فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تاثیرات تلاوت قرآن در زندگی

اختصاصی از فی ژوو تاثیرات تلاوت قرآن در زندگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تاثیرات تلاوت قرآن در زندگی


تاثیرات تلاوت قرآن در زندگی

فرمت فایل:  doc 
حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل:  29

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تاثیرات تلاوت قرآن در زندگی

 

چکیده :

 

بی گمان تلاوت به معنای خواندن و تدبر در معنای آن در خصوص کتاب های آسمانی از جمله قرآن، می بایست به عنوان امری روزانه انجام شود؛ زیرا خواندن و تدبر در آیات قرآن افزون بر ایجاد شناخت نسبت به هستی، فرمان هایی را نیز به خواننده منتقل می کند که بر پایه آن می تواند به سعادت دنیا و آخرت دست یابد و زندگی خویش را به درستی مدیریت نماید. به ویژه آن که قرآن از سوی خداوندی فرو فرستاده شده است که آفریدگار و پروردگار هستی و انسان است و خیر و صلاح وی را بیشتر می داند و می خواهد.

 

به نظر می رسد که قرائت به معنای خواندن مطلق است ولی تلاوت به معنای خواندنی خاص است که شخص آیات و یا سوره های قرآنی را پشت سر هم می خواند. راغب اصفهانی براین باور است که تلاوت افزون بر ویژگی خواندن پیاپی و پشت سر هم از ویژگی دیگری نیز برخوردار می باشد که عبارت از تدبر در آیات و معانی آن است. بنابراین هر نوع قرائتی را نمی توان تلاوت نامید. (مفردات راغب ص167 ذیل ماده تلو و نیز نگاه کنید کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم ج1 ص505 ذیل مدخل التلاوه) ...

 

قرآن کریم افزون بر بیان ارزشمندی تلاوت (یونس آیه 61 و صافات آیه3) و توصیه بدان (احزاب آیه 34) به آثار تلاوت عموم کتب آسمانی و آثار تلاوت قرآن و تأثیر آن و نیز موانع تأثیر و آداب تلاوت اشاره می کند. در این نوشتار بخشی از این آیات برای تبیین جایگاه تلاوت و ارزش و آثار آن مورد بحث و بررسی قرار می گیرد تا انگیزه ای برای تلاوت همراه با تدبر پدید آید.

 

 آثار تلاوت آیات آسمانی

 

قرآن در آیات چندی به مسئله آثار تلاوت آیات در زندگی بشر می پردازد تا افزون بر بیان ارزش و اهمیت آن، کارکردهای تلاوت را بنمایاند. به سخن دیگر بیان آثار تلاوت از سوی خداوند توجه دادن به کارکردهای تلاوت است و انسان می بایست با توجه به این کارکردها به تلاوت آیات بپردازد.از جمله نقش هایی که قرآن برای تلاوت برمی شمارد و آن را از آثار تلاوت می داند، مسئله اتمام حجت است. به این معنا که تلاوت آیات الهی برای مردم از سوی پیامبران به این قصد و منظور انجام می شد که اتمامی حجتی صورت پذیرد و کسی مدعی نشود که به حقایق آگاه نبوده و یا دسترسی به حقایق نداشته و نتوانسته است از حق و حقیقت آگاهی یابد.

 

ازآن جایی که توبیخ و مجازات می بایست برپایه آگاهی و علم و توان انجام شود و مجازات بدون آگاهی بخشی و ظرفیت سنجی، امری قبیح و از نظر عقل و عقلا نادرست و مذموم می باشد، خداوند از طریق آیات الهی می کوشد تا مردمان را به حق آگاه ساخته و باطل را به ایشان بازشناساند. از این رو هرگونه مجازات و عذاب و سرزنشی را موکول به بیان حکم و تبیین حق و حقیقت نموده است.

 

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت متن کامل

همراه با تمام متن با فرمت ورد Powerpoint,WordExcell , ..که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


تاثیرات تلاوت قرآن در زندگی

دانلود مقاله قیامت از دیدگاه قرآن

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله قیامت از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله قیامت از دیدگاه قرآن


دانلود مقاله قیامت از دیدگاه قرآن

آن زمان که پیامبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) در صحرای خشک و بی آب وعلف حجاز، مردم را به یکتاپرستی دعوت کرد وسه اصول اصلی اسلام را به یارانش تعلیم می داد هنگامی که از معاد وایمان به تحقق آن بحث می کرد همیشه این سوال مطرح بوده است که قیامت کی می آید و رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) جوابی که به این سوال می داد شاید انتظار آن هرگزنمی رفت.

آن هنگام مردی به خدمتش رسید و پرسید «مَتَی السّاعَة» یعنی قیامت کی می آید ؟ و پیامبر در کمال آرامش تنها با مطرح کردن سوالی به جواب سوال پرداخت وفرمود : «فَمَا أًًًَعدَدتَ لَها » برای آن روز چه چیزی را آماده کرده اید و در واقع این سخن یعنی چه چیزی را پیش از خود برای آن روز فرستاده اید؟

آیا آمادگی رو بروشدن با آن وضعیت را دارید؟ آن مرد گفت:

« أَعدَدتَ لَها حبَّ الله ِ وَ رَسُولِهِ » یعنی توشه ای که آماده کرده ام محبت خدا و محبت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است آن بزرگوار فرمودند: «اَنتَ مَعَ مَن اَحبَبتَ» شما در روز قیامت به همراه محبوب خودت و آنکه دوستش داری خواهی بود. اما نزدیکی قیامت حرفی است که از سال ها پیش و شاید به درازای تاریخ اسلام بر زبانها جاری می شود پس باید گفت بعد از 1400سال الان قیامت نزدیکتر است جواب چنین سوالی درنهایت آیات قرآن کریم است که خداوند می فرماید:

«وَ ما خَلَقَنا السّمواتِ والَارضَ وَ ما بَینَُهما لَاعِبیِنَ» (دخان/39)


نیک بدانید که ما آسمان ها وزمین را عبث وبیهوده نیافریده ایم «ما خَلَقنا هُما الّا بِالحَق ولکنّ اکثَرهُم لا یَعلَمُونَ»

(دخان/39) ما برای مقصود وهدفی آسمان وزمین را آفریده ایم واین هدف باید برآورده شود اما بیشتر آنان نمی دانند.( مومنون/115) آیا فکر می کنید ما شما را بیهوده وعبث آفریده ایم وشما به سوی ما بازگشت داده نمی شوید. (جاثیه/26) بگو: خداشما را زنده می گرداند . سپس شما را می میراند. سپس همه ی شما را گرد هم می آورد در روز قیامت که هیچ شک وشهبه ای درآن نیست. اما  55) .*بیشتر مردم نمی دانند. خداوند متعال درسوره روم آیه می فرماید وقتی قیامت می آید، گناهکاران و مجرمان سوگند می خورندکه به مدتی کم،دردنیا ساکن نبوده اند، یعنی عمر طولانی دنیا حتی اگر عمر نوح هم بوده باشد زود سپری گشته وتمام شده است.در دنیا هم این گونه به سوی دروغ برگردانده می شوند . کسانی که اهل ایمان بودند به آنها می گویند: شما تا آن زمان که خدای متعال مقدر کرده بود، در دنیا باقی ماندید . وحالا روز زنده شدن است .

ولی شما خودتان نمی دانید.

*واما اولین مرحله از قیامت چگونه شروع میشود؟

نفخ صورشروع مرحله ی اول قیامت است برای قیا مت سه نفخه وبطور کلی پنج نفخه وجود دارد. در قانون از سه نفخه آن سخن رانده شده است. نفخه ی اول همان شیپور خوابیدن است که با نواختنش همه می میرند و زمین از همه ی موجودات عاری می شود برای اهل ایمان ترس و هراسی نیست مومنان پیش از هول و هراس براحتی جان می دهند همان طوری که قرآن می فرماید : « وَنُفِخَ فِی الصُّوِرِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَوَات ِوَ مَن فِی الاَرضِ »(زمر 68) هنگامی که در شیپور دمیده می شود ، هر آن چه در آسمانها و زمین است، بیهوش می شوند ومی میرند « اِلاَّماشاءَ اللهُ» مگر آن کس که خدا خواسته باشد که باقی بماند. «ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخری» این نفخه دوم است.نفخه ی «بیدار باش» است و با شیپور دوم همه بیدار می شوند. »

فَإِذاهم قِیام ینظُرونَ »(زمر 68) همه آماده می شوند و به انتظار محاسبه می ایستند ، همانطور که در سوره ی یس آیه51آمده است:

«نُفِخَ فِی الصَّوِرفَاِذاهُم مِنَ الاَجداثِ اِلَی رَبِهِّم یَنسِلُونَ»

نفخه ی دوم که زده می شود . مردم همگی ناگهان از قبر هایشان بیرون آمده وزنده می شوند. « یَومَ یَدعُ الدَّاعِ إلَی شَیءٍنُّکرُ ** خُشَّعاًأبصَارُهُم یَخرُجُونَ مِنَ

اُلاَجدَاثِ کَأَنَّهُم جَرَادُ مُّنتَشِرُ ** مُّطِعِینَ إِلَی اُلدَّاعِ یَقُولُ الکَافِرُونَ هذَا یَومُ عَسِیرُ»(قمر8-6) روزی که داعی) حق ) آنها را به سوی امری دهشتناک دعوت می کند ، برای چیزی که آنرا نشناخته اند وانتظار چنین واقعه ای رانداشته اند ، ذلت ازسیما و وجودشان می بارد. از قبرهایشان بیرون می آیند ومثل ملخهای پراکنده باعجله به این طرف و آن طرف می روند و به دنبال صدا می گردند وآن روز کافران می گویند روز بسیار سختی است . واینکه آیا زنده شدن روحی است یا جسمی؟ واقعیت این است که از روی متون متعدد قرآن وسنت روشن می شود که هم جسمی است وهم روحی.

چنانچه خداوند متعال درآیات متعددی به واقع این امر اشاره کرده است.

« أَیَحسَبُ اُلإِنسَانُ أَن لن نَجمَعَ عِظَامَهُ»(قیامت/3) آیا انسان گمان می کند که ما استخوانهایش راجمع نمی کنیم

« بَلی قادِرِینَ عَلَی أَن نُسَوّیَ بَنَانَهُ » ما قدرت آن را داریم که حتی سر انگشتان را همچون دنیا که هیچ دو نفری پیدا نمی شوند که سر انگشتانشان مثل هم باشند معنایش این است که زنده شدن هم جسمی است وهم روحی.

امام بخاری و مسلم هم از ابو هریره روایت کرده اند که پیامبرخدا فرمود: « یَعرِقُ النُاسُ یَومَ القیامَـةِ » مردم در روز قیامت به اندازه ای عرق می کنند « حَتَّّی یذهَبُ عرُقُهم فی الأَرضِ سَبعِینَ ذِرَاعاً » که عرقشان به اندازه ی هفتاد ذرع در زمین فرو می رود « وَیجمُعهُم حَتی یَبلُغَ آذَانَهُم» وعرق آنها را طوری در بر می گیرد تا به گوشهایشان می رسد. پیامبر خدا می فرماید : لخت و پا برهنه مانند روزی که متولد شده اید ، محشور می شوید . عاشیه رضی الله عنها می فر ماید: مردان و زنان لخت همدیگر را تما شامی کنند؟

فر مودند : وضعیت آنقدر شدید وناخوشایند است که فرصت پیدا نمی کنند که یکدیگررا نگاه کنند یعنی هول و هراس خیلی زیاد است . آیا لباسی در آن روز وجود دارد؟ بله اما نه برای همه کس بلکه تنها برای کسانی که در دنیا به دین خدا خدمت کرده اند. خداوند متعال آنها را در روز قیامت رسوا نمی کند وقتی انسانها در روز قیامت صف می کشند به دستور خدا فر شتگان به استقبال مؤمنان می روند . خداوند در سوره قیامت یادآور شده است که در آخرت انسان ها به دو گروه تقسیم می شوند گروهی نیکبخت و سعادتمند و دیگری بدبخت و شقاوتمند. سیمای نیکبختان از نور می درخشد و پروردگار عزوجلّ را نگاه می کنند و چهره شقاوتمندان بسی تیره می باشد و هاله ای از ذلت و خواری بر آن می نشیند و در این سوره در باره وضع و حال در حالت احتضار را بحث وبیان می کند که چنان حا لتی از هول وسختی انسان را فرا می گیرد و در آن هنگام انسان با سختی و مضیقتی دست به گریبان است که به حساب نمی آید و تصورش نمی رود و همچنین در خاتمه سوره حشر، معاد را با دلایل و برها نهای عقلی ثابت می کند.

« لَا أُقسِمُ بِِیَومِ القِیاَ مَةِ » به روز قیامت وروز حساب وجزا قسم می خورم « وَلاأََقسِمُ بِالنَّفسِ اُ لَّلَوّامَةِ » و به نفس و نهاد مومن وبا تقوا که صاحب خود را در مورد ترک طاعات و انجام اعمال تباه کننده ملامت و سرزنش می کند.

« لتبعثن ولتحاسبن» و «أیَحسَبُ اُلإنَسانُ ألَّن نَجمَعَ عَظِاَمَهُ» ازبس که روز قیامت مهم وهول انگیز است که خداوند بدان سوگند یاد کرده است و به نقس نهادی قسم خورده که صاحب خود را بخاطر تقصیراتی که دارد سرزنش وملامت کرده وبا وجود طاعت وعبادتی که اندوخته کرده است طلب بخشودگی وقبول توبه می کند . حسن بصری گفته است؟نفس لوامه همان نفس ونهاد انسان مؤمن است. چون مؤمن خود را ملامت می کند و می گوید.از گفتارم چه هدفی داشتم؟ و از عملم چه قصدی داشتم؟ اما کافر خود را سرزنش نمی کند و راهش را می گیرد ومی رود وخود را محاسبه ومواخذه نمی کند. آیا انسان کافر و تکذیب کننده ی حشر و نشرگمان می کند که در روز قیامت نمی توانیم استخوانهایش را بعد از پوسیدن و متلاشی شدن جمع کنیم «بلی قاَدِرِیَن عَلَی أَن نُسَوَّی بَتَانَهُ» آن را جمع آوری می کنیم و ما قادریم قسمت ها و بندهای انگشتان او را اعاده کنیم و به یکدیگر متصل نماییم که کوچکترین اعضای او می باشد و از لحاظ بهسازی دقیق ترین ولطیف ترین اندام هستند تا چه رسد به استخوان های درشت وبزرگ. از این روبنان یعنی سرانگشتان ، که دارای شکل وضعی شگفت انگیزند و ساختار دقیق دارند . « فَا ذَِابَرِقَ البَصَرُ» وقتی چشم خیره شد واز شدت اهوال و مخاطره آشفته گشت « وَخَسَفَ القَمَرُ» وروشنایی ماه تاریک شد « وَجَمِعَ الشّمسُ وَالقمرَُ» وماه وآفتاب باهم جمع شدند وبرای عذاب کفار در آتش انداخته شدند. عطاء گفته است: در روز قیامت ماه و خورشید با هم جمع می شوند وآنگاه به دریا انداخته می شوند تا تبدیل به آتش بزرگ خدا شوند

« یَقولُِِ الإِنسَانُ یَو مَئِذٍ أَینَ المَفّرُ» در آن روز انسان نابکار وکافر می گوید به کجا می توان گریخت ؟و به کجا باید فرار کرد ؟ و از این حادثه جانکاه و مصیبت بزرگ چگونه باید گذشت ؟ این را از نومیدی بر زبان می آورند چون می دانند که در آن هنگام راه فراری نیست . مقصود از این آیات هول و هراس آخرت است دیده ها در روز قیامت خیره می شوند و از شدت هول و هراس متحّیر می گر دند و از مشاهده ی عظمت امور، خیره می مانند و انسان عقلش را از دست می دهدهوش از سرش می پرد وبه جستجوی مجا ومفری می افتد اما هیهات قیامت فرا رسیده وحیات به سر آمده است.

« ینبّؤالانسان یومئذ بما قدم وأخر» درآن روز تمام اعمال گذشته انسان به او گفته می شود و از کوچک و بزرگ و مهم وناچیزاعمالش با خبر می شودکه در حال حیات از پیش فرستاده و آنچه برای بعد از مرگ گذاشته است . از نیک و بد وحسن وقبح عملکردخود با خبرمی شود.
«بل الانسان علی نفسه بصیرَة» بلکه انسان بر خود گواه است و به زشتی و عمل و ناپسندی کار خود شهادت می دهدو به شاهدی دیگر نیاز ندارد.

«وجوه یومئذ ناضرة» بعد از این خداوند یادآور می شودکه انسان ها دنیا و لذایذ نا پایدارآن را بر آخرت وثروت های پایدارش ترجیح می دهند انسان ها را در روز قیامت به دو گروه نابکار و نیکان تقسیم می نماید.

«تعرف فی وجوهم نضرة النعیم»« الی ربها ناظرة» به شکوه و جمال و عظمت خدایشان می نگرندو در جمال حق واله وشیدا می شوند بزرگترین نعمت برای بهشتیان دیدن خدای متعال و نظر کردن بدون حجاب به ذات مبارکش می باشد.

(همانطور که گفتیم انسان در روز قیامت به دو دسته تقسیم می شوند) کسی که نامه ی اعمال یا پرونده اش به دست راستش داده می شود با شادی تمام و با صدای بلند فریاد می زند و به همراهان و اطرافیانش می نگرد ومی گوید نامه ی عملم را بگیرید وبخوانید!در آن چیزی نیست که نخواهد دیگران آن را ببینندچنین فردی یا از مسلمانان دسته ی اول«سابقین» است که مرتکب گناه کبیره یا انجام فاحشه ای نشده است یا از مسلمانان دسته ی دوم «اصحاب الیمین» که اگر گاهی مرتکب گناهی شده است بلافاصله توبه کرده است وبه سوی پروردگارش برگشته است زیرا او دارای چنان ایمان محکم واستواری بوده که او را از گناه محفوظ داشته است «فَهَو فِی عِیشهٍ رَاضِیِهٍ فِی جَنَّةٍ عالِیَةٍقُطُوفُها دا نَیةُ»

(حاقه/23-21)چنین فردی در زندگی وحیاتی که به سر می برد به حدی از آن راضی است که حتی آن زندگی نیز از خودش راضی است.

چرا که صاحبش از او راضی است. او در یک باغ پر شاخ وبرگ ودرمکان مرتفع به سر می برد به طوری که میوه هایش رسیده وقابل دسترسی می باشند « مُتََّکِئینَ عَلیَها مُتَقابِلین»(واقعه/16) آ نها در حالی که بر تخت ها تکیه زده اند رو بروی هم قراردارند.مجلس آنها چون مجلس اهل دنیا نیست . اهل دنیا گرچه در مجالسشان ظاهراً با هم هستند اما دلهایشان با هم نیست و در بسیاری از موارد نسبت به هم (حسد و بخل)دارند اهل دنیا وقتی در مجلس می نشینند دوست ندارند روبروی هم باشندو اصلاًاز یکدیگر خوششان نمی آید در بهشت نه کینه ای هست و نه عداوت ودشمنی ،اهل همه دوستدار هم هستند و بخاطر همین محبت است که وقتی در آن مجلس عمومی می نشینند روبروی هم قرار می گیرند و در چنین مجلسی هرگز زحمت آماده کردن غذا ونوشیدنی و.... را نمی کشند زیرا خدمتکاران زیادی دارند و در خدمتشان هستند «یَطوفُ عَلَیهِم وِلدَانُ مُخَلَّدُونَ بِأکوابٍ وأَباریِقَ وکَأسٍ مِن مَعِینٍ»(واقعه/18-17) کودکانی که همیشه در حالت کودکی خود باقی می مانند و تغییر نمی کنند اراده ی خداوند بر این است که اهل مجلس از دیدن وبودنشان لذت می برند مرتب اطرافشان می گردند و با پارچ وظروف وکاسه های پُراز شراب، همیشه جاری وروان هستند . وگوشت هر پرنده ای که خود دوست داشته باشند برایشان فراهم می شود ومیوه وآن چه هنگام خوش و خوشگذرانی خورده می شود وخود انتخاب می کنند تقدیم شان می شود. اهل بهشت روی تشک هایی در جاهای بلند قرار دارند و به استراحت مشغولند وقتی سخن از تشک به میان می آید همسر نیز با آن تداعی می شود البته همسران آنگونه نیستند که در دنیا بوده اند بلکه تغییر و تحولی ازهر لحاظ در آنها به وجود آمده است در آفرینش دوباره تغییر وتحولاتی ایجاد کر ده ایم آنها در روز قیامت مانند دنیا نیستند(هم از لحاظ سیرت وهم از لحاظ صورت) تغییر کرداند آنها را به دختر تبدیل کر ده ایم و از لحاظ روحی حالتهایی به آنها داده ایم که زن های دنیایی کمتر این حالت را دارند زنان بهشتی عُرب هستند (عُرب)به زنانی گفته می شود که شوهرهایشان را بسیار دوست دارند و این محبت وعشق را نیز اظهار می کنند و آنها هم سن و.سال می باشند . واما احوال کسانی که نامه واعمالشان به دست چپ شان داده می شود. « فَلَیسَ لَهُ ههُنا حَمیمِ»

(حاقه/35 ) امروز در این حالت دوست و مدافعی که دلسوز او باشد و بخواهد از او دفاع کند وجود ندارد و عذابشان دربرابر{عدم ارتباط صحیح با مخلوقات خدا}بی توجهی به فقرا و نیازمندان عدم تشویق دیگران به چنین کاری است

« وَلا طَعامُ إِلاَّ مِن غِسلِینٍ لا یَأ کُلُهُ اِلاَّ اُلَخاطِئُونَ»

(حاقه/36-31) هیچ خوراکی جز ، ( غسلین) ندارند.(غسلین) چیست؟

(غسلین ) خوراکی است از درختی به نام (ضریع) یا (زقوم )

 زیرا در جای دیگر می فرماید خوراک فرد مجرم غیر از (ضریع) و(زقوم) نیست و می فرماید هیچ خوراکی جز غسلین نیست پس غسلین و ضریع و زقوم یک چیز هستند نام درخت (زقوم) و (ضریع) است زیرا این درخت دارای تیغ های آنچنان تیزی است که هر گاه به پستان شتر وحیوانات دیگر برخورد کند آن را زخمی می کند وهنگام خوردنش آنقدر ناگوار است که از دهان تا معده را می سوزاند. تنها افرادی از این خوراک می خورند که عمداً و با هدف مشخص از مسیر بندگی خداوند متعال منحرف شده اند وبه خداوند عظیم وبزرگ ایمان نداشته و در فکر فقیر و نیازمندان نبوده اند لذا جهنم مأوی و مسکنی است مملوّاز آتش. در آنجا برای هر فردی که مستحق آن است اتاقی کوچک ازآتش که هم چون کابین تلفن های امروزی ساخته شده است

«إِنَّها عَلَیهمِ مُوصَدَةُ» اطاقی که نه در دارد نه راه فرار چهار گوشه ی این اطاق با ستون های بسیار قوی محکم شده است

شامل 21 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قیامت از دیدگاه قرآن

تحقیق در مورد سیمای یهود در قرآن

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد سیمای یهود در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سیمای یهود در قرآن


تحقیق در مورد سیمای یهود در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه42

توسعه و تعمق معارف قرآنی خود،‌افزون قطره‌یی بر قوت علمی لازم می‌باشد . برای ورود بایسته و شایسته به مباحث جدید و جهانی در آستانه هزاره سوم که مبنای تمدن جدید بشری خواهد بود،‌مانند صلح جهانی با تکیه بر ادیان، گفتگوی بین ادیان و تمدنها توجه به هشداریهای قرآنی در مورد یهود و نقش تأثیر‌گذار آنان در مناسبات جدید فرهنگی و سیاسی، انگیزه‌های بود که نگارنده را واداشت تا در مورد « اعتقادات و صفات یهود در قرآن و تورات» به تحقیق بپردازم .توصیف اعتقادات و صفات یهود، تعلیل پیدایش و آنها در بستره تاریخی و تبیین پیامدهای آن اعتقادات و صفات، سه هدف عمده‌ای بود که طی مراحل مختلف تحقیق دنبال گردید که اساس آن ، بر این فرضیه استوار بود که قوم یهود در ناحیه اعتقادات و نگرش خود به عالم و آدم در سیر تاریخی خود، دچار انحرافات و خرافات زیادی شده‌اند. و در ناحیه صفات جمعی و قومی نیز گرفتار اعوجاجهای فراوان دنیاگرایانه و خودمدارانه شدند که آثار شومی برای بشریت به دنبال داشت . فرضیه اساسی تحقیق با اعتماد به قرآن به عنوان سند قطعی آشمانی و فهم آن با روش تفسیر قرآن به قرآن و با تأکید بر گزارشهای تورات، بر اساس تناقض بین قرآن و روایات با تورات و تناقض بین اقوال و افعال خدا و انبیاء در تورات، با استفاده از سایر منابع با روش کتابخانه‌ای وبه شکل تحلیل محتوی مورد نقد و بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که قوم یهود هرگز راه کتب آسمانی را ارج ننهاده ، نه تنها به دنبال طی نمودن آن صراط برنیامدند،‌بلکه بر ضد آن سیر کردند. خصوصاً توصیه اساسی قرآن به تمام ادیان الهی مبنی بر اعتصام به حبل‌الله و اتحاد حول محور مشترک ایمان به خدا،‌آخرت و انجام عمل صالح را زیر پا نهاده، راه تفرد و تفرقه را در پیش گرفتند. آنها خود را ،‌قوم خاص خداوند و برترین نژادها از میان ملل تلقی کردند. خدا،‌پیامبران، جهان آخرت و بهشت را به نفع خود مصادره کرده، آن رامنحصر به خود پنداشتند. لذا قوم و باورها و آئین خود را در حصار بسته‌ای قرار دادند،‌تا از ورود اغیار در بین قوم و آئین خود جلوگیری کنند. و بااین پندارها، اساس زندگی خود را بر نژادپرستی ، دنیاطلبی، ماده‌پرستی و رؤیای سلطه جهانی قرار دادند. و در این راستا از کشتن انبیاء و آمرین به معروف و انتساب اوصاف ناروا و خدا و پیامبران هیچ ابایی نداشتند. آنها مقام الوهیت خداوند را در حد یک موجود مادی تنزل داده،‌احکام ماده را در مورد او جاری ساختند و برایش اعضا قائل شدند و در قرون وسطی « مشه بن میمون» مجازی بودن اعضاء را سر داده،‌روش تورات را کنایی بیان می‌کند. آنها بر خلاف قوانین تورات در منع و محکومیت شراب، زنا، بت‌پرستی و ... نوح را شراب‌خور، ابراهیم را بی‌غیرت ،‌اسماعیل را وحشی،‌لوط و داود را زناکار، سلیمان را بت‌پرست و .. تلقی کردند و منکر نبوت حضرت عیسی(ع)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سیمای یهود در قرآن

دانلود مقاله کامل درباره نام های پیامبر اعظم (ص) در قرآن

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره نام های پیامبر اعظم (ص) در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره نام های پیامبر اعظم (ص) در قرآن


دانلود مقاله کامل درباره نام های پیامبر اعظم (ص) در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 17
بخش از توضیحات:

نام های پیامبر اعظم (ص) در قرآن

در کتابهای مختلف که درباره پیامبر(ص) به جا مانده 300 اسم، لقب و صفات برای آن حضرت، ذکر شده است. نامهایی که برای پیامبراسلام(ص) در قرآن ذکر شده، از نگاه برخی تا چهل اسم قید شده و برای هر یک، شاهدی از آیات قرآن ذکر شده است.

مقدمه:
در سالی که مزین به نام مقدس رسول اعظم(ص) است، بررسی اسماء و صفات آن نبی خاتم، با نگاه قرآنی، راهی به سوی شناخت بیشتر آن حضرت می باشد. در کتابهای مختلف که درباره پیامبر(ص) به جا مانده 300 اسم، لقب و صفات برای آن حضرت، ذکر شده است. نامهایی که برای پیامبراسلام(ص) در قرآن ذکر شده، از نگاه برخی تا چهل اسم قید شده و برای هر یک، شاهدی از آیات قرآن ذکر شده است. مطلب حاضر به بررسی برخی از اسامی متبرک آن حضرت خواهد پرداخت:

1و 2- محمد و احمد

مشهورترین نام پیامبر، «محمد»(ص) است. لقب مشهور ایشان، مصطفی و خاتم النبیین، و اولین کنیه مشهورش «ابوالقاسم» است. زیرا قاسم فرزند اول حضرت بود. اسم شریف «محمد» در سوره های آل عمران (آیه 144)، احزاب (آیه 40)، محمد (آیه 2) و فتح بارها آمده است. نام احمد، فقط یک بار در قرآن، در سوره مبارکه صف/ 6 ذکر شده است. در تفسیر مجمع البیان آمده است که خداوند، نام محمد و احمد که از اسامی مقدس خود برگرفته است، برای او برگزید. (1) در تفسیر نمونه، عنوان شده است که نام «محمد» را عبدالمطلب، جد پیامبر، برای ایشان انتخاب نموده و نام «احمد» را آمنه، مادر پیامبر، برای او، انتخاب کرد. همچنین ابوطالب، عموی پیامبر، نیز از پیامبر(ص) با نام «محمد و احمد» یاد کرده است. در حدیث معراج نیز خداوند یک بار با «یا محمد» و چندین بار، با «یا احمد» رسولش را مورد خطاب قرار داده است. (2)

* معنای «محمد و احمد»

«محمد» از ریشه «حمد» به معنای ستوده و ستایش شده است. «احمد» یعنی کسی که بیشترین حمد الهی را در بین جمیع مخلوقات دارد. «محمد» نام زمینی پیامبر(ص) و «احمد» نام آسمانی آن حضرت می باشد. در روایتی آمده است که برخی از یهودیان از آن حضرت پرسیدند. چرا شما به این دو نام، نامگذاری شده اید؟ حضرت فرمودند: «همانا من در زمین ستایش شده و در آسمان ستایش شده تر، هستم». (3) یعنی در آسمان، بیشتر از زمین، مورد ستایش اهل آسمان قرار گرفته ام. با تأسی به همین معانی است که دوستداران آن حضرت، نام آن بزرگوار را برای خود بر می گزینند. همچنین امام رضا(ع) از پیامبر(ص) روایت کرده است: «هرگاه نام فرزند خود را محمد نهادید، او را گرامی دارید.»

3 و 4- نبی و رسول

واژه رسول و نبی و مشتقات آن دو، در آیات بسیاری تکرار شده و در بیشتر این موارد برای پیامبر(ص) به کار رفته اند.
«نبی» کسی است که بر او وحی نازل می شود و حامل خبری از غیب است. پیام الهی را بیان می کند؛ هر چند مأمور به دعوت و تبلیغ علنی نیست. «رسول» کسی است که علاوه بر مقام نبوت، مأمور به دعوت و تبلیغ به سوی آیین الهی است. رسالت، مقامی بالاتر از نبوت است. «نبی» کسی است که در خواب می بیند، او وحی الهی را از این طریق دریافت می کند و صدای (فرشته) را می شنود، ولی فرشته وحی را نمی بیند. ولی «رسول» کسی است که هم صدا را می شنود و هم فرشته وحی را می بیند و در خواب و بیداری با وحی در ارتباط است. (7)
با توجه به معنای لغوی این دو، روشن می شود که بین آنها، در مفهوم، اشتراکی نیست. نبوت چه به معنای «رفعت» و چه به معنای «باخبر بودن» باشد، به مفهوم رسالت نیست. هر چند لازمه رسالت، که داشتن پیامی از طرف خداوند است، این است که رسول از آن پیام، با خبر باشد. لذا مفهوم نبوت اعم از رسالت است. از نظر مصداق نیز با توجه به آیات و روایات، بین نبوت و رسالت، نسبت عموم و خصوص مطلق است. (8)
در میان انبیا، رسول کسی است که دارای رسالت خاصی باشد، گاه پیامبران به طور کلی به پرستش و اطاعت خدا و پیمودن راه حق که همان راه بندگی خداوند است، دعوت می کنند، ولی گاه پیام خاصی را از سوی خداوند، برای امت خویش به ارمغان می آورند. بنابراین، به کسی که پیام مخصوصی از طرف خداوند دارد، رسول می گویند و از آن جهت که به طور کلی، مردم را به راه حق فرا می خواند، او را «نبی» می نامند. (9)
از جمله نکاتی که می تواند دلیلی بر عظمت پیامبر(ص) باشد، این است که خداوند او را با نام خطاب نکرده است، ولی انبیای دیگر را به اسم آنان، مورد خطاب قرار داده است. مانند: «یا موسی، یا داود و...» ولی درباره حضرت محمد(ص) می فرماید: «یا ایها النبی»، «یا ایها الرسول»؛ زیرا مقام رسول اعظم(ص) بالاترین مقامها است. لذا این گونه با عظمت، مورد خطاب الهی قرار می گیرد. (10)

پی نوشتها:
1- مجمع البیان، طبرسی، ج 3، ص 528
2- تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج 27، ص 78
3- تفسیر نور، قرائتی، ج 10، ص
617 4- وسایل الشیعه، ج 21، ص 393
5- مستدرک الوسایل، ج 15، ج 1
6- مجمع البیان، ص 524
7- وحی و نبوت در قرآن، جوادی آملی، ج 3، ص 70
8- راه و راهنماشناسی، ج 5، ص 15- 16
9- همان، ص 16
10- سیره رسول اکرم در قرآن، جوادی آملی، ص 26
11- تفسیر تسنیم، ج 2، ص 219
12- همان، ص 241
13- پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج 18، ص 205
14- یس، آیه 65
15- بقره، آیه 7
16- تفسیر نورالثقلین، ج 6، ص 59
17- پیام قرآن، همان، ج 8، ص 407
18- سیمای شخصیتی پیامبر در قرآن، ص 27
19- تفسیر نمونه، ج 13، ص 156
20- تفسیر نورالثقلین، ج 6، ص 163
21- سیمای شخصیتی پیامبر در قرآن، ص 28
22- تفسیر نورالثقلین، ج 7، ص 353
23- سیمای شخصیتی پیامبر در قرآن، ص 23

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نام های پیامبر اعظم (ص) در قرآن

دانلود مقاله کامل درباره قرآن و راه تشخیص هویت انسان

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره قرآن و راه تشخیص هویت انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره قرآن و راه تشخیص هویت انسان


دانلود مقاله کامل درباره قرآن و راه تشخیص هویت انسان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 13
فهرست و توضیحات:

قران وراه تشخیص هویت انسان

ایحسب الانسان الّن نجمع عظامه ،بلی قادراین علی ان نسوی بنانه ؛

یا انسان گمان می کند که استخوانهای اورا جمع نخواهیم کرد،آری ما قادریم که حتی (خطوط سر)انگشتان اورا موزون ومرتب کنم.1

کلمه حسبان از مصدر یحسب به معنی ظن وپندار است. اگر استخوان را به صیغه جمع آورده فرمود انسان گمان کرده ما استخوانهایش را جمع نمی کنیم برای آن بود که کنایه باشد از زنده کردن همه مردگان واستفهام در این آیه توبیخی است . ومعنی آیه روشن است.

بلی ما قادریم آنرا جمع کنیم ،وکلمه (بنان)به معنی اطراف انگشتان وبه قول بعضی خود انگشتان است وتسویه بنان صورتگری آن به همین صورتی است که می بینیم که چه اسرار عظیمی در آن نهفته است،آری هیچ ابزارکاری در عالم نیست که در عین اینکه سنگین ترین وعظیم ترین کارها را انجام می دهد ظریف ترین کار را هم انجام می دهد. اگر باسکول است قیراط نیست ،اگر قیراط است باسکول نیست،اگر بلد وزر است پنس نیست واگرپنس است بلدوزر نیست .

بخلاف انگشتان آدمی که هم بیل وکلنگ را می گیرد وکوه را میکندوهم ریزتراین پیچ ساعت را جابجا می کند. ومعنی آیه این است که آری ما استخوانها را جمع می کنیم در حالی که قادریم حتی انگشتان اورا به همان صورتی که درخلقت اول داشت دوباره صورتگری کنیم.

واگر دربین اعضاء بدن بخصوص انگشتان را ذکر کرده شاید برای این بوده که به خلقت عجیب آن که به صورت های مختلف وخصوصیات ترکیب وعدد درآمده وفوائد بسیاری که به شمارنمی آید بر آن مترتب می شود،می دهدومی ستاند، قبض وبسط وسیر حرکاتی لطیف واعمالی دقیق وصنایعی ظریف داردکه با همان ها انسان از سیر حیوانات ممتاز می شود . علاوه برشکلهای گوناگون وخطوطی که لایزال اسرارش برای انسان کشف می شود. بعضی از مفسراین گفته اند که مراد به تسویه بنان این است که انگشتان دست ها وپاها را شی واحد کندبدون اینکه از هم جدا باشند.همانطور که دست وپای شتران را چنین کرد،آن وقت دیگر انسان نمی تواند کارهای گوناگونی را که با داشتن انگشتان انجام می دهد،انجام دهد.ولی وجه قبلی بهتر به نظر می رسد.2

کلمه (حسب) درصیغه های مختلف درقرآن آمده وبه معنی گمان وپنداری بی اساس است. وبدان معنی است که شک انسان،ومشکل اوکفر ورزیدن به قیامت می باشد. وبدان سبب است که نمی تواند حقیقت بازگشت به زندگی را پس از مردن وبه صورت پاره های ازهم جدا واستخوانهای پوسیده درآمدن وبا گذشت زمان صورت خاک پیدا کردن را فهم کند. وهنگامی که خودرا ناتوان از جمع وفراهم کردن استخوانهای مردگان می بیند چنین کاری نشدنی تصور می کند.

ولی اگر پروردگار را چنان که شایسته است بشناسد،تصور او دگرگون می شودوبه آخرت ایمان می آوردواین گفته پروردگارش را تصدیق می کندکه :

بلی قادراین علی ان نسوی بنانه

آری ، توانایی آن را داریم که انگشتان اورا چنان که شایسته است بسازیم.

وآنچه نزدیکتر به ذهن است این که تسویه دراین جا به معنی آفریدن کامل است،بدان گونه که انگشتان به خلقت وکمال نخستین خود،پس از مردن و به صورت خاک بدل شدن باز گردند. یعنی این که نه تنها خداوند قادر براین کار است بلکه می تواند برآن گوشت بپوشاند و زندگی را به آن بازگرداند.و از آنجا که انگشتان وجه تمیز دست انسان است با دقت و زیبایی خاصی ساخته شده است .مخصوصاانگشتان که نقش بزرگی را در زندگی انسان ایفا می کند.بعضی این آیه را پیشگویی از یک حقیقت علمی درنظر گرفته اند که از آن درقانون جنائی استفاده فراوانی می شود.

ودیگر اینکه این آیات ما را به این نکته متوجه می سازد که انسان پس از مرگ به عدم ونیستی تحول پیدا نمی کند. ودرآفراینش دوم یعنی رستاخیز،این ذرات را گرد آوری ودرکنار یکدیگر قرار می دهد،وخدا داناست.3

در روایتی آمده است که یکی از مشرکان عرب که درهمسایگی پامبر (صلی الله علیه و آله) زندگی می کرد به نام (علی ابن ابی ربیعه ) خدمت حضرت آمد وازروز قیامت سؤال کرد که چگونه است؟ وکی خواهدبود؟ سپس افزود : اگر آن روز را من با چشم خودم ببینم ،باز تصدیق تو نمی کنم ،وبه تو ایمان نمی آورم !آیا ممکن است خداوند این استخوانها را جمع آوری کند؟!

اینجا بود که آیات فوق نازل شد وبه او پاسخ گفت،نظیر این معنی درآیات دیگر قرآن نیز به چشم می خورد از جمله در سوره یس،آیه 78. یکی از منکران معاد قطعه استخوان پوسیده ای را به دست گرفته بود

 

پی نوشتها:

1- سوره قیامت ،آیه3و4

2- المیزان ،ج20،ص308

3- تفسیر هدایت،ج17،ص145

4- تفسیر نمونه ،ج25،ص277

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره قرآن و راه تشخیص هویت انسان