لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه25
ملموس و محسوس ترین دستاور آمریکا در سرنگون سازی حکومت بعثی صدام اینگونه عنوان می شود که: آمریکا در لوای نظام نوین جهانی و گسترش حقوق بشر، موفق شد ذخایر عظیم نفتی عراق را در اختیار بگیرد و از این طریق تأخیر اقتصادی خود نسبت به قدرتهای نوپیدایی چون اتحادیه اروپا، ژاپن و چین را جبران نماید. همانگونه که ملاحظه می شود دفاع از این حکم کلی، به لحاظ متدولوژیک، میسر نیست و هنگامی می توان به صحت و سقم آن پی برد که مقادیر احتیاج آمریکا به نفت و ارقام صادرات نفتی عراق، بصورتی دقیق و ریاضی بیان شود. بدین ضرورت، تحلیل حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ یابد که:
ظرفیت انرژیک عراق طی دو دهة آینده چقدر است و استراتژی آمریکا در قبال این ظرفیت تابع چه قواعدی است؟
پاسخ پرسش فوق را از رهگذر تبیین ظرفیت، توان تولید و تأسیسات صادراتی عراق مورد مطالعه قرار خواهیم داد و هزینه- نتیجه جنگ اخیر را با توجه به مناسبات انرژیک صادر مصرف کننده نفت طی دو دهه آینده (2023-2003) را به بحث و نقد خواهیم نهاد.
پردازش پرسش کلیدی
طرح این موضوع که جنگ اخیر به انگیزه سلطه بر ذخایر نفتی صورت گرفت، مسألهای را حل نمی کند، برای حل مسأله، باید در ذیل پرسش کلیدی صفحه قبل، به پرسش فرعی زیر هم پاسخ گفت؛
- میزان دقیق ذخایر نفتی عراق و مقام این کشور در میان صادرکنندگان عمدة نفت؟
- تخمین توان صادراتی عراق طی 20 سال آینده؟
- نیازمندی (فنی، سرمایه ای، مدیریتی) صنعت نفت عراق برای صادرات انبوه؟
- میزان وابستگی انرژیک آمریکا به نفت وارداتی از خاورمیانه از بخصوص از عراق؟
- پیامدهای هماهنگی انرژیک- استراتژیک آمریکا و عراق بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران؟
به نظر می رسد تبیین ریاضی پاسخ این پرسشها، می تواند تحلیلی انرژیک از جنگ اخیر ارایه نماید. البته اعتبار این قبیل تبیین ها هم هنگامی مضاعف خواهد بود که ارقام ارایه شده و مورد استناد با استفاده از داده های نشریات فنی انرژی بوده و حتیالامکان از تکیه بر تخمین های سیاسی و مقطعی پرهیز نماید. آنچه در پی میخوانید پاسخ به پرسش های فوق و در نهایت تحلیل انرژیک عراق برای آمریکاست.
مقاله در مورد جنگ آمریکا و عراق