لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 22
بررسى آیات ناسخ و منسوخ
اگر از افراطى که برخى در زمینه اکتشاف نسخ در قرآن کرده اند، بگذریم، با یک سیر اجمالى در اقوالِ بزرگانِ قرآن شناس روشن مىگردد که به تدریج با ضابطه مند شدن اصطلاح نسخ، دایره نواسخ قرآن محدود و محدودتر گردیده و نظر محقّقان متأخر خط بطلانى بر نظریّه طرفداران فراوانى نسخ کشیده است به گونهاى که: پیشینیان تا حدود پانصد آیه را منسوخ مىدانستند.»(28)
مصطفى زید در کتاب خود، موارد ادّعایىِ نسخ را نزد متقدمان اینگونه گزارش مىکند:
ابوعبداللَّه، محمدبن حزم 214 مورد؛ ابوجعفر نحاس 134 مورد؛ ابنسلامه 213 مورد، و ابنجوزى 247 مورد را از مصادیق نسخ دانستهاند.(29)
سیوطى در الاتقان ضمن ردّ طرفداران کثرت نسخ، در یک بررسى در مورد آیاتنسخ، از ابتدا تا انتهاى قرآن موارد معدودى را ذکر نموده است که عبارتند از: سوره بقره شش آیه، آلعمران یک آیه، نساء دو آیه، مائده سه آیه، انفال سه آیه، نور دوآیه، احزاب یک آیه، مجادله یک آیه، ممتحنه یک آیه، مزّمّل یک آیه. مجموعه آیات منسوخ نزد سیوطى، 21 آیه است که در منسوخبودن یک مورد هم تردید مىنماید. زرقانى نیز به پیروى از سیوطى همین آیات را مورد بررسى قرار داده است.(30)
دکتر صبحى صالح پس از بیان این مطلب که محقّقان، آیات منسوخ قرآن را اندک مىدانند، به نظر سیوطى اشاره نموده مىگوید: <اگر بررسى نماییم، درمىیابیم آیاتى که پذیراى نسخند افزون بر ده آیه نخواهند بود.»(31)
آیةاللَّه محمدهادى معرفت در بررسىهاى خود، تنها هشت آیه را منسوخ مىداند، که عبارتند از: آیه نجوا، آیه عدد مقاتلان، آیه اِمتاع، آیه جزاى فاحشه، آیه توارث به ایمان، آیات صفح، آیات معاهده و آیات تدریجىبودن تشریع قتال.(32)
علاّمه شعرانى نیز به پنج مورد از نسخ معتقد است.(33) آیةاللَّه خوئى، جز یک مصداق براى نسخ قائل نیست و آن آیه نجواست.(34)
سید اسماعیل صدر افزون بر آیه نجوا، آیه 65 سوره انفال را نیز منسوخ مىداند.(35)
در پایان این بحث آیات ناسخ و منسوخ در تفسیر المیزان را انتخاب نموده به اختصار توضیح خواهیم داد.
- آیه عفو و بخشش
...فاعْفوا واصْفَحوا حتّى یَأتِىَ اللَّه بأَمْرِه.(36) این آیه دستور به گذشت از اهل کتاب درآغاز هجرت مىدهد. چراکه هنوز مسلمانان قدرت قابل ملاحظهاى نداشتند. علاّمه طباطبائى مىگوید: <گفتهاند این آیه با آیه قتال نسخ گردیده است.»(37) آیه قتال عبارت است از: قاتِلوا الَّذین لایؤمنونَ باللهِ ولا بالْیَوم الآخِرِ وَلا یُحرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّه وَرَسُولُه ولایدینون دینَ الْحَقِ من الّذین اوُتُوا الکتابَ حتَّى یُعطُوا الجزیَةَ عَنْ یدٍ وهُم صاغِرون؛(38) با کسانى از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمىآورند و آنچه را خدا و فرستادهاش حرام کردهاند، حرام نمىدارند و متدیّن به دین حق نمىگردند، کارزار کنید تا با جکمالج خوارى به دست خود جزیه دهند.
از این که علاّمه پس از نقل نسخ آیه سوره بقره، بر آن ایرادى نگرفته، چنین برمىآید که نظر خود وى نیز در این زمینه، مثبت بوده است.
- آیه نسخ حرمت زناشویى در شبهاى ماه رمضان
أُحِلَّ لَکُمْ لیلَةَ الصّیامِ الرَّفَثُ إلى نساءِکُم هُنَّ لباسٌ لکم واَنتم لِباسٌ لَهُنَّ...(39) در شبهاى روزه، همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است. آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید....
این آیه با نزولش حرمت را نسخ و حلیّتِ نزدیکى با همسران را تشریع نمود؛ همانگونه که گروهى از مفسّران این عقیده را دارند و تعابیرى نظیر أُحِلَّ لکم و کُنتم تختانون و فتابَ علیکم و فالآن باشروهنّ در آیه، اشعار یا دلالت بر حرمت سابق مىکند.(40)
- آیه جزاى فاحشه
واللاّتى یأتینَ الْفاحِشَةَ من نِساءِکُم فاستشهدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعةً منکُمْ فإِن شَهِدُوا فَاَمْسِکوهُنَّ فىِ البیوتِ حتَّى یتوفّاهُنَّ الْمَوتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سبیلاً؛(41) و از زنان شما، کسانى که مرتکب زنا مىشوند، چهار تن از میان خود جمسلمانانج بر آنان گواه گیرید؛ پس اگر شهادت دادند، آنان جزنانج را در خانهها نگاه دارید تا مرگشان فرارسد، یا خدا راهى براى آنان قرار دهد.
علاّمه مىنویسند:
ظاهراً همانگونه که گروهى از مفسّران گفتهاند: مراد از <فاحشه» در این آیه <زنا» ست و روایت نمودهاند که: پیامبر، هنگام نزول آیه جَلْد(42) فرمود: این همان <سَبیلى» است که خدا براى زنان زناکار قرار دادهاست. شاهد بر این مطلب این است که آیه با جمله أو یجعل اللَّه لَهُنَّ سبیلاً ظهور بر این مطلب دارد که حکمِ آیه در آینده نسخ مىگردد.
تردید در آیه اشعار دارد به این که ممکن است این حکم نسخ شود و چنین نیز شد؛ حکم جَلْد و تازیانه، حکم حبس ابد آنها را نسخ نمود و بدیهى است که حکمى که در اواخر زمان حیات پیامبر و پس از آن حضرت بر زنان زناکار جارى مىگردید، زدن تازیانه بود و نه حبس ابد آنها در خانه. بنابراین آیه با فرض این که دلالت بر حکم زنان زناکار داشته باشد، با آیه جَلْد (الزّانیة والزّانى، فاجلدوا کُلَّ واحدٍ منهما مأة جَلْدة...؛ به هر زن زناکار و مرد زناکار صد تازیانه بزنید...) نسخ گردیده است.(43)
- آیه توارث از طریق ایمان
إِنَّ الذینَ آمنوا وهاجَروا وجاهَدوا بأموالِهم وأَنْفُسِهِم فى سبیل اللَّهِ والّذینَ آوَوْا ونَصَروا أولئک بعضُهم أولیاءُ بعضٍ...؛(44) کسانى که ایمان آورده و هجرت کردهاند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد نمودهاند و کسانى که جمهاجران راج پناه دادهاند و یارى کردهاند، آنان یاران یکدیگرند....
از بیان علاّمه طباطبائى چنین استفاده مىشود که، ولایت بر ارث با اخوّت دینى و نه نَسَب و قرابت، در آغاز هجرت، میان مهاجران و انصار، امرى مسلّم بوده است. پیامبر میان اصحاب خویش عقد اخوّت برقرار نمود و آنان با همین اخوّت از یکدیگر ارث مىبردند. مجمعالبیان از امام باقر(ع) نقل مىکند: اِنَّهم کانُوا یَتَوارثونَ بالمُؤاخاة؛ مسلمانان به سبب برادرى دینى از یکدیگر ارث مىبرند.
درّالمنثور به نقل از ابنعبّاس مىگوید: پیامبر میان اصحاب خویش برادرى ایجاد نمود و بعضى را وارث بعضى دیگر گرداند؛ تا آنگاه که آیه وأُولوا الأرحامِ بعضُهم أَوْلى ببعضٍ فى کتاب اللَّه؛(45) و خویشاوندان جطبقج کتاب خدا، بعضى جنسبتج به بعضى اولویّت دارند جوج بر مؤمنان و مهاجران جمقدّمندج...، نازل گردید.
با نزول این آیه، ارث به نَسَب، جاى توارث به ایمان را گرفت.(46)
- آیه نجوا
یا أَیُّهَا الذینَ آمَنوا إِذا ناجیتم الرَسُول فَقَدّموا بینَ یَدَى نَجواکم صَدَقة...؛(47) اىکسانى که ایمان آوردهاید، هرگاه با پیامبر جخداج گفتوگوى محرمانه مىکنید، پیش از گفتوگوى محرمانه خود صدقهاى تقدیم بدارید....
آیه فوق را همه قرآنشناسان شیعى و بسیارى از دانشمندان سنّى، جزو آیات منسوخ قرآن مىدانند. قبلاً اشاره کردیم آیةاللَّه خوئى، تنها مصداق نسخ در قرآن را همین آیه دانسته است. در شأن نزول این آیه گفتهاند: مسلمانان در اثر کثرت سؤالات غیرلازم، وقت پیامبر را بىنتیجه مىگرفتند، این آیه نازل شد و براى هر بار صحبت، انفاق یک درهم را به عنوان صدقه واجب نمود.
علاّمه طباطبائى مىگوید:
مؤمنان و صحابه، نجوا با پیامبر را براى خوف از بخشش مال، ترک نمودند و هیچکس جز علىّبن ابىطالب با پیامبر سخن نگفت. على(ع) ده مرتبه اقدام به این کار نمود و براى هر مرتبه یک صدقه داد؛ تا آنکه آیه بعدى از همین سوره نازل شد و شدیداً صحابه و مؤمنان را مورد عتاب قرار داد: ءَأَشفَقْتُم اَنْ تُقَدِّموا بَیْنَ یَدى نجواکُم صَدَقات...؛ آیا ترسیدید که پیش از گفتوگوى محرمانه خود، صدقهاى تقدیم بدارید....
با نزول این آیه، حکم آیه سابق نسخ گردید.(48)
- آیه عدد مقاتلان
یا أیّها النبىّ حَرِّضِ الْمؤمنین عَلَى الْقِتال إِن یَکُنْ مِنْکُمْ عشرُونَ صابرونَ یَغْلِبُوا مأتین وإن یَکُنْ منکُم مأَة یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الّذینَ کفَرُوا بِأَنَّهم قومٌ لایفقهون؛(49) اى پیامبر، مؤمنان را به جهاد برانگیز. اگر از جمیانج شما بیست تن، شکیبا باشند، بر دویست تن، چیره مىشوند و اگر از شما یک صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز مىگردند؛ زیرا آنان قومى هستند که نمىفهمند.
در مورد این آیه، گرچه التمهید آن را از آیاتى دانسته است که با آیه بعدش نسخ مىگردد،(50) البیان و المیزان، سیاق هر دو آیه را، شاهدى بر نزول همزمان آنها دانستهاند؛ بنابراین ناسخبودن آیه دوم، نسبت به آیه اوّل را نمىپذیرند.(51
ب) وجود نسخ در یک آیه
شیفتگان نسخ در جستوجو براى یافتن نواسخ قرآن، گاه به نتایج جالبى رسیدهاند؛ مثلاً در مورد آیه یا أیّها الذین آمنوا علیکم أنفسَکم لایضرُّکم مَنْ ضَلَّ إذَاهْتَدَیْتُم(17) گفتهاند: اوّلِ آن، منسوخ و آخر آن، ناسخ است!(18)
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود تحقیق کامل درمورد بررسى آیات ناسخ و منسوخ