فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد حسین توفیق و نمایشنامه نویسی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد حسین توفیق و نمایشنامه نویسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حسین توفیق و نمایشنامه نویسی


تحقیق در مورد حسین توفیق و نمایشنامه نویسی

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:13

«حسین  توفیق الحکیم» پدر نمایشنامه نویسی عرب به سال 1898م در اسکندریه زاده شد[i]. پدرش، اسماعیل از قاضیان مشهور و اهل ادب بود. توفیق بسیاری از خوی های پدرش در متانت ، صبر و تأمل را به ارث برد.مادرش نیز زنی ترک نژاد و بسیار جسور بود . او تسلط زیادی بر همسر و فرزندش داشت و مانع ارتباط فرزند با دنیای خارج و بازی با همسن و سالهایش می گشت و همین عامل ، زمینه ی گوشه گیری توفیق حکیم را فراهم ساخت.

توفیق ، از همان کودکی به قران ، کتابهای ادبی ، داستانهای هزارو یک شب و کلیله و دمنه که مادرش برایش تعریف می کرد و نیز نمایشهایی که در شهرشان توسط گروه نمایشی «شیخ سلامه حجازی»[ii] اجرا می شد بسیار علاقمند بود و همین امور بعدها در رویکرد وی به ادبیات نمایشی و نمایشنامه نویسی ـ بنا به گفته ی خودش ـ بسیار تأثیر گذار بود.[iii] توفیق از دبیرستان شروع به تألیف نمایشنامه و اجرای آن توسط دوستانش کرد.

 انقلاب 1919م نیز از جمله عللی بود که وی را به نگارش هدایت کرد . انقلابی که جوانان رابه طرفی سوق داد که هر کدام جویای وسیله ای بودند تا احساسات خود را به گونه ای در قالب شعر ، سخنرانی و یا سرودهای ملی بیان دارند .

توفیق حکیم هم به نگارش سرودهای ملی - حماسی پرداخت و گاه خودش آنها را آهنگ گذاری می کرد... ؟[iv]    هر چند اشعارش به چاپ نرسید و یا در رادیوها در میان ازدحام اشعار شوقی و امثال وی پخش نشد .

 سرودهای وی گاه در میان مردم منتشر و خوانده می شد و حال آنکه آنها نمی دانستند شاعر و آهنگ گذار آنها که بوده است .

توفیق حکیم هم در انقلاب 1919 تأثیر گذاشت و هم از آن تأثیر پذیرفت . کتاب وی به نام «عودة الروح» نمونه ای از تأثیرپذیری ایشان می باشد چرا که داستانی کامل راجع به انقلاب است .

 او در اثنای انقلاب 1919 دستگیر و  در «القلعة» به اتهام شرکت در تظاهرات بازداشت شد.[v]

در همان سال توفیق، اولین نمایشنامه اش به نام «الضیف الثقیل» را با الهام از پدیده ی اشغالگری و استعمار نوشت  در آن موقع اجرای آ


1 - معجم الروائیین العرب ، سمر روحی الفیصل ، ص87 ، ناشر : جروّس پرس  ، لبنان ، الطبعة الاولی 1995 م/1415 هـ . ق

2 - شیخ سلامه حجازی:(1852-1917) از بزرگترین ترانه خوانان مصر است که گروه نمایشی تأسیس کرد و تکیه ی آنها در نمایش بر اساس ترانه و موسیقی بود.  (المنجد فی الاعلام)

3- ر.ک حیاتی،توفیق الحکیم، صص 82-79-77 ،دار الکتاب اللبنانی، ،الطبعة الاولی1984م

4 - همان صص 155-154

5- مع رواد الفکر و الفن ، محمد شلبی ص 68، الهیئة المصریة العامة للکتاب 1982و معجم الروائیین العرب ص87


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حسین توفیق و نمایشنامه نویسی

نمایشنامه ‏ی بچه‏ های غار

اختصاصی از فی ژوو نمایشنامه ‏ی بچه‏ های غار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نمایشنامه ‏ی بچه‏ های غار


نمایشنامه ‏ی بچه‏ های غار

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:45

شخصیت‏ها:

            1- خانم مربی- ماه

2- نوجوان یک

3- نوجوان دو- چشمه- ابر

4-نوجوان سه – باد

5- پسرک یک- عنکبوت یک-درخت

6- پسرک دو- کفتر یک                                                       

7-دخترک یک- عنکبوت دو

                                                         8-دخترک دو – کفتر دو

               

 

 

مکان: غاریست تاریک و در آن دهانه‏ی غاری.                                                                                                                     

زمان: شبی یخ زده از شبهای سرد سا ل .

بازیگران پشت پرده ی  تاریک شب و غار ، محتاط وهراس انگیز پا به صحنه می نهند .

ما در آغاز (پیش از روشنایی )  تنها صدای آنان را می شنویم و امیخته با آ ن ، صدای باد

انفجار توپ و خمپاره از راه دور نزدیک .

صدای مربی (محتاط و مضطرب ): بیا تو دیگه ، بجنب عزیزم... تکون بخورید بچه‏ها!

        سریع تر، سریع تر ... مواظب باش...      

صدای دخترک یک : چقدر تاریکه ا ینجا ، من ،من جلوی پام را نمی بینم.

صدای مربی : الان فانوس روشن می کنیم. مواظب باشید بچه‏‏ها پاتون به سنگی نخوره !

صدای پسرک یک: من اینجا از سرما یخ می زنم .

صدای مربی :چاره‏ای نیست عزیزم،همه‏ی ما سردمونه،باید تحمّل کرد.

صدای نوجوان دو: بهتر از ماندن زیر آتیش توپ تانکه.

صدای مربی: یه نفرتون با این پتو، دهانه غار را ببنده باد سرد نیاد تو .

صدای نوجوان یک: بدش من خانوم.

صدای مربی: کجایی؟

صدای نوجوان یک:اینجام ،اینجام.

صدای مربی: یکی تون هم این فانوس‏ها را روشن کند.

صدای نوجوان دو: کبریت !

صدای مربی: از تو جیب کوله پشتی خودم وردار.

صدای دخترک دو: من‏،من می‏ترسم.

صدای نوجوان دو: تاریکی که ترس نداره .

صدای نوجوان دو: فانوس‏ها کو؟

صدای پسرک دو: اینجان دست من .

صدای پسرک یک: از سرما دندونانم رو هم بند نمی یان‏،دارم‏،دارم از سرما کبود می‏شم خانوم.

صدای مربی: طاقت داشته باش عزیزم‏،طاقت داشته باش.

        « صدای انفجار پیاپی توپ و خمپاره  از راه دور»

صدای نوجوان یک: چه سر صدایی راه انداختن امشب، می ماندیم معلوم نبود چه بلایی به سرمون بیاد.

صدای نوجوان دو: این کبریتا هم مثل من نم کشیدن(می خندد) روشن نمی شن‏.


دانلود با لینک مستقیم


نمایشنامه ‏ی بچه‏ های غار