فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد ویژگی قرآن در نهج البلاغه

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق کامل درمورد ویژگی قرآن در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد ویژگی قرآن در نهج البلاغه


دانلود تحقیق کامل درمورد ویژگی قرآن در نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 12
توضیحات:

 

ویژگی قرآن در نهج البلاغه

قرآن کتاب آسمانی و گفتار الهی است که برای هدایت بشر و رستگاری او بر پیامبر اکرم محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم ) نازل شده است. اما چه کسی می تواند آن را بشناسد و برای مردم معرفی کند؟

در پاسخ می توان گفت: کسی که شاگرد و تربیت یافته مکتب وحی و بزرگ شده در دامن وحی باشد.

چون قرآن می فرماید:

«لا یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم»

هیچ کس به حقیقت و تاویل قرآن آشنایی ندارد جز خدا و راسخان در علم و اسلام شناسان واقعی (آل عمران/7). اما راسخان در علم چه کسانی هستند؟

می توان گفت: پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) صاحب وحی و شاگرد ویژه او علی (علیه السلام)  و فرزندان ایشان. این دعا را می توان با کنارهم گذاشتن دو آیه قرآن اثبات کرد. چون قرآن می فرماید:

«لایمسه الا المطهرون» (واقعه/79)

قرآن را جز پاکان کسی نمی تواند مس کند.

اما پاکان چه کسانی هستند؟

در جای دیگر قرآن می فرماید:

«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (احزاب/ 33)

پس به حق باید گفت علی (علیه السلام) از آن پاکان و از جمله اسلام شناسان واقعی است.

« ینحدرعنی السیل و لا یرقی الی الطیر»(خطبه 3)

علوم و معارف از سرچشمه فیض من مانند سیل سرازیر می شود و هیچ پرواز کننده ای در فضای علم و دانش به اوج رفعت مقام من نمی رسد.

در جای دیگر

«این الذین زعموا انهم الراسخون فی العلم دوننا؟ کذبا و بغیا علینا ان رفعنا الله و وضعهم و اعطانا و حرمهم و ادخلنا واخرجهم»(خطبه 144)

«کجایند آنهایی که گمان می کنند غیر از ما راسخان در علم و اسلام شناسان واقعی هستند. ادعای آنها دروغ و ستم برماست. چون خداوند ما را برتری داده و آنها را فرو گذاشته و این مقام راسخون در علم را به ما بخشیده و آنها را از این بی بهره ساخته و ما را در آن وارد و آنها را از آن مقام بیرون کرده است.»

پس علی (علیه السلام) است که می تواند قرآن و ویژگی آن را بیان کند، چون در خانه وحی بزرگ شده است. می فرماید:

«نحن شجره النبوه و مهبط الرساله ومختلف الملائکه و ینابیع العلم»(خطبه 108 بند34)

 ما درخت نبوت و فرودگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و معدن علوم و سرچشمه های حکمت هستیم.

جای دیگر:

نحن الشعار و الاصحاب و الخزنه و الابواب لاتؤتی البیوت الا من ابوابها فمن اتاها من غیر ابوابها سمی سارقا(خطبه 153)

 ما جامه زیرین و یاران واقعی و گنجوران دین و درهای دانش هستیم. به خانه ها جز از درهایی که برای آنها قرارداده شده وارد نشوید. چون هرکس از غیر در وارد خانه شود دزد نامیده می شود.

ویژگیهای قرآن در کلام امام علی (علیه السلام):

1) زیبایی و ژرفایی قرآن:

از ویژگیهایی که می توان باری قرآن بیان کرد، زیبایی لفظ وفصاحت وبلاغت آن ودرعین حال عمیق وژرف بودن مطالب وموضوعات آن است. همانند دریائی زلال وآبی که هرچه غواص به درون آن برود به عمق آن نمی رسد.

می فرماید:

«وان القرآن ظاهره انیق وبا طنه عمیق لا تفنی عجائبه ولا تنقضی غرائبه»

همانا قرآن درظاهرشگفت آورونیکو ودرباطن ژرف وبی پایان است وعجائب وغرائب ونکات واسرارآن پایانی ندارد. (خطبه 18)

2) درمان روح وروان با قرآن:

انسان دارای دو نوع بیماری است

1- بیماری جسمانی وظاهری

2- بیماری روحی وباطنی.

بیماری اول توسط پزشک با داروهای طبیعی وشیمیایی نسخه می گرددکه گاهی انسان به وسیله آن دارو شفا می یابد وگاهی شفا نمی یابد بلکه برمریضی او افزوده می شود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد ویژگی قرآن در نهج البلاغه

اعجاز علمی قرآن

اختصاصی از فی ژوو اعجاز علمی قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اعجاز علمی قرآن


اعجاز علمی قرآن
اعجاز علمی قرآن

 13 صفحه

    قرآن کتابی است آسمانی که از جانب خداوند بر پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) وحی گردیده و در کلیترین وجه، می توان آن را کتاب «هدایت» برشمرد. مهمترین معجزه حضرت محمد(ص) قرآن است و ایشان تنها پیامبری است که دارای معجزه جاوید میباشد و نسلهای متعدد انسانها خواهند توانست از این معجزه جاوید بهره ببرند. ولی معجزه بودن قرآن چگونه دانسته میشود؟

    در نگاه اول قرآن معجزهای ادبی است که در اوج فصاحت و بلاغت قرار دارد و هیچ شعر و یا کلام عربی نمیتواند به پای آن برسد. نظمی خاص در چینش کلمات قرآن وجود دارد؛ اگرچه قرآن نه شعر است و نه نظم؛ ولی دارای آهنگی خاص است که این موسیقی بر اعراب تأثیری شگرف داشت؛ سران مشرک عرب در اوایل بعثت پیامبر اکرم(ص) چون این ویژگی قرآن را میدیدند، مردم را از شنیدن آن نهی مینمودند.


دانلود با لینک مستقیم


اعجاز علمی قرآن

تحقیق جامع درباره حیات پس از مرگ و عالم برزخ از نظر قرآن و روایت

اختصاصی از فی ژوو تحقیق جامع درباره حیات پس از مرگ و عالم برزخ از نظر قرآن و روایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق جامع درباره حیات پس از مرگ و عالم برزخ از نظر قرآن و روایت


تحقیق جامع درباره حیات پس از مرگ و عالم برزخ از نظر قرآن و روایت

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 62 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

پیشگفتار

 

   آیا انسان پس از مرگ یکباره وارد عالم قیامت مى‏شود و کارش یکسره‏مى‏گردد، و یا انسان در فاصله مرگ و قیامت‏یک عالم خاصى را طى مى‏کند و هنگامى که قیامت کبرى بپاشد وارد عالم قیامت مى‏گردد؟(و البته این را هم مى‏دانیم که تنها خدا مى‏داند که قیامت کبرى کى‏بپا مى‏شود.حتى پیامبران نیز از این مطلب اظهار بى اطلاعى کرده‏اند).

مطابق آنچه از نصوص قرآن کریم و اخبار و روایات‏متواتر و غیر قابل انکارى که از رسول اکرم و ائمه اطهار رسیده است استفاده مى‏شود، هیچکس بلافاصله پس ازمرگ وارد عالم قیامت کبرى نمى‏شود، زیرا قیامت کبرى مقارن است با یک سلسله انقلابها و دگرگونیهاى کلى در همه موجودات زمینى‏و آسمانى که ما سراغ داریم یعنى کوهها، دریاها، ماه، خورشید، ستارگان، کهکشانها.هنگام قیامت کبرى هیچ چیزى‏در وضع موجود باقى نمى‏ماند.بعلاوه در قیامت کبرى اولین و آخرین جمع مى‏شوند، و ما مى‏بینیم که هنوز نظام جهان برقراراست و شاید میلیونها و بلکه میلیاردها سال دیگر نیز برقرار باشد و میلیاردها میلیارد انسان دیگر بعد از این بیایند.

همچنین از نظر قرآن کریم - همان طور که‏از آیات گذشته و یک سلسله آیات دیگر استفاده مى‏شود - هیچ کس در فاصله مرگ و قیامت کبرى در خاموشى و بى حسى فرونمى‏رود، یعنى چنین نیست که انسان پس از مردن در حالى شبیه بیهوشى فرو رود و هیچ چیز را احساس نکند، نه لذتى داشته باشدنه المى، نه سرورى داشته باشد و نه اندوهى، بلکه انسان بلافاصله پس از مرگ وارد مرحله‏اى دیگر از حیات مى‏گرددکه همه چیز را حس مى‏کند، از چیزهایى لذت مى‏برد و از چیزهاى دیگر رنج، البته لذت و رنجش بستگى دارد به افکار و اخلاق‏و اعمالش در دنیا.این مرحله ادامه دارد تا آنگاه که قیامت کبرى بپا شود.در آن هنگام در اثر یک سلسله انقلابها ودگرگونیهاى بى نظیر که در آن واحد جهان را فرا مى‏گیرد و از دورترین ستارگان گرفته تا زمین ما همه مشمول آن دگرگونى مى‏شوند،این مرحله یا این عالم که براى هر کسى یک فاصله و حد وسط میان دنیا و قیامت مى‏شود، پایان مى‏پذیرد.

پس، از نظر قرآن کریم عالم پس از مرگ در دومرحله صورت مى‏گیرد، و به تعبیر صحیح‏تر، انسان پس از مرگ دو عالم را طى مى‏کند: عالمى که مانند عالم دنیا پایان مى‏پذیردو «عالم برزخ‏» نامیده مى‏شود، دیگر عالم قیامت کبرى که به هیچ وجه پایان‏نمى‏پذیرد.اینک بحث مختصرى درباره عالم برزخ

  عا لمى به نام عالم برزخ

(نظر جمعى از مفسرین در باره زنده بودن شهداء)

(و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات بل احیاء، و لکن لا تشعرون)بعضى از مفسرین چه‏بسا گفته باشند: که خطاب(نگوئید)به مؤمنین است که به خدا و رسول و روز جزا ایمان دارند ومعتقدند که بعد از زندگى دنیا زندگى دیگرى هست و دیگر از چنین کسانى تصور نمى‏رود که بگویند: آنهائى که در راه خدا کشته شده‏اند بکلى از بین رفته‏اند، با اینکه دعوت حقه دین رااجابت کرده‏اند و آیات بسیارى از قرآن   را که در باره معاد صحبت مى‏کند شنیده‏اند.

............................................

1 - بقره آیه 45                     2 - سوره لقمان آیه  17          3 - سوره فصلت آیه 35

4 - سوره زمر آیه 10            5- سوره عنکبوت آیه 45             6 - سوره حدید آیه 4

علاوه بر اینکه آیه شریفه سخنش در باره عموم مردم نیست بلکه براى خصوص شهداء که‏در راه خدا کشته شده‏اند، خبر از زندگى بعد از مرگ میدهد و این خبر را به مؤمنین که هنوزشهید نشده‏اند و به همه کفار میدهد، با اینکه زندگى بعد از مرگ اختصاص به شهیدان ندارد، وشهید و مؤمن غیر شهید، و کفار، همه این زندگى را دارند پس باید گفت: منظور از زندگى بعد ازشهادت این است که نام شهید زنده میماند و در اثر مرور زمان ذکر جمیلش کهنه نمیشود، این‏نظریه جمعى از مفسرین است و ما باین تفسیر چند اشکال داریم:

(چند اشکال بر این نظر)

اول اینکه این حیاتى که شما آیه را با آن معنا کردید، جز یک گول زننده چیز دیگرى نیست، و اگر پیدا شود تنها در وهم پیدا مى‏شود نه در خارج، حیاتى است‏خیالى که بغیر از اسم، حقیقت‏دیگر ندارد و مثل چنین موضوع وهمى، لایق به کلام خداى تعالى نیست، خدائیکه جز بحق‏دعوت نمى‏کند، و میفرماید: (فما ذا بعد الحق الا الضلال، بعد از حق غیر از ضلالت چه مى‏تواندباشد)، (یونس آیه 32   ) (آنوقت چگونه به بندگانش مى‏فرماید: در راه من کشته شوید و از زندگى چشم بپوشید تابعد از مرگ مردم بشما بگویند(چه مرد خوبى بود)؟.

منظورش (  سوره شعراء آیه4  8) ذکر خیر آیندگان نبوده، بلکه منظورش این بوده که دعوت‏حقه‏اش در انسان‏هاى آینده نیز باقى باشد و لسان صادقش همواره گویا بماند، نه اینکه بعد از اوذکر خیرش را بگویند و بس.

بله این سخن دل خوش کننده و باطل و وهم کاذب، با منطق مردمى مادى و طبیعى مسلک، جور در مى‏آید، براى این که آنها نفوس را هم مادى مى‏دانند و معتقدند وقتى انسان مرد بکلى‏باطل و نابود مى‏شود و اعتقادى به زندگى آخرت ندارند.

از سوى دیگر احساس کردند که انسان بالفطره احتیاج دارد به اینکه در راه امور مهمه‏قائل به بقاء نفوس و تاثرش بسعادت و شقاوت بعد از مردن، بوده باشد، چون رسیدن و ارتقاء به‏هدف‏هاى بلند، فداکارى و قربان شدن لازم دارد، مخصوصا هدف‏هاى بسیار مهم که بخاطر آن‏باید اقوامى کشته شوند تا اقوامى دیگر زنده بمانند.

و اگر بنا باشد هر کس بمیرد نابود شود، دیگر چه کسى خود را فداى دیگران مى‏کند و چه داعى دارد کسى که معتقد به موت و فوت است، ذات خود را باطل کند تا ذات دیگران باقى بماند، نفس خود را از زندگى محروم سازد تا دیگران زنده بمانند.لذائذ مادى را که میتواند از راه جور وزندگى جابرانه بدست آورد، از دست بدهد، تا دیگران با داشتن محیطى عادلانه از آن لذائذبهره‏مند شوند؟

آخر هیچ عاقلى هیچ چیزى را نمى‏دهد، مگر براى اینکه چیزى دیگر بگیرد، و اما دادن ونگرفتن و صرفنظر کردن بدون گرفتن، کار عاقلانه‏اى نیست هیچ عاقلى حاضر نیست بمیرد براى‏زندگى دیگران، محرومیت بکشد بخاطر بهره‏مندى دیگران.

پس فطرت انسان هرگز چنین معامله بى سودى را نمى‏پذیرد، جوامع و افراد طبیعى مسلک‏و مادى، این فطرت را دارند و چون این معنا را مى‏فهمند، لذا مجبور شدند براى دلخوشى خوداوهام و خرافاتى کاذب را درست کنند، خرافاتى که جز در عرصه خیال و حظیره وهم، موطنى‏دیگر ندارد، مثلا میگویند: انسان‏هاى حر و آزاد مردانى که از قید اوهام و خرافات رهیده‏اند، بایدخود را براى وطن و یا هر چیزى که مایه شرف آدمى است فدا کنند تا به زندگى دائم برسند، به‏این معنا که دائما ذکر خیرش در صفحه روزگار باقى بماند و براى رسیدن به این منظور مقدس، ازپاره‏اى لذائذ خود بخاطر اجتماع صرفنظر کند تا دیگران از آن بهره‏مند شوند و در نتیجه امراجتماع و تمدن استقامت بپذیرد و عدالت اجتماعى بر قرار گردد و آن که جان خود را در این راه‏داده، به حیات شرف و علاء برسد.

کسى نیست از ایشان بپرسد: وقتى شخص فداکار کشته شد، ترکیب مادى بدنیش از هم‏پاشید و جمیع خواص زندگى که از آن جمله حیات و شعور است از دست داد، دیگر چه کسى‏هست که از زندگى شرف و علاء برخوردار گردد و چه کسى هست که این نام نیک را بشنود و ازشنیدنش لذت ببرد؟و آیا این حرف از خرافات نیست؟.

دوم اینکه ذیل آیه یعنى جمله(و لکن لا تشعرون)با این تفسیر مناسبت ندارد، چون اگرمنظور از جمله(بلکه زنده‏اند، و لکن شما نمیدانید)، نام نیک بود.جا داشت بفرماید: (بلکه نام‏نیکشان زنده و باقى است و بعد از مردنشان مردم به خیر یادشان مى‏کنند)، چون مقام، مقام‏دلخوش کردن و تسلیت است.

سوم اینکه نظیر این آیه - که در حقیقت مفسر آیه مورد بحث است‏حیات شهداء بعد ازکشته شدن را بوصفى توصیف کرده که با این تفسیر منافات دارد و این آیه این است: (و لاتحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا، بل احیاء عند ربهم یرزقون، زنهار مپندارى که آنان که در راه خدا کشته شده‏اند مردگانند.نه، بلکه زنده‏اند و نزد پروردگار خود روزى میخورند)، (1 - سوره آل عمران آیه 169) و شش‏آیه بعد از آن، و معلوم است که این زندگى یک زندگى خارجى و واقعى است نه ذهنى و فرضى.

چهارم اینکه گفتند: همه مسلمانان معتقد بودند به بقاء بعد از مرگ، در پاسخ میگوئیم: این آیه‏شریفه در اواسط رسالت رسول خدا(ص)نازل شده و در آن هنگام بى اطلاعى بعضى از مردم ازبقاء بعد از مرگ خیلى بعید نیست، چون آن ایمانى که عموم مسلمانان نسبت به زندگى آخرت‏دارند و قرآن هم نصوصى پشت‏سر هم در باره‏اش دارد که قابل تاویل نیست، زندگى بعد از بعث‏و قیامت است، اما زندگى ما بین مرگ و بعث - یعنى حیات برزخى - هر چند که آن را نیز قرآن‏کریم سر بسته و مجمل ذکر کرده و از معارف حقه قرآنى است و لیکن از نظر وضوح به حدى‏نیست که از ضروریات قرآن شمرده شود و کسى جاهل و منکر آن نشود.

بلکه حتى اجماعى هم نیست، و بسیارى از مسلمانان حتى امروز هم منکر آنند، چون منکرتجرد نفس از مادیت هستند و معلوم است که وقتى نفس آدمى مادى باشد، مانند بدن، با مرگ وانحلال ترکیب از بین میرود، اینها معتقدند که انسان بعد از مردن روح و بدنش همه از بین میرود ونابود مى‏شود و آنگاه در روز قیامت دوباره هم روح و هم بدن خلق میشود.

بنا بر این ممکن است مراد از حیات خصوص شهداء این باشد که تنها این طائفه حیات‏برزخى دارند و این معنا را بسیارى از معتقدین به معاد جاهلند، هر چند که بسیارى هم از آن آگاه باشند.

(مراد از حیات بعد از شهادت، حیات حقیقى(در عالم برزخ)است)

و سخن کوتاه اینکه مراد به حیات در آیه شریفه حیات حقیقى است نه صرف‏دل خوش کننده مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه قرآن کریم در چند جا زندگى کافر را بعد ازمردنش هلاکت و بوار خوانده و از آن جمله فرموده: (و احلوا قومهم دار البوار، قوم خود را بدارهلاک وارد کردند)    )سوره ابراهیم آیه 28) و آیاتى دیگر نظیر آن، مى‏فهمیم که منظور از حیات شهیدان، حیاتى سعیده‏است نه صرف حرف، حیاتى است که خداوند تنها مؤمنین را با آن احیاء مى‏کند، همچنان که‏فرمود: (و ان الدار الاخرة لهى الحیوان، لو کانوا یعلمون، و بدرستى خانه آخرت تنها زندگى‏حقیقى است، اگر مى‏توانستند بفهمند)، (3 سوره عنکبوت آیه 64) و اگر بعضى نتوانستند بفهمند، بخاطر این بود که حواس‏خود را منحصر در درک خواص زندگى در ماده دنیائى کردند و غیر آن را نخواستند بفهمند، وچون نفهمیدند، لذا نتوانستند میان بقاء بان زندگى و فنا فرق بگذارند و آن زندگى را هم فناپنداشتند و این پندار اختصاص بکفار نداشت، بلکه مؤمن و کافر هر دو در دنیا دچار این اشتباه هستند.

 و به همین جهت در آیه مورد بحث به مؤمن و کافر خطاب مى‏کند: به اینکه شهدا بعد ازمردن نیز زنده‏اند، ولى شما نمى‏فهمید، یعنى با حواس خود درک نمى‏کنید، همچنانکه در آن آیه‏دیگر باز مى‏فرماید: (لهى الحیوان لو کانوا یعلمون)، یعنى اگر مى‏توانستند یقین حاصل کنند، چون‏علم در اینجا به معناى یقین است، بشهادت اینکه در آیه: (کلا لو تعلمون علم الیقین، لترون الجحیم، حاشا اگر بعلم یقین میدانستید، جهنم را مى‏دیدید)، (1- سوره تکاثر آیه 6) علم به آخرت را مقید به علم یقین کرده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق جامع درباره حیات پس از مرگ و عالم برزخ از نظر قرآن و روایت

مقاله بررسی و ارزیابی جهاد دفاعی در قرآن

اختصاصی از فی ژوو مقاله بررسی و ارزیابی جهاد دفاعی در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی و ارزیابی جهاد دفاعی در قرآن


مقاله بررسی و ارزیابی جهاد دفاعی در قرآن

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 13 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

جهاد از دیدگاه قرآن

در قرآن کریم، به صورتهای گوناگون و در موارد متعدد ، از واژه «جهاد» و کلمات هم خانواده آن نام برده شده و درباره آن تاکید زیادی گردیده است.

برای پی بردن به اهمیت مسئلة جهاد از راه مقایسه میان آن دو و موضوعات مهم دیگر ، لازم است در این نکته دقت کنیم که: در قرآن مجموعاٌ 77 بار از «صلوه» (نماز)، 33 بار «زکوه»  12 بار از «صوم»(روزه)، 11بار از «حج» و 12بار از تطهیر و تطهر یاد شده است. و با توجه به اهمیت و عظمت این مسائل در اسلام ، وقتی می بینیم قرآن کریم از این مسائل عظیم و مهم حداکثر بین 11تا71 بار نام برده شده است، می توانیم دریابیم که مسئله جهاد از چه اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد و چرا در قرآن کریم تا این حد مورد تاکید و کثرت استعمال قرار گرفته است.

مثلاٌ قرآن کریم در 33 مورد از «جهاد» نام برده و از مجاهدان تمجید کرده و متخلافان از جهاد را مورد نکوهش و انتقاد قرار داده و در 38 مورد ، از پیکار و قتال در راه خدا یاد کرده و پیروان این راه را ستوده و متخلفان آن را نکوهش کرده است و نیز آیات بسیار دیگری هست که معنی و مفهوم آنها بر عظمت و برتری و فضیلت جهاد و پیکار در راه خدا گواهی می دهد. بلی این همه تاکید و تکرار واژه«جهاد» و کلمات هم ریشه و هم خانواده آن و نیز «قتال» و مشتقات از آن و لغات و آیات و تعبیراتی که بر معنای آنها دلالت دارد، خود نشان دهنده عظمت و اهمیتی است که قرآن و اسلام برای «جهاد» و «پیکار در راه خدا» قائل شده است.

 

آیات جهاد دفاعی

با توجه به این که آیاتی که دربارة جهاد و قتال با کفار و مشرکین در قرآن کریم آمده است بسیار زیاد می باشد، ما در اینجا فقط چند آیه از آیاتی را که دلالت بر جهاد دفاعی دارند نقل می کنیم .

ولی در ادامه بحث جهاد دفاعی هر کجا که لازم باشد نمونه و شواهدی هم از آیات قرآن بیان خواهیم کرد.

آیه اول و دوم

« أذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا و إن الله علی نصرهم لقدیر، الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق إلا أن یقولوا ربنا الله ولو لا دفع الله الناس بعضهم  ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذ کرفیها اسم الله کثیراٌ و لینصرن الله من ینصره إن الله لقوی عزیز».

«به آنها که جنگ برآنان تحمیل شده اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته اند و خدا قادربر نصرت آنها است. همانها که به نا حق از خانه و کاشانه خود بدون هیچ دلیلی اخراج شدند جز اینکه می گفتند پروردگار ما الله است، و اگر خداوند (شر) بعضی از مردم را به وسیله دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه ها ، و معابدیهود و نصارا و مساجدی که نام خداوند در آن بسیار برده می شود، ویران می گردد و خداوند کسانی را که او را یاری کنند(و از آئینش دفاع نمایند) یاری می کند ، همانا خداوند قوی و شکست ناپذیر است».

هنگامی که مسلمانان در مکه بودند مشرکان پیوسته آنها را آزار می دادند، و مسلمانان دائماٌ مضروب و مجروح خدمت پیامبر اسلام (ص) می رسیدند و شکایت می کردند(و تقاضای اجازة جهاد داشتند) اما پیامبر(ص) به آنها می فرمود: صبر کنید، هنوز دستور جهاد به من داده نشده تا اینکه هجرت شروع شد و مسلمانان از مکه به مدینه آمدند ، خداوند آیة 39 سوره حج را که متضمن اذن جهاد است نازل کرد و این نخستین آیه ای است که دربارة جهاد نازل شده.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی و ارزیابی جهاد دفاعی در قرآن

آثار حفظ قرآن

اختصاصی از فی ژوو آثار حفظ قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آثار حفظ قرآن


آثار حفظ قرآن

آثار حفظ قرآن

36 صفحه

حفظ قرآن مانند تلاوت آن آثاری ارزنده دارد.برخى از آثار به خاطر سپردن آیات عبارت است از:

- ١ پاداش اخروی

چنان که در بحث ارزش حفظ قرآن گذشت , حافظان در بهشت جایگاهى والا دارند و پاداش آنان دو چندان خواهد بود.

- ۲ هدایت انسان

تلاوت و انس با قرآن از سفارش هاى مکرر معصومان (ع ) است وحفظ قرآن به طور طبیعى به انس بـا آیـات الهى مى انجامد, زیرا حافظ قرآن باید براى تثبیت محفوظات قرآنى اش دست کم روزى چـنـد بار به قرائت قرآن بپردازد.معصومان (ع ) حافظان قرآن را به تکرار آیات الهى فراخوانده , یاد آور شده اند همان گونه که شتر بسته شده در یک نقطه - چنانچه مورد دیدار پیاپى صاحبش واقع نـشـود_جایگاهش راترک مى کند, محفوظات حافظ قرآن نیز- اگر پیوسته مورد مراجعه وتکرار قـرار نـگـیـرد- از خـاطـر زدوده مى شودبنابراین ,حافظ ناگزیربا قرآن انس مى گیرد و زمـینه ى هدایت وسعادتش فراهم مىآید.حضرت على (ع ) مى فرماید: هیچ کس با قرآن هم نشین نـمـى شـود مـگـرایـن کـه از کـنـار آن بـا افزایش یا کاهش بر مى خیزد: افزایش هدایت یاکاهش گمراهى .نفوذ قرآن در جان ها و پدیدآوردن تحول در شخصیت افراد نیزاز آثار سازنده ى تلاوت و حفظ قرآن اسـت .بـسیارى از مردم با تلاوت یا شنیدن آهنگ دلنشین قرآن مسیر زندگى خود را تغییر داده , سمت سعادت و کمال رهنمون شدند


دانلود با لینک مستقیم


آثار حفظ قرآن