فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پرسشنامه تعارضات زناشویی

اختصاصی از فی ژوو پرسشنامه تعارضات زناشویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پرسشنامه تعارضات زناشویی


پرسشنامه تعارضات زناشویی

معرفی پرسشنامه تعارضات زناشویی

 

«پرسشنامه تعارضات زناشویی» یک ابزار 42 سوالی است که برای سنجیدن تعارضهای زن و شوهری ساخته شده است.این پرسشنامه هفت بعد از تعارضات زناشویی را می سنجد که عبارتند از کاهش همکاری ، کاهش رابطۀ جنسی، افزایش واکنشهای هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزندان ، افزایش رابطۀ فردی با خویشاوندان خود ، کاهش رابطۀ خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان، جدا کردن امور مالی از یکدیگر. مشاوران و سایر متخصصین بالینی می توانند از این پرسشنامه برای سنجیدن تعارضهای زن و شوهری و ابعاد آن استفاده کنند.

 

 

شما می‌توانید با خرید و دانلود پرسشنامه تعارضات زناشویی که در قالب یک فایل ورد  و PDF توسط همکاران ما در بخش روان شناسی سایت روان ای شاپ آماده شده است از مزایای این خرید استفاده نمایید:

 

۱- فایل ورد و PDF پرسشنامه 

 

۲- روایی و پایایی ایرانی  با رفرنس معتبر

 

۳- نمره گذاری کامل و نحوه محاسبه زیرمقیاس‌ها

 

4- پاسخگویی سریع به سوالات پس از خرید


دانلود با لینک مستقیم


پرسشنامه تعارضات زناشویی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعارضات زناشویی

اختصاصی از فی ژوو مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعارضات زناشویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعارضات زناشویی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعارضات زناشویی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:39

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

خانواده به عنوان یک نظام تعریف می‏شود و طبق این تعریف رفتار اعضای یک خانواده تابعی از رفتار سایر اعضای خانواده است و خانواده نیز مانند هر سیستمی متمایل به تعادل است. لذا رفتار اعضای آن در مجموع به‌گونه‏ای است که تعادل سیستم حفظ شود (باغبان و مرادی، 1382).

ازدواج با تشکیل خانواده به قدمت تاریخ و حتی ما قبل تاریخ است و مشکلات زناشویی از همان ابتدا وجود داشته است. اما دلایل پیچیده ماندن مشکلات زناشویی آن است که ما هنوز بعد از گذشت قرن‌ها خانواده را نمی‏شناسیم. ازدواج به دلایل زیادی دچار تعارض می‏شود. از جمله مشکلات شناخته شده در این زمینه می‏توان مسائل اقتصادی، روابط جنسی، روابط خویشاوندی، دوستان، فرزندان، نحوه صرف اوقات فراغت، خیانت، به پایان رسیدن عشق متقابل، مشکلات عاطفی، سوءاستفاده جسمانی، ازدواج در سنین پایین، درگیری‌های شغلی و غیره را نام برد (ثنایی، 1378).

تعارض در روابط زناشویی زمانی به وجود می‏آید که زوج‌ها در زمینه همکاری و نیز تصمیم‏های مشترک درجات متفاوتی از استقلال و همبستگی داشته باشند. درک تعارضات و کمک به همسران در یادگیری و حل این مشکلات بسیار مهم است. برخی از تعارضات و ناسازگاری‌ها ممکن است در هر رابطه‏ای طبیعی باشد (ثنایی، 1378).

اما امکان تعارض در هر انسانی وجود دارد. بعضی از زوج‌ها تعارضات بیشتری نسبت به بقیه دارند و بعضی قادرند با تعارضات به طور سازنده‏ای برخورد نمایند. زوج‌هایی که نسبت به دیگران بسته‏تر هستند امکان بیشتری برای جلب رضایت در روابط خود دارند. بنابراین امکان تعارض بیشتری نیز دارند. تعارض می‏تواند عشق و حتی یک ازدواج خوب را تخریب کند. از طرف دیگر می‏تواند تنش‏ها را تسکین دهد و هر دو نفر را بهتر از قبل در کنار هم قرار دهد. این امر بستگی به شرایط کلی، نوع تعارض، روشی که بر آن تکیه می‏شود و نتیجه نهایی دارد. ناسازگاری‌های درون خانواده سبب می‏شود تا روابط اعضای خانواده به هم بخورد و از هم بگسلد و وحدت میان اعضای خانواده به خطر بیفتد و در نهایت منجر به فروپاشی آن گردد. تعارضات زناشویی دو منشأ دارد، عدم تعادل ساختار خانواده و عدم پایبندی هر یک از زوج‌ها به هنجارها و تخلف از آن‌ها (هاشمی، 1376).

وقتی دو نفر در کنار هم قرار می‌گیرند مسلماً اختلاف سلیقه و درگیری به وجود می‌آید. این کاملاً طبیعی است و نیاز به تغییر و تکامل را نشان می‌دهد. اگر به این امر آگاه باشید می‌توانید از قبل برای اختلافات برنامه‌ریزی کنید و برای آن آماده باشید. بعد از آن برای رسیدن به توافقاتی که می‌خواهید استفاده کنید. به یاد داشته باشید خیلی آسان تر است که برای اختلاف آمادگی داشته باشید تا این‌که کاملاً در آن غرق شده باشید و بعد بخواهید از آن استفاده کنید. اختلاف قسمتی طبیعی از هر رابطه‌ای است و بیشتر اوقات نشانه تمام شدن عمر رابطه نیست. باید به اختلافات زناشویی خوشامد گفت چون نشانه‌ای برای تلاش برای رابطه‌ای بهتر و تکامل یافته تر و راهی برای فهم متقابل عمیق تر است (بارکر، 1990).

پرهیز از اختلاف در زندگی زناشویی این واقعیت را تغییر نمی دهد که مساله‌ای در زندگی زناشویی وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود. اختلافات که بالا می‌گیرد دلیل بر این است که زن و شوهر باید وقت بیشتری با هم بگذرانند. در غیر این صورت فاصله بیشتری بین آن‌ها ایجاد می‌شود و بیشتر از هم دور می‌شوند. اختلاف باعث از نو پیدا شدن ارزش‌های مهم می‌شود و کمک می‌کند زن و شوهر برای یک هدف مشترک دوباره با هم متحد بشوند. هنگامی که در زندگی زناشویی اختلافی پیش می‌آید طرفین ممکن است دریابند وقت آن رسیده که نقش‌های کنونی خود را کنار بگذارند و نیز انتظارهایی را که از طرف مقابل دارند تغییر بدهند. اختلاف معمولاً نشان دهنده این است که زن و شوهر روش‌های قدیمی با هم بودن را پشت سر گذاشته اند و باید پیوسته برای رابطه خود دوباره برنامه‌ریزی و آن را احیا کنند. گوش کردن، صحبت کردن، برقراری ارتباط، حل مساله، تصمیم گیری مشترک. . . این‌ها لازمه ارتباط بین زن و شوهر هستند. رابطه بدون مهارت‌های ارتباطی و اختصاص زمان مفید برای صحبت درباره مسائل مشترک خیلی زود به دردسر می‌افتد و منجر به شکست می‌شود (بارکر، 1990).

تعارض، اغلب دلیل مراجعه همسران برای درمان است زوج‌ها ممکن است بدان دلیل به درمان‌گر مراجعه می‌کنند که نمی‌توانند با هم باشند و یا این که آن‌ها از زندگی ناراضی یا افسرده‌اند، اغلب برای رفتارهای همدیگر، انگیزه‌های منفی فرض می‌کنند. یکی از ویژگی‌های بارز چنین همسرانی آن است که وقتی طرف مقابل‌شان چنین رفتاری را نشان می‌دهد، آن‌ها شروع به ذهن خوانی می‌کنند و وقتی درمان‌گر با چنین زوج‌هایی صحبت می‌کند، روشن می‌شود که زوج‌ها میزانی از تعارض را تجربه می‌کنند. تعارض مقداری از انرژی رابطه‌شان را می‌گیرد. در این موقع ممکن است لازم باشد زوج‌ها یاد بگیرند تا مشکلات شان را در بیرون با یکدیگر وارسی کنند به جای اینکه ذهن همدیگر را بخوانند (سودانی، 1385).

 بروز تعارض در روابط انسان‌ها با یکدیگر امری رایج و اجتناب ناپذیر است. تعارض پدیده ای است که به موازات عشق در ارتباط زناشویی به وجود می‌آید و امری غیرقابل اجتناب است. تعارض زمانی پیش می‌آید که اعمال یک فرد با اعمال فرد دیگر تداخل پیدا می‌کند، همچنان که دو فرد به یکدیگر نزدیک ترمی شوند نیروی تعارض افزایش می‌یابد. تعارض بین اعضای خانواده به وحدت و یکپارچگی آن ضربه می‌زند. شدت تعارض موجب بروز نفاق و پرخاشگری و ستیزه جویی و سرانجام اضمحلال و زوال خانواده می‌گردد. کانون خانواده‌ای که بر اثر تعارض و نفاق و جدال بین زن و شوهر آشفته است آثار مخربی در حیات کودکی فرزندان و خانواده به جای می‌گذارد که در سال‌های آتی به صورت عصیان و سرکشی از مقررات اجتماعی بروز می‌کند (کیوچینگ، 1996).

نظریه‌های مرتبط با تعارضات زناشویی

نظریه روان پویشی و ارتباط شئ:

دیدگاه کلاسیک روان‌پویشی که منبعث از الگوی روان‌کاوی فروید است، مشکلات زناشویی را پیامدهای مشکلات درون روانی همسران می‌داند (بارکر، 1990). یکی از دیدگاه‌های معاصر روان‌پویشی، نظریه روابط فردی است. برطبق این دیدگاه اشخاصی که در ازدواج به یکدیگر می‌پیوندند، هر کدام میراث روانی یکتا و جداگانه‌ای را وارد آن رابطه می‌کنند. هر کدام دارای تاریخچه‌ای شخصی، یک شخصیت بی همتا و مجموعه‌ای از افراد درونی کرده و مخفی هستند که آن‌ها را در تمامی تبادلاتی که متعاقباً با یکدیگر خواهند داشت دخالت می‌دهند. روابط زناشویی مسئله دار و ناآرام تحت تأثیر درون فکنی‌های آسیب زا یعنی اثرات یا خاطرات مربوط به والدین یا سایر اشخاص قرار دارد. این درون فکنده‌ها حاصل روابطی هستند که هر همسر در گذشته با اعضای نسل قبلی داشته و اینک در درون او لانه کرده است (گلدنبرگ[1] و گلدنبرگ[2]، 1382).

یکی از نظریه پردازان این رویکرد، جیمز فرامو[3]، معتقد است که معمولاً مشکلات خانوادگی ریشه در نظام خانوادگی گسترده دارد. ماهیت و کیفیت رابطه زناشویی به خانواده پدری زن و شوهر و خصوصاً به این‌که تا چه حد تعارضات خانواده‌های آن‌ها حل شده باشد بستگی دارد (بارکر، 1990).


[1] Goldenberg, A.

[2] goldenberg, H.

[3] Jimze Framo


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعارضات زناشویی

بررسی رابطه هوش هیجانی با تعارضات زناشویی

اختصاصی از فی ژوو بررسی رابطه هوش هیجانی با تعارضات زناشویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطه هوش هیجانی با تعارضات زناشویی


بررسی رابطه هوش هیجانی با تعارضات زناشویی

بررسی رابطه هوش هیجانی با تعارضات زناشویی

84 صفحه در قالب word

 

 

 

 

مقدمه

نظریه های اخیرروانشناسی وروان درمانی شناخت راعامل مهم وتآثیرگذاردررفتار،احساسات وعواطف می دانند به اعتقاد این نظریه ها،سلامت روانی،قدرت سازگاری،احساس رضایتمندی   یا نارضایتمندی اززندگی تاحدی متآثرازچگونگی تفکروادراک فردازخود،ودیگران و رویدادهای زندگی می باشد.براین اساس بسیاری ازرویکردهای درمانی معاصردردرمان مشکلات روانشناختی افراد،زوجها وخانواده ها با این فرض که علت اصلی ایجاداختلال ادراک تحریف شده درتفکرغیرمنطقی است،محورفعالیت های خود را بر اصلاح ادراک و تفکرقرارمی دهند.

تحقیقات زیادی نشان داده اند که بین تفکر،احساس وعمل روابط متقابل وجود دارد به گونه ای که تفکربرعواطف و رفتاراثرمی گذارد وعواطف نیزدرچگونگی اندیشیدن و پردازش محرکها تاثیرمی گذارند.

این موضوع که شناخت عامل نخستین دراختلات روانی انسان است حرف جدیدی نیست.انسانهابراساس روشی که خود،محیط وآینده شان راادراک،تعبیر وارزشیابی می کنند و با آن با دیگران رابطه برقرارمی کنند و به آن پاسخ می دهند.(آلیس[1]،بک،1962،ترجمه جوادصالحی،1380)

اختلالات زناشویی معمولاٌچیزی بیش ازجمع صرف اختلالات هردوشریک است.ازاین رومشاوره زناشویی (منطقی هیجانی) آنجا که بحث از تعامل متقابل است،باروان درمانگران رویکرسیستمی هم عقیده اند.نظریه های سیستمی براین عقیده اندکه حدافل قسمتی ازمشکلات فرد ازمتن خانواده اش برمی خیزد.بنابراین اگر می خواهید اختلالات هیجانی و رفتاری خود را به حداقل برسانید بهتراست که خود را تغییر دهید وعلاوه برآن به بازسازی محیط و سیستم خانوادگی بپردازید.ازنظرگلمن هوش هیجانی

آگاهی ازاحساسات و استفاده ازآن و توانایی تحمل ضربه های روحی و مهارآشفتگی های روحی               است.پس تواناییهای هیجانی در روابط بین فردی وعاطفی به خصوص درروابط زناشویی مشکل گشایی زیادی می کند.روند جاری در امر ازدواج  و میزان تعارضات زناشویی و طلاق بیش ازهر زمان دیگری بیانگراهمیت هوش هیجانی است.ارائه تعریفی دقیق او واقعی ازeq و سپس معرفی راهکارها و روشهایی برای استفاد عملی ازآن در زندگی  روزمره به ما کمک خواهد کرد تا بالاخره بتوانیم حاصل  و دسترنج  آن همه سال تحصیل ،مطالعه و بالاخره هوش واستعداد تحصیلی و تجربه را درعمل  نیز ببندیم  و از آن به عنوان اهرمی نیرومند بهره مند شویم.(برادبری وگریوز،به نقل از،تورجی زاده،89)

بیان مسئله

تاکنون تعاریف متعددی ازتعارضات زناشوئی شده است.درمانگران سیستمی تعارض زناشوئی ر اتنازع برسر تصاحب پایگاهها و منابع قدرت و حذف امتیازات یکدیگر می دانند.(هالفور[2]،2001به نقل ازناصرثنایی،1388).

درموردآشفتگی روابط زناشوئی به توصیف نارضایتی مهم  و مداوم دراین رابطه پرداخته است.(کاهن[3]،1992،به نقل ازناصرثنایی،1388).هرجاعدم توافق،تفاوت یا ناسازگاری بین همسران وجود داشته باشد تعارض پدید خواهد آمد.و نیزهمسران متعارض را کسانی می دانند که از عادات و شخصیت همسرخود ناراضی بوده و دارای  مشکل ارتباطی در حوزه های گوناگون هستند.با مطرح کردن اصطلاح بهره برداری ازتعارض آنرافرایندی پویا و فعال جهت استفاده از تعارض و بسنده نکردن به حل مشکل میداند.سالوی و مایر هیجان را به عنوان توانائی درک هیجانات و به دست اوردن و ایجاد هیجانات به کمک افکار،فهم هیجانات و دانشهای هیجانی و منظم کردن برای بالابردن رشد وهوش وهیجان توصیف کردند.آنها معتقدند که هوش هیجانی به عنوان یک هوش صلاحیت دارد.زیرا مشکلات راحل میکند.افراد را متمایز و به آنها کمک میکند که هیجانات را درخود ودیگران بازبینی کنند.آنهاهم همچنین هوش هیجانی را به عنوان یک توانائی که برتفاوتهای بعضی افراد به طور طبیعی ازهوش هیجانی بالاتری برخوردارهستند یا به عبارتی باهوش هیجانی بالاتری متولد می شوند.اما این نیز واقعیت دارد که میتوان آن را بهبود و افزایش داد.حتئ اگر با آن متولد نشده باشید.(برادبری[4] وگریوز[5]،به نقل ازتورجی زاده،89).

 

اهمیت ضرورت پژوهش

ازدواج یکی ازمراحل چرخه زندگی محسوب می شودکه به طور طبیعی قابلیت فشارزا بودن را داراست.فینس اشاره میکند که هوش هیجانی یا حداقل برخی ازجنبه های ظرفیت غنی سازی یک ازدواج توام  با رضایت و سازگاری مطلوب و باثبات را دارد و احتمال می رود که افراد  دارای هوش هیجانی بالا درمقایسه با افراد دارای هوش هیجانی پایین رضایتمندی زناشویی بیشتر را تجربه کنند.در صورتی که یکی از زوجین  یا هردوی آنها کاستی های خاصی از نظرهوش هیجانی داشته باشند.احتمال عمیق ترشدن شکافهای عاطفی بین آنها افزایش خواهد یافت و درنهایت موجب آسیب پذیری و گسست پیوندها می گردد.اما اگر زوجین  از روابط عاطفی خود راٌی باشند با احتمال زیاد درسایر زمینه ها نیزاحساس رضایتمندی خواهد نمود(دانیل گلمن1،ترجمه:پارسا 1383).

فلاسفه و علمای علم اخلاق و جامعه شناسی در تعریف زناشویی عقاید مختلف بیان کرده اند که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم. علمای علم اخلاق گفته اند ،ازدواج عبارت است از اینکه مردی با زنی با سپردن تعهد اخلاقی زندگی  مشترکی را آغاز می کنند تا درغم، شادی  و لذت و رنج  یکدیگر سهیم باشند و مشکلات زندگی را به یاری هم حل کنند.علمای جامعه شناسی گفته اند:ازدواج یعنی  شریک  فرار دادن جنس مخالف در زندگی تا این عمل به منظور تشکیل خانواده وتولید نسل انجام پذیرد.

عده دیگری ازعلما گفته اند،ازدواج عبارت است از نزدیکی دوجنس مخالف به هم برای استفاده ازشهوات به طور منطقی و تولید نسل و تربیت آن می باشد.ولی اگردرست توجه کنیم اینها نمی توانند تعریفی  واقعی و جامع  زناشویی باشند.چون اغلب اینها لوازم و نتایج ازدواج را به جای تعریف آن گرفته اند. زیرا چنانچه بعداَ خواهیم گفت همه این خصوصیات نتیجه،ثمره و لوازم نتایج ازدواج است نه خود ازدواج .پس لازم است ما برای تعریف کامل  و روشن زناشویی نخست ازنظرمتافیزیک جدید همیشه به واقعیت وجودی موجودات توجه دارد و همه افعال واعمال بشری را ناشی ازعوامل فطری موجود در وجودش می داند.لذا در تعریف ازدواج دقت نظری کرده ومی گوید،به هم پیوستگی یک زن ویک مرد ادای وظیفه طبیعی و حتمی برای انسان هاست که اندیشه اخلاق جهان به منظور استمرار موجودیت و بفای  نسل بشر به عهده زنان  ومردان گذارده است که آن ها با به انجام این عمل هم نیازهای  جسمانی وهم عاطفی خود را رفع می کنند وهم خلاءموجود در وجودشان را به کمک یکدیگر پرمی سازند وهم سهم خویش را در تشکیل جامعه در تولید نسل و تربیت آنها ادا می کنند بعد هم برای تکمیل این تعرف خود می گویند،اگر مرد و یا زن در مراحل حیات خود از انجام این  تکلیف طبیعی سرباز زند نه تنها سلامتی جسمی سعادت روحی خویش رامختل سازند

اهداف پژوهش

اهداف اصلی:بررسی رابطه بین هوش هیجانی وتعارضات زناشویی درزنان شهرستان نجف آباد.

اهداف فرعی:

1ـ تعیین رابطه بین قدرت بین فردی وتعرضات زناشویی.

2ـ تعیین رابطهبین انعطاف پذیری وتعرضات زناشویی.

3ـ تعیین رابطه بین هدفمندی وتعارضات زناشویی.

4ـ تعیین رایطه بین آگاهی از خود وتعارضات زناشویی.

5ـ تعیین رابطه آگاهی ازدیگران وتعارضات زناشویی.

6ـ تعیین رابطه بین روابط افراد وتعارضات زناشویی .

7ـ تعیین رابطه بین ابزار عاطفی وتعرضات زناشویی.

8ـ تعیین راطه بین همدلی وتعارضات زناشویی.

فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی:بین هوش هیجانی وتعارضات زناشویی رابطه معنا داری وجود دارد.

فرضیه های فرعی:

1ـ بین قدرت بین فردی وتعارضات زنا شویی رابطه معناداری وجود دارد.

2ـ بین انعطاف پذیری وتعارضات زناشویی رابطه معنا داری وجود دارد.

3ـ بین رابطه هدفمندی وتعارضات زناشویی  رابطه معناداری وجود دارد.

4ـ بین آگاهی از دیگران وتعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد.

5ـ بین آگاهی ازخود وتعارضات زناشویی رابطه معنا داردی وجود دارد.

6ـ بین روابط بین افراد وتعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد.

7ـ بین ابزار عاطفی وتعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد.

8ـ بین همدلی وتعارضات زناشویی رابطه مناداری وجود دارد.

تعریف مفهومی وعملیات متغیرها:

مفهومی:هوش هیجانی

1- هوش هیجانی:قابلیت ها وتوانایی های هیجانی  وعاطفی خود از جمله خوداگاهی،خودانگیزی،خودکنترلی،هشیاری،اجتماعی  و مهارتهای اجتماعی را در مجموع هوش هیجانی می نامند(دانیل گلمن ،1995،ترجمه:پارسا،1383).

هوش هیجانی:هوش هیجنی ظرفیتی است که توضیح می دهد چگونه هیجانات هدف های زندگی  را پیش  می برید.(سالو.ی ومایر،1997،به نقل از تورجی زاده،1389).

تعارض زناشویی:

1ـ تعارض عدم تفاهم و ناسازگاری بین زوجین براثر عوامل مختلف می باشد.(به نقل از تورجی زاده،89).

تعارض زناشویی:تنازع برسر تصاحب پایگاه ها ومنابع قدرت  و حذف امتیازات یکدیگر می دانند.(به نقل از حیدری وثنایی،88).

تعاریف عملیاتی:

هوش هیجانی: نمره ای که آزمودنی درپرسشنامه هوش هیجانی بارون کسب می کند.

تعارضات زناشویی: نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه تعارضات زناشویی محقق کسب می کند .

 
 

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است

متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه هوش هیجانی با تعارضات زناشویی