فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله انتقال قدرت

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله انتقال قدرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

انتقال قدرت

 

کلاچ وسیله ایست برای انتقال حرکت چرخشی از یک شفت به شفت دیگر. کلاچ در واقع یک وسیله قطع کردن و یا وصل کردن است که در سیستم‌های انتقال نیرو بکار می‌رود. اصولاً در سیستم‌های انتقال نیرو، توان و نیروی تولید شده در موتور برای استفاده به شکلی دیگر و یا استفاده در جایی دیگر نیاز به جابجایی و انتقال دارد. حال برای آنکه بتوان بر روی این انتقال نیرو کنترلی را اعمال کرد. ساده‌ترین راه استفاده از یک کلاچ است تا هر زمان که نیاز به توقف انتقال نیرو باشد، این عمل انجام پذیرد.
کلاچ یک اتصال اصطکاکی میان موتور اتومبیل به عنوان منبع تولید توان و جعبه دنده اتومبیل برقرار می‌کند. در حالی که کلاچ اتومبیل درگیر است توان از موتور به جعبه دنده و از آنجا به چرخها انتقال می‌یابد. لیکن گاهی لازم می‌شود که دنده مورد استفاده در جعبه دنده ماشین بر حسب شرایط جاده و سرعت حرکت ماشین تغییر کند. برای آنکه بتوان این تغییر را به راحتی انجام داد، ابتدا لازم است که توان را از چرخ دنده‌های موجود در جعبه دنده قطع کرد. برای قطع کردن این ارتباط توانی میان جعبه دنده و موتور از کلاچ استفاده می‌شود. این کار برای راننده اتومبیل می‌تواند به‌راحتی فشاردادن یک پدال به کمک پای خویش باشد. لیکن فشار دادن این پدال پایی باعث فاصله گرفتن محور جعبه دنده از صفحه در حال چرخش موتور (فلایویل) خواهد شد. بوجود آمدن فاصله، معادل است با قطع ارتباط و انتقال توان. در این حالت راننده برای مدت کوتاهی پدال کلاچ را نگه می‌دارد و در حالی که جعبه دنده تحت هیچ نیروی خاصی قرار ندارد دنده مناسب را انتخاب کرده و جعبه دنده را در آن دنده مطلوب قرار می‌دهد و سپس پدال کلاچ را رها می‌کند. در این حالت انتقال توان از موتور به جعبه دنده دوباره از سر گرفته خواهد شد.
ویژگیهای لحاظ شده در طراحی بهینه کلاچ
جهت طراحی بهینه کلاچ باید موارد گوناگونی را در نظر گرفت که در زیر به آنها اشاره می کنیم:
- انتقال ماکزیمم گشتاور : طراحی کلاچ باید بگونه ای باشد که بتواند 125 تا 150 درصد ماکزیمم گشتاور تولیدی موتور را منتقل کند.
- درگیری و خلاصی تدریجی : کلاچ و سیستمهای عملگر آن باید بگونه ای طراحی شوند که حین خلاصی و درگیری صفحات کمترین تکان را به خودرو منتقل کند.
- پخش سریع حرارت تولید شده : حین درگیری کلاچ بعلت وجود لغزش در ابتدای امر، گرمای زیادی تولید می شود که باید به طرقی دفع شود.
- بالانس دینامیکی : چون کلاچ عضو دوار متحرک است، بنابراین در سرعتهای زیاد جهت جلوگیری از بوجود آمدن نیروهای جانبی باید از لحاظ دینامیکی بالانس باشد.
- استهلاک نوسانات : طراحی کلاچ باید به گونه ای باشد که سبب از بین رفتن نوسانات انتقالی از موتور به سیستم انتقال قدرت و نوسانات انتقالی از چرخها به موتور شود.
- ابعاد کلاچ : از لحاظ ابعادی، کلاچ باید کمترین فضای ممکن را اشغال کند.
- اینرسی : قطعات متحرک کلاچ باید کمترین اینرسی ممکن را داشته باشند.
- سادگی در تعویض و تعمیر : تعویض قطعات و تعمیر آنها باید به سادگی صورت گیرد.
- سهولت در عملکرد کلاچ نزد راننده : عمل کلاچ گیری و تعویض دنده نباید برای راننده حالت خسته کننده و طاقت فرسایی داشته باشد.
انواع کلاچ
بدون لغزش : این نوع کلاچها دو حالت دارند؛ حالت خلاصی و حالتی که کلاچ کاملاً درگیر است. بنابراین در این حالت لغزش یا سایش در کلاچ به هیچ عنوان مشاهده نمی شود. (شکل1-1)
یکطرفه : این کلاچها در گردش از یک طرف همانند کلاچ بدون لغزش عمل می کند، اما اگر چرخش در جهت مخالف صورت گیرد دو صفحه کاملاً روی هم سر می خورند و هیچگونه انتقال نیرویی صورت نمی گیرد؛ بنابراین در این کلاچها گشتاور تنها از یک طرف منتقل می شود. (شکل1-1)

شکل1-1 (الف)کلاچ بدون لغزش (ب)کلاچ یکطرفه
اصطکاکی : اساس عملکرد این کلاچها درگیری دو صفحه دارای ضریب اصطکاک نسبتاً بالاییست که این درگیری سبب انتقال نیرو از یکی از صفحات به صفحه دیگر می شود. انواع مورد استفاده این نوع کلاچها شامل دیسکی، مخروطی، صفحه ای و تسمه ای می باشد.
هیدرولیک : در این نوع کلاچها نیرو از یکی از صفحات به سیال و سپس از سیال به صفحه متحرک مورد نظر منتقل می شود.
از میان انواع کلاچهای فوق تنها دو نوع آخر در خودروهای امروزی مورد استفاده قرار می گیرد .
کلاچ اصطکاکی
این نوع کلاچها به پنج نوع عمده زیر تقسیم می شوند :
- کلاچ مخروطی
- کلاچ تک صفحه ای
- کلاچ چند صفحه ای
- کلاچ نیمه گریز از مرکز
- کلاچ گریز از مرکز

 

کلاچ مخروطی Con Clutch) )
در این کلاچها همانگونه که از اسم آن پیداست سطوح اصطکاکی به شکل مخروطی هستند. هنگامی که کلاچ در گیر می شود، گشتاور از طریق فلایویل که سطح داخلی آن به شکل مخروطی است به سطح مخروطی دیگری که درون فلایویل جای می گیرد منتقل می شود. (شکل1-2) برای خلاص کردن کلاچ نیز سطح مخروط خارجی کمی از درون فلایویل بیرون کشیده می شود تا تماس دو سطح قطع شود.

شکل1-2 کلاچ مخروطی
مزایا : برای فشار یکسان وارده بر پدال، نیروی اعمالی برروی سطوح اصطکاکی در این حالت بزرگتر از نیروی محوری اعمال شده نسبت به کلاچ صفحه ای است.
معایب : اگر زاویه مخروط کوچکتر از حدود 20 درجه انتخاب شود، ممکن است حالت خود قفلی پیش بیاید و جدا کردن دو سطحی که با هم در حالت چرخش هستند مشکل شود.

کلاچ تک صفحه ای (Single Plate Clutch)
در این نوع کلاچ، صفحه اصطکاکی بین فلایویل و صفحه فشارنده نگهداشته می شود و نیروی اعمالی توسط صفحه فشارنده سطوح را به هم می چسباند. این نیروی اعمالی از طریق یک پدال که بوسیله پای راننده فشرده می شود بوجود می آید. (شکل1-3) این نیرو سبب فشرده شدن انگشتی متصل به صفحه فشارنده می شود و بدین ترتیب نیرو از پای راننده به صفحه اصطکاکی منتقل می شود. (شکل1-4)

شکل1-3 کلاچ تک صفحه ای
مزایا : در این نوع کلاچ تعویض دنده نسبت به کلاچ مخروطی آسانتر است، زیرا جابجایی پدال در این حالت کمتر است و همچنین مانند کلاچ مخروطی مشکل قفل شدن در این حالت وجود ندارد.
معایب : فنرها در این نوع کلاچ نسبت به حالت مخروطی باید سختی بیشتری داشته باشند و در نتیجه نیروی فشارنده بزرگتری مورد نیاز است.


شکل1-4 (الف)اجزا یک کلاچ تک صفحه ای (ب)نمونه یک کلاچ تک صفحه ای با فنر فشاری
کلاچ تک صفحه ای با فنر دیافراگمی (Diaphragm Spring Clutch )
اساس کار این نوع کلاچها همانند کلاچ تک صفحه ای است با این تفاوت که در اینجا بجای فنرهای پیچشی از فنر دیافراگمی استفاده می شود؛ این فنرها در حالت عادی به شکل مخروط ناقص هستند، اما هنگامی که فشرده می شوند حالت تخت به خود می گیرند. (شکل1-5)

شکل1-5 فنر دیافراگمی و نمونه ای از کلاچ دیافراگمی
مزایا : به علت ذخیره انرژی در امتداد شعاعی طرح نهایی این کلاچ در امتداد محوری به مراتب کوچکتر و جمع و جورتر خواهد بود. فنر دیافراگمی در مقایسه با فنرهای تخت کمتر تحت تاثیر نیروی گریز از مرکز قرار می گیرند، لذا برای استفاده در دورهای بالاتر مناسب تر می باشند. در این طرح فنر دیافراگمی هم بعنوان فنر فشارنده و هم بعنوان قطعه ناخنی عمل می کند، لذا این قطعات از سیستم حذف شده اند و باعث کاهش وزن کل و سر و صدای سیستم می شوند. در مورد فنر مارپیچی رابطه نیرو و جابجایی فنر خطی است. لذا با سایش صفحات اصطکاکی، به نسبت مقدار نیروی فشارنده آنها نیز کاهش می یابد. در حالیکه در مورد فنر دیافراگمی این رابطه غیر خطی بوده و می توان آن را به نحوی طراحی نمود که حساسیت کمتری به سایش داشته باشد. (شکل1-6)
معایب: نیروی فنر دیافراگمی نسبت فنرهای پیچشی کمتر است، بنابراین فقط در ماشینهای سبک می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

شکل1-6 منحنی نیرو-جابجایی برای فنرهای مارپیچی و دیافراگمی
عملکرد این کلاچ همانند کلاچ تک صفحه ای است با این تفاوت که در اینجا بجای یک صفحه کلاچ، به تناسب گشتاور انتقالی مورد نظر از چندین صفحه اصطکاکی استفاده می شود. (شکل1-7) این امر باعث می شود که کلاچ بتواند گشتاور بزرگتری را منتقل کند. بنابراین این کلاچها بیشتر در خودروهای سنگین یا خودروهای مسابقه ای که به انتقال گشتاور بزرگتری نیاز دارند، مورد استفاده قرار می گیرد.

شکل1-7 نمونه ای از کلاچ چند صفحه ای
کلاچ نیمه گریز از مرکز (Semi-Centrifugal Clutch )
در این نوع کلاچها، فنرها برای انتقال گشتاور در سرعتهای معمولی طراحی می شوند، در حالیکه در سرعتهای بالاتر نیروی گریز از مرکز به انتقال گشتاور کمک می کند. (شکل1-8) در این کلاچها نیروی گریز از مرکز از طریق وزنه هایی بوجود می آید که همراه سایر اجزا دوار کلاچ می گردند. (شکل1-9)

شکل1-8 نمودار نیروی وارده روی صفحه فشارنده در کلاچهای نیمه گریز از مرکز

شکل1-9 مدلی از کلاچ نیمه گریز از مرکز
کلاچ گریز از مرکز (Centrifugal Clutch )
در این نوع از کلاچها بر خلاف کلاچهای نیمه گریز از مرکز، تنها از نیروی گریز از مرکز برای اعمال فشار بر روی صفحات و درگیر کردن کلاچ استفاده می شود. از مزایای این نوع کلاچ این است که به پدال کلاچ نیازی ندارد. کنترل کلاچ بصورت اتوماتیک و توسط دورموتور صورت می گیرد. خودروهایی که از این کلاچها استفاده می کنند، توانایی متوقف شدن با دنده درگیر را دارند، بدون اینکه خودرو خاموش شود. بنابراین در این حالت به مهارت کمتری از جانب راننده نیاز است.
نمونه ای از این کلاچها را در شکل1-10 مشاهده می کنید. طرز کار این سیستم بدینگونه است که هنگامی که سرعت خودرو افزایش می یابد، وزنه A در اثر افزایش نیروی گریز از مرکزبالا می رود، در نتیجه میله رابط B سبب اعمال نیرویی به صفحه C می شود. این نیرو توسط فنر E به صفحه D منتقل می شود. صفحه D شامل صفحه اصطکاکی است که توسط اعمال فشار با فلایویل F درگیر می شود. فنر G باعث عدم درگیری کلاچ در سرعتهای پایین و حدود rpm 500 می شود. زائده H مقدار نیروی گریز از مرکز را محدود می کند چرا که وزنه A نهایتاً در این نقطه متوقف می شود. نیروی p متناسب با نیروی گریز از مرکز در هر سرعت خاص است. در حالیکه نیروی Q اعمال شده بوسیله فنر G در همه سرعتها ثابت می باشد. نموداری از نیروی گریز از مرکز را در دورهای مختلف موتور در شکل1-11 می توان مشاهده کرد.

شکل1-10 اساس کارکلاچ گریز از مرکز

شکل1-11 نمودار نیرو-دور در کلاچهای گریز از مرکز

صفحه کلاچ شامل یک توپی، صفحه، فنرهای صفحه کلاچ و فنرهای لرزه گیر صفحه می باشد. لنتهای صفحه کلاچ به فنرهای صفحه کلاچ اتصال دارند. وقتی کلاچ درگیر می شود، فنرهای صفحه کلاچ اندکی جمع می شوند و ضربه ناشی از درگیری را جذب می کنند.
فنرهای لرزه گیر صفحه یا فنرهای پیچشی فنرهای لول کلفتی هستند که روی دایره ای در پیرامون توپی نصب می شوند. توپی از طریق این فنرها به حرکت در می آید. این فنرها به کاهش ارتعاشات پیچشی، که ناشی از ضربه های توان موتور است کمک می کند؛ در نتیجه توان بصورت یکنواخت و نرم به جعبه دنده منتقل می شود. در دو طرف لنتهای صفحه کلاچ شیارهایی دیده می شود.در هنگام خلاص شدن کلاچ این شیارها مانع چسبیدن لنت به چرخ لنگر یا صفحه فشارنده می شوند. به سبب وجود این شیارها، ایجاد خلاء بین لنت و چرخ لنگریا صفحه فشارنده و در نتیجه چسبیدن لنت غیرممکن خواهد بود. این شیارها به خنک کردن لنت نیز کمک می کنند. (شکل1-12)

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   35 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انتقال قدرت

دانلود مقاله اهمیت نظارت

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اهمیت نظارت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

نظارت یا کنترل را به گونه‏هاى مختلف تعریف کرده‏اند. در همه این تعریف‏ها کنترل را نوعى مقایسه بین آن‏چه هست و آن‏چه باید باشد، دانسته‏اند. یکى از این تعاریف، از استونر است که مى‏گوید:
کنترل مدیریتى، فرآیندى است جهت حصول اطمینان از این‏که فعالیت‏هاى انجام شده، با فعالیت‏هاى برنامه‏ریزى شده مطابقت دارد.(1)
در واقع، کنترل فراگیرتر از برنامه‏ریزى است. کنترل به مدیران کمک مى‏کند تا مراقب اثربخشى فعالیت‏هاى برنامه‏ریزى، سازماندهى و هدایت باشند. بخش اصلى فرآیند کنترل، اعمال اقدامات اصلاحى مورد نیاز است.
استونر کنترل را بر اساس عوامل اصلى فرآیند کنترل نیز تعریف کرده است:
کنترل مدیریتى، تلاشى منظم است براى تعیین استانداردهاى اجراى عملیات، در جهت هدف‏هاى برنامه‏ریزى، طراحى نظام‏هاى بازخورد اطلاعات، مقایسه عملیات اجرا شده با استانداردهاى پیش‏بینى شده، تعیین میزان انحرافات و سنجش اهمیت آن‏ها و اجراى هر اقدام ضرورى براى اطمینان از این‏که با مؤثرترین و کارآمدترین شیوه، از همه منابع موجود، براى تحقق هدف‏هاى مشترک استفاده شده است...(2)
اهمیت نظارت: در یک سازمان ممکن است برنامه‏ریزى انجام شده، ساختار سازمانى ایجاد و کارکنان هدایت و برانگیخته شده باشند، ولى هنوز هیچ اطمینانى وجود نداشته باشد که فعالیت‏ ها آن‏گونه که برنامه‏ریزى شده‏اند و هدف‏ها آن‏طور که مدیران خواهانند، تحقق یابند. بنابر این، کنترل به عنوان آخرین حلقه زنجیره وظایف مدیر، داراى اهمیت است. با وجود این، ارزش وظیفه کنترل، بیش‏تر در رابطه با فعالیت‏هاى برنامه‏ریزى و تفویض اختیار تعیین مى‏شود.
یکى از عللى که موجب مى‏شوند مدیران به سختى تفویض اختیار کنند، این است که آنان نگرانند زیردستان کارى را که مسؤولیتش برعهده آنان است، به درستى انجام ندهند. بنابر این، بسیارى از مدیران ترجیح مى‏دهند که کارها را خودشان انجام دهند و از تفویض اختیار خوددارى مى‏کنند. اگر مدیر، نظام کنترل مؤثرى به وجود آورد، این بى‏میلى به تفویض اختیار کاهش مى‏یابد. چنین نظام کنترلى مى‏تواند اطلاعات و بازخورد عملکرد زیردستانى را که اختیارات به آنان تفویض شده است، فراهم کند. بنابر این، نظام کنترل مؤثر، دارى اهمیت است؛ زیرا مدیرانى که اختیار خود را تفویض مى‏کنند، چون خود نهایتاً مسؤول تصمیم‏هایى هستند که زیردستان مى‏گیرند، به ساز و کار بازخورد نیازمندند.(3)
- چه چیزى باید کنترل شود؟
1. دیدگاه سنتى
این دیدگاه مبتنى بر کار فردریک وینسلور تیلور، پدر مدیریت علمى است. او تأکید مى‏کرد که با کنترل جدى مدیریتى، در سراسر محیط کار، نظمى ایجاد مى‏شود که موجب تحقق کارآیى نیروى کار مى‏گردد.
در محیطى که عرصه مطالعات تیلور بود، کار به اجزاى کوچکى تقسیم شده بود. مشاغل براى افرادى که مسؤول اجراى آن بودند، استاندارد شده بود و ساختار مدیریتى سلسله مراتبى وجود داشت که تلاش مى‏کرد براى افزایش کارآیى کارگر، کارکنان را کنترل کند. تیلور طرفدار جدایى برنامه‏ریزى از اجرا بود؛ زیرا مى‏بایست مدیران، مسؤول برنامه‏ریزى و کارکنان، مسؤول اجرا باشند. تیلور فکر مى‏کرد که مدیران، فاقد دانش مورد نیاز براى فرآیندهاى عملیاتى سازمانى هستند.
2. دیدگاه جدید(4)
باید به جاى افراد، فرآیندها را کنترل کرد. به همین علت، این شرکت‏ها با مشارکت دادن کارکنان در وظیفه کنترل، با گسترش حوزه مشاغل و با دادن فرصت به گروه‏هاى خودگردان، براى پرداختن به مسائل گوناگون، موجب بهبود بهره‏ورى و کیفیت در سازمان مى‏گردند. در این شرکت‏ها کارکنان به جاى اجرا کردن وظایف محدود، براى مراقبت و اصلاح فعالیت‏هاى کارى خود تشویق مى‏شوند.
- تحلیل قرآنى نظارت‏
در مدیریت رحمانى، هم افراد و هم فرآیندها کنترل مى‏شوند. البته افراد از دو جهت کنترل مى‏شوند: یکى از جهت تخلفات و خطاها و دوم از جهت کیفیت عملکرد و اجراى برنامه‏ها. جهت اول، در مدیریت منابع انسانى، تحت عنوان «انضباط» و جهت دوم، در بحث نظارت، که در زمره وظایف مدیریت است، بحث مى‏شود.
فرآیندها نیز، که همان کیفیت اجراى برنامه‏ها و بررسى موانع و عوامل تسریع آن‏ها هستند، در کنار کنترل افراد، نظارت مى‏شوند. دلیل ما بر این ادعا، عمومیت آیات قرآن، در بعد نظارت است که به زودى به آن‏ها خواهیم پرداخت. این آیات، افراد و برنامه‏ها را موضوع نظارت و کنترل قلمداد مى‏کنند؛ مانند:
«و ما به داود از سوى خود فضیلتى بزرگ بخشیدیم (ما به کوه‏ها و پرندگان گفتیم:) اى کوه‏ها و اى پرندگان! با او هم‏آواز شوید و همراه او تسبیح گویید. و آهن را براى او نرم کردیم. به او گفتیم: زره‏هاى کامل و فراخ بساز و حلقه‏ها را به اندازه و متناسب کن و عمل صالح به جا آورید که من به آن‏چه انجام مى‏دهید، بینا هستم».(5)
طبق مضمون این آیات، خداوند برنامه و طرح زره‏سازى از آهن ذوب شده و به شکل محکم و زیبا را به حضرت داود و کارگزاران او واگذار مى‏کند و از سازمان او مى‏خواهد که این عمل را شایسته و مفید و بهینه انجام دهند و در پایان مى‏فرماید: «من به آن‏چه انجام مى‏دهید، بینا هستم»؛ یعنى شما کاملاً تحت کنترل و نظارت من هستید. البته آیه، درباره کنترل عمل و برنامه، صریح است؛ ولى عملى که حضرت داود و پرسنل او انجام مى‏دهند، خداوند عمل صالح را آنان طلب مى‏کند؛ یعنى عملى که مطابق اوامر او و برنامه ارائه شده توسط او باشد. قاعدتاً بصیر و بینا بودن خدا در این زمینه، چیزى نیست جز همان نظارت او بر افراد و فرآیند. هم‏چنین به دنبال آن، پاداش یا تذکرات اصلاحى است که چرا عمل صالح انجام نشده است.
هنگامى که افراد بدانند که خداوند، که مدیر آنان است، ایشان را با بینایى تحت نظارت دارد، بر دقت‏ها و ابتکارات خویش مى‏افزایند تا عمل انجام شده، صالح‏تر باشد.
خداوند در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید:
«اى پیامبران! از غذاهاى پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید، که من به آن‏چه انجام مى‏دهید، آگاهم».(6)
پیامبران به مثابه منصوبان و کارگزاران درجه اول خدا و اعضاى مرکزى سازمان رحمانى هستند. طبق آیه فوق، آنان مأمورند که از امکانات استفاده کنند و به جاى آن، عمل صالح انجام دهند و متوجه باشند که همه اعمال آنان تحت نظارت خداوند انجام مى‏شود و خدا به اعمال ایشان آگاه است. «علیم است» یعنى آگاهى دقیق و عمیق دارد.
از سوى دیگر، حدود هشتاد بار، در قرآن، عمل صالح در کنار ایمان مطرح شده است. با این ترتیب، استاندارد رحمانى براى سنجش عمل سازمانى، عبارت است از ایمان و عمل صالح؛ یعنى حسن فعلى و فاعلى با هم: «کسى که خواهان عزت است، باید از خدا بخواهد؛ زیرا همه عزت، براى خدا است. سخنان پاکیزه به سوى او صعود مى‏کند و عمل صالح را بالا مى‏برد. و آنان که نقشه‏هاى بد مى‏کشند، عذاب سختى براى ایشان است و مکر آنان نابود مى‏شود (به جایى نمى‏رسد)».(7)
طبق این آیات، عمل صالح به تنهایى عزت‏بخش و مورد قبول خداى عزیز نیست، بلکه کلمه طیبه و سخنان پاکیزه، که همان اراده و ایمان و نیت پاک است، عمل صالح را بالا مى‏برد و رفعت و درجه مى‏بخشد و گرنه، حتى عمل صالح، بالارونده و داراى نمره بالا نیست.
بر این اساس، استانداردى که موجب تصدیق عملکرد مى‏شود، مرکّب از عمل صالح و کلمه طیبه است. اراده پاک به منزله چاشنى و بال است که عمل صالح را سرعت مى‏دهد و بالا مى‏ برد. کار باید در عالى‏ترین حد باشد و از انسان‏هاى والامقام صادر شود تا داراى استاندارد بالا و عزت‏بخش باشد. از این رو، در مقام سنجش عملکرد باید دید که آیا عمل صادر شده، صالح است یا نه؟ و عامل آن، داراى چه انگیزه و روحیه و اراده‏اى بوده است. البته تشخیص استاندارد بالا و کمّى‏کردن این عامل کیفى، کار دشوارى است؛ ولى با یک ارزیابى دقیق و با توجه به سوابق و قوانین موجود، قابل تشخیص خواهد بود.
- فرآیند نظارت(8)
یک فرآیند کارآمد، داراى چهار مرحله است که عبارتند از: تعیین استانداردها، سنجش عملکرد، مقایسه عملکرد با استانداردها و اقدام کردن.
مرحله چهارم (اقدام کردن) به یکى از سه شکل انجام مى‏گیرد:
1. اقدام اصلاحى (اگر مغایرتى بین عملکرد و استاندارد مشاهده شود).
2. تصدیق عملکرد (اگر عملکرد، مطابق با استاندارد یا بالاتر از آن باشد).
3. تغییر استانداردها (اگر عملکرد سازمانى همیشه یا اکثراً کم‏تر از استاندارد باشد).
- نظریه مدیریت رحمانى‏
فرآیند یاد شده، عقلایى، طبیعى و مثبت است و مخالفتى با دیدگاه قرآنى و وحیانى ندارد. ظاهراً اختلاف نظرى درباره آن، بین متخصصان مدیریت نیز وجود ندارد. فقط این نکته را باید یادآور شد که استانداردى که در مدیریت رحمانى مطرح مى‏شود، عمل صالح است که نمادى از یک عمل بهینه و رشدآمیز است و در این تحقیق، چند بار درباره آن توضیح داده شد. عمل صالح عملى است که در آن، از کم‏ترین امکانات، بیش‏ترین بهره و بازده برده شود و از هر جهت، کامل و زیبا و مطابق آخرین رکوردهاى روز باشد. همه اعمال، در نظارت‏ها با عمل صالح - که عملى است مورد پسند خدا - سنجیده مى‏شوند.
- سطوح نظارت و کنترل(9)
1. کنترل راهبردى: کنترلى است که اجراى موفقیت‏آمیز برنامه‏هاى بلندمدت سازمان را تضمین مى‏کند و به تناسب طبیعت کار مى‏تواند از یک فصل تا یک دهه ادامه داشته باشد و مسؤولیت آن، بر عهده مدیریت عالى سازمان است.
2. کنترل کوتاه مدت: فرآیندى است که اجراى موفقیت‏آمیز برنامه‏ها را در سطح واحدها تضمین مى‏کند. مدیریت میانى، مسؤول کنترل کوتاه مدت است و به شکل هفتگى، ماهانه و فصلى اعمال مى‏شود.
3. کنترل عملیاتى: فرآیندى است که اجراى موفقیت‏آمیز برنامه‏هاى عملیاتى روزانه را با ارزیابى فعالیت‏هاى داخلى مورد نظر، تضمین مى‏کند. مدیران خط اول، مسؤول کنترل عملیاتى هستند که بر عهده سرپرستان خط اول است. این کنترل، بازخوردى کوتاه مدت، معمولاً به صورت روزانه، ساعتى یا هفتگى را فراهم مى‏کند.
- انواع نظارت‏
1. نظارت آینده‏نگر: این نظارت، پیش از وقوع هر فعالیتى صورت مى‏گیرد و هدف از آن، کاهش اشتباهات و به حداقل رساندن اقدامات اصلاحى است (و مطلوب‏ترین نوع کنترل است)؛ اما مستلزم کسب اطلاعات به موقع و دقیق است، که توسعه آن را با دشوارى روبه‏رو مى‏کند.
2. نظارت هم‏زمان: این نظارت، هم زمان با انجام فعالیت اجرا مى‏شود و از طریق آن، مشکلات، پیش از آن که پرهزینه شوند، حل مى‏شوند و توسط سرپرست انجام مى‏گیرد.(10)
3. نظارت و کنترل گذشته‏نگر: این نظارت، وابسته به بازخورد است. کنترلى است که پس از هر اقدامى به عمل مى‏آید. نقطه ضعف آن در این‏جا است که مدیر هنگامى اطلاعاتى از مسائل موجود به دست مى‏آورد که اشکال به وجود آمده و به سازمان صدمه وارد کرده است. این کنترل، نسبت به آینده‏نگر و هم‏زمان، دو امتیاز دارد:
الف. اطلاعات به دست آمده، واقعى است و مقایسه عملکرد و استاندارد را به‏خوبى نشان مى‏دهد، که موجب پاداش یا تنبیه مى‏شود.
ب. باعث انگیزش کارکنان مى‏شود؛ زیرا به موقع از نتایج کار خویش آگاه مى‏شوند.
نکته: به تناسب شرایط مى‏توان ترکیبى از هر سه کنترل را اعمال کرد.
بنابر آیات قرآن، نظام نظارت اسلام، همگانى و همیشگى است، به گونه‏اى که هیچ انسانى لحظه‏اى از دید تیز بین نظارت، دور نیست:
«ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏هاى نفس او را مى‏دانیم و ما به او از رگ قلبش نزدیک‏تریم. (به یاد بیاورید) هنگامى را که دو فرشته راست و چپ، که ملازم انسانند، اعمال او را دریافت مى‏دارند. انسان هیچ سخنى را بر زبان نمى‏آورد، مگر این‏که همان دم، فرشته‏اى مراقب و آماده براى انجام مأموریت (ضبط آن) است».(11)
«او کسى است که آسمان و زمین را در شش روز آفرید. سپس بر تخت قدرت قرار گرفت و به تدبیر و مدیریت جهان پرداخت. آن‏چه را در زمین فرو مى‏رود، مى‏داند و آن‏چه را از آن خارج مى‏شود و آن‏چه را از آسمان نازل مى‏گردد و آن‏چه را به آسمان بالا مى‏رود. هر جا باشید، او با شما است و خداوند به آن‏چه انجام مى‏دهید، بینا است».(12)
«براى انسان مأمورانى هستند که پى‏درپى، از پیش رو و از پشت سرش او را از فرمان خدا حفظ مى‏کنند. خداوند سرنوشت هیچ قومى را تغییر نمى‏دهد مگر آن که آنان آن‏چه را در خودشان است، تغییر دهند و هنگامى که خدا اراده سوئى به قومى (به علت اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد و جز خدا سرپرستى نخواهد داشت».(13)
آن‏چه از این آیات استفاده مى‏شود، این است که چه خداوند و چه مأموران ناظر خدا، یک لحظه انسان را از نظارت و مراقبت و کنترل خود دور نمى‏کنند و اعمال او و خود او را تحت کنترل دارند. با این ترتیب، نظارت همیشگى است و گویا این ویژگى انسان است که اگر نظارت نشود، به فساد گرایش پیدا مى‏کند. نظارت همیشگى نیز با نظارت‏هاى دراز مدت، میان مدت و کوتاه مدت، قابل جمع است.
- معیارهاى نظارت و کنترل
1. اصل نظارت بر اعمال و افراد
«در هیچ حال و اندیشه‏اى نیستى و هیچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى‏کنى و هیچ عملى را انجام نمى‏دهید مگر این‏که ما گواه بر شما هستیم، در آن هنگام که وارد آن مى‏شوید. و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو پنهان نمى‏ماند، حتى به اندازه سنگینى ذره‏اى، و نه کوچک‏تر و نه بزرگ‏تر از آن نیست مگر این‏که همه آن‏ها در کتاب آشکار او (لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است».(14)
طبق این آیه، نظارت همه‏جانبه است و شامل افکار، طرح‏ها، برنامه‏ها، گزارش‏ها و عملکردها مى‏شود. هم‏چنین در هر سطحى و با هر درجه و ارزشى که باشند، تحت کنترل و ثبت و ضبط هستند. بر این اساس، در محدوده سازمانى، هیچ چیز نباید بر مدیران پنهان بماند.
2. هرکس باید بداند که تحت نظارت است‏
«آیا او نمى‏داند که خداوند مى‏بیند (همه اعمالش را)؟».(15)
«آیا گمان مى‏کند کسى او را نمى‏بیند؟».(16)
پیام این گونه آیات، این است که هرکس باید بداند که اعمالش تحت کنترل و نظارت است تا بر دقت کارهایش بیفزاید.
3. بالاترین کارگزاران نیز تحت نظارت و مراقبت هستند
«بر خداوند عزیز و رحیم توکل کن، همان کسى که تو را به هنگامى که برمى‏خیزى، مى‏بیند و نیز حرکت تو را در میان سجده‏کنندگان (تحت نظر دارد). او است خداى شنوا و دانا».(17) طبق این آیه، رسول خدا(ص) که بالاترین منصوب خداوند است، همه حرکات و سکناتش زیر نظر است.
4. با نظارت، تصمیم‏گیرى، به‏هنگام و مناسب مى‏شود (نظارت کاربردى)
«پروردگارت مى‏داند که تو و گروهى از آنان که با تو هستند، نزدیک به دو سوم شب یا نصف یا ثلث آن را به پا مى‏خیزید. خداوند شب و روز را اندازه‏گیرى مى‏کند. او مى‏داند که شما نمى‏توانید مقدار آن را به دقت اندازه‏گیرى کنید. پس شما را بخشید. اکنون آن‏چه بر شما میسر است، قرآن بخوانید».(18)
مطابق این آیه، خداوند بر کار رسول خدا(ص) و یاران او نظارت دارد و پس از این‏که سنگینى کار را بر آنان دید، تخفیف مى‏دهد. بر این اساس، نظارت‏ها باید تأثیر و نتیجه فورى داشته باشند تا نظارت‏شوندگان دلگرم باشند. بنابر این، با نظارت است که مى‏توان کارها را به دقت سنجش کرد و حق را به حق‏دار داد، کاستى‏ها را زدود و در عملکردها تعادل ایجاد کرد. 5. نظارت‏کنندگان باید کرامت و بزرگوارى داشته باشند و از حقیقت عدول نکنند
«بى‏شک، بر شما نگاهبانانى (ناظرانى) والامقام و نویسنده گمارده شده است که مى‏دانند شما چه مى‏کنید».(19)
بر اساس این آیات، ناظران داراى صفات بزرگوارى، نویسندگى و دانایى هستند که هر یک از این‏ها حساب شده و دقیق است و نظارت را کارآمد مى‏سازد.
6. نظارت‏ها بسیار دقیق انجام مى‏گیرد
«آنان همگى در یک صف، در پیش‏گاه پروردگارت عرضه مى‏شوند و به ایشان گفته مى‏شود که همگى نزد ما آمدید... و کتاب (نامه اعمال) آن‏جا گذارده مى‏شود. پس گنهکاران را مى‏بینى که از آن‏چه در آن است، ترسان و هراسانند و مى‏گویند: واى بر ما، این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته، مگر این‏که آن را به شمار آورده است. و این در حالى است که همه اعمال خود را حاضر مى‏بینند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمى‏کند».(20)
7. اَعمال، نظارت شده، ثبت و نوشته مى‏شوند و به آن‏ها استناد مى‏شود:
«این کتاب ما است که به حق با شما سخن مى‏گوید (و اعمال شما را بازگو مى‏کند). ما آن‏چه را انجام مى‏دادید، مى‏نوشتیم».(21)
- خاتمه‏
آن‏چه در ادبیات مدیریت اسلامى ملاحظه مى‏شود، متوجه ساختن بحث نظارت است به مهار تخلفات و کنترل بى‏نظمى‏ها. آیات و روایاتى هم که بدان‏ها استناد مى‏شود، براى اثبات وجود نظارت با معناى یاد شده در اداره اسلامى است؛ به‏ویژه استشهاد به نامه‏هاى متعدد حضرت امیرالمؤمنین(ع) خطاب به زمامداران خود، که بیش‏تر با لحن تند و قاطعى همراه است، در حالى ‏که بحث نظارت، عموماً و اصولاً به تخلفات کارى ندارد.
مبحث انضباط و نظم، به تخلفات ربط مى‏یابد و معمولاً نظامى در سازمان‏ها تشکیل مى‏شود تا به انواع مسائل اخلاقى و تخلفاتى رسیدگى کند که در مبحثى جدا از مباحث منابع نیروى انسانى مطرح گردید. بحث نظارت، به عملکرد و اجراى برنامه و بودجه و مقایسه استانداردها و عملکردها باز مى‏گردد. به بیان بهتر، کارگران یا کارگزاران بدون این‏که تخلف یا بى‏ انضباطى مرتکب شوند، بیش‏ترین تلاش خود را به کار مى‏برند؛ ولى مثلاً کار و برنامه، پیش‏رفتى ندارد. علت عدم پیش‏رفت، به نقص برنامه یا نارسایى نظام، یا به ضعف سازماندهى و تقسیم کار یا کم توانى و عدم گزینش صحیح کارکنان و... باز مى‏گردد.
بنابر این، جهت‏گیرى و رویکرد نظارت، بیش‏تر به سوى برنامه‏ریزى و تفویض اختیار است. بر این اساس، نظریه‏پردازان مدیریت، نوعاً مبحث انضباط را از جمله مباحث مدیریت منابع انسانى و مبحث نظارت را در زمره مطالب وظایف مدیریت مطرح مى‏کنند.
بحث انضباط، به اصلاح و مجازات و تنبیه افراد خاطى برمى‏گردد و بحث نظارت، به اصلاح برنامه‏ها و تنظیم و تصحیح نظام‏ها مربوط مى‏شود. طبق این اصطلاح، باید در ادبیات نظارتى مدیریت اسلامى تجدید نظر کرد. اگر نتیجه نظارت، کاستى‏هایى را نشان دهد، در حقیقت، کاستى‏هاى مدیریت است. اگر هم عتاب و خطابى هست، باید متوجه مدیران باشد. با این ترتیب، لحن تند امیرالمؤمنین(ع) خطاب به کارگزاران خود، از مقوله نظارت خارج مى‏شود، مگر این‏که تسامح شود و نظارت معنایى اعم پیدا کند و انضباط را نیز در بر گیرد. ارزیابى و نظارت نیز با هم تفاوت دارند. ارزیابى شاغل به هدف تعیین درجه شایستگى افراد است، که درجه توان، تخصص، ابتکار، تجربه، مهارت‏و دل‏سوزى، از شاخص‏هاى اصلى تعیین شایستگى به حساب مى‏آیند. پس از تعیین شایستگى است که پاداش‏ها، ارتقاها و ترفیعات موضوع پیدا مى‏کنند. در حالى که در نظارت، از شایستگى افراد بحث نمى‏شود، بلکه از پیش‏رفت کار و عوامل و موانع آن، سخن به میان مى‏آید. مبحث ارزیابى نیز مانند انضباط، به مدیریت منابع انسانى باز مى‏گردد. نظام پاداش و تنبیه هم، متعاقب آن‏ها مطرح مى‏گردد. در این تحقیق، با نظریه مدیریت رحمانى درباره ارزیابى و انضباط، اجمالاً آشنا شدیم. اکنون به دیدگاه این مدیریت، درباره نظارت مى‏پردازیم. اساس مدیریت رحمانى، بر رشد قرار گرفته است و از جلوه‏هاى رشد، رشد تولید، رشد سرمایه و رشد سازمانى است. رشد، استفاده بهینه از امکانات است. با توجه به این‏که نظارت، متفرع بر برنامه‏ریزى و زوج جدایى‏ناپذیر آن محسوب مى‏شود، برنامه‏ریزى باید به گونه‏اى باشد که پیش‏بینى موانع و عوامل اجراى آن، دقیق باشد وگرنه، در تحقق رشد، اخلال پدید مى‏ آید.
شاید بتوان یک نکته مشترک را بین سه نظام ارزیابى، انضباط و نظارت پیدا کرد و آن این که در هر سه، نیاز به یک نظام ناظر هست؛ یعنى در هر حال، کارها باید تحت نظر باشند تا پس از ارزیابى، شایستگى‏ها و پس از نظارت، کیفیت برنامه‏ها و پس از مراقبت، تخلفات به دست آیند. بنابر این، آیاتى که حاکى از یک نظام نظارتى در قرآن هستند، مى‏توانند به نوعى در هر سه عنصر اشتراک داشته باشند. (به این آیات اشاره شد).
بر این مبنا خداوند یا فرشتگان یا رسول خدا(ص) و یا مؤمنان اگر مراقب و ناظر یکدیگر معرفى مى‏شوند، هر سه نوع کار را نظارت مى‏کنند؛ اما با دقت علمى، این مباحث از یکدیگر تمایز پیدا مى‏کنند و در جاى جاى مباحث مدیریت استقرار مى‏یابند.
در این تحقیق، آیات نظارت، بیش‏تر در مبحث نظارت بر برنامه‏ها آورده شده‏اند، که علت این امر، تناسب بیش‏تر است.
نظام نظارتى نبوى و علوى نیز با بساطتى که داشته است، در هر سه امر (شایستگى، تخلفات و پیش‏رفت امور) مشترک بوده است. این‏طور نبوده که جاسوسان و عیون، که از سوى آن دو حاکم معصوم گمارده مى‏شدند، صرفاً تخلفات و تمردات را بررسى و گزارش کنند، بلکه امور مثبت و پیش‏رفت امور را نیز خبر مى‏داده‏اند.
این سخن قرآن که مى‏فرماید:«همانا بر شما نگاهبانانى قرار داده شده که والامقام و نویسنده هستند و به آن‏چه عمل مى‏کنید، آگاهند»،(22) معنایى عام دارد و این فرشتگان، به تعبیر قرآن، «یعلمون ما تفعلون» هستند؛ یعنى آن‏چه را انجام مى‏دهید، مى‏دانند. «آن‏چه انجام مى‏دهید» عنوانى عام است که اعمال مثبت و منفى، اخلاقى و کارى، بودجه‏اى و برنامه‏اى و... را شامل مى‏شود. به بیان دیگر، از این آیات، اصل نظارت سازمانى، در مدیریت رحمانى استنباط مى‏شود.
به همین علت، نظام نظارتى علوى و نبوى هم عام بوده است. اتفاقاً مدیریت‏نویسان اسلامى به مبحث نظارت که مى‏رسند، با حجم بسیارى از اطلاعات روبه‏رو مى‏شوند که از قرآن و سنت رسول خدا(ص) و سیره نظرى و عملى و علوى به دست مى‏آید و اصطلاحاً این بخش از مباحث مدیریت اسلامى، یعنى نظارت، نسبت به مباحث دیگر دچار تورم مى‏شود؛ ولى این حجم انبوه، خالى از تحلیلى است که به آن اشاره شد و چه بسا خلط و عدم تفکیک نیز صورت مى‏پذیرد و معلوم نمى‏شود که موضوع این نظارت، چیست، بلکه بیش‏تر، جنبه‏هاى انضباطى و تخلفاتى و تعزیراتى آن لحاظ مى‏شود. البته شرایط، ویژگى‏ها و اقتضائات حکومت علوى نشان مى‏دهد که تخلفات فراوانى انجام مى‏شده است، حتى از سوى منصوبان و مسؤولانى که توقع تخلف از آنان نمى‏رفته است، در حالى که در زمان حضرت رسول(ص) به علت نوپایى اسلام و حکومت، انگیزش بالاى تازه مسلمانان، پیروزى‏هاى پیاپى و مشاهده معجزات و کرامات فراوان، تخلفات، دست‏کم از سوى کارگزاران آن حضرت کم بود؛ ولى حکومت علوى، که پس از 25 سال از حکومت نبوى تشکیل مى‏شد، با کاهش انگیزه‏ها و تجربه انواع خلافت و سیره ‏هاى حکومتى متنوع، به گونه‏اى بود که نظارت بالایى را در بعد تخلفات و خیانت‏ها مى‏طلبید.
بر این اساس، حجم نامه‏ها و بلکه گفته‏هاى خطابى و عتاب‏آمیز، در نهج‏البلاغه فراوان است؛ ولى باز این بدان معنا نیست که نظارت‏هاى آن حضرت، منحصر به بُعد تخلفات بوده است، بلکه در میان همین نامه‏ها، که تعدادى از آن‏ها خواهد آمد، نظارت بر شایستگى‏ها و برنامه‏ها نیز ملاحظه مى‏شود.
از آن‏جا که مطالعه این نامه‏ها براى مدیران اسلامى پرفایده است، در این بخش از تحقیق، برخى از آن‏ها را مى‏آوریم و در پایان، به جمع‏بندى آن‏ها مى‏پردازیم. چینش نامه‏ها به گونه‏اى است که جا براى هرگونه تحلیلى وجود دارد و بر این نکته تأکید مى‏شود که جنبه‏هاى عام نظارتى (شایستگى، تخلفاتى و برنامه‏اى) در این نامه‏ها لحاظ شده است و صرفاً نظارت بر برنامه ‏ها نیست؛ اما چون در آخرین بخش تحقیق (نظارت) هستیم، پرداختن به همین جنبه عام نیز خالى از فایده نیست.
- نمونه‏هایى عالى از نظارت در سیره علوى‏
نظارت در زمان امیرالمؤمنین (ع) ضرب‏المثل است که شکل تکامل‏یافته نظارت‏هاى قبل بوده است، بلکه عده بسیارى معتقدند که همین نظارت‏هاى بسیار دقیق و فراوان مبتنى بر عدالت، زمینه‏ساز شهادت آن حضرت شد. نامه‏هاى آن حضرت، که در نهج‏البلاغه گردآورى شده‏اند، گویاترین اسناد براى بیان چگونگى نظارت در زمان آن حضرت و کیفیت اهتمام ایشان به انواع انضباط اقتصادى و سیاسى است. ما اکنون نمونه‏هاى شاخصى از این تذکرات را مى‏آوریم:
1. نقل شده است که شریح بن حارث قاضى، در عصر حکومت امام على (ع) خانه‏اى براى خود به هشتاد دینار خرید. وقتى این گزارش به امام رسید، وى را احضار کرده، به او فرمود:
«به من خبر رسیده که خانه‏اى به قیمت هشتاد دینار خریده و آن را قباله کرده‏اى و بر آن شهود و گواه گرفته‏اى». شریح پاسخ داد که اى امیر مؤمنان! چنین بوده است. امام نگاه خشم‏آلودى به او کرد و فرمود:
«اى شریح! به زودى کسى سراغت مى‏آید که نه قباله‏ات را نگاه مى‏کند و نه از شهودت مى‏پرسد. تو را از آن خارج مى‏کند و تنها به قبرت تحویل مى‏دهد. اى شریح! بنگر که این خانه را از ثروت غیر خود نخریده و آن را از غیر مال حلال خود نپرداخته باشى، که هم در دنیا و هم در آخرت، خود را زیان‏کار کرده‏اى. آگاه باش که اگر هنگام خرید، نزد من آمده بودى، نسخه قباله را این گونه مى‏نوشتم که دیگر در خریدن خانه‏اى حتى به بهاى یک درهم یا بیش‏تر، علاقه به خرج ندهى. نسخه قباله، این است: این چیزى است که بنده‏اى ذلیل از مردمان، که آماده کوچ است، خریده است. خانه‏اى از سراى غرور، در محله فانى‏شوندگان و در کوچه هالکان. این خانه، به چهار حد منتهى مى‏شود: یک حد آن به آفات و بلاها مى‏خورد. حد دوم به مصائب و حد سوم به هوا و هوس‏هاى سست‏کننده و حد چهارم آن به شیطان اغواگر منتهى مى‏شود و در خانه، همین جا است. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اهمیت نظارت

دانلود مقاله آب و فاضلاب مرند

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله آب و فاضلاب مرند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

در جهان صنعتی امروز و در دهکده ی جهانی پیشرفتهای علمی نیاز بشر به آنالیز داده های علمی نیازی اصلی و نهادین می باشد.
از اولین روزها که بشر شمردن را با رسم خطوطی بر دیواره ی غارها آغاز کرد تا امروز که پیشرفته ترین رایانه ها به کمک انسان آمده اند تا انسان در محاسبات خود سریع تر و دقیق تر به نتیجه برسد همواره علم مسیر تعالی را پیموده تا حدی که نیاز به آمار و نمودارهای آماری نه تنها در رشته ای خاص بلکه در تمام شاخه های علوم خودی نشان داده و برنامه ریزی و تصمیم گیری بدون آن امر محال می باشد.
محققین وپژوهشگران برای ارائه نمایی کلی از تحقیق خود به رسم آمار توسل جسته و از این طریق به کاربردی بدون پژوهشهای خود صحه گذاشته اند.
در تحقیق حاضر قصد بر این است که با ارائه ی طرحی دقیق مسائل مربوط به امر آب و فاضلاب در شهرستان خوی بررسی شود و امید می رود این اقدام بتواند متولیان امر اداره ی آب و فاضلاب را در تصمیم گیری ها و برنامه های آتی مدد رساند.
در ضمن از همکاری های صمیمانه کلیه کارکنان اداره آب و فاضلاب خوی که ما را در اجرای این طرح تحقیقی یاری نمودند قدر دانی نموده و برای آنان آرزوی موفقیت و بهروزی می نماییم.

 

 

 

 

 

بخش:

 

 

 


اول

 

 

 

پیش گفتار:

 

آب یکی از نعمتهای بی همتای الهی است که خداوند در 66 آیه ی قرآن کریم به نوعی از باران و آب یاد کرده است و بشریت را به تفکر در این نعمت خود فرا خوانده است و آیاتی مانند:(آیا به ابی که مینوشید اندیشیده اید) یا (ما آب را از آسمان به اندازه فرو فرستادیم)و... . همه ی اینها علاوه بر اثبات وجود خالق مهربان و اینکه جهان را مولائی است که کارهایش بر اساس خرد است اما انسانهای خاکی را نیز که خداوند به عنوان اشرف مخلوقات قلمداد فرموده باید تمام کارهایمان از خردمندی نشاط بگیرد همان طوری که خداوند فرموده آب را از آسمان به اندازه فرو فرستادیم یعنی اینکه استانداردی و میزانی در آفرینش و نزول آب وجود دارد پس مگر می شود آبی که به اندازه است بی حد و حساب بیش از اندازه مصرف کرد.
صرفه جویی در مصرف آب به معنای کم مصرف کردن نیست بلکه به معنای حفظ تعادل منطقی در مصرف آب است زیرا هر کس تنها به اندازه ی نیازش آب مصرف کند مشکل کمبود آب رفع میشود و ضریب اطمینان آب رسانی دائم و مستمر به همه ی نقاط شهر افزایش می یابد بخش قابل توجهی از آب به مصرف امور بهداشتی می رسد و این حق طبیعی مردم است اما آنچه گفته می شود و به طور یقین هم علمی است مصرف بهینه ی اب است. برآوردها نشان می دهد شهروندان با یک سوم حجم آبی که اکنون به مصرف می رسانند میتوانند تمام نیازهای خود را تامین نمایند البته لازم است یاد آور شویم که متاسفانه همه ی ما در مصرف نان-آب- برق- گاز- اتومبیل رعایت اعتدال یک هنر است و ما باید هنر مصرف انرزی و از جمله آب را بیاموزیم.
مصرف بی رویه آب در بعد خانوار موجب حاکمیت روحیه ی اصراف گری اعضای خانواده و در نهایت بی توجهی به حقوق اجتماعی میشود. به هر حال اگر خانواده ای به مصرف منطقی آب بی توجه باشد به طور یقین با بهران فرهنگی – اقتصادی و حتی اخلاقی روبه رو خواهد شد در بعد ملی نیز در نتیجه اسراف در مصرف آب نیاز به سرمایه گذاری در امر صنعت آب بیشتر می شود. همچنین بهره برداری بی رویه از آب باعث کاهش منابع آب شیرین بالا آمدن سفره های زیر زمینی آب شور و افزلیش مهاجرت می گردد.

 

 

 

 

 

 

 


تاریخچه و موضوع فعالیت شرکت آب و فاضلاب:

 

به استناد ماده 1 قانون تشکیل شرکتهای آب و فاضلاب مصوب 11/10/1369 در تاریخ 15/10/1370 شرکتی تحت عنوان شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجان غربی به جهت ایجاد تاسیسات تقسیم و توضیع آب شهری و تاسیسات مربوطه به جمع آوری ، انتقال و تصفیه ی فاضلاب همچنین بهره برداری از تاسیسات تامین تقسیم و توضیع آب شهری و و تاسیسات مربوطه به جمع آوری ، انتقال و تصفیه ی فاضلاب تشکیل و با اهداف ذیل شروع به کار نموده است.
الف- بهره برداری از تاسیسات مربوط با تامین و توضیع آب شهری بعد از آبگیر نظیر تصفیه ی خانه ها ، ایستگاههای پمپار ، خطوط انتقال ، منابع چاهها ، سیستمهای کنترل و شبکه های توضیع
ب- بهره برداری از شبکه های جمع آوری و انتقال فاضلاب ، تصفیه ی خانه هاو ایستگاههای پمپار مربوطه
ج- اجرای شبکه های مربوط به توضیع آب شهری
د- اجرای طرح های جمع آوری انتقال و تصفیه ی فاضلاب
ه- اجرای طرح های تامین و انتقال آب با توجه به تبصره ی 3 ماده 1 قانون تشکیل شرکت های آب و فاضلاب
و- سرمایه گذاری و شرکت در موسسات مرتبط با اهداف وظایف شرکت و به منظور ارتقاء کیفی وکمی فعالیت های شرکت
ز- انجام امور تحقیقاتی آموزشی در راستای اهداف شرکت و هماهنگ با برنامه ریزی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور
تبصره 3 ماده 1:
اجرای طرح های تامین و انتقال آب بر حسب مورد و در صورت توانایی درخواست شرکت های آب و فاضلاب از طریق وزارت نیرو به این شرکت ها تعویض می شود.
شرکت دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی بوده و امور آن بر طبق قانون تشکیل شرکت های آب و فاضلاب و مقررات اساسنامه شرکت اداره می گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش :

 

 

 

 

 

دوم

 

 

 

مقدار اب مصرفی 80 مشترک در طی سه دوره در سال 82

 


دوره های انتخابی سال 82:

 

دوره اول:ماههای فروردین و اردیبهشت(از 1/1/82 الی 24/2/82)

 

دوره دوم: ماههای تیر و مرداد(از 1/4/82 الی 24/5/82)

 

دوره سوم: ماههای بهمن و اسفند(از 1/11/82 الی 24/12/82)

 

 

 

 

 

محاسبات انجام شده روی مقادیر مصرفی به قرار زیر است:

 


تنظیم داده ها از کوچک به بزرگ – جدول توضیع فراوانی – میانگین – چارک و صدک – میانگین پیراسته –

 

میانگین وینزوری – میانگین نمونه گروه بندی شده – واریانس – انحراف معیار – دامنه نمونه – دامنه میان

 

چارکی نمونه – بافت نگار فراوانی نسبی – نمودار میله ای – نمودار کلوچه ای - چند بر فراوانی نسبی –

 

فراوانی تجمعی

 

 

 

 

 

تذکر 1 : جدول های توضیع فراوانی به 10 رده تقسیم شده اند که در یک دوره طول رده ی 10 و در دوره

 

دیگر طول رده ها 20 می باشد.(بر اساس مقادیر مصرفی)

 


تذکر 2 : داده هایی که صفر اعلام شده اند نشانگر این هستند که یا مشترک موقع قرائت کنتور در خانه نبوده یا

 

اصلا آبی مصرف نکرده و یا کنتور مشترک خراب بوده است.

 

 

 

 

 

 

 


داده ها و جدول توضیع فراوانی:دوره اول(1/1/82الی 24/2/82)

 

19 19 19 18 18 17 17 14 14 14 14 14 13 12 10 10 6 5 4 4 4 2 2 0 0 0

 


32 32 31 31 31 31 31 29 28 27 27 27 25 25 25 23 22 21 20 20 19 19

 


53 52 50 50 48 47 47 45 43 43 41 40 38 37 37 36 35 34 33 33 33 32

 


99 84 75 72 70 62 62 59 58 53

 

 

 

 

 



درصد فراوانی تجمعی فراوانی تجمعی درجه Mi Fi MiFi
فراوانی نسبی فراوانی مطلق مرکز
دسته رده ها
(C-L)
12
12 54 75/330 63 15/0 12 25/5 5/10-0
20
20 81 5/4324 279 22/0 18 5/15 5/20-5/10
41
41 5/49 75/7152 5/280 13/0 11 5/25 5/30-5/20
58
58 5/76 25/21424 5/603 21/0 17 5/35 5/40-5/30
68
68 45 5/20702 455 12/0 10 5/45 5/50-5/40
73
73 5/22 25/15401 5/277 06/0 5 5/55 5/60-5/50
75
75 9 5/8580 131 02/0 2 5/65 5/70-5/60
78
78 5/13 75/17100 5/266 03/0 3 5/75 5/80-5/70
79
79 5/4 25/7310 5/85 01/0 1 5/85 5/90-5/80
80
80 5/4 25/91207 5/95 01/0 1 5/95 5/100-5/90

 

360 75/111447 2497 1 80 جمع

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


محاسبات آماری دوره اول:

 

 

 


- میانگین:

 

 

 

میانگین آب مصرفی 80 خانوار در طی این دوره 21/31 متر مکعب می باشد.

 

- چارک ها:

 

 

 

در حدود 25 درصد از 80 خانوار مقدار 9/14 متر مکعب آب مصرف کرده اند.

 

 

 

در حدود 50 درصد از 80 خانوار مقدار 6/38 متر مکعب آب مصرف کرده اند.

 

 

 

در حدود 75درصد از 80 خانوار مقدار 5/42 متر مکعب آب مصرف کرده اند .

 

میانگین پیراسته و وینزوری و میانگین نمونه گروه بندی شده:

 


609/27=میانگین پیراسته

 

437/28=میانگین وینزوری

 

2125/31=میانگین نمونه گروه بندی شده

 

- دامنه نمونه و دامنه میان چارکی نمونه:

 

99 =0-99=دامنه نمونه

 

مقادیر مصرفی آب در این دوره بین 0 تا 99 پخش شده است.

 

6/27=9/14-5/42=دامنه میان چارکی

 

مقادیر 9/14 تا 5/42 در نیمه مرکزی مقادیر مصرفی آب در این دوره پخش شده است.

 


- واریانس و انحراف معیار نمونه گروه بندی شده:

 

 

 

داده ها وجدول توزیع فراوانی:دوره دوم(1/4/82الی24/5/82)

 


29 27 27 27 26 26 24 22 20 19 19 18 17 12 11 10 9 7 6 6 4 2 0

 

48 47 45 45 45 44 41 40 38 38 38 37 37 36 35 34 33 33 32 31 31 31

 

84 79 78 77 76 75 74 73 70 68 67 67 65 62 61 56 56 55 55 53 53 51

 

199 189 137 134 121 118 106 101 98 88 87 85

 

 

 

 

 

 

 



درصد فراوانی تجمعی

فراوانی تجمعی
درجه

 

Mi Fi

 

MiFi
فراوانی نسبی
فراوانی مطلق
مرکز
دسته
رده ها
(C-L)

 

15 15 5/67 9375/1575 75/153 18/0 15 25/10 5/20-0

 

38 38 5/103 75/21395 5/701 28/0 23 5/30 5/40-5/20

 

52 52 63 5/3573 707 17/0 14 5/50 5/60-5/40

 

66 66 63 5/69583 987 17/0 14 5/70 5/80-5/60

 

72 72 27 5/49141 543 07/0 6 5/90 5/100-5/80

 

75 75 5/13 75/36630 5/331 03/0 3 5/110 5/120-5/100

 

78 78 5/13 75/51090 5/391 03/0 3 5/130 5/140-5/120

 

78 78 0 0 0 0 0 5/150 5/160-5/140

 

78 78 0 0 0 0 0 5/170 5/180-5/160

 

80 80 9 5/72580 381 02/0 2 5/190 5/200-5/180

 

360 18/337702 25/4178 1 80 جمع

 

 

 

 

 

 

 


محاسبات آماری دوره دوم:

 

 

 

- میانگین:

 

 

 

میانگین آب مصرفی 80 خانوار در طی این دوره 22/52 متر مکعب می باشد.

 

- چارک ها:

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آب و فاضلاب مرند

دانلود مقاله ریخته گری

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله ریخته گری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
این تعریف که ««متالوژی که از قدیمی‌ترین هنرها و یکی از جدیدترین علوم است»» ، بخوبی تاریخچه طولانی و جالب رشته متالوژی را بیان می‌کند. از زمانی که بشر فلز را شناخت، متالوژی را به‌عنوان یک هنر فرا گرفت. این علم ، فرآوری مواد معدنی از کانه‌های آنها (جداسازی از سنگ معدن) ، ذوب ، تصفیه و تولید شمش ، بهبود خواص و تهیه آلیاژها و فن کار بر روی فلزات و شکل دادن آنها را در بر می‌گیرد. صنعت متالوژی در جهان از دیرباز به‌عنوان صنعت مادر شناخته شده ، با پیشرفتهای روز افزون تکنولوژی ، نقش آن آشکارتر می‌گردد. شواهد باستان شناسی نشان می‌دهد که ساکنین فلات ایران ، جزو اولین اقوامی بوده‌اند که به کشف فلزات و استفاده از آن نائل گردیده‌اند. با در نظر گرفتن این سابقه دیرینه ، همچنین نقش روز افزون فلزات در زندگی بشر و وجود معادن غنی متعدد در کشورمان لازم است که دست‌اندرکاران متالوژی در شناسایی هر چه بیشتر این رشته کوشا بوده ، به طریقی سطح اطلاعات علمی و فنی سایرین را در این زمینه بالا ببرند.
تاریخچه متالوژی
دوره فلزات پس از عصر سنگ بوده ، از حدود 6 تا 7 هزار سال پیش از هجرت آغاز شده است. به نظر می‌رسد که مس اولین فلزی است که بطور خالص و طبیعی و جدا از مواد معدنی مورد استفاده بشر قرار گرفته است. با نگاهی به انوع سنگهای مس ، می‌بینیم که آنها کم و بیش از ظاهری فلزی با رنگهای الوان ، نظیر نیلی ، لاجوردی ، سبز ، طلایی و رخ برخوردار می‌باشند این امر می‌تواند یکی از علل عمده توجه بشر اولیه به ترکیبات حاوی مس باشد. از طرفی مس به‌صورت خالص در طبیعت یافت می‌شود و قابلیت شکل‌پذیری مناسبی دارد.

 

برخی از پژوهشگران نیز معتقدند که اولین بار ذرات براق طلا که در کف رودخانه ها پراکنده بوده است، توسط بشر شناسایی شدند. مصریان و شاید هندیان بیش از سایر ملل در استخراج طلا از سنگهای آن توفیق داشته‌اند. در ایران نیز از دوره هخامنشی ، آثار متعددی از طلا و نقره خصوصا در کنار رود جیحون و در شهر همدان کشف شده است.

 

با گذشت زمان ، قلع ، نقره ، سرب و آنیتموان (سنگ سرمه) نیز کشف شد. فلزکاران با استفاده از آتش ، سرخ کردن و سپس ذوب فلزات ، آمیختن آنها را تجربه کرده ، به شناخت تجربی آلیاژها توفیق یافتند. از اختلاط قلع و مس ، مفرغ پدید آمده ، عصر مفرغ آغاز شد. مفرغ از هنر زیبایی با مس ، طلا و نقره رقابت می‌کرد و سختی و دوامش از انها بیشتر بود و نیازهای بشر را نیز برای ساخت ابزارهای مختلف تامین می‌کرد، لذا بشر تا مدتها به فکر ساختن آلیاژ یا کشف فلز جدیدی نبود.

 

 

 

بدرستی معلوم نیست که انسان نخستین بار چگونه و از کجا سنگ آهن را کشف و ذوب نمود و فلز آهن را بدست آورد، اما از شواهد امر پیداست که از 5000 سال پیش انسانهای نخستین آهن را بکار می‌گرفتند و تقریبا در نصف این مدت ، آهن بعنوان وسیله ای زینتی و فلزی افسانه‌ای از توجه خاصی برخوردار بوده است. مصریان قدیم به آهن ، با- ان- پتن یا فلز بهشتی می‌گفتند.

 

به نظر می‌رسد که ابتدا شهاب‌های آسمانی که حاوی آهن و نیکل (15-6 درصد نیکل) بوده‌اند، توسط انسانهای نخستین بکار گرفته شده‌اند. اطلاق سنگ اسمانی و فلز ستارگان به آهن نیز موید همین است. آشوری‌ها ، بابلی‌ها ، کلدانی‌ها و عبری‌ها به‌علت گرانبها بودن آهن از آن در ساختن زیور آلات استفاده می‌کردند. در عهد حمورابی (2700 سال پیش از هجرت) ، بهای آهن هشت برابر نقره و معادل سه‌ربع بهای طلا بوده است.

 

در ایران قدیم نیز در دوره هخامنشی به مرور مصالح آهنی جای مصالح مفرغی را گرفت، بطوری‌که در اواخر این دوره ، اسلحه‌های آهنی جایگزین اسلحه‌های مفرغی شدند. پیشینیان ، سنگ معدن آهن را با زغال چوب مخلوط کرده ، مشتعل می‌نمودند. در دوران باستان ، در ایران ، بین النهرین ، یونان و روم مجموعا هفت فلز شناخته و بکار برده شده‌اند که شامل مس ، طلا (زر) ، نقره (سیم) ، آهن ، سرب (آبار) ، اقلع (ارزیز) و جیوه (سیماب) و پلاتین می‌باشند.
تولید فلزات در طول زمان
از دوران باستان تاکنون مجموعا 87 فلز کشف شده است که به جز 7 فلز مذکور ، 2 فلز در قرون وسطی ، 15 فلز در قرن دوازدهم هجری ، 43 فلز در قرن سیزدهم هجری و 20 فلز در قرن چهاردهم هجری (قرن معاصر) کسف شده‌اند. البته بین تاریخ کشف و زمانی که تولید فلزات از نظر اقتصادی مقرون به صرفه شده است، فاصله زمانی طولانی وجود دارد. چون در بررسی مسائل متالوژی ، نه‌تنها تولید فلزات امر مهمی می‌باشد، بلکه موارد کاربرد آنها نیز باید قابل توجیه باشد.

 

برای مثال اورانیوم در سال 1221هجری خورشیدی کشف شده است، اما تولید صنعتی آن تا سال 1320هجری خورشیدی (1841م.) طول کشیده است. به عبارت دیگر حدود یک قرن پس از کشف اورانیوم ، یعنی زمانی که پدیده شکافت اتمی فلزات هسته‌ای تحت استفاده مطلوب قرار گرفت، تولید آن در سطح صنعتی شروع گردید.

 

شکل‌گیری علم متالوژی
با گذشت زمان ، کشف روشهای جدید استخراج و تصفیه فلزات ، شناسایی مشخصات ساختاری و فیزیکی مواد و فنون جدید شکل دادن و کاربر روی فلزات ، صنعت متالوژی به عنوان شاخه ای از علم ، جایگاهی مستقل یافت. امروزه علم متلوژی را به دو بخش کلی شامل متالوژی استخراجی و متالوژی صنعتی تقسیم نموده‌اند که این دو بخش ، اخیرا در دانشگاهها نیز به‌عنوان گرایشهای رشته مهندسی متالوژی انتخاب شده‌اند.

 

متالوژی استخراجی و شیمیایی شامل جداکردن فلزات از سنگ معدن و تصفیه آنها (تولید فلزات) ، شناخت انواع کوره‌ها ، سوخت‌ها و فعل و انفعالات شیمیایی می‌باشد. این گرایش انواع متعددی از روشها را در بر می‌گیرد که از جمله می‌توان به کانه آرایی ، پر عیار کردن مواد معدنی ، شستن ، ذوب کردن ، تصفیه فلز مذاب و تولید شمش اشاره نمود.

 

متالوژی صنعتی شامل کار بر روی فلزات و مواد و تهیه محصول نهایی می‌باشد. در این گرایش همچنین خواص و مشخصات فیزیکی ، ساختاری و مکانیکی مواد نیز بررسی می‌شوند. منظور از کار کردن روی فلزات ، روشهای مختلف تولید مصنوعات فلزی می‌باشد که مهمترین شیوه‌های تولید عبارتند از: متالوژی ژودر ، شکل دادن ، جوشکاری و ماشینکاری.

 

انتخاب نوع روش تولید عمدتا به مسائل اقتصادی ، خواص فلزات ، زمان تولید ، اندازه ، شکل و تعداد قطعات مورد نیاز بستگی دارد. به‌عنوان مثال ، فلزاتی که خاصیت پلاستیک کمی دارند یا قطعاتی که دارای اشکال پیچیده هستند، به روش ریخته گری شکل داده می‌شوند.

 

ذوب فلزات بدون منبع حرارت
از آنجائیکه جامدات فلزی دارای دمای ذوب بالایی هستند برای مثال آلومینیوم دارای نقطه ذوب 660 درجه سانتیگراد و کلسیم دارای نقطه ذوب 810 درجه سانتیگراد می‌باشد، از این رو برای ذوب فلزات به منبع حرارت با درجه بالایی نیاز داریم اما به روش زیر می‌توان فلز آلومینیوم را به حالت مذاب درآورد. برای انجام این کار روی یک ظرف بزرگ پر از شن ، ظرف کوچکی پر از پودرهای مختلف و از جمله پودر آلومینیوم قرار داده می‌شود و بالای آن یک نوار باریک منیزیم بعنوان فتیله گذاشته می‌شود. با کبریت زدن به این فتیله ،بلافاصله یک شعله تماشایی و شدید بلند می‌شود و گرمای عجیبی نیز حاصل می‌گردد و بطوری که ظرف کوچک فلزی روی ظروف بزرگ پر از شن کاملا سرخ شده و محتویات آن بصورت آهن مذاب در می‌آید.
وسایل مورد نیاز
• پودر آلومینیوم
• پودر اکسید فریک
• پراکسید باریم
• یک ظرف کوچک و ضخیم فلزی
روش اجرا
برای اجرای این آزمایش ، پس از تهیه وسایل مورد نیاز ، ابتدا یک ظرف بزرگ فلزی نیز تهیه نموده و آن را پر از شن سازید و آزمایش را روی آن اجرا کنید تا حرارت شدید میز را نسوازند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ریخته گری

دانلود مقاله آبکاری فلزات

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله آبکاری فلزات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

آبکاری فلزات

 


پوشاندن یک جسم با یک لایه نازک از یک فلز با کمک یک سلول الکترولیتی آبکاری نامیده می‌شود. جسمی که روکش فلزی روی آن ایجاد می‌شود باید رسانای جریان برق باشد. الکترولیت مورد استفاده برای آبکاری باید دارای یونهای آن فلزی باشد که قرار است لایه نازکی از آن روی جسم قرار بگیرند.

 

 

 

نگاه کلی
فرایند آبکاری معمولا″ با فلزات گرانبها چون طلا و نقره ‌و کروم جهت افزایش ارزش فلزات پایه مانند آهن ‌و مس ‌و غیره و همچنین ایجاد روکشی بسیار مناسب (در حدود میکرومتر) برای استفاده از خواص فلزات روکش کاربرد دارد. این خواص می‌تواند رسانایی الکتریکی و جلوگیری از خوردگی باشد. فعل و انفعال بین فلزها با واسطه‌های محیطی موجب تجزیه و پوسیدگی آنها می‌شود چون فلزها میل بازگشت به ترکیبات ثابت را دارند. پوسیدگی فلز ممکن است به صورت شیمیایی(توسط گازهای خشک و محلولهای روغنی گازوئیل و نفت و مانند اینها) و یا الکتروشیمیایی (توسط اسیدها و بازها و نمک‌ها) انجام پذیرد. طبیعت و میزان خوردگی به ویژگی‌های آن فلز٬ محیط و حرارت وابسته است. روشهای زیادی برای جلوگیری از خوردگی وجود دارد که یکی از آنها ایجاد روکشی مناسب برای فلزها می‌باشد و معمول‌ترین روشهای روکش فلزها عبارتنداز: رنگین کردن فلزات ٬ لعابکاری ٬ آبکاری با روکش پلاستیک٬ حفاظت کاتدیک‌ و آبکاری با فلزات دیگر.
اصول آبکاری
به طور کلی ترسیب فلز با استفاده از یک الکترولیت را می‌توان به صورت واکنش زیر نشان داد:
فلز <-------- (الکترون) z + کاتیون فلزی

 

ترسیب فلز با روشهای زیر انجام می‌شود:
آبکاری الکتریکی
در این روش ترسیب گالوانیک یک فلز بر پایه واکنشهای الکتروشیمیایی صورت می‌گیرد. هنگام الکترولیز در سطح محدود الکترود/الکترولیت در نتیجه واکنشهای الکتروشیمیایی الکترون‌ها یا دریافت می‌شوند (احیا) و یا واگذار می‌شوند (اکسیداسیون). برای اینکه واکنشها در جهت واحد مورد‌ نظر ادمه یابند لازم است به طور مداوم از منبع جریان خارجی استفاده شود. واکنشهای مشخص در آند و کاتد همچنین در الکترولیت همیشه به صورت همزمان صورت می‌گیرند. محلول الکترولیت باید شامل یونهای فلز رسوب‌کننده باشد و چون یونهای فلزها دارای بار مثبت می باشند به علت جذب بارهای مخالف تمایل به حرکت در جهت الکترود یا قطبی که دارای الکترون اضافی می‌باشد (قطب منفی یا کاتد) را دارند. قطب مخالف که کمبود الکترون دارد قطب مثبت یا آند نامیده می‌شود. به طور کلی سیکل معمول پوشش‌دهی را می‌توان به صورت زیر در نظر گرفت:
- یک اتم در آند یک یا چند الکترون از دست می‌دهد و در محلول پوشش‌دهی به صورت یون مثبت در می‌آید.
- یون مثبت به طرف کاتد یعنی محل تجمع الکترون‌ها جذب شده و در جهت آن حرکت می‌کند.
- این یون الکترون‌های از دست داده را در کاتد به دست آورده و پس از تبدیل به اتم به صورت جزیی از فلز رسوب می‌کند.
قوانین فارادی
قوانین فارادی که اساس آبکاری الکتریکی فلزها را تشکیل می‌دهند نسبت بین انرژی الکتریکی و مقدار عناصر جا به جا شده در الکترودها را نشان می‌دهند.
• قانون اول: مقدار موادی که بر روی یک الکترود ترسیب می‌شود مستقیما″ با مقدار الکتریسیته‌ای که از الکترولیت عبور می‌کند متناسب است.
• قانون دوم :مقدار مواد ترسیب شده با استفاده از الکترولیت‌های مختلف توسط مقدار الکتریسیته یکسان به صورت جرم‌هایی با اکی‌والان مساوی از آنهاست.
بر اساس این قوانین مشخص شده است که 96500 کولن الکتریسیته (یک کولن برابر است با جریان یک آمپر در یک ثانیه) لازم است تا یک اکی‌والان گرم از یک عنصر را رسوب دهد یا حل کند.
آبکاری بدون استفاده از منبع جریان خارجی
هنگام ترسیب فلز بدون استفاده از منبع جریان خارجی الکترون‌های لازم برای احیای یون‌های فلزی توسط واکنش‌‌های الکتروشیمیایی تامین می‌شوند. بر این اساس سه امکان وجود دارد:
• ترسیب فلز به روش تبادل بار (تغییر مکان‌) یا فرایند غوطه‌وری: اساس کلی این روش بر اصول جدول پتانسیل فلزها پایه‌ریزی شده است. فلزی که باید پوشیده شود باید پتانسیل آن بسیار ضعیف‌تر (فلز فعال) از پتانسیل فلز پوشنده (فلز نجیب) باشد. و فلزی که باید ترسیب شود باید در محلول به حالت یونی وجود داشته باشد. برای مثال به هنگام غوطه‌ور نمودن یک میله آهنی در یک محلول سولفات مس فلز آهن فعال است و الکترون واگذار می‌کند و به شکل یون آهن وارد محلول می‌شود. دو الکترون روی میله آهن باقی می‌ماند. یون مس دو الکترون را دریافت کرده احیا می‌شود و بین ترتیب مس روی میله آهن می‌چسبد. و هنگامی که فلز پایه که باید پوشیده شود (مثلا آهن) کاملا″ توسط فلز پوشنده (مثلا مس) پوشیده شود آهن دیگر نمی‌تواند وارد محلول شود و الکترون تشکیل نمی‌شود و در نتیجه عمل ترسیب خاتمه می‌یابد. موارد استعمال این روش در صنعت آبکاری عبارت است از: مس‌اندود نمودن فولاد٬ نقره‌کاری مس و برنج٬ جیوه‌کاری٬ حمام زنکات٬ روشهای مختلف کنترل و یا آزمایش٬ جمع‌آوری فلز از حمام‌های فلزات قیمتی غیر قابل استفاده (طلا) با استفاده از پودر روی.

 

• ترسیب فلز به روش اتصال: این روش عبارت است از ارتباط دادن فلز پایه با یک فلز اتصال. جسم اتصال نقش واگذارکننده الکترون را ایفا می‌کند. برای مثال هنگامی که یک میله آهنی (فلز پایه) همراه یک میله آلومینیومی٬ به عنوان جسم اتصال در داخل یک محلول سولفات مس فرو برده می‌شود٬ دو فلز آهن و آلومینیوم به جهت فعالتر بودن از مس٬ به صورت یون فلزی وارد محلول می‌شوند و روی آنها الکترون باقی می‌ماند و چون فشار انحلال آلومینیوم از آهن بیشتر است از این رو اختلاف پتانسیلی بین دو فلز ایجاد شده و الکترون‌ها در روی یک سیم رابط٬ از سوی آلومینیوم به طرف آهن جاری می‌شوند. بنابراین مشاهده می‌شود که مقدار زیادی از یونهای مس محلول روی آهن ترسیب می‌شوند. ضخامت قشر ایجاد شده نسبت به روش ساده تبادل بار بسیار ضخیم‌تر است. از روش اتصال برای پوشش‌کاری فلزات پیچیده استفاده می‌شود.

 

• روش احیا: ترسیب فلز با استفاده از محلولهای حاوی مواد احیا کننده٬ روش احیا نامیده می‌شود. یعنی دراین روش الکترونهای لازم برای احیای یونهای فلزات توسط یک احیا کننده فراهم می‌شود. پتانسیل احیا کننده‌ها باید از فلز پوشنده فعالتر باشند٬ اما بابد خاطر نشان ساخت که اختلاف پتانسیل به دلایل منحصرا″ کاربردی روکش‌ها٬ نباید بسیار زیاد باشد. برای مثال هیپوفسفیت سدیم یک احیا کننده برای ترسیب نیکل است ولی برای ترسیب مس که نجیب‌تر است٬ مناسب نیست. مزیت استفاده از این روش در این است که می‌توان لایه‌هایی با ضخامت دلخواه ایجاد نمود. زیرا اگر مقدار ماده احیا کننده در الکترولیت ثابت نگه داشته شود می‌توان واکنش ترسیب را کنترل نمود. به ویژه غیر هادی‌ها را نیز بعد از فعال نمودن آنها٬ می‌توان پوشش‌کاری کرد.
آماده سازی قطعات برای آبکاری
برای بدست آوردن یک سطح فلزی مناسب نخستین عملی است که با دقت باید صورت گیرد٬ زیرا چسبندگی خوب زمانی به وجود می‌آید که فلز پایه٬ سطحی کاملا تمیز و مناسب داشته باشد. بدین علت تمام لایه‌ها و یا قشرهای مزاحم دیگر از جمله کثافات٬ لکه‌های روغنی٬ لایه‌های اکسید٬ رسوبات کالامین که روی آهن در درجه‌های بالا ایجاد می‌شوند را از بین برد. عملیات آماده سازی عبارتند از:
• سمباده‌کاری و صیقل‌کاری: طی آن سطوح ناصاف را به سطوح صاف و یکنواخت تبدیل می‌کنند.
• چربی‌زدایی: طی آن چربی‌های روی سطح فلزات را می‌توان توسط عمل انحلال٬ پراکندگی٬ امولسیون٬ صابونی کردن و یا به روش تبادل بار از بین برد.
• پرداخت: انحلال شیمیایی قشرهای حاصل از خوردگی روی سطح فلزات را پرداخت کردن می‌نامند که اساسا″ به کمک اسیدهای رقیق و در بعضی موارد توسط بازها انجام می‌گیرد.
• آبکشی٬ خنثی‌سازی٬ آبکشی اسیدی٬ خشک کردن: خنثی‌سازی برای از بین بردن مقدار کم اسید یا مواد قلیایی که در خلل و فرج قطعه باقی می‌مانندو همچنین آبکشی اسیدی برای جلوگیری از امکان تشکیل قشر اکسید نازک غیر قابل رؤیت که موجب عدم چسبندگی لایه الکترولیتی می‌شود.

 

 

 

 

 


موقعیت های استفاده از نانوتکنولوژی صنایع آبکاری
در سالهای اخیر نانوتکنولوژی که همان علم و تکنولوژی کنترل و بکارگیری ماده در مقیاس نانومتر است٬ تحقیقات فزاینده و موقعیت‌های تجاری زیادی را در زمینه‌های مختلف ایجاد نموده است. یک جنبه خاص از نانوتکنولوژی به مواد دارای ساختار نانویی یعنی موادی با بلورهای بسیار ریز که اندازه آنها معمولا کمتر از 100 میکرومتر است می‌پردازد٬ که این مواد برای اولین بار حدود دو دهه قبل به عنوان فصل مشترکی معرفی شدند. این مواد نانوساختاری با سنتز الکتروشیمیایی تولید شده‌اند که دارای خواصی از قبیل٬ استحکام٬ نرمی‌ و سختی٬ مقاومت به سایش٬ ضریب اصطکاک٬ مقاومت الکتریکی٬ قابلیت انحلال هیدروژن و نفوذپذیری٬ مقاومت به خوردگی موضعی و ترک ناشی از خوردگی تنشی و پایداری دمایی را دارا هستند. دریچه‌های آبکاری الکتریکی برای سنتز این ساختارها با استفاده از تجهیزات و مواد شیمیایی مرسوم برای طیف گستره‌ای از فلزات خالص و آلیاژها گشوده شده است. یک روش مقرون به صرفه برای تولید محصولاتی با اشکال بسیار متفاوت از پوششهای نازک و ضخیم٬ فویلها و صفحه‌ها با اشکال غیر ثابت تا اشکال پیچیده شکل‌یافته با روشهای الکتریکی است. از این رو فرصتهای قابل توجهی برای صنعت آبکاری وجود دارد تا نقش تعیین‌کننده‌ای را در گسترش کاربردهای جدید نانوتکنولوژی ایفا نماید که این امر به آسانی با تکیه بر اصول قابل پیش‌بینی متالوژیکی که در سالیان گذشته مشخص شده قابل تحقق است.
آبکاری با فلزات

 



آبکاری با نیکل
نیکل یکی از مهمترین فلزاتی است که در آبکاری به کار گرفته می‌شود. تاریخچه آبکاری نیکل به بیش از صدها سال پیش باز می‌گردد این کار در سال 1843 هنگامی که R.Rotlger توانست رسوبات نیکل را از حمامی شامل سولفات نیکل و آمونیوم بدست آورد آغاز گردید بعد از آن Adams اولین کسی بود که توانست آبکاری نیکل را در موارد تجاری انجام دهد. نیکل رنگی سفید شبیه نقره دارد که کمی متمایل به زرد است و به راحتی صیقل‌پذیر و دارای خاصیت انبساط و انقباض٬ جوش‌پذیر بوده و مغناطیسی می‌بلاشد. آبکاری با نیکل اساسا به منظور ایجاد یک لایه براق برای یک لایه بعدی مانند کروم و به منظور فراهم آوردن جلای سطحی خوب و مقاومت در برابر خوردگی برای قطعات فولادی٬ برنجی و حتی بر روی پلاستیکهایی که با روش‌های شیمیایی متالیزه شده‌‌‌اند به کار می‌رود. مواد شیمیایی که در الکترولیتهای نیکل به کار می‌روند عبارتنداز:
• نمک فلزی (مهمترین آنها سولفات نیکل است و همچنین از کلرید نیکل و سولفومات نیکل نیز استفاده می‌شود.)
• نمک رسانا (برای بالا بودن قابلیت رسانایی ترجیحا از کلریدها مخصوصا کلرید نیکل استفاده می‌شود.)
• مواد تامپونه کننده (برای ثابت نگه داشتن PH اصولا اسید بوریک به کار برده می‌شود.)
• مواد ضد حفره‌ای شدن (برای جلوگیری از حفره ای شدن به الکترولیتهای نیکل موادی اضافه می کنند که مواد ترکننده نامیده می شوند. سابقا از مواد اکسید کننده به عنوان مواد ضد حفره استفاده می‌شد.)
آبکاری با کروم
روکش‌های لایه کروم رنگی شبیه نقره٬ سفید مایل به آبی دارند. قدرت انعکاس سطح کروم‌کاری شده و کاملا″ صیقلی شده در حد 65% است (برای نقره 88%و نیکل 55%) در حالی که خاصیت انعکاس نقره و نیکل با گذشت زمان ضایع می‌شود٬ در مورد کروم تغییری حاصل نمی‌شود. لایه‌های کروم قابل جوشکاری نبوده و رنگ‌کاری و نقاشی را نمی‌پذیرند. کروم در مقابل گازها٬ موادقلیایی و نمکها مقاوم است اما اسید سولفوریک واسید کلریدریک وسایر اسیدهای هالوژن‌دار در تمام غلظتها ودر تمام درجه حرارتها بر روی کروم تاثیر می گذارند. به دنبال رویین شدن شیمیایی٬ روکش‌های کروم مقاومت خوبی در اتمسفر از خود نشان می‌دهند و کدر نمی‌شوند. از این رو به تمیز کردن و یا نو نمودن توسط محلولها یا محصولات حل کننده اکسیدها را ندارند. روکش‌های کروم تا 500 درجه سانتیگراد هیچ تغییری از نظر کدر شدن متحمل نمی‌‌شوند. رویین شدن حالتی است که در طی آن در سطح کروم٬ اکسید کروم (3+) تشکیل می شود. این عمل موجب جابه‌جایی پتانسیل کروم از 0.717 به 1.36 ولت می شود و کروم مثل یک فلز نجیب عمل می نماید. لایه های پوششی کروم براق با ضخامت پایین (در حدود 1 میکرومتر)که غالبا در کروم‌کاری تزیینی با آن روبه رو هستیم فولاد را در مقابل خوردگی حفاظت نمی‌کنند کروم کاری ضخیم که در مقابل خوردگی ضمانت کافی داشته باشد فقط از طریق کروم‌کاری سخت امکانپذیر است. با توجه به اینکه پوشش‌های کروم الکترولیتی سطح مورد آبکاری را به طور کامل نمی‌پوشانند از این رو کروم‌کاری تزیینی هرگز به تنهایی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد بلکه همواره آن را به عنوان پوشش نهایی بر روی واکنش‌هایی که حفاظت سطح را در مقابل خوردگی ضمانت می‌نمایند به کار می‌روند. معمولا به عنوان پایه محافظ از نیکل استفاده می‌شود.
آبکاری با مس
مس فلزی است با قابلیت کشش بدون پاره شدن٬ نرم و هادی بسیار خوب جریان برق و گرما. مس از هیدروژن نجیب‌تر است و در نتیجه نه تنها در مقابل آب و محلولهای نمک‌دار بلکه در مقابل اسیدهایی که اکسیدکننده نیستند نیز مقاومت دارد. اکسیدکننده‌ها و اکسیژن هوا به راحتی مس را به اکسید مس (I) و یا اکسید مس (II) تبدیل می‌کنند اکسیدهایی که برخلاف خود فلز در اکثر اسیدها حل می‌شوند. به دلیل وجود گازهای مخرب در محیط که دارای گوگرد هستند٬ روی اشیایی که از جنس مس هستند لایه هایی از سولفور مس به رنگ‌های تاریک و یا سبز تشکیل می‌شود.
الکترولیت‌های آبکاری مس
• الکتر‌ولیت‌هایی برپایه اسید سولفوریک یا اسید فلوریدریک
• الکتر‌ولیت‌هایی که فسفات در بر دارند
• الکتر‌ولیت‌ها ی سیانیدی
الکترولیت‌های اسیدی بر پایه سولفات مس به غیر از مس‌اندود نمودن مستقیم سرب٬ مس و نیکل برای دیگر فلزات مناسب نیستند. اینها روی آهن٬ آلومینیم و روی به طور مستقیم تولید روکش نمی‌کنند اگر در یک الکترولیت اسید اشیایی از جنس آهن٬ آلومینیم و روی فرو ببریم یک لایه اسفنجی در نتیجه مبادله یونی ایجاد می‌شود. این یک لایه پایداری بدون چسبندگی برای لایه‌های دیگر خواهد بود. بنابراین قبل از مس‌اندود نمودن این فلزات در محیط اسیدی باید حتما یک عملیات مس‌اندود نمودن در محیط اسیدی انجام گرفته باشد. الکترولیت‌های سیانیدی٬ علی‌رغم سمی بودنشان به علت دارا بودن خواص خوب اهمیت زیادی پیدا کرده‌اند. پوششهای حاصل از حمام‌های سیانیدی دارای توان پوششی خوبی می‌باشند٬ آنها دارای دانه‌بندی حاصل از چسبندگی فوق‌العاده‌ای‌اند. در نتیجه پدیده‌های شدید پلاریزاسیون٬ قدرت نفوذ الکترولیت‌های سیانیدی بهتر از حمام های مس‌کاری اسید است. الکترولیت‌های پیروفسفات مس برای ایجاد روکش‌های زینتی روی زاماک٬ فولاد٬ آلیاژهای آلومینیم و برای پوشش سطحی فولاد بعد از عملیات سمانتاسیون به کار برده می‌شود. موارد کابردی دیگر می‌توان مس‌کاری سیم‌ها و شکل‌یابی با برق را نام برد.
آلیاژهای مس
• برنج: آْلیاژی از مس و روی که CuZn30 نامیده می‌شود.
• برنز: آلیاژی از مس و قلع می‌باشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 30   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آبکاری فلزات