فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد تصمیم گیری های استراتژیکی

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق کامل درمورد تصمیم گیری های استراتژیکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد تصمیم گیری های استراتژیکی


دانلود تحقیق کامل درمورد تصمیم گیری های استراتژیکی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :42

 

بخشی از متن مقاله

"دیدگاه سیاسی"

"آلیسون" (1971,pp.163-48). مشخصه های اصلی الگوی سیاست بورو کراتیک یا دولتی را مورد بحث قرار می دهد. در این الگو، تصمیم ها و اقدام های سازمانی، نتیجه فراگردهای سیاسی، فراگردهای مذاکره، و بازی قدرت های موجود در سازمان ها هستند. سازمان ها ترکیبی از بازیگرانی در موقعیت های مختلف اند که برای ارتقا قدرت و موقعیت خود در بازی ها وارد می شوند.

بررسی های دیگری که در زمینه علوم سیاسی به عمل آمده نیز برای درک فراگردهای سیاسی درون سازمانی سودمندند. دو اثری که اغلب مورد اشاره قرار می گیرند عبارتند از: کتاب قدرت ریاست جمهوری نوشته نئوستات(1960)[1]و کتاب "پدیده بوروکراتیک" نوشته کروزیر (1964)[2]کتاب تنظیم شده از سوی رورکی (1965)[3] با نام "قدرت بوروکراتیک در سیاست ملی" نیز حاوی مقالاتی است که سابقه کمک های علوم سیاسی در درک سیاست فراگرد تصمی گیری استراتژیک را نشان می دهند. دانشمندان برجسته علوم سیاسی نظیر "فلیپ سلزنیک"، "سایمون" و "آلیسون" اثرات هیئت موکلان بر تصمی گیری اداری سازمانها، قدرت متخصصان بوروکراتیک، کشمکش های قدرت که سیاست بوروکراتیک را تشکیل می دهند، و کنترل سیاسی بوروکراسی را مورد مطالعه قرار داده اند.

تاثیر محیط خارجی بر تصمیم گیری استراتژیک

"هنری مینتزبرگ" در کتاب خود با نام "قدرت در/و پیرامون سازمانها" (1983)[4]، فهرستی خلاصه از افراد، گروه ها، و سازمان هایی که می توانند بر مدیریت استراتژیک سازمانها اثر گذارند را ارائه کرده است. وی آنها را در چهار گروه وسیع طبقه بندی می کند: "مالکان" سازمانها، "وابستگان" که با مالکان در ارتباطند، انجمن های نماینده "کارکنان"، و "اقشار متختلف مردم" که پیرامون سازمان قرار دارند.

به اعتقاد"مینتزبرگ"، مالکیت سازمانها می تواند به شکل متمرکز یا پراکنده باشد (نظیر شرکتی که در مالکیت تعدادند کی از نهادهاست، در مقابل شرکتی که افراد مختلفی مالک آن هستند)، و مالکان، می توانند عمیقا در عملیات شرکت داشته و یا به طور نسبی از عملیات منفک باشند. وقتی مالکیت متمرکز باشد و مالکان در امور مداخله داشته باشند، از قدرت بیشتری برای تصمیم گیری برخوردارند.

وابستگان معمول یک کسب و کار مشخص، معمولا شامل عرضه کنندگان مواد اولیه، مراجعین، شرکا و رقیبان اند. سازمانهای این طبقه، اغلب به بخشی از نظام قدرت تبدیل نمی شوند. مع هذا تا حدی قدرت می یابند که می توانند داده های اساسی برای سازمانی فراهم کنند.

انجمن های کارکنان وسیله ای هستند که بر آن اساس کارکنان که معمولا بخشی از ائتلاف درونی یک سازمان هستند، فشارهای برونی را اعمال می کنند. این انجمن ها شامل انواع اتحادیه ها و انجمن های حرفه ای اند.

اقشار مختلف یک سازمان از نظر فنی منفک ترین شکل سازمان اند. آنها را می توان در سه طبقه جای داد. اولین طبقه شامل مراقبان منافع عمومی اند (نظیر سرمقاله نویسان روزنامه ها، کشیش ها و معلمان). طبقه ی دوم شامل اشکال مختلف دولت ها است، و طبقه ی سوم مشتمل بر گروه های ذی نفع خاص است

کسانی که در صدد تاثیر گذاری بر استراتژی اند، اغلب ائتلاف تشکیل می دهند. "مینتربرگ" ائتلاف های بیرونی را به سه نوع اصلی تقسیم کرده است: با نفوذ[5]، تقسیم شده، و منفعل. ائتلافهای بیرونی با "نفوذ" زمانی که یک فرد پر نفوذ یا زیرمجموعه ای از افراد پرنفوذ در صدد تسلط یافتن بر دیگران باشند، تشکیل می شود. این ائتلاف به صاحب نفوذ حاکم، قدرت اعمال کنترل بر تصمیم استراتژیک را میدهد. در ائتلاف تقسیم شده، قدرت میان صاحب نفوذهای مستقل تقسیم می شود و لذا سازمان باید در قبال در خواست های متناقض عکس العمل نشان دهد. این حالت مشخصا زمینه بالقوه مناسبی برای بروز اختلاف و مانور سیاسی فراهم می سازد. سرانجام، "مینتزبرگ" واژه ائتلاف بیرونی منفعل را برای اشاره به موقعیتی که در آن صاحب نفوذهای متعددی وجود دارند و قدرت هر یک بسیار کم است، استفاده می کند. در این موقعیت، مدیریت از قدرت و اختیار وسیع در جرح و تعدیل اهداف کلی برخوردار است.

دیگر محققان مدیریت استراتژیک از واژه"ذی علاقگان"، برای نشان دادن کسانی که می کوشند سازمان را در جهت تطبیق با منافع خود تغییر دهند، استفاده می کنند "فریمن"، یک ذی علاقه را "گروه یا افرادی که بر موقعیت سازمان در رسیدن به اهداف اثر گذارده یا از آن متاثر می شوند" تعریف می کند. ذی علاقگان مشترک سازمان ها شامل: سهام داران، عرضه کنندگان مواد اولیه، اتحادیه ها، سازمانهای دولتی، گروه های مصرف کننده، و انجمن های کارگری، هستند. ذی علاقگان از مبانی قدرت مختلف، منجمله قدرت رسمی یا مبتنی برآرا، قدرت اقتصادی، و قدرت سیاسی برخوردارند.

جامعه شناسان و متخصصان علوم سیاسی، عواملی که به صاحب نفوذ خارجی قدرت می دهند را بررسی کرده اند. "تامپسون" آنچه را که خود"چندگانگی محیط های کار" می نامد و به معنای وجود گروه های متعدد و افراد مختلف در محیط هر سازمان است که می توانند تاثیری بر اهداف، استراتژی، و رفتار سازمان داشته باشند، را توصیف می کند. "تامپسون" می گوید: درجه ی وابستگی هر سازمان به برخی عناصر محیط اش به نیاز سازمان برای منابع یا عملکردهایی که عنصر خاصی می تواند تامین کند، و به توانایی عناصیر دیگر در تامین همان منابع یا عملکردها، بستگی دارد. بنابراین، یک شرکت تولید کننده کالا تا آنجا به یک سازمان مالی وابسته است که به آن نیاز داشته باشد و نتواند آن را از سایر سازمانها تامین کند.

یک بیمارستان تا جایی وابسته به پزشکان موجود در جامعه است که بتواند بیمارانی داشته باشد. چرا که پزشکان انحصار قدرت برای معرفی بیماران به بیمارستانها را دارند.

این نظریه ها. در مفاهیم مربوط به جامعه شناسی، نظیر "قانونی بودن" یا مشروعیت ریشه دارند "پارسونز" استدلال می کند که سازمانها می کوشند به شکلی عمل کنند که قانونی بودن خود را دید سازمانهایی که از نظر منابع حیاتی به آها وابسته اند، ثابت کنند، مع هذا، این کار وقتی سازمانها تقاضاهای گوناگون و معیارهای مختلف برای ارزیابی مشروعیت داشته باشند، بسیار دشوار خواهد بود. بررسی به عمل آمده از سوی "پیگل"و"فردلندر" نشان می دهد که گروههای ذی نفع مختلف ممکن است معیارهای مختلفی برای ارزیابی مشروعیت رفتار یک سازمان داشته باشند. نتیجه تحقیقات آنها همبستگی بسیار پایینی بین ادراکات میدران از رضایت ذی علاقگان مختلف، و عملکرد سازمانهای متبوعشان را نشان می دهد.

"اریک رن من" (1973) اهمیت بررسی جامعه شناسانی نظیر "سلزنیک" (1949) را در درک چگونگی شکل گیری اهداف سازمانی در پاسخ به محیط خارجی، گوشزد می کند. وی استدلال می کند که این اصول در تعیین راهکار مناسب برای برنامه ریزی بلند مدت در یک سازمان،مهم اند. "مازولینی" (1979) انواع تاثیراتی که دولت ها بر استراتژی های شرکتهای تحت کنترل خود دارند را بررسی کرده است.

"موری"، بر اساس مطالعه انجام شده در یک شرکت بزرگ سازنده لوازم الکتریکی نشان م دهد برنامه های با اهمیت استراتژیک، پس از "مذاکره" با احزاب و گروه های صاحب نفوذ خارجی، و اغلب به شکل افزایش تدوین می شوند " موری" دریافت که استراتژی و طرح های پشتیبانی کننده اولیه، کاملا عقلایی بودند، ولی گروه های فشار خارجی، پیش از به اجرا در آمدن استراتژی، تجدید نظرهای افزایشی متعددی را در آن اعمال کردند. در این بررسی نشان داده شده که قدرت مدیریت شرکت، در مقایسه با قدرت دیگر موسسات موجود در محیط شرکت بسیار کم بوده است. همچنین، تصمیم گیری نیز کاملا چند پارچه بوده، چرا که تصویب گروه های مختلف مورد نیاز بود. این عوامل ما را در درک مشخصی افزایشی و مذاکره ای بودن تصمیم کمک می کردند.

"دیر اسمیت" و "کوالزکی" (1983) خاطرنشان ساخته اند که بررسی "موری" نشان می دهد، " سازمانها از طریق تبادل اطلاعات، هم بر محیط اثر می گذارند و هم از آن تاثیر می پذیرند." آنها هم چنین اضهار می دارند که این تاثیر دو جانبه یا فراگرد دیالکتیک، به مذاکره میان سازمان و عوامل موثر خارجی در مورد استانداردهای مناسب برای اندازه گیری عملکرد، منجر خواهد شد

به طور خلاصه، سازمانها با فشارهایی از سوی صاحب نفوذهای بیرونی یا ذی علاقگان مواجه اند. این فشارها، بسته به قدرت عناصر موثر بیرونی و هماهنگی میان آنها، کما بیش شدید است. در اینجا مورد شماری از صاحب نفوذهای مشترک بحث شد و نشان داده شده که ممکن است میان تقاضاهای آنها اختلاف وجود داشته باشد. سازمانها تا جایی تقاضاهای گروه های مختلف ذی علاقه را می پذیرند که به این گروه ها "وابسته اند". همچنین، در این بخش برخی از بررسی تاثیر عوامل بیرونی بر تصمیم گیری استراتژیک را فراهم ساخته اند نیز مورد بحث قرار داده شد در بخش بعد، راه هایی که نفوذ عامل بیرونی در ساختارهای سیاسی"درونی" انعکاس می یابد را مورد بحث قرار خواهیم داد.

ساختارهای سیاسی درونی

چه چیزی توزیع قدرت "میان" گروه های تصمیم گیرنده در سازمانها را تعیین می کند؟ محققان عموما دریافته اند که کنترل منابع حیاتی یا توانایی برطرف ساختن عدم اطمینان های استراتژیک، یکی از منابع قدرت در سازمانها به شمار می آید. "کروزیر"، از اولین کسانی بود که این نکته را با بررسی سازمان انحصار صنعتی فرانسه اثبات کرد. وی در این سازمان، شواهد متعددی دال بر وجود تضاد درون سازمانی یافت و نتیجه گرفت که جنگ قدرت، ریشه ی تمامی این اختلاف ها بوده است وی نظر "پارسونز" مبنی براین که قدرت و اثرات آن بر فراگرد تصمیم گیری باید به محور اصلی نظریه سازمانی تبدیل شود را کاملا تأیید می کند.

"کروزیر" قدرت نسبی، و مبانی قدرت چهار گروه را در شرکت بررسی کرده است: کارگران تولید، کارگران تعمیر و نگهداری، سرپرستان سطح پایین. و تیم مدیریت.وی دریافت که قدرت تیم مدیریت، به دلیل عقلایی کردن فراگرد امور، بسیار محدود بود. کروزیر، با کمال تعجب دریافت که کارگران تعمیر و نگهداری قدرت زیادی در این سیستم دارند، زیرا خرابی ماشین آلات "آخرین منبع باقی مانده عدم اطمینان در یک نظام سازمانی کاملا یکنواخت و عادی شده"، است. رمز قدرت کارگران تعمیر و نگهداری در این نظام آن بود که آنها راسا قادر به کنترل اطلاعات تعمیرت و نگهداری بودند و دستیابی به آنها از سوی افراد دیگر درون سازمان تقریبا ناممکن بود. کنترل انواع مختلف اطلاعات یکی از رایج ترین مبانی قدرت است که در مطالعات بعد از "کروزیر" نیز نشان داده شده است.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد تصمیم گیری های استراتژیکی

نقش مدیریت استراتژیکی در رشد اقتصادی مناطق

اختصاصی از فی ژوو نقش مدیریت استراتژیکی در رشد اقتصادی مناطق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقش مدیریت استراتژیکی در رشد اقتصادی مناطق


نقش مدیریت استراتژیکی در رشد اقتصادی مناطق

 

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات39

- مقدمه :
همیشه پیشرفت اقتصادی منطقه ای به حفظ و افزایش درصد شغل ها ، محصولات ، تولیدات ناحیه ای و ثروت کمک کرده است سیاست ها و برنامه هایی که به منظور دستیابی به این اهداف ترتیب داده می شوند در ثبات و شکل گیری حرفه ، سختی و ملایمت سرمایه زیربنایی و سازماندهی مجدد آن تأکید دارد هیچ از یک از اینها تغییر پذیر نیستند اما یک تجدید سازمانی کیفی یا تغییر در تأثیر نمایان آن ضروری است به طرزی روزافزون تأکید و تأثیر بر ثبات شکل گیری و سیاستهای توسعه سرمایه بیشتر می شود و به همان میزان به لحاظ محرک و انگیزه در تحکیم قدرت ، سرمایه سخت زیربنایی کمتر می شود علی الخصوص سیاست توسعه اقتصادی مدرن و همزمان منطقه ای بر لزوم پیشرفت و نوآوری ، روابط سرمایه گذاری و صنعت تکنولوژی اتحاد جمعی به لحاظ تلاش به منظور حفظ و گسترش میزان رقابت در مسیر تحکیم و در نهایت حرفه ، بیشتر از سیاستهای زیربنایی جذب و جوانب ، اهمیت می دهد به آن معنا که یک تغییر اساسی و عمده از مدیریت استراتژیک مناطق و سیاستهای در برگیرند.(ACS etal.2002) باید صورت پذیرد.
یکی از مهمترین و جالبترین سؤالاتی که امروزه در رابطه با توسعه اقتصاد منطقه ای مطرح می باشد این است که چرا سیاست و برنامه ریزی مرتبط با آن در راستای بررسی مجدد اتحاد یکپارچه ، روابط سرمایه گذاری ، پیوستگی صنعتی صنعت تأثیرپذیر و تکنولوژیکی عمل می کند بخش ابتدایی این مقاله به بررسی این سؤال می پردازد سپس این سیاست جهت یابی فی الفور ، بحث و با نمونه هایی آشکار می شود و به این نقطه منتهی می شود که حداقل دو فاکتور اولیه وجود دارند که پیشرفت نتیجه بخش، امور سرمایه گذاری و ثبات سیاست توسعه شکل گیری را تحت تأثیر قرار خواهند داد مشتمل بر رهبری استراتژیکی توسعه اقتصاد منطقه ای و لزوم دستیابی به اطلاعات مفید و کاملتر به منظور برنامه ریزی و تصمیم گیری در این راستا می باشد یک خلاصه از تحلیل اخیر در ارتباط با هدایت و رهبری و نقش آن در توسعه اقتصادی منطقه به منظور پراهمیت ساختن پیوستگی بالقوه سیاست ارائه شده است چندین پاسخ جدید مورد بحث و بررسی در رابطه با ایجاد آگاهی و اطلاعات ضرورت دارند که فراهم آوری شده اند نتایج را می توانید در انتهای پروژه مشاهده کنید.


دانلود با لینک مستقیم


نقش مدیریت استراتژیکی در رشد اقتصادی مناطق

دانلود مقاله مقاله ترجمه شده پویایی بازار داروسازی و برنامه ریزی استراتژیکی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله مقاله ترجمه شده پویایی بازار داروسازی و برنامه ریزی استراتژیکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقاله ترجمه شده پویایی بازار داروسازی و برنامه ریزی استراتژیکی: یک دیدگاه پویایی نظامچکیده
فشارهای رقابتی شرکت های داروسازی را واداشته اند که طرح های استراتژیکی محصول-محور موثرتری را طراحی کنند، که از مدلهای ذهنی در مورد بیماریهای فردی و نقش تصمیم گیرندگان مختلف در آنها گرفته شده اند. این صنعت با گنجینه ای از داده در سطح بیمار و سطح پزشک رونق گرفته است، اما اغلب مواقع این اطلاعات در توان کامل آن بکار گرفته نمی شود. پویایی نظام یک چارچوب عملیاتی را برای درک و تحلیل این مسئله فراهم می سازد که روابط متقابل پویاییجریان بیمار، تجویز پزشک/رفتار اتخاذ محصول، و ارزیابی راه حل های موجود برای درمان چطور بر رفتار محل فروش تأثیر می گذارد. شرکت های داروسازی توسط ارزیابی واکنش این مدل یکپارچه برای نوآوری های ممکن بازاریابی ، میتوانند طرح های استراتژیکی مقرون به صرفه تری را برای محصولات خود طراحی کنند.

 

مدلهای مؤثر به مدلهایی اطلاق می شوند که به تصمیم گیری بهتر کمک می کنند و مردم هر روز از این مدلها استفاده میکنند (حتی بدون اینکه از آنها آگاه باشند). آیا شما امروز برای رفتن به سر کار و برای جلوگیری از ترافیک مسیر دیگری را انتخاب کردید؟ مسیر جایگزین شما نتیجه یک شبیه سازی ذهنی بود که پیش بینی کرد که شما با یک استراتژی "راه های فرعی" می توانید سریعتر به محل کار خود برسید. آیا شما تا بحال بچه ای را سرزنش کرده آید؟ اینکار احتمالاً نتیجه یک مدل ذهنی است که اثرات مثبت بلند مدت آن بر روی رفتار آینده بچه را پیش بینی می کند. مسواک زدن، به دانشگاه رفتن، و ورزش همگی اعمالی هستند که با پیش بینی یک نتیجه مطلوب در آینده انجام داده می شوند. با اینکه مدلهای ذهنی بندرت بصورت واضح ارائه یا تحلیل می گردند، اما اغلب مواقع اساس ضمنی در فرآیند های تصمیم گیری ما هستند.
شرایط مربوط به دنیای داروسازی نیز زیاد متفاوت نیست، که استراتژی های بازاریابی بر اساس پیش بینی اثرات آنها بر روی فروش دارو، نفوذ در بازار، کیفیت مشاهده شده و غیره طراحی می گردند. این استراتژی ها اغلب فرآورده و نتیجه همکاری تیم های کارکردی هستند که با مدلهای ذهنی ضمنی و غیرمستقیم کار میکنند. اما انتقال مفهوم مدلهای ذهنی مشکل است، تحلیل یا تعیین کمیت آنها غیرممکن است، و ارزیابی آنها کار دشواری است. همچنین، آنها اغلب منجر به تصمیمات غیر مطلوبی می گردند وقتی که در طراحی استراتژی و برنامه ریزی علامت تجاری در صنعت داروسازی بکار برده می شوند، که حداکثر منفعت از مواد شیمیایی جدید (NCE) اهمیت بیشتری دارد.
مدلهای پویایی نظام نشاندهنده راه جایگزینی برای تفسیر مدلهای ذهنی از حالت ضمنی به حالت آشکار هستند، که امکان بررسی و تحلیل یک سری سوالات تجاری خاص را فراهم می سازند. بسیاری از مشتریان داروسازی ما خود را در مقابل سوالاتی مانند زیر می بینند:
ما چطور میتوانیم طرح علامت تجاری مؤثرتری را طراحی کنیم؟
- آیا ما باید بازار خود را توسعه دهیم، سهم رقبای خود را تسخیر کنیم، و یا بازارهای جدیدی ایجاد کنیم؟
- کداو بخش های کلیدی بازار برای موفقیت NCE مهم هستند؟
ما چطور می توانیم از گنجینه داده ها و دانش سازمانی در مورد نشانه های بیماری، رفتار بیمار، و اولویت های پزشک بهتر استفاده کنیم؟
- برنامه های بازاریابی ما چطور می تواند بر روی رفتار مشاهده شده این سهامداران مهم در بازارهای بیماری تأثیر بگذارد؟
- کدام دانش ضروری از پویایی محل فروش در منابع اطلاعاتی جاری ما وجود ندارد؟
ما چطور میتوانیم روش های ارزیابی تجاری موجود را بررسی کنیم؟
- نتایج پیش بینی تا چه حد احتمال دارد که متفاوت باشند؟
- کدام فرضیه های کلیدی بر مسیر فروش های پیش بینی شده NCEتأثیر می گذارند؟
ما چطور میتوانیم یک ابزار یکپارچه برای مرتبط سازی نتایج استراتژی های پیشنهاد شده بر تاثیرگذاری بر روی ارزیابی تجاری NCE طراحی کنیم؟
- آیا راهی برای ارزیابی این مسئله وجود دارد که تلاشهای بازاریابی احتمالی بر روی بازارهای بیماری تأثیر می گذارند؟
هر کدام از این سوالات منجر به درک عملیاتی بهتری از فرآیند های اساسی تأثیرگذار بر ارزیابی پیش بینی شده یک بازار علائم می گردند. مدلهای پویایی نظام از روابط آماری یا الگوریتم های رگرسیون برای بررسی فرآیند های اساسی و روابطی فراتر می روند که نتایج آینده را تعریف میکنند (رابطه بین ساختار یک نظام و رفتار برآیند آن). درک این روابط پویای کلیدی برای تصمیم گیری استراتژیکی مؤثر و تخصیص منابع در صنعت داروسازی و صنایع دیگر ضروری است.
درک ساختار یک بازار علائم به تصمیم گیرندگان اجازه میدهد تا سری استراتژی های موثرتر و بهتری را برای اعمال کردن در آن تنظیم کنند. دانستن مسیرهای درک ترکیبات منتشر شده قبلی در داده های علائم یا داده های مجزا شده بر روی همه گیرشناسی، الگوهای درمان، نگرش های پزشک، و محصولات رقابتی کافی نیست. بلکه، یک راهکار یکپارچه که اثرات این عوامل عملیاتی را ترکیب میکند که نه تنها میتواند مسیرهای فروش را برای قیاس محصولات توضیح دهد، بلکه میتواند ابزاری برای تعیین کمیت چنین سوالات پویای کلیدی مانند زیر را فراهم سازد:
در هر سال چند بیمار جدید شناسایی می گردد؟
شیوه درمان چند بیمار تغییر یافته است؟
آنها کدام داروهای قبلی را تغییر داده اند و کدام داروهای جدید را اکنون مورد استفاده قرار میدهند؟
جمعیت شناسی های متغیر بیمار و/یا همه گیرشناسی چقدر احتمال دارد که بر پویایی کلیدی بیمار تأثیر بگذارد؟
پزشکان با چه سرعتی مراحل پذیرش یک ترکیب جدید را پشت سر می گذارند؟
اهرم های بازاریابی چطور بر سرعت رخداد انتشار تأثیر می گذارند؟
ارزیابی های درمان های جاری و آینده چطور بر رفتار کلی بازار تأثیر می گذارند؟
پاسخ دادن به سوالاتی مانند اینها به درک واضحی از پویایی محل فروش و الگوی رفتار/ساختار بستگی دارد (ارتباطاتی که فراگیر هستند اما اغلب در در صنعت داروسازی مورد بررسی قرار نمی گیرند). ما برای بررسی این سوالات، یک چارچوب مبنا (اما قابل توسعه) را ایجاد کرده ایم که جنبه های پویایی جریان بیمار، استفاده از محصولات دارویی توسط پزشک، و تقاضاهای درمان مشاهده شده گزینه های موجود درمان در یک بازار بیماری را ترکیب میکند، همانطور که در شکل 1 نیز نشان داده شده است.

 


شکل 1- سه مؤلفه چارچوب یکپارچه برای بازارهای داروسازی

 

این مؤلفه ها با داده هایی از همه گیرشناسی و تنوع وسیعی از پایگاه داده های پزشک و بیمار اشغال می شوند تا از ارائه قوی پویایی یک بازار واقعی اطمینان حاصل کنند. ادغام این سه قسمت ساختاری به شکل یک مدل شبیه سازی تعیین میکند که بیماران چه داروهایی را دریافت میکنند، چه مدت زمانی تحت درمان باقی می مانند، چطور درمان های مختلف برای آنها اتخاذ می گردد، دکترها با چه سرعتی ترکیبات منتشر شده جدید، و ارزیابی درمان های موجود در محل های فروش را می پذیرند. بکارگیری این دانش در یک محیط شبیه سازی عملیاتی ابزاری را برای شرکت های داروسازی برای آزمایش اثرات نوآوری های استراتژیکی مختلف فراهم می سازد.
جریان بیمار
از یک دیدگاه تجاری، اصول عملیاتی برای محصولات دارویی بیماران را وا می دارد که استفاده از یک درمان دارویی خاص را امتحان کنند و آنرا ادامه دهند. شرکت های داروسازی اغلب داده های مربوط به تعداد نسخه های نوشته شده و/یا پر شده را بدست می آورند، چون نسخه ها را میتوان بصورت یک برآورد درآمدی برای یک داروی خاص در یک نشانه معین ترجمه کرد. ارزیابی های تجاری اولیه NCE ها اغلب از تحلیل آماری برای ایجاد نمایش های تعداد نسخه ها در یک بازار علائم در زمان استفاده میکنند. البته تقریباً اغلب مواقع روشهای پیش بینی به عوامل اساسی نمی پردازند که تعیین میکنند که نسخه ها چطور در بازار ایجاد می گردند. از یک دیدگاه عملیاتی یا سببی، بیماران نسخه ها را زمانی ایجاد می کنند که:
درمان نسخه را برای اولین بار آغاز کنند؛
شیوه درمان خود را تغییر دهند؛
پس از اینکه برای مدت زمان معینی درمان نشدند به درمان باز گردند؛
نسخه های موجود خود را بصورت دوره های دوباره پر کنند.
این فرصت های درمان نشاندهنده جریان بیماران در یک نشانه مشخص در دوره خاصی از زمان هستند. گفته مشهوری وجود دارد که می گوید تحصیل کردن در MIT مانند تلاش برای نوشیدن یک جرعه آب از لوله آب آتش نشانی است. همین اصول در محتوای داروسازی نیز صادق است، اما مربوط به جریان بیمارانی است که در محل فروش و تعدادی از بیماران اسیر شده توسط ترکیبات فردی حرکت میکنند. از لحاظ عملیاتی، حجم جریان بیماران و اختصاص آنها بین گزینه های مختلف موجود برای درمان در یک بازار اساساً تعیین میکند که حجم و سهام وابسته بیماران/نسخه ها/درآمدها با گذشت زمان تغییر میکند. از یک دیدگاه استراتژیکی، سوالات تیم های برنامه ریزی علامت تجاری به این صورت در می آید: "جریانهای مربوطه بیمار تا چه اندازه ای بزرگ است، حجم این جریان ها چطور تحت تأثیر قرار می گیرد، هر گزینه موجود برای درمان چه تعداد بیمار اختصاص داده می شود، و تعادل هزینه/منافع برای استراتژی هایی که ممکن است بر روی هر یک از پویایی ها تأثیر بگذارند چطور خواهد بود؟"
ما برای بدست آوردن این پویایی ها یک چارچوب سهم/جریان را بیان کرده ایم (شکل 2) که همه گیرشناسی، گزینه های موجود برای درمان، و متریک های ثبات/پذیرش برای ارزیابی و تحلیل رفتار بیمار در بازارهای علائم فردی را با هم ترکیب میکند. بیماریهایی که به شکل این چارچوب بصورت یکپارچه در می آیند معمولاً دارای بیماری مزمن هستند (بیماریهای طولانی بدون علاج، که فقط داروهای موقتی برای آنها وجود دارد)، گزینه های موجود درمان داروسازی را تعریف کرده اند (داده های مربوط به این مسئله که بیماران چه نوع درمانی را دریافت میکنند موجود است)، و میزان بالایی از تکان های بیمار را نشان میدهند (بیماران اغلب درمان را ادامه نمی دهند، آنرا مجدداً آغاز میکنند، و/یا درمان خود را در دوران معالجه تغییر میدهند).

 

 

 

شکل 2- محاسبه درآمد های بازار با استفاده از ساختار جریان مبنای بیمار

 

همه گیرشناسی
گزارشات همه گیرشناسی اغلب بر مفاهیم شیوع و میزان بروز بیماری متمرکز هستند. در زبان موجودی/جریان پویایی نظام، گزینه اول نشاندهنده اینست که چه زمانی بیماران در یک نقطه منفرد در زمان واقع هستند، و بنابراین شیوه یک مفهوم از موجودی است. شیوع اغلب بصورت درصدی از جمعیتی بیان می گردد که یک بیماری خاص را در نقطه معینی از زمان دارند، و یا بصورت عدد مطلقی از افراد با این شرایط بیان می گردد.
مفهوم شیوه نقطه ای را میتوان مطابق با میزان تشخیص رایج تقسیم بندی کرد، که بیماران را بصورت شناسایی شده و شناسایی نشده تقسیم بندی می کند. نمایش های همه گیرشناسی بیماری از لحاظ روش شناسی متفاوت است، بنابراین ممکن است برای درک تفاوت های پیش بینی های همه گیرشناسی به یک مثلث بندی نیاز داشته باشیم. بعضی از تحقیقات منتشر شده از تحلیل جریان پیچیده برای نشان دادن تغییرات در قسمت های جمعیت شناسی مانند سن، نژاد، و جنسیت استفاده میکنند، که میزان شیوع های مختص به یک قسمت برای پیش بینی یکپارچه شیوع بیماری اعمال می گردند.
یک مزیت متمایز مدل پویایی نظام، یکپارچگی پیش بینی ها با یک چارچوب موجودی/جریان است، که وقتی که با اطلاعات میزان مرگ و میز ترکیب می گردد این امکان را فراهم می سازد که بتوانیم جریان همه گیرشناسی وابسته را توسط تکمیل کردن تصویر مبنای همه گیرشناسی تعیین کنیم.
از لحاظ تعریفی، جریان ورودی موجودی جمعیت شایع، همان شیوع درست (تعداد بیمارانی که در دوره معینی از زمان – که معمولاً یک سال است – به یک بیماری خاص مبتلا می گردند) است. بیماران معمولاً بصورت فیزیولوژیکی به یک بیماری مزمن مبتلا می گردند قبل از اینکه تشخیص داده شود، بنابراین شیوع درست، جریان ورودی موجودی بیماران شناسایی نشده است. در نتیجه پس از دوره معینی از زمان دو اتفاق می تواند برای این بیماران بیافتد. یکی اینکه آنها ممکن است قبل از تشخیص داده شدن بمیرند، همانطور که توسط جریان خروجی مرگ های ناشی از عدم شناسایی نشان داده میشود. و یا اینکه، ممکن است بیماری آنها تشخیص داده شود و از طریق جریانی با نام شیوع شناسایی شده، وارد موجودی بیماران شناسایی شده شوند. در بیماری های مزمن، یک بیمار شناسایی شده تا آخر عمر دارای پرچم قرمز خواهد بود (بعنوان مثال در مورد اگر بیماری دیابت داشته باشند، تا آخر عمر دیابتی خواهند بود). بدون احتمال بهبود درست از بیماری، متأسفانه تنها راه برای خارج شده از موجودی بیماران شناسایی شده، مردن و خروج از نظام از طریق مرگ های ناشی از جریان خروجی شناسایی شده است.
اگرچه پیش بینی های شیوع بیماری بندرت شامل برآورد های شیوع بیماری می باشد، با اینحال این جریان های خیلی مهم را میتوان با داده های مرگ و میر مختص به بیماری به آسانی بصورت معکوس محاسبه کرد. حسابداری عملیاتی راهکار پویایی نظام بدین معناست که اگر یک موجودی (مانند بیماران شناسایی شده) نسبت به مقدار پیش بینی شده 20,000 افزایش داشته باشد، جریان ورودی تراکمی (شیوع شناسایی شده) باید از جریان خروجی تراکمی (مرگ های ناشی از شناسایی) تا 20,000 بیشتر از قالب زمانی تجاوز کرده باشد. این محاسبات شیوع حتی برای یک مدل جریان مبنای بیمار، اغلب یک خروجی دقیق هستند.
پذیرش و پایداری
پذیرش و پایداری، اصطلاحات پرکاربردی در صنعت داروسازی هستند، که بعضی اوقات بجای هم و اغلب نیز بصورت ناسازگار بکار برده می شوند. بطور کلی، این واژه ها به معنای "انحرافاتی" هستند که در هنگام تلاش برای ترجمه همه گیرشناسی بصورت دلارهای درآمد رخ میدهند. البته یک تمایز روانشناختی و پویایی مهم بین پذیرش و پایداری وجود دارد که تحلیل های ایستا اغلب آنرا نادیده می گیرند.
ساختار موجودی/جریان به تعاریف دقیقی بستگی دارد و ابهام مربوط به یک اصطلاح پکپارچه پذیرش/پایداری نیازمند توضیح است. پذیرش یک سنجش مداوم از حجم درمان است که یک بیمار درمان شده در واقع از آن در مقابل مقدار تجویز شده استفاده میکند. بعنوان مثال، یک بیمار دیابتی که هر 10 روز 5 قرص از یک داروی تجویز شده را بعنوان یک درمان "یک قرص در هر روز" می خورد، دارای میزان پذیرش 50 درصدی است. میزان پذیرش 50 درصدی، درآمد های دارویی پیش بینی شده را به نصف می رساند، چون مقدار داروهای تجویز شده برای یک ماه در 60 روز مصرف می شوند. بعبارت دیگر، پذیرش مربوط به بیماران درمان شده ای است که هنوز ایجاد درآمد می کنند (اگرچه با میزان کمتر) و میزان پذیرش درست را می توان از تحلیل پایگاه داده های بیماران طولی تعیین کرد.
واژه پایداری نشاندهنده میانگین زمانی است که یک بیمار استفاده از یک داروی خاص را ادامه می دهد، و شامل دو پویایی متفاوت است: تغییر دارو و یا عدم ادامه کلی درمان. در مورد گزینه دوم، مدل مفهومی از بیماران غیر پایدار (یا غیر مزمن) را معرفی میکند: بیمارانی که دیگر هیچ شکل دیگری از داروی تجویز شده را استفاده نمی کنند.
پویایی مربوط به بیماران غیرپایدار در بسیاری از علائم مزمن مهم است و بسیاری از شرکت ها بر عدم ادامه درمان بیماران متمرکز هستند. البته جریان نامگذاری شده با نام "آغاز مجدد درمان" اغلب نادیده گرفته می شود اما از لحاظ پویایی اهمیت زیادی دارد. اگر همه بیماران درمان خود را ادامه ندهند، موجودی بیماران غیرپایدار با گذشت زمان افزایش می یابد. در حقیقت، برای اینکه توزیع سهام با گذشت زمان پیوسته ثابت باشد (موقعیتی با نام حالت پایدار)، حجم جریان های "عدم ادامه درمان" و "آغاز مجدد درمان" باید با هم برابر باشند. جریان عدم ادامه درمان با توجه به میزان نسبی تغییر درمان در مقابل عدم ادامه درمان، اغلب نشاندهنده فرصت بزرگی برای تسخیر بیماران است، وقتی که آنها به درمان خود باز می گردند.
از لحاظ تعریفی، پذیرش درست باید فقط برای موجودی بیماران درمان شده جاری اعمال گردد، چون ساختار پویا بطور واضح مسئول بیماران غیرپایدار بوده است که هیچ دارویی مصرف نمی کنند. اکنون متغیرهای کمکی و رابط ها را میتوان با نمودار موجودی/جریان ترکیب کرد. متغیرهای کمکی مربوط به میانگین هزینه سالیانه درمان و متریک پذیرش درست، امکان محاسبه آسان درآمد های بازار را فراهم می سازند. البته بیاد داشته باشید که مدل شبیه سازی محدود به میانگین های سالیانه نیست، و در واقع درآمد ها را بصورت ماهیانه (و یا حتی هفتگی) بر اساس پویایی نظام محاسبه می کند.
تعیین تفاوت های عملیاتی بین پذیرش بیمار در مقابل پایداری درمان اغلب به شناسایی اهرم های استراتژیکی کلیدی برای شرکت های داروسازی کمک میکند. در مواردی که بیماران درمان خود را ادامه می دهند اما همه مقدار داروی لازم را مصرف نمی کنند، میتواند نشاندهنده یک استراتژی برنامه پذیرش باشد که برای پیگیری پذیرش بیماران و اجرای برنامه های بازاریابی طراحی شده است که این متریک را افزایش می دهند. برعکس، شناسایی میزان پایداری درست پایین نشاندهنده استراتژی است که برای دور نگه داشتن بیماران از عدم ادامه کلی درمان طراحی شده است.
تقسیم بندی
بخش نهایی این ساختار، جداسازی بیماران درمان شده جاری بصورت طبقات مختلف است (مانند سن، جنسیت، شدت بیماری و نحوه درمان). نرم افزار شبیه سازی جاری میتواند به آسانی این فرآیند تقسیم بندی را در دامنه وسیعی از ابعاد انجام دهد، و گنجینه داده ها در صنعت داروسازی را میتوان برای پشتیبانی از این تلاش ها مورد استفاده قرار داد. البته از یک دیدگاه پویا، جداسازی کلیدی مربوط به شکل های مختلف گزینه های موجود برای درمان است. این گسترش مدل:
بیماران را مطابق با سری تعریف شده ای از گزینه های موجود برای درمان طبقه بندی و پیگری می کند.
مقدار پویایی تغییر درمان را تعیین میکند که اغلب محرک اصلی عملکرد بازار است.
درآمد های دارویی فردی خاص را برای یک علائم خاص پیش بینی میکند.
برای شامل سازی گزینه های موجود برای درمان، سری تعریف شده ای از درمان های موجود و خط لوله (از جمله ترکیبات ممکن) را باید بیان کرد. ما پی برده ایم که مفهوم یک سری رقابتی انحصاری متقابل و فراگیر جمعی (MECE) واضح ترین و بهترین راه برای طبقه بندی گزینه های درمان را فراهم می سازد. MECE بدین معناست که سری گزینه های درمان بطور کامل طیف گزینه های ممکن درمان را می پوشاند، اما به بیماران اجازه نمی دهد که بصورت همزمان بیش از یک گزینه درمان داشته باشند.
انتخاب های MECE بخاطر تعدادی از دلایل مهم هستند، چون آنها:
چارچوبی را برای جمع آوری و تحلیل داده های پایدار فراهم می سازد.
از دو بار محاسبه بیماران اجتناب میکند (که مشکلی است که اغلب تلاش های پیش بینی را دچار زحمت می سازد).
تمرین واقعی را توسط در نظر گرفتن ترکیبات درمان بعنوان گزینه های درمان فردی نشان میدهد.
امکان طبقه بندی و تعیین کمیت پویایی تغییرات درمان را فراهم می سازد.
داده های جمع آوری شده در سطح بیمار را ترکیب میکند.
از نمایش داده های سطح بیمار برای اطلاعات همه گیرشناسی کلی پشتیبانی میکند.
اکنون میتوان ساختار مدل موجودی/جریان را جداسازی کرد تا با این سری MECE منتشر شده جدید مطابقت داشته باشد. اول اینکه، موجودی بیماران درمان شده جاری به قسمت های مختلف تقسیم می گردد، شکاف هایی را برای هر عنصر در سری گزینه های درمان ایجاد میکند. از لحاظ نموداری، موجودی ظاهر سه بعدی خواهد داشت که نشاندهنده وجود قسمت های مختلف درمان است که در شکل 3 نشان داده شده است (توجه داشته باشید که جریان های ورودی و خروجی هر موجودی "جداسازی شده/تقسیم بندی شده" به ابعاد یکسانی تجزیه می گردد؛ این جزئیات و همچنین جریان های مرگ و میر بخاطر سادگی نمودار نشان داده نشده اند).

 

 

 

شکل 3- محاسبه درآمد گزینه های درمان با استفاده از ساختار جریان جداسازی شده بیمار

 

تعداد عناصر یا موجودی ها توسط تکنولوژی نرم افزاری محدود نمی گردد، بلکه توسط توانایی جمع آوری و تحلیل داده هایی محدود می گردد که مفید و قابل کاربرد هستند. در آزمایش ما، 15 تا 20 گزینه درمان در سری MECEنشاندهنده حد بالایی عملی برای تعدادی از گزینه های درمان است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  40  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقاله ترجمه شده پویایی بازار داروسازی و برنامه ریزی استراتژیکی

ترجمه موقعیت استراتژیکی حسابداری مدیریت آهنگی

اختصاصی از فی ژوو ترجمه موقعیت استراتژیکی حسابداری مدیریت آهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ترجمه موقعیت استراتژیکی حسابداری مدیریت آهنگی


ترجمه موقعیت استراتژیکی حسابداری مدیریت آهنگی

فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش ) تعداد صفحات:75 

 

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                        صفحه

چکیده. 1

1- مقدمه. 1

2- بازنگری متن.. 4

1-2- رویکرد خارجی.. 7

2-2- رویکرد دراز مدت... 12

3-2- رویکرد مشارکتی.. 14

4-2- رویکرد ترقی و پیشرفت... 15

5-2- رویکرد انتخابی.. 18

6-2- چکیده بازنگری متن.. 20

3- روش... 22

1-3- ظهور مطالعه کیفی.. 24

2-3- شیوه تحقیق قیاسی استقرایی.. 25

3-3- روش مطالعه موردی.. 28

4-3- تعمیم پذیری مطالعه. 30

5-3- تعیین حدود. 32

6-3- جمع آوری و تحلیل داده. 33

4- توصیف موردی.. 37

1-4- آغاز ارزیابی.. 40

2-4- ارزیابی کاهش هزینه. 42

3-4- ارزیابی اختیارات آتی.. 44

4-4- ارزیابی نهایی اختیار و حق محرومیت... 49

5-4- خلاصه توصیف موردی.. 53

5- یافته های موردی.. 56

1-5- رویکرد خارجی.. 57

2-5- رویکرد دراز مدت... 58

3-5- رویکرد مشارکتی.. 59

4-5- نقش تحلیل حسابداری رسمی.. 60

5-5- استفاده نامشخص و نامشهود از حسابداری مدیریت... 63

6-5- چکیده یافته های موردی.. 66

6- نتیجهگیری و بحث... 68

1-6- نتیجه گیری.. 69

2-6- محدودیت ها 70

3-6-پیشنهاداتی برای تحقیق آتی.. 72

پیوستها 74

پیوست A: لیست مصاحبهها 74

پیوست B: لیست منابع مکتوب... 74

پیوست C: چارت سازمانی.. 75

منابع. 67


 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


ترجمه موقعیت استراتژیکی حسابداری مدیریت آهنگی