فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله کزاز

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله کزاز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 


مقدمه و معرفى بیمارى:
- تعریف و اهمیت بهداشتى:
کزاز نوعى بیمارى عصبى (نرولوژی) است که با افزایش تون و اسپاسم‌هاى ماهیچه‌ها مشخص مى‌شود. این اسپاسم‌ها گاهى موجب آسیب‌هاى جدى نظیر شکستگى دنده‌ها و مهره‌ها و خفگى شده و ممکن است با محرک‌هایى مانند نسیم، حرکت ناگهانی، صدا، نور، سرفه و... بروز نمایند.
اهمیت تأثیر واکسیناسیون کزاز در مناطق زئونوزخیز کشور، زمانى مشخص‌تر مى‌شود که موارد کزاز را - که به صفر نزدیک شده است - با موارد بسیار زیاد بروسلوز و موارد هارى مقایسه نماییم و به‌یقین این مقایسه براى استادان باسابقهٔ ما که زمانى با موارد بسیار زیاد کزاز مواجه بوده‌اند، جلب‌توجه بیشترى خواهد کرد و بدون شک، نتیجهٔ زحمت‌هاى سربازان گمنام جبههٔ بهداشت و خدمتگزاران صفوف مقدم این جبهه است.
عوامل اتیولوژیک
کلوستریدیوم تتانی، باسیل گرم مثبت بى‌هوازى متحرک مولد هاگى (اسپور) است که به‌فراوانی، در خاک و مدفوع حیوان‌هاى اهلى و انسان یافت مى‌شود و هاگ‌هاى آن را مى‌توان از گردوخاک، البسه و از محیط خشک اطراف، به‌نوع قابل زیست، پس از سالها کشف نمود. این هاگ‌ها و توکسین باسیل، مى‌توانند واکسن‌ها، سرم‌ها و کات‌گوت را نیز آلوده نمایند. وفور این باکترى در نواحى پرجمعیت و در آب‌وهواى گرم و مرطوب و در خاک غنى از مواد آلی، بیشتر است. و نوع رویشى کلوستریدیوم تتانی، نسبت به حرارت، بسیارى از مواد ضدعفونى کننده و پادزیست‌ها و بخصوص پنى‌سیلین، حساس است ولى اسپورهاى آن نسبت به عوامل ضدعفونى کنندهٔ فیزیکى و شیمیایی، بشدت مقاوم بوده، به‌طورى که در اتوکلاو ۱۲۱ درجه سانتیگراد به‌مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه زنده مى‌ماند. درصورتى که حیوان‌هایى مانند اسب و گاو و فضولات آنها در محیط وجود داشته باشد، میزان کلوستریدیوم تتانی، در دستگاه گوارش انسان و در محیط زیست، افزوده مى‌شود.
اپیدمیولوژى توصیفى و رویداد بیمارى
میزان حمله‌های ثانویه
تأثیر سن، جنس، شغل و موقعیت اجتماعی
تأثیر عوامل مساعدکننده
حساسیت و مقاومت درمقابل بیماری
منابع و مخازن، نحوه انتقال و دوره قابل
سرایت
زخم‌های مستعد به کزاز
روند زمانی
انتشار جغرافیائی
وضعیت بیماری در ایران
وضعیت جهانی و منطقه‌ای ...
وضعیت کزاز نوزادان در ایران
سیر طبیعی
عوامل مؤثر در پیش‌آگهی
دورهٔ نهفتگی

میزان حمله‌هاى ثانویه
بیمارى کزاز، از انسانى به انسان دیگر انتقال نمى‌یابد و حملهٔ ثانویه نیز مطرح نمى‌باشد.
روند زمانى
این بیمارى در آب‌وهواى گرم و در مناطق روستایى که ازنظر کشاورزی، غنى هستند، شیوع بیشترى دارد و در آب‌وهواى معتدل شیوع آن کمتر است. حدود ۶۰% موارد بیمارى از اواسط بهار تا اواخر تابستان بروز مى‌نماید.
تأثیر سن، جنس، شغل و موقعیت اجتماعى
شیوع بیمارى و میزان مرگ‌ومیر ناشى از آن در سنین نوزادى و در افزایش بیش از ۵۰ ساله بیشتر از سایر سنین است. از علل شیوع کزاز نوزادی، مى‌توان به زایمان در شرایط غیربهداشتی، قطع بندناف با وسایل آلوده، پوشاندن بندناف با پارچهٔ آلوده، اقدام‌هاى سنتى منسوخ نظیر استفاده از کودهاى حیوانى جهت پوشاندن بندناف و ختنهٔ نوزادان با وسایل غیراستریل، اشاره نمود.
شیوع بیمارى در مردان به‌مراتب بیشتر است و گرچه مردان بیشتر در معرض برخورد با بیمارى مى‌باشند، ولى اختلاف توزیع جنسى دربین نوزادان نیز مشاهده مى‌شود و به‌نسبت ۵/۲ به ۱ مى‌باشد.
در بعضى از کشورها شیوع بیمارى در سفیدپوستان یک‌پنجم شیوع آن در سایر نژادها است که علت آن را عدم ایمن‌سازى در این نژادها و اختلاف طبقاتى باید دانست نه اختلاف رنگ پوست.
انتشار جغرافیائى
وضعیت بیمارى در ایران
طى مطالعه‌اى که برروى ۳۸۲ بیمار مبتلا به کزاز در اصفهان صورت گرفته است، مشخص شده است که ۲۹۷ نفر (۸/۷۷%) از نقاط روستایى و ۸۵ نفر (۲/۲۲%) از مناطق مختلف شهر اصفهان بوده‌اند و نسبت مرد به زن، ۲ به ۱ بدست آمده است. در این مطالعه همچنین مشخص شده است که کاربرد درمان‌هاى خانگى مانند استفاده از فضولات دام برروى زخم‌ها، سوراخ‌کردن گوش، اقدام به سقط جنین و ختنه با وسایل غیربهداشتى در پسران از عوامل مهم ابتلا به کزاز در مناطق روستایى بوده است که معرف عدم آگاهى به مسائل بهداشتى و احتیاج به آموزش بهداشت بین افراد روستایى مى‌باشد.
در مطالعه دیگرى که بر روى پرونده‌هاى هفت‌سالهٔ بیمارستان امام خمینى تهران صورت‌گرفته است، مشخص گردید که %۸۴ بیماران، مرد بوده‌اند و بیشترشان با فضولات دامى تماس داشته‌اند و شغل بیشتر آنها کشاورزى یا دامدارى بوده است. همچنین مشخص شده است که ۹۶% بیماران دورهٔ کمونِ زیر ۲۰ روز داشته‌اند و ۵۰% بیماران بسترى‌شده، جان خود را ازدست داده‌اند، به‌طورى که میزان مرگ در کسانى که دورهٔ کمون کمتر از دوهفته داشته‌اند بیشتر از مرگ‌ومیر بیماران با دورهٔ کمون بیش از دو هفته بوده است. درضمن مطالعهٔ مشابهى بر روى پرونده‌هاى ده‌سالهٔ بیمارستان امام خمینى تهران از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ انجام شده است. در این مطالعه ۲۷% از ۲۰۰بیمار مورد‌مطالعه را کودکان زیر یک‌ساله با تلفات ۱۰۰% تشکیل داده‌اند و توزیع فراوانى موارد تحت مطالعه، به‌شرح زیر بوده است: %۲۷ زخم بندناف، ۱۷% زخم پا، ۵/۱۳% زخم دست، ۵/۸% دستگاه ژنیتال، ۷% سر و صورت، ۳% محل سوختگی، ۲% زخم ناحیهٔ لومبوساکرال، ۵/۱% گوش، ۱% از محل عمل جراحی، ۵/۱۹% نامشخص. در این مطالعه، ۹۹% بیماران، واکسینه نشده بودند و ۱% بقیه که به‌طور ناقص واکسینه بودند با درمان، بهبود یافته‌اند.
طى مطالعهٔ دیگرى که دربیمارستان لقمان حکیم تهران صورت گرفته است معلوم شده که ۷/۸۷% بیماران را مردان تشکیل مى‌داده‌اند، دورهٔ کمون بیمارى بین ۶ تا ۲۰ روز بوده است و بیماران به‌طور عمده جزء گروه سنى ۴۵ تا ۶۰ ساله، بوده‌اند.
بعلاوه بررسى سرولوژى نمونه‌هاى سرمى ارسالى به انستیتو رازى حصارک، نشان داده است که حدود ۷۹% زنان بررسى‌شده، داراى پادتن محافظت‌کنندهٔ ضد کزاز، در سرم خود بوده‌اند و طى مطالعهٔ دیگرى که در سال ۱۳۶۶ بر روى ۷۱۲ نفر از رزمندگان جنگ تحمیلى ایران و عراق، به‌منظور بررسى ایمنى کزاز صورت گرفته است مشخص گردیده که ۶/۹۱% افراد واکسینه، ایمن گردیده‌اند و فقط در ۴/۸% آنها ایمنى‌ ایجاد نشده است. با این وجود میانگین عیار پادتن در افراد ایمن، ۲۵ برابر بیشتر از حداقل پادتن حفاظتی، بوده است. در این مطالعه مشخص شده است که با افزایش سن، از عیار پادتن، کاسته مى‌گردد.
بعد از اجبارى شدن واکسیناسیون برضد کزاز در مادران آبستن و دختران جوان با توجه به نرخ تولد در مناطق روستایى و شهرى که به‌طور چشمگیرى افزایش نشان مى‌دهد، آمار نوزادان مشکوک به کزاز درطى ۵سال ۱۳۷۵-۱۳۷۱ که توسط ادارهٔ کل پیشگیرى و مبارزه با بیمارى‌ها اعلام شده است، فقط ۷۵ مورد مى‌باشد. این مطالعه که به‌کلى تصادفى است نشان‌دهندهٔ علت کاهش موارد بیمارى تنها به‌واسطهٔ واکسیناسیون و مؤثربودن واکسن‌ها مى‌باشد.
در سال ۱۳۷۳ در مؤسسهٔ رازى مقدار تولید واکسن‌هاى کزاز دوگانه (دیفترى و کزاز) و سه‌گانه (D.P.T) (دیفتری، کزاز و سیاه‌سرفه) بالغ بر بیست میلیون دوز بوده که با همکارى وزارت بهداشت، واکسیناسیون همگانى انجام گرفته است و درنتیجه در سال ۱۳۷۳ فقط ۳۹ مورد کزاز مشاهده شده که از این تعداد، ۱۹ مورد آن در کودکان بوده است. باتوجه به رشد جمعیت و اینکه بیمارى در تمام سنین دیده مى‌شود، این تعداد بیمارى درحد صفر است و نشان‌دهندهٔ سطح ایمنى بالایى در افراد است.
بالاخره مطالعه‌‌اى هم درمورد تأثیر واکسن کزاز بصورت قطرهٔ بینى در انستیتو رازى حصارک، صورت گرفته و مشخص شده است که در داوطلبان سالم انسانى در مقایسهٔ با واکسن تزریقى به‌طور مطلوب باعث تحریک ایمنى شده و افزایش سطح پادزهر (آنتى‌توکسین) حاصل از آن قابل توجه بوده است.

وضعیت جهانى و منطقه‌اى بیمارى
کزاز، در سراسر جهان روى مى‌دهد و علیرغم وجود واکسن کارساز، هنوز همه‌ساله دست‌کم یک میلیون نفر در سطح جهان، قربانى این بیمارى مى‌شوند که نیمى از آنان را نوزادان، تشکیل مى‌دهند.
شیوع آن در کشورهاى درحال پیشرفت و عقب نگه‌داشته شده، بیشتر است، به‌طورى که در این مناطق، گاهى کزاز نوزادان، عامل بیش از ۱۰% مرگ‌ومیر دوره نوزادى مى‌باشد و در مناطقى نظیر اروپا و آمریکاى شمالى که ازنظر اقتصادى پیشرفته‌اند، این بیمارى به‌طور کلی، نادر است. زیرا سطح بهداشت مردم بالاتر مى‌باشد و ایمن‌سازى افراد در سطح وسیعى انجام مى‌شود و در این کشورها کزاز نوزادان، تقریباً ریشه‌کن‌شده و کزاز، بیشتر بصورت بیمارى سالمندان درآمده است. زیرا در این سنین، پاسخ موضعى نسبت به عفونت کاهش یافته و ایمنى آنها نیز نقصان پیدا کرده است و درمجموع در بعضى از کشورهاى پیشرفته، شیوع بیمارى در سالهاى اخیر به کمتر از یک‌دهم میزان قبلی، کاهش یافته است.
توضیح بیشترى درمورد کزاز نوزادان: کزاز نوزادى (NT) عاملى است که موجب مرگ‌ومیر دورهٔ نوزادى در بسیارى از نقاط جهان مى‌شود و درمیان بیمارى‌هاى قابل پیشگیرى با واکسن، رتبه‌دوم را نسبت به سرخک به‌عنوان یکى از علل مرگ‌ومیر کودکان، به خود اختصاص داده است.
این بیمارى یکى از معضل‌هاى مهم بسیارى از کشورهاى درحال پیشرفت را تشکیل مى‌دهد، زیرا در این کشورها امکانات زایشگاهى و ایمن‌سازى برضد کزاز به‌نحو مطلوبى وجود ندارد و میزان مرگ ناشى از کزاز نوزادان، گاهى به ۲ تا ۶۰ نفر در هر یک‌هزار نوزاد زنده مى‌رسد. بیشتر نوزادان مبتلا به کزاز در خارج بیمارستان، از مادران غیرایمن و درشرایط غیربهداشتی، متولد مى‌گردند و بیشترین موارد مرگ ناشى از کزاز نوزادان در سال ۱۹۹۲ مربوط به منطقهٔ جنوب شرقى آسیا بوده است که حدود ۴۰% کل موارد را تشکیل مى‌داده است. اسپورهاى کلوستریدیوم تتانی، به‌طور معمول پس از زایمان دراثر بریدن، بستن و پوشاندن بندناف با وسایل ومواد آلوده، وارد ناف نوزاد مى‌گردد و پس‌از رشد میکروب (ژرمیناسیون) و تولید توکسین، باعث ایجاد بیمارى مى‌شود و درصورتى که طول قسمت باقیمانده بندناف کوتاه‌تر باشد، احتمال بروز کزاز بیشتر خواهد بود.
وضعیت کزاز نوزادان در ایران
حذف کزاز نوزادان توسط سازمان جهانى بهداشت، مورد هدف قرار گرفته است و خوشبختانه سالهاست که کزاز نوزادى در جمهورى اسلامى ایران به مرحلهٔ ”حذف (Elimination)“ رسیده است.
در شروع برنامهٔ گسترش ایمن‌سازى در ایران در سال ۱۳۶۳ در یک بررسى خوشه‌اى که با همکارى سازمان جهانى بهداشت در سطح کشور انجام شد، پوشش واکسیناسیون کزاز در زنان سنین بارورى با دونوبت توکسوئید کزاز، در روستاها %۵ و در شهرها ۳% بود، ولى با گسترش شبکه‌هاى بهداشتى درمان کشور و تقویت برنامهٔ گسترش ایمن‌سازى و تقویت نظام مراقبت و تصویب قانون ایمن‌سازى اجبارى زنان قبل از ازدواج ۱۳۶۸، پوشش ایمن‌سازى زنان، افزایش قابل توجهى یافت. از سال ۱۳۷۰ تاکنون (سال ۱۳۷۹) حتى یک مورد ابتلا به کزاز نیز در زنان سنین بارورى در کشور، گزارش نشده است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   25 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله کزاز

دانلودمقاله حواص پنجگانه

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله حواص پنجگانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


1. تقویت حس بینایی از راه بازی:
برای اینکه حس بینایی کودک را تقویت کنیم ابتدا باید معلوم کنیم که قدرت بینایی کودک چه حدی است. و اینکه کودک دچار بیماریهای خاص چشم می باشد. یا خیر و بعد از اینکه به خوبی به سلامت چشم کگودک پی بردیم بازیهای متناسب با قدرت چشم او ترتیب دهیم.
یکی از بازیهای که به وسیله آن به خوبی می توان قدرت دید کودک را تقویت کرد مربوط به رنگ و تفکیک رنگها و عوامل مختلف مربوط به رنگ است که در زیر برخی زا آنها شرح داده می شود.
تعدادی مقوا به ابعاد 10 7 سانتیمتر می بریم بعد از یانکه مقواها را آماده نمدیم کاغذ رنگی با رنگهای متنوع انتخاب کرده و آنها را روی مقواها می چسبانیم. تعداد مورد لزوم از هر رنگ چهار عدد می باشد.
بازی شناخت رنگ: اولین بازی گفتن اسم رنگهاست. نحوه بازی به این ترتیب است که تمام کارتهای درست شده را بر می گردانیم. به نحوی که رنگهای ان مشخص نباشد در شروع از کودک می خواهیم کارتهای یکی یکی برگرداند و نام رنگ هر کارت را بگوید.

 

2. تقویت حس بویایی از راه بازی:
یکی از بازیهای بسیار جالبی که می توان برای حس بویایی با کودک انجام داد این است که چشم او را بندیم به طوری که نتواند هیچ چیز را ببیند بعد او را به گوشه و کنار منزل یا آشپزخانه برده و از او درباره بوهای مختلف که به مشامش می رسد. سؤال کنیم. فرضاً راجع به بوی گل-غذاهای مختلف و غیره البته بعد از انجام هر قسمت آزمایش اگر جواب آزمایش صحیح یا غلط بود کودک می تواند چشم خود را باز کند و شکل چیزی که بوی ان را آزمایش کرده ببیند و بعد دومرتبه چشم خود را بسته به آزمایش ادامه دهد.

 

3. تقویت حس چشایی از راه بازی:
یکی از بازیهای برای تقویت حس چشایی کودک فراهم اوردن موقعیتی است تا کودک بتواند در کودکستان و یا منزل خوردنیهای مختلفی را بدون اینکه ببیند با چشمان بسته بچشد و سپس نوع غذا یا خوردنی را تشخیص دهد.

 

 

 


4. تقویت شنوایی:
وسیله بازی: یک توپ یا دستمال
محل بازی: فضای باز
تعداد بازکنان: همه کودکان کلاس
هدف از بازی: تقویت شنوایی
این توپ توپ شیطونه دور کن تو دستت نمونه
تو دست هر کس بمونه از بازی بیرون می مونه
در زمانی که کودکان این شعر می خوانند کودکان دایره وسط دستمال یا توپ رابین گروه خود دست به دست رد می کنند وقتی کودکان کلمه می مونه را گفتند توپ در دست هر کس بود از بازی بیرون می رود. بازی تا وقتی که تنها یک نفر باقی بماند ادامه می یابد.

 

 

 

 

 


تقویت عضلات
سوسمار:
وسیله بازی ندارد.
محل بازی کلاس یا فضای باز
تعداد بازیکنان 6 نفر یا بیشتر
هدف از بازی تقویت عضلات
طریقه بازی کودکان به صورت دایره می ایستند و یک نفر به عنوان سوسمار انتخاب می شود و در وسط کودکان قرار می گیرد برای شروع بازی کودکان سرود زیر را می خوانند.
سوسمار توی آب سوسمار توی دریا
سوسمار ماهی می گیرد سوسمار ماهی می خورد
بعد از کلمه می خورد در حالی که کودکان دور می زنند سوسمار باید سعی کند آنها را با دست لمس کند هر کودکی که بوسیه سوسمار لمس شده باشد در دور بعدی بازی سوسمار خواهد شد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 9   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حواص پنجگانه

دانلودمقاله سلامتى تن و روان

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله سلامتى تن و روان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدّمه
آنچه در کتاب حاضر آمده، حداقل معارفى است که براى رسیدن به یک راه و رسم مشخص در زندگى مورد نیاز است.
انسان، که نقطه اوج آفرینش است، باید راه و رسم رسیدن به مقام اصلى خود را بداند و براى رسیدن و شدن تلاش کند.
کتاب حاضر، این راه و رسم را نشان مىدهد تا ان شاء الله در عمل نیز به آن رسیم.
لازم به ذکر است که در این کتاب، سعى شده است تا حتى الامکان، اصالت و خلوص نوشتهها طورى باشد که از هرگونه کجفهمى و انحراف به دور باشد و در نتیجه، خواننده نیز به بصیرتى در پناه نور و خلوص دست یابد.
بنابراین، از هیچ نوع گرایش خاصّى، جز شرع و عقل و منطق پیروى نشده است.
همچنین، سعى شده است تا جایى که در توان بوده، از مشهورترین آیات قرآنى، احادیث، اشعار، سخنان ائمّه و اولیا، استفاده شود و بنابراین، توصیه مىشود در خواندن کتاب، حوصله داشته باشیم و چند بار آن را بخوانیم و با آن مأنوس شویم و حتى الامکان به نوشتهها تسلط یابیم و بیشتر جملات را حفظ کنیم; چرا که مطالب کتاب، بیشتر مطالب فطرى و قلبى است و کمتر به مسائل ذهنى پرداخته است و بحثهاى فطرى و عقلى رسیدن و شدن هستند، نه ذهنیات و اطلاعات صرف.
از این رو، توصیه مىشود کتاب را به عنوان سرگرمى و با سرعت نخوانیم، بلکه با حوصله، دقت و صرف وقت و به تکرار بخوانیم و سرانجام به پیاده کردن مطالب آن در زندگى روزمره بپردازیم تا ان شاء الله به هدف اعلاى حیات دست یابیم.
فصل نخست : شناخت انسان
انسان از تن، نفس و روان به وجود آمده است.
تن:
وجه مادى انسان است که عین حیات نیست.
امّا وقتى که روح به آن تعلق مىگیرد، دیگر مادّه صِرف نیست، بلکه کالبدى حیات یافته است که با مادّه، تفاوتى اساسى دارد.
بعد از این که روح به بدن ملحق شد، درست مانند دو آینه، مقابل یکدیگر قرار مىگیرند و به هم آمیخته مىشوند، و در این وضعیت، دیگر جسم و روح را از همدیگر جدا نمىدانیم.
درست است که بدن و روح، جداى از هم بودهاند، اما وقتى به همدیگر تعلق مىگیرند دیگر نباید فکر کنیم که بدن و روح، مثل مرغ در قفس تن است، بلکه روح با حقیقت مادّه، در هم مىآمیزد.
نفس:
مجموعهاى است که ناشى از مجاور شدن روح با تن، به وجود مىآید و بیشتر، منظور ما در این کتاب، خواستهاى انسان در رابطه با تن و نفس است، و به عبارت دیگر، منظور، منِ مجازى است که در فصل آینده از آن، بحث خواهد شد.
روان:
گوهر اصلى انسان است که در مرحله نهایى خود، مىتواند حتى بدون ابزار یا واسطه (ى بدن) معنى داشته باشد و این، همان منِ اصلى است.
بنابراین، به نظر مىرسد که انسان، سه مرتبه یا سه مقام دارد:
مقام اوّل:
مقام روح (= روان) که قبل از دنیاست:
(لقد خلقنا الإنسان فى أحسنِ التّقوی
م)]که[ براستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم.
، که وجه الهى انسان و مقام اصلى اوست.
مقام دوم:
مقام دنیوى و تنزل یافته و مادّى او، که انسان در این مقام، در حجاب تن و نفس است.
مقام سوم:
مقامى است که انسان باید به آن برسد و آن، مقام اصلى، یا مقام روح است.
فصل دوم: شناخت نفس و روان
1 ـ نفس و شئون آن
نفس، از دیدگاه تحلیل علمى، به سه جزء تقسیم مىشود:
نفس نباتى، نفس حیوانى و نفس انسانى.
نبات:
عبارت است از:
مادّه + نفس نباتى.
حیوان:
عبارت است از:
مادّه + نفس نباتى + نفس حیوانى.
انسان:
عبارت است از:
مادّه + نفس نباتى + نفس حیوانى + نفس انسانى.
(= ناطقه)این مراحل، در مورد انسان، شاید چنین مطرح شود که نفس ناطقه انسانى، مراحل زیر را طى مىکند:
نفس نباتى (اوایل جنینى) و نفس حیوانى (اوایل زندگى) و سرانجام، نفس انسانى که رسیدن به نفس ناطقه است و با کمک عقل، امکانپذیر است.
شئون نفس عبارتند از:
اوّل:
شئونى که از طریق آنها، نفس با بیرون، ارتباط مىیابد که همان حواس پنجگانه هستند.
دوم:
شئونى که از طریق آنها، احساس از درون پیدا مىشود، که همان وهم و خیال است.
(وهم، احساسى است که در پناه عقل نباشد و خیال، احساس در پناه عقل را گویند.)
سوم:
عقل، که قواى حسّى و خیالى را فرمان مىدهد.
قواى پنجگانه:
عبارتند از:
حسّ لامسه، حسّ بویایى، حسّ سامعه و حسّ باصره، که با آنها، درک محسوسات خارجى انجام مىگیرد و در حقیقت، قواى نفس، در جلوه نازلهاند.
همچنین، اعتقاد دارند که یک حسّ مشترک هم هست که عبارت است از ادراکى که محسوسات و فرآوردههاى حسّى به آن مىرسند و بنابراین، جامع و گردآورنده دیگر محسوسات است.
البته حسّ مشترک، حسّ ششم نیست، بلکه یک طبیعت مشترک میان حواس پنجگانه است و ادراک حواس پنجگانه، در آن تجمع مىیابند، و تجمع حواس است که شیئى را به صورت برداشت واحد، تصور مىکند.
خلاصه این که، جمع و نتیجه میان محسوسات را حسّ مشترک نامند.
وهم و خیال:
از محسوسات است و باعث درک معانى مىگردد و به عبارت دیگر، نیروى وهم و خیال، آمیزهاى از معنى و مادّه را تصویر مىکند.
در فصول آینده از وهم و خیال، بیشتر بحث مىشود.
عقل:
مراتبى گوناگون دارد و تمام شئون نفس (= حواس و وهم و خیال) را مىتواند تحت فرمان و نظارت خود درآورد.
اگر وهم و خیال و حواس، تحت نظارت و فرمان عقل نباشند، مشکلآفرین خواهند بود.
خلاصه مطلب این که نفس، با حسّ ظاهر متحد مىشود که همان نفس حیوانى است در حالى که اگر نفس با وهم و خیال و یا با عقل متحد شود، آن را نفس انسانى نامند.
این مراتب نفس را حرکت جوهرى نفس مىنامیم و در ذات نفس است و نفس براى ارتباط با بیرون از بدن، توسط شئون خود، این ارتباط را برقرار مىکند و باعث ایجاد ادراک مىشود که ادراک، یک حالت غیر مادى است و در خیال واقع مىشود، و در حقیقت، در نفس یک حالت تصویرگیرى به وجود مىآید.
بنابراین:
نفس، جوهرى است که در ذات و حقیقت خویش، قابلیت تحوّل، دارد و از احساس تا وهم و خیال و سرانجام تا عقل و در نهایت، تا عقل کلّ، مىتواند کمال یابد.
همان طور که ما، در آینه ظاهر، مادّه را مىبینیم، در آینه وجودى (نفس)، نیز تصویرگرى داریم; یعنى آینه وجودى ما، مثل یک نوار، فیلمبردارى مىکند، اما مادام که در مرحله صورت (= ظاهر) و حسّ بماند، نتیجه این انعکاس، مجازى خواهد بود، و این امر، همان برداشت در حسّ و وهم و خیال است (منِ مجازى، این جا مطرح مىشود); اما اگر تصویرگیریها در آینه وجودى ما (= نفس)، همراه و از روى عقل باشد، برداشت واقعى خواهد بود و سرانجام اگر در پناه عقل کلّ باشد، برداشت حقیقى و بینش حقیقى و نگاه اصلى خواهد بود.
انواع نفس
نفس امّاره:
یکى از جنبههایى که در نفس انسان هست و مربوط به خودِ طبیعى است و تحت فرمان عقل نیست، همان نفس امّاره است.
این نام، در قرآن هم آمده و نفس امّاره، انسان را به بدیها سوق مىدهد، که (انّ النّفس لامّارة بالسّوء).
]بىگمان، نفس به بدى امر مىکند.
[ این نفس، حتّى تحت تأثیر عقل جزئى، با شدتى بیشتر، در جهت ناصواب عمل مىکند.
خواست نفس امّاره، آرزوهاى ناصواب است و انسان را فریب مىدهد، مشغول مىکند، از حال بازمىدارد و قول آینده مىدهد.
نفس امّاره، پایگاه شیطان است.
نفس و شیطان هر دو یک تن بودهانددر دو صورت خویش را بنمودهاندآمال و آرزوهاى نفس امّاره پایانى ندارد; همچون آب شور که هر چه بیشتر بنوشیم، عطش، فراوانتر مىشود.
دوزخ است این نفس و دوزخ اژدهاستکو به دریاها نگیرد کم و کاستهفت دریا را در آشامه هنوزکم نگردد سوزش آن حلق سوزتمام رذایل اخلاقى، در نفس امّاره شکل مىگیرد و ناشى از نفس امّاره است و بزرگترین پرستش را انسان براى نفس خود، که صنم اکبر است، انجام مىدهد.
کسى که مالک نفس خود نباشد، اگر همه دنیا را هم داشته باشد، به گوهر اصلى انسانى نخواهد رسید که:
اللّهم أعوذبک من الشّرک الخفىّ.
النّفس هى الصّنم الأکبر.
أعدى عدوّک نفسک الّتى بین جنبیک.
و همین است که گفتهاند، پیامبر گرامى، همواره در سجده مىفرمودند:
إلهى لا تکلنى إلى نفسى طرفة عین أبداً.
البته گفتیم که دشمن برونى، شیطان، و دشمن درونى، نفس است.
اما حقیقت این است که اگر نفس را در فرمان خویش درآوریم، شیطان نیز دستش کوتاه مىشود:
گر شود دشمن درونى نیستباکى از دشمن برونى نیستبنابراین، همیشه باید دعاى ما این باشد که پروردگارا:
بازخر ما را از این نفس پلیدکاردش تا استخوان ما رسید
نفس مطمئنّه:
اگر نفس انسان، از شرور و آلودگیها پاک شود و در پناه عقل کلّى قرار گیرد، به نفس مطمئنّه تبدیل مىشود که به تعبیر قرآن کریم:
(یا أیّتها النّفس المطمئنّة إرجعى إلى ربّک راضیّةً مرضیّةً)
که نفس، تحت فرمان عقل کلّى و در جهت خدا قرار مىگیرد.
2 ـ منِ اصلى
منظور از «منِ اصلى»، گوهر اصلى انسانى، یا مقام روح است که جلوهاى از ذات بارى تعالى است و یا آن چیزى است که نشأت گرفته از روح است.
منِ انسان، یعنى خودِ انسان که هست، و هستِ انسان، از هست خدا (به تجلّى) نشأت مىگیرد، و مجرّد است.
بنابراین، من، حد و زمان و مکان ندارد و مشمول مسائل مربوط به مادّه نیست.
من، توسط تن و حواس عمل مىکند و اینها، ابزارِ من هستند، و آثار من را نشان مىدهند.
براى مثال، در موردِ دیدن یا شنیدن، این دو، پرتوى از مناند که با ابزار چشم و گوش مىبیند یا مىشنود.
امّا دقت کنیم که من، مرکزى به اسم دیدن یا شنیدن ندارد، بلکه من، بتمامه دیدن و بتمامه شنیدن است و در عین حال، دیدن، عین شنیدن است (و همین طور یدیگر شئون) و بین این دیدن و شنیدن، وحدت است، و شأنى (مث دیدن)، او را از دیگر یشئون (مث شنیدن)، بازنمىدارد.
خلاصه این که مسأله حضور محض من، در همه شئون مطرح است.
ارتباط من، با عالم بیرونى به این صورت است که آن مادّه، یا هر چه در بیرون ماست، در عالم خیال یا مثال، در درون ما تصویر مىشود و از این طریق، با عالم بیرون مرتبط مىشویم; ضمن این که هیچ گونه اختلاطى با آن عالم بیرونى (= مادّه)، نداریم، و ما از آن منقطع هستیم و توسط این تصویرگیرى، با بیرون مرتبط مىشویم که این برداشت نیز توسط من صورت مىگیرد.
اما، ما به غلط گمان مىکنیم که در بیرون از من، حالتى وجود دارد، در حالى که ما آن را در نزد خود ابداع کردهایم.
نتیجه این که من، در موطن هر یک از شئونات و ادراکات (شنیدن، دیدن و ...) جلوهاى مىیابد، یا اسمى مىشود، در آن شأن.
یعنى من، مىشود دیدن، شنیدن و ... .
این امر، چیزى جز حضور محض من، نیست.
از طرفى گفتیم که من، تجلّى ذات حق است و هست من، نسبى و عین ربط با پروردگار است.
نتیجه این که، من از یک طرف مىبیند و مىشنود و ... از یک طرف، تجلّى ذات حق است.
بنابراین، اگر منِ مجازى نباشد (حجابها نباشد) خدا، که بصیر و سمیع است، او مىبیند و او مىشنود و ... .
اگر در این امر خیلى دقت کنیم، متوجه مىشویم که معنى این حدیث که:
«بنده من مىرسد به جایى که من مىشوم چشم او، من مىشوم گوش او و... .»
یعنى چه.
و متوجه مىشویم که اگر یکى از اولیاء الله بر سر سفرهاى بنشیند، اگر سفره، شبههناک باشد، دست او جلو نمىرود، یعنى چه.
و سرانجام در جهان هستى و در انسان، مىفهمیم که این جهان و این انسان، هستانى هستند که هستى آنها از اوست.
کاشکى هستى زبانى داشتىتا ز هستان پردهها برداشتىکه یکى هست و هیچ نیست جز اووحده لا شریک الاّ هوسیر در نفس خود و در عالم هستى، ما را به آیه مبارکه رهنمود مىشود که:
(سنریهم آیاتنا فى الآفاق وفى انفسهم، حتى یتبیّن لهم انّه الحق)
به زودى نشانههاى خود را در افقها ]ى گوناگون[ و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود، تا برایشان روشن گردد که او خود حقّ است.
آیا کافى نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزى است؟!و جان کلام این که، در حقیقت، ما محسوسات بیرون را توسط چشم، در من شهود مىکنیم (که این چیزى جز خود را دیدن نیست) و همین حالت را در رابطه با عالم غیب داریم.
بنابراین، همه ادراکها از درون است و در من.
اما چرا عالم محسوسات را بهتر مىبینیم و عالم غیب را کمرنگ؟ زیرا ارتباط با عالم محسوسات، آسان، و جنس آن، از نوع کثرت است و ما نیز خود در وضعیت کثرت (= دنیازدگى و حالت ایندنیایى) هستیم و من را به این حالت کثرات، مشغول کردن، ما را از عالم غیب ـ که حالت وحدت است ـ دور مىکند و این در حالى است که عالم کثرت، هستنماست و در حقیقت، عدم است، و وجود حقیقى، همان عالم غیب و وحدت است.
(خدا)باید بدانیم که بهترین دریچه ارتباط با حق، من است نه غیر آن و سیر در غیر و کثرت، یعنى در ذهنیات و منِ مجازى و سیر در منِ اصلى، یعنى سیر به طرف خدا.
بنابراین، باید مواظب باشیم که آینه غیر نشویم، بلکه آینه حق (محلّ تجلّى حق) بشویم.
چرا که عالم کثرات از سنخ ما نیست، در حالى که عالم غیب و وحدت، از سنخ ما و عین ربط با منِ اصلى است.
از طرفى، من انسان، به هر چه توجه کند، با آن متحد مىشود و به آن مشغول یمىگردد.
مث اگر به تن توجه داشته باشد، با آن متحد مىشود و اگر به نفسانیات توجه کند، با آنها متحد مىشود و همین طور اگر به خدا توجه کند، الهى مىشود.
هر چه این، حالات و توجهات من به آن چیز مورد نظر، بیشتر شود، این اتحاد قویتر مىگردد، و در مورد توجه به خدا، هر چه بیشتر به او توجه کنیم، من، شدتى بیشتر و هستى بیشتر مىیابد; زیرا این امر، روشنتر شود.
توجه داشته باشیم که موقع خواب، که تعلق من به تن کمتر مىشود، در خواب، مثالى از خود مىبینیم، یا در موقع بیهوشى (در پزشکى و موقع عمل جراحى)، توجه من به تن کم مىشود و یا در موقع مرگ، این توجه قطع مىشود.
در آن دنیا نیز منِ انسان است که زنده است و ظهور دارد و البته بدنِ آندنیایى مىبیند و مىشنود، اما ظهور این من در آن دنیا، بسته به نوع توجه او، در این دنیا و حالاتش در این دنیا، متغیّر است.
اگر تمام توجه و اهداف او در این دنیا، غرایز و دنیا و مادّیات و شهوات ونفسانیات باشد، در آن دنیا چیزى ندارد و در حقیقت، به صورت منِ مجازى شهود مىیابد.
اما اگر توجه او در این دنیا به عالم غیب و وحدت (خدا) باشد و دنیا و غرایز و خواستهاى تن و نفس را ابزار بندگى کرده باشد، ظهور آندنیایى من، به صورت منِ اصلى و مقام اصلى انسانى خواهد بود.
عاشق و معشوق را در رستخیزدو بدو بندند و پیش آرند تیزالمرء مع من احبّ.
هر کس با آن چیزى است که آن را دوست دارد.
یولو أنّ رج یحبّ حجراً لحشر الله معه.
اگر کسى، سنگى را دوست داشته باشد، خدا او را با همان سنگ محشور مىکند.
در حالى که در توجه به خدا مىفرماید:
( یحبّهم ویحبّونه)
خدا آنان را دوست مىدارد و آنان ]نیز[ او را دوست دارند.
اگر انسانى، به خدا توجه کند، و این توجه را افزون کند، منِ اصلى و هستىاش، شدت مىگیرد; چرا که انسان از آن لحاظ که هست، همه هستى را اشغال کرده و همه عالم از ملک تا ملکوت را دربرمىگیرد، اما خودش را در جایى حسّ مىکند که به آن توجه دارد.
توجه به خدا چنان مىتواند شدت بگیرد که انسان به جایى برسد که خدا مىفرماید:
«بنده من به جایى مىرسد که من مىشوم چشم او، من مىشوم گوش او و ... .»
و در این حال، انسان خدا نمىشود، بلکه خدا در انسان تجلّى پیدا مىکند.
در این توجه به خدا، انسان به لذت و ابتهاج و انبساط حاصل از انس با خدا و اطمینان خاطر دست مىیابد و سپس نفس مطمئنّه و راضیه و مرضیه.
در حقیقت، انسان، هست خود را به هست خدا متصل مىکند.
البته، این اتصال هست و محال است که قطع شود و نمىتواند قطع شود; چرا که خدا در حال تجلّى دایم و فیض دایم است، مهم این است که ما با توجه به غیر او، از این ارتباط غافل نشویم و این ارتباط را کم نکنیم.
بندگى، این قرب و اتصال را فزون مىکند:
گر در طلب منزل جانى، جانىگر در طلب لقمه نانى، نانىاین نکته به رمز گویمت تا دانىهر چیز که اندر پى آنى، آنىاساساً ارزش انسان، در تعلّق است که دارد و حدّش، با تعلّق معیّن مىشود.
حال اگر تعلّق او، خداست، الهى مىشود و اگر حدّش، مادّه و حیوانیت است، مادّى و حیوانى مىشود.
طالب هر چیز اى یار رشیدجز همان چیزى که مىخواهد ندیدبنابراین، اگر به حق توجه کنیم، حق با ما متحد و در ما جلوهگر مىشود و هر چه این توجه بیشتر باشد، تجلّى بیشتر است.
اما در توجه به غیر حق و مشغول شدن به غیر او ـ گر چه به طور موقت مشغول شویم و حتى لذت بریم ـ در نهایت، چون توجه به غیر حق، قوت جان ما نیست و قوت تن و نفس ماست، اقناع نمىشویم و سرخورده مىشویم، و ریشه همه نابسامانیهاى ما را باید در همین پى جست.
(اَمْ تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون إنْ هُم إلاّ کالأنعام بل هم یأضلّ سبی)
یا گمان دارى که بیشترشان مىشنوند یا مىاندیشند؟! آنان جز مانند ستوران نیستند، بلکه گمراهترند.
گر ز صندوقى به صندوقى روداو سمائى نیست، صندوقى بودذوق آزادى ندارد جانشانهست صندوق صور میدانشانمنِ اصلى، هر چه دریافت کند، عین روشنى است:
عاقلى گر خاک گیرد، زر شود و حتى:
جهل آید پیش او، دانش شود.
در منِ اصلى، در پناه نور و حق بسر مىبریم; در پناه نور و حق مىبینیم; در پناه نور و حق ارتباط برقرار مىکنیم; و سرانجام، بینش ما، در پناه نور و حق است و با روح و عصاره زندگى مرتبط مىشویم; با معانى و باطن امور برخورد مىکنیم، نه با نمودهاى سطحى و ظاهرى.
منِ اصلى، چشمهاى زاینده است در جان ما و کوثر است، دریاست، همه چیز است و اتصال به همه بىنهایتها.
انسان فارغ از قالبها، که به چیزى شدن، چیزى بودن و چیزى داشتن نمىاندیشد، داراى حالات و کیفیات روحى و روانى خاصى است که براى خود اوست و نمىخواهد آنها را به نمایش بگذارد و او براى خودش، کافى است (که صاحب دل بداند آنچه حال است) و او، چیزى عمیق و زنده و متحرک و پرمعنا در خود مىیابد که متصل به همه بىنهایتهاست و او را از متعلقات خارجى، بىنیاز مىکند و در نتیجه، او، بیرون را متهم نمىکند، احساس تهى بودن نمىکند; چرا که وجودش از بىنهایت پر است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  171  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سلامتى تن و روان

دانلود مقاله اقلیم

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اقلیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدمه
اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری،انجام مطالعات و پژوهش های جامعی را در این زمینه ایجاب می کند.بویژه در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملا مشهود است.انجام تحقیقات گسترده در این زمینه امری اجتناب ناپذیر است.
بطورکلی،این پژوهش ها به دو صورت نظری وعملی انجام می گیرد.دروجه اول،مباحث نظری مربوط به اقلیم و ساختمان،مورد بررسی قرارمی گیرد و در وجه دوم،با بهره جستن از آمار آب و هوایی مناطق مختلف و انجام تقسیم بندی های اقلیمی،همچنین با استفاده از نمونه های ساختمانی مناطق مختلف اقلیمی،آزمایش ها و محاسبات دقیق صورت می گیرد.از آنجا که ازمایش ها عملی در چار چوب وظایف موسسات تحقیاقات ساختمانی انجام می گیرد واین امر تنها با تخصیص بودجه وزمان کافی از سوی سازمانهای مربوطه اماکان پذیر است، همچنین به دلیل نبود امکانات عملی جهت انجام این برنامه ها ودر دست نبودن امار واطلاعات آب وهوایی مناطق مختلف، پژوهش حاضر بیشتردر وجه اول استوار است.
معماری واقلیم، پیوندشان بیشتر به رابطه نوزاد وآغوش می ماند، یا نسبت هر رستنی با خاک ، حریم امن وبستر بالیدن. با بستگی ای تکامل آفرین؛ الهام بخش والبته ، نه محیط زا. در این معنا، آغوش، خاک واقلیم ، رابط حیات وسرزندگی ونبودشان نمود میرایی است . تجربیات معماری بومی در پهنه جهان وآروین های آن در معماری ایران زمین نیز ، خود گواه تاکیدی بر اندیشه ی فرم زایی ملاحظات اقلیمی در معماری است تا عاملی بر محدودیت آن یا اسارت معمار.
میزان متفاوت وترکیب گوناگون عوامل اقلیمی که خود ناشی از تفاوت موقعیت جغرافیای مناطق مختلف است، حوزه های اقلیمی متفاوتی در جان پدید آورده که هریک ویژگی های خاصی دارد. محیط زیست ، شهرها وحتی بناهای مربوط به این حوزه های اقلیمی، ویژگیهای خاصی متناسب با شرایط اقلیمی خود به دست آوردند. هدف این گزارش ، تعیین حوزه های مختلف اقلیمی ایران در ارتباط با معماری وارائه اطلاعاتی است که برای دست یابی به طرحهای منطقی معماری وهماهنگ با اقلیم مورد نظر است .
در این گزارش تاثیر هریک از عناصر اقلیمی(تابش آفتاب، رطوبت وباد) برساختمان مورد بررسی قرار می گیرد. در بین این عناصر، تابش آفتاب- که نور وحرارت طبیعی را به وجودمی آورد- مهمترین عنصر محسوب می شود.
حوزه های اقلیمی ایران
تقسیمات اقلیمی در جهان
در مورد تقسیم بندی اقلیمی نقاط مختلف جهان، روشهای گوناگونی پیشنهاد شده که از میان روش کوپن – دانشمند اتریشی- مورد قبول قرارگرفته است. کوپن براساس رشد ونمو انواع نباتات، پنج نوع اقلیم در مقیاس جهانی معرفی کرده است که عبارتند از:
1. اقلیم بارانی استوایی : در این اقلیم فصل سرد وجود ندارد و معدل دمای هوا در سردترین ماه سال بیش از18 درجه سانتی گراد است.
2. اقلیم گرم وخشک: در این مناطق، به دلیل آنکه میزان بارندگی سالانه بخار آب مورد نیاز جهت رطوبت هوا را تامین نمی کند، هوا به طور کلی خشک است.
3. اقلیم گرم-معتدل: معدل دمای هوای سردترین ماه سال در این مناطق بین 18 و3- درجه سانتی گراد ومعدل دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 در جه سانتی گراد است. در این مناطق زمستان کوتاه است ولی ممکن است حدود یک ماه یا بیشتر زمین یخ بسته یا پوشیده از برف باشد.
4. اقلیم سرد و برفی: در این افلیم معدل دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 درجه ودر سردترین ماه سال کمتر از3- درجه سانتی گراد است. بارندگی در این مناطق معمولا" به صورت برف است ودر طول چند ماه ازسال زمین پوشیده از برف ویخ است.
5. اقلیم قطبی: در این اقلیم معدل دمای هوا در گرمترین ماه سال کمتر از 10 درجه سانتی گراد است. در این جا برخلاف اقلیم بارانی واستوایی فصل گرم وجود ندارد.
تقسیمات اقلیمی در ایران
اصولا در بسیاری در مناطق جهان ،اقلیم بوسیله عرض جغرافیایی و اتفاع از سطح دریا مشخص می شود.ایران با قرار گرفتن بین 25 و 40 درجه عرض جغرافیایی شمالی،در منطقه گرم قرار دارد و از نظر ارتفاع نیز، فلات مرتفعی است که مجموع سطوحی از آن که ارتفاعشان از سطح دریا کمتر از 475متر است، درصد بسیار کمی از سطح کل کشور را تشکیل می دهند.
با وجود اینک ایران دارای دو حوزه بزرگ آب(دریای خزر و خلیج فارس) است، بدلیل وجود رشته کوه های البرز و زاگرس و نحوه قرارگیری آنها، اثرات این دو حوزه محدود به نواحی بسیار نزدیک به آنها است و این حوزه ها، به ندرت اثری در تعدیل درجه حرارت قسمت های داخلی دارند.
بی تردید در کشوری کوهستانی مانند ایران ،هیچ گاه دو نقطه از نظر اقلیمی مانند یکدیگر نیستند.با این حال، بهترین روش برای دستیابی به پایه ای به منظور تعیین مناطق اقلیمی کشور، همان اصول کوپن است که ناگزیر باید از آن پیروی کرد.
بنابراین، تقسیمات چهار گانه ایران را که توسط دکتر حسن کنجی پیشنهاد شده نمی توان مورد استفاده قرار داد. وی تقسیم بندی کوپن را با کمی تغییر و با توجه به عوارض جغرافیایی کشور به شرح زیر پذیرفته است.
1. اقلیم معتدل و مرطوب(سواحل جنوبی دریای خزر)
2. اقلیم سرد (کوهستان های غربی)
3. اقلیم گرم خشک(فلات مرکزی)
4. اقلیم گرم و مرطوب(سواحل جنوبی)
اقلیم معتدل و مرطوب (سواحل جنوبی دریای خزر)
سواحل دریای خزر با آب و هوای معتدل و بارندگی فراوان، از جمله مناطق معتدل محسوب می شود. این منطقه که به صورت نواری بین رشته کوه های البرز و دریای خزر محصور شده، از جلگه های پستی تشکیل شده است که هر چه به طرف شرق پیشروی می کند، رطوبت و اعتدال هوا کاهش می یابد. در حقیقت ، رشته کوه های البرز که حد فاصل دو آب و هوای متضاد هستند، جلگه های پست خزر را از فلات مرکزی جدا می کنند. از جمله ویژگی های این اقلیم، رطوبت زیاد هوا و اعتدال درجه حرارت آن است. دمای هوا در روزهای تابستان معمولا بین 25تا30 درجه سانتی گراد و شبها بین 20تا23 درجه سانتی گراد و در زمستان معمولا بالای صفر است. در این منطقه، بارندگی بسیار زیاد و در تابستان به صورت رگبار است. شهرهای رشت، بندر انزلی، بابلسر و گرگان در این منطقه قرار دارند.
بارندگی درتابستان کم ودر زمستان زیاد است وبیشتر به صورت برف می بارد. به طور کلی در این منطقه ،فصل بهار کوتاه است وتابستان و زمستان را از هم جدا می کند.
تقسیمات اقلیمی و تیپولوژی معماری
با توجه به شکل گیری و ترکیب معماری بومی مناطق مختلف ایران در می یابیم که ویژگی های متفاوت هر یک از این اقلیم ها،تاثیر فراوانی در شکل گیری شهر ها و ترکیب معماری این مناطق داشته اند.بنابراین،تعیین دقیق حوزه های اقلیمی در سطح کشور و دستیابی به مشخصات اقلیمی مناطق مختلف،در ارائه طرح های مناسب و هماهنگ با اقلیم هر منطقه اهمیت فراوانی دارد.
ویژگی های معماری بومی مناطق معتدل و مرطوب
معماری بومی این مناطق که بیشتر کرانه های دریا ی خزر و دامنه های شمالی کوه های البرزرا شامل می شود،به طور کلی دارای ویژگی های زیر است:
1. در نواحی بسیار مرطوب کرا نه های نزدیک دریا برای حفاظت ساختمان از رطوبت بیش از حد زمین،خانه ها بر روی پایه های چوبی ساخته شده اند. ولی در دامنه کوه ها که رطوبت کمتر است،معمولا خانه ها بر روی پایه هایی از سنگ و گل و در پاره ای موارد بر روی گربه رو ها بنا شده اند
2. برای حفاظت اتاق ها از باران،ایوانک های عریض و سرپوشیده ای در اطراف اتاق ها ساخته اند.این فضاها،در بسیاری از ماه های سال برای کار و استراحت و در پاره ای موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد.
3. بیشتر ساختمان ها با مصالحی با حداقل ظرفیت حرارتی بنا شده اند و در صورت استفاده از مصالح ساختمانی سنگین،ضخامت آنها در حداقل میزان ممکن حفظ شده است(در این مناطق بهتر است از مصالح ساختمانی سبک استفاده شود.چون در زمانی که نوسان دمای روزانه هوا کم است،ذخیره حرارت هیچ اهمیتی ندارد و علاوه براین ،مصالح ساختمانی سنگین تا حدود زیادی تأثیر تهویه و کوران را که یکی از ضروریات در این منطقه است کاهش می دهد).
4. در تمام ساختمان های این مناطق،بدون استثناء از کوران و تهویه طبیعی استفاده می شود.بطور کلی،پلان ها گسترده و باز و فرم کالبدی آنها بیشتر شکل های هندسی،طویل و باریک است. به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی در داخل اتاق ها ،جهت قرارگیری ساختمان ها با توجه به جهت وزش نسیم های دریا تعیین شده است.در نقاطی که بادهای شدید و طولانی می وزد،قسمت های رو به باد ساختمان ها کاملا بسته است.
5. به منظور استفاده هر چه بیشتر از جریان هوا،همچنین بدلیل فراوانی آب و امکان دسترسی به آن در هر نقطه،ساختمان ها به صورت غیر متمرکز و پراکنده در مجموعه سازمان دهی شده است.
6. بدلیل بارندگی زیاد در این مناطق،بام ها شیبدار است و شیب بیشتر آنها تند است.
اقلیم و ساختمان
نکته قابل توجه اینکه،اگر چه عناصر اقلیمی تمام ساختمان ها را تحت تأثیر قرار می دهد و اصول مطرح شده در این قسمت در مورد تمام آنها صدق می کند،ولی در بکار گیری این اصول باید توجه داشت که در برخی ساختمان های خاص ممکن است تأثیر عناصر اقلیمی نسبت به تأثیر عوامل داخلی آن ساختمان ها (مانند حرارت ناشی از وجود افراد،چراغ های روشنایی و دستگاه های حرارت زا )بسیار اندک بوده،نقش تعیین کننده ای نداشته باشد. بنابراین،نتایج به دست آمده در این فصل،در مورد ساختمان هایی صدق می کند که عوامل داخلی عمده ای در آنها دخالت ندارد.
تابش آفتاب و تأثیرآن بر ساختمان و محیط اطراف
نور خورشید،همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی در ساختمان لازم است. ولی از آنجا که این نور در نهایت به حرارت تبدیل می شودفمیزان تابش مورد نیاز برای هر ساختمان باید با توجه به نوع آن و شرایط اقلیمی محل آن تعیین شود.
بنابراین،شدت تابش آفتاب و حرارت حاصل از آن در یک نقطه از سطح زمین،به فاصله ای که پرتوی خورشید باید طی کند،ضخامت ابرو وضعیت آلودگی هوا بستگی دارد.به همین دلیل،شدت تابش آفتاب در یک محل با ارتفاع آن محل از سطح دریا متناسب است و در مناطق مرتفع،چون پرتوی خورشید فاصله ی کمتری از اتمسفر را طی می کند،حرارت بیشتری تولید می نماید.همچنین در ظهر محلی هر منطقه که خورشید در قائم ترین حالت خود نسبت به زمین آن محل قرار دارد و فاصله آن کمتر است،شدت تابش آفتاب بیشتر از صبح و عصر است که خورشید در مایل ترین حالت نسبت به زمین محل مورد نظر قرار دارد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    9صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اقلیم

دانلود مقاله سازماندهی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله سازماندهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

سازماندهی

 

تعریف سازماندهی
سازماندهی ، فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد وگروه های کاری و هماهنگی میان آنان ، به منظور کسب اهداف صورت می گیرد .

 


انواع مختلف سازماندهی
روش های بسیار متفاوتی برای دسته بندی سازمان ها هست ؛ سازمان رسمی و سازمان غیر رسمی
سازمان رسمی وغیر رسمی :سازمان رسمی را مسؤلین به طور قانونی بنیانگذاری و تصویب می کنند و در آن تعداد مشاغل ، حدود وظایف و اختیارات و چگونگی انجام آن مشخص می شود . ساختارهای رسمی در واقع تخیلی هستند زیرا سازمان آن گونه که پیش بینی عمل نمی کند ؛ اما سازمان های غیررسمی بیانگر حالت واقعی است، یعنی چگونگی عمل سازمان را به طور واقعی نشان می دهد . بعد از انکه ساختار رسمی ایجاد می شود ، سازمان غیر به طور طبعیی در چارچوب آن پدیدار میگردد؛ سازمان غیر رسمی حاصل تعامل اجتماعی مداوم است و ساختار رسمی تعدیل ، تحکیم یا گسترش می دهد .

 

تعریف سازمان رسمی
در سازمان رسمی ، مدیر روابط سازمانی را به طور مکتوب و به کمک نمودار با دقت هر چه بیشتر برای کارکنان تشریح می کند . تغیرات بعدی در صورت لزوم می تواند به طور رسمی یا غیر رسمی انجام شود .

 

تعریف سازمان غیر رسمی
دراین سازمان ، مدیر روابط سازمانی را به طور شفاهی برای کارکنان توضیح می دهد و این روابط را بر حسب نیاز تغییر می دهد .
برنامه ریزی فرایندی است که به موجب آن شما آینده خود را دائماً می سازید « روجرفریتز»
انسان ذاتاً کنجکاو است با حواس پنجگانۀ خود به جستجو در دنیای اطرافش پرذاخته تلاش می کند تا مشاهداتش را در قالب های منسجم نظم بخشد . انسان امروزی نه تنها نیمی از روزش را به همکاری در تلاش های گروهی می گذراند بلکه نیم دیگر را به تماشای تلویزیون ، خواندن روزنامه و کتاب یا به مجامع عمومی برای سرگرمی سپری می کنند که همگی حاصل تلاش گروهی انسانها در واحدهای سازمانی است . نظریه پردازان سازمان از حوزه های گوناگون نظیر : مدیریت ، روانشناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی، اقتصاد، مردم شناسی، مهندسی ، مدیریت بیمارستانی و ... پدید آمده اند و هر یک چیزی براین موضوع افزوده اند . فرآیند سازماندهی معمولاً با مرحلۀ تکوینی شکل گیری در هر مؤسسه ای آغاز شده و شانه به شانۀ رشد و توسعۀ آن پیش می رود. به طور کلی در پی روشن شدن تکلیف علت وجودی هر سازمانی، امکان سازماندهی آن از طریق تکمیل همان گام هائی که پیش تر در بخش برپاسازی به آن اشاره شد یعنی: تقسیم حیطۀ کاری سازمان، تعریف اختیارات و تفویض مسؤلیت ها و تعیین روابط میان اجزای مختلف نهاد مورد بررسی، محقق می گردد. به طور کلی، منظور از سازماندهی به انجام رساندن گام های مطرح شده در یک مؤسسه است، به نحوی که مرزبندی مشخصی میان تمامی اجزای قابل تفکیک در نهاد مذکور به دست آید. در نتیجۀ یک سازماندهی خوب بایستی تمامی افراد درگیر در سازمان، جایگاه مشخصی یافته و شرح وظایف تنظیم شده ای داشته باشند. همچنین لازم است شیوۀ برخورد با سایر طبقات و قسمت های سازمانی و ضوابط و روابط میان تمامی افراد در بخش های مختلف به درستی مشخص باشد. بدیهی است که هر چه وسعت نهاد مورد نظر بیشتر باشد، چگونگی تعریف این مرزبندی ها و روابط مربوط به آنها پیچیده تر شده و اهمیت بیشتری پیدا خواهد نمود. به طور خلاصه، الگوهای بنیادین برای سازماندهی و یا مرزبندی وظایف کاری را می توان بر پایۀ معیار های زیر بیان نمود:

 

اهداف

 

نوع عملیات

 

نوع کاربران و مخاطبان

 

محل و منطقۀ جغرافیائی ارائۀ خدمت

 

تعداد افراد زیر پوشش

 

زمان خدمت دهی

 

نوع عملکرد

 

ماتریسی یا پروژه ای

 

مشارکتی یا گروهی

 

شایان ذکر است که امروزه به جهت دستیابی به نهاد های اجرائی کارآمدی که کارائی لازم برای حل مسائل اجتماعی را دارا باشند، بسیاری از سازمان ها ناگزیر از به کار گیری ترکیبی روش های مذکور برای سازماندهی خود می باشند. این بدان جهت است که اصولاً مسائلی که بشر با آنها روبروست، بسیار پیچیده و در هم تنیده شده اند و این به طبع، نیاز به یک سازمان مجهز و پیچیده را ایجاب می نماید. اما صرف نظر از شیوۀ برگزیده شده برای سازماندهی یک مجموعه، نحوۀ تقسیم کردن مسؤلیت ها، تشریح وظایف، تخصیص کارها، تفویض اختیارات، طلب نتایج و تعریف موازین پاسخگوئی همه از ضرورت هائی هستند که در دل فعالیت های مربوط به سازماندهی جای می گیرند. بحث دربارۀ جزئیات هر یک از این موارد به طور اختصاصی، مستلزم اشارات فراوان در نوشته ای مجزا خواهد بود که از مجال در اختیار این نوشته خارج است. اما آنچه در اینجا و در حوصلۀ این نوشته می گنجد، تنها اشاره به برخی از این موارد و تأکید روی بخشی از مفاهیم وابسته به آنهاست. مهمترین موضوع در این رابطه را می توان بحث مربوط به موازنۀ میان مسؤلیت های تعیین شده و اختیارات تفویض شدۀ مناسب با آنها دانست که طبق مطالعات صورت گرفته، بسیاری از مشکلات یک سازمان می تواند در گروی همین توازن نادرست میان اختیارت و مسؤلیت ها می باشد. در ادامه، بحث مربوط به واگذاری اختیارات و همچنین اشاره ای دربارۀ مسألۀ تأمین و تجهیز نیروی انسانی در زیر بخش های مجزا مطرح می گردند:

 

واگذاری اختیارات

 

تأمین و تجهیز نیروی انسانی
________________________________________

 

اهداف

 

در این روش، پیگیری اهداف سازمانی مبنای مرزبندی را تشکیل می دهند. به عنوان مثال اگر یک سازمان غیر دولتی در پی به انجام رساندن امور مربوط به حفاظت از محیط زیست باشد، اهداف مختلفی از جمله حفظ منابع دریائی، نگهداری از جنگل، جلوگیری از آلودگی منابع آب زیر زمینی و غیره می توانند مبنای مرزبندی وظایف در آن باشند. در نتیجه معاونت های زیر مدیر عامل و به طبع سایر افراد اجرائی مؤسسه، در جهت پاسخگوئی به اهداف تقسیم بندی شده و متناسب با آنها تعیین می شوند.
نوع عملیات یا خدمت دهی

 

از آنجائی که فعالیت های سازمانی را می توان بر حسب نوع عملیاتی شان تقسیم بندی کرد، قابلیت مرزبندی بخش های اجرائی در یک سازمان بسیار رایج است. مثلاً زیر بخش های اجرائی مدیر عامل را می توان میان معاونت های مالی، تدارکات، آموزش، پژوهش و غیره پخش نمود. این نوع سازماندهی که در ضمن یکی از مرسوم ترین روش در میان سازمان های موجود در ایران است را می توان تقسیم بندی سنتی سازمان نامید.

 

نوع کاربران و مخاطبان

 

ماهیت کاری برخی سازمان ها طوری ایجاب می کند که تقسیم بندی ارکان اجرائی در آنها بر حسب کاربران و یا مخاطبان خدمات شان انجام می پذیرد. به عنوان نمونه اگر یک سازمان غیر دولتی به منظور ارتقاء سطح پرورشی و آموزشی در جامعه برپا شده باشد، می تواند معاونت های اجرائی مختلفی برای کودکان، دانش آموزان و نوجوانان، دانشجویان و جوانان و به همین شکل برای سایر اقشار مورد نظرش، تعریف نماید.
________________________________________
محل و منطقۀ جغرافیائی ارائۀ خدمت

 

برخی مؤسسات غیر دولتی به سبب ویژگی هائی که در آرمان سازمانی شان تعریف کرده اند، دارای شعباتی در قسمت های مختلف کشور می باشند. در این صورت شایسته است تقسیم بندی در اولین لایۀ مدیریتی سازمانی (زیر مدیر عامل) بر حسب محل های تعریف شدۀ عملیاتی انجام شود. بدیهی است که مرزبندی درون هر یک از معاونت ها (در لایه های پائین تر سازمانی) می تواند به یکی دیگر از روش های سازماندهی انجام شود. به عنوان مثال اگر یک سازمان غیر دولتی، آرمان سازمانی اش را جلوگیری از آلودگی محیط زیست توسط دستۀ ویژه ای از کارخانه ها، مثلاً نیروگاه های حرارتی تعریف نموده، می تواند بخش های سازمانی مختلفی در نزدیکی هر یک از این نیروگاه ها برپا کرده و شکل دهی سازمانی هر بخش را به مدیران و مشارکت کنندگان محلی بسپارد. در نتیجه، معاونت های اصلی می توانند بر حسب نیروگاه های خاص در کشور و یا بر پایۀ استان ها و منطقه های میزبان تأسیسات شان تعیین شود.

 

تعداد افراد زیر پوشش

 

گاهی اوقات تقسیم بندی های سازمانی بر اساس تعداد مخاطبان و افراد زیر پوشش انجام می پذیرد. این قبیل مرزبندی معمولاً در مورد آن دسته از سازمان های غیر دولتی به کار می آید که آرمان عملیاتی محدود و مشخصی دارند و در نتیجه حجم کاری شان بر اساس افرادی که زیر پوشش دارند تعیین می گردد. مثلاً فرض کنید یک سازمان غیر دولتی به دنبال ارائۀ خدمات تدریس خصوصی رایگان در مقطع دبیرستان (مثلاً آموزش و آمادگی برای شرکت در آزمون سراسری) به دانش آموزان مناطق کم بضاعت در شهر تهران است. در چنین وضعیتی می توان تقسیم بندی بخش های سازمانی را بر حسب افراد زیر پوشش در مناطق مختلف تهران انجام داد. بدیهی است که از این مرحله به بعد تقسیم بندی ها می توانند بر اساس موضوع درس ها و یا موضوع دیگری از این قبیل باشد

 

زمان خدمت دهی

 

اگر خدمات ارائه شده توسط یک سازمان غیر دولتی ماهیت زمانی داشته باشد، بهترین راه برای مرزبندی سازمانی، تقسیم فعالیت های اجرائی روز میان معاونت های مختلف است. این شیوه در بسیاری از نهادهای تولیدی که ماهیت کاری پیوسته دارند و یا در بسیاری از مؤسسات خدماتی مثل درمانگاه ها و بخش مراجعات اضطراری در بیمارستان ها رایج است. به عنوان مثال اگر یک سازمان غیر دولتی توان خود را متمرکز بر ارائۀ خدمات بهداشتی رایگان یا بسیار ارزان شبانه روزی در یک منطقۀ محروم کشور کرده است، می توان فعالیت های مدیریتی را همانند یک شبانه روز به سه نوبت تقسیم نموده و به معاونت های مربوطه تفویض نمود. در این صورت سرپرستی هر یک از نوبت های روزانه به فعالیت خود پرداخته و پس از آن لازم است اطلاعات جمع آوری شده توسط هر یک به روش معینی بین تمامی آنان تقسیم گردد.

 

نوع عملکرد

 

در برخی سازمان ها ماهیت خدمات یا محصولات ارائه شده به گونه ای است که شکل دهی آنان را منوط به طی شدن مراحل و فرآیند های متفاوتی می نماید. در این قبیل سازمان ها می توان نوع عملکرد را مبنای سازماندهی قرار داده و معاونت ها را بر آن اساس تعیین نمود. مثلاً یک سازمان غیر دولتی که به جمع آوری و بازپروری کودکان و نوجوانان فراری، خیابان گرد و یا بزهکار مشغول است، پس از یافتن و جمع آوری خدمت گیرندگان لازم است نخست و در طی فرآیند های متنوعی، به درمان آسیب های روانی و اجتماعی وارد شده به قربانیان پرداخته و آنان را برای بازگشتن به جامعه آماده نماید. در این راستا، ممکن است بعضی از فعالیت ها پیرامون پژوهش های روانی در مورد های ویژه و برخی وابسته به روش های آموزشی باشند. در این مواقع، می توان عملکرد های متفاوت در سازمان مورد نظر را مبنای سازماندهی نهاد اجتماعی مورد نظر قرار داد.

 

ماتریسی یا پروژه ای

 

یکی از روش های نوین مدیریتی که امروزه به طور گسترده ای در سازمان های غیر دولتی به کار گرفته می شود، سازماندهی ماتریسی یا پروژه ای است. ورود این روش به حیطۀ سازماندهی به علت نیاز های جدیدی است که به تازگی، سازمان های امروزین را به طور دائم به چالش کشیده اند. به سبب پیچیدگی های فراوانی که نهاد های اجتماعی امروزه با آنها مواجه اند، بسیاری از مؤسسات به بیشتر از یک بنیان مرزبندی برای سازماندهی خود نیاز دارند. از دیگر سو، امکان ترکیب ساختار های سازمانی بر اساس خدمات و به طور همزمان بر پایۀ تخصص و یا محل های مختلف اجرا تنها در روش سازماندهی پروژه ای فراهم می شود. به این ترتیب که در یک سو تخصص های لازم برای انجام وظایف متنوع مورد نیاز سازمان زیر مدیریت و سرپرستی گروه های مختلف قرار می گیرد و از سوی دیگر بخش هائی برای به انجام رساندن پروژه و یا طرحی خاص که توسط فرد دیگری هدایت و اداره می شود، طراحی شده و راه اندازی می گردد. مهمترین حسن چنین ساختار هائی، توانمندی آنان برای ترکیب چند روش مرزبندی متفاوت است که هر یک فعالیت های مورد اجرای سازمان خود را از دیدگاه های متفاوتی نظاره گر می باشند. اهمیت دیگر این روش سازماندهی، افزودن بر ارتباطات مؤثر میان افراد و گروه های درون سازمانی است. دست آخر اینکه در سازمان های پروژه ای، منابع فیزیکی و مالی به طور وسیع تری در میان نیروی انسانی به اشتراک گذاشته شده و در عمل امکان ادارۀ مشارکتی سازمان غیر دولتی بالا تر خواهد رفت. ساختار چنین سازمان هائی به این صورت است که درست زیر مدیر کل، بخش های مرسوم مرزبندی وظایف قرار دارند و از طرف دیگر مدیران پروژه های مختلف تعریف می شوند و اختیار استفاده از منابع زیر دست سایر بخش های تعریف شده به آنان نیز داده می شود. بدیهی است که تعداد پروژه ها و ساختار سازمانی موقتی که به آنان تخصیص یافته است تابعی از زمان خواهند بود و این مهم خود موجبات شکل گیری سازمانی پویا و تغییر پذیر را فراهم می آورد. در عمل بسیاری از سازمان های غیر دولتی بزرگ و تقریباً تمامی آن دسته از آنان که به فعالیت های بین المللی مشغول اند، دارای ساختارهای ماتریسی یا پروژه ای می باشند. به عنوان بهترین نمونه می توان به بانک جهانی اشاره نمود که علاوه بر این واقعیت که مرزبندی های سازمانی در آن بر حسب منطقۀ جغرافیائی انجام شده است، پروژه های فراوانی از قبیل بررسی روی تبعیض جنسی و یا سوء استفاده از زنان و کودکان، نحوۀ سرمایه گذاری، طرح های توسعه، موضوعاتی مانند مبارزه با فساد اجتماعی و یا اداری، فقرزدائی و مسائلی از این دست، تعریف می شود که حوزۀ عملکرد شان بر روی تمامی و یا بخش قابل ملاحظه ای از مناطق جغرافیائی زیر پوشش خواهد بود. بدین ترتیب امکانات و اختیارات سازمانی در خدمت پروژه های متنوعی قرار خواهد گرفت و متخصصان و صاحبنظران در مناطق جغرافیائی تعریف شده، بر حسب درخواست مدیران پروژه های مذکور، به مشارکت در پیشبرد چنین طرح هائی در بانک جهانی قرار می گیرند.

 


مشارکتی یا گروهی

 

بر اساس یکی دیگر از روش های نوین سازماندهی مبنای فعالیت گروهی، ساختار سازمانی یک نهاد اجتماعی را تعریف می کند. در این روش، تشکیل گروه های مختلف برای حل مسائل مطروحه برای یک سازمان پیشنهاد می گردد که در نتیجۀ آن، تمامی مبانی و مزایای مربوط به کار گروهی مشمول حال مؤسسۀ مورد نظر خواهد شد. مهمترین حسن این روش

 

سازماندهی، پیش کشیدن اجباری مفهوم ادارۀ مشارکتی در یک نهاد غیر دولتی است. به علاوه، ماهیت کار گروهی در چنین مؤسساتی باعث پدید آمدن یک نظام بی طبقۀ اداری می شود که در عوض تکیه بر توانمندی اجرائی یک مسؤلیت سازمانی بر دیگری، تأکید خود را بر پیشرفت گروهی و تکمیل شایستۀ کار محول شده به گروه می گذارد. بر حسب ماهیت و شکل کاری در نهاد هائی که به شکل گروهی سازماندهی شده اند، مسؤلیت انجام کارهای محول شده بر عهدۀ با کفایت مجموعه ای از افراد با تخصص های مناسب برای به انجام

 


رساندن آنها واگذار می گردد. تمامی سازمان های غیر دولتی که به انجام پروژه هائی مبادرت می ورزند که در آنها امکان حل مسأله فقط با در کنار هم گذاشتن ترکیبی از مهارت
های مختلف میسر است، قابلیت استفاده از این روش برای سازماندهی خود را دارا می باشند. با این وجود، به ندرت می توان سازمانی را برشمرد که تنها به صورت گروهی ساختار بندی شده و اداره گردد. بلکه عموماً، ساختار گروهی در ترکیب با یکی دیگر از روش های سازماندهی که در بالا به آنها اشاره شد، مورد استفاده قرار می گیرد. نمونۀ خوبی از روش

 

گروهی را می توان در انواعی از سازمان های غیر دولتی که به پیگیری مورد های مجزا از هم مشغول اند، یافت نمود. به عنوان مثال، فرض کنید که سازمانی آرمان خود را در جهت کمک به افراد مستمند جامعه برای احقاق حقوق شان در موارد جزائی و حقوقی مختلف

 

تعیین نموده باشد. در این صورت، هر یک از مراجعه کنندگان مورد حقوقی مخصوص به خود را به همراه خواهند داشت و بررسی هر یک از این مورد های ارجاعی، احتمالاً نیازمند در حساب آوردن ملاحظات منحصر به فردی می باشد. به عبارت بهتر، پیگیری هر یک از

 

موردهای ارجاعی مستلزم تشکیل تیم مشخصی است که توانائی لازم برای رویاروئی با آن را داشته باشد. با این همه، بخش هائی از همین سازمان — از جمله بخش های اداری آن — بایستی مستقل از مورد های ارجاعی، به انجام وظیفه مشغول باشند. به همین دلیل است که مدیران مؤسسۀ مورد نظر،گریزی جز اداره کردن آن توسط یک ساختار ترکیبی را نخواهند داشت. امروزه حتی بسیاری از شرکت های خصوصی و انتفاعی نیز ساختار های گروهی

 

را به عنوان قسمت جدائی ناپذیری از سازماندهی خود دانسته و از آن در موارد متنوع و فراوانی بهره می جویند. در اینجا اشاره به این نکته ضروری می نماید که نگرش های مشارکتی در محدوده های تولیدی، فنی و تجارتی، عمدتاً توسط روش های مدیریت ژاپنی به

 


دنیا معرفی شده اند. در نوشتۀ حاضر قسمتی از بخش راهبری به توضیح اجمالی این روش ها در کنار سایر فنون نوین دیگر در زمینه های مدیریت اختصاص داده شده است.

 

واگذاری اختیارات

 

مسلماً بایستی اختیارات لازم برای انجام کارهای محول شده به هر کسی را به درستی شناسائی کرده و به او واگذار نمود. به انجام رساندن این کار خود مستلزم شناخت وظایف تعریف شده برای موقعیت سازمانی مورد نظر و شرح دقیق آنها می باشد. برای این منظور

 

لازم است مدیران هر مؤسسه ای در هنگام سازماندهی و تعریف یا مرزبندی کارهای سازمانی با دقت بسیار زیاد به شرح وظایف مورد نظرشان برای هر قسمت اجرائی پرداخته و آنها را به صورت مکتوب نگهداری نمایند. سپس با استمداد از یک تحلیل گر و یا مشاور مدیریت، می توان به بررسی دقیق روابط میان نقش های سازمانی پرداخته و به تعریفی

 

جامع و مانع برای مجموعۀ وظایف شغلی دست یافت. به علاوه، لازم است مستندات شرح وظایف شغلی به آشکاری تنظیم شده و در اختیار کسی که برای نقش سازمانی مورد نظر نامزد شده است، قرار گیرد. به علاوه، اقدام به برگزاری نشست های آموزشی برای تفهیم وظایف کاری تمامی بخش ها به مشارکت کنندگان سازمانی نیز، بی شک مزایای بسیار

 

فراوانی را به همراه خواهد داشت. آموزش این مستندات در سطوح کلی یک سازمان خواهد توانست نقش های سازمانی را برای تمامی افراد درگیر در مؤسسۀ مورد نظر آشکار نموده و ساختار کلی نهاد مزبور را برای همه اعضایش معین نماید.

 

مسألۀ تفویض اختیار یا به عبارتی واگذاری نیروی سازمانی از طرف لایه های بالائی به بخش های زیرین در یک مجموعه، از سوی دیگر تعیین کنندۀ درجۀ تمرکز و یا عدم تمرکز

 

در تشکل مورد نظر است. به طور کلی، نیاز نهاد های غیر دولتی بر لزوم سازماندهی یک نظام غیر متمرکز تأکید بیشتری می نماید. مطابق تعریف سازمانی دارای عدم تمرکز است

 

که در آن: تصمیم گیری در سطوح پائین تر بیشتر باشد، جایگاه تصمیم گیرنده به محل و منبعی که مسألۀ مورد بحث از آن سرچشمه می گیرد، هرچه نزدیک تر باشد، تصمیمات اتخاذ شده در سطوح پائین تر سازمانی هر چه اساسی تر و مهمتر باشد، تصمیم گیری توسط کارکنان زیادتر باشد، اختیاراتی که برنامه های ثابت مؤسسه تجویز می کند هر چه وسیع تر باشد و نهایتاً قلمروی نظارت های وضع شده بر مدیران لایه های پائین تر اجرائی هر چه محدودتر باشد. آنچنان که از تعریف ارائه شده مشخص است، تعیین درجۀ تمرکز یا عدم

 

تمرکز در یک سازمان رابطۀ مستقیم با مسألۀ تصمیم گیری در آن دارد و همان گونه که پیش تر گفته شد، هدف غائی یک نهاد اجتماعی آن است که موهبت مجهز بودن به توان تصمیم گیری تا سطح تمامی مشارکت کنندگان مجموعۀ مورد نظر پیش رفته و در نتیجه اندیشه و

 

نظر تمامی افراد درگیر از جمله کاربران و مخاطبان سازمانی نیز از طریق ساز و کاری مشخص و تدوین شده، در به انجام رساندن این مهم شرکت نمایند.

 

 

 

 

 

تأمین و تجهیز نیروی انسانی

 

همان گونه که ذکر گردید، تأمین و تجهیز نیروی انسانی، یکی دیگر از وظایف اصلی مدیران یک سازمان را تشکیل می دهد و شاید این آخرین مطلبی باشدکه اشاره به آن در بخش سازماندهی ضروری می نماید. به طور کلی، انتخاب افراد مناسب برای پست های تعریف شدۀ سازمانی یکی از حساس ترین وظایفی است که بر عهدۀ مدیران اجرائی یک مؤسسه

 

گذارده شده است. پیش از هر چیز، بهتر خواهد بود اگر روش های انتخاب افراد برای نقش های سازمانی، توسط انجمن راهبری تنظیم شده و بطور مستند و مدون در اختیار مدیران اجرائی قرار بگیرد. موردی که نباید در این قسمت نادیده گرفته شود اهمیت تأکید بر شفافیت، پاسخگوئی و سایر مبانی ارزشی مشارکت در یک نهاد اجتماعی، برای انتخاب نقش های سازمانی در مؤسسۀ مورد نظر است. تمامی افرادی که به هر نحوی وارد مجوعۀ کاری یک

 

سازمان غیر دولتی می شوند، بایستی به درستی واقف این امر باشند که پذیرش مشارکت شان در آن مجموعه، چیزی مجزا از تمایل شان در راستای یاری رساندن به جامعۀ انسانی نیست و مفهموم گستردۀ چنین کاری، مرزهای خود را ورای دریافت ها و باورهای شخصی و در وادی پویائی مربوط به بر هم کنش های رهیافت تمامی افراد جامعه، تعیین می نماید.
همچنین، جایگیری چنین نگرشی در افکار انجمن راهبری، مشاوران و مدیران اجرائی یک سازمان، پدیدآورندۀ یک فرهنگ مناسب برای ادارۀ تشکل های غیر دولتی است و این خود تضمین کنندۀ عمق نفوذ منش های سازمانی صحیح در تمامی لایه های اجرائی و همچنان در
میان کاربران و نهایتاًٌ تمامی افراد جامعۀ مخاطبان آن خواهد بود. به طور خلاصه، بخشی از وظایف سازماندهی مدیران بی هیچ تردیدی در گروی گزینش، آموزش و پرورش دائمی افراد مناسب برای شرح وظایف معین شده توسط فرآیند مرزبندی سازمانی است.
________________________________________

 

نمودار سازمانی

 

ساده ترین راه برای نمایش مسؤلیت های مدیریتی و ارتباطات درون سازمانی در یک نگاه، ترسیم ساختار طراحی شده برای سازمان مورد نظر به صورتی است که درک آن برای همه امکان پذیر باشد. این مهم به شکل استاندارد و از طریق نمودارهای سازمانی که کاربرد

 

اصلی شان نشان دادن شمای کلی سازمان به صورت نموداری ترسیمی است، انجام می گیرد. به طور کلی، نمودارهای سازمانی را می توان از لحاظ محتوا و شکل بررسی نمود.
در هر دو صورت تهیۀ چنین نموداری برای یک سازمان، تنها در نتیجۀ به انجام رساندن مسؤلیت سازماندهی از حیطۀ وظایف مدیریت است. به ویژه ساختار بندی سازمانی از حیث

 

محتوا، در اصل یکی از وظایف اصلی سازماندهی مدیران نهاد مورد نظر خواهد بود. به همین دلیل، توضیح مفصل مربوط به آن در قسمت مربوط به خود در بخش سازماندهی بیان خواهد شد. اما مقصود از مطرح نمودن این بحث در اینجا، فقط معرفی نمودارهای سازمانی

 

و تشریح اهمیت آنان به عنوان ابزاری برای معرفی مؤثر و دقیق سازمان های غیر دولتی است:
دیدگاه محتوا

 

دیدگاه شکل

 

به هر تقدیر، نمودارهای سازمانی را از لحاظ شکل می توان به صورت عمودی، افقی، دایره ای و ترکیبی (نردبانی) تقسیم بندی نمود:

 

نمودار های عمودی

 

نمودار های افقی

 

نمودار های دایره ای

 

نمودار های ترکیبی
دیدگاه محتوا

 

از دیدگاه محتوا، نمودارهای سازمانی وظیفۀ نمایش الگوهائی را بر عهده دارند که ساختار سازمانی هر نهادی را مرزبندی می نماید. به طور خلاصه چنین تقسیم بندی هائی را می توان بر حسب: اهداف، نوع عملیات اجرائی و یا خدمت دهی، نوع کاربران و مخاطبان، حوزه و محدودۀ عملیاتی، فراوانی، گستردگی و تعداد افراد زیر پوشش، زمان خدمت دهی،

 

شیوه و نوع عملکرد اجرائی و نهایتاً محل و منطقۀ جغرافیائی ارائۀ خدمات یک سازمان صورت بندی نموده و تعریف کرد. بدیهی است که انتخاب هر یک از این معیارها، سرنوشت شکل بندی سایر بخش های زیرین سازمانی را نیز تعیین می نماید. با این وجود، شمای کلی

 

مورد استفاده در نمودارهای سازمانی در تمامی این موارد دارای شباهت های ساختاری فراوانی است و این امر ریشه در مقصود کلی برای ترسیم نمودارهای مذکور دارد که همانا نمایش خلاصه ای از نحوۀ عملکرد یک سازمان در یک نگاه می باشد. با توجه به نیازهای سازمانی نیز ممکن است بتوان ساختار سازمانی یک نهاد اجتماعی را بر اساس انواع پروژه

 

های در دست طراحی نموده و در نتیجه، قالب بندی وظایف سازمانی را حول و حوش تخصص های پروژه ای تعریف نمود. چنین الگوئی عمدتاً به طراحی یک سازمان ماتریسی منتهی خواهد شد که از دیدگاه سازماندهی دارای ویژگی های متفاوتی نسبت به سایر سازمان

 

های سنتی است که نمایش این تفاوت ها خود مستلزم در نظر گرفتن برخی مسائل در شکل نمودار سازمانی نیز خواهد بود.
دیدگاه شکل

 

اما از دیدگاه شکل، نمودارهای سازمانی معمولاً شامل یک ساختار اصلی و تعدادی نمودار تفصیلی برای تکمیل آن ساختار هستند و به عبارت ساده تر، دراری طبقات گوناگونی برای تشریح ارتباطات سازمانی می باشند. به این ترتیب که نمودار اصلی سازمان، روابط کلی بین

 

واحد های بنیادین نظام مذکور را نشان می دهد و لازم است برای توضیحات بیشتر در مورد واحد های زیرین، از نمودارهای تکمیلی استفاده نمود. بنابراین، هر سازمانی دارای

 

چندین نمودار خواهد بود که مرحله به مرحله طبقات راهبری و اجرائی آن را توضیح می دهد. این تعبیر تا حد بسیار زیادی شبیه به همان ساختار هرم گونه ای است که شرح آن پیش تر رفته است: هر چه به سطوح پائین تر یک سازمان نزدیک می شویم، حجم کارهای

 

اجرائی بیشتر و نسبت کارهای ستادی، مشاوره ای و راهبری کمتر خواهد شد. در نتیجه، دور از ذهن نیست که ترسیم روابط سازمانی در لایه های اجرائی مستلزم نمایش جزئیات بیشتری هستند که می توان آنها را در نمودارهای مجزائی به نمایش گذارد.

 

نمودار های عمودی

 

در نمودارهای عمودی که از این میان مرسوم ترین و متداول ترین آنها در سازمان های دولتی و یا مؤسسات خصوصی و انتفاعی می باشند، سطوح مختلف یک سازمان از بالا به پائین ترسیم می شوند. از لحاظ تصویری، سطوح بالاتر دارای مقام و قدرت مدیریتی بیشتری هستند و به همین دلیل انجمن راهبری که بالاترین مقام ستادی هر سازمانی داراست، در

 

بالاترین سطح قرار می گیرد. همچنین مدیرکل یا مدیر عامل که مهمترین فرد در یک سازمان است و بالاترین عنوان اجرائی را در اختیار دارد، درست در زیر انجمن راهبری قرار می گیرد و به همین ترتیب سایر عناوین مدیریتی در مرحلۀ پائین تر از او استقرار می
یابند. مرسوم است که عنوان های ستادی مربوط به هر مدیری از جمله عنوان منشی یا مشاور، در زیر نام مدیر مربوطه به صورت افقی و نه در کنار سایر عناوین صفی وابسته به آن قرار داده می شود. همان گونه که از فحوای این توضیحات بر می آید، شاید تنها ایرادی که می توان بر نمودارهای سازمانی عمودی وارد آورد، در مورد تأکید آنها بر تفکر منفی طبقاتی در سازمان خواهد بود.

 

نمودار های افقی

 

نمودار های سازمانی افقی که به نمایش عناوین سازمانی از چپ به راست می پردازند، معمولاً در پی رفع ظاهری همین نقیصه ترسیم هستند. این درست با گرداندن همان نمودارهای عمودی به اندازۀ 90 درجه ممکن خواهد بود. در عوض عیب عمده ای که ممکن است از لحاظ ظاهری ایجاد شود آن است که مدیرانی که در یک سطح سازمانی قرار دارند در اولین نگاه در سطوح متفاوتی به نظر می آیند. در حالی که اختلاف ارتفاع عمودی در این گونه نمودارها نمایان گر اختلاف سطح مدیریتی نیست بلکه قرار است به نوعی اختلاف اهمیت عناوین مورد بحث را از لحاظ سازمانی بیان کند. با این وجود، حتی در نمودارهای سازمانی افقی نیز، مسألۀ مربوط به اختلاف طبقاتی بین مدیران قابل پنهان کردن نیست. از این نظر، شاید بتوان نمودارهای دایره ای را مفیدتر دانست. در این نوع از نمودارهای سازمانی، بالاترین سطح مدیریت از دیدگاه تصمیم گیری، در مرکز دایره قرار داده شده و سطوح دیگر به ترتیب اولویت در فواصل دور و نزدیک نسبت به مرکز قرار می گیرند.
نمودار های دایره ای

 

به این ترتیب در نمودارهای سازمانی دایره ای توجه به تمرکز سازمانی جایگزین تفاوت طبقاتی می گردد که این امر در واقع قرار است یکی از ارکان اصلی برای سازماندهی نهادهای اجتماعی و غیر دولتی باشد. چراکه در چنین مؤسساتی، مهمترین عامل باید مقصود اصلی سازمان که همان دستیابی به مأموریت سازمانی است، باشد. با این حال مهمترین دلیلی که استفاده از نمودارهای سازمانی دایره ای را محدود می نماید، مشکلات مربوط به ترسیم آنها از لحاظ پیچیدگی ظاهری و عدم وضوح برای تعریف ارتباطات بین اجزای سازمان است. استفاده از نمودارهای سازمانی دایره ای اگر چه متداول نیست، شاید مناسب باشد که نخستین و اصلی ترین نمودار سازمانی را به صورت دایره ای ترسیم نموده و برای نمایش ارتباطات سازمانی در سایر سطوح از همان نمودار عمودی کمک جست.
نمودار های ترکیبی

 

جایگزین دیگر نیز می توان استفاده از نمودارهای ترکیبی باشد که در آنها با به کارگیری شیوۀ عمودی و افقی در یک نمودار بزرگ و کلی، تمامی ساختار یک سازمان قابل ترسیم خواهد بود. در هر صورت آنچه ورای ماهیت محتوائی مربوط به یک سازمان و یا محدودیت های مربوط به شکل و نوع به کار گرفته شده برای نمایش آن ضروری می نماید، تهیه و ترسیم نمودار سازمانی برای نهاد غیر دولتی مورد طراحی است. بررسی چنین نموداری از طرف سایر سازمان های غیر دولتی، حتی در سطوح فرامرزی و بین المللی، در بیشتر موارد سریع ترین راه برای شناسائی سازمان مورد نظر و تعاریف و قوانین حاکم بر آن از لحاظ ساختار سازمانی خواهد بود.
تشریح نقش نمودار سازمانی و نقش آن در شناخت ابعاد پروژه
1_ ضرورت
از آنجا که هر تلاش و فعالیتی هر چند مستقل ، در مجموعه و فضای گسترده تر ، معنا وجایگاه واقعی خویش را پیدا می کند ، پیش از آنکه وجود نمودارسازمانی برای هر طرح و پروژه ای بیانگر اهداف حرکتها و فعالیتهای درون سازمان و ارتباطات متقابل آنها و همسوئی نهائی با یکدیگر برای وصول به آرمانهای مطلوب از ایجاد نهاد موردنظر باشد بیانگر نحوه نگرش مدیران طرح به مجموع فعالیت است.
نمودارسازمانی ، همواره به نمایش تنوع فعالیتها و اجزاء تلاشها و هماهنگی آنها برای مدیران پروژه می پردازد لذا تهیه آن از مهمترین اقدامات برای سازمان دهی در قالب پروژه می باشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  25  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سازماندهی