فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار


دانلود تحقیق عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار

عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار
دکتر بهرام طوسی
     ابو حامد فریدالدین محمد عطار نیشابوری یکی از عرفا و صوفیان صاحب نام و نشان و حکیمی عالم و دانشمندی وارسته و تشنه و جویای حق و حقیقت بوده است که از ابتدای جوانی در پی کیمیای علم و دانش و علوم و فنون بوده تا به مقاماتی دست یافته از پیشوایان طریقت گشت و یکی از حاملان بزرگ فلسفه اشراق شد. (حقیقت، صص 5-473) تا آنجا که مورد تجلیل و اکرام بزرگان و پیشروان راه راستین عرفان و طریقت مانند حضرت مولوی و جناب شیخ شبستری واقع شده است:
هفت شهر عشق را عطار گشت     ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
عطار روح بود و سنائی دو چشم او     ما از پی سنائی و عطار آمده ایم
«مولوی»
یا:
مرا از شاعری خود عار ناید             که در صد قرن چون عطار ناید
            «شبستری»
     عظمت و شهرت عطار در محدوده مرزهای ایران زمین محدود نگشته و ایشان با عنوان «پیرمعرفت» جزو برگزیدگان و صاحبان کرامات در سایر کشورها نیز معروفیت بسزایی دارند، چنانکه در رساله «چیت سازان» و در رساله «فتوت نامه آهنگران»، در اولی از چهار پیر معرفت یاد شده (عطار، حافظ، شمس تبریزی و ملای روم) و در دومی از پنج پیر معرفت (شاه قاسم انوار، شمس تبریزی، عطار، سعدی و حافظ).
     (این رسایل خطی در پاکستان قرار دارد. ایرج افشار ص 54).
     قبل از هرچیز باید این نکته روشن شود که سرچشمه تصوف اسلامی در شریعت اسلام دارد و هدف غایی و نهایی آن نفوذ در مغز و اعماق مفاهیم جهان شمول دین و رسیدن به معنی و مقصود نهایی انبیاء می باشد که عبارت است از ساختن انسان والای متعهد و مسئول و متقی عاری از تعصبات جاهلانه و بی اساس و حب و بغض های پلیدی که حاصلی جز صدمه و خسران ندارد. هدف متخلق شدن به اخلاق الله و گرفتن خوی فرشتگان و عشق به معبود و معشوق ازلی و ابدی و همه مخلوق جهان هستی است که آفریده اویند صرف نظر از رنگ و نژاد و باورها و اعتقادات آنها.
     شیخ ابوالحسن خرقانی دستور داد بر سر در خانقاهش در بسطام بنویسند:
     «هر که درین سرا آید نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آنکس که در درگاه خداوند به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد».
     راه تصوف (که طریقت است و راه سلوک) از طریق دین و از میان راه انبیاء است تا رسیدن به عرفان یعنی شناخت و درک حقیقت خداوند یا حقیقت و منشاء و اصل هستی و عرفان هدف نهایی راه عارف و سیر و سلوک و تصوف است. صوفیان معتقدند که جز از راه دین به اسرار الهی و یافتن حقیقت راهی نیست. به همین جهت همیشه انجام واجبات دین را بر ذکر و دعا و توسل مقدم می دارند و تسبیح را پس از نماز به دست می گیرند. عراقی عارف دلسوخته قرن هفتم هجری فرماید:
برون  از شرع هر راهی که خواهی رفت گمراهی      خلاف دین هرآن علمی که خواهد خواند شیطانی
«دیوان عراقی»
سالک راه حق به قول شیخ عطار:
گرچه ره بر آتش سوزان کند      خویشتن را قالب قرآن کند
            «دیوان عطار»
و در فتوت نامه می فرماید:
به طاعت کوش تا دیندار گردی      که بی دین را نزیبد لاف مردی
                         پرستش کن خدای جاودان را      مطیع امر کن تن را و جان را
     صوفی و عارف راستین ندای «که یکی هست و هیچ نیست جزو لا اله اله هو» (ترجیع بند هاتف) را از مسجد، از میخانه، از کنیسه، از کلیسا، از آتشکده و از معبد می شنود (یثربی، ص .174) چنانکه در قرآن کریم آمده است، «و لکل وجهة هو مولیها فاستبقوا الخیرات» (بقره: 148) یعنی هر گروه و دسته ای را جهتی است که رو سوی آن می کند، پس پیشی گیرید در انجام اعمال نیک و همچنین «و لکل درجات مما عملوا» (احقاف: 19) یعنی هر کسی را مرتبت و درجه بسته به اعمالی است که انجام داده و این خطاب به همه انسانهاست.
     مرد عارف طبق نص صریح قرآن حق را در وجود هر انسانی می جوید که متقی تر است، در مسلمان، در زرتشتی، در ارمنی و مسیحیان دیگر، در یهودی راستین، در هندو و بودایی و سرخ و سفید و زرد و سیاه که همه آفریده اویند چرا که فرمود ما شما را آفریدیم (خطاب به همه انسانهاست، مگر آنکه انسان یا فرقه و گروهی را بشناسیم که آفریده او نباشد !) و شمار را به فرقه ها و شعبه ها و قبیله هایی تقسیم کردیم برای شناخت، «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» هر کس از شما که متقی تر و صالح تر و پاک تر باشد. عزیزترین شما در نزد ماست. برای مرد عارف اهل دلی که حاضر نیست موری را بیازارد که «جان دارد و جان شیرین خوش است» چگونه می تواند مردمی را که خداوند آفریده بیازارد و یا تعصبات نژادی و فرقه ای داشته باشد؟ او  می داند:
در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست.«حافظ»
و به قول درویش مقصود تیزگر معروف به شیخ رباعی:
در ذکر تو هر ذره زبانی دارد      هر ذره بتو راز نهانی دارد
        ذکر تو بود صیقل آیینه جان      بی ذکر تو نیست هر که جانی دارد
     او می داند همه انسانها به دنبال خیر و برکت و سعادت و آزادی خود و دیگران گامی بر می دارند و همه انسانها خواهان نیکی، یگانگی و دوستی و صفا و صمیمیت اند و از جنگ و خونریزی و اجحاف و ظلم بیزارند (اگر اینگونه نباشد انسان نیستند). حال، اهل مذاهب و ادیان مختلف و افراد گوناگون بسته به میزان فهم و درک و معلومات و سواد و مشرب و ذوق و سلیقه خود و تاثیرات محیطی که در آن بزرگ شده اند و تاثیر افراد و افکاری که با آن برخورد داشته اند، هر یک راهی را انتخاب می کنند که معتقدند آنان را به سر منزل مقصود می رساند. هر کدام به طریق خود می کوشند «در دل یار به هر شیوه رهی باز کنند» و درد سرگشتگی و بی سامانی خود را تسکین دهند به  قول عطار:
از می عشق تو بریخت بر دل آدم اندکی      از دل او به هر دلی دست بدست می رود
     اینجاست هر کس به قدر درک خود و به میل خود، به طریقی که او را تسکین می دهد و آرامش         می بخشد و می پندارد که به وصال معشوق و دیدار و لطف دوست خواهد رساند و او را به خدا (یعنی خیر و برکت و نیکی مطلق) نزدیک خواهد کرد، کوبه ای را می گیرد و به روش خود به صدا در می آورد. فرقی هم  نمی کند، اگر اخلاص و صمیمیت در کار باشد، دریچه ای به رویش باز خواهد شد. ولی اگر رنگ و ریایی در میان باشد و اگر تظاهر و فخر فروشی و خودنمایی و کاسبی در کار باشد و به فکر درآمد و عوام فریبی باشد که کفر است و الحاد. حتی عبادت ریایی نیز چنین باشد.
به قول عراقی:
دلی تا باشد اصطبل ستور و گلخن شیطان      نیاید از مشام جان نسیم روح ریحانی
     اما حقیقت و جوهر عرفان عبارت است از جهاد اکبر (جهاد با نفس) و رسیدن به آگاهی و بصیرت درونی که در آن صورت همه مسائل و کلیه مشکلات بشر حل می گردد. دیگر او و من و تویی باقی نمی ماند که اختلافی باقی بماند، همه «ما» می شود علیرغم تفاوتهای ظاهری در دین و در باورهای گوناگون. چشم به مغز و درون ادیان روشن می گردد که همه ادیان یکی است و به اسلام قرآنی و دین خاتم یعنی مکمل همه ادیان قبلی ختم می گردد.
     هدف عرفان بینایی و بصیرت درونی است و اگر آدم به این مرحله برسد خواهد توانست چشم برهم نهاده همه آفاق و انفس را سیر کند. فرسنگها دورتر را بنگرد و همه چیز را ببیند و رابطه ای همچون  رابطه میان پیامبر اکرم «ص» با اویس قرنی برقرار سازد که هرگز یکدیگر را ندیده بودند ولی از کوچکترین حرکات و سکنات یکدیگر باخبر بودند (تذکرة الاولیاء صص 29-19).
عطار می فرماید:
دلی کابینه اسرار گردد      ز نعتت خواجه احرار گردد
            (ص 655)
     برای این کار لازم است انسان به نفس مطمئنه برسد. یعنی چشمه دل وی از جوش و خروش های مادی و دنیوی آرام گیرد تا بتواند در سطح زلال و آیینه مانندش نقش همه چیز و همه جا و همه کس را بوضوح ملاحظه کند.
     سالکان طریق، ذکر دایم را وسیله این آرامش و آسایش روح و جسم و جان می دانند که: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» (صدرالدین قونوی در کتاب الفکوک انواع کشف و شهود را شرح می دهد و محمد خواجوی «محقق» در مقدمه طولانی کتاب با زبانی بس ساده و گیرا به آن اشاره ای مستوفی دارد، ص شصت و دو). توضیح لازم در اینجا این است که منظور از چشم پوشیدن از لذات دنیوی و کشتن نفس اماره، گوشه نشینی و عزلت اختیار کردن و پشت پا زدن به انجام مسئولیت ها و شانه خالی کردن از زیر بار انجام وظایف ملی و اجتماعی نیست بلکه منظور از میان بردن حرص مسائل دنیوی و حب و بغض های جاهلانه است.
     به خلاف تصورات غلطی که در میان بعضی اروپاییان متداول است که افکار و فلسفه شرقی چون با متافیزیک مربوط است تسلط زور و جبر را بر شخصیت افراد تجویز کرده و انسان را به عنوان آلت مطرح   می کند نه بعنوان عاملی که قادر به حدوث باشد و سعی و کوشش برای تسلط به جهان را توسط فرد از خصوصیات اروپایی و آمریکایی می داند (جاکابچیر، ص 130) باید متذکر شویم که این با فلسفه و روح عرفان راستین مغایرت دارد. «لیس للانسان الی ما سعی».

 

 

شامل 28 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار

مقاله در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

اختصاصی از فی ژوو مقاله در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز


مقاله در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه : 30

 

فهرست مطالب:

 

مقدمه. 3

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی. 4

رابطه عرفان و دین با تقابل دین و سیاست در غرب.. 7

بنیادی نبودن دعوای علم و دین در اسلام 9

تصویری از سابقه عرفان در غرب و مقایسه آن با اسلام 10

جهاد، عقلانی‌ترین ریاضت.. 11

اسلام، معنویت متکی بر اصول و مبانی عقلانی. 12

پرسش و پاسخ. 13

ناکارآمدی عرفان در پاسخ به نیازهای معنوی روز. 13

اسلام، بهترین گزینه برای پاسخ به مسائل معنوی جامعه. 14

چند وجه تمایز اسلام با مسیحیت.. 16

نگاهی گذرا بر برتری اسلام بر عرفان. 19

انگیزه‌های روآوردن به عرفان. 21

1ـ سرگرمی رازجویانه. 21

2ـ انگیزة سیاسی. 22

3ـ عوام فریبی. 23

4ـ مصلحت نظام 23

گرایش مطلوب در بین گرایشهای عرفانی. 25

واقعی بودن تفکیک بین دین و عرفان. 27

ملامتی‌گری، روح واحد در گرایشهای مختلف عرفانی. 28

انتساب نابجای عارف نسبت به فقیه. 31

عرفان زیرمجموعه دین است نه منبع و مفسر دین. 32

عرفان، از ادعا تا عمل. 34

ضعیف السند بودن روایات عرفانی. 35

اصل بودن اسلام در اصطلاح «عرفان اسلامی»

 

مقدمه

آقای ایزدپناه:  مباحثی که تاکنون در محور «عرفان، برهان و قرآن» مورد بررسی قرار گرفت،  مباحث پایه ای و نظری، برای سلسله مباحث عملی و عینی تر بوده است که از این جلسه شروع می­شود. به عقیدة من رابطه این بحث با «برهان، عرفان و قرآن» مشخص است. پرسش اساسی را به این صورت می­شود مطرح کرد که با رابطه عرفان با معنویت در جهان امروز چیست؟ یعنی عرفانی که در غرب مطرح است، و  عرفانی که در دین اسلام مطرح بوده، آیا این عرفان برای معنویت جهان امروز و نیازهای روحی و روانی و به خصوص معنوی کافی است یا نه؟ تقریبا دو نگرش عمده می توان به این سئوال پاسخ گفت، یک نگرش این است که ما با صرف فرهنگ اسلامی و فرهنگ قرآنی و سنت اهل بیت می توانیم معنویت جامعه امروز جهانی را تأمین کنیم. بنابراین عرفان به معنای متداول اگر نباشد هم مشکلی به وجود نمی­آید. شاید در مقطع تمدن اسلامی و همچنین تمدن غربی بتوان مطلع هایی را بعنوان شاهد مثال مطرح کرد، یعنی در یک دوره اصلا عرفان مطرح نبوده و در عین حال معنویت حاکم بود و نیازهای معنوی مردم تأمین می شد. پاسخ دیگر یا گرایش دیگر این اس که ما بدون عرفان هرگز نمی توانیم معنویت جامعه را و معنویت جوامع امروز را تضمین و تأمین کنیم. بحث امشب نظریه و تئوری دوم است که علی القاعده بدون عرفان به مفهوم متداول کلمه هم می توان معنویت داشت و نیازهای معنوی امروز را پاسخ گفت. تئوری دیگر و نظریه دیگر ـ که نظریه جناب آقای مهندسی است که در فردا شب خواهد بود. ـ این است که ما بدون عرفان، بدون فرهنگ و تمدن عرفانی به مفهوم متداول کلمه که در حوزه های علمیه و در دانشگاهها و حتی در جهان امروز در غرب مطرح است، نمی توانیم نیازهای معنوی نسل امروز و جامعه امروز را پاسخ دهیم. نظر دست اندرکاران این جلسات، یعنی اجلاس امشب و فردا شب، این بود که ابتدا نظریه پردازان محترم، یعنی جناب آقای دکتر یثربی و حجت الاسلام والمسلمین استاد مهندسی، دیدگاههای خودشان را مطرح کنند. تا بعد که سیر بحث مشخص می شود.

جناب استاد یثربی پایه گذار فلسفه عرفان به زبان فارسی در ایران می باشند و شاید همین بزرگوار بودند که در حدود بیست سال پیش، با کتاب فلسفه عرفان باب این بحث را در ایارن گشودند. و از جمله از آثار دیگر ایشان سلسله مباحثی در شرح موضوعی دیوان حافظ، آب طربناک و پس از آن شرحی است که بر رساله قیصری دارند که مجموع این مباحث نشان می دهد که استاد، بصورت عمیق در عرفان کار کرده اند و یکی از افراد مجرب و تئوری پرداز بسیار بزرگوار در ایران پیرامون عرفان می باشند. در خدمت استاد هستیم که مباحثشان را مطرح بفرمایند:

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی

آقای یثربی: در ابتدا عرض کنم غرض از برپایی این محافل این است که ما فکر نکنیم که همین که هستیم باید باشیم، بلکه انشاء الله باید به این سمت حرکت کنیم که چه بسا بتوانیم چیزی بشویم که هنوز هیچ کس به خیالش نمی رسد. چنانکه ما به عنوان بشر این تحول غیر قابل تصور را در علوم و فنون تجربه کردیم. مثلا در چهار قرن پیش شرایط امروز به ذهن هیچ کس  نمی رسید، یا در یک قرن پیش به ذهن هیچ کس نمی رسید که حوزه علمیه قم اینهمه امکانات را در اختیار بگیرد، و به مخیله شان هم خطور نمی کرد. پس باید توجه داشت که ما در علوم انسانی هم نباید دچار غفلت شویم و نکنیم که هر چه باید داشته باشیم را داریم و هیچ آیندة بهتر از گذشته مان در انتظار ما نیست. غرض از همه این مناقشات و این جلسات این است که ما از وضع موجودمان به طرف آینده خیز برداریم. من مطمئنم به آینده بسیار روشنی راه خواهیم یافت که الان ما هیچکدام نمی توانیم تصور کنیم. بارها به من می گویند، چرا فقط مسائل را نقد می کنید و راه حل نشان نمی دهید؟ من در جواب می گویم اینگونه نیست که تا این مسائل به ذهنم بیاید عنوان بکنم، بلکه به عقل خودم یک پیشنهادهایی هم می دهم ولی آن پیشنهاد نهایی ممکن است یک قرن یا دو قرن بعد به وسیله یک طلبه­ای، یا استادی از یک جایی ارائه شود و کلا بصورت بنیادی وضع علوم انسانی ما را دگرگون کند. اما با این تلاشها ما هم در آن فضیلت بعدی شریک  خواهیم بود. در حال حاضر ما باید وظیفة خودمان را انجام دهیم.

اجازه بدهیم در مقدمه بحث، اولا این سوء تفاهم را دفع کنم که بعضی ها فکر می­کنند من بعضی جاها بنا به مصلحتی یک جور و در بعضی جاها بگونة دیگر صحبت می­کنم. یعنی فکر می کنند من آدمی هستم که در یک جلسه از عرفان دفاع می­کنم، و در جلسه­ای دیگر بر علیه عرفان حرف می­زنم. یک سوء تفاهم دیگر اینکه بعضی‌ها اینگونه برداشت می‌کنند که من اصلا بگونه‌ای تعصب‌آمیز با عرفان مخالفم و به هر صورت می‌خواهم بهانه‌ای به دست بیاورم تا به این مکتب حمله کنم. در حالیکه اینگونه نیست و بنده هنوز هم تمام وجودم با این مسئله درگیر است، من روحاً عرفان را دوست دارم، بنده هنوز «ضرب زیدٌ» را هم نخوانده بود که در روحیه‌ام این مسائل بوده و حتی جزو مسائل خانوادگی‌ام بوده است، از قضا تصادف است یا هر چیز هست، نمی‌دانم؟ اولین دعایی هم که پدر بزرگ من برای من از یک شیخ خانقاه گرفته، دعای علم یا چیز دیگر بوده است. در آن وقت من چهار، پنج سال بیشتر نداشتم، بالاخره با چنین محیطی آشنا بودم. الان هم خوشم می‌آید. من اقرار می کنم که خانقاههای متعددی رفته‌ام و با مشایخ متعددی گفتگو داشته‌ام. ما آن زمانی که در قم بودیم این اصلا چنین جوی حاکم بود، بلکه برعکس کاملا جو بر ضد این مسئله بود. در آن زمان فقط ما پنج نفر بودیم که دائما درگیر این مسائل بودیم، دو نفر هم در راه همین سیر و سفر عرفانی تصادف کردند و در سال 1355 از دنیا رفتند، ما در آن زمان مرتب در شهرهای مختلف مثل مشهد، تبریز و... به دنبال اساتید این فن بودیم، ولذا من به عرفان علاقمند هستم و به جامعه هم توصیه می کنم چون عرفان اسلامی، مخصوصاً در ایران اسلامی و در سایة این توحید و تعالیم اسلامی یک ظرافت خاصی پیدا کرده است که عرفان نو افلاطونی این ظرافتها را ندارد. اما پس هنوز هم عرض می کنم هرچه من انکار بکنم الان همین اگر پخش شود اقلا صدها نفر در اقصی نقاط کشور پیش خودشان شهادت می دهند که فلانی راست گفته است، خیلی ها با همین نام و با همین نسبت و با همین تهمت ما را می­شناسند، البته من هم خوشم می آید و ابایی هم ندارم. همیشه هم تفننی هم می­کنم. من هم مثل خیلی­ها عاشقم که یک چوبه از این خاک به بالا بتوانیم برویم


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

تحقیق در مورد عرفان و تصوف

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد عرفان و تصوف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عرفان و تصوف


تحقیق در مورد عرفان و تصوف

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه64

 

 

عرفان و تصوف

یکى از علومى که در دامن فرهنگ اسلامى زاده شد و رشد یافت و تکامل پیدا کرد، علم عرفان است.

درباره عرفان از دو جنبه مى‏توان بحث و تحقیق کرد:یکى از جنبه اجتماعى و دیگر از جنبه فرهنگى.

عرفا با سایر طبقات فرهنگى اسلامى از قبیل مفسرین، محدثین، فقها، متکلمین، فلاسفه، ادبا، شعرا. . . یک تفاوت مهم دارند و آن اینکه علاوه بر اینکه یک طبقه فرهنگى هستند و علمى به نام عرفان به وجود آوردند و دانشمندان بزرگى در میان آنها ظهور کردند و کتب مهمى تالیف کردند، یک فرقه اجتماعى در جهان اسلام به وجود آوردند با مختصاتى مخصوص به خود، بر خلاف سایر طبقات فرهنگى از قبیل فقها و حکما و غیرهم که صرفا طبقه فرهنگى هستند و یک فرقه مجزا از دیگران به شمار نمى‏روند. اهل عرفان هرگاه با عنوان فرهنگى یاد شوند با عنوان ‏«عرفا» و هر گاه با عنوان اجتماعى‏شان یاد شوند غالبا با عنوان ‏«متصوفه‏» یاد مى‏شوند.

عرفا و متصوفه هر چند یک انشعاب مذهبى در اسلام تلقى نمى‏شوند و خود نیز مدعى چنین انشعابى نیستند و در همه فرق و مذاهب اسلامى حضور دارند، در عین حال یک گروه وابسته و به هم پیوسته اجتماعى هستند، یک سلسله افکار و اندیشه‏ها و حتى آداب مخصوص در معاشرتها و لباس پوشیدن‏ها و احیانا آرایش سر و صورت و سکونت در خانقاهها و غیره، به آنها به عنوان

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عرفان و تصوف

تحقیق در مورد عرفان

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد عرفان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عرفان


تحقیق در مورد عرفان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه101

 

فهرست مطالب

 

 

عرفان و اسلام

 ارزش و اصالت عرفان اسلامی

مقدمه

توحید عرفان به معنی وحدت وجود موجود است ،که براساس آن تنهایک حقیقت وجود واقعی دارد و پدیده های دگر همه مظاهر و  تعنیات آن حقیقت اند و با این حساب باید همه چیز خدا ، و خدا همه چیز بوده باشد . عارف کسی است که حق را درهمه چیز می بیند بلکه آن را عین همه چیز می داند و نیز عارف معتقد است جهان و هرچه در اوست  الوهی است .

درمکتب عرفان عشق و جذبه نیروی حاکم بر همه عناصر واجزاء جهان است و همین جاذبه عشق  ساری غیر مرئی است که عالم هستی را زنده و برنا نگه داشته و سلسله موجودات را به هم پیوسته است به طوریکه اگر در این پیوستگی و به هم بستگی سستی و خللی روی دهد رشته هستی گسیخته خواهد شد و قوام ودوام از نظام عالم وجود رخت برخواهد بست .

دور گردن ها ز موج عشق دان                       گر نبودی عشق بفسردی جهان

کی جمادی محو گشتی ، در نبات         کی فدای روح گشتی ، نامیات

برای بیان این عشق تنها می توان این عبارت را بیان کرد

گفتم دل و جان برسرکارت کردم         هرچیزکه داشتم نثارت کردم

گفتا ، توکه باشی که کنی یا نکنی         این من بودم که بیقرارت کردم

عرفا نسبت به پیروان ادیان و مذاهب دیگر  همیشه به دیده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عرفان

تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز


تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

 

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

  

 

تعداد صفحه47

 

 

 

فهرست مطالب

 

«فهرست مطالب»

مقدمه 3

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی 4

رابطه عرفان و دین با تقابل دین و سیاست در غرب 7

بنیادی نبودن دعوای علم و دین در اسلام 9

تصویری از سابقه عرفان در غرب و مقایسه آن با اسلام 10

جهاد، عقلانی‌ترین ریاضت 11

اسلام، معنویت متکی بر اصول و مبانی عقلانی 12

پرسش و پاسخ 13

ناکارآمدی عرفان در پاسخ به نیازهای معنوی روز 13

اسلام، بهترین گزینه برای پاسخ به مسائل معنوی جامعه 14

چند وجه تمایز اسلام با مسیحیت 16

نگاهی گذرا بر برتری اسلام بر عرفان 19

انگیزه‌های روآوردن به عرفان 21

1ـ سرگرمی رازجویانه 21

2ـ انگیزة سیاسی 22

3ـ عوام فریبی 23

4ـ مصلحت نظام 23

گرایش مطلوب در بین گرایشهای عرفانی 25

واقعی بودن تفکیک بین دین و عرفان 27

ملامتی‌گری، روح واحد در گرایشهای مختلف عرفانی 28

انتساب نابجای عارف نسبت به فقیه 31

عرفان زیرمجموعه دین است نه منبع و مفسر دین 32

عرفان، از ادعا تا عمل 34

ضعیف السند بودن روایات عرفانی 35

اصل بودن اسلام در اصطلاح «عرفان اسلامی» 37


مقدمه

آقای ایزدپناه:  مباحثی که تاکنون در محور «عرفان، برهان و قرآن» مورد بررسی قرار گرفت،  مباحث پایه ای و نظری، برای سلسله مباحث عملی و عینی تر بوده است که از این جلسه شروع می­شود. به عقیدة من رابطه این بحث با «برهان، عرفان و قرآن» مشخص است. پرسش اساسی را به این صورت می­شود مطرح کرد که با رابطه عرفان با معنویت در جهان امروز چیست؟ یعنی عرفانی که در غرب مطرح است، و  عرفانی که در دین اسلام مطرح بوده، آیا این عرفان برای معنویت جهان امروز و نیازهای روحی و روانی و به خصوص معنوی کافی است یا نه؟ تقریبا دو نگرش عمده می توان به این سئوال پاسخ گفت، یک نگرش این است که ما با صرف فرهنگ اسلامی و فرهنگ قرآنی و سنت اهل بیت می توانیم معنویت جامعه امروز جهانی را تأمین کنیم. بنابراین عرفان به معنای متداول اگر نباشد هم مشکلی به وجود نمی­آید. شاید در مقطع تمدن اسلامی و همچنین تمدن غربی بتوان مطلع هایی را بعنوان شاهد مثال مطرح کرد، یعنی در یک دوره اصلا عرفان مطرح نبوده و در عین حال معنویت حاکم بود و نیازهای معنوی مردم تأمین می شد. پاسخ دیگر یا گرایش دیگر این اس که ما بدون عرفان هرگز نمی توانیم معنویت جامعه را و معنویت جوامع امروز را تضمین و تأمین کنیم. بحث امشب نظریه و تئوری دوم است که علی القاعده بدون عرفان به مفهوم متداول کلمه هم می توان معنویت داشت و نیازهای معنوی امروز را پاسخ گفت. تئوری دیگر و نظریه دیگر ـ که نظریه جناب آقای مهندسی است که در فردا شب خواهد بود. ـ این است که ما بدون عرفان، بدون فرهنگ و تمدن عرفانی به مفهوم متداول کلمه که در حوزه های علمیه و در دانشگاهها و حتی در جهان امروز در غرب مطرح است، نمی توانیم نیازهای معنوی نسل امروز و جامعه امروز را پاسخ دهیم. نظر دست اندرکاران این جلسات، یعنی اجلاس امشب و فردا شب، این بود که ابتدا نظریه پردازان محترم، یعنی جناب آقای دکتر یثربی و حجت الاسلام والمسلمین استاد مهندسی، دیدگاههای خودشان را مطرح کنند. تا بعد که سیر بحث مشخص می شود.

جناب استاد یثربی پایه گذار فلسفه عرفان به زبان فارسی در ایران می باشند و شاید همین بزرگوار بودند که در حدود بیست سال پیش، با کتاب فلسفه عرفان باب این بحث را در ایارن گشودند. و از جمله از آثار دیگر ایشان سلسله مباحثی در شرح موضوعی دیوان حافظ، آب طربناک و  

 

فهرست مطالب

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز