فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله جهنم

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله جهنم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

عذاب ها ی جسمانی دوزخیان
1) شدت عذاب: عذاب جهنم به اندازه ای شدید است که شخص گنهکار دوست دارد فرزندان ،همسر ، برادر ، دوست و قبیله اش را و حتی همه ی روی زمین را فدا کند تا سبب نجاتش شود .
در سوره معارج آیات 11 تا 14 می فرماید : گنهکار دوست می دارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا کند و همسر و برادرش را و قبیله اش را که همیشه از او حمایت می کردند و تمام مردم روی زمین را تا مایه ی نجاتش شود .
2) غذاها و نوشیدنی های دوزخیان : در سوره ی دخان آیات 43 تا 46 می فرماید : همانا درخت زقوم ، غذای گنهکاران است همانند فلز گداخته در شکم هایشان می جوشد ، جوششی چون آب سوزان .
3) لباس جهنمیان : در سوره ابراهیم آیات 49 تا 50 می فرماید : در آن روز گنهکاران را همراه هم در غل و زنجیر می بینی . لباسشان از قطران ( ماده ای چسبنده ، بد بو و قابل اشتعال ) است و صورت هایشان را آتش می پوشاند .
4) عداب های گوناگون : همه چیز جهنم رنگ عذاب دارد زیرا جهنم کانون قهر و غضب است .

 

 

 

عذاب های روحی دوزخیان
عداب های جهنمیان بسیار شدید و دردناک است و کیفر اهل جهنم در وصف نمی گنجد و عذاب های روحی آن ها حتی از عداب های جسمانی دردناک تر است که در اینجا نیز به ذکر آن بسنده می کنیم .
1 ) غم و اندوه و حسرت بی پایان
2 ) خواری و ذلت فراوان
3) تحقیر و سرزنش فراوان
4) جاودانگی عذاب و کیفر
توبه تنها راه
اکنون که در بحث معاد رسیدیم به این سؤال که چرا از مرگ می ترسیم و دلائل و ریشه های ترس را بررسی کردیم نوبت آن است که مقداری درباره توبه و جبران تخلفات گذشته که تنها راه نجات است بحث و توضیح دهیم.
معنای توبه
توبه به معنای برگشت است و لذا در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به انسان توبه به خدا یعنی برگرداندن لطف و رحمت خود بر بندگان و توبه انسان به معنای برگشت او از حالات و اعمال فاسد گذشته خود و لذا در هر توبه انسان دو توبه از خدا می بینیم به این بیان که اول خدا توبه می کند یعنی لطف خودش را به بندگان گناهکار بر می گرداند و با این لطف انسان متوجه بدی خود می شود و پس از این توجه، انسان هم توبه و از افکار و اعمال خودش پشیمان شده و بر می گردد پس از این حالت بار دیگر خدا لطف کرده وتوبه او را می پذیرد همانند پدری که لطف می کند و سرمایه ای را به فرزندش می بخشد و این فرزند در اثر همین سرمایه اجناسی تهیه می کند دوباره پدر همین اجناس فرزند را با قیمت چند برابر از پسرش می خرد که یک تجارت و سود فرزند میان دو لطف پدر قرار می گیرد.
ابعاد توبه
در حدیث بسیار عالی و جالبی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم توبه را در ابعاد گوناگون بیان می فرماید که ما متن حدیث را با کمی توضیح از خودمان در اینجا می آوریم :
« اَتَدرُونَ مَنِ التَّائِبُ؟ قَالُوا اللَّهُمَّ لَا» آیا می دانید توبه کننده حقیقی کیست؟ گفتند : نه. فرمود :
1-« اِذَا تَابَ العَبدُ وَ لَم یُرضِ الخُصَماءَ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه انسان به زبان و دل توبه کند ولی طلبکاران و ستم کشیدگان را از خود راضی ننماید در حقیقت توبه نکرده است.
2-« مَن تابَ وَ لَم یَزِد فِی العِبادَهِ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه توبه کند ولی به عبادتش چیزی اضافه نشود او هم توبه نکرده است.
3-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّرُ لِباسَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی در لباس و قیافه ظاهری او تغییراتی داده نشود باز هم توبه نکرده است.
4-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر رُفَقائَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه شخصی توبه کند ولی در مسائل اجتماعی روابط قبلی خود را با افراد فاسد همچنان ادامه دهد و آنانرا عوض نکندگویا اصلا توبه ای نکرده است.
5-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر مَجلِسَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه توبه کند لیکن در نشست و برخاست ها و دعوتها و پذیرائی های او چهره اسلامی مشاهده نشود باز هم توبه او اساسی نیست.
6-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر فِراشَهُ وَ وِسادَتَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی در مسائل خانوادگی وزناشوئی و تربیت فرزند اخلاق و رفتار اسلامی نداشته باشد و در مسائل جنسی از راه انحرافی که رفته باز نگردد باز هم توبه نکرده است.
7-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر خُلقَهُ وَ نِیَّتَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه کسی توبه کند ولی در حالات روحی و فکری و قلبی و برخوردهای اجتماعی او تغییراتی داده نشود و به جای راضی کردن خدا به فکر راضی کردن این و آن باشد و تکبر و کینه وحسادت و بخل و ریاء را کنار نگذارد و انگیزه ها و هدف های مادی خود را به قصد قربت و اخلاص تبدیل نکند باز هم توبه او ریشه و اساس ندارد.
8-« مَن تابَ وَ لَم یَفتَح قَلبَهُ وَ لَم یُوَسِّع کَفَّهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه توبه کند لیکن روحش باز و رویش گشاده نباشد بلکه همان تنگ نظری های قبلی را داشته باشد و همچنین دستش را از کمک به این و آن بسته نگاه دارد او هم توبه نکرده است.
9-« مَن تابَ وَ لَم یُقَصِّر اَمَلَهُ وَ لَم یَحفَظ لِسانَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی از خیال پردازی های وهم انگیز و آرزوهای دور و دراز خویش دست برندارد و زبانش را از انواع تهمت ها و دروغ ها و غیبت ها و نیش ها و سوگندهای نابجا و گواهی دادن های ناروا و ناسزاها و شایعه سازی ها و یاوه گوئی ها و سخن چینی ها و .... باز ندارد او هم در حقیقت توبه ای نکرده است.
10-« مَن تابَ وَ لَم یُقَدِّم فَضلَ قُوتِهِ مِن بَدَنِهِ فَلَیسَ بِتائِبٍ» کسی که توبه کند ولی در مسائل اقتصادی و مصرف و توجه به محرومان وگرسنگان جامعه بی تفاوت باشد و حاضر نباشد کمی از تشریفات زندگی شخصی خود را در راه رفاه دیگران صرف نماید او هم توبه نکرده است.
سپس پیامبر عزیز اسلام بعد از بیان این ابعاد و آثار توبه سخن شریف خود را چنین ادامه می دهد :
« اذا استقام علی هذه الخصال فذاک التائب » هر گاه توبه کننده این صفات ده گانه را مراعات کرد توبه حقیقی کرده است.
شرائط و انواع توبه
همانگونه که برای هر نوع مرضی یک دوائی است برای هر نوع گناهی هم توبه ای است که مناسب با آن گناه باشد. مثلا توبه کتمان حقائقی که باید برای مردم گفته شودبه این است که انسان آن مسائل را با بیان رسا و گویا بیان نماید و لذا قرآن بعد از آنکه کتمان کنندگان را به سخت ترین نفرین ها تهدید می کند می فرماید :
« الا الذین تابوا و اصلحوا و بیّنوا فاولئک اتوب علیهم و انا التواب الرحیم » هر گاه افراد کتمان کننده توبه نمایند وخرابی ها را اصلاح و به جای کتمان های خود دست به بیان حقائق و افشاگری در مورد خود بزنند من لطف و رحمتم را بر آنان بر می گردانم و من توبه پذیر رحیمی هستم.
در این آیه چگونگی توبه با نوع گناه کاملا تناسب و سنخیت دارد. در قرآن شاید آیه ای نباشد که در کنار توبه وظیفه ای را بیان نکرده باشد مثلا مکرر در کنار جمله «تابوا» جمله «اصلحوا» هم آمده یعنی علاوه بر توبه و پشیمانی قلبی باید انسان توبه کننده خرابکاری های سابق خود را اصلاح نماید.
مثلا در کنار توبه منافقین وظائف متعددی بیان شده از جمله اینکه می فرماید : « الا الذین تابو و اصلحوا و اعتصموا بالله و اخلصوا دینهم لله فاولئک مع المؤمنین». گرچه منافقان در قعر دوزخند لیکن هرگاه توبه کنند و خرابیهای گذشته را اصلاح نمایند « و اصلحوا» و به جای چنگ زدن و وابستگی به شرق و غرب تنها به خدا متوسل شوند واعتصموا بالله و به جای گرفتن قانونی از این و آن و ایجاد یک مکتب التقاطی و درهم تنها از قانون خدا و سنت رسول الله صلی الله علیه و آله پیروی نمایند « و اخلصوا دینهم لله» آری اگر در کنار توبه به این وظائف عمل نمایند و نشان دهند که به راستی ما از راهی که رفته ایم به شدت پشیمانیم ما هم اینان را همراه مؤمنان قرار می دهیم. « فاولئک مع المؤمنین ». در بعضی آیات در کنار جمله «تابوا» جملات دیگری از قبیل « اقاموا الصلوه و آتوا الزکوه» آمده یعنی کسانی که توبه می کنند باید نماز را هم بپا دارند و هرگاه این مسلمان مدت ها نماز را رها کرده و یا سالها زکات خود را نمی پرداخته اکنون که توبه می نماید باید در مقام جبران گذشته ها بر آمده و نمازهای ترک شده را قضا و مالیات های نپرداخته را بپردازد. و در آیات دیگری می بینیم که در کنار توبه شرط عمل صالح و ایمان بیان شده است. کوتاه سخن آنکه توبه تنها با پشیمانی نیست بلکه باید هم حق مردم به مردم داده و هم حق خدا انجام گیرد و خرابی ها اصلاح وکتمان ها افشا و کفرها ایمان و شرک ها توحید تا توبه حقیقی صورت گیرد.
نکته جالب
تازه اگر تمام عبادات انجام گیرد و حقوق الهی و مردم پرداخت شود و پشیمانی قلبی هم صد در صد باشد لیکن در مسائل سیاسی واجتماعی انسان دچار لغزش باشد یعنی خط ولایت و رهبری او سالم نباشد تمام کارها و جبران ها و توبه ها نقش بر آب است.
گوشه ای از راههای توبه و جبران
در آیات قرآن و روایات برای آمرزش وجبران گناهان دستورات و رهنمودهائی رسیده که ما چند نمونه آن را بیان می کنیم.
1-کمک ها و صدقات پنهانی
« ان تبدوا الصدقات فنعمّا هی و ان تخفوها و تؤتوها الفقراء فهو خیرلکم و یکفّر عنکم من سیّئاتکم » اگر به فقرا آشکارا کمک کنید کار نیکوئی کرده اید ولی اگر همین صدقات را پنهانی انجام داده و رسیدگی به فقرا مخفیانه باشد برای شما بهتر و سبب می شود که گناهانتان محو شود.
2-هجرت وجهاد
« فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لاکفّرنّ عنهم سیئاتهم» پس کسانی که هجرت کرده اند وبخاطر حمایت از حق از خانه هایشان آواره و اخراج شده و در راه من آزارها دیده اند و جهاد کرده و به شهادت رسیده اند من حتما گناهانشان را پوشانده و آنانرا خواهم بخشید.
3-دوری از گناهان بزرگ
« ان تجنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفّر عنکم سیّئاتکم »
اگر شما از گناهان بزرگی که از آن نهی شده اید دوری نمائید ما گناهان دیگرتان را می بخشیم (گناهان کبیره به آن گناهانی گفته می شود که یا در قرآن وعده عذاب بدان داده شده باشد و یا عقل و یا مؤمنین آنرا گناه بزرگ بشمارند گرچه نام مخصوصی از آن در قرآن نباشد نظیر فاش کردن اسرار نظامی مسلمانان و جاسوسی برای کفار که هم به حکم عقل و به در دیدگاه جامعه اسلامی گناهی بس بزرگ است بر فرض که آیه ای درباره خطر آن در قرآن یا حدیث نباشد اگر خداوند عمری دهد جزوه ای در گناه شناسی آماده چاپ است که آن شاء الله در اختیار قرار خواهد گرفت.
4-کارهای نیک
در قرآن می خوانیم : « انّ الحسنات یذهبنّ السّیّئات» بدرستی که کارهای نیکو کارهای بد را از بین می برد و لذا در اسلام به ما سفارش شده که هرگاه مرتکب خلافی شدید سعی کنید به جبران آن کارهای نیکی انجام دهید که یکی از آثار کار نیک همین خنثی کردن آثار این جهانی و آن جهانی کارهای بد است.
5-وام و قرض دادن
در قرآن می خوانیم : « آن تقرضوا الله قرضا حسنا یضاعفه لکم و یغفرلکم» هر گاه شما به خدا ( بندگان نیازمندش) قرض نیکو بدهید وامی که در آن بهره و آزار و توقع و ذلت نباشد خداوند پاداش چند برابر عطا می فرماید و گناهان شما را هم می پوشاند.
6-تقوی
در قرآن می خوانیم : « ان تتّقوا الله یجعل لکم فرقانا و یکفّر عنکم سیّئاتکم و یغفرلکم» هر گاه شما تقوا داشته و از گناهی دوری نمائید خداوند به شما دید خاصی (فرقان) می دهد که به راحتی بتوانید حق را از باطل تشخیص بدهید به علاوه گناهان شما را می پوشاند و از تقصیر شما در می گذرد. و بالاخره ندامت و توبه و دعای اولیای خدا درباره انسان رانیز می توانید از عوامل بخشش خداوند قرار داد و درباره هر یک در منابع اسلامی آیات و روایاتی نیز داریم.
چند تذکر مفید
اکنون که بحث به اینجا رسیده چند تذکر مفید و فشرده نقل می شود.
1-کسانی که از مردن می ترسند بدانند که راه توبه باز و خداوند بخشنده است که در قرآن حدود سیصد مرتبه خود را با صفات (رحمان، رحیم، غفّار، ودود) ستوده است و با یک اراده وتصمیم وبازگشت به خدا می توانند تمام خلافکاریهای خودشان را جبران کنند و بدانند که خداوند آنانرا هم می پذیرد زیرا که خودش فرمود : « قابل التّوب» توبه ها را قبول می کند و هم توبه کننده را دوست دارد « انّ الله یحبّ التّوّابین»
2-توبه تنها یک سفارش اخلاقی نیست بلکه یک وظیفه واجب و ضروری است که هفت مرتبه با جمله (توبوا) به همه مردم فرمان توبه را صادر فرموده است.
3-توبه باید فوری باشد و توبه هایی که انسان در آستانه مرگ و لحظه برخورد با قهر خدا دارد بی فایده است زیرا فرعون هم در آستانه غرق شدن توبه کرد ولی چه سود؟ زیرا در لحظه خطر در حقیقت انسان بطور اجبار توبه می کند نه بر اساس معرفت و ندامت واقعی در آیات قرآن می خوانیم که گروهی به هنگا مشاهده آثار غضب خدا توبه کرده و یا ایمان می آورند ولی سودی ندارد.
« فلمّا راوا باسنا قالوا امنّا بالله»
در جای دیگر چنین می خوانیم : « ولیست التّوبه علی الذین یعملون السّیّئات حتّی اذا حضر احدهم الموت قال الذین تبت الان».
توبه برای کسانی نیست که جنایات زیادی را انجام داده و تا لحظه مرگ غافل و سرمست هستند ولی همینکه مرگ یکی از آنها فرا می رسد و می بیند مردن جدی است می گوید : که خدایا اکنون توبه کردم.
آری در مسائل سیاسی واجتماعی هم چنین می خوانیم که هرگاه افراد فسادگر قبل از دستگیری توبه کنند قابل عفو هستند.
4-همانگونه که قبلا هم اشاره کردیم توبه هرگناهی یک نوعی است اگر شخصی نماز نخوانده توبه اش به آن است که قضای آنرا انجام دهد واگر شخصی به آبرو یا مال مردم تجاوزی کرده باید از شخصی که مورد ظلم قرار گرفته عذر خواهی و او را راضی نماید.
5-اثر توبه تنها آمرزش گناهان نیست زیرا در قرآن و روایات آثار دیگری را هم می بینیم از جمله :
الف-زندگی شما شیرین و نیکو می شود « توبوا الیه یمتّعکم متاعا حسنا» هرگاه شما توبه کنید خداوند شما را به بهره ای نیکو کامیاب می نماید.
ب-علاوه بر بخشش گناهان، همان لغزشها به حسنات تبدیل می شود « الّا من تاب و آمن وعمل عملا صالحافاولئک یبدّل الله سیّئاتهم حسنات» کسی که توبه کرده و ایمان و عمل صالح انجام دهد خداوند بدیهای آنان را به حسنات تبدیل می نماید.
ج-هم باران رحمت و هم قدرت و توانمندی «ثمّ توبوا الیه یرسل السّماء علیکم مدرارا و یزدکم قوّه الی قوّتکم» توبه کنید تا خداوند آسمان را برای شما به باریدن فراوان بگمارد و نیروئی بر نیرویتان بیفزاید.
6-همانگونه که توبه واقعی این همه آثار خیر دارد اگر کسی به ظاهر توبه ولی همچنان بر اعمال خلاف خود باقی بماند گویا مسخره کرده امام باقر علیه السلام فرمود : « المقیم علی الذّنب و هو یستغفر منه کالمستهزء» کسی که به گناه پافشاری کند و مرتب استغفار کند مانند کسی است که مسخره کرده.
7-برخورد مردم با گناهکار
پیامبر اکرم در حدیث جالبی وظیفه مردم را چنین بیان می فرماید :
« یحبّون التّائب» مردم باید کسانی را که به راه حق برگشته و توبه کرده اند مورد محبت خود قرار دهند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 19   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جهنم

دانلود مقاله معاد

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

غیراز وحی, راهی ندارد
معاد از ماده عودب معنی برگشتن است چون روح دوباره به بدن برگردانیده می شود.
معاد از اصول دین مقدس اسلام و اعتقاد به آن واجب است که هر کس دوباره پس از مرگ زنده می شود و به جزای عقیده و عملش می رسد.
مساله معاد که ابتدایش مرگ و قبر و بعد برزخ و سپس قیامت کبری و پایانش بهشت یا جهنم است با این حواس ظاهری درک نمی شود هرچند اصل معاد به دلیل عقل ثابت است بتفصیلی که ذکر می شد لکن محال است کسی بتنهائی سر در بیاورد که بعد از مرگ چه خبر است غیر از وحی راه دیگر ندارد زیرا هر کس در هر عالم و مقام ست ادراکش از حدود آن عالم تجاوز نخواهد کرد مثلاً طفلی که در عالم رحم است محال است چگونگی و بزرگی عالم بیرون رحم را بفهمد و محال است بی پایانی فضا و موجودات آنرا دریابد همچنین کسی که در عالم ملک و اسیر ماده و طبیعت است چگونه می شود ملکوت را بفهمدکه باطن عالم ملک است و جایگاهش پس از خلاصی از این عالم می باشد و خلاصه خصوصیات عوالم پس از مرگ نسبت به کسی که در عالم دنیا است غیب است و برای شناختن آن جز تصدیق آنچه را که حضرت آفریدگار خبرداده راهی نیست.

 

خصوصیات معاد, ربطی بعقل ندارد
بنابراین اگر کسی بگوید از عقل ما دور است که پس از مرگ فلان طور شود اصلاً حرفش مورد قبول نیست چون خصوصیات آن ربطی به عقل ندارد و جمیع عقلا پشت به پشت هم بزنند از جزئیات جریانات عالم دیگر خبری نخواهند داشت چیزی که هست آنچه را که محمد (ص) و آل او فرموده اند ما هم تصدیق مینمائیم زیرا آن بزرگواران معصوم و محل نزول وحی حضرت آفریدگارند.

 

آیا مرده حرف می زند؟
با این بیان شبهاتی که بعضی از بیخردان می کنند معلوم شد که همه بی اساس است مانند اینکه میگویند کسی که مرد بدنش در حکم جماد است نظیر چوب خشک, دیگر سئوال و جوابش در قبرش چیست و ما اگر دهان مرده را پرکنیم و روز دیگر قبرش را بشکافیم و جسدش را ملاحظه کنیم خواهیم دید که چیزی از دهانش خارج نشده است (جواب این شبهه بزودی روشن می شود)

 

حکم رویا, تصدیق انبیاء است
حضرت موسی بن جعفر (ع) می فرماید بشر در ابتدای خلقت, رویا (خواب دیدن) نداشت و بعد خدا به او داد سببش آن بود که خداوند پیغمبری را برای دعوت و هدایت مردم زمانش فرستاد و او مردم ار به اطاعت و بندگی پروردگار عالم امر کرد گفتند اگر ما خدای را بپرستیم در برابرش چه داریم در حالیکه دارائی تو از ما بیشتر نیست آن پیغمبر فرمود اگر اطاعت خدا کنید جزای شما بهشت است و اگر معصیت کردید و حرف مرا نشنیدید جای شما دوزخ است گفتند بهشت و دوزخ چیست ؟
پس برای ایشان هر دو را توصیف کرد و شرح داد پرسیدند کی بآن میرسیم فرمود هنگامیکه مردید گفتند ما می بینیم که مرده های ما پوسیده و ریسیده و خاک می شوند و برای آنها چیزی از آنچه وصف کردی نیست و آن پیغمبر را تکذیب کردند.
خداوند احلام (خواب دیدن ) را برای آنها قرار داد در خواب دیدند که می خورند و می آشامند و حرکت می کنند می گویند می شنوند و غیره چون بیدار شدند اثری از آنچه دیده بودند ندیدند پس نزد آن پیغمبر آمدند و خوابهای خود را بیان کردند آن پیغمبر فرمود خداوند خواست حجت را بر شما تمام کند روح شما چنین است هنگامی که مردید هر چند بدنهای شما در خاک پوسیده شود ارواح شما در عذاب است تا قیامت (یا در روح و ریحان و ناز و نعمت)
نپذیرفتن از کم ظرفیتی است

 

لازمه عقل کثرت محتملات است (انما یعرف عقل الرجل بکثره محتملاته ) یعنی هر مطلبی که می شنود و و محال عقلی نباشد احتمال بدهد شاید صحیح باشد و اگر خبردهنده اش معصوم باشد بگوید حتما صحیح است. وقتی که کم عقل و جاهل است می گوید این حرفها چیست؟ نپذیرفتن دلیل بر کوچکی و کم ظرفیتی است که نمی تواند فوق طبیعت را دریابد مثل حیوان دوپائی است که اندازه ادراکش همین است خوردن و خوابیدن و با جنس مخالف جمع شدن است البته با خر و گاو هم اگر بگویند وقت مردن ملک می آید یا در قبر سئول و جواب می شود نمی تواند قبول کند چون حد ادراکش از شکم و فرجش نمی گذرد. چنانکه قبول مطالب عالیه مال بزرگی و وسعت روح است.
شرح مساله معاد بطور تفصیل اقتضاء ندارد آنچه که می شود از منزل اول تا آخر که در اخبار اهل بیت (ع) ذکر شده گفته می شود.

 

 

 

منزل اول مرگ
حقیقت مرگ بریده شدن علاقه روح از بدن است برای علاقه روح به بدن تشبیهات زیادی شده است بعضی گفته اند مثل کشتی بان و کشتی که مرگ, کشتی را از تحت اختیار کشتیبان بیرون میبرد می گوئی پای من, دست من, چشم من, من غیر از دست و پا و چشم و گوش است وقتی که میگوئی رفتم درست است که تو رفتی لکن بپایت رفتی و تو غیر از پا هستی, می گوئی دیدم, شنیدم, گفتم همه برگشتش بشخص واحد است این شخص, روح شریف تو است که از این مظاهر ظهور پیدا میکند روح می بیند, می شنود اما از این سوراخ چشم و گوش پس بیننده روح است این چشم آلت دیدن اوست روح چراغی است که در ظلمتکده تن روشن گردیده است از مجرای چشم و گوش و سایر حواس روشنائی می دهد.
مرگ یعنی جابجا کردن چراغ ـ مثلاً فرض کنید در کلبه ای که چندین سوراخ داشته باشد چراغ گازی قرار دهید از این مجراها روشنی می دهد چراغ را که بیرون بردند تاریک می شود مرگ یعنی بیرون بردن این چراغ از بدن.

 

روح نسبت به بدن داخل و خارج ندارد
لکن باید دانست که علاقه روح به بدن نه از جهت حلول است یعنی روح داخل بدن باشد نه اینطور نیست چون روح مجرد است و جسم نیست داخل و خارج ندارد فقط علاقه دارد توجه تامی به بدن دارد مرگ یعنی قطع علاقه از بدن.
واجب است که اعتقاد داشته باشیم که مرگ باذن خداست همان کسی که روح را به بدن علاقه داد در شکم مادر تا روز آخر همان کس هم قطع علاقه می کند محبی اوست و ممیت هم اوست آنقدر در قرآن ذکر شده که خدا زنده می کند و می میراند بعضی از عوامل از عزرائیل بدشان می آید و او از طرف پروردگار عالم ماموریت دارد.

 

کیفیت قبض روح
در کیفیت قیض روح رد ضمن احادیث معراج است که حاصلش این است که لوحی جلو حضرت عزرائیل است که نام همه در آن ثبت شده هرکس جلش برسد اسمش پاک می شود و فوراً عزرائیل قبض روحش می کند در آن واحد ممکن است هزارها نفر نامشان پاک شود و عزرائیل هم قبض روحشان نماید تعجبی ندارد مثل بادی که هزار چراغ را یک مرتبه خاموش کند همه به خدا بر می گردد عزرائیل قببض روح می کند اما در حقیقت خدا میرانده چون از طرف اوست جل و علی.

 

 

 

 

 


برزخ
برزخ عالمی میان دنیا و آخرت
برزخ در لغت بمعنی پردهو حائل است که بین دوچیز واقع می شود و نمی گذارد این دو به هم برسند. مثلاً دریای شور و شیرین و موجند لکن خدایتعالی مانعی بینشان قرار داده که هریک دیگری را نمی تواند از بین ببرد این را برزخ می گویند. اما بحسب اصطلاح, برزخ عالمی است که خدای عالم بین دنیا و آخرت قرار داده که این دو به وصف خود باقی باشند عالمی است بین امور دنیوی و اخروی.

 

حد وسط در نعمتها و نقمتها
در برزخ, دیگر سردرد و دندان درد و دردهای دیگر نیست اینها لازمه ترکیبات این عالم ماده اند, اما آنجا عالم مجردات است لکن به صراحت آخرت هم نیست یعنی برای اهل معصیت, ظلمت محض و برای اهل طاعت نور محض هم نیست.
از امام سئوال می کنند که برزخی کی هست؟ می فرماید از ساعت مرگ تا هنگامی که سر از قبر در می آورند و در قرآن مجید می فرماید و از پشت ایشان برزخ است تا روز قیامت.

 

عالم مثالی و بدن مثالی
برزخ را عالم مثالی هم می گویند چون مثل این عالم است البته از لحاظ صورت و شکل ولی از لحاظ ماده و خواص و خصوصیات فرق می کند پس از مرگ در عالمی وارد می شویم که این دنیا نزد آن مانند شکم مادر نسبت به این عالم است.
بدن تو هم در برزخ بدن مثالی است یعنی از لحاظ شکل عین همان بدن است لکن دیگر جسم و ماده نیست و لطیف است لطیف تر از هوا است هیچ چیز مانع آن نخواهد بود هر نقطه ای که قرار بگیرد همه چیز رامی بیند اینطرف دیوار و آن طرف دیوار برایش ندارد حضرت صادق میفرمایند اگر آن بدن مثالی را ببینید می گوئید همان بدن دنیوی است الان اگر شما پدرتان را در خواب ببینید با همان بدن دنیوی مشاهده می کنید لکن جسم و ماده اش در قبر است این صورت و بدن مثالی است بدن برزخی چشم دارد بشکل همین چشم هم هست لکن دیگر پیه ندارد, چشم درد ندارد تا قیام قیامت می بیند خوب هم می بیند نه مثل این چشم گاهی ضعیف شود و احتیاج به عینک داشته باشد.

 

تصویر در آینه با دو شرط
حکما و متکلمین آنرا تشبیه به تصویری که در آینه میافتد می کنند در صورتیکه دو شرط در آن جمع شود یکی قیام بالذات یعنی طوری شودکه قیام به خودش داشته باشد نه به آینه و دیگر ادارک و شعور است بدن مثالی قائم به خود و با شعور و فهم است.
نظیرش همین خوابیکه می بینید که در یک چشم به همزدن مسافتها را طی می کنید مکه میروید, مشهد می روید و در آن عالم انواع خوردنیها و آشامیدنیها و نوشیدنیها و صورتهای زیبا و دلربا و نغمه ها که اهل دنیا طاقت هیچیک از آنها را ندارد موجود است و ارواح در بدنهای مثالی از همه آنها بهره می برند و رزق می خورند.

 

همه خوردنیها در یک خوردنی جمعند
البته خوردنیها و آشامیدنیها و سایر نعمتهای آن عالم همه لطیف است و بستگی بماده ندارد و بهمین جهت همانطوریکه در روایات رسیده شیئی واحد ممکن است به انواع مختلفه بر حسب اراده مومن تغییر کند. مثلاً زردآلو است لکن اگر چیز دیگری مثلاً هلو خواستی, هلو می شود و بر طبق اراده تو است.
چنانکه در روایتی از حضرت رسول (ص) است که فرمود عمویم حمزه سیدالشهداء را دیدم (پس از شهادت حمزه) که طبقی از انار بهشتی جلوش بود و میل می کرد یکدفعه دیدم انگور برطب تغییر کرد غرضم تبدیل یک چیز بچیزهای گوناگون است چون ماده نیست و لطیف است.

 

شدت تاثیر و تاثر
از مزیتهای عالم برزخ به این جهان فانی, قوت تاثیر است یک بیان علمی در حکمت عالیه شده است که برای عموم گفتنی نیست فقط اشاره ای از این موضوع می شود و رد می شویم (مدرک یعنی اداراک کننده و ادراک شونده هرچه لطیف تر باشد ادراک قوی تر است)
این میوهها و شیرینی ها و لذتی که از چشیدن و خوردن ان می بریم قطره ای است از میوه ها و شیرینی ها و لذتهای عالم برزخ ـ اصلش آنجاست اگر گوشه ای از صورت حورالعین باز شود چشمها را می زند نور حور اگر در این عالم بیاید برنور آفتاب چیره می شود بلی حمال مطلق آنجاست پروردگار عالم در قرآن می فرماید ما آنچه بر زمین است زینت قرار دادیم اما زینتی که سبب امتحان است کوچک از بزرگ و بچه از عاقل تمیز داده شود معلوم شود چه کسی به این بازیچه دلخوش می شود و چه شخصی فریب این ها را نمی خورد و در پی لذت حقیقی و جمال واقعی و خوشی راستی است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


قیامت
قیامت بحکم عقل
اگر دلیلهای نقلی بر فرض نداشتیم و همه پیغمبران بر این که روز رستاخیزی هست و مردم را بآن دعوت می کردند که گفتار و کردار و عقایدتان مورد بازخواست قرار می گیرد نیامده بودند عقل بزرگترین شاهد و دلیل است که این گردش عالم افلاک و خلقت اولیه هر موجودی بدون نتیجه و غایتی نخواهد بود. هر عاقلی اطرافش را که می نگرد می بیند شب روز می شود و روز شب, می خورد و می خوابد و تخلیه می کند و شهو تراین می کند, بچه بزرگ می شود و جوان بعد پیر می شود و می میرد.
دستگاه نامتناهی و عریض و طویلی که مشاهده می شود آیا منظور همین است! پس انسان را کارخانجاست سازی آفریده اند اینکه عبث ولغو است, برای خوردن و شهوترانی که حیوانات بودند احتیاجی به انسان نبود.

 

منکرین آخرت حکمت خدا را نفهمیده اند
آنهائیکه منکر آخرتند, خدایرا بحکمت قبول ندارند (استغفرالله) چون معنیش اینستکه این دستگاه بی نتیجه و لغو است اما اشتباه کرده اند, هر جای از هر چیزی را که مشاهده می کنیم, همراه با هزاران حکمت است که بشر ممکن است بپاره ای از آن برسد. ضعیف ترین اجزاء عالم وجود بی مصلحت نیست حتی اجزاء زائد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


معاد قابل شک نیست
براستی اگر انسان بوجدان و عقل و فطرت خود مراجعه کند می فهمد که در هر چیزی ممکن است شک و تردید کند مگر در مسئله مبدء و معاد یعنی اعتقاد به پروردگار عالم و اعتقاد بحیات ابدی پس از مرگ و عالم جزا که در ان دو مسئله شک و تردیدی نیست (وان الساعه آتیه لارب فیها) چیزی که هست بیشتر مردم در اثر فرو رفتن در شهوات و اشتغال بمادیات و ارتکاب گناهان فطرت خود را ضایع کرده و پر از ریب و شک شده اند (بل یریدالانسان لیفجر امامه)
پس بحکم عقل از خلقت این افلاک و عوالم و بدن هر فردی منظوری است که در روز واپسین معلوم می شود بنابراین باید از پس این عالم سرای دیگری باشد.

 

لازمه عدل خدا برپاکردن روز جزاست
در بحث توحید ضمن بیان صفات پروردگار گفتیم که خدا عادل است. هر موجودی هر چیزی را که تکویناً می خواسته بدون اینکه اظهار کند و به زبان بیاورد, به او عنایت فرموده.
ما عدم بودیم تقاضامان نبود لطف حق ناگفته ما می شنود
از موارد عدل الهی جزا دادن افراد است نیکوکارانی را می بینیم که عمر خود را در عبادات و اطاعت و خیر و صلاح گذرانیدند و آنطوریکه باید در دنیا پاداش خود را ندیدند و همچنین بدکاران را می بینیم که چه فسادها و تبه کارئی از آنها سر می زند و پاداش کردار خود را نمی بیند بلک غالباً اهل فساد خوش تر از اهل صلاح عمر خود را می گذرانند و نیز می بینیم که بشر چه ظلمهائیکه به یکدیگر می کنند و از غضب و تلف اموال و هتک اعراض و ریختن خونها, و چون خدا عادل است پس یقیناًُ روزی را خواهد آورد که هر کس بجزای عملش برسد و حق هر کس بر عهده اوست که وعده داده شده برسد مقتولی که بی گناه کشته شده از قاتلش انتقام بگیرد و به مظلوم و مقتول اجر دهد تا تلافی شود و نیز نیکوکار را جزاء خیر و تبه کار را جزاء شر دهد تا عدل او ظاهر گردد.

 

راستگویان از قیامت خبر می دهند
چون پیغمبران که راستگویان خلقند و گفته آنها برای هما ما حجت و برهان است به آمدن قیامت خبر داده اندو جمیع متدینین عالم از هر مذهب و ملت بروز واپسین اعتقاد داشته و دارند اصلاً اساس دیانت برگشتش بدو اصل مبداء و معاد و در اکثر آیات قرآن که از اعتقاد به خدا صحبت می شود, بلافاصله ایمان بروز جزا را هم بیان می فرماید "یومنون بالله و الیوم الاخر" و جمیع مذهب ها و دیانت ها در این دو اصل یکی هستند یعنی همه به مبداء و معاد معتقدند.
اجمالا مخبرین صادق نه یک نه بلکه ده هزارها به آمدن روز جزا خبر می دهند (پس بحکم تواتر) عقل می گوید حتما باید پذیرفت که چنین روزی خواهد آمد.

 

بهترین دلیل امکان "وقوع" است
همانطوریکه قبلا گفته شد, مساله معاد محال عقلی نیست و وقتیکه عقل حسابش را می کند, حکم می کند باینکه قیامت امری ممکن است, علاوه بر اینک مخبرین صادق یعنی 124 پیغمبر و اوصیای ایشان خبر داده اند که هر یک بتنهائی برای قبول فقل سلیم کافی است. برخی از بیخبران القاء شبهه کرده اندکه اعاده المعدوم مما امتنعا یعنی چطور می شود چیزی که هیچ شد دوباره چیزی شود. البته هیچگونه دلیلی برآن مدعا ندارد و فقط بضرورت می چسبند و می گوید دلیل ما ضروری بودن و واضح بودن این مطلب است!! و به فرض هم اگر کسی بتواند دلیلی بیاورد قبلاً جواب داده شده است.

 


در معاد اعاده معدوم نیست
اولا بقول محقق طوسی خواجه نصیرالدین علیه الرحمه که در معاد اعاده معدوم نیست, بلکه جمیع متفرقات است توضیح فرمایش ایشان اینست که بدن که مرکب از اجزاء و ذراتی بود خورده شده ریزه ریزه گردید و پراکنده شده است. قیامت کمی شود این ذرات پراکنده بقدرت پروردگار جمع می گردد پس معاد یعنی جمع شدن اجزاء و جمع شدن روح و جسد پس از جدائی.
لذا معاد اعاده معدوم نیست که ممتنع باشد یا نه (علاوه اینکه اصل مطلب صحیح نیست.)

 

اقوای دلیل امکان وقوع است
ثانیاً بزرگترین و بهترین دلیل برای امکان هر شئیی وقوع مثل آنست. هر انسانی اگر فکر کند در حالت اولیه بدنش خواد دانست که در ابتداء ذرات بیشمار متفرق بعضی جز خاک و آب و هوا که بقدرت قاهره الهی جمع گردیده و بصورت انواع خوردنیها از سبزیها و حبوبات و بقولات و حیوانات در آمده سپس از گلوی پدر وارد معده شده و برای مرتبه دوم در تمام اجزا بدن پدر متفرق شد. آنگاه هنگامه هیجان شهوت خلاصه غذای هضم شده از ذرات رطوبات متفرقه از تمام اعضاء گرفته شده واز پشت پدر بطرق اوعیه منی خارج گردیده و در رحم قرار گرفته (از اینجاست که پس از جنابت واجب است تمام بدن غسل داده شود چون ذرات نطفه از تمام بدن گرفته شده) و بالجمله هر بدنی در ابتداء دو مرتبه اجزا متفرقه بوده که دست قدرت آنرا جمع فرموده اول در خاک و آب و هوا (انا خلقناکم من تراب) مرتبه دوم در تمام اجزا بدن پدر.

 

برای سومین بار نیز جمع می فرماید
پس از دیدن و دانستن این دو مرتبه آیا برای مرتبه سوم که در قبر پوسیده شده ذرات بدن متفرق می شود, تعجبی است در جمع شدن و درست شدن این ذرات هر آینه شما دانستید کیفیت خلقت دنیوی و نشاه اولی را پس چرا متذکر نمی شوید یعنی ای انسان تو خاک بودی دست قدرت ما ترا جمع کرد یعنی بصورت ماده غذائی جزء بدن پدر شدی و پس از پخش شدن در اطراف بدن پدر, دوباره ترا جمع کرده و بصورت نطفه از پدر خارج شده و در رحم مادر قرارت دادیم. این جمع و تفرقه ها را در این عالم دیدی پس چرا تعجب می کنی که برای مرتبه سوم ترا پس از تفرقه اجزائت در اطراف عالم جمع کنند.

 

زنده شدن مرده ها در دنیا
و نیز زنده شدن پس از مردن چقدر اتفاق می افتد حیات نباتی را در بهار می بینید که درختان نباتی پس از مرگ و خشکیدن دوباره جان تازه ای می گیرد و خود انسان پس از مرگ اتفاق افتاده که زنده شده است, احیاء موتی بدست حضرت مسیح (ع) و همچنین ائمه ما علیه السلام زیاد اتفاق افتاده که در کتب اخبار بعضی از آن درج شده است. برای زنده شدن مرده دو قضیه از قرآن ذکر شود.

 

عزیز صدسال مرد
در سوره البقره خدای تعالی داستان عزیز را ذکر می فرماید که خلاصه آیات و شان نزول و تفسیر آن اینست که عزیز از جمله پیغمبران بنی اسرائیل و حافظ تمام تورات بوده و در بیت المقدس معلم و پیشوای یهودیان بود, وقتی با الاغشان سفر می کرد, مقداری نان و انگور همراه داشت بقریه ای رسید که سالیان پیش اهل آن هلاک شده بودند و جز استخوانهای پوسیده از ایشان باقی نمانده بود.
عزیز از روی حیرت و تعجب نگاهی به این استخوانها کرد و گفت "انی یحیی هذه الله بعد موتها" خدا این استخوانهای پوسیده و ریسیده شده را چطور دو مرتبه زنده می فرماید (البته از روی شگفتی و استعجاب بود نه اینکه منکر قیامت و بعث شده باشد.) خدایتعالی برای اینکه بالحس باو بفهماند که قیامت نزد تو شگفت آور و بزرگ است ولی برای خدایتعالی اهمیتی ندارد, همانجا او را می رانید و یکصد سال بهمین حال افتاده بود لکن الاغش استخوانهایش هم پوسیده شد تعجب اینجاست که انگور با آن لطافت, تازه ماند.
پس از یکصد سال خدا عزیز را زنده کرد. ملکی بصورت بشر از او پرسید شما چقدراست که اینجا آمده اید عزیزگفت یکروز است که آمده ام بلکه کمتر از یکروز. ملک گفت صدسال است که اینجا افتاده بودی. نگاه الاغش کرد دید استخوان پوسیده ای شده. آنوقت ملک گفت نگاه الاغت کن ببین که خدا چه می کند.
عزیز دید اجزا و ذرات بدن الاغ یکمرتبه بحرکت در آمد و بهم می چسبند, دست, پا, سر, چشم و گوش و غیره بهم متصل یکمرتبه الاغ کاملی درست شده و از جا حرکت کرد. بعلاوه گفت عزیز نگاه انگورت کن اصلا خراب نشده و قدرت خدایرا مشاهده کن و بدان که خدا برهرچیز تواناست.
عزیز به بیت المقدس برگشت, دید وضع شهر عوض شده, آنهائی را که می شناخت نمیدید, به نشانی که داشت بمنزلش آمد, درب خانه اش را کوبید, از داخل خانه گفتند کیست؟
گفت من عزیزم, گفتند شوخی می کنی صد سال است که خبری از عزیز نیست ـ آیا علامتی که در او بود در تو هست؟ (عزیزمستجاب الدوعوه بود) من خاله تو هستم و کور شده ام, از خدا بخواه تا چشمم را به من باز دهد.
عزیز دعا کرد چشم خاله اش روشن گردید. جریان کارش را ذکر کرد و عبرتی برای خودش و دیگران گردید.

 

چهار پرنده ای را که دوباره زنده کرد
قضیه دیگر در قرآن مجید راجع به حضرت ابراهیم است که عرض کرد پروردگارا میخواهم چگونگی زنده کردن مرده ها را ببینم تا اینکه قلبم اطمینان پیدا کند. امر شد که چهار مرغ بگیر (از چهار نوع, زاغ و خروس و کبوتر و طاووس) آنگاه آنها را کشته و پاره پاره کن و هر جزئی را برسر کوهی قرار ده و سپس آنها را بخوان که بشتاب بسوی تو خواهند آمد و در تفسیر دارد که حضرت ابراهیم سر مرغها را در دست گرفت و یکی یکی آنها را خواند. دید ذرات بدن هرکدام علیحده بهم چسبیده شد و هر بدن درست شده ای رو بسر خودش می شتابد خواست امتحان کند سر دیگر را بر بدن آن یکی گرفت ولی نچسبید. بالاخره بدنها درست شده هر مرغی بسر خودش متصل گردید و هر چهار پرنده زنده شدند.
خدا بر هر کاری تواناست
ممکن است در نظرها بیاید که ذرات بدن خدا داند چقدر تغییر و تبدیل پیدا کرده, چگونه با هم مجتمع میگردد این شبهه در اثر غفلت از علم و قدرت پروردگار است. وقتیکه در بحث توحید ما دانستیم که خدای تعالی "احاط بکل شیئی علما" بر هر چیزی احاطه علمی دارد و ذره ای از ذرات وجود از علمش بیرون نیست و دیگر اینکه بهر کاری هم تواناست, دیگر این شبهه موردی پیدا نمی کند. این بدن مدتی که ماند گندیده می شود و خوراک مور و جانوران می گردد یا اینکه میماند تا پوسیده و خاک می شود سپس همراه باد به این طرف و آن طرف می افتد, جزء گندم و جو و سایر حبوبات می شود درست است و در هر صورت از بین نمی رود و در علم خدا گم نمی شود و خدایتعالی می تواند این ذرات خاک را از هر جا که هست جمع فرماید. چنانکه گفتیم که امر شد بدن مرغها را حضرت

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  51  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معاد

دانلودمقاله سازمان کشاورز

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله سازمان کشاورز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه
در چند دهه گذشته جنبشهای پر تحرک و پویایی در قلمرو مدیریت پدیده آمده که هر یک به سهم خود به افزایش دامنه دانش و بینش مدیران یاری به سزایی داده اند. جنبش سازمانی که در نیممه دوم سده بیستم پایه ریزی شده و در دهه کنونی به رشد رسایی در خور توجه رسیده است. بر پایه مفروضاتی استوار است که با ارزشهای والای انسانی سازگاری کامل دارد. بالندگی سازمانی ریشه هر گونه توانمندی و شکوفایی در قلمرو تلاشهای انسانی را در «بالندگی انسانی» جست و جو می کند و انسان را عامل اصلی و مایه بنیادی هر گونه دگرگونی به شمار می آورد. اصول و موازین این جنبش از دورن دانشهای گسترده ای چون روانشناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، اقتصاد و بسیاری دیگر از دانشهای رفتاری سرچشمه می گیرد و از به هم پیوستن آنها مجموعه ای فراهم می آید که شناخت انسان و رشد و شکوفایی او را به عنوان برجسته ترین هستی منظومه ای جهان آسان می سازد.
جنبش بالندگی سازمانی دگرگونی، بهپویی، تازه گردانی، و دستیابی به برتریهای بزرگ را در شمار هدفهای نخستین خود قرار داده و برای رسیدن به آنها سازو کارهای مناسب را فراهم آورده است.
تحقیق کنونی مجموعه ای از نوشته های عملی بسیاری از صاحبنظران دانش مدیریت است و با این انگیزه گرد آوری شده است که بتواند پیام شکوفایی و برتری جویی را میان جامعه کارکنان سازمانهای اداری، صنعتی، بازرگانی و خدماتی برانگیزد و کارکنان و مدیران در برگزیدن راهی سزاوار و شایسته یاری دهد.
بخش اول
ریشه های پیدایش بالندگی سازمانی
با آنکه بالندگی سازمانی پدیده ای به نسبت تازه در قملرو و مدیریت به شمار می آید و هنوز دستورهای آن، به گونه ای در خورده صورتبندی و استوار نشده، ولی در چهار کنونی از گسترش بسیار شایانی برخوردار بوده است. هم اکنون موضوع بالندگی سازمانی در شمار درسهای مهم و بنیادی دوره های آموزشی بسیاری از دانشکده های دانشهای رفتاری به ویژه مدیریت در سراسر جهان است. بالندگی سازمانی نه تنها در دوره های آموزشی دانشگاهی آموخته می شود، بلکه در بسیاری از برنامه های ضمن خدمت کارکنان بخش دولتی و خصوصی به گستردگی ارایه می گردد و از روشهای آموزشی و پژوهشی آن برای بررسی و شناسایی دشواریهای سازمانی و برتری بخشیدن به کارسازمانها بهره گیری می شود. به سخن فشرده، بالندگی سازمانی است که به رغم کوتاهی زمان پیدایش آن، راهی بلند پیموده و سودمندیهای بسیار فراهم آورده است.
برای پی بردن به اهیمت بالندگی سازمانی و رسالتی که این جنبش نوید بخش است شایسته است که ریشه و خاستگاه آن را در گذشته پیدایش دانش مدیریت و کارگردانی سازمانهای بزرگ جست و جو کنیم.
بی گمان کار را باید از پیدایش «انقلاب صنعتی» آغاز کرد و برخی از ویژگیهای آن را همراه با دیگر رویدادهای گذشته که سرانجام به پدید آوردن بالندگی سازمانی انجامیدند بازکاوی کنیم.
انقلاب صنعتی در سالهای پایانی سده هجدهم و آغاز سده نوزدهم میلادی یک رشته دگرگونی در روشهای صنعتی و شیوه کارگردانی سازمانهای اجتماعی و اقتصادی انگلستان پدید آمد.
پژوهشهای ناب در دانش فیزیک و شیمی در پایان سده هجدهم در قاره اروپا به ویژه در فرانسه و هلند پیشرفت نمایانی کرده بود. ولی در انگلستان کاربرد یافته های عملی در کارهای علمی، به ویژه در صنعت آشکار بود. در این کشور یک وابستگی همگانی به پیشرفتهای فنی دیده می شود. اوضاع سیاسی اجتماعی و حقوقی همراه و هوادار شکوفایی صنعتی بود. آزادی سیاسی، آزادی از پیگرد غیر قانونی پاس حقوق مالکیت و پیمانها، قانون ثبت اختراع، آزادی دین و فراهم بودن فرصت و بخت بالا رفتن از نردبان ترقی اقتصادی و اجتماعی، فضایی پدید آورد که برای کارآفرینی سازگار و برازنده بود و جست و جوی نیک فرجامی را بر می انگیخت.
در این زمان به کار گرفتن یافته های علمی در صنعت تلاشی سخت پدیدار می شود. یک رشته نو آفرینی و نوآمدی نمایان در دستگاههای ریسندگی و بافندگی پدید آمد که همه فراگرد نساجی را نو کرد.
تراز بازدهی را بالا برد و هزینه تولید را کاهش داد.
برای بهره گیری از دستگاههای تازه، بایسته بود که از نیرویی جز نیروی بدنی انسان یاری گرفته شود.
تا این زمان انسان ناچار از به کار بردن وسیله های دستی بود ه در اندازه تولید، محدودیت پدید می آوردند. ولی پس از آنکه دستگاههای ابزاری و سپس برقی به کار گرفته شدند دیگر برای تولید انسان و توانایی او مرزی باقی نماند. در هم شکفتن مرز تولید به پدید آمدن تولید انبوهه و پدید آمدن تولید انبوهه به سر برافراشتن مصرف انبوهه انجامید و اندازه و مرز تولید و مصرف انبوهه به ناچار به پیدایش شرکتهای بزرگ بازرگانی و صنعتی انجامید. تولید در نظام کارخانه سازمان یافت و کارگران و کارمندان بر پایه دستورهای ویژه در این کارخانه ها و شرکتها سرگرم شدند. با پدید امدن کارخانه ها و شرکتها و سازمانهای بزرگ تولیدی ناگزیر دو پدیده دیگر به نام مدیریت علمی و دیوانسالاری در آغاز سده بیستم میلادی پدیدار شدند و بر نظام تولید و مصرف نفوذ کردند.
در میان دانشمندان که به پدید آمدن اندیشه های فکری بالندگی سازمانی یاریهای کلیدی و بنیادی دادند می توان از «کرت لوین» نام برد. او پیش از آغاز جنگ جهانی دوم به دلیل مخالفت با شیوه های سیاسی حاکم در آلمان نازی از کشور خود به ایالتهای متحده آمریکا کوچ کرد و در دانشگاههای این کشور به آموزش و پژوهش علمی و رفتاری پرداخت. او کوششهای پژوهشی بسیار عمیقی را در علوم رفتاری، به ویژه روانشناسی اجتماعی، بنیاد نهاد. همزمان با کوششهای علمی وی، «جنبش آموزش آزمایشگاهی» و پدید آمدن کنش پژوهشی و باز خورد اطلاعات در شمار عاملهای کارساز در پدید آمدن فعالیت بالندگی سازمانی قرار گرفتند. دلبستگی پرشور آتشین «لوین» به دانش رفتاری کاربردی یک یاری عمده در پدید آمدن جنبش «آموزش آزمایشگاهی» و پژوهشی و دیگر کوششهای بالندگی سازمانی بود. از این رو لوین را می توان چهره مرکزین در همه جنبشهای وابسته به این قلمرو علمی تازه به شمار آورد.
«آموزش آزمایشگاهی» که در واقع گردهم آیی آزاد و بی قید و بند گروهی کوچک از افراد است در سال 1946 بنیاد گرفت. در پی کوششهای پراکنده ای که در قلمرو آموزشهای گروهی صورت گرفت، سرانجام «آزمایشگاه آموزش علمی برای پرورش گروهی» پدید آمد. در سالهای 195 و 1960 نیز کوششهای پی گیر و پر شوری برای به کار بردن مهارتهای حاصل از «آموزش آزمایشگاهی» و پویایی شناسی گروه در سازمانهای پیچیده بزرگ پدیدار شد. در این دوره جنبشهای واقعی و نمایان برای وارد کردن آرمانها و شیوه های مردم سالاری به دورن فرا گروهای مدیری و تصمیم گیری های سازمانی در سازمانهای بزرگ آغاز گردیدند و برای بالا بردن توان سازمانها، پایوران و کارکنان جملگی، تصمیم گیری با هم درباره هدفهای مشترک فرا خوانده شدند. از دورن این تلاشها بالندگی سازمانی سرچشمه گرفت و گامهای بزرگ و گسترده ای در زمینه توانمند کردن سازمانهای گوناگون صنعتی، آموزشی، بهداشتی و مانند آنها برداشته شد.
بخش دوم
تعریف بالندگی سازمانی
سرچشمه پیدایش و رواج عبارت «بالندگی سازمانی» به روشنی آشکار نیست. ولی بر اساس تجربه ای که در شکرت جنرال میلر برای دگرگونی سازمان پدید آمد رابرت بکهارت چنین می نویسد:
در آن زمان می خواستیم برای برنامه ای که در جنرال میلز به کار گرفته شده بود عنوان مناسبی برگزینیم. ما به راستی نمی خواستیم آن را «پرورش مدیریت» بخوانیم، زیرا کاری که صورت گرفته بود تلاشی سراسری در سازمان بود.
نمی خواستیم آن را «بهتر کردن سازمان» بنامیم زیرا این عنوان را دارای سرشتی ایستایی پنداشتیم. بنابراین، ما آن را «بالندگی سازمانی» نام نهادیم که به تلاش دگرگونی در سراسر سازمان اشاره داشت.
بالندگی سازمانی گونه ای از کوشش برنامه ریزی شده برای پدید آوردن نوعی از دگرگونی است که هدف آن یاری دادن به اعضای سازمانهاست تا بتواند کارهایی را که موظف به انجام دادن آن هستند به صورتی بهتر از پیش به انجام برسانند. بدین سان بالندگی سازمانی وسیله ای برای بهگشت و پیشرفت سازمانی است.
بالندگی سازمانی برای بهتر کردن کار افراد و سازمان از رویکردهای دیگری یاری می گیرد، به ساختار و طرح سازمانی نظر می دوزد. فن شناسی و پیرامون سازمانی را زیر بررسی قرار می دهد.
ولی توجه بنیادی بالندگی سازمانی به جنبه های انسانی سازمان است. سازمانی که به صورت یک نظام اجتماعی در نظر گرفته می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سازمان کشاورز

دانلود مقاله بزهکاری

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله بزهکاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

ـ مقدمه
بزهکاری و علل و انگیزه های آن ، از جمله مشکلات اجتماعی است که از دیرباز چشم تیزبین و ذهن روشن محققین و دانشمندان از آن به دور نبوده است . مطالعة پژوهشهای متخصصان علوم انسانی در طی دو سه قرن گذشته نشان می دهد که عده زیادی از آنان همواره وقت خود را مصروف این مهم کرده اند ،تا شاید کشف علل بزهکاری و از میان برداشت عوامل موثردر پیدایش آن راه گشایی در جهت رفع این آفت اجتماعی باشند. افزایش میزان تبهکاری و بزهکاری از نیم قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم وپس از دو جنگ بین الملل اول و دوم ،که منجر به متلاشی شدن خانواده ها وسرگردانی کودکان گردید، مورد بحث محافل بین الملل قرار گرفت. در سال 1984 در اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه های سایر سازمانهای بین المللی لزوم توجه به حقوق اساسی و ارزشهای بشری و حفظ حقوق اساسی و ارزشهای بشری وحفظ حقوق حقه کودکان منظور گردید و به رسمیت شناخته شد.
بزهکاری نوجوانان یکی از انواع ناسازگاری زیستی روانی اجتماعی است و چنانکه لاوری میگوید،
سلوک رفتاری که خود شخص را ارضاء نماید ولی مورد پسند جامعه نباشد سلوک دشوار یا بزهکاری و حتی در برخی موارد جنایت نامیده می شود . صرف نظر از قوانین تدوین شده برای این پدیده، بزهکار دیگر به عنوان یک فرد ضد اجتماعی که برای مصالح اجتماع باید مجازات شود شناخته نمی شود، بلکه جوانی است مبتلا به اختلال در رشد شخصیت که بزه وی نیز با توجه به الگوی شخصیتی و تاثیرات خانواده و رفتار و موازین آنها و شرایتی که جرم اتفاق افتاده است ارزشیابی می شود. بطور کلی، عقاید گوناگونی در مورد افزایش بزهکاری ذکر شده است.
کانگر (1983) ازدیاد جرم و جنایت و تشکیل باندهای بزهکاری را توسط نوجوانان از اختصاصات جوامع کنونی دانسته و معتقد است که تحرک جامعه امروزی از قبیل صنعتی شدن کشورها، ازدیاد مهاجرت، نفوذ فرهنگهای مختلف در یکدیگر ،ازدیاد مشکلات اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر، فقدان اعتقادات مذهبی و اخلاقیات، منازعات خانوادگی، وغیره انگیزهای برونی و درونی نوجوانان را در ارتکاب بزه تشکیل می دهد.
تحقیقات و آمارها روشنگر رو به گسترش نهادن بزهکاری نوجوانان در اکثر جوامع می باشد. طبق گزارش موسسه تحقیق جرم و جنایت آمریکا(1987)، 90 درصد از نوجوانان آمریکایی حداقل یکبار مرتکب بزهکاری شده اند. همچنین آمار منتشره در سال 1984 در ایالت متحده آمریکا نشان می دهد که 50000 نوجوان به جرم ارتکاب بزهکاری در کانون اصلاح و تربیتی نگهداری می شده اند (پاپالیا و الدز، 1985 ، صفحه 617 ).
گزارش دیگری در همین زمینه نشان می دهد که خشونت و تبهکاری در جامعه آمریکا به طرز روزافزونی رو به گسترش نهاده است. به عنوان مثال در سال 1980 میزان جنایت در حدود 148 درصد و شامل بیشتر از 11 تا 13 درصد کل جمعیت آمریکا بوده است، گزارش دیگری از موسسه تحقیق جرم و جنایت در آمریکا نشانگر این مهم بوده است که بین سالهای 1989ـ1980 میزان جنایت 69% ، تجاوزات جنسی 116 درصد. وبالاخره مشاجرات توام با خشونت 102 درصد نسبت به سالهای قبل افزایش داشته است. این آمار بخصوص در مورد بزهکاری نوجوانان هشدار دهنده بوده، و نشان داده است که بین سالهای 1967ـ1958 در حدود 300 درصد سرقت توسط نوجوانان انجام گرفته است. ضمنا با آمار فوق باید 40% تبهکاری و بزهکاریهای گزارش نشده را نیز اضافه کرد . بطور نسبی بغیر از اتحاد جماهیر شوروی ، سایر کشورهای اروپای غربی آمار مشابهی در این زمینه داشته اند . از کشورهای اروپای شرقی آمار دقیقی در زمینه بزهکاری نوجوانان در دست نیست و به نظر می رسد بزهکاری نوجوانان یا بسیار محدود بوده، و یا با معانی دیگری تعبیر شده است(دی فلوئر و دیگران، 1987 ،صفحه 78).
2ـ بیان مساله :
هرگاه صحبت از بزهکار یا ناسازگاری جوانان و نوجوانان یا اجتماع می شود بلافاصله این فکر به خاطر خطور می کند که از چه راه و با چه وسایلی می توان اعمال ضد اجتماعی و نابهنجار این گونه افراد را پیشگیری و یا کنترل نمود؟
امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا، طرق و وسایل خاصی برای این مسئله حاد اجتماعی در نظر گرفته اند که یکی از آنها تربیت مجدد اطفال و نوجوانان در کانونهای اصلاح و تربیت است . ولی باید توجه داشت برای اینکه بتوانیم نوای جوانی را، که در داخل خانواده خود به خوبی تربیت نشده و بر اثر عدم هماهنگی جامعه خویش به صورت یک فرد بزهکار قانون شکن و ضد اجتماع در آمده است مجددا تربیت نموده وبا اصول و موازین حاکم بر اجتماع تطبیق دهیم می بایستی علاوه بر وجود وسایل و تجهیزات لازم ، وقت و فرصت کافی نیز برای این کار در اختیار داشته باشیم که خود دلیلی بر ارائه خدمات آموزشی در محله های بزهکار خیز است .
امروزه این مطلب مسلم است که جوان یا نوجوانی که به سرقت و جیب بری و قاچاق مواد مخدر و نظایر این گونه اعمال ضد اجتماعی عادت کرده است به صرف توقف سه ماه یا شش ماهه در کانون اصلاح و تربیت تغییر روش نخواهد داد و هرگاه از زندان و یا کانون اصلاح و تربیت آزاد شود مجددا چون حرفه و کار شرافتمندانه نمی داند و ترک عادات قدیمی برایش مشکل است به محیط سابق و زندگی فساد آمیز خود مراجعت خواهد کرد .
بنابراین متفکرین و متخصصین اجتماعات غربی با ابداع و استقرار سیستم صدور حکم محکومیت به مدت نا معین مسئله اصلاح و تربیت و نوجوانان را به نحو مطلوب حل کرده و به موازات آن با تشکیل سازمانهای اختصاصی وابسته به دادگاههای اطفال برای استقرار یک نظم نوین در زندگی بی بندوبار نوجوانان بزهکار و ناسازگار راه حل های جدیدی یافته و بدین گونه از فشار بار دادگاه های اطفال نیز به نحو محسوسی کاسته و تعداد پرونده های ناشی از ارتکاب جرم جوانان بزهکار را بطور چشمگیر تقلیل داده اند .
در کشورهای غربی معمولا در جوار دادگاههای اطفال ، موسسات خاصی وجود دارد (کانون اصلاح و تربیت) که عهده دار تربیت اطفال بی سرپرست بوده و قاضی اطفال این گونه کودکان را به آن موسسات تحویل می دهد . تجربه نشان داده است که تشدید مجازاتها از تعداد قرون وسطائی نتوانسته عامل لازم و کافی برای پیشگیری و اجتناب از ارتکاب جرم و تکرار آنها باشد ولی آموزش توسط نهادهای مختلف شهری بر اساس نیازهای خاصی آن محیط ها توانسته نگرش اعضای آن جامعه خاص را تغییر دهد .
بنابراین باید بدنبال روشهای آموزشی و فرآیندهای آگاهی رسانی که موجب جلوگیری از وقوع جرائم می شود، و از راه کشف آن علل که بیشتر از فساد محیط یا از عکس العملهای احساسات و تمایلات ناآگاه مجرم سرچشمه می گیرد ، از وقوع حوادث ناهنجار و جرائم کاست و شخصیتهای معلول و حادثه جو را از بسیاری کارها که سبب اتفاق جرمها می شود منع کرد .
جامعه شناسی کیفری با اندیشه های نو ، افکار جدید و ارزندهای که مربوط به اعاده حیثیت افراد است ، می کوشد تا واقعیت را بصورتی که باید جلوه گر سازد و بی عدالتیهایی را که تا کنون رواج داشته است و باز هم ادامه دارد به وجهی شایسته آشکار نماید .
علم جامعه شناسی کیفری اثبات می کند که بزهکاران حیوانی وحشی نیستند که باید کشته بشوند، میکروب به شماره نمی آیند که باید در نابودیشان کوشید ، زشت و پلید و نابکار و غیر قابل اصلاح نمی باشند که به دیار نیستی رهسپار گردند . بلکه انسانند و می توانند مانند سایرین دارای اندیشه های عالی و منشها و اخلاقیات شایسته باشند و حتی در زمره بهترین انسانها در آیند به همین جهت ریشارد می نویسد :
که فراموش شده است که بزهکاران میکروب نیستند بلکه انسانند و جرم تنها عیب برخی از افراد استثنایی نیست ، بلکه تهدیدی است اخلاقی که بر رفتار همه مردم ، سنگینی خود را تحمیل می کند .
امروزه به خوبی به ثبوت رسیده است که خشونت و اجرای مکافات باعث ستیزه گری بیشتر بزهکاران می شود و هیچگاه و در هیچ زمانی و مکانی خشونت وسیله ارشاد و اصلاح نیست ، بلکه با آ موزش و آگاهی انسانی به اعضای جامعه می توان پیشگیری یا علاج واقعه قبل از وقوع را انجام داد.
ژرژ ویدال بوسیله آمارهایی که از بزهکاران در فرانسه بدست آورد ، اثبات کرد که رقم جرائم در این کشور و پس از اجرای کیفرهای بسیار سنگین افزایش یافت در حالیکه پس از آموزش های خاص مشروط بطور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا کرد وبه همین جهت الن کی استاد تعلیم و تربیت در مورد سیاست کیفری صحیح می نویسد :
نرمش و ملایمت در جلسات آموزش به مراتب با ارزش تر از خشونت و شدت عمل است .
سوالات پروژه حاضر عبارتند از :
آیا بین ویژگی های فردی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های اخلاقی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های خانوادگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های مذهبی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های اقتصادی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های فرهنگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های اجتماعی نوجوانان وبزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

 

3ـ اهمیت مسأله :
در ایران طبق گزارشهای آماری ،‌ تا سال 1345 تعداد بسیار کمی از نوجوانان در کانونهای تربیتی نگهداری می شدند . ولی از سال 1356 به بعد سرقت از ناحیه صغار کمتر از 18 سال 65 درصد ،‌ میزان ضرب و جرح و چاقو کشی و قاچاق 45% افزایش داشته است . با توجه به آمارهای منتشر بطور خلاصه می توان گفت که 50% از جرائم نوجوانان ،‌جرا ئمی علیه اشخاص از نوع ضرب و جرح غیر عمدی 45%‌ از نوع منازعه و چاقو کشی و یا ضرب و جرح منتهی عضو بوده است ،‌ و فقط 5% بقیه مربوط به قتل های عمدی می باشد ( صلاحی 1357،صفحه 48و 178) .
اکثر دانش پژوهان رشد و شخصیت نظیر فروید و اریکسون بر این عقیده می باشند که دوران اولیه کودکی دورانی سرنوشت ساز و دوران نوجوانی یک بحران محسوب می شود . بدین جهت است که رعایت بهداشت روان و بررسی بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری نوجوانان می باشد . به موجب آمارهایی که توسط متخصصین امور تربیتی و جرائم اطفال در بلژیک بدست آمده است از تعداد 4221 مجرم صغیر تعداد 1607 نفر آنان یتیم بوده اند که از این عده 406 نفر آنها هم پدر و هم مادر خود را در طفولیت از دست داده اند ،‌ضمناً‌تعداد 1201 کودک منتسب به پدران و مادران این گروه مجرم می باشند ،‌که طبق همان آمار 937 نفر از پدران 264 نفر از مادران این گروه معتاد به مشروب بوده اند . تعداد 546 نفر از این اطفال دارای نامادری و یا نا پدری بوده و تعداد 316 نفر آنان پدران و یا مادران معتاد به مواد مخدر داشته اند . علاوه بر این ،‌ تعداد 228 نفر از اطفال مذکور از ازدواجهای غیر قانونی متولد شده ،‌ یعنی فاقد پدر قانونی بوده اند . ضمناً 189 نفر از کودکان فوق الذکر نیز پدر و مادر مجرم و محبوس داشته اند . و بالاخره تعداد 139 نفر از اطفال بزهکار مورد مطالعه پدر و یا مادرشان قبلا به موجب حکم دادگاه به حبسهای بیش از 3 ماه محکوم شده و بقیه نیز بر اثر سوء‌ معاشرت و عدم تربیت صحیح به ارتکاب جرم دست زده اند برخی یافته ها حاکی از آن است که ، فشارزاهای روانی ـ اجتماعی در قالب رویدادها و تغییرات زندگی ،‌می تواند علت تغییر و دگرگونی عجیب در رفتار نوجوانان و جوانان باشد (هولمز وراهه ،1967 ، ص 116) . قوی ترین و متقاعد ترین شواهد ،‌از مطالعه هایی به دست آمده که در شرایط مختلف ،‌پیامدهای فشارزاها مورد بررسی قرار گرفته اند . شرایط یا رخ دادهای طبیعی یا مصائب وارده (مصیبتها ) رویدادها یا تغییرات شدید شخصی ـ‌ اجتماعی ،‌ از مجموعه منابع بنیادی این مفهوم می باشند ( براهنی و همکاران ،1366ص 268)
ارتباط فشار زاهای شدید که مغایر با تغییرات به هنجار هستند ،‌ جزء‌ شواهدی محسوب می شوند که از لحاظ اولویت بر دیدگاه اختلالهای رفتاری ارجعیت یافته اند . گزارشهای بالینی و نتایج بررسیهای آماری -‌ پژوهشی ،‌ نشان دهنده آن است که عمده ترین تأثیر رویدادها یا تغییرات زندگی این است که کارکرده های روانی اجتماعی شخصی را دچار نقص کرده و پیامد این تجربه ناخوشایند ،‌ رفتار بزهکارانه خواهد بود (‌ پور افکاری ،‌ 1368،ص39 )
مساله بزهکاری نوجوانان و جوانان به طور کلی ،‌ از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است . این مشکلات که قسمت عمده آنها ریشه در خانواده و محیط زندگی دارد ،‌باعث می شود که شخصیت سالم و نوجوان امروز آسیب پذیر و نوجوان فردا ،‌ در آینده به عنوان فردی که دچار اختلالهای روانی – رفتاری است جلوه گر شود (بیلر ،1974،کدیور، 1371،ص96 )
در مطالعه تکوینی نوجوانان مقطع دبیرستان ،‌ وضعیت آموزشگاهی و محیط اجتماعی مربوط به آن عامل اصلی انجام هویتی در مقابل آشفتگی هویتی ،‌ کاربرد یافته است ،‌ نظریه مارشیا که بحث از وجود تعهد و بران در چهار وضعیت مختلف آموزشگاهی از لحاظ ویژگیهای روانی – رفتاری اختصاصی یافته به سطح آموزشگاه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی می نگرد و پیامد این نظر ایجاد طبقات از لحاظ عوامل ایجاد کننده بهداشت روانی دانش آموزان مطرح هستند(سیف،‌1373، ص 116)
اگرچه خانواده می تواند تا حد زیادی نوجوانان و جوانا ن را در ارضای نیازهایش کمک کند ،‌ولی همیشه منابع محیطی و سطوح مختلف طبقات اجتماعی به شیوه ای کاربردی در رشد و سازگاری یا در مقابل ناسازگاری نوجوانان و جوانان و به تصویر کشیدن نشانه های آشفتگی های روانی –رفتاری مؤثر بوده اند. دلیل بزرگ این ادعاء این است که همیشه در برخی از محیطهای زندگی با سطوح اقتصادی و اجتماعی یا پایین تر،‌وضعیتهای اجتماعی ـ اقتصادی حاکم بر آن الگوساز رفتارهای ناسازگارانه بوده و همچنین طبق پژوهش های مشاهده ای سازگاری دارند و پیوسته با نیروهای قضایی و حقوقی درگیر هستند . وضعیت نارسای اقتصادی و اجتماعی خانواده ها (والدین)
گاهی نیازهای اساسی فرزندان راناکام می گذارند و گاهی عوانل مستعد کننده ای که در شخصیت نوجوانان وجود دارند ،‌ مانع سازگاری کافی آنان می شوند . نتیجه مطالعه یابررسی بسیاری از پژوهشهای روانشناسان پرورش موید آن است که سطوح مختلف طبقات اجتماعی ،‌خود تعیین کننده وضعیت اقتصادی نوجوانان و جوانان بوده و این عمل اجتماعی ،‌یعنی نشانه های روان ـ‌رفتاری مشاهده می شو د که دانش آموز برای ارضای نیازهای خود در جهت نادرستی قدم می گذارد ،‌لازم است که هرچه زودتر آنرا مشخص کنیم ،‌هرچه دانش آموز بیشتر به مکانیسمهای دفاعی یا واکنشهای نورتیک (روان رنجورانه ) پناه ببرد ،‌ غیر قابل انعطاف تر می شود و در مقابل تغییر ،‌ بیشتر مقاومت می کند . یکی از بزرگترین مشکلاتی که روانشناسان آموزشگاهی برای متقاعد کردن دانش آموزان مدارس سطح پایین جامعه با آن درگیرند ،‌ تغییر الگو های رفتاری همکلاسان یا همسالان در محیط مدرسه و اصلاح یادگیریهای که به صورت مشاهده ای ،‌ نقش سرمشق را بازی می کنند (جی. ا. جانسون 1967).
برآوردهای بسیار درمورد درصد نوجوانان و جوانانی که در یک فرآیند تغییر رفتار نوعی کاملاً سازگار شده اند و آنهایی که سازگار نیستند وجود دارد . این برآوردها با توجه به معیارها یاملاکهای آشفتگیهای روانی ـ رفتاری و ابزارهای ارزشیابی شخصیت یانیم رخ روانی به دست آمده است و نشان دهنده تفاوت بین شاخصها در محیطهای تحصیلی و زندگی متفاوت می باشند . ولی دو مجموع ارقام ارائه می شود تا شاخص از آنچه در فعالیتهای آموزش براین تغییر رفتار نوجوانا ن و جوانان انتظار می رود داشته باشند . ایران منش و همکارانش (1989)برآورد زیر را بر اساس درجه بندی 800 نوجوان ده جوان که تحت آموزش تغییر رفتار محلی قرار گرفته اند ارائه داده اند :
سازگار کامل :20 %
بدون مشکل مشخص :52%
دارای اختلال رفتاری : 20%
دارای اختلال در سازگاری :8%
سی. ای . اولمن (1982) دریافت که وقتی کارشناسان تغییر رفتار نوجوانان و جوانان به طور مستقل به قضاوت می پردازند ،‌همگی متفق القول اند که حدود 8% نوجوانان پسرها به دخترها،‌ چهار به یک بوده است و رفتار بزهکارانه پسرها به علت ثب قانونی بیشتر از دخترهاست .
آر . جی استنت برآورد کردکه حدود 22%‌ از دانش آموزان دبیرستانی یک ناحیه آموزش و پرورش سطح پایین جامعه که خدمات رایگان دولتی برخوردارند ،‌به طور جدی یامتوسط از نظر اختلالات رفتار بلوکی (بزهکاری) دارای نشانه های آشفتگی شدید یا حتی در برخی از مناطق عمیق هستند .

 

هدفهای مطالعه :
از نظر هدف ،‌ متخصصین امور بزهکاری ،‌ مجموعه اقداماتی که د رزمینه پیشگیری به عمل می آید، از سه زاویه قابل طرح و بررسی است :
1. کوشش کنیم به صورت زود رس و قبل از موقع و مدتها پیش از آنکه اعمال بزهکارانه از فرد سر بزند کشف کنیم که بزهکاران بالقوه چه کسانی هستند و اقدامات لازم را در مورد شان به عمل آوریم ،‌تا به عمل پیشگیری تحقق بخشیده باشیم .
2. اقدامات مربوط به پیشگیری را در سطح قبل از وقوع بزهکاری اعمال کنیم . منظور این است که مرتباً در صدد کشف افراد خطرناک جامعه باشیم،‌ افرادی که وجود اختلالات در آنها به ما هشدار می دهند که باید در مورد کنشها به موقع به عمل پرداخت ،‌تا بتوان از بزهکاری قریب الوقوع آنها جلوگیری کرد.
3. پیشگیری را در سطح تکرار جرم انجام دهیم ،‌ یعنی سعی کنیم کسانی که یک با ر به بزهکاری دست زده اند باری با ردوم مرتکب جرمی نشوند . پیشگیری و برخورد با بزهکاریها نوجوانان ، باید ابتدا عوامل ایجاد آنها را شناسایی کرد بزهکاریها ،‌مشکلاتی نیستند که بیست و چهار ساعته ایجادشده باشند با برای آنها راه حلهای کوتاه ،‌ آسان و سریع وجود داشته باشد . لوسین بودت مشاور بهداشت روانی سازمان بهداشت جهانی ،‌ مخرج مشترک معالجه و درمان نوجوانان بزهکار را عبارت از کسب احساس ایمنی مجدد برای آنان م داند تا در نتیجه این ایمنی،‌بتوانند روابط قابل اطمینان و محبت آمیزی با دیگران داشته باشند. بنابراین در آموزش و فرآیند آگاهی رسانی به آنها احساس امنیت را القاء‌کنیم.
انحراف رفتار و بزهکاری حاصل یک سلسله عکس العمل های طولانی و بغرنج است و همانگونه که میلر می گوید : “‌ نوجوان بزهکار بیش از هر نوجوانی با مسائل ناگوارتر و حاد تری درهویت و موجودیت خویش روبروست اضطراب او بیشتر و دشمنی و عداوتش قوی تر است رفتار بزهکاری در بسیاری از موارد راه حلی است که نوجوان در اختیار دارد و غالباً به منزله بهترین و مهیج ترین اعتراض علیه وضعیت موجود و آینده غیر قابل قبول و ملال انگیز است . وقتی چنین باشد ،‌راه حل عبارت از کمک به بزهکار درشناخت خویش و محیط است که تنها با آموزش قابل اجراست . در کمک به بزهکاران برای ایجاد تصویر مثبتی از خویش ،‌باید آنان را آدمهای غریبه و جدای از سایر انسانها ندانیم . به استثنای ،‌رفتار بزهکارانه که معمولاً نوجوان رامطرود میکند فرد بزهکار ،‌انسانی دارای نیازها ،‌ احساسات و عواطف مانند سایرین است در راه حلها، بایستی بازیابی ارزش شخصی بزهکاران ،‌گنجانده شود . مابه افراد متخصص برای بررسی علل بزهکاری و ارائه و اجرای راه حل برای آنها نیاز داریم . وجود این افراد به طرح برنامه ها و نحوه اجرای آن کمک می کند و جلو اشتباه کاری رامی گیرد وجود برنامه از اقدامات بدون طرح و نقشه جلوگیری می کند و شامل برنامه کوتاه مدت و بلند مدت می شود .
5- پیش فرضها – حدود مطالعه و محدودیتها :
پیش فرض های تحقیق عبارتند از :
بین ویژگی های فردی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد .
بین ویژگی های اخلاقی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد .
بین ویژگی های خانوادگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد .
بین ویژگی های مذهبی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد.
بین ویژگی های اقتصادی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد.
بین ویژگی های فرهنگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد .
بین ویژگی های اجتماعی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد .
حدودمطالعه به مرحله رشد نوجوانی معطوف است و نوجوانان دختر و پسر را تحت بررسی قرار داده است. از عمده ترین مشکلات پژوهش حاضر عبارت است از عدم توانایی نمونه گیری نسبی یا نسبتی بر اساس حجم جامعه طبقه بندی شده در تحقیق .
برخی دیگر از مشکلات و محدودیتها عبارتند از :
الف- عدم دسترسی به پیشینه های پژوهشی که مستقیماً با موضوع پژوهش ارتباط داشته باشند.
ب- فقدان مطالب نظری د ر زمینه موضوع پژوهش .
ج- مشکلات عدم همکاری برخی از مسؤولان و دست اندرکاران .
د- محدودیت زمانی جهت جمع آوری و تکمیل اطلاعات پرسشنامه ها .
ه- عدم دسترسی به منابع اطلاعاتی دقیق در زمینه ثبت آمار بزهکاری نوجوانان و جوانان .
تعریف اصطلاحات مهم :
بزهکاری : عبارت است از مجموعه رفتارهایی که نوجوانان و جوانان بر خلاف قوانین اجتماعی و اخلاقی مرتکب می شوند .
علل بزهکاری : عبارت است از مجموعه ویژگی های فردی ،‌ اخلاقی ،‌خانوادگی ،‌مذهبی ، اقتصادی، فرهنگی ، اجتماعی .
تعریف بزهکاری:
بزه عبارت است از اقدام 1 به هر نوع عملی که برخلاف موازین ،‌مقررات،‌قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد . و بزه رابط بین عمل و اجتماع را بیان می کند . اعمال بزهکارانه نوجوانان به اموری گفته می شود که قانو ن آنها را برای نوجوانان بزه می داند و قوانین مربوط به بزه نوجوانان د رکشورهای مختلف فرق می کند و بزهکار کسی است که متهم به ارتکاب رفتار ضد اجتماعی یا قانون شکنی است ولی به علت آنکه به سن قانونی (معمولاً 18 سا ل) نرسیده است دراکثر کشورها مانند یک مجرم بزرگسال مجازات نمی شود ولی در برخی از کشورها جرائم اطفال و جوانان ،‌ عنوان خاصی را ندارد یعنی صغیر مثل کبیر اگر مرتکب عملی شود ،‌ قانون ،‌ ارتکاب آنرا برای همه جرم شناخته و آن کس رامجرم می داند ولی در بعضی از ممالک اعمال بخصوصی عفو می شود مثل فرار از مدرسه ،‌کوچه گردی ، عدم اطاعت از روی لجبازی به اولیاء‌،‌ نوشیدن مشروبات الکلی یا سیگار کشیدن د رمنظر عمومی که از نظر بهداشتی ،‌تربیتی برای اطفال و نوجوانان مضر است و جزء بزه محسوب می شود . رفتار نوجوانان بزهکار که دست به ناهنجاریهای اجتماعی زده موجب می شود که دریک زمان ومکان معین بوقوع می پیوندد و در معنای واقعی ،‌مطالعه گسترده د رسطح یک جامعه ای است که باید جرمها را از دیدگاههای مختلف واز نقطه نظر عوامل بوجود آورنده آنها دقیقاً‌ شناسایی به عمل آورد به همین جهت هنگامی که بزهکاری بررسی می شود یعنی در حقیقت کلیه پدیده های اقتصادی ،‌ فرهنگی ،‌بهداشتی ،‌سیاسی ،‌ مذهبی ،‌ خانوادگی و … یک جامعه عمیقاً مورد مطالعه قرار می گیردو بزهکاران از جهات مختلف:
سن ،جنس،نژاد،تجردوتأهل ،شهری و روستایی بودن ،فقیر و متوسط و ثروتمند بودن و … تقسیم بندی می شوند .
در مورد بزهکاری هر یک از دانشمندان 2 با توجه به رشته تخصصی خود و عقاید مکتبی که از آن الهام گرفته اند ، تعریفهای گوناگونی نموده اند .

 


1- فرجاد ،محمد حسین ،آسیب شناسی اجتماعی و جامعه شناسی جرم ،انتشارات کوکب 1356،ص168.
2- نوابی نژاد ،شکوه ،رفتارهای بهنجار و نابهنجار کودکان و نوجوانان ،انتشارات ابتکار ،تهران1365،ص110.
روانشناسان معتقدند :بزهکاران نوجوان از هر نوع که باشد سلوک و رفتاری است که خود شخص را ارضا می کند ولی مورد قبول جامعه نیست و افرادی مرتکب آن می شوند که به سن قانونی نرسیده اند. حقوقدانان معتقدند که بزهکاری عبارتست از هر فعل یا ترک فعلی که نظم و آرامش اجتماعی را مختل نماید و قانون برای آن مجازاتی تعیین کرده باشد.
و جامعه شناسان هم آنرا یک پدیده طبیعی و دائمی می دانند که در هر زمان و مکان اتفاق می افتد و با تحولات جامعه تغییری نمی یابد ونزد وجدان و عامه مردم زشت و ناپسند است و ازدیدگاه جرم شناسان هم یکی از اشکال اجتماعی ، ناسازگاری اطفال است .
بزهکار کسی است که مرتکب جرم یا بزه شود . اما تعریف جرم کار آسانی نیست . گفته می شود و بعضی معتقدند که جرم علمی است که باعث برهم خوردن نظم اجتماعی می شود . اما این تعریف جامع و مانعی نیست زیرا د ر این صورت ما اول باید معلوم کنیم که نظم چیست ؟
دوم : اجتماع چیست ؟ سوم اینکه : تشخیص نظم اجتماعی با چه کسی است ؟
جرم یک پدیده جهانی و همگانی است و تمام دنیا از بدو پیدایش انسان شاهد بروز جرم به نحوهای گوناگون بوده است و تحت عناوین مختلفی آنرا ذکر کرده اند مانند : سرپیچی ،سرکشی ،رفتار ناشایسته و …
جرم در حالت انزوا معنی و مفهوم ندارد و در زمان و مکان متغییر است . آنچه را که جامعة‌ ما جرم می شمارد د رجامعه غرب جرم شناخته نمی شود . آنچه را که اکنون جرم می دانیم در گذشته جرم نبوده است مانند لواط در آتن و قبیله چوکچی و سرقت در قوم اسپارت که جرم شناخته نمی شده ولی ما جرم می دانیم .
غالباً جرم را به بیماری اجتماعی تشبیه کرده اند ولی نزدیک کردن این دو مفهوم دقیقاً درست نیست ، زیرا بیماری ،‌ در عالم واقع ،‌ با نشانه ها و علائم و نمود ارهایی مشخص می شو د که جنبة‌ محسوس و ملموس دارد و ممکن است به خودی خود مورد بررسی قرار گیرد . اما هیچ عملی نیست که ب خودی خود جرم با شد . در نها یت با ید جرم را اینگونه تعریف کرد :
جرم عملی است که بر خلاف یکی از موارد قانون مجازات عمومی هر کشور است و مجرم کسی است که در زمان معین عمل او بر خلاف مقررات رسمی کشور باشد .
تعریف بزه قبل از شروع تحقیقات علمی :
دریونان باستان ، علت ارتکاب بزه را تقدیر و یا سرنوشت می دانستند و معتقد بودند که سرنوشت ویا تقدیر ،‌ که رفتار و کردار افراد را تحت تأثیر قرار می دهد ناشی از مشیت خدایان و یا نفوذ اراده نیروهای مرموزی است که خواست و اختیار بشر در بروز آن نقشی ندارد .
سقراط :( 399-470 قبل از میلاد ) فیلسوف یونانی ،‌ضمن انتقاد از شدت مجازاتها می نویسد :
ما نبایستی با تبه کاران با خشونت رفتار کنیم بلکه باید به آنها بیاموزیم که به چه ترتیب از ارتکاب بزه خودداری نمایند . زیرا جنایت ثمره نادانی و جهل است و تعداد بی شماری از افراد که در نتیجه بد شناسی ،‌ نتوانسته اند معرفتی کسب کنند مرتکب جرم می شوند .
افلاطون : (347-428 قبل از میلاد ) فیلسوف یونانی که از شاگردان سقراط و استاد ارسطو بود ،‌ درتشریح علل وقوع جرائم ،‌عوامل اجتماعی و اقتصادی مخصوصاً فقر و ثروت را منشأ بروز جرائم اعلام و معتقد است که :
دو عامل مذکور ، عواطف انسانی را دگرگون ساخته و افراد را به طرف ارتکاب بزه می کشاند .
جالینوس (130-200 قبل از میلاد ) فیلسوف و پزشک رومی به روش علمی بیماریهای روانی را مورد بررسی قرار داده و در زمان بزهکاران مبتلا به بیماریهای روانی را توصیه می کرد . پس از این دوران مطالعات علمی برای شناسایی و درمان بیماریها و علل بزهکاران آغاز شد البته قبل از این دوره جادوگری اوهام جایگزین مطالعات علمی شده بود که با افشاگری افرادی چون ، جان ویر ،‌اسکات نویسنده انگلیسی ،توماس مورس و دیگران منسوخ گشت .
آغاز تحقیقات علمی :
از جمله افرادی که می توان آنها را به عنوان بنیانگذاران مطالعه علمی بزهکاری نام برد: دلاپورتا اهل ناپل (ایتالیا) ولاواتر فیلسوف و شاعر سوئیسی است . درسال 1640 دلاپورتا در کتاب خود تحت عنوان ((قیافه شناسی ))روابطی را که بین قسمتهای مختلف چهره و خصیصه های گوناگون افراد وجود دارد مطالعه و قیافة‌ دیوانگان و کسانی را که رفتار خشونت آمیز داشتند با سر حیوانات مقایسه نمود و بعضی از علائم آن دو را مشابه اعلام کرد . این نظریه توسط لاوترا در سال 1776 مورد تأیید قرار گرفت . بعد از این دو افراد دیگری نیز تحقیقات مفصلی انجام داده اند که به شرح زیر می باشد :
گال f . I gall (1828-1758 ) پزشک اتریشی ،‌ با تحقیقات علمی سعی کرد که روابط بین برآمدگیهای جمجمه و خصلتهای افراد را ارائه دهد .
وازان f.voision در سال 1837 نتایج تحقیقات علمی خود را دربارة عیوب جسمی اکثر تبه کاران ،‌ در اختیار آکادمی فرانسه قرار داد .
کتله a. quctelet (1874-1796) بلژیکی ،‌ آمار های جرائم فرانسه و هلند را بررسی نمود . د رسال 1835 نظریه خود را راجع به تأثیر محیط جغرافیایی منتشر کرد .
مورل A.morel (1857) پزشک فرانسوی ،‌ د ر کتاب خود به عنوان ((تباه نوع بشر ))‌روابط بین بزهکاری و فساد نسل انسانی را تأیید نمود .
ویرجیلیوvirgilio (1874) استاد ایتالیایی در کتاب خود ((ذات بیماری بزهکاری )) تأثیر وراثت را در وقوع جرائم تشریح کرد .
گابریل تارد G.tarde (1904 –1843)‌ قاضی فرانسوی ،‌ درسال 1886 نتایج مطالعات خود را تحت عنوان ((بزهکاری تطبیقی)) منتشر و تقلید را بروز بزهکاری اعلام داشت .
سزار سبروزو S.lombros (1909-1835) پزشک ایتالیایی ، با پیروی از عقاید گال ،‌ویرجیلو ،‌بروکا ،‌جمجمه مجرمین مرده را مورد آزمایش قرار داد و در سال 1876 اثر مصرف خود ((انسان تبه کار)) را منتشر ساخت .
از جمله دیگر افراد فعال در این زمان می توان از فری دور کیم ،گور،ژولی نام برد .
طبقه بندی بزه کاران از نظر تیپ بدنی و قیافه :
1- طبقه بندی کین برگ : کین برگ یک جرم شناس سوئدی بود . وی معتقد بودکه بروز تمایلات نفسانی و وضع اعضای بدن به چهار خصلت روانی مربوط می شود :1- لیاقت 2- سلامتی
3- عادت 4- پایداری
2-طبقه بندی دی تولیو : وی مجرمین را بر اساس عوامل زیر طبقه بندی نموده است .
- عامل نخست ، نسبت بین قد و حجم بدن است . در قد بلندها ، رشد قد طولی است . دست و پاهای آنها دراز و شکم کوچک و صورت کشیده است .
-عامل دوم ، ناشی از مجموعه ماهیچه ها ونیروی محرکه است که هر یک از این دو گروه خود به دو دسته استرنیک ، سترنیک تقسیم می شوند .
استرنیک افرادی پر هیجان ، پر تحرک و دمدمی مزاج هستند .
سترنیک افرادی فاقد نیرویی کافی و مبتلا به ضعف و ناتوانی بوده اما آرام و ثابت قدم می باشند .
3-طبقه بندی کرچمر : این دانشمند افراد بزهکار را به چهار دسته تقسیم می کند :
- افراد لاغر و دراز که 50% جمعیت و 40% بزهکاران را تشکیل می دهند .
- افراد قوی هیکل و عضلانی که 30% جمعیت و 50% بزهکاران را تشکیل می دهند .
- افراد چاق و فربه که 20% جمعیت و 10% بزهکاران را تشکیل می دهند .
- تیپ مختلف از مشخصات مذکور که این افراد کم حرف ، دارای دستهای پهن ، بازوان لاغر می باشند و جرایمی مانند قتل و سرقت را نیز انجام می دهند .
در هر حال این مجموعة کوچکی است از تعاریف وعقاید بعضی از دانشمندان راجع به بزه و بزهکاران و در این مورد اجتماعی هر دانشمندی عقیدة خاص خود را دارد که مجال ذکر آن در این جزوه بسیار کوچک ، نیست .
انواع جرمهای ارتکابی:
به طور کلی جرائم ارتکابی نوجوانان را می توان به صورت زیر بیان کرد :(حشمتی 76)
1- قتل 2- سرقت 3- استعمال مواد مخدر 4- ایراد ضرب و جرح
5- اعمال منافی عفت 6- تکدی گری 7- کلاهبرداری
8- رشوه گری
تفاوتهای جنسیتی د رآسیب پذیری در برابر فشار :
در دوران کودکی ، اختلال روانی در پسران شایعتر از دختران است .1 شایعترین اختلالات دوران کودکی اختلال رد رفتار و اختلال کمبود توجه است .
اختلال نادری که در پسران شایعتر از دختران است اختلال هویت جنسی است . کودکانی که این اختلال را دارند تمایل بسیار شدید به بودن با جنس مخالف نشان می دهند و به طور مستمر به رفتارهای جنس دیگر می پردازند . 2
به رغم شیوع عمومی اختلال روانی در میان پسران ،‌ ازدوران اولیه کودکی ، دختران به مراتب بیشتر از پسران مشکلات عاطفی و به خصوص اختلال اضطراب نشان می دهند .3
میزان شیوع افسردگی دوران کودکی برای دختران و پسران مشابه است .4
وقتیکه کودکان به دوران نوجوانی می رسند دختران در برابر اختلال آسیب پذیرتر از پسران می شوند . در نوجوانی ،‌ دختران به مراتب بیش از پسران دچار اختلال در خوردن غذا ،‌ نظیر بی اشتهایی عصبی می شوند . د رمطالعه ای که از کودکان 1 تا 3 ساله به عمل آمد ، پسران در برابر اثرات فشار خانواده آسیب پذیرتر از دختران بوده اند و پیامد تجربه به عوامل فشار را نظیر اختلاف زناشویی یا افسردگی ها در برابر پسران اختلال رفتار بوده .5

 

1. rutter , tizard&whit more offord etal , 1987
2. zucker,&green,1992
3. last,1989,mitter , beyour.
4. Fleming , offord &boyle ,1989.
5. Farls & jung ,1987.

 

پسران نسبت به طلاق والدین و دیگر عوامل فشارزا نظیر تولد یک خواهر یا برادر ،‌ آسیب پذیر تر از دختران بوده اند. 1
به مرور زمان که کودکان به دورة‌ نوجوانی می رسند ،‌دختران درمقایسه با پسران به فشار واکنشی منفی تر نشان می دهند . (شرار 1378 ،سوزان ورابین فی دش :نویسندگان )

 


1. RUTTER , 1985

 

تاریخچه بزهکاری :
در طول تاریخ ، بزهکاری همواره اندیشه ها و تلاشهای پژوهشگران را به خود جلب کرده است و بسیاری از متخصصان و کارشناسان سال بهداشت روانی – اجتماعی بر آن شدند که جنبه های مختلف این معزل را شناسایی کنند زیرا بیشتر آنان بر این باورند که بزهکاری نوجوانان و جوانان ،‌ پدیده ای نیست که تنها در قرن حاضر خود نمایی کرده باشد بلکه این مشکل اجتماعی از زمانهای دور تاکنون هم وغم محققان ودلسوزان جامعه را به خود مشغول داشته است .این مسئله از تاریخ 306 قبل از میلاد مسیح وجود داشته است1 و اولین نظرات ابراز شده بیشتر جنبة نظری داشت ولی متدرجاً به مرحله مشاهده و تجربه در آمد و این تجارب و آزمایشها گسترش یافت و صورت علمی به خود گرفت و جرم شناسی هم بین سالهای 1815 تا 1840 در سایه روانپزشکی به وجود آمد وتوسعه یافت و چون بزهکاری در تمام جوامع موجود بود ودر تمام زمانها ، اثرات نامطلوبی در اذهان و قلوب باقی گذاشته است به همین جهت د رقدیم آنرا نوعی مصیبت و ضیافت به جامعه و جزء اعمال شیطانی می پنداشتند و مکافات و قصاص می کردند و برای جنبه های ارعابی مجازات و ایجاد خوف و هراس د ربزهکاران و اعمال مجازاتهای سنگین مانند دست بریدن ،‌ سنگباران کردن ، اعلام ،‌حبسهای دراز مدت توأم با شکنجه اهمیت زیادی قائل بودند.
دریونان قدیم یا قرون وسطی همیشه مسئله بزه از نقطه نظر اخلاق و قانون مورد مطالعه قرار می گرفت و به همین علت نزد متفکرانی همچون (هزیود )2 ، (پتیاگور )3، ( سقراط )4 ،(پروتاگوراس)5
(هراکلیت)6 ،(افلاطون )7 ، (ارسطو )8 اندیشه مربوط به جانی و لزوم مجازات دیده می شود . در تراژدی یونان ،‌علل جرم بیشتر از سایر موضوعات مورد توجه بوده است مخصوصاً در بعضی از اشعار شعرا دیده شده و شعرا توجهی به جنبه های روانی ریشه جرم داشتند ولی به هر حال بزه را معمولاً یک بدبختی و سرنوشت شومی می دانستند که از طرف دستگاه آفرینش به بشر تحمیل گذشته است اما افلاطون و ارسطو نظریات عمیقتری داشتند و واقع بین تر بودند . آنها علل بزهکاری را در

 

1. کوراکیوس ،‌ ویلیام سی (یونسکو) ،بزهکاری نوجوانان،انتشارات کتاب کودک ،تهران 1367،ص2 2. HESIOD 3. PYTHAGORE 4. SOGHRATH 5. PORTAGORE 6. HERACLITE 7.AFLATOON 8 .ARASSTOO
تشکیلات اقتصادی و اجتماعی و عواطف بشری جستجو می کردند و به خصوص روی تهیدستی و فقر تکیه داشتند . 1
بعد از یونان به روم می رسیم ولی در روم هم اثری ازیک مطالعه علمی در این زمینه یافت نمی شود زیرا درمیان قوانین اولیه رومیان پیش بینی هایی برای کودکانی که دزدی می کردند به عمل آمده است رومیان تشخیص داده بودند که مسئولیت کودکان در برابر چنین جرائمی محدود است بدین ترتیب می توان متذکر شد که بزهکاری نوجوانان به هیچ وجه مخصوص نسل امروز نیست و تا حدی به صورت دفاع ،‌ عده ای می توانند ادعا کنند که این مسئله حتی انحصاری هیچ کشور یا فرهنگی نیست .2
در ادبیات لاتین هم جز تکیه بر فقر ورابطه آن به بزه چیز دیگری به چشم نمی خورد اخلاقیون هم با وجود آنکه فقر را ما در کلیه مفاسد قلمداد می کردند از توانگری و ثروت هم به نوبة‌ خود مذمت می نمودند و معتقد بودند این عامل قبل از آنکه راحتی و آسایش ایجاد نماید ،‌ نارضایتی خاطر ،‌پر توقعی و حرص ایجاد می کند و در نتیجه اخلاقیات را در معرض خطرهای بزرگ قرار می دهد به طور کلی دانشمندان این عصر همچون ( کنتیلین )3، (سالوست)4 ، (ویرژیل)5 ،(ژوونال)6 ، فقر و بدبختی را عامل بزرگ نابسامانیها به شمار می آورند .7
درقانون همواره بی مربوط به 2200 سال پیش از میلاد مسیح ،‌ مجازاتهایی برای سوء‌ رفتار و اعمال خلاف اخلاق جوانان در نظر گرفته شده بود . د رقرن هفدهم در روم و نیز دراوایل سده هیجدهم در انگلستان بازداشتگاههایی به سبک امروزی برای نوجوانان بزهکار ایجاد شده در بیمارستان سنت میشل 8 در روم برای بهسازی ، اصلاح و آموزش نوجوانان هرزه و فاسق اختصاص یافت .

 

1 . مظلومان ،‌رضا ، جامعه شناسی کیفری،‌انتشارات دانشگاه تهران،1353،ص153-149.
2. کوراکیوس ،ویلیام سی (یونسکو) بزهکاری نوجوانان ،انتشارات کتاب کودک ،تهران 1367،ص3
3.QUINTILIEN 4. SALLUSTE 5. VIRGILE 6. GUVENAL
7.مظلومان ، رضا ،‌جامعه شناسی کیفری ،انتشارات دانشگاه تهران 1353،ص160و159
8. SANTMICHEEL
بدین ترتیب نوجوانان هرزه و ولگرد که به حال خود و جامعه خویش مضر و زیان آور بودند می توانستند تحت آموزش و تعلیم قرار گیرند و به عناصری سودمند برای اجتماع ،‌ تبدیل شوند . در انگلستان نهاد اصلاح و بهسازی کینگزوود 1 تأسیس شد تا گروههای نوجوانان قانون شکن که به خیابانهای شهرهای جدید صنعتی هجوم می آورند و منشاء اذیت و آزار عامه بودند را بازداشت کنند و بدیهی است پدیده بارز و ناسودمندی چون بزهکاری نوجوانا ن که چنین ریشه دار ، عمیق و نمایان است بزرگسالان را بر آن داشت تا د رجستجوی علل ،‌ آثار و تبعیات آن برآیند. 2
در اواسط قرن 18 ، د رفرانسه قیامهایی علیه بیرحمی و استبداد مجازاتها صورت گرفت که دراین مبارزه فلاسفه بزرگی همچون (منتیسکو)3 ، (روسو)4 ، (ولتر )5 ،(دلباخ )6 شرکت نمودند وعقایدی ابراز داشتند . مبارزه جدی آنها باعث گشت که برخی قانونگذاران به دنبال آنها کشیده شوند و این مبارزات د رفرانسه به سایر کشورها هم ریشه دواند و روی بسیاری از محققان تأثیر زیادی گذاشت منجمله (بکاریا ) از ایتالیا و (هوارد)(بنتام) از انگلستان که این سه دانشمند به سنگینی و بیرحمی مجازاتها حمله نمودند و برای بهبود شرایط نامطلوب موجود و تجدید نظر د ر قوانین قیام نمودندو خواستار اصلاحات عمیقی گشتند . در واقع قرن 19 است که جرم شناسی به صورت علمی شروع به گسترش می کند و در سایه روانپزشکی با ( نپل )7 ،( اسکیرول)8 بوجود می آید و در حقیقت از سال 1875 به بعد است که اندیشه های جدید مبنی بر مشاهده و تجربه امور بزهکاری شروع به گسترش می نماید و اولین مطالعات علمی را ( لمبروزو)9 ، (ایزیکوفری) 10 ،(گاروفالو )11 در ایتالیا پایه گذاری کردند.12.
1.KING SWOOD
2.مظلومان ،‌ رضا ،‌جرم شناسی ،‌ انتشارات دانشگاه ملی ایران ،تهران 1347،ص1444و145
3.MONTEQUIEU 4.gg.Rousseau 5. Voltaire 6. Delboch
7.pibel 8.esquirol 9. Cesar lombroso 10. Ennico ferri
11 . rafael garafalo
12. مظلومان ، رضا ،‌جامعه شناسی کیفری ،انتشارات دانشگاه تهران 1353.ص 167 تا180

علل و عوامل مؤثر در بزهکاری :
برای تأمین سلامتی افراد ،‌پیشگیری مرض بهتر از معالجه آن است پس باید قبول کنیم که از نظر حفظ مصالح اجتماعی پیشگیری نیز بهتر ازمجازات است ولی می دانیم که برای پیشگیری از بزه ، شناختن علل وانگیزه های آن لازم است بنابراین در این مبحث قبل از هر چیز به بررسی علل بزهکاری می پردازیم .
این نکته مسلم است که هیچ معلولی بدون علت نیست مثلاً طفلی که مرتکب جنایت و یا هر نوع عمل ضد اجتماعی می شود به احتمال قوی ، تحت فشار اجتماعی ، خانوادگی ، جسمی و روانی خویش قرار دارد .عوامل فردی و جسمی نظیر نقایص روانی و علل جسمانی از یک سو و عوامل اجتماعی ،‌ اقتصادی و خانوادگی مربوط به محیط زندگی طفل از سوی دیگر رل مهمی را در بزهکاری او بازی می کنند به طورکلی چهار عنصر اصلی که هر یک دارای معنا و مفهومی کاملاً جداگانه و گسترده است در گرایش به بزهکاری مؤثر هستند یکی از عناصر آن عامل است . عامل ،‌پدیده ای است که د رآفرینش ،‌ رشد و شکل گیری وبالاخره پیدایش جرم نقش بسیار مؤثری را ایفا می کند . عامل هیچگاه بوجود آورنده جرم نیست بلکه در واقع پرورش دهندة‌ آن می باشد . نقش عامل از نظر تأثیر بخشی ،‌ بستگی کامل به افراد دارد زیرا عاملی که با قدرت فراوان بر روی فردی اثرات بسیار عمیقی می بخشد و او را در مسیر بزهکاری قرار میدهد ممکن است نسبت به دیگری فاقد آن قدرت و اثر باشد و نقش زیانبخشی ایفا ننماید و یا درجه نفوذش زیادتر نباشد . مثلاً عاملی که به سادگی ممکن است بر روی فرد بیسوادی اثر کند و مقدمات بزهکاری اورا فراهم آورد ،‌ نمی تواندبر فرد آموزش دیده و باسواد تأثیر نماید . از طرفی ظرفیت تحمل افرد نسبت به یکدیگر فرق می کند زیراممکن است فردی در برابر ناراحتیها ،‌زودتر تسلیم شود و دست به اقدامات ناهنجار بزند ولی فرددیگری قدرت ایستادگی و مقاومت بیشتری داشته باشد . عواملی که تأثیر قوی دارند به عوامل نادر موسومند که هم نسبت به افراد و هم اجتماع فرق می کنند . از طرفی عوامل جرم باهم فرق می کنند زیرا هر دسته از عوامل ،‌جرم خاصی رابوجود می آورد. بنابراین اگر فرضاً عوامل سازنده یک جرم خاص به دو نظر یکسان اثر بخشد ،‌نوع جرم ،‌ نحوه ارتکاب آن به وسیله ای که بکار می رود و … همه بستگی به خصوصیات آن دو نفر دارد. جرم شناسان هم در بررسیهای خود به عوامل مختلفی اشاره کرده اند . زیرا برای آنکه جرمی به وقوع به پیوندد به تعداد زیادی عامل نیازمند است که باید با هم جمع شوند و بر هم اثر بخشند . عنصر دوم ، علت است . علت آفریننده جرم است ولی ظهور آن بستگی کامل به عوامل مختلف دارد یعنی اگر چند عامل گرد هم آیند و رویهم اثر بخشند در نتیجه جرمی بوجود می آید و در واقع مجموعه آنها علت است و عنصر سوم ،‌انگیزه است . انگیزه یک پدیده روانی است که کاملاً فردی و درونی می باشد که گاهی انگیزه می تواند به حدی نیرومند باشد که بدون برخورداری از یاری عوامل خارجی ،‌ جرمی را بوجود آورد. ناراحتیهای شدید روانی ، اختلافات مختلف درونی ،‌ جنونهای گوناگون و … از انگیزه های بسیارقوی می باشند که قادر هستند گاهی مستقیماً نقش مؤثری را در ایجاد جرم ایفا نمایند و عنصر چهارم هم شرط است . شرط پدیده ای است که زمینه را برای ارتکاب جرائم گوناگون به خوبی آماده می سازد . شرط یاشرایط راباید پدیده ای به مراتب قویتر از کلیه عوامل محسوب کرد. زیرا زمانی که شرط یاشرایطی به عوامل موجود اضافه شوند امکان ایجاد جرم جدید و افزایش جرائمی که وجود داشته است بسیار زیاد می شود .
پس جرم از امتزاج و ترکیب چندین عامل بوجود می آید و برای شناسایی و کشف علت حقیقی آنها باید ابتدا این عاملها را شناخت و به حدود تأثیراتشان پی برد ودر جهت تدابیر اصلاحی و تهذیبی آنان بر آمد به طور کلی دو دسته از عوامل در ایجاد بزهکاری مؤثر می باشند :
1- عوامل ذاتی و فردی
2- عوامل خارجی که خارج از وجود طفل قرار دارند که همانا اثر ثانوی محیط و اجتماع است .
عوامل فردی همچون نقایص و عیوب ارثی ،‌یا عارضی در طفل ،‌عوامل جسمانی و روانی ،‌روحیه ضعیف و تلقین پذیر اتفاقات در محیطهای نامناسب بخصوص کودکان و اطفالی که روحی حساس و اعصابی ضعیفتر از بزرگسالان دارند طبعاً خیلی زودتر از آنان ،‌متهور تأثیرات سوء‌نظیر فقر ،‌بیکاری و سرمشقهای بد قرار می گیرند . رفتار معاشرین ناشایسته ممکن است موجبات سقوط طفل را فراهم سازند . عوامل ذاتی و سرشتی ،‌توارث،‌اثراتی که امراض در فرد ایجاد می کند به سه صورت ممکن است :
1- مجموعه صفات و اوصاف موروثی منتقل از پدر و اجداد
2- تحولاتی که از آغاز زندگی جنینی بر اساس این صفات و به دنبال یک سلسله قبل در تکوین شخصیت طفل موثر است و م

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بزهکاری

دانلودمقاله مروری بر ادبیات

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله مروری بر ادبیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 برای دانش آموزان سطح ابتدایی, هدف از آموزش خواندن آشنا کردن با طرحهای عملی گرامر و بخشهای لغوی در متن و تقویت این دانش اساسی است.
خواندن واقعی یک فعالیت فردی است که در خارج از کلاس به جز خواندن موقتی کلاس روی می دهد بعضی از دانشمندان معتقدند که خواندن فعالیتی چند قسمتی است.
این امر فعالیت را چند قسمتی می سازد یعنی, خواندن گروهی از کلمات که واحدهای معنا داری را تشکیل می دهند مهارتی فرعی است که برای سریع خواندن در آینده اساسی است.
همچنین گفته شده است که خواند نوعی فعالیت حل مسأله است که در آن توضیح اصول کلی به خواندن دانش آموز کمک می کند.
بر طبق نظر فرایر, خواندن ایجاد دامنه قابل توجهی از پاسخهای همیشگی(مادی) به مجموعه خاصی از الگوی اشکال گرافیکی است. چستین (chostain) ابراز می دارد که خواندن یک فرآیند شناختی فعال (موثر) است.
فرآیند خواندن به طور ضمنی به یک سیستم شناختی فعال اشاره می کند که بر روی مواد جانبی برای رسیدن به درک پیام عمل می کند. وظیفه خواننده فعال کردن دانش پیش زمینه و زبانی برای خلق مجدد پیغام مورد نظر نویسنده است(1988,222 Chastar)
چند شیوه برای یادگیری خواندن وجود دارد:
شنیداری زبانی: مدل یادگیری رفتار شناس که در آن نقش تجویز شده برای خواندن تقویت عادتهاست.
گرامر – ترجمه: ارائه خواندن(قرائت) هایی که شامل لغت و مثالهایی از گرامری است که باید آموخته شود.
برنارد(1984) سناریوی عملی خواندن کلاسی را به شکل زیر توصیف می کند.
1) مقدمه(آشناسازی): بلند خواندن توسط دانش آموز(تصحیح اشتباهات توسط معلم که نوعی تداخل با درک محسوب می شود.
2) دانش آموزان متن را می خوانند.
3) دانش اموزان پاسخ سوالات داده شده در متن را می نویسند.
زبان شناسان کاربردی که خواندن را مهارت محسوب می کنند این برداشتها را ارائه می دهند.
مهارت های انفعالی: چون خواننده پیغامی مشابه با مفهوم مورد نظر گوینده تولید نمی کند.
مهارت های پذیرنده ای:خواننده پیغامی را از یک نویسنده دریافت می کند.
مهارت های رمزگشایی:زبان یک رمز است که باید برای رسیدن به معنای پیغام کشف گردد.
4)خلق مجدد(باز تولید): خواننده مفهوم مورد نظر نویسنده را دوباره خلق می کند.
5)مهارتهای پویا(فعال):مطابق نظریه گودکن, خواندن یک بازی حدسی روان بازشناختی است.
خواندن یک بازی حدسی روان زبان شناختی است... خوانندگان معنای عناصر نا آشنای متن را از طریق این رابطه با کل پیغام استنباط می کنند.
در رابطه با مهارتهای دیگر, چستین(Chastain) ادعا می کند که خواندن برای معنا, فرآیند ارتباطی و ذهنی مشابه با مهارتهای دیگر است. خواندن جریان ارتباطی را در هر یک از دیگر مهارتهای زبانی تسهیل می کند.
رابطه علامتی منطقی یک راهکار مقدماتی است. این رابطه به مرحله اولیه یادگیری برای خواندن از طریق بلند خوانی و تمرین دیکته, آزمایشگاه, نوار, ضبط صوت و غیره محدود است. گوش دادن به بلند خواند فردی دیگر فعالیت خیلی محرکی نیست. دانش آموزان به سرعت خسته می شوند. آنها در ابتدا باید یاد بگیرند که شبیه سازی کنند(تقلید کنند) و مطالب را با گفتگوی بعدی پیوسته تطبیق دهند.
البته این مطلب برای مبتدی ها قانون محسوب نمی شود. دانش آموزان نباید با انطباقهای غیر معمول و بی فایده خسته شوند.
بر طبق تجربه شما, کدام یک از روابط منطقی بیشترین مشکلات را برای دانش آموزان شما ایجاد می کند؟ آیا پیشنهادی در رابطه با تدریس موثرتر آنها دارید؟
دیدگاه دیگر از لحاظ ساختار, بی معنایی است. برمبنای این عقیده, چستین اظهار می دارد که معنا در مطلب نوشتاری قرار نمی گیرد, در عوض, خواننده معنی مورد نظر نویسنده را, بر مبنای آنچه بین متن و دانش پیش زمینه ای او رخ می دهد, مجدداً خلق می کند. هدف از زبان ایجاد ارتباط است. به راستی خواندن, پیغامی را که در آن ابزارهای لغوی مهم هستند حمل می کند.
فعالیت های خواندن به منظور انگیزش دانش آموز در خواندن تکلیف و برای آماده سازی آنها به منظور توانایی برای خواندن آن انجام می شود. رینلگر و دبر, فعالیت پیش خواندن را فعالیت توانا سازی و برای درک مطلب می نامند. این تجربه, درک را نیز شامل می شود. اهدافی برای روبرو شدن با متن و ساختار مطلب.
ممکن است معلم به دانش آموزان مطلبی در مورد ساختار فصل راهنمای کتاب برای استفاده از استراتژی بیاموزد و درک و بازیافت اطلاعات را در دانش آموزان افزایش دهد. در این مورد چند دیدگاه حمایتی مثل فرآیند SQ3R وجود دارد که شامل موارد زیر است: بررسی سئوال, خواندن, یادآوری و مرور.
"نقشه داستان" تکنیک دیگری است که از آن طریق دانش اموزان یاد می گیرند روابط مهم را در خواندن با قراردادن ایده ها, وقایع و فصل های اصلی از "دایره اتصال" نشان دهند.
نقشه های داستان ممکن است شامل ایده های اصلی و جزئیات متوالی, تشابه ها, تباین ها یا علت و معلول ها باشند.
طبق نظریه کراشن وترل(1983), خواندن یک استراتژی ارتباطی است.
1)برای معنا بخوانید
2)همه کلمات را جستجو نکنید
3)معنا را پیش بینی کنید
4) از متن استفاده کنید.
"در روش شناسی ما " روش خواندن" را داریم".
در آموزش زبان خارجی, یک برنامه یا روش که در آن درک خواندن مقصود اصلی است. در روش خواندن a) زبان خارجی به طور کلی از طریق متون نوشتاری با لغات و ساختارهای آسان معرفی می شود
b) در ک از طریق ترجمه و تحلیل گرامری آموخته می شود.
c) اگر زبان گفتاری آموخته شود, معمولاً برای تقویت خواندن به کار می رود و به خواندن شفاهی متون محدود است.
هدف از خواندن, خواندن برای معنا یا برای خلق مجدد معنی مورد نظر نوسینده است. خواندن شامل درک می شود, هنگامی که خوانندگان درک نمی کنند, در حال خواندن نیستند.
" روش wwp" (1980 توسط استنفر بیان شده است) توجه به سه سوال را شامل می شود
1)به چه چیزی می اندیشید(درباره متن خواندنی)
2)چرا اینگونه فکر می کنید
3) آنرا اثبات کنید
سئوالهای درک ممکن است شامل موارد زیر باشد:
1)استنباط(به معنای استنباط معنایی است که مستقیماً در متن خواندنی ذکر نشده است.
2)ساخت: ترکیب بخشها به عناصر جدایی که یک کل را تشکیل می دهند.
3)تأویل: بیان معنای یک کلمه یا یک عبارت با استفاده از کلمات یا عبارتهای دیگر, اغلب در تلاشی برای درک ساده تر معنی.
4)ایده اصلی که می تواند در شکل یک مقاله مختصر باشد.
اندرسون (1984 صفحه 186) تباین بین دو روش اصلی برای درک را در مقایسه زیر خلاصه می کند.
مدل مهارت
1) خواندن از مهارتهای جدا تشکیل شده است
2)خواندن ترتیب مهارتی سلسله مراتبی دارد
3)بکاربردن مهارتهای خوردن به معنی منتهی می گردد.
4)خواندن فرآیندی مجزا از صحبت کردن, گوش کردن و نوشتن است.
5)خواندن یک فرآیند انفعالی است.
6)خواندن فرآیندی دقیق است.
7)در خواندن شکل قبل از نقش می آید(قرار دارد)
مدل روانشناسی
1)خواندن یک فرآیند یک پارچه است.
2)خواندن ترتیب مهارتی ندارد.
3)خواندن بر معنا متمرکز است.(معنا مرکزی است)
4)خواندن یکی دیگر از فرآیندهای زبانی است.
5)خواندن یک فرایند پویا(فعال) است.
6)خواندن فرآیند دقیقی نیست.
7)در خواندن نقش قبل از شکل می آید.(قرار دارد)
فرهنگ لغت(زبانشناسی کاربردی) لانگمن, خواندن را به شکل زیر تعریف می کند.
1)درک یک متن نوشتاری به منظور درک مفاهیم آن, این فرآیند می تواند در سکوت(خواندن آرام(بی صدا)) صورت گیرد در کسی که از ان ناشی می شود. درک خواندن(درک مفاهیم) نامیده می شود.
2)بلند گفتن یک متن نوشتاری(شفاهی خواندن), این فرآیند می تواند با یا بدون درک مفاهیم صورت گیرد.
انواع مختلف درک مفاهیم اغلب بر طبق هدف خواننده در خواندن در نوع فرآیند خواندن بکار رفته تشخیص داده شده اند.
a)درک ادبی:خواندن به منظور درک, یادآوری برای بازخوانی اطلاعاتی که بطور واضح در متن گنجانده شده اند.
b)درک استنباطی: خواندن به منظور پیداکردن اطلاعاتی که به موضوع در متن بیان شده اند, با استفاده از تجربه خوانندوشهود و استنباط
c)درک انتقادی یا سنجشی:خواندن به منظور مقایسه اطلاعات متن با دانش و ارزش های خود خواننده.
d)درک حق شناسی: خواندن به منظور کسب پاسخ احساسی یا پاسخهای ارزشمند دیگر از متن.
معلم باید توضیح لازم را بصورت شفاهی ارائه دهد و دانش آموزان بصورت شفاهی نمود کلمات جدید را درک می کنند.بنابراین, دانش آموزان ایده هایی در مورد آنچه تصمیم به خواندن آن دارند خواهند دانست. بنابراین ممکن است در پیش بینی معنا به آنها کمک شود و قبل از اینکه آغاز به تلفظ آنها کنند کلمات را تنها بصورت گروهی بخوانند و یک گروه کامل را تشخیص دهند.دیورز یادآوری می کند که آشناسازی با زبان خارجی باید در شکل شفاهی باشد, سپس متن معرفی گردد.
بین اطلاعات بصری و غیر بصری در خواندن مبادله وجود دارد. مطلبی که بیش از همه شناخته شده است این است که در پس مردمک چشم برای تشخیص یک حرف, یک لغت یا معنای متن اطلاعات بصری کمی لازم است(ریورز 1981 نقل از فرانک اسمیت 1973)
به علاوه در بحثمان در مورد آشنا سازی شفاهی با درک مفاهیم, منظورمان از آشناسازی شفاهی بلند خواندن نیست. حتی صحبت کنندگان بومی نیز ممکن است متنی را بلند بخوانند بدون اینکه آن را درک کنند.
بلند خواندن بیش از آنکه رمز گشایی باشد, رمز سازی است و در آموزش خواندن, تاکید باید بر خواندن برای رمز گشایی معنا باشد. وادار کردن دانش آموزان به بلند خواندن اتلاف وقت است و نقطه تمرکز اشتباهی دردرس ایجاد می کند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مروری بر ادبیات