فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروژه تاثیر جذابیت ظاهر بر قضاوت دیگران. doc

اختصاصی از فی ژوو پروژه تاثیر جذابیت ظاهر بر قضاوت دیگران. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه تاثیر جذابیت ظاهر بر قضاوت دیگران. doc


پروژه تاثیر جذابیت ظاهر بر قضاوت دیگران. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 110 صفحه

 

چکیده:

پژوهش حاضر به تاثیر جذابیت ظاهر بر قضاوت دیگران است.

نمونه مورد نظر تحقیق که به روش مقایسه انتخاب شده اند.

ابزارهای مورد استفاده در تحقیق شامل پرسشنامه عزت بدنی و شامل 2 قطعه عکس که توسط 50 نفر از دانشجویان تهران مرکز مورد قضاوت قرار گرفته است. و به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش از روشهای آماری توصیفی و آزمونt مستقل استفاده شده است.

 

مقدمه:

از زمانی که بشر پا به عرصه وجود گذاشت مسئله زیبایی برای او مهم بوده است ( نکته دان 1375) اگر زیبایی را سر زندگی، طراوت، شادابی، سازگاری، تقوی، داشتن علاقه، دانش و احساسات لطیف داشتن معنا کنیم همه بشر در پی زیبایی هستند و تا زمانی که به زیبایی مطلق و جهان نمائی نرسند از پا نمی نشینند و آنها زیبایی مطلق خداوند است.

مفاهیم زیادی در فرهنگ های مختلف متفاوت است. و آنچه که هر فرد در عنوان زیبایی تلقی می کند خاص همان فرد است. افراد نه فقط به علت خصوصیات جسمانی خود زیبا هستند بلکه بخاطر شخصیت، صفات و توانایی شاد کردن ودوست داشتن هم زیبا هستند. شاید بتوان گفت زیبایی همچون یک کره یخ شناور است که تنها یک قسمت از آن قابل دیدن است. در حال حاضر باید دانست که تمایل به زیبایی وتلاش برای بدست آوردن آن یک امر جهانی است.

( ایو 2001) هنگامی که بشر توانست خود را در آب ببیند متوجه این حقیقت شد که زیبایی ظاهر علاوه بر استعداد ذاتی خاص یک سری مراقبت ها همراه با ایجاد تغییرات نیز می باشد که بشر می تواند در ظاهر خویش بوجود آورد. دریافت این حقیقت و غریزه طبیعی زیبایی درستی سبب ایجاد حرفه ها، هنرها و علومی گشت که هدف همه آنها پیدا کردن روش ها و دخالت در ظاهر انسان بدست آوردن هر چه بیشتر زیبایی ظاهر بود. (بلوچی 1376)

برای هزاران سال افراد از روش های مختلف زیبا سازی که میراث فرهنگ و تمدن هاست استفاده کرده اند.

ارتقاء زیبایی در دو بعد جسمانی و روانی انجام می شود از آنجا که به نظر می رسد زیبایی ظاهر به عزت نفس انگیزه ها و انتظارات متفاوت در نتایج زیبا ساختن و تاثیر روان شناختی گوناگون آن به افراد نیازمند مطالعات برنامه ریزی شده و هدفمند در این زمینه با همکاری افراد متخصص در این زمینه می باشد.

راجع به عزت نفس هم می توان چنین گفت: که عزت نفس عبارت است از مقدار ارزشی که ما به خود نسبت می دهیم و این میزان ارزشی است که ما فکر می کنیم دیگران برای ما به عنوان یک شخص قائل هستند.

 

فهرست مطالب:

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1- مقدمه

1-2- بیان مسئله

1-3- اهمیت ضرورت تحقیق

1-4- اهداف تحقیق

1-5- فرضیات تحقیق

1-6- تعاریف علمی و عملیاتی متغیرهای تحقیق

فصل دوم: نظریه ها و پیشینه مربوط به پژوهش

2-1 مفاهیم نظری

2-1-1- تعریف خود

2-1-2- "خود" در دیدگاههای مختلف روان شناختی

2-1-3- تصویر خود و پدیدآئی آن

2-1-4- تصویر ذهنی

2-1-5- خود پنداره و تصویر بدنی و ظاهر

2-1-6- تصویر بدنی در نوجوانان و جوانان

2-1-7- نقش خانواده در تشکیل و چگونگی برداشت از خویش

2-1-8- تعریف زیبایی

2-1-10- بد شکلی بدنی

فصل سوم: طرح تحقیق

3-1- طرح تحقیق

3-2- جامعه آماری

3-3- نمونه و روش نمونه گیری

3-4- ابزارهای تحقیق

3-5- بررسی اعتبار و روایی ابزارهای تحقیق

3-6- روش و چگونگی اجرا

3-7- روش آماری

فصل چهارم: ارائه نتایج تحقیق

الف- مشخصات آماری نمونه مورد تحقیق

ب- نتایج حاصل از سنجش اعتبار تست گرفته شده

ج- یافته های حاصل از اجرای پرسشنامه ها با توجه به فرضیات تحقیق

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1- تفسیر نتایج مربوط به فرضیات تحقیق

5-2- رهنمودهای تحقیق

5-3- محدودیتهای تحقیق

5-4- پیشنهادات

منابع فارسی

منابع انگلیسی

ضمائم

 

منابع ومأخذ:

1-آلن ، ا.راس (1373) . روانشناسی شخصیت، ترجمه سیاوش، جمالفر، چاپ اول. انتشارات بعثت

2-اتکینسون ، رتا. ل و اتکینسون ، ریچارد . س، هیلگارد ارنست. (1371) . زمینه روانشناسی . ترجمه محمدتقی براهنی و دیگران. جلد دوم. انتشارات رشد.

3-آزاد، حسین (1374) آسیب شناسی روانی. انتشارات بعثت.

4-اسماعیلی، بهمن. (1374) ارتباط خویشتن پنداری و رضایت از زندگی زناشویی دانشجویان دانشگاه اصفهان، کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم.

5-ارسطویی ایرانی، هایده. (1372) . بررسی ارتباط خودپنداری با جنسیت و پیشرفت تحصیلی . کارشناسی ارشد. دانشگاه تربیت مدرس.

6-براندن، ناتانیل. (1374) چگونه عزت نفس خود را تقویت کنیم. ترجمه اسماعیل کیوانی. چاپ اول. انتشارات مهارات.

7-بیابانگرد، اسماعیل. (1370). بررسی رابطه بین مفاهیم منبع کنتل، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی پسران سال سوم دبیرستانهای تهران. کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی.

8-بیابانگرد، اسماعیل. (1373) روشهای افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان. انتشارات انجمن و اولیاء و مربیان

9-پروین، لارنس. ای. (1374). روان شناسی شخصیت: نظریه و تحقیق. ترجمه محمد جعفر جوادی و پروین کدیور. چاپ اول. انتشارات رسا

10-جونی زیگر. (1378) مقاله تجارت زیبایی زنان. مترجم زهره زاهدی . مجله زنان. مهرماه.

11-خامسان ، احمد. (1374). بررسی مقایسه ای ادراک خود در زمینه تحول و سلامت روانی. کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران.

12-دادستان . پ. (1370) مؤلف مقاله شکل گیری اضطراب در جریان تحول و بررسی تجربی آن در نوجوانی . تهران. مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی. شماره 192. سال 29.

13-دادستان. پ. (1376). روان شناسی مرضی تحولی. جلد اول. تهران. انتشارات سمت.

14-دلاور، علی. (1371). روشهای تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. چاپ چهارم. انتشارات دانشگاه پیام نور.

15-شعاری نژاد، علی اکبر. (1374). روانشناسی رشد، نوجوانی و بلوغ. تهران. انتشارات دانشگاه پیام نور.

16-شفیع آبادی، عبدالله. (1375). نظریه های مشاوره و روان درمانی. تهران. مرکز نشر دانشگاهی.

17-صادقی، محمود .(1373). محرومیت جنسی و اضطراب . نشر مفید

18-علیزاده موسوی، ابراهیم. (1373). بررسی رابطه حرمت و افسردگی در دانشجویان جانباز. کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران.

19-قاسمی، فریده. (1373). بررسی تحلیلی خودسنجی در نزد نوجوانان . کارشناسی ارشد. دانشگاه الزهراء

20-کراز، ژ. (1368) بیماریهای روانی. ترجمه محمود منصور و پریرخ دادستان. انتشارات ژرف.

21-کاپلان، سادوک. (1371). خلاصه های روانپزشکی. ترجمه پورافکاری، نصرت ا... . جلد اول و دوم نشر ذوقی

22-کلارنس، ج. (1370) مباحث عمده روانپزشکی . ترجمه وهاب زاده. چاپ اول. انتشارات شرکت سهامی افست.

23-کوهن، لوئیس، هالیدی، میشل. (1372) . آمار در علوم تربیتی و تربیت بدنی. ترجمه علی دلاور . چاپ اول . انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی

24-گولومبوک، سوزان. فی وش، رابین. (1378). رشد جنسیت ، ترجمه مهرناز شهرآرای. چاپ اول. انتشارات شمشاد.

25-گنجی، حمزه. (1373). روان شناسی عمومی. تهران. دانشگاه پیام نور.

26-لطف آبادی، حسین و دیگران. (1374) . روان شناسی رشد1.چاپ پنجم. انتشارات سمت.

27-مالتز، ماکسول. (1373). روانشناسی تصویر ذهنی. ترجمه مهدی قراچه داغی. انتشارات ربیع.

28-مالتز، ماکسول. (1373). روانشناسی خودپنداری ، ترجمه احمد نقی پور. انتشارات بنیاد.

29-محسنی، نیکچهره ، احدی، حسن. (1370). روانشناسی رشد. تهران. چاپ و نشر بنیاد.

30-مای لی. ر. (1370). ساخت، پدیدآیی و تحول شخصیت . ترجمه منصور. انتشارات دانشگاه تهران.

31-ناتانیل، براندن. (1373). انسان بدون خویشتن یا روان شناسی از خود بینگانگی . ترجمه جمال هاشمی. انتشارات دانشگاه تهران.

32-هاشمی، جمال. (1371) روان شناسی حرمت نفس . شرکت سهامی انتشار.

33-هومن ، حیدرعلی. (1374). استنباط آماری در پژوهش رفتاری. نشر پارسا.

34-یزدی، سید امیرامین. (1373). بررسی محتوای مفهئوم خود نزد دختران و پسران در آغاز و پایان نوجوانی. کارشناسی ارشد . دانشگاه تهران.

 

35-1. Biby, Erika. L. (1998). The relationship between body dysmorphic disorder and depression, self-esteem, somatization and obsessive compulsive disorder. Journal of clinical Psychology, 54(4). 498-499.

36-2. Dulsuke, Aldba. (1998). Cultural variations in body esteem. How young adults in Iran and The united states view Theit own appearances. The Journal of social psycholoye, 138(4), 539-540.

37-3. Davis and Katzman. (1997). Body esteem, weight satisfaction, depression and self esteem among Chinese males and females in Hong Kong. Sex Roles, 36(7-8). (44-540).

38-4. David. B. sarwer, Thomas A. wedden, and Gary D. Foster. (1998). Assessmeht of body image Dissatisfaction in obese women. Journal of consulting psychology, (4). 651-654.

39-5. Davis. C, claridge. G, Brewer. H, (1996). The 2 faces of narcissism-personality dynamics of body esteem. Journal of social and clinical psychology, 15(2). (153-166).

40-6. Dinucci, James, Finkenberg, Mel, Mecune, sandra. (1994). Analysis of body esteem of females collegiate Athletes.


دانلود با لینک مستقیم


پروژه تاثیر جذابیت ظاهر بر قضاوت دیگران. doc

تحقیق بررسی اصل استقلال قضاوت در جمهوری اسلامی ایران 90 ص - ورد

اختصاصی از فی ژوو تحقیق بررسی اصل استقلال قضاوت در جمهوری اسلامی ایران 90 ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی اصل استقلال قضاوت در جمهوری اسلامی ایران 90 ص - ورد


تحقیق بررسی اصل استقلال قضاوت  در جمهوری اسلامی ایران 90 ص - ورد

مقدمه:

مردم در آغاز یک دسته بودند و اختلافی در میان آنها وجود نداشت کم کم دسته ها و قبایل بوجود آمدند و چون که بخاطر گذارندن زندگی رزومره با یکدیگر داد وستد داشتند اختلافات و تضادهایی در میان آنها پدیدار شد که باید رفع خصومت می شد. هر گاه اختلاف در میان خانواده بود رییس خانواده رفع خصومت می کرد و اگر بین دو نفر در اجتماع اختلافی پیش می آمد ابتدائاً ممکن بود طرفین خودشان توافق کنند یا اینکه شخص ثالثی را برای داوری بین خود انتخاب کنند و شخصش منتخب طرفین باید با رعایت بی طرفی و از روی عدالت و راستی قضاوت می نمود و معمولاً به اشخاصی رجوع می کردند که از نقطه نظر اجتماعی در موقعیت بالاتری باشد این افراد در اجتماعات بیشتر روحانیون و پادشاهان بودند روحانیون بدلیل اینکه کمتر در امور عادی و دنیوی دخالت می کردند مورد اعتماد مردم بودند و شاه نیز بعلت بعطه و قدرتی که بر افراد جامعه داشت خواه نا خواه به عنوان قیصه دهنده اختلاف لقب گرفته بود و با توجه به اینکه شاه به تنهایی نمی توانست رفع اختلاف نماید مردم برای تسریع در احقاق حق خود به روحانیون و علماء دینی و آگاهان و مطلعین روی آوردند و این افراد موثق و قابل اعتماد بودند و عمده دلیل این اعتماد استقلال اندیشه و رأی و قضات بی طرفانه آنها بود و این استقلال برای شخص قاضی امری فطری و از اعتقادات قلبی انسان بوده است و یا تکامل اجتماعات انسانی به عنوان اصلی اجتناب ناپذیر در دستگاه قضایی هر کشور جایگاه ویژه ای پیدا کرد. استقلال در تصمیم گیری لازمه قضاوت است و استقلال دادرس امنیت قضایی را تضمین می کند. و با اعتماد به مصونیت و امنیت شغلی به حمایت از حق و درگیری با فشارها و افراد صاحب نفوذ می پردازد هسته مرکزی دستگاه تأمین کننده عدالت هر کشور، دادگستری است که مرکب از عده ای اقتصاد می باشد که دادرسان واقعی جامعه می باشند و باید مستقل و بی طرف باشند تا بتوانند وظیفه خطیر و سنگین خود را به نحو احسن انجام دهند. استقلال قضایی، و افکار عمومی را شامل می شود. وقتی شخصی پس از طی مراحل مختلف به تصدی شغل قضات رسید شأن قضاوت و موقعیت و جایگاه ویژه آن اقتصاد دارد که چنین فردی مصونیت شغل داشته باشد و با این تضمین قاضی عدالت گستر جامعه خویش خواهد بود


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی اصل استقلال قضاوت در جمهوری اسلامی ایران 90 ص - ورد

بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

اختصاصی از فی ژوو بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان


بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

 

فرمت : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات102

مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر:
در عصری زندگی می‌کنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند. در بسیاری از عرصه‌های نوین کار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیف‌تر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسان‌ها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمده‌اند.
دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محکوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست داده‌اند. در نتیجه، حوزه‌هایی از زندگی اجتماعی که بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاکم است به طور مداوم در حال تکثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است که به علت موقعیت استعلایی خود می‌تواند، انسان‌ها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یکدیگر فرا خواند.
اما امروزه آموزه‌های اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تکیه گاههای سنتی احکام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست داده‌اند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد.
هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزه‌های اخلاقی، هر یک به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند.
هنجارهای اجتماعی، از یک سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا کرده‌اند که هیچ تکلیف مشخصی را برای کسی تعیین نمی‌کنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست داده‌اند. در سطح کلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند که فرد را از تک‌روی و بی‌توجهی به منافع جمع باز دارند.
به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امکانات برخوردار نیست که بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل کند.
قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیت شرایط بغرنج و پیچیده جهانی بر فراز و نشیب زندگی اجتماعی انسان‌ها را به موجوداتی خرد و حقیر تبدیل نموده است. فرد در چنبرة زنجیر منطق سرمایه، عقلانیت نظم اداری و پیامدهای تصمیم‌های خیل کنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنین شرایطی انسان دیگر سرنوشت را به مبارزه نمی‌طلبد، خود را وارد ماجراهای پیچیده برای تغییر شرایط کلی جهان نمی‌سازد و نگران از عواقب اعمال خود، خویش را چندان درگیر مشکلات دیگران نمی‌کند. او بیشتر سعی می‌کند تا از فرصتهای ممکن بهره جسته و امکانات لازم برای بهره مندی از یک زندگی بی دردسر را برای خود فراهم آورد. فداکاری و احساس مسئولیت نسبت به وجود و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد. بیهوده نیست که ما امروزه با خیل افرادی روبرو هستیم که درصدد بازگردانیدن مشروعیت و اقتدار سابق به بنیادها و مراجع احکام اخلاقی هستند. در زمینة درک مذهبی، اجتماعی و فلسفی از امور رد پای این تلاش را می‌توان مشاهده کرد. این گونه تلاشها در برخی از مناطق جهان و حوزه‌های زندگی اجتماعی با موفقیت روبرو شده‌اند. اینجا و آنجا، مذهب، نهادهای سنتی جامعه و تعقل و استدلال وجهه‌ای نو پیدا کرده‌اند و افراد و گروههای بسیاری راغب شده‌اند که ادعای از نو طرح شدة این نهادها و مراجع را مورد ملاحظة جدی قرار دهند.
معهذا فریب ظاهر قضیه را نباید خورد. بنیادها و مراجع سنتی هر قدر که نوسازی شده باشند باز توان ارایة چنان احکام جهان‌شمولی را ندارند که انسان، جدا از موقعیت اجتماعی و اندیشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعیت قدرتمند این بنیادها و مراجع بیشتر اوقات محدود به یک زمان معین و وضعیت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنین، هنجارهای اجتماعی افراد میان‌سال و کمابیش موفق و استدلال و تعقل روشنفکران را مخاطب قرار می‌دهد.
به علاوه، آنها نمی‌توانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و کلیتی واحد تثبیت نمایند. مذهب خود متشکل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احکام اخلاقی خاص خود را دارد. اعتقاد و ایمان به یک مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنین به مذاهب دیگر دور و حتی گاه منزجر می‌سازد. از این لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درک مذهب به طور معمول محدود به انسانهای خاص است. هنجارهای اجتماعی نیز به طور مداوم در حال تغییر هستند. هنجارهای حاکم بر نهادهای سنتی اجتماعی نیز هر چند در عرصه‌های خرد زندگی اجتماعی به کار می‌آیند، در عرصه‌های کلان و وسیع زندگی اجتماعی نقشی سرکوبگرایانه پیدا می‌کنند. هر چند صلابت و اقتدار این هنجارها ممکن است زمینة امن کار و کوشش را برای برخی فراهم آورد ولی این امنیت به بهای نقض آزادی عمل برخی دیگر از افراد به دست می‌آید. شکست این پروژه‌ها در عین حال شکست تلاش برای بنیان گذاری و فراافکندن هر نوع مرجع فرا-فردی برای اصول اخلاقی است.
در عصری که انسان تنها و تنها خویشتن را به عنوان جولانگاه اندیشه و تأملات خود در اختیار دارد، در عصری که همبستگی‌های اجتماعی ضعیف و شکننده هستند، در عصری که روابط اجتماعی هر چه بیشتر بر پایة ضابطه‌های حقوقی تعریف می‌شوند و بالاخره در عصری که زندگی به تجریبات شخصی و درد محدود شده است. براستی، چگونه می‌توان برای انسانها مرجعی در ورای فردیت آنها، برای تنظیم روابط اجتماعیشان، فرا افکند. برای چنین انسانی تنها آنچه از درون او می‌جوشد و می‌شکوفد مشروعیت دارد. معیار اصلی تمیز امور برای او ارزشهای فردی و شیوة داوری شخصی خود او هستند، نه احکامی که از پیش بر حق و درست فرض شده‌اند.
در این وضعیت جدید دیگر از خودگذشتگی، توجه به منافع و حقوق دیگری و کنش اخلاقی اموری نیستند که به خودی خود به ذهن فرد خطور کنند و یا اگر خطور کنند در اعمال و رفتار او انعکاس یابند. گرفتار در وجود شخصی خویش، او انگیزه و شور دست زدن به کنشی را ندارد که هدف آن تضمین منافع دیگری باشد.
در این میان، یک عامل و تنها یک عامل می‌تواند موقعیت فرد را تا حدی ثبات بخشد و او را به سمت اتخاذ موضعی اخلاقی نسبت به امور سوق دهد. این عامل همانا وجود دیگری به صورت یک شخص معین با احساسات و تمایلات مختص به خود است. وجود دیگری همیشه به صورت حضور زنده و فعال دیگری در عرصه‌های مختلف زندگی برای فرد مطرح است. او مجبور است در مقابل برخوردهای دم به دم متفاوت دیگران عکس العمل نشان دهد. اگر به برخورد‌های مستقل و پویا با حس مسئولیت فردی نسبت به استقلال دیگری ، ترکیب شود، فرد از حد معینی از استقلال و اقتدار برخوردار خواهد شد. در متن احساس مسئولیت نسبت به وجود و تضمین استقلال و پویایی دیگری، در متن معمولی نسبت به استقلال او، فرد می‌تواند احساس کند که هستی و حضور خاصی در جهان دارد. بدین شکل دیگری میدانی می‌شود که فرد در آن وسعت حضور و اقتدار خود را باز می‌یابد. در این روند او بر ضعفها و سرگشتگیهای خویش فایق می‌شود. از این رو می‌توان گفت نه خودمحوری و احساس توانمندی بلکه ضعف و فقر وجودی، فرد را بر می‌انگیزد تا با رویکردی اخلاقی تأمین آزادی و بهروزی دیگری را غایت اعمال خود گرداند (محمودیان، 1380).

رشد ملاک‌های اخلاقی:
تاریخ اخلاقیات حرکتی است از یک وحدت شکل تقریباً بی چون و چرا در سلوک و رفتار به یک مسئولیت دایم التزاید شخصی. آن روزها دیر زمانی است سپری شده‌اند که نویسندة اخلاقیات می‌توانست زندگی اقوام ابتدایی، یا حالت به اصطلاح فطرت را هر طور که دلش می‌خواست تفسیر کند و نظر ساده لوحانه‌ای که می‌گفت انسان وحشی بر خلاف انسان متمدن زندگی بهتر یا بدتری در یک حالت آزادی نسبی داشته، به کلی متلاشی شده است.
انسان وحشی در چارچوب محدودیتهای نظام اخلاقی اش که به طرز غرابت آمیزی نامطمئن و به طور باور نکردی پیچیده است، موجود دست و پا بسته‌ای است. ولی تمکینی که می‌کند از هر
نظر داوطلبانه و تا جایی که تماسی با تأثیرات خارجی نیافته، عاری از سؤال است.
نظام او ضابطه به غایت خاصی است از رعایت‌ها و وظایفی که از اصولی کلی سرچشمه نگرفته‌اند و البته به هیچ وجه ملاحظات انسجام و تجانس را هم بر نمی‌تابند. واضح است که در این جا محلی هم برای تفکر و نظرورزی آزادانه نمی‌تواند وجود داشته باشد چون با اولین اشاره‌ای که از چون و چرا حکایت کند کل بنا فرو می‌ریزد و همه چیز متلاشی می‌شود.
انسان متمدن مورد متفاوتی را ارایه می‌دهد. ضابطة او در برابر انتقاد پابرجا می‌ماند و او انتظار دارد که توانایی دفاع از آن را داشته باشد. درست است که رسوم گرایش بدان دارند تا این ضابطه را یا بخشی از آن را با مقداری قداست در هم آمیزند. نیز درست است که نادرند مراحلی از تاریخ که در آنها انتقاد آزادانه به طور بی کم و کاست مجاز بوده باشد. با همة اینها، ضابطه‌ای که نام بردیم باز هم علی‌الاصول رابطه‌ای منطقی را بین اصول کلی از قبیل عدالت، حقیقت، شرافت و امثال ذالک از سویی و سخنهای اعمال ناشی از اینها را از سوی دیگر به بیان در می‌آورد. در اینجا همواره پای رجوع و توسل واضحی به ذهن و به عواطف در میان است و بیان هنری آرمان‌های اخلاقی مسلماً اثرگذارترین بنای یادبودی است که یک تمدن می‌تواند برجا بگذارد.
آثاری نظیر ایلیاد و ادیسه یا قصص قهرمانی، به هر تقدیر تکان دهنده‌اند و این تکان دهنده بودن را خصوصاً بدان سبب واجدند که آفرینندگان خود را نه چنان‌که بوده‌اند بلکه چنان‌که می‌خواستند باشند معرفی می‌کنند. چنین آفرینشهایی ضمناً در گذشته و چه در زمان ما عواملی به مراتب اثرگذارتر از فکر مجرد بوده‌اند و هستند و هنر بیشتر از فلسفه در شکل دادن به رفتار نقش دارد. رشد اخلاقی به این ترتیب فاصلة بسیار بعیدی پیدا می‌کند از این‌که بر اصول مجرد مبتنی باشد، بلکه رشدی است محسوس و انضمامی مثل خود تمدن. تمدن را می‌توانیم به عنوان صنعتی که با بصیرت به کار گرفته شده تعریف کنیم. اختراع مهارت را می‌زاید، مهارت قدرت را و قدرت به نوبة خود مهارت بیشتر و اختراع وافرتری را به عرصه می‌آورد. اما فرق می‌کند که تکامل مورد اشارة ما دقیقاً از چه نقطه‌ای مجال شروع پیدا کرده باشد، چه آنچه که یک‌بار با نظامی عجین شد بر تمام رشد بعدی اش اثر می‌گذارد. این به خصوص در مورد ابداعاتی که در عرصة اخلاق پدید می‌آیند صدق می‌کند.
با این حال رشد اخلاقی اگرچه الزاماً به وسیلة گذشته محدود می‌شود، ولی وجود دارد. تمدن نمی‌تواند از حرکت باز بماند زیرا قوایی که قادرند به آن ثبات ببخشند درست همان‌هایی هستند که توانایی بالیدن به آن می‌دهند. اگر از حرکت باز بماند، می‌میرد. اجتناب ناپذیری این امر غالباً توسط دولت سازان سنخ افلاطونی به فراموشی سپرده می‌شود. انسان نمی‌تواند به چیزی که دارد راضی بماند، و سهل گرفتن احتیاجات و جامعه‌ای که صفات برجسته اش را ساده زیستن و علو اندیشه تشکیل دهد با همة‌ جذابیتی که دارد از محالات است.
نیازهای ساده، خام و ابتدایی اند، همانطور که ابزارهای ساده آنهایی هستند که به درد نمی‌خورند. عقل و درایت عالی بهترین اثرش را تنها در یک سازمان عالی می‌تواند به ظهور برساند. پیشداوری محض است که چیز بسط یافته را به صرف این‌که بسط یافته است با سوءظن نگاه کنیم یا قایل باشیم که تمدنی که غایت پیچیدگی را پیدا کرده باید به یک معنی محل انحطاط باشد یا معتقد باشیم که اقوام ساده‌تر، جنس بادوام تری دارند. بر عکس خیلی آسان‌تر است فردی از باشندگان جزایر دریای جنوب (بومیان جزایر ملانزی) بودن تا یک اروپایی بودن.
جامعه نمی‌تواند بدون پیچیده شدن رشد کند.
اما کار تفکر در زمینه اخلاقی این نیست که مستقیماً به این رشد استعانت کند. تفکر در زمینة اخلاق باید مسایلی را مطرح کند که تا هنگامی که او مطرحشان نکرده وجود ندارد و او هم صرفاً به دلیل وضوح فهم و تصور است که مطرحشان می‌کند. و وقتی این کار انجام گرفت تفکر اخلاقی باید انتظاری بیش از آن نداشته باشد که فقط تأثیری غیر مستقیم باقی بگذارد. راز تغییر اخلاقی در این است که قبل از آنی که خبردار شویم، به سراغمان آمده است (استفن وارد، 1374).

بیان موضوع:
موضوع این پژوهش بررسی رشد قضاوت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) و همچنین مقایسه‌ای بین متولدین سالهای 63، 61، 60 و 59 است.
گروه نمونه از دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین انتخاب شده است. تعداد افرادی که در این پژوهش شرکت داشتند 96 نفر بود که به چهار گروه 24 نفری تقسیم شدند.
تلاش این بررسی، تحقیق دربارة نظریه روان شناسان شناختی به خصوص پیاژه و کهلبرگ است و در پی پاسخ به این سؤال است که آیا اخلاق تابع مراحل رشد عقلی است، به عبارتی دقیق‌تر آیا قضاوتهای اخلاقی همراه با افزایش توانش‌های شناختی و سن، رشد می‌یابد؟


هدف پژوهش:
مسأله تحول اخلاقی – اجتماعی با فرایند اجتماعی شدن یا جامعه‌پذیری و همنوایی همبستگی زیادی دارد. جامعه‌پذیری و همنوایی دو زاویه دارد؛ یکی شیوه‌ها و الگوهایی است که متولیان جامعه برای درونی کردن یا آموزش دادن هنجارهای اقتصادی، عرفی، حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی به کار می‌گیرند.
دیگر این‌که این الگوها باید از سوی کسی آموخته شود و فرد بخصوصی باید با این الگوها خود را انطباق دهد و سازگار کند. در جامعة ما در آموزش عمومی و اختصاصی مقولة اجتماعی شدن، از هر دو زاویه نقص آشکاری وجود دارد. چنین آموزشی نیاز فردی جامعه است و برای فرهنگ‌پذیری لازم است.
اگر آموزش فرهنگ‌پذیری وارد یک فراسة عملی آموزشی شود، در حد بسیار وسیعی از تعارض‌ها کاسته شده و یک وفاق فرهنگی – اجتماعی بر مبنای معیارهای عام و پذیرفته شده، به وجود می‌آید.
آموزش و پرورش به عنوان یکی از نهادهای اصلی اجتماعی، مهم‌ترین نهادی است که فرایند جامعه‌پذیری را میسر و تسهیل می‌کند و فرد را مهیای پذیرش نقش‌های محول و محقق خود می‌سازد. امیل دورکیم در این خصوص عقیده دارد که کنش اساسی آموزش و پرورش اتصال هنجارها و ارزش‌های اجتماعی است. بقای جامعه به تجانس و تشابهات لازم بین اعضای آن بستگی دارد و جامعه با انسجام و یگانگی اجتماعی شکل می‌گیرد و متکی بر احساسات و کار مشترک اعضای خود است. (کدیور، 1378)
با به دست آوردن یافته‌های عینی و پژوهشی و شناخت مقطع‌های مختلف تحولات اخلاقی-اجتماعی می‌توان مبتنی بر یافته‌ها راجع به برنامه‌های آموزشی، کتابهای درسی، شیوه‌های آموزشی و نوع آموزش پیشنهادهایی ارایه داد که این پیشنهادها مستقیماً در مراکز آموزشی به کار گرفته می‌شود.
از طرف دیگر رشد اخلاق به معنای روان شناختی و علمی با آنچه که به معنای عام آن مراد می‌شود، تفاوت دارد و این پژوهش می‌تواند این تفاوتها را روشن سازد. همچنین با تبیین روان شناختی اخلاقی و رشد آن می‌توانیم بازخورد اجتماع را نسبت به اخلاق تصحیح کرده و بستر آموزشی آن را تسهیل کنیم.

ضرورت و اهمیت پژوهش:
اخلاق یکی از موضوعات مهم روان شناسی رشد است، اخلاق در روان شناسی تربیتی و تعلیم و تربیت جایگاه مخصوص و ویژه‌ای دارد. اگر به اخلاق در فرایند تعلیم و تربیت توجه شایسته شود، آنگاه تعلیم و تربیت می‌تواند به حالت آرمانی خویش نزدیک شود و چنان‌چه نظام تعلیم و تربیت در شناخت و آموزش و ارایه اخلاق شایسته ناموفق و نارسا باشد حتماً اگر توان مناسب در جهت رشد ذهنی، ‌بدنی، اجتماعی و عاطفی را داشته باشد ولی باز هم احساس می‌شود که عنصری اساسی و فرایندی همه جانبه در کنار خود ندارد و این چیزی غیر از اخلاق نمی‌باشد.
(رمضانی، 1378)
مطالعات روان شناسان شناختی نشان می‌دهد که فرایند تحول قضاوت‌های اخلاقی، مانند تحول شناختی، مراحلی ثابت غیر قابل تغییر و جهان شمول را طی می‌کند. در این دیدگاه با تأکید بر مرحله‌ای بودن تحول اخلاقی، مفهوم آمادگی برای تربیت اخلاقی یکی از مفاهیم اساسی است. از نظر روان شناسان شناختی، هر مرحله محدودیت‌ها و نکات قوت خاص خود را دارد. افزودن بر این ، مرحله زبان خاص خود را داشته و باید از آن برای تربیت اخلاقی کودک و نوجوان استفاده کرد. در مرحلة واقع‌گرایی اخلاقی، اخلاق رشد چشمگیری ندارد، زیرا ارتباط کودک و بزرگسالان یک رابطة‌ یک جانبه و مبتنی بر اطاعت است و در آن احترام و همکاری متقابل وجود ندارد. مرحلة اصلی تحول اخلاقی و تربیت اخلاقی با احترام متقابل شروع می‌شود، رفتار اخلاقی خود پیرو در جریان احترام متقابل با همسالان شکل می‌گیرد. از این‌رو شرایط برای ایجاد ارتباطهای اجتماعی کودکان و نوجوانان با همسالان باید هر چه بیشتر فراهم آید. (کدیور، 1378)
آگاهی از پیشروی رشد اخلاقی می‌تواند از جهات مختلف با ارزش باشد. دانستن این‌که چگونه و چرا کودکان از نظراخلاقی مسایل را درست یا غلط مورد قضاوت قرار می‌دهند ممکن است مستقیماً با انواع استدلال‌هایی که مربی در مورد خوبی و بدی امور به آنها عرضه می‌دارد، در رابطه باشد. نتایج تحقیقات مختلف در باب رشد اخلاقی مبین این واقعیت است که گرچه توانایی‌های شناختی روبه رشد نقش مسلمی در تکوین مفهوم درست و غلط در کودک دارند، اما به همان اندازه عوامل دیگری نیز در این میان نقش دارند. در صورتی که بخواهیم تربیت اخلاقی کودکان و نوجوانان که یکی از اهداف مهم هر نظام به منزلة نوعی سرمایه گذاری جهت تأمین
آینده‌ای بهتر است، محقق گردد باید قوانین تحول را شناخته و این شناسایی را به کار گیریم.
مسأله تربیت اخلاقی درست همگام با مسایلی است که ما دربارة منطق و آموزش ریاضیات بیان می‌داریم.
آیا مدرسه می‌خواهد افرادی بار بیاورد که زیر فشار و اجبار سنتهای قبل باشد. در این صورت اصل اقتدار یا استناد به قدرت اخلاقی معلم با نظام تشویش و تنبیه که اخلاق اطاعت را تحکیم می‌کند، کافی است.
اما برعکس اگر مدرسه بخواهد افرادی را بار بیاورد که دارای وجدان آزاد باشند و حقوق و آزادی دیگران را محترم شمرند، بدیهی است که در این صورت توسل به اقتدار معلم و دروس که به بهترین وجهی در مورد اخلاق ایراد گردیده است، برای ایجاد روابط زنده‌ای که از استدلال و خود پیروی و تقابل سرچشمه می‌گیرند، کافی نخواهد بود.
تنها یک زندگی اجتماعی بین خود شاگردان یعنی یک خود رهبری حتی‌الامکان نامحدود که به موازات کار فکری در بین جمع تشکیل شده باشد، می‌تواند شخصیت‌هایی بار آورد که به خود حاکم باشند و بین آنها احترام متقابل برقرار باشد. (پیاژه، 1369 )
بشر در سیر تحولی خویش همواره میان دو قطب میان گرایی و میان واگرایی قرار می‌گیرد. این وضعیت در تمام زمینه‌های شناختی، عاطفی و اجتماعی خود را نشان می‌دهد. انسان در هر مرحله از رشد خود از میان گرایی شروع می‌کند و در پایان آن مرحله به میان واگرایی می‌رسد، این آزادسازی ضروری نیاز به تلاش‌های فکری و اخلاقی فراوان دارد. در این میان تعادل جویی از راه خود نظم جویی و به کمک سه عامل دیگر تحول روانی (رشد ارگانیگ، تمرین و تجربه، تعامل‌ها و انتقال‌های اجتماعی) به تشکیل شناخت‌ها در طی سال‌ها منتهی می‌شود. (منصور، دادستان، 1367)


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

تحقیق در مورد بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان


تحقیق در مورد بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه159

فهرست مطالب

رشد ملاک‌های اخلاقی:

 

بیان موضوع:

 

هدف پژوهش:

 

ضرورت و اهمیت پژوهش:

 

تاریخچه مختصر در جهان و ایران

مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر:

در عصری زندگی می‌کنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند. در بسیاری از عرصه‌های نوین کار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیف‌تر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسان‌ها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمده‌اند.

 

دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان