فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله سنسورها و ادوات ها

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله سنسورها و ادوات ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


سنسورها و ادوات ها

 

 

 

ادوات ورودی ( سنسورها ، ترانسدیوسرها و ترانسمیترها
:
ادوات ورودی ( سنسورها ، ترانسدیوسرها و ترانسمیترها
سنسورها ، ترانسمیترها و ترانسمیترها اجزای یک پروسه صنعتی هستند که کاربردهای فراوانی در پروسه های متنوع دارند.
کاربرد عمده این قطعات در ارزیابی عملکرد سیستم و ارائه یک فیدبک با مقدار و وضعیت مناسب است که بدین ترتیب کنترلر سیستم متوجه وضعیت کارکرد آن و جگونگی حالت خروجی خواهد شد .
یک سنسور بنا به تعریف ، قطعه ای است که به پارامترهای فیزیکی نظیر حرکت ، حرارت ، نور ، فشار ، الکتریسیته ، مغناطیس و دیگر حالات انرژی حساس است و در هنگام تحریک آنها از خود عکس العمل نشان می دهد .
یک ترانسدیوسر بنا به تعریف ، قطعه ای است که وظیفه تبدیل حالات انرژی به یکدیگر را برعهده دارد ، بدین معنی که اگر یک سنسور فشار همراه یک ترانسدیوسر باشد ، سنسور فشار پارمتر را اندازه می گیرد و مقدار تعیین شده را به ترانسدیوسر تحویل می دهد ، سپس ترانسدیوسر آن را به یک سیگنال الکتریکی قابل درک برای کنترلر و صد البته قابل ارسال توسط سیم های فلزی ، تبدیل می کند .بنابراین همواره خروجی یک ترانسدیوسر ، سیگنال الکتریکی است که در سمت دیگر خط می تواند مشخصه ها و پارامترهای الکتریکی نظیر ولتاژ ، جریان و فرکانس را تغییر دهد ، البته به این نکته باید توجه داشت که سنسور انتخاب شده باید از نوع شنشورهای مبدل پارامترهای فیزیکی به الکتریکی باشد و بتواند مثلأ دمای اندازه گیری شده را به یک سیگنال بسیار ضعیف تبدیل کند که در مرحله بعدی وارد ترانسدیوسر شده و سپس به مدارهای الکترونیکی تحویل داده خواهد شد .
برای درک این مطلب به تفاوتهای میان دو سنسور انداره گیر دما می پردازیم : ترموکوپل و درجه حرارت جیوه ای ، دو نوع سنسور دما هستند که هر دو یک عمل را انجام می دهند ، اما ترموکوپل در شمت خروجی سیگنال الکتریکی ارائه می دهد ، در حالی که درجه حرارت جیوه ای خروجی خود را به شکل تغییرات ارتفاع در جیوه داخلش نشان می دهد .
ترانسمیتر وسیله ای است که یک سیگنال الکتریکی ضعیف را دریافت کرده و به سطوح قابل قبول برای کنترلرها و مدارهای الکترونیکی تبدیل می کند ، مثلأ یک حلقه فیدبک سیگنالی در سطح ماکروولت یا میلی ولت یا میلی آمپرتولید می کند و این سیگنال ضعیف می تواند با عبور از ترانسمیتر به سیگنالی در سطوح صفر تا ده ولت و یا 4 تا 20 میلی آمپر تبدیل شود. ترانسمیترها عمومأ از قطعاتی مثلop-amp برای تقویت و خطی کردن این سطوح ضعیف سیگنال استفاده می کند .
سنسورها و ملحقات آنها مثل ترانسدیوسرها را در گروه های بزرگی تحت عنوان ابزار دقیق قرار داده و آنها را بر اساس نوع انرژی قابل استفاده و روشهای تبدیل ، دسته بندی می کنند .
حسگر - سنسور
حسگر یک وسیله الکتریکی است که تغییرات فیزیکی یا شیمیایی را اندازه گیری می کند و آن را به سیگنال الکتریکی تبدیل می نماید.حسگرها در واقع ابزار ارتباط ربات با دنیای خارج و کسب اطلاعات محیطی و نیز داخلی می باشند. انتخاب درست حسگرها تأثیر بسیار زیادی در میزان کارایی ربات دارد. بسته به نوع اطلاعاتی که ربات نیاز دارد از حسگرهای مختلفی می توان استفاده نمود:
– فاصله
– رنگ
– نور
– صدا
– حرکت و لرزش
– دما
– دود
– و...
اما چرا از حسگرها استفاده می کنیم ؟ همانطور که در ابتدای این گفتار اشاره شد حسگرها اطلاعات مورد نیاز ربات را در اختیار آن قرار می دهند و کمیتهای فیزیکی یا شیمیایی موردنظر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند.مزایای سیگنالهای الکتریکی را می توان بصورت زیر دسته بندی کرد:
– پردازش راحتتر و ارزانتر
– انتقال آسان
– دقت بالا
– سرعت بالا
– و...
حسگرهای مورد استفاده در رباتیک:
در یک دسته بندی کلی حسگرهای مورد استفاده در رباتها را می توان در یک دسته خلاصه کرد:
– حسگرهای تماسی ( Contact )
مهمترین کاربردهای این حسگرها به این شرح می باشد:
– آشکارسازی تماس دو جسم
– اندازه گیری نیروها و گشتاورهایی که حین حرکت ربات بین اجزای مختلف آن ایجاد می شود .
در شکل یک میکرو سوئیچ یا حسگر تماسی نشان داده شده است. در صورت برخورد تیغه فلزی به مانع و فشرده شدن کلید زیر تیغه همانند قطع و وصل شدن یک کلید ولتاژ خروجی سوئیچ تغییر می کند.
– حسگرهای هم جواری (Proximity )
آشکارسازی اشیا نزدیک به روبات مهمترین کاربرد این حسگرها می باشد. انواع مختلفی از حسگرهای هم جواری در بازار موجود است از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
– القایی
– اثرهال
– خازنی
– اولتراسونیک
– نوری
– حسگرهای دوربرد ( Far away)
کاربرد اصلی این حسگرها به شرح زیر می باشد:
– فاصله سنج (لیزو و اولتراسونیک)
– بینایی (دوربینCCD)
در شکل یک زوج گیرنده و فرستنده اولتراسونیک (ماورا صوت) نشان داده شده است. اساس کار این حسگرها بر مبنای پدیده داپلر می باشد.
- حسگر نوری (گیرنده-فرستنده)
یکی از پرکاربردترین حسگرهای مورد استفاده در ساخت رباتها حسگرهای نوری هستند. حسگر نوری گیرنده- فرستنده از یک دیود نورانی (فرستنده) و یک ترانزیستور نوری (گیرنده) تشکیل شده است.
خروجی این حسگر در صورتیکه مقابل سطح سفید قرار بگیرد 5 ولت و در صورتی که در مقابل یک سطح تیره قرار گیرد صفر ولت می باشد. البته این وضعیت می تواند در مدلهای مختلف حسگر برعکس باشد. در هر حال این حسگر در مواجهه با دو سطح نوری مختلف ولتاژ متفاوتی تولید می کند.
در زیر یک نمونه مدار راه انداز زوج حسگر نوری گیرنده فرستنده نشان داده شده است. مقادیر مقاوتهای نشان داده شده در مدلهای متفاوت متغییر است و با مطالعه دیتا شیت آنها می توان مقدار بهینه مقاومت را بدست آورد.
سنسورهای بدنه (BodySensors) : این سنسورها اطلاعاتی را درباره موقعیت و مکانی که ربات در آن قرار داردفراهم می‌کنند. این اطلاعات نیز به کمک تغییر وضعیت‌هایی که در سوییچ‌ها حاصل می‌شود، به دست می‌آیند. با دریافت و پردازش اطلاعات بدست آمده ربات می‌تواند از شیب حرکت خود و این‌که به کدام سمت در حال حرکت است آگاه شود. در نهایت هم عکس‌العملی متناسب با ورودی دریافت شده از خود بروز می‌دهد.
سنسور جهت‌یاب مغناطیسی(Direction Magnetic Field Sensor): با بهره‌گیری از خاصیت مغناطیسی زمین و میدان مغناطیسی قوی موجود، قطب‌نمای الکترونیکی هم ساخته شده است که می‌تواند اطلاعاتی را درباره جهت‌های مغناطیسی فراهم سازد. این امکانات به یک ربات کمک می‌کند تا بتواند از جهت حرکت خود آگاه شده و برای تداوم حرکت خود در جهتی خاص تصمصم‌گیری کند. این سنسورها دارای چهار خروجی می‌باشند که هرکدام مبین یکی از جهت‌ها است. البته با استفاده از یک منطق صحیح نیز می‌توان شناخت هشت جهت مغناطیسی را امکان‌پذیر ساخت.

 

سنسورهای فشار و تماس (Touch and Pressure Sensors) : شبیه‌سازی حس لامسه انسان کاری دشوار به نظر می‌رسد. اما سنسورهای ساده‌ای وجود دارند که برای درک لمس و فشار مورد استفاده قرار می‌گیرند. از این سنسورها در جلوگیری از تصادفات و افتادن اتومبیل‌ها در دست‌اندازها استفاده می‌شود. این سنسورها در دست‌ها و بازوهای ربات‌ هم به منظورهای مختلفی استفاده می‌شوند. مثلا برای متوقف کردن حرکت ربات در هنگام برخورد عامل نهایی با یک شی. همچنین این سنسورها به ربات‌ها برای اعمال نیروی کافی برای بلند کردن جسمی از روی زمین و قرار دادن آن در جایی مناسب نیز کمک می‌کند. با توجه به این توضیحات می‌توان عملکرد آن‌ها را به چهار دسته زیر تقسیم کرد: 1- رسیدن به هدف، 2- جلوگیری از برخورد، 3- تشخیص یک شی.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله22    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سنسورها و ادوات ها

اهن

اختصاصی از فی ژوو اهن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اطلاعات اولیه
آهن ، عنصر شیمیایی است که در جدول تناوبی با نشان Fe و عدد اتمی 26 وجود دارد. آهن فلزی است که در گروه 8 و دوره 4 جدول تناوبی قرار دارد.
تاریخچـــــه
اولین نشانه‌های استفاده از آهن به زمان سومریان و مصریان بر می‌گردد که تقریبا" 4000 سال قبل از میلاد با آهن کشف شده از شهاب سنگها اقلام کوچکی مثل سر نیزه و زیور آلات می‌ساختند. از 2000 تا 3000 سال قبل از میلاد ، تعداد فزاینده ای از اشیاء ساخته شده با آهن مذاب ( فقدان نیکل ، این محصولات را از آهن شهاب سنگی متمایز می‌کند ) در بین‌النهرین ، آسیای صغیر و مصر به چشم می‌خورد؛ اما ظاهرا" تنها در تشریفات از آهن استفاده می‌شد و آهن فلزی گرانبها حتی باارزش‌تر از طلا به‌حساب می‌آمد.

بر اساس تعدادی از منابع آهن ، بعنوان یک محصول جانبی از تصفیه مس تولید می‌شد - مثل آهن اسفنجی – و بوسیله متالوژی آن زمان قابل تولید مجدد نبوده است. از 1600 تا 1200 قبل از میلاد در خاورمیانه بطور روز افزون از آین فلز استفاده می‌شد، اما جایگزین کابرد برنز در آن زمان نشد.

تبر آهنی متعلق به عصر آهن سوئد در گاتلند سوئد یافت شده است. از قرن 10 تا 12 در خاورمیانه یک جابجایی سریع در تبدیل ابزار و سلاحهای برنزی به آهنی صورت گرفت. عامل مهم در این جابجائی ، آغاز ناگهانی تکنولوژیهای پیشرفته کار با آهن نبود، بلکه عامل اصلی ، مختل شدن تامین قلع بود. این دوره جابجایی که در زمانهای مختلف و در نقاط مختلفی از جهان رخ داد، دوره ای از تمدن به نام عصر آهن را بوجود آورد.

همزمان با جایگزینی آهن به جای برنز ، فرآیند کربوریزاسیون کشف شد که بوسیله آن به آهن موجود در آن زمان ، کربن اضافه می‌کردند. آهن را بصورت اسفنجی که مخلوطی از آهن و سرباره به همراه مقداری کربن یا کاربید است، بازیافت کردند. سپس سرباره آنرا با چکش‌کاری جدا نموده وم حتوی کربن را اکسیده می‌کردند تا بدین طریق آهن نرم تولید کنند.

مردم خاور میانه دریافتند که با حرارت دادن طولانی مدت آهن نرم در لایه ای از ذغال و آب دادن آن در آب یا روغن می‌توان محصولی بسیار محکم‌تر بدست آورد. محصول حاصله که دارای سطح فولادی است، از برنزی که قبلا" کاربرد داشت محکمتر و مقاوم‌تر بود. در چین نیز اولین بار از آهن شهاب سنگی استفاده شد و اولین شواهد باستان شناسی برای اقلام ساخته شده با آهن نرم در شمال شرقی نزدیک Xinjiang مربوط به قرن 8 قبل از میلاد بدست آمده است. این وسایل از آهن نرم و با همان روش خاورمیانه و اروپا ساخته شده بودند و گمان می‌رفت که برای مردم غیر چینی هم ارسال می‌کردند.

در سالهای آخر پادشاهی سلسله ژو ( حدود 550 قبل از میلاد) به سبب پیشرفت زیاد تکنولوژی کوره ، قابلیت تولید آهن جدیدی بوجود آمد. ساخت کوره‌های بلندی که توانایی حرارتهای بالای k 1300 را داشت، موجب تولید آهن خام یا چدن توسط چینِی‌ها شد. اگر سنگ معدن آهن را با کربن k 1470-1420 حرارت دهیم، مایع مذابی بدست می‌آید که آلیاژی با 5/96% آهن و 5/53% کربن است. این محصول محکم را می‌توان به شکلهای ریز و ظریفی در آورد. اما برای استفاده ، بسیار شکننده می‌باشند، مگر آنکه بیشتر کربن آنرا از بین ببرند.

از زمان سلسله ژو به بعد اکثر تولیدات آهن در چین به شکل چدن است. با این همه آهن بعنوان یک محصول عادی که برای صدها سال مورد استفاده کشاورزان قرار گرفته است، باقی ماند و تا زمان سلسله شین ( حدود 221 قبل از میلاد ) عظمت چین را واقعا" تحت تاثیر قرار نداد.

توسعه چدن در اروپا عقب افتاد، چون کوره‌های ذوب در اروپا فقط توانایی k 1000 را داشت. در بخش زیادی از قرون وسطی در اروپای غربی آهن را همچنان با روش تبدیل آهن اسفنجی به آهن نرم بدست می‌آوردند. تعدادی از قالب‌گیریهای آهن در اروپا بین سالهای 1150 و 1350 بعد از میلاد در دو منطقه در سوئد به نامهای Lapphyttan و Vinarhyttan انجام شد.

دانشمندان می‌پندارند شاید این روش بعد از این دو مکان تا مغولستان آن سوی روسیه ادامه یافته باشد، اما دلیل محکمی برای اثبات این فرضیه وجود ندارد. تا اواخر قرن نوزدهم در هر رویدادی یک بازار برای کالاهای چدنی بوجود آمد، مانند درخواست برای گلوله‌های توپ چدنی.

در آغاز برای ذوب آهن از زغال چوب هم بعنوان منبع حرارتی و هم عامل کاهنده استفاده می‌شد. در قرن 18 در انگلستان تامین کنندگان چوب کم شدند و از زغال سنگ که یک سوخت فسیلی است، بعنوان منبع جانشین استفاده شد. این نوآوری بوسیلـــه Abraham Darby انرژی لازم برای انقلاب صنعتی را تامین نمود.
پیدایـــــــش
آهن یکی از رایج‌ترین عناصر زمین است که تقریبا" 5% پوسته زمین را تشکیل می‌دهد.
آهن از سنگ معدن هماتیت که عمدتا" Fe2O3 می‌باشد، استخراج می‌گردد. این فلز را بوسیله روش کاهش با کربن که عنصری واکنش‌‌پذیرتر است جدا می‌کنند. این عمل در کوره بلند در دمای تقریبا" 2000 درجه سانتی‌گراد انجام می‌پذیرد.

در سال 2000 ، تقریبا" 1100 میلیون تن سنگ معدن آهن با رشد ارزش تجاری تقریبا" 25 میلیارد دلار آمریکا استخراج شد. درحالیکه استخراج سنگ معدن آهن در 48 کشور صورت می‌گیرد، چین ، برزیل ، استرالیا ، روسیه و هند با تولید 70% سنگ آهن جهان پنج کشور بزرگ تولید کنندگان آن به‌حساب می‌آیند. برای تولید تقریبا" 572 میلیون تن آهن خام 1100 میلیون تن سنگ آهن مورد نیاز است.

خصوصیات قابل توجه
جرم یک اتم معمولی آهن 56 برابر جرم یک اتم معمولی هیدروژن می‌باشد. عقیده بر این است که آهن ، دهمین عنصر فراوان در جهان است. Fe مخفف واژه لاتین ferrum برای آهن می‌باشد. این فلز ، از سنگ معدن آهن استخراج می‌شود و به‌ندرت به حالت آزاد (عنصری) یافت می‌گردد.

برای تهیه آهن عنصری ، باید ناخالصیهای آن با روش کاهش شیمیایی از بین برود. آهن برای تولید فولاد بکار می‌رود که عنصر نیست، بلکه یک آلیاژ و مخلوطی است از فلزات متفاوت ( و تعدادی غیر فلز بخصوص کربن ). هسته اتمهای آهن دارای بیشترین نیروی همگیر در هر نوکلئون هستند بنابراین آهن با روش همجوشی ، سنگین‌ترین و با روش شکافت اتمی ، سبکترین عنصری است که بصورت گرمازایی تولید می‌شود.

وقتی یک ستاره که دارای جرم کافی می‌باشد چنین کاری انجام دهد، دیگر قادر به تولید انرژی در هسته‌اش نبوده و یک ابر اختر پدید می‌آید. آهن رایج‌ترین فلز در جهان به حساب می‌آید. الگوهای جهان شناختی با یک جهان باز پیش‌بینی زمانی را می‌کند که در نتیجه واکنشهای همجوشی و شکافت هسته ، همه چیز به آهن تبدیل خواهد شد!


دانلود با لینک مستقیم


اهن

دانلودمقاله کارآموزی بـــــرق

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله کارآموزی بـــــرق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

آشنایی کلی با مکان کارآموزی
شرکت بین المللی نورآوران شیهین در استان زنجان، شهرستان، شهرصنعتی، فاز 4، خیابان E ، قطعه 9، روبروی ساختمان مرکزی مادیران واقع گردیده است. این شرکت در زمینی به مساحت 8000 متر مربع احداث گردیده است.
این شرکت دارای 2 سوله می باشد، یکی از سوله ها به مساحت 4000 مترمربع و دیگری به مساحت 3000 مترمربع میباشد. سوله ی کوچکتر مخصوص ساخت قطعات و بدنه تابلوها و سوله ی بزرگتر که به سوله ی مونتاژ معروف است و همان طور که از اسمش نیز مشخص است مخصوص مونتاژ تابلوها می باشد که در آن قطعات لازم در صنعت برق بر روی بدنه نصب شده و سیم کشی آن صورت می گیرد. سوله کوچکتر کارگاه های آهنگری، جوشکاری، رنگ کاری را شامل می شود. در این سوله ورق ها را به اندازه های لازم برش داده و سپس خم کاری های لازمه را روی آن انجام داده و سپس جوشکاری یا کارهای دیگر را انجام داده و بدنه تابلو را می سازند. بعد از تکمیل کارهای تابلو آن را به کارگاه رنگ کاری برده و تابلوها را با دستگاه رنگ کاری می کنند. پس از اتمام آن تابلوها را به سوله ی مونتاژ می برند تا کارهای لازم روی آن انجام شود. به سوله ی مونتاژ وارد می شویم در سمت راست سوله قسمت های اداری قرار دارند ابتدا اتاق معاون، سپس اتاق رئیس شرکت بعد از آن اتاق مسئول ایزو در شرکت و استراحتگاه و نماز خانه و در انتهای سوله آشپزخانه، ناهارخوری و انبار قرار دارد.
این شرکت دارای 86 نفر کارگر می باشدکه 42 نفر آنها در قسمت ساخت بدنه و قطعات بدنه و 44 نفر دیگر در قسمت مونتاژ مشغول به کار می باشند. ساعت کاری این شرکت از ساعت 30/7 الی 16 به مدت 8 ساعت کاری می باشد و معمولاً هر روز 2 ساعت کارگران اضافه کار می مانند. روزهای کاری شرکت از شنبه تا چهارشنبه بوده و پنجشنبه و جمعه تعطیل می باشد.
این شرکت تابلوهای سه فاز و تکفاز قطع و وصل، روشن و خاموش، فشار قوی، فشار ضعیف و فشار متوسط را بنا به درخواست متقاضیان برای آنها طراحی کرده و می سازند. این شرکت درخواست های خود را از داخل و خارج از کشور دریافت می نماید. شرکت دارای یک دفتر مرکزی در تهران بوده که بعد از دریافت سفارشات با توجه به تقاضای آنها نقشه ها را طراحی نموده و برای شرکت ارسال می نمایند. در شرکت ابتدا بدنه ها براساس اندازه های داده شده طراحی و ساخته می شود و سپس مونتاژ می گردد.
وسایل مورد نیاز مانند : کنتاکتور، رله، ترمینال، دیژینکتور، سکسیونر، شمش های مسی، فیوزها و ........ در تابلو سوار می شوند. سپس سیم کشی مدار انها صورت می گیرد این تابلوهابه صورت ایستاده یا دیواری، کنترل از راه دور یا نزدیک طراحی می شوند.
سرمایه گذار اصلی شرکت و صاحب شرکت شرکت مهندس علی رضا دیلمی است که دارای مدرک مهندسی برق از دانشگاه صنعتی شریف می باشد. طراح اصلی نقشه ها مهندس شیخ الاسلام بوده که دارای مدرک مهندسی برق از دانشگاه صنعتی شریف است.
گزارش کار روزانه
اولین روزی که ما وارد شرکت شدیم ابتدا سرپرست شرکت ما را با قسمتهای مختلف شرکت آشنا کرد و با کارکنان شرکت نیز آشنا شدیم بخشی از وسایل را به نشان داده و توضیحاتی در مورد آنها به ما داد سپس ما را با حسن آق آشنا ساخت و به ایشان گفت که به ما اجازه دهد تا در کنار او کار کنیم و از تجربیات و راهنمایی های ایشان استفاده کنیم. حسن آقا ابتدا توضیحاتی در مورد شرکت، کارهایی که در آنجا انجام می شود و تابلویی که خود بر روی آن کار می کرد برای ما گفت. سپس در مورد وسایل برقی شروع به صحبت کرد و بعد اندکی درباره ی رله ها، کنتاکتورها، فیوزها، بی متال، اینتریول، سکسیونر، دیژینگتورو غیره صحبت کرد. روز اول با آشنایی با قسمت های مختلف شرکت وسایل کار، محیط کار، نحوه کار در شرکت، شمش کاری، سیم کشی، نصب قطعات در بدنه وغیره گذشت.
پروژه ی ساخت تابلوهای فشار قوی ایستاده
روز دوم وارد شرکت شدم و به نزد حسن آقا رفتم و با هم شروع به کار کردیم. پروژه ای که کارگران بر روی آن مشغول به کار بودند ساخت 130 عدد تابلوی ایستاده ی فشار قوی بود که حدود 115 تابلوی آن تکمیل و آماده ی تحویل بود و پانزده تابلوی دیگر باقی مانده بود که باید هفته کل تابلوهای سفارشی آماده تحویل می شد.
این تابلوها برای شرکت الکترو صنعت بود. با راهنمایی حسن آقا و نگاه به کارکردن او و تضیحای که می داد من نیز شروع به کشیدن سیم مدار فرمان شدم البته در این تابلوها کار نصب قطعات و شمش کاری آن انجام شده بود و فقط سیم کشی آن باقی مانده بود که این کار را من انجام دادم.
این تابلوها دارای شش کنتاکتور، چهار رله و چهار تایمر بود. براساس نقشه سیم کشی و کمک حسن آقا سیم کشی را بررسی کردیم که اشتباهی صورت نگرفته باشد که الحمدالله درست کار کرده بودیم. بعد از صرف ناهار و نماز دوباره کار را با تابلو از سر گرفیتم. و شروع به فرم بندی و دادن شکل مناسب به سیم ها و قرار دادن آنها درون کانال و گذاشتن درب کانال ها کردیم. سیم ها را به وسیله ی بست های پلاستیکی با فرمی مناسب و دلخواه به هم می بستیم و سپس درون کانال قرار می دادیم.
در روز سوم بعد از وارد شدن به شرکت و پوشیدن لباس کار به نزد حسن آقا رفتم و برایم توضیح داد که کارمان امروز سیم کشی بر روی در تابلو است. بر روی در این تابلوها یک آمپر متر و دو ولتمتر قرار داشت که باید آنها را به مدار وصل می کردیم. ابتدا آمپرمتر و ولت متر را بر روی درب وصل کردیم سپس سیم های مشخص شده را به آمپرمتر و ولت متر وصل کرده سپس با بست پلاستیکی سیم ها را بسته و فرم داده و در داخل کانال گذاشته و در کانال را بستیم. سپس به سراغ تابلوی دیگری رفتیم و سیم کشی بر روی درب آن را شروع کردیم. اما این تابلو با تابلو قبل تفاوت داشت و تفاوت آن این بودکه بر روی درب این تابلو دو آمپرمتر و دو ولت متر و یک اهم متر نصب شده بود. سیم کشی مدار فرمان آن نیز با قبلی فرق داشت و این سیم کشی را کس دیگری انجام داده بود و فقط ما سیم کشی مدار روی درب را با توجه به نقشه انجام داده و فرم بندی کردیم و درون کانال قرار دادیم و درب کانال را بستیم.

 


پروژه ی ساخت تابلوهای قطع و وصل دیواری شرکت باکو
بعد از پنج روز به شرکت رفتم. شرکت پروژه ی جدید را شروع کرده بود که ساخت 160 تابلو قطع و وصل دیواری برای شرکت باکو آذربایجان بود که تعدادی از آنها کنترل از راه نزدیک بود. بدنه ی آن در قسمت ساخت قطعات ساخته شده بود و بعد از رنگ به قسمت مونتاژ منتقل شده بود. من به همراه حسن آقا شروع به انتخاب نکاتی برای نصب قطعات بر روی تابلو کردیم و بعد از انتخاب مکان مناسب و علامت زدن شروع به سوراخ کاری کردیم. باید به این نکته توجه می کردیم که مکان وسایل را طوری انتخاب کنیم که در بین آنها کانال قرار گیرد و سیم ها بتوانند از بین آن عبور کنند. بعد جاهایی که نیاز به قراردادن ریل بود ریل بستیم و بعد بر روی آن کلید مینیاتوری یا کنتاکتور بستیم. در گوشه ای از تابلو یک اینتریول قرار می گرفت.
اینتریول : قطعه ای است که از تعداد زیادی کلید تشکیل شده است مانند کلید مینیاتوری که از داخل تسط یک هادی مسی به هم متصل شده اند. بعد از وصل قطعات بر روی بدنه و قرار دادن کانال بین آنها تابلو آماده ی سیم کشی بود. ابعاد تابلو یک متر و هشتاد سانتی متر بود و تورفتگی آن حدود 30 سانتی متر بود و یک درب نیز داشت که بر روی آن سه چراغ سیگنال و شش کلید چپ گرد، راست گرد قرار داشت مکان هر یک از آنها را مشخص نموده و نصب کردیم.
در این روز حدود 80 تابلو را که قطعات آنها نصب شده و آماده سیم کشی بودند سیم کشی کردیم. ابتدا به سیم ورودی آن T , S , R را به مینتاتوری دادیم و پس از آن گرفته و به اینتریول دادیم. اینتریول دارای 36 کلید بود سیم ها از شماره 24 شروع می شد به این معنی که سیمی که به کلید اول اینتریول وصل می شود را به شماره 24 می انداختیم و سیمی که به کلید دوم وصل می شد را به 25 و الی آخر ... و این کار را ادامه دادیم و اخرین سیم که شماره 60 بود به کلید 36 انداختیم.
جنس این کلیدها از پلاستیک خشک بود و هنگام بستن سیم باید دقت و مواظبت می کردیم که کلید آسیب نبینند. سیم ها را معمولاً شماره 4 و 6 درنظر می گرفتیم که این امر با توجه به آمپری که از آن می گذشت و مدار قدرت کشش آن را داشت قطر سیم را انتخاب می کردیم. در ضمن به سیم ها سرسیم می زدیم و بعد از جای مناسب خود می بستیم این کار را به همین ترتیب با همکاری کارگران دیگر بر روی سایر تابلوها انجام دادیم.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله کارآموزی بـــــرق

دانلود مقاله موتاسیون

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله موتاسیون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


در هر یک از فعالیتهای سلولی نظیر فرایندهای همانند سازی (Replication ) رو نویسی (Trancecription) ترجمه ( Translation) ترکیب مجدد یا نو ترکیبی ( Recombination) کروموزومها و بروز و ظهور اطلاعات ژنتیکی ( Gene-expression ) احتمال خطا و اشتباه وجود دارد.
درست است که سطح دقت در این فرایندها به گونه ای باورنکردنی بالا و بسیار بالا است , اما با وجود این , احتمال پیوند خوردن خطا در میلیونها و میلیاردها اتصال همیشه وجود دارد
ساختمان ملکول DNA دو زنجیره ای به گونه ای است که بازهای جفت شده در مرکز مفتول و اسیدهای فسفریک در سطح خارجی آن قرار دارند.
این وضعیت سبب می شود که ملکول DNA خاصیت اسیدی پیدا کرده و بتواند با پروتوئینهای بازی ویژه ای نظیر هیستونها یا پروتامین ترکیب شده و نوکلئوپروتوئین را بسازد.
این نوکلئوپروتئین بصورت غلافی سرتاسر ملکول DNA را پوشانیده و آنرا دربرگرفته و حفاظی بدور ملکول بوجود آورده است .اما تمهیدات حفاظتی به همین جا ختم نمی گردد الیاف نوکلئوپروتوئین یا کروموزوم دهها و صدها و هزارها با به روی خود تا می شوند تا هم این ملکول عظیم و سخت پیچیده شوند در درون سلول بسیار کوچک جای بگیرد و هم حفاظت از اطلاعات اساسی حیات در بالاترین سطح بازدهی تحقق پذیرد.
هر قدر موجود پیچیده تر و پیشرفته باشد این تمهیدات حفاظتی شدیدتر است
در بسیاری از موجودات یوکاریوتیک تک سلولی یا چند سلولی بعد از تمامی این تجهیزات و تمهیدات حفاظتی , الیاف نکلئوپروتئین در عمیق ترین بخش سلول در مناسبترین جایگاه یعنی در هسته و هستک جای گرفته اند .
با همه این پیش بینی ها و شگردهای بسیار ظریف و دقیق ماده ژنتیک هنوز هم آسیب پذیر است و دچار سانحه و ضایعه می گردد.
ضایعاتی که ممکن است هم از درون و هم از برون نشآت بگیرند.عوامل خارجی از نوع فیزیکی نظیر تشعشات اتمی وکیهانی , اشعه ماورای بنفش و غیره و یا از نوع شیمیائی همچون ازت و گاز خردل , رنگهای اکریدین ,بنزو پرین و بسیاری از ترکیبات شیمیائی نظیر اینها هر کدام بشیوه خاصی قادر به ایجاد ضایعه در ماده ژنتیک هستند .علاوه بر تمام این پیش بینی های حفاظتی , در کنار فرآیندهای اصلی حیات نظیر همانند سازی , رونویسی و ... سیستمهائی در درون موجود به وجود آمده اند که کارشان شناسائی و آگاهی فوری و سریع از خطاهای داخلی , یا اثرات عوامل خارجی و اقدام فوری و مناسب برای جبران خطا و یا مقابله یا تهدیدات و ترمیم ( Repair ) و تعمیر ضایعات و آسیبهای حاصله است .
اما علی رغم این تمهیدات ظریف و دقیق و گسترده در سطح ماکرو ومیکرو , ساختار ژنتیکی و به تبع آن فینوتیپی موجودات زنده طی میلیونها سال دستخوش تغییرات زیادی شده است .
برخی از این تغییرات چنان محدود و جزئی هستند که در همان سطح ژنوتیپ با قی می مانند و اگر چه از نسلی به نسل دیگر منتقل می گردند اما بروز خارجی یا فینوتیپی پیدا نمی کنند . گاهی هم ممکن است در جندین نسل بعد بروز و ظهور خارجی پیدا کنند .
حال آنکه پاره ای دیگر از این تغییرات سبب تغییر در برخی از صفات و ویژگیهای فینوتیپی در جهت تطابق بهتر با محیط و پیدایش انواع سویه ها و گونه های جدید در یک موجود شده و در مواردی هم در دراز مدت موجب بروز نوع یا گونه جدیدی می شوند. اما اکثر این تغییرات به قدری حساس و شدیداند که مفید به حال موجود نیستند و سبب تطابق بهتر آن با محیط زیست نشده و منجر به مرگش می شوند.
جهش فرآیند یا پویشی است که موجب تغییر مجموعه توارثی سلول و نهایتاٌ پیدایش یک موجود زنده با ویژگیهای جدید ژنتیکی می گردد.
واژه موتاسیون یا جهش اولین بار در سال 1650 میلادی در مورد بروز و ظهور تغییرات ساختمانی مشهود در موجودات زنده بکار برده شد .
اما چون استقبال چندانی از این واژه بعمل نیامد به زودی به بوته فراموشی سپرده شد . در اوایل قرن بیستم یک گیاه شناس هلندی به نام هوگو دو وریس ( Hugo De Vries) نظرات و کشفیات ژرژمندل , زیست شناس مشهور استرالیائی قرن 19 در زمینه وراثت را مورد بررسی و مطالعه مجدد قرار داد و توانست اهمیت و عمق تحقیقات مندل را بار دیگر در ابعاد جدیدی نشان بدهد . وی در ارائه و بررسی نظرات مندل واژه موتاسیون را برای انواع جدید تغییر یافته بکار برد و از آن پس این واژه بطور گسترده ای مورد استفاده زیست شناسان قرار گرفت.
اگرچه هنوز هم مشاهده تغییرات فینوتیپی مهم ترین و ابتدائی ترین شیوه عملی شخیص جهش محسوب می گردد اما امروزه کاملاٌ روشن شده است که این تعریف اساساٌ ناقص و نارسا ست . چرا که بسیاری از جهش ها به علل مختلف به تغییرات فینوتیپی منجر نمیشوند , مثلاٌ در ژنتیک جدید روشن شده است که در رمز ژنتیک ترادف وجود دارد . یعنی برای برخی از اسیدهای آمینه بیش از یک لغت رمز سه حرفی وجود دارد . و لذا اگر چه تغییر و جابجائی در نوکلئوتیدهای DNA موجب به بوجود آمدن لغت رمز جدیدی می شود اما معنی این لغت رمز جدید چه بسا مترادف لغت رمز اولیه باشد.
مثلاٌ : برای اسید آمینه تیروزین دولغت رمز سه حرفی UAU و UAG وجود دارد که برای هر یک از آنها 9 تغییر و جابجائی نوکلئوتیدها متحمل است .
مثلاٌ : برای لغت رمز UAU لغات رمز جهش یافته جدید عبارت خواهند بود از :UGU,UCU,AAU,GAU,CAU,UAC,UAA ,UAG,UUU
از این نه لغت رمز معنای سه حرفی UAC مترادف با UAU یعنی همان اسید آمینه تیروزین است .
لذا اگر چه یک تغییر جهشی صورت گرفته است و باز C جای باز U قرار گرفته است اما این تغییر بروز فینوتیپی پیدا نخواهد کرد .
گاهی آسیب و تغییر در ماده ژنتیک ممکن است در ژن هائی رخ بدهد که از حیث اطلاعات ژنتیک غیر فعال باشند- نظیر قطعات صامت در زنجیره DNA که اساساٌ از روی آنها رونویسی صورت نمی گیرد . یا در ژنهائی صورت بگیرد که از آن نوع ژن به تعداد زیاد و مکرر در DNA وجود دارد .آسیب در این نوع ژنها نیز اثر فینوتیپی ایجاد نمی نماید.
جهش یک تغییر قابل وراثت , که بر کروموزم اثر دائم می گذارد است که به ایجاد یک موجود جهش یافته منجر می گردد.
تغییرات جهشی ها را می توان بر حسب شاخص های متعدد تقسیم بندی کرد .
برخی از تغییرات جهشی دائمی و برخی موقتی هستند که به آنها جهش شرطی هم گفته می شود به این معنی که تا زمانی که شرایط و علل و اسباب تغییر جهشی وجود داشته باشد فینوتیپ جهش یافته بروز می کند و باقی می ماند با از بین رفتن شرایط یا علل فینوتیپ جهش یافته نیز ناپدید می گردد.
نمونه ای از این نوع جهش ها که بطور گسترده مطالعه شده است سبیه های جهش یافته حساس به گرما Temprature Sensitive و جهش یافته های حامل آسیبهای بی معنی Non_Sense mutation می باشند .
جهش های محدود :
برخی از تغییرات جهشی تنها در یک قسمت بسیار محدود از ماده ژنتیک صورت می گیرند.
جهش های محدود ممکن است به یکی از اشکال گوناگون زیر همراه با اثرات و پیامدهای متفاوت صورت پذیرد :
1. جهش های جایگزینی (Substitution M.) : در این نوع جهش ها در زنجیره اسید نوکلئیک ژنتیک یک باز عالی جانشین باز عالی دیگری شده است به این نوع تغییرات جهش های جانشینی ( Replacement M.) نیز گفته می شود .
اگر چنانچه باز عالی جانشین شده با باز اصلی از یک گروه شیمیائی باشند , یعنی یک پورین جای پورین دیگر را گرفته باشد و یا یک پیریمیدین جایگزین پیریمیدین اولیه شده باشد این نوع تغییر را جهش انتقالی می گویند . اگر چنانچه باز عالی جایگزین شده باز اولیه از یک گروه شیمیائی نباشند یعنی یک باز پورین جایگزین یک باز پیریمیدین یا بالعکس شده باشد این جایگزینی را جهش متقاطع ( Transversion M.) خوانده اند .
2-جهش های افزایشی (Addition M. ) : در این نوع تغییرات یک یا چند نوکلئوتید ( اعم از پورین یا پیریمیدین ) به زنجیره اسید نوکلئیک ژنتیک افزوده شده است .به این نوع تغییرات جهش های الحاقی (Inversion M. ) نیز گفته اند.
3-جهش های حذفی یا نقصانی ( Deletion M. ) : در این نوع تغییرات , بر خلاف تغییرات گروه دوم یک یا پند نوکلئوتید از زنجیره اسید نوکلئیک حذف شده است.
4-جهش های جابجائی ( Transposition M. ) : در این نوع تغییرات یک یا چند نوکلئوتید از جای اصلی خود در زنجیره اسید نوکلئیک به جای دیگری در زنجیره نقل مکان کرده است.
5- جهش های معکوس ( Inversion M. ) : در این نوع جهش ها هیچ تغییر کمی در نوکلئوتیدهای اسید نوکلئیک رخ نمی دهد . بلکه در قسمتی یا قسمتهائی از کروموزم جای یک یا چند نوکلئوتید با نوکلئوتیدهای دیگر عوض می شود. گاهی اوقات در اثر این جابجائی تغییراتی در وضعیت فضائی نوکلئوتیدهای جابجا شده در زنجیره اسید نوکلئیک ایجاد می گردد که در نتیجه آن جهت قطبی ( Polarity ) اسید نوکلئیک در آن قسمت از کروموزم 180 درجه تغییر پیدا می کند.
جهش های گسترده :
برخی از تغییرات جهشی در محدوده یک یا چند نوکلئوتید ژنتیکی فراتر رفته و شامل حذف , افزایش , قطع و وصل و جابجائی قسمتهائی از , و یا تمامی یک یا چند ژن و کروموزم می گردد که در آن صورت دامنه اثرات آنها بسیار گسترده تر از جهش های محدود می باشد و ممکن است یک یا چند ژن وی ا کروموزم را در بر گیرد.

 

موتاسیون های بی معنی و بد معنی :
هر گاه در اثر موتاسیون کدون یک اسید آمینه به کدون اسید آمینه دیگری تغییر کند به آن موتاسیون بد معنی ( Missense Mutation ) می گویند.
حال چنانچه در اثر موتاسیون یک کدون به صورت کدون خاتمه در آید به حالت فوق موتاسیون بی معنی ( Nonsense Mutation ) گفته می شود.
با توجه به اینکه فقط سه کدون خاتمه وجود دارد , اغلب موتاسیونهائی که در یک نوکلئوتید صورت می گیرد ( Point Mutation ) منجر به موتاسیون بد معنی شده و کمتر موتاسیون بی معنی تولید می شود .
در اغلب مواقعی که موتاسیون بد معنی در یک پروتئین ایجاد می شود به خاطر اینکه فقط یک اسید آمینه عوض شده است پروتئین فوق کماکان فعالیت بیولوژیک خود را حفظ می کند.
گاهی پروتئین هائی که در آن موتاسیون بد معنی انجام گرفته است فقط در دمای بالاتر از دمای طبیعی خود فعالیت خود را از دست می دهند که به حالت فوق موتاسیون حساس به دما می گویند.
بسیاری از کونه های غیر طبیعی هموگلوبین در نتیجه موتاسیون بد معنی حاصل شده اند.
مطالعات وسیعی که در ملکولهای هموگلوبین انجام گرفته است نشان می دهد که اغلب تعویض یک نوکلئوتید منجر به موتاسیون می شود.
موتاسیون بی معنی اغلب رشته های پلی پپتید ناقص تولید می کند:
با تبدیل یک کدون معمولی به کدون خاتمه بیوسنتز رشته پلی پپتید خاتمه می یابد.
اندازه پلی پپتید تولید شده بسته به موقعیت کدون خاتمه در ژن دارد .
موتاسیون هائی که در ابتدای ژن بوجود می آید رشته های کوتاه تولید می کنند در حالیکه موتاسیون هائی که در انتهای ژن بوجود می آیند رشته های تقریباٌ سالمی را می سازند .
اغلب رشته های پلی پپتید ناقص فاقد فعالیت بیولوژیک هستند و در نتیجه اغلب موتاسیون های بی معنی قابل تشخیص هستند .
در حالیکه اغلب موتاسیون های بد معنی دارای فعالیت بیولوژیک هستند و در نتیجه تشخیص آنها دشوار است .
اگر سلولهای کلی باسیل با یک عامل جهش زا تماس داشته باشند اغلب موتاسیون های قابل روئیت از نوع بی معنی خواهند بود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله موتاسیون

دانلودمقاله آفرینش انسان

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله آفرینش انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


به مناسبت آیات گذشته که قسمتهائى از آفرینش خداوند و نظام هستى را بیان مى کرد، در این آیات به شاهکار بزرگ خلقت یعنى آفرینش انسان پرداخته و طى آیات متعدد و پرمحتوائى بسیارى از جزئیات این آفرینش را بازگو مى کند که ما در اینجا نخست به تفسیر اجمالى آیات مى پردازیم ، سپس نکات مهم را مورد بحث جداگانه اى قرار مى دهیم .
نخست مى فرماید: ((ما انسان را از ((صلصال )) (خاک خشکیده اى که به هنگام برخورد با چیزى صدا مى کند) که از ((حماء مسنون )) (گل تیره رنگ و متغیر و بدبو) گرفته شده بود آفریدیم )) (و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حماء مسنون ).
((و طایفه ((جان )) را پیش از آن از آتش گرم و سوزان آفریدیم )) (و الجان خلقناه من قبل من نار السموم ).
((سموم )) در لغت به معنى باد سوزانى است که گوئى در تمام روزنه هاى پوست بدن انسان نفوذ مى کند زیرا عرب به سوراخهاى بسیار ریز پوست بدن ، مسام ، مى گوید و سموم نیز به همین مناسبت بر چنین بادى اطلاق مى شود و ماده سم نیز از همان است چرا که در بدن نفوذ کرده و انسان را مى کشد یا بیمار مى سازد.
مجددا به آفرینش انسان باز مى گردد و گفتگوى خداوند را با فرشتگان که قبل از آفرینش انسان روى داد، چنین بیان مى کند:
((به خاطر بیاور هنگامى که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بشر را از خاک خشکیده اى که از گل تیره رنگ بد بو گرفته شده مى آفرینم )) (و اذ قال ربک للملائکة انى خالق بشرا من صلصال من حماء مسنون ).
((و هنگامى که خلقت آنرا به پایان و کمال رساندم و از روح خود (یک روح شریف و پاک و با عظمت ) در آن دمیدم همگى به خاطر آن سجده کنید)) (فاذا سویته و نفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین ).
آفرینش انسان پایان پذیرفت و آنچه شایسته جسم و جان انسان بود به او داده شد و همه چیز انجام یافت : ((در این هنگام همه فرشتگان بدون استثناء سجده کردند)) (فسجد الملائکة کلهم اجمعون ).
تنها کسى که اطاعت این فرمان را نکرد ((ابلیس )) بود، لذا اضافه میکند به ((جز ابلیس که خوددارى کرد از اینکه همراه سجده کنندهگان باشد)) (الا ابلیس ابى ان یکون مع الساجدین ).
اینجا بود که ابلیس مورد بازپرسى قرار گرفت و خدا به او گفت : اى ابلیس چرا تو با سجده کنندگان نیستى ؟)) (قال یا ابلیس مالک الا تکون مع الساجدین ).
ابلیس که غرق غرور و خودخواهى خویش بود آنچنان که عقل و هوش ‍ او را پوشانده بود گستاخانه در برابر پرسش پروردگار به پاسخ پرداخت و ((گفت : من هرگز براى بشرى که او را از خاک خشکیده اى که از گل بدبوئى گرفته شده است آفریده اى سجده نخواهم کرد)) (قال لم اکن لاسجد لبشر خلقته من صلصال من حما مسنون ).
آتش نورانى و فروزنده کجا، و خاک تیره و متعفن کجا؟ آیا موجود شریفى همچون من در برابر موجود پستترى باید خضوع و تواضع کند؟ ! این چه قانونى است ؟!.
او که از اسرار آفرینش بر اثر خودخواهى و غرور بى خبر مانده بود و برکات خاک را که منبع هر خیر و برکتى است بدست فراموشى سپرده بود و از آن مهمتر آن روح شریف و عظیم الهى را که در آدم وجود داشت نادیده مى گرفت ، ناگهان از اوج مقامى که داشت سقوط کرد، دیگر شایسته نبود که او در صف فرشتگان باشد، لذا بلافاصله ((خدا به او فرمود از آن (از بهشت یا از آسمانها و یا از صفوف فرشتگان ) بیرون رو که تو رجیم و رانده شده درگاه مائى )) (قال فاخرج منها فانک رجیم ).
و بدان که این غرورت مایه کفرت شد و این کفر براى همیشه تو را مطرود کرد، ((لعنت و دورى از رحمت خدا تا روز رستاخیز بر تو خواهد بود ))! (و ان علیک اللعنة الى یوم الدین ).
ابلیس که در این هنگام خود را رانده درگاه خدا دید، و احساس کرد که آفرینش انسان سبب بدبختى او شد، آتش کینه در دلش شعلهور گشت ، تا انتقام خویش را از فرزندان آدم بگیرد، هر چند مقصر اصلى خود او بود، نه آدم ، و نه فرمان خدا، ولى غرور و خود خواهى توام با لجاجتش ‍ اجازه نمى داد این واقعیت را درک کند.
لذا ((عرض کرد: پروردگارا اکنون که چنین است مرا تا روز رستاخیز مهلت ده !)) (قال رب فانظرنى الى یوم یبعثون ).
نه براى اینکه توبه کند، یا از کرده خود پشیمان باشد و در مقام جبران برآید، بلکه براى اینکه به لجاجت و عناد و دشمنى و خیره سرى ادامه دهد!
خداوند هم این خواسته او را پذیرفت و ((فرمود مسلما تو از مهلت یافتگانى )) (قال فانک من المنظرین ).
ولى نه تا روز مبعوث شدن خلایق در رستاخیز، چنانکه خواستهاى ، بلکه ((تا وقت و زمان معینى )) (الى یوم الوقت المعلوم ).
در اینکه منظور از یوم الوقت المعلوم ، چه روزى است ، مفسران احتمالات متعددى داده اند:
بعضى گفته اند منظور پایان این جهان و بر چیده شدن دوران تکلیف است ، چرا که بعد از آن ، طبق ظاهر آیات قرآن ، همه جهانیان از بین میروند و تنها ذات پاک خداوند باقى مى ماند، بنابر این تنها به مقدارى از درخواست ابلیس موافقت شد.
بعضى دیگر احتمال داده اند که منظور از وقت معلوم زمان معینى است که تنها خدا مى داند، و جز او هیچکس از آن آگاه نیست ، چرا که اگر آنوقت را آشکار مى ساخت ابلیس تشویق به گناه و سرکشى بیشتر شده بود.
بعضى نیز احتمال داده اند منظور روز قیامت است چرا که او مى خواست تا آن روز زنده بماند تا از حیات جاویدان برخوردار گردد و با نظر او موافقت گردید، به خصوص اینکه تعبیر به یوم الوقت المعلوم در آیه 50 سوره واقعه درباره روز قیامت نیز آمده است .
ولى این احتمال بسیار بعید است ، چرا که اگر چنین مى بود باید خداوند به طور کامل با درخواست او موافقت کرده باشد، در حالى که ظاهر آیات فوق این است که بطور کامل با درخواست او موافقت نشده و تنها تا یوم الوقت المعلوم موافقت شده است .
و به هر حال تفسیر اول با روح و ظاهر آیه از همه موافقتر است ، و در بعضى از روایات که از امام صادق (علیهالسلام ) نقل شده نیز به این معنى تصریح گردیده است .
در اینجا ابلیس نیت باطنى خود را آشکار ساخت هر چند چیزى از خدا پنهان نبود و عرض کرد: پروردگارا! به خاطر اینکه مرا گمراه ساختى (و این انسان زمینه بدبختى مرا فراهم ساخت ) من نعمتهاى مادى روى زمین را در نظر آنها زینت مى دهم ، و انسانها را به آن مشغول میدارم و سرانجام همه را گمراه خواهم ساخت )) (قال رب بما اغویتنى لازینن لهم فى الارض و لا غوینهم اجمعین ).
اما او به خوبى مى دانست که وسوسه هایش در دل ((بندگان مخلص ‍ خدا)) هرگز اثر نخواهد گذاشت ، و دامهایش آنها را به خود مشغول نخواهد کرد، خلاصه بندگان خالص و مخلص آنچنان نیرومندند که زنجیرهاى اسارت شیطان را از هم مى گسلند، لذا بلافاصله براى سخن خود استثنائى قائل شد و گفت : ((مگر آن بندگان خالص شده تو)) (الا عبادک منهم المخلصین ).
بدیهى است که خدا هرگز شیطان را گمراه نساخته بود، بلکه این نسبت شیطنت آمیز بود که از ابلیس صادر شد، براى اینکه خود را به اصطلاح تبرئه کند و توجهى براى اغواگرى خود ترتیب دهد، و این رسم همه ابلیسها و شیاطین است که اولا گناهان خویش را به گردن دیگران مى افکنند، و ثانیا همه جا میکوشند تا اعمال زشت خود را با منطقهاى غلطى توجیه کنند، نه تنها در برابر بندگان خدا، حتى در برابر خود خدا که از همه چیز آگاه است ؟
ضمنا باید توجه داشت ((مخلصین )) جمع ((مخلص )) (بفتح لام ) همانگونه که در تفسیر سوره یوسف بیان کردیم کسى است که به مرحله عالى ایمان و عمل پس از تعلیم و تربیت و مجاهده با نفس ‍ رسیده باشد که در برابر وسوسه هاى شیطان و هر وسوسهگر نفوذ ناپذیر شود.
خداوند به عنوان تحقیر شیطان و تقویت قلب جویندگان راه حق و پویندگان طریق توحید ((فرمود: این راه مستقیم من است ...)) و این سنت فناناپذیرى است که من آن را بر عهده گرفته ام ... (قال هذا صراط على مستقیم ).
که ((تو هیچگونه تسلط و قدرتى بر بندگان من ندارى مگر گمراهانى که شخصا بخواهند از تو پیروى کنند)) (ان عبادى لیس لک علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاوین ).
یعنى در واقع این تو نیستى که مى توانى مردم را گمراه کنى ، بلکه این انسانهاى منحرفند که با میل و اراده خویش دعوت تو را اجابت کرده ، پشت سر تو گام بر مى دارند.
و به تعبیر دیگر این آیه اشاره اى است به آزادى اراده انسانها، و اینکه ابلیس و لشکر او هرگز نمى توانند کسى را اجبارا به راه فساد بکشانند، بلکه این خود انسانها هستند که دعوت او را لبیک گفته و دریچه هاى قلب خویش را به روى او مى گشایند، و به او اذن دخول مى دهند!
خلاصه اینکه وسوسه هاى شیطان گرچه مؤ ثر است ولى تصمیم نهائى با شیطان نیست ، با خود انسانها هست ، چرا که انسان مى تواند در برابر وسوسه هاى او بایستد و دست رد بر سینه او بگذارد.
در واقع خداوند مى خواهد این خیال باطل و پندار خام را از مغز شیطان بیرون کند که او حکومت بلامنازعى بر انسانها پیدا خواهد کرد.
سپس صریحترین تهدیدهاى خود را متوجه پیروان شیطان کرده مى گوید: ((جهنم میعادگاه همه آنها است )) (و ان جهنم لموعدهم اجمعین ).
گمان نکنند که آنها از چنگال مجازات مى توانند فرار کنند و یا به حساب آنها رسیدگى نمى شود، حساب همه آنها یکجا و در یک محل رسیدگى خواهد شد.
((همان دوزخى که هفت در دارد، و براى هر درى گروهى از پیروان شیطان تقسیم شده اند)) (لها سبعة ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم ).
این در در حقیقت درهاى گناهانى است که به وسیله آن ، افراد وارد دوزخ مى شوند، هر گروهى بوسیله ارتکاب گناهى و از درى ، همانگونه که درهاى بهشت ، طاعات و اعمال صالح و مجاهدتهائى است که بوسیله آن بهشتیان وارد بهشت مى شوند.
نکته ها:
1 - تکبر و غرور سرچشمه بزرگترین بدبختیها است
مهمترین نکته تربیتى که از داستان ابلیس و آفرینش آدم که در سوره هاى مختلف قرآن آمده استفاده مى شود همان سقوط وحشتناک ابلیس از آن مقام والائى که داشت به خاطر کبر و غرور است !
مى دانیم ابلیس از فرشتگان نبود (همانگونه که از آیه 50 سوره کهف استفاده مى شود) و آنچنان ارتقاء مقام در سایه اطاعت فرمان خدا پیدا کرده بود که در صفوف فرشتگان قرار داشت ، حتى بعضى مى گویند معلم فرشتگان بود، و طبق آنچه از خطبه قاصعه در نهج البلاغه استفاده مى شود هزاران سال پرستش خدا کرده بود.
اما همه این مقامات را به خاطر یکساعت تکبر و غرور از دست داد، و آنچنان گرفتار تعصب و خودپرستى شد که حتى در مقام عذرخواهى و توبه برنیامد، بلکه همچنان به کار خود ادامه داد و در جاده لجاجت آنچنان ثابت قدم ماند که تصمیم گرفت مسئولیت شرکت در جرم همه ظالمان و گنهکاران از فرزندان آدم را به عنوان یک وسوسهگر بپذیرد، و معادل کیفر و عذاب همه آنها را یکجا تحمل کند!
این است نتیجه خودخواهى و غرور و تعصب و خودپسندى و استکبار.
نه تنها ابلیس که ، با چشم خود انسانهاى شیطان صفتى را دیده ایم ، یا شرح حال آنها را در صفحات سیاه تاریخ مطالعه کرده ایم که هنگامى که بر مرکب غرور و تکبر و خودخواهى سوار شدند دنیائى را به خاک و خون کشیدند، گوئى پرده اى از خون و جهل ، چشمان ظاهر و باطن آنها را از کار انداخته ، و هیچ حقیقتى را مشاهده نمى کنند، دیوانه وار در راه ظلم و بیدادگرى گام بر مى دارند و سرانجام خود را در بدترین پرتگاهها ساقط مى کنند.
این استکبار و غرور، آتش سوزان و وحشتناکى است ، همانگونه که انسان ممکن است سالیان دراز زحمت بکشد و خانه و وسائل و سرمایه اى براى زندگى فراهم سازد، ولى محصول آنرا تنها با یک شعله آتش در چند لحظه تبدیل به خاکستر کند، همچنین کاملا امکان پذیر است که محصول اطاعت هزاران سال را با ساعتى استکبار و غرور در برابر خدا از دست دهد، چه درسى از این گویا و تکان دهنده تر؟!.
عجب اینکه او حتى به این نکته روشن نیز توجه نداشت که آتش بر خاک برترى ندارد چرا که منبع همه برکات : گیاهان ، حیوانات ، معادن ، محل ذخیره آبها خلاصه سرچشمه پیدایش هر موجود زنده اى خاک است ، ولى کار آتش سوزندگى و در بسیارى از مواقع ویرانگرى است .
على (علیهالسلام ) در همان خطبه قاصعه (خطبه 192 نهج البلاغه ) از ابلیس به عنوان عدو الله (دشمن خدا) و امام المتعصبین و سلف المستکبرین (پیشواى متعصبان لجوج ، و سر سلسله مستکبران ) نام برده و مى گوید به همین جهت خداوند لباس عزت را از اندام او بیرون کرد، و چادر مذلت بر سر او افکند سپس اضافه مى کند: آیا نمى بینید چگونه خداوند او را به خاطر تکبرش کوچک کرد؟ و به خاطر برتریجوئیش پست ساخت ؟ در دنیا رانده شد و عذاب دردناک در سراى دیگر براى او فراهم ساخت (الا ترون کیف صغره الله بتکبره ، و وضعه بترفعه ، فجعله فى الدنیا مدحورا و اعدله فى الاخرة سعیرا).
ضمنا همانگونه که اشاره کردیم ابلیس نخستین پایهگذار مکتب جبر بود، همان مکتبى که بر خلاف وجدان هر انسانى است و یکى از دلائل مهم پیدایش آن ، تبرئه کردن انسانهاى گنهکار در برابر اعمالشان است ، در آیات فوق خواندیم ابلیس براى تبرئه خویش و اثبات اینکه حق دارد در گمراهى فرزندان آدم بکوشد به همین دروغ بزرگ متوسل شد، و گفت : خداوندا تو مرا گمراه کردى و من هم به همین خاطر فرزندان آدم را جز مخلصان گمراه خواهم کرد!

 

2 - شیطان بر چه کسانى تسلط مى یابد؟
باز هم ذکر این نکته را ضرورى مى دانیم که نفوذ وسوسه هاى شیطانى در انسان یک نفوذ ناآگاه و اجبارى نیست ، بلکه ما به میل خویش ‍ وسوسه او را به دل راه مى دهیم ، و گرنه حتى خود شیطان میداند که بر مخلصان - آنها که خویشتن را در پرتو تربیت خالص کرده اند و زنگار شرک را از روح و جان زدوده اند - راه ندارد.
به تعبیر رساتر - همان تعبیرى که از آیات فوق استفاده میشود - رابطه شیطان و گمراهان ، رابطه ((پیشوا)) و ((پیرو)) است ، نه رابطه ((اجبار کننده )) و اجبار شونده .
3 - درهاى جهنم !
در آیات فوق خواندیم ، جهنم هفت در دارد (بعید نیست عدد هفت در اینجا عدد تکثیر باشد، یعنى درهاى بسیار و فراوان دارد، همانگونه که در آیه 27 سوره لقمان نیز عدد هفت به همین معنى آمده است ).
ولى واضح است این تعدد درها (مانند تعدد درهاى بهشت ) نه به خاطر کثرت واردان است به طورى که از یک در کوچک نتوانند وارد شوند، و نه جنبه تشریفاتى دارد، بلکه در حقیقت اشاره به عوامل گوناگونى است که انسان را به جهنم میکشاند، هر نوع از گناهان درى محسوب مى شود.
در خطبه جهاد در نهج البلاغه میخوانیم ان الجهاد باب من ابواب الجنة فتحه الله لخاصة اولیائه : ((جهاد درى از درهاى بهشت است که آن را به روى بندگان خاصش گشوده است )).
و در حدیث معروف میخوانیم ان السیوف مقالید الجنة : ((شمشیرها کلیدهاى بهشتند)) این گونه تعبیرات به خوبى منظور از درهاى متعدد بهشت و دوزخ را روشن مى سازد.
قابل توجه اینکه در حدیث امام باقر (علیهالسلام ) مى خوانیم ((بهشت ، هشت در دارد)) در حالى که آیات فوق مى گوید: جهنم هفت در دارد، این تفاوت اشاره به این است که هر چند درهاى ورود به بدبختى و عذاب فراوان باشد، ولى با این حال درهاى وصول به سعادت و خوشبختى از آن افزونتر است (در ذیل آیه 23 سوره رعد نیز در این زمینه صحبت کردیم ).
4 - ((گل تیره )) و ((روح خدا)).
جالب اینکه از این آیات به خوبى استفاده مى شود که انسان از دو چیز مختلف آفریده شده که یکى در حد اعلاى عظمت ، و دیگرى ظاهرا در حد ادنى از نظر ارزش .
جنبه مادى انسان را گل بد بوى تیره رنگ (لجن ) تشکیل میدهد، و جنبه معنوى او را چیزى که به عنوان روح خدا از آن یاد شده است .
البته خدا نه جسم دارد و نه روح ، و اضافه روح به خدا به اصطلاح اضافه تشریفى است و دلیل بر این است که روحى بسیار پر عظمت در کالبد انسان دمیده شده ، همانگونه که خانه کعبه را به خاطر عظمتش ((بیت الله )) مى خوانند، و ماه مبارک رمضان را به خاطر برکتش ((شهر الله )) (ماه خدا) مى نامند.
و به همین دلیل قوس صعودى این انسان آنقدر بالا است که بجائى میرسد که جز خدا نبیند، و قوس نزولیش آنقدر پائین است که از چهار پایان هم پائینتر خواهد شد (بل هم اضل ) و این فاصله زیاد میان ((قوس صعودى )) و ((نزولى )) خود دلیل بر اهمیت فوق العاده این مخلوق است .
و نیز این ترکیب مخصوص دلیل بر آن است که عظمت مقام انسان به خاطر جنبه مادى او نیست ، چرا که اگر به جنبه مادیش باز گردیم لجنى بیش نمى باشد.
این روح الهى است که با استعدادهاى فوق العاده اى که در آن نهفته است و میتواند تجلیگاه انوار خدا باشد، به او اینهمه عظمت بخشیده و براى تکامل او تنها راه این است که آن را تقویت کند و جنبه مادى را که وسیله اى براى همین هدف است در طریق پیشرفت این مقصود به کار گیرد (چرا که در رسیدن به آن هدف بزرگ میتواند کمک مؤ ثرى کند).
از آیات خلقت آدم در آغاز سوره بقره نیز استفاده مى شود که سجده فرشتگان در برابر آدم به خاطر علم خاص الهى او بود،
و اما این سؤ ال که چگونه سجده براى غیر خدا امکان پذیر است و آیا براستى فرشتگان براى خدا به خاطر این آفرینش عجیب سجده کردند، و یا سجده آن براى آدم بود، پاسخ آنرا در ذیل همان آیات مربوط به آفرینش آدم در سوره بقره بیان کردیم (به جلد اول تفسیر نمونه صفحه 127 مراجعه فرمائید)
5 - جان چیست ؟
کلمه ((جن )) در اصل به معنى چیزى است که از حس انسان پوشیده باشد، مثلا مى گوئیم جنة اللیل - یا - فلما جن علیه اللیل یعنى هنگامى که پرده سیاه شب او را پوشاند و به همین جهت ((مجنون )) به کسى که عقلش پوشیده و ((جنین )) به طفلى که در رحم مادر پوشانده شده و ((جنت )) به باغى که زمینش را درختان پوشانده اند، و ((جنان )) به قلب که در درون سینه پوشانده شده و ((جنة )) به معنى سپر که انسان را از ضربات دشمن مى پوشاند، آمده است .
البته از آیات قرآن استفاده مى شود که جن یکنوع موجود عاقلى است که از حس انسان پوشیده شده ، و آفرینش آن در اصل از آتش یا شعله هاى صاف آتش است ، و ابلیس نیز از همین گروه است . بعضى از دانشمندان از آنها تعبیر به نوعى از ارواح عاقله مى کنند که مجرد از ماده مى باشد، (البته پیدا است تجرد کامل ندارد چرا که چیزى که از ماده آفریده شده است مادى است ، ولى نیمه تجردى دارد، چرا که با حواس ما درک نمیشود، و به تعبیر دیگر یکنوع جسم لطیف است ).
و نیز از آیات قرآن بر مى آید که آنها مؤ من و کافر دارند، مطیع و سرکش ‍ دارند و آنها نیز داراى تکلیف و مسئولى تند.
البته شرح این مسائل و همچنین هماهنگى آنها با علم امروز، احتیاج به بحث بیشترى دارد که ما به خاطر رعایت تناسب - به خواست خدا - در تفسیر سوره جن که در جزء 29 قرآن است بحث خواهیم کرد.
نکته اى که در اینجا اشاره به آن لازم است ، این است که در آیات فوق کلمه ((جان )) آمده است که از همان ماده ((جن )) است .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   65 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آفرینش انسان