فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله درمورد آداب و معاشرت

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله درمورد آداب و معاشرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درمورد آداب و معاشرت


دانلود مقاله درمورد آداب و معاشرت

نکاتی در آداب معاشرت

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:41

چکیده :

نشستهای اجتماعی بخش مهمی از کار و زندگی افراد را تشکیل می دهند ، در گردهمائی ها است که می توان به همراه دوستان تفریح کرد، با مشتری های جدید آشنا شد و قراردادهای مختلف بست، رعایت برخی آداب پسندیده به شما کمک خواهدکرد تا شأن و منزلت اجتماعی تان ارتقاء یابد و فردی خوش محضر محسوب شوید.

همیشه مودب باشید ، نسبت به همه نزاکت را رعایت کنید.

  • هیچ گاه دشنام ندهید: ناسزا گویی مطلقاً ممنوع است چون نشان می دهد شما قادر نیستند. برای بیان عقاید خود از واژه ها و لغات مناسب تری بهره ببرید.
  • با صدای بلند صحبت نکنید: هنگامی که با صدای بلند صحبت می کنید موجب بالا رفتن سطح استرس میان اطرافیان خود می گردید بلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نیستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان می دهد و این که می خواهید حرف خود را با توسل به زور و خشونت به کرسی بنشانید.

کنترل خود را از دست ندهند و همواره خونسردی خود را حفظ کنید.

  • به دیگران خیره نشوید: زل زدن به دیگران و چشم جرانی نوعی تعرض به دیگران محسوب می شود.
  • صحبت کسی را قطع نکنید: پیش از آن که اظهار عقیده ای بکنید اجازه دهید صحبت دیگران به پایان برسد. میان صحبت کسی بریدن بی نزاکتی و عدم برخورداری از مهارت های اجتماعی فرد است اگر نمی خواهید خود بین و از خود راضی به نظر آیید هیچ گاه صحبت کسی را قطع نکنید و اگر مجبور به انجام این کار شدید گفتن جمله ی معذرت می خواهم را از یاد نبرید. مودب بودن به مفهوم آن است که برای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائلید.
  • همیشه وقت شناس باشید: مهم است که به وقت دیگران احترام بگذارید. سر موقع در قرار ملاقاتها ، جلسات و موقعیتهای شغلی و اجتماعی حضور یابید. علاوه بر این یک فرد متشخص می داند که چه زمانی باید یک میهمانی را ترک کند.
  • حرمت بزرگترها را نگه دارید.
  • به اشتباهات دیگران نخندید: هنگامی که شما مرتکب اشتباهی می شوید و یا خرابکاری می کنید تنها انتظاری که از دیگران دارید این است که اشتباهات و خطاهای شما را به رویتان نیاورند و شما به واسطه ی آنها موردتمسخر قرار نگیرید.
  • هرگز فخر فروشی نکنید.
  • مرتب به ساعتتان نگاه نکنید: هنگامی که در محفلی هستید مرتب به ساعت خود نگاه نکنید مگر آن که بلافاصله قصد ترک محل را داشته باشید وقتی به ساعتتان نگاه می کنید و دیگران این گونه برداشت می کنند که شما خسته و بی حوصله هستید.
  • نکاتی که در هنگام معاشرت باید از آنها دوری کرد:

عدم توجه: روی برگرداندن از شخصی که در حال صحبت با شماست نشانه ی بی ادبی است . بذل توجه یکی از اصلی ترین نشانه های آداب معاشرت و بهترین تمجید از طرف مقابل است برای کسب نتیجة بهتر می توانید با حرکات بدن و حالتهای مختلف دست و صورت نشان دهید، علاقه مند به بحث هستید.

مثل دست دادن: این حرکت نشان دهندة عدم اطمینان شما به خود است، به نرمی دست بدهید این کار بیانگر اعتماد به نفس ، خونسردی ، خونگرمی ، گشاده رویی و صداقت است.

ولی باید مراقب باشید زیاده روی نکنید و دست طرف را خیلی محکم نفشارید چون آن وقت فکر می کند شما آدمی سلطه جو و طالب برتری هستید.

پشت کردن به دیگری               سیگار کشیدن

برداشتن نوشیدنی با دست راست: همیشه نوشیدنی را با دست چپ بردارید، به این ترتیب می توانید هنگام برخورد با دیگری بدون دردسر ریختن نوشیدنی روی لباسهای خود یا طرف مقابل با او دست بدهید.

نپوشیدن کت: هیچ وقت لباسی مانند کت رادرنیاورید یا اگر کراوات دارید، گرة کراوات خود را شل نکنید مگر این که میزبان پیش از شما چنین کاری بکند.

بیش از حد نزدیک ایستادن : هر یک از ما برای خود یک حدآسودگی داریم و دوست نداریم دیگران بدون اجازه به این فضای شخصی تجاوز کنند.

صحبت همزمان: وقتی شخص دیگری صحبت می کند بهترین شیوة اهانت کردن پریدن وسط حرف اوست.

زمان پایان میهمانی: یک میهمانی رسمی هیچ وقت نباید بیش از 2 ساعت طول بکشد. ساعت 6 بعدازظهر شروع می شود و حداکثر 8 به پایان می رسد.

وضعیت ظاهری در محیط کار:

برچسب نام: بخشی از اینفورم هر کارمند است، بنابراین همیشه باید به لباس وصل باشد در بعضی از ادارات این برچسب به شکل کارت نام، روی میز کارمندان قرار داده می شود.

بهداشت شخصی: استحمام روزانه، استعمال بوی خوش و مراقبت دقیق از دندان ها

اندازه موها : موهای آقایان باید تا بالای یقه کوتاه باشد و نباید به پایین تر از خط میانی یقه برسد، خط ریش نباید از لاله ی گوش پایینتر بیاید و سبیل ها باید به خوبی آراسته شود و از لب پایین نیاید.

استفاده از لباس مناسب با محیط کار (اینفورم):

کفش مناسب و استاندارد: (استفاده از کفش های تنیس ، صندلی و کتانی برای محیط کار غیر استاندارد است.

آداب معاشرت در کار:

  • محققان معتقدند مهارت های انسانی بیش از مهارتهای فنی و دانش در پیشرفت کاری افراد تاثیر دارد.
  • جنسیت افراد در مناسبات کاری نقشی ندارد ولی مرتبه ی شغلی بسیار حائز اهمیت است
  • هنگام تعارف به دیگران صادقانه رفتار کنید و هنگام پذیرش تعارف دیگران با قدر شناسی تشکر بگوئید.
  • در سال 1788 شخصی به نام آدولف فرانتس فریدریش کنیگه کتابی بنام اندر آداب معاشرت با مردم منتشر کرد که در آن غیر از ادب و قوانین نشست و برخاست در مجالس اروپایی مجموعه ای از پندها و اندرزهای خردمندانه عرضه شده بود مثلا هرگز ضعفهای دیگری را آشکار نکن یا وقت شناس ، منظم و کوشا باش.

آداب میهمانی :

هدیه ای برای میزبان آوردن و بابت دعوت تشکر کردن نشانه ی ادب اوست، اما این کار راه و رسمی دارد، اگر کل هدیه می شود؛ بهتر است با معنی و مفهوم گل های کمی آشنا بود:

  • گل سرخ نشانة عشق است و برای هدیه به یک همکار مناسب نیست.
  • هدیه کردن گلهایی که معمولا در مراسم خاکسپاری از آنها برای تزئین استفاده می شود به یک آدم مسن ممکن است باعث سوء تفاهم شود.
  • دسته گل به خانم میزبان تقدیم می شه اگر کاغذ به دو روش پیچیده شده باید مهمان کاغذ را قبل از دادن دسته گل به میزبان بردارد.
  • به آقایون معمولا گل هدیه داده نیمش ود ، مگر آقای مجردی که به مناسبت خرید خانه میهمانی گرفته یا در بیمارستان.
  • برای هر 6 تا 8 میهمان به یک پیش خدمت نیاز هست که غذا را سرو کند. «در یک مهیمانی رسمی هرگز میزبان به پیش خدمت کمک نمی کنه.»
  • دیس های غذا همیشه از طرف راست جلوی میهمان نگه داشته میشوند، اگر دیس غذا جلوی مهمان گرفته شود باید ملاقه یا کف گیر یا انبر به طرف مهمان باشد که براحتی بتواند غذا بردارد . هرگز نباید انگشتان با غذا تماس پیدا کند.
  • خانم میزبان اول از همه دست به غذا می برد آقای میزبان اول از همه جام مشروبش رو بلند می کنه ؛ اگر فقط یک نفر میزبان باشد ؛ هر دو وظیفه را به عهده می گیرد.
  • پیش غذا و سوپ فقط یکبار تعارف می شوند: از غذای اصلی می توان 2 بار برداشت
  • همیشه پیش از صرف غذا منتظر بمانید همه مهمانها سر جایشان بنشینند.
  • مهمترین قانون برای نشستن و قوز نکردن است. فاصله با لبه میز باید تقریبا به اندازه ی پهنای یک دست باشد.
  • بازوها نزدیک به بدن هستند و هیچ و قسمتی از ساعد را می شود روی میز گذاشت وقتی کارد و چنگال در دست گرفته می شوند گذاشتن مچ و ساعد روی میز ممنوع است گذاشتن آرنجهای روی میز اکیدا ممنوع است.
  • قبل از شروع غذا مسلما ابتدا باید منتظر میزبان شد.

بعد دستمال از روی میز (یا از روی بشقاب) برداشته می شود . روی زانوها گذاشته می شود.

اگر پارچه ای باشعد بعد از غذا باید آن را طوری تا کرد که کله ها دیده نشوند، اگر کاغذی باشد تا می شود و روی بشقاب گذاشته می شود.

بهتر است آقا و خانم میزبان در انتهای میز نهار خوری و یادر وسط میز روبروی یکدیگر بنشینند.

زوجهای متاهل باید روبروی یکدیگر و زوج های نامزد باید کنار یکدیگر بنشینند.

باید سعی شود گروههای سنی کنار یکدیگر بنشینند طوری که بزرگترهای فامیل در راس میز و جوان تر ها در سمت دیگر.

اگر چیزی را از روی میز خواستید بردارید و دستتان نرسید، هرگز دستتان را برای برداشتن آن دراز نکنید بلکه از میهمان دیگری که به آن نزدیک است بخواهید آن را به شما بدهد.

هیچ گاه بشقابتان را به سمت جلو هل ندهید این عمل خلاف آداب معاشرت است.

برای بریدن و یا خرد کردن غذا چنگال را با دست چپ کار را با دست راست گرفته و سپس آنها را با چنگال نگه داشته و با کارد ببرید

آداب معاشرت درقران

قسمت اول

بحث درباره آداب معاشرت است. در این باره در قرآن کریم مسائلى مطرح شده که بعضى از آنها عمومیت دارد و بعضى درباره رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم است که شاید با بیانى که عرض مى‏کنیم کمابیش قابل توسعه باشد.

۱- آداب عمومى

آنچه مربوط به عموم افراد است، آدابى چند است که در این جا به بعضى از آنها اشاره مى‏کنیم:

در سوره نور چندین آیه هست که کما بیش با هم مربوط است و از آیه ۲۷ شروع مى‏شود: «یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون × فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکى لکم والله بما تعملون علیم; اى کسانى که ایمان آورده‏اید، به خانه‏هایى که خانه‏هاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید. این براى شما بهتر است، باشد که پند گیرید. و اگر کسى را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید»، پس برگردید، که آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مى‏دهید داناست.»

1 - ۱ - ورود به خانه‏ها

وارد شدن به خانه دیگران به چند صورت تصور مى‏شود: الف - شخص علم دارد به این که صاحب خانه راضى است. ب - مورد شک است. ج - علم دارد به این که راضى نیست.

روشن است در جایى که انسان، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولى جواب رد بشنود نباید وارد بشود: «و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا» اگر کسى خواست وارد منزل کسى بشود و اجازه خواست و گفتند «برگردید» یعنى اجازه ندادند اصرار نکند و برگردد. این براى شما بهتر و براى مصالح جامعه اسلامى مفیدتر است.

صورت دیگر این است که علم دارد به این که طرف راضى است‏یا قبلا چنین اجازه‏اى را گرفته یا از نحوه رفتار و گفتار صاحب‏خانه به دست آورده است، در آن‏جا هم ورود جایز است منتهى آدابى دارد: یکى از آدابى که مى‏بایست رعایت‏بکند این است که سرزده وارد نشود اگر دوستانى با همدیگر روابطى دارند یا کسانى براى حاجتى - مادى یا معنوى - به کسى مراجعه مى‏کنند، چون ممکن است‏شخص در داخل خانه‏اش آمادگى براى پذیرش نداشته باشد یا در حالى باشد که نمى‏خواهد کسى او را در آن حال یا به آن صورت ببیند این است که در اسلام تاکید مى‏شود که «استیناس‏» کنید. استیناس کردن; یعنى انجام دادن کارى که توجه را جلب بکند و در روایات در توضیحش آمده که صدا بزنید یا تنحنح بکنید تا خودش را آماده کند. ضمنا دستور مى‏دهد که سلام هم بکنید «حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها» که بعدا جداگانه درباره آن بحث‏خواهیم کرد.

اما اگر شخصى خواست وارد اتاق یا خانه‏اى بشود که کسى در آن نیست و مثلا در زد و کسى جواب نداد و فهمید که کسى آن جا نیست که از او اجازه بگیرد در این صورت هم وارد نشود: «فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم‏» طبعا وقتى کسى نباشد اذن هم تحقق نمى‏یابد پس شما باید وارد نشوید تا کسى پیدا شود و به شما اذن بدهد.

مواردى هست که رفت و آمد افراد با هم خیلى زیاد است; مثلا اهل یک خانه که در اتاقهاى متعددى زندگى مى‏کنند رفت و آمد متعارف دارند: بچه‏ها وارد اتاق پدر و مادرشان مى‏شوند یا کسانى که در خانه کار مى‏کنند مانند کلفت و نوکر و عبید و امایى که سابقا بودند و در خانه کار مى‏کردند، آیا هر دفعه‏اى که مى‏خواهند بیایند لازم است اذن بگیرند یا نه؟ در آیه ۵۸ سوره نور مى‏فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لیستاذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات‏» کسانى که مملوک شما هستند و در خانه شما کار مى‏کنند و همین طور بچه‏هایى که به حد تکلیف نرسیده‏اند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند: پیش از نماز صبح، موقع ظهر و بعد از نماز عشا. اینها مواقعى است که معمولا انسان استراحت مى‏کند و دلش مى‏خواهد تنها باشد. و در آیه بعد مى‏فرماید: «و اذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستاذنوا کما استاذن الذین من قبلهم‏» اما اگر بچه‏ها به حد تکلیف رسیدند باید مثل سایرین اجازه بگیرند; یعنى غیر از سه مرتبه‏اى که گفته شد هر وقت دیگر هم مى‏خواهند وارد بشوند باید اجازه بگیرند.

۱ - ۲ - آداب غذا خوردن

و اما درباره غذاخوردن در خانه دیگران، مواردى هست که هر چند اذن صریحى از طرف صاحب خانه نباشد جایز است و آنها مواردى است که معمولا انسان علم به رضایت طرف دارد و اگر کسى راضى نباشد باید تصریح کند. در آیه ۶۱ از همین سوره پس از اشاره به افرادى که معذوریتهایى دارند «لیس على الاعمى حرج و لا على الاعرج حرج و لا على المریض حرج‏» مى‏فرماید: «و لا على انفسکم ان تاکلوا من بیوتکم او بیوت آبائکم او بیوت امهاتکم او بیوت اخوانکم او بیوت اخواتکم او بیوت اعمامکم او بیوت عماتکم او بیوت اخوالکم او بیوت خالاتکم او ما ملکتم مفاتحه او صدیقکم لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» مفسران فرموده‏اند که منظور از «بیوتکم‏» بیوت فرزندانتان است; یعنى خانه فرزندان به منزله خانه خودتان است. از این آیه شریفه استفاده مى‏شود که خویشاوندان نزدیک براى استفاده از ماکولات در خانه یکدیگر نیازى به اذن گرفتن ندارند همچنین خانه دوستى که کلیدش را در اختیار شما گذاشته است و در واقع در این موارد «اذن فحوى‏» وجود دارد «لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» وعده‏اى مشغول غذا خوردن باشند یا تنها باشید اما وقتى مى‏خواهید وارد بشوید این آداب را رعایت کنید: «فاذا دخلتم بیوتا فسلموا على انفسکم تحیة من عندالله مبارکة طیبة‏» وارد خانه که مى‏شوید سلام کنید «فسلموا على انفسکم‏» مفسران فرموده‏اند که این آیه از مواردى است که همه مؤمنین به منزله یکدیگر حساب شده‏اند. و سلام کردن به دیگران سلام کردن به خودتان تلقى شده است و بعضى گفته‏اند که از این آیه استفاده مى‏شود که اگر کسى هم در خانه نباشد بر خودتان سلام کنید.

«تحیة من عندالله مبارکة طیبة‏» این سلام کردن تحیتى است از ناحیه خدا و هم مبارک و پربرکت است و هم طیب و خوش; پربرکت است‏یعنى آثار خیرى بر آن مترتب مى‏شود و طیب است‏یعنى نفوس مى‏پسندند و خوششان مى‏آید و احساس آرامش مى‏کنند. از این جهت مناسب است‏بحثى درباره سلام کردن و آیات مربوط به آن داشته باشیم.

۱ - ۳ - آداب سلام

سلام که با سلامت، هم خانواده است معنایش نفى خطر یا ملزوم آن است. این شعار اسلامى که به عنوان تحیت ادا مى‏شود و در قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته، شاید یکى از حکمتهایش این باشد که هر انسانى در زندگى دایما نگرانیها، خوفها و دل واپسیهایى دارد و با هر کسى مواجه مى‏شود چون احتمال مى‏دهد که از ناحیه وى ضررى به او برسد این نگرانى را دارد. پس اولین چیزى که در هر برخوردى مطلوب است رفع این نگرانى است، یعنى انسان احساس کند که از طرف آن شخص ضررى به او نمى‏رسد و هیچ چیز براى انسان مهمتر از دفع ضرر نیست و بعد نوبت مى‏رسد به جلب منفعت. این است که در اولین برخورد بهترین چیزى که باید رعایت‏بشود همین تامین دادن به طرف است که از ناحیه من به شما ضررى نمى‏رسد.

بد نیست اشاره بکنیم به مکتب اگزیستانسیالیسم که پیروان آن معتقدند: اصولا زندگى با دلهره و اضطراب، توام است و حیات بدون دلهره و اضطراب امکان ندارد. البته آنان در این باره افراط و مبالغه کرده‏اند ولى این حقیقتى است که یک موجود ذى شعور اولین چیزى که موجب توجهش قرار مى‏گیرد این است که سلامتى و امنیت داشته باشد; یعنى ضررى به او نرسد و جان و مال و سایر چیزهاى مورد علاقه‏اش محفوظ باشد.

پس در روابط اجتماعى اولین چیزى که باید تامین بشود سلامت و امنیت است که اگر این نباشد زندگى اجتماعى هیچ ارزشى ندارد. از این رو در موارد زیادى «سلام‏» با «آمین‏» در قرآن کریم تواما ذکر شده است. مى‏دانید یکى از اسمهاى خداى متعال «سلام‏» است و آن جا که این اسم در قرآن کریم ذکر شده به دنبالش «مؤمن‏» هم آمده است: «السلام المؤمن المهیمن‏» (۱) خداست که سلامتى را تامین و خطر را از دیگران رفع مى‏کند. «مؤمن‏» در این جا یعنى کسى که ایجاد امن مى‏کند. و در روز قیامت‏به مؤمنین گفته مى‏شود: «ادخلوها بسلام آمنین; (۲) با سلام و امن وارد بهشت‏شوید.»

به هر حال اهمیت موضوع سلام به خاطر این است که به طرف، احساس آرامش و امنیت‏خاطر مى‏دهد و این در زندگى اجتماعى خیلى مهم است. گاهى منظور از سلام این نیست که از ناحیه من سلامتى براى شما تامین مى‏شود یا خطرى ایجاد نمى‏شود بلکه منظور این است که از خدا براى شما سلامت و دفع ضررها و خطرها را مى‏خواهم; یعنى وقتى مى‏گوییم «سلام علیکم‏» ممکن ست‏به قصد دعا باشد; یعنى از خدا مى‏خواهم که سلامتى را براى شما تامین کند و برگشتش به این است که سلام از ناحیه چه کسى باشد: وقتى مى‏گوییم «سلام علیکم‏» یعنى سلام منى علیکم یا «سلام من الله علیکم‏» آنچه در بین عموم مردم متعارف است معنایش این است که از ناحیه سلام‏کننده خطرى به شما نمى‏رسد ولى کسى که بینش توحیدى دارد و در هر حال توجهش به خدا هست این سلام را از ناحیه خدا مى‏داند و از خدا درخواست مى‏کند که براى او سلامت ایجاد کند و او را از خطرها حفظ نماید. اگر به این قصد باشد هم تحیت است‏براى او و هم دعا.

خداى متعال به پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم مى‏فرماید: «و اذا جائک الذین یؤمنون بآیاتنا فقل سلام علیکم‏» (۳)

ممکن است این آیه ناظر به مؤمنینى باشد که مهاجرت مى‏کردند و از مکه به سوى پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم مى‏آمدند ولى مورد، مخصص نیست و حکم فراگیر است.

در قرآن کریم در ضمن داستانهاى انبیا نقل شده که ملائکه به ایشان سلام گفتند; مثلا در داستان حضرت ابراهیم‏علیه السلام در چند مورد در قرآن کریم تکرار شده که موقعى که ملائکه براى خراب کردن شهر لوط آمدند اول خدمت‏حضرت ابراهیم‏علیه السلام رسیدند و هنگام ملاقات با آن حضرت سلام کردند. یکى آیه‏۶۹ سوره هود و دیگرى آیه ۵۲ سوره حجر و سومى آیه‏۲۵ سوره والذاریات.

همچنین هنگامى که حضرت ابراهیم‏علیه السلام مى‏خواست از آزر جدا بشود: «قال سلام علیک ساستغفر لک ربى‏» (۴)

و این از موارد سلام وداع است. همان طور که انسان موقع برخورد، سلام مى‏کند در موقع جدا شدن هم خوب است‏سلام بکند الآن هم در میان اعراب مسلمان کمابیش مرسوم است که موقع جداشدن از یکدیگر سلام مى‏کنند.

مواردى هست که خداى متعال به بندگانش سلام فرموده است; از جمله در آیه ۴۷ سوره طه مى‏فرماید: «والسلام على من اتبع الهدى‏». و در دو آیه بطور عموم بر همه انبیا سلام فرستاده است: یکى آیه ۱۸۱ سوره والصافات که مى‏فرماید: «سلام على المرسلین‏» و دیگرى هم آیه ۵۹ سوره نمل: «و سلام على عباده الذین اصطفى‏» همچنین سلامهایى راجع به اشخاص خاصى هست: یکى در مورد حضرت یحیى‏علیه السلام در آیه ۱۵ سوره مریم «و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث‏حیا.» و مشابهش از حضرت عیسى‏علیه السلام است که خودش مى‏فرماید: «و السلام على یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث‏حیا.» (۵) در چند مورد هم در سوره والصافات بعد از ذکر داستان چند نفر از انبیاءعلیه السلام مانند حضرت نوح و حضرت ابراهیم و حضرت موسى و حضرت هارون و حضرت الیاس برایشان درود مى‏فرستد (سوره والصافات: ۷۹، ۱۰۹، ۱۲۰، ۱۳۰) نیز در آیه ۴۸ سوره هود بعد از ذکر فرونشستن توفان مى‏فرماید: «قیل یا نوح اهبط بسلام منا و برکات علیک‏».

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درمورد آداب و معاشرت

دانلود مقاله درمورد وظیفه کنترل

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله درمورد وظیفه کنترل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درمورد وظیفه کنترل


دانلود مقاله درمورد وظیفه کنترل

وظیفه کنترل

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:29

فهرست مطالب :

وظیفه کنترل

کنترل

فرآیند کنترل

استانداردهای کمی

مراحل اندازه گیری عملکرد

مقایسه عملکرد با استانداردها

ارزیابی انحرافات

اقدامات اصلاحی

مفهوم رفتاری کنترل

چکیده :

کنترل یکی از وظایف مهم مدیریت به شمار می رود. این وظیفه به قدری حایز اهمیت است که بعضی از نویسندگان مدیریت معتقدند که مدیریت خوب به داشتن نظام کنترل موثر بستگی دارد. « ارل استرانگ » و « رابرت اسمیت » نیاز به کنترل را چنین توجیه می کنند.

نقطه نظرهای متضادی درباره بهترین روش اداره سازمانها وجود دارد. اما نظریه پردازان و همچنین مدیران اهل عمل توافق دارند که مدیریت خوب مستلزم کنترل موثر است. ترکیبی از هدفهای خوب برنامه ریزی شده، ایجاد سازمان قوی، هدایت و رهبری موثر و اعمال انگیزش در صورتی به موفقیت کمک می کنند، که یک سیستم کنترل کافی وجود داشته باشد.

کنترل فرآیندی است که از طریق آن مدیران اطمینان حاصل می کنند که عملکرد سازمان با فعالیتهای برنامه ریزی شده تطبیق دارد. دربرنامه ریزی فعالیتهای یک سازمان، هدفهای اساسی و روشهای دست یافتن به آنها مشخص می شوند. فرآیند کنترل میزان پیشرفت به سوی هدفها را می سنجد و مدیران را قادر می سازد تا انحرافات برنامه ها را کشف کنند و اقدام اصلاحی به عمل آورند.

غالباً افراد مختلفی وظیفه برنامه ریزی و کنترل را انجام می دهند، لکن برای این که هر دو وظیفه به طور موثر انجام شوند، با هم ارتباط برقرار می کنند. از این روست که « کونتز »، « اُدانل » و « وایهریخ » برنامه ریزی و کنترل را به دو تیغه یک قیچی تشبیه می کنند، به این معنی که قیچی فقط با دو تیغه برنده می تواند کار کند.

فرآیند کنترل

کنترل فرآیندی است که به طور مستمر عملکرد جاری را به منظور حصول اطمینان از این که منجر به وصول هدفهای از پیش تعیین شده می شود، اندازه گیری می کند. نتایج مطلوب از طریق فرآیند برنامه ریزی مشخص می شود و کنترل، عملکرد را با توجه به استانداردهای معین می سنجد. به این ترتیب، کنترل تلاشی است منظم که با توجه به هدفهای از پیش تعیین شده، استانداردهای عملکرد را مشخص می کند، عملکرد واقعی را با معیارهای معین مقایسه می کند، انحرافات و درجه اهمیت آنها را تعیین می کند و اقدامات اصلاحی را در صورت لزوم معمول می دارد.

کنترل، شامل چهار مرحله است که ذیلاً مورد بحث واقع می شوند:

استقرار استانداردها با توجه به هدفهای از پیش تعیین شده .

این مرحله ممکن است تعیین استانداردهایی برای هر عمل را ( از فروش و هدفهای تولید گرفته تا حضور کارکنان و مسایل ایمنی آنان ) شامل شود. به منظور این که این مرحله موثر واقع شود، استانداردها باید مشخص و دارای معنی و مفهوم باشند، و چنانکه اشاره شد مورد قبول مسئولان مربوط قرار گیرند.

استانداردهایی که در برنامه ها تعیین می شوند باید قابل اجرا باشند. بیان و تعبیر و تفسیر هدفهای کلی مانند « تعلیم و تربیت بهتر » یا « منافع بیشتر » موجب ابهام می شود.

هدفها باید تا آنجا که ممکن است بر حسب واحد قابل اندازه گیری بیان شوند. فی المثل، باید بر حسب تعداد واحدهایی که در هر ساعت تولید می شود یا مقدار سودی که از هر قلم کالا عاید سازمان می شود ذکر شده باشند. چنانچه بیان هدفها مانند «افزایش روحیه »، « بهبود روابط اجتماعی »، « استقرار انضباط » یا « خلاقیت » به صورت کمی امکان پذیر نباشند، باید سعی کرد که مفهوم این هدفهای کیفی به وضوح فهمیده شوند و مکانیسم کنترلی طرح ریزی شود که در شرایط مزبور به اندازه گیری عملکرد کمک می کند.

این نوع مکانیسم های کنترل ماهیتاً ذهنی هستند و لذا تصمیم گیری باید بر مبنای قضاوت شخصی صورت بگیرد.

استانداردهای کمی

بعضی از استانداردهای مکی که با استفاده از آنها می توان عملکرد را اندازه گیری کرد عبارتند از :

  • استانداردهای زمان - برای استفاده از این استانداردها، هدف بر مبنای زمان مشخص که برای انجام وظیفه خاصی ضروری است تعیین می شود. به عنوان مثال تعداد واحدهای تولید شده یا تعداد صفحات تایپ شده در هر ساعت و یا تعداد تلفن های انجام شده در روز از جمله استانداردهای زمان هستند.
  • استانداردهای هزینه - این استانداردها، هزینه هر واحد فعالیت را نشان می هند، هزینه مواد برای ساختن هر واحد کالا، هزینه افرادی که روی کالای به خصوصی کار می کنند، یا هزینه توزیع هر واحد کالا و نظایر آن در شمار استانداردهای هزینه محسوب می شوند.
  • استانداردهای درآمد- استانداردهای درآمد در واقع درآمد مالی است که در نتیجه یک فعالیت خاص عاید می شود. فی المثل، حجم فروش در ماه یا مقدار فروش انجام شده در سال توسط یک نفر فروشنده به عنوان استاندارد درآمد منظور می شود.
  • بهره وری - هدفهای بازدهی رمز اساسی سودآوری عملیات هستند باید بر مبنای عملکرد گذشته، درجه ماشینی شدن کار، مهارتها، آموزش و انگیزش کارکنان تعیین شوند. یکی از طریق تعیین بازدهی اندازه گیری واحدهای تولید شده توسط یک فرد در ساعت است.
  • سودآوری- سودآوری را می توان به صورت نسبت سود خالص به فروش بیان کرد. این هدف با در نظر گرفتن هزینه هر واحد کالا یا خدمت، وسعت دامنه عملیات و نظایر آن تعیین می شود.
  • بازده سرمایه گذاری - بازده سرمایه گذاری یک هدف جامع و مفید است و تمام جوانب موسسه از قبیل فروش کل، سرمایه در گردش، سرمایه گذاری، موجودی کالا در زمان معین، هزینه های تولید، هزینه بازاریابی، هزنیه حمل و نقل و نظایر ان را در بر می گیرد. بازده سرمایه گذاری عبارت است از نسبت سود خالص به مبالغ سرمایه گذاری شده.
  • استانداردهای کمی پرسنلی- وفاداری کارکنان نسبت به سازمان و روحیه آنان را تا حدودی می توان با معیارهای کمی سنجید. استانداردهای کمی پرسنلی ممکن است شامل نرخ چرخش کادر، تعداد حوادث ناشی از کار، غیبت، تعداد شکایات و حجم تولید باشد.

اندازه گیری عملکرد

بعد از تعیین استانداردها و هدفها، دومین قدم در فرآیند کنترل، اندازه گیری عملکرد واقعی است. اندازه گیری، فعالیت مستمری است که جمع آوری اطلاعات مربوط به عملکرد را شامل می شود. در صورتی که عملکرد واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده مقایسه شود، حدود انحراف مشخص می شود.

بدیهی است که اندازه گیری عملکرد باید بر حسب واحدی که قبلاً به عنوان معیار تعیین شده است، سنجیده شود. بنابراین، واحد یا معیار اندازه گیری باید به گونه ای روشن تعریف شود و به سهولت قابل تشخیص باشد. همچنین باید در طول یک دوره زمانی دارای ثبات، یکدستی و تجانس باشد. انتخاب واحد برای اندازه گیری عملکرد بستگی به این دارد که اطلاعات مورد نیاز برای کنترل از چه فوریتی برخوردار باشد. در هر حال، تأخیر در اندازه گیری عملکرد موجب می شود که اقدامات اصلاحی لازم به تعویق افتد.

در خصوص ارزیابی عملکرد باید چند عامل را ملحوظ داشت که ذیلاً به آنها اشاره می شود.

  • اندازه گیری درون دادها - اندازه گیری درون دادها به این منظور انجام می گیرد که درجه کفایت آنها برای نیل به هدفها مشخص شود. به عنوان مثال میزان اعتباراتی که به توسعه و بهبود راههای روستایی تخصیص می یابد حدود این برنامه را نشان می دهد. همچنین، تعداد تخت خوابهای یک بیمارستان معیاری برای تأمین خدمات درمانی است. در هر حال، اندازه گیری درون دادها شاخص ضعیفی برای قضاوت درباره نتایج است، زیرا وجود درون دادها به خودی خود به این معنی نیست که نتایج مورد نظر به دست آید.
  • اندازه گیری برون دادها - چنانکه اشاره شد، ارزشیابی درون دادها فی نفسه درجه بازدهی و نتایج را به حد کافی نشان نمی دهد. این نقیصه می تواند با اندازه گیری برون دادهاف مانند عده بیمارانی که درمان می شوند یا طول جاده ای که ( بر حسب متر مربع ) ساخته و تسطیح می شود ( در مورد دو مثال فوق ) برطرف شود. در هر صورت درجه بازدهی ماهیتاً نسبی است، زیرا حد مشخصی از بازدهی که در همه حال مطلوب باشد، کمتر وجود دارد.
  • حد کفایت- حد کفایت، نسبت برون دادها به مقدار تولید مورد نیاز است. حد کفایت در صورتی که دو عامل نیاز و کفایت را بتوان به وضوح تعیین کرد، مقیاس مفیدی است. در صورتی که نیازها تأمین شوند عملکرد در حد کافی است. در هر حال تعیین مقدار تولید مورد نیاز، کار ساده ای به نظر نمی رسد.
  • کارآیی- کارآیی عبارت است از نسبت بازده به منابع مصرف شده، باید دانست که کارآیی زمانی مفهوم دارد که بتوان با مقدار معینی از درون دادها، میزان بیشتری از برون دادها را بدست آورد، یا این که حد مشخصی از تولید با مقدار کمتری از منابع، عاید سازمان شود. مقیاس کارآیی برای مقایسه یک فرآیند تولید کالا یا ارائه خدمت در دو زمان مختلف، یا سنجش دو فرآینه تولید مشابه در یک زمان مشخص، مفید است.
  • فرآیند تولید- فرآیند تولید عبارت است از جریان تولید کالاها یا ارائه خدماتی که موجب می شود کوششها به نتیجه برسد و یا به عبارت دیگر، درون دادها به برون دادها تبدیل شوند. درک مکانیسم فرآیند تولید، پیش بینی برون دادهای سازمان را به ازای مقدار معینی از درون دادها، تسهیل می کند. برای این که فرآیند تولید موثر باشد، باید آن را به وضوح درک کرد و به طور مکانیکی تجرا کرد.

به عنوان مثال، یک بازاریاب اگر فرآیند بازاریابی را هم خوب درک کرده باشد، نمی داند که آیا تماس حضوری با مشتریان لزوماً موجب فروش می شود یا خیر. در هر حال، اگر فرایند مربوط به تولید کالا یا ارائه خدمت به خوبی درک و به طور مناسب اندازه گیری شود، برون دادها را می توان تابعی از درون دادها به شمار آورد.

مراحل اندازه گیری عملکرد

عملکرد را می توان با استفاده از شیوه های ذیل اندازه گیری کرد:

1-انتخاب نقاط استراتژیک- از آنجایی که کنترل تمام عملیات، اقدامات و مراحل کار امکان پذیر نیست، لذا ضروری است که نقاط استراتژیک برای اندازه گیری انتخاب شوند. بعضی از این نقاط استراتژیک عبارتند از :

الف- درآمد- یک نقطه مهم کنترل استراتژیک، کنترل درآمد است. مقدار درآمد باید معادل میزان برنامه ریزی شده یا در حد قابل انتظار باشد. چنانچه درامد کمتر از حد قابل انتظار باشد، علل آن باید کشف شود و اقدام اصلاحی به عمل آید.

ب- هزینه ها - هزینه کل و هزینه عملیات هر واحد باید محاسبه شوند و به طور ادواری مورد تجدید نظر قرار گیرند.

ج- فهرست موجودی - حداقلی از موجودی اعم از کالاهای ساخته شده و مواد خام باید در انبار به صورت ذخیره نگاهداری شود. هر تغییری در سطح موجودی نشان دهنده افزایش یا کاهش تولید است. وضعیت موجودی در بعضی از موسسات نظیر شرکتهای هواپیمایی و هتل ها کاملاً مصداق دارد و به طور موثر جا و مکان خالی آنها را منعکس می کند.

د- کیفیت محصول - استانداردهای کیفی مخصوصاً در صنایع غذایی، دارویی، سوخت ( مانند گاز و برق ) و صنایع هواپیماسازی و اتومبیل باید تعیین شوند. فرآیند تولید این قبیل محصولات را باید به طور مستمر مورد کنتترل قرار داد و انحرافات را مشخص کرد.

ه- غیبت کارکنان - افزایش غیبت کارکنان منعکس کننده وضع محیط اجتماعی و شرایط کار است. غیبت کارکنان موجب تأخیر در انجام کار و پدید آمدن مسایل حاد می شود. علل غیبت کارکنان باید مورد بررسی قرار گیرد و درباره آن اقدام اصلاحی به عمل آید.

2- تدابیر اندازه گیری ماشینی - این شیوه ها شامل وسایل و ابزارهای فنی است که برای اندازه گیری عملیات، کیفیت محصول از لحاظ اندازه و ترکیب مواد آن و فرآیند تولید به کار می روند. ابزارهای مزبور ممکن است ماهیتاً مکانیکی، الکترونیکی یا شیمیایی باشند. به عنوان مثال، بعضی از وسایل الکترونیکی برای کنترل مسافرین در فرودگاه برای جلوگیری از حمل اقلام غیر مجاز به کار می روند.

3-تجزیه و تحلیل نسبت ها - تجزیه و تحلیل نسبت ها یکی از مهمترین ابزارهای کنترل مدیریت به شمار می آید. این شیوه ها رابطه بین یک متغیر را با متغیر دیگر توضیح می دهند. نسبت های ذیل از مهمترین نسبت هایی هستند که معمولاً برای کنترل اعمال می شوند.

الف- نسبت فروش به سرمایه در گردش خالص- از سرمایه در گردش باید به نحو مفید استفاده شود. در صورتی که چرخش موجودی سریع باشد، سرمایه در گردش اولیه می توناد به طور مکرر مورد استفاده قرار گیرد. از این رو، برای کالاهای فاسد شدنی این نسبت بالاست. هر تغییری در نسبت مزبور نشانه انحراف از معیار تعیین شده خواهد بود. سرمایه گردش باید اقلاً 15 درصد فروش سالانه باشد تا از تأمین مالی فروش جاری اطمینان حاصل شود.

ب- نسبت فروش به موجودی کالا - هر قدر چرخش موجودی کالا بالاتر باشد، سود سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود. این نسبت باید حداقل 7 برابر باشد.

ج- نسبت جاری- نسبت جاری عبارت است نسبت دارائیهای جاری به بدهیهای جاری. این نسبت توانائی شرکت را برای پرداخت بدهیهای کوتاه مدت منعکس می کند و باید بین 5/1 تا 6/2 باشد، یعنی وجوه نقد به علاوه مبالغ قابل دریافت، پنجاه درصد بیشتر از بدهیهای جاری باشد.

د- نسبت سود ویژه عملیاتی به فروش- این نسبت، سودآوری یک کسب و کار را در کوتاه مدت، شنان می دهد.

ه- نسبت سود خالص به ارزش خالص داراییهای مادی - ارزش خالص داراییهای مادی عبارت است از تفاوت بین ارزش داراییهای مادی و کل بدهیها. این نسبت برای اندازه گیری سودآوری موسسه در بلند مدت، به کار می رود.

و- نسبت سود خالص در گردش خالص- سرمایه در گردش خالص عبارت است از سرمایه موجود برای انجام عملیات. این نسبت توانایی موسسه را در تأمین عملیات روزانه تعیین می کند. جدول شماره 1-15 اطلاعات بیشتری را در این رابطه ارائه می نماید.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درمورد وظیفه کنترل

دانلود مقاله درمورد وظیفه کنترل

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله درمورد وظیفه کنترل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درمورد وظیفه کنترل


دانلود مقاله درمورد وظیفه کنترل

وظیفه کنترل

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:29

فهرست مطالب :

وظیفه کنترل

کنترل

فرآیند کنترل

استانداردهای کمی

مراحل اندازه گیری عملکرد

مقایسه عملکرد با استانداردها

ارزیابی انحرافات

اقدامات اصلاحی

مفهوم رفتاری کنترل

چکیده :

کنترل یکی از وظایف مهم مدیریت به شمار می رود. این وظیفه به قدری حایز اهمیت است که بعضی از نویسندگان مدیریت معتقدند که مدیریت خوب به داشتن نظام کنترل موثر بستگی دارد. « ارل استرانگ » و « رابرت اسمیت » نیاز به کنترل را چنین توجیه می کنند.

نقطه نظرهای متضادی درباره بهترین روش اداره سازمانها وجود دارد. اما نظریه پردازان و همچنین مدیران اهل عمل توافق دارند که مدیریت خوب مستلزم کنترل موثر است. ترکیبی از هدفهای خوب برنامه ریزی شده، ایجاد سازمان قوی، هدایت و رهبری موثر و اعمال انگیزش در صورتی به موفقیت کمک می کنند، که یک سیستم کنترل کافی وجود داشته باشد.

کنترل فرآیندی است که از طریق آن مدیران اطمینان حاصل می کنند که عملکرد سازمان با فعالیتهای برنامه ریزی شده تطبیق دارد. دربرنامه ریزی فعالیتهای یک سازمان، هدفهای اساسی و روشهای دست یافتن به آنها مشخص می شوند. فرآیند کنترل میزان پیشرفت به سوی هدفها را می سنجد و مدیران را قادر می سازد تا انحرافات برنامه ها را کشف کنند و اقدام اصلاحی به عمل آورند.

غالباً افراد مختلفی وظیفه برنامه ریزی و کنترل را انجام می دهند، لکن برای این که هر دو وظیفه به طور موثر انجام شوند، با هم ارتباط برقرار می کنند. از این روست که « کونتز »، « اُدانل » و « وایهریخ » برنامه ریزی و کنترل را به دو تیغه یک قیچی تشبیه می کنند، به این معنی که قیچی فقط با دو تیغه برنده می تواند کار کند.

فرآیند کنترل

کنترل فرآیندی است که به طور مستمر عملکرد جاری را به منظور حصول اطمینان از این که منجر به وصول هدفهای از پیش تعیین شده می شود، اندازه گیری می کند. نتایج مطلوب از طریق فرآیند برنامه ریزی مشخص می شود و کنترل، عملکرد را با توجه به استانداردهای معین می سنجد. به این ترتیب، کنترل تلاشی است منظم که با توجه به هدفهای از پیش تعیین شده، استانداردهای عملکرد را مشخص می کند، عملکرد واقعی را با معیارهای معین مقایسه می کند، انحرافات و درجه اهمیت آنها را تعیین می کند و اقدامات اصلاحی را در صورت لزوم معمول می دارد.

کنترل، شامل چهار مرحله است که ذیلاً مورد بحث واقع می شوند:

استقرار استانداردها با توجه به هدفهای از پیش تعیین شده .

این مرحله ممکن است تعیین استانداردهایی برای هر عمل را ( از فروش و هدفهای تولید گرفته تا حضور کارکنان و مسایل ایمنی آنان ) شامل شود. به منظور این که این مرحله موثر واقع شود، استانداردها باید مشخص و دارای معنی و مفهوم باشند، و چنانکه اشاره شد مورد قبول مسئولان مربوط قرار گیرند.

استانداردهایی که در برنامه ها تعیین می شوند باید قابل اجرا باشند. بیان و تعبیر و تفسیر هدفهای کلی مانند « تعلیم و تربیت بهتر » یا « منافع بیشتر » موجب ابهام می شود.

هدفها باید تا آنجا که ممکن است بر حسب واحد قابل اندازه گیری بیان شوند. فی المثل، باید بر حسب تعداد واحدهایی که در هر ساعت تولید می شود یا مقدار سودی که از هر قلم کالا عاید سازمان می شود ذکر شده باشند. چنانچه بیان هدفها مانند «افزایش روحیه »، « بهبود روابط اجتماعی »، « استقرار انضباط » یا « خلاقیت » به صورت کمی امکان پذیر نباشند، باید سعی کرد که مفهوم این هدفهای کیفی به وضوح فهمیده شوند و مکانیسم کنترلی طرح ریزی شود که در شرایط مزبور به اندازه گیری عملکرد کمک می کند.

این نوع مکانیسم های کنترل ماهیتاً ذهنی هستند و لذا تصمیم گیری باید بر مبنای قضاوت شخصی صورت بگیرد.

استانداردهای کمی

بعضی از استانداردهای مکی که با استفاده از آنها می توان عملکرد را اندازه گیری کرد عبارتند از :

  • استانداردهای زمان - برای استفاده از این استانداردها، هدف بر مبنای زمان مشخص که برای انجام وظیفه خاصی ضروری است تعیین می شود. به عنوان مثال تعداد واحدهای تولید شده یا تعداد صفحات تایپ شده در هر ساعت و یا تعداد تلفن های انجام شده در روز از جمله استانداردهای زمان هستند.
  • استانداردهای هزینه - این استانداردها، هزینه هر واحد فعالیت را نشان می هند، هزینه مواد برای ساختن هر واحد کالا، هزینه افرادی که روی کالای به خصوصی کار می کنند، یا هزینه توزیع هر واحد کالا و نظایر آن در شمار استانداردهای هزینه محسوب می شوند.
  • استانداردهای درآمد- استانداردهای درآمد در واقع درآمد مالی است که در نتیجه یک فعالیت خاص عاید می شود. فی المثل، حجم فروش در ماه یا مقدار فروش انجام شده در سال توسط یک نفر فروشنده به عنوان استاندارد درآمد منظور می شود.
  • بهره وری - هدفهای بازدهی رمز اساسی سودآوری عملیات هستند باید بر مبنای عملکرد گذشته، درجه ماشینی شدن کار، مهارتها، آموزش و انگیزش کارکنان تعیین شوند. یکی از طریق تعیین بازدهی اندازه گیری واحدهای تولید شده توسط یک فرد در ساعت است.
  • سودآوری- سودآوری را می توان به صورت نسبت سود خالص به فروش بیان کرد. این هدف با در نظر گرفتن هزینه هر واحد کالا یا خدمت، وسعت دامنه عملیات و نظایر آن تعیین می شود.
  • بازده سرمایه گذاری - بازده سرمایه گذاری یک هدف جامع و مفید است و تمام جوانب موسسه از قبیل فروش کل، سرمایه در گردش، سرمایه گذاری، موجودی کالا در زمان معین، هزینه های تولید، هزینه بازاریابی، هزنیه حمل و نقل و نظایر ان را در بر می گیرد. بازده سرمایه گذاری عبارت است از نسبت سود خالص به مبالغ سرمایه گذاری شده.
  • استانداردهای کمی پرسنلی- وفاداری کارکنان نسبت به سازمان و روحیه آنان را تا حدودی می توان با معیارهای کمی سنجید. استانداردهای کمی پرسنلی ممکن است شامل نرخ چرخش کادر، تعداد حوادث ناشی از کار، غیبت، تعداد شکایات و حجم تولید باشد.

اندازه گیری عملکرد

بعد از تعیین استانداردها و هدفها، دومین قدم در فرآیند کنترل، اندازه گیری عملکرد واقعی است. اندازه گیری، فعالیت مستمری است که جمع آوری اطلاعات مربوط به عملکرد را شامل می شود. در صورتی که عملکرد واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده مقایسه شود، حدود انحراف مشخص می شود.

بدیهی است که اندازه گیری عملکرد باید بر حسب واحدی که قبلاً به عنوان معیار تعیین شده است، سنجیده شود. بنابراین، واحد یا معیار اندازه گیری باید به گونه ای روشن تعریف شود و به سهولت قابل تشخیص باشد. همچنین باید در طول یک دوره زمانی دارای ثبات، یکدستی و تجانس باشد. انتخاب واحد برای اندازه گیری عملکرد بستگی به این دارد که اطلاعات مورد نیاز برای کنترل از چه فوریتی برخوردار باشد. در هر حال، تأخیر در اندازه گیری عملکرد موجب می شود که اقدامات اصلاحی لازم به تعویق افتد.

در خصوص ارزیابی عملکرد باید چند عامل را ملحوظ داشت که ذیلاً به آنها اشاره می شود.

  • اندازه گیری درون دادها - اندازه گیری درون دادها به این منظور انجام می گیرد که درجه کفایت آنها برای نیل به هدفها مشخص شود. به عنوان مثال میزان اعتباراتی که به توسعه و بهبود راههای روستایی تخصیص می یابد حدود این برنامه را نشان می دهد. همچنین، تعداد تخت خوابهای یک بیمارستان معیاری برای تأمین خدمات درمانی است. در هر حال، اندازه گیری درون دادها شاخص ضعیفی برای قضاوت درباره نتایج است، زیرا وجود درون دادها به خودی خود به این معنی نیست که نتایج مورد نظر به دست آید.
  • اندازه گیری برون دادها - چنانکه اشاره شد، ارزشیابی درون دادها فی نفسه درجه بازدهی و نتایج را به حد کافی نشان نمی دهد. این نقیصه می تواند با اندازه گیری برون دادهاف مانند عده بیمارانی که درمان می شوند یا طول جاده ای که ( بر حسب متر مربع ) ساخته و تسطیح می شود ( در مورد دو مثال فوق ) برطرف شود. در هر صورت درجه بازدهی ماهیتاً نسبی است، زیرا حد مشخصی از بازدهی که در همه حال مطلوب باشد، کمتر وجود دارد.
  • حد کفایت- حد کفایت، نسبت برون دادها به مقدار تولید مورد نیاز است. حد کفایت در صورتی که دو عامل نیاز و کفایت را بتوان به وضوح تعیین کرد، مقیاس مفیدی است. در صورتی که نیازها تأمین شوند عملکرد در حد کافی است. در هر حال تعیین مقدار تولید مورد نیاز، کار ساده ای به نظر نمی رسد.
  • کارآیی- کارآیی عبارت است از نسبت بازده به منابع مصرف شده، باید دانست که کارآیی زمانی مفهوم دارد که بتوان با مقدار معینی از درون دادها، میزان بیشتری از برون دادها را بدست آورد، یا این که حد مشخصی از تولید با مقدار کمتری از منابع، عاید سازمان شود. مقیاس کارآیی برای مقایسه یک فرآیند تولید کالا یا ارائه خدمت در دو زمان مختلف، یا سنجش دو فرآینه تولید مشابه در یک زمان مشخص، مفید است.
  • فرآیند تولید- فرآیند تولید عبارت است از جریان تولید کالاها یا ارائه خدماتی که موجب می شود کوششها به نتیجه برسد و یا به عبارت دیگر، درون دادها به برون دادها تبدیل شوند. درک مکانیسم فرآیند تولید، پیش بینی برون دادهای سازمان را به ازای مقدار معینی از درون دادها، تسهیل می کند. برای این که فرآیند تولید موثر باشد، باید آن را به وضوح درک کرد و به طور مکانیکی تجرا کرد.

به عنوان مثال، یک بازاریاب اگر فرآیند بازاریابی را هم خوب درک کرده باشد، نمی داند که آیا تماس حضوری با مشتریان لزوماً موجب فروش می شود یا خیر. در هر حال، اگر فرایند مربوط به تولید کالا یا ارائه خدمت به خوبی درک و به طور مناسب اندازه گیری شود، برون دادها را می توان تابعی از درون دادها به شمار آورد.

مراحل اندازه گیری عملکرد

عملکرد را می توان با استفاده از شیوه های ذیل اندازه گیری کرد:

1-انتخاب نقاط استراتژیک- از آنجایی که کنترل تمام عملیات، اقدامات و مراحل کار امکان پذیر نیست، لذا ضروری است که نقاط استراتژیک برای اندازه گیری انتخاب شوند. بعضی از این نقاط استراتژیک عبارتند از :

الف- درآمد- یک نقطه مهم کنترل استراتژیک، کنترل درآمد است. مقدار درآمد باید معادل میزان برنامه ریزی شده یا در حد قابل انتظار باشد. چنانچه درامد کمتر از حد قابل انتظار باشد، علل آن باید کشف شود و اقدام اصلاحی به عمل آید.

ب- هزینه ها - هزینه کل و هزینه عملیات هر واحد باید محاسبه شوند و به طور ادواری مورد تجدید نظر قرار گیرند.

ج- فهرست موجودی - حداقلی از موجودی اعم از کالاهای ساخته شده و مواد خام باید در انبار به صورت ذخیره نگاهداری شود. هر تغییری در سطح موجودی نشان دهنده افزایش یا کاهش تولید است. وضعیت موجودی در بعضی از موسسات نظیر شرکتهای هواپیمایی و هتل ها کاملاً مصداق دارد و به طور موثر جا و مکان خالی آنها را منعکس می کند.

د- کیفیت محصول - استانداردهای کیفی مخصوصاً در صنایع غذایی، دارویی، سوخت ( مانند گاز و برق ) و صنایع هواپیماسازی و اتومبیل باید تعیین شوند. فرآیند تولید این قبیل محصولات را باید به طور مستمر مورد کنتترل قرار داد و انحرافات را مشخص کرد.

ه- غیبت کارکنان - افزایش غیبت کارکنان منعکس کننده وضع محیط اجتماعی و شرایط کار است. غیبت کارکنان موجب تأخیر در انجام کار و پدید آمدن مسایل حاد می شود. علل غیبت کارکنان باید مورد بررسی قرار گیرد و درباره آن اقدام اصلاحی به عمل آید.

2- تدابیر اندازه گیری ماشینی - این شیوه ها شامل وسایل و ابزارهای فنی است که برای اندازه گیری عملیات، کیفیت محصول از لحاظ اندازه و ترکیب مواد آن و فرآیند تولید به کار می روند. ابزارهای مزبور ممکن است ماهیتاً مکانیکی، الکترونیکی یا شیمیایی باشند. به عنوان مثال، بعضی از وسایل الکترونیکی برای کنترل مسافرین در فرودگاه برای جلوگیری از حمل اقلام غیر مجاز به کار می روند.

3-تجزیه و تحلیل نسبت ها - تجزیه و تحلیل نسبت ها یکی از مهمترین ابزارهای کنترل مدیریت به شمار می آید. این شیوه ها رابطه بین یک متغیر را با متغیر دیگر توضیح می دهند. نسبت های ذیل از مهمترین نسبت هایی هستند که معمولاً برای کنترل اعمال می شوند.

الف- نسبت فروش به سرمایه در گردش خالص- از سرمایه در گردش باید به نحو مفید استفاده شود. در صورتی که چرخش موجودی سریع باشد، سرمایه در گردش اولیه می توناد به طور مکرر مورد استفاده قرار گیرد. از این رو، برای کالاهای فاسد شدنی این نسبت بالاست. هر تغییری در نسبت مزبور نشانه انحراف از معیار تعیین شده خواهد بود. سرمایه گردش باید اقلاً 15 درصد فروش سالانه باشد تا از تأمین مالی فروش جاری اطمینان حاصل شود.

ب- نسبت فروش به موجودی کالا - هر قدر چرخش موجودی کالا بالاتر باشد، سود سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود. این نسبت باید حداقل 7 برابر باشد.

ج- نسبت جاری- نسبت جاری عبارت است نسبت دارائیهای جاری به بدهیهای جاری. این نسبت توانائی شرکت را برای پرداخت بدهیهای کوتاه مدت منعکس می کند و باید بین 5/1 تا 6/2 باشد، یعنی وجوه نقد به علاوه مبالغ قابل دریافت، پنجاه درصد بیشتر از بدهیهای جاری باشد.

د- نسبت سود ویژه عملیاتی به فروش- این نسبت، سودآوری یک کسب و کار را در کوتاه مدت، شنان می دهد.

ه- نسبت سود خالص به ارزش خالص داراییهای مادی - ارزش خالص داراییهای مادی عبارت است از تفاوت بین ارزش داراییهای مادی و کل بدهیها. این نسبت برای اندازه گیری سودآوری موسسه در بلند مدت، به کار می رود.

و- نسبت سود خالص در گردش خالص- سرمایه در گردش خالص عبارت است از سرمایه موجود برای انجام عملیات. این نسبت توانایی موسسه را در تأمین عملیات روزانه تعیین می کند. جدول شماره 1-15 اطلاعات بیشتری را در این رابطه ارائه می نماید.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درمورد وظیفه کنترل