فرمت فایل : power point (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید : 31 اسلاید
تعریف کلی روابط و تفاوت آن با ارتباطات
پاورپوینت درباره مبانی فکری و فلسفی نظریه های روابط بین الملل
فرمت فایل : power point (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید : 31 اسلاید
تعریف کلی روابط و تفاوت آن با ارتباطات
"مناسب برای دبیران، دانش آموزان و اولیاء"
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
نظریه اتمی دالتون
ماده از ذره های تجزیه ناپذیری به نام اتم ساخته شده است.
همه اتم های یک عنصر مشابه هم اند.
همه اتم های یک عنصر جرم یکسان و خواص شیمیایی مشابه ای دارند.
اتم ها نه به وجود می آیند و نه از بین می روند.
"مناسب برای دبیران، دانش آموزان و اولیاء"
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه23
فرهنگ: بخش فراموششده و یا عنصر ذاتی نظریه روابط بینالملل
برای مدتها مطالعه سیاست بینالملل تحت تاثیر رویکرد رئالیسم، ظاهرا باعث کمتوجهی به ابعاد فرهنگی و هنجاری الگوهای رفتاری بازیگران گردیده است. تحت این شرایط تلاش فراونی که برای تجزیه و تحلیل رویدادهای بینالمللی از زوایای امنیتی، سیاسی و اقتصادی به عمل آمدهاند، عملا قضای اندکی را جهت عنایت به بخشهای فرهنگی باقی گذارده است. گرچه به ظاهر دولتها بر اساس وجود منافع متعارض به صفآرایی در مقابل یکدیگر پرداخته و در شرایط همسویی خواستها، هدفها و استراتژیها، مبادرت به همکاری با یکدیگر مینمایند و همچنین در یک وضعیت بینابین به رقابت با هم میپردازند و ما هر یک از موقعیتهای مزبور را در چارچوب علائق اقتصادی، سیاسی و امنیتی تبیین، تشریح و تفسیر میکنیم، ولی در اکثر مواقع عملا برداشتها، شناختها و ارزیابیها که به صورتهای ملموس اقتصادی، سیاسی و امنیتی تجلی مییابند نشات گرفته از یک سلسله ارزشها، هنجارها، نمادها و اعتقادات میباشند. با وجود آنکه امکان دارد به ظاهر اینگونه تصور گردد که در فرآیند نظریهپردازی سیاست بینالملل، توجه اندکی به ابعاد فرهنگی الگوهای رفتاری میشود لکن این غفلت لزوما به معنای آن نیست که اعمال و عکسالعملهای بازیگران نسبت به رویدادهای گوناگون از عوامل فرهنگی نشات نگیرند. باید اذعان داشت که بهرغم آنکه عدم تاکید بر ابعاد فرهنگی سیاست خارجی و سیاست بینالملل میتواند محققان و نخبگان اجرایی را متهم به تقلیلگرایی نماید، از طرفی تاکید عمده و بارز بر این مقوله و در حاشیه قرار دادن ابعاد امنیتی، سیاسی، اقتصادی و تجاری امکان دارد تعارضات و تضادهای موجود بازیگران را به واسطه مورد توجه قراردادن هنجارها، ارزشها و نمادها و اصرار بر «بایدها» و «نبایدها» تشدید نماید. بدین ترتیب شاید تا زمانی که هنجارهای عام جایگزین نگاههای خاصگرایانه فرهنگی نگردیدهاند، الگوی انتخاب منطقی دیپلماسی میتواند پوششی برای تعارضات هنجاری و ارزشی در سیاست بینالملل بهشمار رود.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه35
نظریه انتقادی و پست مدرنیسم در روابط بین الملل
مقدمه
درست در زمانی که «باری بوزان» توجه جدی خود را به مفهوم نظمدهنده اصلى روابط بینالملل یعنى امنیت در درون مکتب واقعگرایى ـ نوواقعگرایی، معطوف کرد، رشته روابط بینالملل در دهه 1980 در معرض انتقادات شدیدی قرار گرفت. شاید این رشته توسعه نیافته (Bakward Discipline) تا حد زیادی از توجیه شرایط ناتوان بود و در نهایت تحت تاثیر رویدادهایى قرار گرفت که سایر حوزههای علوم اجتماعى را در دهههای قبل متاثر ساخته بود.[1] در نتیجه به سوالاتی نظیر هدف رشته روابط بینالملل (که اولین بار قبل و بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شد) و نیز روش شناسى (که موضوع دومین مناظره بزرگ در دهه 1960 بود) و تا حد کمتری، مسایل هستى شناختی که در دهه 1970 به شکل بحث در مورد بازیگران فراملى و مسایلى از این قبیل مطرح شد، سوالات معرفت شناسانه (که سوال در مورد نحوه ادعای ما درباره معرفت و نحوه دستیابى به آن است) و نیز سوالات اخلاقى (که در مورد آنچه باید هدف و مبنای اخلاقى تلاش نخبگان رشته روابط بینالملل قرار گیرد، تحقیق مىکند)، اضافه شد. در این جریان، قافله روابط بینالملل به سادگى به سایر حوزههای علوم اجتماعى رسید. همانگونه که جورج (George) در این باره بیان مىکند، برخى سوالات بسیار مهم، دیگر نمىتوانند از سوی دانشمندان درگیر با مسایل حساس روزمره نادیده گرفته شوند. بنابراین وظیفه این دانشمندان نسبت به دیگران بسیار سنگینتر است.[2]
از این رو، برای برخى در حوزه روابط بینالملل (که مجموعا تحت عنوان فرا ساختارگرایی یا فرانوگرایى قرار مى گیرند) مشخص نیست که آیا مطالعه بوزان در مورد امنیت مىتواند چیزی بیش از مجموعهای از هشدارها در مورد ویژگى دولت محوری امنیت (State-Centered) باشد و یا شرایط پیچیدهای است که در نهایت به حفظ انسجام پروژه واقعگرایی، به نحو کم و بیش مناسبى کمک مىکند؟[3] برای چنین افرادی که در پی تقویت مفاهیم سنتى روابط بینالملل نیستند، ضرورت دارد تا این مفامیم را در معرض انتقاد قرار دهند.[4] سایرین تا حدودی در انتقادات خود حداقل در پینوشتها منصف بودهاند؛ اما برای نظریهپردازان اجتماعى انتقادی، مساله واقعگرایی که بررسى بوزان در آن