مقدمه
در این مقاله،فرهنگ و تمدّن حاصل تفسیرهای جدید و خلاّقیتهای انسان معرّفی گردیده،و هر امری از امور که به نحوی از انجا حامل معنی باشد موضوع فرهنگ محسوب شده است.البتّه تأثیر عوامل گوناگون را مانند محیط جغرافیائی،اقتصادی،تاریخی،و وراثتی در پیدایش فرهنگها نباید از نظر دور داشت،با توجّه به اینکه یکی از وظایف فرهنگ پاسخگویی به مسایل و مشکلات افراد جامعه میباشد،چو نمسایل و نیازهای جامعه در حال سکون و عضو هیأت گروه علوم تربیتی دانشگاه تبریز
ثبات نیستند فرهنگ نیز به عنوان تنظیم کننده روابط انسانها در حال تحوّل خواهد بود،به همین مناسبت نوآوری،دلایل پذیرش فرهنگ و ارزشهای تازه، فرهنگ و ارتباط،بقای فرهنگ،راه تحوّل قابل قبول و نتیجه و نگرش تربیتی، در این مقاله موضوع بحث واقع شده است.
تعقّل و هدفداری انسان توانائیهای خاصی هستند که مبنای زایندگی و خلاّقیت در زندگی او میشوند؛در واقع تعقّل و نتیجهء آن یعنی هدفداری و غایتمندی،معانی تازهای به جهان میدهند،و حوادث تازهای میآفرینند که در واقعیّت،بدان صورتی که انسان به وجود میآورد یا تعبیر میکند،وجود ندارند، همین تعابیر و خلاّقیتهای خاص انسان گویی از یک مبنای کلّیتری سرچشمه میگیرد که به منزلهء محرّک و انگیزهء زندگی او هستند و آن علاقهمندی به پیشرفت و بهبود زندگی است.
به عبارت دیگر،هر چه انسان به دست میآوردیا میسازد،یا هر نگرش تازهای که خلق میکند،همگی بر مبنای علاقهمندی به پیشرفت و بهبود زندگی است که از نوعی حاکمیت ما تقدم هستی،سرچشمه میگیرند که امکان تحقق و تحول و دگرگونی را مقدّر نموده است.
بنا بر این هر تحولّی به دست انسان،در جهان ایجاد میشود،ناظر به هدفی است.از لحاظ کلّیت امر،تفکر انسانی همواره عاملی برای کشفهای تازه و تفسیرهای نو میباشد،منتها به خاطر امکانات بیشماری که از نوع نگرش انسان حاصل میشود،هر کسی بنا بر معلومات و تجربیات خود به نوعی استنباط دست مییابد،و به نحو خاصی حوادث را معنی میکند و هدفهای تازهای انتخاب مینماید.همین استنباط انسانی سازنده فرهنگ و تمدن و موجب تحوّل آن است.در واقع تمدّن و فرهنگ یا جهان مادّی و عالم فکر ملازم هماند. ما حصل کلام اینکه فرهنگ و تمدّن حاصل برداشتهای نو و خلاقیتهای انسان میباشد؛انسانی که در سیطرهء ما تقدّم هستی قرار دارد یا هر واقعهای که به نحوی از انحا معنی باشد امر فرهنگی محسوب خواهد شد در حقیقت هر چیزی که بر طبیعت اولیه اشیا اضافه شده یا موجب ترکیبات تازه گردیده است نشانی از فرهنگ و تمدّن دارد.امر فرهنگی حامل نوعی معناست،پس: «فرهنگ1عبارت است از مجموعهء دانش،افکار،آرا،هنر،اخلاق، قوانین و مقرّرات و سایر استعدادها و عاداتی است که انسان به عنوان عضو یک جامعه،کسب کرده است،و هدف آن،سازگار با محیط و اصلاح طرز زندگی بهتر میباشد»
هر فرهنگ و تمدّنی حقیقت و ظاهری دارد.ظاهر تمدّن را به چشم میبینیم یعنی قابل مشاهده است و آن عبارت از ثروت،صنعت،تجارت،قوانین و عادات و رسوم اجتماعی و علم و ادب میباشد،امّا حقیقت تمدّن که در نتیجه مطالعه اوضاع استنباط میشود،عبارت از خوبی و بدی،خوشبختی یا بدبختی کسانی است که در پرتو آن تمدّن زندگی میکنند.
تعداد صفحات:32
فرمت: ورد و با قابلیت ویرایش
دانلود مقاله کامل پویائی فرهنگ و تعلیم و تربیت