لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه36
مشخص است که هنگامی که دادههای بقا از موارد رایج تعیین شده توسط یک پژوهش مقطعی[1]بدست میآیند، تابع بقا مربوط به این دادهها در طول- اُریب[2] میباشد و با تابع بقای بدست آمده از موارد تصادفی تفاوت دارد. دادههای در طول- اُریب در کتب و مقالات چاپ شده هم به صورت بدون شرط و هم به صورت شرطی مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند. در حالت دوم، که در آن جهت طول را القا شده توسط برش چپ تصادفی زمان های بقا قلمداد میکنند، توزیع برشی مجهول فرض میشود. بنابراین شرطیسازی زمانهای برش مشاهده شده باعث اتلاف بسیار اندک اطلاعات میگردد. هرچند، در بسیاری از موارد، میتوان فرض نمود که توزیع برشی یکنواخت است، و تحت چنین شرایطی میتوان یک آنالیز غیر شرطی را آگاهیبخش تر دانست. در کتب و مقالات منتشر شده تا این لحظه هیچ نتیجهای وجود ندارد که ویژگیهای مجانبی برآوردکنندهی درستنمایی ماکزیمم ناپارامتری غیر شرطی (NPMLE) را برای تابع بقای نااریب در صورت سانسور کردن را بدست بدهد. بخش حاضر این فضای خالی را با ارائه این NPMLE و ویژگیهای مجانبی همراه با آن، هنگامی که دادههای کاملاً در طول- اُریب هستند، پر مینماید. یک مثال از بقای همراه با دمانس ارائه شده است که در آن برآوردکنندههای شرطی و غیرشرطی با یکدیگر مقایسه گردیدهاند.
4-1 مقدمه
گروهی از اشخاص را در نظر بگیرید که واقعهای (همچون بیماری) را در زمانهای ، و سپس در نقاط پایانی واقعهای دیگر را تجربه میکنند. هدف عمده در اکثر پژوهشهای همهگیرشناسی تخمین توزیع بازهها از آغاز تا پایان و یا مقایسه توزیعهای این زمانهای بقا برای دو یا چند گروه کاملاً معین میباشد. زمانی که امکان بررسی تمامی افراد در یک جامعه با عطف به آینده وجود دارد، تکنیکهای استانداردی برای آنالیز بقا را میتوان مورد استفاده قرار داد. هرچند، اغلب، مشخص میشود که افراد آغازگری را توسط یک پژوهش مقطعی در زمانهای ثابتی تجربه میکنند؛ بنابراین آنهایی که تا آن زمان باقی ماندهاند، در پژوهش مورد استفاده قرار میگیرند، در حالی که آنهایی که چنین شرایطی را نداشتهاند، مشمول این فاز آغازگری نمیگردند، و در واقع تشخیص داده نمیشوند. از آنجا به بعد، گروه افراد مورد استفاده قرار گرفته تا نقطه ثابت زمانی بعدی، که مربوط به انتهای پژوهش میشود، مورد بررسی قرار میگیرند. مطمئناً، تعدادی از این افراد به دلایل مختلف زمانهای عدم موفقیت، منجمله بقای خویش تا انتهای پژوهش، را سانسور کردهاند. فرض میکنیم که برای هر فرد مورد استفاده قرار گرفته، تاریخی برای آغازگری به ثبت رسیده است. بنابراین، دادههای مربوط به هر فرد شامل تاریخ آغازگری و عدم موفقیت/سانسور (همچنین شاخصهای سانسور)، برای افرادی که مورداستفاده قرار گرفتهاند، میشود. به خوبی مشخص است که بازههای زمانی از شروع تا عدم موفقیت/سانسور «در طول- اُریب» هستند، که به این معنا است که آن بازههای زمانی که در حقیقت مشاهده شدهاند، نسبت به آنهایی که از عدم موفقیت زیرین حقیقی (توزیعهای سانسور کردن) بدست آمدهاند، طولانیتر هستند
تحقیق در مورد بررسی خواص مجانبی MLEی تابع بقا