در 12 صفه نویشته دکتر مهرناز مولوی
دارای 12منبع ایرانی ولاتین
نقش دانایی در احساس زیبایی
در 12 صفه نویشته دکتر مهرناز مولوی
دارای 12منبع ایرانی ولاتین
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه22
جراحی زیبایی بینی یا رینوپلاستی
هر روز افراد بسیاری با استفاده از عملهای مختلف زیبایی اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده واز زندگی خود لذت بیشتری می برند. این اطلاعات فقط برای آگاهی شما ارائه شده است . بدیهی است جزئیات بیشتر و میزان سودمندی چنین عملی برای شما ، مواردی هستند که می توانید حضوراً با اینجانب مطرح نمایید .
از بین تمام اعمال زیبائی ، جراحی پلاستیک بینی که اصطلاحاً " رینوپلاستی " نامیده می شود از ویژگی های خاصی برخوردار است لذا سعی می کنم با تفضیل بیشتری مورد بحث قرار گیرد . این عمل چیزی بیشتر از مهارت جراحی است و در حقیقت تلفیقی از علم و هنر است . جراح زیبایی بینی قبل از هر چیز یک پزشک است و فاکتورهای پزشکی و روانی که باعث شده یک فرد سالم با میل خودش برای انجام یک جراحی مراجعه کند رابه خوبی درک می کند ضمناً او مثل میکل آنژ یک مجسمه تراش است . میکل آنژ تکه سنگی در اختیار داشت و با چشم بصیرت اثر خود را در لابلای آن می دید .وی با تراشیدن قسمتهای زاید سنگ اثر خود را در معرض دید دیگران قرار داد . جراح زیبایی بینی نیز با درنظرگرفتن شکل مناسب بینی برای هر صورت خاص ، با برداشتن قسمتهای اضافی و حالت دادن به قسمتهای باقیمانده سعی میکند اثر هنری خود را در معرض دید قرار دهد. بدیهی است وی هیچگاه به بینی به طور منفرد نگاه نمیکند بلکه بینی را درکنار سایر اجزای صورت بیمارش می بیند . به عبارت بهتر نمی توان با در نظر گرفتن یک بینی ایده ال به خلق یک بینی زیبا پرداخت بلکه بهترین بینی نوعی است که با سایر اجزاء صورت هماهنگی داشته باشد.
تصور و انتظارات غیر واقع بینانه درمورد جراحی پلاستیک بینی زیاد است. همیشه این امکان وجود ندارد که بافت انسان را به گونه ای تغییر داد تا آنچه بیمار دلش می خواهد حاصل شود. هدف جراح این است که ظاهر بیمار را در طی اعمالی که به دقت برنامه ریزی شده اند زیباتر کند . اینکه او چگونه به این مهم دست می یابد به میزان زیادی بستگی به آموزش ، تجربه، علم و مهارت او دارد و تمامی این فاکتورها بسیار متغیر هستند. همکاری بیمار وو
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه14
مفهوم فرهنگ
مفهوم فرهنگ در کاربرد معمول این واژه بسیار مبهم است. در بیشتر موارد فرهنگ مجموع کل فعالیتهایی تلقی میشود که به نوعی با کار فکری یا معنوی سر و کار دارند، یعنی هنر و علم. اما این واژه بخصوص در علوم اجتماعی کاربرد مهم دیگری دارد و تعریف دیگری از آن ارایه میشود. دست اندرکاران علوم اجتماعی فرهنگ را مجموعهی همگنی از سنتها، معنیها، ارزشها، نهادها، آداب و رسوم و فعالیتهای نوعی دانستهاند که در مقطع زمانی و مکانی بخصوصی ویژگی خاص و مشخصکنندهییک جامعه است. مکتب فرانکفورت حتی اگر در برخورد انتقادی خود، فرهنگ به معنی اول را در کانون توجه قرار نمیدادند، باز هم متوجه ابهام موجود میشدند. این دو برداشت از فرهنگ در حقیقت ممکن است به نوعی با هم مرتبط باشند. در تاریخ جامعه شناسی و نظریهی اجتماعی، هیچ کس بیش از جرج زیمل، متفکر آلمانی در آستانهی قرن بیستم، در جهت ارایهی تعریفی پویا و فراگیر از فرهنگ نکوشیده است. او که بسیار متکی بر آموزههای هگل و مارکس است، فرهنگ را در خودآفرینی انسان در متن پرورش چیزهای دیگر، یا خود پروری در جریان معنی و کارکرد بخشیدن به چیزهای طبیعت میداند. در هر حال، از دید زیمل، خود پروری (فرهنگ ذهنی سوبژکتیو.) افراد و پرورش چیزهای دیگر (فرهنگ عینی ابژکتیو ) توسط مجموعههای همگن افراد نه موازیاند و نه هماهنگ.
او افزایش تدریجی و خطی میزان تقسیم کار را زنجیرهی سرخ تاریخ تلقی کرد که نه فقط به رشد قدرتمندانهی فرهنگ عینی منجر شده است بلکه به همان نسبت، یک سویه شدن، تغییر شکل و فراتخصصی شدن افراد را، یعنی بحران فرهنگ ذهنی را، به دنبال داشته است. از دید زیمل، فرهنگ ذهنی پرورش کل شخصیت است، و اگرچه در آثار او این نکته مبهم است، این که زیمل دستیابی به کلیت را به صورتهای سترگ فرهنگی یعنی هنر، فلسفه، الهیات، تاریخ نگاری و علم محدود میکند، به طور ضمنی نشانگر ماهیت بسیار برتر و به لحاظ فلسفی متمایز برخی فعالیتهای انسانی است، یعنی آن چه مارکس پنجاه سال قبل از آن کار فکری نامیده بود. بنابراین، زیمل به گونهای نظام یافته فرهنگ را در مفهوم محدود خود پروری فکری با فرهنگ به مفهوم کلی آن یعنی عینی شدن و بیرونی شدن کلیهی فعالیتهای انسان، مرتبط میکند. او رابطهی بین این دو را بر اساس افزایش شکافی که او تراژدی فرهنگ نامیده است، تعریف میکند.
مارکس هیچ گاه دربارهی فرهنگ به این مفهوم چیزی ننوشت. البته مارکسیستها اشارات روش شناختی او در مورد وابستگی روبنا به زیر بنا (و بخصوص صورتهای آگاهی به ساختارهای متعارض شیوهی تولید) را عموما به مثابهی دلیلی کافی برای بیاعتنایی به پدیدهی ثانویهی فرهنگ تعبیر کردهاند. با این وجود، بخش عمدهی نظریهی فرهنگی فرانکفورت بر تمایز منحصر به فرد و کارآمدی است که مارکس بین کار فکری و کار یدی قایل شده است. بر خلاف همهی نظریههای بورژوایی تقسیم کار (از جمله نظریهی زیمل)، از دید مارکس تقسیم واقعی کار با جدایی کار فکری از کار یدی شروع میشود، به علاوه پیش فرض این تقسیم کار مالکیت خصوصی است و بنابراین آغاز تعارض بین منافع فردی (یا خانوادگی) و منافع جمعی کل افراد است که اکنون شکل بیگانهی (الینهی) دولت را پیدا کرده است. در این کار پیچیدهی فکری، مالکیت خصوصی و دولت در یک سو قرار دارند. به نظر مارکس از این مقطع به بعد، آگاهی (یعنی کار فکری) میتواند به خودی خود به مثابهی چیزی مستقل از فرایند زندگی اجتماعی ببالد، اگرچه شکلهای آگاهی کماکان به مجموعهی تقسیم کار وابستهاند، و لذا نه حیات مستقل دارند و نه تاریخ مستقل. آگاهی یا کار فکری گذشته از خودنمود واهیاش، کشمکش واقعی جهان را نیز کماکان به شیوهای واهی (و معمولا در جانبداری از قدرتهای واقعی) باز مینمایاند. حتی
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه23
بخشی از فهرست مطالب
مقدمه
نظریه زیبایی- آیا زیبایی قابل تعریف است؟
زیبایی منحصر به زیبایی مربوط به غریزة جنسی نیست
رابطة زیبایی با عشق و حرکت
زیبایی غیرمحسوس
فصاحت قرآن
زیبایی سخن علی علیه السلام
الحمدلله رب العالمین باری الخلائق اجمعین والصلوه والسلام علی عبدالله و رسوله وحبیبه و صفیه و حافظ سره و مبلغ رسالاته سیدنا و نبینا و مولانا ابی القاسم محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین اعوذبالله من الشیطان الرجیم:
ان الله یامربالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی وینهی عن الفحشاء والمنکروالبغی یعظکم لعلکم تذکرون.[1]
شناختن اینکه اخلاق از چه مقولهای است و اینکه از یک مقوله است یا از چند مقوله، تاثیر فراوانی دارد در اینکه ما بدانیم اگر بخواهیم اخلاق را در جامعه تکمیل و تتمیم بکنیم از کجا باید شروع بکنیم، و اتفاقاً چنین سرگشتگیی وجود دارد.
افرادی که طرز تفکرشان همان طرز تفکر هندی و مسیحی است می گویند اخلاق یعنی محبت بیاورید، دشمن نداشتن، کدورت نداشتن. اگر می خواهید اخلاق در جامعه بیاورید، حس محبت را در جامعه زیاد کنید و کاری کنیدکه کدورتها، نفرتها و دشمنیها از میان برود. دشمنی را در جامعه از میان ببرید و محبت را در دلها برقرار کنید، این اخلاق است.
ولی آن کسی که اخلاق را از مقوله علم می داند مانند سقراط، حرفش چیز دیگر است. او می گوید مردم را بیاموزانید، تعلیم کنید، دانا کنید؛ وقتی مردم دانا شدند همان دانش برای آنها اخلاق است. طبق این عقیده، هر آدم فاسدالخلاقی به آن دلیل فاسدالخلاق است که نادان است. منشا فساد اخلاق، نادانی است. پس علم برقرار کنید کافی است: علموهم و کفی، تعلیم بکنید که تعلیم، تربیت هم هست. تعلیم از تربیت ، و تربیت از تعلیم جدا نیست. دیگر نمی گوید کدورتها را از میان ببرید، محبتها را زیاد کنید. می گوید دانشها را زیاد کنید.
آنکه مانند ارسطو می گوید از دانش به تنهایی کاری ساخته نیست، اراده را باید تقویت کرد، او راه دیگری را پیشنهاد می کند. آن کسی که در اخلاق، تکیه اش روی وجدان فطری انسان است می گوید در درون هر انسانی یک منادی مقدس اخلاق هست که انسان را فرمان می دهد به کارهای نیک و باز می دارد از کارهای زشت.
برای این که یک ندا خوب شنیده بشود باید نداهای مخالف را خاموش کرد. در دیدن هم این جور است. ما به این شرط خوب می بینیم که گردی، غباری ، دودی در کار نباشد، والا هر مقدار هم چنین ما بینا باشد اگر گردوغبار زیاد شد اشیاء را درست نمی بینیم. در واقع ما می بینیم ولی گردوغبار نمی گذارد. برای اینکه ببینیم باید گردوغبار را فروبنشانیم. به قول سعدی:
حقیقت، سرایی است آراسته هوی و هوس گردبرخاسته
نبینی که هر جا که برخاست گرد
حقیقت، سرایی است آراسته هوی و هوس گردبرخاسته
نبینی که هر جا که برخاست گرد نبیند نظر گرچه بیناست مرد
تو را تا دهن باشد از حرص، باز نیاید به گوش دل از غیب ، راز
پس آنکه میگوید اخلاق یعنی ندای وجدان، چنانچه ازاو بپرسیم:
اگر ما بخواهیم جامعه را به سوی اخلاق سوق بدهیم چه باید بکنیم؟
میگوید کاری بکنید که فرد، ندای وجدانش را بشنود. چه کار کنیم؟
سروصداهای دیگر را کم کنید. آن ندا همیشه هست و خاموش نشدنی نیست. سروصداهای مخالف نمی گذارد به گوش شما برسد. می گوید اخلاق یعنی بشنوندای قلب خودت را .
آن کسی که می گوید اخلاق از مقوله زیبایی است، می گوید حس زیبایی مکارم الاخلاق راْ، زیبایی اخلاق کریمه و بزرگوارانه را حس بکند، مرتکب اعمال زشت نمی شود. علت اینکه افراد دروغ می گویند این است که زیبای
تابلو آرایشگاه مردانه و یا سالن زیبایی
کاملا لایه باز
قابل تغییر به اندازه دلخواه در فتوشاپ
بسیار شیک و زیبا