یکی از بحثهای مهم بخشهای اقتصادی هر کشور بحث چگونگی ورود به بازارهای جهانی و فعالیت فرامرزی است. در بخش مخابرات با توجه به گسترده شدن سطح ارائه خدمات، بهرهبرداران جهانی در کنار سازمانهای بینالمللی و منطقهای فعال خواهند شد و به ارائه خدمات جدیدی خواهند پرداخت. بهرهبرداران فعال در کشور برای حضور موفق در عرصه داخلی و بینالمللی باید براساس برنامه مدون با طراحی چشماندازی جامع، اهدافی متناسب با مأموریت بخش و راهبردها و سیاستهای مناسب عمل کنند.
در این مقاله با توجه به اهمیت بحث برنامهریزی، ابتدا به مفاهیم چشمانداز1، مأموریت و اهداف پرداخته میشود و در نهایت چشمانداز مطرح شده برای بخش مخابرات بیان خواهد شد.
ابتداییترین و اولین فعالیت هر شرکت مشخص کردن چشمانداز آن شرکت است. چشمانداز، اعتبارات و ارزشها را بیان، دیدگاه را معرفی، فلسفه و روح کلی موردنیاز برای سازمان را نمایان و مطلوبها و آرمانهای موردنظر را بیان میکند.
چشمانداز از دید شرکتهای مختلف با توجه به انتظارات آنها از بازار و تواناییهای آنها به صورتهای گوناگون تعریف میشود و مطابق با انتظارات چشمانداز، مأموریت، هدف و راهبرد تبیین میگردد.
چشمانداز در واقع تصویری است که سازمان یا شرکت میخواهد در زمان مشخصی در آینده به آن دست یابد. چشمانداز در حقیقت منعکس کننده آرزوهای آتی آن شرکت در شرایط فعلی است لذا باید به آسانی قابل درک و فهم باشد. یک چشمانداز بیان میکند که شرکت در میانمدت و بلندمدت چه موقعیتی را برای خود از ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه مناسب میداند.
اما مأموریت 2 آن چیزی است که سازمان به دنبال آن است در واقع مأموریت ماهیت اجرایی، خطمشی و جهت گیرانه دارد و بیان میکند شرکت چه فعالیتهایی را برای دستیابی به موقعیتهای قانونی براساس چشمانداز خود موردنظر دارد. در واقع چشمانداز به این معناست که شرکت به کجا میخواهد برود اما مأموریت به این معناست که شرکت چه ماهیتی دارد و چه کاری را میخواهد انجام دهد.
پس از تعیین چشمانداز و مأموریت شرکت باید برنامهریزی کند تا براساس آن مأموریت خود را به اهداف تبدیل نموده و فرآیند دستیابی به اهداف را در قالب راهبردها مشخص کند.
با تحقق اهداف موقعیت رقابتی شرکت افزایش مییابد و به جایگاه قویتر و مناسبتری دست خواهد یافت. همان طور که ذکر شد برای محقق شدن اهداف، باید استراتژیهای مناسبی اتخاذ شود. نقش کلیدی راهبردها و سیاستها در هر برنامه، دادن جهت و سمت و سوی واحد به برنامه است. به عبارت دیگر راهبرد و سیاستها، جهت و مسیر حرکت یک نظام اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد اما به تنهایی ضامن حرکت نظام اقتصادی در مسیر برنامه نخواهد بود بلکه باید برای آنها برنامههای عملیاتی مدون داشت. سیاستها و استراتژیها چارچوب برنامه را با مجزاکردن کردن تصمیمهای عملیاتی تجهیز میکنند و هر چه سیاستها با دقت بیشتری تنظیم شده باشند به همان اندازه چارچوب برنامه سازگار و کارآ خواهد بود.
شامل 81 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلودمقاله چشمانداز در بخش مخابرات