فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی شهر اراک

اختصاصی از فی ژوو مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی شهر اراک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی شهر اراک


مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی شهر اراک

 

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات160

 

به منظور بررسی مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی تعداد 100 نفر از والدین کودکان ناتوان هوشی با 100 نفر والدین کودکان عادی مورد مقایسه قرار گرفتند . افراد مورد نظر ازوالدین دانش آموزانی بودند که در مدارس استثنایی و عادی شهر اراک در پایه های دوم تا پنجم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند .وبا روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند از تعداد کل نمونه 100 نفر را مادران و 100 نفر را پدران تشکیل می دهند به این ترتیب که والدین کودکان ناتوان هوشی را 50 مادر و 50 پدر و والدین با کودکان عادی نیز شامل 50 پدر و 50 مادر می باشد.
همچنین وجود مشکلات روانشناختی در پدران و مادران با کودکان ناتوان هوشی مورد مقایسه قرار گرفت . نتایج آزمون t مستقل برای دو گروه از والدین نشان داد که والدین با کودکان ناتوان هوشی مشکلات روانشناختی بیشتری را در مقایسه با والدین کودکان عادی تجربه می کنند . تفاوت بین آنها در زمینه های شکایات جسمنانی ، حساسیت فردی ، افسردگی ، اضطراب ، پرخاشگری ، روان پریشی و حالات وسواسی معنا دار بوده و در زمینه های ترس مرضی حالت پارانوئیدی تفاوت معناداری بین والدین دو گروه وجود ندارد ، نتایج آزمون t وابسته برای بررسی وجود یا عدم وجود تفاوت بین پدران و مادران با کودکان ناتوان هوشی نشان می دهد که مادران مشکلات روانشناختی بیشتری را در مقایسه با پدران تجربه می کنند و تفاوت بین پدران و مادران در زمینه های شکایات جسمانی، حساسیت بین فردی ، افسردگی ، پرخاشگری ، اضطراب ، حالات وسواسی تفاوت معنی داری وجود دارد ودر زمینه های ترس مرضی ، روان پریشی و حالات پارانوئیدی تفاوت معناداری بین پدران و مادران کودکان با ناتوانی هوشی وجود ندارد .


دانلود با لینک مستقیم


مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی شهر اراک

دانلود مقاله مقایسه هوش هیجانی بین دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله مقایسه هوش هیجانی بین دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
چکیده :
ویژگی های رفتاری هر فردی حاصل نوع شخصیّت فردی است. و شخصیّت هم محصول استعدادها و توانایی ها و هوش و احساسات و هیجانات رفتاری افراد است در یک کلام از جمع بندی تعاریف هوش (عمومی، کلامی، فضایی، تخیّلی، حسابی، ...) می توان به این نتیجه رسید که «هوش میزان توانایی سازگاری فرد با محیط است» بدیهی است، تفاوت رفتارها و منش و شخصیت افراد به نوع احساسات و نگرش ها و گرایش ها و انتظارات و امیال و علایق فرد وابسته است.
در تحقیق حاضر نیز با عنوان بررسی هوش هیجانی دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران به جستجو و بررسی نوع و میزان و مؤلفه های هوش هیجانی در دو گروه دختران 25 – 15 ساله عادی در خانواده ها و فراری پرداخته ایم.
و با فرض تفاوت در بین هوش هیجانی این دو گروه به بیان مسئله با ذکر تبیین هوش هیجانی و اهمیت و اهداف و متغیرها و تعاریف در فصل اول و نیز مبنی تئوریک و نظری آن بخصوص هوش در میان دوقلوها و بررسی هوشی روی حیوانات و پاسخ های آنها و بررسی ساعت های درونی و فیزیولوژیکی و تأثیر نور و کنترل های برون زاد و درون زاد و به بررسی انواع خواب و مراحل خواب که با سلسله اعصاب و روابط عصبی و هوشی مرتبط است اشاره شده و با پرداختن به تحقیقات انجام شده ملّی و استانی و منطقه ای فصل دوم را خاتمه داده ایم. در فصل سوم فقط به روش اجرای تحقیق (ابزارهای جامعه، حجم نمونه، روش جمع آوری اطلاعات و روش آماری) پرداخته ایم.
و در فصل چهارم با استفاده از داده ها و جمع بندی و دسته بندی آنها به تجزیه و تحلیل آنها اقدام کرده ایم و نتایج کمّی بدست آمده را با تحقیقات و مبانی نظری تحت عنوان تأیید فرضیه تطبیق داده ایم و در فصل پنجم با اشاره به نتیجه گیری کلی و بیان مشکلات و محدودیت ها و نیز ارائه پیشنهادات و توصیه ها و ذکر منابع و مآخذ و الحاق ضمائم و پیوست ها پژوهش را به سرانجام رسانده ایم.
« فهرست مطالب »
فهرست : صفحه :
فصل اول :
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت و ضرورت مسئله
اهداف تحقیق
سوالات پژوهش
فرضیه های پژوهش
تعاریف عملیاتی واژه ها
فصل دوم :
ادبیات و پیشینه تحقیق
مبانی نظری و تئوریک
پژوهش در زمینه هیجان خواهی
بررسی های مربوطه به دوقلوها
مطاعات انجام شده بر روی حیوانات
نور عنوان و نشانه خارجی
کنترل برون زاد
بررسی خواب
مراحل خواب
تحقیقات استانی
فصل سوم :
روش اجرای تحقیق
ابزار جمع آوری اطلاعات
روش جمع آوری اطلاعات
جامعه
حجم نمونه
روش آماری
جدول داده های شماره 1 (جدول مادر)
نمودار مقایسه هوش عادی دختران فراری و عادی
نمودار هوش هیجانی دختران عادی و فراری
فصل چهارم :
تجزیه و تحلیل یافته ها
فصل پنجم :
نتیجه گیری
محدودیت ها و ملاحظات تحقیق
پیشنهادات
منابع و مآخذ
فصل اول
«مقدمه»
عناصر وجودی خانواده اعم از پدر و مادر، خواهر و برادر و احتمالاً پدر بزرگ و مادر بزرگ در کانون و هستۀ خانواده از ارزش و جایگاه متفاوتی برخوردارند. که اصطلاحاً در متون جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی این جایگاه ها و حوزه ها نقش نام دارد.
ایفای نقش در قالب انجام تکالیف و وظایف خود انتظارات و توقعاتی هم بدنبال دارد که از سایر نقش ها انتظار می رود. اگر پدر شب و روز در سرما و گرما در شرای سخت بدنبال تهیۀ امکانات و وسایل آسایش و آرامش اعضای خانواده است. و فی المقدور همه نیازهای اساسی اعضاء در تهیه و تأمین می کند. در جای خود انتظاردارد که اعضاء در مصرف امکانات صرفه جویی کرده و جانب اهمیت و ارزش آن را درک نمایند و به قول و عمل پدر احترام بگذارند. همچنین است این مهم در مورد مادر که همه تلاش و مساعی ما در تأمین آرامش و آسایش و تدارک خوشبختی و شرایط باب میل اعضاء و مخزن محبت و عاطفه و قدرشناسی است. و انتظارش این است که حتی پدر نقش مادر را درک نماید و بچه ها هر کدام به نوبه خود در حفظ و رعایت زحمات و ارزش های در کوشا باشند و از ناحیه درک زحمات و نه از زاویه دل رحمی قدر ایثار و از خودگذشتگی مادر را بدانند.
نهاد خانواده در عین حال که رکین ترین رکن و هسته اولیه تشکیل اجتماعات و گروه های بزرگ و کوچک اجتماعی است. و اولین گروه حضور انسانها در جمع و گروه های انسانی است.
علاوه بر صفات و ویژگی های سایر گروه ها دارای ابعاد مختلف دیگری است که تاحدی گروه یا تمام خانواده را از سایر گروه هاجدا می کند. این ویژگی ها عبارتند از:
1 ) عاطفی بودن ؛
2 ) نسبی بودن ؛
3 ) نزدیکی بودن در عین اختلاف ؛
4 ) حتمی بودن ؛
5 ) عمومی بودن .
1 ) همه اعضای خانواده به دلیل هم ژنی و هم خونی و هم رحمی بودن دارای روابطی عاطفی و مهربانانه و صمیمانه قلبی هستند؛
2 ) چون از یک پدر و مادر و یا از حداقل دو یا 3 پدر و مادر هستند از لحاظ نسبی به یکدیگر نزدیک هستند؛
3 ) به دلیل بالا هر چند ممکن است. کودک یا پدربزرگ70سال اختلاف داشته باشند ولی به هم نزدک هستند و حرف ها و روابط نزدیک و محرمانه و صمیمانه ای دارند؛
4 ) در همه اقوام و گروه ها این نهاد و خانواده حتمی است که باید ابتدا فرد در خانواده تولد بزرگ شود تا رسمیت خود را در گروه های دیگر اعلام کند ؛
5 ) عمومی بودن یعنی این ویژگی ها مخصوص ایران و شده بیت و یکم نیست و شامل همه اقوام وملت ها برای همه قرون و اعصار می باشد.این پنج ویژگی قطعی و قمی در نهاد خانواده این نهاد را از سایر نهاد ها متمایز می کند؛
دختران در خانواده از لیطیف ترین وحساس ترین و شکننده ترین اعضای آن بشمار می روند. شاید دلیل این حساسیت و شکنندگی جسم حساس و ضعیف خطری آنان و ویژگی شخصیت زود رنج و مادرانه آنها و تیپ خطریو طبیعی زیبا شناسانه و شاعرانه و هنری دختران در طول قرن ها و هسته جوامع و گروه های اجتماعی است.
شخصیت جذاب و حساس دختران و فرهنگ عمومی اجتماعات بشری بخصوص جوانان پسر در گرایش و میل خطری و جنبی به دختران در سنین بلوغ قصایی از رعب و سخت گیری خانواده ها در کنترل دختران و نظارت بر آمد و شد آنها وتحصیل و رفتارهای آنان را دامن می زند. و گاهی در اثر شدت عمل و عدم بر خورد عقلانی و منطقی و سخت گیری مستبدانه و نیزعدم پختگی و تجربه کافی و نیز و سیاسی و وعده و عیدهای بیرونی از ناحیه پسران واغفان و گمراه کردن آنها از سوی دوستان دختری دختران آنها را به اخذ تصمیمی خطرناک بنام ترک منزل و در بعد وسیع تر و شدیدتر فراز از خانه ترغیب می کند و خانواده و خانواده هایی را دچار مشکلات فراوان با توجه به فرهنگ متعصب مذهبی و یا شخصیت آبرومندانه ملی و محلی آنهامی نماید.
که گاه تبعات و اثر ات آن به ازدواج اجباری و کوچ خانوادگی و درگیری اعضای خانواده با هم و با عاملان منجر می شود.
فرار دختران چه مقوله ای است؛ و چه سابقه و تاریخچه ای دارد؟ و زمینه ها و شرایط تحقق این عمل چه چیزی است؟ و چه تبعات و اثراتی در جامعه بر جای می گذارد؟ و پیامدهای ناشی از این عمل چه بازخوردهایی در خانواده و جامعه و قوانین دارد؟
متأسفانه و یا خوشبختانه مقوله فرار دختران موضوع نسبتاً جدیدی است که اغلب در قرن حاضر بخصوص دهه های آخر قرن بیستم شاهد آن هستیم. و قبل از آن به دلیل نگرش به زن و به تبع آن دختران آنگونه بود زنان اغلب عناصر درون خانواده ای بودند و نقش آنان در تحصیل و اجتماع و شغل و فعالیت ها بسیار کم رنگ و اندک بوده است. و اغلب زنان خانه دار و مردان پش از استطاعت نسبی یا زنان ازدواج می کردند و این ازدواج آخرین آرمان و زیباترین اتفاق زندکی زنان بشمار می رفته است. که پس از آن به دنیا آوردن بچه ها و تربیت نسبی آنها و پیر شدن و مردن سیر زندگی آنان بوده است هر چند تعداد انگشت شماری هم بنا به شرایط و ضوابط خاصی و ملی تحصیلات درخور به شغل دبیری و یا مامایی پزشکی و غیره مفتخر می شوند. اما امروزه وضع قابل مقتیسه با گذشته نیست و حتی در برخی از موارد پیشتازی دختران کاملاً محسوس است.
در دهه های اخیر ایفای نقش زنان و شرایط و موقعیت های جدید بوجود آمده باعث حضور زنان به صورت گسترده در اجتماعات و کسب تحصیل و مهارت در دوره های مختلف شده است و گویی زنان عقده ها و محدودیت های قرن های گذشته را در دهه های اخیر جبان کرده اند. تا آنجا که در سال های گذشته به صورت متمادی کیفیت و کمیت حضور زنان در دانشگاه ها و تحصیل و حتی برخی از شغل ها بمراتب بیش از دختران می باشد و شرکت و قبولی 64 درصد در قابل 36 درصد در دانشگاه ها این ادّعا را کاملاً روشن می کند.
حتی این وضع در مورد دانش آموزان شدیدتر است. طبق تحقیقات بعمل آمده در سال های گذشته (80 - 79) و ثبت آن در خلاصه تحقیقات و مطالعات در کتاب پژوهشی استان ها از 12 درصد دانش آموزان ترک تحصیل شده و انصراف داده 9 درصد پسران و 3 درصد دختران هستند. اما از میان 16 درصد دانش آموزان ثبت نام شده مناطق محروم 12 درصد دختران و 4 درصد پسران را شامل می شود. همه این آمار و ارقام را به این دلیل آوردیم که حضور همه جانبه و پر رنگ دختران را با توجه به شخصیت عاطفی و لطیف و جذاب و پسر گرای آنان را طرح کنیم.
و اگر این میل و گرایش همرراه با سخت گیری و استبداد خانواده ها توأم باشد. سرخوردگی و قهر و یا ترک تحصیل و گاهی تصمیم به فرار اتفاق می افتد و ما در این گزارش قصد این را داریم که چه تفاوتی میان هوش هیجانی دختران عادی و فراری دجدو دارد؟
«بیان مسأله»
مشکلو اختلال و بزه فرار دختران از خانه که به دلیل اغفال و جلب شدن آنها توسط جوانان پسر و یا دوستان دختری دختران با وعده های جذاب و رویایی، دست یابی به ثروت و موقعیت و جمال و شهرت و معروفیت و رهایی از محدودیت انجام می گیرد، صفحه و موضوع تلخی است که هیچ کس مصون و اسثناد از آن نیست و هر لحظه دختران هر خانواده ای ممکن است در این جریان و دام طراحی شده گرفتار گردند.
البته عدهّ ای از روانشاسان صاحب نام و متبحّر علت و عوامل فرار دختران را در مبدأ و خانواده جستجو می کنند و معتقدند که خانواده زمینه ساز و مستند کننده این شرایط و تحقق این رویدادها هستند. و اگر خانواده ها نسبت به دختران خود شناخت کافی داشته باشند و از علایق و استعداد و خلاقیت ها و انگیزش ها و میل ها و نگرش های آنان مطلع باشند یا عناوین مختلف و متفاوت مثل سوق دادن به ورزش و هنر و نقاشی و هدایت آنها به آیین و مراسم مذهبی و انتخاب دوستان یا صلاحیت و صرف کردن انرژی انفجاری آنان و نیز نظارت و کنترل رفت و آمد آنها و پی گیری تحصیلات زمینه و شرایط وقوع این اعمال و ذهنیّت را از دختران خود سلب می کنند. در غیر اینصورت این وظیفه و مهم توسط گروه دیگیر و با نیّات و اهداف متفاوت تری و با هدف سوء استفاده و بهره برداری از آنها انجام می دهند. در این تحقیق، پژوهشگر به دنبال پاسخ دادن به این سئوال است که آیا بین هوش هیجانی دختران عادی و فراری تفاوت وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت مسئله :
تمامیت و حفظ ساختار خانواده و ادامۀ حیات و شادابی و نشاط آن از مهمترین وضروری ترین و غیر قابل اجتناب ترین هدف های والدین و اعضای خانواده در همۀ اقوام و ملت ها بخصوص ما ایرانیان متعهد و مسلمان و متعصب است. حفظ قوام و چهارچوب خانواده با محوریّت پدر و ایفای مادران و خواهران و برادران از چند نظر حائز اهمیّت است.
الف ) خانواده یک گروه است و اعضای گروه دارای روابط منظم و پایدار و عاطفی بوده و خلاء و نقصان یک عنصر همۀ روابط درون خانواده را به هم می ریزد.
ب ) ایرانی متعهّد و مسلمان بوده و نسبت به غیبت و فرار دختران از منزل حساس و آن را نوعی بزه و بی آبرویی و آسیب دیدگی ناموسی و هتک حرمت و تخطّی از اصول و ارزش ها و دیگران شریک تین عمل را متجاوزان حریم ستر و حجاب و ناموس خانواده تلقّی می کنند.
ج ) مقبولیت و شرافت و محبوبیت خانواده تضعیف شده و گناه به خانواده با نوعی نگاه مجرمانه و گناهکارانه ادامه پیدا می کند.
و ) اگر دختران با این اقدام راه بازگشت را نداشته باشند. به دامی می افتد که عواقبی جز ننگ و بدبختی و سوء استفاده های شیطانی از آن ها چیز دیکر انتظار نمی رود و اکر برگردد مقبولیت و اعتبار خود را تا حد یک زن زنا کرده و پست پایین می آورد.
هـ ) ارزش ها تغییر پیدا کرده و اعصاب و ذهنیت خانواده نسبت به جامعه متحوّل می شود و بدبینی و خشم و تندخویی جای خود را به اطمینان و آرامش و اعتماد می دهد.
و ) دولت و مأموران و مسئولان نظامی و ارشادی در برخورد با این افراد جنبه های بزهکارانه را مد نظر قرار می دهند و معمولاً به دختران فراری با چشم بزهکار و آماده انحراف و خلاف و مستعد و آماده جرم و گناه نگاه می کنند و تکرار و کثرت این اعمال نا امنی و بدبینی عمومی را در جامعه ترویج می دهد.
ز ) این قبیل دختران معمولاً تحصیلات ناتمام دارند. و مادران موفقی نیستند و هر لحظه در انتظار شنیدن گذشته ننگین خود از زبان باصطلاح شوهر و حتی بچه های خود هستند و جرأت بازگشت به موطن را ندارند. و این افکار و اندیشه ها خو به خود ناامنی روانی و روان نژادی فردی فرد را دامن می زند، و امید و امیدواری به آینده و آرزوهای دور و دارز خوشبختی فرزندان را در هاله ای از نگرانی و ترس و تشویش گم می کند و هر کسی را که می بیند احساس می کند که از گذشته او با خبر است و در مجالس و محافل شرکت نمی کند.
هـ ) اگر هم راهش را ادام.ه داد و شوهری مثل خودش انتخاب و اختیار کرد هیچ ضمانت و اطمینانی از خوشبختی آتی برای آنان نمی توان پیش بینی کرد اگر هم ظاهراً خوشبخت باشند در باطن و وجدان خود گناه سنگینی و ثقیلی را حس می کنند که تا آخر عمر گریبان و ذهن او را راحت نمی گذارد.
و اینکه بالاخره، عنصری از عناصر و جوان نابوده شده است. آیا این دلایل و اهمیت کافی برای انتخاب و اختیار موضوع کافی نیست؟
اهداف تحقیق
هدف های عمده تحقیق حاضر عبارتند از :
- تعیین هوش هیجانی دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله در تهران
- مقایسه هوش هیجانی دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله تهران
- عوانل و زمینه های و فرار دختران از منزل در تهران
اهداف فرعی
- تعیین و انتخاب مهم نمونه حراقل به تعداد 100 نفر
- برآورد هوش هیجانی همه حجم نمونه بوسیله تست و کسلر
- شناسایی عوامل فرار دختران از زمان خودشان
- مقایسه یافته ها با یافته های قبلی و تاریخی و مطالعاتی
- نتیجه گیری کلبی و نهایی
سؤالات پژوهش
- آیا بین هوش هیجانی دختران فراری و دختران عادی تفاوت وجود دارد؟
فرضیه پژوهش :
- بین هوش هیجانی دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد.
تعاریف عملیاتی :
فرار دختران : غیبت حداقل یک شبانه روز دختر 25 – 15 از خانه مشروط بر اینکه از شهر و حوزه خود خارج شده باشد.
عادی : دخترانی که با شرایط مختلف در خانه نزد پدر و مادر در زندگی می کنند.
هوش : ساخت و توانایی ذهنی و توانشی مقر انسان در برخورد با مسئله و ارائه راه حل متناسب با خود (1)
هوش هیجانی : هوش هیجانی شامل بخشی از ذهن و توانایی که فرد را با احساسات و تعلّقات عاطفی و احساسی مواجه می نماید.
شهر تهران : تهران مرکزی شامل حدود جغرافیایی میدان آزادی تا شهدا و از جماران و تجریش و ولنجک تا راه آهن و مرقد امام خمینی (ره)
انگیزش : میزان سیاق و شوق احساسی دریافت و برخورد و پاسخ احساسی و شوقی بدون ادراک و تفکر و تمرکز و توجه در مسئله و محرک.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
مبانی نظری و تئوریک
در بحث جنسی در نیاز به پیشرفت متوجه شدیم فعالیتهایی که در ارزشهای فرهنگی وجود دارند ممکن است موجب تغییراتی در سطح انگیزۀ پیشرفت شوند. برای پژوهش روی این موضوع که چگونه ممکن است نیاز به پیشرفت در طی زمان تغییر یابد، در سال 1976 یکی از پژوهشگران با استفاده از شش تصویر شبیه به تصویرهای آزمون TAT یک نمونه ملی شامل بیش از 1200 آزمودنی بزرگسال را مورد آزمایش قرار داد. نتایج این بررسی با یافته های یک زمینه یابی که 19 سال قبل، یعنی، در سال 1957 انجام شده بود، مورد مقایسه قرار گرفت. (وروف، 1982).
در مورد مردان، سطح نیاز به پیشرفت ثابت باقی مانده بود. در مورد زنان سطح نیاز به پیشرفت افزایش یافته و حاکی از آن بود که طی مدت 19 سال زنان به طور فزاینده ای به کار و پیشرفت به عنوان وسیله ای برای ابزار وجود روی آورده اند که باز کمتر از مردان است. سن اوج نیاز به پیشرفت در زنان در محدودۀ 21 الی 29 سالگی یکسان باقی مانده، در حالی که برای مردام اوج در بررسی سال 1957 در محدودۀ 40 الی 49 سالگی و در سال 1976 در محدودۀ 30 الی 39 سالگی بود.
برای هر دو جنس، همبستگی بین انگیزیش پیشرفت و حضور در دانشگاه، بالا باقی مانده بود. هم مردان و هم زنانی که به دانشگاه می رفتند، از نظر انگیزۀ پیشرفت به میزان معناداری بالاتر از کسانی بودند که دانشگاه نمی رفتند.
همچنین یافته های زمینه یابی سال 1976 تفاوتهای جنسی را در خصوص نقش شغلی آشکار کرد. مردانی به پیشرفت نمرۀ بالایی داشتند نسبت به شغل خود جهت گیری شدیدی داشتند. آنها گزارش کردند که از شغل خود راضی هستند، کار را بر فعالیتهای اوقات فراغت ترجیح می دهند، شغلهای سطح بالایی دارند و معتقدند که کارشان ارزشهای اصلی آنان را تحقق می بخشد. به علاوه آنان نسبت به سایر جنبه های زندگی خود نگرشهای مطلوبتری داشتند، از سلامت روانی و جسمانی برخوردار بودند و از نظر خود کارآمدی در رضایت از زندگی زناشویی در سطح بالا قرار داشتند ولی در هر حال، منبع اصلی ارضای آنان شغلشان بود. زندگی خانوادگی و انجام وظایف پدری در نظر آنان به اندازۀ شغل آنان و ارضای نیاز به پیشرفت اهمیت نداشت. نتایج به دست آمده از زمینه یابی سال 1976 در مورد زنان متفاوت بود. نیاز به پیشرفت آنان بیشتر با ایفای نقش همسر و مادر و فعالیتهای اوقات فراغت ارضا می شد تا با کارشان.
هر چه نیاز به پیشرفت یک زن بالاتر بود، احتمال زیادتری وحود داشت که در فعالیتهای اوقات فراغت هیجان انگیزتر یا دشوارتری شرکت کند و آن فعالیتها را به عنوان تحقق ارزشهای اصلی خویش در نظر بگیرد. همچنین زنانی که نیاز به پیشرفت بالایی داشتند گزارش کردند که به عنوان مادر تا حدودی احساس بی کفایتی می کنند و معتقدند که فعالیتهای آنان مزاحم کودکانشان است به رغم این واقعیت که انجام وظایف مادری حداقل بخشی از نیاز به پیشرفت آنان را ارضا می کند. به طور کلی، در این زمینه یابی زنانی که انگیزۀ پیشرفت بالایی داشتند، در درجه اول به شغل خود به عنوان منبع اصلی ارضا تأکید نکردند.
ماروین زوکرمن، هیجان خواهی : از اوایل دهۀ 1970 ماروین زوکرمن یکی از روان شناسان دانشگاه دله ویر پژوهشهای وسیعی در جنبۀ محدودی از شخصیت که هیجان خواهی می نامد، آغاز کرده است. او معتقد است که این پدیده یک صفت از شما است که با نیاز به احساسها و تجربه های متنوع، بدیع و پیچیده و میل به خطر جویی جسمانی و اجتماعی به خاطر چنین تجربه هایی تعرف می شود. (زوکرمن، 1979، ص 10).
اندازه گیری هیجان خواهی : زوکرمن یک پرسشنامه 40 ماده ای مداد و کاغذی به نام مقیاس هیجان خواهی (SSS) ساخته است. در جریان ساخت این آزمون، او آن را روی اشخاص بسیاری که رفتارشان با تعریفی که از هیجان خواهی مطابقت داشت، اجرا کرده است.
برای صفت کلی هیجان خواهی چهار عامل یا مؤلفه تعیین شده است (زوکرمن، 1983، ص 42) این عوامل عبارت اند از :
1 ) حادثه جویی، تمایل به درگیر شدن در فعالیتهای جسمانی که شامل عناصری از سرعت، خطر، تازگی و گریز از جاذبه است (مانند چتر بازی یا غواصی)؛
2 ) تجربه جویی، جستجو برای تجربه های جدید از طریق مسافرت، موسیقی، هنر و شیوۀ زندگی خود انگیخته و ناهمرنگی با وجوه تشابهی که مردم به آنها گرایش دارند؛
3 ) بازداری زدایی، نیاز به جستجوی رهای در فعالیتهای اجتماعی بازداری شده با توسل به الکل یا بدون آن؛
4 ) ملال پذیری، اجتناب از تجربه تکراری، کار عادی یا یکنواخت یا اشخاص قابل پیش بینی، و در صورت قرار گرفتن اجباری در معرض چنین تجربه هایی، واکنش عدم رضایت بی قرارانه نشان دادن؛
پژوهش در زمینۀ هیجان خواهی
پژوهشها نشان داده اند که اشخاص جوان مذکر، بین سنین نوجوانی تا اوایل دهۀ دوم زندگی، مردم فرهنگهای غربی و سفید پوستان در مقایسه با سالمندان، زنان و مردم فرهنگهای شرقی و رنگین پوستان، در مقیاس SSS نمره بیشتری به دست می آورند.
کسانی که هیجان زیادی دارند در مقایسه با افرادی که هیجان خواهی کمی دارند، به احتمال زیادتر مواد مخدر مصرف می کنند، سیگار می کشند، الکل می نوشند، به سرعت رانندگی می کنند، اقدام به آمیزش جنسی فراوان می کنند، دست به قمار می زنند، خطر جویی جسمانی دارند، و به مکانهای ناآشنا سفر می کنند، حتی هنگامی که مسافرتها توأم با خطر هستند.
کسانی که هیجان خواهی زیادی دارند، از نظر خودمحوری بیشتر برون گرا، خودمختار، جسور و ناهمرنگ یا ناپیرو و در ابزار هیجانی خود بی پروا هستند.
کسانی که هیجان خواهی زیادی دارند، در مقایسه با کسانی که هیجان خواهی اندکی دارند، از نظر کارکرد شناختی نسبت به محرکهای دردناک تحمل بیشتری دارند، با سرعت بیشتری نمادها و اعداد را تشخیص می دهند و در تحریک بینایی، پیچیدگی را ترجیح می دهند. مجذوب اندیشه های گمانه ای، شبه علمی می شوند و گرفتار تفکر دارای فرایند ابتدایی هستند.
علایق شغلی مردانی که هیجان خواهی زیادی دارند، متوجه علم و مشاغل کمک رسانی است، مردانی که هیجان خواهی کم دارند، بیشتر متوجه مشاغل دفتری و تجاری هستند. آنهایی که هیجان خواهی زیادی دارند در مشاغل کمک رسانی، به انجام کارهای مهیج و خطرناک می پردازند.
کسانی که هیجان خواهی زیادی دارند، از نظر نگرشمای مذهبی و سیاسی بیشتر متمایل به آزاد اندیشی هستند، در برابر موقعیتهای مبهم تحمل بیشتری دارند، در نگرشهای جنسی آسان گیرتر و از نظر سلطه جویی ضعیف ترند. همچنین پاسخهای فیزیولوژیکی آنان به محرکهای جدید شدیدتر از گروه دیگر است. هیجان خواهی عمدتاً ارثی است، ولی عوامل محیطی مانند ترتیب تولد و سطوح هیجان خواهی والدین ممکن است بر آن تاثیر بگذارند.
بررسیهای مربوط به خلق و خو در دوقلوها :
وجود خلق و خوی فطری را با مقایسه دوقلوهای یک تخمکی (همانند) و دو تخمکی (ناهمانند) تعیین کرده اند. اگر دوقلوهای یک تخمکی از نظر یک خلق و خوی خاص در مقایسه با دوقلوهای دو تخمکی شباهت بیشتری داشته باشند، می توان گفت که در شکل گیری خلقو خو، وراثت بیشتر از محیط دخالت دارد.
پنج ملاک برای تعیین وجود یک خلق و خوی ارثی عبارتند از :
1 ) نتایج ژنتیکی بررسیهای دوقلوها ؛
2 ) ثبات خلق و خو در طی رشد ؛
3 ) وجود خلق و خو در بزرگسالان ؛
4 ) وجود خلق و خو در حیوانات ؛
5 ) انطباق پذیری.
خلق و خوها را می توان به کمک مشاهده رفتار و عملکرد در آزمون زمینه یابی خلق و خوی EAS برای بزرگسالان سنجید. خلق و خوی فعالیت، به سطح برون داد انرژی شخص مربوط است. خلق و خوی هیجان پذیری به تحریک پذیری مربوط است و شامل آشفتگی، ترسویی و خشمگینی است. خلق و خوی مردم آمیزی حاکی از میزان میل به تماس و تعامل با سایراشخاص است.
پژوهشهای دیگر نقش عوامل ارثی در شخصیت را تائید می کنند، نشان می دهند که 50 درصد صفتهای شخصیت را عامل ارثی و بقیه را عوامل محیطی یا موقعیتی تعیین می کنند. عوامل محیطی نامشترک ممکن است به گونه متفاوتی بر شخصیت اثر کنند. به نظر می رسد که خلق و خوها از زمان تواد تا بزرگسالی ثابت باقی می مانند.
پرواضح است که ریتمهای زیستی، در بدن ما انسانها، در جانوران و حتی در گیاهان وجود دارند. این مسأله ما را به سمت این پرسش اساسی سوق می دهد که این ریتمها چگونه کنترل می شوند. آیا ما دارای نوعی ساعت درونی زیستی هستیم، و اگر چنین است این ساعت در کجا قرار دارد؟ یا این که آیا ما به طور وناخودآگاه به نشانه های راهنمای خارجی ای که رفتارها را تحریک یا مهار می کنند حساس هستیم؟ همان گونه که خواهیم دید، برای هر کدام از ساعتهای درونی و بیرونی شواهدی وجود دارند و ما موفق به شناسایی مکانیزمهای فیزیولوژیکی مرتبط با ساعتهای درونی خود شده ایم.
شواهد موجود درباره ساعتهای درونی :
یک ساعت درونی یا ذاتی به عنوان نوعی مکانیزم زیستی تلقی می شود که سرعت حرکت را تعیین می کند. چنین ساعت زیستی ای ذاتی است، ولی غیر از این ساعتها نشانه های راهنمای خارجی بسیاری نیز وجود دارند که چنین نقشی را ایفا می کنند، به عنوان مثال واکنش ما به روشنایی یک عملکرد درونی یا ذاتی است. ساعتهای زیستی درونی و ذاتی هستند، یعنی به وسیله مکانیزمهای زیستی تنظیم می شوند. هر دور این ساعتها می تواند 24 ساعته باشد (نظیر چرخه خواب، بیداری) 8 ساعته باشد (نظیر ریتمهای خواب) یا حتی 12 ماهه باشد (نظیر الگوهای خواب زمستانی).
مطالعت انجام شده بر روی انسان :
مطالعه صورت گرفته بر روی میشل سیفر تائیدی مشخص بر وجود یک ساعت ذاتی یا درونی است. او مدتها در زیرزمین (در داخل غار) به سر می برد و هیچ گونه تماسی با نور طبیعی نداشت که روز یا شب را تشخیص دهد. او می توانست فیلمهای ویدئوی تماشا کند. ولی هیچ تلویزیونی در دسترس او نبود، چون می توانست از طریق آن متوجه زمان روز یعنی ساعت شود.
او همه نوع فعالیتی انجام می داد و همه نوع امکانات در اختیار داشت، به غیر از ساعت و یا هرگونه وسیله دیگری که بتواند به عنوان یک نشانه راهنمای خاریجی عمل کند. او به سرعت و به خوبی به یک ریتم شبانه روزی رسید که برخلاف انتظار تقریباً 25ساعته بود و نه 24 ساعته و بنابراین چرخه های خواب به بیداری صرفاً تحت کنترل نشانه های راهنمای فیزیولوژیکی درونی هستند.
مطالعات انجام شده بر روی حیوانات :
مطالعات صورت گرفته بر روی حیوانات نیز از ایده وجود یک ساعت ذاتی حمایت می کنند. ری سیلو و گرده او (رجوع کنید به بلیک مور 1988 ) بر روی ساعتهای ذاتی در کبوتران و هیسترها تحقیقاتی انجام داده اند. آنها می دانستند که جفت کبوترها در نشستن بر روی تخمها در آشیانه به طور نوبتی مشارکت دارند. و نشان دادند که این نوبتها که به وسیله ساعت درونی کبوترها کنترل می شوند، از یک الگوی تناوبی 6 ساعته تبعیت می کنند.
واضح است که این ریتم به وسیله نشانه های راهنمای خارجی کنترل نمی شود، و باید مکانیزمهای داخلی برای کنترل این رفتار وجود داشته باشند، شاید یک ساعت دیگر نیز وجود دارد که با نشستن پرنده بر روی تخمها شروع به کار می کند. من گفتم «اضافی» زیرا این ساعت اضافه بر ساعتی است که چرخه های خواب – بیداری را کنترل می کند.
ساعتهای درونی و مغز :
شواهد به دست آمده از مطالعات انجام شده بر روی پرندگان نشان می دهند که ممکن است ساعت کنترل کننده چرخه خواب و بیداری در غده صنوبری قدر داشته باشند. در جوجه ها یک جفت غده صنوبری در سطح فوقانی مغز درست در زیر پوسته نازک جمجمه آنها قرار دارد. بینکلی 1979 ، نشان داد که این غده ها دارای گیرنده های نوری هستند.
سنجشی از نوری که بر فرق سر پرنده می تابد در مجسمه نازک او نفوذ کرده و غده صنوبری را تحریک می کند، غده صنوبری هورمون ملاتونین را به نسبت عکس میزان نوری که بر روی پرنده می تابد ترشح می کند. یعنی با کاهش نور میزان ترشح ملاتونین افزایش می یابد. این بدان معنی است که در هنگام تاریک شدن هوا تولید ملاتونین افزایش و در هنگام سپیده دم تولید آن کاهش می یابد. بالا بودن میزان ملاتونین با خواب ارتباط دارد. بنابراین می توان دید که چگونه تغییرات میزان نور می تواند موجب تحریک یک مکانیزم داخلی حاکم بر چرخه خواب – بیداری می شود.
آزمایشهای صورت گرفته بر روی هسترها نشان داده اند که چگونه ساعت درونی پستانداران به طریقی متفاوت با پرندگان کار می کند. اگر یک ناحیه بسیار کوچک از مغز پیشین هستر را که هسته سوپرا – کیاسماتیک (SCN) نام دارد برداریم.
در آن صورت رفتار شب زیستی او ناپدید می شود. البته اگر متعاقب آن سلولهای SCN جنسیتی در مغز هستر کاشته شده، و رشد یابند در آن صورت ریتم فوق دوباره برقرار خواهد شد. سلولهای جنسیتی وظیفه نورونهای از دست رفته SCN را انجام می دهند.
تحقیق دیگری که بر روی هسترها انجام شده، در مورد پیوند SCN از حیوانات جهش یافته دارای یک ریتم شبانه روزی متفاوت به حیوانات غیرجهش یافته بوده است. در این موارد ریتم SCN گیرندگان به سرعت به ریتم دهندگان تغییر یافته است (مورگان، 1995)، علاوه بر اینها، آزمایشهای انجام شده بر روی موشها، که نظیر انسان یک ریتم 25 ساعته دارند.
وجود ارتباط بین صدمات وارد شده بر SCN و حذف کامل ریتم شبانه روزی در آنها را نشان داده است.
ساعتهای درونی انسان :
ما انسانها نیز یک SCN داریم. نکته حائز اهمیت این است که یک عصب ظریف از عصب بینایی هر کدام از چشمها منشعب شده و به این گروه ظریف سلولهای عصبی در SCN می پیوندد.
میزان و کیفیت نور ورودی به چشم هر اندازه که باشد تکانه های عصبی ای ایجاد می کند که از طریق عصب بینایی از چشم حرکت کرده به مغز می روند می دانیم که SCN از این طریق نور طبیعی آگاه می شود. از این طریق، تغییرات نورطبیعی و چرخه آن می تواند بر این سلولهای عصبی خاص SCN که از یک الگوی شلیک ریتمیک درونی شبانه روزی برخوردار هستند اثر بگذارد.
درمرحله بعدی فرایند کنترل ریتم زیستی غده صنوبری دخالت دارد. سلولهای عصبی SCN ، غده صنوبری و تولید ملاتونین توسط آن را به طریق زیر تنظیم می کنند. اگر به خاطر داشته باشید، در حیوانات رده پایین (نظیر پرندگان) نور مستقیماً بر غده صنوبری تاثیر می گذارد. در انسانها غده صنوبری به وسیله SCN به عمل وادار می شود و سپس ملاتونین تولید می کند، که از هنگام غروب روی هم انباشته می گردد. یک میزان بحرانی از ملاتونین برخواب تاثیر می گذارد، یعنی این که اگر میزان کافی از ملاتونین به همراه خون در بدن در گردش باشد، ما احساس نیاز به خواب پیدا خواهیم کرد. بنابراین ما حداقل 2 مکانیزم داریم، SCN و غده صنوبری، که با همکاری یکدیگر ریتم شبانه روزی ما را کنترل می کنند.
یک ساعت درونی دوم :
ما شواهد رفتاری و فیزیولوژیکی ای داریم که وجود یک ساعت درونی را تائید می کنند، ولی به نظر می رسد که یک ساعت درونی دیگر نیز وجود داشته باشد. وقتی که افراد ساکن در غارها ریتم خواب – بیداری خود را به جای تکیه بر نور و تاریکی براساس راحتی خودشان اصلاح می کنند، ریتمهای شبانه روزی آنها، به استثنای دمای بدن، طوری تغییر می کنند که با زمان خواب – بیداری جدید انطباق یابند! این مساله احتمال وجود یک ساعت درونی دیگر را برای چرخه دما نشان می دهد ( هاوکنیز و آرمسترانگ – استر، 1978 ).
شواهد موجود درباره اثر عوامل محیطی :
سؤال این است که آیا فقط ساعتهای زیستی هستند که ریتمهای زیستی مار ارکنترل می کنند؟ ورای آن، ما می دانیم که نشانه های راهنمای خارجی مختلف می توانند بر سرعت درونی ما اثر گذاشته و آن را باز به تنظیم کنند. چرا وقتی که در عرض چند منطقه زمانی سفر می کنیم این قدر احساس کسالت می کنیم؟ چرا کار نوبتی برای اکثر ما دشوار است، به ویژه اگر نوبتها هفته به هفته عوض شوند؟ خوب، به نظر می رسد که پاسخ این سوالات به حساسیت ما به نشانه های راهنمایی خارجی است.
باز – تنظیم ساعتها :
ما باید نسبت به محیط اطرافمان حساس باشیم. این مساله نه تنها برای بقاء در حیات وحش بلکه حتی در زندگی متمدن ما نیز ضروری است. به عنوان مثال، اگر ما لباس خود را براساس شرایط محیط عوض نکنیم بر اثر گرما زدگی یا سرمازدگی به راحتی از پای درخواهیم آمد، البته این علاوه بر احساس ناراحتی و سبک عقل جلوه کردن درنظر دیگران است که در اینجا موردنظر ما نیست. در دنیای وحش، حیوانات با ریختن مو یا کوچ کردن به نواحی گرمتر به تغییرات فصلی واکنش نشان می دهند. ما نیز یاد می گیریم که قسمتهایی از ریتم شبانه روزی خود را با نشانه های راهنمایی نظیر زمان صرف غذا، نوشیدن قهوه و خوابیدن همراه کنیم. ما یاد می گیریم که در زمانهای خاصی از روز احساس گرسنگی کنیم. این مساله می تواند غُرغُر بیش از حد معمول شکم ما را درست قبل از زمان صرف غذا توجیه کند.
نور به عنوان یک نشانه راهنمای خارجی :
این آگاهی محیطی، همان گونه که در بالا تشریح شد، به سمت داشتن یک پاسخ درونی با هر دو عامل میزان وکیفیت نور گسترش می یابد. روان شناسان بر این باورند که نشانه های راهنمایی خارجی حداقل بر یک مبنای روانی ساعت درونی ما را به باز – تنظیم می کنند، بنابراین در یک دنیای 24 ساعته ما نیز با یک چرخه 24ساعته سازگار می شویم، اگرچه یک ساعت درونی 25 ساعته داریم. این بدان معنی است که هنگام صبح که از خواب بیدار می شویم ساعتهای مغز ما به وسیله نور صبح باز – تنظیم می شوند و مغز ما برای یک روز دیگر آماده می شود. بنابراین نور روز که غده صنوبری جوجه ها را باز – تنظیم می کند، برای آنها نیز یک نشانه راهنمای خارجی به شمار می آید. درحقیقت نور برای اکثر حیوانات چنین نقشی دارد – کرمهای Palolo مورد اشاره در فصل دو را به خاطر آورید که به ماه کامل نوامبر عکس العمل نشان می دهند.
شاید این بتواند عاملی باشد در توجیه این که چرا برای بسیاری از ما بیدار شدن در ساعتهای اولیه صبح روزهای زمستان (که در مقایسه با فصول دیگر نظیر بهار و تابستان هوا دیرتر روشن میشود) بسیار دشوارتر است، مگر اینکه چند ساعتی از صبح بگذرد، زیرا در زمستان کیفیت (شدت) نور آن قدر بالا نیست که ساعت درونی ما را برای بیدار شدن باز – تنظیم کند.
ترکیبات بیوشیمیایی در نقش نشانه های راهنمایی خارجی :
دیدیم که چگونه فرومونها می توانند چرخه قاعدگی خانمها را باز – تنظیم کنند (1970 ) و در نتیجه به عنوان 1 نشانه راهنمای خارجی عمل کنند. یک واقعیت جالب دیگر در مورد چگونگی اثر عوامل خارجی بر چرخه قاعدگی این است که زنانی که در کنار مردان کار می کنند به داشتن چرخه های قاعدگی کوتاه تر گرایش دارند. این نشان می دهد که احتمالاً فرومونهای (مردانه) نیز می توانند به عنوان یک نشانه راهنمای خارجی برای ساعت زیستی دستگاه تناسلی زنان عمل کنند (مک – کلینتوک، 1971 ).
این مساله را می توان براساس ملاحظات تکاملی توجیه کرد : زنانی که بیشتر زاد و ولد می کنند فرزندان بیشتری خواهد داشت و در نتیجه احتمال غالب شدن شجره توارثی (نسب) آنها بیشتر است. در نتیجه این یک نوع سازگاری برای زنان است که هنگامی که مردان در دور و بر آنها هستند بیشتر تخمک گذاری کنند، و در نتیجه این امر، چرخه های قاعدگی آنها کوتاه تر می شوند.
کنترل فیزیولوژیکی ریتمهای زیستی :
تحقیقاتی که در اوایل این فصل در زمینه SCN و ارتباط آن با غده صنوبری تشریح شدند کلید کنترل فیزیولوژیکی مکانیزمهای داخلی و خارجی ساعت خواب – بیداری هستند. در این بخش نگاه دقیقتری به فرایندهای فیزیولوژیکی خواهیم داشت.
کنترل برون زاد (خارجی) :
به نظر می رسد که نور صبح توسط سلولهای حساس با نور در چشم (سلولهای مفروطی و استوانه ای بشکیه) دریافت می شود و تکانه های عصبی ای را به وجود می آورد که در دو عصب بینایی حرکت می کنند.
برخی از این تکانه های عصبی از طریق یک انشعاب باریک که از عصب بینایی جدا شده به SCN رفته آن را باز – تنظیم می کنند. همچنین این SCN با غده صنوبری که در پشت سرش در مغز پیشین قرار دارد، ارتباط برقرار می کند. بالا رفتن میزان نور موجب می شود که غده صنوبری تولید ملاتونین را کاهش دهد. ولی در هنگام غروب مقدار نور کم دریافت شده در SCN ، غده صنوبری را تحریک می کند تا مجدداً به تولید ملاتونین بپردازد.
ملاتونین انباشته شده بر تولید سروتونین اثرمی گذارد، سروتونین یک انتقال دهنده عصبی در مغز است که در بسیاری از وضعیتها از جمله خلق و خواب دخیل می باشد. این یروتونین در هسته های ریف در مغز پسین در نزدیکی پل مغز انباشته می شود، و موجبات تعلیق فعالیت دستگاه فعال ساز شبکه ای (RAS) را فراهم می کند. بنابراین سروتوین می تواند کلید شروع ساعت زیستی خواب باشد و مسیر پیشنهادی برای این فرایند می تواند به صورت شکل 3 . 3 باشد.
کنترل درون زاد (داخلی ) :
همچنین ژووِه (1967) ادعا کرد که ناحیه دیگری به نام لوکوس سرولئوس در پل مغزی از یک انتقال دهنده عصبی متفاوت به نام نور آدرنالین استفاده می کند. او در آزمایشهایش دید که اگر این ناحیه صدمه ببیند سطح نور آدرنالین پایین می افتد و خواب REM دچار اختلال می شود.
او این نظریه را مطرح ساخت که هر ناحیه از مغز همراه با ترکیب انتقال دهنده عصبی خود یک نوع از خواب را کنترل می کند – هسته ریق و مسیر سروتونین آن، خواب NREM و لوکوس سرولئوس و مسیر نور آدرنالین، خواب REM را کنترل می کنند، (شکل 4 . 3 ) او همچنین فرضیه ارتباط بین این دو سیستم را مطرح ساخت، به گونه ای که موجب تناوب مکرر و نوع خواب REM , NREM می شود. اخیراً تحقیقات دیگری برای درک مدار پیچیده دخیل در این امر آغاز شده است (به عنوان مثال ساکائی، 1985) به نظر می رسد که در این مدار پل مغزی، هسته ریف، و لوکوس سرولئوس ( و همچنین بخشهای دیگری از مغز) و تعدادی از ترکیبات انتقال دهنده عصبی مختلف ویژه سروتونین، نور آدرنالین، استیل کولین دخالت دارند.
شواهد تائید کننده این فرضیه از ارتباطهای موجود با دیگر نواحی مغز به دست می آیند. لوکوس سرولئوس مسیری به مخچه دارد، ناحیه ای که معلوم شده حرکات چشم و هماهنگی عضلات را کنترل می کند شاید این امر علت و چگونگی بروز حرکات چشمی در خواب REm را توجیه کند. هسته ریف مسیری به هیپوتالاموس دارد که دما، رشد، و ترمیم بدن را نیز کنترل می کند. و تحریک الکتریکی گرد، سلولهای مجاور لوکوس سرولئوس موجب بروز حالت مشابه فلج خواب REm می شود.
متأسفانه این مدل جالب پس از آنکه رام (1979) با مرور تحقیقات مرتبط نشان داد که صدمات وارد، به لوکوس سروائوس یا مسیرهای آن هیچ اثر سوئی بر خواب REM نمی گذارند عقیم ماند؛ با این حال شواهد خوبی در زمینۀ نقش لوکوس سرولئوس و مسیرهای آن در خواب NREm در دست است. استرن و بورگان (1974) ادعا می کنند که خواب REM در حقیقت برای سنتز مجدد انتقال دهنره های عصبی بویژه نورآدرنلین و دوپایین مورد نیاز است، و این فرضیه با اثر شناخته شدۀ داروهای ضدافسردگی سر حلقه ای و غیره که خواب REM را کم کرده و سطح نوآدرمالین را افزایش می دهند هم خوابی دارد.
بررسی خواب! مشهودترین ریتم زیستی
نیاز اساسی به خواب برای داشتن رفتار و احساس طبیعی نکته ای است که از دیر باز در فرهنگهای مختلف شناخته شده است. در انگلستان قرون وسطی هر مردی که به عنوان یک سلشور سالها خود را آماده کرده بود تا به مقام شوالیدگی نایل شود، باید شب قبل از مراسم نهایی زانو زدن برای دریافت این مقام به حالت آماده باش بیدار می ماند تا ثابت کند که برای افتخار شوالیه گی و پذیرش مسئولیت آن توانایی کافی دارد. و امروزه هر جا که مردم می خواهند احساسات قوی خود را در تظاهرت صلح آمیز نمایش دهند اغلب تمام شب را این گونه می گذرانند. این نشانی از احساس عمیق مردم برای خلاصی از خواب است. متآسفانه بسیاری از حکومتها در سرتاسر دنیا از روش محرومیت از خواب به عنوان بخشی از فنون شستشوی مغزی استفاده کرده و می کنند.
در سطحی دیگر، احتمالاً همه ما احساس کند ذهنی بعد از بیداری تا ساعتهای بعد از نیمه شب را تجربه کرده ایم، بویژه اگر به دنبال آن صبح زود در یک کلاس درس حاضر شده باشیم.
کمبود خواب اثرات کاملاً شناخته شده ای دارد، و بسیاری نیز معتقدند که بعد از زیاده روی در خواب نیز ممکن است به چنین کند ذهنی ای دچار شویم. ولی آیا در زمینۀ اثر آشفتگی های خواب شواهد تجربی نیز وجود دارد؟
مطالعات بسیاری بر روی انسانها و حیوانات صورت گرفته است. قبل از پرداختن به آنها ابتدا مروری بر مراحل مختلف خواب و چرخه های آن خواهیم داشت.
انواع مختلف خواب :
خواب یک حالت دگرگون شده از هشیاری است، و نه یک حالت ناهشیاری- حتی کسی را به عمقترین خواب فرو رفته است می توان بیدار کرد، گر چه گاهی اوقات ممکن است این کار نیازمند قدری تلاش باشد ما یک بار در شبانه روز به خواب می رویم و در طی مدت خواب تعدادی از حالتهای مختلف هشیاری را تجربه می کنیم.
تحقیق دمنت و کلیتمن نه تنها نشان داد که دو نوع خواب، هر کدام با الگوهای امواج مغزی مخصوص به خود، سوجود دارد، بلکه همچنین نشان داد که این دو نوع خواب در یک ریتم مادون روزی به تناوب تکرار می شوند، و بالاخره این که رویا با یکی از این دو نوع خواب ارتباط بیشتری دارد.
دو نوع خواب که به آنها اشاره کردیم عبارتند از خواب توأم با حرکات سریع چشم یا خواب REm و خوابی که با حرکات سریع چشمی توأم نیست یا خواب REm N و دمنت وکلمیتمن در آزمایشهای خوددریافتند که افرادی که در حین خواب REm بیدار می شوند معمولاً رویای خود را به خاطر می آوردند حال آن که افرادی که در حین خواب REm N بیدار می شوند بسیار کمتر از گروه قبل رویایی را به خاطر می آورند. بنابراین اشتباه است که خواب REm را دقیقاً معادل رویا دیدن به شمار آوریم، ولی می توانم بگویم که این دو ارتباط محکمی با یکدیگر دارند.
مراحل خواب :
تحقیقات یبشتر نشان داده است که در هنگام خواب چهار مرحلۀ مجزا را پشت سر می گذاریم. در آزمایشگاههای خواب، افراد داوطلب به وسیلۀ یکسری سیم به رایانه ها و دستگاههای ثبت کنند، مختلف وصل می شوند. این کار معمولاً به مدت چندین شب متوالی انجام می شود، در نتیجه افراد شرکت کنند، در آزمایشها به شرایط مصنوعی آزمایشگاه عادت می کنند و به زودی خواب آنها طبیعی تر می شود، مطالعات انجام شده نشان داده اند که پس از شب اول، که وضعیت موجود برای فرد نامأنوس است، خواب به حالت طبیعی در می آید (امپسون 1989).
در این گونه مطالعات صفحات کوچک فلزی که به آنها الکترود گفته می شود بر روی نقاطی از پوست سر افراد چسبانده می شوند، و تعدادی سیم این الکترودها را به رایانه متصل می کنند.
هر گونه تغییرات الکتریکی کوچک در مغز توسط این الکترودها دریافت شده به رایانه ها فرستاده می شود. سپس این تغییرات به صورت ترسیمی به شکل نواری مغزی (EEE) نمایش داده می شوند و الگوهای ایجاد شده را امواج مغزی نیز می نامند.
مراحل خواب NREm
هر مرحلۀ خواب الگوهای امواج مغزی خاص خود را دارد، و بر این اساس است که ما خواب NREm را که آن را خواب آرام نیز می نامند به 4 مرحله تقسیم کرده ایم.
هنگامی که بیدار و فعال هستیم ریتمهای مغزی ما شلوغ هستند و در این حالت امواج مغزی الگوهای نا منظم و سریع دارند، نوارهای مغزی امواج مغزی بسیار زیادی را نشان می دهند که ناهماهنگ هستند و در فاصلۀ بسیار کمی از یکدیگر قرار دارند و به آنها امواج گفته می شود. هنگامی که ما بیدار و در حالت آرامش هستیم در نوار مغزی امواج منظمی را مشاهده می کنیم که به آنها امواج آلفا می گویند.
مرحله اوّل خواب NREm
مرحله اوّل خواب که تا 15 دقیقه طول می کشد زمانی است که تازه به خواب رفته ایم، نوارهای مغزی نشان می دهند که در این مرحله امواج مغزی از امواج آلفای حالت استراحت کندتر شده و به امواج نامنظم تر تتا می رسند. این الگوها همزمان می شوند، یعنی یک الگوی منظم از آنها بیرون می آید. در این حالت دستگاه اعصاب پاراسمپاتیک فعال است و بدین ترتیب ضربان قلب کاهش می یابد و عضلات شل می شوند.
در این حالت که کاملاً شبیه آرمیدگی عمیق یا مراقبه است ممکن است از خواب رفتن خودآگاه نبتشیم. در این وضعیت فرد را به راحتی می توان از خواب بیدار کرد، و همچنین فرد ممکن است اغلب به تصور این که اتفاق مهمی افتاده است، نظیر زنگ زدن تلفن، ناگهان به حالت هشیاری کامل بازگردد، در حالی که واقعاً این گونه نبوده است.
این مرحله اول آرمیدگی را حالت خواب آلودگی نیز می نامند و تصاویر توهمی (یعنی تجارب ادراکی که بسیار واقعی به نظر می رسند ولی در واقع خطای ادراکی هستند) که در این مرحله حادث می شوند با خلاقیت فرد ارتباط دارند.
مرحله دوم خواب NREm :
مرحله دوم که در خدود 20 دقیقه طول می کشد زمانی است که امواج مغزی کندتر و بزرگتر شده و با جرقه های کوچک و تناوب فعالیت که به آنها دوکهای خواب می گویند همراه می شوند فعالیت الکتریکی ای که هوز براساس هدف یا وظیفۀ آن شناخته می ش

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه هوش هیجانی بین دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران

پایان نامه مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی


پایان نامه مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی

چکیده
با مطالعه متون عقب ماندگی شاهد تحول بزرگی در خصوص توجه و مراقبت از عقب ماندگان ذهنی هستیم در جوامع مختلف چگونگی برخورد و نگرش انسانها نسبت به مسئله کودکان که دچار اشکالات مشخص شده ذهنی و جسمی هستند ، بستگی به شرایط و آگاهیهای اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی ، مذهبی و اخلاقی مردم آن جامعه دارد اما بطور کلی از نقطه نظر تاریخی ، بشر از سه مرحله فکری متفاوت نسبت به کودکان گذشته است.در مرحله اول این قبیل کودکان یا به طرق مختلف از بین برده می شدند یا از اجتماع طرد می گشتند.در مرحله دوم به این گروه با دید ترحم و حمایت نگریستند.و در مرحله سوم یعنی در سالهای اخیر، پذیرفتن کودکان عقب مانده در جامعه در کنار دیگر کودکان و استفاده از تواناییهای آنان تا آنجا که امکان پذیر باشد مطرح گردیده است .
از آن جا که والدین نقش اساسی در تعلیم و تربیت کودک دارند و می توانند در خانواده با ایجاد جو عاطفی مناسب زمینه را برای تعلیم و تربیت موفق فراهم کنند.بویژه در سالهای اولیه زندگی کودک که فقط والدین واعضای دیگر خانواده با کودک بسر می برند.تلاش و کوشش بیشتر والدین در خصوص تعلیم وتربیت کودکان موجب پیشرفت و سرعت یادگیری آنها در سنین بعدی می شود و هر چقدر والدین توجه بیشتری به کودک داشته باشد و امکانات بیشتری را برای او صرف کنند یادگیری بهتر خواهد بود.این مسئله در مورد والدین با کودکان ناتوان هوشی نیز صادق است.
والدین با کودک ناتوان هوشی پس از آگاهی از ناتوانی هوشی فرزند شان دچار شوک شده و این شوک موجب بوجود آمدن بحرانهایی در والدین می شود.اگر والدین نتوانند ناتوانی هوشی فرزند خود را بپذیرند و در این زمینه مقاومت نشان دهند موجب می شود به تعلیم و تربیت کودک توجهی نکنند.عدم توجه به تعلیم و تربیت کودک منجر به این مسئله میشود که توانایی و استعداد شکوفا نشده و نتواند به یادگیری بپردازد.
به منظور بررسی مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی تعداد ۱۰۰ نفر از والدین کودکان ناتوان هوشی با ۱۰۰ نفر والدین کودکان عادی مورد مقایسه قرار گرفتند . افراد مورد نظر ازوالدین دانش آموزانی بودند که در مدارس استثنایی و عادی شهر اراک در پایه های دوم تا پنجم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند .وبا روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند از تعداد کل نمونه ۱۰۰ نفر را مادران و ۱۰۰ نفر را پدران تشکیل می دهند به این ترتیب که والدین کودکان ناتوان هوشی را ۵۰ مادر و ۵۰ پدر و والدین با کودکان عادی نیز شامل ۵۰ پدر و ۵۰ مادر می باشد.
همچنین وجود مشکلات روانشناختی در پدران و مادران با کودکان ناتوان هوشی مورد مقایسه قرار گرفت . نتایج آزمون t مستقل برای دو گروه از والدین نشان داد که والدین با کودکان ناتوان هوشی مشکلات روانشناختی بیشتری را در مقایسه با والدین کودکان عادی تجربه می کنند . تفاوت بین آنها در زمینه های شکایات جسمنانی ، حساسیت فردی ، افسردگی ، اضطراب ، پرخاشگری ، روان پریشی و حالات وسواسی معنا دار بوده و در زمینه های ترس مرضی حالت پارانوئیدی تفاوت معناداری بین والدین دو گروه وجود ندارد ، نتایج آزمون t وابسته برای بررسی وجود یا عدم وجود تفاوت بین پدران و مادران با کودکان ناتوان هوشی نشان می دهد که مادران مشکلات روانشناختی بیشتری را در مقایسه با پدران تجربه می کنند و تفاوت بین پدران و مادران در زمینه های شکایات جسمانی، حساسیت بین فردی ، افسردگی ، پرخاشگری ، اضطراب ، حالات وسواسی تفاوت معنی داری وجود دارد ودر زمینه های ترس مرضی ، روان پریشی و حالات پارانوئیدی تفاوت معناداری بین پدران و مادران کودکان با ناتوانی هوشی وجود ندارد .
واژه های کلیدی: شکایات جسمانی، حساسیت بین فردی ، افسردگی ، پرخاشگری ، اضطراب ، حالات وسواسی
فهرست مطالب
چکیده : ۱
مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی شهر اراک ۱
مقدمه ۲
فصل اول ۴
کلیات ۴
بیان مسئله ۵
سوالات پژوهش ۶
اهمیت پژوهش ۷
اهداف تحقیق: ۸
متغیرهای پژوهش ۹
فرضیه های پژوهش ۹
تعریف واژه ها و اصطلاحات ۱۰
تعریف متغیرهای پژوهش: ۱۰
مشکلات روان شناختی: ۱۰
عقب ماندگی ذهنی ۱۰
دانش آموزان ناتوان ذهنی آموزش پذیر : ۱۰
دانش آموزان عادی : ۱۱
فصل دوم ۱۲
پیشینه تحقیق ۱۲
تاریخچه ناتوانی هوشی: ۱۳
تعریف ناتوانی هوشی ۱۴
طبقه بندی کودکان ناتوان هوشی: ۱۶
طبقه بندی بر اساس شدت ناتوانی هوشی ۱۶
ناتوانی هوشی خفیف ۱۶
ناتوانی هوشی متوسط ۱۶
ناتوانی هوشی شدید ۱۷
طبقه بندی برای هدفهای آموزشی : ۱۷
کودکان ناتوان هوشی آموزش پذیر : ۱۹
کودکان ناتوان هوشی تربیت پذیر: ۱۹
کودکان ناتوان هوشی حمایت پذیر ۲۱
علل ناتوانی هوشی ۲۱
خانواده ۲۳
خصوصیات خانواده ۲۳
ترکیب خانواده ۲۳
خانواده تک والد و خانواده طبیعی ۲۴
سن والدین ۲۵
ترتیب تولد کودکان ۲۵
واکنش های والدین نسبت به کودک ناتوان هوشی : ۲۶
۱٫واکنش اضطرابی : ۲۸
۲٫تمایل به طرد کودک : ۲۹
۳٫احساس گناه والدین : ۲۹
۴٫افسردگی : ۳۲
۵٫خشم : ۳۲
۶٫مشکلات زناشویی : ۳۳
مراحلی که والدین کودکان ناتوان هوشی در سازگاری طی می کنند. ۳۵
۱٫ مرحله آگاهی از خطر : ۳۵
۲٫ مرحله مقاومت ۳۷
مکانیزمهای دفاعی والدین با کودک ناتوان هوشی ۳۹
فشار روانی بر روی والدین کودکان ناتوان هوشی ۴۳
تاثیر کودک ناتوان هوشی بر خانواده ۴۳
تاثیر کودک ناتوان هوشی بر تعاملات خانوادگی ۴۴
تاثیرکودک ناتوان هوشی بر رابطه بین پدر و مادر ۴۴
تاثیر کودک ناتوان هوشی بر پدر : ۴۶
تاثیر کودک ناتوان هوشی بر مادر: ۴۷
موقعیت اقتصادی – اجتماعی والدین با کودکان ناتوان هوشی ۴۷
تاثیر میزان تحصیلات والدین در سازگاری با کودک ناتوان هوشی ۴۸
تاثیر مذهب در خانواده دارای کودک ناتوان هوشی ۴۸
«تحقیقات انجام شده در خصوص والدین کودکان ناتوان هوشی» ۵۰
تحقیقات انجام گرفته بر روی مادران کودک ناتوان هوشی : ۵۴
تحقیقات انجام شده در خصوص پدران با کودک ناتوان هوشی : ۵۹
تحقیقات انجام گرفته در ارتباط با مقایسه بین پدر و مادر دارای فرزند ناتوان هوشی: ۶۰
تحقیقات انجام شده در مورد تاثیر کودک ناتوان هوشی بر زندگی زناشویی والدین : ۶۷
تحقیقات انجام شده در رابطه با سازگاری والدین با کودک ناتوان هوشی : ۶۸
تحقیات انجام شده در خصوص جنسیت کودکان ناتوان هوشی و تاثیر آن بر والدین ۷۰
تحقیقات انجام شده در خصوص سن کودکان ناتوان هوشی و تاثیر آن بر روی والدین ۷۱
فصل سوم ۷۳
روش تحقیق ۷۳
روش تحقیق: ۷۴
جامعه آماری: ۷۴
نمونه : ۷۴
روش نمونه گیری: ۷۵
روش جمع آوری اطلاعات : ۷۵
ابزار پژوهش ۷۶
ابعاد این آزمون شامل: ۷۷
اعتبار آزمون: ۸۰
پایایی آزمون : ۸۱
پایایی آزمون در ایران ۸۲
اعتبار آزمون۹۰ ScL در ایران ۸۲
روشهای تحلیل آماری داده های پژوهش : ۸۲
فصل چهارم ۸۳
تحلیل داده ها ۸۳
مقدمه ۸۴
بخش اول ) تجزیه و تحلیل توصیفی ۸۵
الف ) توصیف ویژگی های نمونه مورد بررسی ۸۵
ب) توصیف مقایسه ای نمرات والدین کودکان عادی و ناتوان هوشی ۹۱
ج) توصیف مقایسه ای نمرات پدر و مادر کودک ناتوان هوشی ۱۰۰
توصیف نمرات شکایت جسمانی پدر و مادر کودکان ناتوان هوشی ۱۰۰
توصیف نمرات وسواس اجباری پدر و مادر کودکان ناتوان هوشی ۱۰۱
توصیف نمرات حساسیت در روابط متقابل پدر و مادر کودکان ناتوان هوشی ۱۰۲
بخش دوم ) تجزیه و تحلیل استنباطی ۱۰۹
بررسی فرضیه های پژوهشی : ۱۰۹
بررسی فرضیه اول ۱۰۹
فصل پنجم ۱۱۷
نتیجه گیری ۱۱۷
بررسی نتایج ۱۱۸
الف :بررسی نتایج مربوط به فرضیه اول در عوامل نه گانه پرسشنامهSCl 90 ۱۱۸
۱٫شکایات جسمانی ۱۱۸
۲٫حالات وسواسی – اضطراری ۱۱۹
۳٫حساسیت در روابط متقابل ۱۱۹
۴٫افسردگی ۱۱۹
۵٫اضطراب ۱۲۰
۶٫پرخاشگری ۱۲۱
۷٫ترس مرضی ۱۲۲
۸٫افکار پارانوئیدی ۱۲۲
۹٫ روان پریشی ۱۲۲
ب: بررسی نتایج مربوط به فرضیه دوم درعوامل نه گانه پرسشنامه SCL90 ۱۲۲
۱: شکایات جسمانی ۱۲۲
۲٫ حالات وسواسی - اضطراری ۱۲۳
۳٫حساسیت در روابط متقابل ۱۲۳
۴٫افسردگی ۱۲۴
۵٫اضطراب ۱۲۴
۶٫ خصومت(پرخاشگری) ۱۲۴
۷٫ترس مرضی ۱۲۵
۸٫ حالات پارانوئیدی ۱۲۵
۹٫ روان پریشی ۱۲۵
محدودیت های پژوهش ۱۲۶
پیشنهادات ۱۲۷
الف:نظری ۱۲۷
ب) کاربردی ۱۲۷
سوالات پرسشنامه SCL90 ۱۲۹
پاسخنامه پرسشنامه SCL90 ۱۳۵
منابع فارسی ۱۳۶


مقدمه
انسانها برای تامین نیازهای مادی ، معنوی و عاطفی خویش گروه تشکیل می دهند. یکی از
طبیعی ترین گروه هایی که می تواند نیازهای انسان را ارضاء کند خانواده است. فلاسفه و متفکران از دیرباز مدعی این نظریه بوده اند که خانواده نهادکلیدی در ساختار اجتماعی هر جامعه است وهرچه سلامت ورشدخانواده بیشتر باشد، بالندگی جامعه نیز افزون ترخواهد بود . برهمین اساس در فرهنگهای مختلف همواره تمهیداتی برای رشد هر چه بیشتر خانواده تدبیر شده است. با شروع تحولات نوین میل محققان به ارزشیابی عملی نظریه های موجود شدت گرفت وبه تبع آن ، نظریه مذکور نیز به محک آزمایش گذاشته شد. از جمله شاپ و یندتفلت [۱] (۱۹۹۴)نشان دادند که بین تعامل های خانواده وآسیب شناسی روانی آنان ارتباط وجود دارد. (حسینی فر ،۱۳۸۴)
خانواده یک نظام اجتماعی واز ارکان جامعه می باشد که ازطریق تفاهم بین زن وشوهر تشکیل می گردد. وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان وتربیت انها،برقراری ارتباط سالم اعضاء با هم و کمک به استقلال کودکان است حتی اگر کودک کم توان ذهنی باشددر هر صورت کودک یکی از اعضاء نظام خانواده است. کودک کم توان ذهنی و والدین نه تنها بریکدیگر تاثیر متقابل دارند ، بلکه سایر اعضای خانواده یعنی دیگر فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهند در این زمان آرامش خانواده از بین می رود و تمام نگاههای خانواده به سوی کودک معلول معطوف می شود، به بیان دیگر معلولیت یکی از فرزندان مانع آن می شود که خانواده بتواند کارکردهای متعارف خود را به نحوئ مطلوب داشته باشد(دیسون[۲]۲۰۰۰)از جمله این کارکردهاتامین محیطی دلپذیربرای اعضاء و ایجاد پایگاهی برای برقراری روابط اجتماعی اعضاءبا دیگران است. زن وشوهر هر کدام خودیا دیگری را مسئول تولد فرزند معلول می دانند ومشاجرات خانوادگی از همین جاشروع می شودودر نهایت ممکن است به طلاق وجدایی ،مشکلات روحی، روانی وبرهم خوردن سازگاری اعضای خانواده منجر شود.
وجود کودک معلول می تواند ضایعات واثرات جبران ناپذیری بر وضعیت بهداشت روانی خانواده داشته باشد. پدرومادرممکن است از داشتن چنین فرزندی به شدت رنج ببرندودچار حالاتی همچون افسردگی، اضطراب پرخاشگری ،ترس وخجالت شوند وآروزی مرگ داشته باشند. (ملک پور ، ۱۳۷۶).
تولد کودک معلول در روابط خانوادگی تغییراتی را ایجاد می کند به خصوص اگر معلولیتی شدید باشد یا کودک دارای معلولیتهای چندگانه باشد این تغییرها شدید خواهد بود.
معمولاً مادر بیشترین ضربه روحی را متحمل می شود و شاید بسیاری از مهارتهای مربوط به مراقبت از کودک را از دست بدهد و از طرف دیگر توجهش به دیگر اعضای خانواده کاهش پیدا کند.در چنین مواقعی نقش دیگر اعضای خانواده حساس تر و سنگین تر می شود.
واکنش اعضای خانواده تا حد زیادی به میزان سابقه فرهنگی ، باورها و ارزش های آنان بستگی دارد.همچنین تولد فرزند معلول یا ناتوان ذهنی در خانواده ای که دارای مشکلات مالی و ارتباطی است چه بسا موجب انحلال و از هم پاشیدن خانواده بشود.به تدریج کودک بزرگ می شود و والدین دل مشغولی استقلال کودک می شوند.
به راستی آیا او می تواند مستقل زندگی کند؟ بسیاری از مادران شیوه بیش حمایتی پیش
می گیرند که ممکن است برای مدت طولانی ادامه پیدا کند و متاسفانه نمی توان به راحتی بر آن غلبه کرد.این موضوع به خصوص از سال های نوجوانی به بعد اهمیت ویژه ای می یابد و ممکن است مشکلاتی را به دنبال داشته باشد.(علیزاه ، ۱۳۸۴).
بیان مسئله
فرآیند تربیت کودک برای والدین لذت آور است و این در حالی است که این فرآیند با مشکلات و ناراحتی هایی نیز همراه می باشد.از والدین انتظار می رود صبور ،فهیم ، زیرک ، خوش خلق و قدرتمند باشند.حتی در مورد والدینی که دارای کودکان باهوش و سالمی هستند نیز شکیبایی ، خلوص و توانایی تفاهم زیادی لازم است . با وجود این چنین موقعیتی برای خانواده یک کودک ناتوان ذهنی پیچیده تر و مخاطره آمیز بوده و پاداش «والدین بودن» احتمالاً بسیار ناچیز است.
بررسی ها نشان داده است که بسیاری از خانواده هایی که فرزند معلول دارند معمولاً محدود
می شوند و برای این خانواده ها محدودیت هایی در زمینه فعالیت های اوقات فراغت، شرکت در ورزش ها و بهره گیری از تسهیلات اجتماعی ، استفاده از وسایل حمل و نقل وجود دارد و این خانواده ها متحمل هزینه های پزشکی زیادی می شوند.
اما گروهی دیگر از پژوهشگران به نتایج متضادی دست یافته اند آنها گزارش کرده اند که این خانواده ها با خانواده های دارای کودک عادی از نظر استرس و کنش خانوادگی تفاوتی ندارند (هانت[۳]و مارشال ،۱۹۹۴).
کازاک[۴] و ماروین معتقدند که این خانواده ها در مقایسه با والدین کودکان عادی رضایت زناشویی یکسانی دارند.روشن است که برخی از این تناقضات ناشی از ضعف های روش شناختی از قبیل طرحهای تحقیقی ناقص ، نداشتن گروه های مقایسه یا نمونه های تحقیقی کوچک می باشد ؛ بخش دیگر به عواملی از قبیل شرایط فرهنگی ، مذهبی و محیطی مربوط می شود ،همچنین مسائل شناختی و چگونگی ارزیابی خانواده ها از وقایع، تفاوتهای فردی ،وسایل فرهنگی ، اجتماعی و اعتقادات مذهبی و سبک مقابله فردی مربوط می شود محققین در تلاشند به این مساله پی ببرند که چه عواملی در سازگاری خانواده تاثیر می گذارد و حضور و وجود کودک ناتوان ذهنی در خانواده چه مسائل و مشکلاتی را بوجود می آورد.
در کشورهای دیگر تحقیقاتی انجام شده به نتایجی دست یافته اند این تحقیقات نه جامع است و نه می توان نتایج را به همه فرهنگها تعمیم داد.
بنابراین با توجه به منابع تحقیقی کم در زمینه خانواده های دارای فرزند مبتلا به عقب ماندگی ذهنی در ایران و با توجه به شرایط فرهنگی، مذهبی و صنعتی منطقه مورد پژوهش شهر (اراک ) سوال اصلی در پژوهش حاضر این است.
سوالات پژوهش
۱) آیا والدین کودک ناتوان هوشی در مقایسه با والدین کودک عادی مشکلات روان شناختی بیشتری را تجربه می کنند؟
۲) آیا مادران کودک ناتوان هوشی در مقایسه با پدران کودک ناتوان هوشی مشکلات روان شناختی بیشتری را تجربه می کنند؟

اهمیت پژوهش
اهمیت این تحقیق شناخت هرچه بیشتر و عمیق از خصوصیات خانواده یک کودک ناتوان هوشی و به خصوص ویژگیهای والدین آنان به عنوان یک عامل موثر در رشد کودک ناتوان هوشی و یک منبع مهم اطلاعات برای مربی در جهت ارائه هرچه بهتر برنامه های آموزشی برای والدین و کودکان ناتوان هوشی است.یکی از مهمترین شرایط لازم برای سلامتی روانی وجود محیط سالم خانوادگی است این محیط در دسترس آدمی است که می توان آن را طوری تنظیم کرد که هر آینه در بهبود وضع افراد اگر موثر نباشد لااقل موجب تخریب آن نگردد.در جامعه ما اعتقاد بر این است که حمایت از نظام اجتماعی – حمایت از جامعه انسانی است .
بنابراین حجم قابل توجهی از خانواده ها در جامعه ایرانی از اثرات منفی داشتن یک کودک ناتوان هوشی و همچنین از بار مراقبتی بسیار زیاد فشارهای روانی و اجتماعی و مالی و عاطفی ناشی از داشتن یک کودک معلول رنج می برند ، این عمل می تواند ثبات خانوادگی را بهم زده و باعث بر هم ریختگی سازمان خانواده شوند.
از طرفی دیگر بسیاری از محققانی که با افراد معلول و ناتوان هوشی کار می کنند به نیت خانواده واقف هستند و همچنین اثر شگرف یک کودک معلول را بر پویایی های یک خانواده را درک میکنند.متخصصان کودکان ناتوان هوشی از تاثیرات منفی و مثبت یک کودک معلول بر خانواده با خبرند و از سوی دیگر متخصصان تعلیم و تربیت در می یابند که خانواده یک کودک معلول و ناتوان می تواند سر چشمه لایزال حمایتی برای کودکان و یک منبع گرانقدر اطلاعات برای معلم است (ماهر ،۱۳۸۵).

اهداف تحقیق:
از آن جا که والدین نقش اساسی در تعلیم و تربیت کودک دارند و می توانند در خانواده با ایجاد جو عاطفی مناسب زمینه را برای تعلیم و تربیت موفق فراهم کنند.بویژه در سالهای اولیه زندگی کودک که فقط والدین واعضای دیگر خانواده با کودک بسر می برند.تلاش و کوشش بیشتر والدین در خصوص تعلیم وتربیت کودکان موجب پیشرفت و سرعت یادگیری آنها در سنین بعدی می شود و هر چقدر والدین توجه بیشتری به کودک داشته باشد و امکانات بیشتری را برای او صرف کنند یادگیری بهتر خواهد بود.این مسئله در مورد والدین با کودکان ناتوان هوشی نیز صادق است.
والدین با کودک ناتوان هوشی پس از آگاهی از ناتوانی هوشی فرزند شان دچار شوک شده و این شوک موجب بوجود آمدن بحرانهایی در والدین می شود.اگر والدین نتوانند ناتوانی هوشی فرزند خود را بپذیرند و در این زمینه مقاومت نشان دهند موجب می شود به تعلیم و تربیت کودک توجهی نکنند.عدم توجه به تعلیم و تربیت کودک منجر به این مسئله میشود که توانایی و استعداد شکوفا نشده و نتواند به یادگیری بپردازد.
هدف از پژوهش حاضر این است که مشکلات روان شناختی گروهی از والدین کودک ناتوان هوشی و والدین کودک عادی مقایسه شود تا مشخص شود که آیا والدین با کودک ناتوانی هوشی مشکلات روان شناختی بیشتری را تجربه می کنند یا خیر؟


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مقایسه مشکلات روانشناختی والدین کودکان ناتوان هوشی و والدین کودکان عادی

پایان نامه بررسی رغبت های شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی - word

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه بررسی رغبت های شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی رغبت های شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی - word


پایان نامه بررسی رغبت های شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی - word

پایان نامه:

جهت دریافت درجه کارشناسی

موضوع:

بررسی رغبتهای شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات:   صفحه

تکه های از متن به عنوان نمونه :

 فهرست عناوین چکیده تحقیق

فصل اول:

مقدمه

بیان مسئله

فرضیه تحقیق

هدف تحقیق

فایده و اهمیت تحقیق

ضرورت اجرای تحقیق

عوارض مشکل مورد تحقیق

تعریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق

فصل دوم:

تاریخ تعلیم و تربیت کرولالها در جهان و ایران

روشهای آموزش و پرورش دانش‌آموزان ناشنوا

تشریح و فیزیولوژی دستگاه شنوایی

نظریه‌های مختلف در رشد زبان

تئوری مربوط به رغبت

پیشینه تحقیق

فصل سوم:

جامعه تحقیق

نمونه تحقیق

روش نمونه‌برداری

ابزار تحقیق

اعتبار یا پایایی تست

روایی

قصل چهارم

محاسبات آماری

جدول توزیع فراوانی سئوالات(21-1)

فصل پنجم:

خلاصه یک تا چهار

پیشنهادات و محدودیتهای تحقیق

منابع تحقیق

پرسشنامه

چکیده تحقیق:

بعضی از افراد درانتخاب شغل تسلیم حوادث می‌شوند و برخی بدون نقشه و فکر تحت تأثیر اعضای فامیل، شغلی راانتخاب می‌کنند که با خصوصیات فردی آنها منطبق نیست برخی از مردم نیز تحت تأثیر ارزشهای اجتماعی بدون درنظر گرفتن خصوصیات روانی و طرح نقشه خاص شغل خود را انتخاب می‌کنند.

بطور کلی هدف از این پژوهش مقایسه و برسی رغبتها و گرایشات شغلی بین دانش‌آموزان دبیرستانی عادی و ناشنوا می‌باشد. اهمیت این پژوهش از آن جهت است که با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و گرایشات مختلف افراد بتوان ملاکهایی را که برای هر فرد در هر کشور و با هر فرهنگی مهم می‌باشد تعیین نمود.

فرض صفر در این تحقیق این است که تفاوتی بین رغبتهای شغلی دانش‌آموزان عادی و ناشنوا وجودندارد جامعه تحقیق در این پژوهش شامل دانش‌آموزان دختر عادی ناشنوا دبیرستانی می‌باشد و نمونه تحقیق شامل 50 نفر عادی و 5 نفر ناشنوا می‌باشد.

روش نمونه‌برداری به صورت نمونه‌برداری کومه‌ای یا دردسترس است که بدلیل راحتی و در دسترس بودن دانش‌آموزان از این روش استفاده می‌گردد.

ابزار تحقیق در این پژوهش پرسشنامه ارزش شغلی سوپر می‌باشد پس از اجرای آزمون از آزمودنیها برای مقایسه و بررسی دو گروه عادی و ناشنوا از محاسبات آماری و آزمون در مجذور خی استفاده می‌گردد فرص صفر در این آزمون بیان می‌کندکه یک متغیر از متغیر دیگری تأثیر نمی‌پذیرد و یا تفاوتی با آن ندارد پس از اجرای آزمون بر تک‌تک پرسشهای این پرسشنامه نتیجه بدین شرح بدست می‌آید:

دانش‌آموزان عادی و ناشنوا در موارد زیر با هم متفاوتند:

  • ضرورت داشتن ابتکار و خلاقیت برای حل مشکلات شغلی
  • امکان پیشرفت در شغل
  • پرداختن به شغلی که به قدرت هنری نیاز دارد.
  • دائمی بودن شغل
  • پرداختن به شغلی که به توانایی ذهنی نیاز دارد.

در سایر موارد ملاکهای پرسشنامه دانش‌آموزان عادی و ناشنوا یکسان بوده و هیچ تفاوتی مشاهده نگردید.

فصل اول

مقدمه

یکی از عوامل مهم تحول و نوسازی جامعه آموزش و پرورش می‌باشد بسیاری از صاحب نظران امور تربیتی با این سؤال مواجه هستند که چگونه می‌توان روندهای فرسوده آموزشی را تغییر داده نطام آموزش و پرورش را بهبود بخشید. نظام تربیتی در تغییر رفتار و هدایت نسل جوان همواره با آینده سروکار دارد بطوریکه هر چه دورانهای آینده در نظر برنامه نویسان و مربیان آموزش و پرورش روشنتر باشد فعلایتهای تربیتی و با کیفیت بهتر انجام گرفته و نتیجه مطلوبتری بدست می‌دهد به همین جهت در جهان کنونی هیچ کشوری نیست که در زمینه آموزش و پرورش به مطالعه نیازمندیها و ارزشهای انسانی در آینده نپردازد وکورکورانه یا بر اساس نیازها و ارزشهای رایج زمان به تنظیم برنامه‌های آموزشی دست بزند.

بطورکلی روشهای جدید تعلیم و تربیت مطالعه واقعیتها را در اطراف موضوعانی که برای شاگردان جالب است سازمان می‌دهد هدف این روشها تربیت به مهمترین وجه ممکن است این نوع تربیت تنها متضمن آنچه که تدریس می‌شود نیست بلکه شامل چگونگی توجه به علاقه و جلب علاقه دانش‌آموزان به درس خواندن نیز می‌باشد. مقصود این نیست که مهمترین و با استعدادترین شاگردان از آموزش استفاده کنند بلکه برنامه باید با توجه به آمادگیهای فردفرد شاگردان تنظیم گردد تا همه بتوانند و از آن بهره بگیرند. برنامه آموش باید بنجوی تنظیم گردد که در عین حال که شاگردان را از آموزش برخورد در نماید علاقه به یادگیری را نیز در آنان تقویت کند.

بسیاری از مربیان تعلیم و تربیت استدلال می‌کنند که اگر دانش‌آموزان براساس علاقه خود آموزش ببینند و رشته تحصیلی را با توجه به علاقه خود انتخاب کنند موفقیت بیشتری کسب می‌کنند و به این ترتیب از اتلاف وقت و نیروی آنان جلوگیری خواهد شد. به این منظور شناسایی علائق دانش‌آموزان امری ضروری است شناخت علائق یکی از جنبه‌های مهم برای درک موقعیتهای یادگیری شاگردان است و یکی از موقعیتهای یادگیری پیشرفت تحصیلی است.

دانش مربوط به علائق شاگرد برای مربی اهمیت زیاد دارد چون از طرفی شاگرد را بهتر می‌شناسد و سطح دانش او را براساس این شناسایی بالاتر می‌برد واز طرف دیگر او را با رشته‌های تحصیلی مشاغل و حرفه‌های مختلف آشنا می‌کند به این ترتیب مربی هم به جنبه فردی – احساسی و هم جنبه تحصیلی – حرفه‌ای شاگرد توجه می‌کند از سوی دیگر رشد سریع تکنولوژی و پیشرفتهای علمی و فنی قرون اخیر. تحولات ژرفی را در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی پدید آورده است. در مملکت ما نیز این تحولات و تغییرات در تمام شئون زندگی اثر گذاشته و امکانات تازه‌ای را سبب گشته است.

روی همین اصل افراد به انتخاب بجا و سنجیده شغل آینده‌شان براساس علائق و استعدادهای خود توجه بیشتری مبذول می‌دارند تا علاوه بر تأمین آینده‌ای بهتر و بهره‌مندی هر چه بیشتر از امکانات یاد شده بتوانند اوقات کار خود را به صورتی مطبوع و دلپذیر درآورند.

در عصر تکنولوژی و صنعت آموزش و پرورش باتربیت نیروی کارآمد می‌تواند پیروزی‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را نصیب ملت نماید.

رشد سریع تکنولوژی آموزش و پرورش را نیازمند گسترش کمی و کیفی می‌نماید و برنامه‌های قالبی و محدود دیگر قادر به همگامی با سرعت مضاعف تکنولوژی نخواهد بود. در زندگی و تمدن مبتنی بر کشاورزی و دامداری سرنوشت شغلی هر فرد معلوم بود و معمولاً شغل پدر را فرزندان به ارث می‌برند در چنین شرایطی نه سنجش علافه مطرح بود و نه در نظرگرفتن استعداد و نه راهنمایی شغلی، ولی در عصر حاضرمسأله به این سادگی نیست فرصتهای شغلی فراوان و گوناگون و وجود حالت تردیدزا و سرگردانی جهت انتخاب شغل و کوشش برای بکار گماردن بهترین فرد برای هر شغل لزوم توجه به علائق و خصوصیات و استعدادهای افراد برای انتخاب یک شغل متناسب بیشتر از هر زمانی جلوه‌گری می‌کند.

بیان مسأله:

امروزه آموزش و پرورش هر کشوری سعی در پرورش و بارآوردن افرادی دارد که بتواند با سیستم جامعه و همچنین با توجه به علاقه و رغبت خود کار مورد علاقه‌شان را پیدا کرده و بعنوان فرد مطلوب در جامعه فعالیت نمایند. این امر در جهان در حدود سال 1914 . م شروع شده است. از طرف دیگر آموزش و پرورش ناشنوایان حدود چهارصد سال و در ایران حدود هفتاد سال سابقه دارد. اما هنوز آموزش و پروش نتوانسته پاسخگوی بسیاری از سؤالات گروه علی‌الخصوص در زمینه راهنمایی شغلی و حرفه‌ای هنوز سئوالات زیادی بدون پاسخ مانده‌اند

توجه به رغبتهای کودکان از زمان تحول درآموزش و پرورش ایجاد گشته و با جایگزینی آموزش و پرورش فعال این توجهات روز‌به روز بیشتر می‌شود.

قابل ذکر است که براساس تعریف ارائه شده در فرهنگ عمید رغبت عبارتست از: خواستن، میل داشتن، دوست داشتن، علاقه، میل، اراده و آرزو. همچنین در فرهنگ لغت وبستر رغبت عبارتست از: تحریکی احساساتی که با توجه به علاقه نسبت به چیزی توأم باشد رغبت زمانی ایجاد می‌‌شود که انسان چیزی را دوست بدارد و آن شئی را مورد توجه قرار دهد و مشاهده کند یا درباره آن چیز بیاندیشد و سرانجام از آن لذت ببرد بعبارت دیگر می‌توان گفت که رغبتها همان ترجیح و دوست داشتنی‌های انسان است در لحظه معینی از زمان.

با توجه به اینکه در این تحقیق انواع ناشنواها بطور جداگانه مورد بررسی قرار نگرفته‌اند بنابراین بادی گفت که: ناشنوا فردی است که بنابر عللی و با درجات مختلفی از جس شنوایی خود محروم شده و هم اکنون در مدارس مخصوص ناشنوایان تحصیل می‌کند.

در کشور ما این مسأله یعنی توحه به رغبتهای کودکان و جایگزینی آموزشی و پرورشی فعال. هنوز در مدارس عادی کمتر بچشم می‌خورد و در جامعه محدود ناشنوایان نیز این امر هنوز مورد توجه قرارگرفته است. به جهت روشن نمودن یکی از این سئوالات دست به تحقیق زده می‌شود و طی آن یک آزمون( پرسشنامه شغلی) بین کودکان ناشنوا و افراد عادی اجرا می‌گردد.

در این تحقیق می‌خواهیم روشن کنیم که آیا:

» بین رغبتهای شغلی دانش‌آموزان عادی و دانش‌آموزان ناشنوا تفاوتی وجود دارد؟«

فرضیه تحقیق:

رغبت‌های شغلی دانش‌آموزان ناشنوا با رغبتهای دانش‌آموزان شنوا متفاوت نیست.( عدم تفاوت).

هدف تحقیق:

هدف تحقیق اولاً: انجام کاری عملی است تا بتواند یافته‌ای بر یافته‌های دیگر بیافزاید.

ثانیاً: می‌تواند کاربردی برای والدین و مربیان و دست‌اندرکاران نظام آموزش و پرورش این کودکان داشته باشد. تحقیق حاضر می‌تواند مربیان و مسئولین امر را از اهمیت و تأثیر ناشنوایی بررغبتهای شغلی این کودکان آگاه ساخته و روشهای مناسب جهت راهنمایی و ارائه راه‌حلهای مناسب را به دست دهد. نکته قابل توحه در تحقیق حاضر یافتن نظام آموزشی و تعلیمی مناسب بمنظور فراهم آوردن زمینه‌های مساعد در جهت برگزیدن شغلی منانسبشان است.

و....

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی رغبت های شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی - word

تحقیق در مورد بررسی اضطراب و افسردگی در بین معلمان مدارس استثنایی و عادی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد بررسی اضطراب و افسردگی در بین معلمان مدارس استثنایی و عادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی اضطراب و افسردگی در بین معلمان مدارس استثنایی و عادی


تحقیق در مورد بررسی اضطراب و افسردگی در بین معلمان مدارس استثنایی و عادی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه178

 

مقدمه :

در دنیای  امروزه هیجانات ، تنش ها ، عصبیت ها وعوامل متعددی از این قبیل حاکم بر زندگی روزمره افراد هستند .

هر کدام از افراد جامعه امروزی در برخورد مستقیم با انواع استرسها و شرایط عصبی قرار دارند .محیط زندگی اجتماعی ، خانواده وهر آنچه فرد با آن در ارتباط است میتواند بعنوان عامل تنش زا جریان زندگی اورا به سمت بحرانها ونگرانیها سوق دهد .

امروزه تجارب تنش زا ناخواسته عکس العمل افراد را تعیین می کنند . بدین ترتیب که وقتی فردی یک تجربه ناخوشایند واسترس همراه با آن را دریافت می کند واکنش منفی بصورت اضطراب خود کم بینی ، افسردگی وغیره را از خود بروز می دهد . زیرا قدرت برخورد مقابله طبیعی با مشکلات را در نیافته وشاید نمی تواند که دریافت صحیحی ا زموقعیت خود داشته باشد .

از معضلات جامعه امروزی وشاید از بزرگترین آنها مسائل اضطراب است وافسردگی که هر کدام را به اختصار بیان می داریم .

اضطراب ، دلشوره ، تشویش ، نگرانی ،دلهره ، دلواپسی ، بی قراری ، دل آشوبه ونابسامانی حالاتی هستند که هر انسانی خواه وناخواه آنرا تجربه کرده است . می توان با اطمینان گفت که امکان ندارد انسان در این جهان زیسته باشد  وتجربه اضطراب را نداشته باشد ( معانه ، 1370).

ممکن است اضطراب را یک نوع درد داخلی دانست که سبب ایجاد هیجان وبه هم ریختن تعادل موجود می گردد و چون بشر دائما به منظور برقراری

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی اضطراب و افسردگی در بین معلمان مدارس استثنایی و عادی