فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری

اختصاصی از فی ژوو زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری


زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری

 

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات35

 

زندگینامه
فریدالدین ابو حامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری،یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران دراواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم هجری قمری است. بنا بر آنچه که تاریخ نویسان گفته اند بعضی از آنها سال ولادت او را 513 و بعضی سال ولادتش را 537 هجری.ق، می دانند. او در قریه کدکنیا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بوده به دنیا آمد. وی در شهر شادیاخ ولادت یافت . چنانکه می دانیم پس از حمله غزان به سال 548 شهر نیشابور ویران شد و چندی بعد شادیاخ که در جانب راست نیشابور واقع بود جای آن را گرفت و چون باز در حمله مغولان ویران گشت این بار نیشابور به محل قدیم خود عودت یافت . بنابراین خواه عطار در شادیاخ و خواه در کدکن که هر دو از اعمال نیشابور بوده اند ولادت یافته باشد وی منسوب به شهر نیشابور هست و اینکه حاج خلیفه او را در چند مورد از کتاب خود همدانی شمرده البته درست نیست . ابی بکر ابراهیم مرد بیدار دلخدا شناس وطریقت دان بوددر نیشابور به دارو فروشی می پرداخت ومحترم ومعزز می زیست.
همسر ابراهیمزنی پاک نهادخداپرستزهد پیشه وزاهد منش بود که بیست وچند سال آخر عمر را به خلوت نشست بوددر را بر کس وناکس بسته وتنها به پرستش خدای یگانه می پرداخت(خسرونامه چاپ تهران).
این زن وشوهر دین داربه دامن عنایت پیامبر گرامی اسلام دست زدند وبه شرف نام عزیزشپسر را " محمد" نامیدند "ابو حامد" کنیه اش کردند:
آنچه آنرا صوفی آن گوید بنام ختم شد آن بر محمد والسلام
من محمد نامم واین شیوه نیز ختم کردم چون محمد ای عزیز
ابو حامد محمددر شهر نیشابور پرورش یافتبه استاد سپرده شدعلم وفضل آموخت و" فریدالدین" لقب یافت. سالهای کودکیش به احتمال قوی در اواخر عهد سنجر گذشت . در فاجعه غز (548) که نیشابور و خراسان به دست آن ها افتاد فریدالدین محمد شش یا هفت سالی بیشتر نداشت . ماجرا یک شورش خشم آلود مشتی تر کمان شبانکاره بود – که از ناچاری با سلطان به چالش برخاسته بودند . فقط بی تدبیری سلطان و امیران در گاه آن را به یک فتنه خونین تبدیل کرده بود – فتنه غز حادثه چنان عظیم چنان موحش و چنان درد ناک بود که نمی توانست در خاطر کودک خردسال تاثیر درد انگیز خود را باقی نگذاشته باشد .


دانلود با لینک مستقیم


زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری

مقاله در مورد عطار نیشابوری

اختصاصی از فی ژوو مقاله در مورد عطار نیشابوری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد عطار نیشابوری


مقاله در مورد عطار نیشابوری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 3

 

عطار نیشابوری

فریدالدین محمد- فرزند ابوبکر متخلص به عطار شاعر و عارف نام آورد سدة ششم و آغاز سدة هفتم هجری است. عطار به سال537 هجری در کدکن نیشابور زاده شد روزگار زندگی او آکنده از فتنه و آشوب بود. ده ساله بود که غزان به خراسان تاختند و نیشابور در این فتنه ویران شد و در پایان راه عمر نیز چراغ زندگیش در حملة مغولان خاموش شد از آغاز کارش آگاهی چندانی در دست نیست اما گفته اند که در شهر خویش دارو فروش بوده است و به گفته خود او، شمار بسیاری از مردم درمان درد خویش را از او می خواسته اند و در این روزهای کسب و کار بوده است که درویشی را بر وی گذارده افتاده است و طی ماجرایی عبرت آموز، فریدالدین به عالم عرفان روی آورده است.

این مایه از تنبه که عطار را دگرگون کرده است در سالهای پایانی روزگار شر و شور جوانی به سراغ بسیاری دیگر از فرهیختگان رفته است و دیده ایم که ناصر خسرو و سنایی نیز بدین بیدار باش، به عالم «آگاهی» راه یافته اند و مولوی نیز از این قبیله بود اما عطار پیش از آن نیز از حقایق عرفانی بی بهره نبوده است، لیکن آن رویداد او را هرچه بیشتر به این وادی سوق داده است و در راه «طلب» چنان شده است که مولوی در اشعار خود، او را تکریم می کند به ابیاتی از این دست

عطار روح بود و سنایی دو چشم او     ما از پی سنایی و عطار آمدیم

از فریدالدین عطار، آثار منظوم و منثور بسیار بازمانده است. دیوان او مجموعه ای از قصیده و غزل است. قصیده هایی حکمت آمیز و غزال هایی پر شور. اثر دیگر او «منطق الطیر» است که جهانی از لطف و زیبایی که بهره ای از آن سرگذشت پرشور «شیخ صنعان» است. فریدالدین عطار پرکارترین شاعر پیش از امیر خسرو دهلوی است که مثنوی های با نام های اسرارنامه، الهی نامه، مصیبت نامه، جواهرالذات، وصیت نامه، بلبل نامه، حیدرنامه، اشترنامه، مختارنامه و شاهنامه را به گنجینة ادبیات زبان فارسی افزوده است.

اصولاً آنان که در هر دو زمینة نظم و نثر تلاش می کنند در یکی از این دو زمینه چالاک ترند، یا نظم و یا نثر. اما عطار از آن برگزیدگانست که در هر دو میدان درخشیده است و کسیکه منطق الطیر را بدان زیبایی عرصه داشته است تذکره الالی را رقم زده است. نثر عطار در تذکره الاولیاء است دلکش و پرشور که آمیزه ای است از واژه و آهنگ. سرآغاز هر زندگی نامه، جمله هایی است پرشور و آهنگین، اما نه از آن گونه نثر که واژه ها را در آنها به تنگنا گذاشته باشند در شعر نیز سخن عطار ساده و گیراست و این گیرایی با اشتیاقی پر شور در آمیخته است. شیوه ای که آثار روی را از گفته های شاعران پیشین، امتیاز تمام بخشیده است.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد عطار نیشابوری

دانلود تحقیق عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار


دانلود تحقیق عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار

عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار
دکتر بهرام طوسی
     ابو حامد فریدالدین محمد عطار نیشابوری یکی از عرفا و صوفیان صاحب نام و نشان و حکیمی عالم و دانشمندی وارسته و تشنه و جویای حق و حقیقت بوده است که از ابتدای جوانی در پی کیمیای علم و دانش و علوم و فنون بوده تا به مقاماتی دست یافته از پیشوایان طریقت گشت و یکی از حاملان بزرگ فلسفه اشراق شد. (حقیقت، صص 5-473) تا آنجا که مورد تجلیل و اکرام بزرگان و پیشروان راه راستین عرفان و طریقت مانند حضرت مولوی و جناب شیخ شبستری واقع شده است:
هفت شهر عشق را عطار گشت     ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
عطار روح بود و سنائی دو چشم او     ما از پی سنائی و عطار آمده ایم
«مولوی»
یا:
مرا از شاعری خود عار ناید             که در صد قرن چون عطار ناید
            «شبستری»
     عظمت و شهرت عطار در محدوده مرزهای ایران زمین محدود نگشته و ایشان با عنوان «پیرمعرفت» جزو برگزیدگان و صاحبان کرامات در سایر کشورها نیز معروفیت بسزایی دارند، چنانکه در رساله «چیت سازان» و در رساله «فتوت نامه آهنگران»، در اولی از چهار پیر معرفت یاد شده (عطار، حافظ، شمس تبریزی و ملای روم) و در دومی از پنج پیر معرفت (شاه قاسم انوار، شمس تبریزی، عطار، سعدی و حافظ).
     (این رسایل خطی در پاکستان قرار دارد. ایرج افشار ص 54).
     قبل از هرچیز باید این نکته روشن شود که سرچشمه تصوف اسلامی در شریعت اسلام دارد و هدف غایی و نهایی آن نفوذ در مغز و اعماق مفاهیم جهان شمول دین و رسیدن به معنی و مقصود نهایی انبیاء می باشد که عبارت است از ساختن انسان والای متعهد و مسئول و متقی عاری از تعصبات جاهلانه و بی اساس و حب و بغض های پلیدی که حاصلی جز صدمه و خسران ندارد. هدف متخلق شدن به اخلاق الله و گرفتن خوی فرشتگان و عشق به معبود و معشوق ازلی و ابدی و همه مخلوق جهان هستی است که آفریده اویند صرف نظر از رنگ و نژاد و باورها و اعتقادات آنها.
     شیخ ابوالحسن خرقانی دستور داد بر سر در خانقاهش در بسطام بنویسند:
     «هر که درین سرا آید نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آنکس که در درگاه خداوند به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد».
     راه تصوف (که طریقت است و راه سلوک) از طریق دین و از میان راه انبیاء است تا رسیدن به عرفان یعنی شناخت و درک حقیقت خداوند یا حقیقت و منشاء و اصل هستی و عرفان هدف نهایی راه عارف و سیر و سلوک و تصوف است. صوفیان معتقدند که جز از راه دین به اسرار الهی و یافتن حقیقت راهی نیست. به همین جهت همیشه انجام واجبات دین را بر ذکر و دعا و توسل مقدم می دارند و تسبیح را پس از نماز به دست می گیرند. عراقی عارف دلسوخته قرن هفتم هجری فرماید:
برون  از شرع هر راهی که خواهی رفت گمراهی      خلاف دین هرآن علمی که خواهد خواند شیطانی
«دیوان عراقی»
سالک راه حق به قول شیخ عطار:
گرچه ره بر آتش سوزان کند      خویشتن را قالب قرآن کند
            «دیوان عطار»
و در فتوت نامه می فرماید:
به طاعت کوش تا دیندار گردی      که بی دین را نزیبد لاف مردی
                         پرستش کن خدای جاودان را      مطیع امر کن تن را و جان را
     صوفی و عارف راستین ندای «که یکی هست و هیچ نیست جزو لا اله اله هو» (ترجیع بند هاتف) را از مسجد، از میخانه، از کنیسه، از کلیسا، از آتشکده و از معبد می شنود (یثربی، ص .174) چنانکه در قرآن کریم آمده است، «و لکل وجهة هو مولیها فاستبقوا الخیرات» (بقره: 148) یعنی هر گروه و دسته ای را جهتی است که رو سوی آن می کند، پس پیشی گیرید در انجام اعمال نیک و همچنین «و لکل درجات مما عملوا» (احقاف: 19) یعنی هر کسی را مرتبت و درجه بسته به اعمالی است که انجام داده و این خطاب به همه انسانهاست.
     مرد عارف طبق نص صریح قرآن حق را در وجود هر انسانی می جوید که متقی تر است، در مسلمان، در زرتشتی، در ارمنی و مسیحیان دیگر، در یهودی راستین، در هندو و بودایی و سرخ و سفید و زرد و سیاه که همه آفریده اویند چرا که فرمود ما شما را آفریدیم (خطاب به همه انسانهاست، مگر آنکه انسان یا فرقه و گروهی را بشناسیم که آفریده او نباشد !) و شمار را به فرقه ها و شعبه ها و قبیله هایی تقسیم کردیم برای شناخت، «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» هر کس از شما که متقی تر و صالح تر و پاک تر باشد. عزیزترین شما در نزد ماست. برای مرد عارف اهل دلی که حاضر نیست موری را بیازارد که «جان دارد و جان شیرین خوش است» چگونه می تواند مردمی را که خداوند آفریده بیازارد و یا تعصبات نژادی و فرقه ای داشته باشد؟ او  می داند:
در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست.«حافظ»
و به قول درویش مقصود تیزگر معروف به شیخ رباعی:
در ذکر تو هر ذره زبانی دارد      هر ذره بتو راز نهانی دارد
        ذکر تو بود صیقل آیینه جان      بی ذکر تو نیست هر که جانی دارد
     او می داند همه انسانها به دنبال خیر و برکت و سعادت و آزادی خود و دیگران گامی بر می دارند و همه انسانها خواهان نیکی، یگانگی و دوستی و صفا و صمیمیت اند و از جنگ و خونریزی و اجحاف و ظلم بیزارند (اگر اینگونه نباشد انسان نیستند). حال، اهل مذاهب و ادیان مختلف و افراد گوناگون بسته به میزان فهم و درک و معلومات و سواد و مشرب و ذوق و سلیقه خود و تاثیرات محیطی که در آن بزرگ شده اند و تاثیر افراد و افکاری که با آن برخورد داشته اند، هر یک راهی را انتخاب می کنند که معتقدند آنان را به سر منزل مقصود می رساند. هر کدام به طریق خود می کوشند «در دل یار به هر شیوه رهی باز کنند» و درد سرگشتگی و بی سامانی خود را تسکین دهند به  قول عطار:
از می عشق تو بریخت بر دل آدم اندکی      از دل او به هر دلی دست بدست می رود
     اینجاست هر کس به قدر درک خود و به میل خود، به طریقی که او را تسکین می دهد و آرامش         می بخشد و می پندارد که به وصال معشوق و دیدار و لطف دوست خواهد رساند و او را به خدا (یعنی خیر و برکت و نیکی مطلق) نزدیک خواهد کرد، کوبه ای را می گیرد و به روش خود به صدا در می آورد. فرقی هم  نمی کند، اگر اخلاص و صمیمیت در کار باشد، دریچه ای به رویش باز خواهد شد. ولی اگر رنگ و ریایی در میان باشد و اگر تظاهر و فخر فروشی و خودنمایی و کاسبی در کار باشد و به فکر درآمد و عوام فریبی باشد که کفر است و الحاد. حتی عبادت ریایی نیز چنین باشد.
به قول عراقی:
دلی تا باشد اصطبل ستور و گلخن شیطان      نیاید از مشام جان نسیم روح ریحانی
     اما حقیقت و جوهر عرفان عبارت است از جهاد اکبر (جهاد با نفس) و رسیدن به آگاهی و بصیرت درونی که در آن صورت همه مسائل و کلیه مشکلات بشر حل می گردد. دیگر او و من و تویی باقی نمی ماند که اختلافی باقی بماند، همه «ما» می شود علیرغم تفاوتهای ظاهری در دین و در باورهای گوناگون. چشم به مغز و درون ادیان روشن می گردد که همه ادیان یکی است و به اسلام قرآنی و دین خاتم یعنی مکمل همه ادیان قبلی ختم می گردد.
     هدف عرفان بینایی و بصیرت درونی است و اگر آدم به این مرحله برسد خواهد توانست چشم برهم نهاده همه آفاق و انفس را سیر کند. فرسنگها دورتر را بنگرد و همه چیز را ببیند و رابطه ای همچون  رابطه میان پیامبر اکرم «ص» با اویس قرنی برقرار سازد که هرگز یکدیگر را ندیده بودند ولی از کوچکترین حرکات و سکنات یکدیگر باخبر بودند (تذکرة الاولیاء صص 29-19).
عطار می فرماید:
دلی کابینه اسرار گردد      ز نعتت خواجه احرار گردد
            (ص 655)
     برای این کار لازم است انسان به نفس مطمئنه برسد. یعنی چشمه دل وی از جوش و خروش های مادی و دنیوی آرام گیرد تا بتواند در سطح زلال و آیینه مانندش نقش همه چیز و همه جا و همه کس را بوضوح ملاحظه کند.
     سالکان طریق، ذکر دایم را وسیله این آرامش و آسایش روح و جسم و جان می دانند که: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» (صدرالدین قونوی در کتاب الفکوک انواع کشف و شهود را شرح می دهد و محمد خواجوی «محقق» در مقدمه طولانی کتاب با زبانی بس ساده و گیرا به آن اشاره ای مستوفی دارد، ص شصت و دو). توضیح لازم در اینجا این است که منظور از چشم پوشیدن از لذات دنیوی و کشتن نفس اماره، گوشه نشینی و عزلت اختیار کردن و پشت پا زدن به انجام مسئولیت ها و شانه خالی کردن از زیر بار انجام وظایف ملی و اجتماعی نیست بلکه منظور از میان بردن حرص مسائل دنیوی و حب و بغض های جاهلانه است.
     به خلاف تصورات غلطی که در میان بعضی اروپاییان متداول است که افکار و فلسفه شرقی چون با متافیزیک مربوط است تسلط زور و جبر را بر شخصیت افراد تجویز کرده و انسان را به عنوان آلت مطرح   می کند نه بعنوان عاملی که قادر به حدوث باشد و سعی و کوشش برای تسلط به جهان را توسط فرد از خصوصیات اروپایی و آمریکایی می داند (جاکابچیر، ص 130) باید متذکر شویم که این با فلسفه و روح عرفان راستین مغایرت دارد. «لیس للانسان الی ما سعی».

 

 

شامل 28 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار

مقاله زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری

اختصاصی از فی ژوو مقاله زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری


مقاله زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:33

زندگینامه...............................

ویژگی های آثار..........................

آثار عطار ..............................

نمونه آثار .............................

مذهب عطار...............................

اطلاعات و دانش عطار......................

عطار متأخرین............................

سخن آخر ................................

منابع و مأخذ............................

 

فریدالدین ابو حامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری،یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران دراواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم هجری قمری است. بنا بر آنچه که تاریخ نویسان گفته اند بعضی از آنها سال ولادت او را 513 و بعضی سال ولادتش را 537 هجری.ق، می دانند. او در قریه کدکنیا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بوده به دنیا آمد. وی در شهر شادیاخ ولادت یافت . چنانکه می دانیم پس از حمله غزان به سال 548 شهر نیشابور ویران شد و چندی بعد شادیاخ که در جانب راست نیشابور واقع بود جای آن را گرفت و چون باز در حمله مغولان ویران گشت این بار نیشابور به محل قدیم خود عودت یافت . بنابراین خواه عطار در شادیاخ و خواه در کدکن که هر دو از اعمال نیشابور بوده اند ولادت یافته باشد وی منسوب به شهر نیشابور هست و اینکه حاج خلیفه او را در چند مورد از کتاب خود همدانی شمرده البته درست نیست . ابی بکر ابراهیم مرد بیدار دلخدا شناس وطریقت دان بوددر نیشابور به دارو فروشی می پرداخت ومحترم ومعزز می زیست.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری

دانلود تحقیق منطق الطیر عطار

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق منطق الطیر عطار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق منطق الطیر عطار


دانلود تحقیق منطق الطیر عطار

 فرمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 30

درباه ی زندگی عطار:

     درمیان بزرگان شعر عرفانی فارسی ، زندگی هیچ شاعری به اندازۀ زندگی عطار دراَبر

 ابهام نهفته نمانده است. اطلاعات ما در باب مولانا صد برابر چیزی است که در باب عطار

می دانیم . حتی آگاهی ما دربارۀ سنایی ،که یک قرن قبل از عطار می زیسته ، بسی بیشتراز

آن چیزی است که در باب عطار می دانیم . نه سال تولد ونه سال وفات او را به درستی

نمی دانیم .این قدر می دانیم که او در نیمه دوم قرن ششم وربع قرن هفتم می زیسته ،اهل

نیشابور بوده است وچندین کتاب منظوم و یک کتاب به نثر از او باقی مانده است .همچنین

هیچ گونه اطلاعاتی قطعی از فرزند ، همسر ، پدر و مادر و خویشاوندان او در دست نیست 
در این باب هر چه گفته شده است غالبا ً احتمالات و افسانه بوده است و شاید همین پوشیده

ماندن در ابر ابهام ، خود یکی از دلایل تبلور شخصیت او باشد که مثل دیگر قدیسان عالم

در فاصلۀ حقیقت و رویا و افسانه و واقعیت در نوسان باشد . اگر این ((افسانه گون ))

بودن ، در ((قدیس وارگی ))عطار تأثیری داشته ، در متهم کردن او و آلودن نامش به شعرهایی

بسیار سست و ناتندرست و ذهنیتی بیمارگونه و مالیخولیایی نیز بی تأثیر نبوده است .زیرا در

این هفت قرنی که از روزگار حیات او می گذرد ، مجموعۀ گوناگونی از شعرهای سست و

بیمارگونه به نام او بر ساخته شده است که جدا کردن حقیقت وجودی عطار از آن یاوه ها کار

آسانی نیست . بنابراین ، جویندگان زندگی نامه عطار همیشه نسبت به این مشکل اساسی باید

آگاهی داشته باشند و در داوری های خود جانب احتیاط را همواره رعایت کنند .

     ما در این یادداشت مختصر مروری خواهیم داشت بر بخش هایی از زندگی نامه عطار که

دارای اسناد قابل اعتماد تر است و قراین تاریخی تا حدودی آنها را تأیید می کنند .
     در آثار مسلم او تصریح به نام او که ((محمد )) است شده وخود در مواردی از همنامی

خویش با رسول (ص ) یاد کرده است¹ و در شعرهای خود تخلص «عطار» و « فرید » را

آورده است و معاصر او محمد عوفی نیز در لباب الالباب به عنوان «الأ جل فرید الدین افتخار

الأفضل ابو حامد ابوبکر² العطار النیشابوری... سالک جادۀ حقیقت و ساکن سجادۀ طریقت...»

ازاو یاد کرده است.³ پس تقریبا ًبا اطمینان می توان گفت که شاعر مورد بحث ما « فرید الدین

محمد عطار» است و در نیشابور بودن او تردیدی نیست .

مقدمه :

      شیوا ترین و شورانگیزین منظومه عرفانی شیخ عطار مثنوی منطق الطیر یا مقامات

طیور است .

     عطار و منظومه فرهنگی پیرامون او ، از زندگی تاریخی تا افسانه ها و از آثار مسلم

او تا مجموعه وسیعی از مجهولات و منجولات دوره های بعد که منسوب به اوست ، بی

شباهت به یک آیین و مذهب نیست . در کنار هر مذهبی مشتی افسانه و اساطیر و مجموعه

متناقضی از آرا می توان دید که با همه تضادی که در اصل ، با مبادی مرکزی آن آ یین دارند

از جهاتی سبب حفظ و حراست از آن مذهب اند و در لحظه هایی همان حواشی و افزوده ها ،

از نابودی آن اصول و مبادی مرکزی جلوگیری می کنند یا بهتر بگوییم : بقای هر مذهبی را

تناقض های درونی آن تضمین می کند . همان گونه که یک نظام ((علمی )) را تنا قض های

درونی آن نابود می کند . چرا که مذهب مرتبط با عالم غیب است و در غیب اجتماع نقیضین

محال نیست . این در عالم حس شهادت است که عقل می گوید :  اجتماع نقیضین محال است .

1.  در مواردی عطار به همنامی خویش تصریح دارد از جمله منطق الطیر ، چاپ دکتر گوهرین ، 26 . و نیز اسرار نامه ، 193 و مصیبت نامه ، 367
                                    از گنه رویم نگردانی سیاه              حق هم نامی من داری نگاه
2. به صورت اضافه باید خواند و کسرۀ میان دو کنیه ، کسرۀ بنوت است یعنی ابو حامد فرزند ابوبکر .
3. لباب الالباب ، محمد عوفی ، به تصحیح استاد سعید نفیسی ، تهران ، 1335 ،81- 480 .   
 عطار منطق الطیر را اینگونه آغاز می کند :

               آفرین جان آفرین پاک را            آن که جان بخشید و ایمان خاک را

     منطق الطیر با توحید باری تعالی نعمت رسول خدا (ص) وبیان فضیلت خلفای چهار گانه

ودر تعصب دینی آغاز می شود .

محتوای منطق الطیر

     در منطق الطیر نام هجده پرنده بعلاوه سیمرغ ذکر شده است که عطار با خصوصیات

مختلف ، هر کدام از مرغان را که سمبل و نشانه انسانهای جامعه اند معرفی می کند و در

آخر صد هزار مرغ در آرزوی داشتن رهبر و امام جمع می شوند و ...

     و حال می پردازیم به اینکه هر کدام از پرندگان از نظر عطار  سمبل ونماد چه کسانی

هستند : 

    1. هدهد : همان پوپک یا مرغ شانه به سر است که در روایت قرآن نامه حضرت سلیمان

را به نزد بلقیس برد . انتخاب هدهد به عنوان رهبر و پیشوا جمع مرغان و پرنده ای که هدایت

مرغان با اوست چندین عامل صوتی ومعنوی داشته است : تاجی که بر سر هدهد است یادآور

فره ایزدی است که در پادشاهان باستان جزء لوازم شهریاری تلقی می شده است و این فره

ایزدی با آنچه در دوره اسلامی در حق اولیا خوانده شده است بی ارتباط نیست . شباهت صوتی

کلمه هدهد بامادهء ((هدایت)) و ((هادی )) شدن در داستان مرغان جنبه محوری دارد- امری

است کاملا ً محسوس و نوعی جادوی مجاورت در آن نهفته است :(( هدهد هادی شده )) و

گذشته از اینها نقش هدهد در داستان سلیمان و بلقیس که در قرآن و کتب قصص انبیا دارد از

عواملی است که گزینش او را ، از میان دیگر مرغان موجه می سازد . 
   2. موسیجه : پرنده ای است کوچکتر از کبوتر که در منازل آشیانه می سازد و به رنگ

قهوه ای و خاکستری و صدایی دارد شبیه عبارت (( موسی کو تقی ؟ )) جادوی مجاورت در

موسی و موسیجه تداعی های بسیاری را به وجود می آورد که در صدر آنها رفتن موسی

است به کوه نور و خواستار دیدار حق شدن . این آرزوی دیدار حق در موسی ( وموسیجه )

  با آنچه در ضمیر پرندگان عطار نهفته است و شوق دیدار سیمرغ ، شباهت های بسیاری

دارند .

     3 . طوطی :طوق آتشین طوطی ناظر است به رنگ سرخی که در گردن طوطی دیده 

می شود . انتخاب طوطی- که در پس آینه او را الهام میدهند- به آنچه بر ضمیر سالک از

واردات غیبی نازل می شود بسیار مرتبط است و زندگی نامه هر سالکی مجموعه ای از

خواطر و الهامات اوست . سبزی پرهای طوطی او را با خضر- که نقش بسیار مهمی در
 
میان صوفیه وسلسله های مشایخ تصوف دارد – مرتبط می کند و جست وجوی جاودانگی
      
را که صوفی از طریق فنا فی الله¹ خواستار آن است به یاد می آورد .

     4.کبک : پرنده ای است با منقار سرخ ، آنچه از قهقۀ کبک بدان اشاره شده است ، 

ناظر به صدای این پرنده است و دلبستگی این پرنده به خوردن سنگ ریزه و اینکه می تواند

سنگ ریزه را در چینه دان خود آب کند در نظر عطار به گونه دلبستگی او به احجاز کریمه

(گوهرها) دیده می شود . اما همین دلبستگی به گوهر یادآور نگین سلیمان است و آنچه در

 افسانه ها پیرامون این نگین گفته شده است . بی گمان پیوندی وجود دارد میان این ویژگی

کبک و مقام سلیمان در میان انبیاء که مقام پادشاهی و نبوت است .

 1. یعنی محو شدن روح و وجود در خداوند .  
 5.تنگ باز یا تند باز: این تند باز ربطی به باز ندارد . آنچه عطار از خصایص او نقل

می کند این است که به عنوان پیک نامه بر از او استفاده می شد . جنبۀ رمزی این پرنده از

دیدگاه عطار ناظر به کسانی است که می خواهند از راه اندیشه منطقی و تأملات خرد ورزانه

به عمق تجربه دینی و عرفانی برسند .

     6.دراج:در صحنۀ حضور پرندگان در منطق الطیر دراج وارد گفت وگو با هدهد نمی شود

تنها در مقدمه داستان یادی از او کرده شده و به عنوان کسی که به معراج الست بر شده و

تاج بلی را بر فرق الست دیده است .

     7.بلبل : از میان پرندگان بلبل مظهر آن صوفی است که حق تعالی را در مظاهر جمالی او

می بینند و نظر بازند . برای اینان عبور از این مظاهر و رسیدن به ذات حق امری است

ناممکن .

     8.طاووس: رابطه طاووس با مار و بهشت در افسانه رانده شدن آدم از بهشت شهرت

دارد.طاووس ورابطه او با بهشت یادآور آن دسته از خداپرستان است که بهشت منتهی آرزوی

ایشان است و عملا ً هم بهشت حجاب ایشان از رویت حق تعالی می شود.

     9.تذرو: یا قرقاول ، مرغی است بسیار زیبا ورنگین شبیه به دراج .در هیچ یک از منابع

حیوان شناسی و ادب اشاره ای به جایگاه او در چاه نشده است و ظاهراً اشاره عطار به

رابطه ی تذرو و چاه جنبه مجازی دارد .

     10.قمری: نوعی کبوتر وحشی است با صدای خوش که نوعی از آن دارای طوق است

قمری در گفت و گوی مرغان هرگز ظاهر نمی شود ولی در آغاز داستان عطار خطابی با او

دارد که شاد رفته وتنگ دل باز آمده .
 11. فاخته : یا مرغ کوکو ،پرنده ای است که به صدای خوش مشهور است و با مردم کمتر

انس میگیرد و به دروغ گویی شهرت دارد فاخته نیز تنها در مقدمه درستان مورد خطاب قرار

میگیرد و در صحنۀ گفت وگوی مرغان حضور ندارد .

     12. باز : پرنده ای است شکاری که برای تربیت او تدابیری اندیشیدند آنچه در مورد باز

می تواند جنبه رمزی داشته باشد این است که طبیعتی وحشی دارد ( رمزی از انسان قبل از

ورود به عالم سلوک ) و امیال خواسته های خود را دنبال می کند .

       13.مرغ زرین:سیاق سخن عطار به ظاهر چنین می نماید که مرغ زرین هم پرنده ای است
   
در شمار دیگر پرندگانی که نام نشان ایشان را عطار آورده است ولی در متون کهن و آثار ادب 
فارسی و جانور شناسی پرنده ای به دین نام نشان نمی شناسیم. عده ای مرغ زرین را همان

باز می شناسند مهم ترین دلیل بر این که ابیات 677-681 در خطاب به مرغ زرین خطاب به

باز است این است که عطار در ارائه پرندگان دوازده پرنده را توصیف کرده است و اگر

 مرغ زرین را پرنده ای غیر از باز به شمار آوریم جمع این پرنده گان که در براعت استهلال

داستان دارای خطاب ویژه اند به سیزده خواهند رسید .

     14. بط :مرغابی سفید که نماد زاهدانی است که همواره در پی شست وشوی جامه وپاک

نگه داشتن آنند چندان که به نوعی بیماری روحی وسواس مبتلا می شوند و هر چه بیشتر

می شویند باز وسواس پاکی ، دامن ایشان را رها نمی کند .

     15.همای: مرغی است که در افسانه ها رمز سعادت و دولت و پادشاهی شناخته شده است

و به گفته ی استاد فروزانفر : در منطق الطیر همای نمودار  کسانی  است  که  شیفتۀ  نفوذ و

اقتدار و تاثیر دراجتماع  و امور مملکت می شوند و از راه زهد و گوشه نشینی می خواهند در

ارباب جاه  نفوذ  داشته باشند .

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق منطق الطیر عطار