فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق کامل درمورد تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان


دانلود تحقیق کامل درمورد تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :51

 

بخشی از متن مقاله

عصمت پیامبران و امامان دوازده گانه ، رکن رکین تفکر شیعه و از ضروریات این مذهب است . در تعریف عصمت بین عالمان شیعه اختلافاتی وجود دارد ، اما نوع ادله ای که برای اثبات ضرورت عصمت پیامبران و امامان می‌آورند ، ناخودآگاه آنان را به تعریف واحدی از عصمت می‌رساند که در آن ، مصونیت از هر گونه گناه ، خطا و لغزش(بزرگ یا کوچک، عمدی یا سهوی) و در تمام عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی مندرج می‌‌باشد .

از دیدگاه آقای مصباح یزدی :

 منظور از معصوم بودن پیامبران یا بعضی دیگر از انسانها تنها عدم ارتکاب گناه نیست ، زیرا ممکن است یک فرد عادی هم مرتکب گناهی نشود ….بلکه منظور این است که شخص ، دارای ملکه نفسانی نیرومندی باشد که در سخت ترین شرایط هم او را از ارتکاب گناه باز دارد . ملکه‌ای که از آگاهی کامل و دائم به زشتی گناه و اراده قوی بر مهار کردن تمایلات نفسانی حاصل می‌‌گردد . و چون چنین ملکه‌ای با عنایت خاص الهی تحقق می‌‌یابد، فاعلیت آن به خدای متعال نسبت داده می‌شود.[1]

 منظور از گناه که شخص معصوم مصونیت از ارتکاب آن دارد، عملی است که در لسان فقه، حرام نامی‌ده می‌‌شود و همچنین ترک عملی است که در لسان فقه واجب شمرده می‌شود.[2]

از دیدگاه آقای جعفر سبحانی :

 عصمت به معنی مصونیت بوده و در باب نبوت دارای مراتب زیر است :

الف . عصمت در مقام دریافت ، حفظ و ابلاغ وحی

ب . عصمت از معصیت و گناه

ج . عصمت از خطا و اشتباه در امور فردی و اجتماعی .[3]

البته مصونیت از خطا در « مسائل عادی زندگی » ، « داوری در منازعات » ،« تشخیص موضوعات احکام دینی » و حتی مصونیت از « برخی بیماری‌های جسمی‌… که مایه تنفر و انزجار مردم می‌‌گردد » نیز از دیدگاه آقای سبحانی در تعریف عصمت گنجانده شده است .

از دیدگاه آقای ابراهیم امی‌نی :

« عصمت عبارت است از یک نیروی فوق العاده باطنی و یک صفت نیرومند نفسانی که در اثر مشاهده حقیقت جهان هستی و رویت ملکوت و باطن عالم وجود حاصل می‌شود. این نیروی فوق العاده غیبی در هرکسی وجود پیدا کرد از مطلق خطا و گناه معصوم خواهد بود و از جهات مختلف بیمه شده است :

  1. در مقام تلقی وحی و درک واقعیات خطا نمی‌‌کند.
  2. در مقام ضبط و نگهداری احکام و قوانین اشتباه و سهو ندارد.
  3. در مقام ابلاغ و اظهار احکام مرتکب اشتباه و گناه نمی‌‌شود.

4- در مقام عمل از لغزشهای عمدی و سهوی مصونیت دارد . هرگز گناه نمی‌کند و احتمال خطا و گناه درباره اش صفر است.»[4]

دیدیم که از نظر آقایان امی‌نی و سبحانی ، عصمت عبارتست از مصونیت از هر گونه گناه و خطا و لغزش ( چه عمدی و چه سهوی) و در تمام عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی ، اما از نظر آقای مصباح یزدی ، عصمت فقط به معنی مصونیت از ارتکاب گناه است ، آن هم گناهی که در لسان فقه گناه شمرده شود نه هرگونه گناهی . در ضمن از نظر قاطبه علمای شیعه پیامبران و امامان ، از همان آغاز زندگی ( یعنی تولد وطفولیت ) تا آخر عمر معصوم هستند، نه اینکه بعد از نبوت یا امامت معصوم شوند . پس به طور خلاصه نظریه عصمت از دیدگاه شیعه چنین است :

« پیامبران و امامان دوازده‌گانه ، در تمام طول عمر معصوم هستند .»

 ادله عقلی عصمت پیامبران ( و امامان )

دراینجا به چند نمونه از ادله عقلی شیعه که در آنها سعی شده است تا ضرورت عقلی عصمت پیامبران اثبات شود ، اشاره می‌کنیم و به نقد آنها می‌پردازیم .

دلیل اول  « پیامبران الهی در عمل به احکام شریعت ، از هر گونه گناه و لغزش مصونیت دارند و اصولا هدف از بعثت پیامبران در صورتی تحقق می‌پذیرد که آنان از چنین مصونیتی برخوردار باشند . زیرا اگر آنان به احکام الهی که خود ابلاغ می‌کنند دقیقا پایبند نباشند ، اعتماد به صدق گفتار آنها از می‌ان می‌رود و در نتیجه هدف نبوت تحقق نمی‌‌یابد .» [5]

« عصمت برای پیامبران لازم است تا وثوق به گفتار آنها حاصل شود و غرض از نبوت تحقق یابد»[6]

دلیل فوق از جهات گوناگون قابل خدشه است که به چند مورد آن اشاره می‌‌کنیم:

  1. این استدلال اگر هم درست و کامل باشد فقط ضرورت مصونیت از گناهان عمدی آن هم گناهانی که در ملأعام و در انظار مردم انجام گیرد را اثبات می‌‌کند ، نه گناهانی که در اثر غفلت و سهو و نسیان گاهی گریبانگیر آدمی‌می‌شود و نه گناهان پنهانی و دور از چشم مردم وجود سهو و نسیان و ابتلا به غفلتهای آنی و زودگذر در انسان امری طبیعی و مورد قبول همه است و هیچ کس تنها به دلیل اینکه گاهی در اثر سهو و فراموشی مرتکب بعضی گناهان خصوصا گناهان کوچک می‌‌شود ، مورد بی اعتمادی مردم قرار نمی‌‌گیرد . آری اگر شخصی غرق در گناه بوده و آلودگی او به رذائل اخلاقی ( کماً و کیفاً ) در سطح بالایی باشد به او نمی‌‌توان اعتماد و اطمی‌نان کرد و اگر چنین شخصی ادعای پیامبری کند ، ادعایش مورد پذیرش مردم قرار نمی‌گیرد . اما اگر یک انسان وارسته و متصف به صفات نیک انسانی و آراسته به فضائل اخلاقی که هر چند معصوم نیست، اما در مجموع انسان پاک و با فضیلتی است و مردم او را به عنوان یک انسان سالم و خوب می‌شناسند ، ادعای پیامبری کند ، ادعای او مورد توجه و تأمل قرار می‌‌گیرد و در مردم تأثیر می‌‌گذارد، مضافا بر اینکه پیامبر فقط ادعای پیامبری نمی‌‌کند، بلکه برای اثبات پیامبری خود دلایل و براهین و معجزاتی هم به مردم ارائه می‌‌دهد و همی‌ن معجزات به علاوه جاذبه معنوی و تاثیر کلامش در بیدار کردن فطرت خفته انسانها اطمی‌نان مردم نسبت به پیامبر را جلب می‌‌کند . پس از آن هم اگر خود پیامبر مرتباً و به دفعات ، احکام الهی را نقض کرده و مرتکب معاصی و یا اعمال زشت و ناپسند ( آن هم به طور عمد و در حضور دیگران ) شود ، ممکن است پیامبری او زیر سؤال برود و مردم به صدق گفتار او شک کنند . اما اگر فقط به درموارد بسیار اندک و در اثر سهو و فراموشی مرتکب بعضی از گناهان شود ، دلیلی ندارد که مردم به صداقت او در ادعایش ( مبنی بر نبوت ) شک کنند . در این استدلال فرض بر این است که برای انسان فقط و فقط دو حال وجود دارد : 1. غرق بودن در گناه و آلودگی‌های اخلاقی 2. معصوم بودن . به عبارتی دیگر گویا هر انسانی یا معصوم است یا غرق در گناه . و بعد گفته‌اند اگر کسی غرق در گناه باشد ، مردم به صدق گفتار او اعتماد و اطمی‌نان نخواهند کرد  پس کسی که مدعی پیامبری است باید معصوم باشد تا مرد به او اعتماد کنند و هدف از نبوت حاصل گردد . غافل از اینکه در اینجا حالت سومی‌هم هست و آن اینکه شخص مدعی پیامبری، اگر چه معصوم نیست، اما غرق در گناه و الودگی های اخلاقی هم نیست و در مجموع انسان پاک و وارسته ای است و به دلیل همی‌ن وارستگی و پاکی و صداقت و امانتداری و جاذبه معنوی که دارد، مردم نسبت به او احساس محبت و اطمی‌نان می‌کنند و ادعای چنین شخصی مبنی بر نبوت ـ که علاوه بر سابقه خوب و جایگاهی در دل مردم دارد، برای اثبات ادعای خود معجزه هم می‌‌آورد ـ زمی‌ن تا آسمان فرق دارد با ادعای یک شخص فاسق و گناهکار ( یا حتی عادی ) که هیچ جایگاهی که در دل مردم ندارد و در ضمن برای اثبات ادعای خود ، نمی‌‌تواند معجزه ای ارائه دهد .
  2. همان طور که در ابتدی بند پیشین آوردیم ، این استدلال حداکثر ضرورت عصمت ظاهری پیامبران را اثبات می‌‌کند . به عبارت دیگر اگر اعتماد مردم را مبنا قرار دهیم کافی است شخص مدعی پیامبری ، انسانی ظاهر الصلاح باشد یعنی در ملأ عام و در انظار مردم مرتکب گناهان یا اعمال زشت و ناپسند نشود، تا مردم به او اطمی‌نان کنند . اما ضرورتی ندارد که شخص ، از هرگونه خطا و لغزش و گناهی ـ چه در ظاهر و چه در پنهان ـ مصون باشد . پس این دلیل ، ناتمام است .
  3. 3.استدلال فوق اگر هم درست و تمام باشد فقط ضرورت عصمت از گناه را اثبات می‌کند نه عصمت از خطا و اشتباه ، و این نکته مهمی‌است . پیامبران همواره اعلام می‌‌کنند که ما هم بشری مثل شما و همه افراد نوع بشر هستیم و تنها فرق ما با شما این است که به ما وحی می‌‌شود . محتوای وحی الهی هم ، همان چیزی است که در کتب آسمانی آمده است یعنی مجموعه ای از معارف الهی و دستورات و احکام کلی که دینداران ، مکلفند به آنها عمل کنند . پیامبران هیچگاه اعلام نمی‌‌کنند که تمام اعمال و حرکات ریز و درشت ما ( حتی در حوزه زندگی فردی و خصوصی ) به راهنمایی وحی انجام می‌‌شود ، تا اگر مردم خطایی در اعمال او دیدند ( مثلا اشتباه درانتخاب همسر ) نسبت به ادعاهای او شک کنند . بنابراین به عنوان مثال ، اگر پیامبر اسلام (ص) در انتخاب نگهبانان لایق و امانتدار و مطیع ، در سپردن تنگه کوه احد به آنها اشتباه کند و این اشتباه باعث شکست در جنگ شود ، هیچکس نسبت به پیامبر بودن آن حضرت شک نمی‌‌کند ، چرا که آن حضرت مدعی نبوده است که سپردن این امر به افراد مذکور ، به فرمان خدا و از طریق وحی بوده است .
  4. 4.دلیل مذکور ، با این مدعا که صفت عصمت قابل شناسایی توسط مردم نیست ، در تناقض آشکار است . همان طور که می‌دانیم بنا به ادعای شیعه ، امام و جانشین پیامبر (ص) باید معصوم باشد و چون صفت عصمت ، قابل تشخیص و شناسایی توسط مردم نیست ، پس امامت باید با نصب الهی و معرفی پیامبر ( یا امام معصوم قبلی ) تحقق یابد. به عبارت دیگر امامت باید منصوص باشد . اما در این استدلال ، گفته می‌‌شود که اگر پیامبری معصوم نباشد ، مردم به او اعتماد نمی‌‌کنند و لذا غرض از نبوت حاصل نمی‌‌شود. سؤال این است که مردم چگونه می‌‌توانند به عصمت شخص پی‌ببرند تا بعد از آن ، ادعای او مبنی بر نبوت را بپذیرند و به او اعتماد کنند ؟ آنچه مردم می‌‌توانند به آن پی ببرند حداکثر ، این است که از فلان شخص ( که اکنون مدعی نبوت است ) تاکنون گناه یا خطا یا عمل زشتی دیده نشده است . اما همه می‌دانیم که این با عصمت فرق دارد . ممکن است آن شخص در خلوت و پنهانی مرتکب اعمال زشت و ناپسندی شده، اما مردم خبر نداشته باشند . پس راهی برای اثبات عصمت یک شخص برای مردم وجودندارد. حال چگونه است که مردم ـ بدون آنکه بتوانند به عصمت کسی اطمی‌نان پیدا کنند ـ دعوت پیامبران را می‌پذیرند و به آنها اعتماد و اطمی‌نان می‌‌کنند ؟

5- و آخرین اشکال این است که اگر دلیل مذکور درست باشد ، لازم می‌‌آید که عصمت را نه تنها در پیامبران ( وامامان ) بلکه در عالمان ، مجتهدان ، قضات ، فرماندهان نظامی‌، زمامداران و هر انسانی که مقام یا شغل مهم و حساسی دارد نیز شرط بدانیم . چرا که با همی‌ن روش می‌‌توان چنین استدلال کرد که اگر مجتهد معصوم نباشد ، مردم نمی‌‌توانند به او اعتماد کنند و زمام امور آخرت خود را با تقلید از او به دست او بسپارند . همی‌ن طور اگر قاضی معصوم نباشد ،مردم نمی‌‌توانند به او اعتماد کنند و در منازعات و اختلاقاتی که جان و مال و آبرو و حیثیت آنها در خطر است ، به او رجوع کنند . پس ضرورت دارد که قاضی هم معصوم باشد! و حتی شهود نیز باید معصوم باشند ، چرا که اگر معصوم نباشند نمی‌‌توان به صدق گفتار آنان وثوق پیدا کرد و می‌‌دانیم که شهادت دروغ آنها ممکن است جان و مال و حیثیت و آبروی انسانهای بی گناهی را به خطر اندازد و این در منازعات کلان و درسطوح بالای حکومت و جامعه آشکارتر می‌‌شود . زیرا ممکن است قضاوت غلط و ناعادلانة قاضی و شهادت دروغ شاهدان ، ضربه بزرگی به حکومت و جامعه بزند و چوب این گناه را می‌لیونها انسان بی‌گناه و مظلوم بخورند . ممکن است در مورد شرط عصمت در مجتهدین و مراجع تقلید بگویید که امامان معصوم در احادیث و روایاتی به ما دستور داده‌اند که در زمان غیبت به مجتهدین رجوع کنیم . اما سؤال این است که اولاً  چه کسانی این احادیث را برای ما نقل کرده‌اند ؟ لاجرم مستحضر هستید که ناقلان این احادیث ، همان فقیهان و مجتهدان هستند که همه غیر معصومند . حال چگونه می‌‌توان به صدق گفتار آنها وثوق پیدا کرد ؟ مخصوصا اگر به این مطلب توجه کنیم که در این «ادعاها» آنان ذینفع هم هستند . پس بنا به منطق شیعه باید گفت : «عصمت در فقها لازم و ضروری است تا وثوق به گفتار آنها حاصل آید» ثانیا چگونه ممکن است امامان معصوم با دستورات خود ، قواعد عقلی و منطقی را نقض کنند!؟

دلیل دوم . هدف اصلی از بعثت ایشان  ]پیامبران [راهنمایی بشر بسوی حقایق و وظایفی است که خدای تعالی برای انسانها تعیین فرموده است و ایشان در حقیقت نمایندگان الهی در می‌ان بشر هستند، که باید دیگران را به راه راست هدایت کنند . حال اگر چنین نمایندگان و سفیرانی پای بند به دستورات الهی نباشند و خودشان بر خلاف محتوای رسالتشان عمل کنند ، مردم رفتار ایشان را بیانی مناقض با گفتارشان تلقی می‌کنند و دیگر به گفتارشان هم اعتماد لازم را پیدا نمی‌‌کنند و در نتیجه ، هدف از بعثت ایشان بطور کامل تحقق نخواهد یافت . پس حکمت و لطف الهی اقتضاء دارد که پیامبران ، افرادی پاک و معصوم از گناه باشند و حتی کار ناشایسته‌ای از روی سهو و نسیان از ایشان سرنزند تا مردم گمان نکنند که ادعای سهو و نسیان را بهانه‌ای برای ارتکاب گناه قرار داده‌اند .»[7]

باز هم می‌‌گوییم اگر پیامبران خودشان «پای بند به دستورات الهی نباشند »،مردم دیگر به آنها اعتماد نخواهند کرد ، اما اگر پای‌بند باشند ولی در موارد استثنایی آن هم نه به صورت عمد، بلکه از روی سهو و نسیان پایشان بلغزد و مرتکب گناهی شوند لکن زود توبه و استغفار کرده و در تدارک جبران آن باشند ، مردم به هیچ وجه اعتمادشان را نسبت  آنها از دست نمی‌‌دهند. این دلیل ( مانند دلیل قبل ) حداکثر چیزی را که می‌‌تواند اثبات کند این است که پیامبران وپیشوایان دین نباید افرادی لاابالی و بی قید و بند باشند، اما لا ابالی بودم نقیض عصمت نیست تا با رد آن ، ضرورتاً عصمت را نتیجه بگیریم بلکه ضد آن است و بین این دو ، شقوق دیگری هم وجود دارد که حداقل بعضی از این شقوق سلب کننده اعتماد مردم نسبت به پیامبران نمی‌‌شود . درمورد مصونیت از هر گونه سهو و نسیان هم داستان از همی‌ن قرار است .اگر سهو و نسیان به دفعات زیاد و به طور مکرر باعث انجام کارهای ناشایست شود، ممکن است سلب اعتماد مردم را به دنبال بیاورد . اما در موارد کم و استثنایی هیچگاه باعث سلب اعتماد مردم نمی‌‌شود. چرا که مردم پیامبر را بشری مانند خود می‌‌دانند و سهو و نسیان ( در حد متعارف ) را امری طبیعی قلمداد می‌‌کنند .

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان

امامان

اختصاصی از فی ژوو امامان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

امامان


امامان

امامان

86 صفحه

مقدمه

  نام: محمد

کنیه: ابو جعفر ثانى

القاب: تقى، جواد، مرتضى منتجب، مختار، قانع و عالِم

منصب: معصوم یازدهم و امام نهم شیعیان

تاریخ ولادت: نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 195 هجرى

همچنین هفدهم و پانزدهم ماه رمضان نیز نقل شده است؛ اما مشهور بین شیعیان، دهم رجب سال 195 هجرى مى‏باشد. در دعاى ناحیه مقدسه نیز آمده است: «اللَّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فى‏ رَجَبٍ، مُحَمَّدِ بْنِ عَلىٍّ الثَّانى وَابْنِهِ عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ المُنْتَجَبِ»(1)

محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى)

نسب پدرى: امام رضا، على بن موسى بن جعفر بن محمدبن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب(ع)

نام مادر: سبیکه، یا سکینه مرسیه و یا درّه که حضرت رضا(ع) او را خیزران نامید


دانلود با لینک مستقیم


امامان

پایان نامه سیره امامان

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه سیره امامان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه سیره امامان


تحقیق سیره امامان

 

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات278

 

معصوم چهاردهم قائم آل محمد علیه السلام، امام منتظر و مهدی موعود عجل الله تعالی و فرجه که جهان در انتظار مقدم مبارکش دقیه شماری می کند و دست استعانت به درگاه باریتعالی دراز نموده است و آرزوی فرج آقا امام زمان (عج) را از ساحت مقدس پروردگار می خواهند.
سنت الهی بر این بوده که روی کره زمین بدون حجت الهی خالی نماند،
سنت الیه بر این بود که خلقی بیافریند و آنها را بسوی کمال مطلوب بوسیله پیامبران خود هدایت و راهنمائی فرماید، تا در تمام ازمنه و اوقات قیام به حق کنند و شرایط موفقیت را در قیام آنها شرح و بسط داده که از چه شرایطی قیام نمایند تا به موفقیت نهائی قائل شوند و برسند،
این قیام از وظائف حتمی افراد است، خواه آن فر مطاع باشد یا مطیع و در هر حال حکم قیام باید انجام بگیرد، قیامی به حق برای نشر توحید و حفظ وحدت عقیده،
قیام برای خدا در اقامه صلوه و اداء زکوه، قیام برای اصلح جامعه، قیام برای پایداری دین و استواری اساس اجتماعی اسلام و قیام برای تکامل احکام و انسانیت که انسانیت در سیر تکاملی دعوت انبیاء بوده و هر نبی و پیغمبر هم قیام به وظیفه خود کرده و ملت و امت خود را دعوت به قیام الله نموده است،
حضرت آدم ابوالبشر نبی اول مأمور به قیام بوده تا رسید به رسالت حضرت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و حضرت خاتم النبیین (ص) که همه قیام به حق کرده و عقیده توحید را در خود کیفیت فهم و مشاعر مردم عصر و شرح و بسط داده اند و این سنت نیز تا آخرین فرد ناجی بشریت خاتم انبیاء حضرت محمد (ص) بوده است، با آنکه بعد از رسول الله پیامبر دیگری وجود نداشت که رسالت مهم الهی را بعهده بگیرد، 12 نفر اوصیای اولی الامر امام بعد از رسول خدا به امر خداوند تبارک و تعالی انتخاب و معرفی شد و حضرت خاتم الاوصیا مهدی آل محمد (ص)، که ولایت به وجود او تمام می شود، با تقدم وجودی تأخیر ظهوری دارد و همواره د رحال قیام هستند، ولی قیام ها نیز از نظر زمانی دارای انگیزه های مختلف هستند، مثلاً قیام اباعبدالله الحسین علیه السلام قابل مقایسه با قیام سایر مردان جنگی با سایر قیام اجتماعی حکومتی نیست، زیرا این قیام برای بقاء حقیقت و ابقاء حکم توحید بوده و قیام آل محمد (ص) هر یک در صف خود اثر عمیق در جامعه بخشیده است، قیام قائم آل محمد (ص) حضرت مهدی (عج) در تمام بشر عصر ظهور اثر می بخشد و آن قیام آسمانی است که دست قدرت الهی این ودیعه ولایت را برای قیام به جهت ابقای توحید و نبوت و احیاء دین و تجدید مجدد عظمت اسلام در پس غیبت نگاهداشته تا روزی که ظهور کند و دعوت به قیام الله نماید و انسانیت را تحت لوای قرآن بسوی تکامل معنوی هدایت نماید.
پیامبر اکرم و رسول مکرم اسلام دارای عقل کل و ختم رسل و قائم بالله بود و جهان به نور ارشاد او منور گشت و در میان هزار انبیاء در سطح بالاتر رسالت قرار داشت و اکمل و اشرف انبیاء و انسانها بود، بلکه نه تنها رسول بود که رسالت به او ختم و به فرزندش مهدی قائم علیه السلام نیز ختم ولایت ختم خواهد شد. زیرا که امامت همدوش نبوت و مستحکم رسالت است و امام مهدی دوازدهمین وصی بلافصل پیامبر اکرم است و همان شخصیتی که خود سالهای سال قبل از تولد مهدی به جهان اسلام معرفی نمود، که فرموده است: حجه بن الحسن العسکری قائم به حق است و راعی قیام و دوازدهمین وصی من است.
از اوصاف حضرت مهدی (عج) چنین به ما روایت شده که آن حضرت دعوت نبوی را تجدید می کند و شجاعت وصول حیدریه را نشان می دهد، که اوست عصمت و عفت فاطمه زهرا سلام علیها را نشان خواهد داد و به ظهور خواهد رساند، اوست که حلم حسن مجتبی و بردباری و شکیبائی سبط اکبر را در قیام مهم خود دارد، قائم به حق است که شجاعت حسینی سالار شهیدان را ظاهر می سازد اوست که عبادت و اطاعت و طریق بندگی زین العابدین را به مردم عصر نشان می دهد آن قائم به حق است که تاثر علمی باقر علوم اسلام را متجلی می سازد.
حجه بن الحسن العسکری که علوم جعفری را بر مردم می رساند و آموزش و پرورش جعفریه را تجدید می کند، اوست که علوم کاظمی و ریزه کاریهای علمی باب الحوائج را ظاهر می سازد و احتجاجات رضوی را با علمای خارجی و داخلی تجرید مطلع می کند و چهره حقایق را به جهانیان نشان می دهد، اوست که دارای جود و بخشش تقی متقی و دارای تفاوت تقوی و شرافت و کرامت فاطمی می باشد: قائم به حق دارای هیبت عسکری و صاحب غیبت الهی است، او حکمه اللهی است که دست قدرت برای روز مصادیق و مفاهیم صفات اولیاء خود در پس پرده غیبت نگاه داشته و آنچه خوبان همه دارند او به تنهائی واجد همة فضائل است،
امام زمان علیه السلام قیام می کند که فرصت های از دست رفته را برای تکامل معنوی تجرید فرماید، او قیام می کند تا بشر را با تعدیل تمدن مادی به سرحد تکامل معنوی برساند،
او مظهر نمونه عدل و داد و عدالت و تساوی حقوقی جامعه انسانی بوده و هست و اوست که به زنگی پرآشوب جهان و قتل و غارت و کشتارهای بی رحمانه خاتمه می دهد و یک محیط امن و امان و پرآسایش را توام با حکمیت قرآن بوجود خواهد آورد که قرنها ادامه خواهد داشت.
این حجت الهی و این قائم جهان اسلام و این آفتاب عالمتاب وجود دوازدهمین شخص ولایت در آسمان وجود بشریت در نیمه شعبان سال 255 هجری در کشور عراق در شهر سامرا (سرمن رای) بر جهانیان پرتوافکن گردید،
امام مهدی (عج) در پانزدهم شعبان المعظم سال 255 هجری در زمان حکومت المتعمد عباسی متولد، پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری و مادر محترمه اش (نرجس) دختر امپراطور روم شرقی است، که آن حضرت پنج ساله بود که پدرش امام حسن عسکری شهید شد و در مسند امامت قرار گرفت و در پنج سالگی بنا به فرمان خداوند غیبت صغری فرمود (علت غیبت آن حضرت عملیات ایدائی حکومت سفاک عباسی و بعضی از نزدیکان آن حضرت مانند عمویش جعفر کذاب بود البته ناگفته نماند که مصلحت و تقدیر خداوندی نیز در غیبت آنجناب دخیل بوده).


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه سیره امامان

جملات قصار از بزرگان و کتب مختلف

اختصاصی از فی ژوو جملات قصار از بزرگان و کتب مختلف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جملات قصار از بزرگان و کتب مختلف


جملات قصار از بزرگان و کتب مختلف

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:70

 

 

 

 

سخنی ازحضرت علی ( ع ) درموردقیامت

(( مطلب درموردجامعه شناسی ))

سهراب سپهری دشمن اولین کمونیست هاچه کسانی بودند؟

ماری التینگ

دکترعلی شریعتی ازکتاب بامخاطب های آشنا

 

 

سخنی ازحضرت علی ( ع ) درموردقیامت

علی ( ع ) به بازاربصره آمدومردم رادیدآنچنان سرگرم خریدوفروش هستندکه گویی خودراازیادبرده وازهدف انسانی به کلی غافل شده اند. بامشاهده این منظره طوری متأ ثرگردیدکه بشدت گریست . سپس فرمود: ای بندگان دنیاوای کارگذاران اهل دنیا، شماکه روزهاسرگرم معامله وسوگندخوردنیدوشبهابابیخبری دربسترخواب آرمیده ایدوبین روزوشب ، ازآخرت وحساب وکتاب آن غافلیدپس چه وقت خودرابرای سفری که درپیش داریدمجهزمی کنیدوبرای آن توشه برمی داریدودرچه زمانی به روزقیامت می اندیشیدوبه فکرمعادمی افتید.

کتاب الحدیث : روایت های تربیتی ازاهل بیت

منبع :

برگرفته ازکتاب قرآن

 

اگرجوان مومنی قرآن بخواند، قرآن باگوشت وخون اوآمیخته می شود.

یعنی شخصیت چنین جوانی قرآنی می شود.

(( مطلب درموردجامعه شناسی ))

امام خمینی ( ره ) فرمودند:

نهضت برای اسلام نمی تواندمحصورباشددریک کشورنمی تواندمحصورباشددرحتی کشورهای اسلامی . نهضت برای اسلام همان دنباله نهضت انبیاست . نهضت انبیاء برای یک محل نبوده است پیغمبراکرم اهل عربستان است لکن دعوتش مال عربستان نبوده محصورنبوده به عربستان دعوتش مال همه عالم است .

 

دچاریعنی عاشق

وفکرکن که چه تنهاست

اگرکه ماهی کوچک دچارآبی بی کران باشد

وعشق

صدای فاصله هاست

صدای فاصله هایی که

 غرق ایمانم

سهراب سپهری

اعمال انسان مانندکوهی است هنگامی که درکوه فریاد می کشیم صدابه طرفمان بازگشت داردواعمال انسان نیزهمین طوراست به این معنی که هنگامی که کاری خوب یابدانجام می دهیم سزای آن به طرفمان برمی گردد.

واقعیت آشکاراین است که نوع تفکرما، برچگونگی برخوردمابازندگی تأثیرمی گذارد.

ازکتاب : زندگی کنیم یافقط زنده باشیم

نویسنده : هایدن سارجنت

مترجم : وحیدلفضلی راد

می دانی :

 بشربه جای اینکه پول درآوردتازندگی کند، زندگی می کندتاپول درآورد.

ای گرامی :

بدان که زندگی آن گونه که می پنداری سهل وآسان نیست

 ومشکلات آن ، آن طورکه فکرمی کنی پیچیده نیست .

 


دانلود با لینک مستقیم


جملات قصار از بزرگان و کتب مختلف