-2- تعریف مدیریت سود
جونزومارشا (2001) تعریف جامعی درخصوص مدیریت سود ارائه نموده اند. به عقیده آنها مدیریت سود (دستکاری سود) زمانی اتفاق می افتد که مدیران با استفاده ازقضاوت (تشخیص) درگزارشگری مالی وساختارمبادلات جهت گمراه نمودن بعضی ازذینفعان (شامل سهامداران، اعتباردهنگان، کارکنان، دولت، سرمایه گذاران و ...) درباره عملکرد اقتصادی شرکت با تحت تأثیرقراردادن نتایج قراردادی که به ارقام حسابداری گزارش شده وابسته است، درگزارشگری مالی تغییرایجاد می کنند.
دی (1988) بیان می کند که مدیریت سود معمولاً ازاستفاده مدیران ازمزایای عدم تقارن اطلاعاتی ناشی می شود. وی حداقل دومسأله مهم را مطرح نموده است. اولاً، برای افزایش پاداش مدیران که توسط سرمایه گذاران تأمین می شود، سود دستکاری می شود و ثانیاً، سرمایه گذاران بالفعل تمایل دارند که بازار برداشت بهتری از ارزش شرکت داشته باشد. بنابراین، انتقال ثروت بالقوه ازسرمایه گذاران جدید به سرمایه گذاران قدیمی که ایجاد کننده یک تقاضای داخلی برای مدیریت سود هستند، به وجود می آید.
هموارسازی سود نوعی عمل آگاهانه است که توسط مدیریت وبا استفاده ازابزارهای خاصی در حسابداری جهت کاستن ازنوسانات درسود انجام می گیرد. به گفته لئوپولد.ای.بی. "هموارسازی سود بیشتر عملی سفسطه آمیز وموذیانه است. به ندرت براساس دروغ های آشکارانجام می گیرد، زیراهموارسازی سود بیشتردراثرتعبیروتفسیربه دست آمده ازاصول واستانداردهای پذیرفته شده حسابداری حاصل می گردد. به بیان دیگرهموارسازی سود درمحدوده اصول واستانداردهای پذیرفته شده حسابداری صورت می پذیرد".
درهموارسازی سود، به واسطه جا به جایی که در درآمد و هزینه ها انجام می گیرد سود یک یا چند دوره مالی تغییر یافته و تعدیل می شود. درواقع می توان گفت، هموارسازی سود، عمل عالمانه ای است که توسط مدیریت انجام می پذیرد. درفرهنگ حسابداری کهلر تعریف هموارسازی سود بدین گونه ارائه گردیده است: "هموارسازی سود عبارت است ازهرشیوه طراحی شده به منظورحذف بی نظمی داده ها، همانند پستی و بلندی های غیرمعمول درمنحنی که می تواند نتیجه شرایط غیرمستمرعملیاتی باشد" (جوادیان کوتنایی، 1379،78).

 

ازنظرهپ ورث، هموارسازی سود عملی سفسطه آمیز و رندانه است که درمحدوده اصول و استانداردهای حسابداری صورت می گیرد. سودهای همواربه دو صورت زیرمی باشد:
1- سودهایی که به طورطبیعی هموار است: این نوع ازسودهای همواربه جریان های سودی اطلاق می شود که ازفرایندهای عملیاتی ذاتاً همواربه دست می آید. بعضی ازصنایع هستند که حجم تولید و فروش و قیمت ها دراین صنایع به طورذاتی یک روند هموار دارد مثل صنایع و برق که معمولاً قیمت ثابتی دارد و با نرخی ثابت رشد دارند.
2- سودهایی که به طورطبیعی هموارنیستند وعمداً هموارشده اند: این نوع سودها درنتیجه اقدامات و تصمیم های مدیریت هموارشده اند و به صورت زیرمی باشند:
الف- هموارسازی واقعی: این نوع ازهموارسازی سود توسط مدیریت صورت می پذیرد ومدیریت برخی از رویدادها و وقایع اقتصادی را کنترل می کند و روی آن تأثیرمی گذارد. این رویدادهای تحت کنترل مدیریت مثل فروش های زودرس یا برعکس آن به تأخیرانداختن فروش، برجریان وجه نقد تأثیرمی گذارد. ازآنجایی که کنترل رویدادهای اقتصادی (مبادلات)، مستقیماً برسودهای آتی مؤثراست این نوع هموارسازی را واقعی می نامند.
ب- هموارسازی مصنوعی: این نوع هموارسازی ناشی ازرویداد اقتصادی نمی باشد، بلکه ازاقدام هایی است که اصطلاحاً «دستکاری های حسابداری» نامیده می شود وتأثیری برجریان های نقدی ندارد. به بیان دیگر، هموارسازی تصنعی سود صرفاً موجب جابه جایی هزینه ها و درآمدهای بین دوره ای مالی می شود (حسین نورانی، 1386،158).

 

5-1-2- انواع مدیریت سود
مطالعات نشان می دهند که مدیران ازطریق انتخاب سیاست های خاص حسابداری، تغییردر برآوردهای حسابداری ومدیریت اقلام تعهدی، سودهای گزارشی را تعدیل می کنند. یکی ازاهداف اساسی وضع استانداردهای حسابداری این است که استفاده کنندگان بتوانند با اتکای برصورت های مالی تصمیمات نسبتاً مربوط و صحیحی اتخاذ کنند، پس نیازحرفه حسابداری به آن شیوه ازگزارشگری می باشد که منافع تمام استفاده کنندگان به صورتی مطلوب رعایت شود. ازسوی دیگر، همان طورکه ازتعریف مدیریت سود برمی آید، مدیران برای رسیدن به اهداف خاصی که منطقاً منافع عده ای خاص را تأمین می کنند، سود را طوری گزارش می کنند که این با هدف تأمین منافع عمومی استفاده کنندگان مغایرت دارد.
حسابرسان وظیفه دارند که برمطلوبیت صورت های مالی درچارچوب استانداردهای حسابداری صحه بگذارند، درحالی که استانداردهای حسابداری نیزدربعضی ازموارد دست مدیران را برای انتخاب روش حسابداری بازمی گذارد. درواقع مشکل ازآن جایی ناشی می شود که مدیریت سود دربعضی مواقع باعث گمراه کننده شدن صورت های مالی می شود، درحالی که صورت های مالی ازنظرقرارگرفتن درچارچوب استانداردهای حسابداری مشکلی نداشته وحسابرسان ازاین نظرنمی توانند برصورت های مالی اشکالی بگیرند. پس با توجه به این موضوع که سود یکی ازمهم ترین عوامل درتصمیم گیری هاست، آگاهی استفاده کنندگان ازقابل اتکا بودن سود می تواند آنها را دراتخاذ تصمیمات بهتریاری دهد (صفری، 1385،158).
فلسفه مدیریت سود، بهره گیری ازانعطاف پذیری روش های استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری می باشد. البته تفسیرهای گوناگونی که می توان ازروش های اجرایی یک استاندارد حسابداری برداشت کرد، ازدیگردلایل وجود مدیریت سود می باشد. این انعطاف پذیری دلیل اصلی تنوع موجود در روش های حسابداری است. درزمانی که تفسیریک استاندارد بسیارانعطاف پذیراست، یکپارچگی داده های ارائه شده درصورت های مالی کمترمی شود. اصول تطابق و محافظه کاری نیزمی تواند باعث مدیریت سود شود. بنابرگفته گتشو (1986)، شرکت کارباید، سود سه ماهه نخست سال مالی خود را بدون اضافه نمودن به موجودی نقد و تنها با استفاده ازروش های تعهدی حسابداری استهلاک، معافیت های مالیاتی سرمایه گذاری ها و به حساب دارایی بردن بهره، افزایش داد. مدیران شرکت تأکید کرده اند که این کاربرای ارائه ی صورت های مالی واقعی تروقابل مقایسه کردن صورت های مالی شرکت، با سایرشرکت های درصنعت مشابه، صورت گرفته است. تحلیل گران مالی و حسابرسان ازاین پدیده به عنوان «ترفند حسابداری» نام می برند. این درحالی است که تمامی این اقدامات درچارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری صورت گرفته است. پژوهش ها نشان می دهد که مدیران شرکت ها ازروی عمد، سودهای گزارش شده را با استفاده ازانتخاب سیاست های حسابداری خاص خود تغییردربرآوردهای حسابداری و اقلام تعهدی، دستکاری می کنند تا به هدف های مورد نظرخود برسند (میلر و یون، 2002، 78) .
محققان مدیریت سود را به دو طبقه ی گسترده طبقه بندی کرده اند: مدیریت سود واقعی (برای مثال تحت تأثیرقراردادن جریان های نقدی) و مدیریت اقلام تعهدی به واسطه ی تغییرات دربرآورد و رویه های حسابداری. همچنین آنها بیان داشتند که مخارج مدیریت سود برای این روش ها متفاوت است به طوری که برای شرکت مدیریت سود واقعی پرهزینه تردرنظرگرفته شده است. اما نتایج تحقیقات گراهام وهمکاران (2005) بیان می دارد که مدیران خواهان مدیریت سود واقعی هستند تا مدیریت اقلام تعهدی. به طوری که 80 درصد مخارج اختیاری را کاهش می دهند، 55 درصد پروژه ها را به تأخیرمی اندازند درحالی که تنها 28 درصد ازمدیران ذخیره درنظرمی گیرند و 8 درصد ازمدیران مفروضات حسابداری را تغییرمی دهند (گراهام و همکاران، 2005،58) . بنابراین شواهد حاصل ازتحقیق تناقضی با مخارج بالای مدیریت سود واقعی را اظهارمی کند.
مدیران خواهان مدیریت سود واقعی هستند که برای مؤسسه پرهزینه است، زیرا این چنین فعالیت هایی به راحتی کشف نمی شوند. درمقابل، مدیریت اقلام تعهدی و دیگردستکاری های حسابداری وجود دارد که درارتباط با رسیدگی حسابرسان و به طوربالقوه بازرسان قانونی و دادگاه است که مبنایشان استانداردهای حسابداری است. شواهد رضایت مدیران به انجام مدیریت سود واقعی بیشتراثرنتایج بال وشیواکومار (2008) را کاهش می دهد. دربررسی شرکت های باعرضه ی اولیه، تنها مدیریت اقلام تعهدی می تواند تعیین شود و مدیریت سود واقعی ازتجزیه و تحلیل مستثنی است زیرا مبنای ارائه شده به وسیله ی صورت های مالی سایه نیزشامل مبالغ مدیریت سود واقعی سود (اگر وجود داشته باشد) می شود. (فرزانی و رضاپور، 1389،158).

 

6-1-2- مدیریت سود و انگیزه های آن
یکی ازاهداف اولیه مدیریت سود حفظ اعتبار شرکت است چرا که اعتبارباعث می شود شرکت کارا وپویا به حساب آید. کسب جایگاهی مناسب درمیان رقبا و بازارسرمایه باعث می شود سرمایه گذاران و اعتباردهندگان نسبت به شرکت نظرمساعدتری داشته باشند و شرکت ازصرف هزینه های بیشتردررقابت با سایرشرکت های مشابه بی نیاز شود و با هزینه ی کمتراعتبارو وام دریافت کند.
مهم ترین انگیزه ی هموارسازی سود این باوراست که شرکت هایی که روند مناسبی دارند و سود آنها دچارتغییرات عمده نمی شود نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری دارند. هموارسازی سود باعث بالا رفتن ارزش سهام شرکت دربورس و جذب سرمایه گذاران بالقوه برای آن می شود. نتایج تحقیقی درمورد 358 شرکت پذیرفته شده دربورس آمریکا نشان داد که شرکت هایی که سود آنها دچارتغییرات زیادی درطول سال های قبل نبوده، دارای ارزش سهام بالاتری هستند و درمقایسه با شرکت های مشابه بدهی کمتری دارند. سایرانگیزه هایی که باعث می شود مدیران درپی هموارسازی سود باشند عبارتند از:
1- دریافت پاداش های مدیریتی بیشتربه خاطربالا بودن ارزش سهام :
وقتی سهام شرکت دربورس نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری داشته باشد مدیران توقع دریافت پاداش بیشتری دارند.
2- پرداخت بهره کمتردراستقراض ازموسسات اعتباری و بانک ها:
ویبزو تسکه (1991) استدلال نمودند که شرکت ها به منظورکاهش ریسک اقدام به هموارسازی سود می نمایند. شرکت هایی که ازنسبت بدهی به کل دارایی های بالایی برخوردارمی باشند به منظور اطمینان بخشی به اعتباردهندگان مبنی برتوانایی پرداخت اصل و بهره وام ها و اعتبارات دریافتی اقدام به هموارسازی سود می نمایند. عدم وجود نوسانات قابل توجه درسود این اطمینان را برای اعتباردهندگان پدید می آورد که واحد تجاری درآینده قادربه پرداخت مطالبات آنان خواهد بود.
3- جذب سرمایه :
روند رشد شرکت درتصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان مؤثراست زیرا آنها معتقدند این شرکت ها ریسک کمتری دارند و برای سرمایه گذاری بهترند.
4- اندازه شرکت:
شرکت های بزرگ نسبت به شرکت های کوچک ازنظرسیاسی حساس ترهستند. نوسانات مثبت با اهمیت سود درشرکت های بزرگ ممکن است سبب افزایش تردید درمورد سود انحصاری گردد. به عبارت دیگر، افزایش قابل توجه درسود شرکت های بزرگ ممکن است این شبهه را پدید آورد که این شرکت ها با استفاده ازقدرت انحصاری خود سود را افزایش داده اند. ازسوی دیگر، نوسانات منفی با اهمیت سود درشرکت های بزرگ ممکن است سبب نگرانی درمورد ورشکستگی احتمالی گردیده و تصویر شرکت را درمحیط تجاری که واحد تجاری درآن فعالیت می نماید خراب نماید. همچنین نوسانات قابل توجه درسود شرکت های بزرگ، احتمال ایجاد هزینه های سیاسی ناخواسته نظیر تقاضای افزایش دستمزد توسط کارکنان شرکت، محدودیت های مهارکننده توسط دولت را افزایش دهد. بنابراین، شرکت های بزرگ انگیزه بیشتری برای هموارسازی سود دارند.
5- مالیات بر درآمد:
درایران سیستم مالیاتی نقش قابل توجهی در گزارشگری مالی شرکت ها دارد و قوانین مالیاتی عامل مهمی درانتخاب روش ها و رویه های حسابداری می باشد. انگیزه شرکت ها برای هموارکردن سود، حداقل نمودن تأثیرمالیات درطول زمان می باشد. ازآنجا که سود بیشترمنجربه پرداخت مالیات بیشتر می شود و در واقع سبب خروج نقدینگی، خصوصاً درمواقعی که شرکت دارای بدهی های مالیاتی قابل توجهی می باشد، دست به هموارسازی سود بزند.
6- انحراف از فعالیت های عملیاتی:
زمانی که فعالیت های عملیاتی واقعی ازفعالیت های عملیاتی مورد انتظارفاصله می گیرد، انگیزه هموارسازی سود افزایش می یابد. هرچه فعالیت های عملیاتی واقعی ازانتظارات استفاده کنندگان انحراف بیشتری داشته باشد، انگیزه بیشتری برای هموارنمودن سود گزارش شده وجود خواهد داشت (افلاطونی، 1385،89) .

 

7-1-2- روش ها یا ابزارهای هموارسازی سود
روش ها یا ابزارهای هموارسازی سود را رونن و سادن (1981) به شرح زیرمی دانند:
الف- هموارسازی ازطریق زمان بندی رویدادها:
زمان بندی رویدادها یک انتخاب مدیریت است تا یک انتخاب حسابداری. مدیربرای هموارکردن سود، رویدادهای اتفاق افتاده را مثلاً ثبت فروش به عنوان پیش دریافت یا ثبت پیش فروش به عنوان فروش درزمان خود شناسایی و ثبت نمی کند و به سال های دیگرانتقال می دهد. دراین روش مدیران درسال هایی که قصد دارند سودشان کمترشود فروش های آخرسال مالی را دیرترشناسایی می کنند تا این فروش ها درسال آتی ثبت شود و درنتیجه، درآمدهای سال جاری کمترگزارش گردند یا می تواند ازطریق شناسایی هزینه های مربوط به آغازسال آتی درسال جاری، هزینه های سال جاری را بیشترشناسایی کند تا سود سال جاری کمتر شود یا درسال هایی که قصد دارد سود بیشتری را گزارش کند دقیقاً عکس حالت قبل رخ می دهد و درآمدهای سال آتی را درسال جاری و زودترشناسایی می کنند یا هزینه های سال جاری به سال آتی انتقال می یابد.
ب- هموارسازی سود ازطریق انتخاب روش های تخصیص:
بعضی ازروش

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی رابطه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با اظهارنظرحسابرس

دانلود مقاله خط مشی تقسیم سود

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله خط مشی تقسیم سود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

سود انباشته همیشه یکی از منابع تامین مالی بلند مدت برای شرکتها بوده است . معمولا شرکتهای سهامی عام 35% سود خالص ( سود پس از کسر مالیات ) را به حساب سود انباشته منظور می کنند. از آنجایی که بخشی از سود سالانه به صاحبان سهام داده میشود و بخشی دیگر به حساب سود انباشته منظور میگردد هیات مدیره میتواند سیاستهای مربوط به تقسیم سود را به عنوان یک راهنما مورد استفاده قرار دهد.
هدفهای سیاست تقسیم سودهدف اصلی هر واحد تجاری کسب سود و حد اکثر کردن ثروت سهامداران است بنابراین هدف از اجرای چنین سیاستی تعیین نقشی است که آن سیاست در به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران دارد .
عواملی که بر سیاست تقسیم سود اثر میگذارد :1 – سود انباشته به عنوان یک منبع تامین مالی
2 – ترکیب ساختار سرمایه
3 – نیاز سهامداران
4 – محدودیتهای قانونی
1 - سود انباشته به عنوان یک منبع تامین مالی
اولین موردی که در سیاست گذاری تقسیم سود مورد توجه قرار میگیرد سود انباشته است زیرا اندوخته کردن سود یکی از منابع تامین مالی است .
در همین رابطه میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
الف ) هزینه سرمایه - هزینه خاص سرمایه مربوط به سود انباشته از هزینه خاص سرمایه مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز بیشتر است ولی از این بابت سود یا بهره مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز پرداخت نمیشود .
ب ) جانشینی برای سهام عادی - اگر سهام عادی در دست عده ای خاص باشد و انتشار سهام جدید از نظر مالکیت مسائلی را به وجود آورد بهتر است برای تامین مالی از سود انباشته استفاده گردد.
ج ) عدم دسترسی به منابع مالی دیگر - مثلا در حالتی که بازاری برای سهام عادی نباشد .
د ) مساله زمان - گاهی اوقات شرکتها مجبورند به خاطر مسایلی مانند تورم انتشار سهام جدید یا اوراق قرضه را به تاخیر اندازند در این حالت بهترین کار استفاده از سود انباشته به عنوان منبع تامین مالی است .
2 – حفظ ساختار سرمایه
معمولا در زمان تدوین سیاست تقسیم سود شرکت میزان و درصد اجزای تشکیل دهنده سرمایه نیز تعیین میگردد که به دو عامل بستگی دارد :
الف ) انعطاف پذیری در تامین مالییعنی اینکه شرکت تا حد معینی میتواند از استقراض برای تامین مالی استفاده کند در غیر این صورت ریسک شرکت بالا میرود و شرکت قادر نخواهد بود در سالهای بعد از طریق استقراض تامین مالی کند ولی انتشار سهام عادی یا افزایش سرمایه از محل سود انباشته مبنایی میشود که شرکت در آینده به پشتوانه آن از طریق استقراض میتواند تامین مالی کند .
ب ) سیاست تقسیم سود باقیماندهاگر درصد ترکیب ساختار سرمایه شرکتی مشخص باشد باید مقدار مشخصی از سرمایه مورد نیاز از محل نگهداری سود شرکت تامین شود باقیمانده سود به صاحبان سهام پرداخت خواهد شد یعنی سیاست تقسیم سود بر این اساس تدوین میگردد که آن میزان از سود شرکت که بر اساس ساختار سرمایه مطلوب مورد نیاز نیست به سهامداران پرداخت گردد . اگرچه اندوخته کردن سود برای تامین مالی پروژه های سرمایه گذاری باعث کاهش پرداخت سود در همان سال میشود ولی با شروع بهره برداری از طرح های سرمایه ای میزان سود خالص پرداختی شرکتها در سالهای بعد افزایش می یابد .
3 – نیاز سهامداران
سومین عامل در تدوین سیاست تقسیم سود نیاز سهامداران سهام عادی است . اصولا سهامداران یا به این هدف سهام را خریداری میکنند که به صورت مستمر و سالانه سود دریافت کنند و یا به امید منفعت از افزایش قیمت سهام اقدام به خرید سهام می کنند و یا با هدف دریافت سود و افزایش قیمت سهام سهام عادی خریداری میکنند .
اگر شرکتی سیاستی با ثبات تقسیم سود در نظر بگیرد آن دسته از سهامداران که هدف آنها دریافت سود مستمر سالانه است اقدام به خرید این سهام خواهند کرد . برخی از شرکتهایی که هر سال مبلغ ثابتی را به عنوان سود سهام پرداخت میکنند در اجرای این سیاست آثار تورمی را نیز در نظر میگیرند و سعی میکنند با توجه به نرخ تورم میزان سود پرداختی هر سال را افزایش دهند .
میزان سود سهام پیشنهادی هیات مدیره معمولا حاوی اطلاعاتی در مورد سود آوری آتی شرکت است . تغییر غیر منتظره سود تقسیمی دارای محتوای اطلاعاتی مهمی است به ویژه زمانی که میزان سود تقسیمی کاهش یابد یا اصلا پرداخت نشود که نشان میدهد سود سالهای آتی کاهش خواهد یافت .
4 – محدودیت های قانونی
چهارمین عامل که در سیاست تقسیم سود اهمیت دارد محدودیت های قانونی است . معمولا برخی از مقررات به مدیر شرکت اجازه نمیدهد هر طور که میخواهد در تعیین و پرداخت سود عمل کند .
دو نمونه از این قیود عبارت اند از :
الف ) قید و بند های قرارداد وام قرارداد برخی از وام ها به شرکت اجازه نمیدهد که بر میزان سود تقسیمی بیافزایند و حتی گاهی شرکت را مجبور میکنند تا سود تقسیمی را کاهش دهند .
ب ) شرایط مربوط به سهام ممتازشرکتها تا سود سهامداران ممتاز را پرداخت نکنند نمیتوانند سود سهامداران عادی را پرداخت کنند و اگر سهام ممتاز با حق انباشت سود باشد باید ابتدا سودهای معوق را پرداخت کنند .
سیاست های متداول تقسیم سود در شرکتهااکثر شرکتها در سیاست تقسیم سود از یکی از سه روش زیر استفاده میکنند :
1 – نسبت سود تقسیمی ثابت
2 – سود ثابت
3 – پرداخت منظم سود ثابت همراه با مبلغ اضافی
1 – نسبت سود تقسیمی ثابت
این روش به سه قسمت تقسیم میشود :
الف ) پرداخت درصد ثابتی از سود سالانه
ب ) پرداخت سود سهام به صورت درصد ثابت و مشخصی از سود خالص سالهای قبل
ج ) انتخاب درصدی از سود تقسیمی مطلوب که قرار است در بلند مدت رعایت شود که درصد سود تقسیمی واقعی میتواند کمتر یا بیشتر از درصد مطلوب باشد ولی شرکت می کوشد درصد سود تقسیمی واقعی را نزدیک به درصد مطلوب نگه دارد .
2 – سود ثابت
متداول ترین روشی که اغلب شرکتها در سالهای اخیر پیش گرفته اند این است که سالانه از بابت سود هر سهم مبلغ معینی پرداخت کنند و با افزایش سود شرکت به تدریج بر این مبلغ بیافزایند . شرکتی که چنین سیاستی را اعمال میکند این پیام را به سهامداران خود میدهد که شرکت از نظر سود آوری و قدرت نقدینگی در وضع بسیار خوبی قرار دارد .
3 – پرداخت منظم سود ثابت همراه با مبلغ اضافی
سیاست برخی از شرکتها بدین منوال است که هر سال مبلغی را به عنوان سود ثابت پرداخت میکنند و با افزایش سود شرکت مبلغ این سود را افزایش میدهند . مزیت دادن مبلغ اضافی در این است که شرکت میتواند حسب ضرورت مبالغ اضافی را قطع کند بدون اینکه از میزان سود تقسیمی هر سهم بکاهد . عیب این سیاست این است که توقع سهامداران را بالا میبرد که اگر این مبالغ اضافی پرداخت نگردد احیانا قیمت بازار سهام شرکت کاهش می یابد .
شیوه پرداخت سود سهامدر بعضی از کشورها مانند امریکا سود سهام به صورت فصلی یعنی هر سه ماه یکبار پرداخت میشود در برخی از موارد نیز سهامداران سهام عادی سود تقسیمی را مجددا در همان شرکت سرمایه گذاری میکنند و به جای پول نقد سهام دریافت میکنند .
1 - پرداخت سود سهام به صورت نقد
فرایند پرداخت سود سهام دارای چهار تاریخ مشخص است که عبارت اند از تاریخ اعلام – تاریخ ثبت – تاریخ موثر در بورس – تاریخ پرداخت سود .
- تاریخ اعلام :
تاریخ اعلام سود روزی است که هیات مدیره و یا مجمع عمومی عادی صاحبان سهام ( در ایران ) در مورد سود پرداختی تصمیم میگیرند و نتیجه تصمیمات خود را اعلام می کنند . مثلا مجمع عمومی در تاریخ اول تیر در مورد سود تقسیمی تصمیم میگیرد و تاریخ اعلام اول تیر است .

 

- تاریخ ثبت در دفاتر :
سود سهامی که هیات مدیره یا مجمع عمومی یک شرکت اعلام میکند به کسی پرداخت میشود که در تاریخ معینی نام وی به عنوان صاحب سهم در دفاتر سهام به ثبت رسیده باشد .
- تاریخ موثر :
طبق مقررات کسی که سهام شرکتی را خریداری میکند چهار روز کاری طول میکشد تا این سهام در دفتر سهام شرکت ثبت شود . در نتیجه زمانی که سود سهام اعلام میشود سود به کسی تعلق خواهد گرفت که چهار روز قبل از تاریخ ثبت اقدام به خرید سهام کرده باشد . اگر کسی بعد از تاریخ موثر سهام خریداری کند سود سهام به فروشنده سهام میرسد .
- تاریخ پرداخت :
پس از اعلام سود تقسیمی و اعلام نام کسانی که مطابق دفاتر شرکت مستحق دریافت سود هستند شرکت اقدام به کشیدن چک در وجه سهامداران میکند .
2 - سرمایه گذاری مجدد سود سهام
بسیاری از شرکتهای بزرگ برنامه هایی را به اجرا میگذارند که به موجب آن سهامداران میتوانند به جای دریافت سود سهام به صورت وجه نقد مجددا در همان شرکت و با خرید سهام جدید سرمایه گذاری کنند که البته مالیات مربوط به آن سود را باید بپردازند ولی از هزینه های مربوط به نقل و انتقال سهام معاف میشوند . - سهام جایزه :
برخی از شرکتها به جای پرداخت وجه نقد به سهامداران خود سود سهمی یا سهام جایزه میدهند . مثلا اگر شرکتی اعلام کند به صاحبان سهام عادی 10 درصد سهام جایزه میدهد بدان معنی است که هر کس که فرضا 10 سهم عادی دارد یک سهم جدید دریافت میکند . شیوه حسابداری آن نیز بدان صورت است که سود انباشته شرکت به اندازه ارزش بازار سهام جایزه بدهکار و سرمایه و صرف سهام بستانکار میشود .
- تجزیه سهام :
آثار مالی از تجزیه سهام مشابه سهام عادی است با این تفاوت که میزان یا نسبت انتشار سهام جدید در تجزیه سهام بسیار بیشتر از سهام جایزه است . مثلا اگر شرکتی 500000 سهام 1000 ریالی دارد و بخواهد در ازای هر سهم 2 سهم پرداخت کند در نتیجه پس از تجزیه سهام 1000000 سهم 500 ریالی خواهد داشت . میبینیم که بر عکس سهام جایزه سود انباشته و صرف سهام تغییری نخواهد کرد .
نکاتی در مورد سهام جایزه و تجزیه سهام 1 – دادن سهام جایزه باعث تغییر ترکیب حسابهای حقوق صاحبان سهام میشود ولی بر کل دارایی ها و بدهی ها و حقوق صاحبان سهام تاثیری نخواهد گذاشت . تجزیه سهام فقط ارزش اسمی سهام عادی را کاهش میدهد و هیچ تغییری در ساختار حقوق صاحبان سهام ایجاد نخواهد کرد .
2 – سهام جایزه و تجزیه سهام ثروت سهامداران را افزایش نمیدهد زیرا قیمت بازار هر سهم و سود هر سهم متناسب با مقدار سهام جدید کاهش می یابد ولی نسبت یا درصد مالکیت سهامداران ثابت خواهد ماند .
3 – سهام جایزه و تجزیه سهام مشمول مالیات نمیشوند و با توجه به کاهش قیمت و سود هر سهم متناسب با مقدار سهام جدید این معافیت مالیاتی باعث افزایش ثروت سهامداران نمیشود .
4 – سیاست تقسیم سود برخی از شرکتها بدین منوال است که هم سهام جایزه بدهند و هم اینکه مقداری از سود سالانه شرکت را به صورت نقدی پرداخت کنند .
سیاست تقسیم سود هر شرکتی نقش مهمی در ارزش سهام آن شرکت دارد. تئوری های مختلفی درباره سیاست تقسیم سود ارائه شده است که هر یک بر موارد خاصی تمرکز کرده و آن جنبه را مورد توجه قرار داده اند. برای مثال تئوری پرنده ای در دست یا سیلی نقد به از حلوای نسیه می گوید که سهام داران سود تقسیمی بالا را به سود سرمایه ترجیح می دهند، زیرا احساس می کنند که سود سرمایه ای به عوامل مختلف و مخصوصا مالیات بستگی دارد و بهتر این است که در پایان سال مالی سود خود را دریافت کنند. برای افراد مختلف دارای چشم اندازهای متفاوت سرمایه گذاری میزان سود تقسیم شرکت ها مهم است. بر اساس دسته بندی گوردون و والتر موسسات به سه گروه تقسیم می شوند (از لحاظ سیاست تقسیم سود):
۱ ) موسسات در حال رشد
۲ ) موسسات در حال بلوغ
۳ ) موسسات در حال افول
افراد بازنشسته و کسانی که دنبال عایدی برای دوران استراحت خود هستند موسسات در حال بلوغ و یا اگر کمی ریسک پذیر باشند، موسسات در حال افول را انتخاب می کنند که تمامی سود خود را تقسیم می کنند. افراد ریسک پذیر و دارای دید بلند مدت به دنبال شرکت های در حال رشد می روند که از سود سرمایه این شرکت ها بهره مند شوند.
شرکت های مورد بررسی شرکت های مایکروسافت و جنرال موتور هستند. البته می توان تحلیل های جنرال موتور را برای شرکت های خودرویی یا دیگر شرکت های بالغ و یا در حال افول ایرانی به کار برد.
سیاست تقسیم سود شرکت مایکروسافت به گونه ای است که هیچ گونه سودی را بین سهام داران تقسیم نمی کند. بنابراین هر سرمایه گذاری که سهم این شرکت را می خرد، بر طبق روال موجود فقط باید در انتظار بالا رفتن قیمت سهام و کسب سود سرمایه را داشته باشد. این شرکت را می توان جز شرکت های در حال رشد حساب کرد یا این که شرکتی دانست که برای ماندن در عرصه رقابت شدید بین شرکت های فناوری اطلاعات نیاز به سرمایه گذاری بسیار زیاد در حوضه R&D دارد. بنابراین بر اساس تئوری ترجیحی استفاده از منابع داخلی را ترجیح داده و از سود انباشته استفاده می کند .
شرکت جنرال موتور بر عکس مایکروسافت بیشتر سود خود را تقسیم می کند، زیرا طرح های توسعه خاصی ندارد که بتواند بر ارزش و موقعیت شرکت در عرصه رقابت اضافه کند. افرادی که در پی عایدی سالیانه می گردند، بیشتر به دنبال سهامی چون جنرال موتور می گردند که بتوانند روی سود بالای تقسیمی آن حساب کنند. این گونه شرکت‌ها چون نمی‌توانند سود سرمایه ای ایجاد کنند، به ناچار مجبور هستند برای حفظ قیمت سهام خود در بازار، سود تقسیمی بالایی را داشته باشند.
به طور کلی بر اساس تئوری علامت دهنده، هیچ شرکتی نمی تواند اقدام به کاهش سود تقسیمی خود کند. زیرا سرمایه گذار این را علامتی بد و نشانه نا بسامانی شرکت خواهد دانست. مگر این که شرکت با اطلاع رسانی گسترده منظور واقعی خود را از کاهش سود تقسیمی به اطلاع سرمایه گذار برساند که اغلب اوقات هزینه این کار از فایده آن بیشتر است و به صرفه نیست. پس شرکت نباید بدون بررسی های کافی اقدام به افزایش سود تقسیمی خود بنماید. در مورد شرکت مایکروسافت و جنرال موتور نیز به همین گونه است. مایکروسافت چون از اول کار سرمایه گذاران را عادت داده است که سودی را تقسیم نمی کند و از این لحاظ هیچ وقت به مشکل نمی خورد. از سوی دیگر اگر جنرال موتور اقدام به کاهش سود تقسیمی خود نماید، مثلا در نتیجه بحران مالی اخیر و عدم توانایی شرکت در ایجاد سود، قیمت سهام آن در نتیجه کاهش سود تقسیمی، کاهش پیدا می کند .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خط مشی تقسیم سود

تحقیق در مورد تاریخچه و بررسی عملکرد سوبسید در ایران

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد تاریخچه و بررسی عملکرد سوبسید در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاریخچه و بررسی عملکرد سوبسید در ایران


تحقیق در مورد تاریخچه و بررسی عملکرد سوبسید در ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:16

 

 

 

 

 

برای اولین بار، در انگلستان قبل از به سلطنت رسیدن چارلز دوم (1660م) اصطلاح سوبسید و بکار گرفته شده است، بدین ترتیب دولت از بودجه عمومی، جهت افزایش درآمد دربار سالانه مبلغی (بطور نقدی و رایگان) به خانواده سلطنتی می‌پرداخت درایران سوبسید به مفهوم دخالت دولت در امر عرضه و تقاضا، از سال 1311 با تصویب قانونی به منظور تأسیس سیلو درتهران با هدف خرید و فروش و ذخیره آن هم تهیه و ذخیره‌سازی گندم توسط سازمان غله به جهت مقابله با کمبودهای احتمالی آغاز شد و هدف آن هم تهیه و ذخیره‌سازی گندم کافی جهت تهیه نان ارزان برای مصرف‌کنندگان کم درآمد شهری می‌باشد.

با وقوع جنگ جهانی دوم بواسطه اشغال ایران توسط نیروی بیگانه قیمتهای موادغذایی و بشدت طریقی کرد و بدنبال آن نایاب شد که مهمترین آن نان بود که دراین حالت دولت تصمیم به خرید نان به قیمت گران شد و آن را به قیمت ارزان به نانوای‌ها تحویل داد. بنابراین علل اصلی برقراری سوبسید را می‌توان تعدیل افزایش قیمت کالاهائی دانست که مصرف آن ازنظر مردم حیاتی می‌باشد از آغاز دهه 1340 موارد دیگر تحت حمایت دولت قرارگرفت که بارزترین آن کمک به سازمانهای آبرسانی شهری و غیره بود که عمدتاً بصورت موردی پرداخت می‌‌گردید. اقدام دولت در تأسیس کارخانه کودشیمیایی درسال 1342 ازجمله اقدامات دیگر است.

منابع اصلی تامین اعتبار سوبسید (1367-1352) عبارت بود: از 1- درآمد عمومی 2- درآمد سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان، ناشی از ما به تفاوت قیمت کالاهای وارداتی تا تولیدات داخلی. از آنجا که پرداخت سوبسید در ایران (67-1352) بدون برنامه‌‌ریزی از پیش تعیین شده و فقط به لحاظ یک راه حل کوتاه مدت ار اوایل دهه 1350 اتخاذ گردیده لذا روند پرداختهای آن رابطه تنگاتنگی با تنش‌های بودجه و در یک دید وسیعتر با درآمدهای نفتی داشته است ولی رویهم رفته سرآغاز پرداخت سوبسید درایران حاکی از نوعی شانه خالی کردن از زیربار مسئولیت کنترل قیمتها و عدم توان پی‌ریزی یک بنیان سالم می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاریخچه و بررسی عملکرد سوبسید در ایران

دانلود مقاله سود مندی سود تقسیمی در تبین بازدهی سهام

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله سود مندی سود تقسیمی در تبین بازدهی سهام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

سود مندی سود تقسیمی در تبین بازدهی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهرانچکیده:
سود یکی از اقلام مهم واصلی صورتهای مالی است که در نوشته های مختلف کاربرد های متفاوتی دارد.
معمولاً سود به عنوان مبنایی برای محاسبه مالیات ،عاملی برای تدوین سیاست پرداخت سود تقسیمی، راهنمایی برای سرمایه گذاران وتصمیم گیری وعاملی برای پیش بینی به تصور در می آید .یکی ازکار بردهای اصلی سود استفاده از آن به عنوان ابزاری برای پیش بینی است که افراد را در امر پیش بینی سودهای و رویدادهای اقتصادی آینده یاری میدهد . در واقع ثابت شده است که سودهای تقسیمی منتج از سود های گذشته را میتوان برای پیش بینی سود های آتی بکار گرفت . همچنین با توجه به مفهوم سود حسابداری در بیانیه شماره یک هیات استاندارد های حسابداری مالی فرض شده که سود حسابداری معیار خوبی برای ارزیابی عملکرد واحد تجاری است و می تواند برای پیش بینی گر دش آتی نقدی مورد استفاده قرار گیرد . دیگر صاحبنظران فرض می کنند که سود های تقسیمی از لحالظ کلی ، اطلاعاتی مر بوط در مدلهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتار دهندگان محسوب می شود . این پژوهش با در نظر گرفتن محتوای اطلاعاتی سودتقسیمی برای ارزیابی بازدهی شر کتهای پذیر فته شده در بورس اوراق بهادار تهرا ن در بین سالهای 1383-1387 و بیان رابطه بین سود تقسیمی و مقدار آن به عنوان متغیرها ی مستقل و بازدهی سهام به عنوان متغیر وابسته را مورد بررسی قرار میدهد.ا بتد ا متغیر های پژوهش مورد شناسائی قرار گرفته و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از داده های بدست آمده از نرم افزار ره آورد نوین و تدبیر پرداز، برای محاسبه متغیر های پژوهش ،از نرم افزار Excel استفاده شده است. این داده ها جهت آزمون فرضیه ها توسط نرم افزارSPSS به کمک آماره- های توصیفی و استنباطی نظیر تحلیل همبستگی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از تحقیق نتایج زیر حاصل شده است:
نتایج فرضیه اصلی اول: به این نتیجه رسیدیم که ضریب همبستگی مثبت ، بین دو متغیر سود سال آتی و بازده سهام در بازار سرمایه ایران وجود دارد و مقدار آن353/0 است ؛که این ضریب همبستگی به میزان تقریباًمتوسط بوده و در واقع متغیر های یاد شده نمی توانند به صورت مستقل عمل کنند و با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده به دست آمده که مقدار آن 118/0 می باشد، نشان می دهد که 8/11% از تغییرات بازده سهام به سود سال آتی وابسته است و بقیه آن مربوط به متغیر هایی می باشد که در این پژوهش در نظر گرفته نشده است.
نتایج فرضیه اصلی دوم: به این نتیجه رسیدیم که ضریب همبستگی مثبت در شرکت های پرداخت کننده سود، بین دو متغیر سود سال آتی و بازده سهام در بازار سرمایه ایران وجود دارد و مقدار آن402/0 است ؛که این ضریب همبستگی به میزان نسبتاً متوسط بوده و در واقع متغیر های یاد شده ، نمی توانند به صورت مستقل عمل کنند و با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده به مقدار 156/0، نشان می دهد که 6/15% از تغییرات بازده سهام به سود سال آتی وابسته است و بقیه آن مربوط به متغیر هایی می باشد که در این پژوهش در نظر گرفته نشده است.
نتایج فرضیه اصلی سوم: به این نتیجه رسیدیم که ضریب همبستگی مثبت در شرکت هائی که سود بیشتری پرداخت می کنند بین دو متغیر سود سال آتی و بازده سهام در بازار سرمایه ایران وجود دارد و مقدار آن410/0 است. ؛که این ضریب همبستگی به میزان نسبتاً متوسط بوده و در واقع متغیر های یا د شده نمی توانند به صورت مستقل عمل کنند و با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده به دست آمده که مقدار آن 160/0 می باشد، نشان می دهد که تنها 16% از تغییرات بازده سهام به سود سال آتی وابسته است و بقیه آن مربوط به متغیر هایی می باشد که در این پژوهش در نظر گرفته نشده است . لذا نتایج این تحقیق با نتایج تحقیفات آقای لینتر در سال 1936 وآقای والتر در سال 1973 که بیان میکنند رابطه مثبتی بین سود سال آتی وتغیرات سود سال جاری وجود دارد و با فرضیه علامت دهی سود مطابقت و سازگاری دارد، همچنین با نتایج حاصل از تحقیقات و با مستندات ارائه شده در چارچوب نظری تحقیق و ادبیات مالی در تضادنمیباشد.

مقدمه:
موضوع سیاست تقسیم سود همواره به عنوان یکی از بحث انگیز ترین مباحث علم مالیه مطر ح بوده است به طوری که علاقه اقتصاد دانان قرن حاضر وبش از پنج ده اخیر را به خود معطوف کرده و موضوع الگو های نظری جامع وبررسیهای تجربی بوده است . تقسیم سود از دو جنبه مهم قابل بحث است ، از یک نظر تقسیم سود عاملی اثر گذار بر سرمایه گذاری های پیش روی شرکتهاست ، هر قدر سود بیشتری تقسیم گردد ، منابع داخلی شرکت ، به منظور اجرای پروژه های سرمایه گذاری ، کمتر خواهد شد و نیاز به منابع خارج از شرکت بیشتر می شود که این عامل می تواند برقیمت سهام شرکتها در آینده تاثیر داشته باشد . از این ر و مدیران ( با هدف حداکثر کردن ثروت سهامداران ) هموار ه باید بین علایق مختلف سهامداران تعادلی بر قرار نمایند ، تا هم فرصتهای سود آور سرمایه گذاری را از دست نداده باشند وهم سود نقدی مورد نیاز برخی از سهامداران را بپر دازند. بنابر این تصمیمات تقسیم سود که از سوی مدیران شرکتها اتخاذ می شود بسار حساس و با اهمیت است ، از سوی دیگر واحدهای انتفاعی می توانند سود خالص سالانه خود را به مصرف پرداخت سود سهام به سهامداران برساند ویا وجوه آنرا برای مقاسد دیگر نظیر بازپرداخت بدهی ها و یا تامین مالی سرمایه گذاری های جدید مورد استفاده قرار دهند . پرداخت سود سهام به صاحبان سهام عادی یکی از راههایی است که شرکت می تواند بدان وسیله مستقیماً بر ثروت سهامداران اثر بگذارد ، به این دلیل موضوع پرداخت سود و میزا ن سود تقسیمی یکی از علایق سهامدارا ن فعلی و سرمایه گذاران آتی می باشد . مهمترین دلیل مطالعه حاضر کمک به سرمایه گذاران ، مدیران وفعا لان بازا ر سرمایه در سوق دادن سرمایه ها ومنابع مالی در شرکتهای که بازدهی بهتری ازاین منابع حاصل میکنند ، می باشد . این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی بوده و بر مبنای روش و ماهیت در طبقه بندی تحقیقات همبستگی قرار می گیرد و با استفاده از رگرسیون ساده و چند متغیره به بررسی میزان رابطۀ همبستگی بین سود تقسیمی و بازدهی سهام پرداخته است. . یافته های پژوهش حاضر ادعا دارد که رابطه بین سود تقسیمی و بازدهی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس ارواق بهادار تهران در بین سالهای 1387-1383 بصورت خطی بوده و همبستگی بیشتری بین این دو در شرکتهایی که سود تقسیم می کنند وجود دارد . همچنین همبستگی بین سود تقسیمی وبازدهی سهام درشرکتهای که سود بیشتری تقسیم می کنند، بیشتر می باشد. نتایج این تحقیق با نتایج تحقیفات آقای لینتر در سال 1936 وآقای والتر در سال 1973 که بیان می کنند رابطه مثبتی بین سود سال آتی وتغیرات سود سال جاری وجود دارد و با فرضیه علامت دهی سود مطابقت و سازگاری دارد، همچنین با نتایج حاصل از نتایج تحقیقات آقایان چون چنا چنگ وپراوین کومار که شواهدی رابرای فرضیه علامت دهی سود تقسیمی ارائه دادند و به این نتیجه رسیدند که همبستگی مثبتی بین تغیرات سود تقسیمی جاری و سود های آتی وبازده حقوق صاحبان سهام در شرکتهای بورس نیویورک در بین سالهای 1974 تا 1979 وجود دارد ، مطابقت دارد وبا مستندات ارائه شده در چارچوب نظری تحقیق و ادبیات مالی در تضاد نمی باشد.

 

 

 

 

 


فصل اول
کلیات تحقیق

1-1)مقدمه
با توسعه و گسترش تجارت جهانی ،بهره گیری از فرصت ها و رویاروئی با تنگناها و چالش های اقتصادی و دستیابی به رشد پایدار اقتصادی اهمیت یافته و رشد سرمایه گذاری،تولید و هدایت نقدینگی عامه مردم به بخش های مولداقتصادی ،از ارکان اساسی تحقق این موارد ،محسوب شده است . دراین راستا ،بورس اوراق بهادار ،به عنوان یکی از مراکز مهم و حساس اقتصادی ،با جذب و هدایت صحیح سرمایه گذاری و نقدینگی قشر های مختلف جامعه ،نقش به سزائی در توسعه پایدار اقتصادی ایفامیکند . وهدایت صحیح منابع در این بازار به توسعه و افشاء به موقع اطلاعات بستگی دارد.
سرمایه گذاران بالقوه در سهام شرکت ها از عمده ترین استفاده کنندگان اطلاعات در بورس، هستند. این گروه معمولاًاطلاعات مورد نیاز خود را از طریق بازار سرمایه به دست می آورند.تصمیم گیری سرمایه گذاران بالقوه اساساًبه خرید سهام شرکت مربوط می شود.
سهامداران و سرمایه گذاران برای ارزیابی شرکت ها از فاکتور های مختلفی استفاده می نمایند که از آن جمله سود هر سهم EPS) ( و سود تقسیمی (DPS) می باشد که تغییرات آنها می تواند اطلاعاتی درباره وضعیت عملکرد شرکت در حال و آینده بدهد .
ادبیات تحقیق وسیعی در خصوص سود های تقسیمی و نقش اطلاع رسانی آنها به بازار تحت عنوان فرضیه محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی وجود داردو این که آیا مدیران ازسود های تقسیمی به عنوان ابزار های علامت دهی در خصوص وضعیت آتی شرکت های خویش استفاده می کنند؟ .اغلب تفاسیر و آزمون های فرضیه محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی به بررسی این موضوع پرداخته است که آیا تغییرات سود تقسیمی می تواند اطلاعاتی در خصوص تغییرات سود های آتی واحد تجاری ارائه دهد ؟
در این تحقیق نیز ما در راستای فرضیه محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی به بررسی محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی در باره سود آتی واحد تجاری می پردازیم.
2در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم؛ سپس تعریف موضوع تحقیق را بیان نموده و در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان می کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است، در این فصل آورده شده و در ادامه به فرضیه های تحقیق و مدل تحلیلی نیز اشاره شده است.
2-1(بیان مسئله
سود سهام بازده ای است که سهامداران عادی برای سرمایه ای که به شرکت تزریق کرده اند از شرکت دریافت می کنند . هر شرکت که به طور جاری سود سهام پرداخت نکند آن را دوباره در شرکت سرمایه گذاری می کند تا ایجاد منفعت کند به این طریق توانائی شرکت برای پرداخت سود سهام در آینده افزایش می یابد. .فرضیه محتوای اطلاعاتی یا علامت دهی بیان می کند که میزان سود سهام از دید سهامداران به معانی مختلفی تفسیر می شود چنانچه هر گاه سود سهام بیش از میزان مورد انتظار آنان باشد سرمایه گذاران آن را نشانه پیش بینی بهتر سود از طرف مدیریت و افق آینده روشن شرکت میدانند . در حالی که کاهش سود سهام پیش بینی سود ضعیف را برای سرمایه گذاران به همراه دارد. آغاز پرداخت سود سهام توسط یک شرکت و یا افزایش قابل توجه سود سهام توسط یک واحد تجاری می تواند تفاسیر متفاوتی از دید سهامداران مختلف داشته باشد . این احتمال وجود دارد که سرمایه گذاران وجه نقدناشی ازپرداخت سود سهام را به همان میزان افزایش در ارزش سهام خود ترجیح دهند . این امر دلایل متفاوتی می تواند داشته باشد از جمله این که سود سهام در آمد با ثباتی برای سهامداران فراهم می آورد به طوری که می توانند بر اساس آن هزینه ها ی زندگی خود را تنظیم کنند و یا پرداخت سود سهام باعث کاهش عدم اطمینان سهامداران نسبت به دریافت بازده سرمایه شان می شود و یا همانطور که در فرضیه علامت دهی عنوان شد افزایش میزان سود سهام از دید سرمایه گذاران نشانه افزایش توان سود آوری آتی شرکت بوده و به عنوان یک خبر خوب مبنی بر روشن بودن افق آینده شرکت از دید مدیریت تفسیر می شود . بنابر این به نظر می رسد اگر شرکتی در زمینه تقسیم سود تصمیمی اتخاذ کند، آن دسته از سرمایه گذاران که سلیقه آنها هماهنگ با سیاست تقسیم سود شرکت است این عمل را به عنوان یک خبر خوب تلقی می کنند و اقدام به خرید سهام کرده و تا زمانی که این سیاست تغییر نکند سهامدار شرکت باقی می مانند . بنابراین افزایش در میزان پرداخت سود سهام نسبت به سود سهام سنوات قبل می تواند به عنوان یک خبر خوب غیر منتظره برای سهامداران دارای محتوای اطلاعاتی باشد و منجر به عکس العمل سرمایه گذاران در برابر این پدیده گردد.از طرفی برخی از سرمایه گذاران ممکن است افزایش سود سهام را نشانه در دست نبودن فرصت های سرمایه گذاری و رشد و توسعه شرکت و یا عدم استفاده شرکت از این فرصت ها دانسته و در نتیجه افزایش سود سهام علامت مثبتی از دید آنها نیست . این دسته احتمالاًاقدام به فروش سهام این شرکت ها خواهند کرد . به عبارتی نوع تصمیم شرکت در توزیع سود یا عدم توزیع آن می تواند در حجم معاملات سهام شرکت و ساختار سهامداران آن موثر باشد .این تحقیق مدرک و مستند تازه ای بر فرضیه محتوای اطلاعاتی سود سهام میباشد وبه بررسی رابطه بین بازده سهام سال جاری و سود های آتی برای شرکت هائی که سود سهام پرداخت می کنند در مقایسه با شرکت هائی که سود سهام پرداخت نمی کنند می پردازد . سئوالات اساسی که در این تحقیق مطرح شده است عبارت است از اینکه که آیا سود تقسیمی سهام اطلاعات مربوطی درباره سود های آتی واحد تجاری ارائه می دهد ؟ آیا مقدار سود تقسیمی برمیزان محتوای اطلاعاتی آن درباره سودهای آتی تاثیر می گذارد ؟
33-1 ( اهمیت وضرورت انجام تحقیق
بورس اوراق بهادار از عمده ترین منابع تجهیز و تخصیص بهینه سرمایه می باشد چنانچه بخواهیم از این منبع استفاده موثر داشته باشیم باید بورس و روابط موجود در آن را به خوبی بشناسیم . چرا که هدف سرمایه گذار کسب سود از سرمایه گذاری خود می باشد به همین دلیل در هنگام خرید سهام همواره به دنبال خرید سهامی می باشد که حداکثر بازدهی و سود آوری درآینده را برای او داشته باشدبه همین منظور از اطلاعات مالی شرکت ها و سایر اطلاعات موجود در بازار برای پیش بینی عملکرد آتی سهام شرکت ها استفاده می نماید. یکی از عوامل مهم و تاثیر گذاردر این قضیه سود تقسیمی و واکنش سرمایه گذاران در برابر این پدیده می باشد به همین دلیل در این تحقیق به بررسی سود تقسیمی و محتوای اطلاعاتی آن در مورد پیش بینی سود آتی واحدهای تجاری پرداخته می شود.
در اهمیت و ضرورت این تحقیق باید گفت که با اجرای این تحقیق و پاسخ به سئوالات مطرح شده میتوان انتظار داشت که سرمایه گذاران بازار سرمایه کشور با شناخت بهتر از اثرات سود تقسیمی در مورد سود های آتی به سرمایه گذاری در سهامی بپردازند که کسب حداکثر بازدهی را برای ایشان میسر سازد و این امر باعث رونق بازار سرمایه و همچنین رونق اقتصاد کشورگردد.
4- 1 ( اهداف تحقیق
در کشور های توسعه یافته یکی از شاخص های مهم اقتصادی ،شاخص بازار سهام می باشد .به دلیل کارائی نسبی بازار سرمایه اطلاعات به صورت سریع در قیمت های سهام تاثیر می گذارد اما در ایران کارائی بازار سرمایه در شکل ضعیف آن وجود دارد . علیرغم وجود تمامی نواقص در ساختار بورس اوراق بهادار تهران و همچنین عدم آشنائی خانوار ها با سرمایه گذاری های مالی ،درحال حاضربازار بورس یکی از جذاب ترین سرمایه گذاری ها محسوب می شود و مطالعات مرتبط با آن می تواند در نهایت منجر به تخصیص بهینه منابع در اقتصاد کشور شود .سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار منافع متفاوتی از جمله سود تقسیمی و افزایش قیمت سهام به دست می آورندسرمایه گذاران در بورس اطلاعات مالی را برای ارزیابی و تجزیه و تحلیل سهام استفاده می نمایند .سود تقسیمی و سود هر سهم از متغییر های اساسی هستند که هم سرمایه گذاران و هم مدیران در بازار سرمایه آن را مدنظر قرار می دهند و لذا ارتباط بین متغییر های فوق برای تخصیص بهینه منابع در اقتصاد بسیار مهم می باشد .
بنابیر این اهداف این تحقیق بشرح زیر می باشند.
1) بررسی سودمندی متغییر سود تقسیمی در بازار بورس اواراق بهادار تهران ،و جمع آوری شواهد تجربی در خصوص فرضیه محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی بوده واین که آیا سهامداران می توانند از سود تقسیمی اطلاعاتی در مورد سودهای آتی واحدهای تجاری کسب نمایند.
2) کمک به سرمایه گذاران بازار سرمایه کشورکه با شناخت بهتر از اثرات سود تقسیمی در مورد سود های آتی به سرمایه گذاری در سهامی بپردازند که حداکثر بازدهی برای ایشان کسب نمائید و این امر باعث رونق بازار سرمایه و همچنین رونق اقتصاد کشورگردد.

5-1) چار چوب نظری تحقیق
اعلام سود برآوردی ، دارای محتوای اطلاعاتی بوده و مو جب نوسان قیمت سهام می شود ( عبده تبریزی، 86،،1385 ،73)ارزش اطلاعات حسابداری از دیدگاه سرمایه گذاران از طریق تحقیقات مشاهده ای مورد آزمون قرار گرفته وهمبستگی اطلا عات منتشرشده حسابداری و تغیرات قیمت سهام محاسبه و تحلیل شده است . چنانچه این همبستگی با اهمیت باشد می توان آ ن را شاهدی بر سودمندی اطلاعات حسابداری برای سرمایه گذاران به شمار آورد( شباهنگ،13871382،8286)
تاثیر اطلا عات حسابداری بر بازده غیر عادی آ تی سهام با ویژگی کیفی مر بوط بودن این اطلاعات ارتباط منطقی دارد، مربوط بودن اطلاعات حسابداری ، شامل توان تفسیر وضعیت فعلی و پیش بینی وضعیت آتی واحد اقتصادی است.نتایج حاصله تحقیقات نشان میدهد که اطلاعات مر بوط به درجه اهرم مالی ، اقلام تعهدی ،نرخ بازده سرمایه گذاری ، رشددارایی ثابت ، تغییر در وجوه نقد عملیاتی، ارزش بازار شرکت ،نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام ، هزینه استقراض وتوزیع سود نقدی بر بازده غیر عادی آتی سهام تاثیر گذار است ( بهرامفر ، 1386،12).
تئوریهای زیر به نوعی رابطه سود وقیمت را تعیین می کنند:
طبق نظریه سرمایه گذاری « کارایی بازار» که از سوی اویگنه فاما در سال 1970 مطرح شد در هر زمان ، قیمت ها تحت تا ثیر اطلاعات موجود در باره سهام و بازار است . به این ترتیب طبق این نظریه هیچ سرمایه گذاری از لحاظ پیش بینی سود سهام نسبت به سرمایه گذار دیگر مزیتی ندارد زیرا هیچ سرمایه گذاری به اطلاعاتی بیش از دیگر سر مایه گذاران دسترسی ندارد.
طبق نظریه کارایی بازار سهام همواره بر مبنای قیمت منصفانه وارزش واقعی شان داد وستد می شوند و غیر ممکن است یک سرمایه گذار بتواند سهامی را با قیمت پایین تر از ارزش واقعی اش بخرد یا با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی اش بفروشد. بدین ترتیب کسب سودی بالاتر از سود متوسط بازار غیر ممکن وتنها راه کسب سود بالاتر خدید خرید سهام با ریسک بیشتر است.
6-1)مدل تحلیلی تحقیق وشیوه اندازه گیری متغیرها
در این تحقیق ما با بررسی رابطه بازده سال جاری سهام و سودهای آتی برای واحدهای تجاری که در سال جاری سود پرداخت می کنند در مقایسه با واحدهایی که سود پرداخت نمی کنند سعی در ارائه مدارک و شواهد جدیدی برای فرضیه محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی می باشیم.
مدل مورد استفاده در این تحقیق برگرفته از مدل آماری (سولان ،شانکن،کاتری و کولینز در سال 1994) بوده و آزمون فرضیات فوق براساس مدل رگرسیون و با ایجاد تابع خطی به شرح ذیل صورت پذیرفته است:
فرمول1-1)

 

 

 

متغییر وابسته :
: عبارتست از بازده سهام برای سال مالیt که ازطریق فرمول ذیل محاسبه شده است:

• :عبارتست از بازده شرکت در سال مالی t

2-1)
: قیمت سهم در پایان دوره
• : قیمت سهم در پایان دوره
• : قیمت سهم در ابتدای دوره
• :سود تقسیمی هر سهم
• : درصد کل افزاش سرمایه
• : درصد افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات
عدد 1000 مربوط به قیمت اسمی هر سهم می باشد
متغییر های مستقل
: عبارتست از سود یا زیان خالص برای سال مالیt-1-t که به وسیله ارزش بازار حقوق صاحبان سهام در ابتدای سال t همگن شده است.
:عبارتست از سود یا زیان خالص برای سال مالی tکه به وسیله ارزش بازار حقوق صاحبان سهام در ابتدای سالt. همگن شده است.
:عبارتست از سود یا زیان خالص برای سال مالی 1+ tt+1 که به وسیله ارزش بازار حقوق صاحبان سهام در ابتدای سال مالی t همگن شده است.
متغیرهای کنترل
: : عبارتست از یک متغیر ساختگی1 که برای شرکتهائی که بر اساس مجمع عمومی عادی سالانه خود سود نقدی تصویب کرده اند و درصد تقسیم آن در سال مالی tبالای از 10%می باشد دارای ارزش یک و برای شرکت هائی که سود نقدی پرداخت نمی کنند یا درصد تقسیم سود کمتر از10% باشد ارزش آن برابر صفر است .

 

بر اساس ماده 90 قانون تجارت شرکت باید 10 درصد از سود قایل تقسیم خودر ا پرداخت نماید بر این اساس در این تحقیق فرض می شود که در صد توزیع سود تا سقف 10 درصد دارای محتوای اطلاعاتی برای بازار نبوده و نشات گرفته از الزام قانون می باشد.
: 3:عبارتست از یک متغیر ساختگی مربوط به واحد های تجاری ای که توزیع سود تقسیمی طی سال های2- t تا t بیشتریا مساوی 33 درصد در دوره مذکور باشد.

 


7-1) فرضیه های تحقیق

 

فرضیه اصلی اول:
1)بین سود سال آتی و بازده سهام در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد .

 

فرضیه اصلی دوم:

 

2) در شرکت های پرداخت کننده سود بین سود سال آتی و بازده سهام رابطۀ بزرگتری در مقایسه با شرکتهایی که سود پرداخت نمی کنند وجود دارد.
جهت پاسخگویی به فرضیه اصلی اولدوم به صورت فرضیات فرعی زیر تدوین گردیده استارائه می شود:
فرضیه فرعی الف:
1-بین 2)بین سود سال آتی و بازده سهام در شرکت های پرداخت کننده سود در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی ب:
2-2)بین سود سال آتی و بازده سهام در شرکت هائی که سود پرداخت نمی کنند در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم:سوم:
3) در شرکت هائی که سود بیشتری پرداخت می کنند بین سود سال آتی و بازده سهام رابطۀ بزرگتری در مقایسه با شرکتهایی که سود بیشتری پرداخت نمی کنند وجود دارد.

 

فرضیه فرعی الف:ج:
1-3)بین سود سال آتی و بازده سهام در شرکت هائی که سود بیشتری پرداخت می کنند در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی بد:
2-3)بین سود سال آتی و بازده سهام در شرکت هائی که سود بیشتری پرداخت نمی کنند در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.

 

8-1) تعریف واژه ها واصطلاحات تحقیق
سهم عادی : common stock
یک نوع ورقه بهادار که نشان دهنده مالکیت شرکت است.)ریموند . پی نو ،1375،470)
سهام ممتاز :preferred stock
نوعی از سهام که در مقایسه با سهام عادی (از نظر دریافت سود سهم )اولویت دارد. دارنده این سهام مبلغ معینی سود هر سهم دریافت خواهد کرد و حق وی نسبت به داراییهای شرکت محدود است.) ریموند . پی نو ،1375، 470)
نرخ قیمت به سود سهام (P/E)
از تقسیم قیمت سهام بر سود آن به دست می آید و نشان میدهد که قیمت بازارسهام چند برابر سود هر سهم است (حجازی،1386،ص248).
رشد سود سهام (GEPS)
مقدار افزایش در سود هر سهم عادی در پایان سال نسبت به ابتدای همان سال ،تقسیم بر سود ابتدای سال ((حجازی،1386همان منبع، ص248).
سود نقدی: وجوهی است که بصورت متناوب و دورهای به یک سرمایه گذاری تعلق می گیرد یا به عبارت دیگر پرداخت نقدی است که به دارندگان داراییها و اوراق بهادار پراخت می شود. .)جهان خانی وپارسیان ،1384 ،385)

عایدی(تغیرات قیمت) : capital gain
این قسمت افزایش یا کاهش در قیمت دارایی است که به طو ر متداول به آن تغیرات قیمت می گوئیم. این قسمت بیشتر برای سهامداران عادی مهم است تا برای دارندگان اوراق قرضه بلند مدت و اوراق بهادار با درآمدثابت. (حجازی،1386، 249).
سود سهمی یا سهام جایزه:
دادن تعدادی سهام جدید (به عنوان سود سالانه ) به سهام داران بدون دریافت وجه آن .) جهان خانی وپارسیان ، 1384،386)

 

درصد سود تقسیمی : payout ratio
یک نسبت سود آوری است و برای محاسبه آ نسود تقسیمی هر سهم را بر سود هر سهم تقسیم می کنند. یعنی DPS/EPS. (حجازی،1386، 249).
ارزش بازار : Market valaue
قیمت مبادله را ارزش بازار یا ارزش اقلام خروجی و ارزش اقلام ورودی می نامند و عبارتست از قیمت فروش یک قلم دارای در بازار در یک معامله بدون شبهه ( الدون اس هندریکسون، 1388،87)
ارزش یک قلم دارایی با توجه به مبلغی که در تراز نامه برای آن قید شده است. (همان منبع، 89).
ارزش فعلی:Present value
تعیین ارزش روز دریافتهای آتی)ریموند . پی نو ،1375،471).
ارزش فعلی خالص : Net present value
مجموع ارزش فعلی جریان نقدی ورودی منهای مجموع ارزش فعلی جریانهای نقدی خروجی. (همان منبع، 471).


ارزش افزوده اقتصادی (EVA)
EVA یکی از معیارهای اندازه گیری عملکرد است و نشان دهنده باقی مانده سود ،پس از کسرهزینه سرمایه،(میانگین موزون هزینه سرمایه×ارزش دفتری سرمایه) از سود حاصل از عملیات است(سیوکی و ووگون، 2009،439)

 

ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده (REVA)
REVAیکی از جدید ترین معیارهای ارزیابی عملکرد مالی است و نشان دهنده باقیمانده سود ،پس از کسر هزینه سرمایه(نرخ بازده بازار× ارزش بازار سرمایه) از سود حاصل از عملیات می باشد(سیوکی و ووگون،2009، 439).

 

ارزش افزوده بازار (MVA)
ارزش افزوده بازار اختلاف بین کل ارزش بازار شرکت و ارزش دفتری آن است و نشان می دهد که عملکرد شرکت چه اندازه روی ارزش آن تاثیر گذار بوده است(حجازی،1386،251).

 

سود خالص عملیاتی بعد از کسر مالیات (NOPAT)
NOPAT سودی که در محاسبه آن تنها سود حاصل از عملیات در نظر گرفته می شود و اثر ثبتهای غیر نقدی حذف و صرفه جویی مالیاتی ناشی از هزینه بهره در آن ثبت شده است.از طرف دیگر نشان دهنده سودی است که به صورت بازده نقدی برای تامین کنندگان مالی در دسترس است (همان منبع، 248).
سرمایه (CAPITAL)
مجموع وجه نقدی است که در خالص دارائیهای شرکت و در طول عمر آن بدون توجه به شکل تامین مالی ،نام حسابداری یا هدف واحد تجاری سرمایه گذاری شده است(همان منبع ،ص248).

 

نرخ هزینه سرمایه (C)
یعنی به طور متوسط برای هر 100 ریال تامین مالی ،متحمل چند ریال هزینه شده است. که از طریق میانگین موزون هزینه سرمایه هر یک از منابع مالی به دست می آید(رستگاری،1386،142).

 

نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
بازده حقوق صاحبان سهام نشان دهنده درصد سودی است که روی حقوق صاحبان سهام در شرکت عاید شده است. و از تقسیم سود پس از کسر مالیات بر حقوق صاحبان سهام به دست می آید (حجازی،1386 ،247).

 

نرخ بازده دارائیها (ROI)
میزان سود به ازای هر ریال سرمایه گذاری شده در شرکت را محاسبه می کند ،بدین ترتیب سود پس از کسر مالیات را بر کل دارائیها تقسیم می کنند(همان منبع،ص247).

 

نرخ سود باقیمانده (RI)
مقدار سودی که پس از کسر همه هزینه ها ،از جمله هزینه سرمایه از سود شرکت باقی می ماند (رهنمای رودپشتی،1385،162)6.
نرخ بازده فروش (ROS)
به نسبت سود عملیاتی به در آمد بازده فروش گویند (همان منبع،162).

بازده :Return
بازده یک قلم دارایی مالی را در یک سال می توان به این صورت تفسیر کرد؛نرخ تنزیلی که اگر جریانات نقدی آینده با آن تنزیل شود ،ارزش فعلی محاسبه شده با قیمت دارایی برابر می شود (ریموند پی نوو1375،472).
بازده یک سرمابه گذاری عبارتست از جریانات نقدی قابل تحققی که توسط صاحبان آن سرمایه گذاری در طول یک دوره زمانی معین تحصیل می شود .بازده بصورت درصدی از سرمایه گذاری انجام شده در آغاز دوره بیان میشود (پناهیان ،ح،117،1383).
بازده واقعی :Real return rate
بازده ای است که واقع شده وکسب شده است .درواقع بازده واقعی بازده ای است که حاصل شده باشد. ( ریموند پی نوو 1375،472).
بازده مورد انتظار :Expected return rate
عبارتست از بازده تخمینی یک دارایی که سرمایه گذاران انتظار دارند در یک دوره آینده بدست آورند . (ریموند پی نوو 1375،472).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم:
مروری بر ادبیات تحقیق

1-2)مقدمه
هر تحقیق علمی نیاز به مطالعه کارهای پیشینیان و بررسی نتایج و دستاوردهای آنان و مبانی تئوریک در مورد موضوع مربوطه دارد که در روش تحقیق به این مرحله بررسی ادبیات تحقیق می گویند. در این پایان نامه نیز تلاش شده تا کلیه پایان نامه ها و تحقیقات داخلی در زمینه تقسیم سود به طور دقیق مورد مطالعه قرار گیرد که قطعاً در غنای پایان نامه بی تاثیر نخواهد بود . در این فصل ابتدا مجموعه ای از اصول و مبانی تئوریک تقسیم سود که با استفاده از کتب و مقالات فارسی و انگلیسی تهیه شده اند ارائه می گردد ، سپس چکیده ای از تحقیقات و پایان نامه های انجام شده در این مورد ذکر می شود.
2-2)محدودیت ها وعوامل موثر بر سیاست های تقسیم سود
شرکت ها برای تعیین میزان سود تقسیمی خود علاوه بر در نظر گرفتن موارد قانونی ، عوامل و محدودیت های دیگری را نیز باید در نظر بگیرندکه مهمترین آنها عبارتند از(دستگیر،محسن ، 1387،45 (
1-2-2)وضعیت نقدینگی
از آنجا که سود نقدی مبین خروج وجه نقد از شرکت است ، هر چه وضعیت نقدینگی شرکت بهتر باشد شرکت توانایی بیشتری در پرداخت سود خواهد داشت . وجود سود به تنهایی دلیلی برای تقسیم آن نیست بلکه باید نقدینگی کافی نیز وجود داشته باشد شرکتی که سود آور و در حال توسعه است ، چون وجوه نقد خود را در دارایی های ثابت سرمایه گذاری می نماید ، ممکن است نقدینگی کافی نداشته باشد. به همین علت برخی شرکت هابه دلیل عدم نقدینگی کافی اقدام به کاهش سود تقسیمی خود می نمایندو یا نسبت به استقراض از موسسات تامین مالی اقدام می نمایند که سود تقسیمی خود را در همان سطح قبلی حفظ نمایند تا اینکه سهامداران کاهش سود تقسیمی را نشانه عدم سود آوری شرکت در آینده تصور نکنند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   156 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سود مندی سود تقسیمی در تبین بازدهی سهام